۲

نگرش کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۳

هنجار ذهنی کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۴

نیت کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۵

کنترل رفتار درک شده کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۶

هنجار اخلاقی کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۷

مفهوم خود کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۸

دانش کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی

نسبی

۷-۳ تعریف مفهومی و کارکردی برخی متغیرها
۱-۷-۳ دانش نسبت به مصرف کودها و سموم شیمیایی
به اعتقاد جارویس[۱۷۳] (۱۹۹۵) دانش دست‌آوری شخصی است که در نتیجه یادگیری حاصل می‌شود. دانش به مفهوم عینیت یافته آن عبارت است از مجموعه‌ای از اطلاعات که مردم به عنوان اعضای یک گروه فرهنگی یا اجتماعی در آن سهیم باشند. بنابراین دانش را می‌توان با نقش‌های اجتماعی در ارتباط دانست (سلامات، ۱۳۸۷). در این‌ پژوهش منظور از این متغیر، میزان اطلاعات کشاورزان ذرت‌کار نسبت به مصرف کودها و سموم شیمیایی است. سنجش دانش کشاورزان از طریق مطرح کردن ۱۰ سؤال صورت گرفت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سؤالات مطرح شده جهت سنجش دانش کشاورزان نسبت به مصرف سم و کود به صورت مجزا پرسیده شد؛ به عنوان مثال «آیا استفاده بیش از حد از آفت‌کش‌ها باعث مقاوم شدن آفات می شود؟»، «آیا قرار گرفتن انسان در معرض کودهای شیمیایی، برای سلامتی وی مضر هستند؟»، «آیا قرار گرفتن انسان در معرض سموم شیمیایی، برای سلامتی وی مضر هستند؟»، «آیا استفاده دراز مدت از کودهای شیمیایی باعث کاهش حاصلخیزی خاک می‌شود؟»، «آیا سموم شیمیایی در درازمدت درآمد را کاهش می‌دهد؟»، «آیا کودهای شیمیایی در درازمدت درآمد را کاهش می‌دهد؟» و سؤالاتی از این قبیل. از پاسخگویان خواسته شد تا دیدگاه خود را در خصوص درستی یا نادرستی هر یک از گویه‌های مطرح شده (در قالب طیف ۳ گزینه‌ای بله، خیر، نمی‌دانم) مشخص نمایند.
۲-۷-۳ نگرش کشاورزان نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
نگرش به رفتار عبارت از احساس مثبت یا منفی فرد به انجام یک رفتار است و میزان آن به سنجش اعتقاد فرد نسبت به نتایج یک رفتار و ارزیابی میزان مطلوبیت نتیجه آن رفتار تعیین می‌شود (ساترلند، ۲۰۱۱). در واقع نگرش کشاورزان نسبت به مصرف سم و کود شیمیایی به عقاید و ارزیابی آن‌ها در این خصوص اشاره دارد. این متغیر در قالب جمله‌بندی خاصی به منظور سنجش عقاید و ارزیابی آن‌ها (۱۴ سوال) مطرح شد. لازم به ذکر است گویه‌های متغیر نگرش نسبت به مصرف سم و کود شیمیایی به صورت مجزا مطرح شد به عنوان مثال می‌توان به گویه‌های «استفاده از سموم شیمیایی در تولید ذرت عاقلانه است»، «استفاده از کود شیمیایی در تولید ذرت عاقلانه است»، «استفاده از سموم شیمیایی در تولید ذرت رضایت‌بخش است»، «استفاده از کود شیمیایی در تولید ذرت رضایت‌بخش است»، «کاربرد سموم برای افزایش محصول مهم است»، «کاربرد کود شیمیایی برای افزایش محصول مهم است» و گویه‌هایی از این قبیل اشاره کرد. همچنین از پاسخگویان خواسته شد تا میزان موافقت خود را در خصوص هر یک از گویه‌های مطرح شده در قالب طیف لیکرت[۱۷۴] (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) مشخص نمایند.
۳-۷-۳ تمایل رفتاری کشاورزان در خصوص کاربرد سم و کود شیمیایی
تمایل به عنوان عامل انگیزشی است که رفتار را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تمایل نشان‌دهنده آن است که فرد برای انجام رفتار چقدر تمایل دارد تلاش کند (آجزن، ۱۹۹۱). در واقع تمایل رفتاری کشاورزان در خصوص استفاده از سم و کود شیمیایی به قصد، عزم و اراده آن‌ها جهت انجام عمل یا اجتناب از انجام رفتاری در خصوص بکار بردن سم و کود شیمیایی در آینده اشاره دارد. بنابراین در این پژوهش از ۱۰ سؤال در قالب طیف لیکرت (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) استفاده شد. به عنوان مثال «در آینده نیز قصد دارم از سموم در کشت ذرت استفاده کنم»،«در آینده نیز قصد دارم از کود شیمیایی در کشت ذرت استفاده کنم»، «من در آینده قصد ندارم هیچ تغییری در میزان سم خود بدهم»، «من می‌خواهم کود مصرفی در تولید ذرت را کاهش دهم» و از این قبیل اشاره دارد.
۴-۷-۳ هنجار ذهنی کشاورزان نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
هنجار ذهنی اشاره به درک فشار اجتماعی برای انجام یا عدم انجام رفتار دارد (ساترلند، ۲۰۱۱). در واقع نوعی ارزشیابی از نگرش سایر افراد مهم (از دیدگاه فرد) نسبت به یک رفتار خاص هستند (هاستودت[۱۷۵]، ۲۰۰۶). منظور از هنجار ذهنی، تأثیری است که افرادی که برای کشاورز مهم هستند (مثل خانواده، کارشناسان و همکاران) بر میزان مصرف سم و کود شیمیایی وی دارند. سنجش هنجار ذهنی در این پژوهش از طریق مطرح کردن ۱۴ سوال در قالب طیف لیکرت (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) صورت گرفت. به عنوان مثال «اکثر افرادی که برای من مهم هستند، فکر می‌کنند که باید استفاده از سم را ادامه دهم»، «اکثر افرادی که برای من مهم هستند، فکر می‌کنند که باید استفاده از کود شیمیایی را ادامه دهم»، «دوستان نزدیک من استفاده از سموم برای کنترل آفات ذرت را تأیید می‌کنند»، «دوستان نزدیک من استفاده از کود برای افزایش عملکرد ذرت را تأیید می‌کنند»، «روشی که دیگر کشاورزان در کنترل آفت ذرت بکار می‌برند، برای من مهم است»، «روشی که دیگر کشاورزان برای تقویت خاک بکار می‌برند، برای من مهم است» و گویه‌هایی از این قبیل.
۵-۷-۳ کنترل رفتار درک شده کشاورز نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
کنترل رفتار درک شده نشان‌دهنده باورها، با توجه به دسترسی به منابع و فرصت‌های مورد نیاز برای انجام یک رفتار است (شایو[۱۷۶]، ۱۹۹۹). تخمین توانایی فرد برای انجام رفتار کنترل رفتار درک شده نامیده می‌شود (بامبرگ و ماستر، ۲۰۰۷). در این پژوهش کنترل رفتار درک شده دارای دو جزء می‌باشد: جزء اول نشان‌دهنده در دسترس بودن منابع مورد نیاز کشاورز (مثل پول) برای بکار بردن سم و کود شیمیایی است و جزء دوم شامل تعبیر کشاورز از سهولت یا دشواری کاربرد یا عدم کاربرد سم و کود شیمیایی است. سنجش کنترل رفتار درک شده در این پژوهش از طریق مطرح کردن ۱۴ سوال در قالب طیف لیکرت (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) صورت گرفت. به عنوان مثال «با توجه به اثری که سموم شیمیایی بر افزایش تولید دارند، قیمتشان مناسب است»، «با توجه به اثری که کود شیمیایی بر افزایش تولید دارند، قیمتشان مناسب است»، «من اگر بخواهم به راحتی می‌توانم مصرف سموم را در تولید ذرت کنار بگذارم.»، «من اگر بخواهم به راحتی می‌توانم مصرف کود شیمیایی را در تولید ذرت کنار بگذارم»، «به راحتی می‌توانم با کود کمتر مقدار محصول فعلی را تولید کنم.»، «به راحتی می توانم با سم کمتر مقدار محصول فعلی را تولید کنم» و از این قبیل.
۶-۷-۳ هنجار اخلاقی نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...