کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



۲-۵) نحوه ی پوشش شبکه ی حسگر بی سیم ویدئویی و تفاوت آن با شبکه های حسگر سنتی:
با پیشرفتهای اخیر در تکنولوژی سیستمهای میکرو الکترومکانیکی و ارتباطات بی سیم و الکترونیک دیجیتال، طراحی و ایجاد گره‏های حسگر کم هزینه، کم مصرف و چندکاره که اندازه کوچک و بازهی ارتباطی محدودی دارند، امکا‏ن‏پذیر گردیده است. از سوی دیگر، قابلیت‏های رو به رشد این گره‏های حسگر ریز (از جمله حسکردن، پردازش داده‏ها و ارتباط)، امکان ایجاد شبکههای حسگر بی سیم که مبتنی بر همکاری تعداد زیادی گره حسگر هستند را محقق می‏سازد. در شبکه‏های حسگر سنتی، حسگرها، داده‏های عددی نظیر رطوبت، دما، فشار و غیره را بصورت خام، از پدید‏ههای اطراف خود که در بازهی حسگری آنها قرار دارند، جمع آوری می‏کردند؛ لیکن از زمانی که دوربینهای ارزان با قابلیتهای تفکیک‏پذیری کم (و یا متوسط) در حسگرهای بی سیم جاسازی شدند، امکان دریافت داده‏های بصری نیز از محیط میسر گردیده و مرکز توجه جدیدی برای کاربردهای این شبکه‏ها ایجاد شده است. ویژگی منحصر به فرد حسگرهای مجهز به دوربین‏های ویدیویی، تصویربرداری از یک هدف یا قسمتی از یک منطقه است که الزاما در نزدیکی دوربین واقع نیستند؛ یعنی دوربینها قادرند تصاویر اشیایی که با آن ها فاصله داشته و در عمق دیدشان قرار دارند، ضبط کنند. برای ایجاد شبکه‏های حسگر بی‏سیم مبتنی بر ویدئو یا شبکه‏های حسگر بصری، باید تحقیقات جدیدی صورت گیرد؛ چرا که بسیاری از الگوریتم‏ها، ساختارها و راه‏حلهای محاسباتی شبکه‏های حسگر بی‏سیم سنتی، برای چنین سناریوهای ارتباطی ویژه‏، غیرممکن و یا حداقل غیرکارآ هستند. به عنوان مثال حجم داده‏ها، پهنای باند مورد نیاز، مصرف انرژی، نیاز به قابلیتهای محاسباتی و ذخیره‏سازی و امثال آن در چنین شبکه‏هایی، بسیار بیشتر از شبکه‏های حسگر سنتی است. در شبکه‏های حسگر ویدیویی، موقعیت حسگرها و فاصله آنها از هدف، منطقه و زاویه مورد نظر، منجر به ایجاد تصاویر گوناگونی خواهد شد که زوایای مختلف و درجه وضوحهای متفاوتی دارند؛ لیکن جمع آوری همه این تصاویر، رویکردی کارآ از لحاظ انرژی و توان نیست؛ از سوی دیگر، احتیاج به پوشش ممتد در منطقه، هدف و زاویه مورد نظر، یکی از اساسی‏ترین نیازهایی است که باید در چنین شبکه‏هایی مورد توجه قرار گیرد. لذا، با توجه به این موضوع و با توجه به پخش تصادفی گره‏های حسگر در منطقه، محدویت انرژی حسگرها و امکان وجود موانعی بر سر راه این حسگرها برای دیده‏بانی، پوشش منطقه، هدف و زاویه باید به گونه‏ای کارآ صورت پذیرد تا بتوان با کمترین تعداد حسگرها منطقه، هدف و زوایه مورد نظر را مانیتور کرد. به علاوه، پوشش در شبکه‏های حسگر ویدئویی موضوعاتی چون جهت‏داری، میدان دید، راستای دید و مشاهده پویا، را مطرح می‏کند که اساسا در شبکه‏های حسگر بی‏سیم سنتی وجود نداشته‏اند؛ یعنی در شبکه‏های حسگر ویدیویی، حسگرها اطلاعات را متناسب با جهت‏شان جمع آوری می‏کنند، تغییر در جهت باعث تغییر در میدان دید می‏شود، وجود مانع میان حسگر و تصویر، چالشهایی را در زمینه پوشش شبکه ایجاد می‏کند و حسگرها قادرند روی تصویر زوم کنند و در نتیجه میدان دیدشان را تغییر دهند ]۱۴[.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همانطور که در شکل ۲-۱۱ ملاحظه می فرمایید زاویه ی دید فضا در شبکه های حسگر ویدئویی متفاوت از شبکه های حسگر سنتی است که اغلب به صورت یک دیسک با شعاع سنجش (RS) فضا را مشاهده و مورد سنجش قرار می دهند.
شکل ۲-۱۱: مدل پوشش شبکه های حسگر ویدئویی ]۱۴[
۲-۶) نتیجه گیری فصل دوم:
در این فصل به مفهوم کلی پوشش و دسته بندی هایی که برای آنها در نظر گرفته شده بود، پرداختیم و هر کدام از دسته بندی ها را به صورت مختصر توضیح دادیم.
همان طور که در ابتدای این فصل گفته شد، پوشش به چگونگی مشاهده ی فیزیکی فضا توسط حسگرها اطلاق می شود که بسته به نیاز و هزینه ای که می خواهیم انجام دهیم دسته بندی های گوناگونی معرفی شدند که هر یک خواص مخصوص به خود را داشتند. همچنین در این فصل به مفهوم اتصال و تفاوت آن با پوشش پرداختیم.
با عنایت به موارد گفته شده، حال باید بررسی ای درباره ی پایداری طول عمر شبکه با توجه به تعداد گره های حسگر و انرژی مصرفی آنها و نحوه ی استقرارشان انجام دهیم. این امر مستلزم آن است که به معرفی برخی مفاهیم تازه بپردازیم و با بهره گرفتن از آن مفاهیم، روش های نحوه ی قرارگیری و حرکت گره ها و آرایش آنها در محیط برای به دست آوردن پوشش مناسب با در نظر گرفتن مصرف توان کمتر برسیم.
در فصل بعدی به این مقوله ها پرداخته خواهد شد.
فصل سوم: مفاهیم مربوط به انرژی و حرکت در مبحث پوشش شبکه حسگر بی سیم
در این فصل بررسی انرژی در مبحث پوشش و دیاگرام های مناسب برای تحلیل پوشش و پوشش K-تایی[۱۹] و نحوه ی تحرک حسگرها برای بالا بردن کیفیت پوشش و اهمیت حرکت شناسی گره های شبکه و نحوه ی استقرار حسگرها مورد تحلیل قرار می گیرد.
۳-۱) بررسی انرژی در پوشش شبکه های حسگر بی سیم:
گره های حسگر گروهی از گره های کم هزینه و کم قدرت هستند که در پردازش و ارتباط بی سیم از یک فاصله برد کوتاه با هم کار می کنند. اگر چه این گره ها دارای انرژی مصرفی پایینی هستند اما باید نحوه ی کارشان را به گونه ای تنظیم کرد که طول عمر شبکه را به نحو احسن بالا ببریم. این مورد را هم باید مدنظر بگیریم که طول عمر باتری های مورد استفاده در حسگرها نیز محدود است و استفاده ی بهینه از این انرژی، خود هنری در استفاده از این شبکه می باشد ]۱[ و ]۱۵[.
بررسی پوشش در شبکه های حسگر بی سیم برای تعیین کیفیت سرویس (QoS) [۲۰] شبکه استفاده می شود. شبکه های حسگر بی سیم، همزمان نظارت و گزارش را انجام می دهند. نظارت بر ترافیک شبکه، به عنوان یکی از برنامه های کاربردی شبکه های حسگر تعریف می شوند. باید توجه داشته باشیم که گره های حسگر در مواردی مانند شعاع حسی و مخابراتی دارای محدودیت می باشند و این محدودیت ها را باید با توجه به محدودیت باتری حسگرها تفسیر کرد. با عنایت به موارد گفته شده، حسگرها نباید بیش از حد به هم نزدیک شوند چون نزدیکی بیش از حد حسگرها به یکدیگر باعث می شود در مبحث پوشش حسی محیط، دارای همپوشانی بیش از حد شویم که به این معناست که ما داریم انرژی گره ها را بیش از حد هدر می دهیم ]۱۵[.
در شکل ۳-۱ مشاهده می کنیم که نحوه ی استقرار نامناسب حسگرها در یک مساحت خاص، باعث همپوشانی بیش از حد نواحی حسی شده است. همچنین گره های حسگر نباید بیش از حد از یکدیگر دور باشند. دوری بیش از حد گره ها از هم مشکل حفره ی پوشش ( عدم پوشش ) را به وجود می آورد ]۱۵[.
شکل ۳-۱: همپوشانی بیش از حد نواحی حسی گره های مختلف
شکل ۳-۲: عدم پوشش مناسب و ایجاد حفره ی پوششی به علت استقرار نامناسب گره ها
در شکل ۳-۲ نواحی پوشش داده نشده در ناحیه ی مورد نظر به علت استقرار نامناسب گره های حسگر توسط علامت های ضربدر مشخص شده است.
استراتژی های بررسی شده برای تعامل بین انرژی و پوشش به سه دسته تقسیم بندی می شوند:
۱ – بر پایه ی قدرت[۲۱] ۲ – بر پایه ی شبکه ی توری[۲۲] ۳ – بر پایه ی رویکرد مبتنی بر هندسه ی محاسباتی[۲۳] ]۱۵[
قبل از شرح موارد فوق باید بدانیم که هدف به حداکثر رساندن درصد مساحت تحت پوشش یک حسگر به مساحت کل منطقه مورد نظر (ROI) [۲۴] است به نحوی که حفره های پوشش را به حداقل برسانیم ]۱۵[.
در تعریف هدفی که انجام دادیم، مشکلاتی پیش رو داریم:
۱ – کوچک بودن ROI 2 – شعاع سنجش محدود ۳ – استقرار تصادفی
کوچک بودن ROI رابطه مستقیمی با شعاع سنجش محدود دارد. اگر ما بخواهیم شعاع حسی حسگر را افزایش بدهیم، باید انرژی بیشتری از باتری بگیریم که این امر هزینه بر دار است که ممکن است به کاهش طول عمر شبکه منجر شود. در رابطه با مشکل استقرار تصادفی، می توان با کمک الگوریتم های استقرار، مشکل پوشش را تا حدی مرتفع کرد ]۱۵[.
طرح مسئله:
اگر N حسگر داشته باشیم که در مجموعه ی S بگنجد به طوری که S = {S1 , S2 , … , SN} و ROI تعریف شده مدنظر باشد، مشکل این است که با توجه به ROI، چگونه حسگرها را قرار دهیم که پوشش مناسب با کمترین حفره های پوشش به دست آید ]۱۵[.
اکنون با طرح مسئله ای که انجام دادیم می توانیم درباره ی هر سه استراتژی ای که مطرح کردیم به طور مفصل صحبت کنیم.
۳-۱-۱) استراتژی بر پایه ی قدرت برای تعامل بین انرژی و پوشش:
هدف از این استراتژی استفاده از نیروی جاذبه و دافعه به منظور تعیین موقعیت بهینه ی استقرار حسگرهاست. گره ها نیروی جاذبه و دافعه دارند و بعد از مدتی به نقطه ی تعادل می رسند. با توجه به ROI، نیروی جاذبه ی حسگرها تا زمانی که حسگرها به تعادل برسند، باعث کاهش انرژی حسگرها می شوند. الگوریتم نیروی مجازی (VFA) [۲۵] حرکت فیزیکی حسگرها را شبیه سازی می کند ]۱۵[.
الگوریتم VFA:
مبتنی بر نیروی جاذبه و دافعه ی حسگرهاست. به این معنی که هر زمان بیش از حد به هم نزدیک شوند، نیروی دافعه و وقتی بیش از حد از هم دور باشند، نیروی جاذبه به وجود می آید و وقتی الگوریتم متوقف می شود که حسگرها به حالت تعادل برسند ]۱۵[.
۳-۱-۲) استراتژی بر پایه ی شبکه توری برای تعامل بین انرژی و پوشش:
سه نوع شبکه توری وجود دارد: شبکه بندی مثلثی، مربعی و شش ضلعی ]۱۵[.
شکل ۳-۳: انواع شبکه های توری (الف) مثلثی (ب) مربعی (ج) شش ضلعی ]۱۵[
شبکه بندی مثلثی بهترین نوع در بین شبکه بندی های توری است، چون کمترین تداخل را دارد و همچنین حداقل حسگرها را نیز نیاز دارد. شبکه بندی مربعی هم وضع خوبی دارد اما شبکه بندی شش ضلعی بدترین نوع در بین شبکه بندی های توری است که بیشترین تداخل را دارد. اندازه ی شبکه ی توری نیز نقش مهمی دارد و این امر بر اساس تراکم گره های حسگر و همچنین کمتر کردن حفره های پوشش است ]۱۵[.
۳-۱-۳) استراتژی بر پایه ی رویکرد مبتنی بر هندسه ی محاسباتی برای تعامل بین انرژی و پوشش:
بر اساس بهینه سازی پوشش انجام می شود که ابزارهایش دیاگرام های وارونی و مثلث دلانی است ]۱۵[.
دیاگرام وارونی:
دیاگرام وارونی بر اساس تحرک حسگرهاست، به صورتی که حسگرها ابتدا به صورت تصادفی مستقر می شوند و سپس تصمیم گیری می شود که آیا نیاز به تحرک حسگر برای پوشش مناسب هست یا نیست؟
شکل ۳-۴: نمودار وارونی ]۱۵[
شکل۳-۵: نمودار وارونی برای استقرار تصادفی ۱۰۰ گره
در نواحی ای که تراکم حسگرها زیاد باشد، مساحت چند ضلعی های وارونی کمتر می باشد و در نواحی ای که تراکم حسگرها کم باشد، مساحت چند ضلعی های وارونی بیشتر می باشد.
با توجه به شکل دیاگرام وارونی که از استقرار حسگرها به دست می آید، می توان برای حرکت حسگرها برنامه ریزی کرد و الگوریتم مناسب برای استقرار را ارائه داد. در شکل ۳-۵ مباحث ذکر شده برای استقرار ۱۰۰ گره با استقرار تصادفی به خوبی قابل مشاهده می باشد.
مثلث دلانی:
در ریاضیات و هندسه‌ی محاسباتی، یک مثلث‌بندی دلانی برای یک مجموعه از نقاط به نام P در یک صفحه، یک مثلث‌بندی به نام DT(P) است به نحوی که هیچ یک از نقاط P درون هیچ‌یک از دایره‌های محیطی مثلثهای DT(P) نباشد. این مثلث‌بندی کمینه‌ی زاویه‌های مثلث ها را به بیشترین مقدار ممکن می‌رساند و به این ترتیب از به وجود آمدن مثلث‌های باریک جلوگیری می‌کند ]۱۶[. در مثلث بندی دلانی، گره هایی که دیاگرام وارونی آن ها کنار هم قرار گرفته باشند به هم متصل می شوند. از معایب این روش این است که ساخت ﺩﻻﻧﯽ لینک های بسیار طولانی ایجاد می​کند که طولانی تر از حداکثر برد فرستنده ‌هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:28:00 ق.ظ ]




در بخش نمک‌ها که نمودار‌های تکمیلی آن در زیر آمده است نیز می‌تواند نتیجه گرفت که انتخاب نمک بستگی به شرایط عملیاتی یعنی دما و فشار خط لوله دارد. بازدارنده‌های مختلف با درصد وزنی یکسان در میدان گازی لاوان مورد مقایسه قرار گرفتند که خود نمودار‌ها نتایج را به طور واضح نشان می‌دهند.
۱- با توجه به اینکه قدرت بازدارندگی کلرید سدیم و متانول بسیار نزدیک به هم می‌باشد، امّا غلظت نمک تزریقی در جریان ورودی به خط لوله بدلیل بالا بودن دمای جریان در آن نقاط افزایش یافته به طوریکه پس از رسیدن به نقاط سرد خط لوله رسوب می کند. به عبارت دیگر این گونه ممانعت کننده‌ها در جائیکه احتمال تشکیل هیدرات افزایش می‌یابد با غلظت کمتری وارد عمل می‌شوند. همچنین نسبت به سایر ممانعت کننده‌ها دارای خاصیت خورندگی بیشتری می‌باشند.
۲- با توجه به مطالب فوق می توان نتیجه گرفت که گلایکول‌ها و الکل‌ها بدلیل خورندگی کمتر، عدم رسوب گذاری و عدم واکنش‌های جانبی دارای کارایی بیشتری نسبت به نمک‌ها می‌باشند. همچنین الکل‌ها (متانول) بدلیل قدرت بازدارندگی بیشتر با درصد جرمی برابر در فاز آب و مقرون به صرفه بودن آن از لحاظ اقتصادی نسبت به گلایکول‌ها با در نظر گرفتن شرایط عملیاتی فرایند می‌توانند به عنوان بازدارنده برتر در صنعت مورد استفاده قرار گیرند.
۳- گلایکول‌ها نسبت به نمک‌ها برتری بیشتری دارند. در گلایکول‌ها به ترتیب DEG<Methanol<MEG و در نمک‌ها به ترتیبNa2SO4<KBr<KCL<NaCL دارای برتری بیشتری نسبت به هم هستند.
نمودار ‏۴‑۲۶ : مقایسه بازدارنده‌های نمکی تشکیل هیدرات‌گازی میدان لاوان با ۱۰ درصد وزنی
نمودار ‏۴‑۲۷ : مقایسه بازدارنده‌های نمکی تشکیل هیدرات‌گازی میدان لاوان با ۲۰ درصد وزنی
نمودار ‏۴‑۲۸ : مقایسه بازدارنده‌های نمکی تشکیل هیدرات‌گازی میدان لاوان با ۳۰ درصد وزنی
نمودار ‏۴‑۲۹ : مقایسه بازدارنده‌های نمکی تشکیل هیدرات‌گازی میدان لاوان با ۴۰ درصد وزنی
نمودار ‏۴‑۳۰ : مقایسه بازدارنده‌های نمکی تشکیل هیدرات‌گازی میدان لاوان با ۵۰ درصد وزنی
نمودار ‏۴‑۳۱ : مقایسه بازدارنده‌های نمکی تشکیل هیدرات‌گازی میدان لاوان با ۶۰ درصد وزنی
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
با توجه به تحلیل‌های آماری صورت گرفته روند رو به رشدی در پژوهش‌های ایرانیان در دهه اخیـر علـی الخصـوص در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ مشاهده می‌گردد. با این وجود همچنان خلاءهایی در برخی زمینه مشاهده مـی‌گـردد. در ایـن مطالعه مشاهده شد که بیشترین فعالیت‌های انجام شده مرتبط با هیدرات گازی در ایران، مربوط به تعادلات فازی و سینتیک تشکیل و تجزیه هیدرات می‌باشد. در بخش کاربردهای نوین هیدرات گازی نیز روند فزایندهای مشاهده می شود، امّا در بخش‌هایی نظیـر اکتشاف و بهره‌برداری از منابع طبیعی هیدرات فعالیتی صورت نگرفته است که باتوجـه بـه ظرفیـت عظـیم ایـن منـابع، توجـه بیشتری در این خصوص لازم است. نکته جالب در پژوهش‌های هیدرات در منابع خارجی این است که بیشتر این پژوهش‌ها توسط محققین ایرانی صورت گرفته است، ایران رتبه نخست ذخایر گاز طبیعی جهان را داراست پس بیشتر از سایر کشورها باید سرمایه گذاری در بخش‌های مختلف جلوگیری از هیدرات انجام دهد و این امر سبب شده تا محققین ایرانی پیشتاز علوم هیدرات باشند. علت بعدی این امر نیز به خاطر افزایش شدید هیدرات در لوله‌های گاز به خاطر موارد زیر می‌باشد :
چهار فصل بودن ایران
ناهمواری زمین و کوهستانی بودن ایران
هزینه‌های بالای واحد‌های نم زدایی
تکنولوژی‌های پایین
نم زدایی گاز
TEG بیشترین استفاده را در نم­زدایی گاز طبیعی دارد. این ماده با معیارهای ذکر شده تطابق دارد و نسبت به دیگر گلایکول­ها دارای مزیت­هایی است. در مقایسه، DEG کمی ارزان­تر از TEG است. با این حال، از آنجا که فشار بخار بالایی دارد، مقدار اتلاف آن نیز زیاد است. TEG تمایل کمتری برای ترکیب با آب دارد، در نتیجه کاهش دمای شبنم آن کمتر است. تترا اتیلن­گلایکول­ (TREG) گران­تر و گرانرو­تر از TEG است. گرانروی بالا به معنای هزینه­ های زیاد پمپاژ است. از سوی دیگر، TREG فشار بخار کمتری دارد و در نتیجه اتلاف آن نیز کمتر خواهد بود. این روش در بعضی مواقع عملی نبوده و از لحاظ اقتصادی هم مقرون به صرفه نیست. برای مثال در خطوط لوله دریایی انتقال جریان‌های سه فازی گاز طبیعی، نصب یک واحد نم‌زدایی در ابتدای خط لوله(روی سکو) بسیار مشکل، پرهزینه و در بعضی مواقع غیر ممکن است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از لحاظ اقتصادی جایی که خصوصیات آبگیری مهیا باشد استفاده از خشک کننده‌های مایع ترجیح داده می‌شوند. دستگاه‌های مربوط به خنک کننده‌های مایع برای عملیات و نگه داری راحت تر می‌باشند و می‌توان آنها را به صورت خودکار در مدار قرار داد. به طور مثل می‌توان سیستم گلایکول را برای یک چاه تولیدی به کار گرفت.
مواد جاذب الرطوبت مایع را می‌توان برای گازهای ترش بکار برد به شرطی که در طراحی مواردی از قبیل حلالیت گازهای اسیدی در مواد جاذبه الرطوبت را مدنظر قرار داد.
خشک کننده‌های جامد عملاً در کارخانه‌های بازیافت مایعات هیدروکربوری که دارای شرایط نقطه شبنم خیلی پایین هستند به کار برده می‌شوند.
در شرایط غیرتبرید استفاده از گلایکول باعث می‌شود که جداسازی با مشکل مواجه شود بنابراین در اینگونه موارد از مواد تقلیل دهنده نقطه تشکیل هیدرات(مواد بازدارنده از تشکیل هیدرات) استفاده می‌شوند.
مقاومت های انتقال جرم و حرارت هیدرات
انتقال حرارت، انتقال جرم و واکنش تشکیل هیدرات عواملی می‌باشند که در کنار تعادل ترمودینامیکی اثرات بسیار مهمی بر سرعت تشکیل و رشد هیدرات ایفا کرده و به همین دلیل در بررسی تشکیل هیدرات تئوری‌های مختلفی ارائه گردیده‌اند. مقاومت‌های مربوط به انتقال جرم از فاز گاز به سطح مشترک، سطح مشترک به فاز مایع، از فاز مایع به سطح بیرونی هیدرات و از سطح بیرونی به سطح در حال رشد ذره هیدرات در کنار مقاومت مربوط به واکنش بر روی سطح جامد نشان از پیچیده بودن مطالعه تشکیل هیدرات می‌باشند. در بررسی پیش رو با دلایل متعدد نشان داده شده است که از میان مقاومت‌های ذکر شده، مقاومت انتقال جرم در سطح مشترک گاز- مایع محدود کننده سرعت تشکیل هیدرات در زمان مرحله رشد خواهد بود. برای این منظور مطالعه جامعی بر روی نتایج کارهای به چاپ رسیده انجام شده و مدلی مشابه با آنچه اسکوبوگ پیشنهاد نموده است، حاصل گردید. مدل ارائه شده بر اساس ضریب انتقال جرم محلی مربوط به سطح مشترک گاز- مایع بوده و تمایز آن با مدل اسکوبوگ در محاسبه غلظت در فاز مایع است که مقدار غلظت مولکول‌های گاز در فاز مایع با بهره گرفتن از فرض تعادل پیشنهاد گردیده است.
نرخ تشکیل هیدرات توسط مکانیسم انتقال جرم کنترل شده و هر چه انتقال حرارت سریعتر انجام گیرد هیدرات تشکیل شده پایدارتر است.
در بررسی مقاومت‌های موجود در تشکیل هیدرات و بررسی آن نشان داده شده که فرایند تولید هیدرات از گازهای موجود در گاز طبیعی فرآیندی است که توسط انتقال جرم مربوط به سمت مایع در سطح مشترک گاز- مایع کنترل می‌گردد و سایر مقاومت‌ها در مسیر تشکیل هیدرات در برابر این مقاومت قابل صرف نظر کردن می‌باشند. نتیجه این بررسی نشان داد که مدل پیشنهادی اسکوبوگ دارای فرضیات مناسبی بوده امّا مقدار نیروی محرکه فرض شده در مدل اسکوبوگ می‌بایست تصحیح گردد. نیروی محرکه برای تشکیل هیدرات را می‌توان به اختلاف مقدار بین غلظت‌های مولکول‌های گاز در شرایط آزمایش و مقدار غلظت همین مواد در شرایط تعادلی مرتبط دانست.
مقاومت‌های انتقال حرارت لوله متأثر از پارمتر‌های دمایی خود لوله در داخل و بیرون از آن است. هرچند سهم مقاومت‌‌های درون لوله کم است امّا با ایجاد اختلاف دما عامل هسته زدایی و رشد کریستال‌ها را می‌توان به تأخیر انداخت. ایجاد اختلاف دما خود با روش‌های داخل و خارج از لوله صورت می‌گیرد که روش‌های بیرونی بخاطر کنترل دقیق‌تر و ایمنی لوله بهتر می‌باشند. افزایش دمای لوله می‌تواند ما را از شرایط تشکیل دور کند ولی توجه به پارامترهای اتلاف گرما هرچند سهم ناچیزی باشد نیز حائز اهمیت می‌باشد.
مدل سازی قطاعی از لوله دارای هیدرات
با بهره گرفتن از محاسبات تبخیر ناگهانی از نتایج به دست آمده مشاهده می‌شود که با به کار بردن روش مینیمم سازی در محاسبات تعادل فازی سیستم‌های حاوی هیدرات‌های گازی هم می‌توان به نتایج دقیقی دست یافت. در این حالت سرعت محاسبات افزایش یافته و مشکلات ناشی یک فاز در طول محاسبات از بین می‌رود و می‌توانیم در شبیه سازی از یک ترکیب شونده گازی درون لوله استفاده کنیم. این سیستم نسبت به ترکیب شوندگان دیگر دارای کمترین درصد خطای ممکن یعنی ۴/۲% می‌باشد، از آنجایی که حجم کمتری گاز در قطاع مدل شده داریم و بیشتر گاز از متان تشکیل شده است می‌توان به دقت بالای شبیه سازی اشاره نمود.
معادلات حاکم جرم، انرژی و حرارت در یک زمان حل شدند که دقت بالای همگرایی ۰۱/۰ در حل‌کننده خطی و غیر خطی به صحیح بودن مدل ارائه شده، دقت در مرزها و شرایط اولیه، اجرای صحیح شبیه سازی را تصدیق می‌کند.
در این تحقیق، به مدلسازی جریان آرام سیال نیوتنی که حاوی ذرات جامد آب به صورت یخ می‌باشد، با بهره گرفتن از بسته نرم‌افزاری کامسول پرداختیم. برای بررسی صحت نتایج مدلسازی، از نتایج تجربی موجود در تحقیقات قبلی گلیز و همکارن در سال ۱۹۹۹ و ۲۰۱۳، استفاده گردید. نتایج بدست آمده از این مقاله می‌تواند برای نظارت و کنترل ته نشست ذرات جامد در هنگام جریان دو فاز گاز و جامد در طول لوله‌های انتقال گاز، پالایشگاه‌ها و میدان‌های گازی و حتی چاه‌های افقی تولید نفت مورد استفاده قرار گیرد. این نتایج به شرح زیر می‌باشند:
نتایج مدلسازی کسر‌حجمی فاز پراکنده، غلظت فاز پیوسته و غلظت فاز پراکنده در مقطع پایین لوله با نتایج تجربی مقایسه شدند که نتایج از دقت خیلی خوبی برخوردار بودند که تاییدی بر پژوهش بود.
شبیه سازی گرافیکی برای اولین بار به خوبی لایه‌های ته نشین شده ذرات جامد را نشان داد.
نتایج حاصل از مدلسازی نشان میدهد که از یک زمان به بعد، به شرایط پایا میرسیم، این موضوع بدان معناست که نرخ ته‌نشین شدن ذرات جامد در کف لوله، برابر با نرخ برخواستن ذرات از کف لوله حاوی جریان می‌باشد.
مشاهده می‌شود که غلظت ذرات جامد در ورودی لوله برابر با غلظت متوسط ذرات می‌باشد که وقتی به سمت انتهای لوله حرکت می‌کنیم، از غلظت ذرات جامد در بالای لوله کاسته شده و در عوض غلظت ذرات ته‌نشین شده افزایش می‌یابد. فقط در قسمت خروجی لوله است که بدلیل آشفتگی جریان، سرعت جریان افزایش یافته و غلظت ذرات جامد دچار کاهش ناگهانی می‌شود.
اگر سرعت متوسط جریان ورودی به لوله کاهش یابد، مقدار نیروهای پراکنده کننده کاهش یافته و نهایتاً غلظت بیشتر ذرات جامد در کف لوله را سبب می‌شود. این توانایی کمتر جریان با سرعت پایینتر را در جابجایی ذرات جامد نشان میدهد. کاهش بیشتر سرعت ورودی متوسط سبب می‌شود تا ذرات جامد یک لایه ته‌نشین شده لغزنده را در کف لوله تشکیل دهند، در حالیکه لایه بالایی از یک مخلوط ناهمگن مایع-گاز تشکیل شده است.
سرعت فاز پیوسته(گاز) عامل اصلی هسته زایی در جداره‌های لوله شناسایی شد و می‌توان گفت سرعت تأثیر زیادی در رشد کریستال‌ها به اندازه دما و فشار ندارد.
فشار در طول لوله به صورت یکنواخت در حال کاهش است و همواره سبب تشکیل هیدرات می‌شود ولی در شکل۴-۷ دیده شد که افت ناگهانی فشار به رشد و تشکیل هیدرات بیشتر کمک می‌کند.
کف لوله همواره دارای فشار کمتری است که موجب کاهش دما در کف لوله می‌شود. دما نیز در طول لوله در حال کاهش است. کاهش دما شرایط تشکیل هیدرات را بهبود می‌بخشد پس باید با راهکارهایی مناسب سعی بر افزایش دمای کف لوله نمائیم.
تغییرات غلظت نیز برای فاز جامد در کف لوله همواره در حال افزایش است و در بالای لوله به شدت کاهش می‌یابد. نیروی گرانش تأثیر زیادی بر ته نشین شدن ذرات جامد دارد و به جامد اجازه حرکت بالک به صورت مستقیم در داخل لوله را نمی دهد. انتخاب عمق مناسب لوله در خاک در اینجا اهمیت بسزایی دارد.
شبکه انتقال گاز
استفاده از نرم افزار PipePhase برای اولین بار در تحقیقات داخلی نشان داد که دارای قدرت خوب محاسباتی برای شبیه سازی هیدرات و سایر مباحث شبکه‌های گازرسانی، انتقال، توپکرانی و… است.
با کاهش فشار مقدار ناچیزی از هیدرات تشکیل شده و عملاً راندمان واکنش پایین است که برای جبران کاهش فشار، کاهش دما اثر مثبتی بر روند افزایش تشکیل هیدرات دارد.
درست است افزایش فشار خود از عوامل تشکیل هیدرات می‌باشد امّا در یک نتیجه گیری برای اولین بار اثبات می‌شود که افت ناگهانی فشار بسیار مهمتر از افزایش فشار برای تشکیل هیدرات می‌باشد.
پایین آمدن ناگهانی دما در ابتدای خط و افت دما در انتهای خط، میزان تشکیل هیدرات را در انتهای خطوط انتقال گاز افزایش میدهد و برای جلوگیری از تشکیل باید وسایل گرمادهی بیشتر در انتهای خط قرار بگیرند.
بخاطر کاهش فشار و دما، آنتالپی یا مقدار گرمای واکنش در خط باید کاهش یابد امّا شبیه سازی نشان داد که انتهای شبکه که هیدرات تشکیل می‌شود این مقدار به خاطر گرمازا بودن واکنش تشکیل هیدرات در حال افزایش است.
مقدار دانسیته به خاطر افزایش جرم در حجم (ذخیره شدن مولکول‌های گاز درون آب) و ویسکوزیته در مناطقی که هیدرات وجود دارد افزایش می‌یابد. دستگاه دانسیته متری با اندازه گیری مقدار دانسیته جریان می‌توان در خط لوله به راحتی نواحی تشکیل هیدرات را پیدا کرد و در آن مناطق از بازدارنده یا هیترهای گرمایی استفاده کرد.
سرعت در لوله‌هایی که هیدرات نداریم کاهش ناچیزی دارد امّا در مناطقی که هیدرات وجود دارد به خاطر بسته شدن مقطع پایینی لوله و فشار زیادی که در قبل از هیدرات و خروجی بعد از هیدرات داریم افت شدید فشار باعث بالارفتن سرعت در خط می‌شود. مرحله هسته زایی بسیار طولانی است امّا در مرحله رشد قالب‌های هیدرات به صورت شعایی درون لوله آن هم بصورت منقطع و ناپیوسته بودن قالب‌ها به خاطر همین افت فشار موجب کاهش سطح مقطع لوله و افزایش سرعت خواهد شد.
ناحیه فازی منحنی هیدرات می‌تواند به انتخاب بازدارنده با غلظت یا درصد وزنی صحیح در جلوگیری از تشکیل هیدرات به ما کمک نماید.
در نمودار ۴-۲۳ تا ۴-۲۵ نشان داده شد که می‌توانیم با تزریق بازدارنده منحنی تشکیل هیدرات را جابجا کنیم و مانع از تشکیل هیدرات شویم.
انتخاب بازدارنده برتر
بازدارنده‌های ترمودینامیکی به مقدار قابل توجهی به سیستم اضافه می‌شوند(اغلب بیشتر از ۵۰%وزنی) و شرایط تعادل ترمودینامیکی سیستم را به سمت کاهش دمای تشکیل هیدرات تغییر میدهد. الکل‌ها، گلایکول‌ها و نمک‌ها نمونه‌هایی از این نوع بازدارنده می‌باشند. ‌بازدارنده‌های سنتیکی مواد شیمیایی هستند که نرخ تشکیل هیدرات را کاهش میدهند و اجازه میدهند که هیدرات‌های کوچک که تشکیل شده امّا از به هم چسبیدن کریستال‌ها به یکدیگر و تشکیل ذرات بزرگتر جلوگیری می‌کند. نرخ تزریق این نوع بازدارنده‌ها در حدود ۱-۱/۰% وزنی می‌باشد که در مقایسه با بازدارنده‌های ترمودینامیکی بسیار ناچیز است. پلی وینیل پیرولیدن و پلی وینیل کپرولاکتون نمونه‌هایی از این نوع بازدارنده می‌باشند در ادامه انواع مختلف از بازدارنده‌ها، میزان اثر و نرخ مصرف هرکدام را بیان می‌کنیم.
کاربردی‌ترین روش برای جلوگیری از تشکیل هیدرات، اضافه کردن مقدار قابل توجهی از الکل‌ها(متانول)، گلایکول‌ها(اتیلن گلایکول، مونو و تری اتیلن گلایکول) و یا نمک‌ها(کلرید سدیم و کلرید کلیسیم) در غلظت‌هایی به اندازه کافی بالا(به عنوان نمونه۶۰-۱۰% وزنی برای متانول) به جریان آب/گاز می‌باشد.این مواد شیمیایی بازدارنده‌های ترمودینامیکی نامیده می‌شوند و باعث تغییرمکان هندسی نقطه تشکیل هیدرات به سمت چپ نمودار فازی هیدرات شده و بر روی شرایط ترمودینامیکی حاکم بر سنتیک تشکیل هیدرات اثر می‌گذارند این بازدارنده‌ها به این صورت عمل می‌کنند که نقطه تشکیل هیدرات را به نقطه‌ای با دمای پایین تر یا فشار بالاتر، در خارج از ناحیه‌ایی که دما و فشار به صورت ترمودینایکی برای تشکیل هیدرات پایدار باشد، منتقل می‌کنند.
فرایند انتخاب بازدارنده‌های ترمودینامیکی اغلب در برگیرنده مقایسه بسیاری از فاکتورها از قبیل هزینه عملیاتی و سرمایه گذاری، خواص فیزیکی(دانسیته و ویسکوزیته)، سمّی بودن و ایمنی، جلوگیری از خوردگی، ظرفیت آب زدایی گاز و… می‌باشد. به هرحال فاکتور اصلی در انتخاب بازدارنده‌های ترمودینامیکی، بازیابی و احیاء این نوع بازدارنده‌ها می‌باشد که آیا ماده شیمیایی مصرف شده می‌تواند بازیابی و مجدداً تزریق شود و یا خیر؟ اغلب وقتی متانول به عنوان بازدارنده مورد استفاده قرار می‌گیرد، یک هزینه قابل توجهی در کنار هزینه زیاد متانول مصرفی که ناشی از واحد احیا می‌باشد، همراه می‌شود. در بسیاری از موارد نیز از تشکیل توپی‌های هیدرات به واسطه اضافه کردن گلایکول‌ها(معمولا اتیلن گلایکول)به دلیل هزینه پایین، ویسکوزیته پایین و حلالیت کم در هیدروکربن‌های مایع استفاده می‌شود، امّا به منظور اثر بیشتر گلایکول‌ها باید با نرخی بیشتر از ۱۰۰% وزنی آب اضافه شوند و از آنجایی که گلایکول‌ها بازدارنده‌های گرانی هستند، برای واحد احیاء نیازمند هزینه سرمایه گذاری بیشتری هستند. مشکل بازدارنده‌های ترمودینامیکی(متانول و مونو اتیلن گلایکول) نه فقط دانسیته نسبتاً پایین است بلکه این مشکل نیز وجود دارد که اینگونه مواد شیمیایی علاوه بر فاز آب در فاز هیدروکربنی نیز حل می‌شوند و به طور طبیعی نمی‌توانند به اندازه کافی با فاز آب تماس داشته باشند چرا که در تماس با فاز آب قادر به مصرف آب می‌باشند و این عمل است که باعث جلوگیری از تشکیل هیدرات می‌شود، بنابراین مقدار قابل توجهی از این نوع بازدارنده‌ها باید به سیستم تزریق شود که دیگر در فاز هیدروکربنی حل نشود.
مایعات یونی و نمک‌ها مانند NaCL،KCL،KBr و… با ایجاد برهمکنش با دو قطبی‌های آب موجب جلوگیری از تشکیل هیدرات می‌شوند. مکانیزم عملکرد این بازدارنده‌ها بدین صورت می‌باشد که با جذب مولکول‌های آب مانع از چسبیدن مولکول‌های آب به گاز و تشکیل هیدرات می‌شوند. جهت خارج شدن نمک و یا مایعات یونی از ساختار می‌بایستی دما کاهش یابد، از اینرو استفاده از این بازدارنده‌ها منجر به افت دمای تشکیل هیدرات می‌شود.
تزریق بازدارنده‌های نمکی با درصد وزنی مختلف در محدوده مناسبی از تشکیل هیدرات با نرم افزار CSMHYD بدست آمد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ق.ظ ]




در این روش بر خلاف سه روش قبل که از ورود جوابهای غیر موجه جلوگیری میکردند، جواب غیر موجه با احتمال کم امکان حضور مییابند. سه روش فوق دارای این عیب بودند که به هیچ نقطهای بیرون از فضای موجه توجه نمیکردند، اما در بعضی مسائل بهینه سازی، جوابهای غیرموجه درصد زیادی از جمعیت را اشغال میکنند. در چنین شرایطی اگر جستجو فقط در ناحیه موجه انجام گیرد شاید یافتن جواب موجه خیلی وقتگیر و مشکل باشد.
استراتژی جریمهای از متداولترین تکنیکهای مورد استفاده برای سر و کار داشتن با جوابهای غیر موجه میباشد که در آن ابتدا محدودیتهای مسئله در نظر گرفته نمیشوند، پس برای هر تخلف از محدودیتها یک جریمه اختصاص داده میشود که این جریمه در تابع هدف قرار میگیرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مسئله اصلی چگونگی انتخاب یک مقدار مناسب برای مقدار جریمه میباشد تا در حل مسائل به ما کمک نماید. نکتهای که در روش جریمه وجود دارد این است که یک جواب غیرموجه به سادگی حذف نمیشود، زیرا ممکن است در ژنهای آن اطلاعات مفیدی وجود داشته باشد که با اندکی تغییر به جواب بهینه تبدیل شوند.
۲-۲-۴-۵- بهبود الگوریتم ژنتیک
برای بهبود الگوریتم ژنتیک میتوانیم تغییرات زیر را اعمال کنیم:
استفاده از بهینهگر محلی
تغییر پارامترهایی از قبیل تغییر جمعیت اولیه، نرخ جهش و کسر ادغام (ترکیب)
تغییر الگوریتم ژنتیک باینری به پیوسته و بالعکس
۲-۲-۴-۶- چند نمونه از کاربردهای الگوریتم ژنتیک
نرمافزارهای شناسایی چهره (شناسایی چهره با بهره گرفتن از تصویر ثبت شده. در این روش، شناسایی چهره بر اساس فاصله اجزای چهره و ویژگیهای محلی و هندسی صورت میگیرد که تغییرات ناشی از گیم، تغییرات نور، افزایش سن کمترین تاثیر را خواهد داشت. همچنین گرافها برای چهرههای جدید با بهره گرفتن از الگوریتمهای ژنتیک ساخته شده و با بهره گرفتن از یک تابع تشابه، قابل مقایسه با یکدیگر هستند که این امرتاثیر بسزایی در افزایش سرعت شناسایی خواهد داشت).
توپولوژیهای شبکه های کامپیوتری توزیع شده
بهینه سازی ساختار مولکولی شیمیایی
مهندسی برق برای ساخت آنتنهای برق
مهندسی نرمافزار
بازیهای کامپیوتری
مهندسی مواد
مهندسی سیستم
رباتیک
تشخیص الگو و استخراج داده
حل مسئله فروشنده دورهگرد
آموزش شبکه های عصبی مصنوعی
یاددهی رفتار با رباتها
یادگیری قوانین فازی با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک
۲-۳-پیشینه تحقیقاتی
در این قسمت ابتدا به تاریخچهای از طرح مسئله برنامه ریزی دروس دانشگاهی اشاره میشود و پس از آن به بررسی مطالعات داخلی و خارجی صورت گرفته در این مسائل پرداخته میشود.
۲-۳-۱- مروری بر تاریخچه
گاتلیب[۲۵]، ۱۹۶۲ برای اولین بار مسئله جدولزمانی را مطرح نمود، وی مدل خود را به صورت ماتریس گونه تعریف و با بهره گرفتن از رنگآمیزی گراف آن را حل کرد. لیون[۲۶] مثالی را آورد که در واقع حل مسئله گاتلیب را نقض کرد. همچنین حل این مسئله توسط دمپتر[۲۷] و اررا [۲۸] در سال ۱۹۶۹ نیز نقض گردید.
بعد از آن در سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۰ چندین استراتژی هیوریستیکی برای مسئله جدول زمانی گاتلیب گزارش گردید و در همین سالها نیز ماکون و والکر[۲۹] با بهره گرفتن از الگوریتم مونت کارلو دانشآموزان را به کلاسها تخصیص دادند و همچنین ولش و پاول[۳۰] جدولزمانی برنامه امتحانات را به وسیله رنگآمیزی گراف حل نمودند، اما کل صورت مسئله و حل آنها با توجه به شرایط مختلف دیگر نیز دچار مشکل شد. نتایج به دست آمده از پژوهش نافلد[۳۱] و تارتار[۳۲] در سال ۱۹۸۵ نشان داده که بالاخره وجود یک رنگآمیزی گراف برای نشان دادن موقعیتهای موجود برای یافتن جواب مسئله جدولزمانی ضروری است اما کافی نیست و همچنین در این سالها از الگوریتم ممتیک نیز در حل مسائل جداول زمانی استفاده شده است.
جکسون و میکائیل[۳۳] و پاسکال وان[۳۴] در سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۵، استفاده از محدودیتهای برنامه ریزی منطقی را مبنای حل مسئله جدولزمانی قرار دادند و برای پاسخگویی به این مسئله به تکنولوژی اهمیت فراوانی دادند.
در سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ کریستل و همکاران[۳۵] از به کارگیری وزن یا به عبارتی جریمه بهره گرفتند، به گونهای که هر محدودیت بایستی رعایت شود و نیز برای کم کردن جریمه کل، در برقراری محدودیتهایی که نقض شدهاند تابعی در نظر گرفتند.
بورکه[۳۶] در سالهای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۱ یک جدولزمانی اتومات برای گروه تعریف کرد که با توجه به تغییر شرایط، هر سال یک بار به طور منظم با ایمیل، خدمات بعد از استفاده مربوط را برای مصرفکنندگان میفرستاد.
آل وارس[۳۷] در سال ۲۰۰۲ برای طراحی و اجرای مسئله برنامه ریزی دروس دانشگاهی از روشحل جستجویممنوع استفاده کرده و به این ترتیب محققان از سالهای ۲۰۰۰ به بعد از روش های مختلف فراابتکاری در حل مسائل جداولزمانی بهره گرفتهاند که در ادامه به شرح مطالعات داخلی و خارجی پیرامون این مسئله پرداخته میشود.
۲-۳-۲- مطالعات داخلی
حاجی یخچالی در سال ۱۳۷۸، در مقالهای با عنوان ” مدل عدد صحیح برای مسئله زمانبندی کلاسهای دانشگاهی: یک مطالعه موردی” مدل صفر و یک برای مسئله زمانبندی کلاسهای دانشگاهی ارائه کرده است. این مدل قوانین آموزش و نیازهای موسسات آموزشی را دربر میگیرد. تابع هدف این مدل حداقل کردن تابع خطی جریمه میباشد. با این تابع هدف، میتوان اولویت میان روزهای هفته، دوره های زمانی در طول روز، کلاسهای ارائه دروس و حتی استاتید را اعمال نمود. علاوه براین با تعریف مناسب ضرایب جریمه، میتوان فاصله های خالی بین برنامه نیمسال برای گروه دانشجویان را کاهش داد. این مدل با نرمافزارهای حلکننده مدل عدد صحیح حل گردیده است. در نهایت این مدل برای دانشکده مهندسی صنایع پیادهسازی شد.
امیدوار در سال ۱۳۸۴، در مقاله خود با عنوان ” طراحی و ساخت سیستم تصمیمیار زمانبندی دروس دانشگاهی با بهره گرفتن از روش برنامه ریزی خطی عدد صحیح” برای حل این مسئله یک مدل ریاضی برنامه ریزی خطی ارائه کرده است. این مدل با توجه به شرایط زمانبندی کلاسهای درس دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر ارائه شده است. این مطالعه با اصلاحاتی در مدل عدد صحیح داسکالکی سایز مدل را کاهش داده و در نتیجه، سرعت پاسخگویی و مقدار حافظه مصرفی به طرز چشمگیری کاهش یافته، همچنین افزودن قابلیت‌هایی از قبیل جلوگیری از تکرار جلسات یک درس در یک روز، رعایت فاصله یک روز میان ارائه جلسات یک درس و رعایت موازیبودن زمان ارائه جلسات دروس است که میتوان آن ها را بر درسهای مورد نظر اعمال نمود. برای این منظور محدودیتهای جدیدی تعریف شده و این تغییرات اعمال گردیدهاست.
خلیلی و منصورزاده در سال ۱۳۸۵، در مقالهای با عنوان ” برنامه ریزی درسی در دانشگاه به کمک مدلسازی دو مرحلهای برنامه ریزی ریاضی” ضمن تشریح مسئله و دستهبندی شرایط به شرایط سخت که حتما باید برقرار باشند و شرایط نرم که تا حد امکان بهتر است برقرار باشند مسئله را به صورت یک مسئله برنامه ریزی خطی با اعداد صحیح فرمولبندی کردهاست، آنگاه با وارد کردن متغیرهای قابل برنامه ریزی، طی دو مرحله مسئله را حل نموده به گونهای که در مدل اول، اندیس کلاسها در نظر گرفته نشده و پس از اجرای مدل اول، از جواب بهینه مدل اول استفاده کرده و کلاسها در طی مدل دوم تخصیص داده میشوند.
این مطالعه بر اساس مدل پیشنهادی، یک سیستم نرمافزاری طراحی و ساخته شده که ضمن ارائه این سیستم، آن را با داده های واقعی مربوط به نیمسال دوم ۸۳-۱۳۸۲ دانشکده ریاضی دانشگاه علم و صنعت ایران اجرا شده، نتایج را با حل این مسئله به صورت دستی مقایسه نموده است.
دهقانی و ذاکرتولائی در سال ۱۳۸۵، در مقاله خود با عنوان”رویکردی نوین در زمانبندی دروس دانشگاه با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک” ضمن به کارگیری الگوریتم ژنتیک، رویکردی شامل اصلاحاتی از قبیل تغییراتی در مدل اولیه مسئله در راستای بهبود زمان اجرا و جلوگیری از پیمایش فضای حالت ناممکن، روشی جدید در رمزگذاری و معرفی عملگرهای هوشمند جهش و ترکیب به منظور انجام اصلاحات در نسلها میباشد. در انتها با اعمال ۲۰ نمونه ورودی مختلف به برنامهای که مخصوص این پژوهش طراحی گردید، تاثیر رویکرد نوین در مقایسه با روش استاندارد، در رسیدن به جواب بهینه سنجیده میشود و نشان داده میشود که رویکرد نوین به طور متوسط در زمان کوتاهتر به جوابهای بهینهتری میرسد. در این مقاله برای محاسبه تابع شایستگی برای هر یک از محدودیتها ضریبی مشخص میشود که بیانکننده میزان اهمیت هر یک میباشد و از فرمول (۲-۱) محاسبه میشود. در این فرمول، w برابر وزن هر محدودیت، برابر تعداد نقضهای محدودیتهای نرم و برابر تعداد نقضهای محدودیتهای سخت میباشند.
F(x) = * (x) + * (x) (2-1)
در این مقاله ۲۰ نمونه از ترکیبهای مختلف دروس و ساعات استادان یک ترم گروه کامپیوتر دانشگاه امام رضا (ع)، به عنوان ورودی به برنامه داده شده و هر دو روش استاندارد و نوین در مورد تمامی آنها اجرا گردیده، سپس در شرایط یکسان مدت زمان رسیدن به جواب و نیز میزان برازش جواب نهایی استخراج گردیده است. الگوریتم نوین در شرایط یکسان برنامه هفتگی مناسبتری را به خروجی ارسال میکند و همچنین مدت زمان اجرا به مراتب بهتر از روش استاندارد بودهاست.
فاضلی در سال ۱۳۸۷ در مقاله خود با عنوان “مدل ریاضی برنامه ریزی پرواز هواپیمای مسافربری” برای نخستین بار مدل ریاضی با ادغام چهار زیر مسئله به طور پیوسته، ساخته و ارائه کردهاست. اما با توجه به بزرگی مقیاس مدل توسعهیافته، حل آن با بکارگیری روش های متداول تحقیق در عملیات امکان پذیر نبوده بنابراین در
حل این مسئله از روش ابتکاری الگوریتم ژنتیک استفاده کرده است و مدل ارائه شده برای داده های واقعی یک شرکت هواپیمایی داخلی به کمک الگوریتم ژنتیک حل شده است.
غافری در سال ۱۳۸۷، در مقاله خود با عنوان “حل مسئله جدول زمانبندی دروس دانشگاهی با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک و رنگآمیزی گراف” بر اساس محدودیتهای قوی مانند در دسترسبودن اساتیدو نوع اتاق و همچنین محدودیتهای ضعیف، با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک و رنگآمیزی گراف مسئله زمانبندی دروس دانشگاهی را حل کرده، به این صورت که برای محدودیتهای همزمانی غیر مجاز تدریسها در جداول زمانبندی اساس گراف پیادهسازی شده و در حین استفاده از رنگآمیزی گراف، الگوریتم ژنتیک که یکی از روش های پرکاربرد جهت حل این نوع مسائل است نیز به کار گرفته شدهاست.
در این مقاله برای رنگآمیزی گراف از الگوریتمی که توسط ولش و پاول ابداع شده است، استفاده شده به طوری که ابتدا رئوس گراف بر حسب نزول درجات مرتب شده، سپس از اولین رنگ برای رنگآمیزی اولین راس و هر راسی که مجاور یک راس رنگ نشده قبلی یا همان رنگ نیست استفاده میشود. این عمل با بهره گرفتن از دومین رنگ و رئوس رنگ نشده بعدی تکرار میشود و سپس سومین رنگ و همینطور ادامه داده میشود تا تمام رئوس رنگ شوند.
تابع شایستگی در این مرحله بر اساس تعداد ژنهای غیر۱- عمل میکند و میزان شایستگی هر کروموزوم برابر با تعداد ژنهای مقدار مثبت است و اندازه جمعیت برای تعداد محدودی تدریس(در حدود ۴۰ تدریس)، عدد ۱۰ انتخاب شده و حداقل تعداد نسل برابر با ۲۰۰۰ انتخاب شده است. نتایج به دست آمده از این عملیات اشاره به این دارد که استفاده از الگوریتم ژنتیک در حین به دست آوردن رنگآمیزی گراف برای تشکیل یک جدولزمانی مناسب با رفع تعدادی از محدودیتهای قوی است که با توجه به رفع چند محدودیت قوی با رنگآمیزی گراف و نیز رفع محدودیتهای قوی دیگر، احتمال به نتیجه رسیدن الگوریتمها و بالارفتن سرعت شده است.
مسعودیان و استکی در سال ۱۳۸۸، در مقاله خود با عنوان ” طراحی جدول زمانبندی خودکار برای دروس دانشگاهی با بهره گرفتن از الگوریتمهای ژنتیک”، ابتدا الگوریتمهای ژنتیک مطالعه و بررسی شده، سپس مسئله بهینه سازی جدولزمانی دروس برای یک دانشکده فرضی مورد استفاده قرار گرفته است. در این رویکرد روند تکاملی پاسخها طی تکرار نسلها در یک الگوریتم ژنتیک، نهایتاً منجر به تولید یک جدول زمانبندی دروس خوش
کیفیت گشته است. در مرحله پیادهسازی، به کمک تغییراتی که در روند معمول الگوریتمهای ژنتیک صورت داده شده، نتایج بسیار خوبی در زمینه طراحی جداول زمانبندی دروس دانشگاهی حاصل شده است. اساس کار الگوریتم طراحی شده، حفظ کروموزومهای بهتر جمعیت و اعمال عملگرهای ژنتیکی، بر روی بقیه کروموزومها به منظور بهبود آنها است. در آزمونهای مقایسه بین الگوریتم ژنتیک عادی و پیشنهادی، طی چند مرحله، نقاط قوت الگوریتم پیشنهادی را مشخص کردهاند.
اندازه جمعیت در این مطالعه با توجه به فرمول (۲-۲)، محاسبه شده است :
= k * (۲-۲)
m: مجموع تعداد کلاسها و آزمایشگاهها
n: تعداد کل بازههای زمانی یک ساعتی در یک هفته
E: تعداد وقایع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ق.ظ ]




۷۵:۲۵

۰۱/۰±۶۴/۰g

۰۲/۰±۴/۰g

۸۵:۱۵

۰۱/۰±۷۱/۰h

۰۱/۰±۵/۰h

۹۵:۵

۰۲/۰±۷۸/۰i

۰۱/۰±۴۹/۰i

۱۰۰:۰

۰۲/۰±۸/۰j

۰۱/۰±۵/۰j

FHPO: روغن پالم اولئین کاملاً هیدروژنه
SBO: روغن سویا
همان‌طور که در جدول بالا مشخص است هرچه نسبت روغن پالم اولئین کاملاً هیدروژنه در مخلوط‌های دوتایی بیشتر شده است، درصد اسیدهای چرب آزاد نیز افزایش یافته است که به علت بالاتر بودن درصد اسیدهای چرب آزاد در روغن اولیه پالم اولئین کاملاً هیدروژنه مورد استفاده در این تحقیق بوده است (۵/۰ درصد).
فرایند اینتراستریفیکاسیون سبب تولید اسیدهای چرب آزاد و افزایش اسیدیته می‌شود. اسید سیتریک مصرفی در واکنش نیز این مسئله را افزایش می‌دهد. اما در دو مورد ممکن است که اسیدیته قبل و بعد از واکنش تفاوت چندانی نداشته باشد؛ زمانی که شرایط واکنش یکسان نباشد و یا اینکه از قبل اسیدیته وجود داشته باشد. بنابراین اسیدیته در واکنش شرکت می کند که این امر مانع از افزایش اسیدیته بعد از فرایند اینتراستریفیکاسیون می شود . در این پژوهش برخلاف نتایج دیگران اسیدیته بعد از فرایند افزایش پیدا نکرد و از لحاظ آماری تفاوت معناداری نداشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هرچه میزان اسیدهای چرب آزاد در محصول پایین‌تر باشد، افت اینتراستریفیکاسیون کمتر است. عموماً مقادیر بالای آب و کاتالیست در محیط واکنش منجر به افزایش اسیدهای چرب آزاد و متعاقباً افت اینتراستریفیکاسیون بالا می‌شود (کوالسکی[۵۴] و همکاران، ۲۰۰۴؛ سو[۵۵] ۲۰۰۳ و ژانگ، ۲۰۰۴).
در مطالعه‌ای که توسط فرمانی و همکاران (۲۰۰۹) بر روی اینتراستریفیکاسیون شیمیایی مخلوط روغن کانولا/پالم اولئین یا روغن سویای کاملاً هیدروژنه انجام شد، ذکر گردید که اینتراستریفیکاسیون شیمیایی موجب افزایش مقدار FFA می‌گردد (p<0.05).
ناسیمنتو و همکاران (۲۰۰۴) گزارش کردند که اینتراستریفیکاسیون شیمیایی موجب افزایش مقدار FFA می‌گردد‌.
حیدرزاده و همکاران (۱۳۸۷) که تأثیر اینتراستریفیکاسیون شیمیایی را بروی مخلوط‌های روغن سویا و آفتابگردان با نسبت‌های ۷۰:۳۰ و ۶۰:۴۰ را برررسی کردند، شاهد افزایش اسیدیته مخلوط‌ها بودند. این محققین گزارش کردند که فعالیت خوب کاتالیزور منجر به افزایش اسیدهای چرب آزاد می‌شود اما آنچه که مسلم است پس از بی بو کردن، با خارج شدن اسیدهای چرب آزاد، اسیدیته محصول نهایی به‌طور چشمگیری کاهش می‌یابد.

۴-۱-۲- صابون باقیمانده

میزان صابون باقیمانده در مخلوط‌های اولیه و در محصولات ‌استریفیه شده مخلوط‌ها در این تحقیق مورد اندازه‌گیری قرار گرفت که برابر صفر بوده است. به علت تشکیل صابون‌ها و اسیدهای چرب آزاد در چربی‌های اینتراستریفیه شده، رنگبری و بوزدایی به عنوان بخشی از فرایند تصفیه پس از اینتراستریفیکاسیون شیمیایی ضروری است که در این تحقیق نیز به‌خوبی انجام گرفت که در نهایت، صابون باقی‌مانده در محصولات پس از اینتراستریفیکاسیون مخلوط‌ها مشاهده نشد.
اینتراستریفیکاسیون شیمیایی موجب تشکیل صابون در ترکیبات چربی می‌گردد که به ماهیت قلیایی کاتالیزور مورد استفاده (متوکسید سدیم) در این فرایند نسبت داده می‌شود. در طی واکنش با کاتالیزور، استرهای متیل اسیدهای چرب و صابون آنها تشکیل می‌شود. هر مول از کاتالیست که به روغن اضافه می‌شود باعث تشکیل یک مول متیل استر اسید چرب و یک مول صابون می‌گردد. اگر جداسازی مواد صابونی به خوبی انجام نگیرد مشکلات مربوط به تشکیل امولسیون به وجود می‌آید و بنابراین اضافه کردن میزان دقیق کاتالیست در طی فرایند بسیار مهم است (کدیور و گلی، ۱۳۸۶).

۴-۱-۳- عدد پراکسید

عدد پراکسید در مخلوط‌های اولیه و ترانس‌استریفیه شده نیز اندازه‌گیری شد که به شرح جدول شماره ۴-۲ می‌باشد.
جدول ۴-۲- عدد پراکسید (میلی‌اکی‌والان در کیلوگرم) مخلوط‌های اولیه و ترانس‌استریفیه شده

نسبت مخلوط‌های FHPO:SBO

عدد پراکسید (میلی‌اکی‌والان در کیلوگرم)

قبل از اینتراستریفیکاسیون

پس از اینتراستریفیکاسیون

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ق.ظ ]




می­توان گفت که آراء نیچه دربارۀ حقیقت، چه در دورۀ اولیه و چه در دوره متأخر حیات فکری­اش دارای مبانی و پس­زمینه ­های کانتی گسترده­ای است. رسالۀ TL به­عنوان نماینده تفکر دوره اولیه نیچه مورد بررسی قرار گرفت. علی رغم اینکه این رساله به سبک گزین­گویه ­های معمول نیچه نگاشته نشده و وی تقریبا درآن سیر استدلالی را به­ طور خطی دنبال می­ کند، اما بازهم می­توان تفاسیر مختلفی از ایده­های مطرح شده در آن ارائه داد. به­عنوان نتیجه تفسیرهای مختلف می­توان گفت نیچه در این رساله به وجود اشیاء فی­نفسه مستقل از ذهن باور دارد، اما این ایده را که معرفت ما باید با آنها مطابقت داده شود، ایده­ای بیهوده و متناقض می­انگارد. از رد ایدۀ مطابقت دو نتیجه می­توان بیرون کشید. اول آنکه هیچ حقیقتی وجود ندارد و حقایق ما تنها برای ما اعتبار دارند و بس. ودوم آنکه می­توان طبق ملاک­های عملگرایانه حقایق خودساخته ما را ارزشگذاری نمود. بنابراین نیچه هم در پذیرفتن اشیاء فی­نفسه و هم رد ایده مطابقت با آنها متأثر از فلسفۀ کانت است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در دوره متأخر نیچه با طرح چشم­اندازباوری و اراده معطوف به قدرت، شیء فی­نفسه را به­کلی از اندیشه خود خارج می­ کند. از نظر وی تمام حقایق چشم­اندازی­اند و همۀ آنها به دلیل اینکه قادر به بازنمایی همه اثرات وخصلتها (نه ذات اشیاء ) نیستند، دچار خطایند. از این جهت نیچه حقیقت را در معنای جدید آن یعنی سرجمع تمام چشم اندازهای ممکن، هم دست نیافتنی می­داند و هم نزدیک شدن به این حقیقت را ناضروری می­پندارد. با وجود این وی کماکان ملاکهایی برای سنجش معرفتهایی که همگی چشم­اندازی­اند به دست می­دهد. این ملاکها می­توانند به طرق مختلف تفسیر و تعبیر شوند. برای مثال می­توان دامن زدن به صیرورت و تفاوت را ملاک نیچه برای سنجش چشم­اندازها درنظر گرفت. به هر صورت نیچه به ضرورت ارزش­گذاری و آفریدن ارزش ها و به عبارتی گونه ­هایی از خطا تأکید می­ کند.
برای جمع­بندی ارتباط نظرات متأخر نیچه و کانت را می­توان در چند مورد زیر خلاصه نمود:

    1. اگر به جای تفسیرهای متافیزیکی از ایده­آلیسم استعلایی کانت، تفسیرهای معرفت­شناسانه را مدنظر قرار دهیم آنگاه حذف شیء فی­نفسه آنچنان که نیچه مطرح­اش می­ کند خود یکی از پیامدهای فلسفه نقدی است. طبق تفاسیر معرفت­شناسانه ، شیء فی­نفسه نه یک جهان انتولوژیکی بلکه صرفا حد معرفت ماست. علاوه براین نیچه خود نیز اذعان دارد که با توجه به مبناهای فلسفه نقدی کانت، باید از شیء فی­نفسه عبور کرد. اما نیچه شیء فی­نفسه کانت را به­ طور متافیزیکی تفسیر می­ کند، ازین رو بسیاری از انتقادهایش علیه شی فی­نفسه کانتی وابسته به این نوع تفسیر است. و با پذیرش نوع دیگر تفسیر نقدهای وی نابجا می­ شود به این معنا که پا را فراتر از کانت نگذاشته است.
    1. شیء فی­نفسه با توجه به نقد اول، نقشی در اعتبار معرفت ما ایفا نمی­کند. در نقد اولسنجش معرفت به سنجشی درون­پدیداری تبدیل می­ شود. ازین رو نقدهای نیچه به مفهوم سنتی اشیاء فی­نفسه و دنیای حقیقی و محکوم کردن ایدۀ مطابقت با آنها برآمده از انقلاب کوپرنیکی کانت­اند. این کانت بود که برای نخستین بار مفهوم حقیقت استعلا یافته و دسترسی به آن و تمنای نزدیک شدن به آن را از فلسفه بیرون راند.
    1. چشم­اندازباوری نیچه بسط و توسعۀ اندیشه کانت دربارۀ «پیشینی» هاست. این کانت بود که نشان داد اندیشیدن نه در خلاً بلکه همواره به واسطه یکسری از پیشینی­ها انجام می­ شود. نیچه بدون اینکه نقش پیشینی­های کانت را در حیات روزمره انکارکند، به تعدد پیشینی­ها و به­عبارتی تعدد چشم­ا­­­ندازها اعتقاد دارد.

پی نوشت

    1. می توان گفت نیچه با برجسته کردن فواید عملی معرفت ما و بی ارتباط بودن آن با اشیاء فی­نفسه، درپی این است که بر مدلهای دیگر تفسیر حیات مانند تفسیر هنری از زندگی تأکید کند و ارزش حقیقت­خواهی معصومانه را به نقد کشد. او برای این کار از کانت وام می­گیرد و می­گوید بین دانش ما و حقیقت جهان تمایزی زیباشناسانه برقرار است.
    1. البته در نظرگرفتن شیء فی­نفسه به مثابه یک جهان- جهانی که تنها یک چشم خداگون می ­تواند آن را رصد کند- وابسته به تفسیری خاص از فلسفه کانت است. تفسیری که شیء فی­نفسه را به­عنوان حوزه ای هستی­شناسانه در نظر می­گیرد. این موضوع در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

فصل سوم: مکان و زمان

در این فصل به­ طور کلی به بررسی ارتباط بین زمان و مکان درحسیات استعلایی و فلسفۀ نیچه پرداخته می­ شود. هدف این فصل نشان دادن این نکته است که نیچه با آغاز از مبانی کانت، به نقد مفهوم مکان و زمان وی و همچنین نقد این مفاهیم درتاریخ متافیزیک می ­پردازد.
مکان و زمان از نظر نیچه می­توانند در حالتی صور پیشینی شهود ما باشد و همینطور مکان و زمان پدیداری از واقعیت تجربی و ایده­آلیته استعلایی برخوردارند. اما نیچه در این موضوع نیز نقادی کانت را بسط می­دهد و از طبیعت و بالتبع مکان و زمانی سخن می­گوید که فراتر از پدیدار کانتی است.
برای پرداختن به موضوع فوق ابتدا مروری اجمالی بر مباحث کانت در باب مکان و زمان در حسیات استعلایی خواهیم داشت. و بعد از آن ضمن ارائه تصویری منسجم از آرای نیچه در این­باره مبانی کانتی نظریات وی را نشان خواهیم داد.

۱-۳) مکان و زمان در فلسفه کانت

از نظر کانت شناسایی ما دارای دو جنبۀ حساسیت[۶۷] و فهم است. حساسیت مربوط به پذیرندگی ما و فهم، قوۀ فعال و سازنده ماست. در حسیات استعلایی[۶۸] بحث کانت مربوط به حساسیت ماست و زمان و مکان را در همین بخش مورد بررسی قرار می­دهد. از نظر کانت همۀ شناخت با تجربه حسی آغاز می­ شود و هر شناختی که مربوط به ابژه­ها باشد به­وسیله شهود روی می­دهد. و شهود تنها بدین دلیل ممکن است که ذهن ما توانایی متأثرشدن از ابژه­های بیرونی و از طریق خاصی را دارد، که این توانایی حساسیت نامیده می­ شود. اما شهود تا آنجا که ابژه به ما داده شود، روی می­دهد. و باز این لااقل برای انسان تا آنجا ممکن است که ذهن به طریق خاصی تحت تأثیر قرار گیرد. توانایی (پذیرندگی) برای دریافت بازنمود[۶۹] از طریق حالتی که ما در آن به­وسیله ابژه­ها متأثر می­شویم، حساسیت نام دارد. ابژه ها به­وسیله حساسیت به ما داده می­ شود.( A19/B34. CPR)
بنابراین حساسیت، توانایی ما برای دریافت ابژه­ها به طریقی خاص است. دریافت ابژه­ها به­وسیله شهود انجام می­ شود. کانت موضوع شهود تجربی را «نمود»[۷۰] می­نامد و هر نمود خود دارای ماده و صورت است. مادۀ نمود همان چیزی است که متناظر با احساس ماست. یعنی آن چیزی که به حواس داده می­ شود. صورت یک نمود باعث می­ شود که کثرت شهود در نسبتهای معینی مرتب شود(A20/B34) . بنابراین گرچه ماده نخستین شهود، بصورت پسینی داده می­ شود اما صورتهای آن پیشینی است و مستقل از هرگونه تجربه. بخش مهمی از کار کانت در حسیات استعلایی نشان دادن این نکته است که زمان و مکان صورت­های شهود یا صور پیشینی شهوداند.

۱-۱-۳) مکان

کانت در تبیین متافیزیکی[۷۱] مکان نشان می­دهد که مکان، پیشینی و وابسته به ذهن ماست. استدلال کانت این است که «مکان یک مفهوم تجربی نیست که از تجربه ­های خارجی­مان گرفته شده باشد» ((B38 ما هرگز نمی-­توانیم به ابژه­ای بیندیشیم مگر آنکه آن را در مکان تصور کنیم. هر تجربه خارجی­ای فقط از راه تصور مکان امکان پذیر است. هیچ شهودی و هیچ تجربه ای نمی­تواند بازنمود مکان را به ما بدهد. بلکه مکان خود صورت شهود حسی است و هرتجربه ای از رهگذر آن ممکن می باشد.A24
دوم اینکه هرگز نمی­ توان تصور کرد که مکانی وجود نداشته باشد. اما به­راحتی می­توان اندیشید که هیچ ابژه­ای در مکان نباشد و می­توان به­راحتی مکان را عاری از هرچیزی درنظرآورد. بنابراین مکان، شرط نمودها است نه تعینی وابسته به آنها .(B39 ) هرگونه تجربه­ای از ابژه­ها آنها را در یک مکان فرض می­گیرد. پس مکان باز نمودی پیشینی و ضروری است که بنیاد تمام شهودهای بیرونی ماست. همچنین کانت ضرورت اصلهای هندسی را مبتنی بر ضروری و پیشینی بودن مکان می­داند. اگر تصور مکان پیشینی و منتج از تجربه می­بود، آنگاه نخستین آغازهای تعریف هندسی چیزی نبودند جز دریافتهای حسی، اما حس هیچگاه قطعیتی نمی­دهد. بنابراین قطعیت اصلهایی همچون «کوتاهترین فاصله بین دو نقطه یک خط راست است» ناشی از ضروری و پیشینی بودن تصور مکان­اند.( (A24/B39همچنین کانت بیان می­ کند که مکان یک مفهوم نیست بلکه شهودی محض است. نسبت بین مکان و مکان­ها نسبت بین مفهوم و مصادیقش نیست. مکان­ها اجزای مکان واحد هستند نه مصادیق آن.
بنابراین به­ طور کلی در تبیین متافیزیکی، کانت بیان می­ کند که مکان نه یک مفهوم تجربی است و نه به وسیلۀ هیچ شهود تجربی­ای داده می­ شود. بلکه آن صورت هرگونه شهود تجربی است و ضرورتاً تمام شهودهای­مان مکانی هستند و ما ابژه­ها را در مکان دریافت می­کنیم. این مکان چیزی نیست جز صورتی ذهنی که بر داده ­های آشفته شهود (ماده نخستین نمود)، اعمال می­ شود.

۱-۱-۱-۳) عینیت مکان

اگر مکان صورت ذهن ماست و نه امری که در تجربه داده شده است، آنگاه در صورت نبود ذهن ما، مکان چه معنایی دارد؟ از نظر کانت مکان شرط سابژکتیو[۷۲] حساسیت ماست که تحت آن شهود برایمان امکان پذیر می­ شود. «بنابراین تنها از نظرگاه یک انسان می­توانیم از مکان و اشیاء ممتد سخن بگوییم» (A26/B42 )واگر از شرط ذهنی شهودمان رها شویم، آنگاه مکان هیچ معنایی نخواهد داشت. شرط مکانی حساسیت، شرط امکان اشیاء نیست، بلکه شرط امکان نمودآنهاست. بنابراین کانت از ابژکتیویته و سابژکتیویته مکان یا واقعیت و ایده­آلیته مکان به­ طور همزمان سخن می­گوید.
مکان به این معنا واقعیت دارد که «هرگاه به ابژه­ها فکر می­کنیم، این کار را باید از طریق تطابق با این شرط صوری انجام دهیم که آنها ]ابژه­ها [باید برایمان در مکان وجود داشته باشند، و این شرط همان چیزی است که عنوان اعتبار ابژکتیو ]=اعتبارعینی[ را به مفهوم مکان اعطا می­ کند. درعین حال، «ایده­آل» استعلایی مکان بدین معناست که هیچ یک از ابژه­هایی که تجربه می­کنیم فی­نفسهم در مکان قرار ندارند ]و ذهن ما آنها را در چنین وضعیتی قرار می­دهد[» (سجویک، ۷۰:۱۳۹۰-۷۱)
بنابراین واقعی بودن مکان به این برمی­گردد که مکان صورت ضروری شهود تجربی ماست. به عبارتی مکان واقعیتی تجربی دارد. اما از این جهت مکان یک ایده­آل است که آن تنها شرط ذهنی سوژه است، و به اشیاء فی­نفسه ارتباطی ندارد. «چرا که ما نمی­توانیم حکم کنیم که آیا شهود دیگر موجودات اندیشنده، تابع همان شروطی است که شهود ما را محدود می­سازند و به­ طور کلی معتبرند یا نه» A27/B43))پس مکان تنها مربوط به ذهن ماست و از این جهت ایده­آل استعلایی است. «بنابراین در ارتباط با همه تجربه ­های بیرونی ممکن، ما از واقعیت تجربی مکان سخن می­گوییم و همزمان از ایده­آل بودن استعلایی آن دفاع می­کنیم» (A28).نتیجه آنکه مکان در فلسفه کانت امری وابسته به ذهن است و دیگر دارای عینیت مطلق نیست. ] عینیت مطلق به این معنا که مطابق با اشیاء فی­نفسه باشد [بلکه کانت از عینیت مکان در معنای جدیدی یاد می­ کند. عینیت مکان تنها مربوط به این است که ذهن همۀ انسانها برای شهود تجربی باید مکان را چونان صورت پیشینی شهود در خود داشته باشد.
در نهایت باید گفت که مفهومی که کانت از مکان و زمان داشت، مکان نیوتنی است. از نظر نیوتن مکان جوهری است مستقل از اشیاء، که اشیاء درون آن قرار دارند. جهان فیزیکی درون آن و در نسبت با آن حرکت می­ کند(Hill,2003:119) این مکان، مکانی مطلق است که مستقل از ابژه­ها می ­تواند وجود داشته باشد و «موضع هر ابژه به­وسیلۀ موقعیت اش در مکان مطلق تعیین می­ شود»(Thorpe,2015:190). مکان کانت خواصی مشابه با مکان نیوتن دارد. از این جهت که آن مکانی که از نظر کانت صورت ذهنی و پیشینی شهود تجربی است، همان مکان مطلق و خالی نیوتن است. یعنی ذهن ما ابژه­ها را در مکان مطلق و همسانگرد[۷۳] نیوتنی شهود می­ کند. با این تفاوت که از نظر کانت مکان مطلق نیوتنی نه یک موجود واقعی، بلکه شرط ذهنی شهود تجربی است و بنابراین مکانی سابژکتیو می­باشد.

۲-۱-۳) زمان

کانت با استدلال­های مشابه که در تبیین متافیزیکی مکان ارائه کرده بود، به تبیین متافیزیکی زمان می ­پردازد. زمان نیز مانند مکان یک مفهوم تجربی نیست و از هیچ تجربه­ای منتزع نشده است. تنها با پیش­فرض گرفتن زمان است که می­توان تصور کرد که برخی چیزها همزمان و برخی دیگر در زمان های متفاوت­اند.(CPR, B46)
همچنین مانند مکان، زمان بازنمودی ضروری است که مبنای تمام شهودهاست. در ارتباط با نمودها نمی­ توان خود زمان را حذف کرد، درحالیکه می­توان زمان را عاری از نمودها درنظر گرفت. بنابراین زمان داده شده ی پیشینی است و شرط کلی امکان نمودهاست. (A91) باز هم مانند مکان، زمان یک مفهوم کلی نیست، بلکه صورت ناب شهود حسی است. زمان های گوناگون، مصادیق زمان واحد یگانه نیستند، بلکه بخش­های آن­اند. A92) ). کانت زمان را نیز دارای واقعیت تجربی و ایده­آلیته استعلایی می­داند. و در نهایت باید گفت که زمان کانت همان زمان خطی و مطلق نیوتنی است.

۲-۳) مکان و زمان در اندیشه نیچه

۱-۲-۳) مکان

نظرات نیچه درباره مکان چه در دوره اولیه و چه در دوره­ های بعدی به­ طور قابل توجهی استوار بر مبناهای کانتی است. او این توصیف کانت را می­پذیرد که مکان و زمان متعلق به مایند، نه اینکه به اشیاء فی­نفسه تعلق داشته باشند و این ما هستیم که آن­ها را بر طبیعت اعمال می­کنیم.
«همۀ آنچه که به واقع درباره این قوانین طبیعت می­دانیم همان چیزی است که خود بدانها اضافه می­کنیم. زمان و مکان و بنابراین نسبتی مبتنی بر توالی و عدد».(TL, 37)
« زمان به خودی خود بی­معناست. زمان فقط برای موجودی که قادر به ادراک حسی است وجود دارد. مکان نیز به همین گونه است.» (ibid 40)
می­توان گفت که نیچه در دورۀ اولیه به ایده­آلیته استعلایی مکان و رئالیته تجربی آن باور دارد. و این بیان با توجه به این که نیچه در دورۀ اولیه هنوز از ایدۀ شیء فی­نفسه رها نشده بود، موجه به نظر می­رسد. اما در دوره­ های بعدی که نیچه ـ صراحتاً شیء فی­نفسۀ کانت را از اندیشۀ خود کنار می­زند ـ مشاهده می­ شود که نیچه باز هم از ذهنی بودن مکان سخن می­گوید.
برای نمونه در یادداشتی مربوط به سال ۱۸۸۶ می­گوید:
« ما باید به زمان، مکان و حرکت، بدون آنکه مجبور باشیم، به آنها واقعیت مطلق اعطا کنیم باور داشته باشیم» wp 487 ))
همچنین او از موهوم بودن مکان و زمان سخن می­گوید. درواقع مسأله این است که اولاً با حذف شیء فی­نفسه، در مقابل مکان ذهنی یا مکان وابسته به سوژه، چه مکان عینی­ای قرار دارد؟ و ثانیاً بدون معیار مطابقت با اشیاء فی­نفسه چگونه می­توان از خطا یا موهوم بودن مکان سخن گفت؟ راه حل این دشواری به­ طور مفصل در فصل حقیقت بیان شد، با این تفاوت که در آنجا حقیقت و عینیت به­طورکلی مورد بررسی قرار گرفت. اکنون می­توان همان تفسیرها را بر زمان و مکان نیز مطابقت داد.
از نظر نیچه ما همواره پیچیدگی و صیرورت را در قالبهایی منظم قرار می­دهیم و به بازسازی و تحریف آن می­پردازیم. اندام­های ما توانایی درک صیرورت را ندارند، بنابراین ذهن صورت­های خود را بر صیرورت اعمال می­ کند. زمان و مکان نیز مربوط به مایند. اما نیچه از همان دوره اولیه توصیف کانت را بسط می­دهد. در فلسفۀ کانت این موضوع غائب است که پیشینی­های ما از کجا می­آیند؟ همچنین کانت پیشینی­های سوژه را مطلق و ثابت فرض می­ کند. نیچه خاستگاه پیشینی­ها را نیازها و اقتضائات بشر و تلاش وی برای بقاء می­داند و معتقد است که این باورهای پیشینی می­توانند در طول زمان تغییر کنند. در دوره­ های بعدی نیچه به­ طور دقیق­تر از مکان کانتی سخن می­گوید. او مکان اقلیدسی و مکان خالی، یعنی همان مکان مورد نظر کانت را موهوم می­داند.
«مقولات حقایق­اند، تنها به این معنا که آنها شرایط حیات ما هستند، همانطور که مکان اقلیدسی یک حقیقت مشروط است… خرد همچنانکه مکان اقلیدسی صرفاً طبیعت ویژۀ یک گونۀ خاص حیوان است، یک [گونه] در میان بسیار» wp515))
به بیان دقیق­تر مسأله این می­شودکه با رد شیء فی­نفسه، نیچه چگونه ازموهوم بودن مکان اقلیدسی سخن می­گوید. برای پاسخ باید بدانیم که نیچه پدیدار کانتی را مترادف با طبیعت نمی­داند. او به تعدد حالات پدیداری اعتقاد دارد. به عبارت دیگر اوتنها راه پدیدار شدن طبیعت را پدیدار کانتی نمی­داند و همانطور که قبلاً توضیح دادیم این منافاتی با عدم اعتقاد به شیء فی­نفسه ندارد. بنابراین می­توان طبیعت را فراتر از پدیدار کانتی یعنی مقولات و مکان اقلیدسی و زمان خطی فهم کرد.
از نظر هیل نیچه به دو نوع مکان اعتقاد دارد. «مکانی که درک می­ شود اما خیالی است و مکانی که واقعی اما درک نشدنی است» (Hill,2003:126 ) از نظر نیچه «مکان پدیداری تنها در دنیای خیالی خودمان اعتبار دارد. ما چیزی درباره مکانی که متعلق به رودخانه ابدی چیزها است، نمی­دانیم.» (Ibid) اما نیچه در مقابل موهوم خواندن مکان پدیداری اقلیدسی که ] البته برایمان ضروری­اند، از این جهت که بقایمان را تضمین می­ کنند[ از مکانی دیگر نیز سخن می­گوید:
«من به مکان مطلق به­عنوان بنیاد نیرو باور دارم اما زمان و مکان به­ طور فی­نفسه وجود ندارند.» wp454))
برای پیشرفت بحث اولاً باید بررسی کنیم که نیچه در برابر مکان اقلیدسی از چه مکانی سخن می­گوید؟ و دلیل مخالفت وی با مکان اقلیدسی چیست؟ و ثانیاً آن مکان جدید از چه اعتبار و جایگاهی برخوردار است؟
مکان اقلیدسی یک مکان همسانگرد است، یعنی از هرسو خواص برابر دارد. و« هر نقطه از مکان اقلیدسی، همانند نقطۀ دیگر است» Hill,2003:131)) همچنین مکان پدیداری کانتی مکانی مطلق و جوهری است. اما نیچه این مکان خالی را رد می­ کند. با توجه به ارجاع خود نیچه به بوسکوویچ فیزیکدان، می­توان ریشه ­های اندیشه نیچه درباب مکان را در آراء او نیز جستجو کرد. کیهان بوسکوویچی متشکل از مراکز و میدانهای متحرک نیرو است. (ibid: 128) نیچه نیز اعتقاد دارد که می­توان جهان را بر اساس «کمیت معینی از نیرو و همچون تعداد معینی از مراکز نیرو» توصیف کرد.) WP 1066)(1)
اما از آنجا که نیچه وجود مکان خالی را رد می­ کند، باید گفت که او نظرات بوسکوویچ را اصلاح می­ کند. هیل به تفصیل بررسی می­ کند که چگونه نمی­ توان طبق توصیف بوسکوویچ، فضای خالی را رد نمود.(Hill,2003: 128-129)بنابراین به نظر می­­رسد که مکان نیچه ای هرچند متأثر از مکان بوسکویچی است اما متفاوت با آن است.
از نظر نیچه هیچ جای مکان خالی نیست، بلکه همواره متشکل از نیروهاست:
«]جهان[ در مکان معینی به مثابه نیروی معین قرار دارد، نه مکانی که ممکن است اینجا یا آنجا خالی باشد، بلکه مکانی سراسر ]پر از[ نیرو.» (WP 1067)
در هر صورت ارائه دقیق و یافتن نظامی منسجم از نظرات نیچه دربارۀ مکانی که توسط نیروها تعریف می­ شود هم محل اختلاف مفسران است، هم موضوع اصلی بحث ما نیست. آنچه که آشکار است و محل مناقشه نیست، این است که نیچه با مکان جوهری مطلق اقلیدسی ـ نیوتنی مخالف است.
علت رد امکان مناطق خالی مکان را می­توان ناشی از تمایل نیچه به رد جوهرگرایی و پذیرش یک دیدگاه نسبی درباره مکان دانست. (Hill,2033:130.) این با اندیشه کلی نیچه نیز سازگاری دارد. طبق تفسیر دلوز تفاوت و صیرورت نقش اساسی در اندیشه نیچه ایفا می­ کند.(۲) از این منظر مکان نیوتنی بخاطرهمسانگرد بودنش تفاوت و صیرورت را نادیده می­گیرد و ساده­سازی می­ کند. چرا که در همه جا یکسان است و در این مکان خالی بردارهای نیرو وجود دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم