چنان که ذکر شد ،اساس بحث پیرامون ارزش ویژه برند ، آگاهی از برند است. اگر بتوان آگاهی از برند را اظهار کرد ،فرایند بعدی ، خلق نقشه ای از تداعیات مصرف کننده می‌باشد که شامل عناصر فوق الذکر است .محتوا ، خود یک مورد است ، اما ارزش ویژه برند باید ارزشی را ارائه کند که در مقابل رقبا قابل اندازه گیری باشد.

برند گذاری که می‌خواهد از ارزش ویژه بالا برخوردار باشد ، لازم است تا تداعیاتی مطلوب تر[۷۵] ، قوی تر[۷۶] ، و منحصر به فردتری[۷۷] را برای مصرف کننده به نسبت تصویر برند رقبا ایجاد کند.

    • مطلوبیت : بیانگر آن است که آیا تداعیات همه جانبه برند در ذهن مصرف کننده از تداعیات ناشی از سایر برندها بیشتر است و یا کم تر.در واقع ، آیا مشخصات کلی برند چنان مطلوب است که بر رفتار مصرف تاثیر گذار باشد ؟

    • قوت تداعیات : برند به شیوه ای که تداعیات در شبکه ارتباطی با فعال شدن گره برند انتشار می‌یابند، معطوف است.تداعیات قوی به سرعت ظاهر می‌شوند و نیازمند توجه هستند (باعث می‌شوند که مصرف کننده به اطلاعات ذخیره شده در تداعیات دقت کند.)

  • منحصر به فرد بودن تداعیات : برند که ارزش ویژه مبتنی بر مصرف کننده خوبی دارا است ، می‌تواند مدعی برخی تداعیات منحصر به فرد باشد .تداعیات منحصر به فرد،نقطه منحصر به فرد فروش برند است.

‌بنابرین‏ یک برند از ارزش ویژه مبتنی بر مصرف کننده مثبت (یا منفی ) برخوردار است ، اگر مصرف کنندگان با مطلوبیت بیشتر (کم تر ) به محصول ، قیمت ، ترفیعات و یا توزیع آن در مقایسه با آنچه در قبال همین آمیخته بازاریابی در نسخه ای بی نام و جعلی از محصول یا خدمت انجام می‌دهند ، عکس العمل نشان دهند. ( کلر، ۱۹۹۳ )

رحیم نیا و فاطمی ، (۲۰۱۲) در پژوهش خود با عنوان « بررسی نقش واسط ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در تأثیر ارتباط موفق با مشتری و تصویر برند در هتل های ۵ ستاره مشهد» به بررسی نقش واسط ارزش ویژه برند در تاثیر ارتباط موفق با مشتری و تصویر برند پرداختند که نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از ان است که متغیر ارتباط با مشتری تاثیر مثبت معناداری بر ارزش ویژه برند و تصویر برند داشته است، هم چنین تاثیر مثبت معنادار ارزش ویژه برند بر تصویر برند تأیید شد.در این تحقیق اثر غیر مستقیم ارتباط موفق با مشتری بر تصویر برند بیشتر از اثر مستقیم آن است و نقش واسط ارزش ویژه برند تأیید شد،به طوری که نشان دهنده مؤثر بودن این متغیر در بهبود رابطه بین ارتباط موفق با مشتری و تصویر برند است.

۹-۷-۲نگرش برند :

مفهوم نگرش بسیار گسترده است و حوزه های مختلفی از این مفهوم استفاده می‌کنند.

نگرش برند را ارزیابی کلی فرد از یک نام تجاری تعریف کرده‌اند.این بدان معنی است که نگرش نسبت به برند به طور عمده به برداشت مصرف کننده ‌در مورد آن نام تجاری بستگی دارد ( دلگادو و مونرا [۷۸]،۲۰۰۵ (.

نگرش نسبت به یک موضوع یک امر غریزی نبوده و قابل اندازه گیری است لذا می توان آن را با بهره گرفتن از استراتژی های ارتباط بازاریابی خلق کرد یا تغییر داد. نگرش نقش بسیار مهمی در تعیین رفتار دارد.

نگرش برند به عنوان قدردانی کلی مصرف کننده از برند تعریف شده است.(میشل و اولسون [۷۹] ، ۱۹۸۸ )

نگرش ها بر اساس ارزش ها و باورها شکل می گیرند که قابل یادگیری هستند.در واقع نگرش ها بیانگر احساسات درونی هستند که احساس تمایل یا عدم تمایل یک فرد نسبت به برخی از «محرک ها» و یا «اشیا» را نشان می‌دهند.نگرش ها به عنوان حاصل فرآیندهای روانشناختی در نظر گرفته شده اند.‌به این معنی که به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند ، و تنها از طریق آنچه که افراد می‌گویند یا انجام می‌دهند استنباط می‌شوند، نگرش ممکن است توسط تاثیرات ناشی از ۴ منبع اصلی به دست آید و یا اصلاح شود.قرارگرفتن در معرض اطلاعات ، عضویت در گروه ، محیط و نیاز به رضایت . (فرانسن[۸۰] و همکاران ، ۲۰۰۸ )

به عقیده کلر ، (۱۹۹۳) برای ایجاد یک نگرش مثبت ، مشتری باید ‌به این باور برسد که کالای این برند ویژگی هایی دارد که می‌تواند نیازهای او را برطرف نماید.

۱-۹-۷-۲اجزا نگرش :

نگرش شامل ۳ جز اصلی است که در عین حالی که از یکدیگر مستقل اند اما به هم مرتبط هستند ، این ۳ جز عبارت اند از :

جز شناختی[۸۱] : عبارت است از دانش و یا شناخت محصول پس از یکپارچه سازی تجربه و یا اطلاعات به دست آمده . به هر میزان که باورهای مثبت بیشتری نسبت به یک برند در ذهن افراد به وجود آیند و هرچقدر این باورها قوی تر باشند ، به همان نسبت جز شناختی نگرش های آن ها نسبت به یک محصول کامل تر می شود و در نتیجه نگرش بهتر و مثبت تری نسبت به برند پیدا خواهند کرد.این منطق پایه و اساس مدل چند خصیصه ای نگرش در افراد است . (وانگ[۸۲] و همکاران ، ۲۰۰۶ )

جز عاطفی[۸۳] : احساس یا واکنش عاطفی مصرف کننده نسبت به محصول یا نام تجاری است که ارزیابی کلی مصرف کننده نسبت به محصول را نشان می‌دهد. (وانگ و همکاران ، ۲۰۰۶ ) از آنجا که محصولات ‌بر اساس چارچوب موقعیتی خاصی مورد ارزیابی قرار می گیرند واکنش های احساسی افراد نسبت به محصول می‌تواند با تغییر شرایط تغییر کنند.هم چنین به خاطر شیوه های انگیزشی ، شخصیت، تجارب گذشته ، ‌گروه‌های مرجع و شرایط فیزیکی متمایز افراد نسبت به یکدیگر ارزیابی آن ها از باورهای مشابه متفاوت است . ( یو ، دونتو و لی [۸۴]، ۲۰۰۰ )

جز رفتاری[۸۵] : تمایل فرد در بروز واکنش خاص نسبت به یک محصول است ( وانگ و همکاران ، ۲۰۰۶ )

در تحقیقات بازاریابی ،جزء رفتاری اغلب به عنوان قصد خرید مصرف کننده بیان می شود.شاخص قصد خریدار برای ارزیابی احتمال خرید مصرف کننده و یا رفتاری خاص استفاده می شود.شاخص نیت رفتار در تحقیقات بازاریابی تجاری کاربرد گسترده ای دارد.

پورتر (۱۹۷۴) معتقد است که نگرش های تجاری بدین دلیل اهمیت دارند که آن ها اغلب در پردازش سطح پایین به عنوان یک نشانه اکتشافی برای کاهش ریسک و یا برای کمک به مصرف کننده در انتخاب سریع یک نام تجاری استفاده می‌شوند.

۱۰-۷-۲تجربه برند :

در ادبیات بازاریابی ،مفهوم تجربه در زمینه‌های مختلف همچون تجربه خرید،تجربه محصول،تجربه زیبایی،تجربه سرویس دهی و تجربه مصرف،تجربه مصرف کننده بحث و بررسی شده است.تجربه برند به معنای پاسخ درونی(احساسی،عاطفی و شناختی)مصرف کننده و همچنین پاسخ رفتاری وی به محرک های برند است.این محرک ها شامل طراحی،بسته بندی،هویت برند و مفهوم هایی از این قبیل است.تجربه برند می‌تواند مثبت یا منفی باشد و از آن مهم تر اینکه این تجربه توانایی تاثیر بر میزان رضایت و وفاداری مصرف کننده را نیز دارد(زارانتونلو و اسمیت[۸۶] ، ۲۰۱۰(

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...