پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد نقش مدیریت برگزاری … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
از نظر طرفداران این فرضیه، رفتار پرخاشگرانه نتیجه منطقی و مورد انتظار ناکامی است بکر و همکاران[۳۴] دریافتند زمانی که یک تیم در حال باختن است، خصوصاًبازی خیلی مهم است احتمال پاسخ پرخاشگرانه به موقعیت ناکامی افزایش می یابد رفتار پرخاشگرانه به وسیله ناکامی از بالقوه به بالفعل تبدیل می شود در واقع فرضیه ناکامی ـ پرخاشگری به این موضوع اشاره دارد که ناکامی همیشه منجر به پرخاشگری می شود و کلاً پرخاشگری به دلیل ناکامی است(بودین،۲۰۰۴).
۲-۱-۴-۲-۵ نظریه تجدیدنظر ناکامی ـ پرخاشگری
فورمول بندی مجدد فرضیه ناکامی ـ پرخاشگری، اولین بار توسط بر کویتز در سال ۱۹۶۹ میلادی مطرح شد که در واقع گسترش عقاید دولارد[۳۵]و همکاران (۱۹۳۹) بود(حمید رضا صدر،۱۳۷۹).
بنا بر نظر برکویتز، منبع پرخاشگری هم غریزی و هم مربوط به یادگیری است او همچنین اظهار کرد که ناکامی، پرخاشگری را تحریک می کند یا آمادگی قبلی را برای بروز آن افزایش می دهد، اما نشانه های محیطی تعیین می کنند که پرخاشگری رخ خواهد داد یا خیر،مثلاً یک بازیکن فوتبال که از رفتار حریف آزرده شده است؛ شاید به این دلیل که داور به دقت وی را زیر نظر دارد پرخاشگری نکند و پرخاشگری خود را در زمان دیگری که داور به صحنه توجهی نداردبروز دهد(رابرتس[۳۶]،۱۳۸۲).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
برکویتز در تجدید نظرش در باره نظر ناکامی ـ پرخاشگری این واقعیت را روشن می سازد که ناکامی لزوماً منجر به پرخاشگری نمی شود و عنوان نمود که ناکامی بستر ساز آمادگی برای پرخاشگری است. این محرک ها موقعیت هایی را به وجود می آورد که شخص ناکام را با پرخاشگری پیوند می دهدودر زمان وجود ناکامی، محرک خاصی می تواند به عنوان ماشه عمل کند تا رفتار را به سمت پرخاشگری در افراد سوق دهد،اثرات منفی از ناکامی و آنچه که با ناکامی آمیخته است، محرک اساسی برای تمایل به پرخاشگری است(برومند دولق،۱۳۸۴).
عصبانیت ریشه خصومت آمیز است و افسردگی نیز نمونه دیگری از اثرات منفی است که می تواند همانند ماشه برای بروز رفتار پرخاشگرانه عمل کند. بر اساس این نظریه، مربیان باید به موقعیت های بازیکن که ممکن است منجر به پرخاشگری شود توجه نداشته باشد. زمانی که یک ورزشکار، ناکام وسپس عصبانی می شود مربی باید ورزشکار را از زمین بازی خارج کند و به او فرصت دهد که آرام شود با توجه به این نظریه،اهمیت عوامل موقعیتی در بروز رفتار پر خاشگرانه ورزشکاران، پیش از پیش آشکار می شود و لزوم توجه به آن را نشان میدهد(برومند دولق،۱۳۸۴).
۲-۱-۴-۳ انواع پرخاشگری در ورزش
طبقهبندیهایمتفاوتیازپرخاشگریدر ورزش صورتگرفته است. از جمه طبقه بندی هایی که با توجه به نوعزمان بروز آن در مسابقه وجود دارد. پرخاشگری بازیکنان قبل از مسابقه در حین مسابقه و پس از مسابقه است (برومند دولق،۱۳۸۴).
پیتر مارش و همکارانش [۳۷]در دانشگاه آکسفورد نیز دو نوع پرخاشگری را بیان کرده است:۱ـ پرخاشگری یا خشونت واقعی که خشونت جسمانی علیه دیگران است۲ـ پرخاشگری کنایه ای یا نمادین (محسن تبریزی،۱۳۸۳).
راسل[۳۸] بر اساس شکل و روش بروز پرخاشگری آن را به دو نوع کلامی[۳۹] و بدنی[۴۰] تقسیم کرده است.
