کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو



آخرین مطالب

 



دانشکده­ی علوم جغرافیایی
پایان نامه جهت دریافت درجه­ کارشناسی­ارشد
رشته جغرافیا و برنامه­ ریزی شهری
عنوان پایان نامه
پایش تابش­پذیری شهرهای ایران
اساتید راهنما
دکتر فرزانه ساسان­پور
دکتر محمد سلیقه
استاد مشاور
دکتر محمد سلیمانی
پژوهش و نگارش
مصطفی فتاحی
اسفند ۱۳۹۰

تقدیم به
جامعه­ علمی و تمام آنان که برای تربیت و تعلیم فرزندان ایران­زمین تلاش می­ کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تقدیر و تشکر
با حمد و سپاس از یار­ی­دهنده همشیگی
بی­شک پژوهش و نگارش پایان نامه­ حاضر مرهون زحمات و راهنمایی­های کسانی است که خواهان پیشرفت و ترقی علم و دانش هستند. بدین سبب نگارنده بر خود لازم می­داند از زحمات ایشان تقدیر و تشکر نماید.
از اساتید راهنمای گران­قدر سرکار خانم دکتر فرزانه ساسان­پور و جناب آقای دکتر محمد سلیقه و همچنین از استاد مشاور فرزانه جناب آقای دکتر محمد سلیمانی تقدیر و تشکر می­نمایم.
از داوران محترم جناب آقای دکتر شهریار خالدی و جناب آقای دکتر علی موحد سپاسگزارم.
از راهنمایی­های ارزشمند جناب آقای اسماعیل احمدی و جناب آقای محسن حمیدیان­پور سپاسگزارم.
و درنهایت از فداکاری­های همسر مهربانم صمیمانه سپاسگزارم.
چکیده
شرایط آب­وهوایی در شکل­ گیری سکونتگاه­های شهری بسیار مؤثر است. در واقع هرگونه دخل و تصرف انسانی در محیط تا حدود زیادی تابع شرایط آب­وهوایی است. شرایط آب­وهوایی یک منطقه حاصل روابط متقابل عناصر و عوامل آب­وهوایی است. یکی از عناصر مهم آب­و­هوایی تابش خورشید است. انرژی خورشیدی در برنامه­ ریزی و طرح­ریزی شهری کاربردهای مختلفی دارد؛ هرچند که تاکنون جنبه­ های کاربردی آن در برنامه­ ریزی­ها و طرح­ریزی­ها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. از مهم­ترین کاربرد­های انرژی خورشیدی تأمین نیازهای گرمایشی و سرمایشی سکونتگاه­های شهری است. کاستن از هزینه­ های گرمایشی و سرمایشی توسط انرژی­های تجدیدپذیر به ویژه انرژی خورشیدی در سکونتگاه­های شهری از نکاتی است که برنامه­ ریزان شهری باید به آن توجه کنند. بنابراین در این پژوهش پس از تعیین میزان تابش دریافتی و همچنین میزان نیازهای حرارتی شهرهای ایران نسبت تابش خورشید به بار گرمایشی محاسبه و در نهایت راهکارهایی برای تأمین نیازهای گرمایشی و سرمایشی سکونتگاه­های شهری با توجه به مقدار تابش دریافتی ارائه شده است.
کلیدواژگان: تابش دریافتی، نیازهای گرمایشی و سرمایشی، نسبت تابش خورشید به بار گرمایشی، سکونتگاه­های شهری.
فهرست مطالب

صفحه
عنوان مطالب
فصل اول: کلیات پژوهش

۲

۱- بیان مسأله­ پژوهش

۳

۱- ۱- هدف­های پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:21:00 ق.ظ ]




بند دوم : سرمایه گذاری خارجی در فرابورس
فرابورس دریچه‌ای برای ورود به بورس، جایی که شرکت‌ها با ارتقای شفافیت در عملکردشان از مزیت‌هایی برخوردار می‌شوند که سایر شرکت‌های خارج از این بازار از آن محرومند اما لزوم شفافیت بالا موضوعی است که در فرابورس به عنوان سومین بورس کشور کمی کمرنگ‌تر است و درست همین موضوع فرابورس را به ورودی بورس تبدیل کرده است. بر این اساس با توجه به ماهیتی که فرابورس منطبق با آن شکل گرفته است شرکت‌ها اشتیاق بیشتری برای ورود به بازار سرمایه پیدا کرده‌اند موضوعی که امیر هامونی مدیرعامل فرابورس در گفت‌و‌گو با ایران به آن اشاره کرد و اظهار داشت: این‌که گفته می‌شود فرابورس دریچه‌ای برای ورود به بورس است کاملاً درست و این موضوع به درستی در خصوص برخی شرکت‌ها به وضوح مشاهده شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هم‌اکنون سرمایه‌گذاران خارجی‌ای هستند که در بورس و فرابورس مشغول معامله هستند مخصوصاً در اوراق مشارکت که فعالیت خارجی‌ها در این حوزه بسیار پررنگ است. این سرمایه‌گذاران اغلب سرمایه‌گذاران حقوقی هستند. تا چند ماه پیش بین ۱۰ تا ۱۵ درصد اوراق منتشر شده در بازار ما در اختیار این سرمایه‌گذاران بود که اغلبشان از کشور ترکیه بودند.
بازار خارج از بورس به دو دسته تقسیم می‌شوند از یک سو بازارهای، رسمی خارج از بورس مانند نزدک امریکا جزدک کره و… قرار دارند. اینها بازارهای رسمی هستند که فرابورس هم از آنها الهام گرفته است. چراکه فرابورس یک بازار رسمی با دستورالعمل معاملات است اما بازارهایی مانند Otc bb، بازارهای غیر رسمی هستند که نه دستورالعمل معاملاتی و نه پلت فرم معاملاتی دارند و به صورت مذاکره‌ای معامله می‌شود و کاملاً خارج از بورس است. هم‌اکنون ساز و کار بازارهای خارج از بورسی مانند نزدک کاملاً شبیه بورس است و نمی‌توان لفظ بازار خارج از بورس را بر این بازارها اطلاق کرد.
آیین نامه “سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس” مصوب ۲۹/۱/۱۳۸۶
سرمایه گذاری خارجی در بازارهای بورسی کشورهای مختلف، به عنوان یکی از روش های سرمایه گذاری در اقتصاد در نظر گرفته شده است. به طور کلی کشورهای مختلف بنا بر عوامل مختلف اقتصادی و قوانین و مقررات جاری، با سه روش کلی برای پذیرش سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه خود، به شرح ذیل عمل می نمایند :
داد و ستد مستقیم خارجیان در بازار سهام کشور میزبان
سرمایه گذاری در انواع رسید های سپرده [۲]
مشارکت در صندوق های سرمایه گذاری کشوری [۳]
آیین نامه “سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس” مصوب ۱۳۸۹
با توجه به تکلیف موضوع بند ۱۴ ماده ۷ قانون بازار، هیأت وزیران با استناد به بند ۳ ماده ۴ قانون بازار اوراق بهادار آیین نامه “سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس” را طی ۱۴ در تاریخ۲۹/۱/۱۳۸۹ تصویب نمود که براساس آن، آیین نامه اجرایی بند (ج) ماده ۱۵ قانون ماده برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی نسخ گردید و از این زمان، تقسیم سرمایه گذاری خارجی به دو نوع سرمایه گذاری با هدف کسب سود به همراه قصد مدیریت شرکت و سرمایه گذاری بدون قصد مدیریت شرکت منتفی گردید. لذا از این برهه زمانی به بعد الزامات قانونی که حاکم بر سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه می باشند عبارتند از :

    1. قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی مصوب ۱۳۸۰ و آیین نامه اجرایی آن.
    1. آیین نامه سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازار های خارج از بورس مصوب ۱۳۸۹.
    1. مقررات مصوب سازمان بورس از قبیل ضوابط اعطای مجوز معامله اوراق بهادار به سرمایه گذار خارجی مصوب ۱۳/۹/ ۱۳۸۹ و یا دستورالعمل اجرایی آیین نامه سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس مصوب ۱۱/۷/۱۳۹۰.

رابطه میان قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی و آیین نامه سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس آن گونه است که این قانون به بیان کلیات عام در مورد سرمایه گذاری خارجی در تمامی رشته ها و بخش های اقتصادی می پردازد لکن آیین نامه مزبور به طور خاص و تخصصی، سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه را مدنظر قرار داده است لذا باید در موارد سکوت آیین نامه به قانون مادر در خصوص سرمایه گذاری خارجی یعنی قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی رجوع نمود. براساس ماده ۲ این آیین نامه، ورود و فعالیت در بازار سرمایه با رعایت این آیین نامه و اخذ مجوز لازم براساس آن می باشد و اخذ مجوزهای مذکور در قانون تشویق و حمایت مصوب ۱۳۸۰ به تنهایی کفایت نمی نماید. ذکر این نکته حائز اهمیت است که با توجه به ویژگی انعطاف پذیری قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی و همچنین براساس ماده ۳ قانون تشویق و حمایت که مقرر میدارد “سرمایه گذاری خارجی که براساس مفاد این قانون پذیرفته می شوند از تسهیلات و مزیت های این قانون برخوردارند” می توان گفت که کسب مجوزهای مذکور در این قانون اختیاری بوده و در صورت کسب مجوز، سرمایه گذار خارجی که در بازار سرمایه فعالیت می نماید از تسهیلات مذکور در قانون بهره مند می شود اما در هر صورت، کسب مجوز آیین نامه سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس برای فعالان خارجی جهت بهره مندی ازتسهیلات این آیین نامه ضروری است.
در آیین نامه تنها در دو مورد به قانون تشویق وحمایت از سرمایه گذاری خارجی اشاره شده است. اولین مورد در ماده ۳ است که براساس آن سرمایه گذار خارجی فقط تا سقف های تعیین شده در قانون تشویق و حمایت، مجاز به سرمایه گذاری شناخته شده است و دومین مورد در تبصره ۳ ماده ۱۰ یافت میشود که برای شخص ایرانی دارای سرمایه با منشأ خارجی یا سرمایه گذار خارجی که مجوز سرمایه گذاری موضوع قانون تشویق را دریافت نموده باشد علاوه بر تسهیلات موضوع این ماده، مزایا و تسهیلات پیش بینی شده در قانون یاد شده را نیز برای سرمایه گذار خارجی مجزا میداند.
در فرضی که سرمایه گذار خارجی مبادرت به اخذ مجوز قانون تشویق و حمایت سرمایه گذار خارجی نمی نماید و تنها براساس مجوز آیین نامه سرمایه گذار خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس معامله می نماید از آنجا که تنها آیین نامه بر اعمال وی حکومت می نماید وضعیت به خوبی روشن است اما در فرضی که سرمایه گذار خارجی در کنار مجوز آیین نامه، مبادرت به اخذ مجوز قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذار خارجی می نماید ممکن استدر بعضی موارد تلاقی هایی پیش آید که باید به بررسی آنها پرداخت.
در آیین نامه هیچ اشارهای به منظور و هدف سرمایه گذار خارجی از سرمایه گذاری در بازار سرمایه نشده است در حالی که براساس ماده ۲ قانون تشویق و حمایت، این سرمایه گذاری باید به منظور عمران و آبادی و فعالیت تولیدی اعم از صنعتی، معدنی، کشاورزی براساس ضوابط چهارگانه در این ماده عملی گردد از طرف دیگر در ماده ۷ آیین نامه اجرایی قانون تشویق و حمایت، سرمایه گذاری خارجی در بنگاه های اقتصادی موجود از طریق خرید سهام و یا افزایش سرمایه و یا تلفیقی از آنها مشروط به ایجاد ارزش افزوده می باشد. این ایجاد ارزش افزوده جدید می تواند در نتیجه افزایش سرمایه در بنگاه اقتصادی و یا تحقق اهدافی از قبیل ارتقای مدیریت، توسعه صادرات و یا بهبود سطح فناوری در بنگاه اقتصادی حاصل گردد.
آیین نامه “سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس” مصوب ۲۹/۱/۱۳۸۶
سرمایه گذاری خارجی در بازارهای بورسی کشورهای مختلف، به عنوان یکی از روش های سرمایه گذاری در اقتصاد در نظر گرفته شده است. به طور کلی کشورهای مختلف بنا بر عوامل مختلف اقتصادی و قوانین و مقررات جاری، با سه روش کلی برای پذیرش سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه خود، به شرح ذیل عمل می نمایند :
داد و ستد مستقیم خارجیان در بازار سهام کشور میزبان
سرمایه گذاری در انواع رسید های سپرده [۴]
مشارکت در صندوق های سرمایه گذاری کشوری [۵]
آیین نامه “سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس” مصوب ۱۳۸۹
با توجه به تکلیف موضوع بند ۱۴ ماده ۷ قانون بازار، هیأت وزیران با استناد به بند ۳ ماده ۴ قانون بازار اوراق بهادار آیین نامه “سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس” را طی ۱۴ در تاریخ۲۹/۱/۱۳۸۹ تصویب نمود که براساس آن، آیین نامه اجرایی بند (ج) ماده ۱۵ قانون ماده برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی نسخ گردید و از این زمان، تقسیم سرمایه گذاری خارجی به دو نوع سرمایه گذاری با هدف کسب سود به همراه قصد مدیریت شرکت و سرمایه گذاری بدون قصد مدیریت شرکت منتفی گردید. لذا از این برهه زمانی به بعد الزامات قانونی که حاکم بر سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه می باشند عبارتند از :

    1. قانون تشویق و حمایتاز سرمایه گذاری خارجی مصوب ۱۳۸۰ و آیین نامه اجرایی آن.
    1. آیین نامه سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازار های خارج از بورس مصوب ۱۳۸۹.
    1. مقررات مصوب سازمان بورس از قبیل ضوابط اعطای مجوز معامله اوراق بهادار به سرمایه گذار خارجی مصوب ۱۳/۹/ ۱۳۸۹ و یا دستورالعمل اجرایی آیین نامه سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس مصوب ۱۱/۷/۱۳۹۰.

از این رو باید در بحث سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه تمامی این موارد را در کنار هم در نظر گرفته تا بتوان کلیتی جامع را از وضعیت حقوقی آن ترسیم نمود.
رابطه میان قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی و آیین نامه سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس آن گونه است که این قانون به بیان کلیات عام در مورد سرمایه گذاری خارجی در تمامی رشته ها و بخش های اقتصادی می پردازد لکن آیین نامه مزبور به طور خاص و تخصصی، سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه را مدنظر قرار داده است لذا باید در موارد سکوت آیین نامه به قانون مادر در خصوص سرمایه گذاری خارجی یعنی قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی رجوع نمود. براساس ماده ۲ این آیین نامه، ورود و فعالیت در بازار سرمایه با رعایت این آیین نامه و اخذ مجوز لازم براساس آن می باشد و اخذ مجوزهای مذکور در قانون تشویق و حمایت مصوب ۱۳۸۰ به تنهایی کفایت نمی نماید. ذکر این نکته حائز اهمیت است که با توجه به ویژگی انعطاف پذیری قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی و همچنین براساس ماده ۳ قانون تشویق و حمایت که مقرر میدارد “سرمایه گذاری خارجی که براساس مفاد این قانون پذیرفته می شوند از تسهیلات و مزیت های این قانون برخوردارند” می توان گفت که کسب مجوزهای مذکور در این قانون اختیاری بوده و در صورت کسب مجوز، سرمایه گذار خارجی که در بازار سرمایه فعالیت می نماید از تسهیلات مذکور در قانون بهره مند می شود اما در هر صورت، کسب مجوز آیین نامه سرمایه گذاری خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس برای فعالان خارجی جهت بهره مندی ازتسهیلات این آیین نامه ضروری است.
در آیین نامه تنها در دو مورد به قانون تشویق وحمایت از سرمایه گذاری خارجی اشاره شده است. اولین مورد در ماده ۳ است که براساس آن سرمایه گذار خارجی فقط تا سقف های تعیین شده در قانون تشویق و حمایت، مجاز به سرمایه گذاری شناخته شده است و دومین مورد در تبصره ۳ ماده ۱۰ یافت میشود که برای شخص ایرانی دارای سرمایه با منشأ خارجی یا سرمایه گذار خارجی که مجوز سرمایه گذاری موضوع قانون تشویق را دریافت نموده باشد علاوه بر تسهیلات موضوع این ماده، مزایا و تسهیلات پیش بینی شده در قانون یاد شده را نیز برای سرمایه گذار خارجی مجزا میداند.
در فرضی که سرمایه گذار خارجی مبادرت به اخذ مجوز قانون تشویق و حمایت سرمایه گذار خارجی نمی نماید و تنها براساس مجوز آیین نامه سرمایه گذار خارجی در بورس ها و بازارهای خارج از بورس معامله می نماید از آنجا که تنها آیین نامه بر اعمال وی حکومت می نماید وضعیت به خوبی روشن است اما در فرضی که سرمایه گذار خارجی در کنار مجوز آیین نامه، مبادرت به اخذ مجوز قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذار خارجی می نماید ممکن استدر بعضی موارد تلاقی هایی پیش آید که باید به بررسی آنها پرداخت.
در آیین نامه هیچ اشارهای به منظور و هدف سرمایه گذار خارجی از سرمایه گذاری در بازار سرمایه نشده است در حالی که براساس ماده ۲ قانون تشویق و حمایت، این سرمایه گذاری باید به منظور عمران و آبادی و فعالیت تولیدی اعم از صنعتی، معدنی، کشاورزی براساس ضوابط چهارگانه در این ماده عملی گردد از طرف دیگر در ماده ۷ آیین نامه اجرایی قانون تشویق و حمایت، سرمایه گذاری خارجی در بنگاه های اقتصادی موجود از طریق خرید سهام و یا افزایش سرمایه و یا تلفیقی از آنها مشروط به ایجاد ارزش افزوده می باشد. این ایجاد ارزش افزوده جدید می تواند در نتیجه افزایش سرمایه در بنگاه اقتصادی و یا تحقق اهدافی از قبیل ارتقای مدیریت، توسعه صادرات و یا بهبود سطح فناوری در بنگاه اقتصادی حاصل گردد.
فصل دوم
چالش های سرمایه گذاری خارجی در بورس اوراق بهادار
مبحث اول – مبانی حقوقی سرمایه گذا ری خارجی در بورس اوراق بهادار
جهان سرمایه داری بورس یکی از پیشرفته ترین ابزار تکاملی سرمایه به شمار می رود. بورس جایگاه تبدیل دارایی های واقعی به ثروت کاغذی است؛ زیرا در قبال دارایی واقعی(پول، وجه نقد، آورده غیر نقدی، اموال و …) که سهام داران برای خرید سهام ارائه می دهند، ورقه ای کاغذی به آن ها داده می شودکه نمایانگر “ثروت سهام” آنهاست.
اگر بپذیریم که بورس جایگاه سرمایه و ظرفیت های سرمایه گذاری و تولید یک کشور است حجم عملیات، میزان عرضه سهام و مجموع سود و بازده سهام باید آینه تمام نمای وضعیت اقتصادی کشور باشد[۶]؛ زیرا یکی از راه های تأمین مالی شرکت ها، انتشار و عرضه سهام آنها در بورس اوراق بهادار می باشد اما مسئله ای که است اینکه با وجود این سرمایه امروزه تعارض و تناقض آشکاری بین آمار و ارقام بورس و حجم معاملات با ظرفیت های بالقوه اقتصادی کشور و به ویژه سرمایه گذاری بخش خصوصد و خارجی به چشم می خورد.
بر اساس قانون سیاست های کلی اصل(۴۴)، سهام شرکت های دولتی فقط از طریق بورس اوراق بهادار به بخش خصوصی واگذار می شود. بر اساس بند “۷” ماده (۴۱) قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه و اجرای سیاست های کلی اصل (۴۴) قانون اساسی هیئت واگذاری بنگاه های دولتی می تواند واگذار بلوکی بنگاه های مذکور را در بورس های خارجی انجام دهد. حال آنکه بر اساس مواد(۹) و(۱۰) آیین نامه اجرایی بند”ج” ماده(۱۵) قانون برنامه چهارم توسعه سرمایه گذاران خارجی حداکثر می تواند ۱۰ درصد سهام شرکت ها را در بورس تملک کنند و بر اساس ماده (۱۲) همان قانون سرمایه گذاران خارجی تا سه سال اجازه خارج کردن سرمایه حد را از بازار سرمایه ندارند.[۷] حال باید دید با چنین وضعیتی که سایر عوامل و مشکلات نیز در کنار آن قرار دارد، بخش خارجی حاضر به سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار می شود؟ آیا فضای موجود کسب و کار امکان جذب سرمایه های خارجی در بورس اوراق بهادار را فراهم کرده است؟ اگر پاسخ منفی است، چالش ها و راهکارهای پیش روی بورس اوراق بهادار کدامند؟
سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه ایران، فراز و نشیب های قانونی زیادی را پشت سر گذاشته است. از قوانین محدود کننده و سخت گیرانه، تا قوانینی که دارای مطلوبیت بیشتری برای سرمایه گذار خارجی بوده اند، از ویژگی های قانونگذاری در مورد بورس و بازار سرمایه می باشد.
بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار دارای قابلیت های بسیاری برای جذب سرمایه های خارجی و ورود سرمایه گذاران از سایر کشورها به ایران می باشد؛ از این رو قانونگذار پس از تصویب قانون برنامه چهارم توسعه بذل توجه بیشتری به این بخش اقتصادی نموده است. البته در مراحل تقنینی همواره بخشی از قابلیت ها و توانایی های بازار سرمایه مغفول مانده است که در زمره چالش ها و موانع سرمایه گذاری خارجی در فصل چهارم این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
گفتار اول – قوانین عام سرمایه گذاری خارجی
بند اول : قانون جلب و حمایت از سرمایه های خارجی مصوب ۷/۹/۱۳۳۴
اولین سند قانونی در زمینه نظام مندی سرمایه گذاری خارجی، “قانون جلب و حمایت سرمایه های ۱۳۳۴ میباشد. این قانون به طور مختصر و در ۷ ماده به بیان حکم می پرداخت. /۹/ خارجی” مصوب ۷ در این قانون برخلاف رویه غالب امروزی قانون نویسی در ابتدای متن به ارائه تعاریف مورد نیاز از قبیل سرمایه گذار خارجی و سرمایه گذاری خارجی نپرداخته است.
در ماده یک تنها اشخاص و شرکت ها و مؤسسات خصوصی خارجی، مجاز به سرمایه گذاری در ایران گشته اند و ذکری از اشخاص دولتی خارجی در میان نیست و در مورد اشکال سرمایه نیز غیر از شکل سرمایه گذاری نقدی، بارزترین صور غیر نقد از قبیل ماشین آلات و قطعات ذکر گردیده است.
خصوصیت بارزی که شاید بتوان در این قانون مشاهده نمود آن است که در ماده ۳ به طور صریح و مطلق کلیه سرمایه های خارجی که به ایران وارد می شوند را مشمول حمایت قانونی دولت دانسته و کلیه حقوق، معافیت ها و تسهیلات بنگاه های داخلی را در مورد سرمایه خارجی نیر مجری نموده است.
بدیهی است که برای جلب سرمایه های خارجی، هر میزان که کشور میزبان شرایط سهل الوصولتری را وضع نماید و سرمایه گذار خارجی احساس نماید که با وی همانند سرمایه گذاران داخلی رفتار می گردد برای ورود سرمایه خود بیشتر ترغیب می گردد اما در همین قانون و در کنار شرایط آسان ورود سرمایه، رفتارهای محدود کننده ای هم با سرمایه گذار خارجی رخ می دهد از جمله آنکه براساس تبصره ۲ ماده ۳، اشخاص و شرکت ها و مؤسسات خصوصی مذکور در ماده ۱، حق انتقال سهام و منافع و حقوق خود را به دولت خویش یا دولت های دیگر نداشتند.
در یک تقسیم بندی کلی از سرمایه گذاری خارجی می توان شیوه های سرمایه گذاری خارجی را به دو نوع سرمایه گذاری عمومی خارجی که توسط دولت ها به مفهوم خاص و یا توسط سازمان های بین المللی صورت می گیرد و سرمایه گذاری خصوصی خارجی که توسط اشخاص و شرکت های خصوصی با هدف تحصیل سود و کسب منفعت می باشد، تقسیم نمود .
شاید برای فلسفه تبصره فوق الذکر بتوان گفت که قانونگذار تمایل داشته است از آنجا که براساس ماده ۳، سرمایه های خارجی به راحتی می توانند وارد گردونه اقتصاد کشور گردند، تنها اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی خصوصی از مزایای این امر استفاده نمایند و دولتهای خارجی نتوانند از این راه بخش های مهمی از اقتصاد داخلی را در دست گیرند.
مورد دیگری که از آن میتوان به عنوان محدودیت نام برد ماده ۵ این قانون می باشد که براساس آن، خروج سرمایه اصلی و منافع آن تنها از طریق دادن آگهی سه ماهه به هیأت مذکور در ماده ۲ میسر بود [۸] که امکان داشت به دلیل عدم موافقت این هیأت، سرمایه گذار خارجی موفق به خروج سرمایه از کشور نگردیده و این امر خود عاملی در جهت نامطلوب نمودن سرمایه گذاری خارجی در ایران تبدیل می گشت. بارزترین نکته ای که می توان در خصوص قانون جلب و حمایت سرمایه های خارجی مصوب ۱۳۳۴ اشاره نمود آن است که در این قانون هیچگونه سقف و محدودیتی برای سرمایه گذار خارجی لحاظ نگردیده است و براساس آن، از یکتا صد درصد صنایع و رشته های داخلی قابلیت سرمایه گذاری خارجی را دارا بودند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]




تعداد زیادی نقش ارابه در میان سنگ نگاره های آسیای مرکزی شناسایی شده است. ارابه وسیله ایست که برای انسان های هزاره سوم و دوم قبل از میلاد آسیای میانه شناخته شده است و بر روی برخی اشیای فلزی به تصویر کشیده شده است.(Francfort,2007.102-124) (تصاویر۲-۳۵_ ۲-۳۶)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نقش اثر دست انسان را باید عمومی ترین نقش و نشانه هایی نمادین و اشتراکی میان جوامع مختلف دنیا دانست که از اعماق غارها گرفته تا فضای باز در تمام مناطق دنیا شناسایی شده است.
از طرفی دیگر این گونه نقوش ممکن است دارای مشابهت شکلی باشند ولی ممکن است دارای معانی متفاوتی باشند که برای ما مشخص نیست. «دنی ویالو» از محققان هنر صخره ای در این زمینه معتقد است «در درون بی شماری از نشانه های نقاشی و حکاکی شده ای که درسراسر جهان یافت شده اند (نقطه- دایره- مستطیل ها و غیره)، شباهت های فراوانی می توان یافت که لزوما به این معنی نیست که مثلا نقطه های نقاشی شده توسط یک هنرمند دوره دیرینه سنگی، فضای یکسانی با نقاط خلق شده توسط هنرمندان دور پالئوایندین داشته است».(ویالو، ۱۳۷۷: ۱۷) (تصویر۲-۳۷)
۲-۶ پیشینه پژوهش و پراکندگی سنگ نگاره ها در ایران
تاریخچه مطالعات برروی سنگ نگاره ها در ایران به نسبت سایر کشورها جوان است. این هنر در دو دهه اخیر مورد توجه باستانشناشان و انسان شناسان داخلی قرار گرفته است. آغاز مطالعات در این زمینه در ایران به چهار دهه قبل بر می گردد. بررسی مک بورنی در غارهای میرملاس «Mir melas»، همیان«Homyan» و برد اسپید «Bard espid» لرستان در سال ۱۹۶۹ میلادی را باید آغاز این مطالعات به حساب آورد.
در همان سالها حمید ایزد پناه در دره میرملاس نقش هایی در کوه سرسرخن «Sarsorxen» و تنگه کرشوراب «Korsurow» در کوه دوشه، واقع در کوهدشت، شناسایی کرد. ( ایزد پناه، ۱۳۸۰: ۸۴-۱۰۱ )
در منطقه کرمانشاه نیز سنگ نگاره هایی در منطقه دنیور و چشمه سراب شناسایی شد. نقوش چشمه سراب برای اولین بار در سال ۱۳۵۴ شناسایی شدند. این نقوش در سال ۱۳۷۲ مجددا مورد بررسی قرار گرفتند و نقوش غار شامل انسان اسب سوار و پیاده و همچنین نقوش حیواناتی مانند بز می باشد. لازم به ذکر است نقوش مذکور به وسیله مواد رنگی ایجاد شده اند. (بیگلری و دیگران، ۱۳۸۶ )
در سال ۱۳۸۲ نیز در ادامه بررسی همین منطقه نیز مجموعه نقوشی در میوله، کنار پناهگاه های صخره ای «سرخ لایزه»، «صندوقه» و «قته» شناسایی شد که تمام آنها با تکنیک نقش کنده ایجاد شده اند.(شیدرنگ ۱۳۸۶: ۶۰-۵۵ )
از دیگر مناطق زاگرس که نقوش صخره ای در آنها شناسایی شده، باید به منطقه اورامانات کردستان اشاره کرد. این نقوش برای اولین بار توسط لحافیان شناسایی شدند. (لحافیان، ۱۳۷۹: ۱۴-۱۹ ) همین منطقه در سال ۱۳۸۴ توسط آقای قسیمی مورد بررسی قرار گرفته و نقوش حیوانی ، انسانی و نمادین جدیدی مورد شناسایی قرار گرفتند که با روش کنده کاری و با تکنیک کوبشی ایجاد شده بودند. (Ghasimi-2007: 89-106 ) شهرستان مهاباد آذربایجان غربی نیز از دیگر مناطق ایران است که باید از آن یاد کرد. در«دره انجیران» نقوش انسانی و حیوانی در صحنه هایی مانند شکار نقش شده اند. (محمدی قصریان نادری، ۱۳۸۶: ۴۶-۶۱ ،Mohamadi Ghasrian -2007 :50-54 )
از دیگر مناطق شمال غرب ایران که سنگ نگاره های متعددی از مناطق کوهستانی آن شناسایی شده استان اردبیل است. در بخش لاهورد، دهستان پیراز میان مشکین شهر نقوش انسانی، حیوانی و نمادین شناسایی شده که مانند بسیاری دیگر از نقاط ایران موضوعاتی مانند صحنه شکار را نشان می دهد.( هورشید، ۱۳۸۶: ۸۱-۸۴) ارسباران را باید از مهمترین مناطق شمال غرب ایران دانست که مطالعات بهتری روی آن صورت گرفته است.
دره هوراند واقع در منطقه ارسباران شرقی دارای نقوش انسانی، حیوانی و نمادین است که علاوه بر صحنه های شکار، نقوش انسانی در حالاتی شبیه رقص نشان داده شده است.(رفیع فر ۱۳۸۳: ۱۱-۱۱۸ و رفیع فر، ۱۳۸۴).
به غیر از یک نقش گوزن سایر نقوش در این منطقه به تکنیک نقش کنده ایجاد شده اند و همچنین برخی از نقوش حکاکی از نوع شمنیسم می باشند. (Rafifar-2007 pp.203 -213)
از دیگر مناطقی که وجود سنگ نگاره در آنجا گزارش شده است. دره دیوین الوند همدان است که در گزارشی کوتاه توسط آقای صراف به آنها اشاره شده است. (صراف، بی تا: ۳۰۴-۳۰۵) (تصاویر۲-۳۸، ۲-۳۹)
بزرگترین مجموعه نقوش صخره ای موجود در فلات مرکزی در محدوده تاریخی تیمره (شهرستان های خمین ، محلات ، گلپایگان ، …. و دلیجان ) توسط مرتضی فرهادی شناسایی شد که یکی از بزرگترین مجموعه های شناسایی شده است.(فرهادی، ۱۳۷۷)
در جنوب استان قزوین (شهرستان بوئین زهرا) ، نیز نقوش مسبک و ساده حیوانی و نمادینی بدست آمده است که تداوم وجود این نقوش به طرف شمال را نشان می دهد. (ملا صالحی و دیگران ۱۳۸۶ : ۳۵-۴۵) از غربی ترین مناطق فلات مرکزی که نقوش صخره ای در آن شناسایی شده استان مرکزی است. در روستای سوسن آباد در شمال غرب اراک صخره هایی وجود دارد که برخی از آنها دارای نقوش زیادی از بز کوهی به صورت مسبک و صحنه های شکار است. (پور بخشنده، ۱۳۸۶: ۴۶-۴۹)
در فلات مرکزی مجموعه دیگری از جمله در سنگستون شهرستان قم نیز یافت شده است. این نقوش بیشتر دارای نقوش بز کوهی و صحنه های شکار می باشد. (محمدی قصریان ، ۱۳۸۶: ۶۱-۶۴)(تصویر۲-۴۰)
در دیگر مناطق فلات مرکزی ایران ، در استان های یزد و اصفهان نیز گزارشاتی مبنی بر وجود نقوش صخره ای در دست است که باید به آنها اشاره کرد. سنگ نگاره های ارنان یزد که در ۱۰۰ کیلومتری جنوب شرق شهر یزد و در اطراف کوهی به نام ارنان واقعی شده ، در بیشتر نقوش شامل بز کوهی است ولی در این میان انسان سوار بر مرکب، انسان سوار بر حیوان و تیر و کمان بدست انسان، انسان برهنه ی نیزه بدست و حیواناتی نظیر سگ شکاری، آهو و پرندگان سمبلیک نیز وجود دارند. (شهزادی، ۱۳۷۶: ۱۳۳-۱۴۲) از دیگر مناطق استان یزد که گزارشی مبنی بر وجود سنگ نگاره از آن در دست است، دره گنج شهرستان تفت در ۲ کیلومتری جنوب غربی شهر یزد است. نقوش دره گنج، عموما شامل بز کوهی است و از نظر تعداد و تنوع کمتر از ارنان می باشد. (حصارنوی،۱۳۸۲: ۱۸۰-۱۸۶) در استان اصفهان در مناطقی مانند کوه قلعه بزی در ۱۵ کیلومتری شهرستان مبارکه (محمدی قصریان، ۱۳۸۵: ۶۲-۶۳) و شهرستان تیران اصفهان (حاجی محمدعلیان، ۱۳۸۹ چاپ نشده) نیز نقوش صخره ای مشابه سایر نقاط ایران بدست آمده است.
در مناطق جنوبی ایران، بستک هرمزگان شاخص ترین سنگ نگاره ها را دارا می باشد. اهمیت این نقوش به دلیل استفاده از رنگ است چرا که در مناطق محدودی از ایران نقاشی صخره ای (پیکتوگراف) بدست آمده است.
اشکفت آهویی، شکافی است به عمق ۲۷۵ سانتیمتر و بر سطح آن نقوش مختلفی مانند شکار و شکارچی (۱۳ مورد)، حیوانات پلنگ، آهو، کل و بز، شغال، گرگ، کفتار و قاطر (۸ مورد) و اثر دست چپ انسان (۳ مورد) نقاشی شده است . لازم به ذکر است نقوش به رنگ قرمز مایل به قهوه ای کشیده شده اند. (بهادر، بی تا ۲۳-۲۴ و اسدی، ۱۳۷۶: ۶۵-۷۰)
شرق و شمال شرق ایران نیز دارای گونه های مختلف سنگ نگاره از دوره های مختلف است. استان خراسان جنوبی و شهرستان بیرجند دارای نقوش صخره ای زیبا و جالبی از دوره های مختلف زمانی (پیش از تاریخ و تاریخی) می باشد. دراستان خراسان جنوبی و درچهار نقطه، لاخمزار، کال جنگال، تنگه استاد و ما خونیک، نقوش صخره ای مهمی به همراه کتیبه هایی از دوره اشکانی، ساسانی و اسلامی شناسایی شده است. تمام نقوش شناسایی شده در لاخ مزار «Lakhmazar» در فضایی به ابعاد ۵/۵×۵/۵ متر قرار دارند. لاخ مزار، صخره ای در کنار روستای کوچ در فاصله ۲۹ کیلومتری جنوب شرقی بیرجند است که برای اهالی روستا دارای قداست مذهبی نیز می باشد. سنگ نگاره های لاخ مزار در شمار آثاری قرار دارد که در دومین فصل بررسی آثار تاریخی بیرجند و در سال ۱۳۷۱ مورد بازدید هیأت بررسی و شناسایی میراث فرهنگی خراسان قرار گرفت. در بررسی و مطالعه و ثبت دقیقی که توسط آقای لباف خانیکی و رسول بشاش در یک سال پس از شناسایی اولیه صورت گرفت۳۰۷ نقش مجزا شناسایی شد. این نقوش شامل گروه های انسانی، حیوانی و گیاهی و همچنین کتیبه ای به خط تصویری، پهلوی اشکانی، پهلوی ساسانی، فارسی و عربی و نقوش سمبلیک و علامت ها می باشد. (لباف خانیکی و بشاش،۱۳۷۳: ۱۵-۲۰)
دره کال جنگال «Kal-e-jangal» در ۳۵ کیلومتری جنوب غرب شهر بیرجند نیز دارای نقوش کتیبه هایی متعلق به دوره اشکانی و ساسانی است که با روش نقر و تکنیک مشابه سنگ نگاره های باستانی ایجاد شده اند.این نقوش گرچه ماهیتاً با آنچه ما تحت عنوان سنگ نگاره بدوی می شناسیم متفاوت اند اما در زیر مجموعه سنگ نگاره قرار می گیرند. (سلطانی و یوسفی،۱۳۸۹، چاپ نشده)
در استان خراسان جنوبی به غیر دو منطقه لاخ مزار و کال جنگال، در سایر نقاط نیز گزارشاتی از وجود سنگ نگاره (منتشر شده در دست است و منتشر نشده) که نوید پراکندگی بیشتر این هنر باستانی را در استان می دهد. یکی از این مناطق روستای ماخونیک «Makhunik» واقع در بخش سر بیشه است. این روستا از نظر مردم شناسی دارای اهمیت زیادی است و در سال ۱۳۷۷ مورد تحقیق مردم شناسان قرار گرفت. در خلال انجام پژوهش مردم شناسی، تعدادی سنگ نگاره بر سطح سنگی عمودی در فاصله دو کیلومتری شرق روستا شناسایی شد. این سنگ نگاره ها با روش هایی از جمله وارد آوردن ضربه بر سطح سنگ و بر داشتن رویه سنگ، خراش سطح سنگ و همچنین روشی مشابه قلمزنی ایجاد شده اند. نقوش مذکور شامل گونه های حیوانی، از جمله بز و یک مورد نقشی مشابه شیر؟، نقوش گیاهی شامل درخت سرو، کتیبه هایی به خط کوفی و گروه دیگر نقوش هندسی و علایم و نشانه ها است. در مورد تاریخ ایجاد این نقوش نظر دقیقی داده نشده است ولی با توجه به مشابهت برخی از آنها با نقوش استیلیزه لاخ مزار، این گونه نقوش قدیمی تر از سایرین معرفی شده است (بر آبادی و شعیبی،۱۳۸۴: ۴۳-۵۲) ، لازم به ذکر است که باید نقاطی مانند تنگل استاد«Tangal-e-ostad»، سماد«Samaad»و خزان«Khazan» را نیز به مجموعه های خراسان جنوبی افزود. گرچه این مناطق نیاز به بررسی دقیق دارند ولی می توان بر اساس گزارشات محدودی که وجود دارد به آنها اشاره کرد. نقوش صخره ای لاخمزار بیرجند. (لباف خانیکی و بشاش،۱۳۷۳: ) (تصویر۲-۴۱ )
در استان خراسان رضوی و دشت توس، سنگ نگاره های متعددی شناسایی شده است. دشت توس در حوزه آبریز کشف رود قرار دارد که از دیر باز مورد توجه باستان شناسان قرار داشته است. سنگ نگاره هایی که در این منطقه شناسایی شده همان شیوه های سبکی سایر سنگ نگاره ها را از نظر استیلیزه بودن و موضوع دارا می باشند و نقوش شامل صحنه هایی از شکار و نقوش منفرد انسانی و حیوانی هستند. در یک نمونه خالص نقش یک بز کوهی به طول ۲/۱ متر و ارتفاع ۵/۱ متر قرار دارد که از نظر اندازه در نوع خود کم نظیر است. سایر نقوش شامل اسب، شتر، سگ سانان، یوزپلنگ و گوزن است اما بز کوهی از عمومی ترین نقوش این مجموعه ها می باشد. (بختیاری شهری ، ۱۳۸۸: ۲۱-۴۳)
جنوب شرقی ایران شامل استان های کرمان و سیستان و بلوچستان، دارای نقوش ارزنده صخره ای می باشند. در استان کرمان سنگ نگاره های کمتری شناسایی شده اما بلوچستان از این نظر یک منطقه نو شناخته ای است که دارای تنوع و تعداد قابل توجهی است. بیشترین گزارشاتی که از استان کرمان در دست است، مربوط به دو نقطه سیرجان و شهر بابک است. در مناطق مذکور نقوشی در گونه های انسانی و جانوری، گیاهی، هندسی و نمادین وجود دارد و همچنین یک نقش خاص که احتمالا طرحی از یک معماری است، در تپه شاه فیروز سیرجان شناسایی شده. (فرهادی،۱۳۷۶: ۱۲-۱۹) (تصویر۲-۴۲)
بهترین نمونه صخره نگاری ها در سراوان قرار دارند. از دره هایی که در تخته سنگ های آن نقوش به چشم می خورند «دره نگاران» واقع در بخش جالق سراوان است که اولین بار توسط محمد حیدری مورد بررسی قرار گرفت. سنگ نگاره هایی در اطراف شهر گشت «Gosht» پراکنده می باشند. (مرادی و سرحدی، ۱۳۸۹، چاپ نشده)
در شهرستان سرباز و در ارتفاعات دهستان مینان«Minan» در شرق بخش مرکزی، چند نمونه سنگ نگاره در امتداد هم وجود دارد که اولین بار توسط نوذر حیدری در سال ۱۳۸۸ شناسایی شدند. این سنگ نگاره ها با دو تکنیک متفاوت نقر و خراش ایجاد شده اند. این شخص در شهرستان خاش نیز همچنین تعدادی مجموعه سنگ نگاره را شناسایی کرده است.
علاوه بر مناطق گفته شده در بخش های جنوبی تر بلوچستان، و در شهرستان نیکشهر، در سه بخش قصر قند، تبت و مرکزی تعدادی سنگ نگاره وجود دارد که توسط روح الله شیرازی بدست آمده اند.(شیرازی ،۱۳۸۷ و۱۳۸۱، چاپ نشده) (تصاویر۲-۴۳_ ۲-۴۴)
این فصل بر آن است که موقعیت جغرافیایی، پوشش گیاهی و حیوانی استان و موقعیت مناطق، را مورد بررسی قرار دهد و همچنین به شرح نقوش مربوط به هر منطقه خواهد پرداخت، در انتها برای تفکیک موضوع و تکنیک نقوش جداولی تهیه شده است.
۳-۱ موقعیت استان لرستان
استان لرستان سرزمینی است کوهستانی با وسعتی نزدیک به سی هزار کیلومتر مربع در جنوب غربی ایران و در محدوده میانی جبال زاگرس. این استان از شمال به استان مرکزی (شهرستان خمین و اراک) و استان همدان (شهرستان ملایر و نهاوند) از جنوب به استان خوزستان و چهار محال بختیاری، از شرق به استان اصفهان (شهرستان های فریدن و گلپایگان) و از غرب به استان های کرمانشاه و ایلام محدود است.
«حدود ۸۵ درصد مساحت لرستان را رشته کوه های نسبتاً موازی و پراکنده فرا گرفته اند». (گروهی از کارشناسان،۱۳۷۰: ۱۳) دشتهای محدود استان و دره های عمیق آن بینابین ستیغ برکشیده این کوه ها واقع گردیده است. مجموع این عوارض طبیعی سه ناحیه بارز آب و هوایی را پدید آورده است:
الف) ناحیه سرد کوهستانی در مناطق بیش از ۱۴۰۰ متر از سطح دریا شامل شهرستانهای بروجرد، ازنا، الیگودرز، الشتر و نور آباد.
ب) ناحیه معتدل مرکزی با سطح ارتفاع نسبتاً کمتر از سطح دریا شامل شهرستانهای خرم آباد، کوهدشت و بخش چگنی.
ج) ناحیه گرم جنوب در برگیرنده بخش پلدختر و قسمتهایی از شهرستان کوهدشت و بخش پاپی.(غضنفری، همان: ۲)
وسعت مراتع لرستان
وسعت مراتع لرستان ۲۵۰/۱ هزار هکتار و مساحت جنگلهای آن حدود ۷۵۰ هزار هکتار است که بیشترین آن از نوع بلوط و دیگر درختان جنگلی نظیر زالزالک، پسته وحشی، مازو، گلابی وحشی، شن، تاک، ارجن، نارون، گیلاس وحشی ترنجبیل و ارغوان تشکیل شده است.
غیر از درختان جنگلی انواع نباتات دارویی و معطر از قبیل گل گاو زبان، خاکشیر، گل ختمی، آویشن، عناب، ترنجبین، هلیله، ریحان، گل بنفشه، پر سیاوش، کاسنی، گل محمدی،گل سرخ،شقایق،بید مشک، لاله، زنبق، شیرین بیان، و نرگس در استان می روید و همچنین نباتات خوراکی از قبیل پاقزان، پینه، پیشوک، زرشک، کنگر وحشی، ریواس، حاجی بیان، فرفیون (شیرین شیرک) پونه و نعنا نیز بدست می آید.
پوشش جانوری لرستان
جانوران لرستان به لحاظ شرایط مساعد زیست محیطی از تنوع خاصی بر خوردار بوده و جانورانی نظیر خرس قهوه ای، گرگ، گراز، کفتار، روباه، شغال، کل، بز، قوچ، آهو، پلنگ، خدنگ و پرندگانی همچون لک لک، حواصیل، غاز، درنا، مرغابی، عقاب، سار سینه پشت گلی، (ارملیچ) در آن یافت می شود. آبهای استان دارای انواع ماهیهای مختلف از جمله زرد ماهی ، قزل آلا، کپور و رنگین کمان است. انواع این ماهی ها در دریاچه گهر ، تالابهای پلدختر (شیر- گری جمجمه) مسیر رودخانه کشکان سزار قابل دسترسی می باشد. آنچه مسلم است در زمان های قبل مثلاً پارینه سنگی، حیواناتی از جمله گوزن نیز در منطقه وجود داشته که بعد ها تصاویر آنها را روی صخره ها یافتیم. گوزن یکی از حیوانات بومی ایران و منطقه می باشد که هم اکنون بسیار کمیاب است.
۳-۲ شرح، موضوع، اندازه و رنگ نقوش
در این قسمت به معرفی مناطق مورد مطالعه پرداخته، سپس هر تصویر از نظر موضوع، اندازه و رنگ شرح داده خواهد شد.
۳-۲-۱ دوشه
غار دوشه، یکی از غارهای تاریخی استان لرستان است که در روستای «کرشوراب» از توابع بخش چگنی خرم آباد واقع شده است. برای ورود به غار باید از غرب «تنگه دوشه» به بالای کوه صعود کرد. ارتفاع سقف تا کف غار در حدود پنج متر است. داخل آن به شکل دایره منظم است که انحنای این غار در دره آرش «الشتر» واقع شده و در گویش محلی به «مرسمسا» مشهور است. طول غار نزدیک به ۷۰ متر، عرض دهانه آن ۶ متر ، پهنای داخل آن ۷ متر و بلندی دهانه آن ۷۰/۳ متر است.
بر دیواره مسطح این غار، حدود ۱۱۰ نقش با رنگ سیاه نقاشی شده است. بر دیوار غربی آن نیز بجز نقش های یاد شده، دو کتیبه وجود داشته که یکی از آنها به کلی از بین رفته و نیمی از دیگری نیز محو شده است. و تقریباً چیزی از آن قابل تشخیص نیست. در دهانه حفره های انتهای غار، استخوان های انسان و حیوان و سفال های شکسته یافت شده است.
نقوش این غار گویا تر از نقوش غار های میر ملاس و همیان می باشند، ولی شاید به دیرینگی آنها نباشند با این فرق که نگاره های دو غار اخیر با رنگ های سیاه و قرمز ، حتی یک نقش نیز با رنگ زرد نقاشی شده اند. دیوارنگاره های غار همیان به نسبت دوشه پرکارترند و ظرافت بیشتری در ترسیم آنها به کار رفته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]




ایلام

۶

۶۹/۱

۵۳

فصل پنجم
راهکارها و پیشنهادها
نیازهای گرمایشی و سرمایشی فضاهای شهری و روش­های برآورد آن برای دستیابی به حدود آسایش حرارتی باید در برنامه­ ریزی و طرح­ریزی شهری مورد توجه قرار گیرد. برای تأمین نیازهای مذکور باید برنامه­ ریزی و طرح­ریزی فضاهای شهری با توجه به وضعیت آب­وهوایی صورت گیرد. در حقیقت، برنامه­ ریزی و طرح­ریزی برمبنای وضعیت آب­وهوایی به روش­هایی گفته می­ شود که هدف آن­ها کاهش هزینه­ های گرمایشی و سرمایشی فضاهای شهری توسط عناصر آب­وهوایی به ویژه تابش خورشید است. به همین علت باید روش­هایی را که هزینه­ های گرمایشی و سرمایشی فضاهای شهری را کاهش می­دهد، بررسی شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵- تابش خورشید و گسترش سایه در سطوح شهری
تابش خورشید از پاک­ترین، کم­هزینه­ترین و طبیعی­ترین منابع گرمایشی سطوح شهری (ساختمان­ها، گذرگاه­ها و فضاهای باز) در فصول سرد محسوب می­ شود. در این فصول، به علت ارتفاع کم خورشید، طول سایه­ی ساختمان­های بلندمرتبه گسترش می­یابد. به عبارت دیگر، ساختمان­های بلندمرتبه از تابش مستقیم خورشید بر بناهایی که در پشت آن­ها قرار دارد جلوگیری می­ کند. بنابراین، برای استفاده از گرمای ناشی از تابش خورشید باید متناسب با بلندی ساختمان­ها، بناها را با فضاهای آزادی مانند گذرگاه­ها (خیابان­ها و کوچه­ها)، فضاهای سبز، باغچه­های خصوصی، حیاط، زمین­های ورزشی، پارک­ها و … از یکدیگر تفکیک کرد (طاوسی، ۱۳۹۰: ۱۳۹ و ۱۴۰).
در فصول گرم، به علت ارتفاع زیاد خورشید طول سایه­ی ساختمان­ها کاهش می­یابد. بنابراین، باید با گسترش سایبان­های طبیعی نظیر کاشت درخت در کنار سطح بیرونی بناها، حیاط خانه­ها و بخشی از سطوح گذرگاه­ها و میادین، گسترش فضاهای سبز و پارک­های جنگلی و همچنین توجه به شکل و جهت ساختمان­ها و ایجاد سایبان­های ثابت و متحرک برای پنجره­ها و نورگیرهای ساختمان گرمای ناشی از تابش خورشید را کاهش داد (منبع پشین: ۱۴۰).
۱- ۵- زاویه­ی تابش خورشید و راستای شبکه­ گذرگاه­های شهری
با توجه به هشت جهت جغرافیایی، چهار راستای کلی شمالی – جنوبی، شرقی – غربی، جنوب شرقی – شمال غربی و جنوب غربی – شمال شرقی برای گذرگاه­های مناطق شهری متصور است. با توجه به این­که جهت و زاویه­ی تابش خورشید در ساعات مختلف روز و نیز در فصول مختلف سال متغیر است، توجه به ویژگی­های هر یک از چهار راستای کلی نسبت به تابش خورشید در برنامه­ ریزی شهری بسیار حائز اهمیت است.
۱- ۱- ۵- راستای شمالی – جنوبی
در صورتی که راستای گذرگاه (خیابان، کوچه، بن­بست و …) شمالی – جنوبی باشد، سطح گذرگاه در تمام روزهای سال بیش­ترین تابش خورشید را دریافت می­ کند. کناره­ی غربی گذرگاه در تمام ساعات پیش از نیم­روز و کناره­ی شرقی در تمام ساعات پس از نیم­روز، تابش خورشید را دریافت می­ کند. در راستای شمالی – جنوبی تمام سطح گذرگاه در تمام روزهای سال تابش خورشید را دریافت می­ کند، ولی مدت تابش­پذیری بخش­های میانگی گذرگاه بیش­تر از بخش­های کناری است. راستای شمالی -جنوبی برای شهرهای سردسیر و شهرهای واقع در عرض­های جغرافیایی بالا مناسب است (منبع پیشین: ۱۴۹).
ضعف راستای شمالی – جنوبی در این است که معمولاً نمای روبه­روی ساختمان­ها به سمت غرب یا به سمت شرق است. راستای غربی – شرقی ساختمان­ها به ترتیب بیش­ترین و کم­ترین تابش خورشید را در فصول گرم و سرد دریافت می­ کند. در واقع، ساختمان­های شرقی در ساعات آغازین روز، در فصول گرم از تابش صبحگاهی رنج می­برند و در فصول سرد از تابش خورشید محروم هستند. ساختمان­های غربی نیز همین شرایط را در ساعات پسین در فصول گرم تجربه می­ کنند (منبع پیشین: ۱۵۰).
۲- ۱- ۵- راستای شرقی – غربی
کناره­ی شمالی راستای شرقی – غربی بیش­ترین تابش خورشید را در روزهای مختلف سال، به­ ویژه در فصول سرد دریافت می­ کند. کناره­ی جنوبی این راستا در دوره­ گرم سال، هم در ساعات آغازین و هم در ساعات پایانی روز تابش خورشید را دریافت می­ کند. در صورتی که در فصول سرد در تمام طول روز از دریافت تابش خورشید محروم است. به طور کلی کناره­ی جنوبی این راستا کم­ترین میزان تابش خورشید را دریافت می­ کند (منبع پیشین: ۱۵۰).
نیمه­ی جنوبی راستای شرقی – غربی در فصول سرد، در تمام طول روز در زیر چتر سایه قرار دارد. به همین علت، در مناطق سردسیر، مدت ذوب شدن پوشش برف و یخ در سطح گذرگاه ها بسیار طولانی می­ شود. این شرایط عبور و مرور ساکنان و وسایط نقلیه­ی موتوری را دشوار می­ کند (منبع پیشین: ۱۵۱).
۳- ۱- ۵- راستای جنوب شرقی – شمال غربی
گذرگاه­هایی که دارای راستای جنوب شرقی – شمال غربی هستند در فصول سرد و ساعات پیشین تابش بیش­تری دریافت می­ کنند، ولی در ساعات میانی و پسین از دریافت تابش خورشید محروم هستند. گرچه گذرگاه­هایی که دارای راستای جنوب شرقی – شمال غربی هستند در نخستین ساعات صبحگاهی روزهای سرد در معرض تابش خورشید قرار دارند، ولی به علت پایین بودن دمای هوا پرتوهای کم ­توان خورشید در ذوب کردن برف و یخ سطح گذرگاه­ها آن­چنان مؤثر نیست. در این شرایط تأثیر هم­زمان دمای هوا و تابش خورشید یکدیگر را خنثی می­ کنند و سینرژی منفی یا هم­کاهندگی[۲۱۴] رخ می­دهد؛ زیرا در ساعات آغازین روز، دمای هوا در شرایط کمینه­ی خود قرار دارد (منبع پیشین: ۱۵۱).
۴- ۱- ۵- راستای جنوب غربی – شمال شرقی
گذرگاه­هایی که دارای راستای جنوب غربی – شمال شرقی هستند، برای شهرهای گرمسیر و شهرهای واقع در عرض­های جغرافیایی پایین چندان مناسب نیست؛ زیرا در طول روز از گستره­ی چتر سایه بر سطح گذرگاه – هم­زمان با بالا رفتن دمای هوا – کاسته می­ شود. در صورتی که این راستا برای مناطق سردسیر بسیار مناسب است؛ زیرا جهت تابش خورشید در ساعات پسین با جهت گذرگاه در یک راستا قرار می­گیرد. تأثیر هم­زمان تابش پسین خورشید با بیشینه­ی دمای روزانه­ی هوا به ذوب شدن سریع­تر برف و یخ موجود در سطح گذرگاه­ها بسیار کمک می­ کند. به عبارت دیگر، تأثیر هم­زمان دمای هوا و تابش خورشید یکدیگر را تشدید می­ کنند و سینرژی مثبت با هم­افزایی[۲۱۵] رخ می­دهد (منبع پشین: ۱۵۱ و ۱۵۲).
در گذرگاه­هایی که دارای راستای جنوب غربی – شمال شرقی هستند، معمولاً ساختمان‌های کناره­ی گذرگاه­ها بر راستای کوچه و خیابان عمودند و پنجره­های آفتاب­گیر بناها به سمت جنوب شرق هستند. به همین علت، در فصول سرد هم­زمان با طلوع خورشید از جنوب شرق – هنگامی که دمای هوا بسیار پایین است – پرتوهای خورشید وارد ساختمان می­ شود (منبع پیشین: ۱۵۲).
۵- ۱- ۵- فضاهای سبز خیابانی
صرف­نظر از چگونگی راستای شبکه­ گذرگاه­های شهری، طراحی فضاهای سبز خیابانی نیز بسیار ضروری است. سایه­ی درختان بر روی سطح گذرگاه­ها به خنک شدن خیابان­ها و معابر در فصول گرم بسیار کمک می­ کند. در فصول سرد نیز با ریزش برگ درختان، گذرگاه­ها تابش زمستانی را دریافت می­ کنند (منبع پیشین: ۱۵۶).
۲- ۵- نمای ساختمان و نحوه­ تعبیه­ی پنجره­ها برای جذب تابش خورشید در فصول سرد
مسیر حرکت خورشید در آسمان در فصول سرد بسیار کوتاه­تر از مسیر حرکت آن در فصول گرم است. در عرض­های جغرافیایی متوسط و بالا، خورشید زمستانی در جنوب شرق طلوع و در جنوب غرب غروب می­ کند. بنابراین، نماهای غربی و شرقی ساختمان­ها بخش زیادی از تابش خورشید را نمی ­توانند جذب کنند. فقط نمای جنوبی است که در فصول سرد به طور مطلوبی در معرض تابش خورشید قرار می­گیرد. از آن­جایی که شکل و جایگاه ساختمان سطح و سمت پنجره را تعیین می­ کند. نصب بازشو در نماهای شرقی، غربی و شمالی به علت این­که در فصول سرد آفتاب­گیر نیستند و در فصول گرم نیز در نمای شرقی و غربی گرمای بیش­ترین دریافت می­ کنند، مناسب نیست. بنابراین، باید پنجره­ی سایر نماها برداشته شود و در نمای جنوبی تعبیه شود یا مساحت پنجره­های تعبیه­شده در نماهای شرقی، غربی و شمالی کوچک­تر باشد. در واقع، راهکار مناسب برای استفاده از تابش خورشید در فصول سرد، قرار دادن دیوار و پنجره­ی اصلی ساختمان در نمای جنوبی است. در بیش­تر موارد چرخش اندک ساختمان به سمت جنوب شرق (حدود ۱۵ درجه) مناسب­تر است؛ زیرا سبب می­ شود ساختمان از تابش پیشین بیش­تر از تابش پسین استفاده کند و جذب گرما توسط ساختمان زودتر آغاز شود (قبادیان و مهدوی، ۱۳۸۰: ۱۲۰).
پنجره­ی طاقی (سقفی) با بیش­تر طرح­های ساختمانی هماهنگی دارد و به خوبی روشنایی و گرما را به درون ساختمان هدایت می­ کند. شیب و ضخامت بام و همچنین بلندی و سطح پنجره­ی طاقی در مقدار ورود تابش زمستانی به درون بنا تعیین­کننده است. یکی از مشکلات پنجره­ی طاقی ورود تابش خورشید در فصول گرم است؛ که در بام­های مسطح و کم شیب – جایی که خورشید تقریباً عمود می­تابد – بیش­تر است. پنجره­ی طاقی در بام‌های شیب­دار، تابش خورشید را در فصول گرم و سرد به­ طور یکسان وارد ساختمان می­ کند. در مقایسه، نورگیرهای عمودی، تابش زمستانی را به خوبی به درون ساختمان هدایت می­ کنند، ولی از ورود تابش عمودی­تر تابستانی جلوگیری می­ کنند. هرچند این پنجره­ها نسبت به پنجره­های طاقی بخش کم­تری از روشنایی خورشید را وارد می­ کنند، ولی در فصول سرد، گرمای بیش­تر و در فصول گرم، گرمای کم­تری را دریافت می­ کنند (منبع پیشین: ۲۰۰).
۳- ۵- شکل و پلان ساختمان برای کاهش گرمای خورشید در فصول گرم
برای کاهش شدت تابش خورشید بر سطوح خارجی بناها، شکل هندسی آن­ها باید متناسب با زوایای تابش خورشید طراحی شود. در واقع، طراحان برای کاهش گرمای خورشید به ویژگی­هایی مانند بلندی بنا، شکل و شیب بام و شکل هندسی و جهت­گیری پلان[۲۱۶] ساختمان، با در نظر گرفتن زوایای تابش خورشید توجه می­ کنند (منبع پیشین: ۱۲۶).
بلندی ساختمان در جذب گرمای خورشید بسیار مؤثر است؛ زیرا هرچه بلندی ساختمان بیش­تر باشد سطح بنا نیز بیش­تر می­ شود. در نتیجه، مساحت بیش­ترین در برابر تابش خورشید قرار می­گیرد. شدت تابش خورشید در فصول گرم بر سطوح تراز بیش­تر از سطوح قائم است؛ بنابراین، باید سطح بام را کاهش داد و سطح دیوارها را بیش­تر کرد. همچنین، ایجاد سایه برای دیوارها آسان­تر از بام است. به طور کلی، برای کاهش گرمای خورشید در بناهایی با فضای درونی یکسان، بلندی ساختمان در مناطق گرم­تر باید کم­تر از بناهای مشابه در مناطق سردتر باشد (منبع پیشین: ۱۲۷).
بلندی ساختمان در جذب گرمای خورشید بسیار مؤثر است؛ زیرا هرچه بلندی ساختمان بیش­تر باشد سطح بنا نیز بیش­تر می­ شود. در نتیجه، مساحت بیش­تری در برابر تابش خورشید قرار می­گیرد. شدت تابش خورشید در فصول گرم بر سطوح تراز بیش­تر از سطوح قائم است؛ بنابراین، باید سطح بام را کاهش داد و سطح دیوارها را بیش­تر کرد. همچنین، ایجاد سایه برای دیوارها آسان­تر از بام است. به­ طور کلی، برای کاهش گرمای خورشید در بناهایی با فضای درونی یکسان، بلندی ساختمان در مناطق گرم­تر باید کم­تر از بناهای مشابه در مناطق سردتر باشد (منبع پیشین: ۱۲۷).
نسبت بام به دیوارها در مناطق گرمسیر، به علت نیاز به تأمین سرمایش در بناها حائز اهمیت است. تأثیر گرمای خورشید بر روی شکل و شیب بام بستگی به زوایای تابش خورشید دارد. در فصول گرم و در ساعات میانی روز و به­ طور کلی در عرض­های جغرافیایی پایین؛ یعنی زمانی که زاویه­ی تابش خورشید عمودتر است، بام­هایی که دارای مساحت یکسان هستند، به یک مقدار گرما جذب می­ کنند. اگر زاویه­ی تابش خورشید مایل باشد، بام­هایی که شیب بیش­تری دارند گرمای بیش­تری جذب می­ کنند (منبع پیشین: ۱۲۷).
با تعیین نسبت طول به عرض، کشیدگی بنا باید طوری برگزیده شود که تابش رسیده به ساختمان تا حد ممکن کاهش یابد. به عبارت دیگر، تناسب پلان باید طوری برگزیده شود که مقدار گرمای دریافت-شده از نماهای شمالی و جنوبی با گرمای دریافت­شده از نماهای شرقی و غربی برابر باشد (منبع پیشین: ۱۲۶). باید توجه داشت که تناسب مطلوب بستگی به عرض جغرافیایی دارد. در عرض­های جغرافیایی متوسط و پایین برای کاهش گرمای ناشی از تابش خورشید باید پلان ساختمان به مربع نزدیک­تر شود. در مجموع، تناسب مطلوب پلان ساختمان برای مناطق مختلف آب­وهوایی باید توسط طراح و برنامه­ریز با توجه به زوایای تابش خورشید تعیین گردد (طاوسی، ۱۳۹۰: ۱۸۱).
۴- ۵- جهت قرار گرفتن ساختمان با توجه به وضعیت آب­وهوایی محیط
برای به وجود آوردن مناسب­ترین شرایط حراراتی در درون ساختمان؛ یعنی هوای گرم در زمستان و هوای خنک در تابستان، باید نمای اصلی ساختمان رو به جنوب باشد (کسمایی، ۱۳۸۴: ۱۲۵). گرچه نماهای جنوب شرقی و جنوب غربی تابش خورشید را به­ طور یکنواخت­تری دریافت می­ کنند، ولی در تابستان گرم­تر و در زمستان سردتر از نمای جنوبی می­شوند. نماهای شرقی و غربی نیز در تابستان گرم­تر و در زمستان سردتر از نماهای جنوبی، جنوب شرقی و جنوب غربی می­شوند (منبع پیشین: ۱۲۶). به طور کلی، در مناطق سردسیر نمای جنوبی با چرخش ۲۰ تا ۴۵ درجه­ غربی – شرقی، در مناطق معتدل و مرطوب نمای جنوبی با چرخش ۱۵ تا ۴۵ درجه­ غربی – شرقی، در مناطق گرم و خشک نمای جنوبی با چرخش صفر تا ۳۵ درجه­ شرقی و در مناطق گرم و مرطوب نمای جنوب با چرخش ۵ تا ۱۵ درجه­ غربی – شرقی جهت­های مناسبی برای قرار گرفتن ساختمان­ها محسوب می­شوند (شکل­های ۵ تا ۳ – ۵).

۵- ۵- نقش آفتاب­گیرها و شیشه­ها در کاهش گرمای خورشید در فصول گرم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]




رابطه متقابل و برابر افراد خصوصی در حوزه عمومی زمانی از بین رفت که احزاب سیاسی با انجمن‌های مبتنی بر منافع ویژه پیوند یافت و لذا مجبور شد به حمایت و بازنمایی منافع سازمان‌ها و انجمن‌هایی بپردازد که از حوزه خصوصی به حوزه عمومی یورش آورده بودند(هابرماس، ۱۳۸۴: ۳۱۹).
خود پارلمان نیز دیگر نمی‌تواند مجمعی از مباحثه‌گران نقاد باشد؛ زیرا تصویب اتوماتیک‌وار تصمیمات پارلمانی در پشت درهای بسته از یک‌سو در خدمت خواسته‌های رسمی است و از دیگرسو بدین منظور است تا اتحاد و وفاق ظاهری حزب را به بیرونیان نشان دهد(هابرماس،۱۳۸۴: ۳۲۰).
در حوزه عمومی نیز مذاکره و مباحثه شکل یک نمایش ساختگی به خود گرفته است. کارکرد انتقادی عمومیت به نفع صحنه نمایش کنار رفته است و بحث و مباحثه را دیگر نمی‌توان از طریق استدلال برتر پیش برد، بلکه تنها راه هم‌سازی و هم‌گامی است(هابرماس، ۱۳۸۴: ۳۲۲).
از نظر هابرماس تنها راه احیای حوزه عمومی همان بهبود و پیشرفت عقلانی شدن است که از طریق بحث عقلانی- انتقادی افراد خصوصی شکل می‌گیرد. در این صورت می‌توان به جامعه‌ای امیدوار بود که در آن انتخابات دولتی وجود واقعی دارد و در فرایند مداوم و هماهنگ انسجام‌بخشی به عموم دخیل است. عقب‌ماندگی حوزه عمومی در دموکراسی توده‌ای دولت رفاه به این علت است که در این حکومت گاه به گاه و در زمان انتخابات حوزه عمومی براساس جوسازی عمومی برای انتخابات به طور متناوب و موقت شکل می‌گیرد. این سبب استیلای عمومیت مبتنی بر روابط عمومی می‌شود. احزاب تبدیل به شرکت‌های تجاری- تبلیغاتی می‌شوند که تنها در رقابت تبلیغاتی شرکت می‌کنند(هابرماس، ۱۳۸۴: ۳۲۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ارتباط شهروندان با دولت نه از طریق مشارکت سیاسی بلکه در راهروها و اتاق‌های انتظار سازمان‌های اداری شکل می‌گیرد. شهروندان انتظار دارند بی‌آن‌که تلاش کنند در اخذ تصمیمات حیاتی مشارکت ورزند و از امکانات و خدمات لازم برخوردار شوند(هابرماس، ۱۳۸۴: ۳۳۰).از نظر هابرماس ارتباط اندکی بین جمعیت رأی‌دهنده در دموکراسی‌های توده‌ای دولت رفاه اجتماعی و جماعت منتقد در دولت قانون‌گرای بورژوایی قرن نوزدهم وجود دارد. ترکیب اجتماعی آن بخش از جمعیت که امروز به طور فعال در رأی‌گیری شرکت می‌کنند شبیه ترکیب اجتماعی جماعتی است که در دوره لیبرال از حق رأی برخوردار بود. امروزه مردان بیشتر از زنان، متأهلین بیشتر از مجردین و افراد متعلق به طبقه بالا بیشتر از افراد طبقات پایین در رأی‌گیری شرکت می‌کنند. فزون‌تر پیشه‌وران و کاسب‌کاران متعلق به طبقات متوسط اقتصادی بیش از همه در انتخابات شرکت می‌کنند. و این واقعیت که گروه‌های سنی ۳۵ تا ۵۵ ساله دارای بالاترین میزان مشارکت در رأی‌گیری هستند نشان می‌دهد که نوع شغل و نحوه درگیری در روابط «کار اجتماعی» تأثیر فوق‌العاده‌ای در این زمینه می‌گذارد(هابرماس، ۱۳۸۴: ۳۳۱-۳۳۰).
از سوی دیگر بی‌تحرکی و سکون حجم عظیمی از جمعیت رأی‌دهنده کنونی به خوبی نمایان‌گر زوال و فروپاشی جماعت منسجم رأی‌دهنده دوره لیبرال است. این جمعیت از یک طیف اقلیت شهروند فعال تا اکثریت شهروندانی است که تأثیر چندانی از مناقشات سیاسی نمی‌گیرند. این جمعیت همیشه مستعد آنند که به قالب گونه‌ای وفاق موهوم و غیر واقعی درآیند(هابرماس، ۱۳۸۴: ۳۳۳).
نمایش موقت حوزه عمومی در هنگام انتخابات کاملاً درخور و مناسب فضایی است که در آن اثری از حوزه عمومی بورژوایی نیست. فرهنگ یکنواخت‌کننده‌ای که توسط رسانه‌های توده‌ای جعل و تبلیغ می‌شود گرچه نیت و مقصودش غیر سیاسی است لیکن گونه‌ای ایدئولوژی سیاسی عرضه می‌کند. هرگونه برنامه سیاسی یا آگهی تبلیغاتی باید به جای رقابت با این ایدئولوژی با آن هم‌نوا شود. ایدئولوژی اکنون در چارچوب فرهنگ مصرف جا افتاده است و کارکرد قدیمش یعنی وادار کردن افراد به هم‌نوایی با وضعیت‌های موجود را در سطح عمیق‌تری از آگاهی انجام می‌دهد(هابرماس، ۱۳۸۴: ۳۳۵).
این ایدئولوژی به صورت رشته به هم بافته‌ای از مدهای رفتار به وجود می‌آید. این ایدئولوژی از هرگونه انتقاد و خرق عادت چشم‌پوشی می‌کند. هابرماس می‌نویسد مادام که منش حاکم بر جامعه در خدمت تکرار و تکثیر احزابی بر سازنده وضع زندگی و هستی افراد است و در عین حال شیوه زندگی موجود را به مثابه قاعده معرفی می‌کند، افراد نیز بیش از پیش در عقیده بی‌بنیان خویش به زندگی و هستی ناب مستحکم می‌شوند(هابرماس، ۱۳۸۴: ۳۳۵).
چشم انداز دموکراسی از نظر هابرماس
هابرماس در وهله اول، مرحله سرمایه داری را مرحله ای در تکامل تحولی به شمار می آورد. مرحله ای که می تواند مسیری غلط را طی کند و به فاجعه منجر گردد، همچنین او نوعی نگاه نوستالژیک به گذشته(مراحل اولیه سرمایه داری) دارد. دورانی که شاهد شکل گیری صحیح افکار عمومی و حوزه عمومی شکوفا بودیم. اما هابرماس مشخصه سرمایه داری مدرن را سیطره دولت بر اقتصاد و سایر عرصه های حیات اجتماعی می داند. امور عمومی دیگر عرصه های بحث و انتخاب تلقی نمی شوند بلکه مسائل فنی محسوب شده و به وسیله متخصصین و عقلانیت ابزاری حل می شوند(کرایب،۱۳۷۸: ۳۰۵ ).
هابرماس سه نوع بحران شایع در سرمایه داری را مشخص می کند: سرمایه داری اولیه دچار بحران اقتصادی می شود. اما این بحران به بقیه بخشهای نظام سرایت می کند و بحرانهای دیگری ایجاد می کند. دخالت فزاینده دولت برای برطرف کردن بحران اقتصادی منجر به بحران عقلانیت می شود چرا که دولت نمی تواند بین منافع متفاوت و متضاد آشتی برقرار کند. بحران عقلانیت در سطح یکپارچگی اجتماعی به صورت بحران مشروعیت بروز می کند .مردم اعتماد خود به کارآیی دولت را از دست می دهند(کرایب،۱۳۷۸: ۳۰۷ ).
اگر نتوان بحران عقلانیت را در خرده نظام سیاسی مهار کرد، صحنه به خرده نظام های اجتماعی و فرهنگی تغییر می کند و سومین نوع بحران، یعنی بحران انگیزه بروز می کند. بحران اقتصادی بحران یکپارچگی نظام و بحران های مشروعیت بحران های یکپارچگی اجتماعی و نظام اند اما بحران انگیزه صرفا بحران همبستگی اجتماعی است. دولت دیوانسالاری نیز که روز به روز بزرگ تر و قدرتمندتر می شود.ا مکان و انگیزه مشارکت سودمند مردم را در فرایندهای تصمیم گیری از طریق نهادهای دموکراتیک معمول از قبیل احزاب سیاسی و انتخابات را از بین می برد. جنبش های جدید ازجمله زنان و محیط زیست نشانه های این بحران هستند(کرایب،۱۳۷۸: ۳۰۸ ).
هابرماس برخی جنبش‌های اجتماعی را در واکنش به استعمار زیست جهان که از نظر او از آسیب های اجتماعی دوران معاصر است، تحلیل می‌کند. او زیست جهان را در معرض خطر استعمار نظام و عقلانیت وابسته به آن که به تعبیر وبر عقلانیت صوری است می‌داند. از نظر او جنبش‌های اجتماعی اساساً برای دفاع از زیست جهان (ارزش‌های اجتماع و خانواده) در مقابل شی‌گشتگی و اداره بوروکراتیک که به شدت این زیست جهان را از ناحیه نظام‌های اقتصادی و سیاسی جوامع مدرن تهدید می‌کنند به وجود آمده‌اند. این جنبش‌ها طرفدار یک جامعه عادلانه‌تر و مشارکتی‌تر هستند که در آن عقلانیت ارتباطی وجود داشته باشد، هستند(نش، ۱۳۸۰: ۱۳۷).
هابرماس میان جهان زندگی یعنی جهان سطح خردتری که در آن کنش‌گران ضمن ارتباط با یکدیگر، در مورد امور مختلف به تفاهم می‌رسند و نظام اجتماعی پهن دامنه‌تر و خرده نظام‌های آن تمایز قایل می‌شود. زیست جهان به صورت متن و زمینه مهم و ذی‌ربط در کنش‌های متقابل پدیدار می‌شود و نه بر حسب آگاهی بلکه بر حسب «مجموعه الگوهای تفسیری که به صورت فرهنگی منتقل می‌شوند و به صورت زبانی سازمان می‌یابند» درک می‌شود. زیست جهان همان افقی است که آدمیان در محدوده‌های آن به اقلام دنیاهای عینی، ذهنی و هنجاری ارجاع می‌دهند(اوث دیت، ۱۳۸۶: ۱۲۶). کنش ارتباطی داخل جهان حیاتی اتفاق می‌افتد. زیست جهان زمینه فراگردهای به تفاهم رسیدن را از طریق کنش ارتباطی فراهم می‌سازد. زیست جهان از فرهنگ و جامعه و شخصیت ترکیب می‌شود. زیست جهان قلمرو عقلانیت ارتباطی است. عقلانیت جهان حیاتی متضمن رشد معقول شدن کنش ارتباطی است(ریترز، ۱۳۷۹: ۷۳۹).
هابرماس در پس تقاضای عدالت اجتماعی و دموکراسی مشارکتی توسط جنبش‌های نوین اجتماعی، امکان تحقق جامعه‌ای حقیقتاً دموکراتیک را می‌بیند به میزانی که این جنبش‌ها خواستار آن باشند که خرد در تصمیم‌ها و سیاست‌های اجتماعی مد نظر قرار گیرد، اخلاق ارتباطی را به نمایش می‌گذارند که اگر محقق شود می‌تواند سرمایه‌داری را به جامعه سوسیال- دموکرات مبدل کند. جنبش‌های اجتماعی دموکراسی را عمق می‌بخشد (سیدمن، ۱۳۸۸: ۱۷۶).
همچنین هابرماس دموکراسی را با توجه به تحولات جهانی شدن بررسی می کند. از نظر او دموکراسی توده‌ای مبتنی بر رفاه عامه، اکنون که دولت مدرن در غرب فرایند تکاملی ۲۰۰ ساله خود را پس از تولد انقلابیش پشت سر می‌گذارد، به پایان خود نزدیک می‌شود. این اندیشه که یک بخش از جامعه دموکراتیک، می‌تواند به نحو بازاندیشانه کل جامعه را سامان دهد تاکنون تنها در چارچوب دولت- ملت صورت تحقق گرفته است. و اکنون تحولاتی که با اصطلاح «جهانی شدن» خلاصه می‌شود، کل منظومه دولت- ملت را زیر پرسش برده است(هابرماس، ۱۳۸۰: ۹۴).
نقد دیدگاه هابرماس
انتقادات مشترکی بر مدل دموکراسی‌ هابرماس وارد شده است. اولی مسئله وفاداری هابرماس به حداقل بعضی از عناصر نظریه کارکردگرایی است که امکان دموکراتیک نمودن نهادهای دولت و اقتصاد سرمایه‌داری را به طور جدی محدود می‌سازد. هم‌چنین باعث غفلت از کردارهای وضعیت‌مند و بازتولید آن‌ها به وسیله بازیگران اجتماعی می‌شود که نسبت به زمینه‌ای که به آن عمل می‌کنند، آگاه هستند(نش، ۱۳۸۲: ۲۷۰).
دومین انتقاد عمده بر نظریه دموکراسی هابرماس این است که به اعتقاد او تبادل نظر دموکراتیک به سوی اجماع جهت‌گیری شده است. به نظر لیوتار علاقه هابرماس به ایجاد همبستگی از طریق اجماع تعقلی بدتر از مشکل گسستگی است. او ایده اجماع را یک ایده تروریستی توصیف می کند که بر ناهمگونی بازی‌های زبانی که به وسیله بی‌اعتقادی پسامدرن به فراروایت‌ها آزاد شده‌اند، خشونت روا می‌دارد(نش، ۱۳۸۲: ۲۷۱).
سومین انتقاد این‌که مدل تبادل نظر دموکراتیک‌ هابرماس بیش از اندازه عقل‌گرا می باشد. بنابراین به طور بالقوه هویت‌هایی را که خارج از معیارهای سیاست دموکراتیک لیبرال فعلی می‌باشند، کنار می‌گذارد و خطر حاشیه‌ای نمودن گروه‌های خاص را در پی دارد. نویک معتقد است که عدم پذیرش این نکته که شیوه‌های متنوعی برای گفت‌وگو وجود دارد به طور ندانسته به منزله امتیاز قائل شدن برای معیارهای استدلال‌های رسمی، عمومی و بی‌چون و چراست که عملاً به گروه‌های مسلط جامعه تعلق دارد(نش، ۱۳۸۲: ۲۷۲).
دموکراسی گفت و گویی آنتونی گیدنز
چشم انداز دموکراسی و اصلاحات پیش رو
گیدنز معتقد است دموکراسی یکی از کلمات کلیدی قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم است. گسترش ایده دموکراسی در ۱۰۰ سال گذشته، با گسترش صنعتی شدن و اقتصاد بازار مقارن بوده است. رابطه بین دموکراسی و صنعتی شدن پیچیده است. امروزه دولت‌هایی که دموکراسی جزئی از آرایش سیاسی آن‌ها نباشد، انگشت‌شمارند. در طول چند دهه اخیر حداقل با عنایت به مفهوم حداقلی دموکراسی، جهان بسیار دموکراتیک‌تر از گذشته شده است(گیدنز، ۱۳۸۴: ۱۳۹).
اگرچه بعضی از دولت‌ها با وجود داشتن داعیه دموکراسی از معیارهای حداقلی آن نیز دورند و برخی از کشورها بعد از تجربه دموکراسی به اقتدارگرایی بازمی‌گردند، اما درصد قابل توجهی از کشورهایی که دموکراسی تمام عیار را پشت سر گذاشته‌اند، همین‌گونه باقی خواهند ماند(گیدنز، ۱۳۸۴: ۱۴۰).
از نظر گیدنز رابطه تام میان گسترش جهانی شدن و گسترش دموکراسی برقرار است، هرچند که این رابطه ابتدایی و ساده نیست. در جامعه اطلاعاتی جهانی که در حال ظهور است، دیگر برخورد نامناسب دولت‌ها با شهروندان و رفتار اقتدارگرایانه با آن‌ها به آسانی ممکن نیست(گیدنز، ۱۳۸۴: ۱۴۴).
طبق نظر برخی تحلیل گران دلایل متعددی وجود دارد که می‌توان تصور کرد که دموکراسی دچار بحران شده است. اول، میزان مشارکت سیاسی در طول سی سال گذشته نه در تمام کشورهای صنعتی، ولی در بیشتر آن‌ها کاهش یافته است. دوم نظرسنجی‌ها حاکی از این است که در طول سی سال گذشته میزان اعتماد مردم به دولت، سیاست‌مداران و ساز و کارهای دموکراتیک کاهش یافته است و سوم این‌که رشد و گسترش رسانه‌ها اگرچه فضا را برای دیالوگ سیاسی و فعالیت بیشتر و بازتابی‌تر شهروندان باز و فراهم می‌کنند، اما در عین حال با شخصی کردن و تجاری کردن مسائل سیاسی، این فضا را می‌بندند و مخدوش می‌کنند(گیدنز، ۱۳۸۴: ۱۴۶).
اما گیدنز معتقد است این مسائل را نباید بیش از اندازه واقعی‌اش بزرگ کنیم. بی‌تفاوتی نسبت به سیاست و توانایی نادیده گرفتن دولت در شرایط خاصی، اتفاقاً یکی از ویژگی‌های اصلی دموکراسی است. کشورهای اقتدارگرا و غیردموکراتیک بالاترین میزان مشارکت سیاسی را دارا می‌باشند. در تعداد زیادی از انتخابات شوروی سابق، ۹۹٪ مردم شرکت می‌کردند، ولی نمی‌توان شوروی سابق را یک نظام سیاسی شدیداً دموکراتیک خواند. به سختی می‌توان تعیین کرد که چه میزانی از بی‌تفاوتی و فراغت سیاسی با تداوم یک دموکراسی سازگار است، ولی در یک دموکراسی قطعاً می‌توانید اگر مایل باشید تا حد زیادی به دولت بی‌توجهی کنید و بی‌تفاوت باشید(گیدنز، ۱۳۸۴: ۱۴۸).
با این وجود گیدنز می‌پذیرد که باید راهبردها و اصلاحاتی را برای دموکراسی در نظر بگیریم. او در این زمینه پیشنهاد تمرکززدایی، دموکراتیک کردن دموکراسی و دموکراتیزاسیون در سطحی بالاتر از دولت- ملت را ارائه می‌دهد. فرایند دموکراتیزاسیون نباید کند یا متوقف باشد و همیشه باید در جریان باشد. هم‌چنین با توجه به فرایند جهانی شدن بسیاری از چیزهایی که بر ما اثر می‌گذارند در سطحی بالاتر از دولت- ملت رخ می‌دهند. به عنوان مثال او به نشانه‌های عدم دموکراتیک بودن اتحادیه اروپا اشاره می‌کند(گیدنز، ۱۳۸۴: ۱۵۱-۱۵۰).
هم‌چنین به نظر گیدنز از آن‌جا که احیای حوزه عمومی در جوامع کنونی برای گسترش دموکراسی اهمیت زیادی دارد، باید از حوزه عمومی هم در برابر قدرت شرکت‌ها و هم در برابر قدرت دولت محافظت کنیم. تاریخ حوزه عمومی نشان می‌دهد که همواره توسط دولت‌ها تخریب شده است. دولت‌ها در مقایسه با هر شرکتی در قرن بیستم انسان‌های بیشتری را کشته‌اند(گیدنز، ۱۳۸۴: ۱۵۴).
گیدنز در راه سوم استدلال می‌کند که آن‌چه ضروری است بازسازی دولت است. یعنی فراتر رفتن از کسانی که در جناح راست هستند و دولت را دشمن می‌شمارند و آن‌ها که در جناح چپ قرار دارند و دولت را راه حل می‌دانند. امروزه بحران دموکراسی این است که دموکراسی لیبرال بی رقیب است. بحران دموکراسی ناشی از دموکراتیک نبودن آن است. امروزه جاذبه دموکراسی از نیروهایی ناشی می‌شود که جامعه جهانی را از نو شکل می‌دهند. از جمله تقاضا برای استقلال فردی و ظهور درک اندیشیده‌تری از مفهوم شهروند. به عبارتی دموکراتیزه کردن از دموکراسی پیش افتاده است(گیدنز، ۱۳۷۸: ۸۱).
همچنین دولت باید به طور ساختاری به جهانی شدن واکنش نشان دهد. دموکراتیک کردن دموکراسی بیش از هر چیز به مفهوم عدم تمرکز است. جهانی شدن امکان تفویض قدرت به سطوح پایین‌تر و بالاتر از دولت را به صورت یک فرایند دوسویه مهیا می‌کند. هم‌چنین دولت باید نقش حوزه عمومی را گسترش دهد که این به معنای اصلاحات قانونی با هدف شفافیت و باز بودن بیشتر و نیز معمول کردن تمهیدات حفاظتی جدید در مقابل فساد است. حکومت‌ها و شهروندان امروزه در محیط اطلاعاتی واحدی زندگی می‌کنند(گیدنز، ۱۳۷۸: ۸۳).
دولت‌ها می‌بایست اقداماتی را در اصلاح بوروکراسی و مدیریت ریسک انجام دهند. هم‌چنین دموکراتیزه کردن دموکراسی نمی‌تواند تنها محلی یا ملی باشد. دولت باید بینشی جهانی داشته باشد، در حالی که دموکراتیزه کردن رو به بالا نباید در سطح منطقه‌ای متوقف شود. دموکراتیزه کردن رو به پایین باید بازسازی جامعه مدنی را در زمره پیش‌فرض‌های خود بگنجاند(گیدنز، ۱۳۷۸: ۸۸).
پاسخ‌گو بودن و مسئولیت‌پذیری در قبال عموم مردم از ویژگی‌های سیاسی عرصه سیاسی دموکراتیک است. تصمیم‌های اتخاذ شده یا سیاست‌های اعمال شده در صورت لزوم باید به روی نظارت و بازرسی باز باشد. پاسخ‌گو بودن هرگز ممکن نیست دائمی و مستمر باشد. بنابراین دوش به دوش اعتماد پیش می‌رود(کسل، ۱۳۸۷: ۴۳۰).
بر همین اساس ترویج یک جامعه مدنی فعال بخشی اساسی از سیاست‌های راه سوم گیدنز (سوسیال دموکرات) است. دولت و جامعه مدنی باید در مشارکت با یکدیگر عمل کنند و هریک کار دیگری را تسهیل کرده، ولی در عین حال به عنوان یک عامل کنترل نسبت به دیگری عمل کند. هیچ‌گونه مرز دائمی بین دولت و جامعه مدنی وجود ندارد. بسته به شرایط گاهی لازم است دولت بیشتر به عرصه مدنی کشانده شود و گاهی عقب‌نشینی کند(گیدنز، ۱۳۷۸: ۹۰).
کاهش اعتماد به سیاست‌مداران و سایر مقامات رسمی گاهی نشانه بی‌تفاوتی اجتماعی عمومی پنداشته می‌شود. از نظر گیدنز این‌چنین نیست. دارا بودن سطح بالایی از خود سازماندهی(self-organization) در غرب یکی از ویژگی‌های جامعه‌ای است که به طور فزاینده‌ای درباره مسائل تأمل می‌کند(گیدنز، ۱۳۷۸: ۹۱).
سیاست‌های احیای اجتماعات محلی نباید حوزه عمومی را نادیده بگیرند. یک حوزه عمومی باز به همان اندازه در سطح محلی دارای اهمیت است که در سطح ملی، و این یکی از شیوه‌هایی است که دموکراتیزه کردن به طور مستقیم با توسعه اجتماعی محلی ارتباط پیدا می‌کند. بدون آن طرح احیای اجتماعات محلی ممکن است با خط جدایی اجتماع محلی از جامعه بزرگتر روبه‌رو شده و در برابر فساد آسیب‌پذیر شوند. اصطلاح عمومی در این‌جا شامل فضای عمومی نیز می باشد. از مشخصه‌ های انحطاط اجتماعات محلی معمولاً یکی فرسودگی عمومی و دیگری از میان رفتن فضای عمومی سالم، خیابان‌ها، میدان‌ها، پارک‌ها و نواحی دیگری است که مردم در آن احساس امنیت کنند(گیدنز، ۱۳۷۸: ۹۶).
مبانی تئوریک دموکراسی گفت و گویی گیدنز:
رهیافت دموکراسی گیدنز تحت تاثیر دیدگاه کلی او درباره کنش و مدرنیته می باشد. چرا که گیدنز شکل گیری دموکراسی را تا حدودی نتیجه کنش افراد اجتماعی می داند، کنشی که عاملیت و ساختار در آن به شیوه های خاصی حضور دارند. همچنین گیدنز تئوری دموکراسی خود را مخصوص جامعه معاصر که آن را مدرنیته متاخر می داند، ارائه می کند. بنابر این لازم است به طور اختصار با نظریات او در زمینه مدرنیته متاخر نیز آشنا شویم.
گیدنز مدرنیته را چرخه پرشتابی در حال حرکت می‌داند، اما امید دارد که نوع بشر دست کم تاحدی فرمان این نیروی ویرانگر را در دست بگیرد. گیدنز در رهیافت تئوریک خود قصد دارد به تلفیق رویکردهای عامل محور و ساختار محور بپردازد. او مفهوم «دوگانگی ساختار» را به کار می‌گیرد تا دیدگاه دوگانه خود به عمل اجتماعی را نشان دهد. گفته می‌شود ساختارهای اجتماعی هم وسیله کنش‌اند یا کنش را ممکن می‌سازند، و هم خود به وسیله کنش اجتماعی بازتولید می‌شوند. از نظر گیدنز ساختارها نظمی مجازی هستند. به یک معنا ساختارها در ذهن افراد وجود دارد آن هم به منزله دانش عملی درباره این‌که چه قواعدی (فرایندها یا سنت‌های مسلم فرض شده) و چه منابعی (امکانات مادی و اجتماعی برای انجام امور) برای رفتار اجتماعی در موقعیت‌های مختلف ضروری و مناسب است(سیدمن، ۱۳۸۶: ۱۹۱).
از نظر گیدنز، نکته کلیدی آن است که حیات اجتماعی نه مجموعه‌ای از کنش‌های فردی و نه مجموعه‌ای از ساختارهای اجتماعی است بلکه به مثابه فرایندی در نظر گرفته شده است که مفهوم کلیدی آن عمل اجتماعی به شمار می‌آید و دارای دو جنبه «عاملانه» و «ساختاری» است(سیدمن، ۱۳۸۶: ۱۹۲). گیدنز اصرار دارد که انسان‌ها نقشی فعال در شکل دادن به زندگی اجتماعی دارند. البته انسان‌ها مانند آن‌چه تئوری مبادله می‌گوید نیز تنها با منفعت و محاسبه سود و زیان کنش‌های خود را انجام نمی‌دهند، بلکه کنش‌ آن‌ها حاوی دانش عملی از جهانشان، و قابلیت تأمل در شرایط کنش خود و به کار گرفتن این دانش در رفتارشان است. انسان‌ها عاملانی مطلع، اهل بازاندیشی و صاحب مهارت‌اند(سیدمن، ۱۳۸۶: ۱۹۳).
از آنجا که یکی از دغدغه‌های گیدنز تلفیق سطوح خرد و کلان می باشد، سعی می‌کند بازتابها و ویژگی‌های مدرنیته متأخر را نیز در زندگی روزمره و سطح هویت شخصی هم به تصویر بکشد. او مدرنیته متأخر را در این سطح با چهار مفهوم اساسی : بازاندیشی (reflexivity) ، اعتماد (trust)، جدایی زمان و مکان (sepration of time and space)و مخاطره (risk) تعریف می‌کند.
بازاندیشی فرایند بازپرسی ، آزمون و بازنمایی رفتار خود و دیگران است که با شرایط و تجربیات مدرنیته متأخر شکل می‌گیرد (Bilton and others 2002) بازاندیشی در شرایطی شکل می‌گیرد که بک آن را فردی شدن می‌نامد . «فردی شدن به بیگانگی یا انزوا دلالت نمی‌کند بلکه به معنای این الزام در مدرنیته متأخر است که افراد در غیاب یقینها و هنجارهای تثبیت‌شده و الزام و ظهور شیوه‌های جدید زندگی که مدام در معرض تغییر است ، باید زندگینامه خود را خلق کنند» (لاپتن، ۱۳۸۰ : ۳۰۳).
با فردی شدن مفهوم سبک زندگی خلق می‌شود. سبک زندگی تلاش افراد است برای ساختن هویت‌های شخصی، فرهنگی و اجتماعی خاص خود در بین ساختار تاریخی و اجتماعی از پیش تعیین‌شده جامعه‌شان (Erik, 1996). سبک زندگی به عنوان الگوی کنش و به عنوان نوع مجزایی از گروه‌بندی اجتماعی است که در مدرنیته شکل گرفته است. مفهوم سبک زندگی همراه با خود خاصیت بازتابی و تفسیری دارد. گیدنز سبک زندگی را «مجموعه کمابیش جامعی از عملکردها می‌داند که فرد آنها را به کار می‌گیرد چون نه فقط نیازهای جاری او را برمی‌آورند بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است، در برابر دیگران مجسم می‌سازد »(گیدنز، ۱۳۷۸: ۱۱۹).
بازاندیشی در زندگی اجتماعی مدرن دربرگیرنده این واقعیت است که عملکردهای اجتماعی پیوسته مورد بازنگری قرار می‌گیرند و در پرتو اطلاعات تازه اصلاح می‌شوند. با مدرنیته در عرف و در همه جنبه‌های زندگی روزمره انسان تجدیدنظر اساسی صورت می‌گیرد،‌ همچنانکه «خود» نیز همچون پروژه‌ای تأملی درنظر گرفته می‌شود. تأملی بودن «خود» مداوم است و همه گیر و فرد باید به طور منظم برحسب رویدادهایی که رخ داده به نوعی بازپرسی از «خود» بپردازد. این بازپرسی نوعی مهارت در خودنگری است.
بازاندیشی همیشه همراه با شک است، در جریان بازاندیشی شک به عمق زندگی روزمره نفوذ می‌کند و این شک خود مولد ریسک است . ریسکِ ناشی از ترک راه‌حلهای قطعی سنت و عدم قطعیت‌های شیوه‌های فردی نوظهور. گیدنز ورود ریسک در گفتمان روزمره و شیوع آن را نتیجه دو روند می‌داند: «پایان طبیعت و پایان سنت». پایان طبیعت به این معنا که چیزهای بسیارکمی در جهان خارجی از جمله آب و هوا یا جغرافیای فیزیکی وجود دارد که تحت تأثیر انسان و فنآوری و فرهنگ بشری قرار نمی‌گیرد. اما پایان سنت به این معناست که سنت بسیار کمتر از گذشته برما تحمیل می‌شود . ما حق انتخاب داریم و انتخاب همیشه توأم با ریسک است (گیدنز، ۱۳۷۹ : ۵۹). این مخاطرات در سطح فردی بر امنیت وجودی ما تأثیر می‌گذارد. چرا که ما در جریان زندگی لاجرم با خطرهایی مواجه هستیم که نه تنها از نظارت فرد بلکه از نظارت سازمان‌های بزرگ نیز خارج است و نتیجه آن گسترش عدم اطمینان در زندگی روزمره است.
اعتماد روی دیگر ریسک است. در واقع اعتماد و ریسک دو شیوه برای سازماندهی زمان آینده هستند. گیدنز اعتماد را نوعی ابزار اطمینان نسبت به اشخاص یا نظام‌های انتزاعی شامل نظام‌های کارشناسی و پولی براساس نوعی ایمان،‌ تعریف می‌کند که مشکل نادانی یا بی‌اطلاعی را برطرف می‌سازد. در اعتماد همیشه نوعی محاسبه وجود دارد(گیدنز، ۱۳۷۸ : ۳۲۳).
نهادهای مدرن عمیقاً وابسته به مکانیسم‌های اعتماد به نظام‌های انتزاعی به ویژه نظام‌های تخصصی و نشانه‌های نمادینی مانند پول است : «مشخصه از جاکندگی که از آن نظام‌های انتزاعی است به معنای تعامل مداوم با دیگران غایب است (به ویژه درخصوص نظام‌های کارشناسی) افرادی که هرگز آنها را نمی‌بینیم یا با آنها مواجه نمی‌شویم اما دیدگاه ها و کنشهای آنها مستقیماً روی زندگی روزمره ما اثر می‌گذارد»( لاپتن، ۱۳۸۰ : ۳۰۹).
اعتماد همچنین به شیرازه زمان و مکان مربوط می‌شود زیرا اعتماد یعنی ضمان و تعهد دادن به شخص، گروه یا نظام در طول زمان آینده ، درست به همین دلیل اعتماد اندیشه‌ای مدرن است . اشکال قدیمی اعتماد بسیار با اشکال سنتی‌تر تعهد و اخلاق سر وکار داشتند مانند تعهدات و وظایف خویشاوندی ، هم محلی، جهان‌بینی مذهبی و سنت در حالیکه در دوران مدرن جای خود را به روابط شخصی و نظام‌های انتزاعی داده‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]