کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



گروه دو شاخص‌های سبک زندگی عبارت‌اند از فعالیت‌هایی که افراد در زمان فراغت انجام می‌دهند. انتخاب فعالیت فراغتی در زمان فراغت، نشانه‌ای از ارزش‌های فرهنگی و قریحه است؛اما هر فعالیت فراغتی مصرف فرهنگی نیست و مصرف فرهنگی نیز همواره در اوقات فراغت انجام نمی‌شود. بر اساس نظر لامونت، برخی از فعالیت‌های فراغت که به منزلۀ شاخص سبک زندگی از آن‌ها استفاده‌شده عبارت‌اند از استراحت کردن، ورزش و بازی، فعالیت‌های دینی و بر اساس نظر کاتز و گیرو، گردش و تفریح در فضاهای بیرون از خانه، سفر کردنو بر اساس عقیدۀ گانزیبون، رفت‌وآمد با دوستانو مشارکت در اعمال داوطلبانه اجتماعی نظیر خیریه‌ها و بر اساس نظر مارسدن و رید، تماشای رخدادهای ورزشیو بازدید از نمایشگاه‌ها (ص۱۲۷).
ج) شاخص‌های پراکنده
در زمینۀ مصرف فرهنگی و فعالیت‌های فراغت به منزله شاخص سبک زندگی، ادبیات گسترده‌ای وجود دارد؛اما در مجموع به صورت جسته و گریخته به فعالیت‌های دیگری نیز اشاره‌شده کهنمی‌توان همۀ آن‌ها را ذیل عنوانی واحد گرد آورد. در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.
۱٫مدیریت بدن: چاوشیان به سه دسته شاخص اشاره می‌کند که از میان آن‌ها رفتارهای مرتبط با مدیریت بدن جالب‌توجه هستند. انواع عادات در لباس پوشیدن، آرایش موی سر و استفاده از پیرایه‌هاو همچنین شیوه مدیریت بهداشت و سلامت بدن در زمره این شاخص‌هاست (چاوشیان، ۱۳۸۱؛ نقل از فاضلی، ۱۳۸۲، ص۱۲۸).
۲٫٫الگوهای خرید: شیوۀ خرید کردن و نوع کالاهایی که خریداری می‌شود، شاخصی برای سبک زندگی است. البته این شاخص زمانی کارآمد است که در خصوص کالاهایی به‌کاربرده شود که انواع مختلف آن‌ها وجود دارد و به لحاظ قیمت برای بخش عمدۀ جامعه در دسترس است (فاضلی،۱۳۸۲،ص۱۲۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳٫نام‌گذاری کودکان: لیبرسون با مطالعۀتفاوت در قریحه و تأثیر آن بر نام‌گذاری کودکان، این عمل را شاخصی برای قریحه و سبک زندگی خانواده‌ها می‌داند. اتفاقاً از آنجا که افراد در نام‌گذاری، هیچ محدودۀ ساختاری مادی خاصی ندارند، با این عمل می‌توانند حداکثر انتخاب گر بودن خود را نشان دهند و به همین لحاظ یکی از بهترین شاخص‌ها برای مطالعۀ سبک زندگی است.
۴٫رفتار خانوادگی: زابلکیو کانتر جزء اولین کسانی هستند که رفتار افراد در خانواده را به منزلۀ شاخص سبک زندگی معرفی کرده‌اند. در شرایط اجتماعی کشورینظیر آمریکا، پذیرش ازدواج یا زندگی کردن به شیوۀ هم خانگی (بدون ازدواج رسمی) یک رفتار سبک زندگی است. فرد برای پذیرش هر دو امکان ساختاری دارد؛اما در شرایط کشوری مثل ایران، تقسیم کار در منزلو نوع الگوی تصمیم‌گیری موجود در خانه می‌تواند شاخصی برای سبک زندگی باشد.
۱٫الگوی مصرف غذا: ماریلین واکر در گزارشی دربارۀ الگوی مصرف غذا در تایلند، این مصرف را شاخصی برای سبک زندگی دانسته و حتی آن را ابزاری برای بررسی تغییر اجتماعی می‌داند. همگان غذا می‌خورند اما برای انتخاب نوع غذا، تشریفات خوردنو محل غذا خوردن حق گزینش دارند. به همین دلیل، فرایند غذا خوردن می‌تواند شاخصی برای سبک زندگی باشد.
شیوۀ آرایش منزل، نوع تلفظ کردن لغات و سخن گفتن، مقصد مسافرت‌های افراد به هنگام تعطیلات، داشتن حیوانات خانگیو عادت به نوشیدن الکل و مصرف سیگار نیز جزء شاخص‌های سبک زندگی دانسته شده است. اعمال مذهبی نیز بخشی از رفتار و مصرف فرهنگی به حساب می‌آیند (همان).
اما در نهایت با توجه به هدف پژوهش پیش رو از میان شاخص‌های مختلف زندگی، دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی در این پژوهش مورد بررسی قرار می‌گیرد.
با توجه به همۀ توضیحاتی که در مورد سبک زندگی و شاخص‌های آن داده شد، باید به بحث مهم ریشه‌هایسبک‌های زندگی متفاوت در جوامع و زندگی انسان‌ها نیز پرداخت. ریشه‌هایی که گاه نشأت‌گرفته از ارزش‌ها و اصولی است که مکاتب فکری مختلف به انسان‌ها عرضه داشته‌اند. مکاتبی که با داشتن نظام فکری خاص دیدگاه‌ها و نگرش‌هایی را در همۀ عرصه‌های زندگی همسو با جهان‌بینی خود به جوامع تجویز کرده‌اند و در طی سال‌های متمادی بانفوذی آرام و بی‌صدا سبک‌های زندگی انسان‌ها را از یکدیگر متمایز نموده‌اند. ازجمله تغییراتی که می‌توان در این زمینه‌ها نام بردتغییراتی است که در شیوۀ نگرش به جهان اجتماعی و مفروضات آن می‌باشد. تغییراتی در مورد تعریف انسان به عنوان عنصر سازندۀ اجتماع، ارزش‌هایش، نگاه او به جهان و زندگی، ارتباطش با سایر انسان‌ها و حتی با طبیعت اطرافش.
یکی از مکاتبی که امروزه در جوامع نفوذ بسیاری داشته لیبرالیسم است. این مکتب با نظام فکری خاص خود مروّج ارزش‌ها و اصولی است که موجب تغییراتی در زمینه‌های مختلف زندگی در جوامع بوده است و دگرگونی‌هایی را در زمینۀ شاخص‌های زندگی به وجود آورده است. برای شناخت این شاخص‌ها و ریشه‌های آن در لیبرالیسم باید هر چه بیشتر آن را مورد بررسی قرارداد؛بنابراین در این فصل به معرفی کلی در مورد مفهوم، تاریخچه و مبانی فکری که این مکتب ارائه می‌دهد به صورت اجمالی می‌پردازیم و در فصل چهار به صورت مفصل در این زمینه که این مکتب چه تأثیراتی را بر سه شاخص اوقات فراغت، روابط انسانی و پوشش خواهد داشت، به بحث خواهیم پرداخت.
ب-لیبرالیسم
۲-۲-۲- مفهوم شناسی لیبرالیسم
از نظر گریوس (pp.1-8,1985) واژۀ لیبرالیسم از واژۀ لاتین «لیبر» به معنای آزاد (مستقل، مختار) اخذ شده است. به اعتقاد بوردیو (ترجمۀ پرچمی، ۱۳۸۹،ص۱۴۹) نیز واژۀ لیبرال از قرن ۱۴ میلادی کاربرد داشته و بعد معانی متنوعی یافته است. واژۀ لاتین «لیبر» اشاره به طبقه‌ای از آزادمردان داشت، مردانی که نه برده بودند و نه سِرف (رعیت وابسته به زمین). در زبان انگلیسی نیز لغت «لیبرت» به معنای آزادی است. واژۀ «فری دام» نیز به همین معنا به کار می رود. البته از واژۀ یک غالباً در زمینه‌های اجتماعی و ازواژۀ دو در حوزۀ فلسفی استفاده می‌شود و معادل با اختیار است. از این واژه برای توصیف اندیشه‌ها، عملکردها، جنبش‌ها و احزاب فراوان و پراکنده در جوامع و دوره‌های مختلف تاریخی استفاده شده است. نبویان (۱۳۸۷، ص۶۰؛ نقل از پرچمی، ۱۳۸۹، ص۲۰) معتقد است لیبرال در حالت وضعی، معانی تمایل به رفتار و عقیدۀ مخالف و اهل مدارا بودن، بخشیدن چیزی از روی سخاوت و جوانمردی، غیر دقیق، آزاد از تعصب و پیش‌داوری و غیر خشن را دارد. درمعنای قدیمی خود به معنای بسیارآزاد یا ناشایسته و دور از ادب رفتار کردن و یا شهوت‌ران است. در حالت اسمی خود معانی اعتقادات و اصول لیبرال و جنبشی در پروتستانیسم مدرن را دارد که بر آزادی فکر، لیبرال بودن و نظریه‌ای در اقتصاد که با تاکید بر آزادی فردی از قیود، مبتنی بر رقابت آزاد و تنظیم شخصی بازار است؛ فلسفه سیاسی مبتنی بر باور به پیشرفت و خیر اساسی نژاد انسانی و خود آیینی افراد و نیز مدافع آزادی‌های فردی است؛اما در تعریف لیبرالیسم باید گفت که بیان دقیق و جامع لیبرالیسم به عنوان یک مکتب فکری و سیاسی بسیار دشوار است، به طوریکه تعاریف مختلفی از آن بیان گردیده است. از جمله اینکه لیبرالیسم اعتقاد به ارزش آزادی فردی است (آربلاستر، ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷،ص۳۵) و یا به اعتقاد آشوری (شرفی، ۱۳۸۹، ص۴۸) مجموعۀ روش‌ها و سیاست‌ها و ایدئولوژی‌هایی است که هدفشان فراهم کردن آزادی هر چه بیشتر فرد است. در این راستا نیز شاپیرو (ترجمۀ کاشانی، ۱۳۸۸،ص۵۷) معتقد است، لیبرالیسم اسپانیایی و از نام حزبی سیاسی گرفته‌شده که از استقرار حکومت مشروطه در اسپانیا طرفداری می‌کرد. بعدها اصطلاحلیبرال در دیگر کشورهای اروپایی رایج شد و برای نامیدن حکومت، حزب، سیاستیاعقیده‌ای به کار رفت که طرفدار آزادی و مخالف با آمریت بود. معتقدند لیبرالیسم یک دکترین است که به طور کامل به رفتار و سلوک انسان در جهان معطوف می‌باشد. از نظر گریوس (pp.1-8,1985)گوهر لیبرالیسم را عقل مداری و خردگرایی در حوزۀ خطیمشی اجتماعی می‌دانند. همچنین ری‌آردون (p.9,1968). لیبرالیسم را مکتبی معرفی می کند که تأکید بسیار زیادی بر عقل‌گرایی دارد و معتقد است عمل انسان باید معقول باشد. شاپیرو نیز (ترجمۀ کاشانی، ۱۳۸۸، ص۳).
۲-۲-۲-۱– تاریخچۀ لیبرالیسم
با مطالعه سیر تاریخی قرون وسطی، در می‌یابیم در قرون ۴م تا ۶م تمایز چشم‌گیری میان کلیسا و حکومت وجود داشت. به گونه‌ای که می‌توان گفت در این قرون دین از سیاست جدا بود؛ اما نظام فئودالیته برای توجیه اعمال خود نیازمند به مرجعی رسمی بود و این مرجع جایی نبود جز کلیسا؛ بنابراین دولت سعی در نزدیک کردن رابطه‌اش با کلیسا کرد و این نزدیکی تا جایی پیش‌رفت که کلیسا دستگاه توجیه‌کننده‌ای شد برای اعمال و رفتار نظام فئودال. در این میان مردم چاره‌ای جز قبول و تعظیم در برابر این اعمال نداشتند چرا که کلیسا توجیه محکمی برای این اعمال بود. قرابت نظام فئودالیته با کلیسا تا جایی پیش رفت که کلیسا داعیۀ تسلط بر همۀ امور و نهادهای حکومتی، سیاسی و اجتماعی را پیدا کرد و دیگر جدایی بین کلیسا و سیاست جود نداشت؛ اما دیری نپایید که این تسلط و در واقع استبداد کلیسا توسط جنبش‌های اجتماعی و سیاسی مختلف مورد انتقاد قرار گرفت و این انتقادات زمینه‌های ظهور نهضت‌های فکری و علمی شد و در نهایت دورۀ جدید، رنسانس یا نوزایی در قرن ۱۵م جوانه زد، در قرن ۱۶ م رشد و گسترش یافت و در قرن ۱۷ به اوج رسید. از ویژگی‌های رنسانس در گسترش بی‌سابقۀ یک جهان‌بینی و گسترش دانش دنیوی است. دانشی که نه در انحصار کشیشان بود و نه منحصراً به مواردی می‌پرداخت که کلیسا تصویب می‌کرد. در این قرن مشغولیت‌های ذهنی انسانی در محور قرار گرفت بدون آنکه ترسی از آلوده شدن به امور دنیوی وجود داشته باشد. انسان غربی در این دوره کلیسا محوری و تفسیر و تبیین آن از انسان و جهان را کنار گذاشت و انسان‌محوری را در ارتباط با دین و هنر و ادبیات و سایر معارف مدنظر خود قرارداد. حتی اگر اغلب قریب به اتفاق پروتستان‌ها با انسان‌گرایی مخالفت ورزیدند اما با قرار دادن انسان گناهکار در مرکز اندیشۀ خود و رد کلیسا محوری به عنوان وسیله و مظهر نجات، انسان‌محوری را به نوعی پذیرفتند. همچنین به دلیل سرکوب افراط‌گرایانۀ امیال و غرایز انسانی توسط کلیسای کاتولیک، با شروع عصر نوزایی، در تقابل با کاتولیک، انسان و امیال او نقشی محوری یافت.
