وظیفه معلم

انتقال دهنده دانش

راهنما، طراح، برنامه ریز، ارزشیاب، آگاه
به مدیریت زمان و یادگیری

همان طور که در جدول ۲-۱ مشاهده می شود در نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات، معلم نقش راهنما و تدوین گر برنامه های درسی را دارد و آگاه به مدیریت زمان و یادگیری است و فراگیران را با منابع متعدد و متنوع آشنا می سازد که منجر به یادگیری خود محور در فراگیران می‌شود. در حالی که در نظام آموزشی سنتی معلم نقش انتقال دهنده دانش را دارد و محتوای درسی محدود و انتخابی است و فراگیران را با منابع محدود آشنا می سازد و منجر به یادگیری طوطی وار می‌شود(ملکیان، نریمانی و صاحب جمعی،۱۳۸۹).
آنچه در نظام آموزشی”جامعه اطلاعاتی ” خصوصا در برنامه درسی مورد تاکید است، صرفاً سرمایه‌گذاری و کاربرد سخت افزاری و ابزار گونه فناوری های اطلاعاتی – ارتباطی و استفاده از آن جهت انبار کردن اطلاعات نیست؛ بلکه مساله مهم و اساسی که بیانگر ارزش واقعی به کارگیری این فناوری هاست، توانمند سازی دانش آموزان در برگزیدن و انتخاب اطلاعات مورد نیاز است به نحوی که قدرت تشخیص نیاز و یافتن راه حل های رفع آن را در دانش آموز تقویت کند. اینگونه است که فناوری نه فقط یک ابزار بلکه رویکرد نو در برنامه درسی است( امام جمعه و ملایی نژاد، ۱۳۸۵).
در همین زمینه کاستلز (۲۰۰۱) می گوید؛ در عصری که اطلاعات همیشه و همه وقت در دسترس دانش آموزان است، مفهوم یادگیری تغییر یافته است. آنچه باید در کلاس درس مورد توجه و تاکید قرار گیرد، یاد دادن چگونه یاد گرفتن به دانش آموزان (آموزش یادگیری) است. به این معنا که دانش آموزان به طور دقیق اطلاعات مورد نیاز خود را تشخیص دهند و از مهارت لازم برای تصمیم گیری و انتخاب آن برخوردار باشند. آنها باید بتوانند به سرعت اطلاعات را جستجو کرده و پس از پردازش، از آن استفاده کنند. به عبارت دیگر یادگیری نوین بر توسعه توانایی دانش آموزان در تبدیل اطلاعات به دانش کاربردی تاکید دارد(دایی زاده، فلاح و حسین زاده٬ ۱۳۹۰). رایت[۲۷](۲۰۰۰) با توجه به نظرات کاستلز معتقد است که برنامه درسی نه تنها باید مهارت های خاص در رشته های مختلف درسی را در اختیار دانش آموزان قرار دهد؛ بلکه باید آنها را برای کاربرد مداوم و اثربخش اطلاعات، منابع اطلاعاتی و سیستم های اطلاعات آماده کند. در برنامه درسی مبتنی بر فناوری دانش آموزان با کسب مهارت ها و دانش فناوری اطلاعات می توانند بر اساس اهداف برنامه درسی به سطح مطلوب یادگیری دست یابند. البته در این رابطه باید به گفته برانت نیز اشاره کرد که کسب دانش و مهارت کاربرد فناوری از سوی دانش آموزان کافی نیست چرا که این فناوریها مدام در حال تغییر هستند و مهارت های کسب شده قبلی کهنه شده و نیاز به بازآموزی دارند. آنچه اهمیت دارد توانایی تبدیل اطلاعات به دانش است. در همین زمینه تارکل[۲۸](۱۹۹۶) می گوید یادگیرندگان باید درک جامعی از محیط اطراف خود که در اثر تغییرات فناوری های نوین اطلاعاتی دایما در حال تحول است داشته باشند. محیطی که فناوری اطلاعات با آن تلفیق شده و مورد استفاده همگان قرار می گیرد. در چنین شرایطی داشتن مهارت کاربرد فناوری اطلاعات کافی نیست، حتی عدم درک درست از فناوری ممکن است به شکل های متفاوت مانعی در برابر اهداف برنامه درسی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات باشد. به طور مثال ممکن است دانش آموزان در اجرای برنامه درسی مبتنی بر اطلاعات، آمادگی و توانایی لازم را نداشته باشند در این صورت استفاده از فناوری، به دلیل عدم آمادگی علمی – کاربردی دانش آموزان مانعی بر سر راه یادگیری محسوب می شود یا به شکلی دیگر مهارت‌های سطحی کاربرد فناوری که با شتاب و عجله به دست آمده است، باعث نا امیدی دانش آموز، اتلاف وقت و دستیابی به اطلاعات نادرستی می شود(امام جمعه، ۱۳۸۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گسترش فناوری اطلاعات و استفاده از ابزارها و مفاهیم نوین، موجبات بسط اطلاعات و دسترسی آسان و کم هزینه را برای فر اگیران اعم از دانش آموزان، دانشجویان و معلمان به روش پیوسته فراهم می کند و زمینه تبادل سریع اطلاعات و تعاملات فرهنگی را میسر می سازد. بی شک دانش آموزان زمانی از فرصتهای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی بهتر برخوردار خواهند شد که به رایانه و فناوریهای اطلاعاتی دسترسی داشته باشند. بیل گیتس (رئیس شرکت مایکروسافت ) در کاربرد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات دیدگاهی متفاوت دارد؛ وی بیان می دارد: “دانش آموزان می توانند نمرات خود را ببینند یا حتی تکالیف خود را با بهره گرفتن از شبکه ارائه نمایند. دانش آموزان به همان شکلی که تلفن می کنند، می‌توانند به دوستان یا خانواده خود نامه الکترونیکی بفرستند. دانش آموزان فعالان نهایی دانش اند که کار آنها یادگیری، اکتشاف و پیدا کردن روابط غیرمنتظره میان پدیده هاست. بدین ترتیب، اینترنت بزرگترین محیط برای تبادل فعالیتهای آموزشی مفید است که تا به حال فراهم شده است . همچنین از رایانه ها می توان به عنوان ابزارهای کمکی در کلاسهای درس برای آزاد کردن وقت معلمان و دانش‌آموزان استفاده کرد(جوکار و یاری پور، ۱۳۸۸).
با ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات در تعلیم و تربیت و برنامه درسی، مدیریت کلاس به کلی متحول شده است و با رویکردی پژوهش محور و دانش آموز محور انجام می پذیرد و مسئولیت معلم دیگر انباشتن و انتقال اطلاعات نیست، بلکه مسئولیت های گوناگونی بر عهده می گیرد و باید فردی چند مهارتی باشد. الگوی بسته، محدود و متمرکز منابع آموزش و یادگیری سنتی هم به الگویی باز، غیر متمرکز، نامحدود و بری از محدودیت های زمان و مکان تبدیل می شود و نتایج بسیار راهبردی برای نظام آموزش و یادگیری را به ارمغان می آورد. مطالب درسی بر گرفته از فناوری، ماهیتی چند بعدی و سیال داشته و طراحان آن رویکردی فرایند محور دارند نه محتوا محور. در نگرش سنتی به این موضوع، رویکرد معلم محوری اصل و اساس آموزش انسانی است ولی در نگرش نوین اساس تعلیم و تربیت بر پایه دانش آموز محوری بنا نهاده شده است.
این که نظامهای مبتنی بر مواد به صورت تک محور در حال فرو پاشی است و روش های تربیتی بر اساس بهره گیری از ارزشهای متقابل یادگیری برحسب سیستم های ارتباطی نوین و چهارچوب دیداری، شنیداری پی یافته، موضوعی غیر قابل انکار است. ناکار آمدی روش های سنتی آموزش در عصر حاضر امری پذیرفته شده است و کاربرد فناوری های رایانه و اطلاعات جهت بهبود کمی و کیفی فرایند آموزش اجتناب ناپذیر می باشد )دائی زاده، حسین زاده و غزنوی، ۱۳۸۹).
جلالی و عباسی (۱۳۸۲) محورهای عمده کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش را به شرح زیر جمع بندی کرده اند:
– ارتقاء و افزایش توانایی معلمان در زمینه فناوری اطلاعات و به کارگیری آن
– تجهیز مدارس با امکانات و ابزارهای مورد نیاز برای گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات
– بهره گیری بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تغییر ساختار آموزش
– استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای ایجاد فرصت های یادگیری
– استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور ارتقای کیفیت آموزش و بهبود روش های تدریس
امروزه معلم، به عنوان مهمترین منبع در سازمان آموزش و پرورش بدون آگاهی داشتن از پیچیدگی تحولات هرگز قادر نخواهد بود، وظیفه خطیر خود را به طور شایسته انجام دهد. دیویس و دیویس[۲۹] (۱۹۹۷) استدلال می کنند که توانایی حرفه ای معلمان از طریق به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات افزایش خواهد یافت. استفاده موثر دانش آموزان از فناوری، مستلزم آن است که معلمان برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزش دیده باشند(بختیاری و احمدی، ۱۳۸۶).
منابع تهیۀ سخت افزار و نرم افزار در مقطع متوسطه متفاوت است. بسیاری از مدارس متوسطه به شبکۀ اینترنت متصلاند و طیف وسیعی از مواد درسی و آموزشی، امروزه به صورت لوح های فشرده در اختیار مدارس قرار می گیرد. این فناوریها به مرور زمان زمینۀ دسترسی و مشارکت دانش آموزان را افزایش می دهد. در سال۱۹۹۷ ، برنامۀ جامعی به منظور آموزش مربیان متوسطه در زمینۀ تکنولوژی آموزشی تهیه و در سطح انگلستان به اجرا درآمد(فهمیی، ۱۳۸۰).
«جکسون»[۳۰](۲۰۰۶) کاربردهای فاوا در دبیرستان را بدین گونه دسته بندی می کند:
– آزمون های کوتاه سرکلاسی[۳۱] به صورت برخط[۳۲]
– معرفی پایگاه های اطلاعاتی معتبر به دانش آموزان
– استفاده از نرم افزار « یادداشت برداری» برای ترجمه و تبدیل تکالیف دانش آموزان به یک پرونده و مقایسه سریع پاسخ ها؛
– برگزاری کلاس های برخط
– معرفی منابع اصلی و متون عمومی به دانش آموزان
– تشکیل کارنماهای[۳۳] دانش آموزی
– استفاده از ابزارهای تحقیق نرم افزارمحور، برای کار در درس هایی مانند زیست شناسی شیمی، و کار با میکروسکوپ های مجازی؛
– انجام طرح های مشترک دانش آموزی بدون استفاده از کاغذ، با در اختیار داشتن ابزارهایی مانند رایانه قابل حمل، پست الکترونیکی، و نرم افزارهای مدیریتی؛
راه اندازی وبلاگ یا دیگر ابزار نگارش برخط، ویرایش و تصحیح نوشته ها توسط همسالان(شهباز، زمانی و نصر اصفهانی، ۱۳۸۸).
عطاران و وان لار[۳۴](۲۰۰۱) معتقدند که استفاده از فناوری برای دانش آموزان فرصتهای یادگیری انفرادی را به این ترتیب ایجاد می کند:
۱) کاربرد رایانه به دانش آموزان در تأمین نیازهای اساسی آموزشی کمک می کند. تحقیقات نشان داده است، وقتی که دانش آموزان از رایانه استفاده می کنند، بهتر یاد می گیرند.
۲) رایانه ها همچنین محیط یادگیری مشارکتی پویایی را ایجاد می کنند. به عنوان مثال برنامه های واژه پرداز به دانش آموزان اجازه می دهند که ناشران ایده ها و اندیشه های خود باشند.
۳) اینترنت ملموسترین کاربرد فناوری در مدارس است که به دانش آموزان اجازه می دهد، به میزان بسیار وسیعی از اطلاعات دست یابند. آنها می توانند در طول ساعات مدرسه با اینترنت به عنوان ابزاری قابل دسترس، در حوزه های مورد علاقه خود به پژوهش بپرازند و همین کار سبب پرورش عادت به تفکرکردن در آنها می شود.
از آنجا که نهاد آموزش و پرورش یکی از بزرگترین تولید کنندگان اطلاعات و بی تردید مهمترین مصرف کننده و ذخیره کننده اطلاعات و دانایی محسوب می شود، لذا تولید دانش و کاربرد بهینه آن در فرایند تعلیم و تربیت، موجب افزایش دانایی و توانایی دانش آموزان و معلمان می شود و آموزش و پرورش در مهمترین مأموریت خود، یعنی تربیت نیروی انسانی توانمند و کارآمد، بیش از گذشته موفق خواهد شد.
دسترسی به فناوری اطلاعات در منزل و مراکز آموزشی، حامل این پیام است که آموزش در طول دوره زندگی با افراد همراه خواهد بود. البته بدیهی است که روش های سازماندهی در بهره گیری از فناوری اطلاعاتی برای مدارس و مقاطع متوسطه کاملا متفاوت خواهد بود و بستگی به ساختار برنامه درسی مناسب دارد که چنانچه قابلیت انتقال به الگوهای الکترونیکی داشته باشد، دانش آموزان می توانند در سطوح مختلف و با مطالب درسی متفاوت کار کنند(فهیمی،۱۳۸۰).
استفاده و بهره گیری از فاوا در فرایند یاددهی و یادگیری در زمینه های تسهیل فرایند یاددهی- یادگیری، انگیزش یادگیری، یادگیری شاگرد محور، ارزیابی یادگیری و ارتقای مهارت تفکر صورت می‌گیرد(رحمانی، موحدی نیا و سلیمی،۱۳۸۵). برداشت ها و رویکردهای متفاوتی در خصوص کاربرد فناوری در نظام آموزشی ارائه گردیده است که در ادامه فصل به آن پرداخته می شود.
۲-۱-۱ رویکردهای فاوا و برنامه درسی
رویکردهای فاوا و برنامه درسی در چهار دسته ارتباط دهنده، راهنما و هدایت کننده، تسهیل کننده و ابزاری برای طراحی و تولید مطابق جدول شماره ۲-۲ ارائه شده است(ثمری و آتشک، ۱۳۸۹).
جدول شماره۲-۲: رویکردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات

برداشت ها و رویکردها

اهداف

ارتباط دهنده

– برقراری ارتباط میان اطلاعات، معلم و دانش آموز
– کاهش محدودیتهای زمانی و مکانی

راهنما و هدایت کننده

– دسترسی آسان به منابع جدید آموزشی
– دستیابی به مواد آموزشی با کیفیت بالاتر از پیش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...