کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



هزینه هایی بابت تحصیل مجدد همان منابع به شرکت تحمیل می شود .از این رو ، مدیران برای کاهش هزینه ها و در نتیجه افزایش سود شرکت ها در بلند مدت اقدام به حفظ منابع می کنند (کردستانی و مرتضوی ۱۳۹۱).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

یکی از اهم وظایف مدیریت ،کنترل عملیات و امور مالی سازمان است .مدیران باید اطلاعات خوبی برای تصمیم گیری داشته باشند تا با بهره گرفتن از توانایی های رهبری خود نیرو های شرکت را به اجرای این تصمیمات تشویق نمایند . آنها می توانند با توجه به حساسیت تغییرات هزینه به کاهش فروش ، سهم هزینه های چسبنده از کل هزینه ها را ارزیابی کرده و در صورت لزوم با تجدید نظر در قرارداد های شرکت ، حساسیت هزینه ها نسبت به حجم فروش را افزایش دهند و از این طریق موجب کاهش هزینه های تعدیل منابع شوند.
در این تحقیق چگونگی اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل بر رفتار نامتقارن هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را برای دوه ۵ ساله مورد بررسی قرار
می گیرد و برای این منظور تاثیر انتظارات خوش بینانه مدیران نسبت به فروش های آتی و انگیزه مدیریت سود را نیز مورد بررسی قرار می دهیم.
۱-۳ ضرورت انجام تحقیق :
آگاهی از چگونگی رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فعالیت و یا سطح فروش از اطلاعات مهم برای تصمیم گیری مدیران در خصوص برنامه ریزی و بودجه بندی، قیمت گذاری محصولات، تعیین نقطه سربه سر و سایر موارد مدیریتی است و برخلاف روش سنتی، در تجزیه و تحلیل های بنیادی باید رفتار چسبنده هزینه ها را نیز برای تصمیم گیری بکار ببریم.
اهمیت این تحقیق از آن جهت می باشد که ما قصد داریم چگونگی اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل را بر رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به انتظارات خوشبینانه مدیران نسبت به فروش آتی و انگیزه مدیریت سود مورد بررسی قرار دهیم تا نتایج تحقیق بتواند برای سرمایه‌گذارانی که از پیش‌بینی سود برای ارزش دهی به شرکت‌ها استفاده می‌کنند، سودمند باشد و آگاهی از نتایج این تحقیق، در ارزیابی دقیق تر عملکرد مالی، پیش بینی سودآوری شرکت ها و تصمیم گیری دقیق تر مدیران حائز اهمیت می باشد.
۱-۴ هدفهای تحقیق :
در این تحقیق، با توجه به اینکه حیطه مطالعه و بررسی رفتار چسبندگی هزینه را بیشتر توضیح و بسط می‌دهیم ، برآنیم تا اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل بر رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به انتظارات خوشبینانه مدیران و انگیزه مدیریت سود مورد بررسی قرار دهیم. بررسی این موضوع در درک این مطلب به ما کمک می‌کند که تحلیل‌گران چگونه از اطلاعات عمومی و گزارش‌های جامع در زمینه مالی برای تشخیص رفتار هزینه استفاده می‌کنند.
۱-۵ فرضیه های تحقیق:
فرضیه ۱- به دنبال افزایش در فروش دوره قبل نسبت به کاهش فروش در دوره قبل ، با همان مقدار افزایش فروش در دوره جاری هزینه ها به مقدار بیشتری افزایش خواهند یافت.
فرضیه ۲- زمانی که مدیران نسبت به فروش در آینده نظر خوش بینانه تری دارند چسبندگی در دوره جاری در صورت افزایش فروش در دوره قبل افزایش می یابد و ضد چسبندگی در دوره جاری در صورت کاهش فروش دوره قبل کاهش می یابد.
فرضیه ۳- کاهش در چسبندگی هزینه ها ناشی از انگیزه مدیریت سود، زمانی که فروش دوره قبل افزایش می یابد نسبت به زمانیکه فروش دوره قبل کاهش می یابد کمتر است.
۱-۶ مدل پایه چسبندگی:
با بهره گرفتن از مدل زیر که توسط آندرسون و بنکر و جاناکیرامان در سال ۲۰۰۳ (مدلABJ) ارائه شده است و پژوهشگران دیگر نیز آن را به کار گرفته اند می توان چگونگی رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فروش را در دوره های افزایش و کاهش درآمد به طور جداگانه ارزیابی کرد. چنین رفتار هزینه ها را “چسبندگی هزینه ها ” می نامیم.
مدلABJ :
ΔlnSGAi,t = β۰ + β۱ ΔlnSalesi,t۲ Di,t ΔlnSalesi,t + ε i,t
ΔlnSGAi,t :لگاریتم تغییرات هزینه های اداری، عمومی و فروش شرکت i در سال t
Salesi,t :خالص فروش شرکت i در سال t
ΔlnSalesi,t : لگاریتمی که درصد تغییرات درآمد فروش شرکتi را در سال t نشان می دهد.
ε i,t : مقدار خطا
Di,t : اگر Sales t < Sales t-1مقدار آن برابر ۱ و در غیر اینصورت برابر صفر است. چون ارزش متغیر Di,t در زمان افزایش درآمد صفر است؛ بنابراین ضریب β۱درصد افزا یش در هزینه های اداری، عمومی و فروش را در نتیجه ۱% افزایش در درآمد فروش نشان می دهد همچنین از آنجا که ضریب متغیر Di,t در هنگامی که درآمد کاهش می یابد، برابر ۱ است؛ بنابراین مجموع ضرایب β۲ + β۱ بیانگر درصد کاهش در هزینه های اداری، عمومی و فروش در نتیجه ۱% کاهش در درآمد فروش است. اگر هزینه های اداری، عمومی و فروش چسبنده باشند، باید درصد افزایش در هزینه ها در دوره های افزایش درآمد بیشتر از درصد کاهش هزینه ها در دوره های کاهش درآمد باشد. به عبارت دیگر باید o< β۱و ۰ > β۲باشد.
۱-۷ تبیین فرضیه های تحقیق:
جهت آزمون فرضیه اول از مدل زیر استفاده می شود:
“به دنبال افزایش در فروش دوره قبل نسبت به کاهش فروش در دوره قبل ، با همان مقدار افزایش فروش در دوره جاری هزینه ها به مقدار بیشتری افزایش خواهند یافت.”
ΔlnSGAi,t = β۰ + β۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t
+ β۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t + ε i,t
Ii,t-1 : متغیر مجازی افزای
ش فروش در دوره قبل است . اگر فروش در سال t-1 نسبت به سال t-2 افزایش یابد برابر یک است، در غیر اینصورت برابر صفر است.
Di,t : متغیر مجازی کاهش فروش می باشد . اگر درآمد فروش شرکت i در سال t کاهش یابد برابر ۱ است .
در آزمون فرضیه اول با بهره گرفتن از مدل فوق ، ضرایب PIncr β۱ و β۱ PDecr مورد بررسی قرار می گیرد در صورتی که β۱PIncr > PDecr β۱ با شد فرضیه ما مورد قبول است و در غیر اینصورت رد خواهد شد.
جهت آزمون فرضیه دوم از مدل زیر استفاده می شود:
“زمانی که مدیران نسبت به فروش در آینده نظر خوش بینانه تری دارند چسبندگی در دوره جاری در صورت افزایش فروش در دوره قبل افزایش می یابد و ضد چسبندگی در دوره جاری در صورت کاهش فروش دوره قبل کاهش می یابد.”
ΔlnSGAi,t = β۰ + β۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t+
+ δ۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t ΔORDi,t + δ۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔORDi,t +
+ λ۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t ΔGDPt + λ۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔGDPt +
+ β۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t +
+ δ۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t ΔORDi,t + δ۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔORDi,t +
+ λ۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t ΔGDPt + λ۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔGDPt +
+ β۳ ΔlnSalesi,t ASINTi,t + β۴ ΔlnSalesi,t EMPINTi,t + ε i,t
ΔORDi,t : اختلاف بین پیش بینی فروش سال t با فروش واقعی t
ΔGDPt : نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سال t
ASINTi,t : کثرت دارایی که با لگاریتم نسبت کل دارایی ها به فروش بدست می آید .
EMPINTi,t : کثرت کارکنان که با لگاریتم نسبت تعداد کارکنان به فروش محاسبه می شود.
در این مدل هر چه اختلاف بین پیش بینی فروش سال t با فروش واقعی t و رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر باشد ، نشان دهنده انتظارات خوشبینانه بالاتری برای فروش در آینده است.
در آزمون فرضیه دوم در صورتی ضرایب δ ۲ PIncr و PDecr δ ۲ برای اختلاف بین پیش بینی فروش سال t با فروش واقعی t و ضرایب λ۲ PIncr و λ۲ PDecr برای رشد تولید ناخالص داخلی منفی باشند فرضیه ما مورد قبول است و در غیر اینصورت رد می شود.
جهت آزمون فرضیه سوم از مدل زیر استفاده می شود:
“کاهش در چسبندگی هزینه ها ناشی از انگیزه مدیریت سود، زمانی که فروش دوره قبل افزایش می یابد نسبت به زمانیکه فروش دوره قبل کاهش می یابد کمتر است.”

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:39:00 ق.ظ ]




۳درصد پکتین، ۲/۰درصد لسیتین، ۹/۰ درصد سوربیتول و ۵/۰ درصد Vit E
بدون پوشش

* مقادیر به کار رفته برای PG و سوربیتول به ترتیب ۶۰ درصد ، ۴۵ درصد و ۳۰ درصد وزن خشک CMC
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در نظر گرفته شد.
آزمایشات لازم در مورد کاهش وزن، درصد رطوبت، میزان روغن کل، آنالیز روغن، میزان پراکسید روغن مغز، رنگ و ارزیابی حسی (درخشندگی، طعم و بافت) به عمل آمد. این آزمایش ها به مدت ۶ ماه و هر دو ماه یک بار انجام شد و با سه تکرار در دمای اتاق ( ℃۲۵) انجام گردید.
۳-۵- ۱- اندازه گیری کاهش وزن مغز گردو
در این تحقیق از ترازوی دیجیتالی Sartorius (AG-Gottingen) ساخت کشور آلمان استفاده شد و درصد افت وزن نمونه ها نیز بر اساس وزن اولیه آن ها مشخص گردید.
۳-۵-۲- تعیین میزان رطوبت مغز گردو
رطوبت مغز گردو با بهره گرفتن از متد Constant weight اندازه گیری شد. برای این منظور ابتدا نمونه ها را به طور کامل خرد و سپس توزین کرده و به مدت ۷۲ ساعت در آون ℃ ۱۰۵ قرار داده شد (Cecilia et al., 2010). پس از آن با بهره گرفتن از فرمول زیر درصد رطوبت مغز
به دست آورده شد.
۳-۵-۳- استخراج و اندازه گیری روغن کل مغز گردو
برای استخراج روغن کل مغز گردو از دستگاه سوکسله استفاده شد. دستگاه سوکسله از سه قسمت مخزن حلال، عصاره گیر و مبرد (خنک کننده) تشکیل شده است. برای استخراج روغن ابتدا مغزها را به صورت پودر درآورده و پس از آن توزین و داخل کاغذ صافی که به شکل مخروط درآمده بود قرار داده و آن را داخل کارتوش[۵۰]کاغذی گذاشته و این دو درون
عصاره گیر قرار داده شد. عصاره گیر را روی مخزن گذارده و سپس مبرد را روی عصاره گیر قرار داده و ورودی و خروجی آب توسط دو شیلنگ به آن متصل نموده پس از آن حلال ان- هگزان را به میزان دو برابر وزن نمونه (مغز گردو) داخل مخزن ریخته آن را به وسلیه منبع حرارتی گرم کرده تا ان – هگزان به جوش آید. ان- هگزان دارای نقطه جوش بالایی (حدود ℃ ۶۹)
می باشد. بخار حاصل از این حلال از طریق لوله ای که در کنار عصاره گیر نصب شده بود به سمت مبرد هدایت شد این بخار به صورت قطره قطره در آمد و بر روی نمونه داخل کارتوش چکید و به تدریج روغن موجود در نمونه را در خود حل کرد و زمانی که حجم آن به حد نهایی رسید از طریق لوله ی دیگری یکباره به داخل حلال بر گشت. حلال ان- هگزان که محتوی مقدار کمی روغن بود مجددا بخارشد و این چرخه به مدت ۶ ساعت ادامه داشت تا رنگ حلال تغییر یافت. برای جداسازی روغن از ان- هگزان از دستگاه روتاری (تقطیر در خلاء)[۵۱] استفاده گردید و باعث شد که حلال در دمای پایین تری از نقطه جوش خود تبخیر شده و روغن خالص به دست آید. برای اندازه گیری روغن کل مغز گردو از این فرمول استفاده شد.
شکل۳-۱- دستگاه سوکسله شکل ۳-۲- دستگاه روتاری
۳-۵- ۴- تعیین عدد پراکسید مغز گردو
قبل از این که روش تعیین عدد پراکسید روغن مغز گردو گفته شود لازم است به معرفی
یدور پتاسیم اشباع[۵۲] و چسب نشاسته و تهیه محلول آن ها که برای تعیین عدد آن مورد لزوم است بپردازیم.
برای تهیه یدور پتاسیم اشباع، مقداری از این ماده را در آب مقطر جوشیده ریخته تا به حد اشباع برسد پس از ایجاد کریستال های جامد حل نشده، در جای تاریک نگهداری شد.
برای تهیه محلول شناساگر نشاسته، ۱ گرم نشاسته ی سیب زمینی به ۱۰ میلی لیتر آب مقطر با دمای معمولی اضافه کرده و پس از هم زدن ۹۰ میلی لیتر آب مقطر جوشیده شده روی آن ریخته و در یخچال نگهداری شد.
روغن ها و چربی ها به تدریج اکسیژن محیط را جذب می کنند و تا مدتی که آن را دوره مقدماتی می گویند، تغییری در بو و طعم روغن مشهود نمی باشد و پس از آن جذب اکسیژن با سرعت بیشتری انجام می گیرد (هاشمی تنکابنی، ۱۳۶۴). تعیین عدد پراکسید یکی از متداول ترین روش های اندازه گیری فساد روغن های خوراکی می باشد. اگر چه هیدروپراکسید ها به ترکیبات فرار و غیر فرار تجزیه می شوند ولی این روش، روشی مناسب برای تخریب اکسیداتیو روغن ها ست میزان پراکسید تولید شده در مغز گردو با بهره گرفتن از روش اندازه گیری پراکسید که در استانداردهای ملی ایران و برابر روش توصیه شده ی انجمن شیمیدانان روغن امریکا معین شد.
برای تعیین عدد پراکسید ابتدا ۲۰ گرم مغز را آسیاب کرده و آن را در cc100 هگزان به مدت ۳ ساعت روی شیکر قرار داده تا روغن آن وارد هگزان شود سپس محلول را با کاغذ صافی صاف نموده و به وسیله دستگاه روتاری (تقطیر در خلاء) هگزان را از روغن جدا کرده بعد از آن با بهره گرفتن از مواد شیمیایی و معرف ها به روش زیر، میزان پراکسید روغن اندازه گیری شد.
۵ گرم از روغن بدست آمده را داخل ارلن مایر۲۵۰ میلی‌لیتری توزین و به آن ۳۰ میلی لیتر از محلول اسیداستیک و کلروفرم ۳ به ۲ (حجمی- حجمی) اضافه کرده و به هم زده تا روغن در حلال حل شود. سپس نیم میلی لیتر محلول یدورپتاسیم اشباع را به محتویات داخل ارلن اضافه کرده و محلول را یک دقیقه نگه داشته و در این فاصله گهگاهی آن را تکان داده و پس از آن سریعا ۳۰ میلی لیتر آب مقطر اضافه کرده و با تیوسولفات سدیم ۰۱/۰ نرمال تیتر کرده سپس ۵/۰ میلی لیتر از محلول شناساگر نشاسته را به آن اضافه کرده و تیتراسیون را ادامه داده تا رنگ بنفش آن از بین برود. همراه با نمونه، تیتراسیون شاهد (بدون روغن و دارای محلول های دیگر بود) نیز ضروری می باشد. سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر اندیس پراکسید به دست آمد:
۳-۵-۵- مشخصات دستگاه آنالیز روغن مغز گردو
به منظور آنالیز روغن گردو از دستگاه کروموتوگراف گازی[۵۳] با مشخصات زیر استفاده شد. دستگاه GC از نوع شیمادزو GC-17A مجهز به دتکتور (ردیاب) FID، ستون مورد استفاده BPX-70 به طول ۵۰ سانتیمتر و قطر داخلی ۳۲/۰ میلی متر و ضخامت لایه فاز ساکن ۳۲/۰ میکرون، برنامه ریزی حرارتی برای ستون BPX-70 از ℃ ۵۰ تا ℃۲۸۰ و گاز هلیوم با فشار ۳ کیلوگرم بر سانتی متر مربع بود. شناسایی ترکیبات روغن با بهره گرفتن از ترکیبات استاندارد و اطلاعات منتشر شده در منابع صورت گرفت (Adams, 1995).
۳-۵-۶- اندازه گیری رنگ
یکی از سیستم های رایج که برای رنگ سنجی پوشش ها مورد استفاده قرار می گیرد سیستم
Lab[54] CIE – می باشد. که در این پژوهش از آن استفاده شد.
در این سیستم تصور می شود که سیگنال های واسطی در مرحله سوئیچینگ بین گیرنده های نور موجود در شبکیه و عصب های نوری که سیگنال ها را به مغز منتقل می کنند وجود دارد. در مکانیسم سوئیچینگ پاسخهای قرمز با سبز مقایسه می شود و باعث به وجود آمدن بعد رنگ قرمز به سبز می شود. در صورتی که مقدار a عدد منفی بود نشانه ی رنگ سبز و عدد مثبت نشانه ی رنگ قرمز است. پاسخ زرد با آبی مقایسه می شود و در نتیجه بعد زرد به آبی به دست می آید. در صورتی که مقدار b عدد منفی بود نشانه ی رنگ آبی و مثبت نشانه ی رنگ زرد است. این دو بعد، با سمبل های a* ,b* نشان داده می شوند. سومین بعد رنگ روشنایی[۵۵] می باشد (L) که در دامنه صفر تا صد متغیر بوده، عدد صفر نشانه تاریکی و عدد صد نشانه ماکزیمم روشنایی است . (Deman, 1925)
خصوصیات رنگ با بهره گرفتن از دستگاه رنگ سنج .(RT 500 colorimeter Loribond, Amesbury UK) برای اندازه گیری مقادیر L, b* مورد بررسی قرار گرفت. بعد از آماده شدن رنگ سنج و استاندارد کردن آن با بهره گرفتن از رنگ های سفید و سیاه اندازه گیری نمونه ها انجام شد و میانگین مقادیر L وb* به دست آمد برای هر تیمار ۵ عدد مغز گردو و هر مغز از ۶ جهت اندازه گیری گردید.
۳-۵-۷- ارزیابی حسی
تیمارهای تهیه شده را به همراه پرسشنامه به ۱۱ ارزیاب با مشخصات زیر داده شد.
هیچکدام از آنها سیگاری نباشند
هیچیک از آن ها به مواد غذایی خاصی، حساسیت نداشته باشند
سن آن ها بین ۲۵ تا ۶۰ سال باشد
آنان در پرسشنامه های خود تیمارها را که از لحاظ طعم، درخشندگی و بافت مورد ارزیابی قرار داده اند نظرات خود را اعلام داشتند به آنان تفهیم گردید که به هر تیمار امتیازاتی بین ۱ تا ۱۰ بدهند. بدین معنی که بهترین امتیاز را با عدد ۱۰ و کمترین آن ها را با عدد یک مشخص کنند. برای تشخیص تمایز طعم نمونه ها از یکدیگر در فواصل ارزیابی یک لیوان آب در اختیار افراد مورد ارزیابی قرار گرفت.
۳ -۵-۸- تحلیل آماری
این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار ۱۵ SPSS تجزیه و تحلیل شدند. میانگین ها با بهره گرفتن از آزمون دانکن در سطح احتمال ۵ درصد مقایسه گردیدند.
۳-۶- آزمایش دوم
در این آزمایش به جای آنتی اکسیدان های سنتزی از آنتی اکسیدان های طبیعی استفاده شد و همه مراحل آزمایش مانند آزمایش اول انجام شد با این تفاوت که در این آزمایش گردوهای پوشش داده شده با اسانس زنیان و آویشن برای جلوگیری از خروج اسانس در کیسه های بدون سوراخ قرار گرفت. مشخصات و مواد مصرف شده در تیمارهایی که به عنوان پوشش مغز گردو مورد استفاده قرار گرفتند در جدول ۳-۲ آمده است.
جدول ۳-۲- تیمارهای ۱۰ گانه پوشش های خو
راکی به همراه مواد آنتی اکسیدان طبیعی هر یک از تیمارها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ق.ظ ]




شکل ۲-۳: نشان دادن زاویه بین استخوان Pin و hook الف) به شکل U، ب) به شکل V
در مرحله بعد فرد ارزیاب باید استخوان­های hook و Pin را مشاهده کند. اگر هر دو گرد بودند، گاو نمره‌ی وضعیت بدنی برابر با ۳ دارد؛ اگر استخوان hook زاویه­دار و استخوان Pin گرد است نمره‌ی وضعیت بدنی گاو برابر با ۷۵/۲ است و اگر هر دو زاویه­دار بودند نمره‌ی وضعیت بدنی گاو کمتر یا برابر با ۵/۲ است( شکل ۲-۴). لمس استخوان Pin می‌تواند برای تشخیص نمره‌ی وضعیت بدنی ۵/۲ از ۲۵/۲ مورد استفاده قرار گیرد؛ اگر نمره‌ی وضعیت بدنی گاو ۵/۲ باشد استخوان Pin یک لایه نازک چربی قابل لمس خواهد داشت و گرنه نمره‌ی وضعیت بدنی گاو برابر یا کمتر از ۲۵/۲ است (شکل ۲-۵). کمتر از نصف زایده­های عرضی ستون فقرات در یک گاو با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر با ۵/۲ و نصف یا بیشتر در یک گاو با نمره‌ی وضعیت بدنی کمتر از ۵/۲ قابل مشاهده است. علاوه بر این، ظاهر عمومی مهره­های ستون فقرات در طبقه ­بندی بدنی برابر با ۵/۲ گرد اما در گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا کمتر از ۲۵/۲ نیز خواهد بود. موقعی که گاوها نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا کمتر از ۵/۲ دارند، کمر و ستون فقرات در طبقه بندی گاوها مفید هستند؛ اما در گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی ۷۵/۲ تا ۵/۳ ظاهر یکسانی دارند. تغییرات نامحسوس در کمر و ستون فقرات برای ارزیابی نمره‌ی وضعیت بدنی از ۷۵/۲ تا ۲۵/۳ ارزشی ندارند[۳۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الف
ب

شکل ۲-۴: تصویر زاویه استخوان Pin و hook الف: نشان دهنده زاویه ناحیه Pin و hook ب: نشان دهنده گرد بودن ناحیه Pin و hook
لیگامنت لگنی در گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۴ قابل مشاهده می باشند. این لیگامنت به وسیله پوشش چربی در گاوهایی دارای نمره‌ی وضعیت بدنی بالاتر از ۷۵/۳ محصور شود و یک تفاوت منحصر به فردی را تعریف می­ کند. گاوهایی با لیگامنت لگنی غیر­قابل مشاهده باشد نمره‌ی وضعیت بدنی مساوی یا بیشتر از ۴ دارند و برای بسیاری از اهداف صنعت گاو شیری به عنوان گاو بسیار چاق لحاظ می­گردند. لیگامنت لگنی در همه گاوها با نمره‌ی وضعیت بدنی کمتر از ۴ قابل مشاهده است اما در گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا کمتر از ۳ ظاهری تیز دارد[۳۱].
گاوهایی با ناحیه کپل U دارای نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۲۵/۳ هستند. در این گاوها استخوان های hook و Pin همیشه ظاهری گرد شده دارند؛ بنابراین این استخوان­ها اطلاعات مفیدی به ما نمی­دهند مگر زمانی که گاوها به اندازه کافی چاق باشند تا این استخوان­ها غیر قابل مشاهده شوند (گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالای۵/۴). تغییرات در لیگامنت­های لگنی و دنبالچه­ای تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی در گاوها را از ۲۵/۳ تا ۴ تا حد زیادی بیان می­ کنند. اگر هم لیگامنت دنبالچه­ای و هم لیگامنت لگنی به طور مشخص قابل مشاهده باشند گاوها نمره‌ی وضعیت بدنی برابر با ۲۵/۳ دارند (شکل۲-۶). اگر لیگامنت دنبالچه­ای به سختی قابل مشاهده باشد و لیگامنت لگنی به طور مشخص قابل مشاهده باشد، گاوها نمره‌ی وضعیت بدنی برابر با ۵/۳ دارند (شکل۲-۶) اگر لیگامنت دنبالچه­ای قابل مشاهده نباشد و لیگامنت لگنی به سختی قابل مشاهده باشد، گاوها نمره‌ی وضعیت بدنی برابر با ۷۵/۳ دارند (شکل ۲-۷). اگر لیگامنت­های لگنی و دنبالچه­ای هر دو قابل مشاهده نباشند ، گاو دارای نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۴ است[۳۱].
زایده­های عرضی ستون فقرات از نمره‌ی وضعیت بدنی۲۵/۳ تا ۷۵/۳ قابل مشاهده هستند (۱۰ درصد تیغه­های کمر دیده می‌شوند) بنابراین این تغییرات در این فاصله قابل مشاهده نیستند. ناحیه ستون فقرات از نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۷۵/۳ به صورت مسطح دیده می‌شود، اما زمانی که گاوها نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتر از ۴ دارند کاملا یکنواخت می‌گردد[۳۱](شکل ۲-۷).
به منظور تشخیص نمره‌ی وضعیت بدنی ۴ از ۵/۴ ، اگر استخوان Pin به وسیله چربی نامشخص بود و زیر دم نیز فرورفتگی زیادی نداشته باشد، نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتر از ۲۵/۴ است (شکل ۲-۸). همان طور که گاوها چاق‌تر می‌شوند (نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتر از ۵/۴) استخوان hook زیاد قابل مشاهده نیست ناحیه کپل مسطح و گرد می‌شود. تیغه­های کمر در گاوهایی که نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۴ دارند دیده نمی‌شوند[۳۱].
الف
ب

شکل۲-۵: الف تصویر اسکور بدنی ۲ وب اسکور بدنی ۲۵/۲ (خطوط نشان دهنده ستون فقرات)
ب
الف

شکل۲-۶: الف تصویر اسکور بدنی ۲۵/۳ و ب تصویر اسکور بدنی ۵/۳
الف
ب

شکل ۲-۷: الف تصویر اسکور بدنی ۷۵/۳ و ب تصویر اسکور بدنی ۴
الف
ب

شکل ۲-۸:الف تصویر اسکور بدنی ۲۵/۴ و ب تصویر اسکور بدنی ۵/۴
Fergusson و همکاران در سال ۱۹۹۴،کارهای Edmonson و همکاران Wildman و همکاران را بررسی و مورد تحلیل قرار دادند و بر سودمندی ارزیابی نمره‌ی وضعیت بدنی تاکید کردند[۳۱].
هم خوانی و تکرار پذیری نمره‌ی وضعیت بدنی در داخل و ما بین ارزیابی کننده­ها به وسیله Edmonsonو همکاران در سال ۱۹۸۹ بررسی شد[۲۵]. تفاوتی در نمره‌ی وضعیت بدنی داده شده به گاوها بین ارزیابی کننده­ها با سطوح مختلف تمرین وجود نداشت و بنابراین نتیجه ­گیری شد که نمره‌ی وضعیت بدنی می ­تواند به طور کامل تکرار­پذیر باشد.
Hady و همکاران در سال ۱۹۹۴نشان دادند که میانگین نمره‌ی وضعیت بدنی گاوها در دوره­ های ۳۰ روزه شیردهی و دوره خشکی می ­تواند به منظور تعیین تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی در طول مراحل شیری و دوره خشکی مورد استفاده قرار گیرد. براساس این مطالعه، فقط برای دوره ۱۵۰-۱۲۰ روز شیردهی نیاز به دو بار ارزیابی در مدت این ۳۰ روز است[۴۵].
۲-۱-۳- تایید نمره‌ی وضعیت بدنی با بهره گرفتن از اندازه گیری های اولتراسونیک
طبق مطالعات انجام شده در بریتانیا[۳۷،۳۸،۳۹،۷۶]، نمره‌ی وضعیت بدنی گاوهای شیری به اندازه گیری‌ شده قطر چربی زیر پوستی در دنده­های نهم، دهم و یازدهم توسط اولتراسونوگرافی ارتباط دادند که این همبستگی‌ها بین نمره‌ی وضعیت بدنی و اندازه گیری­های اولتراسوند از ۵۹/۰ تا ۸۱/۰ بود و بنابراین پیشنهاد گردید که نمره‌ی وضعیت بدنی مقدار واقعی میزان چربی زیرپوستی را منعکس می کند.
Boissclarو همکاران در سال ۱۹۸۶ نشان دادند که همبستگی بالایی بین نمره‌ی وضعیت بدنی و میزان چربی زیرپوستی (که به روش اولتراسونیک اندازه ­گیری می­ شود) وجود دارد؛ که اطمینان از سیستم نمره‌ی وضعیت بدنی را موجب می­ شود[۷].
در مطالعه­ ای که توسط Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۵ انجام شد، نمره‌ی وضعیت بدنی با اندازه گیری‌های توسط اولتراسونوگرافی چربی زیر پوستی در گاوهای شیری تایید گردید. از ۵۰ راس گاو هولشتاین استفاده گردید که نمره‌ی وضعیت بدنی به وسیله یک فرد ماهر تعیین گردید و اندازه گیری های توسط اولتراسونوگرافی چربی زیر پوستی به وسیله شخص دیگری در نواحی کمر، کپل و انتهای دم هر دو طرف گاو حاصل گردید. نمره‌ی وضعیت بدنی و اندازه ­گیری­های اولتراسونوگرافی در یک روز اما به صورت کاملا مستقل از هم جمع آوری شدند[۲۱].
۲-۲- نمره‌ی وضعیت بدنی و تغذیه
تغییر ترکیبات بافت­های بدن با تغییر نمره‌ی وضعیت بدنی با افزایش نمره‌ی وضعیت بدنی، درصد ماده خشک و عصاره­ی اتری بافت های بدن افزایش و درصد پروتئین خام و خاکستر کاهش می­یابد[۷۷].
نمره‌ی وضعیت بدنی و چربی لاشه با هم ارتباط دارند[۲۸،۷۷]. Moe و همکاران در سال ۱۹۷۱ نشان دادند که وزن بدن به خصوص در اوایل شیردهی برآورد دقیقی از جا به ­جایی ذخایر بدن نیست بلکه به دلیل آن­که آب جایگزین چربی بدن می­ شود و تغییرات زیادی در دستگاه گوارش رخ می­دهد[۶۹].
Otoo و همکاران در سال ۱۹۹۱ گزارش کردند که تغییر یک واحد نمره‌ی وضعیت بدنی در گاوهای شیری معادل تغییر ۲۵ تا ۶۰ کیلوگرم وزن زنده حیوان است[۷۷].
ذخایر انرژی در گاوهای شیری به صورت لیپید در بافت چربی ذخیره می­شوند و این ذخایر در طول ماه اول شیردهی از تولید حدود ۳۳ درصد شیر حمایت می­ کنند[۲]. بعد از زایمان، به دلیل اثرات هورمونی شامل کاهش انسولین، ساخت چربی و استریفیه شدن اسیدهای چرب کاهش و تجزیه چربی و آزاد شدن اسیدهای چربی آزاد افزایش می­یابد[۶۵]. علاوه بر این، سلول­های چربی در گاوهای با ارزش ژنتیکی بالا به علائم سیستم­های عصبی یا هورمونی به منظور تجزیه چربی حساس تر هستند[۸۹].
درصد چربی داخل بدن به طور معنی­داری با قابلیت شیردهی افزایش می یابد[۹۲]. که مقدار این چربی با مقدار چربی زیر پوست ارتباط دارد[۱۰۲].
چربی بدن خیلی کم یا خیلی زیاد در موقع زایمان می ­تواند با کاهش تولید شیر در دوره شیرواری بعدی و با افزایش مشکلات سلامتی و تولیدمثلی همراه شود[۳۹،۴۱،١].
وضعیت تغذیه­ای گاو شیری از طریق نمره‌ی وضعیت بدنی ارزیابی می­گردد که ذخایر بدنی مورد نیاز برای متابولیسم پایه رشد، شیردهی و فعالیت را منعکس می‌کند[۱۰۳]. چربی بدن نشانگر انرژی بدن است. وقتی ذخایر انرژی بدن گاوهای شیری کم است به احتمال زیاد دچار ناهنجاری بیماری متابولیکی، ناهنجاری­های تولیدمثلی و کاهش تولید شیر می­شوند. به منظور حفظ سلامتی، عملکرد تولیدمثلی و ظرفیت تولیدی، گاوهای شیری باید مقادیر کافی از چربی بدن را داشته باشند[۲۵].
