Pēš-parwēz «هادی النجم، پیش-پرویز».
pāyag [pˀd(y)k’ | Paz. pāya | Av. pāδa- | N pāya]
(تنجیم: تقسیمات آسمان)
* پایه: گاه، جایگاه آسمانی، مرتبۀ فلکی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: در بندهشن (۱-الف: ۷ و ۳: ۸) آمده است که آسمان از تن زمان درنگ-خدای آفریده شد و دارای هفت پایه فلکی است: ۱) ابر-پایه: آسمان اول (فلک قمر)؛ ۲) اخترپایه: سپهر اختران، سپهر ستارگان آمیزنده (فلک البروج)؛ ۳) ستاره-پایه: سپهر ستارگان نیآمیزنده: سپهرِ زِبَر سپهر (فلک الافلاک)؛ ۴) ماه-پایه: بهشت، جایگاه ماه گوسپند تخمۀ ایزدی؛ ۵) خورشید-پایه: گرزمان، انغر روشن، انغران، جایگاه خورشید تیزاسب؛ ۶) گاه امشاسپندان، گاه ابرگران؛ ۷) گاه هرمزد: روشنی ازلی.
مطابق نجوم سنتی، هفت فلک سیارات محصور در فلک البروج اند که در بندهشن با نام «سپهر اختران» یا «ستارگان آمیزنده» از آن یاد میشود. در اصطلاح دینی، فلک البروج را «کرسی» مینامند. پس از فلک البروج، فلک الافلاک (یا فلک اعظم) جای دارد که در بندهشن با نام «سپهرِ زبر سپهر» معرفی میشود. این سپهر در بندهشن همچون سدی است که در برابر اهریمن و موجودات اهریمنی قرار میگیرد و مانع از آلودگی طبقات بالاتر آسمان میشود. در نجوم سنتی نیز فلک الافلاک، جایگاه خدواند و ملائک است و در اصطلاح دینی به آن «عرش» میگویند.
طبقه بندی موجود در بندهشن با طبقه بندی سنتی (که در بندهشن بطور غیر مستقیم مورد استفاده قرار گرفته است) مطابقت دارد و تفاوت ظاهری آنها به این دلیل است که طبقات آسمان در بندهشن از یک دیدگاه مذهبی بیان شده است اما طبقات سنتی آسمان یک طبقه بندی نجومی است. از اینرو، طبقات آسمان دارای تفصیل واضح تری میشوند، که در دو گروه اصلی (طبقات مادی و طبقات مینوی) به شرح زیر ذکر میشود:
الف) طبقات مادی: از ابر پایه تا سپهر ستارگان آمیزنده، که جمعاً ۹ فلک است: ۱) زمین که در مرکز جهان است و آسمانِ پیرامون آن که در بندهشن به «ابرپایه» موسوم است. این سپهر، آسمانِ زمین است که محصور در فلک ماه است و در نجوم سنتی (بیرونی، ۱۳۵۲: ۵۶) و بندهشن (۱-الف: ۲)، حاوی چهار کرۀ ۱) خاک، ۲) آب، ۳) باد (=هوا)، و ۴) آتش، میشود. پس از این فلک، فلک اباختران یا سیارات قرار دارد که تعدادشان هفت است و محصور در فلک البروج اند: ۱) فلک ماه، که در بندهشن به آن «ماه تاریک» یا «ماه اباختری» میگویند. ۲) فلک عطارد، که در بندهشن «تیر اباختری» نامیده میشود. ۳) فلک زهره، که در بندهشن به آن «اناهید اباختری» میگویند. ۴) فلک خورشید، که در بندهشن به «مهر تاریک» یا «مهر اباختری» موسوم است. ۵) فلک مریخ، که در بندهشن آنرا «بهرام اباختری» مینامند. ۶) فلک مشتری، که نام آن در بندهشن «هرمزد اباختری» است. ۷) فلک زحل، که در بندهشن به «کیوان اباختری» موسوم است. ۸) فلک البروج، که در بندهشن به نام «سپهر ستارگان آمیزنده» و «سپهر اختران» معروف است. بنا بر بندهشن (۵ب: ۱۹): «خورشید، خدای روشنی، بر فراز همه اختران و کیوان خدای تاریکی بر فراز همه اباختران ایستاد». در همین جمله به روشنی مشخص است که فلک سیارۀ کیوان که درون فلک البروج قرار دارد، بالاتر از فلک سایر سیارات است؛ در حالی که، فلک خورشید ایزدی یا مهر (که با خورشید تاریک یا اباختری فرق دارد) بالاتر از فلک اختران و ستاره-پایه و در نتیجه درون فلک الافلاک قرار دارد. عدم درک این مطلب از طرف بسیاری از محققان همچون برونر (۱۹۸۷: ۸۶۲) باعث شده است تا آنها خورشید و ماه را از لیست سیارات حذف کرده و در نتیجه برای به هفت رساندن تعداد آنها مجبور شوند سر و دم گوزهر را به پنج سیاره دیگر اضافه کنند. (برای توضیحات بیشتر رک. abāxtar و gumēzišn)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ب) طبقات مینوی آسمان، که از «ستاره پایه» تا «گاه هرمزد» را در بر میگیرد. این طبقات مینوی، بخاطر عدم مطابقت با تفکر اسلامی، در نجوم سنتی حذف شده و همگی تحت نام «فلک الافلاک» که در بندهشن به «سپهر زبر سپهر» موسوم است، خلاصه شده اند. طبقات مینوی آسمان در بندهشن، عبارت اند از: ۱) «ستاره پایه»، که نام دیگر آن در بندهشن «سپهر ستارگان نیامیزنده» است. این سپهر جایگاه فروهر پاکان (abēzagān) است. ۲) «ماه پایه»، که نام دیگر آن در بندهشن «بهشت» است. این سپهر مینوی، جایگاه ایزدِ ماه یا «ماهِ روشن» («ماهِ گوسپند-تخمه») است که در بندهشن یکی از سپاهبدان اختری و شهریار روشنان است. دشمن اباختریِ این ایزد، «ماهِ تاریک» یا «ماهِ اباختری» است که همیشه در زیر نور «ماهِ روشن» حرکت میکند. ۳) «خورشید پایه»، که نامهای دیگر آن در بندهشن «گرودمان»، «انغر روشن»، یا «انغران» است. این سپهر مینوی، جایگاه ایزدِ مهر یا «مهرِ روشن» («خورشید تیز اسب») است که در بندهشن یکی از سپاهبدان اختری و شهریار روشنان است. دشمن اباختریِ این ایزد، «مهر تاریک» یا «مهر اباختری» نام دارد که همیشه در زیر نور «خورشیدِ روشن» حرکت میکند. ۴) «گاه امشاسپندان»، که جایگاه امشاسپندان است و دارای شش پایه اصلی به نام شش امشاسپند اصلی است. ۵) «گاه هرمزد» یا «سپهر مینوی هرمزد» که جایگاه هرمزد است و به روشنی ازلی پیوسته است. این پنج پایه یا طبقه مینوی عملاً یکی بوده و در نجوم سنتی بنام فلک الافلاک یا «سپهر نیامیزنده» خوانده میشوند، چراکه ساکنینِ همه این طبقات، جزو اَبَرگران، امشاسپندان و ایزدان مینوی هستند. بنابراین، طبقه بندی بخش مینوی آسمان در بندهشن، تنها بر اساس مرتبه و بزرگی ایزدان صورت گرفته است و به همین خاطر است که در بندهشن، در ترکیباتی همچون «سپهر اختران» (فلک البروج) و «سپهر زبر سپهر» (فلک الافلاک)، واژۀ «سپهر»، فقط در معنی نجومی-تنجیمی خود یعنی «فلک» بکار رفته است و برای سایر طبقات فرعی آسمان از واژه های «پایه» و «گاه» استفاده شده است. (همچنین نک. gumēzišn)
ریشه شناسی: مرکب از pāy- + پسوند -ag ؛ هند و ایرانی آغازین: مشتق از *pad- (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۷۷)؛ سانسکریت: padá- «پای، گام؛ مرتبه، جایگاه» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۵۸۳؛ مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۷۷-۷۸)؛ اوستایی: pāδa- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۴۷؛ مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۷۷-۷۸)؛ فارسی باستان: pada- «جایگاه؛ گام» (کنت، ۱۹۵۳: ۱۹۵)؛ فارسی میانه: pāyag [pˀdk’, pˀdyk’] «اساس، پایه» (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۲۳؛ بهار، ۱۳۴۵: ۱۱۶)؛ pādak [pˀdk’], pāhak [pˀhk’] «فلک، گاه» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۴۷)؛ فارسی میانه اشکانی ترفانی: مشتق از pāδ [pˀd] (بویس، ۱۹۷۷: ۶۶)؛ فارسی میانه ترفانی: pāy [pˀy] (بویس، ۱۹۷۷: ۶۷)؛ پازند: pāya (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۴۷)؛ فارسی نو: پایه = «فلک، گاه» (دهخدا)؛ انگلیسی: foot «پای»؛ معادل عربی: رتبه، مرتبه، طبقه.
ترکیبات:
zofr-pāyag «ژرف-پایه؛ اوج پستی»
abr-pāyag «ابر-پایه: طبقه اول آسمان، فلک اول»
star-pāyag «ستاره پایه: طبقه سوم آسمان، فلک الافلاک»
stārag-pāyag «ستاره-پایه: طبقه سوم آسمان، فلک الافلاک»
māh-pāyag «ماه-پایه: طبقه چهارم آسمان، فلک مینوی ماه ایزدی»
xwaršēd-pāyag «خورشید-پایه: طبقه پنجم آسمان، فلک مینوی خورشید مینوی».
Pēdišah [pytyšˀh, pytyšh | Av. paitiš.hahiia-]
(تقسیمات سال: گاهنبار)
* پدیشَه، به معنی «برداشت»: نام گاهنبار سوم، اعتدال پاییزی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: پدیشه نام گاهنبار سوم است که برگرفته از واژه اوستایی paitiš.hahiia- به معنی «گردآوری ثمر» است. مطابق بندهشن (۱-الف: ۲۲)، آفرینش زمین در این گاهنبار رخ داده است که از ۱۶ تیرماه تا ۲۵ شهریور، بمدت ۷۰ روز به طول انجامید. در نتیجه، از ۲۶ تا ۳۰ شهریورماه را به این خاطر جشن میگیرند. این پنج روز گاهنبار را که مصادف با اعتدال پاییزی است، «پدیشه گاه» میخوانند. از آنجا که معادل این واژۀ در سانسکریت (sasya-) به معنی «همه نوع حاصل و ثمر» است، نام این گاهنبار اشاره به جمع آوری میوه ها، غله، و همه نوع دانه های گیاهی که زمان جمع آوری آن در آخر شهریور است، دارد. در نتیجه، نام این گاهنبار با آفرینش زمین که محل کار کشاورزان و باغبانان است، ارتباط مستقیم دارد و به همین خاطر است که این گاهنبار در اوستا (ویسپرد، ۱: ۱) در عبارت paitiš.hahiia- hahiia- موصوف به صفت «ثمر-بخشنده» شده است. (نک. gāhānbār).
مقایسه ترجمه: معنای این واژه در بندهشن (۱-الف: ۲۲)، چنین آمده است: «توضیح اینکه، گام-برداشتنِ آفریدگان بر زمین را پدید آورد»؛ بهار (۱۳۷۸: ۴۱) این بند را چنین ترجمه کرده است: «او را گزارش این که به پایْ رفتنِ آفریدگان را بر زمین پدید آورد»؛ ترجمه انکلساریا (۲۸) چنین است: «او اساس و پیشرفت آفریدگان را بر زمین آشکار کرد»؛ ترجمه چرتی (۲۰۰۳: ۴۶): «و توضیح آن این است که، او مسیرها و حرکت موجودات را بر زمین آشکار کرد».
ریشه شناسی: این واژه معادل واژه اوستایی paitiš.hahiia- به معنی «گردآوری ثمرات» میباشد؛ هند و ایرانی آغازین: *p®ati- + *Hiš- + *sas(H)-ia- (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۸۵، ۵۰، ۹۷)؛ سانسکریت: pratîṣ- = prati-iṣ- «پرداختن به، رسیدگی به»+ sasyá «غله، حبوبات، ذرت، میوه» (مونیزویلیامز: ۶۷۴، ۱۱۹۲)؛ اوستایی: paitiš.hahiia- «ایزدِ گاهنبار سوم و جشن آن گاهنبار» (رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۳۸)؛ «گردآوری غله» (بهار، ۱۳۷۵: ۵۱)؛ از haŋhuš- «ثمره، میوه، سود» (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۹۷)؛ فارسی میانه: pēdišhah «پدیشَهَه» (بهار، ۱۳۴۵: ۱۴۵)؛ Pētišhah (چرتی، ۲۰۰۳: ۴۶)؛ Pēdišah [pytyšˀh] (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۳۲)؛ معادل عربی: اعتدال خریفی.
Pēš-Parwēz [Paz. pēš-parvīz, peš-paruuiz | MP pyš-plwyc’ | Av. upa-paoiriia-]
(منازل قمر)
* پیش-پرویز، به معنی «پیش از خوشه پروین»: خانه دوم ماه. از ۱۳ درجه و ۲۰ دقیقه برج بره تا ۲۶ درجه و ۴۰ دقیقه همان برج.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسامد و خوانش: نام این منزل قمر سه بار در بندهشن آمده است. املاهای مختلف این منزل قمر در نسخ بندهشن به شرح زیر است: الف) در بندهشن (۲: ۲)، در TD1, K20, M51 با املای پازند (pešparvīz)، در TD2, DH با املای پازند (pešpardz̅īz) که در آن ترکیب dz̅ آشکارا اشتباه کاتب است برای حرف اوستایی v، در K20 با املای پازند (pēšparvīz)، (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۳۵پ۳۱)؛ ب) در بندهشن (۲: ۲۱)، در TD1 با املای پهلوی (pyš plwÿc’)، در TD2, DH با املای پهلوی (pyšplwyc’)، (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۴۱پ۱۷۴)؛ ج) در بندهشن (۷: ۳)، در TD1 با املای پهلوی (pyš-plyc’)، در TD2, DH با املای پهلوی (pyš-plwyc’)، (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۱۱۹پ۱۶). هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۷) آنرا به صورت Pēš-Parwīz خوانده است. انکلساریا (۱۹۵۶: ۳۱)، بهار (۱۳۷۵: ۵۸)، بهزادی (۱۳۶۸: ۵) و پاکزاد (۲۰۰۵: ۳۵)، آنرا به صورت Pēš-Parwēz ثبت کردهاند. یوستی (۱۸۶۸: ۱۲۷) به اشتباه، نام این منزل قمری را Pēš و منزل بعدی را Parvīz گرفته است.
توضیحات: هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۷) آنرا معادل واژۀ اوستایی Upapaoirī- و به معنی «ستارگان جلوی خوشه پروین» میداند. بهار (۱۳۷۵: ۵۸) نیز همین نظر را تأیید کرده و اضافه میکند که این منزل قمری برابر است با منزل عربی بُطَین به معنی «شکم کوچک» و شامل سه ستاره هفتم، هشتم و یازدهم از حمل (ρ و δ و ε حمل) میباشد. بقول لغتنامه دهخدا، «بطین سه ستاره است بشکل دیگپایهها یا مثلث شکلی که دیگ را هنگام طبخ بر آن نهند و آن نزدیک بطن الحمل است یکی ستارهء آن تابان و دو دیگر کم نورند و این دو پس از طلوع ستاره تابان برآیند». این منزل قمری در هندی Bharaṇī به معنی «پرورنده، زاینده» نام دارد (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۷۴۳-۷۴۴). ستارۀ شاخص این منزل قمری در لاتین Botein (δ حمل) میباشد. در بندهشن (۲: ۲۱؛ ۷: ۳)، این منزل قمری از اختران تیزرو و آب-چهره محسوب شده است.
ریشه شناسی: این واژه مرکب است از پیشوند pēš- + اسم parwēz (رک. Parwēz)؛ اوستایی: upa-paoiriia- (بهار، ۱۳۷۵: ۵۸)؛ فارسی میانه: pešparviz «پیش پرویز. خانه دوم قمر» (بهار، ۱۳۴۵: ۴۰۲، ۱۴۶)؛ pēš-parwēz (بهار، ۱۳۷۵: ۵۸)؛ پازند: pēš-parvīz, peš-paruuiz, peš-parvīz ؛ فارسی نو: پیش-پرویز؛ معادل عربی: هادی النَجم، بُطَین.
petyārag [p(y)tydˀlk’ | Av. paitiiāra- | M ptyˀr | Paz., N patyāra]
(تنجیم)
* پتیاره: وبال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: برج مقابل خانۀ یک سیاره را پتیارۀ آن سیاره گویند (برای توضیحات رک. kadag).