چنانچه پذیرفته شود که سرمایه گذاران درمجموع، کانون توجه حسابداری می‌باشند، ‌می‌توان افشا در گزارشگری مالی را به عنوان ارائه اطلاعات لازم برای عملکرد بهینه بازار کارامد سرمایه تعریف کرد. به بیان دیگر، گزارشگری مالی باید اطلاعات کافی را به نحوی ارائه کند که پیش‌بینی روند توزیع سود سهام آتی و واریانس آن و همچنین کوواریانس آن با بازده کلی بازار سرمایه را امکان پذیر سازد. بدیهی است که در این جا، تأکید بیشتر بر سرمایه ­گذاران آگاه و دارای دانش و همچنین تحلیل گران مالی ‌می‌باشد (همان منبع).

۲-۲-۱-۳- افشای اجباری اطلاعات

افشای اجباری اطلاعات معمولاً از طریق قوانین کشوری حاکم بر روابط تجاری و قوانین و قواعد تدوین شده سازمان­ های حرفه­ای مصوب و لازم­الاجرا می­ شود. این قواعد صرف­نظر از خصوصیات شرکت­ها مانند اندازه شرکت، سال مالی، سیستم حسابداری، منابع تأمین مالی و سایر عواملی که ممکن است بر رویه ­های افشا اثرگذار باشد، بایستی اعمال شود. به عبارتی دیگر افشای اجباری به جنبه­هایی از اطلاعات اطلاق می­ شود که می­بایست در نتیجه وجود برخی قوانین، قواعد یا قراردادهای موضوعه بازار سرمایه و نهادهای حرفه­ای حسابداری از طریق صورت­های مالی گزارش شود. هدف اصلی افشای اجباری تامین نیازهای اطلاعاتی استفاده­کنندگان و اطمینان ­بخشی به آنان ‌در مورد کیفیت تولیدات و خدماتی است که می­بایست مطابق استانداردهای موجود عرضه شود. افشا اجباری غالباً از طریق صورت­های مالی سالانه، گزارش­های میان­ دوره­ای، صورت­های مالی تلفیقی و گزارش­های حسابرسی صورت می­پذیرد (مدهانی، ۲۰۰۹).

۲-۲-۱-۴- افشای اختیاری اطلاعات

نظریه افشای اختیاری بیان می­دارد که مدیران، در صورت فزونی منافع افشا بر هزینه­ های آن، اطلاعاتی از شرکت را که تحت مدیریت خود دارند، افشا خواهند نمود (هیتزمن و همکاران [۱۷]،۲۰۱۰). افشای اختیاری، افشای اطلاعاتی فراتر از تعهدات قانونی است که به وسیله نهادهای قانون­گذار تدوین شده است. مدیریت به منظور افزایش اعتبار گزارشات مالی می ­تواند به افشای اختیاری اطلاعات بپردازد. اطلاعات مفید و مربوط تهیه شده از طریق افشای اختیاری، فرایند تصمیم ­گیری سرمایه ­گذاران را بهبود می­بخشد و سایر استفاده کنندگان از افشای اطلاعات شرکت را در موقعیت مناسب­تری برای تخصیص منابع اقتصادی قرار می­ دهند (مدهانی،۲۰۰۹).

استانداردهای حسابداری اگرچه حداقل میزان افشای لازم را الزام نموده اند، ولی افشای اختیاری اطلاعات اضافی را محدود ننموده­اند. به عنوان مثال شاخص­ های غیر مالی مفید که برای قضاوت پیرامون اثربخشی و میزان موفقیت مؤسسه در تحقق اهداف سازمانی مفید هستند و یا شاخص­ هایی که ارتباط بین وضع موجود و منافع آتی را آشکار می­سازد از آن جمله است. چنانچه مدیریت با ارائه اطلاعات اضافی بتواند رهنمودهایی در خصوص تحقق اهداف کوتاه مدت و بلندمدت سازمانی و استفادۀ بهینه از منابعی که در اختیار داشته است، ارائه نماید و تصویر روشنی از دورنمای تصمیمات خود گزارش نماید، چه بسا بتواند انتقادات سرمایه گذاران در خصوص عملکرد جاری را برطرف و آن­ها را نسبت به آینده مؤسسه امیدوار سازد. بدین ترتیب افشای اختیاری به سرمایه گذاران کمک می­ کند که از تدابیر تجاری مدیریت مطلع شوند (ایزدی نیا،۱۳۷۷).

مطالعات نظری انجام شده ‌در مورد افشای داوطلبانه، با فرض وجود اطلاعات قابل اتکا و صفر بودن هزینه افشا نشان می­دهد، صرفاً شرکت­هایی از افشای اطلاعات امتناع ‌می‌کنند که بدترین اطلاعات ممکن را دارند. اما در صورت وجود هزینه های افشا، تنها شرکت­هایی که افشای اطلاعات آن­ها فزونی منافع اقتصادی بر هزینه ها را به دنبال دارد، به افشا می­پردازند. اغلب بیان می­ شود که این منافع، شامل منافع بازار سرمایه ناشی از کاهش عدم تقارن اطلاعاتی است. به عبارت دیگر، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی موجب بالا رفتن ارزش سهام و نقدشوندگی، رغبت و علاقه سرمایه گذاران نهادی و واسطه های مالی به سرمایه­ گذاری و پایین آمدن هزینه­ های تأمین مالی برون سازمانی می­ شود ( کاشانی پور و همکاران، ۱۳۸۸).

تحقیقات حسابداری در رابطه با سیاست های افشای شرکت­­ها پیدایش خود را با نتایج اصلی گروسمن[۱۸] و میلگروم[۱۹] (۱۹۸۱) آغاز ‌کرده‌است و افشای کامل زمانی حاصل می­ شود که: (۱) افشاسازی بدون هزینه باشد. (۲) سرمایه گذاران بدانند که شرکت دارای اطلاعات محرمانه است. (۳) شرکت می ­تواند حق به جانب اطلاعات محرمانه را برای سرمایه گذاران افشا کند. (۴) تمام سرمایه گذاران به روشی یکسان به افشای شرکت واکنش نشان می­ دهند. (۵) شرکت می­داند افشای اطلاعات محرمانه­اش با واکنش سرمایه گذاران مواجه خواهد بود. افشای کامل با حل کردن این استدلال ها صورت ‌می‌گیرد.

۲-۲-۱-۴-۱- انگیزه هایی برای افشای اختیاری اطلاعات

آثار تأثیرگذار گروسمن و میلگروم (۱۹۸۱) انگیزه های احتمالی شرکت‌ها را جهت افشای کامل اطلاعات برای سرمایه گذاران را توضیح می­ دهند. این محققین بر این عقیده هستند که در صورت عدم افشا، سرمایه گذاران می­بایست اطلاعات را از منابع دیگر تهیه کرده و تحلیل کنند و در این صورت شرکت ها متحمل هزینه می­شوند. به دلیل نبود اطلاعات، سرمایه گذاران قیمتی را که می­خواهند برای سهام یک شرکت بپردازند کاهش می­ دهند. ‌بنابرین‏ شرکت‌ها انگیزه می­یابند که تمام اطلاعات مرتبط را افشا سازند تا این ارزش­گذاری کمتر از واقع را کاهش دهند. این دلیل بر مبنای این فرضیه است که عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت­ها و سرمایه گذاران زمانی روی می­دهد که شرکت‌ها افشای کامل اطلاعات را انجام نمی­دهند (پیترسون و پلنبورگ، ۲۰۰۶)

بوتوسان و پلامپ لی[۲۰] (۲۰۰۲) رابطه بین افشا و هزینه حق مالکیت را را بررسی ‌می‌کنند. آن­ها یافته ­های بوتوسان در سال ۱۹۹۷ را تأیید ‌می‌کنند و شواهدی را ارائه ‌می‌کنند که شرکت‌هایی با افشای بیشتر در گزارش­های سالیانه خود، هزینه های سرمایه کمتری را متحمل می­شوند. مزایای افشا همچنین به کاهش هزینه بدهی­های بلند مدت نیز گسترش می­یابد (سن گوپتا[۲۱] ، ۱۹۹۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...