بعد از زایمان، گاوهای شیری افزایش اندکی درماده خشک مصرفی، افزایش سریع در تولید و افزایش جابه جایی بافت چربی بدن را تجزیه می­ کنند. برآورد شده است که ۸۰ درصد از گاوها در اوایل شیردهی تعادل منفی انرژی را تجربه می­ کنند به دلیل آن­که تقاضای انرژی برای تولید شیر به وسیله جیره تامین نمی‌شود[۱۲،۳۹،۴۱،۷۵،۹۴]. پاسخ گاوها به تعادل منفی انرژی از راه­های مختلفی که ترکیبی از مصرف خوراک، جابه جایی بافت چربی بدن و تولید شیر کمتر است صورت گیرد[۳۹،۷۵].
میزان سنتز یا تجزیه پروتئین ماهیچه­ای می ­تواند در پاسخ به تغییرات تغذیه­ای یا وضعیت هورمونی که گاوها بعد از زایمان پشت سر می­گذارند، متغیر باشد. از دست دادن پروتئین‌های‌ ماهیچه‌ای در طول شیردهی در برخی مطالعات گزارش شده است[۱۸]. اگرچه حداکثر مقدار چربی بدن که گاو بدون اثر به فعالیت­های حیاتی پایه می ­تواند از دست بدهد ناشناخته است[۷۰]. محدودیت­های جدی موقعی وجود دارد که ۲۵ درصد از پروتئین بدن در شیر از دست می‌رود[۶۸]. بنابراین مقدار کاهش پروتئین ماهیچه می ­تواند منبع ارزیابی متابولیکی در گاوهای شیری باشد[۱۰۵]. ارزیابی نمره‌ی وضعیت بدنی یک روش موثر برای اندازه ­گیری (به صورت دیداری و لمسی) مقدار انرژی متابولیکی ذخیره شده به صورت چربی و ماهیچه­ای ذخیره شده یک حیوان است[۲۵،۴۹،۹۵،۹۹].
مقدار و میزان استفاده از چربی بدن در طول شیردهی ممکن است تولید شیر، سلامتی و وضعیت تولیدمثلی را در انواعی از گونه ها تحت تاثیر قرار دهد[۱۴،۳۹،۴۱،۵۲،۷۱،۸۰،۹۳]. توانایی برآورد چربی بدن به صورت سریع و صحیح و ارتباط آن با تولید شیر، تولیدمثل و بیماری به تولیدکنندگان کمک خواهد کرد که بازدهی خوراک گاوهای شیری را افزایش دهند[۹۷].
همان طوری که تولید شیر به ازای هر گاو افزایش می­یابد، وجود گاوهایی با چربی بدن کافی کاهش یافته و نیاز به مدیریت دقیق­تری است تا مصرف انرژی و چربی بدن افزایش یابد[۹۷].
۲-۳- تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی در طول دوره­ شیردهی
نمره‌ی وضعیت بدنی گاوها در موقع زایمان، تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی بعد از زایمان را تحت تاثیر قرار می دهد. Frood و Croxton در سال ۱۹۷۸ نشان دادند که گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی پایین هیچ نمره‌ی وضعیت بدنی در اوایل دوره شیردهی از دست نمی­دهند و گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی زایمان متوسط تا ۲ ماه بعد از زایمان کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی دارند[۳۴].
Garnsworthy و Topps در سال ۱۹۸۲ گزارش کردند که گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی زایمان متفاوتی داشتند در حدود هفته ۱۵ به یک نمره‌ی وضعیت بدنی یکسان رسیدند‍[۳۷]. Neilson و همکاران در سال ۱۹۸۳ نیز نتیجه ­گیری کردند که تفاوت­های گروهی در چربی کمر در موقع زایمان، در هفته ۲۴ شیردهی از بین رفت[۷۶]. از طرفی نشان داده شده است که بعد از زایمان، جا به ­جایی ذخایر انرژی بدن به مدت حداقل ۸ هفته ادامه می یابد[۶]. در مطالعه­ ای دیگر، زمان رسیدن به حداقل نمره‌ی وضعیت بدنی برای گاوهای شکم اول و دوم در ماه دوم و برای گاوهای شکم سوم و چهارم در ماه چهارم شیردهی بود[۹۷].
در مطالعه ی صورت گرفته توسط Pedron و همکاران در سال ۱۹۹۳ گاوهایی که در گروه ­های با نمره‌ی وضعیت بدنی ۳، ۵/۳ و ۴ بودند حداکثر کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی آن ها در اوایل شیردهی به ترتیب ۶/۰، ۸/۰ و ۰۵/۱ بود[۷۸]. معمولا کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی با ذخایر چربی اولیه مرتبط است[۷۶]. همچنین این محققین نتیجه‌گیری کردند که به دلیل این که کاهش یک کیلوگرم وزن بدن با ۹۲/۴ مگاکالری انرژی خالص شیردهی همراه است[۷۴]. کاهش ۱۶۵، ۲۲۰ و ۲۸۹ مگاکالری می ­تواند به ترتیب برای گاوهایی که با نمره‌ی وضعیت بدنی ۳، ۵/۳ و ۴ زایمان می­ کنند فرض شود. در این مطالعه، بازیابی نمره‌ی وضعیت بدنی از هفته دهم برای گاوها با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر با ۳ و ۵/۳ شروع شد اما برای گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر با ۴ تا هفته دوازدهم به تاخیر افتاد.
در مطالعه Ruegg و همکاران در سال ۱۹۹۵پیشنهاد کردند که حدود ۲۵/۰ واحد نمره‌ی وضعیت بدنی بین روز ۲۰ قبل از زایمان و روز ۷ بعد از زایمان کاهش می­یابد و کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی به مدت ۵۰ تا ۹۰ روز ادامه می­یابد. در این مطالعه، گاوها به طور میانگین ۸/۰ واحد نمره‌ی وضعیت بدنی بعد از زایمان از دست دادند که کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی در اوایل شیردهی سریع­تر بود. مهم­ترین عاملی که مقدار کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی را تحت تاثیر قرار داد مقدار نمره‌ی وضعیت بدنی در زمان زایمان بود. اگرچه تولید شیر هم کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی در اوایل دوره شیردهی را تحت تاثیر قرار داد اما تولید شیر در مقایسه با اثر نمره‌ی وضعیت بدنی در زمان زایمان اندک بود. گاوها بعد از این که به حداقل نمره‌ی وضعیت بدنی رسیدند، به طور میانگین ۵۳/۰ واحد افزایش نمره‌ی وضعیت بدنی در باقی دوره شیردهی داشتند. کل مقدار افزایش نمره‌ی وضعیت بدنی با نمره‌ی وضعیت بدنی در زمان زایمان یا تولید شیر تحت تاثیر قرار نگرفت. افزایش نمره­ی وضعیت بدنی گاوها دارای میزان یکنواخت بود. بنابراین گاوهای دارای دوره­ های شیردهی طولانی بیش از حد چاق شدند[۸۴].
در مطالعه Gallo و همکاران در سال ۱۹۹۶، ذخایر بدنی در طول اوایل دوره شیردهی تا حدود روز ۱۰۰ شیردهی کاهش یافت و در طول اواسط و اواخر دوره شیردهی دوباره بازیابی شد. کاهش و بازیابی مجدد ذخایر بدنی در گاوهای تک شکم نسبت به گاوهای چند شکم کمتر بود. گاوهایی با ارزش ژنتیکی بالا (تولید شیر بیشتر) کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتر و طولانی­تری داشتند. گاوهای پرتولید ۲ برابر گاوهای کم­تولید کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی داشتند[۳۶]. حداقل نمره‌ی وضعیت بدنی در ۳ ماه اوایل دوره شیردهی برای گاوهای کم تولید و در ۴ ماه اول دوره شیردهی برای گاوهای پرتولید رخ داد.
در مطالعه Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷، که میانگین نمره‌ی وضعیت بدنی گاوها در موقع خشک کردن و زایمان به ترتیب برابر ۷۷/۲ و ۶۶/۲ بود؛ گاوها در ۲ هفته آخر خشکی، نمره‌ی وضعیت بدنی از دست دادند[۲۲]. میانگین کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی در ماه اول دوره شیردهی ۶۲/۰ بود. کمترین نمره‌ی وضعیت بدنی مابین هفته های ۴ و ۸ شیردهی رخ داد. میانگین نمره‌ی وضعیت بدنی بعد از هفته ششم برای گاوهای چندشکم افزایش یافت. الگوی نمره‌ی وضعیت بدنی گاوهای تک شکم مشابه گاوهای چندشکم افزایش یافت. الگوی نمره‌ی وضعیت بدنی گاوهای تک شکم مشابه گاوهای چندشکم بود به جز این که نمره‌ی وضعیت بدنی گاوهای تک شکم به اندازه نمره‌ی وضعیت بدنی گاوهای چندشکم کاهش نیافت.
Pryce و همکاران در سال ۲۰۰۱ نشان دادند که گاوهایی با ارزش اصلاحی بالا نسبت به گاوهایی با ارزش اصلاحی متوسط، در اوایل شیردهی نمره‌ی وضعیت بدنی کمتری دارند و نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری هم از دست می‌دهند[۷۹].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ق.ظ ]




خطا

۹۶/۵۳۷

۳۶

فصل پنجم
بحث و نتیجه‌گیری
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط مؤلفه‌های تفسیر و توجه برنامه تعدیل سوگیری شناختی و اثربخشی این برنامه بر علائم اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی شکل گرفت. با توجه به مبانی نظری و پیشینه عملی، فرضیات و سوالات مطرح شدند و طرح پژوهشی کارآمد در نیل به اهداف پژوهش تدوین شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، در این فصل، به بحث و تبیین یافته‌ها پرداخته می‌شود. در این مسیر به منظور حفظ انسجام و استحکام مطالب، فرضیات و سوالات و بحث در خصوص آن‌ها در پنج حیطه کلیدی ارائه خواهد شد.
۵-۱- تبیین یافته‌ها
۵-۱-۱- اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر سوگیری تفسیر
یافته‌های این بخش حاکی از این است که اجرای برنامه تعدیل سوگیری تفسیر اثربخشی معناداری بر کاهش سوگیری تفسیر منفی و افزایش سوگیری تفسیر خنثی دارد. این یافته با نتایج پژوهش ترنر (۲۰۱۱)، امیر، بومیا و برد (۲۰۱۰)، برد و امیر (۲۰۰۸)، مورفی، هیرچ، متیوز، اسمیت و کلارک (۲۰۰۷) و خلیلی طرقبه (۱۳۹۱) هم‌راستا و با پژوهش هاپیت[۲۳۳]، متیوز، یند و مکینتاش (۲۰۱۰) که اثربخشی برنامه را محدود به القاء سوگیری تفسیر و نه اصلاح و تعدیل آن ارزیابی نموده‌اند، ناهمخوان است.
سوگیری‌های فرایند پردازش اطلاعات از طریق تعیین سبک ادراکی و ارتباطی با محیط اجتماعی نقش حائز اهمیتی در بروز و تداوم اضطراب اجتماعی ایفا می‌کند. سوگیری تفسیر به عنوان یکی از مؤلفه‌های کلیدی این فرایند به صورت تفسیرهای تهدیدآمیز از موقعیت‌های مبهم اجتماعی و نقصان در تفسیرهای خنثی و مثبت جلوه‌گر می‌شود (هیرچ و متیوز، ۱۹۹۷؛ امیر، فوآ و کولز، ۱۹۹۸)؛ بنابراین هدف برنامه‌های اصلاح سوگیری تفسیر، کاهش تفسیر منفی و ارتقاء تفسیر خنثی خواهد بود. در این مسیر، پژوهش حاضر برنامه تعدیل سوگیری شناختی را کارآمد توصیف نمود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مکانیزم اولیه اثربخشی برنامه تعدیل تفسیر، تقویت تفسیرهای خنثی و خاموش‌سازی تفسیرهای منفی است. برنامه حاضر بر پایه بازخورد دادن به پاسخ آزمودنی قرار دارد؛ با انتخاب تفسیرهای خنثی بازخورد مثبت (درست است) ارائه می‌شود که به تقویت این سبک تفسیری می‌ انجامد و دادن بازخورد منفی (اشتباه است) به تفسیرهای منفی، درجهت خاموش‌سازی این نوع تفسیر در برابر موقعیت‌های مبهم اجتماعی عمل می‌کند.
از طرفی ارائه تفسیر خنثی در مورد موقعیت مبهم اجتماعی، به منزله مواجه ساختن آزمودنی با جایگزین‌هایی است که اغلب نادیده گرفته می‌شوند. در واقع می‌توان اجرای برنامه تعدیل تفسیر را به منزله تمرینی دانست که سبک تفسیر منفی شرکت‌کنندگان را به چالش می‌کشد و آن‌ها را ترغیب می‌کند در الگوهای تفکر خود تجدیدنظر کنند، درست مشابه آنچه در بازسازی شناختی صورت می‌گیرد.
تمرین مکرر باعث می‌شود تا به تدریج عادت شناختی نوینی شکل بگیرد که هنگام مواجهه با موقعیت‌های مبهم جدید، فرآیندهای شناختی درگیر در انتخاب معانی مثبت یا خنثی بر فرآیندهای شناختی درگیر در انتخاب معانی منفی پیشی بگیرند (متیوز و مک‌لئود، ۲۰۰۲). براساس الگوی پردازش انتخابی[۲۳۴] متیوز و مکینتاش (۱۹۹۸؛ به نقل از خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱) از آنجا که ویژگی‌ها یا معانی محرک‌ها به صورت موازی پردازش می‌شوند، بر سر منابع توجه رقابت وجود دارد. سیستم ارزیابی تهدید[۲۳۵] فعال‌سازی معانی تهدیدآمیز را افزایش داده و سیستم ارزیابی مثبت[۲۳۶] فعال‌سازی منابع غیرتهدیدآمیز را افزایش می‌دهد. فعال شدن یک سیستم پردازشی وابسته به این است که محرک تا چه اندازه با بازنمایی‌های ذخیره شده پیشین در سیستم ارزیابی تهدید و سیستم ارزیابی مثبت هماهنگ باشد. تفسیرهای خنثی که در طی اجرای برنامه ارائه می‌شوند و انتخاب آن‌ها دریافت تقویت را به دنبال دارد، موجب می‌شوند که سیستم ارزیابی مثبت آماده فعال شدن باشد که فعالیت سیستم ارزیابی تهدید را نیز بازداری می‌کند.
علاوه بر این، برمبنای مفهوم طرحواره می‌توان تغییرات ایجاد شده در سوگیری تفسیر را تبیین نمود. طرحواره به عنوان ساختاری شناختی تعریف می‌شود که با اطلاعات آموخته شده یا تجربه شده قبلی فرد ارتباط دارد و فرد از آن طریق محرک‌ها را ارزیابی، رمزگردانی و تفسیر می‌کند. از این دیدگاه سوگیری تفسیر، بازنمایی پیامد قابل اندازه‌گیری طرحواره‌های زیربنایی است (تیچمن[۲۳۷] و وودی[۲۳۸]، ۲۰۰۳). از آنجا که سازماندهی اطلاعات در حافظه نیز در قالب طرحواره است، می‌توان گفت هر بار که فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی یک موقعیت مبهم را تهدیدآمیز تفسیر می‌کند، طرحواره مربوط به تهدید فعال شده و محتوای آن مجدداً تثبیت می‌شود. در نتیجه، تداعی‌های موجود بین محرک (موقعیت یا سرنخ‌های مربوط به موقعیت مبهم) و پاسخ (تفسیر منفی) در حافظه نیرومندتر می‌شود. حافظه در هر بار بازیابی از آنجا که ناپایدار و انعطاف‌پذیر است، نسبت به تغییر حساس خواهد بود و می‌توان در فرایند تثبیت مجدد آن با بهره گرفتن از خاموشی وقفه ایجاد کرد (کیورک[۲۳۹]و همکاران، ۲۰۱۰). در شرایط تعدیل تفسیر که فرد در مواجهه با جمله‌های مبهم با هدف دریافت تقویت، تفسیرهای منفی را بازداری می‌کند، احتمالاً تداعی بین محرک و پاسخ (تفسیر منفی) ضعیف شده و با تمرین‌های مکرر در جلسات آموزش، تداعی بین محرک و پاسخ (تفسیر مثبت) نیرومندتر می‌شود.
۵-۱-۲- اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی
یافته‌های مرتبط با سوالات مطرح شده در خصوص تاثیرگذاری معنادار برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر علائم اضطراب اجتماعی، سطح اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی (سوالات اول، دوم و سوم) به عنوان شاخص‌های تاثیر برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر هیجان، در این حیطه تبیین می‌شود.
تنها سه پژوهش اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر علائم و سطح اضطراب اجتماعی را آزموده‌اند که نتایج پژوهش حاضر با پژوهش برد و امیر (۲۰۰۸) و خلیلی طرقبه (۱۳۹۱) همسو و با پژوهش مبینی (۲۰۱۰؛ به نقل از خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱) ناهمسو است. این تناقض حتی در پژوهش‌های محدود موجود، منعکس کننده تاثیر تفاوت طرح‌ها و شرایط آموزشی است. در حالی که در پژوهش برد و امیر (۲۰۰۸) برنامه تعدیل سوگیری تفسیر با بهره گرفتن از پارادایم ارتباط کلمه-جمله و در هشت جلسه اجرا شده است، پژوهش مبینی (۲۰۱۰) بر مبنای طرح سناریوهای مبهم متیوز و مکینتاش (۲۰۰۰) و تنها در یک جلسه دو ساعته صورت گرفت. در این پژوهش مشابه طرح برد و امیر (۲۰۰۸) پارادایم ارتباط کلمه-جمله اما در چهار جلسه اجرا شد که تاثیرگذاری معناداری بر اضطراب اجتماعی نشان داد. علاوه بر این، طرح حاضر نشان داد که ۳۵ درصد شرکت‌کنندگان در پس‌آزمون نمره اضطراب اجتماعی را برآورد نکردند و در مورد سایر شرکت‌کنندگان کاهش معنادار علائم به همراه کاهش معنادار سطح و شدت اضطراب اجتماعی دیده شد.
تغییر در ترس از ارزیابی منفی به دنبال برنامه تعدیل سوگیری تفسیر، تنها در پژوهش خلیلی طرقبه (۱۳۹۱) به صورت بخشی از نمره آشفتگی و اجتناب اجتماعی بررسی شده است. پژوهش حاضر با سنجش مستقل این باور بنیادین آسیب‌زا در اضطراب اجتماعی، نشان داد که با اجرای برنامه تعدیل سوگیری تفسیر ترس از ارزیابی منفی کاهش می‌یابد.
در مجموع باید گفت که برنامه تعدیل سوگیری تفسیر تاثیرات معناداری را بر فرآیندهای هیجانی و شناختی شرکت‌کنندگان موجب می‌شود. در تبیین این اثربخشی، مدل کلارک و ولز (۱۹۹۵) سودمند است. فرد با اضطراب اجتماعی برپایه باورها و فرض‌های ناکارآمدی که درباره خود و دنیای اجتماعی دارد، موقعیت‌های اجتماعی را به صورت منفی و تهدیدآمیز ارزیابی می‌کند. این سوگیری در تفسیر محرک‌های اجتماعی منجر به تایید باورهای وی درباره ارزیابی و تهدید می‌شود که آسیب‌پذیری ادراک شده نسبت به ارزیابی و انتقاد را افزایش می‌دهد؛ بنابراین از آنجا که جنبه‌های متعدد اضطراب اجتماعی مانند ترس از ارزیابی منفی، به واسطه تفسیر تهدیدآمیز موقعیت اجتماعی مبهم پدید می‌آیند (کلارک و ولز، ۱۹۹۵)، احتمالاً کاهش تفسیرهای تهدیدآمیز و ارتقاء تفسیرهای خنثی از طریق برنامه تعدیل سوگیری شناختی، موجب می‌شود که باورهای فرد در مورد ارزیابی منفی مورد تایید قرار نگیرد که به کاهش ترس از ارزیابی منفی می‌ انجامد.
از طرفی ارزیابی خود به صورت منفی که در رشد و تداوم اضطراب اجتماعی دخیل است (کلارک ولز، ۱۹۹۵؛ رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷)، در ارتباط با پردازش بسط یافته اطلاعات منفی است (استوپا، ۲۰۰۹). پردازش اطلاعات منفی که به شکل سوگیری‌های پردازش اطلاعات جلوه‌گر می‌شود، اضطراب و اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی را موجب می‌شود. بنابراین پیامدهای هیجانی و رفتاری سوگیری در پردازش اطلاعات منجر به تصدیق خودپنداره‌های منفی شده و تداوم اضطراب اجتماعی را به دنبال دارد. در شرایط تعدیل سوگیری تفسیر به واسطه کاهش تفسیرهای تهدیدآمیز و ارتقاء تفسیرهای خنثی درباره موقعیت اجتماعی، پردازش اطلاعات مثبت مربوط به خود از طریق تصویرسازی ذهنی افزایش می‌یابد (مبینی، ۲۰۱۰) که موجب تغییر در خودارزیابی منفی می‌شود. روشن است که این تغییر کاهش در ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی را به دنبال دارد.
در نتیجه فرآیندهایی که شرح آن رفت، فردی که ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی کمتری را تجربه می‌کند، در موقعیت‌های اجتماعی بیشتر درگیر شده و کمتر به رفتارهای ایمنی‌بخش متوسل می‌شود. این شرایط به همراه تخفیف سوگیری‌ها که دریافت اطلاعات تحریف شده از موقعیت اجتماعی را کاهش می‌دهد، احتملاً سبب خواهد شد که تغییرات ایجاد شده در اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی تداوم داشته باشد و حتی ارتقاء یابد.
۵-۱-۳- اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه بر سوگیری توجه
یافته‌های مرتبط با این حیطه، نشان داد که برنامه اصلاح سوگیری توجه اثربخشی معناداری در کاهش سوگیری توجه دارد. این یافته با پژوهش امیر، وبر، برد، بومیا و تیلور (۲۰۰۸)، لی، تان، کوان و لیو (۲۰۰۸)، امیر و همکاران (۲۰۰۹)، اشمیت، ریچی، بوکنر و تیمپانو (۲۰۰۹) و هیرن، لیونس و فیلیپات (۲۰۱۱) هم‌راستاست.