« پرخاشگری کلامی» در تقابل و معارضه دو فرد یا دو گروه و از طریق تهدید ها و جنجال، تمسخر و استهزا و سخنان توهین آمیز بروز می کند نوع بدنی که در واقع تعدی است چنین تعریف می شود:”رفتاری همراه با آسیب جسمانی که هیچ ارتباطی با هدف رقابتی و ورزش ندارد ” و از این جهت به حوادث غیر قابل کنترل و به دور از قوانین بازی مربوط می شود تا رفتار رقابتی در چهار چوب قواعد مشخص به عبارت دیگر « پرخاشگری بدنی» آسیب بدنی غیر قانونی و رفتاری مغرضانه است(محسن تبریزی،۱۳۸۳).
افرادی که ممکن است در مسابقات ورزشی پرخاشگری کنندبه چند گروه تقسیم می شوند که عبارت اند از: بازیکنان، ورزشکاران، تماشاگران، مربیان، مسئولین اجرایی تیم ها و حتی افراد خارج از ورزشگاه که مسابقه را پیگیری می کنند. در مسابقات ورزشی بار ها دیده شده است که بازیکنان دست به اعمال خشونت آمیز میزنند و رفتار آنها تماشاگران را به پرخاشگری تحریک می کند وموجب در گیری و اغتشاش بین آنها می شود.
۲-۱-۴-۴ عوامل اثر گذار در پرخاشگری ورزشی
ورزش ها ممکن است بر اساس پرخاشگری و تماس و درگیری بدنی موجود در آنها که در قالب قوانین خاص ورزشی اجرا می شوند، تقسیم بندی گردند. ورزش هایی که شرکت کنندگان آن باید به تناوب، به رقبای خود حمله ور شوند و از این طریق مسابقه را به نفع خود پایان دهند بسیار پرتنش تر از ورزش ها یی هستند که در آنها به رفتار تهاجمی نیازی نیست. با این همه درجه پرخاشگری یک ورزش و تنش زا نبودن آن ورزش به عوامل مختلفی از جمله نیاز ذاتی اعضاء یک تیم ورزشی، توانایی اعضاء در هدایت و کنترل تهاجم و مهارت های آنان در ورزش بستگی دارد. ورزش های فراوانی وجود دارند که در آنها ورزشکاران وتماشاگران را بر پرخاشگری مستقیم و متناوب تشویق می کنند. ورزش هایی نظیر بوکس آمریکایی، فوتبال آمریکایی و کشتی کج دارای قوانین و تن پوش های خاصی هستند که هدف آن محافظت و حمایت از مسابقه دهندگان است و در عین حال هدف نهایی آنها تشویق نمودن به حداکثر تماس بدنی است.
در این ورزش ها، ورزشکاران همواره در چارچوب قوانین خاص ورزش رفتار پرخاشگرانه از خود نشان می دهند، با این توصیف ورزشکار ملزم می شود رفتارهای پرخاشگرانه خود رادر قالب ملاحظات تاکتیکی بروز دهد. البته ورزش های دیگری نیز هستند که بازیکنان باید رفتار پرخاشگرانه داشته باشند، ولی براساس قوانین موجود در آن ورزش، تماس های مستقیم و رفتارهای پرخاشگرانه باید به حداقل برسد. فوتبال واترپلو و بسکتبال از جمله این ورزش ها هستند. در این ورزش ها به بازیکنان طریقه سد کردن متوقف کردن بازی و سایر مهارت ها را می آموزند و در عین حال همواره به آنها متذکر می شوند که در چهار چوب قوانین سخت، رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان دهند(رویا رفعت،۱۳۸۲).
در تبیین پرخاشگری ورزشی، برخی از پژوهشگران به ساختار تشکیل دهنده ورزش ها توجه کرده اند. پیش فرض اساسی پژوهشگران این است که رفتار پرخاشگرانه و خشن به طور طبیعی به ورزش هایی مرتبط است که از نظر جسمانی مستلزم برخورد زیاد بین ورزشکاران است. برخی از ورزش ها در مقایسه با ورزش های دیگر از تساهل و رواداری بیشتری در قبال حرکات خشونت آمیز برخور دارند. فراوانی برخوردهای بدنی و نیز فضایی که فعالیت ورزشی در آن انجام می پذیرد نقش مهمی در ساخت دهی به الگوهای کنش متقابل ورزشکاران در هنگام انجام فعالیت ورزشی ایفا می کنند. مثلا، در والیبال، بازیکنان هیچگاه عملا با یکدیگر تماس بدنی ندارند. ولی تفاوت دیگر بین رشته های ورزشی بستگی به تفسیری دارد که در مورد سبکی و سنگینی قواعد بازی می شود و آزادی عمل بسیار زیادی برای فعالیت ورزشکاران در نظر می گیرد که همین امر سبب افزایش حرکات بدنی بازیکنان نسبت به یکدیگر می گردد(محمد مهدی رحمتی،۱۳۸۰).
