کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



درآمد زندانیان در زندان باید در این رابطه (جبران خسارت بزه دیدگان) مصرف شود.
در کنگره بین المللی زندان به سال ۱۸۹۵ درباره موضوع عدالت ترمیمی استرداد مال و پرداخت و جبران خسارت بزه دیدگان به نحو دقیق تری بحث شد و نتایج زیر مورد توجه قرار گرفت: ۱- حقوق جدید به عدالت ترمیمی به عنوان خسارت بزه دیدگان توجه کافی نمی کند و ۲- در برخی کشورها قوانین نسبت به بزه دیدگان سخت تر است تا نسبت به بزهکاران. در کنگره سال ۱۹۰۰ در بروکسل موضوع عدالت ترمیمی به نحو جامعی مورد بحث قرار گرفت و «گارو فالو» یکی دیگر از بنیان گذاران مکتب تحقیقی پیشنهاد کرد که جبران خسارت بزه دیده و اخذ رضایت وی باید به عنوان شرط اعطای آزادی مشروط به بزهکار تلقی شود. همچنین او پیشنهاد نمود «یک صندوق پولی دولتی جهت جبران خسارت بزه دیدگانی که بزهکاران آنها قادر به پرداخت غرامت نیستند، تأسیس شود». با وجود این بزه دیدگان در فرایند رسیدگی حقوقی (نه کیفری) تأکید کردند. برخی از نویسندگان از این پیشنهاد قطعنامه تحت عنوان «دفن عدالت ترمیمی» یاد کردند و برخی دیگر تأکید نمودند «پدران بربر ما در زمینه اجرای عدالت خردمندتر از ما بودند.»[۲۰]
مبحث سوم: اصول کلی و اساسی عدالت ترمیمی
جرم (قبل از هر چیز) تعدی و تجاوز به روابط میان مردم است نه صرفاً اقدامی علیه دولت. ارتکاب جرم منجر به ایراد ضرر و زیان به بزه دیده، اجتماع و بزهکار می شود و آنها باید به صورت فعال در فرآیندهای اجرای عدالت مشارکت داده شوند.
همه آنانی که از جرم متأثر شده اند و برخورد جمعی با آثار و نتایج جرم نقشها، مسئولیتها و نیازهایی دارند.
جبران ضرر و زیان، حل و فصل مشکلات ناشی از جرم به منظور حصول به توافق و آشتی و پیشگیری از زیانهای بیشتر.
مطابق اصل اول عدالت ترمیمی، جرم در ابتدا تجاوز و تعدی به روابط انسانی موجود میان افراد و سپس تعدی به قانون مورد حمایت دولت است پذیرش این اصل به معنای نادیده انگاشتن اهمیت قانون نیست، بلکه قانون، راهنما و ابزار بسیار مهمی در تنظیم روابط میان افراد با یکدیگر و با دولت است. لیکن باید خاطر نشان کرد که قانون نیز برای آن تصویب شده است که مانع از تعدی به روابط میان مردم گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در عدالت کیفری سنتی با تأکید بر نقض قانون و تمرکز بر ابراز واکنش خشونت آمیز از طریق اجرای مجازات، در واقع نقض روابط میان افراد و تعدی به حقوق بزه دیده مورد اغماض قرار می گیرد. در این نظام بزهکار به علت ارتکاب جرم محاکمه، محکوم و مجازات می شود اما ممکن است هرگز از نتایج وخیم عمل ارتکابی خود نسبت به دیگران مطلع نگردد. برای مثال بزهکاری، که مرتکب سرقت کیف پول یا کیف دستی دیگری شده است ممکن است دستگیر یا مجازات شود، اما احتمالاً هرگز نتایج بعدی عمل خود را ملاحظه نخواهد کرد، در حالی که بزه دیده مجبور است علاوه بر از دست دادن کیف پول، به دلیل مفقود شدن کارت شناسایی، کارت اعتباری و غیره مدت زمان زیادی را صرف اعاده وضع به حالت سابق نماید. در عدالت کیفری سنتی به این بخش از نقض روابط انسانی و مسائل ناشی از جرم توجه کافی به عمل نمی آید و نیازهای بزه دیده اغماض یا انکار می شود.
دومین اصل کلی عدالت ترمیمی ناظر به ضرورت مشارکت بزه دیدگان اعم از بزه دیدگان اولیه (مستقیم) و ثانویه (غیرمستقیم)، بزهکاران، جوامع محلی، و نیز خانواده، دوستان و حامیان بزه دیدگان و بزهکاران در اجرای عدالت است. به عبارت دیگر، در حقوق کیفری سنتی با استناد به سِمَت مدعی یا مدعی علیه از ورود بسیاری از بزه دیدگان غیرمستقیم و کسانی که به نحوی از انحاء می توانند در اجرای عدالت و جبران زیان بزه دیدگان مشارکت نمایند جلوگیری می شود و در نتیجه حتی ممکن است بزهکار به دلیل عدم پرداخت خسارت یا جزای نقدی بازداشت یا محکوم به حبس گردد، در حالی که در عدالت ترمیمی امکان مشارکت مستقیم بزه دیدگان و کسانی که به نحوی از ارتکاب جرم متأثر و به اصطلاح دارای سهمی گردیده اند فراهم می شود. بدین ترتیب عدالت ترمیمی فرصتی است برای مشارکت اجتماع، کلیسا، مدرسه، مسجد و هر نهاد مذهبی به آموزشی دیگر، خانواده و ارکان مرتبط جامعه برای حل و فصل مشکلات ناشی از جرم و پاسخ به نیازهای بزه دیده و بزهکار. دومین اصل کلی عدالت ترمیمی ناظر به پاسخگویی بزهکار در مقابل عمل ارتکابی و نتایج آن است. بزهکار باید با نتایج عمل ارتکابی و آثار آن نسبت به بزه دیدگان، جامعه و حتی خانواده خود رو به رو شوند و از طریق تجربه مستقیم شرایط ناگوار آنها با بزه دیدگان همدردی نموده، فعالانه در جستجوی راه های جبران ضرر و زیان وارده باشد. علاوه بر این وی باید با اشتغال به شغلی قانونی و انجام اقدامات مثبت، خود را به عنوان شهروندی مفید معرفی نموده، از تکرار عمل مجرمانه خودداری کند. از طرف دیگر یکی از اهداف اجرای فرآیندهای ترمیمی، حصول به توافق و آشتی است. در حالی که پس از ارتکاب جرم، امکان اعمال مجازات و حتی اخذ انتقام از بزهکار وجود دارد، عدالت ترمیمی روشی است برای حصول به توافق و حل و فصل سازنده و مفیدی که در نتیجه اجرای آن بزهکار نه مغضوب و نه مظلوم تلقی می گردد. وی باید با احساس مسئولیت و ندامت نسبت به جبران آثار زیانبار جرم اقدام کند تا امکان ترمیم روابط گسسته شده فراهم گردد.
مبحث چهارم: علل روگردانی از عدالت کیفری کلاسیک
تأمین امنیت از مقوله های اعمال حاکمیت دولت ها محسوب می شود و بنابراین، عدالت کیفری با نظم عمومی و حاکمیت ملی رابطه ای نزدیک دارد. از این دوست که نظام کیفری- برخلاف عدالت مدنی- همواره به صورت نهادی بسته و خودکفا عمل کرده است و به طور ذاتی، ویژگی رسمی و دولتی دارد. طرز تلقی امروزی از مقوله ی جامعه ی مدنی و از همه مهمتر عدم توفیق دولت ها در انجام وظایف گوناگون خود، بویژه عدم توانایی در پرداختن به همه ی جرایم ارتکابی از نظر مبارزه و پیشگیری از اشکال جدید بزهکاری، نقش جامعه مدنی را بیش از پیش با اهمیت کرده است.
نظریه های انتقادی که در قالب جرم شناسی های واکنش اجتماعی و حتی الغاگرایی نظام کیفری مطرح شده اند، بزهکار را حاصل ساختار، عملکرد و رفتار متولیان عدالت کیفری کلاسیک می دانند. جرم شناسی های واکنش اجتماعی[۲۱]، برخلاف جرم شناسی گذار از اندیشه به عمل[۲۲]، جرم را داده ای ناشی از واکنش اجتماعی و نه داده ای مقدم بر واکنش اجتماعی محسوب می کنند. در جرم شناسی های واکنش اجتماعی، اعتقاد بر این است که وقوع جرم به طور عمده حاصل کیفیت عملکرد مراجع تقنینی- قضایی- پلیسی و به طور کلی، نظام عدالت کیفری است. در واقع، خود نظام عدالت کیفری و متولیان واکنش اجتماعی علیه پدیده مجرمانه با نحوه ی برخورد و تعامل خود به وقوع جرم در جامعه دامن می زنند. بنابر دیدگاه جرم شناسی های واکنش اجتماعی، جرم انگاری کار دولت است و بنابراین، در نظام عدالت کیفری کلاسیک، دولت بزهکاران را ایجاد می کند. به بیان دیگر، بزهکاران کسانی هستند که کارگزاران دولتی برچسب مجرمانه بر آنان الصاق کرده اند. علاوه بر این هادهای متولی کنترل جرم برای محکوم کردن فرد و به اجرا گذاشتن مجازات برای بزهکار گزینش می کنند. در واقع، عوامل کنترل جرم در نظام عدالت کیفری می خواهند با اجرای قوانینی که خود وضع کرده اند، رفتار مطلوب دولت را نزد بزهکار باز تولید کنند. حتی هدف از اصلاح در نظام عدالت کیفری باز تولید و استمرار بخشیدن به نظم حکومت حاکم است. آنان معتقدند که در نظام عدالت کیفری رسمی و دولتی و توده ی جرایم جنبه ی اعتباری و ساختگی دارند و فی حد ذاته قبحی ندارند. بنابراین، چنین جرایمی در واقع، حاصل تصور قانونگذار و حکومت و برای برآوردن و تأمین نیازهای حاکمیت وضع می شوند. همچنین، بنابر نظریه ی برچسب زنی یا تعامل گرایی، از جمله ایرادهای دیگری که بر نظام عدالت کیفری کلاسیک وارد است و یکی از علل روگردانی از این نظام محسوب می شود، تعامل نادرست متولیان و نهادهای کنترل جرم با افرادی است که بنابر معیارهای عرفی مربوط به شغل آنان و به صورت گزینشی و سلیقه ای برچسب مجرمانه بر آنان الصاق شده و به بیان دیگر انگ مجرمیت بر پیشانی آنان زده می شود. این، باعث می شود که شخص بتدریج هیبت مجرمانه را در خود درونی کند. بنابراین نظریه، نوع رفتار و نحوه ی نگرش دیگران در چگونگی شکل گیری رفتار شخص، نقش بسزایی دارد.
انتقاد دیگری که علتی دیگر به منظور روگردانی از نظام عدالت کیفری رسمی و سنتی است و در جرم شناسی سازمانی به آن اشاره می شود، این است که درون دارد، یعنی سرمایه و نیروی انسانی صرف و هزینه شده در نهادهای متولی کنترل جرم بویژه دستگاه قضایی با برون داد این نهادها و بازدهی آنان در کاهش میزان جرایم در جامعه متناسب نیست. در نهایت، جرم شناسان رادیکال، نظام عدالت کیفری کلاسیک را مورد بازخواست قرار داده و معتقدند که وقوع جرم، اصولاً ناشی از ماهیت و جهت گیری نظام عدالت کیفری کلاسیک است؛ زیرا، نظام کیفری به دنبال عوامل فرد بزهکاری است، در حالی که باید علل و عوامل جرم را در جرم شناسی کلان و در جرم زا بودن خود نظام عدالت کیفری و نهادهای زیرمجموعه آن جستجو و بررسی کرد. رادیکال ها معتقدند که در نظام عدالت کیفری کلاسیک خواه در شکل سزا دهنده و خواه در شکل باز پروانه ی آن، بزهکاران نباید با تدابیر سرکوبگران مجازات شده و یا تحت اقدام های اصلاحی و درمانی قرار گیرند، زیرا آنان بیمار، منحرف اجتماعی یا ناسازگار نبوده، بلکه قربانی گزینش خودسرانه ی پلیس، دستگاه قضایی و به طور کلی، کارگزاران واکنش اجتماعی هستند. رویهمرفته، با توجه به ایرادهای وارد بر نظام عدالت کیفری کلاسیک که حاکی از علل عمده ی روگردانی از این نظام است، وجود سیاست جرم زدایی وسیع و سیاست عدم مداخله ی نظام عدالت کیفری ضروری به نظر می رسد.
بدین ترتیب، اوج گیری نظریه های انتقادی از سه دهه و اندی پیش، عدالت کیفری را دوباره با چالش های جدیدی رو به رو کرده نظام های کیفری علاوه بر آن که به داشتن کارکردهای جرم زا در فرایند رسیدگی کیفری متهم شدند، به دلیل فروگذاشتن سهم بزه دیدگان در اجرای عدالت نیز از انتقاد مصون نماندند. با آن که روزگاری بزه دیدگان در حل و فصل اختلاف های خود با بزهکاران نقش فعالی داشتند، با برآمدن دولت ها و سهم خواهی آنان به عنوان متولی و ضامن امنیت عمومی رفته رفته به محاق رفتند. بنابراین، مجموعه ی علل و عوامل پیش گفته، در پایان، منتهی به روگردانی از نظام عدالت کیفری کلاسیک و متعاقب آن، روآوردن به نظام عدالت ترمیمی به منظور رفع این گونه ایرادها و گشودن چشم فرشته ی عدالت بر بزهکارف بزه دیده و حتی جامعه محلی شد. نخستین بارقه های عدالت ترمیمی در قالب تدریجی نظام عدالت کیفری و ترمیمی کردن محتوای آن پدیدار شد.
مبحث پنجم: رابطه عدالت ترمیمی با نیازها و نقش ها
اصولاً جنبش عدالت ترمیمی به عنوان تلاش جهت تفکر مجدد در نیازهای ناشی از جرم و به علاوه نقش های مکنون در آن آغاز شد. طرفداران عدالت ترمیمی توجه عمده ای را به نیازهایی که در فرایند کیفری مرسوم مدّ نظر نبوده اند معطوف می کنند. آنها همچنین بر این عقیده اند که فهم غالب از (مصادیق) شرکت کنندگان قانونی یا سهامداران عدالت در نظام عدالت کیفری بسیار محدود است.
عدالت ترمیمی حلقه و دایره سهام داران- آنان کسانی هستند که سهم یا جایگاهی در واقعه ی مجرمانه یا پرونده آن دارند- را فراتر از فقط دولت و بزهکار، به بزه دیدگان و اعضای جامعه ی محلی نیز توسعه می دهد.
از آنجا که این نوع نگاه به نیازها و نقش ها در ریشه و مبنای این جنبش بود، و نیز از آنجا که این ساختار نیازها/ نقش ها، در مفهوم عدالت ترمیمی دارای موقعیتی مبنایی و اساسی است، شروع به بازنگری در آن ساختار بسیار مهم است. به همان ترتیب که عدالت ترمیمی توسعه یافت، تجزیه و تحلیل سهامداران عدالت ترمیمی بیش از پیش پیچیده و فراگیر شد. بحث آتی محدود به برخی از موضوعات مرکزی و اصلی است که از زمان آغاز جنبش موجود بوده و همچنان نقشی محوری را ایفا می کنند. این مفهوم همچنین به نیازهای قانونی- یعنی نیازهای بزه دیدگاه، بزهکاران و اعضای جامعه محلی- که ممکن است تا حدودی، حداقل جزئی، در نظام کیفری مدّنظر قرار گیرد، محدود شد.
توجه خاص عدالت ترمیمی، به نیارهای بزه دیدگان از جرم است که در نظام عدالت کیفری به اندازه ی کافی مدّنظر قرار نگرفته است. بزه دیدگان اغلب احساس می کنند که فراموش شده اند، مورد مشامحه و غفلت قرار گرفته اند و یا حتی توسط دستگاه عدالت کیفری به حقوق آنها تعدی و تجاوز شده است. بخشی
از این مسائل ناشی از تعریف قانونی جرم است که در آن بزه دیده جایگاهی ندارد. جرم (اصولاً) به اقدامی علیه دولت تعریف شده است، و به همین دلیل دولت جایگاه بزه دیده را به خود اختصاص می دهد. در حالی که بزه دیدگان در فرایند اجرای عدالت کیفری دارای نیازهای خاصی هستند.
با توجه به تعریف قانونی جرم و ماهیت فرایند عدالت کیفری، چنین به نظر می رسد که چهار نیاز عمده بزه دیدگان که در ذیل آید به نحو ویژه ای مورد بی توجهی و مسامحه قرار گرفته است:
الف- اطلاعات: بزه دیدگان نیازمند آگهی و دریافت پاسخ پرسش های خود در مورد جرم و دلیل وقوع آن و این که چرا در آن زمان مورد ارتکاب قرار گرفت هستند. آنها نیازمند اطلاعات واقعی، نه اطلاعات نظری و ساختاری حقوقی که ناشی از یک محاکمه یا توافق در دفاع است، می باشند. تأمین و تحصیل اطلاعات واقعی اغلب مستلزم دسترسی مستقیم و غیرمستقیم به بزهکار است که این اطلاعات را در سینه خود جای داده است.
ب- بیان حقیقت: یکی از مهمترین عناصر (تحقق) التیام و بهبودی یا فائق آمدن بر تجربه (ناخوشایند تحمل) جرم (توسط بزه دیده) داشتن فرصتی برای بیان داستان و سرگذشت آنچه اتفاق افتاده است می باشد. به علاوه برای بزه دیده این نکته مهم است که بتواند این داستان را چندین مرتبه بازگو کند. دلایل درمانی قابل توجهی در این خصوص وجود دارد. بخشی از تأثیر ناخوشایند جرم ناظر به ایجاد دیدگاهی وارونه از خود و جهان اطراف و زندگی شخصی بزه دیده است.
فائق آمدن بر این تجربه یعنی آن که داستان زندگی خود را بار دیگر و در جایگاهی مهم و قابل توجه که اغلب منجر به آگاهی عامه می شود بیان کنیم. همچنین، غالباً برای بزه دیدگان مهم است که داستان تحمل جرم را به کسانی بگویند که عامل ارتکاب آن بوده و به آنها بفهمانند که ارتکاب آن چه تأثیری بر عملکردشان داشته است.
بازتوانی (تقویت): بزه دیدگان اغلب احساس می کنند که کنترل خود- یعنی کنترل بر اموال، جسم، احساسات، تفکر و آرزوها- را در نتیجه تحمل بزه از دست داده اند. درگیر نمودن بزه دیدگان در فرایند عدالت کیفری در رابطه با جرم ارتکابی، روشی برای بازگرداندن احساس قدرت و توانایی به آنان است.
جبران یا استیفای حقوق: جبران ضرر و زیان توسط بزهکار، اغلب برای بزه دیده، گاه به دلیل ضرر ملموسی که متوجه او شده است، اما مهمتر از آن به دلیل جنبه نمادین (سمبلیک) مستتر در جبران ضرر و زیان، موضوع سهمی است. زمانی که بزهکار تلاش می کند صدمه و ضرر و زیان ایجاد شده را جبران کند، حتی اگر بخشی از آن جبران شود، در واقع در راهی قدم گذاشته است که می خواهد بگوید «من مسئولیت عمل ارتکابی خود را می پذیرم و شما قابل سرزنش نیستید.»
در واقع جبران صدمه و زیان، نشانه یا علامت نیاز اساسی دیگر، یعنی نیاز به استیفای حقوق است. در حالی که بحث از استیفای حقوق خارج از موضوع این نوشتار است من معتقدم که برای همه ما وقتی که در معرض بی عدالتی قرار می گیریم، این نیاز، نیازی اساسی است. جبران ضرر و زیان تنها یکی از راه های تأمین درجاتی از این نیاز است. عذرخواهی و درخواست بخشش (توسط بزهکار) نیز تا حدودی تأمین کننده آن است تا اعلام کند که عمل ارتکابی اشتباه بوده است.
نظریه (و رویه) های اجرای عدالت ترمیمی ناشی از تلاش و کوششی است که این نیازهای بزه دیدگان را جدی گرفته و به آنها شکل بخشیده است. دومین موضوع مهم مورد توجه در عدالت ترمیمی، پاسخگویی و مسئولیت پذیری بزهکار است.
نظام عدالت کیفری نیز با پاسخگو نمودن بزهکار توجه می کند، اما این ابزاری است برای اینکه اطمینان حاصل نماید بزهکار مجازاتی را که مستحق آن است دریافت می کند. در فرایند عدالت کیفری تلاش اندکی به عمل می آید تا بزهکار را به فهم نتایج عمل ارتکابی به ویژه نسبت به بزه دیده، تشویق کند. در مقابل، ویژگی مخاصمه آمیز این نظام مستلزم آن است که بزهکار در جستجوی (منافع) خویش باشد. (در این نظام) بزهکاران به قبول مسئولیت خود تشویق نمی شوند و اصولاً فرصت اندکی برای انجام مسئولیت های خویش دارند.
راهبرد (استراتژی) بی طرفی خنثی- تیپ کلیشه ای و استدلالی که بزهکاران اغلب برای فاصله گرفتن از کسانی که به آنها صدمه و زیان وارد کرده اند هرگز (در نظام عدالت کیفری) مورد چالش قرار نمی گیرد. بدبختانه، پس از آن، احساس بیگانگی بزهکار از اجتماع در فرایند عدالت کیفری تجربه زندان، سخت تر و شدیدتر می شود. به دلیل مختلف فرایند کیفری به این گرایش دارد که مسئولیت پذیری و همدردی بخشی از بزهکاران را تشویق نکند.
عدالت ترمیمی، آگاهی از محدودیت ها و تأثیرات جانبی منفی مجازات را افزایش داده است. لیکن فراتر از آن، در اینجا استدلال می شود که اعمال مجازات یا تحمل آن مسئولیت پذیر و پاسخگویی واقعی نیست. مسئولیت پذیری و پاسخگویی مستلزم در روشدن آنچه که فرد انجام داده است، می باشد. این امر بدان معناست که بزهکاران باید تشویق شوند تا تأثیر رفتار خویش- صدمه و زیانی را که ایجاد کرده اند- بر دیگران درک کنند و نیز ترغیب شوند جهت اصلاح امور تا آنجا که امکان پذیر است گامهایی را بردارند. قابل استدلال است که این گونه پاسخگویی برای بزه دیدگان، جامعه و بزهکاران بهتر است.
بزهکاران فراتر از داشتن مسئولیت نسبت به بزه دیدگان و اجتماع نیازهای دیگری نیز دارند. از دیدگاه عدالت ترمیمی اگر ما از آنها انتظار داریم که مسئولیت های خویش را بپذیرند، رفتار خود را تغییر دهند و عضوی مفید و مولد در اجتماع باشند، نیازهای آنها نیز باید مورد توجه قرار گیرد. این موضوع فراتر از حوصله این کتاب کوچک است، برخی از این نیازها عبارتند از:
پاسخگویی و مسئولیت پذیری که:
ناظر به نتایج زیانبار عمل ارتکابی است،
مشوق همدردی و قبول مسئولیت است،
دگرگون کننده (کیفیت) شرمساری است.[۲۳]
تشویق تجربه دگرگون شدن شخصی، شامل:
بهبود صدمات و زیانهایی که ناشی از رفتار مجرمانه است،
فرصت هایی برای درمان اعتیادها و یا مشکلات،
افزایش و ارتقای ظرفیت ها و صلاحیت ها و توانایی های شخصی،
تشویق و حمایت جهت ادغام و پذیرش در اجتماع.
برای برخی، حداقل محدودیت موقت.
اعضای جامعه محلی در نتیجه وقوع جرم نیازهایی پیدا می کنند که در راستای آن باید نقش هایی را ایفا نمایند. طرفداران عدالت ترمیمی معتقدند که وقتی دولت به نام ما جرم را از آن خود کرد، احساس ما به عنوان یک جامعه (محلی) را نادیده گرفت. جوامع محلی به واسطه وقوع جرم تحت تأثیر قرار می گیرند و نسبت به بسیاری از موضوعات (جرائم) باید به عنوان بزه دیده، ثانویه، صاحب نفع و سهم تلقی شوند. اعضای جامعه محلی توانایی ایفای نقش های مهمی را دارند و می توانند نسبت به بزه دیدگان، بزهکاران و همچنین نسبت به خودشان مسئولیت هایی داشته باشند.
ه- عدالت ترمیمی و اصلاح امور
ایده ی محوری عدالت ترمیمی درست کردن امور (اصلاح امور) است که اغلب در زبان انگلیسی (انگلستان) برای نشان دادن جنبه فعال نه انفعالی آن از اصطلاح «راست گردانیدن» (راست گزاری) استفاده می شود. همان گونه که اکنون ذکر شد، این مفهوم متضمن مسئولیت و پاسخگویی بزهکار جهت برداشتن گام هایی برای جبران صدمه و زیان بزه دیده (و شاید جامعه محلی متأثر از جرم) تا آنجا که امکان پذیر است، می باشد. در موضوعاتی از قبیل قتل عمد، بدیهی است که ضرر وارده قابل جبران نیست، با این وجود، گام های نمادین شامل قبول مسئولیت یا جبران، می توانند برای بزه دیده مساعد بوده و از جمله وظایف بزهکاران باشند.
راست گردانیدن امور متضمن تعمیر یا جبران (اعاده) یا بهسازی است اما با این وجود این کلمات حاکی از «اعاده» اغلب رسا نیستند. آنگاه که خطای سنگینی مورد ارتکاب قرار گرفت، هیچ امکانی برای تعمیر آنچه که دچار زیان شده است یا اعاده آنچه قبلاً وجود داشته است، نیست: همانگونه که «لین شینر» مادر دو کودک مقتول به من گفت: «شما می سازید؛ شما خلق می کنید زندگی جدیدی را، من یک جفت چیز از زندگی قدیم خود داشتم که با آنها جور می آمدم.» این امکان پذیر است که یک بزه دیده وقتی که بزهکار اقداماتی – خواه مؤثر و واقعی یا سمبلیک و نمادین- جهت اصلاح امور و جبران ضرر و زیان انجام می دهد، مورد مساعدت قرار گیرد تا بهبود یابد. با این وجود، بسیاری از بزه دیدگان، در مورد اصطلاح «التیام و بهبود» بخاطر احساس اختتام یا پایان دهی که در آن مستتر است، دچار تردید و تعارض هستند. این مسیر به بزه دیدگان- هیچ کس دیگر نمی تواند آنرا برای آنها انجام دهد- تعلق دارد، اما تلاش برای اصلاح امور می تواند به آنها در این فرایند کمک نماید، اگرچه هرگز نمی تواند به طور کامل منجر به ترمیم و اصلاح اوضاع آنها شود.
تعهد و التزام به راست گرانیدن امور قبل از هرکس وظیفه بزهکار است، اما علاوه بر او جامعه محلی نیز ممکن است مسئولیت هایی نسبت به بزه دیده و همچنین نسبت به بزهکار داشته باشد. بزهکاران برای آنکه بتوانند به نحو موفقیت آمیزی به تعهدات خود عمل کنند، ممکن است نیازمند برخی حمایت ها و تشویق ها از طرف جامعه گسترده تر باشند. فراتر از این، جامعه مسئولیت هایی در قبال اوضاع و احوالی که موجب یا مشوّق (وقوع) جرم هستند نیز دارد. به لحاظ آرمانی، فرآیندهای (اجرای) عدالت ترمیمی می توانند عوامل مؤثری در سرعت بخشیدن (تأمین این نیازها) بوده و / یا زمینه کشف و تعیین آن نیازها، مسئولیت ها و انتظارات را فراهم کنند. «راست گردانیدن امور» مستلزم توجه به صدمه و زیان و همچنین عوامل (وقوع) جرم است، بسیاری از بزه دیدگان خواستار چنین توجهی هستند. آنها می خواهند بدانند چه گام هایی جهت کاهش این صدمات و زیان ها برای آنها و دیگران برداشته شده است.
نشست های گروهی خانوادگی در نیوزیلند، جایی که عدالت ترمیمی یک هنجار و امر معمول است، برای این مورد استفاده قرار می گیرند که طرح و نقشه و برنامه مورد اجماعی را که دربرگیرنده عناصری از جبران و ترمیم و نیز پیشگیری باشند، تحت حمایت قرار دهند. این برنامه ها باید در ارتباط با نیازهای بزه دیدگان و تعهدات بزهکاران برای تأمین آن نیازها باشند. لیکن علاوه بر این، در تنظیم این برنامه ها باید به این نکته نیز توجه نمود که بزهکار برای تغییر رفتار خویش نیازمند چه چیزهایی است.
بزهکاران متعهدند که به علل رفتار خویش توجه نمایند، لیکن معمولاً آنها نمی توانند به تنهایی اقدام به چنین امری کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:58:00 ق.ظ ]