در تبیین اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه دو فرایند را می‌توان در نظر گرفت: ارتقاء کنترل توجهی و تسهیل بازگیری توجه.
کنترل توجهی به تنظیم تخصیص توجه اشاره دارد، به عبارتی توانمندی در تنظیم توجه نسبت به محرک‌های متعدد که جزئی از فرایند تنظیم نزولی محسوب می‌شود، فرآیندی که در اثر افزایش اضطراب تضعیف می‌شود. پیش از این اشاره شد که اثر کنترل توجهی در بازگیری توجه از محرک منعکس می‌شود. بر این مبنا، در برنامه اصلاح سوگیری توجه با ارائه هدفمند پروب به دنبال تصاویر چهره خنثی در مقایسه با تصاویر چهره انزجاری، کنترل توجهی ارتقاء می‌یابد و پردازش نزولی زیربنایی تقویت می‌شود. تقویت پردازش نزولی از دو مسیر اثربخشی برنامه را توجیه می‌کند: نخست از طریق کاهش اضطراب که سوگیری توجه نسبت به محرک‌های تهدیدکننده را تعدیل می‌کند، دیگر اینکه بواسطه تقویت همزمان پردازش صعودی، بازگیری توجه از نشانه‌های تهدید تسهیل می‌شود. در نتیجه، سه فرایند ارتقاء کنترل توجهی، تسهیل بازگیری توجه از تهدید و کاهش اضطراب در تعاملی همه جانبه سوگیری توجه نسبت به تهدید را اصلاح می‌کنند.
۵-۱-۴- اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه بر اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی
پیش از این گزارش شد که تاثیر برنامه اصلاح سوگیری توجه بر علائم اضطراب اجتماعی، سطح اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی معنادار است (جدول ۴-۸، ۴-۹ و ۴-۱۳). تاثیر معنادار برنامه اصلاح سوگیری توجه بر علائم و سطح اضطراب اجتماعی با یافته‌های پژوهشی امیر و همکاران (۲۰۰۹)، اشمیت، ریچی، بوکنر و تیمپانو (۲۰۰۹) و لی، تان، کوآن و لیو (۲۰۰۸) همسو و با پژوهش هیرن، لیونس و فیلیپات (۲۰۱۱) ناهمسو است. یافته‌های حاضر در خصوص تاثیر برنامه بر ترس از ارزیابی منفی با پژوهش لی، تان، کوآن و لیو (۲۰۰۸) ناهمخوان است.
سوگیری توجه مبین تمایل به توجه انتخابی و گزینشی به نشانه‌های تهدید است در حالی که این نشانه‌ها به اهداف جاری مرتبط نیستند و یا رقابت بر سر توجه به اطلاعات غیرتهدیدکننده وجود دارد؛ بنابراین با در نظر گرفتن اینکه توجه فیلتر اولیه پردازش نشانه‌های محیطی است انتظار می‌رود که اصلاح توجه انتخابی به نشانه‌های تهدید اجتماعی، پردازش دیگر انواع اطلاعات اجتماعی را تسهیل کند. این فرایند، آسیب‌پذیری هیجانی به استرسورهای اجتماعی بعدی را نیز تخفیف می‌دهد و یا حذف می‌کند (هیرن، لیونس و فیلیپات، ۲۰۱۱).
از طرفی می‌توان تسهیل بازگیری توجه از تهدید، یعنی مکانیسم اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه را به عنوان مکانیسم واسطه‌ای تاثیر اصلاح توجه بر کاهش علائم و سطح اضطراب اجتماعی تبیین نمود (امیر و همکاران، ۲۰۰۹). فاکس، روسو[۲۴۰]، به ولز[۲۴۱] و دوتن[۲۴۲] (۲۰۰۱) مطرح نموده‌اند که تمایل به توجه به نشانه‌های تهدید، فعال‌کننده نشخوار ناسازگارانه است. به عبارتی توجه به نشانه‌های تهدید اجتماعی و دشواری در بازگیری توجه، افراد با اضطراب اجتماعی را در فرایند نشخوار ناسازگارانه درگیر می‌کند (بوکنر، منر[۲۴۳] و اشمیت، ۲۰۱۰)؛ به دنبال آن با فعال شدن خاطرات ارزیابی‌های منفی پیشین، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب نیز افزایش می‌یابد و این چرخه تداوم اضطراب را سبب می‌شود. بنابراین برنامه اصلاح توجه با متوقف کردن این چرخه اضطرابی، کاهش ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی را به دنبال دارد.
بنابر یافته‌های حاضر، می‌توان گفت که توجه انتخابی به تهدید نقش علی در تداوم اضطراب اجتماعی دارد (کلارک و ولز، ۱۹۹۵؛ رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷) و به طور اختصاصی دشواری در بازگیری توجه است که در تداوم اختلال درگیر است (امیر، الیاس[۲۴۴]، کلامپ[۲۴۵] و پرزورسکی[۲۴۶]، ۲۰۰۳). تا آنجا که فاکس (۲۰۰۱) توانایی بازگیری توجه از نشانه‌های تهدید را یک عامل محافظت‌کننده در برابر واکنش اضطرابی می‌داند. همانطور که ذکر شد مهم‌ترین مؤلفه درگیر در توانمندی فرد در بازگیری، کنترل توجهی است. دری‌بری[۲۴۷] و رید[۲۴۸] (۲۰۰۲) نشان داده‌اند که افراد با کنترل توجهی ضعیف در بازگیری توجه آهسته عمل می‌کنند در حالی که افراد با کنترل توجهی خوب در تغییر توجه از تهدید بهتر عمل می‌کنند. با توانمندی در کنترل توجهی و متعاقب آن بازگیری توجه از نشانه‌های تهدید اجتماعی، اضطراب برانگیخته شده از محرک‌های تهدیدآمیز محدود می‌شود. در این شرایط فرد می‌تواند به اطلاعات دیگر در ارتباط با امنیت یا فقدان پیامدهای ترسناک دست یابد که با پردازش آن‌ها موقعیت کمتر تهدیدکننده ارزیابی می‌شود. در نتیجه حذف ارزیابی‌های تهدیدآمیز و ترس از این ارزیابی‌های منفی، رفتارهای اجتنابی کمتر می‌شود و فرد فرصت‌های بیشتری برای تمرین مهارت‌های اجتماعی و مقابله موثر با موقعیت می‌یابد. روشن است که نتیجه این فرایند تخفیف و یا حذف علائم و سطح اضطراب اجتماعی خواهد بود.
۵-۱-۵- ارتباط مؤلفه‌های توجه و تفسیر برنامه تعدیل سوگیری شناختی
استنباط ارتباط مؤلفه‌های توجه و تفسیر برنامه تعدیل سوگیری شناختی با تجزیه و تحلیل نمره سوگیری توجه قبل و بعد از اجرای برنامه تعدیل سوگیری تفسیر و نمره سوگیری تفسیر منفی و خنثی قبل و بعد از اجرای برنامه اصلاح توجه صورت گرفت. همانطور که ذکر شد اجرای برنامه سوگیری تفسیر بر نمره سوگیری توجه تاثیر معناداری نشان نداد (جدول ۴-۱۶) که با پژوهش امیر، بومیا و برد (۲۰۱۰) ناهمخوان است. در صورتی که اجرای برنامه سوگیری توجه تاثیر معناداری بر کاهش نمره سوگیری تفسیر منفی و سوگیری تفسیر خنثی داشت (جدول۴-۱۴ و ۴-۱۵).
اثربخشی برنامه سوگیری توجه بر سوگیری تفسیر را می‌توان تاییدی بر فرضیه ارتباط زنجیره‌ای مؤلفه‌های سودار فرایند پردازش اطلاعات دانست. این ارتباط زنجیره‌ای به این ترتیب منعکس می‌شود که با اجرای برنامه اصلاح سوگیری توجه، الگوی توجه به محرک‌های تهدیدآمیز از طریق افزایش بازگیری توجه از نشانه‌های تهدید و تسهیل توجه به نشانه‌های خنثی به سمت توجه به محرک‌های خنثی تغییر می‌یابد. در گام بعد، این تغییر تخصیص توجه به سمت در نظر گرفتن تفسیرهای خنثی یا مثبت تعمیم می‌یابد. بنابراین تغییر در یک جنبه از فرایند پردازش اطلاعات می‌تواند واسطه‌گر تغییر در جنبه دیگر پردازش اطلاعات باشد.
از طرفی اصلاح سوگیری توجه و عطف توجه به نشانه‌های خنثی سبب می‌شود تا در مراحل بعدی پردازش اطلاعات، اطلاعات همخوان با الگوی توجهی جدید مورد تایید قرار گیرد (وادلینگر[۲۴۹] و ایزاکوویتز[۲۵۰]، ۲۰۱۱) که در انتخاب تفسیرهای کمتر تهدیدکننده در برابر موقعیت‌های مبهم منعکس می‌شود.
لازم به ذکر است که در آزمایه‎‌های پژوهش حاضر، مدت ارائه محرک‌ها (تصاویر چهره و لغات) به گونه‌ای تنظیم شد تا هر دو سطح یکسانی از پردازش اطلاعات (مرحله پردازش خودکار) را برانگیخته کنند. با اصلاح توجه تسهیل شده به تهدید به عنوان مؤلفه سوگیری توجه در مرحله پردازش خودکار، سوگیری تفسیر متناظر همین مرحله پردازشی نیز تعدیل می‌شود. این نکته، اهمیت توجه به ارتباط الگوهای سوگیری و مراحل پردازش اطلاعات در تعمیم نتایج را دوچندان می‌سازد.
برخلاف پژوهش امیر، بومیا و برد (۲۰۱۰) برنامه سوگیری تفسیر تاثیر معناداری بر نمره سوگیری توجه نداشت. در تبیین این یافته دو مساله حائز اهمیت وجود دارد؛ نخست آنکه در پژوهش امیر، بومیا و برد (۲۰۱۰) سنجش سوگیری توجه بر پایه آزمایه پوزنر و لغات به عنوان محرک صورت گرفته است در حالی که در این طرح آزمایه پروب دات و با تصاویر چهره اجرا شده است. از آنجا که تصاویر چهره نسبت به لغات محرک‌های تهدیدآمیزتری محسوب می‌شوند (پیشیار، هریس و منزس، ۲۰۰۴)، ممکن است بتواند عدم انتقال تاثیرات اصلاحی زنجیره‌ای برنامه تعدیل سوگیری شناختی را توجیه کند؛ علاوه بر اینکه محرک آزمایه‌ها نیز ناهمخوان بود، آزمایه پروب دات با تصاویر چهره و آزمایه ارتباط کلمه-جمله با لغات ارائه شد.
مساله دیگر، مسیر ارتباط و تعامل مؤلفه‌های سودار فرایند پردازش اطلاعات است. اگرچه بر مبنای مدل‌های شناختی تعامل این مؤلفه‌ها در ایجاد، رشد و تداوم علائم اضطرابی درگیر است (هیرچ، کلارک و متیوز، ۲۰۰۶؛ ویلیامز، واتز، مک‌لئود و متیوز، ۱۹۹۷)؛ اما شناسایی مؤلفه فعال‌کننده سوگیری‌ها و ارتباط‌شان در قطع زنجیره تعاملی و به دنبال آن کاهش علائم و سطح اضطراب مهم و ضروری می کند. پژوهش‌های امیر، مبینی و برد (۲۰۱۰) و مبینی (۲۰۱۰) بر پایه این فرض که سوگیری در ارزیابی مقدم بر سوگیری توجه است (موگ و برادلی، ۱۹۹۸؛ به نقل از فیلیپات و دویلیز، ۲۰۰۵)، تفسیر را مؤلفه فعال‌کننده و موثر بر سایر سوگیری‌ها معرفی کرده‌اند و مطرح نمودند که با تعدیل سوگیری تفسیر میتوان سوگیری‌های دیگر را نیز تعدیل نمود. در حالی که با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر به نظر می‌رسد سوگیری توجه فعال‌کننده سایر سوگیری‌های فرایند پردازش اطلاعات باشد. سطح بالای اضطراب فرد با اضطراب اجتماعی، سیستم توجهی را در راستای کشف محرک‌های تهدید فعال کرده و موجب می‌شود فرد حتی در موقعیت‌های مبهم نیز توجه خود را به سمت کشف اطلاعات منفی و تهدیدکننده معطوف کند که ارزیابی تهدیدآمیز موقعیت و بازیابی خاطرات پیشین مرتبط با تهدید (سالمینک، هرتل و مکینتاش،۲۰۱۰) را به دنبال دارد. بنابراین با در نظر گرفتن نقش سوگیری توجه در راه‌اندازی فرایند دریافت و پردازش تحریف شده موقعیت، مطابق با یافته‌های حاضر، می‌توان استنباط نمود که اصلاح سوگیری توجه است تاثیرات زنجیره‌ای بر تعدیل سوگیری تفسیر دارد.
۵-۲- کاربردهای پژوهش
مداخلات رایانه‌ای به تنهایی توسط مراجع انجام می‌شود؛ بنابراین می‌تواند یکی از موانع اصلی افراد با اضطراب اجتماعی برای دریافت کمک یعنی ترس از ارتباط با درمانگر را تخفیف دهد. به عبارتی می‌توان از آن به عنوان راهبرد خودیاری استفاده نمود.
از آنجا که با درمان شناختی-رفتاری، تغییر در سوگیری تفسیر و سوگیری توجه صورت می‌گیرد (فرانکلین[۲۵۱]، هاپرت، لانگنر[۲۵۲]، لیبرگ[۲۵۳] و فوآ، ۲۰۰۵)، برنامه تعدیل سوگیری شناختی می‌تواند این تغییرات را ارتقاء دهد یا تسریع کند.
اجرای برنامه تعدیل سوگیری شناختی و کاهش شدت علائم اضطراب اجتماعی، ارتقاء عملکرد اجتماعی را به دنبال دارد؛ بنابراین چرخه‌ای ایجاد می‌شود که منجر به تداوم تغییرات می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ق.ظ ]




۲-۶-۷ اهمیت مهارت‌های افراد آسیب دیده بینایی
محققان در طی سال‌های متمادی نشان داده‌اند افراد آسیب دیده بینایی در زمینه مهارت‌های اجتماعی مثل آغاز کردن یک رابطه (کف[۹۵]، ۲۰۰۲، کورن و کوئینز[۹۶]، ۲۰۰۲، مک گاها و فرین[۹۷]، ۲۰۰۱)، دوستی و روابط اجتماعی (کلسی[۹۸]، ۲۰۰۶، کف، ۲۰۰۴، ساکس وسیلبرمن[۹۹]، ۲۰۰۰، هاره و آرو[۱۰۰]، ۲۰۰۰)، شایستگی اجتماعی (وایت[۱۰۱]، ۲۰۰۳، وندی[۱۰۲]، ۱۹۹۱) و ارتباطات غیرکلامی (ساکس و سیلبرمن، ۲۰۰۰) در مقایسه با همسالان بینای خود به طور معناداری در سطح پایینی قرار دارند بر اساس نتایج پژوهش‌ها، علت مشکلات افراد با نقایص بینایی در تعاملات اجتماعی، وجود تأخیرات رشدی در ارتباطات بیان شده است. نتایج مطالعات نشان داده است که دانش‌آموزان با آسیب بینایی نسبت به همسالان بینایشان به میزان کمتری شروع‌کننده تعاملات اجتماعی هستند و به میزان کمتری به آن علاقه نشان می‌دهند.
در چند سال گذشته، محققان توجه مضاعفی به عملکردهای اجتماعی در افراد با ناتوانی‌های مختلف جسمی معطوف داشته‌اند (گرشام، ۱۹۸۱، ون هسلت و ماتسون[۱۰۳]‌، ۱۹۸۳). افراد با نیازهای خاص از لحاظ اجتماعی منزوی و گوشه‌گیر می‌شوند و بازخوردهای نامناسبی را در تعاملات بین فردی خود از محیط دریافت می‌کنند و تمایل به تعامل با همتایان بینای خود ندارند.
برطبق نظر مک کاسپی (۱۹۹۶)، جوانان با نقایص بینایی درزمینه‌ی یادگیری خود به خودی در قلمرو اجتماع توانایی محدودی دارند. دیگرمحققان عنوان می‌کنند که رفتارهایی مانند بی‌توجهی به علایق دیگران، الگوهای غیرمعمول زبانی وعدم ترجیح تعامل با بزرگسالان درافراد با نقص بینایی رایج است.
۲-۷ شیوه‌های آموزش مهارتهای اجتماعی
قبل از شروع آموزش مهارتهای اجتماعی باید این امر روشن شود که چه مهارت‌هایی برای آموزش به کودکان و نوجوانان حائز اهمیت است. در تعیین این مهارتها باید چند نکته را مشخص کرد از جمله مرحله رشد کودک که در سرعت بخشیدن یابه تاخیر انداختن آموزش و کسب مهارت مؤثر است. بافت فرهنگی و موقعیتی، و نیز دیدگاه های کسانی که در محیط پیرامون فرد هستند مثل والدین، همسالان و معلمان در تعیین نوع مهارت دخیل می‌باشند، ‌گاه میان برداشت بزرگسالان از مهارتهای اجتماعی مورد نیاز کودکان و نوجوانان تفاوت بسیار به چشم می‌خورد و مهارتها بر حسب موقعیت متفاوت به نظر می‌رسند. مثلا معلمان در کلاس درس، آن دسته از رفتارهای اجتماعی را که به آموزش مهارتهای تحصیلی کمک می‌کنند ارزشمند می‌دانند. گرشام (۱۹۸۴) معتقد است نتایج مهم اجتماعی تعلیم مهارتهای اجتماعی به کودکان را می‌توان شامل مواردی چون پذیرش در گروه همسالان مورد قبول بزگسالان خاص قرار گرفتن سازش با محیط تحصیلی، عمل به عقل سلیم و عدم ارتباط با دستگاه قضایی نوجوانان دانست.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ظاهراً نتایج مطلوب در انتخاب مهارت‌های اجتماعی برای آموزش به کودکان عامل مهمی در تعیین محور آموزش به شمار می‌آید، زیرا اگر مثلا هدف پذیرش کامل همسالان در مقابل موفقیت کلاسی یا روابط اصلاح شده خانه مطرح باشد، نحوه تأکید تفاوت می‌کند (کارتلج و میلبرن، ۱۹۸۵).
ساکس و همکاران اظهار کرد که آموزش مهارت‌های اجتماعی برای جوانان با نقص بینایی بسیار مهم است. آنها ذکر کردند که اگر کودکان اساس مهارتهای تعاملات اجتماعی شان را در سالهای اولیه توسعه ندهند، توانایی شان برای موفقیت به عنوان یک بزرگسال هم در کار و هم در زندگی شخصیشان ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد.
ضرورت پرورش مهارت‌های اجتماعی کودک، در بسیاری از موارد زمانی احساس می‌شود که درافراد رفتار نامطلوب به چشم می‌خورد و علت آن نبود رفتار مطلوب در مجموعه رفتارهای فرد است، طبق نظر فوق، انتخاب رفتار مطلوب به جای رفتارهای مساله‌ساز به عوامل بسیاری بستگی دارد، که معمولاً ارزیابی ذهنی افراد ذیربط از آن جمله است. این توانش‌ها راه های اجتماعی مناسبی برای ابراز احساس‌ها، عدم توافق‌ها و یا درخواست برای تغییر رفتار غیرمعمول دیگری فراهم می‌آورند. شیوه‌های آوزش به نابینایان بدین قرار است:
۱- تدریس آموزش[۱۰۴]: در جلسات اولیه مسائل کلی مهارت‌های اجتماعی به نوجوانان آموزش داده می‌شود. این آموزش می‌تواند به صورت نوبتی [۱۰۵] یا ادای ساده کلامی اجرا شود که شامل اطلاعاتی در زمینه مهارتهای اجتماعی است. این روش مستقیم است و محتوای آن بعداً توضیح داده می‌شود.
۲- الگوسازی[۱۰۶]: الگو یک تکلیف بسیار مهم برای تعلیم مهارتهای اجتماعی است جنبه‌ی اساسی الگو‌سازی آنست که ما می‌توانیم رفتارها یا مهارتها یا استراتژیهای مقابله‌یی خاصی را بدون توضیح کسل‌کننده و نامرتب نشان دهیم. برای الگو‌سازی می‌توان از نوارهای ویدیویی استفاده کرد که درآنها شیوه‌های پاسخ به موقعیت‌ها توسط نوجوانان نمایش داده می‌شود. رهبر گروه شاید یک فرد را که از گروه انتخاب شده است دعوت کند و از او بخواهد مهارت‌های خاصی را به نمایش بگذارد. بنابراین وقتی یک موقعیت بازی نقش در گروه مطرح شد طریقه‌ی مقابله این نقش را به دیگران نشان می‌دهد. سرانجام الگو‌سازی می‌تواند برای نشان دادن راه های غیر مؤثر برخورد با موقعیت مفید باشد. اگر اعضای گروه از یک موضوع ترس داشتند، خود درمانگر می‌تواند این نقش را بازی کند و به اعضا اجازه دهد که عملکرد او را نقد کنند. بر اساس الگو‌سازی و بحث روی موضوع چه نباید کرد، گروه می‌تواند نقشهای گوناگون مؤثر در موقعیت‌های اجتماعی را بازی کند.
۳- ایفای نقش[۱۰۷]: ارزش ایفای نقش در طول تعلیم این است که ایجاد موقعیت می‌کند از این رو مشابهت فراوانی با موقعیت‌های واقعی دارد بنابراین نوجوانان می‌توانند پاسخ به محرک‌هایی را که بعداً در موقعیت واقعی برخورد می‌کنند فرا بگیرد. در این روش درمانگر کنترل زیادی در دست دارد به آن سبب که:
الف) نوجوانان می‌توانند هر نقش را چندین مرتبه تمرین و تکرار کنند به این دلیل شکست اهمیت کمتری می‌یابد.
ب) نوجوانان می‌توانند قطعات کوچکی از زنجیره‌های مهارتها را تمرین و در آخر آنها را به هم متصل کنند.
ج) جنبه‌های گوناگون بر حسب نیازهای درمانی انتخاب می‌شوند.
د) موقعیت‌ها را می‌توان خیلی واقعی یا ساده برگزار کرد.
به طور معمول ایفای نقش به ترتیب، توسط افراد گروه اجرا می‌شود و افراد گروه راه های مؤثر و غیر مؤثری را که در روش الگو‌سازی یاد گرفته‌اند به صورت ایفای نقش به اجرا می‌گذارند. درجلسات ایفای نقش، محدودیت زمانی وجود ندارد، بلکه گروه می‌تواند چندین مرتبه به موقعیت قبلی باز گردد و تمرین را تکرار کند، تا اینکه افراد مهارت‌های لازم را فرا بگیرند. بنابراین ایفای نقش جنبه مهمی از آموزش است که قابلیت انعطاف زیادی دارد و می‌تواند با نیازهای فرد مناسب مطابقت کند.
۴- تکنیک‌های رفتاری[۱۰۸]: هر چند که تکنیک‌های رفتاری در تعلیم مهارتها یک روش رساندن مفهوم کلام است که می‌تواند بسیار تسریع‌کننده باشد. برای مثال وقتی فرد سعی می‌کند سر صحبت با فردی را باز کند، وقتی به طور واقعی با یک موقعیت ایفای نقش مواجه می‌شود، نمی‌تواند فکر کند که چه بگوید در اینجا درمانگر می‌تواند به طور مستقیم جملاتی را که لازم است به فرد یاد بدهد.
۵- تکنیک شناختی[۱۰۹]: یکی از مسائلی که بیشتر نوجوانان به خاطر آن به درمانگر مراجعه می‌کنند، عدم اعتماد به نفس در ابراز وجود است جنبه‌ی اصلی درمان اضطرابها و مشکلات عملکردی است که بر اثر عبارات منفی منسوب به خود[۱۱۰] در افراد ایجاد شده‌اند (شاداب، ۱۳۷۳).
۲-۸ پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق
۲-۸-۱ تحقیقات انجام شده پیرامون در خارج از کشور
بامان (۱۹۶۴) با بهره گرفتن از چک لیستی به بررسی خصوصیات اجتماعی- هیجانی ۳۰۰ نوجوان نابینایی که در مدارس دولتی و محلی تحصیل می‌کردند پرداخت. او مشاهده کرد که این نوجوانان نابینا از آزمون شرایط و چیزهای جدید در هراس بودند و از سوی همتایان و اعضای خانواده خود طرد شده‌اند. همچنین مشخص شد نوجوانان نیمه بینا نسبت به نوجوانان نابینا از امنیت عاطفی کمتری برخوردار بوده‌اند.
پرینگل (۱۹۶۴)، در تحقیقی که به مقایسه سازه‌های شخصیتی و اجتماعی کودکان نابینا و بینا پرداخت نتیجه گرفت که کودکان نابینا از لحاظ اجتماعی و شخصی پایین‌تر از افراد همتای خود می‌باشند.
هیرشرون، چنیت جر (۱۹۸۱) در بررسی که برروی ۱۰۴ کودک و نوجوان در یک مدرسه محلی انجام دادند رتبه‌بندی آموزگاران بیانگر این مطلب بود که دانش‌آموزان دارای اختلال نقص بینایی الگوهای مشکلات رفتاری شان مشابه با سایر دانش‌آموزان بینا بود که این نشان می‌داد که این الگوهای رفتاری در دانش‌آموزان نابینا به اختلال نقص بینایی آنها مرتبط نمی‌شد. در تحقیق دیگری گزارش شد که نوجوانان دارای اختلال نقص بینایی براساس چک لیست‌های رفتاری که از سوی معلمین، والدین و یا خود آنها پر شد در مقایسه با همتایان بینای خود مشکلات رفتاری بیشتری داشتند که پژوهشگران آن را به تجارب مشترک در بین دانش‌آموزان نابینا در مدارس محلی مربوط می‌دانند (وان هاسلت، کازدین و هرسن، ۱۹۸۶).
مک گوایر ومایرز [۱۱۱] (۱۹۸۱) معتقدند که بین محرومیت‌های بدنی و ناسازگاری شخصیت ارتباط وجود دارد. آنها در مطالعه خود که در آن ۲۷ کودک نابینای مادرزاد یک تا چهارساله را مورد مطالعه قرار دادند، به این نتیجه دست یافتند که کودکان نابینای در حالی که در گذشته برای تعریف و طبقه‌بندی کودکان نابینا صرفاً بر میزان بینایی آنها تأکید می‌شد (تعاریف قانونی) امروزه به چگونگی استفاده از حس بینایی اهمیت بیشتری داده می‌شود (تعاریف آموزشی) مادرزادی درمعرض و مخاطره مشکلات شخصیتی هستند. اما خطر ابتلاء به اختلال‌های شخصیتی مبنای زیستی و شیمیایی ندارند. بلکه این اختلال‌های ریشه روان‌زاد دارد (به نقل از شریفی درآمدی، ۱۳۷۹).
هاره و آرو (۲۰۰۰) در پژوهشی با عنوان بررسی وضعیت بهزیستی روان‌شناختی نوجوانان که بر روی ۱۱۵ نوجوان دختر و پسر با آسیب بینایی و ۴۴ نوجوان با شرایط مزمن و ۶۰۷ نوجوان عادی که با بهره گرفتن از پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و مقیاس افسردگی بک در کشور فنلاند انجام شده بود، نشان دادند، نوجوانان با آسیب بینایی، به ویژه آن‌هایی که نابینا بودند نسبت به هر دو گروه مشکلات بیشتری در روابط فردی و تعاملات اجتماعی با دوستان خود داشتند، ولی در زمینه بهزیستی روان‌شناختی، مشکلات کمتری از نوجوانان با شرایط مزمن نشان دادند.
کف (۲۰۰۰) داده‌های جمع‌ آوری شده از ۳۱۶ نوجوان با آسیب‌بینایی (نابینا، آسیب بینایی شدید و آسیب بینایی نیمه شدید) ۱۴ تا ۲۴ ساله هلندی را مورد بررسی قرار داد. پژوهش وی بر توانایی نوجوانان در برقراری و حفظ روابط، ایجاد شبکه‌های اجتماعی و منابع حمایت اجتماعی و عاطفی تمرکز داشت. نتایج پژوهش وی نشان داد که نوجوانان آسیب دیده بینایی شبکه‌های اجتماعی کوچکتری نسبت به همسالان بینای خود تشکیل داده بودند.
کف (۲۰۰۲) در بررسی سازگاری روانی- اجتماعی نوجوانان نابینا گزارش کرده است که مشکلات رفتاری، به ویژه مشکلات اجتماعی نوجوانان نابینا، به عزت‌نفس پایین، مفهوم خود منفی و مهارت‌های اجتماعی ضعیف درآنان مربوط است و این که آموزش مهارت‌های اجتماعی منجر به افزایش بهداشت روانی و اعتلای سطح عزت‌نفس در این افراد می‌شود.
واگنر[۱۱۲] (۲۰۰۴) بر این اعتقاداست که با آموزش مهارت‌های اجتماعی به دانش‌آموزان نابینا، کاهش وسیعی در رفتارهای پرخاشگرانه و ناسازگارانه آنان ایجاد می‌شود. همچنین با افزایش بازخوردها و تقویت کننده‌ها و ارائه فرصت‌های تعاملی بیشتر به این افراد، نه فقط منجر به افزایش کفایت اجتماعی، مفهوم خود مثبت و عزت‌نفس در آنان می‌شود، بلکه به پیشرفت تحصیلی در آنان نیز منجر خواهد شد.
ساکس و ولف (۲۰۰۶) هدف از آموزش مهارت‌های اجتماعی را فراهم کردن اطلاعات و مهارت‌های مورد نیاز برای نوجوانان نابینا و آسیب‌دیده بینایی به طریقی که آنها در موقعیت‌های اجتماعی احساس دلگرمی و راحتی داشته باشند، می‌دانند. انزوای اجتماعی و فقدان حمایت اجتماعی کافی میان نوجوانان با آسیب بینایی ممکن است موجب عزت‌نفس پایین آنان شود (ککلیس و ساکس، ۱۹۹۲، ولف و ساکس، ۱۹۹۷، روزنبلام۲۰۰۰، واگنر، ۲۰۰۴).
از طرفی مطالعه (کوئن و همکاران، ۱۹۶۱) در مدارس دولتی و محلی هیچ تفاوتی در سطح سازگاری اجتماعی نوجوانان بینا و نابینا را گزارش نکرده است. ون هسلت و همکاران (۱۹۸۵)، یک ارزیابی همه جانبه از مهارت‌های اجتماعی نوجوانان پسر آسیب دیده بینایی مادرزادی در مقایسه با نوجوانان بینا انجام داد. در طی مصاحبه‌ها و تست‌های ایفای نقش، نوجوانان با نقص بینایی و نوجوانان بدون نقص بینایی، تفاوت قابل ملاحظه‌ای در مقیاس‌های کلی مهارت‌های اجتماعی و رفتارهای غیرکلامی نداشتند.
۲-۸-۲ تحقیقات انجام شده در ایران
خجسته مهر (۱۳۷۳)، ویژگیهای شخصیتی افراد نابینا و بینا را با بهره گرفتن از آزمون شخصیت مقایسه کرد و بین مهارتهای اجتماعی، علایق ضداجتماعی، روابط خانوادگی و روابط مدرسه‌ای دو گروه تفاوت معنا‌داری به نفع گروه بینا بدست آورد.
اعرابی (۱۳۸۰) در تحقیقی دریافت که آموزش مهارت‌های زندگی باعث افزایش سازگاری اجتماعی در دختران نوجوان می‌شود. اعرابی و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی تحت عنوان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری اجتماعی نوجوانان دختر اصفهان نشان دادند که آموزش مهارت زندگی بر میزان سازگای اجتماعی نوجوانان مؤثر بوده و آن را افزایش داده است.
سخندان توماج (۱۳۸۰)، نشان داد که آموزش اثر بخشی مهارت‌های اجتماعی برکاهش مشکلات رفتاری- عاطفی کودکان دبستانی شهرستان گنبد کاووس مؤثر است.
شهیم (۱۳۸۱)، در پژوهشی به مطالعه‌ی رفتارهای اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش‌آموزان نابینای مقطع ابتدایی شهر شیراز پرداخت. نتایج پژوهش منجر به استخراج سه عامل مربوط به بخش مهارت اجتماعی: همکاری، قاطعیت وخویشتن‌داری وسه عامل مربوط به بخش مشکلات رفتاری: درونگرایی، برونگرایی و پرتحرکی شد. یافته‌های شهیم (۱۳۸۱)، در بررسی مهارتهای اجتماعی دانش‌آموزان نابینا حاکی از آن است که بی‌قراری، حواس پرتی، قلدری، دعوا کردن، قطع مکالمه، عصبانیت و لج کردن فراوان‌ترین مشکلات کودکان نابینا از نظر معلمانشان می‌باشد، همچنین معلمان، کاستی‌های مهارت‌های اجتماعی آنها را در مهار خشم، انتقاد پسندیده، مصالحه در معامله، تعریف مناسب از خود و دیگران، گذراندن مناسب اوقات فراغت، عکس‌العمل مناسب در مقابل رفتار غیرمنصفانه، و کمک به همسالان در انجام تکالیف و نادیده گرفتن سروصدا گزارش کرده‌اند. رضویه و البرزی در پژوهشی به مقایسه رفتارهای خودگردان جامعه پسند در کودکان عادی و نابینا پرداختند. نتایج بیانگر این بود رفتارهای جامعه پسند که اجباری در آنها وجود ندارد در کودکان نابینا کمتر از کودکان عادی بروز می‌کند و اگر هم بروز نماید کمتر از همتایان خود تحت تأثیر عوامل بیرونی است و اینان در چنین موقعیت‌هایی معمولاً بیشتر به شناخت خود اتکا می‌کنند. پس کودکان نابینا زمانی به چنین اعمالی می‌پردازند که توجیهی مناسب برای آن داشته باشند و انگیزه‌های درونی مهمتر است.
ارجمندی و بیان زاده (۱۳۸۲) به بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارت‌های اجتماعی بر رفتار سازگارانه کودکان عقب‌مانده ذهنی خفیف به‌مدت ۵/۲ ماه در ۱۵ جلسه آموزشی برای آزمودنی‌‌های گروه آزمایش پرداختند، تحلیل داده‌ها نشان داد که گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزشی، بهبود معنی‌داری را در زمینه رفتار سازگارانه (مجموع مهارت‌های زندگی روزمره و مهارت اجتماعی‌شدن) و مهارت‌های اجتماعی پیدا کرده‌اند. بررسی پیگیری نیز نشان داد که بهبودهای به دست آمده از آموزش، ۲ ماه پس از پایان آموزش نیز همچنان حفظ شده است.
فروغ‌مند (۱۳۸۵)، در پژوهشی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر سازگاری فردی و اجتماعی دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه اهواز را مورد بررسی قرارداده، یافته‌های پژوهشی نشان داد که آموزش این مهارتها بر افزایش سازگاری فردی و اجتماعی دانش‌آموزان دختر دبیرستانی تأثیر مثبتی داشته است.
سپاه منصور (۱۳۸۶) در پژوهش خود به بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر انگیزه پیشرفت، خود احترامی و سازگاری اجتماعی دانشجویان آزاد پرداخت. یافته‌ها نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی، در میزان ارتقای انگیزه پیشرفت، خود احترامی و سازگاری دانشجویان مؤثر است.
مرادی و کلانتری (۱۳۸۵)، به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر نیمرخ روانی زنان دارای ناتوانیهای جسمی، حرکتی پرداختند. هدف پژوهش آنها تأثیر این آموزش بر میزان سلامت روانی، میزان اضطراب ناسازگاری اجتماعی و افسردگی در این زنان بود. نتایج بیانگر این بود که آموزش مهارتهای زندگی باعث افزایش معنی‌دار سلامت روانی و کاهش معنی‌دار اضطراب و ناسازگاری اجتماعی در آزمودنی‌ها گردید و فقط بر میزان افسردگی آنها تأثیر معنی‌داری نداشته است.
نادری و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی- اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانش‌آموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز پرداختند، نتایج آزمون نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش سازگاری فردی ـ اجتماعی، کاهش پرخاشگری و افزایش ابراز وجود در دانش‌آموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود.
ساجدی (۱۳۸۶)، اثر بخشی آموزش مهارت‌های زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینای مرکز فاطمه الزهرا (س) اصفهان پژوهشی انجام داد که در این بررسی اثر بخشی آموزش مهارت‌های زندگی بر عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینا تأثیر مثبت و معنادار نشان داد.
نادری (۱۳۸۸)، به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری اجتماعی دختران تیزهوش مقطع راهنمایی شهرکرد پرداخته است. نتایج حاکی است که آموزش مهارت گروهی ورزش جمعی سازگاری اجتماعی دختران تیزهوش را به طور معناداری افزایش میدهد.
مظاهری و افشار (۱۳۸۸) به بررسی سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع (۱۸-۱۲ سال) شهر اصفهان پرداختند. یافته‌های پژوهش نشان داد که میانگین نمره سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع شرکت‌کننده در پژوهش در مؤلفه نقشهای اجتماعی بزرگتر از سطح متوسط بود، اما میانگین نمره آنها در دیگر مؤلفه‌های سازگاری اجتماعی مهارتهای اجتماعی، علائق ضداجتماعی، روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، روابط مدرسه‌ای کمتر از سطح متوسط بود.
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱ مقدمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم