کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



۲- پتاسیم
۳- کلسیم
۴- منیزیم
۵- فسفر
۶- کلر
۷- سیترات (مرتضوی و همکاران،۱۳۸۱).
۲-۱-۱-۷- ویتامین های شیر :
ویتامین ها دو دسته اند :
۱- ویتامین های محلول در چربی ، شامل : A,D,E,K
۲- ویتامین های محلول در آب شامل : C و گروه B ، پانتوتنیک اسید ، نیکوتین اسید ، نیکوتین آمید و فولیک اسید (فرهنودی،۱۳۷۷).
قسمت عمده ویتامین های محلول در آب در جریان ساخت پنیر به همراه آب پنیر خارج می شوند ولی قسمت عمده ویتامین های محلول در چربی پس از ساخت پنیر در آن باقی می مانند (علیزاده ،۱۳۸۴).
۲-۱-۲- ویژگیهای شیر
۲-۱-۲-۱- ویسکوزیته
۲-۱-۲-۲- قدرت اسیدی شیر
۲-۱-۲-۱-ویسکوزیته : ویسکوزیته شیر ثابت نیست و به مقدار چربی ، مواد سفیده ای ، دمای مرحله شیر دهی و نوع و دمایی که به آن داده شده بستگی دارد. ویسکوزیته شیر با پایین آمدن دما بیشتر می شود. (حکمتی،۱۳۷۰)
۲-۱-۲-۲- قدرت اسیدی شیر : PH شیر گاو به طور طبیعی بین ۷/۶ – ۵/۶ قرار دارد و عموما ۶/۶ بیان می گردد. این مقدار در حرارت ۲۵ درجه سانتی گراد محاسبه شده است .(فرهنودی،۱۳۷۷)
آب به میزان ۶/۸۷ درصد ، چربی ۴/۳ درصد ، کازئین ۳ درصد ، آلبومین ۵/۰ درصد ، گلوبولین ۰۰۳۵/۰ درصد ، قند شیر ۷/۴ درصد ، نمکهای شیر ۸/۰ درصد که قسمت عمده نمکهای شیر عبارت از کلرید ، فسفات کربنات و سیترات و بالاخره ویتامین های موجود در شیر .
از مواد رنگی قابل حل در چربی و لیپیدها که در شیر موجود است کاروتن و از مواد رنگی قابل حل در آب موجود در شیر لاکتوفلاوین را می توان نام برد .
مواد متفرقه موجود در شیر عبارتند از : لیپوئیدها ، کلسترین ، لیستین کفالین ، گویچه های سفید و قرمز و باکتریها (حکمتی،۱۳۷۰).
۲-۱-۳-سرانه مصرف شیر:
متوسط مصرف سرانه شیر در جهان بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ کیلوگرم است، اما توزیع آن در بین کشورهای مختلف ، ناموزون است. کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا به عنوان تولیدکنندگان عمده شیر و فرآورده های لبنی و همچنین مصرف کنندگان عمده این محصول محسوب می شوند.در بین کشورهای درحال توسعه آرژانتین و برزیل به جهت موقعیت جغرافیایی و مزیت طبیعی در تولید فرآورده های دامی به مقدار بیشتری نسبت به سایر کشورهای درحال توسعه شیر مصرف می کنند و از استاندارد مطلوب برخوردارند اما مصرف زیاد این فرآورده به معنی عدم وجود فقر و بی نیازی اقشار محروم جامعه به مواد غذایی نمی باشد.به عبارت دیگر دستیابی به استانداردهای مطلوب زندگی باید در بستری از مجموعه نیازها و امکانات جامعه جستجو شود.مطالعات و بررسیهای انجام شده نشان داده است که بالاترین میزان مصرف شیر و فرآورده های ان در اروپا و آمریکای شمالی بالغ بر ۳۰۰ کیلوگرم در سال می باشد.بالاترین مصرف سرانه شیر در کشور ایرلند با ۱۶۳کیلوگرم، سپس کشورهای سوئد، انگلستان ، هلند و فرانسه با ۶۸،۱۰۱،۱۱۷،۱۵۷ کیلوگرم می باشند. این در حالی است که کشور فرانسه با میزان ۲۳.۲ کیلوگرم /نفر بالاترین مصرف کننده پنیر در دنیا می باشد که به دنبال آن کشورهای ایتالیا،سوئد،هلند قرار می گیرند.مصرف سرانه پنیر در کشور ۵.۵کیلوگرم است.پر مصرف ترین پنیرها عبارتند از: پنیر فتا(۳۱ درصد)، پنیر محلی(۲۵درصد) و پنیر تبریز (۷.۱۷درصد)(بینام، ۱۳۸۹)
۲-۲ پنیر
۲-۲-۱- تاریخچه پنیر
پنیر یکی از قدیمی ترین مواد غذایی تولید شده به وسیله بشر می باشد . در نوشته های سانسکریت باقیمانده از سومریها (۴۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ) و نیز در گزارشهای بابلیها (۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ) و در کتاب ودا ( کتاب مقدس و باستانی هندوها ) از این ماده غذایی نام برده شده است . (فرهنودی،۱۳۷۷)
افسانه ها حاکی از این است که اولین بار فردی به نام سیکلپ پلی فیموس[۶] بود که پنیر گوسفند را درون کیف ساخته شده از پوست حیوان حمل می کرد متوجه شد بعد از چند روز شیر حالت جامدی پیدا کرده که قابلیت نگهداری بیشتری دارد (کارید و همکاران،۲۰۰۳) [۷]
تاریخ پنیر به عهد عتیق می رسد و این موضوع محقق است که کشف پنیر به دنبال اهلی کردن چهار پایان شیرده مثل بز ، شتر یا گاومیش صورت گرفته است . در مناطق بین آسیا و اروپا و همچنین در تبت و ایران شیر را هنوز هم مثل عهد قدیم تخمیر می کنند و از آن ماست و پنیر تهیه می کنند در قدیم انسان وقتی دوشیدن شیر را یاد گرفت و به حکم اتفاق انعقاد شیر را دید از آن چیزهای مختلفی ساخت که یکی پنیر است .
گفته شده اولین مایه پنیر از شیره درخت انجیر بدست آمده و انسانهای قدیمی بعد از آن برگهای درختان انجیر را در شیر می انداختند تاشیر ببندد ، آن را روی سنگ می ریختند و پس از اینکه سفت می شد برای اینکه آب آن کاملا گرفته شود سنگ دیگری روی آن می گذاشتند . بعدها انسان آموخت که از شکم حیوانات شیر خوار مخصوصا معده خرگوشهای وحشی مایه پنیر را بدست بیاورد وقتی پنیر ساخته شد آن را در آفتاب خشک کند و نمک بزند و در لای برگ درختان بپیچد و آن را برای روزها و ماه های آینده مورد استفاده قرار دهد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ساختن پنیر به صورت صنعتی در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم شروع شد و آن زمانی بود که پاستور دانشمند معروف فرانسوی اکتشافات خود را درباره تخمیر شیر آغاز کرد اولین کارخانه تولید پنیر در سوم فوریه سال ۱۸۱۵ میلادی در سوئیس کار خود را آغاز کرد.
خواص غذایی پنیر از زمان های بسیار قدیم شناخته شده بود و چنانکه هرودوت[۸] – پدر تاریخ – می نویسد که سربازان داریوش غذایی ملی داشتند که عبارت بود از نان و پنیر با بولاغ اوتی یا شاهی آبی که در چشمه سارها می رویید و این سربازان با این غذا از قدرت و نیرومندی کاملی برخوردار بودند.
بلانش دوناوار[۹] زن هنری چهارم در مدارکی که درباره پنیر از خود باقی گذاشته است تصریح می کند که در آن زمان دویست نوع مختلف پنیر ، در فرانسه ساخته می شد. در سال ۱۹۹۲ شیرینی سازان فرانسه نان شیرینی مخصوص از پنیر درست کردند که به نام تارت پنیر [۱۰] معروف بود و موفقیت زیادی پیدا کرد و همه جا مشهور شد زیرا پنیر بر خلاف خامه و کره ماندگاری بیشتری دارد .
«تالیران » [۱۱]سیاست مدار معروف فرانسه پنیر را به عنوان بهترین غذا می دانست کلمه پنیر در فرانسه از کلمه لاتینی ظرف پنیر گرفته شده است که پنیر در آن ظرف شکل می گیرد و به وجود می آید. اکنون در جهان فرانسه و ایتالیا دو کشوری هستند که بیشترین تنوع را در تولید پنیر دارند به طوری که تقریبا هر کدام از این کشورها ۴۰۰ تا ۴۵۰ نوع پنیر تولید می کنند بر اساس یک ضرب المثل فرانسوی برای هر روز از سال یک نوع متفاوت از پنیرهای فرانسوی وجود دارد .( کارید و همکاران،۲۰۰۳)[۱۲]
لازم به ذکر است دلیل اصلی تولید پنیر در روزگاران قدیم دستیابی به محصولی با قابلیت نگهداری بهتر نسبت به شیر بوده است در آن زمان ایجاد خصوصیات ارگانولپتیک جدید در درجه ی دوم اهمیت قرار داشته است گرچه طعم ، آروما و بافت به عنوان مثال در عصر بوکاسیو در قرن چهارم یا در دوران رومی به اندازه کافی شناخته شده بود. (حکمتی،۱۳۷۰)
ولی امروزه با توجه به تولید محصولاتی نظیر شیر خشک و شیر استریل که از زمان ماندگاری بالاتری نسبت به پنیر برخوردار هستند هدف اصلی از تولید پنیر خواص ارگانولپتیکی آن می باشد. (کامکار و رضایی،۱۳۸۵).
در حال حاضر با وجود بیش از ۲۰۰۰ نوع پنیر در کل جهان فقط ۱۲ نوع پنیر اصلی شناخته شده است.
این امکان وجود دارد که منشاء تولید پنیر فعلی یکی از موارد زیر باشد:
۱- از فرآورده های ترش شیر مانند لبن، آیران یا ماست.
۲-از ماست چکیده: با جدا کردن آب توسط کیسه های کتانی و افزودن نمک. این نوع محصول به نام پنیرماست[۱۳]نیز شناخته می­ شود. روش تهیه آن مشابه تولید پنیر نرم یا تازه ای است که در آب نمک نگهداری می­ شود. احتمالا این پنیر سرمنشاء پنیرهای فتا و هالومی[۱۴]است که در یونان، قبرس و بلغارستان به میزان زیاد تولید می­ شود. با گسترش صنعت شیر در اروپا، با توجه به اینکه هوا نسبت به خاورمیانه سردتر است، کوشش هایی در جهت تطبیق دادن روش تولید پنیر آب نمکی با شرایط اروپا انجام گرفت که برخی از تغییرات انجام شده به قرار زیر است:
تولید دلمه هایی با مواد جامد بیشتر
نگهداری موقت پنیر در آب نمک به جای نگهداری دائمی یا افزودن نمک به صورت خشک
نگهداری پنیر در مکان های سرد برای مثال در غارها
بنابراین پنیر نرم یا تازه به صورت پنیرهای شناخته شده امروزی درآمدند که می­توان آنها را در گروه های تازه، نیمه نرم، نیمه سخت و خیلی سخت دسته بندی کرد.(قدوسی و همکاران،۱۳۸۳)
پنیرسازی[۱۵] راه حل بسیار ظریفی برای مسئله نگهداری پروتئین و چربی شیر را در اختیار می­نهد. بنابراین می‌توان‌‌­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در مورد پنیر فکر کرد که محصولی است که مهمترین اجزای شیر به احجام کوچکتر تبدیل شده اند و می­توان آن را به مدت های قابل توجه زمانی در انبار نگه داشت. پنیر همچنین از منابع مهم تغذیه است که تقریبا ۵% پروتئین مصرفی در انگلیس را تشکیل می­دهد. منبع با ارزشی از انرژی است و حاوی تعدادی از مواد معدنی و ویتامین های مهم در رژیم غذایی انسان است.(دولتخواه و همکاران،۱۳۸۸)
۲-۲-۲- تعریف پنیر :
پنیر از جمله مواد غذایی است که پروتئین آن مرغوب بوده و از نظر دارا بودن اسیدآمینه های ضروری بسیارغنی می باشد.(فروزان و همکاران،۱۳۸۸)
ویژگیهای شیمیایی این فرآورده به فاکتورهایی همچون pH ،دما،فعالیت آبی[۱۶] وفلور میکروبی بستگی دارد(تاواریا و همکاران ،۲۰۰۴)[۱۷]
امروزه بر کسی پوشیده نیست که شیر و فرآورده ­های آن یکی از ارکان اصلی رژیم غذایی مردم جهان را تشکیل می­ دهند. پنیر نیز یکی از فرآورده ­های شیر است که در سطح محلی و منطقه­ای در نقاط مختلف جهان تولید می­گردد. از پنیر تعاریف متفاوت شده است که همه آنها یک منظور را میرسانند:
پنیر فرآورده ای است که بعد از انعقاد پروتئین شیر و خروج آب پنیر(چه به صورت تازه یا رسانده شده) بدست می آید.(میرنظامی مینابری و همکاران،۱۳۸۸)
سازمان بهداشت و استانداردهای غذا وکشاورزی جهانی [۱۸]تعریف زیر را در مورد پنیر بیان داشته است: پنیر محصول تازه یا رسیده ای است که با تخلیه آب بعد از انعقاد شیر، خامه، شیر چرخ کرده یا مقداری چرخ کرده، دوغ شیرین و یا ترکیبهای دیگر آن بدست می آید.(دولتخواه و همکاران،۱۳۸۸)
پنیر نوعی شیر غلیظ شده است که عمده مواد جامد آن را عموما پروتئین (خصوصا کازئین) و چربی تشکیل می دهد. مایع باقیمانده در پنیر سازی را آب پنیر می نامند. مقدار کازئین و چربی موجود در پنیرهای سخت و نیمه سخت تقریبا ۱۰ بار بیشتر از شیر است (فرهنودی،۱۳۷۷).
محتوای رطوبت موجود در پنیر ، اساس یک نوع طبقه بندی را پدید آورده که در آن پنیرها را به صورت پنیر سخت ( با رطوبت پایین ) ، نیمه سخت و نرم دسته بندی می نمایند . این نوع طبقه بندی توسط سازمان استانداردهای غذا و کشاورزی در استاندارد شماره A 6 بیان شده است .
هر دسته دارای ویژگی های خاصی می باشد. مانند ساختمان (بافت و بدنه ) مزه و ظاهر که نتیجه عمل باکتری آغازگر و فن تولید می باشد.
دلیل اصلی تولید پنیر در روزگاران قدیم دست یابی به محصولی با قابلیت نگهداری بهتر نسبت به شیر بوده است . گرچه طعم و آروما و بافت پنیر به عنوان مثال در عصر بوکاسیو (قرن چهارم ) و یا در دوران رومی به اندازه کافی شناخته شده بود (مرتضوی و همکاران،۱۳۸۱).
۲-۲-۳- تعریف پنیر بر اساس استاندارد سازمان غذا و کشاورزی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:49:00 ق.ظ ]




همان‌طور که بیان کردیم، ملاصدرا بر مبنای نظریه‌ی اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، به جعل بسیط وجود قائل است؛ یعنی آن‌چه به نحو حقیقی و بالذات از ناحیه‌ی جاعل افاضه و صدور می‌یابد چیزی جز وجود نیست و ماهیت و اتصاف اموری اعتباری و انتزاعی هستند و اصالت چه در تحقق و چه در جعل از آن وجود است. به دلیل این‌که جعل برای صدرا حقیقتاً یک مسئله بوده است، از این رو وی به صرف ادعا و توضیح آن اکتفا نکرده و با نقد و بررسی باریک بینانه ادله دو گروه دیگر (طرفداران جعل ماهیت و اتصاف ماهیت به وجود) بر اثبات دیدگاه خود اقامه دلیل نموده است. براهینی که صدرا بر مدعای خویش اقامه کرده برخی در رد مجعولیت ماهیت و ابطال مجعولیت اتصاف می‌باشد و برخی مربوط به اثبات مجعولیت وجود است. ملاصدرا پس از نقض ادله‌ی کسانی که می‌گفتند ماهیت و یا صیرورت مجعول است، نظر نهایی خود را مبنی بر مجعولیت بالذات وجود بیان می‌کند و بر این مدعای خود اقامه برهان می‌کند. این براهین چه در بعد سلبی و چه در بعد ایجابی در کتاب اسفار، مشاعر و شواهد آمده است البته دلایل ملاصدرا بر مجعولیت وجود به صورتی منسجم‌تر در کتاب مشاعر ذکر شده است، لذا ما برای پرهیز از اطناب کلام به براهین مذکور نمی‌پردازیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب) علیت در نزد صدرا
صدرالمتألهین بخش زیادی از اسفار را به «علت» اختصاص داده است. وی در مرحله ششم از کتاب اسفار به گونه‌ای مستوفی به اثبات اصل علیت و احکام آن می‌پردازد. (ملاصدرا، ۱۳۸۰، ج۲، ص۱۲۹-۴۲۰) وی هم‌چنین در آثار دیگر خود، به مناسبت طرح کلی اثر، به علیت اشاره‌هایی دارد. چنان‌که در سنت فلسفه در جهان اسلام بحث علت و معلول همواره مورد توجه بوده است. علامه طباطبایی نیز مرحله‌ی هشتم کتاب نهایه الحکمه را به «علت و معلول» اختصاص داده است و در فصل سوم از آن مرحله به بحث درباره‌ی «وجوب وجود معلول نزد وجود علت تامه و وجوب وجود علت نزد وجود معلول آن» می‌پردازد. (علامه طباطبایی، ۱۳۷۵، ص۱۵۹)
صدرالمتألهین در اشراق چهارم از شاهد چهارم مشهد اول شواهد الربوبیه با این سخن که «وجود منقسم می‌گردد به علت و معلول»، «علت و معلول» را تعریف می کند:
الوجود ینقسم إلی عله و معلول. فالعله هی الموجود الذی یحصل من وجوده وجود شیء آخر، و ینعدم بعدمه؛ فهی ما یجب بوجودها وجود، و یمتنع بعدمها. والمعلول مایجب وجوده بوجود شیء آخر، و یمتنع ذلک الوجود بعدمه أو عدم شیء منه. (ملاصدرا، ۱۳۸۲ب، ص۸۹)
روشن است که آن‌چه مورد نظر صدرالمتألهین است همانا «علت تامه» است و در بحث خود به «علت تامه» و «علت ناقصه» توجه دارد. او هر عامل موثر در تحقق معلول را «علت» می‌داند که نقش آن به عنوان شرط یا معد یا به عنوان جزئی از اجزاء «علت تامه» است. اما به هرحال «علت» در مفهوم تامه آن است که از وجود یا عدمش، وجود یا عدم معلول لازم می‌آید. «علت تامه» چه بسیط باشد و چه مرکب تا وقتی تمامیت آن حاصل نباشد معلول ایجاد نمی‌شود و با حاصل شدن آن، «معلول» موجود می‌باشد. (مصلح، ترجمه و تفسیر شواهد۱۳۸۵ ، ص۱۱۳)
البته توجه شود که در این‌جا از پرداختن به علت اصل علیت و تمامی احکام آن که در اسفار و آثار دیگر صدرا به طور مفصل آمده خودداری می‌گردد، چرا که هدف ما در این قسمت تنها تبیین اصل علیت در چارچوب اصالت وجود صدرایی است و اثبات آن در فلسفه‌ صدرالمتألهین در این‌جا مورد توجه ما نیست.
تنها وجود شایسته‌ی علیت و معلولیت است
این عنوان در واقع خود عنوان فصل سی و هفتم از مرحله‌ی ششم اسفار است، که در آن صدرا تنها وجود را، شایسته علت و یا معلول بودن می‌داند. همان‌طور که اجمالاً در بحث جعل در ضمن دیدگاه صدرا اشاره کردیم وی علیت و معلولیت را «محور وجود» می‌داند و معتقد است که آن‌چه اولاً و بالذات متعلق جعل واقع می‌شود و از ناحیه‌ی جاعل افاضه و صادر می‌گردد، وجود است، نه ماهیت…
اینک در توضیح بیش‌تر مطلب می‌گوییم، برپایه‌ی اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، علیت از آن وجود است نه از آن ماهیت. وجود است که منشأیت اثر دارد نه ماهیت. اصل علیت را نمی‌توان «نیازمندی ماهیت در وجود و عدم به غیر» خواند. «ماهیت» امری مجازی و تابع وجود، و «وجود»، به مثابه امر اصیل و حقیقی است. پس در علیت نیز تابع وجود است. «علیت» به چیزی نسبت داده می‌شود که وصف جدایی ناپذیر آن باشد. وجود است که می‌تواند علت بالذات باشد. هم‌چنین آن‌چه را علت بالذات، که خود وجود است، ایجاد می‌کند وجود معلول است نه ماهیت آن یا اتصاف ماهیت آن. مجعول علت، ‌خود امری اصیل است یعنی از عینیت و منشأیت اثر برخوردار است اما ماهیت امری اعتباری است. چنان‌که در بحث جعل دیدیم، صدرا به این مطلب به طور کلی در آثار مختلف خود ایشان کرده است. (ملاصدرا، ۱۳۸۰، ج۲ ص۴۰۲، ۱۳۸۲ ب، ص ۵۲؛ ۱۳۶۳ الف، ص ۵۲)
پس همان‌گونه که «علت بالذات» ، وجود است نه ماهیت، «معلول بالذات» نیز وجود است نه ماهیت، و علیت و معلولیت رابطه‌ای وجودی میان معلول و علت است که هر سوی این رابطه نه ماهیت معلول و ماهیت علت بلکه وجود آن دو است. (ملاصدرا،۱۳۸۲ ب، ص ۶۷)
آشتیانی در شرح مقدمه قیصری در این زمینه می‌نویسد:
معطی وجود، آن چه را که افاضه می کند باید خود به نحو اتم واجد باشد […] اگر علت وجود اشیاء خود از سنخ وجود باشد، باید معلول و مخلوق او هم وجود باشد. پس علیت و معلولیت در دار وجودات است نه در سنخ ماهیت. (آشتیانی، ۱۳۷۰، ۲۷۵-۲۷۶)
صدرا در همان فصل مورد نظر بر این ادعای خود که «تنها وجود شایسته علیت و معلولیت است» دلایلی را ذکر می‌کند که در این قسمت به طور اجمال بدان اشاره می‌کنیم:
اما دلیل ادعای اول این است که ذات غیر وجود، با قطع نظر از وجود شیء نسبت به وجود و عدم مساوی است، پس در مقام ذات و به حسب ذاتش موجود نیست بنابراین، ‌ذات آن صلاحیت ندارد علت وجود چیزی باشد. اما وجود چون عین موجودیت است شایستگی علت بودن را دارد؛ و به‌ خصوص اگر مجرد از ماهیت باشد برای علت بودن سزاوارتر است.
و اما این‌که تنها وجود شایسته‌ی معلول بودن است و دلیلش این است که ماهیت اعتباری است، لذا ذاتاً شایستگی مجعولیت را ندارد. اتصاف ماهیت به وجود (صیروره) نیز از لواحق و اوصاف ماهیت است. (ملاصدرا، ۱۳۸۰، ج۲، ص۴۰۲-۴۰۴)
فاعلیت ایجادی و تفاوت آن با فاعلیت طبیعی در نزد صدرا
همان‌طور که به طور مکرر اشاره کرده‌ایم، از جمله تمایزات مهمی که در فلسفه‌ اسلامی بین اقسام علل و به طور مدون از زمان ابن‌سینا مطرح شد، تمایز بین علت وجودی در مقابل علت طبیعی است. و دیدیم که بنا به جهان بینی ارسطویی تنها ارتباط علی بین مبدأ با دیگر موجودات رابطه‌ی حرکت بخشی (تحریک) است. در حالی که فلاسفه‌ی اسلامی اصولاً فعل فاعل حقیقی را اعطای وجود دانستند. با توجه به این مطالب، صدرا نیز با اشاره به این که فاعلیت گاه مبدأ وجود به حساب می‌آید و گاه مبدأ حرکت، اولی را فاعل در اصطلاح حکما و دومی را فاعل در اصطلاح طبیعیان می‌نامد. وی به تفاوت این دو نوع فاعلیت در آثار مختلف خود اشاره کرده است.
وی در این زمینه در کتاب الشواهد الربوبیه می‌گوید:
[…] بلکه حصول و وجود فی نفسه صورت، عیناً همان حصول وجود اوست برای فاعلی که مفیض و موجود اوست و فاعلی که مفیض و موجود هر چیزی است فاعل حقیقی است در عرف حکمای الهی. و اما فاعل عرف حکمای طبیعی عبارت‌است از هر چیزی که مبدأ و علت حرکت در چیز دیگری باشد هر چند تحریک،‌ بر سبیل اعداد و آمادگی آن چیز برای قبول صورت و یا هر دگرگونی دیگر می‌باشد مانند بنّا در بنای عمارت و نجاری در عمل نجاری. (ملاصدرا، ۱۳۸۲ب، ص۲۵)
وی هم‌چنین در اسفار به این دو نوع فاعلیت اشاره کرده و می‌نویسد: ((فالفاعل بالحقیقه مبدأ الوجود و مفیده کما فی عرف الإلهیین؛ و أمّا ما یطلق علیه الفاعل فی الطبیعیات مما لا یفید وجوداً غیرالتحریک، فقد دریت ان مثل هذه العله تکون معده و لیست عله بالذات […].)) (ملاصدرا، ۱۳۸۰، ج۲، ص۲۲۷)
صدرا در توضیح این دو نوع فاعلیت؛ یعنی فاعل در اصطلاح حکما با فاعل در اصطلاح طبیعیان می‌گوید: شایسته‌تر به عنوان فاعل بودن همان فاعل به معنای اول است، چرا که فاعلیت او فاعلیت محض است و آمیخته با هیچ انفعالی نیست، اما در فاعلیت به معنای تحریک، فعل توأم با انفعال و محرک بودن همراه با متحرک بودن است، در واقع، محرک به منزله‌ی ابزاری برای انتقال حرکت از خود به غیر خود است، سپس می‌گوید: در حقیقت، آن چه می‌توان بر آن اسم فاعل نهاد فاعلی است که نه تنها وجهی از وجوه را از مفعول خود براند، بلکه اصولاً عدم را از مفعول خود طرد کند و نقص و شر را مرتفع سازد که این معنا منحصر به باری تعالی و حتی سایر موجودات نظیر عقل و … نیز وسایط فیض اویند: ((فلا استقلال لهذه الأشیاء فی الایجاد، بل الحق ان نسبه الإیجاد الیها لو صحت، فهی تکون لإمداد علوی، و إنّما هی روابط و مصححات للوجود.)) (همان، ص۲۲۸)
بدین ترتیب از نظر صدرا، تنها موثر مطلق در وجود، واجب تعالی است، علل دیگر وسایطی هستند به عنوان شرایط صدور کثرت از واجب تعالی که یگانه است. زیرا فاعل و مبدا اول از همه‌ی نقایص و کمبودها بری است و وجودش عین ذات و ذاتش عین مبدئیت است. به عبارت دیگر چون اثر ایجاد و اعطاء وجود منحصراً فعل خدا و منسوب به اوست، بنابراین فاعل حقیقی و علی الاطلاق خدا است و سایر اسباب و علل همگی به منزله‌ی آلات و ادوات و وسائط و معدات و برای مهیا ساختن مواد کائنات برای قبول فیض وجود از حضرت معبود می‌باشند. (مصلح، ۱۳۳۷، ج۱، ص۹۱)
صدرالمتألهین در موضعی از اسفار نیز ضمن طرح مبحث فاعلیت ایجادی واجب تعالی به یک تفاوت مهم بین این فاعلیت طبیعی یا اعدادی اشاره کرده و می نویسد:
فلذلک وجوده الذی به تجوهو ذاته هو بعینه وجوده الذی به فاعلیته، فالذات هناک -فی کونه ذاتاً و فی کونه مبدأ- شیء واحد حقیقه و اعتباراً، لا کغیره من الفاعلین، حیث ینقسم بشیئین، باحدهما یتجوهر، و بالآخر یفعل؛ کالکاتب منا یتجوهر بأنّه ناطق، و یکتب بانه ذو ملکه کتابه، و کالشمس فی کونها مضیئه الارض […] فاعلیتهما بغیر مایتحقق به ماهیتهما، فتفتقران إلی صفه زائده، بل إلی قابل یقبل تأثیرهما؛ لا کالباری یبدع الاشیاء من نفسه لا من قابل، لانه الذی یخلق القابل و المقبول و الماده و الصوره جمیعاً. (ملاصدرا، ۱۳۸۰، ج۷، ص۱۴۳)
توضیح این‌که، فاعل ایجادی (یعنی باری تعالی) وجودش از فاعلیت او جدا نیست. اما سایر اقسام فواعل به دو حیثیت، یعنی حیثیت ذات و فاعلیت تقسیم می‌شوند. چنان که کاتب ذاتی است که کتابت از او سر می‌زند یا خورشید ذاتی است که گرما ایجاد می‌کند. بنابراین، این گونه فاعلیت محتاج صفتی زاید بر ذات و نیز مسبوق و محتاج به قابل و محل فعل است اما علیت ایجادی هم حیثیت ذاتش عین فاعلیت اوست و هم محتاج به سبق ماده ی قابل نیست، بلکه قابل و مقبول را خود او خلق کرده است.
تفاوت‌های دیگر این دو نوع فاعلیت از این قرار است:
۱- نظریه‌ی قائلان به اصالت فاعلیت طبیعی مربوط به مرحله‌ای از تاریخ فلسفه است که هنوز به مفهوم دقیق وجود من حیث هو وجود، اصالت وجود و تشکیک و توابع و توالی آن پی برده نشده است. در شکل ارسطویی (یا ابن‌رشدی) آن متکی بر جوهرگرایی، صورت‌گرایی، و یا در قالب نظریات متأخران مبتنی بر نوعی اصالت ماهیت است و در شکل جدید آن (در نظر مادیون یا تجربی‌گرایان) مبتنی بر حس‌گرایی و ماده‌گرایی است. همه‌ی گرایش‌های مذکور در این نکته مشترک‌اند که در نظام وجودشناسی خود از اصالت وجود و توالی آن دور بوده‌اند، زیرا اگر در تمایز بین وجود و ماهیت تأمل کافی شود و ماهوی‌ شیء را مبین هل هوی آن بدانیم و معتقد به ضرورت و ازلیت وجود موجودات و قائل به امتناع ایجاد معدوم یا اعدام موجود باشیم یا عالم را منحصر در محسوسات و مادیات بدانیم دیگر نمی‌توان از فیض و انبعاث وجودی و افاضه‌ی هستی به موجودات سخن گفت، چنان که نظریه‌ی قوه و فعل ارسطویی چیزی بیش از محرک نخست (و نه خالق کل) برای عالم اثبات نمی‌کنند.
۲- مسئله‌ی امکان خاص از دید قائلان به اصالت فاعل طبیعی (براثر غفلت از مفهوم وجود و تمایز آن با ماهیت) مخفی مانده و قول به ضرورت درونی عالم جانشین آن شده است. در نتیجه مسئله ضرورت بالغیر عالم نیز مغفول یا انکار شده است.
۳- فاعل طبیعی موجد اثری در دریافت کننده (متأثر) است، اما فاعل حقیقی (وجودی) موجد خود دریافت کننده است؛ یعنی اثر و متأثر در فاعلیت وجودی یکی است. به علاوه تأثیر در فاعلیت تحریکی دوطرفه و در فاعلیت ایجادی یک طرفه است.
۴- جعل بسیط (جعل الشیء) در نزد قائلان به انحصار علیت در فاعلیت طبیعی، مطرح نیست و هرچه در عالم اتفاق می‌افتد از سنخ جعل مرکب (جعل الشیء شیئاً) است.
۵- در فاعلیت طبیعی تقارن و هم زمانی بین اثر و مؤثر حتمی است. به دلیل این که پدیده‌ی حرکت به طور یکسان در متحرک و محرک آمیخته با زمان و مسافت است و طبعاً فاعل طبیعی همواره زمانی و در زمان است. اما در فاعلیت وجودی از آن جا که فاعل وجودی به منزله‌ی علت تامه معلول به حساب می آید، تأخری بین علت و معلول متصور نیست و همواره سبق ذاتی و تقارن زمانی حاکم است. (بدون آن که فاعل به زمانی بودن متصف گردد.)
۶- در فاعلیت طبیعی بین دو مرحله‌ی حدوث و بقا می‌توان جدایی قائل شد. اما در فاعلیت وجودی فرض انفکاک حدوث از بقا ناممکن است زیرا ملاکی که به واسطه‌ی آن حادث نیازمند محدث بوده، پس از وجود نیز باقی است و امکان شیء (چه امکان ذاتی و چه امکان فقری‌اش) از آن زایل شدنی نیست و معلول هیچ‌گاه به ضرورت ذاتی و خودبسندگی وجودی نخواهد رسید.
۷- در فاعلیت طبیعی، به دلیل ماهیت حرکتی آن (خروج از قوه به فعل) شاهد نوعی کاهش و نقصان در طرف علت و افزایش در طرف معلول هستیم. اما در طرف علیت ایجادی کاهشی یا افزایشی در کار نیست، چرا که کاهش و افزایش و هر نوع حرکت و خروجی از قوه به فعل در مادیات معنا می‌یابد نه در مجردات محض. (رحیمیان، ۱۳۸۱، ص۱۵۸-۱۶۰)
باید توجه کرد که نفی فاعلیت از فاعل‌های طبیعی و از هر فاعلی غیر از خداوند و تبیین اعدادی بودن علیت آن‌ها، به معنای نفی نظام علی نیست، بلکه به معنای تبدیل نظام کیانی به نظام ربّانی است. انسان در گام‌های نخستین، عناصر و اجزاء نظام کیانی را با صرف نظر از اصطلاحاتی که برای اجزاء آن وضع می‌کند نظیر ماده و صورت و …، علل و اسباب حقیقی مرکبات می‌داند، ولیکن پس از تبیین معنای فاعل حقیقی، حصر فاعلیت حقیقی خداوند نسبت به همه‌ی اشیاء آشکار می‌شود و این همان حقیقتی است که در قیامت برای همگان روشن می‌شود. (جوادی آملی، ۱۳۷۶، ب۴، ج۲، ص۳۲)
ج) امکان فقری و مناط احتیاج معلول به علت
چنان‌که در فصل مربوط به ابن‌سینا گذشت، مسئله مناط نیازمندی به علت از موارد اختلافی بین نحله‌های مختلف از جمله متکلمان و حکمای مشاء است. دیدیم که متکلمان حدوث را شرط و ملاک احتیاج به سبب می‌دانند وفلاسفه امکان ماهوی (که از احکام ماهیت است) را مناط نیاز به علت ارزیابی می‌کنند. صدرالمتألهین نیز مانند حکما نظریه‌ی امکان را در مناط و احتیاج شیء به علت می‌پذیرد اما به گونه‌ای خاص از آن تعبیر می‌کند که مبتنی بر اصالت وجود باشد. که این قسمت را به این موضوع و فروعات آن اختصاص داده‌ایم. البته چنان‌که اشاره خواهیم کرد، نظریه‌ی امکان فقری یک بینش عرفانی است که ملاصدرا آن‌ها را به فلسفه وارد ساخته و شکل فلسفی به آن داده است.