اولین اقدام جریان اصلاح‌طلبی دینی که پروتستان نام گرفت تحمیل رویکرد دنیوی به دین بود؛ به عبارت دیگر پیرو تلقی و قرائت جدید از دین، رهبران این جریان به خصوص لوتر تغییر این نگرش را آغاز کرد و با تغییر و تفسیر مفهوم تکلیف به معنی حرفه که به فعالیت دنیوی روزانه معطوف بود، اولین جرقۀ دنیوی کردن دین را ایجاد کرد. دیگر اقدام لوتر این بود که تقسیم‌بندی متون اخلاقی که در کاتولیک دارای دو بخش موعظه‌ها و احکام بود را از اعتبار انداخت و نتیجۀ این عمل، ایجاد این نگرش بود که بر خلاف کلیسای کاتولیک که فکر می‌کردند اعمال و رفتار انسان موجب رستگاری است، تنها عقیدۀ قلبی برای رستگاری انسان‌ها کافی خواهد بود؛ و تفسیر این اصل منجر به این عقیده می‌شد که بسیاری از رفتارهایی که در دین مسیح مورد سرزنش قرار می‌گرفت مثل خودخواهی و خودپسندی و توجه به امیال شخصی، دیگر مورد نکوهش قرار نگیرد چرا که مهم عقیدۀ قلبی بود نه عمل خودخواهانه. نتیجۀ دیگر توجه به عقیدۀ قلبی منهای عمل، ایجاد نگرش شخصی بودن دین بود. به عقیدۀ ماکس وبر(ترجمۀ انصاری، ۱۳۷۱، صص۷۴-۸۰ ) لوتر با تفسیر و تحلیل مفهوم تکلیف آن را به عنوان یک ارزش در دنیای مسیحیت رواج داد. تکلیف به عنوان حرفه در واقع مروج زندگی دنیوی و ترک زندگی راهبانه بود. لوتر زندگی راهبانه را در واقع رفع تعهدات دنیوی می‌دانست. بر اساس اصول بنیادین پروتستان اخلاق فردگرایانۀ دنیوی رواج پیدا کرد و راه و بستر را برای طبقۀ جدید سرمایه‌دار نسبت به فعالیت‌های آزادانۀ اقتصادی که موجب خروج قیود و محدودیت‌های اخلاقی کلیسا بود هموار کرد. مذهب پروتستان نه تنها این طبقه را از قید و بند سرزنش‌های اخلاقی رهانید بلکه انگیزه‌های خودپسندی، خودخواهی، مال‌اندوزی را که کلیسای قرون وسطی به شدت مردود می‌دانست به تدریج به فضائلی مبدل ساخت. بدین‌سان لوتر با تفکیک میانقلمرو خدا و قلمرو جهان خاکى بر این باور بود که اصول اخلاقى مسیحى نمی‌توانراهنمایى براى اعمال قدرت دنیوى باشد به عبارت خود وى «با تسبیح نمى توان بر جهانحکومت کرد» به هر حال حرکت اصلاح‌طلبی لوتر و کالون خواه ناخواه منتهى به اصوللیبرالى شد که در آن دین به کناره‌گیری از زندگى اجتماعى و سیاسى ملزم گشت وباورهاى دینى به حوزه اعتقاد قلبى رانده شد. آربلاستر (ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷، ص۱۶۳)، در مورد رابطۀ پروتستانیسم با لیبرالیسم می‌گوید: «هر چند با نگاهاولیه در تعالیم پروتستان مطلبى که بتواند پیوند آن اصول را با لیبرالیسم موجب گرددیافت نمى شود با این وجود به نحو تناقض آمیزى گرایش هاى این جهانى را شتاب بخشید،گرایش هایى که جنبش اصلاح مذهبىقصد اعتراض علیه آنها را داشت». همچنین بر اساس نظر وی(همان) تکامل لیبرالیسم نوین، از عصر رنسانس آغاز می‌شود، چراکه تنها از این دوره به بعد است که نگرش به انسان و جهان در ابعادی قابل ملاحظه شکل می‌گیرد؛نگرشی که جوهرۀ فلسفی و اساسی لیبرالیسم را تشکیل می‌دهد. این جوهر، همان فردگرایی است و درک بی‌سابقه از انسان به مثابۀ فرد، یکی از ویژگی‌های بارز رنسانس است. ویژگی دیگری که در تحول بعدی لیبرالیسم به همین اندازه برجسته و بااهمیت است، انسان‌گرایی عصر رنسانس است که منظور از آن نه بازگشت به ادبیات کلاسیک، بلکه انسان‌گرایی به مفهوم وسیع‌تر و متعارف‌تر آن است؛ یعنی ایمان به نوع بشر و پذیرش مفهومی از عظمت و توانایی‌های او. همچنین آربلاستر معتقد است، لیبرالیسم را نباید در قالب عباراتی مجرد و ثابت و همچون مجموعۀ تغییرناپذیری از ارزش‌های سیاسی و اخلاقی مشاهده کرد، بلکه لیبرالیسم حرکت تاریخی مشخصی از اندیشه‌ها در سبز فایل است که با جریان رنسانس و اصلاحگری آغاز می‌شود.
نصری (۱۳۷۷، صص۶۴-۶۵) نیز در مورد تاریخچۀ لیبرالیسم معتقد است:
این مکتب در قرن ۱۷ همزمان با پیدایش سرمایه‌داری شکل گرفت. پیروان آن طرفدار حق انباشت سرمایه و اموال شخصی بودند. نخستین متفکران لیبرال بر این اعتقاد بودند که عموم مردم می‌توانند راه سعادت و خوشبختی را خود انتخاب کنند و نیازی به وجود سلسله مراتبی از روحانیان و غیرروحانیان نیست تا برای مردم تکلیف تعیین کنند. لیبرالیسم در طول تاریخ، همواره با موانع آزادی‌های فردی نظیر نفی فردیت، تعصبات مذهبی، قدرت مطلقه و محرومیت افراد از حق رأی مبارزه کرده است. از نظر این مکتب انسان‌ها مساوی خلق‌شده‌اند و در وجود آن‌ها حقوقی خاص به ودیعه نهاده شده که از آن جمله است: حق حیات، حق آزادی، حق انتخاب راه زندگی.
به نظر بشیریه (شرفی، ۱۳۸۹،ص۵۵) لیبرالیسم یکی از شایع‌ترین و کهن‌ترین مکتب‌ها و آموزه‌های فلسفی، سیاسی واخلاقی دوران مدرن است. این مکتب را بایستی یکی از وجوه و مؤلفه‌های مدرنیسم و به تعبیری جوهره و ایدئولوژی مدرنیته به حساب آورد. در واقع عمدۀ ویژگی‌ها و مؤلفه‌های فکری حاکم بر تمدن مدرن را می‌توان در لیبرالیسم خلاصه کرد.
علاوه بر این، شاپیرو (ترجمۀ کاشانی،۱۳۸۸،صص۱۳-۱۴)در رابطه با افراد تأثیرگذار در این جریان فکری معتقد است در این دوره متفکران مشهوری پا به صحنه گذاشتند که بانفوذشان اندیشه‌ها و نگرش‌های عصر خودشان را عمیقاً تغییر دادند. برجسته‌ترین آنان عبارت بودند از: ولتر، روسو، دیدرو و منتسکیو در فرانسه؛ لاک، هیومو آدام اسمیت در بریتانیا؛ گوته و کانت درآلمان؛ ویکو و بکاریا در ایتالیا؛ و جفرسون، فرانکلین و پین در آمریکا. آراء آنان شامل نظامی از فلسفه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بود که در قرن ۱۹ نام «لیبرالیسم» یافت. زرشناس(۱۳۷۳، ص۱۴) نیز در رابطه با افراد برجستۀ لیبرالیسم می‌گوید: «از منظر فلسفی، لیبرالیسم محصول تفکر و آراء افرادی همچون ماکیاولی، تامس هابز، جان لاک، منتسکیو و ولتر می باشد». همچنین وی (همان) اعتقاد دارد لیبرالیسم محصول رنسانس می‌باشد و دارای عناصر متعددی است از جمله اعتقاد به فردگرایی هستی شناختی و اخلاقی، اعتقاد به تجربه‌گراییروش‌شناختی، اعتقاد به جدایی «بایدها» از «هستها» اعتقاد به نسبیت‌گرایی اخلاقی، ارزشی و معرفت‌شناختی و اعتقاد به یوتیلیتاریانیسم (منفعت‌گرایی) اخلاقی.
اکنون با توضیحی که در مورد تغییرات صورت گرفته از قرون وسطی تا جنبش اصلاح دینی و شکل‌گیری لیبرالیسم، داده شد می‌توانیم با ذهنی روشن‌تر به مطالعه و بررسی مبانی فلسفی لیبرالیسم پرداخت.
۲-۲-۲-۲– مبانی فلسفی لیبرالیسم
۲-۲-۲-۲-۱– جهان شناسی
جهان شناسی در هر مکتب از این روی پر اهمیت و مهم می‌باشد که به تبیین چیستی جهان و جایگاه عناصر موجود در جهان می‌پردازد. با تبیینی که جهان شناسی هر یک از مکاتب به دست می‌دهد، می‌توان دانست که جهان چیست، چگونه به وجود آمده، آیا ایجادش تصادفی بوده یا کسی آن را آفریده، آیا این جهان واقعیت است یا تصویری است از خیالیا حس آدمی. علاوه بر این با شناخت جهان شناسی مکاتب می‌توان رویکرد و پاسخ آن‌ها را نسبت به سؤال‌هایی از قبیل اینکه انسان چیست، وجودش از چه ابعادی تشکیل‌شده، آیا او هویتی از پیش تعیین‌شده دارد یا خود باید به ساختن هویت خویش بپردازد، انسان چه شأنیتی در جهان دارد، فانی است یا جاوید، آیا زندگانی او با مرگ پایان می‌پذیرد یا پس از مرگ زندگی او ادامه دارد، آیا انسان می‌تواند به شناسایی جهان اطرافش بپردازد، اگر می‌تواند از چه راهی باید به این شناخت برسد، آیا ارزش‌هایی بیرون از انسان وجود دارد یا انسان خود باید به ارزش آفرینی بپردازد و به عبارت دیگر آیا ارزش‌ها با واقعیات بیگانگی دارند یا با یکدیگر ارتباط دارند؟ و صدها سؤال دیگر که به واسطۀ پاسخ مکاتب مختلف به آن‌ها جریان زندگی انسان‌ها متفاوت خواهد بود.
لیبرالیسم نیز به عنوان یک مکتب، با توجه به دیدگاهی که در مورد جهان دارد، پاسخ‌های خاصی به سؤالات مختلف در زمینه‌های انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش شناسی می‌دهد؛ بنابراین برای رسیدن به فهمی دقیق و درست از این مبانی، به بررسی مبنای جهان شناسی این مکتب می‌پردازیم.
نگارنده در مطالعۀ منابع متعدد مربوط به لیبرالیسم، تعریفی منسجم و دقیق از جهان‌بینی این مکتب نیافت؛ اما با مطالعۀ همین مطالب نیز می‌توان به تفسیری در این مورد رسید. با بررسی منابع مرتبط این نتیجه به دست آمد که جهان‌بینی لیبرالیسم در شمار جهان‌بینی‌های «مادی» قرار می‌گیرد، به گونه‌ای که این مکتب قائل به وجود امور مجرد نیست و امور را به دو دستۀ مجرد و مادی منقسم نمی‌داند. بلکه اعتقاد بر این است که امور مادی وجود دارند و واقعی می‌باشند. بر این اساس امور ماوراء طبیعی همچون فرشتگان، وحی، روح و غیره بی‌معنی و غیر واقعی هستند. از نظر این مکتب، زندگی انسان محدود به فاصلۀ تولد تا مرگ است و جهانی دیگری وجود ندارد که زندگی در آنجا جاری و ساری باشد. بر اساس جهان‌بینی مادی، وجود خداوند نیز معنی خاص خود را می‌یابد. خداوند در جهان‌بینی لیبرالیسم محور هستی نیست و تلاش‌هایی که برای اثبات خدا انجام می‌گیرد، غیرمعقول، غیرقابل تصدیق و حتی بی‌معنی است. لیبرالیسم معتقد است که نمی‌توان وجود خدا را اثبات کرد، چرا که از نظر این مکتب هر معرفتی قابل شک کردن است و معرفت یقینی وجود ندارد. در واقع در جهان‌بینی مادی، بر اساس این اعتقاد که امور مجرد وجود ندارند، خداوند نیز پدیده‌ای این دنیایی، غیر مجرد و طبیعی است؛ به عبارت دیگر، در این جهان‌بینی، خدا یک واژۀ توصیفی نیست بلکه صرفاً دارای نقش‌های ظریف روان‌شناسانه، اخلاقی، اجتماعی و وجودی در تجربۀ انسانی است. در جهان‌بینی لیبرالیسم رابطۀ طبیعت و خداوند چنین است که خداوند طبیعت را آفرید تا خود را از طریق آن در نظر انسان‌ها متجلی سازد. در نتیجه شناخت قانون‌های طبیعی همان راهی است که به کشف ارادۀ الهی می‌ انجامد؛ یعنی افراد به جای تلاش در جهت فهم متون مقدس یا از راه تأمل در گفته‌های پیامبران، بر این بودندتا با بررسی مستقیم جهان، قانون‌های طبیعی را بفهمند (بوردو، ترجمۀ احمدی، ۱۳۷۸،ص ۲۵).
بر این اساس، انسانی که از دریچۀ لیبرالیسم به جهان می‌نگرد، ارزش‌ها و مجرای کسب معرفتش تحت تأثیر جهان‌بینی مادی خواهد بود. برای فهم دقیق این تأثیر و مبانی متأثر از جهان‌بینی لیبرالیسم به بررسی مبانی انسان‌شناسی، ارزش شناسی و معرفت‌شناسی این مکتب می‌پردازیم.
۲-۲-۲-۲-۲- انسان‌شناسی
در انسان‌شناسی لیبرالیسم دو مفهوم بسیار مهم وجود دارد که برای روشن شدن تعریف انسان و جایگاه او در اندیشۀ لیبرالیسم باید به صورت دقیق بررسی شوند؛ نخست فردگرایی و دو انسان‌گرایی. البته باید به این نکتۀ مهم توجه کرد که فردگرایی مفهومی است که انسان‌گرایی در آن ریشه دارد و برای واکاوی آن باید ابتدا فردگرایی را بررسی نمود. علاوه بر این، اهمیت مفهومی چون فردگرایی تا بدان جاست که ردپای آن را حتی در یکایک ارزش‌های لیبرالیسم به شکل پر رنگی می‌توان دید؛ بنابراین در ادامه به بحث در مورد فردگرایی می‌پردازیم.
الف_ فردگرایی
نظریه‌پردازان زیادی در رابطه با فردگرایی نظر داده‌اند که برای روشن‌تر شدن این موضوع به مروری بر نظرات آن‌ها خواهیم داشت.
به اعتقاد «بوردو» (ترجمۀ احمدی، ۱۳۸۷، ص ۴۵) فردباوری لیبرالی ارزش مطلق هستی فردی را مطرح می‌کند. از نظر وی فردگرایی اعتقادی است که جریان‌های فکری بسیار گوناگونی به آن پیوستند و همگی در روند تحولی طولانی در استوار گرداندنش سهیم شدند؛ جریان مسیحی که با بنیاد نهادن دین بر رستگاری جان‌های فردی، والاترین ارزش را ناگزیر در خود انسان مشاهده می‌کند، جریان اصلاح دینی که علی‌رغم خوار شمردن انسان در آگاهی به حقارت خویش، با برقراری رابطۀ بی میانجی میان خلق و مخلوق، انسان را در موضع – هر چند نابرابر- هم سخنی با الوهیت قرار می‌دهد، جریان انسان‌گرایی که با دنبال کردن فلسفۀ یونانی انسان را میزان هر چیز می‌داند، جریان خرد باوری که فرد را به مشارکت در به کمال رساندن عقل در خود نهفته‌اشفرامی‌خواندو سرانجام جریان طبیعت‌گرا که به یاری روسو و کانت هم اصول هر گونه اخلاق را در آزادی درونی جای می‌دهد و هم ارزش مطلق آزادی را با فرد یگانه می‌سازد، فردی که درعین‌حال تکیه‌گاه و غایت آزادی نیز به شمار می‌آید. این فردباوری، خودمختاری فردی را بر گوهر انسان بنیاد می‌نهد نه بر هستی‌اش، آن هم به گونه‌ای که خودمختاری نسبت به وضعیت‌های عینی که فرد در آن قرار می‌گیرد بی‌اعتنا باشد؛ اما دربارۀ جامعه، تقدم فرد همانا به درک جامعه به مثابۀ دستاورد اراده‌های فردی است. از هنگامی که فرد بریده از ریشۀ مسیحی خویش دیگر نتواند جامعه را شکلی از مشیّت الاهی بیانگارد، قرارداد اجتماعی به ضرورت در چشم‌اندازفردباورانه هویدا می‌گردد.
آربلاستر (ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۹،صص ۱۹-۲۰) به عنوان یکی از نظریه‌پردازان لیبرالیسم، معتقد است که فردگرایی هستۀ متافیزیکی لیبرالیسم را شکل می‌دهد. او در کتاب لیبرالیسم غرب؛ سقوط و ظهور، می‌گوید:
هستۀ متافیزیکی و هستی شناختی لیبرالیسم، فردگرایی است. تعهدات آشنای لیبرالی نسبت به آزادی، مدارا و حقوق فردی از همین مقدمه ناشی می‌شود. فردگرایی واژه‌ای است که یک معنی ندارد بلکه چندین معنی دارد و البته این معانی با یکدیگر مربوط‌اند و درهم تداخل می‌کنند. فردگرایی لیبرال هم هستی شناختی و هم اخلاقی است. این مفهوم، فرد را ((واقعی))‌ مقدم بر جامعۀ بشری و نهادها و ساختارهای آن تلقی می‌کند. همچنین در مقابل جامعه یا هر گروه جمعی دیگر، برای فرد ارزش اخلاقی والاتری قائل است. در این شیوۀ تفکر، فرد از هر لحاظ مقدم بر جامعه قرار می‌گیرد. فرد واقعی‌تر از جامعه است. در نظریه‌های نیمه تاریخی قرارداد اجتماعی که توسط هابز، لاک، پین و سایرین بسط یافته است، فرد به لحاظ زمانی نیز قبل از جامعه وجود داشته است. در نهایت، حقوق و خواست‌های او به لحاظ اخلاقی مقدم بر حقوق و خواست‌های جامعه قرار می‌گیرد و فردگرایی هستیشناختی مبنای فلسفی لازم برای فردگرایی اخلاقی و سیاسی را به وجود می‌آورد.
«هابز»(ترجمۀتوحیدفام، ۱۳۹۰ ص۴۰) به عنوان یک لیبرالیسم اعتقاد دارد که فرد اصالت دارد و این اعتقاد مبنای این نظریه قرار می‌گیرد که فرد بر جامعه مقدم استودر واقعفرد پایه و واحد اصلی جامعه است و جامعه نیز چیزی فراتر از افراد نیست و مصالح جمع نیز نمی‌تواند چیزی بیشتر از مصالح فرد باشد.
از نظر «توحیدفام «(۱۳۹۰، ص۵۰) فردگرایی به نوعی توانایی فرد در اشراف داشتن به امیال خود است. فردگرایی در اندیشۀ لیبرالیسم تا بدانجا مهم است که اعتقاد به» اصالت فرد در مقابل اصالت جمع» را می‌توان در همۀ عرصه‌های زندگی از جمله خانواده و به طریق اولی در گروه‌های بزرگ‌تر مانند جامعه یا ملّت، مشاهده کرد. چنین زمینۀ فکری گاهی به نام فردگرایی و گاهی به نام فردگرایی متافیزیک خوانده می‌شود. در واقع متفکرین لیبرال به آن چیزی که در قرون وسطای مسیحیت غیرممکن به نظر می‌رسید، دست یافتند و از خودخواهی فضیلتی ساختند. از زمان هابز و لاک به بعد تعقیب یا دنبال نمودن منافع شخصی به عنوان انگیزۀ شایسته و مناسب انسان مورد قبول واقعمی‌گردد.
«محمدی» (۱۳۷۹، ص۲۲) نیز در این رابطه می‌گوید: «اصل بنیادین هستی شناختی در لیبرالیسم، فردگرایی است به این معنی که فرد بر جامعه مقدم است و جامعه نهادی است که افراد جهت تأمین مقاصد خود به وجود آورده اند»؛و در جایی دیگر می‌گوید: «لیبرالیسم یک اعتقاد فردگرایانه است که در قرنهای ۱۷ و ۱۸ توسعه یافت و نوعی عکس العمل فلسفی را در برابر جزم‌گرایی کاتولیک و علیه حکومت‌ها و سلطنت‌های مطلقه و نا محدود اروپایی به شمار می‌رفت» (همان). همچنین وی (ص۲۱) درتوضیح بیشتر در این رابطه اعتقاد دارد، برای لیبرال‌ها مفهومی کلی به نام «مردم» وجود ندارد بلکه مردم مجموعه‌ای از افراد و شهروندانند. از نگاه لیبرال‌ها مفاهیم کلی و انتزاعی «فاعل» جامعه و تاریخ نیستند بلکه «فرد» چنین نقشی دارد و در واقع این فرد است که فاعل است نه جمع؛به عبارت دیگر لیبرالیسم ایدئولوژی است که مبدأ خود را فرد قرار می‌دهد و نه سنت‌ها و ارزش‌های اسطوره‌ای جامعه.
نراقی (۱۳۸۶،ص۱۶) معتقد است، فردگرایی اخلاقی دیدگاهی است که مطابق آن فرد انسان یک وظیفۀ اخلاقی بیش ندارد و آن این است که همواره در پی تأمین منافع شخصی خود باشد و بکوشد بیش‌ترین منافع ممکن را نصیب خویشتن کند.
«نصری» (۱۳۷۷، ص۷۰) در مورد فردگرایی می‌گوید: «فرد در این مکتب اصالت دارد و هر فرد جدای از دیگر انسانها و جامعه لحاظ می شود و حتی بر جدایی انسان از جهان نیز تأکید می‌شود».
همچنین وی (همان) در جای دیگری دراین‌باره، می‌گوید:
فردگرایی از دو منظر قابل ملاحظه است: از یک منظر، در مقابل «جامعه گرایی»،سوسیالیسم و اصالت جمعقرار دارد که «اصالت فرد» یا ایندیویژوآلسیم نامیده می‌شود. از منظر دیگر، در مقابل اصالت و بی‌همتایی خداوند در مقام ربوبیت و جریان اراده و مشیت او در مطلق هستی، یا خدامحوری، قرار دارد که در اینجا به «انسان مداری» یا «انسان محوری»شهرت دارد. با همین تلقی است که انسان همه‌کارۀ این عالم است و همه چیز بر مدار و گرد وجود او می‌چرخد. تا آنجا که می‌گویند خدا را بردارید و به جای او انسان را قرار دهید. وقتی چنین انسانی در لیبرالیسم محوریت پیدا می‌کند، در قدم اول «خویشتن مداری»از آنجا که «خویشتن انسان»، نزدیک‌ترین و محبوب‌ترین انسان برای هر شخص است، شکل می‌گیرد. در قدم بعدی است که ممکن است ارزشمندی دیگر انسان‌ها و توجه به حقوق آن‌ها، معنا پیدا کند. در هر صورت تقدم حقوق و منافع فردی بر منافع و حقوق دیگران در جوهرۀ این تفکر قرار دارد.
نکتۀ دیگری که در نظرات صاحب‌نظران به چشم می‌خورد این است که تقریباً همۀ آن‌ها به گونه‌ای بر تأثیر فردگرایی لیبرالیستی در حوزه‌های مختلف اشاره‌کرده‌اند. در واقع می‌توان نتیجه گرفت که فردگرایی پدیده‌ای است که در حوزه‌های مختلفی اثرگذار بوده از جمله:
الف) در حوزۀ علم و فلسفه: در این حوزه شناخت شناسی و فلسفه بر اندیشۀ فردی و شناخت شخصی استوار می‌گردد و بنابراین پایۀ معرفت بر شناخت فردی گزارده می‌شود. بر این اساس، این تجربه و اندیشۀ فرد است که معیار معرفت و ارزش‌گذاری علوم می‌شود. از این روی، گزاره‌های علمی و فلسفی ارزش شخصی می‌یابند و کلیت و عمومیت خود را از دست می‌دهند (آربلاستر، ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷، ص۲۲). چنین نگرشی راه را برای نسبی‌گرایی و شکاکیت فلسفی باز می‌کند چرا که فرد در محور معرفت و فلسفه قرار می‌گیرد (سربخشی، ۱۳۸۹، ص۱۶).
ب) فردگرایی در حوزۀ دین و مذهب:به اعتقاد بیات و دیگران (همان)، جنبش «اصلاح دینی» خاستگاه فردگرایی در حوزۀ دین بوده است. با شروع این جنبش، گرایش‌های فردگرایانه در تعیین معیار تشخیص خوب و بد و نیز تفسیر متون مذهبی اشاعه یافت و مسئلۀ ارتباط انسان باخدا به مثابۀ امری فردی و امکان‌پذیر برای تک‌تک افراد مطرحو واسطه بودن کلیسا و ارباب کلیسا بین انسان و خدا نفی شد. فردگرایی در این حوزه سرانجام به پدیدۀ اصلاح دینی منجر شد و در ایجاد فرقۀ پروتستانیسم نقش ایفا کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:44:00 ق.ظ ]




کاشی و سرامیک

۰.۰۰۱

۰.۰۰۳

۰.۶۲

۰.۱۴

۰.۰۹

-.۱۲

۰.۷۲

۰.۲۷

۳۹۱۹.۹

لاستیک

۰.۰۰۱

۰.۰۱

۰.۳۷

۰.۰۱

۴۲۳۱.۱

نکته: با توجه به بی‌معنی شدن ضریب متغیر دوره قبل در رژیم ۳ صنایع محصولات فلزی، فرآورده‌های نفتی و لاستیک، بازده شاخص این صنایع تک رژیمی می‌باشد و فاقد اثر سوئیچینگ می‌باشد. به عبارت دیگر سه صنعت محصولات فلزی، فرآورده‌های نفتی و لاستیک هم فاقد اثر ARCH می‌باشند و هم فاقد اثر رژیمی می‌باشند و به نوعی دارای روند نسبتاً ساده‌تری می‌باشند.
تفاسیر ذکر شده برای انتقالات رژیمی صنعت سرمایه‌گذاری در فوق، برای ۳ صنعت ماشین‌آلات، مواد غذایی و کاشی و سرامیک نیز صدق می‌کند. به عنوان نمونه برای صنعت ماشین‌الات ماتریس احتمال انتقالات را بصورت زیر داریم:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تحلیل رابطه فوق بصورت زیر است:
درصورتی که بازده صنعت ماشین‌الات در رژیم ۱ قرار داشته باشد، به احتمال ۹۲ درصد () در دوره بعدی نیز در رژیم ۱ قرار خواهد داشت[۱۷۹]. همچنین مدت زمان مورد انتظار برای اولین انتقال از رژیم ۱ به ۲ به شرط اینکه سیستم از رژیم ۱ آغاز شده باشد برابر است با:
یعنی مدت زمان مورد انتظار ماندگاری در رژیم ۱ (حالت رکود) برابر با ۱۲.۵ روز می‌باشد.
درصورتی که بازده صنعت ماشین‌الات در رژیم ۲ قرار داشته باشد، به احتمال ۸۱ درصد () در دوره بعدی نیز در رژیم ۲ قرار خواهد داشت[۱۸۰]. همچنین مدت زمان مورد انتظار برای اولین انتقال از رژیم ۲ به ۱ به شرط اینکه سیستم از رژیم ۲ آغاز شده باشد برابر است با:
یعنی مدت زمان مورد انتظار ماندگاری در رژیم ۲ (حالت رونق) برابر با ۵.۲۶۳ روز می‌باشد.
۴-۲-۴- گام چهارم: آزمون نرمالیتی
پس از تخمین مدلهای خانواده GARCH و خانواده سوئیچینگ مارکوف، در این مرحله با بهره گرفتن از آزمون جارک-برا، نرمال بودن توزیع متغیر بازدهی شاخص در هر یک از مدلهای برآورد شده مورد آزمون قرار می‌گیرد. در صورت تایید تبعیت سری زمانی بازدهی شاخص از توزیع نرمال در مدلهای برآورد شده، این مدل‌ها به گام بعدی منتقل میشوند. در غیر این صورت توزیع مناسب (بین t و GED) متغیر در مدلها بر حسب توزیع آزمون نسبت درستنمایی گارسیا و پرون LRPGانتخاب میشوند.
برای شروع این گام ابتدا نرمالیتی پسماندهای مدل‌های مبتنی بر توزیع نرمال را با بهره گرفتن از آزمون جارک-برا مورد بررسی قرار می‌دهیم. جداول (۴-۷) نتایج این آزمون را نشان می‌دهد.
جدول(۴-۷): نتایج آزمون جارک-برا در مدل‌های خانواده GARCH بدون لحاظ نمودن اثر سوئیچینگ

صنعت

GARCH

EGARCH

IGARCH

ساده

میانگین

ساده

میانگین

ساده

میانگین

سرمایه‌گذاری

۱۱۲.۵
(۰.۰۰۰)

۱۲۷.۷
(۰.۰۰۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:44:00 ق.ظ ]




این گزارش با احتساب ویژگی های کلان اقتصادی در لبنان به بررسی عملکرد بخش کشاورزی و شناسایی برخی از مواردی که می تواند به منظور بهبود وضع این بخش اجرایی گردد پرداخته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد سیاست های اجرایی در این بخش بهبود وضعیت کشاورزی را به همراه نداشته است. به همین منظور اصلاح ساختار نظام برنامه ریزی و تجهیز سیستم اعتبارات، اقدامات بنیادی در زمینه اجرای پروژه های کشاورزی و توسعه زیرساخت های عمومی در این بخش توصیه شده است.

عملکرد کشاورزی و سیاست گذاری در لبنان

Chami Saade& I. Chatila(1994)

این کمیسیون چالش های موجود در بخش کشاورزی کشور تانزانیا را در بهره وری پایین زمین های کشاورزی، ناکارآمدی سیستم آبیاری، محدودیت سرمایه و عدم دسترسی به منابع مالی، ناکارآمدی ارائه خدمات، نامناسب بودن زیرساخت های روستایی، آفت زدگی و شیوع بیماری، فرسایش خاک و تخریب محیط زیست، فقدان مهارت و ضعف کارآفرینی تقسیم بندی می کند.

کشاورزی: نقش انقلاب سبز در بهبود بهره وری

کمیسیون ملی یونسکو در جمهوری متحده تانزانیا(۲۰۰۸)

در این گزارش اصل چالش های فراروی توسعه بخش کشاورزی در جنوب سودان بدین گونه مطرح شده است: محدودیت استفاده از تکنولوژی مناسب، کمبود نهاده های کشاورزی از جمله بذر، کود، نژادهای اصلاح شده و ابزارآلات کشاورزی، ضعف زیرساخت های روستایی، دسترسی محدود به بازار فروش، پایین بودن سطح سواد، فقدان خدمات مالی، ضعف تحقیقات کشاورزی، کیفیت ضعیف دام، فقدان خدمات بهداشتی و درمانی دام، نبود آب و مرتع کافی برای چرای دام، آفات و بیماری در بخش کشاورزی و دام، کمبود نیروی کار ماهر، نبود سیستم مناسب آبیاری، در این منطقه ظرفیت بخش دولتی در ارائه خدمات و اجرای سیاست های توسعه بخش ضعیف است و بخش خصوصی از قدرت لازم در مدیریت کسب و کار برخوردار نمی باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گسترش فعالیت های کشاورزی و تامین امنیت غذایی در جنوب سودان

Margaret Brown&
Ahmed Sidahmed(2009)

در این تحقیق به چالش های دسترسی به اعتبارات پولی در بخش کشاورزی پرداخته شده و دسترسی ناکافی به منابع مالی را به عنوان مهمترین چالش جهت نوسازی بخش کشاورزی تلقی نموده است. در این بین مشارکت محدود بانک های تجاری و شرایط سخت اخذ وام برای کشاورزان خرده پا و نبود چارچوب های قانونی برای نظارت بر نهادهای تامین اعتبارات را مکانیسم بوجود آمدن این مشکلات در نظر می گیرد.

چالش های اعتباری بخش کشاورزی در کشور مالی

Kadidia Konare(2001)

در این گزارش تاثیر اجرای استراتژی های مختلف اصلاحات اقتصادی توسط دولت بر بخش کشاورزی در طول سه دهه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد اجرای سیاست ها موجب بی ثباتی بخش کشاورزی شده است و چالش های موجود در بخش کشاورزی نتیجه بی ثباتی سیاست ها، هماهنگی ضعیف سیاست ها، عدم شفافیت و سوء مدیریت در اجرای سیاست ها می باشد. در این گزارش توصیه می شود جهت توسعه همه جانبه بخش کشاورزی زمینه برای ایجاد دموکراسی پایدار و حکمروایی خوب فراهم گردد.

بررسی و تحلیل اثرات اصلاحات بر توسعه بخش کشاورزی نیجریه

Daniel S. Ugwu&
Ihechituru O. Kanu(2011)

در گزارش تهیه شده چالش های موجود در بخش کشاورزی بدین گونه مطرح شده است: ضعف بازارهای داخلی به دلیل قدرت پایین خرید و عدم دسترسی به بازارهای جهانی به دلیل سیاسیت های تجاری محدودکننده، آسیب پذیری چرخه تولید و فروش در کسب و کارهای کوچک مقیاس تحت تاثیر تغییرات آب و هوایی، آفت زدگی، نوسانات قیمت و…، نرخ بالای بعد خانوار و تعداد نیروی کار بطوریکه حتی در مواقع برداشت محصول کشاورزان مجبور به فعالیت در سایر بخش های اقتصادی می شوند، تخصیص ناکافی کار به دلیل فقر کشاورزان، کوچک بودن مقیاس بازار فروش، ناکارآمدی تکنولوژی مورد استفاده در مزارع، محدودیت دسترسی به منابع مالی، خارج شدن بخش قابل توجهی از سرمایه برای تهیه وسیله امرار معاش، مشکلات تصدی زمین کشاورزی.

چشم انداز اقتصاد نهادی توسعه بخش کشاورزی در آفریقا

Johann F. Kirsten, Andrew R. Dorward,
Colin Poulton, and Nick Vink(2009)

تغییرات اقلیمی به دلیل ماهیت شکننده بخش کشاورزی در برابر آب و هوا تاثیر مستقیمی بر میزان تولیدات بویژه در کشورهای درحال توسعه دارد. این مقاله در پی آن است تا چالش هایی که بخش کشاورزی در عدم انطباق شرایط با تغییرات آب و هوایی مواجه است بررسی نماید. نتایج بدست آمده نشان می دهد عدم آگاهی کشاورزان ، فقدان بیمه گذاری محصولات، ضعف آموزش، کمبود زمین، محدودیت دسترسی به نهاده های کشاورزی و اعتبارات مانع از سازگاری بخش کشاورزی با تغییرات اقلیمی می شود.

چالش های سازگاری بخش کشاورزی با تغییرات آب و هوایی: مطالعه موردی جنوب شرقی نیجریه

A.A. Enete, A.N. Onyekuru(2011)

این گزارش نگاه به اثرات کلان اصلاحات اقتصادی بویژه سیاست حذف اعتبارات یارانه ای برای بهره برداران دارد. مدل نظری به دست آمده نشان از توسل کشاورزان به اعتبارات جایگزین از طریق اشتغال در سایر بخش های اقتصادی برای جبران حذف منابع یارانه ای در بخش کشاورزی دارد.

پیشبینی اثرات آزادسازی اقتصاد بر بخش کشاورزی غنا: پیوند تکنولوژی- بازار(مطالعه موردی:کشاورزی کوچک مقیاس)

Tsegaye Yilma, Ernst Berg and Thomas Berger (2004)

بخش کشاورزی در کامبوج مهمترین منبع درآمد و امرار معاش روستایی است. این درحالی است که سیاست های اجرایی در سال های اخیر در قالب استراتژی انقلاب سبز مشکلاتی را در بخش کشاورزی این کشور بوجود آورده است. استفاده از گونه های جدید کشاورزی، کشت فشرده، نوآوری های تکنولوژیک به علت سیاست های نامناسب تنها به کشاورزان مرفه سود رساند و بهره بردارن خرده پا را در حاشیه قرار داد.

بخش کشاورزی در کامبوج: روندها، فرایندها و نابرایری

Jan-Peter Mund(2010)

در این مقاله به بررسی تطبیقی نقش بهره وری کشاورزی در کاهش فقر عوامل موثر بر آن در سکونتگاه های روستایی کلیمانجارو و رووما پرداخته شده است. عقیده بر این است افزایش میزان بهره وری در بخش کشاورزی ارتباط مستقیمی با کاهش فقر دارد. تجزیه و تحلیل کارایی تخصیص کار خانوادگی نشان از وضعیت نامناسب بخش کشاورزی دارد. کمبود سرمایه و عدم وجود اعتبارات کافی برای خرید نهاده های کشاورزی از جمله مشکلاتی است که بازدهی بخش کشاورزی را کاهش داده است. در این تحقیق تقویت ترتیبات نهادی و ایجاد صندوق های اعتباری محلی به عنوان تور ایمنی جهت حمایت از بخش کشاورزی و افزایش بهره وری پیشنهاد شده است.

نقش کشاورزی در کاهش فقر تانزانیا:چشم انداز سکونتگاه های روستایی کلیمانجارو و رووما

Alexander Sarris, Sara Savastano, Luc Christiaensen(2006)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:44:00 ق.ظ ]




۲-۵-۵- پیشینه تحقیق
در ادبیات سازمان و مدیریت، واژه عدالت سازمانی ابتدا توسط گرینبرگ بکار گرفته شد. به نظر گرینبرگ عدالت سازمانی با ادراک کارکنان از انصاف کاری در سازمان مرتبط است (گرینبرگ[۱۸۵]، ۲۰۰۴). در حوزه سازمان و مدیریت، مطالعات و تحقیقات اولیه در مورد عدالت به اوایل دهه ۱۹۶۰ و کارهای جی‌استیسی‌آدامز (۱۹۶۵) برمی‌گردد. باوجوداین، اهمیت این موضوع برای محققان مدیریت از سال ۱۹۹۰ روشن می‌شود (حسین زاده و ناصری، ۱۳۸۶).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۵-۶- عوامل مؤثر بر عدالت سازمانی
گل پرور و همکاران (۱۳۸۶)، پژوهشی باهدف تبیین نقش مشارکت در تصمیم‌گیری، دل‌بستگی ‌شغلی، جایگزین‌های شغلی و… در عدالت سازمانی ادراک‌شده مربیان آموزشگاه‌های استثنایی شهر اصفهان انجام دادند. نتایج این پژوهش نشان‌داد که به ترتیب رضایت از پرداخت، ترک خدمت، مشارکت در تصمیم‌گیری، دل‌بستگی به کار، اعتماد سازمانی و میل ماندن پیش‌بینی کننده عدالت سازمانی هستند.
هزارجریبی (۱۳۹۰)، در پژوهش خود به بررسی احساس عدالت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر تهران پرداخت. نتایج نشان‌می‌دهد که عوامل تعیین‌کننده رفاه بر طبق مدل رگرسیونی نشان‌می‌دهد که متغیرهای اعتماد به کار آیی مسئولین، دین‌داری، مقایسه خود با دیگران، احساس امنیت دارای تأثیر فزاینده بر میزان احساس عدالت در افراد می‌باشند و اما متغیرهای احساس بیگانگی و منطقه مسکونی دارای تأثیر کاهنده بر میزان احساس عدالت می‌باشند. درمجموع، متغیرهای مذکور توانسته‌اند ۵۳/۰ درصد از تغییرات متغیر احساس عدالت را تبیین کنند و به‌عبارت‌دیگر این یافته‌ها نشان‌می‌دهد که تغییرپذیری بالای ۵۰ درصد از میزان احساس عدالت تابع متغیرهای فوق هست.
حسینی و کریمی (۱۳۹۱)، پژوهشی با عنوان ارائه مدلی برای اندازه‌گیری عدالت برون‌سازمانی انجام دادند. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی هست. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده و برای ارزیابی فرضیات پژوهش از مدل‌سازی معادلات ساختاری استفاده‌شده است. نتایج نشان‌می‌دهد که ابعاد شناسایی‌شده (عدالت با مشتریان، عدالت با تأمین‌کنندگان، عدالت با رقبا و عدالت محیط‌زیستی) مفهوم عدالت برون‌سازمانی را موردسنجش قرار می‌دهند.
موضوع مهم موردپژوهش در غالب مطالعات موردبررسی عوامل مؤثر بر عدالت سازمانی یا تعیین‌کننده‌های آن بوده است. در این زمینه، مطالعات نشان داده است که ویژگی‌های شخصی فرد ادراک‌کننده نظیر جنس، وضعیت انگیزش، چارچوب‌های اخلاقی، نیازها، ارزش‌ها، درجه حساسیت به عدالت و درجه درک بی‌عدالتی بر ادراک فرد از عدالت سازمانی اثرمی‌گذارد (جرالد و دیگران[۱۸۶]، ۲۰۰۵).
با توجه به موارد فوق عوامل مؤثر بر عدالت سازمانی در قالب شکل زیر خلاصه می‌شود:
شکل ۲-۶: عوامل مؤثر بر عدالت سازمانی
۲-۵-۷- پیامدهای عدالت سازمانی
۲-۵-۷-۱- تحقیقات داخلی
جهرمی و همکاران (۱۳۸۸)، در پژوهشی به بررسی رابطه عدالت سازمانی و تعهد سازمانی با رضایت شغلی در بین معلمان مدارس استثنایی شهرستان بندرعباس پرداختند. جامعه آماری این تحقیق را تمامی معلمان شاغل در مدارس استثنایی شهرستان بندرعباس در سال تحصیلی ۱۳۸۹-۱۳۸۸ (۱۳۸ نفر) تشکیل می‌دهند که از این میان ۱۰۰ نفر بر اساس فرمول مورگان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع‌ آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده‌شده است. نتایج نشان‌می‌دهد بین عدالت سازمانی و رضایت شغلی رابطه معنی‌دار وجود دارد. مؤلفه‌های عدالت سازمانی (عدالت توزیعی، عدالت رویه‌ای و عدالت مراوده‌ای) با رضایت شغلی دارای رابطه معنی‌دار هستند و از این مؤلفه‌ها، تنها عدالت رویه‌ای قادر به پیش‌بینی رضایت شغلی است.
خنیفر و همکاران (۱۳۸۸)، پژوهشی با عنوان درگیر شدن در کار[۱۸۷] و رابطه آن با عدالت سازمانی در چارچوب نظریه مبادله اجتماعی و فرهنگی انجام دادند. جامعه آماری این پژوهش ۳۹۱ نفر از کارکنان شرکت پالایش و پخش فراورده‌های نفتی ایران در کرمانشاه هست. ابزار اندازه‌گیری متغیرهای تحقیق پرسشنامه هست. نتایج آزمون همبستگی و رگرسیون خطی نشان‌می‌دهد که بین عدالت سازمانی و درگیر شدن در کار همبستگی مثبت و معنادار وجود داشته و عدالت سازمانی توانایی پیش‌بینی درگیر شدن در کار را دارد.
بهلولی ‌زیناب و علوی متین (۱۳۸۹)، در پژوهشی به بررسی تأثیر عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز پرداختند. نمونه این تحقیق ۲۹۶ نفر از کارکنان (کارمندان و اعضای هیئت‌علمی) دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بودند که با روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. روش‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون آزمون رگرسیون چند متغیری (همزمان) مورداستفاده قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان‌می‌دهد که عدالت سازمانی با هر یک از ابعاد مختلف رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی‌داری دارند.
یعقوبی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی به بررسی رابطه عدالت سازمانی و رفتار مدنی سازمانی در میان کارکنان مدارک پزشکی بیمارستان‌های منتخب شهر اصفهان در سال ۱۳۸۷ پرداختند. این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی است. ابزار جمع‌ آوری اطلاعات پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه با نظر صاحب‌نظران مدیریت تأیید شد و پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ[۱۸۸] به دست آمد. تحلیل داده‌ها به کمک نرم‌افزار SPSS صورت گرفت. نتایج نشان‌داد که بین عدالت سازمانی، وظیفه‌شناسی، نوع‌دوستی و مردانگی رابطه معنی‌داری مشاهده نشد و بین عدالت سازمانی و رفتار مدنی رابطه معنی‌داری مشاهده شد.
فقهی فرهمند (۱۳۹۰)، پژوهشی با عنوان اولویت‌بندی عدالت سازمانی برای ارتقاء عملکرد کارکنان سازمان‌های خدماتی شهر تبریز انجام داد. جامعه پژوهش شامل: مدیران، کارشناسان و کارکنان سازمان‌های خدماتی شهر تبریز بوده که با توجه به محدودیت‌هایی با انتخاب شش نمونه از این سازمان‌ها جهت جمع‌ آوری اطلاعات، عدالت‌های سازمانی مختلف موردبررسی قرار گرفت. درنهایت نتایج به‌دست‌آمده اعمال عدالت‌های سازمانی به ترتیب اولویت به تفکیک برای هر سازمان بر اساس نوع فعالیت مشخص شد.
عمرانی فر و همکاران (۱۳۹۱)، در پژوهشی به بررسی رابطه بین عدالت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان در یک سازمان نظامی پرداختند. این پژوهش ازنظر نوع هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-همبستگی بوده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده‌شده است. جامعه آماری ستادهای نظامی مربوط است که تعداد نمونه ۳۰۰ نفر با روش نمونه‌گیری طبقه‌ای انجام‌گرفته است. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که بین عدالت سازمانی و رضایت شغلی رابطه مثبت و قوی وجود دارد.
خراسانی و کنعانی نیری (۱۳۹۱) در پژوهشی به تعیین رابطه عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی و ابعاد آن‌ها در پیش‌بینی میزان رضایت شغلی کارکنان شرکت مادر تخصصی فرودگاه‌های کشور پرداختند. پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده‌ها توصیفی-همبستگی هست. جامعه شامل کارکنان شرکت مادر تخصصی فرودگاه‌های کشور در سال ۱۳۹۰ به حجم ۲۰۰۰ نفر هست. نمونه با روش نمونه‌گیری ساده تصادفی معادل ۱۴۰ نفر بود. نتایج نشان‌داد که متغیرهای عدالت سازمانی با رضایت شغلی و رفتار شهروندی با میانگین ۳۹/۳، به لحاظ آماری معنادار بوده است.
مهداد و همکاران (۱۳۹۱)، در پژوهشی به بررسی رابطه عدالت سازمانی ادراک‌شده با میل به خشونت در محیط کار پرداختند. نتایج نشان‌داد که عدالت ‌رویه‌ای در پیش‌بینی خشونت در محیط کار سهم معنی‌داری دارد.
امیریان زاده و همکاران (۱۳۹۱)، در پژوهش خود به بررسی رابطه عدالت و تعهد سازمانی با بهره‌وری شغلی در بین دبیران دبیرستان‌های دخترانه شهر مرودشت پرداختند. نتایج پژوهش نشان‌داد بین عدالت سازمانی و تعهد سازمانی با بهره‌وری رابطه معنی‌دار وجود دارد. بین مؤلفه‌های عدالت سازمانی نیز با بهره‌وری رابطه معنی‌دار وجود دارد.
حداد نیا و همکاران (۱۳۹۱)، در پژوهش خود دریافتند که ادراک کارکنان از عدالت سازمانی و ابعاد آن می‌تواند بر متغیرهایی نظیر نگرش شغلی، رضایت شغلی، رضایت از سرپرستان، تعهد سازمانی، اعتماد به سازمان، اعتماد به سرپرستان، بهره‌وری، عملکرد شغلی، کیفیت کار، درجه همکاری بین کارکنان، رفتار شهروندی سازمانی، دل‌بستگی به کار، قصد ماندن در سازمان، میزان استرس افراد، سطح تعارض و هماهنگی در سازمان، فضیلت‌ مدنی، نوع‌دوستی، وظیفه‌شناسی، خشنودی شغلی، مشارکت در تصمیم‌گیری، درستکاری و جوانمردی، خودباوری، توانمندسازی اجتماعی اثر بگذارد.
یار محمدیان و همکاران (۱۳۹۲)، پژوهشی باهدف تعیین رابطه بین عدالت سازمانی، رضایت شغلی و اعتماد سازمانی با خودارزیابی از تعالی سازمانی انجام دادند. نتایج نشان‌می‌دهد عدالت توزیعی با میانجی‌گری تعهد سازمانی روی خودارزیابی از تعالی سازمانی دارای اثر مستقیم و غیرمستقیم است.
قرایی و همکاران (۱۳۹۲)، پژوهشی با عنوان بررسی رابطه سطح هوش هیجانی کارکنان و ادراک آن‌ها از عدالت سازمانی در بیمارستان‌های یزد انجام دادند. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است که به‌صورت مقطعی در ۶ بیمارستان دولتی، خصوصی و خیریه یزد انجام‌شده است. جامعه شامل همه کارکنان این بیمارستان‌ها بود. نمونه‌ای به حجم ۲۵۹ نفر از روش طبقه‌بندی-تصادفی از دوطبقه کارکنان بالینی واداری انتخاب شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش نشان‌داد که سطح هوش هیجانی کارکنان، تنها در بیمارستان‌های خصوصی دارای رابطه معنادار با ادراک آن‌ها از عدالت سازمانی بود.
۲-۵-۷-۲- تحقیقات خارجی
اورگان[۱۸۹] (۱۹۸۹)، در پژوهش خود بیان کرد ادراک عدالت در افزایش رفتارهای داوطلبانه کارکنان نقش مهمی دارد. وی اعتقاد داشت کارکنان، رفتارهای داوطلبانه را درازای رفتار مطلوب سازمان و مدیران از خود بروز می‌دهند. وی همچنین پیشنهاد کرد عدالت ممکن است بر رفتارهای شهروندی اثر بگذارد.
بروکنر[۱۹۰] و همکاران (۱۹۹۴)، طی تحقیقی رابطه عدالت تعاملی و تعهد سازمانی را بررسی کردند و تأثیر مثبت عدالت تعاملی بر تعهد سازمانی کارکنان را بیان نموده‌اند.
یوون و پارک[۱۹۱] (۲۰۰۵)، در بررسی خود با عنوان نقش واسطه‌ای رفتار مدنی سازمانی بین عدالت سازمانی و عدالت اجتماعی، عدالت سازمانی را از سه بعد (توزیعی، رویه‌ای و تعاملی) موردبررسی قراردادند که هر سه بعد بر رضایت شغلی، تعهد سازمانی و رفتار مدنی سازمانی تأثیر داشته‌اند.
ویسنانت[۱۹۲] (۲۰۰۵)، در بررسی ارتباط بین سه بعد عدالت سازمانی و تعهد در بین دانش آموزان ورزشکار دبیرستانی، از آنان خواست تا برداشت خود از عدالت سازمانی مربی را ارزیابی کنند. نتایج نشان‌داد سه بعد عدالت سازمانی با تعهد بازیکنان به ادامه بازی در گروهشان ارتباط معنی‌داری دارد. مقایسه ادراک بازیکنان از عدالت سازمانی برحسب جنس، نوع ورزش و تحصیلات تفاوت معناداری را نشان‌داد. به عقیده وی این پژوهش اهمیت برقراری عدالت سازمانی در محیط‌های ورزشی را نشان‌می‌دهد.
اندرو جی‌لی[۱۹۳] (۲۰۰۷) بیان نموده همه ابعاد عدالت سازمانی به‌طور مثبت با تعهد سازمانی رابطه دارند.
با توجه به موارد فوق نقشه ادبیات مربوط به پیامدهای عدالت سازمانی را در جدولی به شکل زیر می‌توان خلاصه نمود:
شکل ۲-۷: پیامدهای عدالت سازمانی
همان‌طور که در نفشه ادبیات فوق مشاهده می‌شود، تاکنون پژوهشی پیرامون تأثیر تمرکز بر رفتار شهروندی سازمانی و رفتارهای منحرفانه در محیط کاری در پرتو متغیر واسطه‌ای عدالت سازمانی در شرکت نفت یزد انجام‌نشده است. در پژوهش حاضر به‌منظور اندازه‌گیری عدالت سازمانی از پرسش‌نامه مدل نیهوف و مورمن[۱۹۴] شامل ۳ مؤلفه عدالت توزیعی، عدالت رویه‌ای و عدالت مراوده‌ای (۱۸ سؤال) استفاده شد.
۲-۶- چارچوب نظری پژوهش
۲-۶-۱- مدل مفهومی پژوهش
مدل پژوهش حاضر را می‌توان در قالب شکل زیر تعریف نمود:
شکل۲- ۴ – مدل مفهومی پژوهش
۲-۶-۲- بررسی رابطه میان تمرکز و رفتار شهروندی سازمانی
تمرکز به معنای مرکزیت قدرت تصمیم‌گیری در یک سازمان است. تمرکز بالا منجر به تقویت تعاملات بین اعضای سازمان می‌شود. سازمانهایی که در آن‌ها درجه بالایی از تمرکز حاکم است ارتباطات ضعیفی دارند و انگیزه‌های ذاتی و رضایت کارکنان در آن‌ها کاهش می‌یابد (پرتوسا-اورتگا و همکاران[۱۹۵]، ۲۰۱۰). راب[۱۹۶] (۲۰۰۸)، همچنین خاطرنشان می‌کند که ساختار متمرکز که در آن حاشیه کنترل کارکنان محدود است، منجر به تأثیرات منفی بر تمایل کارکنان به انجام رفتارهای شهروندی سازمانی می‌شود. بنابراین، ادراک کارکنان از یک سازمان متمرکز به طور منفی با رفتار شهروندی سازمانی مرتبط است. برعکس، تحقیقات گذشته خاطر نشان می‌کرد که مشارکت در تصمیم‌گیری می‌تواند منجر به رفتارها شهروندی سازمانی شود، مانند کمک به اعضای جدید گروه کاری (پورتر، لاولر و هاکمن[۱۹۷]، ۱۹۹۶).
تمرکز همچنین با توانمند سازی کارکنان ارتباط منفی دارد. توانمندسازی احساس خود شکوفایی را بین اعضای سازمان ایجاد می‌کند و اعضای سازمان ممکن است تعاملاتی از طریق اعمال رفتارهای شهروندی سازمانی با همدیگر داشته باشند (وات و شافر[۱۹۸]، ۲۰۰۵). ون‌پرن و همکاران[۱۹۹] (۱۹۹۹)، همچنین دریافتند هر چه کارکنان بیشتر احساس کنند که در تصمیم‌گیری ها مشارکت داده می‌شوند، بیشتر احساس حمایت از سوی سرپرستشان می‌کنند، که این خود منجر به رفتارهای شهروندی سازمانی از سوی آن‌ها می‌شود. به هر حال، گیلبرت و همکاران[۲۰۰] (۲۰۱۰)، پیشنهاد می‌کنند که توامند سازی ارتباط قوی تری با رفتارهای شهروندی سازمانی در سطح سازمان دارد تا رفتارهای شهروندی در سطح فرد. بیشتر به نظر می‌رسد که رفتار شهروندی در سطح سازمان یک عملکرد مستقیم از آنچه کارکنان درباره ویژگی های شغلی‌شان استنباط می‌کنند باشد.
رفتار شهروندی در سطح فرد در واقع انعکاسی است از احساسات طبیعی کارکنان در کار که این عامل از اقدامات آگاهانه آنها جهت بازگرداندن تعادل در سازمان موثرتر است. بر اساس پژوهش‌های انجام شده، می‌توان فرض کرد که تمرکز با رفتار شهروندی سازمانی در سطح فرد و سازمان رابطه منفی دارد. همچنین، تمرکز ممکن است به صورت غیر مستقیم رفتار شهروندی سازمانی را تقویت کند. (ماتسون[۲۰۱]، ۲۰۰۷) معتقد است که سازمان‌های متمرکز قادرند کارکنان را از حالت بی علاقگی شغلی و اشتیاق شغلی پایین خارج سازند. تمرکز بیگارنگی و بیزاری کارکنان را از طریق محدود کردن حیطه قدرت و انتخاب اهدافشان افزایش می‌دهد. همچنین، تمرکز احساس ناتوانی را تقویت می‌کند و کارکنان با این حالت تمرکزشان را منتقل میکنند به فعالیت‌هایی مانند صحبت کردن با همکاران که این در واقع فضای دوستانه محیط کار را تقویت می‌کند (کانگر و کانونگو[۲۰۲]، ۱۹۸۸). روابط دوستانه قوی منجر به تبادلات اجتماعی کارکنان با دوستان‌شان می‌گردد. وقتی جو دوستانه در محیط کار تقویت می‌شود، کارکنان برای کمک به همکارانشان انگیزه بیشتری خواهند داشت (بولر و براس[۲۰۳]، ۲۰۰۶). به علاوه، گروه‌های با اتحاد بالا بیشتر مستعد داشتن احساس هویت اجتماعی و تعلق هستند که این می‌تواند احساس علاقه برای کمک به یکدیگر را در بین اعضای سازمان افزایش دهد و رفتار شهروندی سازمانی را تقویت کند (ون داین، گراهام و دینش[۲۰۴] ، ۱۹۹۴). و در مجموع ما همچنین می‌توانیم فرض کنیم که تمرکز بالاتر ساختار سازمانی ممکن است رفتار شهروندی در سطح فرد و سازمان را در بین کارکنان تقویت کند.
۲-۶-۳- بررسی رابطه میان تمرکز و رفتارهای منحرفانه در محیط کار
سازمانی که در آن درجه تمرکز بالاست، کارکنانش را از انجام تلاش‌های بیشتر در راه رسیدن به اهداف سازمانی دلسرد می‌کند. محققان با مرور ادبیات پیشین دریافتند که نتمرکز ممکن است منجر به نارضایتی اجتماعی بزرگتر شود (ارگان و همکاران[۲۰۵]، ۲۰۰۷). نظریه مبادله اجتماعی پیش‌بینی می‌کند که افرادی که چنین تصور می‌کنند که با آنها ناخوشایند رفتار می‌شود، بیشتر ممکن است دچار احساس عصبانیت، کینه‌توزی و نارضایتی شوند. کارکنان ممکن است شرایط ناراحت کننده و ظالمانه محیط کار را با انجام رفتارهایی که به سازمان یا دیگر کارکنان آسیب می‌رساند، جبران کنند. پژوهش‌های نشان می‌دهد که کارکنان ناراضی اغلب منشاء رفتارهای منحرفانه به عنوان روشی برای مقابله با محرومیت‌ و ناامیدی خود هستند. همچنین کارکنان ممکن است نارضایتیشان از کار را به صورت رفتارهای منحرفانه نشان دهند (جاج و دیگران[۲۰۶]، ۲۰۰۶).
مونت، ایلیز و جانسون[۲۰۷] (۲۰۰۶)، ثابت کردند که کارکنانی که رضایت کمتری از شغلشان دارند، بیشتر مستعد انجام هر دو نوع رفتار منحرفانه فردی و سازمانی هستند. همچنین، نارضایتی شغلی بالاتر می‌تواند روی احتمال بروز رفتارهای منحرفانه موثر باشد. تحقیقات زیادی، بر روی تاثیر تشخیص دادن هر دو نوع رفتارهای منحرفانه فردی و سازمانی تاکید کرده اند (بنت و رابینسون[۲۰۸]، ۲۰۰۰). اگر سازمان دلیل بد رفتاری باشد، رفتار منحرفانه ممکن است بیشتر به سمت سازمان هدایت شود و اگر یک فرد عامل بدرفتاری باشد، انحراف به سمت فرد هدایت می‌شود. بنابراین فرض می‌شود که تمرکز با رفتار منحرفانه محیط کار (هم بعد فردی و هم بعد سازمانی) رابطه مثبت دارد. از طرف دیگر، ماتسون[۲۰۹] (۲۰۰۷)، به این نکته دست یافت که سازمانهای متمرکز بیگانگی شغلی را افزایش خواهند داد، که در مقابل روابط دوستانه کارکنان را در محیط کار افزایش خواهد داد (سیاس و کاهیل[۲۱۰]، ۱۹۹۸). دوستی های بیشتر در محیط کار این مفهوم را می‌رساند که کارکنان تمایل بیشتری به کمک به دیگر همکاران دارند که حمایت‌های موثر را بین کارکنان تقویت می‌کند. بنابراین، کارکنان تمایل کمتری به انجام رفتارهای منحرفانه نشان می‌دهند (دلال[۲۱۱]، ۲۰۰۵). بر این اساس می‌توان فرض کرد که تمرکز روی رفتارهای منحرفانه تاثیر منفی دارد.
۲-۶-۴- بررسی رابطه میان عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی
در ادبیات آکادمیک و حرفه‌ای مدیریت، توجه قابل ملاحظه‌ای برای فهم تأثیر رفتار شهروندی سازمانی به عنوان رفتارهای فراوظیفه‌ای کارکنان بر مشارکت آنان به صورت مثبت در عملکرد سازمان‌ها شده است. رفتار شهروندی سازمانی، نگرش و ظرفیت کارکنان را برای توانمند سازی و انعطاف‌پذیری بالاتر آن‌ها در راستای اهداف سازمان و در شرایط مختلف محیطی فراهم می‌آورد. بنابراین وفاداری و تعهدی که در کارکنان ایجاد می‌شود عاملی برای تضمین سلامت سازمان و بقای آن در محیط رقابتی و متحول محسوب می‌شود. رفتار عادلانه از سوی سازمان با کارکنان عموما منجر به تعهد بالاتر آنها نسبت به سازمان و رفتار شهروندی فرانقش آن‌ها می‌شود. از سوی دیگر، افرادی که احساس بی عدالتی کنند، به احتمال بیشتری سازمان را رها می‌کنند یا سطوح پایینی از تعهد را از خود نشان می‌دهند و حتی ممکن است شروع به رفتارهای ناهنجار مثل انتقام‌جویی کنند. بنابراین درک اینکه چگونه افراد در مورد عدالت در سازمان خود قضاوت می‌‎کنند و چگونه به عدالت یا بی عدالتی درک شده پاسخ می‌دهند، از مباحث اساسی به خصوص برای درک رفتار سازمانی است (ابیلی، ۱۳۸۷).
پژوهشگران سازمانی به این نتیجه رسیده‌اند که برخی کارکنان با انجام مسؤلیت‌هایی فراتر از وظایف تعیین شده در شغلشان به کاراریی سازمان خود کمک می‌کنند. به این معنی که همکاری‌های اضافی انجام می‌دهند که نه لازم است و نه پیش‌بینی می‌شود (ویسنانت[۲۱۲]، ۲۰۰۵). سازمان‌ها بدون تمایل داوطلبانه افراد به همکاری قادر به توسعه اثربخشی خود نیستند. در همکاری داوطلبانه، افراد کوشش‌ها و انرژی خود را برای شکوفایی توانایی‌های خود به نفع سازمان به کار می‌گیرند. در این حالت معمولا افراد از منافع شخصی خود می‌گذرند و مسؤلیت‌پذیری در راستای منافع دیگران را در اولویت قرار می‎دهند (زارعی، جندقی و ثوره، ۱۳۸۵). رایج‌ترین اصطلاح درباره این پدیده، رفتار شهروندی سازمانی است. پادساکوف و همکارانش (پودساکف و مکنزی، ۲۰۰۰) چهار عامل را برای بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان مشخص کردند: ویژگی‌های شخصی کارکنان، ویژگی‌های سازمانی، ویژگی‌های شغلی و رفتارهای رهبری. همانگونه که گفته شد یکی از پیشایند های رفتار شهروندی سازمانی، ویژگی‌های سازمانی است. از جمله این ویژگی‎های سازمانی، عدالت سازمانی است. عدالت از جمله الزامات هر نوع مشارکت اجتماعی محسوب می‌شود. استمرار حضور افراد در گروه‌ها به ادراک آنها از نحوه و میزان رعایت عدالت و انصاف بستگی دارد. هر چه اعضای یک گروه یا نظام اجتماعی ادراکی عادلانه از رفتار سیستم داشته باشند، تعهد بیشتری برای مشارکت و توسعه آن دارند (زارعی، جندقی و ثوره، ۱۳۸۵). بر همین اساس اورگان (۱۹۹۷) مطرح کرد که ادراک عدالت در افزایش رفتارهای داوطلبانه کارکنان نقش مهمی دارد. وی اعتقاد داشت کارکنان رفتارهای داوطلبانه را در ازای رفتار مطلوب سازمان و مدیران آنان از خود بروز می‌دهند. وی همچنین پیشنهاد کرد عدلت ممکن است بر رفتارهای شهروندی سازمانی تاثیر بگذارد. چرا که بر اساس نظریه برابری آدامز، اگر کارکنان بی عدالتی در جبران خدماتشان را درک کنند، احتمال کمتری دارد که رفتارهای شهروندی از خود بروز دهند، چرا که این رفتارها داوطلبانه اند و خارج از الزامات رسمی نقش آنان قرار دارند. سازمان‌های امروزی در واقع مینیاتوری از جامعه بوده و تحقق عدالت در آن‌ها به منزله تحقق عدالت در سطح جامعه است. به همین دلیل امروزه عدالت سازمانی به مانند سایر متغیرهای مهم در رفتار سازمانی از جمله تعهد سازمانی و رضایت شغلی جایگاه خاصی را در متون مدیریت پیدا کرده است. تحقیقات و مطالعات در این حوزه آهنگ رو به رشدی را نشان می‌دهد و حاصل این تحقیقات دستاوردهای جدیدی در این حوزه بوده است. با این توصیف مدیران در سازمان‌های امروزی نمی‌توانند نسبت به این موضوع بی تفاوت باشند چرا که عدالت به مانند سایر نیازهای انسانی به عنوان یک نیاز مطرح بوده و خواهد بود. چنانچه مدیران سازمان‌ها به دنبال پیشرفت و بهبود در سازمان هستند، باید قادر باشند درک وجود عدالت در سازمان خود را در کارکنان به وجود آورند. بدون ایجاد زمینه‌های مناسب برای ادراک عدالت و انصاف، سازمان‌ها مشکلات زیادی را در انگیزش و هدایت کارکنان خواهند داشت. گرینبرگ[۲۱۳] معتقد است که ادراک عدالت سازمانی یک الزام اساسی برای کارکرد مؤثر سازمان‌ها و رضایت شخصی افرادی که در سازمان مشغول به کار هستند می‌باشد. همچنین ادراک عدالت در شکل دادن به نگرش ها و رفتارهای کارکنان نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند (رونالد[۲۱۴]، ۲۰۰۵). در نهایت باید گفت که بی عدالتی در سازمان سلامت روانی کارکنان و کرامت انسانی را خدشه دار کرده و باعث کاهش وفاداری و در نایت تهدیدی بر کل سازمان می‌شود.
۲-۶-۵- بررسی رابطه میان عدالت سازمانی و رفتارهای انحرافی محیط کار
یکی از عمده ترین دغدغه‌های مدیران کارامد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بستر مناسب برای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفه‌ هاست تا آن‌ها با حس مسؤلیت و تعهد کامل به مسائل در جامعه و حرفه خود کار کنند و عملکرد بهینه داشته باشند (یقین‌لو و همکاران، ۱۳۸۶). اما گاه کارکنان در سازمان اعمال و رفتارهایی انجام می‌دهند که نه تنها در این جهت نیست، بلکه مانع دستیابی سازمان به اهدافش می‌شود (ساکت[۲۱۵]، ۲۰۰۲). یکی از مهمترین این رفتارها “رفتارهای ضد تولید” است که در سال‌های اخیر توجه روز افزون پژوهشگران را جلب کرده است. در این نوع رفتار، افراد نه تنها به وظایف خود عمل نمی‌کنند؛ بلکه در روند کار اختلال ایجاد می‌کنند، به همکاران خود آسیب می‌رسانندیا اینکه نحوه بهره‌وری سازمان را کاهش می‌دهند (اسپکتور[۲۱۶]، ۲۰۰۳). رفتارهای منفی کارکنان با مداخله در تولید، به تولیدات معیوب، خدمات ضعیف، شایعه مخرب، سرقت و خرابکاری در ابزارآلات تولید منجر می‌شود. کارکنان ممکن است به دلیل شکایت‌های واقعی یا خیالی که از سازمان دارند، این رفتارها را به عنوان راهی برای ضربه زدن به سازمان بروز دهند (مهداد، ۱۳۸۱). بنابراین، شناخت این نوع رفتار و عوامل مؤثر بر آن می‌تواند سازمان مدیریت را در تحقق هر چه بیشتر اهدافشان یاری دهد. عوامل متعددی بر رفتارهای ضد تولید نقش دارند. ساکت (۲۰۰۲)، بر اساس شواهد تجربی پیشایندهای رفتارهای ضد تولید را در چند طبقه بیان کرده است که یکی از آن‌ها نظام‌های کنترل بی عدالتی است. به عبارت بهتر، یک دسته عوامل آنهایی هستند که بر رابطه عدالت سازمانی و رفتارهای ضد تولید تأکید دارند. زیربناهای نظری این ارتباط، از دیدگاه‌های مختلف قابل تبیین است. برای مثال از دیدگاه بازگردانی عدالت، هرگونه بی عدالتی در حوزه توزیع حقوق، پاداش و مزایا یا برنامه کاری افراد، آن‌ها را بر می‌انگیزد تا با انجام رفتارهای منحرفانه و ضد تولید، از نظر ادراکی نسبت درون داد/برون داد خود را برای کاهش احساسات منفی تجربه شده در اثر بی عدالتی تعدیل کنند. از دیدگاه منفی سازی، نگرش نسبت به سازمان نیز، نقض اصول عدالت رویه‌ای، کارکنان را از نظر عاطفی و شناختی آماده می‌کند تا آخرین حلقه نگرش منفی خود را با ارتکاب رفتارهای ضد تولید، کامل کنند.
عدالت سازمانی به برابری در محل کار اطلاق می‌شود. به ویژه ادراک کارکنان از برابری و چگونگی برخورد منصفانه می‌تواند سایر متغیرهای مرتبط به کار را تحت تأثیر قرار دهد. ادراک عدالت در سازمان باعث ایجاد عواطف مثبت می‌شود. بنابراین، رفتارهای ضد تولید و نامطلوب را کاهش می‌دهد. همچنین وجود عدالت و ادراک آن به عملکرد شغلی و رفتارهای مدنی سازمانی بالاتر منجر می‌شود (مورمان[۲۱۷]، ۱۹۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:44:00 ق.ظ ]




اﻣﻮر ﻣﺎﻟﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی

ﻋﻀﻮ ﺷﻮرای دوﻟﺘﯽ

Li Keqiang

ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﺰب

رﺋﯿﺲ ﮐﻤﯿﺘﻪ ﻣﺮﮐﺰی ﻧﻈﺎرت و ﺑﺎزرﺳﯽ

Hu Guoqiang

اﻣﻨﯿﺖ داﺧﻠﯽ

Zhou Yongkang

ﺳﺎﺧﺘﺎر و روﻧﺪﻫﺎی ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ دﻓﺘﺮ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺣﺰب و ﮐﻤﯿﺘﻪ داﺋﻤﯽ آن ﺣﺎﮐﯽ از ﻫﺪف ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی ﺑﺮ ﭘﺎﯾﮥ اﺟﻤﺎع و رﻫﺒﺮی ﺟﻤﻌﯽ ﺣﺰب دارد. از ﯾﮏ ﺳﻮ اﯾﻦ ﺗﺤﻮﻻت، ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ دﺑﯿﺮﮐﻞ ﺣﺰب ﺑﺮای اﻋﻤﺎل ﻗﺪرت ﺑﺮ ﺳﺎﯾﺮ رﻫﺒﺮان ﺣﺰب را ﻣﺤﺪود ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ و از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻊ از ﺗﺴﻠﻂ ﯾﮑﯽ از رﻫﺒﺮان ﯾﺎ ﮔﺮوﻫﯽ از رﻫﺒﺮان ﺑﺮ ﺳﺎﯾﺮﯾﻦ ﻣﯽﮔﺮدد. در ﻫﻤﯿﻦ راﺳﺘﺎ ﻫﻮ ﺟﯿﻦ ﺗﺎﺋﻮ ﺑﺮای ﺗﻘﻮﯾﺖ رﻫﺒﺮی ﺟﻤﻌﯽ و ﮔﺴﺘﺮش دﻣﻮﮐﺮاﺳﯽ درون ﺣﺰﺑﯽ ﺳﻌﯽ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ، ﻧﻈﺎم ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ را در درون ﺣﺰب ﺷﻔﺎف ﺳﺎزد، ﺑﮕﻮﻧﻪای ﮐﻪ ﮐﻤﯿﺘﻪ داﺋﻤﯽ ﻣﻮﻇﻒ ﺑﻪ اﻋﻼم ﻣﻨﻈﻢ ﮔﺰارش-
ﻫﺎی ﺧﻮد ﺑﻪ دﻓﺘﺮ ﺳﯿﺎﺳﯽ و دﻓﺘﺮ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﻪ ﮐﯿﺘﻪ ﻣﺮﮐﺰی ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
ﻫﻮ ﺟﯿﻦ ﺗﺎﺋﻮ ﭘﺲ از ﺗﺼﺪی دﺑﯿﺮﮐﻠﯽ ﺣﺰب و ﻣﻘﺎم رﯾﺎﺳﺖﺟﻤﻬﻮری روﯾﮑﺮﻫﺎی ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژﯾﮏ ﺟﺪﯾﺪی را در اﻧﺪاﺧﺖ ﮐﻪ در ﺑﻌﻀﯽ از اﺑﻌﺎد آن ﺑﺎ ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی ﭘﯿﺸﯿﻦ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻮد و ﺑﻌﻀﺎ ﺑﻪ اﻧﺘﻘﺎد ﺗﻠﻮﯾﺤﯽ از ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺑﺮ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺳﺮﯾﻊ در دوران ﺟﯿﺎﻧﮓ زﻣﯿﻦ ﻣﯽﭘﺮداﺧﺖ. اﯾﻦ اﻗﺪاﻣﺎت ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی “ﻣﺮدم ﻣﺤﻮر”((۲۰۰۲، ﻣﻄﺮح ﻧﻤﻮدن ﻣﻔﻬﻮم ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻋﻠﻤﯽ((۲۰۰۳، ﻣﻄﺮح ﻧﻤﻮدن اﯾﺪه ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺎرﻣﻮﻧﯿﮏ
(Fewsmith,2008).ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﺘﯽ((۲۰۰۴ و ﻇﻬﻮر روﯾﮑﺮد اﯾﺎﻻت ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﺘﯽ ﺟﺪﯾﺪ (۲۰۰۵) ﻣﯽﺷﻮد
(۳-۳ﺳﺎﺧﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ:
ﯾﮑﯽ از ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی داﺧﻠﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬار ﺑﺮ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮی ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ وﺿﻌﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ-ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ و اﯾﺴﺘﺎر۴۳ﻫﺎی ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ آن ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻤﺒﺮت و ﻫﻤﮑﺎراﻧﺶ اﯾﺴﺘﺎر ﻋﺒﺎرﺗﺴﺖ از ﯾﮏ روش ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺛﺎﺑﺖ در ﻓﮑﺮ، اﺣﺴﺎس و رﻓﺘﺎر ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻓﺮاد، ﮔﺮوهﻫﺎ و ﻣﻮﺿﻮعﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ(ﮐﺠﺒﺎف و
-Attitude١
ﺗﺮﮐﺎن،.( ۴۹ : ۱۳۸۷ ﻃﺒﻖ ﻧﻈﺮ ﻓﺮﯾﺪﻣﻦ، اﯾﺴﺘﺎر ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﺎ دوام اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﯾﮏ ﻋﻨﺼﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﯾﮏ ﻋﻨﺼﺮ اﺣﺴﺎﺳﯽ و ﯾﮏ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮔﺮدد (ﮐﺮﯾﻤﯽ،.(۱۳۸۵ اﻣﺮوزه ﺻﺎﺣﺒﻨﻈﺮان ﻣﻔﻬﻮم اﯾﺴﺘﺎر را ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﻄﺮح در ﻋﺮﺻﻪ رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﭼﺮا ﮐﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ آن اﻫﻤﯿﺖ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ در درک رﻓﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺟﻮاﻣﻊ دارد.ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺷﮑﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ در ﺳﻄﺢ ﺟﺎﻣﻌﻪ و اﻓﮑﺎر ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﺮآﻣﺪه از آن ﺑﺨﺸﯽ از اﯾﻦ اﯾﺴﺘﺎرﻫﺎ را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽﮔﺮدد.
(۱-۳-۳ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﯿﺎﺳﯽ:
(۱-۱-۳-۳ﺟﺎﻣﻌﮥ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ۴۴ ﭼﯿﻨﯽ:
در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻣﺮوز ﭼﯿﻦ در ﻣﯿﺎن ﺗﻮده ﻣﺮدم و ﻧﺨﺒﮕﺎن ﺳﯿﺎﺳﯽ ﮐﺸﻮر ﺑﯿﺶ از ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺛﺒﺎت اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ. اﺻﻼﺣﺎت ﺻﻮرت ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﻧﯿﺰ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ، ﻧﻪ در ﺟﻬﺖ ﺑﺮ ﻫﻢزدن ﻧﻈﻢ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﻮﺟﻮد، ﺑﻠﮑﻪ در راﺳﺘﺎی اﻓﺰاﯾﺶ ﻧﻘﺶ ﻗﺎﻧﻮن،ﮔﺴﺘﺮش ﺗﺪرﯾﺠﯽ ﻣﺸﺎرﮐﺖ و اﯾﺠﺎد ﻧﻈﺎم ﮐﻨﺘﺮل و ﻧﻈﺎرت رﺳﻤﯽ ﺻﻮرت ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ.ﻣﺎﺣﺼﻞ اﯾﻦ اﺻﻼﺣﺎت ﻧﯿﺰ ﮔﺴﺘﺮش ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺮدم،ﺷﻔﺎﻓﯿﺖ و اﻋﺘﻤﺎدﺳﺎزی ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. اﺻﻄﻼح ﺟﺎﻣﻌﮥ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﭼﯿﻨﯽ ﻣﻮﯾﺪ ﻣﻄﻠﺐ ﻓﻮق و ﻧﺸﺎﻧﺪﻫﻨﺪه ﺟﺎﻣﻌﮥ اﯾﺪه آل ﭼﯿﻨﯽ ﺑﺮﺣﺴﺐ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻮﺟﻮد آن ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻦ اﺻﻄﻼح ﺑﺮای ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎر در ﺟﻠﺴﮥ ﻋﻠﻨﯽ ﮐﻤﯿﺘﮥ ﻣﺮﮐﺰی ﮐﻨﮕﺮه ﺷﺎﻧﺰدﻫﻢ ﺣﺰب در ﺳﺎل۲۰۰۴ ﻣﻄﺮح ﮔﺸﺖ. ون ﺟﯿﺎﺑﺎﺋﻮ در ﮔﺰارش ﺧﻮد ﺑﻪ ﮐﻨﮕﺮه ﻣﻠﯽ در ﺳﺎل ۲۰۰۵،دﻣﻮﮐﺮاﺳﯽ،ﻧﻘﺶ ﻗﺎﻧﻮن، ﻋﺪاﻟﺖ و ﺗﻮازن اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را ﺑﻌﻨﻮان وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺎرﻣﻮﻧﯿﮏ ﭼﯿﻨﯽ ﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮد.ﻫﻮ ﺟﯿﻦ ﺗﺎﺋﻮ رﻫﺒﺮ ﺣﺰب در ژاﻧﻮﯾﻪ ۲۰۰۵، اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژی و اﺧﻼق، ﺑﺮﺧﻮرد ﺻﺤﯿﺢ ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن،ﺗﻘﻮﯾﺖ زﯾﺮﺳﺎﺧﺖﻫﺎی ﻣﺤﯿﻄﯽ-اﮐﻮﻟﻮژﯾﮏ و ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ ﺧﻮب را ﺑﻌﻨﻮان ﭘﺎﯾﻪﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﭼﯿﻨﯽ اﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮد. اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ اﺻﻄﻼح ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ در ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ اﻟﻬﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ از اﯾﺪه “ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﺰرگ” در ﻣﮑﺘﺐ ﮐﻨﻔﺴﯿﻮس دارد ﮐﻪ وﯾﮋﮔﯽ ﺑﺎرز آن ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﺑﺮاﺑﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺎﻧﮓ ﻟﯿﻦ ﺑﯿﺎن داﺷﺘﻪ اﺳﺖ اﯾﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﺑﺪﻧﺒﺎل ﮔﺴﺘﺮش ﻃﺒﻘﻪ ﻣﺘﻮﺳﻂ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭼﯿﻦ، ﮐﺎﻫﺶ ﻓﻘﺮ وﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﻓﺴﺎد ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﭼﻪ در ﭼﻨﯿﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪای ﻧﯿﺰ ﺗﻀﺎدﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻫﻤﭽﻨﺎن وﺟﻮد دارد، اﻣﺎ اﯾﻦ ﺗﻀﺎدﻫﺎ ﺑﻄﻮر ﺻﻠﺢ آﻣﯿﺰ ﻗﺎﺑﻞ رﻓﻊ ﻣﯽ-
(Heberer&Schuber,2006).ﺑﺎﺷﻨﺪ
-Harmonious society٢
(۲-۱-۳-۳ ﻧﺎﺳﯿﻮﻧﺎﻟﯿﺴﻢ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:44:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم