برای شرکت های چندملیتی معمولا مهم نیست که تولیدکنندگان مستقل چقدر تولید می‌کنند،بلکه آن ها با هر گونه تولیدی هرچند اندک مبارزه می‌کنند و چنین می پندارند که هر رقیب کوچکی می‌تواند یک روز رقیب بزرگی شود و اگر قرار باشد که در هر جامعه ای یک کارخانه ی محلی به وجود بیاید و به حیات خود ادامه دهد،پس به یقین بازارهای جهانی آن ها که از مجموع همین بازارهای کوچک تشکیل شده است به خطر خواهد افتاد واز طرفی وجود این کارخانه های مستقل محلی، هرچند کوچک هم باشند،امکان تعیین قیمت های مصنوعی بسیار بالا را از شرکت ها سلب می‌کنند پس بایستی رقبا بلافاصله به ورشکستگی کشانده و نابود شوند[۲۱۰].

۲- خرابکاری

استفاده از شیوه ی خرابکاری یکی از وسایل و ابزار رایج نابود کردن رقبای جدید و ناخواسته است. با وجود آنکه بعضی از مدیران کم تجربه کارخانه جات به خصوص وقتی در سهام کارخانه شریک هستند،در مقابل این عملیات ویران کننده شرکت ها ایستادگی می‌کنند،کمتر موفق می‌شوند تا از دام این اقدامات بگریزند.

۳- تقلب در مواد اولیه

یکی دیگر از راه های خرابکاری بخصوص در کارخانه جات تولیدی تحویل مواد اولیه و یا لوازم تکمیلی نامرغوب است تا کیفیت کالای تولید شده توسط کارخانه جاتی که عضو شرکت های چندملیتی نیستند سقوط کرده و در نتیجه تولید کننده بازار فروش خود را از دست بدهد.

۴- ادعاهای پوچ شرکت های چند ملیتی

می‌دانیم که در دنیای کنونی مسئله صدور تکنولوژی و تخصص یکی از عوامل تبلیغاتی جهت ادامه ی استعمار و استثمار جوامع مختلف و بخصوص ملل جهان سوم است.در بسیاری از موارد شرکت های چندملیتی با توسل به شیوه های تخریب و ویران سازی، که نمونه هایی از آن ذکر شد، از یک طرف سعی در نابود کردن و بد نام ساختن تولیدکنندگان مستقل می نمایند و از طرف دیگر با ورشکسته شدن این تولیدکنندگان مستقل و به انحصار در آوردن بازارهای مصرف،کالاهای خود را با قیمت گران و کیفیت پایین(جهت ازدیاد مصرف) عرضه می‌کنند و در حقیقت به علت تسلط بر بازار، مردم را مجبور به مصرف آن ها می نمایند[۲۱۱].

براستی که ملل جهان باید خود را از قید و بندهای تبلیغاتی برهانند و فکر نکنند که هرچه مارک کارخانه جات بزرگ را دارد بهترین است.

۵- رشوه

رشوه عامل ایجاد وابستگی اقتصادی و سیاسی به شرکت ها می‌باشد، شرکت های چندملیتی برای ادامه حیات و اعمال چپاولگرانه خود و جلوگیری از هر گونه پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعتی بخصوص در کشورهای جهان سوم با پرداخت رشوه به سردمداران و دست اندرکاران این کشورها ‌به این اهداف شوم خود دست می‌یابند. البته اگر موقعیت اقتضا کند و نیازی باشد رهبران کشورهای باصطلاح متمدن و صنعتی جهان نیز از این لطف شرکت ها (رشوه)،محروم نخواهند شد وحتی در این کشورها نیز وزراء و اعضای عالی رتبه ی دولتی اغلب آرزوی مدیرعاملی شعبات شرکت های چندملیتی کشور خود را در سر می پرورانند.امروزه این نوع شرکت ها برای رشوه دادن به صورت غیر مستقیم اعمالی نظیر اهدای اتومبیل،عرضه ی مسافرت های خارج از کشوریا عنوان های افتخاری را انجام می‌دهند[۲۱۲].

فصل پنجم_ جهانی شدن یا جهانی سازی شرکت های چند ملیتی

به نظر می‌رسد سناریویی پیش روی شرکت های چند ملیتی در عصر جهانی شدن قرار گرفته وازاین شرکت ها برای تامین برخی سیاست ها به عنوان ابزاری مهم استفاده می شود و این ‌سیاست‌گزاران‌ با در اختیار داشتن سهم عمده ای ازسهام شرکت های چند ملیتی بزرگ جهان، تاثیر بسزایی در تصمیم گیری های مدیریتی این شرکت ها اعمال می‌کنند و در واقع باید از مجموع این شرکت ها، از یک شرکت چندملیتی با مدیریتی واحد سخن به میان آورد که سعی می‌کند تمامی شرکت‌ها را مدیریت کند.به قطع یقین می توان گفت که در عصر جهانی شدن هدف این شرکت ها ورای اقتصاد وکسب سود است،هرچند نمی توان این برنامه ریزی شرکت ها را معطوف به حال حاضر دانست ؛ قطعا این رویه در دهه های اخیر مطرح شده وحال در حالت اجرا و یا در شرف اجرا می‌باشد.حال در قدم اول باید بررسی کنیم که این شرکت (شرکت های چند ملیتی) در مسیر جهانی شدن حرکت می‌کند یا جهانی سازی و سپس با مشخص شدن این موضوع مدیریت جهت دار و مجموع اهداف این شرکت را مورد ارزیابی و بررسی قرار می‌دهیم.

در فصل های پیشین جهانی شدن و نظرات مطرح شده در این باب را بررسی کردیم و باید گفت این در هم تنیدگی و کوچک شدن دنیا و از طرفی دیگرمطرح شدن در دنیا به طور کلی می‌تواند مفید باشد،برخی معتقدند برای جهانی شدن و جهانی بودن بسیارباید تلاش کرد والبته برخی دیگر با به وجود رسانه های مختلف انجام هر گونه فعالیتی را جهانی می دانند و در واقع جهان را به یک دهکده تعبیر می‌کنند که تمامی فعالیت های انجام گرفته در آن از نگاه جهانیان مخفی نخواهد ماند،دکتر مک لوهان[۲۱۳] معتقد بود که رسانه های جدید باعث به وجود آمدن پدیده ی جهش اطلاعات خواهند شد و می گفت: ” اطلاعاتی که انسان‌ها نیاز خواهند داشت ، از چهار گوشه ی جهان و با سرعت فراوان در اختیارشان قرار خواهد گرفت. ‌به این ترتیب، جهان بزرگ، روز به روز کوچک تر می شود و انسان‌ها چه بخواهند وچه نخواهند، گویی در یک قبیله ی جهانی یا یک دهکده ی جهانی زندگی می‌کنند. چنین وضعیتی را امکانات الکترونیک فراهم خواهد کرد. ‌به این ترتیب فکر دهکده ی جهانی در سال ۱۹۶۴ پایه گذاری شد. مک لوهان تا پایان حیاتش یعنی۱۶سال بعد همواره به دهکده ی جهانی اشاره می کرد و می گفت:” اکنون دیگر کره ی زمین به وسیله ی رسانه های جدید آنقدر کوچک شده که ابعاد یک دهکده را یافته است.”

شکل گیری دهکده ی جهانی، آن گونه که مک لوهان تجسم می کرد با ایجاد اولین وب سرویس در سال ۱۹۹۰ ، تأسیس شبکه تلویزیونی جهانی سی.ان.ان. در ۱۹۹۱ و ایجاد وب سایت یاهو در ۱۹۹۳ آغاز شد. ضمن آنکه قبل از آن تاریخ، نخستین تجربه های پوشش با ماهواره های پخش مستقیم برنامه های تلویزیونی به وقوع پیوسته بود. اندیشمندان ارتباطات از اوایل دهه ی ۱۹۹۰ شاید چون اصطلاح دهکده ی جهانی[۲۱۴] ناظر برانجام عملی نبود، از فعل جهانی شدن[۲۱۵] استفاده کرده وابزار آن را نیز فناوری اطلاعاتی_ ارتباطاتی، نامیدند[۲۱۶].

اصطلاح جهانی شدن از بُعد ارتباطات و تعامل های انسانی، برای شکل گیری(( دهکده جهانی)) و ((فشرده شدن زمان و مکان)) هم به کار می رود، زیرا دو دهکده جهانی به رغم این که افراد و گروه ها به لحاظ فیزیکی در مکان هایی دور از هم زندگی می‌کنند. از زندگی یکدیگر در زمان واحد مطلع اند. همچنین زمانی که کاری انجام می‌دهند به انعکاس آن می اندیشند و نمی توانند فارغ از عکس العمل جهانی به عمل بپردازند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...