پژوهش های فراوانی در مورد تجلی رفتارهای پرخاشگرانه در عرصه رقابت های ورزشی انجام گرفته است که تأثیر معنی دار وضعیت های مختلف در بروز چنین رفتارهایی را نشان می دهد؛ مثلا مشخص شده است که در زمان های پایانی رقابت های ورزشی رفتارهای پرخاشگرانه بازیکنان و تماشاگران افزایش می یابد. علاوه بر این، در چنین مواقعی بازیکنان وتماشاگران تیم هایی که در خطر سقوط قرار دارند و یا اینکه در جریان رقابت برای دست یابی به مقام قهرمانی هستند. بیشتر به اعمال پرخاشگرانه مبادرت می ورزند(محمد مهدی رحمتی،۱۳۸۰).
برخی از عوامل اثر گذار در پرخاشگری ورزشی را می توان به عنوان عوامل موقعیتی [۴۱]در نظر گرفت. البته لزوماً همه این عوامل در یک زمان ظاهر نمی شود؛ بلکه تعدادی یا مجموعه ای از این عوامل ممکن است در هر زمانی از مسابقه ظاهر شوند. یکی از عوامل احتمالی پرخاشگری در ورزش همان طبیعت یا ماهیت مسابقه است. بانظریه ناکامی- پرخاشگری می توان این نوع رفتار را تبین کرد. براساس این نظریه، ناکامی احتمال بروز رفتار پرخاشگرانه را افزایش می دهد و اگر رقابت های ورزشی با دفعات بی شماری از ناکامی همراه باشد. پرخاشگری نیز امری اجتناب ناپذیر می شود. هم برنده و هم بازنده در سراسر مسابقه با موقعیت های بیشماری مواجه میگردند که حریف مانع دستیابی او به هدف شده است ،بدیهی است که بازنده در بازی به وضوح دچار ناکامی بیشتری می گردد.
مثلاً فوتبالیست ها دائماً وقتی حریفشان مانع موفقیتشان می گردد،دچار ناکامی می شوند. بازیکنان بسکتبال همواره پس از یک پرتاب ناموفق دچار ناکامی می شوند. بازیکنان گلف هنگامی که یک ضربه ساده را نزدیک حفره ی زمین ازدست می دهند دچار ناکامی می شوند. در حقیقت کلیه رشته های ورزشی با بعضی از اشکال ناکامی همراه هستندواین ناکامی ها باعث پرخاشگری دربازیکنان ودرپی آن درتماشاگران آن تیمها میشود. (جی بول[۴۲]،۱۳۷۷).
دو عامل تأثیر گذار بر رابطه مسابقه با پرخاشگری توسط مارتنز[۴۳] مشخص شده است. وی چنین مطرح کرد که وقتی حریفان تقریبا با هم برابر باشند. اختلاف اندک در امتیاز یاگل موجب ایجاد درجات بالایی از ناکامی می گردد؛ زیرا پیروزی از آن تیم دیگر می شود. ثانیاً وقتی پاداش داده شده به خاطر پیروزی زیاد باشد. باخت در قیاس با زمانی که پاداش از اهمیت کمتری برخوردار است، ناکامی بیشتری را موجب می شود.
بنابراین می توان چنین فرض کرد که درجات بالایی از ناکامی و در نتیجه احتمال بیشتر پرخاشگری دربازیکنان ودر پی آن درتماشاگران در شرایط رقابتی خاصی به وقوع می پیوندد که ویژگی آن نزدیک بودن و همراهی و مجاورت رقابت با احتمال دریافت پاداش بالقوه است. اگر چه این پیش بینی به طور کافی هنوز مورد آزمون قرار نگرفته است. اما ظاهرا منطقی به نظر می آید(آن ماری برد،۱۳۷۰).
تحقیقات به طور مکرر نشان داده اند که تماشاگران تیم بازنده در مقایسه با تماشاگران تیم برنده (عامل نتیجه مسابقه) رفتارهای پرخاشگرانه بیشتری از خود نشان می دهند. با توجه به اینکه ناکامی معمولا با باخت مرتبط می باشد، این موضوع منطقی به نظر می رسد برای توضیح این موضوع نیز از فرضیه ناکامی- پرخاشگری استفاده می شوند(آن ماری برد،۱۳۷۰).
چون تماشاگران تیم بازنده بیشتر در معرض پاسخ های بازدارنده از کسب هدف قرار می گیرند، بنابراین بیشتر دچار احساس ناکامی می شوند و پرخاشگری بیشتری از خود نشان می دهند مطلبی که با این موضوع ارتباط بسیار نزدیکی دارد این است که پایداری و مقاومت یک تیم به میزان پرخاشگری آنها بستگی دارد. واضح است تیم هایی که پایداری و مقاومت کمتری نشان می دهند از سوی تماشاگرانش رفتار پرخاشگرانه بیشتری دارند. شاید علت این باشد که این قبیل افراد احتمال کمتری برای برنده شدن دارند. آنها به دلیل اینکه شانس کم یا اصلا هیچ شانسی برای قهرمانی ندارند با اقدام به رفتار پرخاشگرانه، ناخودآگاه ناکامی شان را نشان می دهند (جی بول،۱۳۷۷).
در ارتباط با اهمیت یافتن نتیجه مسابقه رسانه های ورزشی می توانند نقش موثری در کاهش یا افزایش خشونت ایفا کنند(محمد مهدی رحمتی،۱۳۸۰).
یکی از عوامل موقعیتی اختلاف فاحش امتیاز نسبت به تیم رقیب است که با پرخاشگری کاملا مرتبط می باشد. وقتی امتیازات دو تیم یا دو حریف کاملا نزدیک به هم باشد،پرخاشگری کمتری رخ می دهدچون احتمالا هنگامیکه امتیازات دو تیم نزدیک به هم می باشد یک خطا یا بروز یک پنالتی می تواند نتیجه بازی را تعیین نماید(آن ماری برد،۱۳۷۰).
هنگامیکه اختلاف زیادی بین امتیازات دو تیم وجود دارد رفتار پرخاشگرانه بیشتری رخ می دهد این موضوع اغلب به این دلیل رخ می دهد که پیروزی در این بازی دیگر غیر قابل دسترسی است و هنگام بروز این وضعیت، استفاده از روش های معینی می تواند شاخص افزایش پرخاشگری را کاهش دهد(جی بول،۱۳۷۷).
برخی تحقیقات پرخاشگری بیشر را در مسابقات حساس با فاصله اندک امتیازها بیان کرده اند. بدین صورت که فاصله اندک امتیازها به عنوان نشانه ای از تنش و هیجان تلقی می گردد که سبب افزایش رفتارهای پرخاشگرانه و خشن می گردد. این عامل با دو ساز و کار متفاوت عمل می کند. یعنی از یک طرف در تماشاگران تیم برنده برای حفظ برتری تلاش می شود و از طرف دیگر تماشاگران تیم بازنده با ناکامی برای جبران امتیازات عقب مانده تلاش می کنند(محمد مهدی رحمتی،۱۳۸۰).
یافته های پژوهشی حاکی از فزونی تخلفات خشونت آمیز تیم های میهمان دارد. از نظر برخی پژوهشگران این واقعیت نشان می دهد که تیم های میهمان علاوه بر رقابت با تیم مقابل، باید رویاروی جمعیت طرفدار این تیم ها نیز قرار گیرند و این امر آنان را تحت فشار قرار داده و باعث می گردد به طور غیر مستقیم مرتکب پرخاشگری روی بازیکنان تیم میزبان شوند. اما در همین وضعیت نیز نتیجه مساوی و یا باخت می تواند برای بازیکنان تیم میزبان ناکامی و به دنبال آن پرخاشگری ایجاد نماید(محمد مهدی رحمتی،۱۳۸۰).
مثلاً تماشاچیان علیه تیم میهمان به طور غیر مستقیم عمل می کنند و سعی در تحریک کردن تیم مقابل دارند. اگر ورزشکاران عکس العمل های خصومت آمیز را از طرف جمعیت مشاهده کنند،همین امر باعث تحریک میشود و در نتیجه رفتار پرخاشگرانه را از خود بروز می دهند .هنگام بررسی این یافته که تیم میهمان تمایل بیشتری برای ارتکاب خطا نسبت به تیم میزبان دارد، چند نکته را باید در نظر گرفت؛ چون وانکل[۴۴] هنگام تحقیق در مورد تیم های هاکی روی یخ، به این نتیجه گیری دست نیافت (برومند دولق،۱۳۸۴).
همچنین تیرر و رامپی[۴۵] در مطالعه بازی بسکتبال در مقابل تماشاگران ناسزاگو پی بردند که تیم میزبان خطاهای بیشتری مرتکب می شود.
بنابراین بین پرخاشگری در زمین خودی یا در خانه حریف ، تفاوت وجود دارد. شواهد نشان می دهندکه زمان های پایانی بازی های ورزشی احتمالا به دلیل کاهش توان بدنی احتمال ارتکاب خطابین ورزشکاران را افزایش می دهد ودرنتیجه آن تماشاگران نیز دست به رفتارهای نابه هنجار میزنند(محمد مهدی رحمتی،۱۳۸۰).
از نظر مکان یا رتبه تیم در فوتبال نیز،تماشاگران تیم های پایین تر در جدول نسبت به تماشاگران تیم های بالاتر، پرخاشگری بیشتری نشان می دهند. اما وقتی تیم ته جدولی با تیم های بالای جدول، مسابقه می دهد. هر دو تیم در قیاس با تیم هایی که در وسط جدول قرار دارند، خطاهای بیشتری مرتکب می شوند وباعث خشونت درتماشاگرانشان خواهندشد این موضوع شاید بدان خاطر باشد که تیم های وسط جدول کمتر می بازند، هدفشان قهرمانی نیست و به ته جدول نیز سقوط نمی کنند. البته متغیر وابسته ای که برای ارائه این یافته استفاده شده است،تعدادخطاها می باشد و باید این موضوع را نیز مدنظر داشت که برای طبقه بندی صحیح یک رفتار به عنوان پرخاشگری، قصد پرخاش کننده باید صدمه زدن باشد.
عامل دیگر تعداد در بروز پرخاشگری در ورزش ،تعداد گل های زده است. وقتی گل های بیشتری زده می شود عمل پرخاشگری کمتر رخ می دهد. به طور معکوس وقتی گل های کمتری زده شود پرخاشگری بیشتری رخ می دهد. از نقطه نظر ولکامر[۴۶] این موضوع نشان می دهد که گل زدن تحریک را پایین می آورد، در حالیکه ناتوانی در کسب امتیاز ممکن است باعث افزایش فعالیت فیزیولوژیک بازیکن گردد(آن ماری برد،۱۳۷۰).
از نظر فاصله جغرافیایی بین تماشاگران تیم های رقیب نیز احتمال وقوع رفتارهای پرخاشگرانه بین تماشاگران تیم های محلی نزدیک به یکدیگر بیشتر است(برومند دولق،۱۳۸۴).
گاهی داوران هم به عنوان عامل بوجود آورنده رفتار پرخاشگرانه در ورزش محسوب می شوند. کمتر کسی نسبت به توانایی داوران در به وجود آوردن پرخاشگری تردید داشته باشند. اگر یک داور نتواند بر مبنای قوانین موجود به طور قاطع عمل نماید، بازیکنان ودرپی آن تماشاگران رفتارهای پرخاشگرانه ای خواهند داشت. (جی بول،۱۳۷۷).
شایان ذکر است عواملی مانند وضعیّت تجرد/ تاهل، مصرف مواد مخدر، تعداد تماشاگران، سابقهی برگزاری مسابقه بین دو تیم، کیفیّت گذران اوقات فراغت، فروپاشی خانواده می تواند از علل پرخاشگری افراد باشد. همچنین، متغیّرهای اهمیّت و حساسیّت نتیجه بازی از نظر کسب امتیاز و تعیین جایگاه تیمهای مورد علاقه در ردهبندی مسابقات قهرمانی، حرکات و اعمال خشونت آمیز و پرخاشجویانه بازیکنان در هنگام بازی، و کیفیّت داوری عمدتاً بر بروز پرخاشگری کلامی طرفداران تیمهای مورد اشاره تأثیر میگذارند. متغیّرهای سن، میزان کنترل و نظارت خانواده، پایگاه اقتصادی و اجتماعی دارای تأثیر منفی و معناداری بر گرایش طرفداران تیمهای ورزشی دارند، و متغیّرهای سابقهی دعوا و نزاع، سابقهی تنش و ناکامی در فعالیّتهای تحصیلی و آموزشی، مصرف مشروبات الکلی، مصرف سیگار، سابقهی تنش در محیط خانواده، سابقهی رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان دارای سابقهی جنایی، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقهی جنایی، عزیمت جمعی و گروهی به ورزشگاه، ارتباط با باشگاه و مسئولان آن، ناسازگاری انتظارات ورزشی با شیوههای تحقّق آنها دارای تأثیر مثبت و معنادار بر گرایش به ارتکاب رفتارهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز ورزشی طرفداران تیمهای ورزشی میباشند.
تجربهی حاصل از مشاهدات نشان میدهد که افزایش تعداد تماشاگران در ورزشگاه به گونهای معنادار سبب افزایش پرخاشگری کلامی میگردد. در مجموع، این فرضیه که افزایش تعداد تماشاگران به تنهایی سبب افزایش خشونت و پرخاشگری ورزشی میگردد ، تأئید نمیگردد و این امر هنگامیکه با عاملهای دیگری مانند سوء مدیریت، برنامه ریزی نامناسب و…همراه شود، احتمال شکلگیری رویدادهای خشونت آمیز و پرخاشجویانه را به وجود میآورد.
علاوه بر عوامل موقعیتی مربوط به مسابقه چندین علت دیگر برای پرخاشگری ورزشکاران در ورزش وجود دارد. یکی از این عوامل فرهنگ است. فرهنگ هر جامعه ای منعکس کننده ی ارزش ها، اهداف، ایده ها، اصول و آرمان های آن جامعه است، لذا هرگونه تغییر وتحول در فرهنگ هر جامعه، سایر پدیده ها را تحت الشعاع قرار می دهد. ورزش نیز به عنوان بخشی تفکیک ناپذیر از فرهنگ هر جامعه باید رابطه ای نزدیک و صحیح با فرهنگ آن جامعه داشته باشد و اگر چنین نباشد، به جای روابط اجتماعی منظم بین ورزش و فرهنگ نوعی بی نظمی ایجاد خواهد شد که نهایتا منجر به این می گردد که ورزشکاران وتماشاگران چنین جامعه ای برای درک و اطلاع از ذخایر فرهنگی ورزش حرکات و فعالیت هایی را در غالب ورزش تقلید کنند و ورزش را به صورت نوعی هنرنمایی جسمانی مورد توجه قرار خواهند داد. لذا در نتیجه ی تکرار چنین روندی، پدیده های ورزشی از سرشت اصلی خود خارج می شود به صورت ضد ارزش تجلی میگردد (مهرداد محرم زاده، ۱۳۷۵).
همانطور که قبلا اشاره شد ناکامی به عنوان یکی دیگر از علل پرخاشگری در ورزش مطرح است. شکست در ورزش کاملا متحمل است و رقابت های ورزشی سراسر مشمول ناکامی است و این ناکامی می تواند منجر به نوعی رفتار غیر ارادی یا خودآگاه شود که می توان آن را تحت عنوان مکانیسم های دفاعی[۴۷] نام برد.
اگر این مکانیسم ها در حد نرمال مورد استفاده قرار گیرند. آنگاه به مشابه بیماری شناخته می شوند. مثلا بازیکنی که توسط داور از زمین بازی اخراج می شود ممکن است دچار آن چنان ناکامی شود که در صدد کتک زدن داور باشد یا اینکه از راه پرخاشگری کلامی در صدد بی اعتبار ساختن شخصیت داور گردد و درپی آن رفتارهای نابه هنجاری از سوی تماشاگران رخ دهد مانن پرتاب سنگ به سمت داور (مهرداد محرم زاده،۱۳۷۵).
باید خاطرنشان ساخت که عوامل موقعیتی مربوط به مسابقه، فرهنگ، ناکامی را نمی توان تنها دلایل بروز رفتار پرخاشگرانه میادین ورزشی معرفی نمود، بلکه عوامل دیگری همچون شخصیت تجارب اولیه فرد، میزان تراکم تماشاگران، تحریک تماشاگران، اتلاف وقت از سوی اعضای تیم برنده ،میزان توجه عمومی به یک رشته ورزشی ویژه در یک جامعه (مانند کشتی و ورزش های رزمی در ایران)،آگاهی و اطمینان بازیکنان از عدم توانایی یا عدم تمایل داوران به اعمال مجازات، فقدان کنترل شخصی از سوی هر بازیکن، نوع تربیت افراد از سوی والدین (والدین پرخاشگر غالبا دارای کودکان پرخاشگر هستند) تنش های موجود در افراد در ارتباط با مسائل جنبی و خارج از مسابقه یادگیری اجتماعی، پرخاشگری جمعی، ویژگی های تماشاگران (مانند سن و تمایل به مصرف الکل ، سن بازیکن )، حضور خانواده ها در استادیوم، حضور رسانه های جمعی و نظم استادیوم، تنبیه افراد پرخاشگر، ساختار اکولوژی شهر،انزوای فرهنگی تماشاگران، اقلیت های نژادی و قومی، برنامه ریزی مسابقات، سازماندهی تماشاگران درگیری های سیاسی، گرما، مصرف مشروبات الکلی، شرایط جوی، میزان تحصیلات تماشاگران، موضع گیری رسانه ها، طبقه بندی اجتماعی تماشاگر ، حرفه ای شدن فوتبال، کرکری خواندن تماشاگران بر روی سکوهای ورزشگاه و نظایر این موارد می توانند در بروز رفتارهای پرخاشگرانه موثر باشند )برومنددولق،۱۳۸۴ومحرم زاده،۱۳۷۵). با توجه به عوامل ذکر شده لازم است تا مربیان بازیکنان، مسئولین برگزاری مسابقات وهمه کسانیکه به نحوی با ورزش در ارتباط هستند با تصمیم گیری معقول و صحیح در جهت کنترل پرخاشگری در تماشاگران گام بردارند.
۲-۱-۴-۵ پرخاشگری در فوتبال ایران
در کشور ما مانند بسیاری از کشورهای دیگر، انگلیسی ها که به دلیل مختلف به ایران سفر می کردند و در تهران یا سایر شهرستانها به ویژه شهرهای جنوبی کشورمان اقامت داشتند، فوتبال را رواج دادند(مدیریت مطالعات و پژوهش ناجا،۱۳۸۰).
سابقه برگزاری دیدارهای باشگاهی فوتبال در ایران به اویل دهه ۱۳۵۰ شمسی باز می گردد که مسابقات قهرمانی باشگاه های کشور تحت عنوان «جام تخت جمشید» آغاز گردید. پس از شروع این مسابقات.،رقابتهای قهرمانی باشگاه های تهران و همراه باآن مسابقات قهرمانی باشگاه های شهرستانها و استان های کشور نیز به راه افتاد و ورزش فوتبال که پیش از آن و از دهه ۱۳۳۰ شمسی به صورت رسمی در ایران دارای فدراسیون و تیم ملی شده بود از رونق و رواج بیشتری برخوردار شد . پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مسابقات تحت عنوان «لیگ قدس» به کار خود ادامه داد.
در اویل دهه ۱۳۷۰ مسابقات قهرمانی باشگاه های کشور با نام «جام آزادگان» پیگیری شد. با فشار کنفدراسیون آسیا مبنی برگزاری مسابقات قهرمانی باشگاه ها بصورت حرفه ای و با تصویب فدراسیون فوتبال اولین دوره رقابت های لیگ حرفه ای (برتر) فوتبال کشور د ر سال ۱۳۸۰ آغاز گردید (برومند دولق،۱۳۸۴).
آغاز خشونت و پرخاشگری به طور جدی در فوتبال باشگاهی ایران به سال ۱۳۵۲ باز می گردد که در جریان بازی های باشگاهی بین تعدادی از بازیکنان رخ داد. پس از آن گاه وبیگاه در جریان برخی از بازی ها بین بازیکنان تیم رقیب، یا بین بازیکنان و مربیان با داوران برخوردهایی بعضاً خشونت آمیز رخ داد، اما این برخوردها هیچ گاه به تماشاگران سرایت نکرد وتماشاگران و طرفداران تیم ها خود را در چارچوب هنجارهای مربوط به خود در داخل ورزشگاه که در نهایت به شعارهای توهین آمیز ختم می شد، نگه می داشتند و با یکدیگر به شکل جسمانی درگیر نمی شدند. علاوه بر این موارد مربوط به خرابکاری وآشوبگری به میزانی تقریبا طبیعی و در حد قابل اغماض رخ می داد (برومند دولق،۱۳۸۴).
از اویل دهه ۱۳۷۰ همزمان با آغاز مسابقات قهرمانی باشگاه های کشور موسوم به «جام آزادگان» در برخی مسابقات مربیان ،بازیکنان و تماشاگران تیم ها مبادرت به انجام حرکات و رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشجویانه کرده اند که برخی از موارد مهم در این بخش بررسی شده است .
زدن سیلی محکمی به صورت کمک داور مسابقه و اقدام به فحاشی از سوی یکی از مربیان باشگاهی که متعاقب این عمل به دستور ریاست سازمان تربیت بدنی (شهریور ۱۳۷۳) ورود او به کلیه استادیوم ها ممنوع اعلام شد (کیالاشکی،۱۳۷۸).
درگیری بازیکنان دو تیم پرسپولیس و استقلال در ورزشگاه آزادی و هجوم تماشاگران به داخل زمین بازی که در این بازی سه بازیکن از پرسپولیس ویک بازیکن از استقلال اخراج شدند و بنا به تصمیم کمیته انضباطی فوتبال نتیجه بازی ۳ بر صفر به سود تیم استقلال اعلام شد وافزودن بر این پنج بازیکن از تیم پرسپولیس و چهار بازیکن از تیم استقلال از شش ماه تا سه سال از همراهی تیم های خود و حضور در مسابقات فوتبال محروم شدند، بازی بعدی این دو تیم در شهرستان بندرعباس و بدون حضور تماشاگران انجام شد (برومند دولق،۱۳۸۴).
در آبان ۱۳۷۹ بازی دو تیم استقلال و فجر سپاسی شیراز در ورزشگاه حافظیه شیراز به علت اغتشاش در ورزشگاه و سنگ پرانی تماشاگران به داخل زمین نیمه تمام ماند و در پایان بازی نیروی انتظامی برای اولین بار چند بازیکن از این دو تیم را دستگیر کرد. کمیته انظباطی فدراسیون فوتبال هفت بازیکن از دو تیم را از دو بازی تا ۱۸ ماه محروم و به تناسب بین یک تا ده میلیون ریال جریمه نقدی کرد(برومند دولق،۱۳۸۴).
بنا به اظهار مسئولان شرکت واحد تهران در جریان رقابت های باشگاهی فوتبال در شهر تهران برای جابجایی تماشاگران در جریان ۳۴ بازی فوتبال در فصل ۸۰-۱۳۷۹ ، تعداد ۵۱۷۵ دستگاه اتوبوس و تعداد ۸۷۵۳ دستگاه مینی بوس تجهیز شده وبه امر نقل و انتقال تماشاگران پرداختندکه در مجموع ۳۴ بازی در آغاز سال ۱۳۷۹ تا ۹ دی ماه همان سال یعنی قبل از بازی استقلال و پرسپولیس ۱۱۵۲ دستگاه اتوبوس و مینی بوس متحمل خسارت هایی شده اند که خسارت وارده به اتوبوس شدید بوده است. به عبارت دیگر. ۳/۸ درصد از وسایل نقلیه ای که برای جابه جایی تماشاگران به ورزشگاه آزادی و بالعکس در نظر گرفته شده بودند. دچار آسیب شده اند اما در خاتمه بازی استقلال و پرسپولیس در ۹ دی ۱۳۷۹ تعداد ۷۱۵ دستگاه اتوبوس دچار خسارت کلی شدند، که این میزان به خوبی نشان می دهد که دربازی ها ی دو تیم با یکدیگر میزان خسارت ها افزایش می یابد. در بازی های قبلی که فقط هواداران و تماشاگران یکی از دو تیم در ورزشگاه حضور می یافتند، میزان خسارتها نیز کمتر بوده است(بیژن افسر کشمیری،۱۳۸۱).
اما چرا اغلب بازی های دو تیم تهرانی استقلالی و پرسپولیس با زد و خوردهای بازیکنان و بعضا تماشاگران همراه است؟ پس از انقلاب قصه همیشگی قرمز و آبی بیش از بیش رواج یافت. با وجود نقش کلیدی که پرسپولیس و استقلال در جریان فوتبال ایران داشتند، مثالهای فراوانی بر جریان مداوم حرکات غیر ورزشی بازیکنان این دو تیم به عنوان نمایندگان هر دو تیم که خود را تافته جدابافته می دیدند، در این دوران فصل به فصل طبیعی تر و توجیه شده تر می شد. نمونه ها، لیست بی انتها و تاسف باری را می سازند:
یکی از بازیکنان استقلال در بازی با قهرمان جوان در شهریور ۱۳۶۱ پس از به ثمر رسیدن گل تساوی بخش حریف، به داور مسابقات حمله کرد و او را مجروح ساخت و دو بازیکن دیگر استقلال از او تأسی کردند و هجوم تماشاگران را به میدان مسابقه رقم زدند(کیالاشکی،۱۳۷۸).
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:11:00 ق.ظ ]
|