معنی امکان فقری
صدرالمتألهین براساس مبانی فلسفی خویش، به ویژه اصالت وجود و عینیت داشتن آن در تمام مراتب هستی و اساسی بودن وجود در تمام اوصاف و شئون خارجی، و نیز با توجه به مسئله‌ی علیت و معلولیت و جاعلیت و مجعولیت، پی برد که وصف امکان را باید به معنایی در مورد «وجود» موجودات به کار برد نه در باب ماهیت آن‌ها. به عبارت دیگر در این معنی، امکان، وصف وجود شئ است نه ماهیت شیء. بر این اساس معنی امکان، تعلقی بودن و عین اضافه بودن و عین ارتباط بودن و عین فقر بودن وجود است، نه لااقتضا بودن یا متساوی النسبه بودن با وجود و عدم. ملاصدرا این امکان را «امکان فقری» نام نهاد. (مطهری، ۱۳۶۹ب، ج۳، ص۹۵) وی درباره‌ی رسیدن به حقیقت این امکان می‌نویسید:
این از جمله‌ی اموری است که تصور آن نیازمند ذهنی لطیف و پاک و در نهایت ذکاوت و رقّت و لطافت است و به همین علت گفته شده است که این امر، ورای طور عقل است؛ زیرا ادراک آن به یک فطرت نو و قریحه‌ی دوم نیاز دارد. (ملاصدرا، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۰۴)
صدرالمتألهین براساس این نظریه ثابت می‌کند که معلول عین نیاز و عین ارتباط و تعلق به علت است و هیچ هویتی مستقل و منفک از علت ندارد. وی در آثار مختلف خود بر این عقیده‌ی خود تصریح کرده است. به عنوان نمونه وی در رساله‌ی حدوث العالم به معنی امکان در وجودات خاص و انیّات عقلی که همان امکان فقری است، اشاره کرده و می‌گوید:
معنی الامکان فی الوجودات الخاصه الفائضه عن الحق یرجع إلی نقصانها و فقرها الذی و کونها تعلیقه الذوات، حیث لایتصور حصولها منحازاً عن جاعلها القیوم، فلا ذات لها فی انفسها الا مرتبطه إلی الحق، الاول فاقره الیه، کما قال تعالی: «وا… الغنی و انتم الفقراء» (محمد( ۴۷)، آیه‌ی ۳۸) […] ، و لهذا المعنی یکون معنی الامکان فی الانیّات العقلیه کونها فاقر الذوات الی الحق الاول، لکونها فی ذاتها رشحات فیضه تعالی و وجوده، […]. (ملاصدرا، ۱۳۷۷، ص ۱۹۲-۱۹۳)
معنی امکان در وجودات خاص که از حق تعالی افاضه شده‌اند، بازگشت به نارسائی و نیاز و فقر ذاتی آن‌ها و از آن روی که ذات آن‌ها تعلقی است دارد، به طوری که تصور حصول آن‌ها جدای از جاعل و برپا دارنده شان امکان ندارد، لذا آن‌ها را در واقع ذاتی نیست جز صرف ربط و فقر و نیاز به حق تعالی ، چنان که فرمود: «خدا بی‌نیاز است و شما محتاجید» […] و معنی امکان در انیّات عقلی یعنی آن‌ها از جهت ذات فقیر و نیازمند به حق‌اند، چون در ذات آنها تابش‌های انوار فیض حق تعالی و تراوش جود و بخشش و آثار وجود موجز است. (همان، ص ۱۹)
صدرا هم‌چنین درباره‌ی این نوع از امکان و این‌که موجودات امکانی با تمام حقیقت خود، عین ربط و تعلق به غیر خود هستند، در اسفار می‌نویسد:
ملاک امکان وجود شئ جز این‌که این وجود، متعلق به غیر و نیازمند به غیر است نمی‌باشد، و ملاک واجب بودن جز وجود غنی و بی‌نیاز از خودش نمی‌باشد پس امکان ماهیات (که وجود از مفهوم آن‌ها بیرون است) عبارت است از «لاضرورت» وجود آن‌ها و عدمشان نسبت به ذات آن‌ها (از آن حیث که ذات آن‌ها است) و امکان نفس موجودات عبارت از این است که به ذات خویش مرتبط و متعلق (به غیر خود) و به حقایق خویش روابط و تعلقات به غیر خود می‌باشند، بنابراین حقایق تعلقی و ذات آن‌ها ذواتی روشن شده است که نه ذاتاً و نه وجوداً استقلالی ندارند […]. (ملاصدرا، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۰۳)
بدین ترتیب صدرالمتألهین در توضیح امکان فقری و تفاوت آن با امکان ماهوی معتقد است که امکان در ماهیت (امکان ماهوی) به معنای لااقتضاء بودن نسبت به وجود و عدم است چنان‌که بدان اشاره کردیم اما امکان درباره‌ی وجود (امکان فقری؛ فقر وجودی) به معنای فقر و نیاز و وابستگی و نیازاند، در حالی‌که ماهیات چنین نیستند؛ زیرا ماهیات، هرچند خارج از ظرف وجود، ثبوتی ندارد، اما عقل می‌تواند آن‌ها را به طور مستقل از غیر، تصور کند، در چنین حالتی نمی‌توان حکم به نیاز و حاجت آن‌ها کرد، زیرا ماهیت به حسب ذاتش چیزی جز ماهیت نیست، اما وجودات امکانی را با فرض انفصال از قیوم جاعل حتی نمی‌توان مورد اشاره‌ی عقلی قرار داد و حکم به ثبوت آن‌ها برای خودشان کرد، زیرا هویتی غیراز ربط و تعلق به واجب ندارند تا بتوانند مورد اشاره قرار گیرند. (همان، ص۱۱۵-۱۱۶)
رابطه‌ی خدا با عالم در پرتو نظریه‌ی فقر وجودی
براساس نظریه‌ی فقر وجودی در فلسفه‌ صدرا می‌بینیم که رابطه‌ی خدا با ماسوی خود تفسیر جدیدی پیدا می‌کند، توضیح این‌که: آن‌چه در فلسفه‌ متعارف مطرح می‌شود این است که خداوند علت نخستین و علت‌العلل همه‌ی موجودات هستی است. او با تأثیر و علیت خویش، عالم عقل، و عالم عقل، عالم مثال، و عالم مثال، عالم ماده و طبیعت را می‌آفریند. در عالم طبیعت نیز براساس دخالت علل و عوامل طبیعی و مادی، پدیده‌های گوناگون شکل می‌گیرد. هر پدیده‌ای از این عالم، معلول علل و عوامل خاصی است، آن‌چه در این جهان نقش آفرینی می‌کند، علل و عوامل طولی و عرضی است که در نهایت به دلیل بطلان دور و تسلسل به علت نخستین و عله العلل برمی‌گردد. خداوند وجود دهنده‌ی وجود به ذوات و ماهیات اشیا است و آن‌ها پذیرنده آن هستند. براساس این نظریه هر‌چند خداوند در پیدایش همه‌ی موجودات هستی، صاحب نقش است، اما نقش او نقش علت بعید و با واسطه است، نه نقش فاعل قریب و بی‌واسطه. پس موجودات با یک یا چند واسطه، ‌در اتصاف بر هستی به خداوند وابستگی دارند، اما آن‌چه صحنه‌دار و میدان دار است، علل و عوامل قریب و بی‌واسطه است. مثلاً عالم طبیعت به عالم مثال و عالم مثال به عالم عقل وابسته است، یا پیدایش باد و باران و رعد و برق و رویش گل و گیاه و امثال آن‌ها، ناشی از علل و عوامل طبیعی و مادی است و هر‌چیزی در پیدایش خود، مرهون همین علل و عوامل است.
صدرالمتألهین براساس اصول خود مانند اصالت وجود، مراتب تشکیکی حقیقت واحده‌ی وجود با مطرح ساختن امکان و فقر وجودی، ترسیم زیبا و دلنشینی از حقیقت علیت و معلولیت ارائه داده است که واقعاً درهای حکمت را به روی انسان بازمی‌کند و چشمه‌های معرفت را برای انسان جاری می‌سازد و رابطه‌ی خدا را با جهان و انسان تقریباً آن‌گونه که در کتاب و سنت آمده برای انسان ترسیم می‌کند.
آن‌چه در نصوص-دینی آیات و روایات- آمده این است که خداوند فاعل قریب همه‌ی موجودات عالم است و بر هر‌چیز احاطه‌ی قیومیه و معیّت اشراقیه دارد. پیدایش همه‌ی موجودات این جهان با دخالت مستقیم و نقش آفرینی اوست. اوست که در هر‌چیز دست‌اندرکار مستقیم است. آن‌چه در جهان وجود دارد، او و افعال و آثار است. موجودات سراسر در برابر او فقیر و بلکه عین فقر و بیچارگی‌اند، و هیچ‌گونه هویت استقلالی و ذات مستقل برای هیچ موجودی نیست. همه‌ی عالم و پدیده‌های آن آیه و آئینه و نشانه‌ی اویند. او به هر چیز بی‌واسطه علم و آگاهی دارد و به هر چیز نزدیک است و از هیچ چیز جدایی ندارد. سبب ساز اوست سبب سوز نیز اوست. هر علت، هستی و علیت و هویت خود را لحظه به لحظه از او دارد، بلکه همه‌ی موجودات، فیض مستمر اویند و لحظه به لحظه از طرف او آفریده می‌شوند . (نیک‌زاد، ۱۳۸۶، ص۲۳-۲۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ق.ظ ]




ماده چهاردهم
۱- دولتهای عضو، مشکلات ویژه ای که زنان روستائی با آن روبرو هستند را در نظر خواهند گرفت و به نقش مهمی که این زنان در حیات اقتصادی خانواده های خود که شامل کار در بخشهای اقتصادی غیر مالی است، توجه خواهند کرد و اقدامات لازم و مقتضی را جهت تضمین اجرای قوانین کنوانسیون حاضر در مورد زنان نواحی روستائی بعمل خواهند آورد.
۲- دولتهای عضو، اقدامات لازم و مقتضی را جهت حذف تبعیض علیه زنان در مناطق روستائی بعمل خواهند آورد. (این اقدامات) به منظور و بر پایه تساوی (حقوق) مردان و زنان در شرکت و استفاده آنان از توسعه روستایی است. (همچنین دولتهای عضو) بویژه اطمینان حاصل خواهند کرد که زنان از حقوق زیر برخوردار باشند:
الف- شرکت در تدوین و اجرای برنامه های توسعه (عمرانی) در کلیه سطوح
ب- راهیابی و دسترسی به امکانات مراقبتهای بهداشتی مناسب و کافی از جمله اطلاعات، مشاوره و خدمات تنظیم خانواده
ج- ( حق ) استفاده مستقیم از برنامه های تامین اجتماعی
د- ( حق ) برخورداری از تمام دوره های کارآموزی و آموزشی، رسمی یا غیررسمی که شامل سوادآموزی عملی و موارد دیگر (مانند ) استفاده از تمام خدمات محلی و جامع به منظور بالا بردن (کارآیی) فنی حرفه ای میباشد.
ه- ( حق ) سازماندهی گروه های خودیاری و تعاونیها به منظور دستیابی به حق مساوی از فرصتهای اقتصادی از طریق اشتغال یا خود اشتغالی
و- ( حق ) شرکت در تمامی فعالیتهای محلی
ز- ( حق ) دستیابی به وامها و اعتبارات کشاورزی، تسهیلات بازاریابی، تکنولوژی مناسب و رفتار یکسان در (برخورداری) از زمین و اصلاحات ارضی همچنین حق (استفاده از) طرحهای مجدد استقرار در زمین
ح- ( حق ) بهرمندی از شرائط زندگی مناسب بویژه در ارتباط با مسکن، بهداشت، امکانات آب و برق، حمل و نقل و ارتباطات
قسمت چهارم
ماده پانزدهم
۱- دولتهای عضو تساوی (حقوق) زنان با مردان را در برابر قانون خواهند پذیرفت.
۲- دولتهای عضو امور مدنی، اختیارات قانونی که برای مردان وجود دارد و فرصتهای عملی این اختیارات را بطور یکسان برای زنان خواهند پذیرفت، بویژه آنها به زنان حقوق مساوی با مردان را در انعقاد قراردادها و اداره اموال در تمام مراحل دادرسی در دادگاهها و محاکم بطور یکسان اعطاء خواهند نمود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳- دولتهای عضو خواهند پذیرفت که کلیه قراردادها و انواع اسناد خصوصی دیگر که به منظور محدود کردن اختیارات قانونی زنان تنظیم شده است را باطل و بلااثر تلقی نمایند.
۴- دولتهای عضو، حقوق یکسان مردان و زنان را در برابر قانون و در مورد تردد (مسافرت) افراد، آزادی انتخاب مسکن و اقامتگاه خواهند پذیرفت.
ماده شانزدهم
۱- دولتهای عضو، اقدامات لازم و مقتضی را در جهت حذف تبعیض علیه زنان در تمام مواردی که مربوط به ازدواج و روابط خانوادگی است، بعمل خواهند آورد و بویژه امور زیر را بر مبنای برابری حقوق مردان و زنان تضمین خواهند نمود:
الف- داشتن حق یکسان برای (انعقاد) ازدواج
ب- داشتن حق آزادانه و یکسان برای انتخاب همسر و (انعقاد) ازدواج بر پایه رضایت آزاد و کامل دو طرف
ج- داشتن حقوق و مسئولیتهای یکسان در دوران ازدواج و هنگام انحلال آن (جدایی)
د- داشتن حقوق و مسئولیتهای یکسان به عنوان والدین در موضوعات مربوط به فرزندان، صرفنظر از وضعیت زناشویی آنها. در کلیه موارد منافع کودکان از اولویت برخوردار است.
ه- داشتن حقوق یکسان جهت تصمیم گیری آزادانه و مسئولانه در زمینه تعداد فرزندان و فاصله زمانی بارداری و دستیابی به اطلاعات، آموزش و وسائلی که آنها را برای اجرای این حقوق قادر میسازد.
و- داشتن حقوق و مسئولیتهای یکسان در رابطه با حضانت (سرپرستی)، قیمومت کودکان و فرزند خواندگی یا رسم های مشابه با این مفاهیم که در قوانین داخلی وجود دارد. در کلیه موارد منافع کودکان از اولویت برخوردار است.
ز- داشتن حقوق فردی یکسان به عنوان شوهر و زن از جمله حق انتخاب نام خانوادگی، حرفه و شغل.
ح- داشتن حقوق یکسان برای هر یک از زوجها در رابطه با مالکیت، حق اکتساب، مدیریت، سرپرستی، بهره برداری و اختیار اموال خواه رایگان باشد و یا هزینه ای در برداشته باشد.
۲- نامزدی و ازدواج کودکان غیر قانونی است و کلیه اقدامات از جمله وضع قانون جهت تعیین حداقل سن ازدواج و ثبت اجباری ازدواج در یک دفتر رسمی باید ضروری است.
قسمت پنجم
ماده هفدهم
۱- به منظور بررسی پیشرفتهای حاصل از اجرای کنوانسیون حاضر کمیته رفع تبعیض علیه زنان (که از این به بعد کمیته خوانده میشود) تشکیل خواهد شد. این کمیته در هنگام لازم الاجرا شدن کنوانسیون از ۱۸ (نفر کار شناس) و پس از تصویب یا پیوستن سی ا مین دولت عضو، از ۲۳ نفر کارشناس که دارای شهرت اخلاقی و صلاحیت در زمینه مربوط به کنوانسیون هستند، تشکیل میگردد. کارشناسان بوسیله دولتهای عضو از میان اتباع کشورشان انتخاب خواهند شد. (انتخاب شدگان) با صلاحیت شخصی خود خدمت خواهند کرد (نه به عنوان نماینده دولت متبوعشان. مترجم). در انتخاب کارشناسان به توزیع عادلانه جغرافیائی و نمایندگی از شکلهای گوناگون تمدن و نظامهای عمده حقوقی، توجه میشود.
۲- اعضاء کمیته از طریق رای مخفی و از فهرست افرادی که بوسیله دولتهای عضو نامزد شده اند، انتخاب خواهند شد. هر دولت عضو میتواند یک فرد را از میان اتباع خود نامزد نماید.
۳- نخستین انتخابات ۶ ماه پس از تاریخی که کنوانسیون حاضر قدرت اجرائی پیدا کرد، برگزار خواهد شد. حداقل ۳ ماه قبل از تاریخ هر انتخاب، دبیر کل سازمان ملل متحد طی نامه ای به دولتهای عضو از آنها دعوت خواهد کرد که نامزدهای خودشانرا ظرف ۲ ماه معرفی کنند. دبیر کل فهرست اسامی نامزدها را به ترتیب حروف الفبا و با ذکر دولتهای عضو نامزدکننده تهیه میکند و (آنرا) برای دولتهای عضو ارسال خواهد داشت. ۴- انتخاب اعضای کمیته در جلسه دولتهای عضو مربوطه و به ریاست دبیر کل سازمان ملل متحد و در مقر سازمان ملل برگزار خواهد شد. در این جلسه که حد نصاب تشکیل آن حضور (نمایندگان) دولتهای عضو میباشد، افراد انتخاب شده برای (عضویت) در کمیته آن دسته از نامزدهائی خواهند بود که بیشترین تعداد آراء و اکثریت مطلق آرای نمایندگان دولتهای عضو حاضر و رای دهنده در جلسه را بدست آورند.
۵- اعضای کمیته برای یک دوره چهارساله انتخاب خواهند شد. لیکن، دوره عضویت ۹ نفر از اعضاء انتخاب شده در اولین انتخابات، در پایان دو سال به پایان می رسد. بیدرنگ پس از اولین انتخاب، نامهای این ۹ نفر با قید قرعه و بوسیله رئیس کمیته انتخاب خواهند شد.
۶- انتخاب پنج عضو اضافی کمیته، بنابر مقررات بند ۲ و ۳ و ۴ این ماده و بدنبال سی و پنجمین تصویب یا الحاق صورت خواهد گرفت. دوره (عضویت) ۲ نفر از اعضای اضافی در پایان دو سال پایان خواهد پذیرفت و نامهای این دو نفر به قید قرعه بوسیله رئیس کمیته انتخاب خواهند شد.
۷- برای پر نمودن شغلهای خالی، دولت عضوی که مدت دوره وظیفه کارشناسی آن بمثابه عضو کمیته متوقف شده است، کارشناس دیگری از میان اتباع خود (برای عضویت) با تائید کمیته منصوب خواهد کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ق.ظ ]




نمونهای از روایات اهل سنت

۱-عن عائشه أن الرسول (ص) قال : لانکاح إلا بولی و شاهدی عدل؛ نکاح واقع نمیشود، مگر با اجازه ولی و حضور دو شاهد عادل. (البیهقی، ۱۹۹۴ : ۷، ۱۲۵)
وجه دلالت : منطوق حدیث دلالت دارد بر اینکه نکاح صحیح نیست، مگر اینکه دو شاهد عادل بر آن شهادت دهند.
۲- عن ابن عباس :أن النبی قضی بیمین و شاهد ؛ ابن عباس میگـوید :پیامبر (ص) قضـاوت میکردند با قَسمِ منکر و شاهد مدعی (النیشابوری، بی تا :۹۴۱ و ۱۷۱۲).
وجه دلالت :این روایت دلالت میکند که پیامبر (ص) شهادت را از موجبات و مقومات قاضی و حکم کردن او قرار داده است (الزیلعی، ۱۳۵۷: ۴، ۷۶).
۳- عن زید بن خالد الجهنی، اَن النبی (ص) قال : ألا أخبرکم بخیر الشهداء الذی یأتی بشهادته قبل اَن یسألها؛ زید بن خالد جهنی میگوید، پیامبر (ص) فرمودند: آیا خبر ندهم شما را به بهترین شاهدها، آن کسی که خودش میآید، شهادت میدهد، قبل از اینکه از او سئوال بشود ». (همان ،۹۴۶، ح۱۷۱۹)
وجه دلالت: مقصود از بهترین شاهدها، کاملترین شاهدها در مرتبه شهادت نزد خداوند است و آن، شهادت بدون درخواست است؛ پس شاهدش بهترین شاهدهاست؛ زیرا اگر او شهادتش را اظهار نکند، حکمی از احکام دین و قاعدهای از قواعد شرع ضایع میشود و واجب است شهادت بر شاهد، تا زمانی که ادای شهادت بدون ضرر مالی و جانی و عرضی برای خودش و خانوادهاش باشد (عسقلانی، ۱۹۶۴ :۴، ۲۰۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اجماع

فقهای امامیه در همه ابواب فقه از طهارت تا دیات، بر بیینه اعتماد کردهاند و حجیت بیینه نزد ایشان ثابت بوده است؛ ولی نمیتوان به این اجماع به عنوان دلیل مستقل استدلال کرد؛ زیرا این اجماع، کاشف از قول معصوم نیست و مدرکی است (مکارم شیرازی، ۱۴۱۶ :۲، ۶۲).
حال برخیاز نمونههاییکه شیخالطائفه، دلیل قبول شهادت را اجماع امامیه دانستهاند، بیان میکنیم:
در کتاب الخلاف، کتاب الصیام، در مسئله ۸ میفرماید: « لایقبل فی رؤیه هلال رمضان إلا شهاده شاهدین، … دلیلنا اجماع الطائفه و الأخبار؛ رؤیت هلال رمضان ثابت نمیشود، مگر با شهادت دو شاهد و دلیل امامیه، اجماع و اخبار امامیه است » (طوسی، ۱۴۱۷ : ۱ ، ۳۴۱) .
همچنین در کتاب الخلاف، کتاب الطلاق، در مسئله ۵ می فرماید: « کل طلاق لم یحضره شاهدان مسلمان عدلان و ان تکاملت سائرالشروط فانّه لایقع، دلیلنا اجماع الفرقه و اخبارهم؛ هر طلاقی که در حضور دو شاهد عادل مسلمان واقع نشود، ولو اینکه سایر شروط آن کامل باشد، واقع نمیشود » (همان :۲، ۲۴۲).
عموم و شمول کلام شیخ، واضح است و همچنین مسائل دیگری نیز درباره شهادت در کتاب قضاء، شهادات و لعان مطرح کردهاند و در آنجا نیز دلیل امامیه را اجماع ذکر کردهاند و دیگر اکابر متقدمین و متأخرین نیز در این باره ادعای اجماع کردهاند که به دلیل طولانی شدن بحث، از بیان آنها صرفنظر میکنیم.
اهل سنت نیز درباره حجیت شهادت، ادعای اجماع کردهاند و هیچ گونه منکر و مخالفی در اینباره وجود ندارد (ابن نجیم، ۱۹۹۳: ۶۰؛ العبدری، ۱۹۸۶: ۸، ۲۳۳؛ الهیتمی، ۲۰۰۴ : ۱۰، ۲۶۷؛ الجصاص، ۱۴۰۵: ۲، ۲۳۳؛ المرداوی، بی تا، ۱۲، ۴؛ ابن قدامه، ۱۴۰۵ : ۱۰، ۱۵۶)

بنای عقلا

از دیدگاه امامیه شکی نیست که بنای عقلا در اثبات موضوعات در مقام قضاوت و غیر آن، بر قبول قول ثقه بوده است و نهی و ردعی هم از جانب شارع مقدس نشده، بلکه آن را امضا کرده است؛ البته با شرایط لازم در شاهد که به تفصیل در مباحث بعدی به آن میپردازیم (مکارم شیرازی، ۱۴۱۶: ۲، ۶۴)

شاهد

شاهد کسی است که وجود امری را به نفع یکی از متداعیین و زیان دیگری اعلام میدارد (محقق داماد، ۱۳۸۷: ۳، ۵۹). همچنین گفته شده است: « الشاهد هو من یخبر عما فی ید غیره لغیره و هو حامل الشهاده و مؤدیها؛ شاهد کسی است که خبر میدهد از چیزی که در دست شخصی است، برای شخص دیگری و در واقع او حامل شهادت و اداکننده آن است » (الکاسانی، ۱۹۸۲: ۶، ۲۲۴؛ ابن قدامه، ۱۴۰۵ : ۶، ۳۳۹؛ قیلوبی، ۱۹۹۸: ۴، ۳۹۱)

شرایط شاهد

درباره شرایط شهود، میان فقهای امامیه و اهل سنت اختلافاتی وجود دارد که ضمن بیان شرایط، این اختلافات را نیز مشخص میکنیم.

بلوغ

علمای امامیه (نجفی، ۱۳۹۶: ۱۴؛ روحانی، ۱۴۲۹، ۳۸: ۴۲۳) و همچنین علمای اهل سنت (الزیلعی،۱۳۱۳: ۴، ۲۱۰؛ المقدسی، ۱۴۱۸: ۶، ۵۵۳؛ المرداوی، بی تا، ۳۹؛ البجیرمی، ۱۹۹۶: ۴، ۳۳۴؛ الانصاری، بی تا: ۴، ۳۵۶؛ ابن حزم، بیتا: ۸، ۵۰۴؛ ابن اطفیش، ۱۹۷۲، ۱۱۲؛ العسنی الصنعانی، ۱۹۶۱:۷۰) به اتفاق، شهادت غیرممیز را مردود دانستهاند؛ ولی درباره شهادت طفل ممیز، میان علما اختلاف است و منشأ اختلاف، برداشت از آیات و روایات است که این اقوال را بررسی میکنیم.

اقوال امامیه

۱-شهادت طفل ممیز فقط در جراحات سر و صورت پذیرفته است و هرگاه گفتارشان مختلف شد، گفته اول آنان معتبر است (علم الهدی، ۱۴۱۵: ۴۳؛ ابن زهره، ۱۴۱۷: ۱۹۲).
۲- شهادت اطفال ممیز فقط در قصاص و جراحات پذیرفته است، به شرط اینکه اطفال ده ساله باشند و بعد از وقوع حادثه، تا ادای شهادت متفرق نشده باشند و اجتماعشان بر امر مباح باشند (علامه حلّی، بی تا : ۲ ، ۲۰۷ ؛ شهید ثانی، بی تا : ۳ ، ۱۲۵)
۳-شهادت اطفال ممیز فقط در قتل و جراحات سر و صورت به دو شرط پذیرفته می شود: اول، اطفال همه به یک گونه شهادت دهند؛ دوم، عدم تناقص گویی در شهادت (مروارید، ۱۴۱۰: ۱۱، ۶۲ و ۸۹).
۴- شهادت اطفال ممیز درباره قتل، پذیرفتهاست و درباره جراحات، بلااشکال نیست (خویی، بی تا: ۲، ۲۳).
۵-شهادت اطفال ممیز فقط در جراحات پذیرفته میشود، مشروط به اینکه اطفال در شهادتشان اختلاف گفتار نداشته باشند و درباره مشهود به، بر کار حرامی جمع نشده باشند (مروارید: ۱۴۱، ۱۱، ۶۲ و ۸۹).
۶- شهادت اطفال ممیز فقط درباره خود اطفال، به دو شرط پذیرفته میشود: اول: عدم پراکنده شدن آنها بعـد از حادثه، دوم: به خاطـر امر مباحی جمع شده باشنـد (همان، ۳۳ :۳۵) و یا درصـورت تناقضگویی اطفال، گفته های اولیه آنها اختیار شود (همان، ۱۱، ۶۲ و ۸۹).
۷- شهادت اطفال ممیز فقط در قتل خطایی و دیه ثابت میشود و این نظر مرحوم صاحب جواهر است. ایشان می فرمایند: « چون از یک سو روایاتی داریم دالّ بر اثبات قتل از طریق شهادت اطفال ممیز و از سوی دیگر، مسئله قتل که موجب قصاص است، از مسائل بسیار مهم و خطیر است و باید در آن به شدت احتیاط کرد و همچنین فتاوای فقها هم در این رابطه مختلف است؛ لذا بهتر است که برای جمـع بین همه آنهـا بگوییم به وسیله شهـادت اطفال ممیز فقط دیه و قتـل خطـایی اثبات میگردد » (نجفی، ۱۳۹۶: ۱۴، ۱۲۰)
۸-شهادت اطفال ممیز مطـلقاً پذیرفته نمیشود (اردبیلی،۱۴۲۰: ۱۲، ۲۹۲) محقق حلّی میفرماید : « شهادت اطفال، به هیچ عنوان و در هیچ موردی مقبول نیست، مگر اینکه بالغ شوند » (محقق حلّی، ۱۳۶۸: ۴، ۱۷۸۲)
دلیل آن دسته از فقها که شهادت طفل ممیز را مقبول میدانند، دو روایت از امام صادق(ع) است :
روایت اول: روایت محمد بن حمران از امام صادق (ع) : « سألت اباعبدالله (ع) ن شهادهالصبی، قال: فقال: لا، إلا فی القتل، یؤخذ بأول کلامه ولایؤخذ بالثانی؛ سئوال کردم از امام صادق (ع) در مورد شهادت کودک، پس ایشان فرمودند: پذیرفته نیست، مگر در قتل؛ پس گفتار اول آنها را اخذ نمایید و گفتارهای بعدی را طرح کنید» (حرّ عاملی، ۱۴۰۳، ۱۸: باب ۱۲، ح ۱)
روایت دوم: روایت جمیل از امام صادق (ع): « عن جمیل، قال: سألت اباعبدالله (ع) عن الصبی تجوز شهادته ف یالقتل؟ قال : یؤخذ باول؛ کلام اول آنها را اخذ نمایید و گفتارهای بعدی را طرح کنید » (همان : ح۴)
محقق اردبیلی دلایل ذیل را برای عدم پذیرش شهادت اطفال بیان کرده است:
دلیل اول :چون شخص غیربالغ، تکلیف ندارد و عقاب نمی شود، ایمن از دروغ نیست؛ بنابراین شهادت چنین شخصی قابل اعتماد نیست.
دلیل دوم :شاهد، مکلف است به تحمل و ادای شهادت، در حالی که طفل، تکلیفی ندارد و مکلف بودن شاهد و عدم تکلیف طفل، با هم مغایرت دارند.
دلیل سوم :در شاهد، عدالت داشتن شرط است و در طفل، این شرط وجود ندارد.
دلیل چهارم :اصلاولی، عدم اثبات حق به وسیله شهادت است و شهادت شخص بالغ جامعالشرایط، از این اصل خارج میشود؛ ولی شهادت طفل ممیز، ذیل این اصل باقی میماند؛ بنابراین در مخالفت با اصل باید به قدر متیقن اکتفا کرد.
دلیل پنجم :شهادت طفل بر خود او قابل قبول نیست، پس به طریق اولی بر دیگران نباید مقبول باشد.
دلیل ششم :خداوند در قرآن فرموده است : « واستشهدوا شهیدین من رجالکم » (بقره:۲۸۲) و کلمه رجال بر طفل صدق نمیکند (اردبیلی : ۱۴۰۹ ، ۲۹۳ )
در ادامه ایشان روایات ذکر شده پیش گفته (حسنه جمیل و روایت محمد بن حمران) را مطرح کرده و به طور مفصل آنها را پاسخ دادهاند (همان).

اقوال فقهای اهل سنت

۱-قول جمهور :شهادت اطفال و صبیان به دلایل ذیل مقبول نیست:
دلیل اول :آیه شریفه : « واستشهدوا شهیدین من رجالکم » کلمه رجال بر طفل صدق نمیکند.
دلیل دوم :روایت عایشه از پیامبر(ص) : « رفع القلم عن ثلاثه :عن الصبی حتی یحتلم، عن المجنون المغلوب علی عقله حتی یعقل و عن النائم حتی یستقیظ؛ تکلیف از سه دسته برداشته شده است: الف) کودک تا زمانی که محتلم شود؛ ب) مجنون تا زمانی که عقلش برگردد؛ ج) شخص خواب تا زمانی که بیدار شود » (النیشابوری، بی تا : ۲، ۶۷)
دلیل سوم :کودک بر اموال خودش تسلط ندارد؛ پس بر حفظ حقوق دیگران نیز به طریق اولی تسلط ندارد و همچنین اگر کودک دروغ بگوید، گناهی مرتکب نمیشود؛ زیرا تکلیفی ندارد و این اعتماد به شهادتش را از میان میبرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ق.ظ ]




۱-دانشگاه تهرا ن،در سال ۱۳۴۰ خورشیدی با تاسیس اولین موسسه تحقیقاتی علوم جزایی و جرم شناسی بر جنبه ی آموزشی، تحقیقاتی و مشورتی آن تاکید نموده و در بند ۳ ماده ۱ اساسنامه آن به پیدا کردن طریقه های موثر بر پیشگیری از ارتکاب جرم تاکید کرده است. همچنین در این اساسنامه مقرر شده است که در زمینه آموزشی نیز موسسه می تواند به منظور تربیت متخصصان در رشته های مختلف علوم جنایی برای کارشناسان حقوق برنامه های خاصی ترتیب بدهد و برای افسران ارتش، ژاندارمری، شهربانی و قضات نظامی، دوره های نیمساله تشکیل داده و برای آنها گواهی نامه مخصوص جرم شناسی صادر نماید(این موسسه پس از ارتکاب فرهنگی در مهر ماه ۱۳۶۲ فعالیت پژوهشی خود را دوباره آغاز کرده است).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب)اقدامات صورت گرفته در زمینه پیشگیری در مراجع اجرایی و قضایی در قبل از انقلاب:
۱-عضوت وزارت دادگستری در سال ۱۳۳۱ در جامعه بین المللی جرم شناسی و اعزام قضات عالی رتبه در همایش های بین المللی این جامعه که این عضویت ۶ ماه بعد جنبه قانونی به خود گرفت و ماده واحد لایحه قانونی عضویت دولت ایران در موسسه فوق به تصویب رسید.
۲-تدوین آیین نامه زندان ها و موسسات صنعتی و کشاورزی وابسته به زندان ها مصوب ۱۹/۴/۱۳۵۴
که با اقتیاس از قواعد حداقل سازمان ملل متحد درباره رفتار اصلاحی با زندانیان (۱۹۹۵) تنظیم و تدوین شد که در این آیین نامه به تهیه طرح های موثر در پیشگیری از وقوع جرم و تهذیب اخلاق زندانیان اشاره شده است .
۳-قانون مربوط به تشکیل دادگاه اطفال بزهکار مصوب دهم آذر ماه ۱۳۳۸ با اولویت دادن به تربیت و اصلاح اطفال و نوجوانان مجرم از مصادیق نشان دهنده بحث پیشگیری از وقوع جرایم می باشد.
ج)اقدامات صورت گرفته در زمینه پیشگیری در موسسات دانشگاهی-علمی در بعد از انقلاب:
۱-فعالیت موسسه علوم جزایی و جرم شناسی وابسته به دانشگاه تهران
۲-اجباری شدن واحدهای جرم شناسی در دانشکده های حقوق
۳-برگزاری سمینارهای پراکنده جهت پیشگیری از جرم
۴-انجمن ایرانی جرم شناسی با توجه به اهمیت روز افزون نقش جرم شناسی در شناخت جرم و پیشگیری از وقوع آن در سال ۱۳۷۲ تاسیس شد تاسیس این انجمن دانشگاهی، خود یک نوآوری در کشور ما محسوب می شود(همان ،۱۲۱-۱۱۹).
د)اقدامات صورت گرفته در زمینه پیشگیری در جوامع اجرایی-قضایی در بعد از انقلاب:
۱-پس از وقوع انقلاب اسلامی در نخستین اقدام، خبرگان انقلاب اسلامی در خصوص پیشگیری از جرم بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی را تصویب کردند که به طور ناخواسته از اصول سیاست های جنایی سازمان ملل الهام گرفتند. در اجرای بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی شورای عالی قضایی در تاریخ ۱۵/۹/۱۳۶۳ آیین نامه تاسیس مرکز مطالعات حقوقی وظایف تحت مدیریت وزیر دادگستری تصویب شد که در بند ۶ ماده ۲ مقرر شده است.
۲-مکلف کردن سازمان زندان ها به تحقیق و پژوهش در خصوص پیشگیری از وقوع جرم که صراحتاً سازمان زندان ها مکلف به تاسیس سازمانی در خصوص پیشگیری از جرم گردید،که در همان سال نیز این امر تاسیس شد.
۳-تشکیل مرکزی تحت عنوان دفتر مطالعات و پیشگیری از وقوع جرم در نیمه دوم سال ۱۳۷۰ نیز یکی دیگر از اقدامات در خصوص پیشگیری از وقوع جرم بوده است و تاسیس مرکز پژوهش های قوه قضاییه نیز در نیمه دوم سال ۱۳۷۵ نیز به دنبال تحقیقات بیشتر در این خصوص بوده است(همان،۱۲۷-۱۲۲).
۴-وفق قانون ناجا وظیفه پیشگیری از وقوع جرم صراحتاً بر عهده ناجا به عنوان ضابط دادگستری نهاده شده است و به طور ضمنی وظیفه مشارکت و همکاری در خصوص پیشگیری اجتماعی با سازمان های دیگر نیز بر عهده ناجا قرار داده شده است.
۵-کلیات لایحه در پیشگیری از وقوع جرم در جلسه مورخ ۲/۷/۱۳۸۴ در کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی ، پس از کلیات آن در تاریخ ۱۴/۶/۸۵ در مجلس شورای اسلامی مورد تصویب قرار گرفت.
۲-۹-۲-پیشگیری در قوانین جمهوری اسلامی ایران:
۲-۹-۲-۱-قانون اساسی:
در این قانون در اصل ۱۵۶ به طور صریح ودر اصل ۸ به طور غیر مستقیم پیشگیری از جرم ها مطمح نظر قرار گرفته است . در اصل ۱۵۶ چنین آمده است.
«قوه قضاییه قوه ای است مستقل و پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایف زیر است:
۱-رسیدگی و صدور حکم در مورد پرونده ها، شکایتها،حل و فصل دعاوی و رفع دشمنی ها و گرفتن تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور که قانون معین می کند.
۲-احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع
۳-نظارت بر حسن اجرای قانون
۴-کشف جرم و تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدرن جزای اسلام
۵-اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین
بند ۵ اصل ۱۵۶ وظیفه اصلی واکنش در برابر جرم و پیشگیری از آن را به قوه قضاییه محول نموده است و در سالهای اخیر در راستای تحقق این بند اقدامات مفیدتری انجام گرفته و قوه قضاییه سعی در تدوین سیاست جنایی آینده کشور در پیشگیری و اصلاح مجرمین دارد (گل محمدی،۱۳۸۴ :۱۶-۱۵ ).
۲-۹-۲-۲- قوانین عادی
۱-قانون اقدامهای تامینی مصوب اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۹ : در ماه ۱، این قانون چنین آمده است اقدامهای تامینی عبارتند از:تدابیری که دادگاه برای جلوگیری از تکرار جرم دوباره مجرمین خطرناک اتخاذ می کند مجرمین خطرناک کسانی هستند که سوابق و خصوصیات روحی و اخلاقی آنان، کیفیت ارتکاب جرم توسظ آنان و نوع جرم ارتکابی آنان را در مظان ارتکاب جرم در آینده قرار می دهد.
۲-قانون نیروی انتظای جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۹، در بند ۸ ماده ۴ قانون ناجا آمده است انجام وظایفی که بر طبق قانون به عنوان ضابط قوه قضاییه به عهده نیروی انتظامی محول است از قبیل:
الف)مبارزه با مواد مخدر
ب)مبارزه با قاچاق کالا
ج)مبارزه با منکرات و فساد
د)پیشگیری از وقوع جرم ها
ه)کشف جرم ها
و)بازرسی و تحقیق
ز)حفظ آثار و دلایل جرم
ح)دستگیری متهمین و مجرمین و جلوگیری از فرار و پنهان شدن آنان
ط)اجرا و ابلاغ احکام قضایی.
به طوری که در بالا آمده قسمت (د) بند ۸ این قانون پیشگیری از وقوع جرم ها را جزو وظایف قضایی ناجا ذکرکرده است. اما بعضی از صاحبنظران علم حقوق در خصوص این بند معتقدند که با تعریف ضابطین دادگستری در ماده ۱۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب هماهنگی ندارد. در ماده ۱۵ قانون مذکور ضابطین دادگستری چنین تعریف شده است:ضابطین دادگستری مامورانی هستند که تحت نظارت و تعلیمات مقام قضایی در کشف جرم و بازجویی مقدماتی و حفظ آثار و دلایل و جلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم و ابلاغ و اجرای تصمیمات قضایی به موجب قانون اقداممی نمایند.
بعضی از صاحبنظران به لحاظ اینکه پیشگیری از وقوع جرم در ماده بالا جزو وظایف ضابطین قضایی احصاء نشده است، آن را هماهنگ با قسمت (د) بند ۸ قانون ناجا نمی دانند.
۳-قانون اصلاح با مواد مخدر و پیوستن مواردی به آن مصوب ۳/۸/۱۳۶۸ مجمع تشخیص مصلحت نظام، در ماده ۳۳ این قانون چنین آمده است:
۲-۱۰-نظریه پیشگیری وضعی:
در راستای نظریه فوق محققین بیان می کنند که درصد زیادی از وقایع مجرمانه در مناطق و مکان های خاص جمع شده اند که جرم شناسان از آن به عنوان کانون های بحران(جاد،۲۰۰۵ :۲) نام
می برند. بنابراین راه های پیشگیری وضعی جرم را می توان در محیطهایی طراحی نمود که در آنها میزان جرم بالاتر از حد نرمال است. در مدل پیشگیری جرم دو راهبرد مهم مورد توجه هستند که عبارتند از «تشدید هدف» و «تشدید نظارت» تشدید هدف سعی اش بر این است تا به وسیله اقداماتی عملی همچون استحکام و کاربرد فناوری های جدید امنیتی، شرایط ارتکاب جرم را دشوارتر سازد. تشدید نظارت نیز به کنترل های رسمی و غیر رسمی اشاره دارد که به وسیله مردم در زندگی روز مره اعمال می شود . به عنوان مثال محیط های ساختمانی طوری طراحی می شوند که مردم کنترل بیشتری بر روی یکدیگر داشته باشند. این نوع نگرش را می توان در آثار اولیه ژاکوبز و نیومن در آمریکا و کولمن در انگلستان مشاهده کرد(هیوز،۱۳۸۰ :۸۹ ). به کار گیری مدل پیشگیری وضعی از جرم حداقل از چهار رویکرد نظری بهره برده است:
۱-نظریه قابل دفاع
۲-نظریه پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم