کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



  • از روی مؤلفه های سلامت اجتماعی می‏توان پرخاشگری نوجوانان را پیش بینی نمود.

آزمون رگرسیون که به منظور بررسی و تایید مدل و یافته های ناشی از فرضیه انجام شد نشان می دهد تمام مؤلفه های سلامت بر پرخاشگری تاثیر داشته و با افزایش سلامت معنوی میزان پرخاشگری کاهش می یابد که تاثیر پذیری آن در سطح خطای ۱% تایید گردیدکه ۵۵% تغییر در متغیر وابسته یعنی پرخاشگری نوجوانان توسط سلامت اجتماعی و مولفه های آن تبیین و پیش بینی گردیده است.در این میان بیشترین تاثیر را بر کاهش پرخاشگری معنویت دینی دارد . که نتایج تحقیق دارای نواوری بوده و در سایر تحقیقات بدان به این صورت پرداخته نشده است امام می توان گفت در تحقیق جمعه نیا(۱۳۸۷) که به بررسی سلامت اجتماعی و سبک هویت یابی نوجوانان پرداخته شده است رابطه معنی دار مشاهده شده است.همچنین نتایج تحقیق جویباری و ثنا گو (۱۳۸۴) نشان می دهد بین سلامت خانواده ها و سلامت اجتماعی نوجوانان رابطه وجود دارد آموزش شیوه مقابله با پرخاشگری و خشونت می تواند راهگشا باشد.۵-۳-پیشنهادات پژوهش:۱- به منظور جلوگیری و کاهش پرخاشگری نوجوانان و جوانان، والدین می توانند اقدام های مناسبی را انجام دهند. ‌تقویت رفتارهای اجتماعی فرزندان مانند: همکاری کردن، ‌مشارکت کردن، ‌ابراز هم دردی و هم دلی، ‌گوشزد کردن عواقب احتمالی رفتار پرخاشگرانه، تنبیه ملایم فرد پرخاشگر، تنبیه الگوهای پرخاشگری، دور کردن فرد پرخاشگر از مکان پرخاشگری، تقویت رفتارهای مغایر با پرخاشگری، ‌ارائه مجموعه ای از استدلال ها در مورد خطرات و عواقب پرخاشگری با شخص پرخاشگر یا قربانیان پرخاشگری .۲-به مدیران مدارس و مسئولان بهداشت پیشنهاد می گردد به منظور بهبود و ارتقاء سلامت اجتماعی با محوریت معنویت نیز کارگاهها و جلساتی را در سطح جوانان و نوجوانان و خانواد هها برگذار نمایند.
۳-به منظور کاهش پرخاشگری برگذاری کارگاه ها و جلساتی با موضوع کاهش خشم و پرخاشگری و کنترل بر رفتار با تاکید بر اموزه های رفتاری برگذار گردد.
۴- فراهم ساختن شرایط تفریح سالم، ‌استراحت کافی و به موقع، ورزش مناسب برای نوجوانان و جوانان

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-فراهم نمودن شرایط تبلیغ و ترویج معنویت و دین در نوجوانان و جوانان۶-آشنا کردن بیشتر نوجوانان با قرآن و تعالیم اسلامی۷- ارائه خدمات مشاوره ای به دانش آموزان که دارای سلامت اجتماعی پایین می باشند. باتوجه به اینکه میزان سلامت اجتماعی دانش آموزان متفاوت می باشد نیاز است متناسب با میزان سلامت اجتماعی، مشاوران مدارس به ارائه خدمات مشاوره ای بپردازند. ضمنا می توان از طریق مشاوره فردی و گروهی به ارائه خدمات مشاوره ای به افراد اقدام نمود. افرادی که درسطح سلامت اجتماعی پایین تری قرار دارند نیاز به تعداد جلسات بیشتری دارند.
۸- امروزه انفجار اطلاعات و ارتباطات تعاریف جدیدی از زندگی ارائه کرده است که جامعه امروز را با جامعه دیروز در ابعاد اجتماعی و رفتاری بسیار متفاوت کرده است که لزوم آموزش مهارت های زندگی را صد چندان کرده است. بنابراین مشاوران ومعلمان با آموزش مهارتهای زندگی به دانش آموزان می تواند در جهت بهبود و ارتقاء سلامت اجتماعی آنان گام بردارد.
۵-۴- محدودیت های تحقیق

  • محدود بودن آزمودنیها در یک مقطع و حدود سنی.
  • محدود بودن منابع جالب در رابطه بین پرخاشگری و سلامت اجتماعی .
  • عدم همکاری مناسب ادارآموزش و پرورش با محقق.
  • بعلت زیادبودن پرسشنامه پاسخ دادن به آنها از حوصله دانش آموزان خارج بود.

۵-۵-پیشنهادهای پژوهشی

  • پژوهشی در باره برسی تاثیر سلامت اجتماعی مبتنی بر آموره های اسلامی بر دیگر اقشار جامعه و همچنین دیگر معضلات جامعه از جمله طلاق اعتیادو……
  • برسی عوامل موثر بر سلامت اجتمایی در دیگر مقاطع تحصیلی
  • پژوهشی در باره برسی تاثیر سلامت اجتماعی مبتنی بر آموره های اسلامی بر(اضطراب،پیشرفت تحصیلی،امید به زندگی،افسردگی)

منابع و مأخذ

  • اثنی عشری ، مریم ( ۱۳۷۸ ) بررسی رابطه الگوهای خانواده و باورهای مذهبی با وضعیت هویت در نوجوانان شهر اصفهان ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه فردوسی مشهد.
  • احمدی راد – مصطفی – مذهب و باورهای مذهبی – انتشارات بهار- سال ۱۳۷۹ – تهران
  • افروز، زبیده( ۱۳۸۸ ). بررسی عوامل موثر بر سازگاری اجتماعی سالمندان با تاکید بر شبکه اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  • آرمانی – بهزاد – مذهب و ریشه های آن – انتشارات نور – سال ۱۳۸۰ – تهران
  • برک ، لورای ای ( ۱۳۸۲ ) روانشناسی رشد ، ترجمه یحیی سید محمدی ، تهران ، نشرارسباران.
  • بوردیو، پیر. ( ۱۳۸۴ ). شکلهای سرمایه. چاپ شده در کیان تاجبخش. سرمایه های اجتماعی:اعتماد، دموکراسی و توسعه. ترجمه افشین خاکباز؛ حسن پویان. تهران: نشر شیرازه.
  • بهزاد، داود. ( ۱۳۸۱ ). سرمایه اجتماعی بستری برای ارتقای سلامت روان. تهران: فصلنامه رفاه اجتماعی. شماره ۶
  • بیرو ،آلن ،فرهنگ علوم اجتماعی ، ترجمه باقر ساروخانی ، تهران ۱۳۷۰
  • پاتنام، روبرت. ( ۱۳۸۰ ). دموکراسی و سنت های مدنی. ترجمه محمد تقی دلفروز. تهران: نشر روزنامه سلام.
  • پارک ، جی . ای و پارک . ک . درسنامه پزشکی پیشگیری و اجتماعی ( کلیات خدمات بهداشتی) ، جلد دوم ، ترجمه دکتر حسین شجاعی تهرانی و دکتر حسین ملک افضلی ، چاپ ۳۱ – سوم ، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی گیلان ( ۱۳۷۵ ) ، صص ۳۷
  • تبار درزی ، هادی عبدالله ، ۱۳۸۶ ؛ بررسی ارتباط سلامت اجتماعی و متغیرهای دموگرافیک اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی ، پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
  • تشکر، زهرا؛ معینی، محمد رضا. ( ۱۳۸۱ ). نگاهی به سرمایه اجتماعی و توسعه. فصلنامه رفاه اجتماعی. شماره ۴ سال اول. تهرا : ن دانشگاه علوم بهزیستی.
  • توسلی، غلامعباس؛ موسوی، مرضیه. ( ۱۳۸۴ ). مفهوم سرمایه در نظریات کلاسیک و جدید باتأکید بر نظریه های سرمایه اجتماعی. تهران: نامه علوم اجتماعی. دانشکده علوم اجتماعی.۱- دانشگاه تهران. شماره ۲۶ . ص ۳۲
  • جد بابای اصفهانی، زینب( ۱۳۸۵ ). نقش شبکه های فردی در شکل گیری گرایش دینی دانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد پژوهشگری، دانشگاه الزهرا.
  • جوشن لو ، محسن ؛ نصرت آبادی ، مسعود ؛ رستمی ، رضا ؛ بررسی ساختار عاملی مقیاس بهزیستی جامع ؛ فصلنامه روانشناسان ایرانی ، سال سوم / شماره ۹ / پاییز ۱۳۸۵
  • جویباری لیلا، ثناگو اکرم. نوجوانی دوره پرخاشگری: تجارب نوجوانان پسر ۱۴-۱۶ ساله، مجله علمی دانشکده پرستاری و مامایی بویه گرگان، دوره سوم، شماره یک، بهار و تابستان ۱۳۸۴.ص ۱ الی ۱۳
  • چلبی، مسعود( ۱۳۷۵ ). تحلیل شبکه در جامعه شناسی، فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه
  • حاتمی،پریسا(۱۳۸۹) بررسی عوامل موثر بر سلامت اجتماعی
  • حیدری، سعیده و دیگران( ۱۳۸۷ ). ارتباط حمایت اجتماعی درک شده و اندازه شبکه اجتماعی با ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان. فصلنامه علمی پژوهشی فیض، شماره۲ تابستان ۱۳۸۷
  • خیراله پور ، اکبر ، ۱۳۸۳ ، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر سلامت روانی با تاکید بر سرمایه پایان نامه کارشناسی ارشد « مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی » اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
  • دانشجو یان با تأکید بر شبکه های اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مددکاری اجتماعی
  • ریتزر، جورج. ( ۱۳۷۴ ). نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر. ترجمه محسن ثلاثی. تهران:
  • زاهدی اصل ، محمد ؛ امنیت انسانی زیر ساخت سلامت اجتماعی ؛ نشریه نیکی
  • سجادی ، حمیرا ؛ صدرالسادات ، سید جلال ؛ شاخص های سلامت اجتماعی ؛ مجله سیاسی -اقتصادی ، دوره ۱۹ ، شماره ۳۰۴ ، آذر و دی ۱۳۸۳ – صص ۲۵۳
  • شولتز ، دوان – شولتز ، سیدنی آلن ( ۱۹۹۸ ) نظریه های شخصیت ، ترجمه یحیی سیدمحمدی ، تهران ، موسسه نشر ویرایش ، ۱۳۷۹
  • صادقی ، محمود ، جایگاه دین در سلامت روان ، انتشارات طریق کمال ، ۱۳۷۸
  • صالحی هیکویی، مریم( ۱۳۸۴ ). بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی شبکه و اعتماد بین شخصی و جنسیت، پایان نامه کارشناسی ارشد پژوهشگری دانشگاه الزهرا.
  • طباطبایی تهران. شماره ۵
  • عاملی رضایی ، حسین ؛ اهمیت و نقش مشاوره مددکاری اجتماعی در سلامت خانواده ؛خلاصه مقالات اولین کنگره سراسری خانواده و بهتر زیستن ، تهران ، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ، معاونت پژوهش ، ۱۳۷۳ ، ص ۵۲
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:08:00 ق.ظ ]




سنا: (در حال گریه) بابا من اصلاً برای..(دایه وارد می شودو حرف سنا را قطع می کند.)

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دایه: بفرمایید آقا، برید تا دیر نشده.
پدر: (سوییچ را می گیرد) دیگه گریه نکن. باشه؟ خداحافظ.
(پدر خارج شده در را می بندد.)
دایه: انقدر گریه کن تا خسته شی.(شروع به گردگیری اتاق می کند) الان اگه داداشت به جای تو انقده سن داشت به باباش کمک می کرد نه اینکه یکسره گریه کنه. قدیما راست می گفتن، دختر مثل شمع تو روزه و پسر مثل چراغ تو شب.
سنا: نمی خوام، نمی خوام. برو بیرون. من دایه نمی خوام.
دایه: دهنتو می بندی یا خودم بیام ببندمش؟
سنا: برو بیرون، از اتاق مامانم برو بیرون،برو…
دایه: چون نمی خوام صدای جیغ جیغتو بشنوم بیا برو تو اتاقت، دِ یالا..(دست سنا را گرفته و او را به زور به سمت در اتاقش می برد که از سمت راست اتاق با هم مرتبط می شوند. سنا همچنان مقاومت می کند و دایه در را می بندد) برو تو اتاق خودت ببینم. (به تمیز کردن اتاق ادامه می دهد) یه ذره بچه چه بلایی سرم آورد، اِاِاِ، تو رو خدا ببینا. اگه این فسقلی با این صدای جیغش جار نمیزد چی دیده، الان من سروری می کردم، نه اینکه بیام اتاقارو رفت و روب کنم، بازم خدا خیر بده آقا رو، هر کس دیگه بود بیرونم می کرد. باید ببینم ..(در انتهایی از بیرون باز می شود و نهضت با دوستانش وارد می شود.)
دایه: (هُل می شود) سلام خانوما.
(مریم، یکی ازدوستان نهضت جواب سلام دایه را می دهد اما گلدخت و ریحان با بی تفاوتی رد می شوند. همه ی آنها در حال پچ پچ هستند. نهضت و مریم وریحان دور میز گرد و گلدخت روی صندلی گهواره ای می نشیند.)
دایه: چی بیارم خانوم؟
نهضت: دو تا چای، دو تا قهوه با کیک شکلاتی.
دایه: (با خنده) مثل همیشه؟
(نهضت نگاهی به او می اندازد)
دایه: بله، چشم خانوم.
گلدخت: چرا این صندلی رو عوض نمی کنی نهضت؟ دیگه داره قرچ و قورچ می کنه.
نهضت: اتفاقاً همون صداست که به من آرامش میده. یاد روزایی می افتم که وقتی بابام نبود می نشستم روش و درس می خوندم.
گلدخت: وای توام چه اعصابی داری.
ریحان: مجبور نیستی اونجا بشینی، حالا که نشستی غر نزن.
مریم: آی، این درد مچ دستمم دیگه خوب نمیشه. نهضت جان فکر می کنی پدرت وقت می کنه به مچ دست منم یه نگاهی بندازه؟
گلدخت: (باخنده) میتونی از ریحان بپرسی تا بافال قهوه جوابتو بده.
مریم: کی از تو پرسید خودتو دخالت میدی؟
ریحان: فال قهوه رو مسخره نکن. یه روز خودتم به دست و پام می افتی برات فال بگیرم، اون روز نمی گیرما. حالا گفته باشم.
نهضت: مریم جان من به آقا می گم، به احتمال قوی می تونه کمکت کنه. البته تخصصش استخون نیست اما به هر حال طبابت خونده. فعلاً که رفته روستای برغان مریضهای اونجا روببینه.
مریم: خدا خیرش بده. تا جایی که از دستش بر بیاد خیر میرسونه.
ریحان: آره منم قبول دارم.
(دایه با سینی چای و قهوه وارد می شود و جلویشان می چیند.)
نهضت: به همه خیر میرسونه اما یه جاهایی می تونست به خونوادش خیر برسونه و نرسوند. این گناهش بیشتر از کسیه که نتونه خیر برسونه.
دایه: الآن کیکم میارم. (خارج می شود.)
ریحان: نگو اینطوری، آقای خوبی داری که همچین زندگی ای رو برات جفت و جور کرده.
نهضت: نگفتم بَده. خدا سلامت نگهش داره.
(سنا با عروسکی در دست از درسمت راست وارد می شود.)
سنا: سلام مامان.
نهضت: (با جدیت) سلام دخترم. به خاله ها سلام کن.
سنا: ( به سمت آنها می رود.) سلام خاله مریم، خاله ریحان و خاله …(اسمش را فراموش کرده)
نهضت: (کمکش می کند) خاله گلدخت.
گلدخت: سلام خاله، مامانت که از همه ی ما باهوش تر بود، تو چرا هوششو به ارث نبردی؟
(دایه با کیک وارد می شود)
دایه: (رو به سنا) کیک میخوری عزیزکم؟
سنا: (با تندی) نه نمی خورم.
نهضت: سنا این چه طرز جواب دادن به دایه ست؟ زود باش عذرخواهی کن.
سنا: مامان.
نهضت: من حرفمو یکبار می زنم.
سنا: ببخشید.
دایه: نه دخترم من که از تو ناراحت نمیشم. تو مثل دختر خودمی.
مریم: چه دایه ی خوبی داری.
نهضت: آفرین دخترم، حالا برو بشین رو صندلیت، حوصلتم سر رفت برو تواتاقت با اسباب بازیات بازی کن، باشه؟
سنا: باشه.( به سمت گهواره می رود وکمی آن را تکان می دهد) دلم برای داداش کوچولوم تنگ شده.
نهضت: سنا شلوغ نکن. گفتم اومدی اینجا آروم میشینی سر جات.
(گلدخت و ریحان آرام با هم صحبت می کنند.)
سنا: باشه.
گلدخت: نهضت، تو که دَرسِت از همه ی ما بهتر بود، چرا پدرت نذاشت ادامه بدی؟
(نهضت سکوت می کند.)
ریحان: خب حالا نهضتو یاد گرفتاریاش ننداز.
نهضت: سنا، بابات نگفت کی میاد؟
سنا: گفت دیر میام.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ق.ظ ]




است.در اکثر جوامع نقش مرد به عنوان سرپرست خانواده در تامین معاش خانواده از اهمیت به سزایی برخورردار بوده است. اگر چه در بعضی جوامع بسیاری از وظایفی که بر عهده ی مردان می باشد توسط زنان به نحو احسن انجام می شود اما این امر موجب نمی شود تا از نقش مدیریتی مرد بر خانواده کاسته شود.داشتن مدیر لازمه ی بقای هر جامعه ایست و خانواده به عنوان نهاد کوچک اجتماعی از این قاعده مستثنی نخواهد بود.امروزه شاهد افزایش چشمگیر مباحث مربوط به اختلافات خانوادگی در دادگا ها هستیم که حکایت از وجود مشکلات و اختلافاتی در سیستم خانواده ی ایرانی دارد.این روزها در راهروهای دادگاه های خانواده کسانی منتظر نشسته اند تا از زندگی مشترک خداحافظی کنند.کافی است یک ساعت در راهروهای مجتمع قضایی خانواده قدم بزنید تا مردان و زنانی را ببینید که آمده اند تا هر چه زودتر اجازه ی حک شدن مهر ابطال زندگی مشترک را روی عقدنامه هایشان بگیرند.علل این اختلافات و مشکلات ریشه در عوامل متعددی دارد که از جمله مهم ترین آنها می توان به نا آگاهی زن و مرد از اختیارات ،حقوق و وظایف قانونی شان اشاره کرد.با روشن شدن ابهامات و آگاهی بخشی به زوجین می توان از بروز بسیاری از اختلافات جلوگیری کرد و از حجم پرونده های خانواده کاست.
با توجه به اهمیت نفقه در زندگی مشترک تا کنون پژوهش های بسیاری در خصوص مباحث مربوط به نفقه و اجزای آن انجام شده است ،که نتایج آنها با عناوین مختلف در نوشتارهای علمی ،کتب حقوقی خانواده ،و رساله ها و پایان نامه های تحصیلی به نگارش در آمده است.در نوشتار حاضر به موضوعی پرداخته شده که کمتر مورد بحث و اختلاف قرار گرفته است اما میتواند اختلافی محتمل باشد.
در نگارش پایان نامه از این جهت که منابعی که ارتباط مستقیم با موضوع پژوهش داشته باشد را به سختی میتوانستم بیابم ،سختی هایی را متحمل شدم . اما خرسندم که با انتخاب موضوع نفقه فرصت این را یافتم که تعمق بیشتری در خصوص حقوق زنان در فقه داشته باشم و اهمیتی که اسلام برای زنان قائل شده را بیشتر و بهتر توانستم درک کنم.در نگارش پژوهش حاضر روزها با موضوعی سر و کار داشتم که شاید دغدغه ی بسیاری از زنان سرزمینم باشد و به اقتضای شغلم روزها بسیاری از این زنان که با نهایت تاسف از حقوق حقه ی خود بی اطلاع هستند واز این جهت مظلوم واقع می شوند را مشاهده میکنم. امید وارم که با درک بهتر مسائل مربوط به حقوق خانواده بتوانم دینم را به خواهران و مادران سرزمینم که در پی احقاق حق خود هستند ادا کنم.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نوشتار حاضر در سه فصل به بررسی و تبیین مصادیق نفقه ی زوجه می پردازد و در پی پاسخگویی به این سوال است که ملاک های حاکم بر تعیین مصادیق نفقه چه چیزهایی می باشند.و آیا ریاست مرد با توجه به صراحت ماده ۱۱۱۴ در خصوص انتخاب مسکن می تواند معیار دقیقی باشد و آیا قابل تعمیم به سایر مصادیق نفقه می باشد یا خیر؟در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد و در کتب فقهی و حقوقی نیز ملاک روشنی برای آن مطرح نشده است. شاید بتوان گفت ، ریاست خانواده می تواند با وحدت ملاک ماده ۱۱۱۴ معیاری برای تعیین مصادیق نفقه باشد، که البته این نظر به دلایلی قابل دفاع به نظر نمی رسد.از طرف دیگر نیز با توجه به صراحت قانون در خصوص تناسب نفقه با شئونات زوجه ، می توانیم بگوییم هر فرد بهتر می تواند نیاز ها ی منطبق با شان خود را تشخیص دهد ،پس معیارمی تواند انتخاب خود زوجه باشد.
در همین راستا ،سعی کرده ایم تا با تبیین علمی و منطقی نفقه و مبانی و گستره ی آن ، از یک سو مصادیق و اجزای نفقه ی زوجه را بیان کنیم و از سوی دیگر با بررسی مواد مربوط به حق سرپرستی و ریاست مرد بر خانواده به ملاک روشنی در جهت تعیین مصادیق نفقه ی زوجه دست یابیم ؛ هرچند که این رویکرد به نفقه و مصادیق آن ممکن است باعث ایجاد سوال و نیاز به پژوهش های تازه ای شود. امید است که با رسیدن به معیاری مناسب در این خصوص از بروز چنین اختلافات محتملی در خانواده جلوگیری شود و از حجم سنگین پرونده های خانواده کاسته شود. چرا که تحکیم بنیان خانواده نه تنها مکررا در دین مبین اسلام سفارش شده است ، بلکه سلامت هر جامعه در گرو سلامت و استحکام نهادهای خانوادگی است.
کلیاتدر این فصل ابتدا به بیان معانی و مفاهیم نفقه (لغوی اصطلاحی و حقوقی) و ریاست خانواده می‌پردازیم و همین طور انواع نفقه را برشمرده و بررسی خواهیم کرد تا در فصول بعدی به بررسی ارتباط آنها با یکدیگر بپردازیم.مبحث اول: مفهوم نفقهنفقه تعاریف مختلفی دارد:بنابراین گفته اند نفقه از ریشه نفق است (جمع نفقات، انفاق و نفاق)
گفتار اول: تعریف لغوی نفقه
نفقه در لغت عبارت است از «آنچه صرف هزینه عیال و اولاد کنند، هزینه زندگی زن و فرزندان، روزی و مایحتاج» [۱]
– ریشه معنای نفقه را صرف و خرج کردن و آنچه که از دراهم کم و فانی شود، می‌دانند. همان گونه که در المنجد آمده «نفق، ینفق، نفقا ؛ فقد و فنی و فُل» (چیزی کم و فانی شود) [۲] زیرا مالی که مرد برای همسرش خرج می کند به شکلی از دارایی او خارج می‌شود و صرف زندگی همسرش می‌شود و آنچه انفاق کنند یا صرف و خرج معیشت عیال و اولاد کنند، هزینه زندگی عیال و اولاد [۳]
– بعضی دیگر نفقه را به معنای آنچه که از دراهم بخشیده شود بیان کرده‌اند مثل اقرب الموارد که می‌نویسد: «اسمٌ من الاِنفاق و ما تنُفُقه من الدّراهَم و نَحوِها»[۴]
و برخی کتب لغت علاوه بر معانی بالا به معنای زاد و توشه و همچنین آنچه که زوج برای همسرش خرج می‌کند مثل طعام و لباس و مسکن و غیره اشاره دارد. البته این تعریف بیشتر نظر به معنای اصطلاحی نفقه دارد.[۵]
بالاخره گفتند نفقه به فتح نون وفاء وقاف مصدر است از باب افعال و جمع آن نفاق و انفاق و نفقات است.
و در فرهنگ لغات فارسی هم به معنای هزینه و خرج و روزی و مایحتاج آمده است.[۶]
همچنین در واقع به معنای هزینه و توسعه می‌باشد.
بعضی در معنای این واژه گفته‌اند: «هی لغه ما ینفقه الانسان علی عیاله» [۷] یعنی در لغت به معنای چیزی است که انسان برای عیالش خرج می‌کند. هرچند که به نظر می‌رسد در تعریف اخیر بیشتر معنای اصطلاحی نفقه را می‌رساند.
به هر حالت نفقه از ریشه هلاک شدن، خرج‌کردن، رفتن به خروج یافتن است. هرچند دیده می‌شود که گروهی با این نظر مخالف هستند و اعتقاد دارند ، نفقه مشتق شده از نفوق به معنای هلاک نیست. بلکه اشیایی است که مرد برای خانواده‌اش خرج می‌کند.
البته این نظر با میل به تعریف اصطلاحی نفقه ارائه شده است.[۸]
گفتار دوم: تعریف اصطلاحی نفقه
تعریف اصطلاحی نفقه ، هم از منظر فقهای اسلام قابل بررسی است و هم از منظر قانون مدنی ایران و سایر کشورها .

    • اکثر فقهای شیعه نفقه را به معنای «لباس، غذا، مسکن و … می‌دانند.[۹] همچنین علمای عامه و حقوق‌دانان اسلامی نیز نفقه را همان لوازم ضروری زندگی و احتیاجات مادی که فرد برای همسر و بستگان خود انفاق می‌کنند می‌دانند.[۱۰]
    • در اسلام موجبات نفقه، در زوجیت، قرابت و ملک[۱۱] احصا شده است و از نظر فقهی و حقوقی تأمین مخارج و هزینه‌های خانواده بر عهده مرد است و لذا هزینه‌ها و مخارج متعارف زن به‌عنوان بخشی از خانواده به عهده مرد است و در عین حال مرد حق سلطه و استثمار زن را ندارد.

تعاریفی که در فقه برای نفقه ارائه شده اغلب با ذکر مصادیق می باشد.بدین جهت اکثر اختلاف ها به مصادیق برمی گردد.
در برخی از کتب فقهی بیان شده : « مایحتاج زن از جمله غذا ، لباس،مسکن،خادم و وسایل آشپزی که به طور متعارف با وضعیت زن در آن شهر متناسب باشد.» .[۱۲]
بعضی از فقها ،مصادیق دیگری به آن اضافه نموده اند ،همانند: «وسایل تنظیف و آرایش از جمله شانه ،کرم،صابون و هزینه حمام در صورت نیاز.»[۱۳] .
در جای دیگر، در تعریفی کوتاه بدون ذکر مصادیق آمده است : «آنچه زن بدان نیازمند است و در شان چنین زنی در آن شهر است»[۱۴].
به نظر می رسد مفهوم نفقه یک مفهوم کاملا عرفی است و شارع مقدس آن را به عرف واگذار کرده است که عنصر زمان و مکان در آن نقش تعیین کننده ای دارد و قرآن کریم هم آن را تایید می کند ؛ زیرا تمام آیاتی که مساله نفقه را مطرح می کنند ،آن را به عرف احاله داده اند، همانند : «عاشروهن بالمعروف» ، (نساء ،۱۹) ، «فامساک بالمعروف او تسریح بالاحسان» ، (بقره ،۲۲۹) ، «علی المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف » ، (بقره،۲۳۳).
کلمه معروف در برخی تفاسیر به معنای امور متعارف تفسیر شده است ،چنان که بعضی مفسرین در تفسیر آیه «علی المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف» آورده اند : «منظور از رزق و کسوه خرجی ولباس است و خدای عزوجل این خرجی را مقید به معروف نموده ، یعنی متعارف از حال شوهر و همسر ،همچنین مصالح زندگی و لوازم تربیت و از آن جمله خوراک و پوشاک و نفقه مادر ی که به بچه شیر می دهد به عهده ی اوست »[۱۵].
برخی مفسرین هم کلمه ی معروف را به معنای« شایسته و مناسب »تفسیر نمودند.[۱۶] . یعنی مناسب و در شان زن که در واقع به همان معنای متعارف بر می گردد.
به طور کلی با استنباط از متون فقهی امامیه و عامه، نفقه در اصطلاح شرعی، عبارتست از: «چیزی که زن برای معیشت به آن نیازمند است، مانند طعام، لباس، مسکن و آنچه میان مردم متعارف باشد».[۱۷]
بر اساس اصلاحیه ماده ۱۱۰۷ که در سال ۱۳۸۱ صورت گرفت ، بدون شک باید گفت: نفقه شامل تمام نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زوجه است و حتی مواردی هم که در ماده فوق ذکر شده به عنوان نمونه است. بر اساس اصلاحیه فوق الذکر هزینه‌های درمان بیماری زوجه چنانچه متعارف باشد، جزو نفقه قرار خواهد گرفت مشروط بر اینکه به عسر و حرج زوج منتهی نشود.[۱۸]
بنابراین، این مزیتی است که قانون‌گذار ایران برای زن قائل شده است و به موجب آن زن می‌تواند از شوهر مطالبه نفقه کند.
البته همان طور که مشاهده می‌کنید ماده ۱۱۰۷ نیز تعریفی از واژه نفقه ارائه نداده است و تنها به ذکر پاره‌ای از مصادیق آن بسنده می‌کند. در همین راستا، یکی از اساتید حقوق سعی کرده است که نفقه را تعریف نماید و می‌نویسد: «نفقه از نظر حقوقی عبارت است از تأمین مخارج ضروری خود یا افرادی که تحت تکفل شخص بوده و شخص قانوناً ملزم به رعایت و پرداخت آن ‌باشد.»[۱۹]فقهای عامه نیز معمولا نفقه را اینگونه تعریف می کنند:
« هی اسم للشی الذی ینفقه الانسان علی عیاله و زوجته و اقاربه و مملوکه و یشتمل الطعام و الکسوه و السکنی»
در اصطلاح فقهای عامه، نفقه چیزی است که انسان برای خانواده و همسر و نزدیکان و بندگانش خرج می‌کند و شامل خوراک و پوشاک و مسکن می‌شود.[۲۰]
عده‌ای نیز نفقه را چیزی می‌دانند که عادتاً بقای حیات انسان، منوط به آن است بدون اسراف.[۲۱]
به نظر می‌رسد مفهوم نفقه، یک مفهوم کاملاً عرفی است و پسندیده‌تر آن است که قضاوت راجع به نفقه را به عرف واگذار کنیم. زیرا نفقه از جمله مسائلی است که با توجه به نیازها و شرایط فردی و اجتماعی افراد متغیر است.
به نظر می‌رسد شارع مقدس نیز به قضاوت عرف نظر داشته است چنان که در آیات و روایات مربوط مشاهده می‌کنیم. همانند: « فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ» «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»[۲۲]
کلمه معروف در برخی تفاسیر به‌معنای امور متعارف تفسیر شده است. چنان‌که بعضی مفسرین در تفسیر آیه «علَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» آورده‌اند: « منظور از رزق و کسوه، خرجی و لباس است و خدای عزوجل این خرجی را مقید به معروف نموده یعنی متعارف از حال شوهر و همسر، همچنین مصالح زندگی و لوازم تربیت و از آن جمله خوراک و پوشاک و نفقه مادری که (به بچه) شیر می‌دهد به عهده اوست.[۲۳]
برخی مفسرین هم کلمه معروف را به معنای «مناسب و شایسته» تفسیر نمودند.[۲۴]
یعنی مناسب در شأن زنان که در واقع به همان معنای متعارف برمی‌گردد. به نظر می‌رسد، مفهوم فقهی نفقه با معنای لغوی آن کاملاً همخوانی دارد و این مفهوم که یک مفهوم عرفی است، روشن و واضح می‌باشد، البته اختلاف‌هایی که در مصادیق مشاهده می‌شود، ابهامی در اصل مفهوم به وجود نمی‌آورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ق.ظ ]




بنابراین همان گونه که زن در امور مالی و دارایی خود از استقلال مالی برخوردار است، در امور غیر مالی نیز دارای آزادی در شئون شخصی و استقلال اجتماعی می‌باشد اما در چارچوب روابط زوجیت و امور مربوط به خانواده، گذشته از آن که به مقتضای حقوق و تکالیف ناشی از زوجیت موظف به ایفای حقوق شوهر نیز می‌باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در اسلام بار تأمین معاش و هزینه‌ی زندگی بر دوش مردان است و زنان در این زمینه مسئولیتی ندارند ،این به خاطر رأفت اسلام است که زن به تناسب جنبه های روانی و عاطفی ،در کاری انجام وظیفه کند که برایش امکان داشته باشد. زن، نه در خانه‌ی پدر و نه در خانه‌ی شوهر ناگزیر به کار و تلاش برای تأمین معیشت نیست ،اجباری ندارد که در محیط خشن و توأم با سرو صدای کارخانه ها و یا در عمق معادن به تحمل صدمات و مشقات بپردازد و نان برای اعضاء خانواده فراهم کند. بعد از انعقاد پیمان ازدواج، مرد نمی‌تواند خود را از زیر بار مسئولیت نفقه و معاش زن و فرزندان خارج کند، بنابراین مرد وظیفه دارد برای زن و فرزندان خود تلاش کند واز فضل خدا طلب روزی نماید. در نتیجه در فقه اسلامی مسئولیت تأمین مخارج خانواده به عهده‌ی مرد است همان گونه که در قرآن آمده است : «… فَاَنْفِقوا عَلَیْهِنَ… »، به آنها ( زنان ) نفقه بدهید (طلاق، آیه ۶). و اسلام هرگز زن را موظف به تهیه و تأمین معاش خانواده ننموده است ،اما این به آن معنا نیست که آن را حرام کرده باشد و یا حضور زن را در اجتماع منع نموده باشد.
همچنین ذکر این نکته لازم است که: کار و اشتغال زن به طور معمول مستلزم بیرون رفتن وی از خانه و فعالیت در محیط اجتماع است، در بررسی دیدگاه فقه مذاهب اسلامی بیشتر مسئله خروج زن از منزل مورد توجه قرار گرفته تا کار واشتغال وی، از این رو می‌توان این بحث را تا حدودی به مسئله‌ی خروج زن از منزل شوهر مرتبط دانست و از این طریق به ارائه‌ دیدگاه ها پرداخت .
بر اساس نظریه‌ی رایج در فقه شیعه، مبنی بر ناروا بودن بی قید و شرط خروج زن از خانه بدون موافقت شوهر کار و فعالیت شغلی او نیز به کسب اجازه از شوهر و جلب رضایت او نیازمند است و شوهر حق خواهد داشت با شرایط مندرج در قانون او را از هر گونه اشتغال در محیط خارج از منزل باز دارد.
از نظر فقهی، اصولا ًخروج زن از خانه به هر منظوری که باشد، بایستی با موافقت شوهر انجام پذیرد. بنابراین، چنانچه زن در هنگام ازدواج شاغل نبوده و با شرط اشتغال ازدواج انجام نگرفته، شوهر می‌تواند مطلقاً زن را از اشتغال به هر گونه حرفه در بیرون خانه منع کند (محقق داماد، پیشین، ص ۳۱۳).
شایان ذکر است که امام خمینی (ره) به طور مطلق جواز خروج زن از منزل شوهر را منوط به اذن او می‌داند و در این رابطه می‌فرماید: «هر یک از زوجین بر طرف دیگرش حقی دارندکه قیام به آن واجب است اگر چه حق زوج اعظم است. و از حق او بر زن این است که او را اطاعت کند و معصیت او را ننماید و از خانه اش بدون اذن او بیرون نرود ولو اینکه نزد اهل خودش برود ،حتی اگر برای عیادت پدر یا در عزای پدرش باشد» (امام خمینی، ۱۴۰۸ق، ج ۳، ص۵۳۹).
همچنین حضرت امام (ره) در بحث «نشوز» فرموده اند: «نشوز در زوجه خروج او از اطاعت شوهر است که بر زن واجب می‌شود… و همچنین است خروج او از خانه‌ی او بدون اذنش» (همان، ص۵۴۳).
و همچنین فرموده است: «اگر[زن] ناشزه شود سپس به اطاعت شوهر برگردد مستحق نفقه نمی‌باشد تا آنکه اطاعتش را اظهار نماید و شوهر آن را بداند» (همان، ص۵۵۹).
سید یزدی در عروه الوثقی و سید حکیم در مستمسک گفته اند: « اگرزن برای خدمت در مدت معینی [تعهد و توان خود را] اجاره دهد و پیش از انقضای این مدت، ازدواج کند ،اجاره [تعهد] باطل نمی‌شود ،حتی اگر خدمت منافی بهره جویی شوهر و حقوق زناشویی باشد. در این حکم تفاوتی نیست شوهر در هنگام ازدواج ،تعهد زن را بداند یا نداند ،زیرا دو حق اینجا هست: حق خدمت و حق شوهر. اگر زن بتواند هر دو را انجام دهد ،که خوب، واگر جمع میان آن دو ممکن نباشد و تزاحم کنند ،حق پیش تر که تعهد خدمت است ،مقدم است. چون اگر حقوق شرعی مزاحم هم شوند ترجیح با حق سابق است. بنابراین شوهر حق اعتراض یا فسخ تعهد زن را ندارد و همسر ناشزه محسوب نمی‌شود. اما اگر پس از ازدواج تعهد خدمت دهد و با حق شوهر منافات [تزاحم] داشته باشد، بدون اذن و اجازه‌ی شوهر، تعهد خدمت درست نیست. اگر تعهد، با حق شوهر مطلقاً منافات ندارد ،مثلاًتعهد قرائت قرآن یا بافتن پیراهن با نخ کاموا یا پشم را بدهد، اجازه و تعهد صحیح است حتی اگر شوهر اذن ندهد» (مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه ،۱۳۸۶ق، ج۴، ص۲۶۵).
از نظر مشهور [فقهای شیعه ] بر زن واجب است در اطاعت تام و تمام زوج باشد و بدون اذن او از خانه خارج نشود، حتی برای عیادت والدین خویش، خواه خروج از منزل منافی با استمتاع زوج باشد یا خیر، تخلف از این امر از سوی زوجه علاوه بر ارتکاب گناه، موجب سقوط حق نفقه است (امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۳۰۲).
اگر زنی در هنگام عقد شرط کرده است که مجاز به انجام کارهای فرهنگی در خارج خانه باشد و یا اجازه داشته باشد کارکند و مرد نیز پذیرفته است،اگر بعد از ازدواج، مرد اجازه ندهد که برای انجام اینگونه کارها از منزل خارج شود، آیا زن می‌تواند بدون اذن شوهر از منزل خارج شود ؟«در فرض مذکورمی تواند بدون اذن شوهر برای انجام کارهای مذکور خارج شود »
فصل چهارم
حمایت شرع از زنان در باب مجازات
۴- حمایت شرع از زنان در مجازات
۴-۱- حمایت شرع از زنان در باب دیه و قصاص
۴-۱-۱- پیشینه‌ تاریخی دیه و قصاص
۴-۱-۱-۱- عصر جاهلیت
پیش از اسلام قبایل مختلف عرب، تابع نظام واحدی نبودند، آنان از عاداتی کهن پیروی می‌کردند که به طور عمیق در افکار و جان‌هایشان نفوذ کرده بود. اعمال زور در زندگیشان نقشی عمده داشت و انتقام‌جویی از اصول بسیار مقبول آنان به شمار می‌آمد. قدرتی غالب که بتواند اراده‌ی خود را بر افراد همه‌ی سرزمین‌های عرب‌نشین اعمال و تجاوزگر را تنبیه کند وجود نداشت، اما هر قبیله برای خود رئیسی مورد احترام داشت که همه‌ی افراد قبیله، سخن و فرمانش را می‌پذیرفتند، لیکن نفوذ این رئیس در خارج، به ثروت قبیله و تعداد جنگاوران و شهادت آن بستگی داشت (کارگرشورکی، ۱۳۸۶، ص۲۰).
هر فرد عرب به قبیله خود دل‌بستگی عمیقی داشت، اگر فردی خارج از آن شخصی از افراد قبیله را مورد تعدی یا آزار قرار می‌داد، همه به کین خواهی برمی‌خواستند. افراد قبیله شخص متجاوز هم به دفاع از وی می‌پرداختند و او را مورد حمایت قرار می‌دادند (ابوزهره، بی‌تا، ص۶۱).
بنابراین پیش از اسلام آنچه مورد توجه اعراب بود انتقام خواهی بود و این کار به حق یا ناحق انجام می‌گرفت. در داستان‌های ادبی کهن این قوم و نیز در اشعار جاهلیت با نمونه‌هایی از آن روبه‌رو می‌شویم.
نقل شده است: مردی شخصی از اشراف عرب را کشت. خویشاوندان قاتل نزد پدر مقتول آمدند و به او گفتند چه کنیم تا از ما خرسند شوی؟ گفت یکی از این سه کار را: یا پسرم را زنده کنید؛ یا خانه‌ام را از ستارگان آسمان پرکنید، یا خودتان قاتل را به من بسپارید تا او را بکشم و با وجود این‌ها فکر نمی‌کنم موجبات تسلی خاطرم فراهم آید و احساس رضایت کنم (همان، ص۶۱).
مطلب قابل توجه دیگر این بود که انتقام‌جویی مسئله‌ای خصوصی به شمار می‌آمد و تنها اولیای مقتول نبودند که به خون‌خواهی او برمی‌خاستند بلکه این موضوع به همه‌ی افراد قبیله مربوط می‌شد و همه به حمایت از مجنی علیه و یا اولیایش، اقدام می‌کردند. این حمایت حتی افرادی را که از آن قبیله نبودند اما در پناه این‌ها می‌زیستند فرا می‌گرفت و این یک اصل کلی بود که هر فرد قبیله، کمر به خون‌خواهی می‌بست و اگر موفق می‌شد خودش قاتل را هلاک می‌کرد (فاضل، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۵۷).
زنان در این قبیل موارد نقش مهم ایفا می‌کردند و مردان را به انتقام‌جویی تشویق می‌نمودند. زنی به نام حوله از بنی رئام که سی مرد از افراد قبیله‌اش به قتل رسیده بودند از انگشتان کوچک دست‌های مقتولان، گردن‌بندی فراهم ساخت و بر گردنش آویخته، ضمن قرائت اشعاری مردان را به انتقام‌کشی برمی‌انگیخت با این وجود از روایات ما چنین استفاده می‌شود که عبدالمطلب در جاهلیت برای قتل،۱۰شتر به عنوان دیه سنت گذاشت که اسلام آن را امضاء و اجرا کرد (حرعاملی، ۱۴۱۶ق، ج۱۹، باب۱، ص۱۴۵).
اعراب جاهلی نظام پرداخت دیات را جهت پایان بخشیدن به انتقام و منازعات خونی، تا حدودی جبران خسارت وارده و عدم توسل به زور برای جلوگیری از جنگ و خرابی‌های حاصل از آن اعتبار بخشیدند به نحوی که برای جانی و قبیله‌اش این امکان به وجود آمد که با توافق مجنی‌علیه یا اولیای او پرداخت دیه جایگزین قصاص شود (کارگرشورکی، ۱۳۸۶، ص۲۲).
این شیوه‌ی نو، تحول بسیار مهمی را در حیات قبایل عرب به‌وجودآورد، زیرا در لابه‌لای متون تاریخی به مواردی بر می‌خوریم که اولیای مقتول به گرفتن دیه بسنده کرده‌اند. اگرچه مقدار این دیه برای همه‌ی اشخاص مساوی نبود و بر حسب درجات قبایل و شأن و منزلت مقتول تفاوت‌هایی داشت، به این معنا که هنگام اخذ دیه اختلاف طبقاتی و موقعیت مقتول در نظر گرفته می‌شد. به عنوان مثال دیه‌ی مردی که از طبقه‌ی اشراف بود با دیه‌ی مردی که از طبقه‌ی پست‌تر از اشراف بود تفاوت داشت. در بین قریش میزان معمولی دیه ده شتر بود که این میزان به قولی در نزد عبدالمطلب به صدشتر رسیده و دیه‌ی اُمرا و بزرگان به هزار شتر نیز می‌رسید و دیه‌ی زن نصف دیه‌ی مرد بود (جوادعلی، بی‌تا، ج۵، ص۵۹۳).
در مورد پرداخت دیه اصل بر این بود که در صورت قدرت جانی به پرداخت آن، از خود او گرفته شود و در صورت عدم توان او بر پرداخت دیه از «عصبه» یعنی بستگان نزدیک جانی که با او رابطه‌ی خونی دارند گرفته شود (همان، ص۵۹۲).
۴-۱-۱-۲- دیه در حقوق یونان و روم
یونانیان قتل را نوعی کفر و کیفر آن را قتل می‌دانستند تا به این وسیله گناه جانی جبران شود و این عقیده‌ای است که با نظرات تورات، هم از حیث نتیجه، کیفر و هم از لحاظ حکمت مغایرت دارد. اما رومیان قدیم قتل عمد را با کشتن مکافات می‌کردند و در قتل خطا به کفاره روی می‌آوردند که عبارت از ذبح گوسفندی به عنوان فدیه برای مقتول بود. بعدها قانونی وضع شد که به موجب آن برای قتل، کیفرهایی مثل تبعید (در صورتی که قاتل از طبقه‌ی متوسط بود) و مصلوب کردن (چنانچه از طبقه‌ی پست بود) تعیین گردید. کیفر مصلوب کردن بعدها به انداختن قاتل میان حیوانات درنده تبدیل شد و سپس به حلق‌آویز کردن مبدل گشت (کارگرشورکی، ۱۳۸۶، ص۲۴).
تعیین مجازات به نظر حاکم محول شده بود و آخرین قوانین رومیان حالات سبب‌هایی را معین کرده بود که به موجب آن‌ها قاتل از کیفر رهایی می‌یافت، مانند حالتی که کسی بنده‌ی فراری را می‌کشت و یا به عنوان دفاع از جان و ناموس، به قتل مبادرت می‌ورزید و نیز کشتن فرد نظامی که به غارت و تجاوز پرداخته بود (همان).
از جمله قوانین رومیان پیش از وضع قانون اخیر، کشتن قاتل که در مجازات با مقتول برابر بود و نیز قتل کسی بود که بیضه‌های مردی را قطع کرده و یا انسانی را به خاطر قربانی کردن برای بت‌ها سر بریده بود (کارگرشورکی، ۱۳۸۶، ص۲۴).
۴-۱-۱-۳- دیه در آیین یهود
یکی از ادیان گذشته دین یهود می‌باشد که حضرت موسی علیه‌السلام در میان این قوم به تبلیغ می‌پرداخت و کتاب آسمانی آن‌ها تورات است ولی نسخه‌ی واقعی این کتاب وجود ندارد و نسخه‌ای که اکنون به عنوان احکام دینی یهود می‌باشد در واقع نسخه ‌های تحریف شده از تورات است.
در سفر خروج، باب بیست و یکم شماره‌ی ۱۲ به بعد آمده است: « هر کس انسانی را بزند و او بمیرد هرآینه کشته شود، اما اگر قصد او نداشت بلکه خداوند وی را به دستش رسانید آنگاه مکانی برای تو معین می‌کنم تا بدان جا فرار کند. لیکن اگر شخصی عمداً بر همسایه‌ی خود آید تا او را به مکر بکشد آنگاه او را از مذبح بیرون کشیده و کشته شود. هر که پدر یا مادر خود را زند هرآینه کشته شود و هر که آدمی را بدزدد و او را بفروشد و یا در دستش یافت شود، هرآینه کشته شود و هر که پدر یا مادر خود را لعنت کند هرآینه کشته شود و اگر دو مرد نزاع کنند که یکی دیگری را به سنگ یا به مشت زند و او بمیرد لیکن بستری شود اگر برخیزد و با عصا بیرون رود آنگاه زننده‌ی او بی‌گناه شمرده شود اما عوض بیکاریش را ادا نماید و خرج معالجه‌ی او را بدهد و اگر مردم جنگ کنند و زنی را بزنند و اولاد او سقط گردد و ضرر دیگری نشود البته غرامتی بدهد موافق آنچه شوهر زن بدو گذارد و به حضور داوران ادا نماید و اگر اذیتی دیگر حاصل شود آنگاه جان به عوض جان بدهد و چشم در عوض چشم و دندان به عوض دندان و دست به عوض دست و پا به عوض پا و داغ به عوض داغ و زخم به عوض زخم و لطمه به عوض لطمه» (کارگر شورکی، ۱۳۸۶، ص۱۵۹ به نقل از کتاب مقدس، عهد قدیم و عهد جدید، ۱۹۷۷، ص۱۱۶و۱۱۷).
از این عبارت معلوم می‌شود در دیانت یهود به جز در جنایت موجب سقط جنین که غرامتی از سوی شوهر تعیین می‌شود، درباره‌ی دیه اصلاً سخنی به میان نیامده است و در جنایت عمد، کیفر فقط قصاص است و در قتل خطا قاتل را به شهر و جایگاه مقدس تبعید می‌کنند.
۴-۱-۱-۴- دیه در آیین مسیحیت
انجیل کتاب مقدس است که خداوند متعال آن را بر حضرت عیسی علیه‌السلام فرو فرستاد اما متأسفانه این کتاب نیز همانند تورات دستخوش تحریف شده است. در باب پنجم انجیل متنی آمده است: «شنیده‌اید که گفته شده است چشمی به چشمی و دندانی به دندانی، لیکن من به شما می‌گویم با شریر مقاومت نکنید بلکه هر که به رخسار راست تو تپانچه‌ای زد دیگری را نیز به سوی او بگردان و اگر کسی با تو دعوا کند و قبای تو را بگیرد عبای خود را نیز به او واگذار و هر گاه تو را برای یک میل مجبور سازد دو میل همراه او برو» (کارگر شورکی، ۱۳۸۶، ص۱۶۰ کتاب مقدس، عهد قدیم و عهد جدید، ۱۹۷۷، شماره های ۳۸ تا ۴۱، ص۷).
در مسیحیت نیز هیچ اشاره‌ای به مسأله‌ی دیه نشده است. احمد ادریس، می‌گوید: «علی‌رغم این‌که انجیل در هیچ حالتی از حالات جنایت بر نفس، به اخذ دیه به‌صراحت نصی ندارد، ولی آنچه از محروم شدن مجنی‌علیه از اقدام به خون‌خواهی و انتقام‌جویی و قصاص فهمیده می‌شود و آنچه در محبوبیت سازش میان مجنیٌ ‌علیه و جانی استفاده می‌گردد این است که معمولاً این مصالحه و سازش با مقداری از مال تحقق می‌یابد، زیرا این منطق قابل قبولی نیست که انسان را هم از عین حق او و هم از عوض محروم ‌گرداند» (کارگر شورکی، ۱۳۸۶، ص۱۶۰ احمد ادریس، بی‌تا، ص۷۸).
۴-۱-۱-۵- دیه در حقوق آنگلوساکسون
قانون آنگلوساکسون در ابتدا متأثر از دین بود، ولی به تدریج و بر اثر تکامل کاملاً از دین جدا شد. پیروان این قانون در روش زندگی، آداب، رسوم و فلسفه فردگرا هستند، در اصول و مبادی حقوق خود نیز همان روش را اتخاذ نموده اند. از نظر آن‌ها حقوق وظیفه است که باید تا سرحد امکان در چارچوب محدوده‌های عرف و قانون به کار برده شود (کارگرشورکی، ۱۳۸۶، ص۲۹).
اولین مجموعه‌ی قانون آنگلوساکسون در انگلیس در قرن ۱۷ میلادی به‌وجودآمد. در این مجموعه سیستم کاملی جهت جبران ضررهای بدنی بیان شد که آن به‌صورت یک عرف پذیرفته شده در جامعه‌ی انگلیس درآمد. اما تعیین مقدار دیه‌ی نفس در آن با توافق بین دو طرف دعوا صورت می‌گرفت. بنابراین طرفین دعوا اختیار داشتند نوع و میزان جبران ضرر را تعیین نمایند.
مقدار دیه‌ای که جانی بر اساس این قانون به خانواده‌ی مجنی‌علیه می‌پرداخت، در حالت‌های مختلف فرق می‌کرد. در آن زمان بخشی از جامعه‌ی انگلیس را طبقه‌ی بردگان که متعلق به فئودال‌ها بودند تشکیل می‌داد. جانی با پرداخت دیه از هرگونه مسئولیت دیگر معاف می‌گردید. دیه‌ی مقتول در آن قانون به سه جزء تقسیم می‌شد: یک جزء آن به عنوان فقدان یکی از رعایا به پادشاه داده می‌شد، جزء دیگر را مالک فئودال به عنوان از دست دادن یکی از افراد خود برمی‌داشت و جزء سوم بین افراد خانواده مجنی‌علیه تقسیم می‌شد (موسوی بجنوردی، ۱۳۷۸،‌ص۳۷).
۴-۱-۱-۶- دیه در دین اسلام
خدای بزرگ می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید باید قصاص بر شما مقرر می‌گشت که در برابر کشتگان خود آزاد را برای آزاد و بنده را برای بنده و زن را برای زن قصاص نمایید و هر کس که برادرش (ولی دم) را مورد عفو قرار دهد او نیز باید به عملی نیک مبادرت نماید و آن عمل (ادای دیه) را به وجهی نیکو ادا کند. این حکم (ترک قصاص و گرفتن دیه) تخفیفی است برای شما از خدای شما و رحمتی است برای شما و هر کس که پس از آن (اخذ دیه) تعدی کند و از حد تجاوز نماید (قاتل را بکشد) او را عذابی سخت خواهد بود (بقره/ ۱۷۸).
شعبی و کلبی و قتاده گفته‌اند: «سبب نزول آیه آن بود که جماعتی در جاهلیت به روزگاری اندک پیش از اسلام، میانشان کارزار افتاد و کشتگان و مجروحانی پدیدآمد، چون رسول خدا (ص) به مدینه آمد، طرف‌های مقتول به داوری پیش وی ‌آمدند تا چه باید کرد خدای‌تعالی این آیت فرستاد» (کارگر شورکی، ۱۳۸۶، ص۳۰، به نقل از جرجانی، ج۱، ص۲۰۸).
همچنین گفته‌اند: «دو قبیله بودند یکی اوس و دیگری خزرج، میانشان قتالی رخ داد، یکی از دوقبیله که مقتول از میان آنان بود قوی‌تر بود، این‌ها به طرف مقابل گفتند، ما به هر بنده‌ای آزادی را بکشیم و به هر زنی مردی را و هر مردی دو مرد را، خدای تعالی این آیت فرستاد تا چنین کاری نکنند و برابری و خسارت را مورد توجه قرار دهند و عدالت را رعایت کنند» (طبرسی، بی‌تا، ج۲، ص۲۶۴).
پیغمبر اکرم (ص) می‌فرماید: هر کس که کشته شود یا مورد جرح و فسادی در عضو قرار گیرد، مجنی‌علیه و ولی دم باید یکی از این سه کار را برگزینند، یا قصاص کنند، یا عفو نمایند، و یا دیه بستانند، و اگر عملی جز این‌ها اختیار کنند او را از اقدامش مانع شوید و هر که پس از آن تعدی نماید وی را عذابی دردناک خواهد بود (ابوزهره، بی‌تا، ص۶۹).
از ‌عبدالله عباس روایت است که پیامبر (ص) فرمود: در بنی‌اسرائیل قصاص رواج داشت و دیه مرسوم نبود. خداوند به این قوم آیه‌ی ۱۷۸ سوره‌ی بقره را نازل کرد. بدین ترتیب در اسلام انتقام‌گیری، به قصاص عادلانه تبدیل شد به طوری که همه‌ی مسلمانان با هم برابر شدند، هیچ کس بر دیگری امتیازی نداشت و با توجه به این نکته، اسلام قصاص را از شکل نخستین و ابتدایی خود بیرون کشید و به آن صورتی مهذب و درست بخشید، زیرا اسلام فرقه‌ها و امتیازات میان قبایل عربی را از میان برد و همه را زیر یک پرچم قرارداد و آنان را برادر و با یکدیگر برابر شمرد و به همین جهت آزاد در برابر آزاد قصاص می‌شود و بنده در برابر بنده و زن در برابر زن و هیچ تفاوتی میان نژادها و قبایل قایل نشد و انتقام‌گیری به کیفری عادلانه مبدل گشت که هدفش مصحلت عام بود و این امر نتایجی را به همراه داشت (همان، ص۷۰).
بنابراین اسلام با قرار دادن مقررات ویژه‌ای قانون دیه را مضبوط ساخت تا از اعمال سلیقه‌های شخصی و سنت‌های قبیله‌ای ممانعت به عمل آورد. به عنوان مثال در عصر جاهلیت، حسب و نسب اشخاص موجب افزایش میزان دیه بود ولی اسلام درباره‌ی دیه‌ی نفس، دیه‌ی جراحات و دیه‌ی اعضا و جوارح، نسبت به همه به طور یکسان قانون وضع کرد و این فضا را به شکلی امضایی و به نحو قضیه‌ی حقیقیه تشریع کرد.
آنچه از بحث گذشته در مورد قانون و اجرای آن در بین ملتهای گذشته از ابتدای زندگی خانوادگی که به صورت اجتماعی کوچک بود و چه از دوران قانونی اقوام و ملل پیشین به دست می‌آید، این است که در تمام قرون و اعصار بین همه‌ی ملتها مسأله‌ی دیه مطرح بوده و به صورتهای گوناگون و مختلف عمل می‌شده است و پیامبران خدا نیز به آن حکم می‌کردند و این تنها به اسلام و حکومتهای اسلامی مربوط نیست، بلکه فطرت پاک انسان به این اصل الهی و فطری معتقداست، خواه مسلمان و در خط دین باشد یا نباشد، با کم و کاست و مقدار و انواع مختلف به چنین امری حکم می‌کند.
قبل از اسلام مسأله‌ی دیه مطرح بوده، ولی نه به صورت کنونی بلکه دیه‌ی هر انسان تقریباً ده شتر بوده و شمه‌ای از آنچه که در مورد نذر عبدالمطلب نقل شده که گویای واقعیتی در قبل از اسلام می‌باشد. در صفحه‌ی هفت منتهی الآمال آمده است:
وقتی عبدالمطلب چاه زمزم را حفر می‌کرد، قریش با او به منازعه پرداختند. او با خدای خود عهد کرد که اگر خدا به او ده پسر بدهد تا در چنین کارهایی از او حمایت بکنند، یکی از آنها را در راه خدا قربانی کند (قمی، بی‌تا، ج۱، ص۷).
با تولد عبدالله، مقدمه‌ی عمل کردن به نذر آماده شد. عبدالمطلب همه‌ی فرزندان خود را جمع کرد و درباره‌ی نذر خود صحبت کرد. همه‌ی فرزندانش رضایت دادند و قرعه گرفتند، قرعه به نام عبدالله افتاد. عبدالمطلب او را به قربانگاه برد و مردم را جمع کرد. برادران عبدالله و جماعتی از قریش ممانعت کردند، گفتند تا جای عذر باقی است نمی‌گذاریم عبدالله قربانی شود؛ ناچار عبدالمطلب را راضی کردند، به پیش زنی در مدینه بروند تا مشکل او را حل کند. ماجرا را برای او تعریف کردند، او در جواب اعلام کرد: در میان شما دیه‌ی مرد چه چیز است؟ گفتند: ده شتر. گفت: بین عبدالله و ده شتر قرعه بزنید، اگر به نام شتر افتاد، شتر را قربانی کنید و اگر به نام عبدالله افتاد به شتران بیفزایید تا قرعه به نام شتر افتد. آنها بین عبدالله و شتر قرعه گرفتند، قرعه به نام عبدالله درآمد، ده ده بر شتر افزودند تا به صد شتر رسید آنگاه قرعه به نام شتر افتاد و به این راضی شدند که صد شتر قربانی کنند. عبدالمطلب چند بار قرعه گرفت، قرعه به نام شتر افتاد و به قربانی کردن شترها قانع شد. از آن تاریخ به بعد صد شتر دیه‌ی انسان تلقی می‌شد و گاو و گوسفند نیز به عنوان دیه انتخاب می‌شد (قمی، بی‌تا، ج۱، ص۸).
بعد از ظهور اسلام نیز همین مقدار به عنوان دیه مورد تأیید شرع مقدس قرار گرفت، ولی انواع دیگری به آن افزوده شد، یعنی علاوه بر شتر، طلا و نقره برای پرداخت دیه مورد استفاده قرار گرفتند و جانی مخیر به انتخاب این موارد دیه است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ق.ظ ]




جدول۳-۳ مقایسه جواب‌های تحلیلی و عددی انرژی حالت پایه نقطه کوانتومی کروی
پله‌ای برای شعاع های مختلف
۲۵


۲۹
جدول ۵-۱ تاثیر پتانسیل محدودکننده بر ترازهای انرژی، تغییرات ضریب جذب
و ضریب شکست ۶۳
فهرست شکل­ها
عنوان صفحه
شکل‏۱–۱ نمایی ساده ازیک چاه کوانتومی(چپ) ونموداری تقریبی از چگالی حالت‌های
چاه کوانتومی(راست( ۵
شکل‏۱–۳ نمایی ساده از یک نقطه کوانتومی(چپ) و نموداری تقریبی از چگالی
حالت‌های نقطه کوانتومی(راست( ۷
شکل‏۲–۱ نمایی ازشبکه بندی هندسه در نرم افزار کامسول ۱۵
شکل‏۲–۲نمایی از نمودارهای سه بعدی. ازابزارهای نرم افزار کامسول برای رسم و
پردازش داده‌ها ۱۶
شکل‏۳–۱ وابستگی انرژی حالت پایه نقطه کوانتومی کروی پله‌ای به شعاع ۲۶
شکل‏۳–۲ توابع پتانسیل گاوسی،کسری،Pöschl Teller ومورس و پله‌ای ۲۸
برحسب فاصله از مرکز ۲۸
شکل‏۵–۱ تغییرات ضریب جذب خطی، غیرخطی مرتبه سوم و کل نقطه کوانتومی
با پتانسیل گاوسی به صورت تابعی از انرژی فرودی ۵۲
شکل ‏۵–۲ تغییرات ضرایب شکست خطی، غیرخطی مرتبه سوم و کل نقطه کوانتومی
با پتانسیل گاوسی به صورت تابعی از انرژی فرودی ۵۳
شکل‏۵–۳ تغییرات ضریب جذب کل نقطه کوانتومی با پتانسیل گاوسی به صورت تابعی
از انرژی فرودی و شدت نور فرودی ۵۳
شکل‏۵–۴ تغییرات ضریب شکست کل نقطه کوانتومی با پتانسیل گاوسی به صورت تابعی
از انرژی و شدت نور فرودی ۵۴
عنوان صفحه
شکل‏۵–۵ ضریب جذب خطی، غیرخطی مرتبه سوم وکل نقطه کوانتومی باپتانسیل
Pöschl Teller به صورت تابع از انرژی فوتون فرودی ۵۵
شکل‏۵–۶ تغییرات ضریب شکست خطی، غیرخطی مرتبه سوم وکل نقطه کوانتومی
با پتانسیل Pöschl Teller به صورت تابعی از انرژی فوتون فرودی ۵۵
شکل‏۵–۷ تغییرات ضریب جذب کل نقطه کوانتومی با پتانسیل Pöschl Teller به صورت
تابعی از انرژی فرودی و شدت نور فرودی ۵۶
شکل‏۵–۸ تغییرات ضریب شکست کل نقطه کوانتومی با پتانسیل Pöschl Teller به صورت تابعی از نرژی فرودی و شدت نور فرودی ۵۶
شکل‏۵–۹ تغییرات ضریب جذب خطی، غیرخطی مرتبه سوم و کل نقطه کوانتومی با
پتانسیل کسری به صورت تابعی از انرژی فوتون فرودی ۵۷
شکل‏۵–۱۰ تغییرات ضریب شکست خطی، غیرخطی مرتبه سوم و کل نقطه کوانتومی
با پتانسیل کسری به صورت تابعی از انرژی فرودی ۵۸
شکل ۵-۱۱ تغییرات ضریب جذب کل نقطه کوانتومی با پتانسیل کسری به صورت تابعی
از انرژی فرودی وشدت نور فرودی ۵۹
شکل ۵-۱۲ تغییرات ضریب شکست کل نقطه کوانتومی با پتانسیل کسری به صورت تابعی
از انرژی فرودی وشدت نور فرودی ۵۹
شکل ۵-۱۳ تغییرات ضریب جذب خطی ، غیر خطی مرتبه سوم و کل نقطه کوانتومی
با پتانسیل مورس به صورت تابعی از انرژی فوتون فرودی ۶۰
شکل ۵-۱۴ تغییرات ضریب شکست خطی ، غیر خطی مرتبه سوم و کل نقطه کوانتومی
با پتانسیل مورس به صورت تابعی از انرژی فوتون فرودی ۶۱
شکل ۵-۱۵ تغییرات ضریب جذب کل نقطه کوانتومی با پتانسیل گاوسی به صورت تابعی
از انرژی فرودی وشدت نور فرودی ۶۲
شکل۵-۱۶ تغییرات ضریب شکست کل نقطه کوانتومی با پتانسیل گاوسی به صورت تابعی
از انرژی فرودی وشدت نور فرودی ۶۲
فصل اول

مقدمه‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم