دانلود منابع پایان نامه ها | ۲-۲-۱-۴-۱- انگیزه هایی برای افشای اختیاری اطلاعات – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
چنانچه پذیرفته شود که سرمایه گذاران درمجموع، کانون توجه حسابداری میباشند، میتوان افشا در گزارشگری مالی را به عنوان ارائه اطلاعات لازم برای عملکرد بهینه بازار کارامد سرمایه تعریف کرد. به بیان دیگر، گزارشگری مالی باید اطلاعات کافی را به نحوی ارائه کند که پیشبینی روند توزیع سود سهام آتی و واریانس آن و همچنین کوواریانس آن با بازده کلی بازار سرمایه را امکان پذیر سازد. بدیهی است که در این جا، تأکید بیشتر بر سرمایه گذاران آگاه و دارای دانش و همچنین تحلیل گران مالی میباشد (همان منبع).
۲-۲-۱-۳- افشای اجباری اطلاعات
افشای اجباری اطلاعات معمولاً از طریق قوانین کشوری حاکم بر روابط تجاری و قوانین و قواعد تدوین شده سازمان های حرفهای مصوب و لازمالاجرا می شود. این قواعد صرفنظر از خصوصیات شرکتها مانند اندازه شرکت، سال مالی، سیستم حسابداری، منابع تأمین مالی و سایر عواملی که ممکن است بر رویه های افشا اثرگذار باشد، بایستی اعمال شود. به عبارتی دیگر افشای اجباری به جنبههایی از اطلاعات اطلاق می شود که میبایست در نتیجه وجود برخی قوانین، قواعد یا قراردادهای موضوعه بازار سرمایه و نهادهای حرفهای حسابداری از طریق صورتهای مالی گزارش شود. هدف اصلی افشای اجباری تامین نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان و اطمینان بخشی به آنان در مورد کیفیت تولیدات و خدماتی است که میبایست مطابق استانداردهای موجود عرضه شود. افشا اجباری غالباً از طریق صورتهای مالی سالانه، گزارشهای میان دورهای، صورتهای مالی تلفیقی و گزارشهای حسابرسی صورت میپذیرد (مدهانی، ۲۰۰۹).
۲-۲-۱-۴- افشای اختیاری اطلاعات
نظریه افشای اختیاری بیان میدارد که مدیران، در صورت فزونی منافع افشا بر هزینه های آن، اطلاعاتی از شرکت را که تحت مدیریت خود دارند، افشا خواهند نمود (هیتزمن و همکاران [۱۷]،۲۰۱۰). افشای اختیاری، افشای اطلاعاتی فراتر از تعهدات قانونی است که به وسیله نهادهای قانونگذار تدوین شده است. مدیریت به منظور افزایش اعتبار گزارشات مالی می تواند به افشای اختیاری اطلاعات بپردازد. اطلاعات مفید و مربوط تهیه شده از طریق افشای اختیاری، فرایند تصمیم گیری سرمایه گذاران را بهبود میبخشد و سایر استفاده کنندگان از افشای اطلاعات شرکت را در موقعیت مناسبتری برای تخصیص منابع اقتصادی قرار می دهند (مدهانی،۲۰۰۹).
استانداردهای حسابداری اگرچه حداقل میزان افشای لازم را الزام نموده اند، ولی افشای اختیاری اطلاعات اضافی را محدود ننمودهاند. به عنوان مثال شاخص های غیر مالی مفید که برای قضاوت پیرامون اثربخشی و میزان موفقیت مؤسسه در تحقق اهداف سازمانی مفید هستند و یا شاخص هایی که ارتباط بین وضع موجود و منافع آتی را آشکار میسازد از آن جمله است. چنانچه مدیریت با ارائه اطلاعات اضافی بتواند رهنمودهایی در خصوص تحقق اهداف کوتاه مدت و بلندمدت سازمانی و استفادۀ بهینه از منابعی که در اختیار داشته است، ارائه نماید و تصویر روشنی از دورنمای تصمیمات خود گزارش نماید، چه بسا بتواند انتقادات سرمایه گذاران در خصوص عملکرد جاری را برطرف و آنها را نسبت به آینده مؤسسه امیدوار سازد. بدین ترتیب افشای اختیاری به سرمایه گذاران کمک می کند که از تدابیر تجاری مدیریت مطلع شوند (ایزدی نیا،۱۳۷۷).
مطالعات نظری انجام شده در مورد افشای داوطلبانه، با فرض وجود اطلاعات قابل اتکا و صفر بودن هزینه افشا نشان میدهد، صرفاً شرکتهایی از افشای اطلاعات امتناع میکنند که بدترین اطلاعات ممکن را دارند. اما در صورت وجود هزینه های افشا، تنها شرکتهایی که افشای اطلاعات آنها فزونی منافع اقتصادی بر هزینه ها را به دنبال دارد، به افشا میپردازند. اغلب بیان می شود که این منافع، شامل منافع بازار سرمایه ناشی از کاهش عدم تقارن اطلاعاتی است. به عبارت دیگر، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی موجب بالا رفتن ارزش سهام و نقدشوندگی، رغبت و علاقه سرمایه گذاران نهادی و واسطه های مالی به سرمایه گذاری و پایین آمدن هزینه های تأمین مالی برون سازمانی می شود ( کاشانی پور و همکاران، ۱۳۸۸).
تحقیقات حسابداری در رابطه با سیاست های افشای شرکتها پیدایش خود را با نتایج اصلی گروسمن[۱۸] و میلگروم[۱۹] (۱۹۸۱) آغاز کردهاست و افشای کامل زمانی حاصل می شود که: (۱) افشاسازی بدون هزینه باشد. (۲) سرمایه گذاران بدانند که شرکت دارای اطلاعات محرمانه است. (۳) شرکت می تواند حق به جانب اطلاعات محرمانه را برای سرمایه گذاران افشا کند. (۴) تمام سرمایه گذاران به روشی یکسان به افشای شرکت واکنش نشان می دهند. (۵) شرکت میداند افشای اطلاعات محرمانهاش با واکنش سرمایه گذاران مواجه خواهد بود. افشای کامل با حل کردن این استدلال ها صورت میگیرد.
۲-۲-۱-۴-۱- انگیزه هایی برای افشای اختیاری اطلاعات
آثار تأثیرگذار گروسمن و میلگروم (۱۹۸۱) انگیزه های احتمالی شرکتها را جهت افشای کامل اطلاعات برای سرمایه گذاران را توضیح می دهند. این محققین بر این عقیده هستند که در صورت عدم افشا، سرمایه گذاران میبایست اطلاعات را از منابع دیگر تهیه کرده و تحلیل کنند و در این صورت شرکت ها متحمل هزینه میشوند. به دلیل نبود اطلاعات، سرمایه گذاران قیمتی را که میخواهند برای سهام یک شرکت بپردازند کاهش می دهند. بنابرین شرکتها انگیزه مییابند که تمام اطلاعات مرتبط را افشا سازند تا این ارزشگذاری کمتر از واقع را کاهش دهند. این دلیل بر مبنای این فرضیه است که عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکتها و سرمایه گذاران زمانی روی میدهد که شرکتها افشای کامل اطلاعات را انجام نمیدهند (پیترسون و پلنبورگ، ۲۰۰۶)
بوتوسان و پلامپ لی[۲۰] (۲۰۰۲) رابطه بین افشا و هزینه حق مالکیت را را بررسی میکنند. آنها یافته های بوتوسان در سال ۱۹۹۷ را تأیید میکنند و شواهدی را ارائه میکنند که شرکتهایی با افشای بیشتر در گزارشهای سالیانه خود، هزینه های سرمایه کمتری را متحمل میشوند. مزایای افشا همچنین به کاهش هزینه بدهیهای بلند مدت نیز گسترش مییابد (سن گوپتا[۲۱] ، ۱۹۹۸).
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 12:35:00 ق.ظ ]
|