کشف علمی

دانشمند دانشگاهی

افشای کشف اختراع

دانشمند دانشگاهی و TTO

ارزیابی اختراع برای ثبت

دانشمند دانشگاهی و TTO

ثبت اختراع

دانشمند دانشگاهی و TTO

بازاریابی فناوری برای شرکت‌ها

دانشمند دانشگاهی و کارآفرین/شرکتTTO

مذاکره برای اعطای حق بهره برداری

دانشمند دانشگاهی و کارآفرین/شرکتTTO

اعطای حق بهره برداری به یک شرکت موجود و یا نوظهور

دانشمند دانشگاهی و کارآفرین/شرکتTTO

شکل ۲-۳) فرایند انتقال فناوری (سیگل و همکاران،۲۰۰۴)

ثبت اختراع یکی از مهمترین مکانیزم های محافظت از مالکیت فکری است. از آنجایی که دانشگاه ها بودجه محدودی برای ثبت اختراعات دارند ، ‌بنابرین‏ این یک تصمیم ساده نخواهد بود ، مخصوصا اگر به دنبال ثبت بین‌المللی اخترع باشند. هنگامی که ثبت اختراع صورت گرفت دفتر انتقال فناوری[۴۴] به نمایندگی از دانشگاه و دانشمند به دنبال بازاریابی فناوری خواهد رفت. پس از پیدا کردن شرکت ها و یا کارآفرینانی که به فناوری علاقه دارند ، اقدام به مذاکره با آنان به منظور اعطای حق بهره برداری از فناوری می شود. در ازای اعطای حق بهره برداری درصدی از سود حاصل از استفاده از فناوری به دانشگاه پرداخت خواهد شد و یا اگر شرکت جدیدی بر مبنای فناوری جدید کشف شده به وجود آید، دانشگاه نیز می‌تواند از سهام‌داران شرکت جدید باشد. در مرحله آخر فناوری جدید تبدیل به یک محصول و با خدمت تجاری سازی شده می شود. (سیگل و همکاران،۲۰۰۴).

۲٫ ۷٫ انتقال تکنولوژی و دانش ضمنی

تکنولوژی برای کشور های در حال توسعه اهمیتی مضاعف دارد زیرا دارا بودن ویژگی های خاص آن برای جهش و همپایی با دنیای توسعه یافته الزامی است. تکنولوژی به لحاظ ویژگی فرابخشی که دارد اهمیتی مضاعف در توسعه دیگر بخش ها مانند اقتصاد و فرهنگ دارد.

در نتیجه برای رسیدن به فناوری روز دو گزینه پیش رو قرار دارد ۱:ابداع فناوری ۲: انتقال فناوری گزینه اول با توجه به سرعت تغییرات تکنولوژیکی دنیا و پیشرفت های صورت گرفته در آن دارای هزینه گزافی است و اگر سیاستی برای اختراع دوباره چرخ باشد موجب عقب ماندن از روند پرشتاب تحولات جهانی می شود .اما پیگیری سیاست دوم قابلیت آن را دارد که همگام با پیشرفت سریع فناوری ،خدمات رسانی توام با بهبود قابلیت های تکنولوژیک را ارائه دهد .در واقع گزینه دوم راهی میانبر است که می‌تواند گزینه اول را نیز درون خود داشته باشد و در عمل از گزینه دوم می توان به تدریج به گزینه نخست نیز دست یافت. (فخرایی ، ۱۳۸۸)

نوشتار حاضر توجه سیاستگذار را به گزینه دوم معطوف می‌کند .انتفال فناوری همراه با بهبود قابلیت های تکنولوژیک راه حلی است که برای مسئله چگونگی انتقال تکنولوژی ارائه می شود در این راستا این مطالعه استدلال می‌کند که نوآوری و بهبود قابلیت های تکنولوژیک در گروی انتقال دانش ضمنی است وتا دانش ضمنی که در مغز خبرگان و کارشناسان نهفته است منتقل نشود انتقال فناوری عقیم می ماند .این نگاه دانش را منقطع از ساختارهای انسانی ، اجتماعی و فرهنگی نمی داند .در اساس بخشی از جوهره دانش به روش های ذهنی و تجارب انسانی باز می‌گردد که خود بر بستری تاریخی استوار شده است دانش ضمنی ‌به این بعد مهم توجه می‌کند .این دانش در بسیاری اوقات حتی به صورت ناخودآگاه نزد صاحبان یک فناوری وجود دارد ،از این روست که با تعامل و گفتگو و تمرکز بر اعماق آن می توان به کشف و صورت بندی و انتقال آن دست یابیم .(اشتریان ،۱۳۸۸)

بسیاری از صاحب نظران معتقدند که بدون انتقال دانش، انتقال فناوری روی نمی دهد، چرا که دانش به طور کلی کلید کنترل فناوری است. (لی هووا،۲۰۰۳)

مقصود ما از دانش ضمنی به طور مشخص آن است که همراه با انتقال تجهیزات یک تکنولوژی نه تنها نقشه ها ،مدارک تخصصی و اسناد های راهنمای لازم باید ارائه شود بلکه تجربیات دستیابی به فناوری مورد نظر ،منابع نرم افزاری ، فرایند های تجزیه و تحلیلی آن، سیر تکاملی-فنی فناوری مورد نظر، مهارت های تجربی لازم، فوت و فن های کاربردی، تجارب عملی کارشناسی از به کارگیری آن توسط کارشناسان طرف انتقال دهنده و هر آنچه که از طریق اسناد رسمی قابل انتقال نیست در یک فرایند زمانی و رو در روی کارشناس طرف گیرنده ارائه شود .در این راستا برگزاری جلسات و نشست های کارشناسی به نسبت طولانی مدت به ویژه در محل میزبان اعم از نشست های تک به تک کارشناسی، دوره های کوتاه مدت کارشناسی، همایش ها و نشست های عمومی ضروری است .چنین اقداماتی پی ریزی یک نظام مدیریت دانش ویژه را برای انتقال فناوری ضروری می‌سازد . (رضا محتشم،۱۳۸۵)

مباحث انتقال فناوری به خصوص در کشور های در حال توسعه محل نزاع و چالش بوده است .گاه با انتقال کامل اجزای یک واحد صنعتی و حتی کارشناسان و تکنسین های مرتبط با آن ادعای انتقال فناوری می شده است و گاه با اخذ نقشه ها و مهارت های فنی لازم برای باز تولید و حتی توسعه بیشتر یک محصول، فناوری منتقل می شده است .

مفاهیم اصلی مرتبط با دانش ضمنی و انتقال فناوری به شرح زیر است:

مراد از دانش ضمنی بعد نا ملموس و کدگذاری نشده دانش است که باور ها و الگوهای ذهنی، بصیرت، شهود، مهارت، تجربه، فنون، احساسات و ارزش ها را دربر می‌گیرد .

انتقال فناوری به فرایند کسب، جذب، انطباق، بومی سازی و تجاری سازی فناوری اطلاق می شود. چنین تعریفی از انتقال فناوری، نوآوری را نیز در بر می‌گیرد.

انتقال فناوری اغلب برای ایجاد نوآوری در آن بازار است و مفهوم نوآوری به سادگی در بر گیرنده توسعه یک ایده یا یک محصول برای تطبیق با نیازهای جامعه و بازار است. نوآوری تکنولوژیک با توسعه ظرفیت، تولید محصول جدید، کاربردی کردن پدیده و بازاری کردن محصول سر و کار دارد. نوآوری می‌تواند نوعی توسعه محصول باشد. گاه افزودن یک ویژگی جدید به یک محصول ممکن است نوآوری باشد و گاه تولید یک محصول کاملا جدید ممکن است نوآری تلقی شود. نوآوری بر اساس یافته های گذشتگان صورت می‌گیرد و معمولا در بستر و زنجیره ای از یافته ها و دانسته ها و کوشش ها و کنش ها قرار می‌گیرد. نوآوری وابسته و پیوسته به شمار گسترده ای از تحولات علمی، نیاز های اجتماعی و پویش های نظری در گستره ای از تاریخ است. نوآوری پدیده ای مطلق نیست و متکی و مسبوق به دانش و روش ها و مهارت ها و تجارب است. نوآوری بدون دانش و روش های دیگران امکان تحقق نمی یابد و در اساس از جنس روش است، روشی که وابسته به تجارب است. (هادی زنوز، ۱۳۸۲)

نوآوری در جوهره خود نوعی انطباق با محیط است، انطباق پدیده با محیط، محصول با بازار و کاربرد با نیاز. نوآوری نوعی بومی شدن و بومی سازی نیز تلقی می شود، بومی شدن یک ایده یا کالا یا فرایند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...