1. EVA روش مناسبی برای تعیین اهداف، اندازه گیری عملکرد، ارزیابی استراتژی ها، تخصیص بهینه ی سرمایه، طراحی سیستم پاداش، افزایش سرمایه و قیمت گذاری می‌باشد.

    1. EVA به عنوان معیار اندازه گیری عملکرد کمتر در معرض تحریف های حسابداری قرار دارد. به عبارتی از طریق انجام برخی تعدیلات، انحرافات ناشی از تغییر در روش ها و برآوردهای حسابداری به حداقل می‌رسد.

    1. EVA معیاری است که نشان می‌دهد عملکرد واقعی شرکت نسبت به عملکرد پیش‌بینی شده، کاهش یا افزایش داشته است. EVA مثبت ‌به این معنی است که ارزش شرکت با در نظر گرفتن هزینه برای سرمایه ی به کار گرفته شده، افزایش یافته است.

    1. EVA با ارزش بازار شرکت در ارتباط است. (ارزش سهام تابعی از EVA های آتی پیش‌بینی شده می‌باشد).

    1. EVA نشان می‌دهد که ارزش شرکت مستقیما به عملکرد مدیریت بستگی دارد.

    1. EVA اشکال ارزیابی عملکرد بخش های درون یک شرکت یا شعب آن را فراهم می‌سازد.

  1. EVA به عنوان یک معیار عملکرد اقتصادی با معیارهای دیگری مثل ارزش افزوده ی نقدی (CVA)، ارزش افزوده ی سهام داران (SVA) و بازده ی جریان نقدی روی سرمایه گذاری (CFROI) سازگار می‌باشد.(محمودزاده، ۱۳۸۹)

-۱۴-۲معایب ارزش افزوده اقتصادی

    1. با توجه به وجود تعدیلات متعدد و این که کدام نوع تعدیل و تغییر مناسب، لازم است که به وسیله ی حسابداری انجام شود تا اندازه گیری عملکرد بیشتر بر بازده اقتصادی منطبق گردد و همچنین چه نوع هزینه ای باید سرمایه ای شود یا چند ساله مستهلک شود، همه ی این ها موجب می شود که ارزش افزوده اقتصادی (EVA) حالت ذهنی پیدا کند و از طرف دیگر پیچیدگی محاسبات مربوط به آن بسیار زیاد است.

    1. EVA معمولا بر اساس ارزش های تاریخی محاسبه می شود، ‌بنابرین‏ می‌تواند تا حدودی گمراه کننده باشد، به عبارتی بدون ارزیابی تصمیمات سرمایه گذاری بلندمدت، تجزیه و تحلیل EVA می‌تواند نتایج نادرستی ارائه دهد.

    1. گاهی اوقات انجام تجزیه و تحلیل EVA غیر عملی است، به عنوان یک قاعده ی کلی تجزیه و تحلیل EVA برای شرکت هایی که تازه تأسيس شده اند و شرکت های سرمایه گذاری مناسب نیست.

    1. برای تجزیه و تحلیل EVA شناسایی همه ی منابعی که در یک شرکت مورد استفاده قرار گرفته اند، ضروری است. بسیاری از دارایی هایی که در فعالیت های یک شرکت به کار گرفته می‌شوند، دارایی های نامشهود هستند که شناسایی، تعیین ارزش و تعیین هزینه ی سرمایه برای آن ها بسیار مشکل می‌باشد.

  1. پیچیدگی محاسبات مربوط به ارزش افزوده اقتصادی را می توان جزء معایب این معیار نیز به حساب برد. به عنوان نمونه محاسبه WACC کاری سخت و زمان بر است و مستلزم مراجعه به پیوست های صورت های مالی می‌باشد.(محمودزاده، ۱۳۸۹)

۲-۶-۴-۲-ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده

یکی از عمده ترین انتقادات وارد شده به EVA آن است که هزینه فرصت منابع به کار گرفته شده در شرکت را بر مبنای ارزش دفتری آن ها محاسبه می‌کند در حالی که سرمایه گذاران انتظار بازده مبتنی بر ارزش بازار را دارند. اگر سرمایه گذاران شرکت را به ارزش بازار آن فروخته و وجوه حاصل از آن را در دارایی های با ریسک مساوی ریسک شرکت سرمایه گذاری کنند، در این صورت آن ها می‌توانند انتظار تحصیل بازدهی معادل هزینه سرمایه بر مبنای ارزش بازار کل شرکت و لزوماً ارزش دفتری سرمایه گذاری نمایش داده شده در ترازنامه شرکت را داشته باشند. در نتیجه، هزینه سرمایه ناگزیر باید هزینه فرصت واقعی سرمایه گذاران را منعکس کند. به منظور بر طرف ساختن این نقص، Jeffrey و همکاران وی (۱۹۹۷) پیشنهاد جایگزینی آن با یک معیار جایگزینی که آن ها REVA می‌نامند را مطرح کردند. آن ها REVA را به عنوان سود خالص باقی مانده پس از کسر هزینه فرصت سرمایه گذاران به ارزش بازار، از سود خالص باقی مانده پس از کسر هزینه فرصت سرمایه گذاران بازار، از سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات تعریف می‌کنند که به صورت زیر محاسبه می شود :

= NOPATt سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات در انتهای دوره t

WACC= میانگین موزون هزینه سرمایه

MCapital t-1 = ارزش بازار شرکت در ابتدای دوره t (انتهای دوره t-1 )

حامیان EVA برای تعدیل ترازنامه حسابداری قبل از انجام برآورد از ارزش دارایی های به کار گرفته شده در شرکت دقت می‌کنند. این تعدیلات عمدتاً شامل افزودن سرقفلی مستهلک شده انباشته به کل دارایی ها، ارزش سرمایه ای شده اجاره های عملیاتی، R&D و هزینه بازاریابی و توسعه محصولات جدید و سایر معادل های سرمایه می‌باشد هدف نمایش یک ترازنامه تعدیل شده است که ارزش اقتصادی دارایی های به کار گرفته شده را بسیار دقیق تر از ترازنامه ذاتا محافظه کارانه مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی طبق اصول پذیرفته شده حسابداری منعکس کند. ‌بنابرین‏ انتقاد دیگر بر EVA آن است که تعدیلات انجام شده در ارزش دفتری دارایی های موجود در ترازنامه حسابداری هنوز ارزش کل شرکت را که ارزش فرصت های آینده را نیز در بر می‌گیرد، تعیین نمی کند.

ارزش کل شرکت عبارت است از مجموع دارایی های به کار گرفته شده و ارزش فعلی خالص فرصت های سرمایه گذاری جاری و آینده است که همچنین مساوی ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به علاوه ارزش بازار بدهی ها می‌باشد. ‌بنابرین‏ تفاوت بین ارزش بازار شرکت و ارزش دفتری اقتصادی دارایی های به کار گرفته شده آن نشان دهنده ارزیابی بازار از ارزش فرصت های سرمایه گذاری جاری و آینده شرکت است. این تفاوت را می توان یک ارزیابی از ارزش استراتژی رقابتی شرکت و تخصیص منابع آن تلقی نمود. ارزش بازار شرکت می‌تواند بالاتر یا پایین تر از ارزش دفتری اقتصادی دارایی های به کار گرفته شده باشد اگر شرکت به عقیده بازار استراتژی ضعیفی را اتخاذ کند و یا فاقد منابع انسانی مورد نیاز برای اجرای یک استراتژی خوب به طور موفقیت آمیز باشد، ارزش شرکت در بازار به میزان پایین برآورد خواهد شد که ممکن است حتی زیر ارزش دفتری اقتصادی دارایی های آن باشد. (داداشی خالص،۱۳۸۷)

۲-۶-۴-۳-ارزش افزوده بازار

در سیستم مدیریت مبتنی بر ارزش از آنجا که نخستین هدف بنگاه‌ها ثروت آفرینی برای سهام داران است لذا اندازه مهمی که به عنوان شاخص ارزش آفرینی واحدهای تجاری برای سهام داران در نظر گرفته می‌شود اندازه ارزش افزوده‌ بازار است. این اندازه یک اندازه خارجی از ارزیابی عملکرد است و تبلور دیدگاه بازار سرمایه نسبت به ارزش‌های شرکت است. افراد حرفه‌ای ارزش افزوده‌ بازار را بهترین اندازه عملکرد مبتنی بر ارزش می‌دانند.

ارزش افزوده‌ بازار از تفاوت بین ارزش بازار شرکت (شامل سهام و بدهی) و جمع سرمایه‌ سرمایه‌گذاری شده در شرکت به دست می‌آید: (دستگیر و ایزدی نیا، ۱۳۸۲)

۲-۶-۴-۴-ارزش افزوده سهامدار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...