<کارایی،تاکتیک،شرح،حالت­بنا>C =
شرح، مجموعه­ایی از ویژگی­های موقعیت جاری (مانند تعداد بناها و واحدهای جنگی بازیکن، تعداد نیروهای کاری و نظامی بازیکن و همچنین تعداد بناها و واحدهای جنگی که حریف تا بحال ساخته و تعداد نیروهای کاری و نظامی وی و … )، تاکتیک، دنباله­ایی از اقدامات برای حالت­بنا و کارایی، مقداری در بازه­ی ]۱,۰ [است که سودمندی انتخاب این تاکتیک برای آن حالت­بنا را منعکس می­نماید. مقادیر با ارزش بیشتر نشان­دهنده کارایی بیشتر می­باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همچنین در این سیستم، به منظور محاسبه­ی تشابه میان یک مورد ذخیره شده­­­­­ی C و شرح بازی جاری S از تابع زیر استفاده شده است:
(۴-۱)
در رابطه­ فوق،dist() فاصله­ی اقلیدسی نرمال­شده بدون وزن، میان هشت ویژگی می­باشد.
CAT از یک تابع k-نزدیکترین همسایه به منظور انتخاب تاکتیک­های مورد برای بازیابی استفاده می­نماید، بدین مفهوم که از میان شبیه­ترین k مورد، مورد با بیشترین کارایی را بازیابی می­نماید.
کارایی تاکتیک یک مورد، با بهره گرفتن از امتیاز بازی بازیکن و حریف در ابتدای هر حالت­بنا و در پایان بازی­ایی که این تاکتیک در آن بکار برده شده، بدست می ­آید. درجریان یک بازی، CAT یک شرح را هنگامی که آن شرح، هر حالت­بنا را به همراه امتیاز و تاکتیک انتخاب شده وارد می­ کند، ثبت می­نماید. علاوه برآن، امتیازات هر طرف را نیز به همراه برنده در پایان بازی ثبت می­ کند. برای هر حالت­بنای پیموده شده، CAT بررسی می­ کند که آیا یک مورد با زوج <شرح،تاکتیک> یکسان وجود دارد یا خیر. اگر وجود داشته باشد، کارایی آن مورد را بروز می­ کند و در غیر این صورت، یک مورد جدید را برای آن حالت­بنا، شرح، تاکتیک و کارایی تولید می­نماید.
شیوه­ مبتنی بر مورد فوق به منظور ساخت سیستمی برای یادگیری و پیش ­بینی استراتژی­ های بازیکنان طی تحقیقاتی در سال ۲۰۰۸ نیز بکار برده شده است [۳۴]. در این سیستم، که هدف بلندمدت آن، طراحی یک حریف قابل کنترل با کامپیوتر بود، که بتواند استراتژی­ها و شیوه ­ها­ی بازیکنان را بیاموزد و آنها را در یک بازی در مقابله با بازیکنان انسانی بکار برد، بازی­های ضبط شده بازیکنان انسانی به منطور تحلیل استراتژی­ های آنها مورد استفاده قرار گرفته است.
برخی از شرکت­های بازی، این امکان را برای بازیکنان خود فراهم می­سازند که بتوانند داده ­های حین بازی را جمع­آوری نمایند. به عنوان مثال بازی­های StarCraft و WarCraft می­توانند جهت بازبینی و تحلیل بازیکنان ذخیره شوند. سیستم مطرح شده در مرجع [۳۴] نیز از بازی­های ضبط شده یک بازیکن در بازی StarCraft که یک بازی علمی تخیلی RTS است، استفاده نموده است. در بررسی صورت گرفته در این مرجع، دسته­ایی از این بازی­های ضبط شده برای آموزش و دسته­ایی دیگر، به منظور تست سیستم بکار برده شده ­اند. در مدل پیشنهادی حاصل از این پژوهش، وضعیت بناها به عنوان حالت بازی و اقدام ساخت یک بنا، به عنوان استراتژی بین دو حالت در نظر گرفته شده است (در اینجا تاکتیک­ها و استراتژی­ها، گزینه­ ها و انتخاب­های بازیکنان در ساخت بناها می­باشد). همچنین در این مدل از شش ویژگی شامل “بنا­ها”، “واحدها” و “پژوهش در تکنولوژی” برای دو بازیکن جهت ارزیابی یک حالت بازی استفاده شده است. بدین صورت استراتژی­ های هر یک از دو بازیکن می ­تواند به صورت زیر بیان گردد:
(۴-۲)
بین دو حالت یک ویژگی، یک فاصله­ی اقلیدسی می ­تواند محاسبه گردد و در نتیجه شش فاصله بین دو حالت بدست می ­آید. با بهره گرفتن از یک مکانیزم رتبه ­بندی میان ویژگی­ها، فاصله­ی میان دوحالت، محاسبه و به عنوان معیار تشابه دو مورد بکار برده می­ شود.
کارایی یک استراتژی از طریق پیگیری نتایج تعداد زیادی از بازی­های ضبط شده حاصل می­گردد، بدین صورت که مقدار کارایی یک استراتژی، اگر منجر به یک پیروزی شود، یک واحد افزایش می­یابد و اگر منجر به یک شکست گردد، یک واحد کاهش می­یابد. بنابراین، هر بازی ضبط شده جدیدی که وارد سیستم می­ شود، توانایی بالقوه­ایی جهت تغییر نتایج کارایی استراتژی­ های بکاربرده شده در فضای تصمیم را دارا می­باشد.
در این سیستم الگوریتم روند بررسی و پیش ­بینی، از شش مرحله تشکیل یافته است:
وارد نمودن یک بازی ضبط شده از گروه بررسی و تجزیه­ی آن به حالت­ها و استراتژی­ها.
استفاده از یک حالت وارد شده، جهت بررسی و پرس و جوی سیستم تصمیم ­گیری آموزش داده شده.
یافتن حالات معادل با حالت وارد شده از میان حالات موجود در فضای تصمیم و سپس دریافتن استراتژی­ های متناظر برای هر حالت، به منظور انتقال به حالت بعد. اگر حالت وارد شده، در میان مجموعه­ حالات یافته نشود، آن حالت و استراتژی نظیرش، به مجموعه­ حالات اضافه می­گردد.
محاسبه­ی امتیاز هر استراتژی و انتخاب بهترین استراتژی.
تعیین اینکه بهترین انتخاب برابر با استراتژی متناظر با بازی ضبط شده مورد بررسی می­باشد یا خیر و سپس بازگشت به مرحله­ ۲ و تکرار این روند تا انتهای بازی ضبط شده.
محاسبه­ی درصد استراتژی­هایی که توسط سیستم تصمیم آموزش داده شده، به درستی پیش ­بینی شده ­اند.
فصل پنجم
سیستم پیشنهادی
سیستم پیشنهادی
مقدمه
برنامه­نویسان هوش مصنوعی تکنیک­های متعددی را جهت سعی در شبیه­سازی رفتارهایی در سطح انسان در اختیار دارند. در میان این تکنیک­ها، شیوه ­های مبتنی بر قانون به صورت گسترده­ایی پذیرفته و به گونه­ موفقیت آمیزی توسط تولیدکنندگان بازی بکار برده شده است. در حال حاضر هوش مصنوعی مبتنی بر قوانین، به دلایل زیر، تکنولوژی مورد انتخاب برای ایجاد و توسعه هوش مصنوعی به شمار می ­آید:
اصول این شیوه از الگوهای آشنای برنامه­نویسی گرفته شده است.
طراحی­های مبتنی بر قانون به طورکلی قابل پیش ­بینی هستند و از اینرو تست و اشکال­زدایی آنها بسادگی صورت می­گیرد.
به منظور پیاده­سازی ساده­ی قوانین و واکنش­ها، دسته­ی وسیعی از ایجادکنندگان از نوعی از زبان اسکریپتی سطح بالا استفاده می­ کنند [۵۲]. یک زبان اسکریپتی هر زبان برنامه­نویسی است که به منظور ساده­سازی یک وظیفه­ی پیچیده برای یک برنامه­ی مشخص تولید شده است [۵۳]. اسکریپت­ها به منظور کنترل موتور بازی از بیرون بکار برده می­شوند و دارای چهار مزیت اصلی قابل فهم بودن، سهولت در پیاده­سازی، سادگی در توسعه­پذیری و قابل استفاده برای غیر برنامه­نویسان می­باشند [۵۰]. برخی از بازی­ها از زبان­های اسکریپتی خاصی مانند NWscript Bioware و یا LUA و یا UneralScript برای مدیریت هوش مصنوعی استفاده می­ کنند [۳۶].
سیستم پیشنهادی در این بررسی­، یک سیستم تصمیم­همیار هوشمند مبتنی بر قانون است که در مرحله­ رفع ناسازگاری در طی روند استنتاج خود، با در نظر گرفتن یک سیر استنتاج جداگانه برای هر یک از قوانین ناسازگار، تمامی حالات ممکن برای اولویت­ بندی در اجرای قوانین را تحت پوشش قرار داده و این امکان را برای تصمیم گیرنده فراهم می­سازد که به همه انتخاب­های ممکن خود، آگاه گردد، و تصمیم­گیرنده را در اخذ بهترین تصمیم با توجه به شرایط موجود یاری می­رساند. این سیستم در واقع نقش یک همیار هوشمند را برای تصمیم­گیرنده ایفا می­نماید و هدف از طراحی آن، برخلاف یک سیستم خبره، جایگزینی فرد تصمیم­گیرنده نمی ­باشد.
در این فصل، در ارتباط با مولفه­های اصلی این سیستم و نیز شیوه­­ایی که در این سیستم به منظور رفع ناسازگاری بکار برده شده توضیحاتی ارائه می­گردد.
معرفی سیستم پیشنهادی
در این پژوهش به منظور بررسی و ارزیابی ایده­ رفع ناسازگاری مطرح شده در بخش قبل در یک برنامه­ی کاربردی، یک سیستم تصمیم­همیار هوشمند مبتنی بر قانون طراحی و پیاده­سازی شده است. هدف این سیستم، یاری رساندن به یک بازیکن در بازی استراتژیک بلادرنگ (AOE III) Age of Empires III می­باشد. بازی AOE III توسط Microsoft Corporation’s تولید شده و ، نسخه­ قابل اجرا بر روی سیستم عامل ویندوز آن را در ماه­های پایانی سال ۲۰۰۵ منتشر کرده است. Age of Empires III ، در سال ۲۰۰۵ در مکان هشتم از لیست پرفروش­ترین بازی­های کامپیوتری قرار گرفت و بیش از دو میلیون کپی از آن تا ماه مه سال ۲۰۰۸ فروخته شده بود و در سال ۲۰۰۷ با فروش بیش از سیصد و سیزده هزار کپی در آن سال، مکان هفتم از لیست پرفروش­ترین بازی­های کامپیوتری را بخود اختصاص داد [۴۶].
در طول این بازی که در پنج عصر پیش می­رود، بازیکن در هر لحظه انتخاب­های بسیاری برای انجام فعالیت­های ممکن دارد، به عنوان مثال شناسایی سرزمین­های ناشناخته، شناسایی مکان قرارگیری دشمن، بررسی منابع مورد نیاز برای ساخت بناهایی که هر یک متعلق به دوره­ایی خاص می­باشند و جمع­آوری آن منابع یا تعویض هر یک از منابع با منبع مورد نیاز در آن لحظه، بهبود بنا­های موجود، تولید افراد و سلاح­های جنگی، دفاع از قلمرو در هنگام حمله­ی دشمن، کنترل راه ­ها و …. . در این نوع بازی­ها، بازیکنان علاوه بر کنترل واحدهای خود، با سایر بازیکنان به جنگ می­پردازند.
بطورکلی در بازی­های RTS، بازیکنان و حریفان آنها می­توانند از هر اقدام ممکنی در جهت تشکیل استراتژی خود که یک نقشه برای پیشبرد بازی است، استفاده نمایند. این اقدامات نوعاً شامل انتخاب یک بنا به منظور ساخت، تحقیق در مورد یک تکنولوژی خاص، تعیین یک مقصد برای یک گروه منتخب و انتساب یک وظیفه به یک گروه (مانند وظیفه­ی ساختن یک بنا) می­باشند. بازیکنان در هر لحظه محدود به اجرای یک اقدام جدید واحد هستند، در حالی که اجرای اقدامات موجود به صورت همزمان ادامه می­یابد.
بردن (تخریب تمامی واحدها و بناهای دشمن) نیازمند مدیریت سه منبع کلیدی است: بناها، نیروی کار و نیروی نظامی. صرف زمان بسیار کم برای نیروی نظامی می ­تواند منجر به یک شکست سنگین از جانب یک همسایه­ی قدرتمند گردد، در حالی که صرف زمان بسیار زیاد نیز منجر به تأخیر در انجام بررسی­ها و سایر امور خواهد شد. این امر از ساخت واحدهای نظامی به همان قدرتمندی واحدهای نظامی همسایه­ها جلوگیری می­نماید. ازاینرو باید میان سه منبع مذکور یک تعادل برقرار شود.
مولفه­های اصلی سیستم پیشنهادی
ساختار کلی سیستم پیشنهادی، در شکل ۵-۱ نشان داده شده است.
شکل ۵-۱٫ ساختار کلی سیستم پیشنهادی
هر قانون از مجموعه­ قوانین موجود در پایگاه قانون، شامل گروهی از شرایط و اقدامات مربوطه به هنگام ارضاء این شرایط می­باشد. در این سیستم، (که با بهره گرفتن از زبان برنامه­نویسی C#پیاده­سازی شده) ساختار کلی هر قانون توسط کلاس انتزاعی BasicRule معرفی و هر مجموعه­ مرتبطی از قوانین، در یک کلاس که از این کلاس انتزاعی ارث می­برد، تعریف شده است. کلاس BasicRule دارای دو متد مجازی Match و Execute می­باشد. در متد Match در هر کلاس وارث، شرایطی که جهت ارضای قوانین تعریف شده توسط آن کلاس، مورد نیاز است، بررسی و در صورت تطبیق، مقدار بازگشتی این متد، درست و در غیر این صورت، نادرست خواهد بود. در رویه­ی Execute اقدامات مربوطه پس از برقراری شرایط بررسی شده در تابعMatch و بازگشت مقدار درست توسط این متد، صورت خواهد گرفت. در میان مجموعه­ قوانین موجود در پایگاه قانون در این سیستم، سه دسته­ی کلی از قوانین موجود می­باشد: قوانین مربوط به ساخت هر بنا، قوانین مربوط به بهبود هر بنا و قوانین مربوط به آموزش نیروهای مرتبط با هر بنا. بطور کلی در بازی AOE III، پانزده نوع بنای مختلف موجود است که هر یک متعلق به دوره­ایی خاص می­باشند، بدین معنا که تا پیش از رسیدن آن عصر خاص، اجازه­ی ساخت آن بنا به بازیکن داده نمی­ شود. هشت نوع بنا از عصر اول، چهار نوع بنا از عصر دوم، دو نوع بنا از عصر سوم و یک بنا از عصر پنجم اجازه ساخته شدن دارد. هر یک از این بناها به منابع مختلفی جهت ساخت، بهبود و آموزش نیروهای مرتبط نیاز دارند و برخی از آنها دارای محدودیت در تعداد ساخت می­باشند. تعداد موارد بهبود و نیز نوع نیروهای مرتبط به هر بنا با دیگری متفاوت بوده و هر یک در عصر خاصی امکان­ پذیر می­باشد. به عنوان مثال بنای لنگرگاه[۷۴] که ساخت آن از همان عصر اول ممکن است، دارای ۶ نوع مختلف نیرو است که آموزش یک نوع از آنها از عصر اول، سه نوع دیگر از عصر دوم و دو نوع دیگر، یکی از عصر سوم و دیگری از عصر چهارم میسر می­باشد.
همچنین در پایگاه قانون این سیستم، قوانینی در ارتباط با کاراکتر جستجوگر[۷۵] که وظیفه­ی شناسایی مناطق مختلف در نقشه­ی بازی، ساخت کانون­های بعدی و … را برعهده دارد، نیز موجود می­باشد. علاوه براین، در این پایگاه، قوانینی وجود دارند که به هنگام دریافت اطلاعات خاصی از محیط بازی (مانند پی­بردن به حمله­ی دشمن و یا اتمام ساخت یا بهبود یک بنا و یا اتمام آموزش نیروهای درخواستی) ارضاء شده و برقرای آنها منجر به انجام مجموعه­ایی از اقدامات می­گردد.
در شکل ۵-۲ قسمتی از مدل کلاس سیستم که مربوط به مجموعه­ قوانین است، نشان داده شده است.
شکل ۵-۲٫ بخشی از مدل کلاس سیستم پیشنهادی
در هر کلاس، مجموعه­ قوانین مربوط به بنایی است که در نام آن کلاس ذکر شده است. این کلاس­ها (که بخشی از کلاس­های سیستم را تشکیل می­ دهند)، در بردارنده­ی مجموعه­ قوانین مرتبط با بهبود بناها و آموزش نیروهای متناظر با هر یک از آنها می­باشند. در هر کلاس، بدنه­ی متدهای مجازی Match و Execute، تعریف شده است[۷۶]. در متد Match، حقایق، در قالب شیء­ایی از کلاس Player به صورت یک آرگومان ورودی به متد ارسال می­گردد. این شیء، اطلاعات وضیعت بازی و بازیکن مانند عصری که بازیکن در آن قرار دارد، مقادیر منابع مختلف وی و … را دربردارد.
پس از درج حقایق در حافظه­ کاری و تطبیق آنها با قوانین موجود در پایگاه قانون، در صورت ارضاء قوانین ناسازگار با یکدیگر، از روش ارائه شده در بخش ۵-۴ جهت رفع این ناسازگاری استفاده شده و نتایج حاصله در یک حافظه­ موقتی ذخیره می­گردد. این نتایج، که هر یک نشان­دهنده یک راه­حل می­باشند، از طریق یک فاصل، به تصمیم­گیرنده ارائه می­ شود. پس از اینکه تصمیم­گیرنده، راه­حل مورد نظر خود را از میان تمامی گزینه­ های ممکن انتخاب نمود، نتایج ناشی از این انتخاب از حافظه­ موقتی به حافظه­ کاری منتقل شده و روند استنتاج ادامه می­یابد.
به منظور تولید تمامی ترکیبات ممکن برای اجرای قوانین ناسازگار در این روش استنتاج، در سیستم ارائه شده، یک کلاس بنام CombinationGenerator تعریف شده که به هنگام رویدادن ناسازگاری، فراخوانی متد computeCombination از این کلاس، تمامی حالات ممکن را ارائه خواهد داد.
با روی­دادن هر ناسازگاری، رویه­ی رفع ناسازگاری، با پاک­شدن حافظه­ موقتی و تولید تمامی حالات ممکن برای اجرای قوانین ناسازگار جدید، از سر گرفته می­ شود.
روش رفع ناسازگاری بکار برده شده در سیستم پیشنهادی
برای شرح ایده­ رفع تناقضی که در این سیستم بکار برده شده، فرض کنید در این سیستم، مجموعه­ قوانینی به صورت زیر وجود داشته باشد:
Rule 1: A B
Rule 2: A C
Rule 3: A D
Rule 4: B E
Rule 5: C F

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ق.ظ ]




نظریههایی که برای تبیین اخلاق بر زندگی اجتماعی به عنوان عامل جامعهپذیری اخلاقی[با محوریت فروید] نه زمینه و بستر اخلاقی شدن کودکان تأکید میکند از وجوه مختلف اخلاق بر وجدان اخلاقی که خود، دارای ابعاد شناختی و عاطفی است متمرکز میشود. کسب وجدان به معنی موفقیت در انتقال کنترل بیرونی به کنترل درونی است. هدف ضمنی نظریههای بازتولید اجتماعی، درک نحوۀ تداوم و انتقال ارزش‌ها از والدین به کودکان و به طور کلی بررسی فرایند بازتولید جامعه و فرهنگ در نسلهای جدید بود. نظریههای جامعهپذیری به این مسأله میپردازند که کودکان(به عنوان موجودات طبیعی) چگونه در فرایند رشد به انسان‌های اخلاقی تبدیل میشوند؟

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بنابراین تمامی نظریههای روانشناسی رشد اخلاقی بر نقش جامعه و زندگی اجتماعی یا به عنوان زمینه برای اخلاقی شدن کودکان یا به عنوان عامل جامعهپذیری اخلاقی عنایت دارند. بعضی اخلاق را پدیدهای طبیعی و درونی میدانند که زندگی اجتماعی در شکوفایی یا سرکوب آن ایفای نقش میکند. بعضی دیگر اخلاق را پدیدهای بیرونی و از اقتضائات زندگی اجتماعی انسان‌ها میدانند که به تبع آن به امری درونی تبدیل میشود.
نظریههای روانشناسی رشد اخلاقی، از تأثیر جامعه و زندگی اجتماعی در رشد اخلاقی کودکان، عمدتاً بر نقش خانواده متمرکز شدهاند. ازاین رو بیشترین حجم مطالعات نظری و تجربی موجود، دربارۀ خانواده و فرایندهای آن است و در مجموع بر ویژگیها و فرایندهای درون خانواده، همچون روابط والدین ـ کودک، مدیریت تعارض در روابط والدین ـ کودک، ویژگیهای فردی کودکان، شیوه های انضباطی والدین، گفتمان محاورهای والدین ـ کودک، تلاشهای پیشگیرانۀ والدین، گفت‌و‌گو درباره عواطف، روابط خواهران و برادران، تحصیلات و پیشینه اجتماعی والدین، تفاوتهای فرهنگی و … دست گذاشتهاند.
درونیسازی اخلاق و نقش خانواده در جامعهپذیری اخلاقی از آغاز تا کنون با چالشهایی روبرو بوده است که در موارد بسیاری به اصلاح و بهبود آن منجر شده است. از مهمترین چالشهای این رویکرد موارد زیر قابل یادآوری است.
انتقال ارزش‌ها را بیش از اندازه یک سویه میپندارد در حالیکه مناسبتر است آن را فرایندی دوسویه و دیالکتیکی ببیند.
جامعه را بسیار یکپارچهتر از آنچه در واقع هست در نظر میگیرند و طبیعت انسانی را بسیار همنواتر از آنکه در واقعیت خارجی وجود دارد به تصویر میکشند و تضاد ، تنوع و تکثرهای موجود را نادیده میگیرند.
مسئلۀ دیگر، پیوند فرایندهای اجتماعی کردن درون خانواده با نظام‌های اجتماعی و فرهنگی گستردهتر است.
همین چالشها و سرنوشت آنها دست مایۀ ورود ما به نظریههای جامعهشناختی است.
۲-۳-۲- نظریههای جامعهشناسی
نظریههای جامعهشناختی، اخلاق را پدیدهای اجتماعی میبینند و طبیعی است که در تبیین آن بر جامعه و عوامل اجتماعی تأکید کنند، ولی از آنجا که اخلاق خود پدیدهای چندبعدی و منتشر است که به صورتهای مختلفی نمودار میشود، جامعهشناسان نیز وجوه متفاوتی از آن را برجسته میبینند. البته زمینه های وجودی و معرفتی متفاوت جامعهشناسان نیز در اتخاذ رویکردهای متفاوت به اخلاق دخیلاند. در میان نظریههای جامعهشناختی میتوان سه رویکرد عاطفهگرایی، مادی ـ معیشتی و عقلانی را رصد نمود.
۲-۳-۲- ۱- عاطفهگرایی
۲-۳-۲-۱-۱-اخلاق به مثابه امر قدسی
دورکیم از محدود جامعهشناسانی است که به طور مستقل دربارۀ اخلاق اندیشیده و نوشته است. هدف او تأسیس علم اخلاق برای جوامعی است که از دنیای گذشته و اخلاقیات آن بریده است و باید با اخلاقیات جدید سر و سامان یابد. این علم میگوید، جوامع جدید، اخلاق خاص خویش را پدید میآورند، همچنانکه جوامع گذشته، اخلاق خاص خود را پدید آوردند.
از نگاه دورکیم هر نظام اخلاقی یک دستگاه قواعد رفتار است و قواعد اخلاقی نیز انواعی دارد: اخلاق روزمره، اخلاق حرفهای، اخلاق مدنی، اخلاق قراردادی. اما همۀ فنون قاعدههایی دارند که چگونگی رفتار را مشخص میکنند. پس قواعد اخلاقی چه تفاوتی با قواعد دیگر دارند؟ دورکیم با پیروی از کانت پاسخ میدهد که قواعد اخلاقی الزام آورند، ولی او میخواهد تبیینی علمی و تجربی از اخلاق ارائه کند و البته برخلاف ادعای کانت، مدعی است مفهوم تکلیف به تنهایی تمامی معنای اخلاق را پوشش نمیدهد و برای کامل کردن آن باید علاوه بر تکلیف، مطبوعیت یا دلپذیری را نیز به آن افزود. پس وجه صوری اخلاق همان تکلیف و الزام کانت است و وجه محتوایی آن دلپذیری است. عقل و عاطفه با هم، امر اخلاقی را شکل میدهند.
دلپذیری عمل، انسان را به سوی خویش میکشد، ولی عمل اخلاقی به گونهای است که فرد نمیتواند بدون سختی و بیآنکه اجباری بر خویش وارد آورد آن را انجام دهد. عمل اخلاقی بدون اعمال اجبار و فشار بر طبیعت فرد، ممکن نمیشود. چگونه این دو جنبۀ متناقض ـ اجبار و دلپذیری ـ در مفهوم اخلاق جمع میشوند؟
دورکیم برای تشخیص قواعد اخلاقی از قواعد دیگر به پیامدهای تخطی از قواعد توجه میدهد. اصولاً تخطی از قواعد، دو دسته پیامد یا نتیجه به همراه دارد:
دستهای از پیامدها به صورت تکوینی و مکانیکی، نتیجۀ عمل تخلف از قاعدهاند. اگر بهداشت را رعایت نکنیم مریض میشویم.
در دستۀ دیگر میان عمل و نتیجۀ آن، این پیوند تکوینی وجود ندارد. این نوع پیامد، نتیجۀ تکوینی و طبیعی خود عمل نیست، بلکه پاداشی است که به عمل داده میشود.
«تعیین پاداش به ویژگیهای کنش بستگی ندارد، بلکه در رابطه با ناهمسازی رفتار با قاعدۀ نهی کننده آن است. وجود قاعده و رابطهای که عمل با آن دارد، تعیین کنندۀ پاداش است. بنابراین آدمکشی در زمان جنگ بد نیست. بدینترتیب، مفهوم ژرفتری از پاداش به دست میآید. پاداش از محتوای عمل بر نمیخیزد، بلکه ناشی از عدم انطباق و ناهمسازی عمل با قاعدهایاست که از پیش نهاده شده است. ما تنها به این دلیل ساده که قواعدی اعمالی را منع میکنند، مراقبیم که آن اعمال را انجام ندهیم. تکلیف همان خصلت اجباری اعمالی است که با قواعد اخلاقی سازگارند.»(دورکیم،۱۳۶۰: ۵۸ )
تکلیف و اجبار ما را به ناکافی بودن اخلاق فایدهگرایی آگاه میکند. اصولاً دورکیم فایدهگرایی را اخلاق نمیدانست و از این رو متولیان و مروجان آن، مورد انتقاد جدی او بودند. به ویژه دورکیم از این نظر با آنان مشکل داشت که آن را تنها اخلاق ممکن برای جهان دنیوی جدید میدانستند. منازعۀ دورکیم با این نحله در تمامی آثار او بازگو شده است.
دلپذیری، نیز نابسندگی تبیین کانت و وظیفهگرایی را به ما نشان میدهد. دورکیم در اخلاق، برای عاطفه و احساسات ناعقلانی سهمی چارهناپذیر قائل میشود؛ تمایلاتی که کانت از ابتنای اخلاق بر آنها به شدت احتراز میکرد و اتفاقاً اشتباه گذشتگان را در همین نکته میدید.
رابطۀ این دو عنصر(تکلیف و دلپذیری) برحسب زمان تغییر میکند. در هر دورهای، سهم هر کدام کم یا زیاد میشود. رابطۀ میان آنها در یک دوره معین نیز از فردی به فردی متفاوت است. برای بعضی افراد، عمل اخلاقی دلپذیر است و بعضی افراد، حس قاعدهیابی دارند و در تکاپوی یافتن امر و فرماناند. هر فرد، اخلاق مشترک را به شیوه خود بیان میکند و تحت تأثیر محیط، تعلیم و تربیت و میراث اخلاقی، قواعد اخلاقی را از روزنۀ ویژهای میبیند.
دورکیم برای تشریح نظر خود به یک مقایسه روی میآورد و مفهوم «اخلاق» را با مفهوم «مقدس» مقایسه میکند. از نظر تاریخی رابطۀ خویشاوندی آنها را توضیح میدهد. مفهوم مقدس دو ویژگی دارد: چیز مقدس، هم حرمت دارد و ما را از خود دور میکند و هم مورد عشق و خواست ماست. این همان احساس دوگانهای است که متناقض مینماید. شخصیت انسانی نیز با همین جنبۀ دوگانه، به ما عرضه میگردد. هنگامی که این شخصیت از آن دیگری است، القا کنندۀ گونهای احساس مذهبی در ماست که با ما فاصله دارد. چنانکه گویی این شخصیت با هالهای از تقدس که جداکنندۀ او از دیگر چیزهاست احاطه شده است، ولی در عین حال این شخصیت مورد علاقه و گرایش ماست و تلاشهای ما در راستای تکامل آن است؛ آرمانی است که میکوشیم به کاملترین وجهی که در توان ماست، آن را محقق کنیم.
«اگر زندگی اخلاقی را با حیات مذهبی مقایسه نکنیم دریافت آن بسیار دشوار خواهد شد. طیّ سدهها، حیات اخلاقی و زندگی دینی پیوندهای تنگاتنگی با یکدیگر داشته و حتی یکسره با هم در آمیختهاند و حتی امروزه ناگزیریم بپذیریم که این پیوند نزدیک در اکثریت آگاهیها پایدار مانده است. بنابراین، پیداست که حیات اخلاقی نتوانسته و هرگز نخواهد توانست خویشتن را از کلیه خصلتهای مشترکش با حیات دینی بینیاز سازد. پس باید چیزی از دین در اخلاق و چیزی از اخلاق در دین وجود داشته باشد و عملاً حیات اخلاقی کنونی سراپا انباشته از دینگرایی است. البته این بنیاد مذهبی تغییر میکند. مسلم است که این دینگرایی اخلاقی گرایش دارد که کاملاً از دینگرایی خداشناسانه جدا و متمایز گردد.»(دورکیم،۱۳۶۰ :۶۷)
دورکیم از مقایسۀ امر مقدس و اخلاق نتیجه میگیرد که ریشۀ امر اخلاقی را باید در امر مقدس جستجو کرد. حکمروا بودن قواعد اخلاقی و بینیاز بودن آنها از کنترل بیرونی ناشی از همین امر است.
دورکیم برداشت ذهنی عالمان و فیلسوفان اخلاق را نقد و طرد میکند و تبیینی علمی را جایگزین آن میسازد. باید دید، این تبیینِ بدیل، چگونه است؟
نخستین اصل موضوعۀ دورکیم این است که مخاطب تکالیف اخلاقی، موجودات آگاه یا انسان‌ها هستند و هر عملی تنها میتواند دو هدف داشته باشد: خود فرد یا دیگرانی جز او!
فرد خود نمیتواند غایت رفتار اخلاقی باشد. عملی که در راستای منافع خود فرد باشد هیچگاه نمیتواند اخلاقی باشد.
آیا افراد دیگر به جز خود فرد این شایستگی را دارند؟ خیر؛ زیرا تنها تفاوت اینها تفاوت کمی است که نمیتواند مرز اخلاقی و غیر اخلاقی بودن عمل باشد.
پس اگر هر فرد به سهم خویش دارای ارزش اخلاقی نیست، گروه پرشماری از افراد نیز نمیتوانند بیشتر از او دارای چنین ارزشی باشند.
پس اگر مخاطب عمل اخلاقی، موجود آگاه است و اگر هیچ فرد یا افرادی شایستگی این را ندارند که غایت عمل اخلاقی باشند، تنها پدیدۀ تجربی که میتواند این شایستگی را داشته باشد جز ذهن جمعی، هیچ هدف ممکنی برای فعالیت اخلاقی باقی نخواهد ماند. ذهن جمعی، باید چیزی ورای مجموع افراد تشکیل دهندۀ آن باشد. «به شباهتی که میان این استدلال و استدلالی که بدان کانت خدا را اثبات میکند، توجه خواهید کرد. کانت اصل موضوعه را خدا بر مینهد؛ زیرا بدون این رویکرد، اخلاق غیرقابل دریافت است. ما جامعه را اصل موضوعه بر مینهیم؛ زیرا در غیر این صورت اخلاق بدون موضوع و هدف و تکلیف بدون نقطۀ اتکا است. این اصل را میتوان به روش تجربی ثابت کرد». «آری من در جهان تجربی جز یک عامل که دارای واقعیت اخلاقی غنیتر، پیچیدهتر از واقعیت افرادست نمیشناسم و آن هم اجتماع است. اشتباه کردم یک واقعیت دیگر هم هست که ممکن است همین نقش را بازی کند و آن مقام خدایی است، باید بین خدا و جامعه یکی را برگزید. من در اینجا دلایلی را که ممکن است به سود یکی از این دو راه حل ـ که هردو منطقیاند ـ باشد بررسی نمیکنم، فقط میافزایم که از نظر من این گزینش جالب نیست؛ زیرا به نظر من مقام خدایی چیزی جز تغییر صورت جامعه نیست که در اندیشه انسانی شکل تمثیلی پیدا کرده است.»(دورکیم،۱۳۶۰: ۷۱)
اخلاق از جایی آغاز میشود که زندگی گروهی آغاز میگردد؛ زیرا تنها در آنجاست که ایثار و بی غرضی معنا پیدا میکنند. زندگی اخلاقی از لحظهای آغاز میشود که وابستگی به یک گروه هر اندازه محدود باشد به وجود میآید. «وابسته و همانند جامعه بودن همانا وابسته بودن به آرمان اجتماعی است. بنابراین، اندکی از این آرمان در هریک از ما وجود دارد، پس طبیعی است که هر فرد به مقیاس معینی در حرمت دینوارهای که این آرمان القا میکند سهیم باشد. آنچه ما را اخلاقاً به دیگری پیوند میدهد به هیچ روی فردیت تجربی انسان نیست، بلکه غایت برترینی است که او خادم و وسیلۀ وصول به آن است. جامعه غایت عالی هرگونه فعالیت اخلاقی است. در عین حال که از آگاهیهای فردی فرا میگذرد، برای آنها پاینده و همیشگی است. کلیه خصلتهای دیگر یک اقتدار اخلاقی را که موجب جلب احترام است در خود دارد»(دورکیم، ۱۳۶۰: ۷۴) «دیرزمانی است که روسو ثابت کرده است که: اگر آنچه که از جامعه به انسان رسیده است از او بازستانیم از انسان موجودی کاهشیافته به حواس که تمایز ناچیزی با حیوان دارد باقی نخواهد ماند. فرد اگر به حال خود رها شود در زیر یوغ وابستگی به نیروهای جسمانی قرار خواهد گرفت، رهایی فرد از این نیروها، توفیق او در آزاد شدن و پیدا کردن شخصیت تنها به این سبب است که فرد توانسته است در پناه یک نیروی باهوش و دارای اخلاق و در نتیجه قادر به خنثی کردن نیروی بیهوش و فاقد اخلاق طبیعت قرار گیرد که همانا نیروی جمعی است. خواستن جامعه، خواستن چیزی است که از ما فرا میگذرد، اما از سوی دیگر خواستن خویشتن است. ما نمیتوانیم بخواهیم از جامعه بیرون رویم بیآنکه خواستار قطع هستی انسان‌ها شویم. از دمی که ما متمدن گشتهایم جز با چشمپوشی از خویش نمیتوانیم از این تمدن چشم بپوشیم.»(همان: ۷۶)
جامعه یک اقتدار اخلاقی است؛ زیرا اقتدار اخلاقی غیر از خصلتی که به یک موجود ـ واقعی یا آرمانی فرقی ندارد ـ نسبت میدهیم نیست. صفت مشخصه هر گونه اقتدار اخلاقی همانا جلب احترام است و بدلیل همین احترام است که ارادۀ ما به فرمانهای آن گردن مینهند. پس جامعه تمام آنچه را که برای انتقال همین خصلت دستوری، ضروری است در خویش دارد.
بنابراین هر قاعده اخلاقی، محصول عوامل اجتماعی معین است.«تاریخ ثابت کرده است که جز در موارد غیرعادی، هرجامعه، اخلاق بایسته خویش را داشته است و وجود هرگونه اخلاقی دیگر نه تنها ناممکن بوده، بلکه برای جامعه بکارگیرندۀ آن مهلک و نابودکننده گشته است. اخلاق فردی از این قانون برکنار نیست و همان اندازه به شدت اجتماعی میباشد؛ زیرا آنچه این قانون تحققش را به ما فرمان میدهد نمونۀ آرمانی انسان از منظر جامعه مورد نظر میباشد، بنابراین هرجامعه آرمان را از دیدگاه خویش و با تصویری که خود از آن دارد مینگرد.»(همان:۷۸)
بدینترتیب خاستگاه تقدس و امر مقدس آشکار میشود.«خصلتی که گوهر انسانی بر بنیاد آن نهاده شده و شایستگی یافته است. این خصلت گوهر بشری نیست. انسان را درحدی که از نظر تجربی تحلیل پذیر است تحلیل کنید. آنگاه هیچ تقدسی در او نخواهید یافت، هرچه در اوست موقتی است، اما گوهر بشری به چیزی آغشته شده است که آگاهی اجتماعی ملل اروپایی بیش از همه به آن میپردازد. یکباره این گوهر ارزشی بیمانند کسب کرده است. جامعه است که چنین امکانی را فراهم ساخته. این هالۀ ویژهای که گرداگرد انسان را فرا گرفته و او را در برابر تجاوزهای پلید، پاسداری میکند ازآنِ سرشت انسان نیست، بلکه شیوه مراقبت جامعه از اوست. بدینگونه، بیآنکه میان فرد و جامعه تناقضی وجود داشته باشد در واقع فردگرایی اخلاقی و پرستش فردیت بشری خود، میوه و فراوردۀ جامعه است. این پرستش را جامعه، استوار کرده و رواج داده است. این جامعه است که از انسان خدایی ساخته و خود خادم آن گشته است.(همان:۸۰)
از توصیف دورکیم از اخلاق به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی، سه عنصر اساسی قابل تفکیک است: خودتنظیمی، وابستگی عاطفی و استقلال ارادی. خودتنظیمی به معنای رهایی از قیود بیرونی و درونی و به دست آوردن دو نوع آزادی درونی و بیرونی است؛ یعنی فرد، هم از محدودیتهای دیگران و جامعه و هم محدودیت امیال و نفسانیات خود رها میشود و خود از سر رضا و رغبت به کنترل رفتار خود میپردازد. «رهایی فرد از محدودیتهای درونی و بیرونی، تنها از طریق ترکیب انتظارات و تعهدات اجتماعی و نیازهای فردی میسر میگردد و این ترکیب تنها براساس وابستگی عاطفی فرد به دیگران و پس از تشکیل(WE) یا «ما» بدست میآید. با وابستگی عاطفی متقابل فرد و دیگری، کرامت خودشان را از طریق مشارکت متقابل در «ما» بدست میآورند. «ما»یی که بدین صورت شکل میگیرد به عنوان یک اقتدار اخلاقی عمل میکند. اقتدار اخلاقی که هم در خود فرد و هم در ورای فرد وجود دارد»(چلبی،۱۳۷۱: ۲۰).
«عاطفۀ جمعی عمیق، اکثراً طیّ مناسک جمعی(مثل اعیاد و مراسم ملی و مذهبی) به وجود میآید و بدین نحو، موجبات افزایش و تحکیم انسجام اجتماعی را فراهم میکند. عاطفۀ جمعی، ناشی از مناسک جمعی، نوعی سرافرازی و غرور جمعی به وجود میآورد که کنشگران شرکت کننده در آن منافع خود و دیگران را یکی دیده و خود را متعلق به جمع و جمع را از آن خود میدانند»(چلبی: ۲۳، ۱۳۷۲) در جریان اجرای مناسک دو فرایند به هم پیوسته اتفاق میافتد: نخست عاطفه جمعی ایجاد شده به صورت نیرویی ورای تک تک افراد عمل کرده، فرد را به جمع متعهد میکند. دوم، بعضی از اصول و قواعد اساسی، قدسی میشود و افراد آن را درونی میکنند. به طوریکه قواعد و نهادهایی که این چنین قدسی شدهاند به صورت پارامتریک و نه به شکل متغیر، وارد محاسبات عقلانی شخص می شوند(همان: ۲۳) وابستگی عاطفی به دیگران، موجب ترکیب نیازهای فردی با انتظارات اجتماعی میشود. این ترکیب به نوبۀ خود نوعی کنترل درونی یا روحیه خودتنظیمی به وجود میآورد. خودتنظیمی نیز همچنان که اشاره شد با رهایی فرد از چیزهای درونی و بیرونی، نوعی استقلال به او عطا میکند»(چلبی،۱۳۷۱).
بدینترتیب، مسئله جامعه و اخلاق نزد دورکیم بر یکدیگر منطبق میشوند و اخلاق، بیرون از جامعه، هیچگونه هویتی ندارد «دوشاخگی که دورکیم میان امر مقدس و نامقدس قایل است … از دوشاخگی بنیادی، و چندگانۀ میان امر اجتماعی و امر فردی که در قلب اندیشۀ او جای دارد سرچشمه میگیرد و همین دوشاخگی تبییناش میکند»(کالینیکوس، ۱۳۸۳: ۲۵۳)« به مجردی که گفته میشود جامعه در ضمیر افرادش وجود دارد در بیرون از آنها نیز هست. چگونه؟ رموز اخلاقی جامعه اساساً قواعدی است که بر روابط بین اعضاء آن حکمفرماست. بنابراین، جامعه میتواند در بیرون از افراد وجود داشته باشد به این معنا که قواعد اخلاقی جامعه، قبل از همه ما وجود داشته و خارج از اجتماع پیشینیان بیشمار رشد یافته است. اختراع هریک از ما به تنهایی نیست. جامعه میتواند در ضمیر افراد نیز وارد شده باشد؛ زیرا ما و هر یک از ما میتوانیم از طریق اجتماع با همنوعانمان قواعد جامعه را آموخته و شخصیتهای خویش را با قواعد آن به گونهای پیوند دهیم که آنها افکار، احساسات و امیال ما را شکل دهند.(ورسلی،۱۳۸۸: ۲۴) بدینترتیب، فرد یک موجود اخلاقی میشود که براساس درست و نادرست از خود عکسالعمل نشان میدهد. از سر هراس از ضمانت بیرونی عمل نمیکند، بلکه به خاطر اعتقاد درونی عمل میکند. ارتباط بین فرد و جامعه، ارتباط یک معتقد مکلف و رمز اخلاقی او است.(همان: ۲۶)
در انطباق جامعه و اخلاق در نگاه دورکیم باید گفت او دو تعبیر از جامعه ارائه میکند؛ وقتی جامعه را امری مستقل و تام به عنوان یک کل میبیند، جامعه، خود پدیده ای قدسی و اخلاقی است و تمامی اخلاقیات فردی و اجتماعی با آن تبیین میشود، ولی وقتی جامعه را ترکیبی از ساختارها، نهادها، گروه ها و افراد میبیند برای تبیین اخلاق بر وجدان جمعی، تقسیم کار، تعلیم و تربیت، انجمنهای صنفی و کم و بیش بر نقش خانواده و دولت انگشت میگذارد. در این میان نقش دو عامل حرفه و تعلیم و تربیت برجسته است.
حرفه و اخلاق :
دورکیم نظریهپرداز جامعه همچون چیزی است که هستیاش فراتر از افراد است(یکپارچگی نظام) و همچنین نظریهپرداز پیوند میان افراد (یکپارچگی اجتماعی) است. نظریهپرداز شیوهای که در آن جامعه از رهگذر منطق مشترک، نظام‌های نمادین مشترک و ارزش‌ها و هنجارهای مشترک همبسته میشود. گاه او تمایل دارد که جامعه را با وجدان جمعی یکی کند در حالی که در حقیقت در چارچوب فکری او دقیقتر این است که جامعه را متشکل از وجدان جمعی، تقسیم کار و روابط گروهی که از طریق تقسیم کار ایجاد میشود ببینیم.
دورکیم ریشه های اخلاقی جامعه را در همین وجدان جمعی و تقسیم کار مییابد و هر جامعه ترکیبی از این دو است. در نگاه او تفاوت جوامع مکانیکی و ارگانیکی، ناشی از سهم متفاوت این دو بود. در جامعۀ مکانیکی، وجدان جمعیحداکثری(با دو بعد شناختی و هنجاری) و تقسیم کار حداقلی بود(جنسی و سنی) و بالعکس در جوامع ارگانیکی وجدان جمعی حداقلی و تقسیم کار، حداکثری است. براین اساس جوامع جدید که دیگر نمیتوانند براساس ارزش‌ها و هنجارهای یکسان سامان یابند، تقسیم کار است که انسجام اجتماعی و اخلاقی چنین جوامعی را تضمین میکند.
در جوامع ارگانیکی مهمترین نقطۀ اتصال افراد به جامعه، مشاغل هستند و از همین مسیر، ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی این جوامع تأمین میشوند. در چنین جوامعی خانواده، دین و دولت برای تولید و ترویج ارزش‌ها و قواعد اخلاقی ناکارآمدند. این وظیفه حیاتی به زعم دورکیم از عهدۀ انجمنهای صنفی بر میآمد. در جوامعی که ارزش‌های اقتصادی، تخصصها و علوم تجربی تا سرحد نهایت خود پیش میروند و اهمیت مییابند، انجمنهای صنفی برای انسجام بخشی و ایجاد تعلق اخلاقی، مناسبترین نهادها هستند.
دورکیم علت نابسامانی اجتماعی و اخلاقی جوامع مدرن زمان خویش را تقسیم کار نابسامان میدانست و امیدوار بود با پیشرفت ارگانیک تقسیم کار این نابسامانیها چاره شوند. انجمنهای صنفی نیز در یک تقسیم کار بسامان از عهدۀ وظایف اخلاقی خود بر میآیند. دوری و نزدیکی یا الزام و دلپذیری که از نگاه دورکیم لازمه ارتباط بسامان فرد و جامعه بود در انجمنهای صنفی محقق میشود.
دورکیم خود میدانست که هیچ جامعهای نمیتواند بدون میزانی از وجدان جمعی پا برجا بماند و از این رو در جوامع مدرن نیز وجدان جمعی حضور دارد؛ ولی قلب آن را نوعی دین انسانیت تشکیل میدهد. «در جامعهای که افراد آن کمتر تابع ایدههای جمعی و بیشتر تابع فرایندهای ساختاریاند، نیز وجدان جمعی باقی میماند. اولاً سطح عمیق آن ـ سطح شکلهای منطقی ـ از بیرون بر ما تحمیل میشود و بدون آنها امکان هیجگونه ارتباطی نخواهد بود. در واقع یکسان بودن و عمومیت داشتن زمان و فضا به این معناست که در این سطح ما عملاً درباره وجدان جمعی جهانی صحبت میکنیم. ولی در سطح ارزش‌ها و هنجارها به نظر میآید که ما جهانی با تنوع نامحدود را تجربه میکنیم جهانی که در آن مفهوم ارزش، خود غالباً مورد چالش قرار می گیرد.»(کرایب،۱۳۸۲ : ۳۳۴)
برخلاف تصور دورکیم رشد مداوم تقسیم کار منجر به دین انسانیت نشده است، بلکه به چیزی نزدیکتر به خودخواهی نامحدود که او از آن واهمه داشت، منجر شده است. در اندیشۀ دورکیم نکتۀ بسیار مهم این است که نمیتوان، بدون ارجاع و اتکا به نوعی ارزش مقدس یا مجموعه ارزش‌هایی که وجدان جمعی را تشکیل میدهد درباره زندگی اجتماعی اندیشید. حتی اگر ایده وجدان جمعی را نپذیریم باید مجموعه ارزش‌هایی را به جای آن به کار ببریم. «در هر صورت ما با جهانی مواجه هستیم که در آن محتواهای شناخته شده وجدان جمعی هرچه بیشتر انتزاعی میشوند و حرکتی از محتوا به شکل صورت میگیرد که بیش از پیش امکان ایجاد انسجام میان انسان‌ها از دست میرود. روندی که دورکیم گمان میکرد با فرایندهای ساختاری تقسیم کار کنترل خواهد شد»(کرایب،۱۳۸۲: ۳۳۴)
تعلیم و تربیت و اخلاق:
از نگاه دورکیم هر گونه جامعه شناسی به تعلیم و تربیت راه میبرد. او خود به سبب نظریه اخلاقش به تعلیم و تربیت راه مییابد. دورکیم «تعلیم و تربیت جوانان را به وسیعترین مفهوم ممکن تأثیر هر بزرگسال بر اطفالی که هنوز آمادگی برای عضویت کامل جامعه نیافتهاند میداند و آن را فرایندی عمری تعبیر میکند. تعلیم و تربیت وسیلهای است که به کمک آن یاد میگیریم که چگونه با وجود جسمانی خود سازگار شوبم. امیال و انگیزههای خود را کنترل کنیم و خود را با محیط اجتماعی تطبیق دهیم»(کرایب،۱۳۸۲: ۱۴۵) تعلیم و تربیت اخلاقی همچنین شامل دلبستگی به جامعه است و آموزگاران باید سعی نمایند کودک نوپا را پرورش دهند تا با دیگران همدردی نماید. درون کودک تضادی وجود دارد میان خودخواهی که برای دورکیم همیشه دشمن اخلاق است و دگرخواهی که ضعیفترین وجه در کودک است. هدف تعلیم و تربیت فقط پرورش استعدادهای طبیعی خود کودک نیست، بلکه تلاش برای دلبسته کردن او به آرمان اجتماعی نیز میباشد. خلق چیزی نو که در آغاز وجود نداشت.
دورکیم میان تعلیم و تربیت جوامع مکانیکی و جوامع ارگانیکی تمایز قائل میشود. از ویژگیهای برجستۀ تعلیم و تربیت جدید جایگاه برجستۀ علوم تجربی و آموزش آنها در این نظام تعلیم و تربیت است که با خود نگاه جدیدی از عالم و آدم را به همراه دارند. تعلیم و تربیت باید این اخلاقیات جدید را آموزش دهد. او در کتاب جامعه شناسی تعلیم و تربیت، دوره های تاریخی تعلیم و تربیت را بر میشمارد. آخرین دورۀ آن، با شروع انقلاب فرانسه آغاز شده است و در جریان آن در مقابل فرهنگ ایدهآل سنتی، فرهنگ تاریخی و علمی مبنا و اساس قرار میگیرد.
او برای توصیف همین ویژگی تعلیم و تربیت دورۀ اخیر، مدعی است: تفکر یونانی نخست به چیزهای خارجی و دنیای فیزیکی پرداخته است. تمام اندیشمندان بزرگ یونانی از تالس گرفته تا سوفسطانیان، مخصوصاً درباره جهان فیزیکی اندیشیدهاند، و به همین جهت با عنوان علمای فیزیک شناخته شدهاند. آنها در جستجوی شناخت دنیای بیرون بودهاند و به نظر میرسد که تعلق خاطر و نیازی به شناخت انسان احساس نمیکردند، مطالعه درباره انسان را بنا بر اصولی که مورد نظر داشتند، بیرون از حوزه علمی خود میپنداشتند، مدتها گذشت تا سقراط برای نخستین بار، روح انسان را موضوع تفکر قرار داد و پس از آن در آموزش نیز این روش ادامه یافت.
مسیحیت از سوی دیگر روح انسان و وجدان انسان را چیزی مقدس و بینظیر می پنداشت: زیرا روح انسان و اصل زندگی درونی او، مظهر تجلّی مستقیم حضرت الوهیت است. مسیحیت جهان را با ماده تعریف میکرد، و ماده را پلید، پست و بیارزش تلقی میکرد و آن را معاند و مخالف روح و سرچشمه گناه و زشتی به حساب میآورد. میان روح و اشیای بیرونی فاصله زیادی قائل بود که روحانیت و معنویت را از امور دنیوی و فناپذیر جدا میکرد.
این مواضع کاملاً معارض(یونان و مسیحیت)، به هیچ وجه اتفاقی و غیر قابل انتظار نیسستند: «برعکس، این وضع، به اصولی که هر دو از آن الهام میگیرند، مربوط میشود. آیینهای باستانی، پیش از هر چیز، مجموعههایی از آداب و رسوم دینی هستند، که موضوع اصلی آنها تأمین حرکت منظم جهان است. برای اینکه گندم جوانه بزند، خرمن پر برکت شود، برای اینکه رودها جریان داشته باشند، برای اینکه ستارگان به گردش خود ادامه دهند، بایستی خدایگان درو، خدایگان رودها، خدایگان ستارهها، زنده بمانند، و این آیینها و آداب و رسوم دینی هستند، که به آنها زندگی میبخشند. هرگاه که این آیینها در روزهای خاص و با آداب و رسوم ویژه انجام نپذیرد، زندگی جهانی از حرکت باز میایستد»(دورکیم،۱۳۸۱: ۳۸۹)
در واقع انسانی را که گذشتگان میآموختند، و هنوز هم به آموزش آن ادامه میدهند، جز محصولی از تلفیق و آمیزش ایدهآل مسیحی با ایدهآل رومی و ایدهآل یونانی نیست. این سه ایده آلاند که برای تربیت انسان به کار گرفته شدهاند، و همین سه ایدهآل بودهاند که به مردمی که آنها را تنظیم کردهاند زندگی بخشیدهاند.
اگر بخواهیم به دانشآموزان و شاگردان، ایدۀ واقعی و طبیعی دربارۀ انسان بدهیم، نه اینکه تنها تصور ایدهآلی از آنچه را که در برههای از تاریخ مورد نظر بوده بیان کرده باشیم، جستجوی راه نوینی ضرورت دارد. باید وسیلهای را یافت که نه تنها آنچه را در انسانیّت ثابت و پایدار است، بلکه آنچه را که همیشه تغییرپذیر است، درک و احساس کند. واقع امر این است که مشاهده تنوع و تلون نامحدود طبیعت و مزاج انسانی ـ حتی بیآنکه الزاماً، این مشاهده در سرتاسر کره زمین باشد ـ درسهای بسیار مهمی به ما میدهد و حاصل چنین مشاهدهای، ایدهای کاملاً مخالف آن نظری خواهد بود که گذشتگان به ما میدادند.
دربارۀ طبیعت انسان، به صورتی که از تاریخ استنباط میشود، باید گفت که «ما میتوانیم و باید اعتماد زیاد و حتی بسیار وسیعی به طبیعت انسان، انعطافپذیری و ثمربخشی آن داشته باشیم. آنچه تاریخ به ما میآموزد، این است که انسان خود به خود تغییر نمیپذیرد، و فقط به میل خود و با ندای الهام درونی تحول پیدا نمیکند؛ زیرا هرگونه تحولی چون با گذشتۀ سازمان یافته، تصادم میکند، سخت و زحمت افزا میشود، و بنابراین جز بر اثر نیروی ضرورت و الزام صورت خارجی نمیپذیرد. برای مطالبه هر تغییری، کافی نیست که آن تغییر مورد علاقه ما تصور شود، بلکه شرایط انسانی گوناگونی باید آن را تحمیل کنند»(دورکیم،۱۳۸۱: ۴۴۹)
امروزه ایدهای وجود دارد که اگر آن را باور کنیم و به دانش آموزان آموزش دهیم رفتار ما را کاملاً تغییر میدهد: «این ایده رابطه «جبری» یا «علیت باوری[۱۳۱]» جهانی است. براساس تصور ذهنی ما از کائنات، نقشی هم که در جهان به عهده ما محول شده و در نتیجه تعریفی را هم که از انسان در ذهن داریم تغییر میپذیرد. بدینترتیب، جهان به گونهای کاملاً متفاوت به نظر ما خواهد رسید. هر روز بیش از پیش این ایده پذیرفته میشود که انسان جهانی در درون جهان نیست و از باقی جهان، جدایی و گسستگی ندارد. هر روز بیش از پیش گرایشی حاصل میشود که قلمرو نوعی انسانی را از قلمرو طبیعی جدا نشناسند، اگر چه اختصاصات خاص خود را، همچون قلمرو بیولوژیکی، در برابر قلمرو فیزیک و شیمی داردوهمگی تابع قلمروهای طبیعت هستند، اما در این صورت، برای شناخت انسان، روش‌های اختصاصیو ممتاز، راه های اسرارآمیزی وجود ندارد، تا از ادامه راه های پیچ و خم و پرمشقتی که فیزیک دانها و شیمیدانها و زیستشناسان در پژوهشهای خود ناگزیر از تعقیب آنها هستند، معاف شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ق.ظ ]




۷- تا چه اندازه در پرند/ نسیم­شهر احساس امنیت(عدم وجود دزدی، زورگیری، نزاع خیابانی و…) در طول شبانه روز می­کنید؟

۸۵۰/۰
۸۵۷/۰

شبکه ­های اجتماعی
(روابط اجتماعی)

۸- اغلب آشنایان، خانواده، اقوام و بستگان من در این شهر سکونت دارند.
۹- اگر به مبلغی پول نیاز داشته باشید، تا چه حد امکان دارد روی کمک همسایگان خود حساب باز کنید؟
۱۰- چقدر با همسایگان، آشنایان یا دوستانتان در شهر صحبت یا دیدار می­کنید؟
۱۱- تا چه اندازه ممکن است در مراسم شادی و ترحیم هم­محله­ای­های خود شرکت کنید؟

۸۵۰/۰
۸۳۸/۰
۸۳۰/۰
۸۳۳/۰

مشارکت اجتماعی

۱۲- چه قدر در فعالیت­ها و امور هیئت مذهبی محله خود مشارکت دارید؟
۱۳- چه قدر در فعالیت­ها و امور مسجد(صندوق قرض­الحسنه، امورات مسجد و …) محله خود مشارکت دارید؟
۱۴- چه قدر در فعالیت­ها و امور انجمن­های خیریه(طرح تکریم ایتام، کمک و صدقه به نیازمندان، کمک برای تهیه جهیزیه و …) مشارکت دارید؟

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۸۳۶/۰
۸۴۶/۰
۸۴۶/۰

بُعد آگاهی دارای ۳ گویه است، گویه اول با طیف پاسخ ۶ قسمتی(خیلی­زیاد، زیاد، تا­حدودی، کم، خیلی­کم، اصلاً) مورد سنجش قرار می­گیرد که به ترتیب نمره ۵ تا صفر به آن اختصاص می­یابد و گویه ­های دوم و سوم در صورت پاسخ صحیح نمره ۲ و پاسخ منفی نمره صفر به آن­ها تعلق می­گیرد. مجموع نمره ­های این بعد حداقل صفر و حداکثر آن ۹ می­باشد.
بُعد اعتماد دارای ۴ گویه است که با طیف پاسخ ۶ قسمتی(خیلی­زیاد، زیاد، تا­حدودی، کم، خیلی­کم، اصلاً) مورد سنجش قرار می­گیرد که به ترتیب نمره ۵ تا صفر به آن­ها اختصاص می­یابد و مجموع نمره­ها حداقل صفر و حداکثر آن ۲۰ می­باشد.
بُعد شبکه ­های اجتماعی(روابط اجتماعی) دارای ۴ گویه است که با طیف پاسخ ۶ قسمتی (خیلی­زیاد، زیاد، تا­حدودی، کم، خیلی­کم، اصلاً) مورد سنجش قرار می­گیرد که به ترتیب نمره ۵ تا صفر به آن­ها اختصاص می­یابد و مجموع نمره­ها حداقل صفر و حداکثر آن ۲۰ می­باشد.
بُعد مشارکت دارای ۳ گویه است که با طیف پاسخ ۶ قسمتی(خیلی­زیاد، زیاد، تا­حدودی، کم، خیلی­کم، اصلاً) مورد سنجش قرار می­گیرد که به ترتیب نمره ۵ تا صفر به آن­ها اختصاص می­یابد و مجموع نمره­ها حداقل صفر و حداکثر آن ۱۵ می­باشد.
سطح­ سنجش این متغیر فاصله­ای و دامنه مجموع نمرات بین ۰ تا ۶۴ می­باشد.
۳-۶-۳ سرمایه­فرهنگی
برای سرمایه­فرهنگی سه بُعد سرمایه­فرهنگی تجسم­یافته، سرمایه­فرهنگی عینیت­یافته، سرمایه فرهنگی نهادینه­شده را در نظر گرفتیم و برای سنجش این متغیر گویه ­های زیر طراحی شده ­اند.
جدول۳- ۳ تعریف عملیاتی متغیر سرمایه­فرهنگی

ابعاد

گویه ­ها و سؤالات

سرمایه فرهنگی تجسم­یافته
(میزان توانایی و مهارت افراد)

۱- میزان آشنایی شما با هر یک از زبان­های خارجی تا چه حد است؟(عربی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و…)
۲- در کدام یک از مهارت­ های زیر توانایی دارید و در چه حدی؟( هنری/ مهارت­ های کامپیوتری/ مهارت­ های فنی و حرفه ای / ورزشی/ هیچکدام)

سرمایه فرهنگی عینیت­یافته
(میزان استفاده از کالاهای فرهنگی)

۳- در هفته چند ساعت به مطالعه(کتاب­های غیردرسی،روزنامه،مجله) می­پردازید؟
۴- در هفته چند ساعت از کامپیوتر و اینترنت استفاده می­کنید؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ق.ظ ]




اولین یافته این پژوهش، بیان اهمیت ویژگی­ پویایی خدمات و تأثیر آن بر وفاداری در یک محیط خدمات مستمر است. ارزش ادراک شده، باعث افزایش وفاداری به واسطه اعتماد میشود به همین دلیل اعتماد در ایجاد وفاداری دارای اهمیت بوده و باید در مدل­هایی که به بررسی وفاداری در زمینه ارائه خدمات مستمر می­پردازند گنجانیده شود.
یافته دوم این مطالعه مربوط به بررسی این موضوع است که آیا اثر ارزش ادراک شده بر وفاداری وابسته به زمان است یا خیر؟ انتظار این بود که سالهای بکارگیری شبکه ، ارتباط ارزش ادراک شده- وفاداری را تقویت نماید، اما یافته های پژوهش این دیدگاه را مورد تأیید قرار نمی­دهد.
می­توان دلایل متعددی را برای این یافته­های ضد-شهودی حدس زد. نخست، ممکن است رابطه اشتراک به یک عادت تبدیل شده باشد که در نتیجه اکثر مشتریان فقط به صورت ساختگی وفادار هستند و به محض آنکه قرارداد به پایان می رسد به عرضه رقبا آسیب پذیر می شوند. در سطح صنعت، خدمات مخابراتی که هزینه های تعویض آن پایین است، محصولات متمایز نیستند، و برنامه های واقعی وفاداری کمیاب هستند، این موضوع شدیدتر است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

علت دوم اینکه اقدامات جذب مشتریان جدید به شدت در حال ارتقا می­باشد، بنابراین مشتریان فعلی، حکمت وفادار باقی ماندن را مورد تردید می­ دهند. به عقیده لای، گریفین، و بابین (۲۰۰۹)، چنین شیوه هایی در بازارهای رقابتی تلفن همراه از جمله بازارهای رقابتی ایالات متحده آمریکا، اروپا و چین، کاملا رایج هستند. در واقع، به نظر می رسد تقریبا تمام بازاریابی در فنلاند در حال حاضر دستیابی به مشتریان جدید را هدف قرار می­ دهند.
دلیل سوم، بر خلاف سایر ارائه دهندگان خدمات مستمر، ارائه دهندگان خدمات ارتباطات از راه دور تماس شخصی کمتری با مشتریان دارند و فرصت های کمتری برای ایجاد اعتماد از طریق برخوردهای مثبت خدمات دارند.
سومین یافته این تحقیق به نقش سطح استفاده اختصاص دارد. بر اساس تحقیقات گذشته انتظار چنین بود که سطح استفاده روابط ارزش ادراک شده-وفاداری را تعدیل نماید، و مشتریان هزینه های بالاتری را خرج نمایند در حالیکه یافته­ نشان می دهد که سطح استفاده، هیچ تاثیری بر ارتباط ارزش ادراک شده-وفاداری ندارد.
یک توضیح احتمالی برای این موضوع ممکن است این باشد که بیش از ۸۰% از پاسخ دهندگان مطالعه گزارش کردند که یک صورتحساب ماهانه کمتر از ۴۰ یورو دارند. بنابراین، کمتر از ۲۰% از پاسخ دهندگان به گونه ­ای بودند که می­توانند “کاربران سنگین” نامیده شوند. علاوه بر این، از آنجایی که بازار از رقابت قیمت خالص و تعویض آسان تر تکامل یافته است، خدمات یکنواخت­تر شده ­اند، و به همان اندازه به نظر می رسد که تفاوت­های کمتری بین گروه های هزینه وجود دارند.
دوم، این واقعیت که طول رابطه مشتری با ارائه دهنده خدمات هیچ تأثیری بر ارتباط ارزش-وفاداری ندارد احتمالا باید ارائه دهندگان خدمات را متقاعد به ارائه مزایای قابل اثبات طولانی-مدت به مشتریان و یا ارائه خدمات حق بیمه-ارزش نماید که موجب بهبود تدریجی می­شوند. از آنجایی که ارزش ادراک شده یک محرک قوی وفاداری است چنین استراتژی­هایی حس انحصار برای مشتریان وفادار را ترویج خواهند داد، و مزایای حاصله از آن به این شرکت تعلق خواهد گرفت.
۴-۳-۵-۲.یک تحلیل وفاداری مشتری در مخابرات (جسی­جون-۲۰۱۱)
کار تحقیقی آقای جسی جون در یک شرکت مخابرات در هند در سال ۲۰۱۱ را میتوان نام برد.وی در حوزه مشترکین موبایل در شهر جی پور هند با یک نمونه ۱۰۰ تایی اندازه اثر گذاری عوامل موثر بر وفاداری مشتریان از نظر پوشش جغرافیایی ، ساعات اوج مکالمه­ها، نرخ مکالمه، صرفه جویی در هزینه، مراقبت از مشتری، شکایات، مشکلات را رتبه بندی نمود.
۵-۳-۵-۲٫ عوامل مؤثر بر وفاداری مشتری در بازار GSM نیجریه (آدپوجیا-۲۰۱۲)
این مطالعه در لاگوس، پایتخت تجاری نیجریه با نمونه ۲۵۲ تایی انجام شد. نمونه پژوهش از میان مشتریان ۴ شرکت عمده GSM در نیجریه ( MTN، Airtel، Glo و Etisalat) انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، یک پرسشنامه ساختار یافته مشتمل بر ۲ بخش، داده ­های زیستی و سوالات پژوهش بود. منطبق با متغیرهای تحقیق ، سولات پرسشنامه به پنج بخش تقسیم شده بود ، رضایت و وفاداری مشتری (متغیر وابسته)، کیفیت خدمات، قیمت/ تعرفه ها، خدمات/ توجه به مشتری، و تصویر ذهنی از شرکت (متغیرهای مستقل)، هریک دارای ۵-۳ سوال و در یک مقیاس ۵ نقطه­ای لیکرت بودند که نقطه ۵ به “کاملا موافق” و نقطه ۱ به “کاملا مخالف” اختصاص یافته بودند. به منظور حصول اطمینان از پر کردن و بازگرداندن بموقع پرسشنامه، این پرسشنامه شخصا توسط پژوهشگر اجرا شد که ۱۹۸ پرسشنامه به درستی پر و بازگردانده شدند.
بر اساس یافته های این پژوهش تصویر ذهنی از شرکت، عاملی است که دارای بیشترین همبستگی با رضایت و وفاداری مشتری در بازار GSM نیجریه دارد. از آنجا که تصویر ذهنی از شرکت به برداشت از یک سازمان مربوط می­ شود ، تقویت نام تجاری و تصویر ذهنی خوب از شرکت باعث می شود که مشتریان وفادار شوند.
این یافته ها همچنین ثابت می­ کنند که کیفیت خدمات و خدمات به مشتری در تأمین رضایت و وفاداری مشتری در بازار GSM نیجریه، بسیار مهم است. اگر اپراتورهای GSM در تلاش برای بهبود کیفیت خدمات باشند (پوشش گسترده شبکه، شفافیت تماس، میزان نارسایی پایین در تماس، و …) آنها مشتریان راضی و وفادار را به دست می­آورند.
در نهایت، این یافته ها نشان می دهند که قیمت، رضایت و وفاداری مشتری در بازار GSM نیجریه را حاصل نمی­کند. این موضوع به این دلیل است که بسیاری از پاسخ دهندگان بر این باورند که قیمتی که آنها در حال حاضر پرداخت می­ کنند متناسب با کیفیت خدمات نیست، به خصوص در مناطقی که میزان نارسایی تماس بالا است.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
۱-۳٫ مقدمه
در این فصل ابتدا به بیان روش تحقیق پرداخته سپس با توصیف آزمودنی های تحقیق شامل جامعه و چگونگی برآورد حجم نمونه ، با تشریح ابزار جمع آوری داده ها به معرفی تکنیک های آماری و نرم افزاری تجزیه و تحلیل داده های تحقیق می پردازیم .
۲-۳٫روش تحقیق
از نظر علمی ، تحقیق عبارت است از بررسی کامل موضوع به گونه ای منظم و منسجم و براساس روش های عینی ، به منظور کسب اطلاعات یا کشف اصول وابسته به آن . تحقیق خوب ایجاب می کند که نوع اطلاعات مورد نیاز ، روشهایی که برای حصول آنها بکار میرود و فنونی که در تجزیه و تحلیل آنها کاربرد دارد، بطور منظم و دقیق تعیین شود. .( احمد روستا و داور ونوس، ۱۳۹۰،۱۵)
از نظر هدف روش تحقیق را به سه نوع مختلف : اکتشافی ، توصیفی و علی و از لحاظ ماهیت به سه دسته کلی : بنیادی ، نظری و کاربردی تقسیم بندی می کنند .
از تحقیقات اکتشافی برای تعریف مشکلات و مسائل و توسعه فرضیه هایی که بعدها باید مورد ارزیابی قرار گیرند(فرضیه سازی) استفاده میشود.تحقیقات توصیفی ویژگیهای برخی از متغیرها را شناسایی و مطلبی را وصف می کند. مثلا تجزیه و تحلیل اینکه در کجا فروش انجام گرفته ، توصیف ویژگیهای مصرف کنندگان یا خرده فروشان کالاهای خاص یا طرز فکر مشتریان نسبت به یک برنامه تبلیغاتی. تحقیقات توصیفی برخلاف تحقیقات اکتشافی معمولا رسمی و انعطاف ناپذیر اند.تحقیق توصیفی برای حل مشکل بکار میرود پس باید تعریف واضحی از مشکل در مرحله اکتشافی به دست آمده باشد. فرضیه های مطرح شده در تحقیقات اکتشافی باید از طریق تحقیق توصیفی آزمایش شود.بیشتر طرحهای تحقیقات بازاریابی از نوع توصیفی هستند.ضعف مهم و اساسی طرح توصیفی این است که به طور قطعی روابط مستقیم علت و معلول را مشخص نمی کند. برای حل این مشکل باید از طرحهای آزمایشی (علی) کنترل شده برای سنجش روابط علت و معلولی استفاده شود.تحقیقات آزمایشی یکی از جنبه های اساسی به کارگیری روش علمی است که در آن یک متغیر را بطور عمدی در محیطی کنترل شده ثابت نگه داشته و سپس به سنجش روابط علی و معلولی دو متغیر مورد نظر می پردازند.
سه طرح تحقیق ذکر شده بالا را می توان مراحلی از یک فرایند تلقی کرد. شکل ۱-۴ این روابط متقابل را نشان می دهد.
تحقیق توصیفی
تحقیق اکتشافی
تحقیق علی
شکل ۱-۳ رابطه بین طرحهای تحقیق (احمد روستا و داور ونوس، ۱۳۹۰،۷۵)
۳-۳٫ جامعه آماری
جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد، اشیاء و یا چیزهایی که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند که محقق می خواهد در باره آنها به تحقیق بپردازد.(مقیمی ، ۱۳۸۰، ۳۶) به بیان دیگر جمعیت یا جهان مورد مطالعه ، مجموعه کل موردهایی است که پژوهشگر مایل است در مورد آنها مطالعه و نتیجه گیری کند.(احمد روستا و داور ونوس، ۱۳۹۰،۱۷۶ )
جامعه آماری تحقیق حاضر از مشتریان ۳ شرکت عمده GSM در غرب استان مازندران (مشتریان دائمی و اعتباری) اپراتورهای همراه اول ،ایرانسل و GSM روستایی به تعداد ۷۳۹۰۶۰ نفر تشکیل شده است.
۴-۳٫ روش نمونه گیری و برآورد حجم نمونه
نمونه عبارت است از مجموعه مشاهدات ما از جمعیت یا جهان مورد مطالعه. اگر تمام موارد در جهان مورد مطالعه بررسی شوند ، نتیجه سرشماری است. برای جمعیتهای بزرگ ، سرشماری بیش از اندازه وقت گیر و پرهزینه است. در چنین مواقعی از نمونه برداری استفاده می شود. در نمونه برداری برخی از موارد کل جمعیت مطالعه می شود. (احمد روستا و داور ونوس، ۱۳۹۰،۱۷۶)
نمونه ها را میتوان براساس حساب احتمالات انتخاب کرد که این مورد نمونه برداری احتمالی نامیده می شود که به چهار بخش نمونه برداری تصادفی ساده، نمونه برداری تصادفی طبقه ای، نمونه برداری خوشه ای و نمونه برداری سیستمی تقسیم بندی میشود . اگر نمونه ها براساس حساب احتمالات انتخاب نشوند نمونه برداری غیراحتمالی نامیده می شود که به سه بخش نمونه برداری ساده ، نمونه برداری سهمیه ای و نمونه برداری قضاوتی تقسیم میشود. .(همان منبع ۱۷۶)
با توجه به ویژگیها و شکل خاص پراکندگی مشتریان تلفن همراه در سطح جامعه آماری و توزیع پرسشنامه در بین مراجعه کنندگان به مراکز مخابراتی و دفاتر پیشخوان دولت روش نمونه گیری در تحقیق حاضر از نوع دردسترس می­باشد.
با توجه به حجم جامعه آماری مورد مطالعه(۷۳۹۰۶۰ مشتری) و با بهره گرفتن از فرمول زیر تعداد نمونه تحقیق حاضر ۳۸۴ نفر برآورد که به تفکیک در جدول ۱-۳ آورده شده است . برای اطمینان از پاسخ ارائه شده از سوی مشتریان تعداد ۵۰۰ پرسشنامه توزیع شد که در نهایت ۳۷۷ پرسشنامه که بدرستی پرشده بودند، جمع آوری شد.
جدول ۱-۳ جامعه و نمونه آماری تحقیق ( گرفته شده از واحد بازاریابی شرکت مخابرات )

اپراتور
شهرستان

همراه اول

ایرانسل

GSM محلی

دائمی

اعتباری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم