۲-۵-۴-۲.دامداری و مرغداری: مناطقی که کاکاوندها چه در زادگاه شان چه اکنون در قزوین در اختیار دارند برای کشت انواع نباتات مستعد بوده برای پرورش و ازدیاد دام و احشام نیز مناسب است. بطوریکه دامداری یکی از کارهای مهم و پردرآمد مردمان این ایل می باشد. مردمان این ایل دامداری را در گذشته بیشتر به صورت سنتی یا روستایی بوده یعنی ضمن انجام کارهای کشاورزی، تعدادی گاو و گوسفند و نیز بز نیز نگهداری می کنند و فواید حاصله از آن را به مصرف نیازهای شخصی می رسانند( همان: ۲۳۶).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عکس شماره ۲: مرغداران و دامداران کاکاوند در منطقه قاقازان قزوین- پاییز ۱۳۹۲
عکاس:(کاکاوند)

صنایع دستی
با توجه به فراوانی مواد اولیه صنایع، پشم، صنایع دستی در بین روستائیان و عشایر های این ایل رایج است. مهمترین صنایع دستی این ایل عبارتند از: موج، قالی، نمد، گلیم، جاجیم، زیلو، پارچه بافی یا زر بافی، چل( پوشش چارپایان) ، هور( خورجین بزرگ)، هگبه( خورجین کوچک)، جل شال رنگین و منقش( برای اسبان)ف سیاه چادر و گیوه همچنین ریسندگی و یا تابیدن الیاف شمی، ابریشمی و نخی، طناب و خراطی( همان).
«
عکس شماره ۳: از خورجین های بافته شده توسط زنان کاکاوند قزوین – پاییز ۱۳۹۲
عکاس:(کاکاوند)
عکس شماره ۴: گلابتون بافی- کارگاه حاج سیف الدین در قزوین- پاییز ۱۳۹۲
عکاس: (کاکاوند)
عکس شماره ۵: جاجیم بافی در منزل یکی از کاکاوند های مقیم قزوین- پاییز ۱۳۹۲
عکاس: ( کاکاوند)
عکس شماره ۶: کارگاه آموزشی در شهر قزوین- پاییز ۱۳۹۲
عکاس: ( کاکاوند)
عکس شماره ۷: کارگاه گلیم بافی حاج سیف الدین- قزوین – پاییز ۱۳۹۲

صنایع ماشینی
شامل واحدهای کوچکی است که عموما قسمتی از احتیاجات ضروری مردم منطقه را تامین می کنند این صنایع عبارتند از موزاییک سازی، تولید شن و ماسه و گچ، کوره های آجر پزی، آهنگری، نجاری و….( همان).

صنایع متوسط
این صنایع با تولید بیشتر در سطح وسیع تری عمل می کنند، واحدهای پوشاک، کارخانه های سیمان، آجر ماشینی، یخ سازی، پشم شویی، تولید لوازم خانگی، کارگاههای تولید وسایل اولیه فلزی، واحدهای نان ماشینی، مجتمع صنایع شیمیایی و…. از جمله این صنایع هستند که کاکاوند ها به خصوص در قزوین زمینه بیشتری برای اینگونه صنایع دارند، به تولید آنها می پردازند( همان: ۲۳۷).
عکس شماره ۸: موزه مردم شناسی – زنان در حال پخت نان- قزوین- پاییز ۱۳۹۲
عکاس:( کاکاوند)
۵-۲. نژاد و زبان
آثار باستانی که در نقاط مختلف ایران، از جمله استانهای کردستان و کرمانشاه، از دوره های مختلف پیدا شده، گواه زندگی اقوام غیر آریایی، در حدود چهل هزار سال قبل از ورود آریاییها، اقوامی غیر آریایی در این سرزمین ان. بدون شک این اقوام بعدها در احوال اجتماعی و فرهنگی و حتی ترکیب نژادی مهاجران تازه رسیده آریایی،تاثیر زیادی داشته اند. بسیاری از نژاد شناسان بر این باورند که نژاد ایرانی خصوصا کردان از زیباترین نژادها هستند. علی رغم اختلاط با نژاد عرب، ترک و تاتار، خطوط اصلی سیمای قدیم خویش را حفظ کرده اند( افشار،عبدالرشیدبن محمد، ۱۳۷۶: ۱۰۷).
کاکاوندهای قزوین نیز که از کرمانشاهان به خصوص بخش هرسین به شهر قزوین مهاجرت نموده اند، اکثریت کرد و در موارد نادری لر نیز در بین آنها دیده می شود.اما با توجه به منابع قابل یقین می توان گفت که مردم کاکاوند دارای زبان لکی می باشند که متشابه زبان لری و کردی کرمانشاهی است ولی خود زبان لکی هم در این منطقه دارای لهجه های متفاوتی است. آنچه مسلم است قوم کرد و لر قوم آریایی و ایرانی اند که وجوه مشترک فرهنگی بین آنها فراوان است و شاید همین امر سبب شده است که برخی از نویسندگان آنها را به عنوان یک قوم قلمداد کنند. اصولا بررسی های مردم شناسی در این منطقه نشان می دهد که وجوه مشترک بین لرهای لرستان به ویژه لرهایی که به زبان لکی تکلم می کنند با طوایف کرمانشاه و ایلام چشم گیر است. اما هر چه به طرف شمال کرمانشاه حرکت می کنیم فاصله فرهنگی و زبان شدت می یابد تا جایی که این گروه زبان همدیگر را مطلقا نمی فهمند. لرها به دو زبان لری و لکی صحبت می کنند که اولی زبان اکثریت شعبات این قوم می باشد و حال آنکه دومی در بین برخی از طوایف لرستان و ایلام و کرمانشاهان برخی از مناطق استان همدان و قزوین و غیره رایج است( اسماعیلی،سامان، ۱۳۹۱).
۶-۲. خط
خط و نوشتاری که از پنج هزار سال پیش در مملکت کردها می باشد در سرزمین ایلام اختراع شد. خط مردمان کاکاوند میخی بوده است که از نقوشی به شکل میخ و به طور افقی و عمودی ترکیب شده است. این علاقها بالغ بر ۳۰۰ نوع بوده اند. در دوره هخامنشیان نیز خط مردم کاکاوند ( کردها) مانند دیگر ممالک، خط میخی بود که در کتیبه های شاهان هخامنشی دیده شده استو خط های دیگری نیز مانند پهلوی یا هزاروش ف در زمان اشکانیان و ساسانیان معمول شدند که در سکه و نقوش آن زمان دیده می شوند. اوستا نیز با خط اوستایی، با بهره گرفتن از خط پهلوی نوشته شده است. پس از هجوم عربها خط فارسی قدیم به تدریج از بین رفت و خط امروزی ایرانیان که تاثیر گرفته از خط های عربی، کوفی، نسخ، نستعلیق شکسته و….است به جای آن معمول شد( افشار،عبدالرشیدبن محمد، ۱۳۷۶: ۴۰۷).
۷-۲. مذهب
قبل از حمله اعراب مسلمان ، دین مردم ایران و از جمله کردها ( کاکاوندهای کنونی) زرتشتی بوده است که در سده قبل از میلاد به وسیله زرتشت پایه گذاری شده بود. با انقراض سلسله ساسانی و افزایش نفوذ مسلمین، مردم ایران در سده ۷ ق. م به اسلام گرویدند. اکثر قریب به اتفاق مردم کاکاوند پیرو دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری هستند و اقلیت بسیار نا چیزی از مذهب تسنن و یا ادیانی مثل زرتشتی، کلیمی و مسیحی می باشند. ولی کاکاوندهای مهاجر به قزوین شیعه اثنی عشری می باشند و به پیامبر( ص) و ائمه اطهار علاقه و ایمان مفرطی دارند خاصه امام علی(ع) و امام حسین (ع) که مظلوم وار به شهادت رسیده و امام رضا(ع) که اکثر مردم برای زیارت و پابوس او به مشهد مشرف می شوند و بعد از بازگشت از مشهد مقدس برای خانواده ای که به زیارت رفته ، هدایایی برده و خانواده زوار هم در در قبال هدایایی از جمله لباس، مهر و تسبیح به عنوان تبرک به آنان می دهد که این مراسم را در محل( سفره علی) گویند. کسانیکه به زیارت کربلا مشرف شده اند و یا به زیارت خانه خدا رفته اند باز همین مراسم برای آنان مهیا شده است علاوه بر این به زیارت شاهزاده محمد( امام زاده محمد) که از برادران ناتنی امام رضا هستند و در نزدیکی کوهدشت و امام زاده باولین که در سردشت کاکاوند قرار دارند و زیارت بابا بزرگ نیز می روند( آقا محمدی، عباس،۱۳۷۷: ۷۹).
۸-۲. تعصبات مردم کاکاوند
غیرت و مردانگی و دلاوری و جنگجویی و شجاعت در بین مردم کاکاوند از بهترین افتخارات محسوب می شود و اکثر جنگها و درگیری ها بر سر مسائل جزئی و خانوادگی به خاطر عدم تفاهم و گذشت منجر به جنگ تیره ای و خانوادگی در بین آنان شده و چه بسا افرادی به خاطر یک مزاح بی جا یا یک کینه دیرینه باعث نزاع در بین آنان شده و چندین شب و روز دست به فراهم کردن دار و دسته خود برای مقابله با حریف زده اند و مخارج هنگفتی صرف یک شام و نهار به اصطلاح محلی( دوستی و دشمنی) شده است. در این راستا با میانجی گری بزرگان آنان را به صفا و صلح دعوت می کردند و بعد از آن همه درگیری و زخمی شدن عده ای یا احیانا کشته شدن کسی انگار خوابی بیش نبوده و همه را فراموش کرده و به صلح و سازش تن می دادند و البته این به گذشته کاکاوند برمیگردد اکنون با توجه به پیشرفت و ترقی مردم کمتر تیره ای مشهور است که درگیری و نزاع با سایرین را سرلوحه امور خویش قرار دهند(قراخانی، حسین، ۱۳۵۵: ۲۵).
۹-۲. تاریخچه عشایر و چادرنشینان کاکاوند
سازمان و تشکیلات و گویش ایل ها و عشایر
ایل واژه ای است ترکی مغولی که هم به جای اسم و هم به جای صفت به کار می رود و معنی آن صلح، انقیاد، قوم ومردم می باشد. این لغت از عهد مغول در تاریخ ایران مکرر به کار رفته و ایلی به معنای انقیاد و متابعت نیز استعمال شده است. به زبان سامی ایل به معنی خدا می باشد و ایل ریشه سامی واژه الله( صورت اختصاری کلمه عربی الله) است که مفهوم خدا می رساند همچنین واژه ایل در زبان اروپاییnamade گفته می شود که از زبان یونانی گرفته شده و به معنی چرانیدن و در جستجوی مرتع می باشند آمده است. لغت عشیره که مترادف ایل می باشد واژه عربی است و به معنی برادران و نزدیکان از جانب آبا( پدران) و جمع آن عشیره و عشیرات است. عشیره اسم فارسی ماخوذ از عربی به معنی خویشان و نزدیکان و تبار اهل خانه و قبیله و طایفه است. واژه ایل به معنی خیلی نیز می باشد و سرخیل به معنی رئیس ایل( ایلخانی) و خیل خانه به معنی خاندان و دودمان است. واژه ایلات( جمع ایل) که نخستین بار در زبان فارسی در دوران ایلخانان به کار رفته است به مفهوم یا معنای طوایف صحرانشین و نیمه صحرانشین است. واژه عشایر، قبایل و طوایف نیز به همین معنی خواه ایل کاملا صحرانشین باشد یا نباشد، استعمال شده است. در متون دوران قرون وسطی و معاصر به عبارت ترکیبی ایلات و عشایر برمی خوریم، در آثار قرون وسطی کلمه ایلات همراه با( اولوس) یعنی پیروان ایلی، و اوییماق ذکر شده است. در لغت نامه دهخدا نیز عنوان( ایلات) آمده است: عنوان مجموع عشایر و قبایل مختلف و مجزا که مستقل و یا لااقل اسما تابع حکومت مرکزی می باشد و در نقاط مختلف مملکت تحت ریاست مطلق ایلخانیها و ایل بیگیهای خویش زندگی می کنند و غالبا به تربیت احشام چادرنشینی و گاه زراعت معیشت کرده اند و می کنند(بهتویی،حیدر ۱۳۸۵: ۴۵).
۱-۹-۲.نظام ایلی کاکاوند
اسامی تشکیلات ایلی در میان کردان کاکاوند، اشتراکی در پیروی از یک رئیس بوده است. ریش سفیدان را از میان خود به ریاست ایل یا طایفه برمی گزینند و تا زمانی که رفتار و کردار او بر وفق مصالح ایشان بود در احترام و اطاعت محض نسبت به وی فروگذار نمی کردند ولی همین که خلافی از او دیده می شد تمام افراد جمع می شدند و سرپرست دیگری انتخاب می کردند.
عنوان رئیس در گذشته بدین طریق انجام می گرفت که یکی از ریش سفیدان کفش های او را جلوی پایش می گذاشت و بلافاصله رئیس سابق از محل خود خارج و در میان افراد ایل برای تعیین رئیس داخل می شد و در هر انتخاب نیز می بایستی کلیه افراد ایل از زن و مرد رای خود را اعلام نمایند.مسائل و مشکلات هر طایفه و ایل به وسیله رئیس و انجمن ریش سفیدان حل و فصل می گردید . هر ایل اعم از کوچ رو و روستانشین، امور زندگی، را بین افراد معینی تقسیم می کردند و هیچکس حق نداشت از حرفه اختصاصی خود دست کشیده و به حرفه دیگری بپردازد. هر ایل از چند طایفه یا تیره و هر تیره از چند خانواده که نیای مشترکی دارند تشکیل می شود( بهتویی،حیدر، ۱۳۸۵: ۵۰).
عکس شماره ۹ : برای اتصال «له ته مال» ها به هم در عرض تخته های سیاه چادر از چوب های مثلثی شکلی بنام هه یچو لک (heiĉolæk) استفاده می گردد.
قزوین- زمستان ۱۳۹۲
عکاس: (آقای کاکاوند)
عکس شماره: نمایی نزدیک از هه یچو لک (heiĉolæk) ( همان)
عکس شماره۱۰: نمایی از سرستون ها و تیرهای حمال که پوشش سیاه چادر را سرپا نگه می دارند. در این تصویر محفظه های از نور ما بین سرستون ها نیز وجود دارد( همان).
عکس شماره۱۱ : نمایی نزدیک از میخ های چوبی(تیلا – te:la) و طناب های مهار سیاه چادر( همان)
عکس شماره۱۲: نمایی دیگر از میخ های چوبی و طناب های مهار سیاه چادر( همان).
عکس شماره۱۳: بسیار از خانوارهای عشایری، علاوه بر میخ های چوبی از اشیاء دیگری مانند سنگ و شاخ های درختان برای مهار پوشش سیاه چادر نیز استفاده می کنند( همان)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...