۲٫ توانایی مقابله و تعامل با مشکلات

۱) نگرانی و تشویش؛ ۲) بزرگ جلوه دادن مشکلات؛ ۳) قدرت بیان مخالفت؛ ۴) تلاش برای تغییر دیگران؛ ۵) امید۶) جلب توجه؛ ۷) مقایسه کردن؛ ۸) ایمان؛ ۹) ‌خود کم‌بینی؛ ۱۰) میزان کنار آمدن با مشکلات؛ ۱۱) توانایی در برابر مشکلات؛ ۱۲) استقلال شخصیت؛ ۱۳) انتقاد کردن؛ ۱۴) ضعف و قدرت؛ ۱۵) حسرت.

۳٫ پرداختن به سجایای اخلاقی

۱) پذیرفتن اشتباهات؛ ۲) کمک به دیگران؛ ۳) استفاده از فرصت‌ها؛ ۴) انتقادپذیری؛ ۵) استفاده از تجربیات؛ ۶) استفاده از نظرات دیگران؛ ۷) به پایان رساندن کار؛ ۸) بخشش.

۴٫ خودآگاهی و عشق و علاقه

۱) علاقه به زندگی؛ ۲) رضایت از زندگی؛ ۳) رضایت از خود؛ ۴) علاقه به خود؛ ۵) افتخار به خود؛ ۶) اعتماد به نفس؛ ۷) امید به زندگی (میرجلیلی و شفیعی، ۱۳۹۱).

به عقیده مایک جورج (۲۰۰۶)، مدرّس دوره های هوش معنوی به منظور بهبود مهارت‌های مدیریت و رهبری، هوش معنوی لازم است؛ زیرا:

۱٫ موجب یافتن و به‌کارگیری عمیق‌ترین منابع درونی می‌شود که قابلیت توجه و قدرت تحمّل و تطابق با سایران را به ما می‌دهد.

۲٫ احساس هویت فردی روشن و باثبات در محیط روابط کاری متغیر ایجاد می‌کند.

۳٫ توانایی درک معنای واقعی رویدادها و حوادث، و قابلیت معنادار کردن کار را به ما می‌دهد.

۴٫ ارزش‌ها را شناسایی می‌کند و آن ها را با احساس هدفی روشن همسو می‌کند.

۵٫ زندگی کردن با این ارزش‌ها و بدون سازش‌پذیری منجر به حس انسجام می‌شود.

۶٫ ایجاد آرامش می‌کند و در مواجهه با بحران و آشوب تمرکز به وجود می‌آورد.

با وجود آنکه بسیاری از افراد تصور می‌کنند هیچ چیز معنوی در کار یا محیط کاری وجود ندارد، حوزه های بسیاری در زندگی کاری وجود دارند که می‌توان هوش معنوی را در آن ها به کار گرفت. سه حوزه مهم‌ وجود دارد عبارتند از:

۱. امنیت شخصی و تأثیر آن بر اثربخشی شخصی: هوش معنوی کمک می‌کند که ثبات و اعتماد به نفس افراد افزایش یابد و راحت‌تر با مسائل کاری کنار بیایند.

۲. ایجاد روابط و ادراک بین افراد: به بهبود ارتباطات و درک دیگران در محیط کار کمک می‌کند.

۳. مدیریت تغییر و از میان برداشتن موانع: به غلبه بر ترس‌های ناشی از تغییر کمک می‌کند (مایک، ۱۳۸۵).

۲-۱۳٫ هوش معنوی در اسلام

تدوین و ارائه الگوهای مدیریتی در هر کشور و سازمانی بر نوعی اعتقاد درباره هستی و تحلیل از جهان مبتنی است. تمام نظام‌های اجتماعی به نوعی جهان‌بینی متکی هستند. هدف‌هایی که یک مکتب ارائه می‌دهد به تعقیب آن ها دعوت می‌کند، راه و روش‌هایی که تعیین می‌کند، بایدها و نبایدهایی که انشا می‌کند، همه بر طراحی و تدوین نظام‌های اجتماعی و اداره امور سازمان‌ها تأثیر می‌گذارد. دین با ارائه اصول موضوعه خاصی، که متناسب با جهان‌بینی است، در نظریه های علوم اثر می‌گذارد. مهم ترین اثری که علوم کاربردی از دین می‌پذیرد، اثری است که از نظام ارزشی آن حاصل می‌شود. این اثر نظام رفتاری و ذهنی افراد و کارکنان را هدایت می‌کند و بدان جهت می‌دهد ( مکارم شیرازی، ۱۳۶۸).

‌بنابرین‏، تدوین و ارائه الگوی مؤلّفه‌های معنویت و هوش معنوی در نظام اسلام، تابع جهان‌بینی و ایدئولوژی اسلام در محیط کسب و کار و سازمان است. با توجه به آن، لازم است در ابتدا به مبانی فکری و جهان‌بینی اسلامی توجه شود و با مطالعه عمیق منابع غنی دین مبین اسلام همچون قرآن، نهج‌البلاغه و سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام که در حد اعلای معنویت و پارسایی قرار دارند، مؤلّفه‌های معنویت و هوش معنوی در محیط کسب و کار استخراج و شناسایی شود و با ‌بهره گیری از نظرات خبرگان و کارشناسان حوزه و دانشگاه، الگویی برآمده از آموزه‌های اسلامی به سازمان‌ها و نهادهای جامعه اسلامی ارائه شود ( زارعی متین، ۱۳۸۸).

اگر روش اولیای دین اسلام را مطالعه کند متوجه می‌شویم که چقدر بر اصول دقیق رهبری منطبق است و نتایج شگرفی از طریق مدیریت و رهبری آن ها برای ما به دست می‌آید.

برای استخراج و شناسایی مؤلّفه‌ها و کارکردهای معنویت و هوش معنوی، بجاست محققان و پژوهش گران دانش مدیریت ـ با توجه به مبانی و جهان‌بینی اسلامی ـ به مطالعه عمیق و دقیق منابع دینی، بخصوص قرآن و نهج‌البلاغه، بپردازند و با تلاش و کوشش خویش، به بومی‌شدن نظریه های مدیریت کمک شایانی نمایند. تربیت دینی و معنوی با بهره گرفتن از اخلاق مذهبی، به دنبال هدایت و ترسیم افق های روشن برای رستگاری و هدایت بشری است (زنگویی و نبی زاده، ۱۳۹۳).

به دلیل آنکه در فرهنگ اسلامی، متون فراوانی وجود دارد که در آن ها از عمیق‌ترین صفات، حالات و کیفیت معنوی صحبت شده، این توقّع چندان آرمانی و دور از واقعیت نیست.

برای مثال، خداوند در قرآن کریم، سوره «مؤمنون» آیه‌های ۲ تا ۱۰ ویژگی‌های مؤمن را چنین برشمرده است:

ـ مؤمنان در نمازشان فروتنند و خشوع دارند؛ یعنی توجه آن ها کاملاً به خداوند جلب می‌شود. (توانایی تجربه هشیاری عمیق و مراقبه)

ـ کسانی‌اند که از کار و سخن بیهوده روی‌گردانند؛ هدفمندی در زندگی برای رسیدن به رضای خداوند. (هدفمندی و تقدّس بخشیدن به امور زندگی)

– آنان که زکات می‌پردازند و بر عهد و پیمان خویش پایبندند و در انجام نماز خویش دقت نظر دارند. (ظرفیت برای رفتارهای پرهیزگارانه)

در توضیح رفتارهای پرهیزگارانه باید گفت: در آیات قرآن کریم ۲۴۳۶ واژه «تقوا» به صورت اسمی و فعلی و به عنوان صفت به کار رفته، و بیشتر به صورت «اتقوااللّه» آمده است. برخی از این موارد، به صورت «إتقوا رَبّکم» یا «إتقوا اللّه الّذی خَلقکم» به کار رفته است. این تعداد فعل امر به صراحت نشان می‌دهد که تا چه حد رعایت تقوا اهمیت دارد و تا چه حد انسان از تقوا غفلت می‌کند.

از جمله اوامر این است که می‌فرماید: «پس ای خردمندان عالم! از خدا بترسید. باشد که رستگار شوید.» (مائده: ۱۰۰).

شهید مطهّری می‌فرماید: تقوای دینی و الهی یعنی اینکه انسان خود را از آنچه دین در زندگی معین کرده و خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آن ها نشود ( مطهری، ۱۳۷۶).

به عقیده ایشان، ما دو نوع تقوا می‌توانیم داشته باشیم: تقوایی که ضعف است و تقوایی که قوّت است. نوع اول این است که انسان برای آنکه خود را از آلودگی‌های معاصی حفظ کند، از موجبات آن ها فرار کند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه دارد.

نوع دوم آن است که در روح خود حالت و قوّتی به وجود آورد که به او مصونیت روحی و اخلاقی دهد که اگر به فرض در محیطی قرار گیرد که وسایل و موجبات گناه فراهم باشد، آن حالت و بعد معنوی، او را حفظ کند.

آیت اللّه فاضل لنکرانی می‌نویسند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...