کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



۱- کتبی بودن‌: اگر چه در قوانین فعلی ایران در خصوص امور شکلی و چگونگی یا مراحل صدور مجوز کتبی مقرراتی مشاهد نمی شود، ولی در اغلب مواردی که تفتیش و بازرسی منازل لازم می گردد، این اقدامات به صورت کتبی و با ذکر جزئیات ضروری انجام می پذیرد. تنها متن موجود در این رابطه ماده ۹۱ لایحه حمایت از حریم خصوصی است: «‌ضابطان به هنگام ورود به اماکن خصوصی و منازل باید اوراق هویت خود را نشان دهند و اصل مجوز مقام قضائی را به همراه داشته باشند.»
۲- موردی بودن مجوز: لازم است جزئیات اقدامات سالب حق حریم خصوصی و اقداماتی که باید انجام شود به صراحت در مجوز صادر ذکر شود. مواردی مانند نوع اتهام، کیفیت، زمان، دفعات ورود به منازل و اماکن خصوصی‌، اشخاص و اموری که باید مورد بازرسی قرار گرفته و دلایلی که باید گردآوری شوند، نشانی دقیق منزل یا مکان خصوصی مورد نظر به وضوح قید شود. به عبارت دیگر صدور مجوزهای کلی و مطلق مجاز نیست.
۳- درج مدت اعتبار: مدت اعتبار مجوز باید در آن قید شود، در غیر این صورت مجوز صادره اصولاً باید در این موارد بلا اثر گردد: ۱- یک بار اجرا شده باشد. ۲- مجوز مذکور توسط صادر کننده یا مقام صلاحیتدار دیگر لغو نشده باشد. ۳- مدت معقولی از تاریخ صدور مجوز گذشته ولی اجرا نشده باشد.۴- منتفی شدن هدفی که مجوز به خاطر آن صادر شده است. ۵- رعایت تناسب بین اتهام و مجوز صادره‌. (‌اگر اتهام وارده بر فردی شهادت دروغ است، صدور مجوز تفتیش منزل وی ضرورتی ندارد.)[۱۳۰]
ورود به منزل از طریق عادی و پس از ارائه مجوز لازم صورت می پذیرد و از ایراد هر گونه خسارت به ساختمان و اشیاء داخل منزل جداً باید اجتناب شود. در موارد استثنایی که ورود به منزل از طریقی غیر از در ورودی ضرورت داشته باشد. جهت ضرورت باید در صورت جلسه قید شود.
بند سوم‌: تنظیم و امضاء صورت مجلس بازرسی
هر چند معمولاً ضابطان دادگستری تمامی اقدامات خود را در جریان انجام تحقیقات مکتوب می‌کنند ولی با توجه به اهمیت موضوع ضروری است که قانونگذار‌، ضابطان دادگستری را ملزم به تنظیم صورت مجلس از نحوه و کیفیت تفتیش و بازرسی از منازل و اماکن نماید. تنظیم صورت مجلس دارای فوائد متعددی است‌. از جمله اینکه با ذکر اقدامات ضابطان، مشخص می شود که در قبال آنها بتوان قضاوت و داوری کرد.
بند چهارم: استفاده از شیوه های متعارف در بازرسی
در مجوز قضایی باید علت بازرسی قید شود. ضابطان دادگستری مکلف هستند که در چهارچوب مجوز صادره عمل کرده و از بازرسی مکان های نا مرتبط خودداری کنند.[۱۳۱] متأسفانه‌، در قانون آیین دادرسی کنونی‌، چنین مقرراتی پیش بینی نشده و ضمانت اجرای مناسبی برای تخطی ضابط از دستورها و موارد مورد بازرسی که مقام قضایی مشخص کرده‌، تعیین نشده است.[۱۳۲]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مأموران باید از اوراق و نوشته‌ها و سایر‌ اشیاء متعلق به متهم فقط موارد راجع به جرم را تحصیل و در صورت لزوم به شهود تحقیق ارائه‌ کنند و در مورد سایر نوشته‌ها و اشیاء متعلق به متهم‌، قاضی مکلف است با کمال احتیاط رفتار کند تا موجب افشای مضمون و محتوای آنها که ربطی به جرم ندارد نشود. (‌۱۰۲ و ۱۰۳)
اما قانونگذار در مواردی که مأموران به هنگام بازرسی با جرم جدید و ادله آنها مواجه می شوند تعیین تکلیف ننموده است. با توجه به سکوت قانونگذار‌، رویه قضایی مشخصی وجود ندارد. ولی‌، معمولاً چنانچه ضابطان هنگام بازرسی از مکان خصوصی با جرم های دیگری روبه رو شوند، دلایل مربوط به آن جرم را جمع آوری کرده و مسأله را به مقام قضایی اعلام می کنند. ضرورت دارد که قانونگذار در این زمینه تعیین تکلیف کند. یادآوری چند موضوع در این مورد لازم است.
نخست، مقام های قضایی باید موضوع بازرسی را موردی مشخص کرده و ضابطان نیز باید هنگام بازرسی‌، حریم خصوصی مکان خصوصی را رعایت کنند و بهتر آن است که در صورت برخورد با جرم های مهم و مخل نظم عمومی که ابزار و وسایل و دلایل آن مشهود باشد، اقدام های لازم را انجام داده و در سریع ترین زمان ممکن به مقام قضایی اطلاع دهند؛ دوم‌، مقام های قضایی و ضابطان مکلف به حفظ اسرار حرفه ای و خانوادگی هستند و شاید به همین علت است که در برخی از نظام ها برای بازرسی از دفتر وکیلان و روزنامه نگاران‌، تشریفات خاصی در نظر گرفته شده است.
با‌ توجه به این موضوع که اصل بر منع تعرض به حریم خصوصی افراد است و بازرسی از مکان خصوصی امری استثنایی می‌باشد موارد مجاز و شیوه‌های متعارف بازرسی از اماکن خصوصی باید حتی‌الامکان به صراحت و روشنی در قانون آیین دادرسی کیفری ذکر شود.
به تصریح ماده ۹۶ قانون آ.د.ک باید رابطه ای منطقی میان بازرسی و هدف آن برقرار شود. چنان چه ظن قوی مبنی بر یافتن متهم یا ابزار و وسایل یا دلایل جرم وجود داشته باشد بازرسی مجاز است. به همین دلیل در صورتی که بازرسی از منزل یا مکان خصوصی با موضوع اتهام یا یافتن متهم یا جمع آوری دلایل ارتباطی نداشته باشد. دستور بازرسی خلاف قانون است. متاسفانه در مقررات کنونی آیین دادرسی، مقام قضایی هیچگونه تکلیفی در مورد بیان جهت ضرورت بازرسی ندارد و همچنین معمول است که بازپرس یا دادیار در دستور ورود به منزل متهمان جوانب شرعی، عرفی و قانونی را رعایت ورزند. در حالیکه قانونگذار، هیچگونه تمهیداتی در خصوص شیوه بازرسی از اماکن و اشیاء مقرر ننموده است.
در مجوزهای قضایی باید علت بازرسی قید شود. ضابطان دادگستری مکلفند در چهارچوب مجوز صادره عمل کرده و از بازرسی مکان های نامرتبط خودداری کنند.
متاسفانه در قانون آیین دادرسی کنونی چنین مقرراتی پیش بینی نشده و ضمانت اجرای مناسبی برای تخطی ضابط از دستورها و موارد مورد بازرسی که مقام قضایی مشخص کرده تعیین نشده است. اما معمولاً چنان چه ضابطان هنگام بازرسی از مکان خصوصی با جرم های دیگری روبرو شوند دلایل مربوطه به آن جرم را جمع آوری کرده و مسئله را به مقام قضایی اعلام می‌دارند. ضرورت دارد که قانونگذار در این زمینه تعیین تکلیف کند. در این خصوص به یادآوری چند مسئله می پردازیم.
اول اینکه مقام قضایی باید موضوع بازرسی را موردی مشخص کرده و لازم است جزئیات اقدامات سالب حق حریم خصوصی و اقداماتی که باید انجام شود به صراحت در مجوز صادره ذکر شود. مواردی مانند نوع اتهام، زمان، کیفیت، نشانی دقیق منزل یا مکان خصوصی مورد نظر به وضوح قید شود. به عبارت دیگر صدور مجوزهای کلی و مطلق جایز نیست. دوم آن که مقام قضایی و ضابطان مکلف به حفظ اسرار حرفه ای و خانوادگی هستند و شاید به همین علت است که در برخی از نظام ها برای بازرسی از دفتر وکیلان روزنامه نگاران تشریفات خاصی در نظر گرفته شده است.
فصل دوم: ضمانت اجرایی نقض حریم اماکن خصوصی
نقض حریم اماکن خصوصی در انجام تحقیقات مقدماتی دو گونه ضمانت اجرایی دارد نخست آنکه باید دید دلایلی که با نقض حریم خصوصی بدست می آید آیا از اعتبار قانونی برخوردار است. دوم آنکه چنان چه این دلایل تحصیلی منجر به صدور قرار مجرمیت یا منع تعقیب یا حکم محکومیت متهم گردد از چه اعتباری برخوردار است؟ آیا نقض حریم اماکن خصوصی در تحقیقات مقدماتی موجب بطلان اقدامات قضایی انجام یافته می شود یا خیر؟
گونه دوم ضمانت اجرایی ناظر به جرم انگاری نقض حریم خصوصی است که در این حالت باید از جرم ورود به منزل غیر توسط مامورین و تفتیش و بازرسی غیر قانونی مکان خصوصی یاد برد بر این اساس این مبحث تحت عنوان ضمانت اجرایی نقض حریم اماکن خصوصی در دو مبحث تنظیم یافته که مبحث نخست به اعتبار اقدامات قضایی ناشی از نقض حریم خصوصی و مبحث دوم به جرم انگاری نقض حریم اماکن خصوصی اختصاص دارد.
مبحث اول: اعتبار اقدامات قضایی ناشی از نقض حریم اماکن خصوصی
در‌صورت نقض حریم خصوصی مساله نخستی که مطرح می‌گردد، اعتبار اقدامات و تصمیمات قضایی مراجع کیفری است که مستقیماً یا غیر‌مستقیم از نقض حریم اماکن خصوصی ناشی می‌گردد. در این میان از یک طرف باید دلایل اتخاذی از لحاظ ارزش اثباتی واکاوی شود و از طرف دیگر باید اعتبار قرارهای نهایی در دادسرا و حکم محکومیت در دادگاه ها خواه به استناد دلایل ناشی از نقض حریم خصوصی صادر شده باشند و خواه مراجع قضایی بدون توجه به آن دلایل و با تمسک به دلایل دیگر انشای رای بنماید، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد، بر این اساس در این مبحث در سه گفتار به اعتبار دلایل تحصیلی و اعتبار قرارهای نهایی دادسرا، اعتبار حکم محکومیت می پردازد.
گفتار اول: اعتبار دلایل تحصیلی
قانون آیین دادرسی که به قانون «تضمین کننده» حقوق و آزادی های فردی مرسوم است موثرترین وسیله عملی برای حمایت از حق حریم خصوصی است. در قانون آیین دادرسی کیفری هر چه اختیار ماموران حکومت، معین و معلوم باشد و هر چه اعمال این اختیار تابع ضوابط و شرایط مشخصی باشد، مداخله حکومت در حقوق و آزادی های مردم محدودتر خواهد بود.
ورود به منزل افراد و سایر اماکن خصوصی و تفتیش یا توقیف اشخاص یا اموال موجود در آن‌ها، وسایل ناقض حریم خصوصی در تحصیل دلایل جرم، باز کردن نامه ها و بازرسی و شنود انواع ارتباطات از راه دور افشای مسائل یا اطلاعات خصوصی طرفین دعوا یا متهمین یا اشخاص ثالث به هنگام تحقیقات مقدماتی یا در جلسات دادرسی در زمره مسائل مهم حریم خصوصی هستند.
از حاصل مطالعات حقوقی مربوط به حمایت از حریم خصوصی در قانون آیین دادرسی‌ کیفری معیارهایی به دست می‌آید که اعمال آنها در موارد مورد بحث می‌تواند به نتیجه‌گیری درست از آنها منجر شود برخی از آنها عبارتند از:
۱- آیا بر ممانعت از نقض حریم خصوصی به هنگام کشف جرم، تعقیب و تحقیق و رسیدگی به جرایم تصریح شده است یا خیر؟
۲- چنان‌چه مقامات قضایی، انتظامی یا امنیتی یا اجرایی و اداری با نقض حریم خصوصی ادله‌ای را تحصیل کرده باشند برای چنین ادله ای در قانون آ.د.ک حکمی پیش بینی شده است یا خیر؟
بند اول: نظریه عدم اعتبار
در پاسخ به سئوال نخست می توان گفت که قانون آیین دادرسی کیفری مصوب مهرماه ۱۳۱۸ همانند قانون اساسی از حریم خصوصی به طور صریح حمایت نکرده است. لیکن به برخی از مصادیق حریم خصوصی نظیر حریم خصوصی مسکن، جسمانی و حریم خصوصی ارتباطات توجه کرده است و برای جلوگیری از آن ها احکامی را پیش بینی کرده است. پس پاسخ آ.د.ک به سئوال نخست منفی است.
در پاسخ به سئوال دوم و در خصوص اعتبار دلایل تحصیلی باید گفت ورود به حریم خصوصی منزل و تفتیش و بازرسی آن به حکم ماده ۹۶ در صورتی مجاز است که حسب دلایل ظن قوی به کشف متهم یا اسباب و آلات و ادوات جرم در آن محل وجود داشته باشد و ضابطه «ظن قوی» در ماده ۹۶ به ویژه اگر به معنای اصولی عبارت توجه شود موجه به نظر می‌رسد. منتها مشخص نشده است که منظور از ظن قوی، ظن شخصی است یا ظن نوعی. احتمال دارد که منظور از قوی بودن ظن، بالا بودن میزان قدرت اقناعی ظن به‌طور نوعی باشد نه به طور شخصی، زیرا جدای از قلمرو قواعد حقوقی‌، قواعد اخلاقی همواره ایجاب می‌کند که ابهامات در قلمرو قواعد حقوقی به نفع ضابطه نوعی تفسیر شود و در قلمرو قواعد اخلاقی به نفع ضابطه شخصی.
تفتیش و بازرسی اماکن و اشیاء نیز تابع ماده ۹۶ ق.آ.د.ک تعریف شده است. طبق این ماده «تفتیش و بازرسی منازل، اماکن و اشیاء در صورتی به عمل می آید که حسب دلایل، ظن قوی به کشف متهم یا اسباب و آلات و دلایل جرم در آن محل وجود داشته باشد.
درباره شرایط صدور مجوز ورود به حریم خصوصی و سایر الزاماتی که هنگام اجرای مجوز باید رعایت شود قانون آ.د.ک حسب هر یک از مصادیق حریم خصوصی با توجه به حساسیت موضوع و حفظ حقوق افراد احکامی را پیش بینی کرده است.
از جمله اینکه طبق ماده‌۳۸ آ.د.ک «دادرسان دادگاه و قضات تحقیق هنگامی می توانند اقدام به تحقیقات مقدماتی نمایند که طبق قانون این حق را داشته باشند».
بنابراین اقداماتی که برای کشف جرم و حفظ آثار و ادله وقوع آن و تعقیب متهمین از بدو پیگرد قانونی تا تسلیم به مراجع قضایی صورت گیرد باید طبق قانون باشد و طبق ماده ۹۸ ق.آ.د.ک تفتیش و بازرسی منازل باید در حضور متصرف قانونی و شهود تحقیق و در غیاب وی ارشد حاضرین به عمل آید. تمامی این قوانین و قواعد پیش بینی شده به علت اهمیتی است که قانونگذار برای حفظ حریم خصوصی افراد و اماکن قائل است. اما در خصوص اینکه چنان چه با نقض حریم خصوصی افراد ادله ای تحصیل شده باشد چه باید کرد؟ قانون آیین دادرسی حکم خاصی را پیش بینی نکرده و از این لحاظ ناقص است اما در قوانین آ.د.ک سایر کشورها،‌مهم ترین تدابیری که در این زمینه وجود دارد، از عداد دلایل خارج ساختن ادله ای است که با نقض حریم خصوصی تحصیل می شود، هر چند آن دلایل کاملاً نشان از واقعیت و صحت ادعا داشته باشد.
بنابراین با توجه به موضوع حساس حریم خصوصی بهتر است با توجه به قوانین سایر کشورها این خلاء قانونگذاری به نوعی جبران شود برای مثال می توان در تحصیل ادله جرم بین جرائم مشهود و غیر مشهود قائل به تفکیک شویم و تدابیری اندیشید تا حقوق و آزادی های تعیین شده افراد نقض نگردد.
دیوان عالی ایالت متحده اعلام کرده است که خارج ساختن دلیل تحصیل شده با نقض قانون اساسی از عداد دلایل ارائه شده در یک محاکمه کیفری موثرترین روش برای برخورد با عملکرد خلاف قانون پلیس است. البته این قاعده استثنائاتی نیز دارد. مهم ترین استثناء در تفتیش است که با حسن نیت و بر مبنای قرار صادر شده توسط مقام صالح صورت می گیرد.[۱۳۳]
در نظام حقوقی ایران ماده مستقلی به اعتبار دلایل ناشی از نقض حریم اماکن خصوصی اختصاص داده نشده است. تنها مقرره قانونی در این خصوص ماده ۱۲۰ لایحه حریم خصوصی است. که مقرر می دارد:«‌هرگاه بر اثر نقض حریم خصوصی، اطلاعاتی درباره یک شخص جمع آوری شده باشد هیچ بخش از اطلاعات مزبور در هیچ یک از مراحل رسیدگی قضایی و نزد هیچ یک از مقامات اداری، اجرایی و مؤسسات عمومی و خصوصی به عنوان دلیل و سند پذیرفته نخواهد شد.‌»
البته در خصوص اقرار ناشی از شکنجه در قانون اساسی و ماده ۱۲۶۲ ق.م تصریحاً به عدم اعتبار دلیل ناشی از نقض مقررات قانونی اشاره شده است. اما این ماده ناظر به اقرار بوده با وجود این می توان از وحدت ملاک آن در خصوص دلایل ناشی از نقض حریم اماکن خصوصی هم استفاده کرد.
بند دوم: نظریه تفصیلی
به نظر می رسد حکم کلی بطلان نسبت به دلایل اتخاذی با نقض حریم اماکن خصوصی صحیح نباشد بلکه در این میان باید میان نقض شرایط ماهوی (مانند صدور مجوز، ضرورت بازرسی،‌…) و شرایط شکلی (روز، کتبی بودن، حضور متصرفین و‌…) تفکیک قائل شد. در شرایط ماهوی که عدم رعایت آن بر نفس ارزش اثباتی دلیل تأثیر می گذارد فقدان اعتبار دلایل امری منطقی است زیرا شرایط ماهوی ناظر به نظم عمومی و اخلاق حسنه است اما شرایط شکلی ناظر به نظم عمومی نبوده و تأثیری بر نفس دلایل نمی گذارد. برای مثال اگر مامورین دادگستری به جای انجام بازرسی در روز، شب هنگام اقدام به ورود به منزل بنمایند اما وسیله ارتکاب جرم و متهم را در آن دستگیر کنند هیچ دلیلی وجود ندارد در محکومیت فرد به آن وسیله استناد جست هر چند مسئولیت مدنی و کیفری برای متخلف وجود دارد. در واقع شرایط شکلی برای حفظ کرامت متهم و سایر حقوق وی وضع گردیده و مستقیماً ارتباطی به دلایل و قرائن جرم ندارد در نتیجه عدم رعایت آن هم نباید مرتبط با اعتبار دلایل اتخاذی باشد. اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که ارزش اثباتی این دلایل با دلایلی که به شیوه قانونی تحصیل گردیده برابری نمی کند و به جهت وجود احتمال خدشه در دلیل اتخاذی قاضی باید محتاطانه با آن برخورد کند.
بند سوم: نظریه اعتبار کامل دلایل
رویه قضایی حاکم در دادگاه ها این است که با چنین دلایلی همانند دلایل اتخاذی از روش قانونی برخورد می کنند و استدلال آنها این است که ضوابط قانونی و تشریفات بازرسی تأثیری بر خود دلیل نمی گذارد و ناظر به حقوق و کرامت افراد است. و این با شکنجه در اقرار تفاوت دارد زیرا شکنجه مستقیماً بر بیان و اراده افراد تأثیر می گذارد که اقرار منفک از اراده نیست و از آن ناشی می شود البته در خصوص اعتبار دلایل ناشی از نقض حریم ارتباطات خصوصی رویه قضای و دکترین حقوقی و مقررات قانونی وجود دارد که بحث تفصیلی از اعتبار دلایل را به آن جا وا می گذاریم.
گفتار دوم: اعتبار قرار نهایی دادسرا
قاضی تحقیق پس از اتمام تحقیقات مقدماتی مکلف است نظریه نهایی خود را نسبت به موضوع پرونده و ضمن صدور قرار نهایی اعلام کند بنابراین قرار نهایی عبارت است از قراری است که از پایان تحقیقات مقدماتی خبر می دهد و تا تحقیقات مقدماتی پایان نیابد صدور قرار نهایی نمی تواند مصداق داشته باشد. در سیستم قضایی کشور ما سه نوع قرار نهایی پیش بینی شده است: ۱- قرار منع تعقیب ۲- قرار موقوفی تعقیب ۳- قرار مجرمیت به نظر می رسد قرار نهایی نوع دیگری نداشته باشد. بعنوان مثال قرار عدم صلاحیت را نمی توان یک قرار نهایی دانست زیرا فرض بر این است که هنگام صدور قرار عدم صلاحیت تحقیقات مقدماتی پایان نمی پذیرد.[۱۳۴]
با توجه به ماهیت متفاوت انواع قرارها نسبت به اعتبار آن ها در صورت نقض حریم اماکن خصوصی باید تفکیک قائل شد.
بند اول: اعتبار قرار موقوفی و منع تعقیب
قرار موقوفی تعقیب در صورت وجود هر یک از جهات شش گانه مقرر در قانون آ.د.ک صادر می شود و در سیستم قضایی ما قرار منع تعقیب به دو علت صادر می گردد: ۱- جرم نبودن عمل انتسابی ۲- فقدان دلایل کافی در توجه اتهام.
چنان چه قرار منع تعقیب به علت جرم نبودن عمل انتسابی صادر شود از اعتبار امر مختومه برخوردار است و دیگر قابل تعقیب نیست اما چنان چه به اعتبار فقدان دلیل صادر شود فقط برای یکبار به تقاضای دادستان و تجویز دادگاه، تعقیب مجدد متهم ممکن است. در هر دو نوع این قرار نقض حریم اماکن خصوصی هیچ تأثیری ندارد. زیرا ارتباطی بین مبنای قرار و جهات آن و حریم اماکن خصوصی وجود ندارد. برای مثال در صورت شمول مرور زمان یا فسخ قانون یا فوت، گذشت، عفو، اعتبار و امر مختومه تعقیب امر جزائی موقوف می گردد و در این میان در انجام تحقیقات مقدماتی خواه حریم خصوصی رعایت شده و خواه نشده باشد ارتباطی به جهات یاد شده ندارد. در زمانی که قرار منع تعقیب به جهت جرم نبودن عمل صادر می شود نیز رعایت و عدم رعایت حریم خصوصی موثر در مقام نیست هم چنین است در حالتی که منع تعقیب به جهت فقدان دلایل کافی صادر می شود. حتی اگر آن دلایل موجود با نقض حریم خصوصی حاصل شده باشد و قاضی بدان جهت حکم به منع تعقیب دهد باز قرار صادره از اعتبار کامل برخوردار است زیرا فلسفه حقوق مقرر برای متهم در تحقیقات مقدماتی حمایت از متهم بوده و مبتنی بر فرض بی گناهی اوست.
بند دوم: قرار مجرمیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:34:00 ق.ظ ]




۲

نگرش کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۳

هنجار ذهنی کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۴

نیت کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۵

کنترل رفتار درک شده کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۶

هنجار اخلاقی کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۷

مفهوم خود کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۸

دانش کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۷-۳ تعریف مفهومی و کارکردی برخی متغیرها
۱-۷-۳ دانش نسبت به مصرف کودها و سموم شیمیایی
به اعتقاد جارویس[۱۷۳] (۱۹۹۵) دانش دست‌آوری شخصی است که در نتیجه یادگیری حاصل می‌شود. دانش به مفهوم عینیت یافته آن عبارت است از مجموعه‌ای از اطلاعات که مردم به عنوان اعضای یک گروه فرهنگی یا اجتماعی در آن سهیم باشند. بنابراین دانش را می‌توان با نقش‌های اجتماعی در ارتباط دانست (سلامات، ۱۳۸۷). در این‌ پژوهش منظور از این متغیر، میزان اطلاعات کشاورزان ذرت‌کار نسبت به مصرف کودها و سموم شیمیایی است. سنجش دانش کشاورزان از طریق مطرح کردن ۱۰ سؤال صورت گرفت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سؤالات مطرح شده جهت سنجش دانش کشاورزان نسبت به مصرف سم و کود به صورت مجزا پرسیده شد؛ به عنوان مثال «آیا استفاده بیش از حد از آفت‌کش‌ها باعث مقاوم شدن آفات می شود؟»، «آیا قرار گرفتن انسان در معرض کودهای شیمیایی، برای سلامتی وی مضر هستند؟»، «آیا قرار گرفتن انسان در معرض سموم شیمیایی، برای سلامتی وی مضر هستند؟»، «آیا استفاده دراز مدت از کودهای شیمیایی باعث کاهش حاصلخیزی خاک می‌شود؟»، «آیا سموم شیمیایی در درازمدت درآمد را کاهش می‌دهد؟»، «آیا کودهای شیمیایی در درازمدت درآمد را کاهش می‌دهد؟» و سؤالاتی از این قبیل. از پاسخگویان خواسته شد تا دیدگاه خود را در خصوص درستی یا نادرستی هر یک از گویه‌های مطرح شده (در قالب طیف ۳ گزینه‌ای بله، خیر، نمی‌دانم) مشخص نمایند.
۲-۷-۳ نگرش کشاورزان نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
نگرش به رفتار عبارت از احساس مثبت یا منفی فرد به انجام یک رفتار است و میزان آن به سنجش اعتقاد فرد نسبت به نتایج یک رفتار و ارزیابی میزان مطلوبیت نتیجه آن رفتار تعیین می‌شود (ساترلند، ۲۰۱۱). در واقع نگرش کشاورزان نسبت به مصرف سم و کود شیمیایی به عقاید و ارزیابی آن‌ها در این خصوص اشاره دارد. این متغیر در قالب جمله‌بندی خاصی به منظور سنجش عقاید و ارزیابی آن‌ها (۱۴ سوال) مطرح شد. لازم به ذکر است گویه‌های متغیر نگرش نسبت به مصرف سم و کود شیمیایی به صورت مجزا مطرح شد به عنوان مثال می‌توان به گویه‌های «استفاده از سموم شیمیایی در تولید ذرت عاقلانه است»، «استفاده از کود شیمیایی در تولید ذرت عاقلانه است»، «استفاده از سموم شیمیایی در تولید ذرت رضایت‌بخش است»، «استفاده از کود شیمیایی در تولید ذرت رضایت‌بخش است»، «کاربرد سموم برای افزایش محصول مهم است»، «کاربرد کود شیمیایی برای افزایش محصول مهم است» و گویه‌هایی از این قبیل اشاره کرد. همچنین از پاسخگویان خواسته شد تا میزان موافقت خود را در خصوص هر یک از گویه‌های مطرح شده در قالب طیف لیکرت[۱۷۴] (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) مشخص نمایند.
۳-۷-۳ تمایل رفتاری کشاورزان در خصوص کاربرد سم و کود شیمیایی
تمایل به عنوان عامل انگیزشی است که رفتار را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تمایل نشان‌دهنده آن است که فرد برای انجام رفتار چقدر تمایل دارد تلاش کند (آجزن، ۱۹۹۱). در واقع تمایل رفتاری کشاورزان در خصوص استفاده از سم و کود شیمیایی به قصد، عزم و اراده آن‌ها جهت انجام عمل یا اجتناب از انجام رفتاری در خصوص بکار بردن سم و کود شیمیایی در آینده اشاره دارد. بنابراین در این پژوهش از ۱۰ سؤال در قالب طیف لیکرت (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) استفاده شد. به عنوان مثال «در آینده نیز قصد دارم از سموم در کشت ذرت استفاده کنم»،«در آینده نیز قصد دارم از کود شیمیایی در کشت ذرت استفاده کنم»، «من در آینده قصد ندارم هیچ تغییری در میزان سم خود بدهم»، «من می‌خواهم کود مصرفی در تولید ذرت را کاهش دهم» و از این قبیل اشاره دارد.
۴-۷-۳ هنجار ذهنی کشاورزان نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
هنجار ذهنی اشاره به درک فشار اجتماعی برای انجام یا عدم انجام رفتار دارد (ساترلند، ۲۰۱۱). در واقع نوعی ارزشیابی از نگرش سایر افراد مهم (از دیدگاه فرد) نسبت به یک رفتار خاص هستند (هاستودت[۱۷۵]، ۲۰۰۶). منظور از هنجار ذهنی، تأثیری است که افرادی که برای کشاورز مهم هستند (مثل خانواده، کارشناسان و همکاران) بر میزان مصرف سم و کود شیمیایی وی دارند. سنجش هنجار ذهنی در این پژوهش از طریق مطرح کردن ۱۴ سوال در قالب طیف لیکرت (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) صورت گرفت. به عنوان مثال «اکثر افرادی که برای من مهم هستند، فکر می‌کنند که باید استفاده از سم را ادامه دهم»، «اکثر افرادی که برای من مهم هستند، فکر می‌کنند که باید استفاده از کود شیمیایی را ادامه دهم»، «دوستان نزدیک من استفاده از سموم برای کنترل آفات ذرت را تأیید می‌کنند»، «دوستان نزدیک من استفاده از کود برای افزایش عملکرد ذرت را تأیید می‌کنند»، «روشی که دیگر کشاورزان در کنترل آفت ذرت بکار می‌برند، برای من مهم است»، «روشی که دیگر کشاورزان برای تقویت خاک بکار می‌برند، برای من مهم است» و گویه‌هایی از این قبیل.
۵-۷-۳ کنترل رفتار درک شده کشاورز نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
کنترل رفتار درک شده نشان‌دهنده باورها، با توجه به دسترسی به منابع و فرصت‌های مورد نیاز برای انجام یک رفتار است (شایو[۱۷۶]، ۱۹۹۹). تخمین توانایی فرد برای انجام رفتار کنترل رفتار درک شده نامیده می‌شود (بامبرگ و ماستر، ۲۰۰۷). در این پژوهش کنترل رفتار درک شده دارای دو جزء می‌باشد: جزء اول نشان‌دهنده در دسترس بودن منابع مورد نیاز کشاورز (مثل پول) برای بکار بردن سم و کود شیمیایی است و جزء دوم شامل تعبیر کشاورز از سهولت یا دشواری کاربرد یا عدم کاربرد سم و کود شیمیایی است. سنجش کنترل رفتار درک شده در این پژوهش از طریق مطرح کردن ۱۴ سوال در قالب طیف لیکرت (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) صورت گرفت. به عنوان مثال «با توجه به اثری که سموم شیمیایی بر افزایش تولید دارند، قیمتشان مناسب است»، «با توجه به اثری که کود شیمیایی بر افزایش تولید دارند، قیمتشان مناسب است»، «من اگر بخواهم به راحتی می‌توانم مصرف سموم را در تولید ذرت کنار بگذارم.»، «من اگر بخواهم به راحتی می‌توانم مصرف کود شیمیایی را در تولید ذرت کنار بگذارم»، «به راحتی می‌توانم با کود کمتر مقدار محصول فعلی را تولید کنم.»، «به راحتی می توانم با سم کمتر مقدار محصول فعلی را تولید کنم» و از این قبیل.
۶-۷-۳ هنجار اخلاقی نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]




برای بحث در خصوص امکان سنجی رهن پول ابتدا باید ماهیت آنرا معین نماییم به همین دلیل در این فصل ابتدا به تحلیل ماهیت پول پرداخته و سپس به امکان سنجی رهن آن میپردازیم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مبحث اول:تحلیل ماهیت پول
برای روشن شدن این مطلب که آیا امکان رهن پول وجود دارد یا خیر ؟ ابتدا باید ماهیت پول را معین کنیم، در خصوص ماهیت پول، نظرات مختلفی بیان شده است، عده ای آن را مال مادی و عده ای مال غیر مادی می دانند هم چنین در مورد قیمی یا مثلی بودن پول، نظرات متفاوتی بیان شده است، که ما به شرح این دیدگاه ها می پردازیم .
گفتار اول: مال بودن پول
در خصوص مفهوم مال به تفصیل در گذشته موضوع را مورد بررسی قرار دادیم( رجوع شود به صفحه ۶۹ الی ۷۴). بنابراین ما به این نکته می پردازیم که با توجه به معنای مال ،آیا پول نیز مال محسوب می شود یا خیر؟
یکی از نویسندگان معتقدند که پول از دیدگاه اقتصاد دانان، کالا نیست بلکه حواله ی مقداری کالا است اما از نظر فقها نوعی کالا است چون مورد رغبت عقلا ست( احمد وند، ۱۳۸۴، ۱۰۲).
برخی از نویسندگان، پول را در اقتصاد خرد از اموال و ثروت افراد می دانند، اما در اقتصادی کلان آن را از ثروت های ملی نمی شمرند، بلکه تنها کالاها و خدمات و منابع طبیعی را ثروت و اموال یک کشور می دانند ( مصباحی مقدم، ۱۳۷۵، ۴۰).
شهید مطهری در خصوص مال بودن پول می نویسد:« قابلیت پول برای اینکه به وسیله ی آن کسب اموال دیگر شود صفتی است که موجب ارزش پول شده است. درست است که ارزش برای بدل است، ولی وجود همین استعداد تبدیل در پول، موجب ارزش پول است. یعنی صاحب پول از همین خاصیت پول منتفع می شود؛ همان طور ی که صاحب بذر از استعداد بذر منتفع می شود، همین استعداد و ارزش آن، ملاک مالیت پول و بذر است»( مطهری، ۱۳۶۴، ۱۷۷).
برخی نیز اسکناس را مال نمی دانند، زیرا شرایط لازم برای مال بودن را دارا نیست، ایشان می نویسند:« اولاً اسکناس های موجود مالیت یا همان ارزش اقتصادی را ندارند و ثانیاً خود به تنهایی دارای ارزش نیست؛ و چون حاکی از وجود مال در جامعه می باشد، قابلیت مبادله پیدا کرده است و خاصیت اخیر دلیل مال بودن آن ها نیست»( احمد وند، ۱۳۸۴، ۱۰۰). لازم به ذکر است که از نظر فقهی پول های دارای ارزش ذاتی، مانند طلا و نقره، مال است و همه ی احکام فقهی مال در مورد آنها جاری است، زیرا هم به حساب فلز قیمتی، دارای منفعتی عقلایی است، هم از قدرت نسبی برخوردار است و هم شرع مقدس آثار مالیت را بر آنها مترتب کرده است ( مصباحی مقدم، ۱۳۸۳، ۱۶۱).
بنابراین پول های دارای ارزش ذاتی ،مال محسوب می شوند و اختلافی در این مورد وجود ندارد، و بحث ازمال بودن پول، درباره ی پولهای اعتباری است، هر چند که نظر مشهور فقها نیز این است که پولهای اعتباری نیز دارای مالیت است.
یکی از فقها پولهای اعتباری را بدین جهت که دولتها نسبت به آنها قیمتی معین کرده که در تمام مملکت مورد قبول و رایج است دارای مالیت می دانند ( خویی، ۱۳۷۰، ۴۹۷).
در این مورد برخی دیگر نیز عقیده دارند:« ارزش پول از این جا سرچشمه می گیرد که تشکیلات پولی و حکومت و جامعه پذیرفته اند که اسکناس در مبادلات واسطه و معیار ارزش باشد»( عبداللهی، ۱۳۷۲، ۲۹۱).
یکی دیگر از نویسندگان در این مورد می نویسد:« پول مال است و حواله نیست، مال هم ممکن است کالا باشد و هم ممکن است پول باشد، و به هر دو مال گفته می شود، چنان چه مقصود از مال، معنی مصرفی آن باشد، کالا است؛ هر چند بالمال و برای مصرف کننده باشد و اگر مقصود از مال، معنی تبادلی و معاوضه ای آن باشد،پول است. چون وظیفه پول فقط تسهیل امر تبادل و نقل و انتقال مالکیت هاست»( ایزد پناه، ۱۳۷۵، ۲۰).
بنابراین با توجه به نظرات ذکر شده و هم چنین تعریف مال که قبلاً بیان شد، می توان گفت که پول مال است. البته باید توجه داشت که به طور کلی، مالیت در اشیاء به دو صورت قابل تصور است. برخی از اشیاء ذاتاً مالیت دارند، مانند برنج و گوشت و غیره، و برخی از اشیاء هم مالیت آنها اعتباری است، یعنی اگر قانون گذار جعل مالیت نکرده باشد، هیچ ارزشی ندارند و این نوع مالیت ها تابع اعتبار و قرارداد هستند. پول نیز دو گونه است. گاهی منشأ مالیات آن یک امر عینی و خارجی است؛ از قبیل سکه های طلا و نقره که به پولهای دارای ارزش ذاتی هم معروفند، و گاهی منشأ مالیت پول اعتباری است، یعنی دولت به پول، اعتبار حقوقی می دهد و در این صورت پول حامل یک اعتبار حقوقی محض خواهد بود. پولهای زمان ما از این قبیل است و برای صحت اعتبار، پشتوانه لازم نیست و فقط شرعیت اعتبار کننده شرط است.( همان،۳۹).
پس از روشن شدن این نکته که پول مال است، باید مشخص شود که پول مال مادی یا غیر مادی است.
گفتار دوم: مادی یا غیر مادی بودن پول
هر مالی که با یکی از حواس پنج گانه ادراک شود، مال مادی است و در برابر آن مال غیر مادی قرار دارد ( جعفری لنگرودی، ۱۳۸۱، ۴/ ۳۱۴۱). در مورد اینکه آیا پول مال مادی یا غیر مادی است اختلاف نظر وجود دارد، مشهور اسکناس را سند نمی دانند و آن را مال مادی تلقی می کنند، چرا که قابل درک با یکی از حواس است، برخی حقوقدانان معتقدند: « عناصر پول از قرار ذیل است: اول ، شیء منقول مادی، خواه قیمتی باشد، مانند سکه ی نقره و زر، خواه نباشد، مانند اسکناس …»( جعفری لنگرودی، ۱۳۸۲، ۱۷۰).
برخی فقها معتقدند:« اعیان بر سه قسم است: دسته ای که از آنها غیر از مالیت چیز دیگری طلب نمی شود، مانند کاغذهایی که به عنوان نقد رایج در زمان ما استعمال می شود، پس اگر از این دسته در نزد، ضامن چیزی تلف شود یا تلف بکند باید چیزی را که مالیت آن برابر است، بپردازد، دسته ای دیگر که از آنها مالیت و همچنین صفات دیگری طلب می شود و آن بر دو قسم است؛ آنچه که برای آن، مثلی غالباً یافت می شود که اکثر صفات آن را تحت پوشش قرار می دهد، بنای عقلا در چنین مواردی ادای مثل است و دسته ای دیگر مثلی که در برگیرد اغلب صفاتش را برای آن کم است پس ضامن فقط مکلف به ادای قیمت است»( مکارم شیرازی، ۱۴۱۱، ۴/ ۲۴۴).
ایشان در بیان خود از کلمه ی « اعیان » استفاده کرده اند، و اعیان، جز مال مادی نیست .در مقابل گروه دیگر معتقدند که پول مالی غیر مادی و اعتباری است ( مطهری، ۱۳۶۸، ۱۷۷- شهیدی، ۱۳۸۹، ۲۸۱ – صدر، ۱۳۸۳، ۲۲۴ و ۲۲۵ – یوسفی، ۱۳۷۷، ۱۱۳ و ۱۱۴).
این دیدگاه بر این اساس استوار است که حقیقت جوهر پول، قدرت خرید است و اسکنان صرفاً نماینده ی قدرت خرید است، و از آنجا که توان خرید، حقی غیر مالی است، بنابراین پول، مالی غیر مادی است.
به نظر می رسد که مال و مالیت عناوین عرفی هستند، لذا برای شناخت مال از غیر مال باید به عرف مراجعه کرد، بی هیچ تردیدی، عرف اسکناس را مال می داند، نه سند؛ بنابراین اسکناس چون وجود فیزیکی دارد و لازمه ی آن امکان درک با یکی از حواس است پس اسکناس مال مادی است.
گفتار سوم: مثلی یا قیمتی بودن پول
عنوان مثلی و قیمتی در نصوص روایی ذکر نشده است، یعنی نه در آیه ای آمده و نه در روایتی، تا برای یافتن تعریف آن به روایات رجوع شود، فقها این دو عنوان را در بحث ضمان مطرح کرده اند و پذیرفته اند که اگر انسان مال دیگری را تلف کرد، اگر آن چیز مثلی بود مثل آن را بدهکار است و اگر قیمی بود، قیمت آنرا باید بپردازد. بنابراین به عقیده ی فقها مثلی و قیمتی حقیقت شرعیه و متشرعه ندارند ( انصاری، ۱۴۲۰، ۳ /۲۱۴).
دیدگاه دیگری نیز در فقه وجود دارد که مطابق آن مثلی و قیمی موکول به نظر عرف است .( آخوند خراسانی، ۱۴۰۶، ۳۵- حکیم، بی تا، ۱۳۹). یکی از فقها در این خصوص می نویسد:« مبرهن است که در هر دوره ای نیازمند این هستیم که مثلی و قیمی را تعیین کنیم، مثلی و قیمی بر حسب ازمنه و امکنه ، متفاوت می شوند و آن مواردی که فقها و علما به عنوان مثلی و قیمی بر شمرده اند، نسبت به زمان و مکان خودشان بوده و برای مکان و زمان دیگر، حجیت نخواهد داشت. »( طباصبایی یزدی، ۱۳۷۸، ۱/ ۹۶).
در مورد تعریف قیمی، تکیه سخنان بر این محور است که قیمی کالایی است که قیمت اجزا آن مساوی نباشد، آیت الله خویی درباره ی ضابطه ی مثلی و قیمی بیان می دارد: کالای که افرادی متماثل به حسب نوع یا صنف دارد مثلی است و الا قیمی است و نقود رایج از مثلیات است.( خویی، ۱۳۷۱، ۱/۳۰).
با بررسی نظرات مطرح در باب مثلی یا قیمی بودن پول می توان آن ها را به چند دسته مختلف به شرح زیر تقسیم نمود:
الف: پول به اعتیار ارزش اسمی، مثلی است .
بر اساس این نظریه، محور در تمام مبادله های اقتصادی و معامله هایی که با پول انجام می شود، ارزش اسمی پول است، طرفداران این نظریه پول را یک مال مثلی دانسته و موضوع و مقوم مثلیت پول را، مانند درهم و دینار صدر اسلام، همان ارزش اسمی آن می دانند، نه چیز دیگر.
زیرا نخست، قدرت خرید از عوارض و حالات پول است ، نه از مقومات پول و هنگامی که فردی مقداری پول اعتباری قرض می کند در عرف گفته نمی شود او قدرت خرید قرض کرده است، دوم اینکه، پول اعتباری از جهت پول بودن (ارزش مبادله ای) با پول حقیقی تفاوتی ندارد و تنها تفاوت از جهت غیر پولی (ارزش مصرفی) است و اگر قدرت خرید، مقوم پول باشد در مورد سکه، طلا و نقره نیز این سخن مطرح خواهد شد، یعنی اگر قدرت خرید آنها نیز کاهش یابد بایستی قائل به جبران کاهش ارزش آنها شویم در حالیکه هیچ فقیهی چنین فتوایی نداده است( امینی و سماواتی، ۱۳۸۶، ۱۳۹).
نظر مشهور فقها، پول را همچون مسکوکات طلا و نقره، مثلی می داند و معتقد است همانند تمامی اموال مثلی دیگر، کاهش یا افزایش قدرت خرید یا ارزشمندی آن، تأثیری در وظیفه ضامن ندارد( طباطبایی یزدی، ۱۳۷۸ ،۲۷۹- امام خمینی، ۱۳۷۸، ۲/ ۲۹۱- فاضل لنکرانی، ۱۳۷۵، ۳۲۲).
ب: پول به اعتبار قدرت خرید ، مثلی است .
مبدع این نظر شهید صدر است که پولهای فعلی را مال مثلی دانسته که مثلیت آن نه در کاغذ اسکناس و تعداد واحدهای مکتوب بر آن، بلکه مثل پول را چیزی می داند که قیمت حقیقی آن را مجسم کند. قیمت حقیقی پول همان قدرت خرید یا ارزش مبادله ای آن است( صدر، ۱۳۸۳، ۲۰۹).
شهید بهشتی نکته ی محوری در ماهیت پول را قدرت خرید می داند( حسینی بهشتی، ۱۳۶۲، ۶۳).
آیت الله هاشمی شاهرودی در بحث، ضمانت کاهش ارزش پول، قائل به فرق بین پولهای حقیقی (دینار و درهم) و پولهای اعتباری است و می گوید« در پولهای حقیقی کاهش ارزش پول بر عهده نمی آید، زیرا مالیتشان برخاسته از جنس خودشان است، همانند دیگر اموال مثلی، ولی پول اعتباری از آن روی که به خودی خود دارای ارزش مصرفی نبوده و تنها در داد و ستد به کار می رود، ارزش مبادله ای و توان خرید آن، در نگاه عرف و عقلا همچون صفت حقیقی است و بدین سان، همانند دیگر صفات مثل خود به عهده می آید، البته اگر در رابطه با ماهیت و استواری پول از نظر قدرت خرید و توان دولت صادر کننده آن باشد، نه در نتیجه ی اثر گذاری قاعده ی عرضه و تقاضای بازار( هاشمی شاهرودی، ۱۳۷۴، ۶۶).
یکی از نویسندگان در مورد اسکناس امروزی به صراحت می گوید:« تمام حقیقت و هویت اسکناس عبارت است از قدرت بر خرید و توانایی بر رفع احتیاجات، یعنی دارنده اسکناس مالک قدرت خرید معین خواهد بود و می تواند با چنین قدرتی به رفع نیازهای خود، به میزان همان توان خرید، یعنی به مقدار اسکناس هایی که دارد اقدام کند.»( موسوی بجنوردی، ۱۳۷۲، ۱۰۹).
یکی از نویسندگان نیز در این رابطه می گوید:« در امور اعتباری مانند پول باید عنوان کاربردی و قدرت خرید را در نظر گرفت، همانطور که اصل اعتبار مالیت را از عقلا و عرف گرفته ایم باید خصوصیات آن را هم از عرف بگیریم بنابراین اگر برای ارزش پول از بیست سال قبل تا بحال تفاوت قائلند، ما هم باید آنرا بپذیریم، چون وقتی اصل پول امر عرفی است، خصوصیات و ریزه کاریهای آن را هم باید از عرف بگیریم( معرفت، ۱۳۷۵، ۱۸).
ج: پول نه مثلی و نه قیمی است.
در این مورد یکی از نویسندگان می نویسد:« به نظر ما پول نه مثلی و نه قیمی است هر چند مال است زیرا ضابطه ی مثلی و قیمی که فقها بیان می نمایند، مربوط به اموال و کالاهایی است که ارزش ذاتی دارند فقهای ما کالا را به دو قسم مثلی و قیمی تقسیم نموده اند ولی اسکناس که صرفاً مال اعتباری است این تقسیم در او راه ندارد، و به تعبیر اصطلاحی، پول تخصصاً و موضوعاً از بحث قیمی و مثلی خارج است، زیرا امروز کسی پول را کالا نمی داند، بلکه آنرا تنها نشانه ی قدرت خرید به حساب می آورد نه چیز دیگر .»( موسوی بجنوردی، ۱۳۷۵، ۴۰).
در خصوص این نظریه باید گفت که بسیاری از فقها این نظر را قبول نداشته و پول را مثلی می دانند.
د: پول نسبت به افراد هم عرض ، مثلی و نسبت به افراد طولی ، قیمی است .
یکی از نویسندگان معتقد است که می توان افراد طولی پول را در صورتی که زمان نسبتاً طولانی باشد و اختلاف ارزش (قدرت خرید) آن فاحش باشد و از نظر عرف قابل اغماض نباشد ، قیمی به حساب آورد ، گرچه افراد عرضی آن مثلی باشد، البته این در صورتی است که، اختلاف ارزش و قدرت خرید پول، در دو زمان مختلف در بازار قابل اغماض نباشد وگرنه مثلی خواهد بود، بنابراین فقها اگر پول را از مقوله ی مثلیات می دانند، نظر آنها را باید به افراد عرضی (همزمان) پول باشد یا به افراد طولی آن در صورتی که اختلاف فاحش نداشته باشد. وگرنه پول در طول زمان با اختلاف فاحش ارزش، قیمی خواهد بود( آصفی، ۱۳۷۵، ۲۰-۲۲).
به نظر می رسد، قانونگذار در ماده ی ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی نظر کسانی را پذیرفته که پول را مال مثلی به اعتبار قدرت خرید، می دانند، این ماده مقرر می دارد:« در دعاوی که موضوع آن دین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه ی دائن و تمکن مدیون، مدیون امتناع از پرداخت نموده، در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه از زمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار، دادگاه با رعایت تناسب شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد، محاسبه و مورد حکم، قرار خواهد داد، مگر اینکه طرفین به نحو دیگری مصالحه نمایند.»
همچنین تبصره ی ماده ی ۲ قانون صدور چک مصوب ۱۳۷۶ و قانون استفساریه تبصره ی الحاقی به ماده ی ۲ قانون مواردی از قانون صدور چک مصوب ۱۳۷۶ مبتنی بر همین نظر است.
حال با توجه به مجموع نظراتی که بیان شد و همچنین با توجه به تعاریفی که برای مثلی بیان شد ، می توان گفت که پولهای امروزی، با توجه به همه ی صفاتی که در رغبت و مطلوبیت و در نتیجه در مالیت و ارزش مبادله ای آن موثر است، مال مثلی به حساب می آید، زیرا پیدا است که صرف یک کاغذ پاره ی رنگی که به هیچ کار نمی آید، هیچگونه ارزشی نداشته و آنچه در نظر عرف اهمیت دارد، مالیت، ارزش مبادله و قدرت خرید آن است، زیرا با مراجعه به عرف می توان به این نتیجه رسید که گوهر اصلی پول همان قدرت خرید است.
مبحث دوم: امکان سنجی رهن پول
در خصوص پول نیز برخی با توجه به اینکه آنرا مال اعتباری می دانند و همچنین از آنجایی که یکی از شرایط عقد رهن در قانون لزوم عین بودن مال مرهونه است ، و اینکه آنها پول را عین نمی دانند، بنابراین رهن آنرا باطل می دانند.بنابر این ما ابتدا استدلال قائلین به بطلان رهن پول را بیان نموده و سپس ضمن نقد این دلایل به بیان دلایل اساتیدی که معتقد به صحت رهن پول هستند، می پردازیم.
گفتار اول: دلایل مخالفان صحت رهن پول
پیش از بررسی دلایل قائلین به بطلان یا صحت رهن پول لازم به ذکر است که، همانطور که قبلاً توضیح دادیم، پول به دو دسته تقسیم می شود، پولهای دارای ارزش ذاتی مانند طلا و نقره، که در گذشته رایج بود و پول های اعتباری، یعنی پولهایی که قانونگذار برای آنها جعل مالیت کرده است و به آنها اعتبار حقوقی داده است. همانند پولهایی که هم اکنون رایج است.
و هم چنین بیان کردیم که پولهای دارای ارزش ذاتی، مال محسوب می شوند و همه ی احکام فقهی مال در مورد آنها جاری است زیرا هم به حسب فلز قیمتی دارای منفعتی عقلایی هستند و هم از قدرت نسبی برخوردار هستند و هم شرع مقدس آثار مالیت را بر آنها مترتب کرده است و اختلافی نیز درباره اینکه آنهادارای ارزش ذاتی هستند وجود ندارد، بنابراین درخصوص صحت به رهن گذاشتن آنها تردیدی وجود ندارد، لذا بحث ما در این مبحث در خصوص امکان سنجی رهن پولهای اعتباری کنونی است که بیشتر به شکل اسکناس رایج هستند.
ابتدا دلایل قائلین به بطلان رهن پول وسپس دلایل قائلین به صحت رهن این اموال را بیان می نماییم .
الف: لزوم عین بودن مال مرهونه
همانطور که پیش از این نیز گذشت، به موجب ماده ۷۷۴ قانون مدنی مال مرهونه باید عین معین باشد ولی عده ای با این بیان که پول عین محسوب نمی شود و تنها نماینده ی مال است، رهن گذاشتن آنرا باطل می دانند . دراین خصوص همانطور که قبلاً نیز بیان کردیم یکی از نویسندگان معتقدند که مال به دو دسته ی آلی واصالی تقسیم می شود، ایشان مال اصالی را مالی می دانند که ذاتاً ارزش دارد مانند خانه و زمین و مال آلی را مالی می دانند که ذاتاً مالیت ندارد بلکه نماینده مال است مثل اسکناس و سهام و تمبر که لااقل در نظر بعضی به اعتبار اینکه معرف پشتوانه و ارزش مقداری سیم و زر است مالیت دارد. ایشان اگرچه رهن سهام را صحیح می دانند و آنرا عین معین می دانند ولیکن در خصوص اسکناس معتقدند که قابل رهن دادن نمی باشد زیرا اصطلاح عین معین در حقوق مدنی بر غیر وجه نقد اطلاق می شود( جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸، ۱۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]




‌ماده ۵۶ – پس از آنکه مجلس در باره طرح یا لایحه‌ای رأی نهایی داد، اسناد و اوراق و صورتجلسات مربوط به‌آن، در اداره کل قوانین مجلس ‌بایگانی می‌شود.
۶-سایر مقررات ‌ماده
۵۷ – هر نماینده به جز رئیس مجلس، ملزم است عضویت یکی ازکمیسیون‌های تخصصی را بپذیرد و درصورت تمایل می‌تواند در‌کمیسیون‌های دیگر مجلس، با حق اظهار نظر و بدون حق رأی شرکت کند.
‌تبصره – عضویت در کمیسیون‌های تحقیق و تدوین آیین‌نامه داخلی مجلس مانع از عضویت در کمیسیون دیگر نخواهد بود.
۷-کمیسیون مشترک
‌ماده ۵۸ – درمورد طرحها و لوایحی که به تشخیص هیأت رئیسه به دو یا سه کمیسیون ارتباط اساسی داشته باشد، کمیسیون مشترک تشکیل‌می‌گردد، کمیسیون مزبور در انتخاب هیأت رئیسه و ارائه گزارش کار خود به مجلس مانند دیگر کمیسیون‌ها اقدام می کند.
۸-کمیسیون ویژه
‌ماده ۵۹ – در مسائل مهم و استثنائی که برای کشور پیش می‌آید و در این خصوص تشکیل کمیسیون ویژه‌ای برای رسیدگی و تهیه گزارش ضرورت‌پیدا می‌کند، به پیشنهاد حداقل پانزده نفر از نمایندگان و تصویب مجلس، این کمیسیون تشکیل می‌شود. اعضاء کمیسیون ویژه که هفت تا پانزده نفر بنا ‌به نظر پیشنهاددهندگان خواهند بود، مستقیماً در جلسه علنی توسط نمایندگان با رأی مخفی و اکثریت نسبی انتخاب خواهند شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

‌هیأت رئیسه کمیسیون ویژه همانند دیگر کمیسیون‌ها انتخاب خواهد شد.
۲-۵-۴- تشکیلات اداری و پشتیبانی مجلس
ماده ۶۰ – کلیه امور اداری مجلس اعم از مالی، استخدامی، سازمانی، خدماتی و سایر امور اجرائی به‌عهده هیأت رئیسه است که بر طبق قوانین‌خاص مصوب مجلس توسط رئیس سازمان اداری تحت نظر رئیس مجلس اداره می‌شود.
. تبصره ۲- اساسنامه سازمانها، نظام مالی و ساختار تشکیلات مربوط به مجلس شورای اسلامی به جز امور قانونگذاری و همچنین ضوابط اجرایی و دستورالعمل‌های کلیه اختیارات موضوع این ماده به تصویب کمیسیون تدوین آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی خواهد رسید.
ماده ۶۱ – وظایف ناظران عبارتند از:
۱- تنظیم برنامه‏ها و سیاستهای مالی، استخدامی، خدماتی، تبلیغی و انتظامات مجلس و ارائه آن به رئیس مجلس جهت طی مراحل بعدی.
۲- نظارت بر عملکرد رئیس سازمان و نحوه اجرای مصوبات هیأت رئیسه.
۳- نظارت بر روند تهیه و پیشنهاد بودجه سالیانه مجلس و پیگیری مراحل بعدی آن.
۴- نظارت بر حفظ اداره و ثبت ابنیه و اموال و مؤسسات مجلس.
۵- نظارت بر عملکرد مرکز پژوهشها، مرکز اسناد، کتابخانه و موزه مجلس که طبق قوانین مربوط به خود تشکیل گردیده‏اند.
۶- پیگیری مشکلات نمایندگان و ارائه راه ‏حل مناسب به هیأت رئیسه.
۷- نظارت بر سایر امور اداری و مالی و خدماتی مجلس.
ماده ۶۲ – هیأت رئیسه می‌تواند در چهارچوب امکانات موجود و بودجه مصوب تشکیلات مناسبی را جهت تدوین، نگارش، ویرایش حقوقی و ادبی طرحها و لوایح ایجاد نماید. نظرات این تشکیلات قبل از تصویب نهایی طرح یا لایحه در مجلس، با موافقت کمیسیون ذیربط انجام می‌شود.
ماده ۶۳- در راستای ایفاء هرچه بهتر وظیفه نمایندگی، همچنین حفظ شأن و منزلت مجلس و جایگاه حقیقی نمایندگان، هیأت رئیسه می‌تواند به منظور برقراری ارتباط مؤثر (دیداری، شنیداری، مکتوب) نمایندگان با موکلین و نمایندگان دستگاه های اجرائی و نهادهای رسمی و غیررسمی در مرکز و حوزه انتخابیه با اختصاص فضای فیزیکی مناسب (دفاتر کار و ملاقات عمومی) هرگونه امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مورد نیاز را در شأن نظام جمهوری اسلامی فراهم نماید. اعتبارات مورد نیاز در بودجه سالانه مجلس پیش بینی می‌شود.
ماده ۶۴ – درصورتی که نمایندگان لازم بدانند بنا به پیشنهاد رئیس مجلس و یا پانزده نفر از نمایندگان و تصویب مجلس شورای اسلامی، وزراء مکلف به حضور در مجلس می‏باشند و هرگاه تقاضا کنند و مطلبی داشته باشند، مطالب آنان استماع می‏شود.
تبصره ۱- هیأت رئیسه مجلس می‌تواند تمام یا بخشی از یک جلسه مجلس را برای رسیدگی به امور مهم و اساسی کشور اختصاص دهد.
تبصره۲ – دستور این جلسات و چگونگی اداره آن توسط هیأت رئیسه تعیین خواهد شد.
۲-۵-۵-گردش کار مجلس
۲-۵-۵-۱- جلسات مجلس
‌ماده۹۶ – انعقاد رسمی جلسات و اعتبار اخذ رأی منوط به حضور حداقل دو سوم مجموع نمایندگان می‌باشد. اکثریت مطلق وقتی حاصل می‌شود‌که بیش از نصف نمایندگان حاضر، رأی مثبت دهند، مگر در مواردی که قانون اساسی و یا در این آیین‌نامه نصاب دیگری تعیین شده باشد.
‌تبصره ۱ – برای ادامه مذاکراتی که منجر به اتخاذ تصمیم و یا اخذ رأی نمی‌شود حضور حداقل نصف نمایندگان کافی است.
‌ماده ۹۷ – نمایندگان باید در روزی که قبلاً برای تشکیل جلسه رسمی معین می‌شود در مجلس حاضر شوند. در صورت تأخیر بدون عذر موجه از‌طرف هیأت رئیسه توبیخ خواهند شد. همچنین، هریک از نمایندگان که در موقع اخذ رأی با اعلام قبلی رئیس مجلس مبنی بر منع خروج از جلسه بدون‌عذر موجه خارج شود، مستحق توبیخ خواهد بود و در صورت تکرار تأخیر و غیبت، مقررات آیین ‌نامه از طرف هیأت رئیسه درباره او اجراء خواهد شد. ‌اسامی نمایندگانی که سه بار غیبت غیر موجه در یک ماه داشته باشند در روزنامه‌ها درج خواهد شد.
‌‌ماده ۹۹ – حداکثر مدت برای هر جلسه رسمی چهار ساعت است که یکسره و یا با فاصله تنفس می‌باشد، مگر در موارد ضروری که به تشخیص‌رئیس و تصویب مجلس خواهد رسید. غایبین بعد از تنفس نیز مشمول مقررات مربوط به غیبت و تأخیر خواهند بود.
‌ماده ۱۰۰ – اعضاء هیأت رئیسه مجلس باید در ساعتی که قبلاً برای تشکیل جلسات تعیین می‌شود، حاضر شوند و در صورت تأخیر یا غیبت ‌بدون عذر موجه با تشخیص رئیس بر طبق این آیین‌نامه جریمه می‌شوند.
‌ماده ۱۰۱ – تشکیل جلسات و رعایت ترتیب مذاکرات و اجرای آیین‌نامه و حفظ نظم جلسه طبق این آیین‌نامه به عهده رئیس جلسه است.
‌ماده ۱۰۲ – دستور هفتگی مجلس باید به ترتیب وصول طرحها و لوایح از کمیسیون‌ها توسط هیأت رئیسه مجلس تهیه و پس از چاپ و توزیع بر‌تابلو مخصوص نصب شود. رعایت ترتیب مذکور الزامی است. طرحها و لوایحی که دارای اولویت باشند ممکن است بنا به تقاضای دولت و یا پانزده نفر ‌از نمایندگان و با موافقت هیأت رئیسه خارج از ترتیب وصول، در دستور هفتگی مجلس قرارگیرد. این دستور، به شرط پیشنهاد دولت و یا پانزده نفر از‌نمایندگان و تصویب مجلس، فقط یکبار دیگر قابل تغییر خواهد بود.
‌تبصره – در صورتی که پنجاه نفر از نمایندگان برای طرح یا لایحه‌ای تقاضای اولویت کنند هیأت رئیسه موظف است آن را در دستور هفتگی‌مجلس قرار دهد.
‌ماده ۱۰۳ – در صورت اضطرار که رعایت امنیت کشور ایجاب کند، به تقاضای کتبی رئیس جمهور یا یکی از وزراء یا ده نفر از نمایندگان، جلسه ‌غیرعلنی تشکیل می‌شود. در اینصورت، تقاضاکنندگان ادله خویش را مبنی ‌بر وجود شرایط اضطرار و اقتضای امنیت کشور و در نتیجه لزوم برگزاری‌ غیرعلنی جلسه رسمی مجلس، حداکثر تا مدت پانزده دقیقه، متوالیاً و یا متناوباً در دو نوبت، ارائه و سپس یک نفر به‌عنوان مخالف حداکثر تا پانزده ‌دقیقه صحبت می‌کند، در صورت تصویب دو سوم حاضران، کار رسیدگی در جلسه غیرعلنی ادامه می‌یابد، در غیر این صورت، جلسه به حالت علنی ‌بازگشته و به روال عادی عمل خواهد کرد.
‌ماده ۱۰۴ – رئیس هر جلسه قبل از ختم هر جلسه، روز و ساعت تشکیل و دستور جلسه بعد را اعلام می‌کند که در صورت مذاکرات درج شود، مگر در موارد اضطراری (‌به‌تشخیص هیأت رئیسه) که حداقل بیست و چهار ساعت قبل از تشکیل جلسه، باید بطور رسمی اعلام شود
‌ماده ۱۰۵ – در صورتی که در مجلس بی‌نظمی و تشنج بوجود آید که مانع ادامه کار مجلس باشد و رئیس نتواند از آن جلوگیری کند، در جای خود ‌قیام می کند. هرگاه برخاستن رئیس موجب آرامش نشود جلسه را به مدت پانزده دقیقه به عنوان تنفس تعطیل می‌کند و نمایندگان از جلسه خارج‌می‌شوند و پس از انقضاء پانزده دقیقه مجدداً جلسه تشکیل می‌شود. هرگاه بی‌نظمی و تشنج تجدید شود، رئیس جلسه را ختم و آن را به روز دیگری ‌موکول می کند.
۲-۵-۵-۲- نطق‌ها و مذاکرات
الف – نطق‌ها
‌ماده ۱۰۶ در هر جلسه رسمی دو نفر از نمایندگان می‌توانند به‌نوبت و طبق فهرستی که قبلاً به قید قرعه تنظیم شده است، حداکثر به مدت هفت دقیقه نطق قبل از دستور نمایند. هر نماینده می‌تواند تمام یا حداقل سه دقیقه از وقت خود را به دیگری واگذار نماید. همچنین نماینده‌ای که نطق قبل از ‌دستور دارد می‌تواند علاوه بر وقت خود حداکثر ده دقیقه از وقت دیگر ناطقین همان جلسه استفاده نماید. دو نفر دیگر از نمایندگانی که به جهت مسائل‌فوری و اضطراری حداکثر تا یک ساعت قبل از شروع جلسه متقاضی نطق قبل از دستور باشند و در لوحه مخصوص ثبت نام کرده باشند، حداکثر به مدت پنج دقیقه می‌توانند نطق نمایند. در صورتی که بیش از دو نفر از نمایندگان متقاضی وقت اضطراری باشند، ‌هیأت رئیسه به قید قرعه به دو نفر وقت خواهد داد. هیچ‌یک از نمایندگان نمی‌توانند ظرف مدت دو ماه بیش از یکبار از وقت اضطراری استفاده نمایند.
‌ماده ۱۰۷ – در هر جلسه قبل از ورود در دستور، رئیس مجلس می‌تواند در مورد مهم و مسائل فوری روز مطالبی را که آگاهی‌مجلس از آن ضروری باشد به اطلاع نمایندگان برساند. حداکثر مدت برای این مطالب پانزده دقیقه خواهد بود.
‌ماده ۱۰۸ – ترتیب و مدت نطق بدین شرح است:
‌الف – مدت نطق در جلسه علنی به‌شرح زیر خواهد بود:

    1. برای استیضاح یک وزیر دو ساعت و برای استیضاح دولت یا بیش از یک وزیر چهار ساعت. استیضاح کنندگان می‌توانند از بین خود یک یا‌چند نفر را برای بحث در موضوع استیضاح معرفی نمایند، ولی در هرحال مجموع نطق‌های استیضاح کنندگان نباید از مدت فوق تجاوز نماید.
    1. برای اظهارات مجموع مخالفین و نیز مجموع موافقین در مورد اصل هر طرح و لایحه در شور اول و نیز برای توجیه طرحها و لوایح قانونی و‌توضیحات مخبر و یا نماینده دولت که از لایحه دفاع می کند چهل و پنج دقیقه. در مورد لوایح مفصل می‌توان اوقات فوق را با پیشنهاد رئیس و یا ده نفر‌از نمایندگان و تصویب مجلس تا دو برابر افزایش داد.

‌تبصره – در اصل طرحها و لوایح که موافقین و یا مخالفین ثبت نام کرده‌اند، هر کدام حداکثر در موافقت یا در مخالفت، ده دقیقه صحبت خواهد کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]




چو کم خوردن طبیعت شد کســی را چو سختی پیشش آید ســهل گیرد
وگر تن پرورست انــــــــدر فـراخی چـــــو تنگی بیند از سـختی بمیرد
(همان: ۹۳)
۵-۱-۵ – فضیلت صبر در محّنت و نداری
اصولاً مسأله صبر در هنگام گرفتاری و سختی برای انسان مطرح می‌شود و الاّ در هنگام داشتن و آسایش، صبر معنی ندارد. سعدی برای اینکه انسان‌ها را صبور بار آورد وضمناً در عین صبر راضی و خشنود باشند موضوع مقایسه را مطرح می‌کند. او بر این باور است که انسان همیشه نباید بالا دست را نگاه کند. اگر به زیر دستان بنگرد آنگاه بر کمبودهای خود نه تنها صبور می‌شود بلکه با یاد آوردن داشته و نعمت‌های خود شاکر هم می‌شود. سعدی در گلستان با حکایت کردن برهنگی پای خود در بغداد این موضوع را یادآور می‌شود که انسان نباید حسرت و غبطه مال دیگران را بخورد و بر وضع کنونی خود نیز شاکر باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم، به جامع کوفه درآمدم دلتنگ. یکی را دیدم که پای نداشت سپاس نعمتِ حق به جای آوردم و بر بی کفشی «صبر » کردم.
مرغ بریـــان به چشم مـــــردم سیر کــم‌تر از برگ تره بر خوان است
وان که را دســــتگاه و قوت نیســت شلـغم پخته مرغ بریان است»
(همان: ۱۰۰)
۵-۱-۶٫ صبر و کامیابی:
سعدی کامیابی و توفیق را حاصل صبرو آهستگی می‌داند. او صبر و آهستگی را نشانه‌ی بلوغ و پختگی عقل و تعجیل و شتاب را نشانه خام فکری بر می‌شمارد که البته در آن سودی نیست. رسیدن به منزل و مقصود مستلزم همگامی و صبوری است و عجله انسان را از مقصد دور می‌کند تمثیل زیبای اشتر و اسب تازی در ابیات زیر موضوع را ملموس‌تر می‌کند.
ای کــــــه مشــتاق منزلى، مــشتاب پـند مـــــن کـــار بــند و صبر آموز
اسب تــازی دو تک رود بــه شــتــاب و اُشـتر آهــسـته مـی‌رود شـب و روز
(همان:۱۴۶)
یعنی اشتر که همیشه آهسته و صبور راه می‌پیماید بهتر از اسب تازی که دو تک می‌دود و در می‌ماند به منزل و مقصد می‌رسد. این مسأله به بیابان‌های عرب مربوط است که برای طی این بیابان‌ها و مسافرت در آن اشتر وسیله بسیار خوبی بود و آن را بر اسب ترجیح می‌دادند.
خود سعدی حکم صادر می‌کند که این موضوع یعنی «آهستگی» و «عجله» را نه تنها می‌داند بلکه به چشم خود دیده و تجربه کرده است. سعدی با تأکید بر این موضوع یعنی « دیدن به چشم خود» که شتر با رفتار آهسته و پیوسته از سمند تیز دو سبقت گرفت و به منزل رسید، اهمیّت مطلب را گوشزد می‌کند و به نتیجه مقرون به یقین صبر و کامیابی صحه می‌گذارد.
بــه چشــم خویــش دیــدم در بــیابــان کــه آهــستـه سبق بــــرد از شتابان
ســمنــد بـاد پــای از تــک فــرومـانــد شــتربـان هــمچنان آهسته می راند»
(همان :۱۷۷)
سعدی تأکید می‌کند که انسان صابر به مقصد می‌رسد و و فرد عجول از پای در می‌آید و هرگز به مقصد نمی‌رسد شاید این موضوع که در باور عامه ریشه دارد و می‌گویند «عجله کار شیطان است» بی ارتباط با این مطلب نیست. سعدی که آموزگاری پند آموز است این مطلب را بارها تکرار می‌کند تا اینکه خواننده آن را به عنوان یک اصل در زندگی و رفتارهای روز مره خود رعایت کند
«کارها به صبر برآید و مستعجل به سر درآید»
(همان :۱۷۷)
سعدی دست یابی به نتیجه شیرین پیروزی و بهروزی را مستلزم تحمُّل و صبوری می‌داند. او معتقد است هم چنان که برای رسیدن به بهار سرسبز و خوش باید سوز و سرمای زمستان را بر تن هموار کرد، برای رسیدن به روزهای خوب و پر آسایش هم باید صبر و تحمل توأم با کار و کوشش داشت:
کامجویان را ز ناچاری چشیدن چاره نیست بــــرزمستان صبر باید طالب نوروز را
(همان: ۴۴۹)
۵-۱-۷- صبردر سخن گفتن:
هرچند سعدی صبر در همه امور را مطلوب دانسته امّا به نظر می‌آید که صبر در بعضی کارها را بسیار پسندیده‌تر به حساب آورده باشد. صبر در سخن گفتن تقریباً همان موضوعی است که به مسأله سکوت و تأمل در سخن گفتن مربوط می‌گردد.
تــأمــل کــنــان در خــطـا و صـواب بــه از ژازخــایــان حــاضــر جـواب
(همان: ۲۱۵)
سعدی چون معلمی ورزیده به مردم پند می‌دهد که گاه و جاه هر سخنی را باید رعایت کرد. نخست سخن را قبل از اینکه بر زبان حاری شود در ذهن مرور کنیم و نسنجیده زبان نگشایم. او درنگ و صبر را برای همه کس در سخن لازم می‌داند، لیکن معتقد است این امر برای فرمانروایان و حکّام که در معرض دید بیشتری هستند، البته لازم‌تر است، زیرا آنان زبان مردم خود محسوب می‌گردند:
«هر آن چه دانی که هرآینه معلوم تو گردد به پرسیدن آن تعجیل مکن که هیبت سلطنت را زیان دارد».
چــو لــقمــان دیــد کــاندر دسـت داوود هــمـی آهــن بــه معجــز موم گردد
نپــرسیــدش چــه مــی‌سـازی که دانست که بــی پــرسیدنــش مــعلــوم گردد
(همان: ۱۸۷)
۵-۱-۸- صبر و عدالت در قضاوت:
سعدی اگر چه در همه کار صبر را لازم می‌داند و بر آن تأکید می‌ورزد، لیکن از نظر او صبر و تأمُل در قضاوت برای قاضی بسیار واجب و ضروری است. او معتقد است اگر قاضی با صبوری و درنگ در مسایل نگاه کند فرصت برای جبران اشتباه وجود دارد امّا شتاب در قضاوت به خصوص در زمانی که با جان آدمیان ارتباط دارد فرصت هرگونه جبران را از قاضی می‌گیرد. زیرا سری که بریده شود یا آبرویی که ریخته گردد دیگر غیر قابل جبران است. سعدی چون کارشناسی خبره در مسایل قضایی حکم می‌کند که قاضی در چنین مواقعی باید صبر و بردباری پیشه کند زیرا باب صدور رأی در آینده هم بسته نیست:
کشتن بندیان تأمل اولی‌تر است به حکم آن که اختیار باقی‌ست توان کشت و توان بخشید و گر بی‌تأمل کشته شود محتمل است که مصلحتی فوت شود که تدارک مثل آن ممتنع باشد.
نیک ســهل اســت زنــده بی‌جــان کــرد کــشتــه را بــــاز زنــده نـتـوان کرد
شرط عـقل است صـــــــبر تــیـــرانــداز که چو رفت از کمــان نــیــایــد بـاز
(همان: ص۱۸۰)
سعدی معتقد است که در قضاوت صبر کردن از همه چیز مهم‌تر است. گناهکار را باید با اولین خطا متنبه کرد و خطایش را با پوزش‌گری او قلم عفو درکشید. اگر گناهکار به زینهار و پناه آید باید به او امان داد و در کشتنش صبر کرد. زیرا سری که بریده شود دیگر بار بر تن نخواهد رست. صبر پایه و مایه‌ی تعقل است و در امر قضا یکی از اساسی‌ترین مسائل. سعدی در ابیات زیر به زیرکی یک قانون‌گذار مراحل قضاوت را که توأم با صبر و درنگ است یادآوری می‌کند:
«بــه سمــع رضــا مشــنــو ایــذای کس وگــــر گــفـتـه آیـد به غورش برس
گــنـه کــار را عـــــــذر نــسیان بــنــه چــــــــو زنهار خواهـنـد زنـهـار ده
گـــر آیــد گـنــه کــــاری انـدر پــنــاه نه شرط است کــشتن بـه اول گـنـاه
چــــو بــاری بـگـفـتـند و نـشـنیـد پنـد دگــر گوش مالـش به زنـدان و بـنـد
وگـــــر پـنــد و بــندش نــیایــد بــکار درخـتـی خبـیـث است بیـخش بـرآر
چـــو خــشـم آیــدت بـر گنـاه کـسـی تأمل کنــش در عــقــوبـت بــسی
کــه سهـل است لـعـل بدخشان شکست شکسته نشاید دگــــــرباره بـسـت
(همان: ۲۲۱)
باید قبل از آنکه حکم مرگ کسی را صادر کرد. او را باید تا مدتی به زندان کرد. کسی که حکم زندگی و مرگ دیگران را صادر می‌کند باید صبور و پرتحمل باشد. سعدی با صادر کردن هر نظر بر لزوم صبر در کار تأکید بسیار دارد چنان که پیش از هر امر دیگری به آن اهمیّت می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم