کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



از دیدگاه این دو اندیشمند، محافظه کاری در بهترین حالت روشی ضعیف برای برخورد با ابهام در ارزشیابی دارایی ها و اندازه گیری سود است؛ و در بدترین حالت، منجر به داده های حسابداری کاملا دستکاری شده می شود. خطر اصلی این است که چون محافظه کاری روشی خام است، اثرات آن ناپایدار است؛ بنابراین داده هایی که به صورت محافظه کارانه گزارش می شود، حتی توسط آگاه ترین خوانندگان هم نمی تواند به درستی تفسیر شود. محافظه کاری با هدف افشای همه ی اطلاعات مربوط و همچنین ثبات رویه در تضاد است. همچنین، ممکن است منجر به از بین رفتن قابلیت مقایسه شود؛ چرا؟ چون استانداردهای یکنواختی برای کاربرد آن وجود ندارد. بدین ترتیب هندریکسن و ون بردا براین باورند که محافظه کاری در تئوری حسابداری جایگاهی ندارد. کم نمایی آگاهانه می تواند منجربه تصمیم گیری های ضعیف شود، همانگونه که بیش نمایی منجر به چنین امری می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۲-۲- دیدگاه های مرتبط با محافظه کاری

در مورد محافظه کاری حسابداری دو دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد؛ و نقش محافظه کاری در انعطاف پذیری مالی و تصمیم گیری مالی شرکت ها از طریق این دو دیدگاه قابل بررسی است. برخی از محققان محافظه کاری را برای استفاده کنندگان و تحلیلگران صورتهای مالی مفید دانسته و برای آن نقش اطلاعاتی قائلند؛ این دیدگاه بر مبنای دیدگاه منافع قراردادی است، و برخی دیگر از محققان نه تنها برای آن نقش اطلاعاتی قائل نمی شوند؛ بلکه آن را به زیان تهیه کنندگان و استفاده کنندگان صورتهای مالی، قلمداد می کنند که در چارچوب دیدگاه تحریف اطلاعات مورد بررسی قرار می گیرد. در این بخش دو دیدگاه متفاوت از سوی محققان حسابداری درباب محافظه کاری مطرح، و تحقیقات تجربی موجود که به پشتیبانی این دیدگاه ها می پردازد نیز، ارائه می شود.

۱-۳-۲-۲ – محافظه کاری نقش اطلاعاتی دارد ( دیدگاه منافع قراردادی )

طرفداران این دیدگاه برای محافظه کاری نقش اطلاعاتی قائلند. به اعتقاد آنها محافطه کاری باعث افزایش مقدار اطلاعات گزارش شده در بازارهای اوراق بهادار می گردد. این افزایش مقداری اطلاعات می تواند به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان صورتهای مالی، برای تصمیم گیریهای مناسب کمک کند. در واقع این تئوری چندین مزیت اطلاعاتی برای محافظه کاری قائل است. این مزیت ها عبارتند از:
بهبود کیفیت اطلاعات :
محافظه کاری می تواند در بهبود کیفیت اطلاعات ارائه شده از سوی مدیریت، موثر واقع شود. در واقع تئوری نمایندگی اثبات می کند که مدیران برای افزایش مناف، می کوشند تا اخبار بد مربوط به شرکت را پنهان و اخبار خوب را به سرعت گزارش کنند. این امر می تواند درکیفیت گزارشهای ارائه شده تاثیر منفی داشته باشد؛ اما محافظه کاری ممکن است با تعدیل اثرهای منفی این تلاشها،کیفیت گزارشهای ارائه شده از سوی مدیریت را افزایش دهد و باعث شفافیت صورتهای مالی گردد(فرنسیس و همکاران[۲۹]،۲۰۰۸).
کاهش منافع مدیریت سود برای مدیران :
چن و همکاران[۳۰] (۱۹۹۱) اثبات می کنند که محافظه کاری می تواند نقش مؤثری در کاهش منافع حاصل از مدیریت سود که توسط مدیران ارشد سازمان انجام می شود، بازی کند. محافظه کاری حسابداری با تسهیل نظارت سرمایه گذاران و اداره بهتر امور، خوش بینی مدیران را نسبت به عملکرد مالی شرکت محدود می سازد(لافوند و واتز به نقل از جیمی لی[۳۱]، ۲۰۱۰) .اگر محافظه کاری حسابداری موجب افزایش نظارت سرمایه گذاران شود، در این صورت آنها باید تمایل بیشتری به سرمایه گذاری داشته باشند؛ یعنی شرکت ها به آسانی به منابع مالی بیشتر دسترسی پیدا می کنند. اگر این شرایط وجود داشته باشد پیش بینی می شود شرکت های با گزارشگری مالی محافظه کارانه تر، با انعطاف پذیری مالی بیشتری همراه باشند. این نقش محافظه کاری بر مبنای دیدگاه منافع قراردادی است(ثقفی و نادری کروندان،۱۳۹۰).
محافظه کاری می تواند نوعی علامت دهی (سیگنال دهی) مدیران، برای ارائه اطلاعات خصوصی باشد :
مدیران به عنوان مسئولان تهیه صورتهای مالی با وقوف کامل بر وضعیت شرکت و با برخورداری از سطح آگاهی بیشتری نسبت به استفاده کنندگان صورتهای مالی، به طور بالقوه می کوشند که تصویر واحد تجاری را مطلوب نشان دهند. برای مثال، ممکن است از طریق منظور کردن هزینه های یک دوره به عنوان دارایی، باعث کاهش هزینه ها وگزارش سود بیشتر در صورتهای مالی شوند. بنابراین، هدف چنین عملیاتی ارائه تصویر بهتری از تصویر واقعی شرکت در بین استفاده کنندگان صورتهای مالی است. انگیزه کسب سود و پاداش بیشتر مدیران وکسب منافع مالی از طریق افراد برون سازمانی برای شرکت، می تواند دلیل اصلی چنین رفتاری باشد(کردستانی و امیر بیگی لنگرودی،۱۳۸۷). دراین جاست که نقش مراجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری نمایان می شود. مراجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری از طریق محافظه کاری و با هدف حمایت از حقوق ذی نفعان و ارائه تصویری منصفانه از شرکت، دست به متعادل سازی خوشبینی مدیران می زنند.
درواقع، محافظه کاری می تواند باعث بهبود کیفیت اطلاعات وکاهش اثر نبود تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران مطلع و بی اطلاع گردد. محافظه کاری می تواند بر کیفیت سودهای گزارش شده تاثیر بگذارد. استفاده از رویه های محافظه کارانه در حسابداری، باعث کاهش سود گزارش شده و افزایش کیفیت سود حسابداری می شود و از آنجا که بسیاری از سرمایه گذاران تصمیمهای خود را بر مبنای سودهای گزارش شده می گیرند، این امر می تواند برای سرمایه گذاران مفید باشد(پنمن و ژانگ[۳۲]،۲۰۰۲). تحقیقات تجربی نیز نقش اطلاعاتی محافظه کاری را اثبات می کند.
لافوند و واتز (۲۰۰۸) کشف نمودند که سرمایه گذاران خواستار اعمال محافظه کاری در هنگام ارزیابی ها و ارائه گزارشها هستند. آنها دلیل اصلی این تقاضا از طرف سرمایه گذاران را، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می دانند که اعمال صحیح محافظه کاری به همراه دارد(لافوند و واتز ،۲۰۰۸). محافظه کاری سازوکاری موثر برای کاهش هزینه نمایندگی است و روشی برای معامله در شرایط نبود اطمینان است که باعث افزایش ارزش شرکت خواهد شد.
یکی دیگر از مسائلی که گویای نقش اطلاعاتی محافظه کاری و مفیدبودن آن برای استفاده کنندگان اطلاعات مالی است، تاثیر آن بر کاهش تعارض سیاستهای تقسیم سود بین سهامداران و دارندگان اوراق قرضه و کاهش هزینه تامین مالی است. پایبندی به رویه های محافظه کارانه و افزایش محافظه کاری، باعث کاهش تمایل مدیران به استقراض و درنتیجه کاهش هزینه های تامین مالی می شود. درفرایند عقد یک قرارداد بدهی، وام دهنده[۳۳] با ریسک از دست دادن اصل سرمایه روبه روست؛ ازاین رو، از تمامی سازوکارهایی که بتواند این ریسک را کاهش دهد، استقبال می کند. در واقع، محافظه کاری همین سازوکار است(ژانگ، ۲۰۰۸).
محافظه کاری با انتشار سریعتر اخبار بد نسبت به اخبار خوب ، می تواند به وام دهندگان جهت کاهش میزان اعتبار شخص وام گیرنده کمک کند و باعث کاهش ریسک از دست دادن اصل سرمایه شود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که محافظه کاری برای وام دهندگان محتوای اطلاعاتی دارد و بسیار مفید است. ولی شاید این استنباط، نادرست ازکار درآید که چون محافظه کاری برای وام دهندگان مفید است، برای وام گیرنده ها زیان آفرین خواهد بود. درحقیقت این گونه نیست و محافظه کاری برای هر دو گروه دارای محتوای اطلاعاتی است. بنابراین، وام گیرندگان را باید درمنافع وام دهندگان شریک دانست. تحقیقات تجربی نیز این مسئله را ثابت می کنند که محافظه کاری هم برای وام گیرنده و هم برای وام دهنده ارزشمند است و مفید واقع می شود(احمد و همکاران[۳۴]، ۲۰۰۲). از جمله اولین تحقیقاتی که موضوع نقش اطلاعاتی محافظه کاری را در قراردادهای بدهی مطرح کرد، تحقیق واتز و زیمرمن (۱۹۸۶) بود. بعداز آنها محققانی همچون دوک و هانت[۳۵](۱۹۹۰)، پرس و وینتراب[۳۶] (۱۹۹۰)، دی آنجلو و دیگران[۳۷](۱۹۹۶)، دی فاند و جیم بلووا[۳۸](۱۹۹۶)، دیچو واسکینر[۳۹](۲۰۰۲) و بتی و وبر[۴۰](۲۰۰۳) از جمله کسانی بودند که انتخاب روش های حسابداری را در جلوگیری از ریسک بازگشت اصل سرمایه مؤثر دانستند.
در تازه ترین تحقیقات انجام گرفته، بتی و دیگران (۲۰۰۷) و ژانگ(۲۰۰۸) به شواهدی دست پیدا کردند که اثبات می کرد محافظه کاری نقش مؤثری در قراردادهای بدهی دارد و محافظه کاری منافع مشترکی برای وام دهندگان و وام گیرندگان بوجود می آورد . به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که انتخاب شیوه های حسابداری محافظه کارانه می تواند اعتبار نتایج گزارش شده حسابداری را افزایش دهد، زیرا سرمایه گذاران و اعتباردهندگان احتمالا تمایلهای میانه رو مدیران را در انتخاب روش های حسابداری محافظه کارانه جهت خوشبینی در تهیه گزارشهای مالی، مشاهده می کنند(دوین[۴۱]،۱۹۶۳).
این امر باعث می شود که سرمایه گذاران و اعتباردهندگان به شرکتهایی که حسابداری محافظه کارانه تری دارند، ضریب بیشتری نسبت به شرکتهایی که محافظه کاری کمتری دارند، دهند (استابر[۴۲]،۱۹۹۶) و اعتماد بیشتری به این شرکتها داشته باشند. ازطرف دیگر، می توان محافظه کاری را به عنوان یک علامت اطلاعاتی از جانب مدیران تلقی کرد. مدیران هنگامی که با احتمال بروز مشکلات نقدینگی و مالی در آینده روبه رو هستند، می توانند با اعمال محافظه کاری بیشتر به نوعی به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان از صورتهای مالی، پیام بفرستند و مانع خوشبینی بیجای آنها در مورد وضعیت شرکت شوند.

۲-۳-۲-۲- محافظه کاری کیفیت اطلاعات را کاهش می دهد ( دیدگاه تحریف اطلاعات )

طرفداران این دیدگاه، مخالف محافظه کاری هستند. به اعتقاد آنها محافظه کاری باعث کاهش کیفیت اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی اساسی می شود و این امر می تواند زیانهای هنگفتی برای سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان از صورتهای مالی به همراه داشته باشند. به اعتقاد این گروه، سطوح محافظه کاری بالاتر با اصرار به گزارش پایین تر درآمدها ارتباط مستقیمی دارد. انجمن حسابداران رسمی آمریکا (IACPA) معتقد است که محافظه کاری کیفیت اطلاعات حسابداری را کاهش می دهد زیرا می تواند به سوگیری های سیستماتیک و تحریف واقعی وقایع اقتصادی منجر شود.
روی چادهری و واتز[۴۳](۲۰۰۷) نشان داده اند که سطوح بالای محافظه کاری با تداوم زیانهای اقلام خاصی ارتباط دارد. در این دیدگاه، محافظه کاری به عنوان تمایلی جهت کم نشان دادن درآمدها معرفی می شود؛ در حالی که به نظر می رسد این تمایل کم نشان دادن درآمدها به تنهایی دلیل قانع کننده ای برای نامطلوب بودن محافظه کاری محسوب نمی شود. به هر حال پایک و دیگران[۴۴](۲۰۰۷)، در تحقیقات خود نشان داده اند که شرکت های دارای سطوح بالای محافظه کاری، نسبت به شرکتهایی که دارای سطوح پایین محافظه کاری هستند در آمد کمتری را گزارش می دهند. آنها دلیل اصلی این مطلب را پافشاری بیش از حد و نامطلوب محافظه کاری به گزارش کمتر از واقع سطوح مختلف در آمدی می دانند. آنها محافظه کاری را به عنوان یک عامل ایجاد کننده اختلال در فرایند کسب و شناسایی درآمد قلمداد می کنند و از این رو، آنرا در جهت مخالف منافع سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان و ایفای وظیفه اصلی گزارشگری مالی می دانند و خواستار کاهش استفاده از رویه های محافظه کارانه هستند(پایک و دیگران،۲۰۰۷). این دیدگاه، با نظر هیئت تدوین استاندرادهای حسابداری مالی در رابطه با نقش اطلاعاتی محافظه کاری و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی سازگار است. دلیل دیگری که برای نامطلوب بودن محافظه کاری توسط برخی از محققان مطرح می شود، تاثیر منفی محافظه کاری بر محیط گزارشگری شرکت است. این گروه استدلال می کنند که محافظه کاری باعت ایجاد نوعی تمایل به افشای زود هنگام اطلاعات مالی در شرکت ها می شود. این تمایل به افشای زود هنگام اطلاعات می تواند مانعی بر سر راه افشای اختیاری اطلاعات محسوب شود. تحقیقات تجربی نیز گویای همین مطلب است. برای مثال هویی و متسونگا[۴۵](۲۰۰۴)، نشان داده اند شرکت هایی که محافطه کاری بیشتری دارند، پیش بینی های درآمدی کمتری از طرف مدیرانشان گزارش شده است. در واقع، این شرکت ها اطلاعات اختیاری کمتری گزارش کرده اند. البته باید به این نکته توجه شود تعداد تحقیقاتی که گویای نقش اطلاعاتی محافظه کاری است و مفید بودن محافظه کاری را برای سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایرین اثبات می کند و آنرا در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی موثر می داند، چندین برابر تحقیقاتی است که آنرا در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بی تاثیر می دانند.
از سوی دیگر محافظه کاری با« انتخاب و بکارگیری مستمر رویه های حسابداری که باعث می شود، خالص دارایی های عملیاتی کمتر از ارزش اقتصادی خود گزارش شوند»( کرمی و عمرانی، ۱۳۸۹)، ارزش دارایی ها را کمتر منعکس می کند و با ایجاد ذخایر پنهان موجب ارائه کمتر سود در سال های اولیه عمر دارایی و ارائه بیشتر سود در سال های آتی می شود. توصیف محافظه کاری از دیدگاه ترازنامه منجر به ارائه کمتر از واقع خالص دارایی های انباشته شده و از دیدگاه سود و زیان موجب شناسایی به موقع زیان در مقابل سود می شود. ظاهر شدن اثرات این ضعف در ترازنامه ممکن است باعث کاهش تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری بیشتر شود. پیش بینی می شود شرکت هایی که گزارشگری مالی محافظه کارانه تری دارند، انعطاف پذیری مالی کمتری داشته باشند این نقش محافظه کاری بر مبنای دیدگاه تحریف اطلاعات است.

۴-۲-۲- محافظه کاری مشروط[۴۶] و نا مشروط[۴۷]

در تحقیقات اخیر محافظه کاری را به دو نوع تقسیم کرده اند:
نوع نخست، محافظه کاری پیش رویدادی است که محافظه کاری مستقل از اخبار و محافظه کاری نامشروط نیز خوانده شده است.
محافظه کاری پیش رویدادی از به کارگیری آن دسته از استانداردهای حسابداری ناشی می شود که سود را به گونه ای مستقل از اخبار اقتصادی جاری، می کاهند. برای مثال، شناسایی بدون درنگ مخارج تبلیغات و تحقیق و توسعه به عنوان هزینه، حتی درصورتی که جریان های نقدی آتی مورد انتظار آنها مثبت باشد، ازاین نوع است.
نوع دیگر محافظه کاری، محافظه کاری پس رویدادی است که محافظه کاری وابسته به اخبار، محافظه کاری مشروط و عدم تقارن زمانی سود[۴۸] نیز خوانده شده است.
همانطوری که گفته شد، باسو (۱۹۹۷) محافظه کاری را به صورت زیر تعریف کرده است:
محافظه کاری عبارتست از تاییدپذیری متفاوت لازم برای شناسایی درآمدها و هزینه ها که منجر به کم نمایی سود و دارایی ها می شود. این تعریف بیانگر محافظه کاری مشروط است. محافظه کاری پس رویدادی به مفهوم شناسایی به موقع تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب در سود است. برای مثال قاعده ی اقل بهای تمام شده یا ارزش بازار، حذف سرقفلی در پی انجام آزمون کاهش ارزش و شناسایی نامتقارن زیان های احتمالی در مقابل سودهای احتمالی ازاین نوع هستند. به طور کلی اصول حسابداری شناسایی کاهش ارزش یا اخبار بد درباره ی موجودی کالا، سرقفلی و زیان های احتمالی را ایجاب می کنند؛ اما شناسایی افزایش ناشی از اخبار خوب را منع می کنند (پای وهمکاران،۲۰۰۵). محافظه کاری مشروط برای اولین بار توسط باسو(۱۹۹۷) به عنوان جنبه ای مهم از محافظه کاری مطرح شد.
انگیزه اصلی برای محافظه کاری نامشروط، سختی ارزیابی داراییها و بدهی ها است. انگیزه اصلی برای محافظه کاری مشروط، خنثی کردن انگیزه های مدیران برای گزارشگری اطلاعات حسابداری دارای جانب داری رو به بالا در موقعی که رویدادهای نامناسب اتفاق افتاده، می باشد. انگیزه های مشابه ی نیز برای این دو نوع محافظه کاری وجود دارد، برای مثال تابع نامتقارن زیان سرمایه گذاران موجب می شود؛ اثر منافعی که آن ها از سود کسب می کنند کم تر از آسیب هایی باشد که از زیانی با اهمیت مشابه می بینند. این دو مفاهیم مشابهی نیز دارند، که مهمتر از همه فزونی ارزش بازار خالص دارایی ها به ارزش دفتری آن ها است(بیور ورایان،۲۰۰۴) .
بیور و رایان اظهار کرده اند که محافظه کاری پیش رویدادی در دوره های قبلی، پیش انجام محافظه کاری پس رویدادی دوره های بعدی است. یعنی، اگر شرکتی در هزینه کردن مخارجی در یک دوره محافظه کاری پیش رویدادی داشته باشد، در ترازنامه اش چیزی به حساب دارایی منظور نشده تا در آینده، در پاسخ به اخبار بد کاهش دهد. به بیان ساده، اگر محافظه کاری پیش رویدادی منجر به عدم شناسایی یک دارایی در دوره های گذشته شده باشد، اخبار بد ناشی از کاهش ارزش این دارایی نمی تواند در سود دوره ی جاری شناسایی شود.
در مقابل، فرض کنید شرکتی دارای محافظه کاری پیش رویدادی نیست و مخارجی را در یک دوره به عنوان دارایی ثبت نماید؛ پس اگر در یکی از دوره های آتی، اخبار بد درباره ی منافع این دارایی ایجاد شود، انتظار براین است که در آن دوره، بر مبنای حسابداری کاهش ارزش دارایی، محافظه کاری پس رویدادی مشاهده شود(پای و همکاران،۲۰۰۵). بیور ورایان(۲۰۰۰) بیان می دارند که غیر ممکن است نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری خالص دارایی ها برابر یک باشد. از منظر آنان، اختلاف ارزش های بازار و دفتری را می توان به دو بخش دائمی و موقت تقسیم کرد. هردو بخش به نوعی از اعمال محافظه کاری سرچشمه می گیرند. بخش دائمی ناشی از اعمال رویه های محافظه کارانه برای اندازه گیری و شناخت اولیه اقلام در صورتهای مالی است. به سبب وجود این رویه های محافظه کارانه ارزش های دفتری همواره کمتر از ارزش های بازار هستند. ازجمله این رویه ها می توان به شناسایی مخارج تحقیق وتوسعه به عنوان هزینه و نه یک دارایی اشاره کرد. در حالی که، بازار به منافع آینده این گونه مخارج ارزش هایی را اختصاص می دهد که ترازنامه واحد تجاری به انعکاس آنها نمی پردازد. بخش موقت نیز ناشی از برخوردهای محافظه کارانه در دوره هایی پس از شناخت اولیه اقلام دارایی و بدهی است. در دوره های مزبور با دسترس قرار گرفتن اطلاعات جدید زیان ها وکاهش ارزش ها به سرعت شناسایی می شوند ولی افزایش ارزش ها منعکس نمی شود. در واقع، شناسایی افزایش ارزش خالص دارایی ها به آینده موکول می شود. بدین ترتیب و تا زمانی که شواهد قابل اتکایی از افزایش ارزش خالص دارایی ها فراهم شود، ارزش دفتری خالص دارایی ها از ارزش بازارها کمتر خواهد بود. با در دسترس قرارگرفتن شواهد مزبور و انعکاس افزایش ارزش در مبالغ دفتری، اختلاف بین ارزش های بازار و ارزش های دفتری به کمترین مقدار ممکن خواهد رسید. بیور و رایان در ابتدا، بخش های موقت و دائمی را به ترتیب تاخیر و سوگیری حسابداری نامیدند و سپس در سال ۲۰۰۵ دو اصطلاح محافظه کاری مشروط و غیر مشروط را برای اشاره به بخش های موقت و دائمی به کار گرفتند.

۵-۲-۲- معیار های اندازه گیری محافظه کاری

خوشبختانه به تازگی پژوهش هایی برای کمی کردن ویژگی های کیفی و سنجش میزان تاثیر آنها بر تصمیمات استفاده کنندگان صورتهای مالی صورت گرفته که محافظه کاری هم از این قاعده مستثنی نیست. باسو (۱۹۹۷ )، پیشگام انجام تحقیقات در زمینه محافظه کاری بوده و اولین پژوهش مطرح را در این مورد به انجام رسانده که حاصل آن ارائه مدلی برای محاسبه محافظه کاری اعمال شده در صورت های مالی بوده است. مدلی که او استفاده کرده دارای دو متغیر سود حسابداری و بازده سهام است که در تحقیقات مرتبط با رویکرد بازار سرمایه استفاده فراوانی از این دو متغیر می شود.

۱-۵-۲-۲- معیار های کلی برای اندازه گیری محافظه کاری

پس از باسو معیار های مختلفی برای سنجش محافظه کاری بر اساس تحقیقات صورت گرفته، ارائه شده است که بصورت چهار معیار کلی در عرضه تحقیقات حسابداری مطرح بوده و عبارتند از:
معیار مرتبط با سود و بازده سهام :
این معیار اولین بار توسط باسو در سال ۱۹۹۷ مطرح شده و نشان دهنده عدم تقارن زمانی سود است. بر اساس این معیار محافظه کاری، اخبار بد مربوط به آینده را پیش بینی می کند. در واقع محافظه کاری نتیجه انعکاس سریعتر اخبار بد(بازده های منفی)، نسبت به اخبار خوب(بازده های مثبت)، در سود حسابداری تفسیر می شود. مدلی هم که خان و واتز در سال ۲۰۰۷ ارائه کردند، بر مبنای این معیار و وارد کردن ۳ متغیر، اهرم، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار خالص دارایی ها و اندازه واحد تجاری در مدل باسو بود.
معیار سود و اقلام تعهدی :
این معیار که محافظه کاری را اقلام تعهدی انباشته شده قلمداد می کند و اولین بار توسط گیولی و هاین در سال ۲۰۰۰ مطرح شد. بر اساس این مدل، محافظه کاری عبارت است از نسبت مجموع تغییرات اقلام تعهدی هرسال بر مجموع دارایی های آن سال. هرچه این نسبت بزرگتر باشد محافظه کاری بیشتر خواهد بود. بال و شیوا کومار[۴۹] هم در سال ۲۰۰۵ با بهره گرفتن از اقلام تعهدی روشی را برای اندازه گیری محافظه کاری ارائه کرده و با بهره گرفتن از رابطه رگرسیونی بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی دریافتند که در صورت وجود زیان های عملیاتی، رابطه بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی قوی تر است که این امر، معیاری برای رفتار محافظه کارانه به شمار می رود.
معیار خالص دارایی ها :
این معیار اولین بار توسط استابر در سال ۱۹۶۶ مطرح شد. براساس این معیار، محافظه کاری با بهره گرفتن از تفاوت ارزش بازار به ارزش دفتری خالص دارایی ها سنجیده می شود و سعی در ارزیابی محافظه- کاری موجود در ترازنامه دارد. فلتهام و اولسون[۵۰] هم در سال ۱۹۹۵ براساس این معیار از نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام برای ارزیابی محافظه کاری استفاده کردند که براساس مدل آنها، بزرگتر بودن این نسبت نشان دهنده محافظه کاری بیشتر است. این معیار توسط بیور و رایان ( ۲۰۰۰ ) هم استفاده شده است. روش پنمن و ژانگ برای اندازه گیری محافظه کاری، بر منبای نسبت دخایر پنهان ناشی از محافظه کاری بر خالص دارایی های عملیاتی است که به اعتقاد آنها، محافظه کاری با بکارگیری روش های محافظه کارانه و ایجاد ذخایر پنهان بطور مستمر ارزش خالص دارایی ها را کمتر از واقع نشان می دهد.
معیار تطابق هزینه ها و درآمدها :
این معیار در سال ۲۰۰۸ توسط دیچو و تنگ[۵۱] مطرح شد. بر اساس دیدگاه آنها محافظه کاری، به عنوان عاملی برای تهدید تطابق کامل درآمد های هر دوره با هزینه های همان دوره به شمار می رود و اگر در یک شرکت، هزینه های دوره قبل رابطه مثبتی با درآمدهای دوره جاری داشته باشد، جز شرکت های با محافظه کاری بالا محسوب می شود.

۲-۵-۲-۲- مدل گیولی و هاین برای اندازه گیری محافظه کاری :

گیولی وهاین(۲۰۰۰) با تکیه بر یک تعریف خاص، اقلام تعهدی را برای اندازه گیری محافظه کاری به کار گرفتند. بنابر تعریف مذکور محافظه کاری زمانی در شناسایی و گزارش رویدادهای مالی اعمال می شود که نخست مدیریت با ابهام و نبود اطمینان مواجه بوده و ناگزیر از انتخاب یک گزینه از بین دو یا چند گزینه باشد و دوم روشی انتخاب و اجرا شود که به کمترین مقدار ممکن برای سود انباشته بیانجامد. گیولی وهاین(۲۰۰۰) به این دلیل از اقلام تعهدی استفاده می کنند که از یک سو، حسابداری تعهدی مجرایی برای اعمال محافظه کاری است و از دیگر سو، اعمال اختیار از جانب مدیران در شرایط نبود اطمینان زمینه پیدایش محافظه کاری را فراهم می آورد.
به عبارت دیگر، محافظه کاری یک معیار برای انتخاب اصول و رویه های حسابداری در شرایط ابهام و عدم اطمینان است. هنگام روبرو شدن با عدم اطمینان بایستی روش هایی انتخاب و اعمال شوند که در نهایت منجر به کمترین مبلغ ممکن برای سود انباشته گردند. در واقع، در شرایط عدم اطمینان و بر سر دو راهی ها بایستی از یک سو درآمد ها و دارایی ها دیرتر و از سوی دیگر، هزینه ها و بدهی ها زودتر شناسایی گردند. انتخاب و اعمال این روش های محافظه کارانه از طریق حسابداری تعهدی امکان پذیر می گردد. برای مثال، شناسایی زیان کاهش ارزش موجودی ها فقط بر اقلام تعهدی اثر گذار است و جریان های نقدی را متاثر نمی سازد(مرادزاده فرد، بنی مهد و دیندار یزدی،۱۳۹۰).گیولی و هاین در سال ۲۰۰۰ میلادی، با بهره گرفتن از اقلام تعهدی روشی را برای اندازه گیری محافظه کاری ارائه نمودند. طبق این روش وجود مستمر اقلام تعهدی عملیاتی منفی در طی یک دوره زمانی بلند مدت در شرکت ها، معیاری از محافظه کاری بشمار می رود. یعنی هرچه قدر میانگین اقلام تعهدی عملیاتی طی دوره مربوطه منفی و بیشتر باشد محافظه کاری بیشتر خواهد بود. در عین حال، نرخ انباشتگی خالص اقلام تعهدی عملیاتی منفی، نشانگر تغییر درجه محافظه کاری در طول زمان می باشد.
شاخص محافظه کاری گیولی و هاین (۲۰۰۰) بصورت زیر محاسبه می شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:18:00 ق.ظ ]




۲ـ۱) تامین و حفظ مصالح عمومی
از جمله غایات مطلوب در حکومت اسلامی از منظر شیخ، تحقق مصالح عمومی جامعه است که امام و رهبر سیاسی – دینی در راستای تامین آن منصوب شده است و اصولا به دلیل دانش سیاسی – دینی خویش، جز به مصالح عمومی مردم نمی اندیشد و در غیر آن دستوری صادر نمی کند; بنابراین امام در هر امری از امور مردم و شهروندان جامعه اسلامی که فرد یا گروه خاصی عهده دار آن نباشد (و جزء منافع عامه محسوب گردد) خود را موظف می داند که آن را به سرانجامی مطلوب برساند( طوسی، ۱۲۷۱ق، ج ۳: ۳۱۹ و ج ۷: ۲۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳ـ۱) برقراری نظم و امنیت
نظم و بر قراری امنیت عمومی از نیازهای اولیه و خواسته های به حق هر ملتی به شمار می آید.در سایه نظم و امنیت، شکوفایی استعدادها و خلاقیت ها و رشد و بالندگی تمدن ها، محقق می شود و در صورت فقدان آن، تمدن ها به زوال می گرایند.شیخ طوسی به شیوه ای غیر مستقیم بر این نکته تاکید دارد که هرگاه حکومت در جامعه ای حضور فعال داشته باشد، نظم و امنیت تامین خواهد شد و مردم از گرداب فساد و تباهی ناشی از بی نظمی و ناامنی رهایی خواهند یافت( طوسی، ۱۳۵۸: ۱۸۳).
۴ـ۱) بسط عدالت اجتماعی
از مهم ترین اهداف پیامبران و امامان ترویج عدالت و بسط آن در اجتماع بوده است.این مهم همچنین با سیاست های اعلامی حکومت ها و دولت ها نیز تطابق داشته و رهبران حکومت ها، همیشه آن را در سرلوحه برنامه های خود اعلام می کنند.امام علی علیه السلام در این باره می گوید که چه بسا حکومت های غیر دینی و غیرمعتقد به مکتب اسلام، با وجود کفر، استمرار یابند; اما هر حکومتی که با ظلم و ستم و غیر عادلانه با مردم خویش رفتار کند، دوام و استمراری نخواهد داشت.شیخ طوسی در راستای تبیین لزوم دولت و حکومت، به این موضوع نیز توجه داشته و اذعان می دارد که هر گاه حکومتی و حاکمی مبسوط الید و مقبول مردم بر سرکار بیاید، نتیجه و ثمره عمده آن این است که داد مظلومان و ستمدیدگان را از ستم پیشگان خواهد ستاند و با تحقق این هدف، شهروندان آن جامعه سیاسی، به صلاح و سعادت و نیک بختی دست خواهند یافت( طوسی، ۱۳۵۸: ۱۸۳) . در نقطه مقابل، هرگاه مردم و ملتی از چنین موهبتی برخوردار نباشند، قدرتمندان و صاحبان زور بر ضعفای جامعه مسلط خواهند گشت و نتیجه آن خواهد شد که همگان بر انجام معاصی تجری پیدا کرده و سرکشی در برابر احکام الهی گسترش خواهد یافت; در این صورت، مردم به فساد و تباهی نزدیک تر خواهند بود تا به نیک بختی و سعادت( طوسی، ۱۴۰۵، ج ۱: ۷۰).
۵ـ۱) تامین رفاه نسبی و عمومی جامعه
مقوله رفاه و آسایش نسبی در زندگی، بعد از حل مساله نظم و امنیت مطرح می گردد.بر این اساس، هرگاه شهروندان جامعه به نظم و امنیت مالی و جانی دست یافتند، آن گاه به فکر تامین رفاه خود بوده و حکومتی را طلب می کنند که آنها را در این جهت یاری کرده و فرصت لازم و برابر را برای نیل به این منظور فراهم آورد.با این زمینه فکری است که شیخ الطائفه، ثمره حکومت عادل و قدرتمند را با عبارت «درت المعایش » توصیف می کند; به عبارت دیگر، چنین حکومتی، نعمت های دنیوی و نیز فراغت خاطر از حیث زندگی دنیوی و رفاه نسبی آن را به ارمغان خواهد آورد، و آن گاه که مردم با فقدان چنین حکومتی مواجه گردند، «تکدرت معایشهم » ، یعنی نتیجه طبیعی حکومت ظلم و جور آن است که مردم دچار وضعیت نابسامان شده و زندگی بر آنان سخت و دشوار گردیده و با تنگناهای معیشتی رو به رو خواهند شد( طوسی، ۱۴۰۵، ج ۱: ۷۰).
۶ـ۱) استقلال و عزت اسلامی (نفی سبیل)
اسلام و حکومت مبتنی بر آن، برای ادیان آسمانی و پیروان آنها همواره احترام قائل بوده و در بسیاری از موارد برای آنان حقوقی همانند سایر مسلمانان مقرر می کند; اما یک اصل کلی همیشه پرتو خود را بر آنها می افکند که مسلمانان باید ضمن ستم نکردن به سایرین، خود نیز هرگز به زیر سلطه و تسلط سیاسی و اقتصادی غیرمسلمانان نروند.به همین دلیل فقهای مسلمان بر این باورند که در مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، بر طبق نصوص قرآنی و روایات، احکامی که موجب سلطه کفار بر مسلمانان می گردد، ممنوع بوده و قابل عمل نیست.شیخ الطائفه نیز ضمن تاکید بر این اصل اساسی و با استناد به آیه شریفه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» ، سلطه و چیرگی کفار بر شهروندان مسلمان را ممنوع دانسته و می گوید:
ذلک عام فی جمیع الاحکام الا ما خصه الدلیل( طوسی، بی تا، ج ۱: ۶۹۶); نفی سلطه و سبیل کافر بر مسلمان، در تمامی احکام اسلامی جاری است، مگر آن که مورد خاصی به سبب دلیل شرعی مستثنا شود.

    1. وظایف و اختیارات حکومت اسلامی

تامل در نقش و جایگاهی که امام و رهبر سیاسی جامعه اسلامی و یا نایب او دارد، ما را به شمول و گستره اختیارات و وظایف حکومت اسلامی در سطح سیاست گذاری و اداره امور عمومی و اجتماعی راهنمایی می کند; زیرا در نظر فقهای شیعه و به ویژه شیخ طوسی، امامت، ریاست و زعامت عمومی (سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) یک فرد در امور دین و دنیاست(امام خمینی، ۱۳۷۸ :۱۰۳) ; البته به دلیل ویژگی عصمت در امام، این گستردگی قلمرو اختیارات، موجب اخلال در واجبات الهی نخواهد گردید و این مساله با آموزه های دین محافظت خواهد شد; اما از آن جا که از یک طرف، در عصر غیبت این رهبری تداوم یافته و علمای شیعه در این راستا اختیاراتی می یابند و وظایفی را برعهده می گیرند و از طرف دیگر، حتی امام معصوم هم در برخی عرصه ها با محدودیت هایی مواجه خواهد بود، شایسته است به برخی از وظایف و اختیارات اساسی اشاره گردد.
۱ـ۲) تبیین احکام الهی (افتا) و قانون گذاری
از اساسی ترین و بدیهی ترین اصولی که باید رهبر جامعه اسلامی بر اساس مکتب و شریعت اسلام بدان بپردازد، تبیین احکام و آموزه های دینی و ابلاغ آنها برای مردم است.
در واقع پیامبر اسلام در راستای تبلیغ و تبیین احکام الهی بود که اقدام به تشکیل حکومت کرد و نهادهای سیاسی را ایجاد نمود.همچنین بر طبق عقیده شیعه، امام معصوم که جانشین پیامبر تلقی شده و گفتارش همانند پیامبر حجت است، وظیفه حفاظت از شریعت را به عهده دارد( طوسی، ۱۳۱۸ق.، ج ۲: ۶۰۲) . این مهم با بیان احکام دینی و سیاسی آغاز می گردد.شیخ در این راستا به وظیفه علما و فقهای شیعه در عصر غیبت اشاره کرده و تاکید می کند که آنان عهده دار ایفای چنین نقشی هستند:
بل – عندنا – ان یتولی ذلک من استودع حکم الحوادث و هم الشیعه بما نقلوه عن ائمتهم علیهم السلام( طوسی، ۱۴۰۵، ج ۱: ۱۳۱) ; بلکه نزدما (شیعیان) مقرر است که این وظیفه (تبیین احکام الهی و افتا) را کسانی ایفا خواهند کرد که صدور حکم (تصمیم گیری در مورد حوادث و پدیده های سیاسی اجتماعی در عصر غیبت) بر عهده آنان واقع شده است و آنان بر طبق روایاتی که از امامان شیعه نقل شده، شیعیان (علما و فقهای شیعه) هستند (که حائز این شان و رتبه می باشند) .
هرگاه از زاویه دیگری به این موضوع بنگریم، مشاهده خواهیم کرد که این وظیفه، خود را به مانند یکی از ساختارهای نظام سیاسی اسلام می نمایاند و پیامبر اسلام و امامان، افرادی در این جهت منصوب می کردند.شیخ طوسی از این منظر، قول و گفتار کسانی را در عصر غیبت حجت و ملاک شرعی می داند که ویژگی های خاصی را حائز باشند:
و اذا لم یتمیز قول المعصوم، یجب ان یراعی قول العلماء الذین یعرفون الاصول و الفروع دون العامه و المقلدین و انما قلنا ذلک لان الذی قوله حجه هو الامام المعصوم و کان هو عالما بجمیع احکام الشریعه و لابد ان یکون عالما بالاصول( طوسی، ۱۳۱۸، ج ۲: ۶۳۳); آن گاه که گفتار امام، قابل تمیز و تشخیص نباشد، واجب است گفتار علمایی که اصول و فروع مکتب را می شناسند، مورد توجه قرار گیرد، نه عموم مردم و مقلدان.این نکته را به این دلیل مطرح کردیم که آنچه امام معصوم می گوید، حجت شرعی است و او عالم به تمامی احکام شریعت می باشد، پس باید به اصول نیز معرفت تام داشته باشد.
۲ـ۲) قضاوت
ساختار قضاوت و دادرسی، در زمره ساختارهایی است که از صدر اسلام تاکنون در حکومت ها، نهادینه شده محسوب می شود.همچنین برای حل و فصل دعاوی، باید دستگاه قضاوتی در کار باشد تا بدان مهم بپردازد و در نتیجه دادرسی عادلانه و مطلوب، غایت و مقصود ستاندن حق ستمدیدگان از ستم پیشگان محقق گردد، مظلومان نصرت شده و ستمگران از ادامه تجاوزشان باز داشته شوند( طوسی، ۱۳۵۸: ۱۸۳) . همین نگرش باعث شده است که مساله دادرسی، از فروض و واجباتی به شمار آید که نظام سیاسی آن، بیشترین توجه را بدان داشته باشد.
اما این که در منطق شیعه، چه فرد یا گروهی صلاحیت و شایستگی انجام این نقش را داراست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد، شیخ طوسی آن را در انحصار سلطان حق و عدل یعنی امام می داند و جز امام و یا افرادی که از جانب ایشان اجازه قضاوت و دادرسی را دارند، سایرین مجاز به اقدام در این موارد نخواهند بود( طباطبایی،۱۴۱۶ق: ۳۰۱) .
در نظر شیخ از دلایلی که قضا و دادرسی را تحت عنوان ساختار قضایی در نظام سیاسی اسلام مطرح می سازد، این است که امام موظف است در هر منطقه ای، قاضی و حاکمی بگمارد تا عهده دار حل و فصل اختلافات گردد:
اذا علم الامام ان بلدا من البلاد لاقاضی له لزمه ان یبعث الیه.روی ان النبی صلی الله علیه وآله بعث علیاعلیه السلام الی الیمن و بعث علی علیه السلام ابن عباس الی البصره قاضیا و علیه اجماع( طوسی، ۱۲۷۱ق، ج ۸: ۸۵) ; هرگاه امام مطلع گردید که شهری از شهرهای حوزه های حکومتی وی، از وجود قاضی محروم است، باید فردی را برای این مسؤولیت به آن منطقه گسیل دارد; چنانچه روایت شده که پیامبر، علی را به یمن و علی، ابن عباس را به عنوان قاضی به بصره فرستاد، و شیعه بر این مطلب اتفاق نظر و اجماع دارد.
پس از تامل در ضرورت ایجاد این ساختار در نظام سیاسی به تبعیت از حکومت پیامبر و امام، لازم است درباره ویژگی های قضاوت بحث بکنیم.شیخ معتقداست قاضی باید دارای دو صفت باشد:

    1. علم به احکام الهی
    1. عدالت

وی در تبیین ویژگی اول، اعلام می دارد:
لایجوز ان یتولی القضاء الا من کان عارفا (عالما) بجمیع ما ولی( طوسی، بی تا ، ج ۲: ۵۸۸) ; منحصرا کسانی می توانند متصدی قضاوت گردند که به تمامی موارد مسؤولیت خود (احکام الهی و آداب قضاوت) عارف و آگاه باشند (و در کار خود، از دیگران تقلید نکنند) .
در مورد ویژگی عدالت می نویسد:
شرط دوم قضاوت این است که مورد اطمینان و عادل باشد; بنابراین هرگاه قاضی فاسق باشد، به اجماع علما، قضاوت وی محقق نگردیده و مورد تایید واقع نمی شود( طوسی، ۱۲۷۱ق، ج ۸: ۹۹).
اما ساختار قضاوت در عصر غیبت، مطابق نظر اکثر علما و صاحب نظران، برعهده فقهای شیعه است و شیخ الطائفه نیز واگذاری این منصب را از سوی امامان شیعه می داند:
و قد فوضوا ذلک الی فقهاء شیعتهم فی حال لایتمکنون فیه من تولیه بنفوسهم( طباطبایی، ۱۴۱۶ق:۳۰۱) ; آن گاه که امکان قضاوت برای امامان شیعه مقدور و ممکن نباشد (مثل عصر غیبت)، این مسؤولیت را به فقهای شیعه واگذار کرده اند و آنان موظفند که در صورت امکان، به انجام آن مبادرت ورزیده (و در برابر انجام دادن آن، دارای اجر و ثواب زیادی گردند) .
شیخ برای تبیین خاستگاه این منصب در عصر غیبت، به روایاتی تمسک می کند که به طور کلی امامان فرموده اند:
اذا کان بین احدکم و بین غیره خصوصه فلینظر الی من روی احادیثنا و علم احکامنا فلیتحاکما الیه( طوسی، بی تا، ج ۲: ۶۰۲) ; آن گاه که بین یکی از شما و سایرین تنازعی رخ داد، باید به فردی توجه کنید که احادیث ما را روایت کرده و به احکام ما آگاهی داشته باشد; پس باید محاکمه را به نزد او ببرید.
۳ـ۲) کارگزاری سیاست
وجه غالب وظایف رهبر و امام در منظر شیخ، حوزه ای را پوشش می دهد که با اندکی تامل، دو وظیفه و ساختار قبلی را هم در زیر چتر خود قرار می هد; به عبارت دیگر، وی کارگزاری سیاست را تعمیم داده و شامل همه مواردی می داند که به تدبیر امور عمومی و اجتماعی – سیاسی مربوط گشته و قضاوت و اجرای حدود و سایر وظایف را نیز شامل می شود.
شیخ در آن جا که در صدد تبیین وجه تمایز و فارق بین پیامبر و امام است، برای پیامبر (که صرفا مقام نبوت را حائز می باشد)، مقام امامت و رهبری شرعی را قائل می شود; بدین معنا که اقوال و افعال او برای سایرین حجت بوده و عمل به آنها در محضر خداوند، آنان را معذور می دارد و آن را به امام جماعتی تشبیه می سازد که نماز گزاران در رکوع و سجود به وی اقتدا می کنند; البته شیخ یکی از مفاهیم امامت (در لغت) را همین مورد می داند; اما آنچه که در دیدگاه او از نظر اسلام، تحت عنوان امامت مطرح است، از زاویه دیگری بدان نظر می شود و آن، این که امام در این منظر، مسؤولیت تدبیر امور سیاسی – اجتماعی مردم، تنبیه و مجازات جنایتکاران، جنگ با دشمنان مردم، گماردن و منصوب کردن امیران و کارگزاران نظام سیاسی در مناطق مختلف و نیز اجرای احکام الهی بر متخلفان را بر عهده دارد( امام خمینی، ۱۳۷۸الف: ۱۱۱- ۱۱۲). با چنین قرائتی، بسیاری از پیامبران دیگر چنین منصب و مسؤولیتی نداشته و صرفا ابلاغ مصالح و مفاسد شرعی به مردم، بر عهده ایشان بوده است.وی در استدلال برای تثبیت این جایگاه، به شواهد قرآنی روی آورده و انتخاب طالوت را به عنوان پادشاه، همزمان با حضور و وجود پیامبر آن عصر مطرح می کند و می گوید که طالوت نیز به لحاظ قدرت جسمی و شجاعت و همچنین دانش سیاسی که واجد آن بوده، عهده دار چنین منصبی می گردد.شیخ اینها را دلیل بر این مطلب می داند که مقام امامت، یک منصب سیاسی – اجتماعی است که امام ضمن تبیین احکام الهی و بیان قوانین شرعی، که مفروض و مفروغ عنه محسوب می شود، باید به ایفای رسالت خود در زمینه تدبیر امور مردم نیز بپردازد، یا حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام در حالی که مقام نبوت را دارا بود، توامان، به دلیل احراز ویژگی ها و شایستگی ها، مقام امامت را نیز کسب کرده و از طرف خداوند، به عنوان امام برای مردم معرفی می شود( امام خمینی، ۱۳۷۸الف: ۱۱۳) .
عمده تلاش شیخ، در تبیین این وجه امامت است که با توجه به این مطلب، در هر عصری که امام معصوم حضور دارد، به این نقش توجه می شود و هرگاه امام معصوم، مبسوط الید نباشد، تصدی این وظیفه بر عهده جانشینان واجد شرایط و افراد ماذون از طرف امام قرار می گیرد( طباطبایی،۱۴۱۶ق: ۳۰۱).
در گستره قلمرو اختیارات حکومت و نظام سیاسی تحت فرمان امام یا نایب او، شیخ به این نکته اشاره دارد که در یک جامعه سیاسی، امرا، حکام و رؤسایی حضور دارند که همگان از طرف امام قدرت می یابند و با استناد به این شروعیت خاستگاهی، به تصمیم گیری هایی سیاسی – اجتماعی می پردازند، البته وجود صفت عصمت در آنها، ضرورتی ندارد، زیرا امام معصوم در مرتبه ای فراتر و مافوق آنان، بر اعمال و رفتارشان نظارت دارد; اما امام و رهبر علی الاطلاق نظام سیاسی باید معصوم باشد، زیرا وی دیگر امام و رهبری مافوق ندارد: «و الامام لا امام له و لارئیس فوق رئاسته »( طوسی، ۱۳۵۸ :۱۸۹) ; همگان باید از ایشان تبعیت و پیروی نمایند، اما خودش به دلیل مصونیتی که از ناحیه شایستگی فردی کسب کرده، ملزم به پیروی از کسی نیست.
شیخ در برخی موارد دیگر از جمله در محور حقوق و اختیارات امام، نکاتی را مستثنا می داند که مربوط به حقوق عمومی مردم است و به همین دلیل امام را مجاز نمی داند که اقدام به اقطاع[۴۶] کرده و مواردی را به افراد خاصی واگذار نماید و چنین استدلال می کند:
ان هذه المواضع لایملکها احد بعینه بل الناس فیها مشترکون( طوسی، بی تا، ج ۲: ۵) ; چون فرد مشخصی، مالکیت بر این منافع عمومی نداشته و عموم مردم در آنها سهم دارند.
پس بر امام جایز نیست که امثال خیابان ها و جاده ها را به فرد خاصی واگذار کند و هر کسی چنین اختیاری را برای امام قائل باشد، باید دلیل مقبولی ارائه کند.
۴ـ۲) اجرای حدود و احکام الهی
اجرای حدود و تعزیرات از جمله وظایف و رسالت هایی است که هرگاه جامعه ای فاقد آن باشد، انتظام جامعه مختل گردیده و هرج و مرج بر آن حاکم خواهد شد.وجود ضمانت اجرایی قوانین اساسی هر جامعه ای، پشتوانه ای متین برای آرامش در رفتار سیاسی افراد بوده و موجب استمرار حکومت قانون در آن جامعه می شود.شیخ طوسی از این مساله با واژه «اقامه الحدود علی مستحقیها»( امام خمینی، ۱۳۷۸الف: ۱۱۱)یاد کرده و قامت حکومت و رهبری سیاسی را بدون آن، راست و برقرار نمی داند.وی بدون هیچ تردیدی ایفای این نقش را در حوزه اختیارات امام یا کسی که از ناحیه وی ماذون است، می داند و حتی در مورد قصاص که از حوزه حدود الهی فراتر رفته و در حیطه حقوق شخصی قرار می گیرد، چنین می گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:18:00 ق.ظ ]




شناسایی تیزهوشی و استعداد به طرق زیر:
-تیزهوشی کودک را برای خود مسلم سازند و بگذارند آنها بدانند که والدین قابلیت های آنان را درک می کنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

-با آنان در سطحی از توانایی که قادر به ابراز ان باشند، رفتار کنند. همواره سن، تجربه، رشد بدنی، نیازهای روانی و اجتماعی را مدنظر داشته باشند.
– به چنین کودکانی کمک کنند تا توانایی های شان را به عنوان صفات مطلوبی بپذیرند که باید پرورش یابند نه اینکه مخفی شوند(جی و دیگران، ۲۰۰۳؛ به نقل از امیری مجد، ۱۳۸۵).
۲-۴-۱-والدین در نقش الگوهای اجتماعی
نباید از کودکان تیزهوش انتظار داشته باشیم در برخورد با بحران ها و مشکلات خانوادگی در سطح خشک و ذهنی عکس العمل نشان دهند. تنها به این دلیل که آنان به دلیل بلوغ زودرس، بیماری، طلاق و مرگ را بهتر از سایرین درک نموده و در برابر آن عکس العمل نشان می دهند. گاهی اوقات ممکن است آنان به واسطه تصورات روشن و دامنه غیرعادی اطلاعاتشان که با تجارب زندگی واقعی تعدیل نشده، بیش از سایر کودکان همسن خود رنج ببرند. کودک تیزهوش باید به خاطر خودش گرامی پنداشته شود نه به واسطه قدرت مغز یا استعداد خاص.کودک باید بداند مجبور نیست به طور دائم در بالاترین سطوح توانایی یا استعدادش عمل کند، بلکه حق دارد مانند تمام همسالانش کودک باشد. او باید احساس کند می تواند مثا سایرین بگرید، فریاد بزند، بازی های احمقانه کند و تمام اعمال بی فکرانه کودکانه را انجام دهد(جی و دیگران، ۲۰۰۳؛ به نقل از امیری مجد، ۱۳۸۵).
۲-۴-۲-والدین در نقش حامیان و مدافعان در مقابل اجتماع
کودکان تیزهوش باید بدانند والدینشان آنها را در برابر حملات غیر منصفانه و بی عدالتی هایی که از سوی دیگران، به ویژه کارکنان مدرسه و همکلاسی ها بر آنها اعمال می شود، محافظت می کنند. آنها باید بدانند در پشت صحنه، فردی وجود دارد که هم به توانایی و هم به صداقت آنها در مورد یادگیری و دانش پژوهی ایمان دارد.
۲-۴-۳-والدین در حکم منضبط سازان
کودکان تیزهوش نباید صرفا به دلیل تیزهوشی از امتیاز یا محرومیت خاصی برخوردار گردند. انضباط خانه باید بر ظرفیت های کودک برای کنترل خویش و استقلال رفتار متکی باشد. اعتماد به کودک در استدلال و مباحثه به او کمک می کند که توازن هر عملی را که انجام می شود، درک کند، کودکان تیزهوشی منطق دان های خوبی هستند و عدم سازگاری در رفتار یا برخورد اجتماعی والدین طغیان کودکان را برمی انگیزد(میلانی فر، ۱۳۸۶).
تیزهوشی به عنوان یکی از ویژگی های اکتسابی بشر مستلزم کسب مهارت است. تیزهوشی به معنای توانایی به کار گیری مهارت های خویش است و یکی از گام های مؤثر در این راه، اخلاق مبتنی بر اصول ادراکی خود انسان است که باید از همان آغاز تربیت مورد توجه قرار گیرد، زیرا توجه نداشتن به این اصول به بروز اشتباهاتی منجر می شود که تمامی هنر تربیت را به امری بیهوده مبدل می کند.در روند کسب مهارت و تیزهوشی باید همه امور بتدریج و طی سالها و در واقع از همان دوران کودکی انجام شود. البته تلاش والدین در هر چه تیزهوش تر بار آوردن فرزندانشان باید در چارچوب و اندازه مشخصی صورت پذیرد. زیرا هر کودکی باید تیزهوش باشد، اما فقط همانند یک کودک و نه بیشتر. برای داشتن فرزندانی تیزهوش شناخت زمینه های یادگیری کودکان امری ضروری و مستلزم اطلاعات وسیعی است. در این مجال تلاش شده است با نگاهی هر چند گذرا به برخی امور ساده، اما مهم و اثرگذار در تربیت کودکان راهکارهایی در راستای پرورش کودکان تیزهوش ارائه شود. به طور کلی بهتر است از همان آغاز، از به کار گیری ابزارهای متعدد در امر تربیت کودکان خودداری کرده و بیشتر اجازه دهیم کودکان خود بیاموزند، زیرا آنها دوست دارند برخی امور را بسیار عمیق یاد بگیرند. برای نمونه این امکان را فراهم کنیم که کودک خود نوشتن را بیاموزد بدین ترتیب که وقتی کودک می خواهد کلمه نان را ادا کند از او بخواهیم که آیا می تواند این کلمه را نقاشی کند؟ به طور حتم کودک یک شکل بیضی نقاشی خواهد کرد. در این زمان بهترین و مؤثرترین واکنش والدین این است که از کودک خود بپرسند که آنها نمی دانند منظور کودکشان از این شکل یک تکه نان است یا یک سنگ.
کودکان باید تنها در اموری که مطابق با سن آنهاست مهارت پیدا کنند یا بهتر است بگوییم این مهارت به آنها آموخته شود. برخی والدین از این که فرزندانشان زودتر از موقع شروع به صحبت کردن کنند که در واقع نوعی تیزهوشی زودرس شمرده می شود ابراز خوشحالی می کنند در حالی که چنین کودکانی عموماً آینده درخشانی ندارند. یک کودک باید هوشمند باشد، اما همانند یک کودک. نباید کودک را به یک مقلد کور تبدیل کرد. کودکی که همواره در معرض تیزهوشی زودرس قرار می گیرد، کاملاً خارج از چارچوب سن و سالش بوده و در واقع تنها مقلد رفتار و گفتار بزرگسالان خویش است.درک و فهم یک کودک باید تنها در حد درک و فهم یک کودک باشد و نه بیشتر. در غیر این صورت این کودک از نظر نگرش اجتماعی و اخلاقی و البته درک عاطفی هرگز به فردی بالغ تبدیل نمی شود. همان طور که غیر قابل تحمل است دیدن کودکی که مثلاً هنگام سردی هوا دستمال گردن می بندد و یا حتی یک پیپ به گوشه لب دارد.باید بدانیم که کودک می خواهد بیاموزد و پدر و مادر از همان آغاز وظیفه دارند ایده ها محرکها و تقویت کننده های لازم برای یادگیری را در اختیار او بگذارند. یکی از عوامل مؤثر در این راه محبت است. از آنجا که احساسات کودک بیش از همه تأثیری پایدار و دایمی در تکامل اجتماعی و روحی وی دارند نبود مهر و محبت در روابط میان والدین و فرزندان می تواند به تغییرات بیولوژی در مغز آنان منجر شود.
محیط پیرامون کودک ابزارهای یادگیری اوست: چهره ها، اصوات، رنگ ها، بوها و بازی های مختلف و اسباب بازی های گوناگون سخت و نرم اشیای گرد و سه گوش و سرد و گرم همه اینها همواره تصورات تازه ای را در اختیار کودک قرار می دهد و به رشد مغزی وی منجر می گردد بخصوص زمانی که مفاهیم بیشتری به طور همزمان مطرح می شوند اما باید بدانیم که رنگهای بسیار تند اسباب بازیهای متعدد، پخش دایمی موسیقی، سر و صدای برنامه های تلویزیونی و همچنین پدر و مادرانی که همواره ایده های جدیدی برای بازی با کودکان دارند بیشتر به گیجی و سردرگمی کودکان منجر می شوند، از این رو داشتن یک برنامه روزانه منظم با اختصاص زمانی مشخص برای غذا خوردن، بیرون رفتن و خوابیدن ضرورت دارد. محققان و مربیان یادگیری از مراحل حساسی سخن می گویند که در آنها کودکان علاقه ویژه ای به خوردن غذا با قاشق دارند ویا حتی زمانی که کودکان به کار کلیدهای برق علاقه خاصی نشان می دهند. آنچه در این مواقع بسیار مهم و سودمند می نماید این است که والدین به این علایق کودکشان بی توجه نباشند، به طوری که آنها نباید از تکرار خواست کودکشان مثلاً در روشن و خاموش کردن مکرر کلید برق ممانعت کنند، زیرا قصد کودک از این که بارها و بارها کلید برق را روشن و خاموش کند عصبانی کردن والدینش نیست، بلکه او در واقع این تکرارها را برای یادگیری نیاز دارد و یا حتی زمانی که کودک برای به دست آوردن توپ خود در حین بازی مشغول گریه کردن می شود، به جای اینکه توپ را جلوی پای او بیندازیم بهتر است به همدردی و تشویق وی اکتفا کنیم(میلانی فر، ۱۳۸۶).
پرواضح است خواستن کار غیرممکن از کودک بیرحمی است و برعکس این کار نیز (قرار دادن توپ در مسیر کودک) در واقع ضد تشویق و همان بد عادت کردن اوست. یادتان باشد کودکان خود نقاط قوتشان را به تنهایی! کشف می کنند .با این روش به کودکان می فهمانند که آنها می خواهند خودشان جهان را کشف کنند و این والدین هستند که باید با ارائه فضای لازم برای یادگیری اجازه دهند تا کودک آنها استعدادهایش را به مرحله رشد و بروز ارتقا دهد و این والدین هستند که کودکان را در رسیدن به استقلال فردی حمایت می کنند .کودک نیاز دارد والدین رفتاری محبت آمیز با او داشته باشند، با او صحبت کنند، بخندند و او را تقویت کنند و البته با رعایت چارچوب و اندازه و به دور از هر افراطی، زیرا با توجه و مهر و محبت زیاد از حد، کودکان هرگز قادر نخواهند بود جهان اطرافشان را به درستی بشناسند. کودک زمانی می تواند به استقلال هوشمندانه ای دست یابد که والدین همواره تلاش نکنند هر مشکلی را از سر راه او بردارند(شاملو، ۱۳۸۶).
در نخستین سال های زندگی، کودک نیاز دارد تمامی انرژی خود را صرف یادگیری، راه رفتن و دویدن کند و به محض اینکه قادر شد روی دو پای خود بایستد، فضای بازی او وسیعتر می شود و در این جاست که کودک می خواهد همواره خودش وارد عمل شود: کالسکه را هل دهد، به تنهایی از پله ها بالا رود، تلاش کند روی یک دیوار به حفظ تعادل بپردازد و یا حتی در آشپزی کمک کند. مجموعه این عوامل زمینه بروز اختلاف سلیقه میان والدین و فرزندان را فراهم می کند که برطرف شدن آن مستلزم صبر و زمان است. گاهی اوقات برای والدین بخصوص مادران دشوار و حتی هراس آور است که کودکشان را آزاد بگذارند. این در حالی است که باید توجه داشت رشد و تکامل صحیح کودک همواره با جراحتهای خفیفی همراه است. والدین نمی توانند کودکشان را به مدت طولانی مثلاً از بالا رفتن پله ها دور نگه دارند، زیرا او باید بتواند توانایی هایش را بیازماید و خود به این امر واقف شود که جرأت چه کاری را داراست و انجام چه کاری از عهده او خارج است. این روند در کسب مهارت های لازم و صحیح در راستای رشد و بروز تیزهوشی کودک تأثیر بسزایی دارد. به طوری که کودک زمانی به شناخت حد و مرز خویش نایل می گردد که تجربه ای هر چند دردناک انجام دهد.کودکانی که به اختیار خود از جایی بالا و پایین می روند، قادرند نسبت به همسالان خویش که به خاطر داشتن والدین ترسو منزوی شده اند سریعتر با موقعیت های ناآشنا کنار بیایند. باید توجه داشت کودک نیازمند شکست های کوچکی است. او باید بالا برود، بپرد و زمین بخورد تا یاد بگیرد که دوباره بایستد. مهم این است که کودک بداند همواره در هنگام بروز درد کسی هست مایه تسلی و آرامش او باشد. مربیان و محققان بسیار در جهان گام های مؤثری در راه ایجاد و کسب مهارتهای لازم برای رشد تیزهوشی در کودکان برداشته اند از آن جمله «یورگن رایشن» آلمانی کارشناس تربیت کودک با ارائه طرحی به نام «خواندن از راه نوشتن» تلاش کرده روشی جدید در خواندن و نوشتن را بدون نیاز به کتاب الفبا در اختیار نوآموزان قرار دهد.روش آموزشی او براساس نخستین واج هر واژه است بدین تربیت که او اجازه می دهد کودکان کلمات را در زنجیره واجها تقسیم کنند و سپس آنها را به کمک یک جدول نخستین واج بنویسند. به این ترتیب نوآموزان می توانند طبق این روش تقریباً با همه حروف الفبا از آغاز آشنا شوند. نوآموزان می توانند طبق این روش تقریباً تمامی کلمات را بنویسند و یا بهتر بگوییم بسازند.
در واقع کودکان ابتدا می نویسند و سپس بتدریج از طریق نوشتن می خوانند. این روش از سوی بسیاری از والدین مورد استقبال واقع نشد .البته نه تنها والدین، بلکه تعدادی از مربیان تعلیم و تربیت نیز همچون «گونتر توم» با این طرح برخوردی انتقادآمیز داشتند. بیشترین انتقادها متوجه اصول املا نویسی می شد، زیرا کودکان کلمات را تنها براساس صدای آنها می نویسند و در نتیجه از نظر غلطهای املایی هرگز اصلاح نمی شوند. در حالی که «رایشن» ساختار املایی را در ارتباط با آموزش نوشتن به نوآموزان به عنوان امری فرعی و ثانوی در نظر می گیرد.از این رو باید غلطهای املایی را در ابتدای دوره آموزشی تحمل کرد. اما این سؤال مطرح می شود که کودک از کجا باید بداند کدام کلمه درست و کدام غلط است؟ و اینکه میزان این خطر که کودک طریقه نوشتن را براساس اصوات یا واجها و در واقع به طور اتوماتیزه بیاموزد، چقدر است؟ و یا اینکه میزان ماندگاری کلمه غلط نوشته شده در حافظه چقدر است؟ آیا این ماندگاری قابل برگشت است؟ آیا بهتر نیست به نوآموزان همزمان طریقه صحیح نوشتن کلمات را بیاموزیم و کلمات نوشته شده را مطابق با اصول املا نویسی در آوریم.خواست اصلی روش «رایشن» این است که قصد ندارد فرایند یادگیری کودکان را هدایت کند. بنا بر این بسیار حایز اهمیت است که یادگیری کودک و نه رویه مربی او در محور توجه باشد. هر کودک باید قادر باشد راه خود را برود و این راه را براساس فرایند یادگیری خویش و مدت زمان معین شده خود محقق سازد. بنابراین آموزش یک نوآموز نباید از طریق تمرین، بلکه از راه خود فعالی انجام شود. یعنی قوانین آموزشی نباید تنها از راه تمرین آموخته شوند و پر واضح است در این دوره آموزشی، یادگیری فردی در محور توجه قرار دارد که البته باید به طور همزمان در توازن با یادگیری اجتماعی قرار گیرد.»رایشن» بنا را بر این می گذارد که هر کودکی با یک انگیزه یادگیری بالا وارد مدرسه می شود.
این آمادگی خودجوش برای یادگیری جای آن دارد که مورد توجه قرار گرفته و کارایی آن نیز بالا رود. برای تحقق این هدف باید آموزش مطابق با علایق کودکان انجام شود و فضای آزاد در اختیار آنها قرار گیرد تا سرعت یادگیری را خود تعیین کنند. کودک تا حد زیادی می تواند خود تصمیم بگیرد که چه چیز را چگونه و چه وقت دوست دارد یاد بگیرد. بنابراین وقتی کودک روند یادگیری را خود تنظیم می کند باید این عمل را نه به تنهایی، بلکه به کمک همسالان خود انجام دهد، زیرا هر یک از فرآیندهای یادگیری کودکان با یکدیگر گره خورده و به دیگری وابسته است.جالب است بدانیم اگر چه ما بخشی از اطلاعات مربوط به افراد را از چهره آنها دریافت می کنیم، اما تیزهوشی انسانها را از شیوه سخن گفتن آنها می شناسیم، از این رو جمله بندی سلیس و البته صحیح، نقش مهمی در این زمینه ایفا می کند. مهم نیست ما چه می گوییم بلکه مهم آن است که چگونه می گوییم. بنابراین بهتر است همواره به موقعیت خویش واقف بود، زیرا مغز برای دریافت نخستین اثر و برداشت خود تمامی محرکهای حسی را به کار می گیرد. اما جالب توجه اینکه چگونگی حرکات برخی از اعضای بدن حین صحبت کردن همانند حرکت دادن سر، چشمها، دهان، دستها و همچنین ظاهر و نوع پوشش ما نیز دلیل بر تیزهوشی یا نبود آن است و تازه پس از طی این مراحل طرف مقابلمان به این فکر می کند که ما چه می گوییم(جی و دیگران، ۲۰۰۳؛ به نقل از امیری مجد، ۱۳۸۵).
۲-۵-علائم تیزهوشی
به عقیده روانشناسان، ظرافت رفتار با کودکان تیزهوش، از آن جهت مهم است که این کودکان به جهت بهره هوشی بالا از سطح شعور و آگاهی بالاتری نسبت به همسالان خود بهره مند بوده و درک و فهم بالایی از مسایل اجتماعی داشته و زیر و بم های رفتاری دیگران را به خوبی درک می کنند. تا مدت ها می پنداشتند فقط کودکانی در زمره کودکان تیزهوش قرارمی گیرند که از جهت درسی و آموزشی موفق بوده و در کلاس سرآمد دیگران باشند. اما اکنون معتقدند کودکانی که در هر مهارتی سرآمد بوده و آن مهارت را برتر از همسالان خود انجام می دهند، می توانند در زمره کودکان تیزهوش قرار بگیرند. به عبارت دیگر، کودکی که از جهت فعالیت های هنری یا ورزشی سرآمد است؛ تیزهوش محسوب می شود.روانشناسان چند ویژگی را، نشانه تیزهوشی می دانند. در بعضی کودکان همگی ویژگی یا نشانه و در بعضی دیگر تعداد کمتری از این ویژگی ها دیده می شود، اما حداقل باید ۳ نشانه در کودک دیده شود تا کودک در زمره کودکان تیزهوش قرار بگیرد. این ویژگی ها عبارتنداز:۱- شروع فعالیت های فیزیکی و بلوغ زودرس عقلی بسیار زودتر از همسالان خود؛ کودک تیزهوش بسیار زودتر از زمان مقرر راه رفتن، صحبت کردن، گوش کردن به رادیو و تلویزیون و واکنش نشان دادن به کارتون ها یا برنامه های ویژه خردسالان و مطالعه کتاب و… را آغاز می کند. توجه کنید در شروع این فعالیت ها نباید اجباری به کار گرفته شده باشد. ۲- برانگیخته شدن سریع حس کنجکاوی و توجه ویژه به مسایل و اتفاقات اطراف؛ کودکان تیزهوش درک و فهم دقیقی از مسایل داشته و زودتر از همسالان خود به مسایل و موضوعات حساسیت نشان می دهند. مثلاً تنها با تغییر لحن والدین ناراحت یا خوشحال می شوند؛ این ویژگی حتی در دوران نوزادی نیز دیده می شود.۳- علاقه شدید به مطالعه کتاب، به ویژه کتاب های مرجع چون دایره المعارف ها، اطلس ها، زندگینامه اشخاص (بیوگرافی) داشته و از فرهنگ لغت برای یافتن معنی کلمه ها چه به زبان مادری و چه به زبان دوم به کرات استفاده می کنند.۴- علاقه شدید به نوشتن یا سراییدن شعر؛ این کودکان مهارت ویژه ای در نوشتن متون ادبی یا سراییدن شعر دارند.
۵- فراگیری سریع؛ این کودکان به سرعت هر چه را که به آنها بیاموزید، فرا می گیرند.
۶- مهارت در برقراری ارتباط با دیگران؛ کودکان تیزهوش اجتماعی بوده و اغلب بزرگ تر از سن خود رفتار کرده و صحبت می کنند(میلانی فر،۱۳۸۶).
۲-۶-مشکلات و ناهنجاری های کودکان تیزهوش
تفاوت عمده کودکان تیزهوش با سایر کودکان، تفاوت در تفکر آنهاست. آنها با وجود کودکی، بزرگ می اندیشند و همین نکته، سرآغاز رفتار نامناسب والدین و اولیا مدرسه با آنهاست؛ چرا که فراموش می کنند این کودکان در مقایسه با همسالان خود عاقل و منطقی اند، نه در مقایسه با والدین خود.کودکان تیزهوش اغلب می پندارند علاقه والدین و آموزگاران و… به آنها تنها به دلیل برتری آنهاست. بدون این ویژگی کسی به آنها توجهی ندارد؛ بنابراین گاه سعی می کنند با پنهان کردن استعداد خود- اگر موفق بشوند- رفتار واقعی دیگران با خود را محک بزنند(میلانی فر، ۱۳۸۶). روانشناسان مهم ترین مشکلات و نابهنجاری های کودکان تیزهوش را به این شرح می دانند:
۱- تمارض؛کودکان تیزهوش برای آن که همچون همسالانشان با آنها رفتار شود، اغلب تمارض می کنند. آنها سعی می کنند تا عملاً دیر فرا بگیرند، دیر پاسخ بدهند، اشتباه بخوانند یا اشتباه بنویسند، اشتباه صحبت کنند از آموزگار یا والدین سرپیچی کنند تا والدین و آموزگار مانند کودکان معمولی با آنها رفتار کنند.
۲- عقب نشینی؛ شیوه ای برای مقابله با تنهایی و تمایز. این کودکان به جهت توانایی در سخنوری، حل مسایل و مشکلات، پذیرش مسئولیت و انجام آن به نحو احسن و… در مدرسه و میان همسالان خود و یا حتی در منزل شاخص می شوند؛ اما بهای سنگینی را برای این تفاوت و تمایز می پردازند، چرا که دوستان و حتی خواهر و برادر آنها به تدریج از آنها کناره می گیرند و این برای کودکان تیزهوش خوشایند نیست. گاه حتی همسالان دست به آزار و اذیت این کودکان می زنند و ناخواسته و گاه آگاهانه باعث کناره گیری آنها از جمع می شوند.بنابراین کودکان تیزهوش با عقب نشینی و پنهان کردن استعدادهای خود، سعی در برقراری ارتباط با دیگران دارند. اما متأسفانه گاه والدین و آموزگاران با شاخص کردن کودک، او را از جمع دور کرده و او را به کودکی گوشه گیر و تنها تبدیل می کنند.
۳- به پا کردن جنجال و جر و بحث؛ والدین و آموزگار، کودک تیزهوش را از هر گونه رفتار کودکانه و ویژه سن کودکی نهی می کنند و دایماً این عبارت را تکرار می کنند که، «کسی که هوش سرشاری دارد، نباید شیطنت کند. باید با دیگران با منطق رفتار کند.» اما آنها فراموش کرده اند که او کودکی بیش نیست. از این رو اغلب کودکان تیزهوش به همسالان و حتی با خواهر و برادر بزرگتر خود جر وبحث کرده و سعی در برپا کردن جنجال و سر و صدا دارند؛ آنها این حرکت را نوعی ابراز وجود می دانند و دوست دارند به این ترتیب کودکی خود را ثابت کنند. ۴- پویایی که اغلب با شکست و سرخوردگی همراه است؛ کودک تیزهوش همواره در معرض سردرگمی، کلافگی، دلزدگی و… قرار دارد؛ چرا که مباحث درسی و فعالیت های کلاسی اغلب پاسخگوی نیازهای او نیست.کودکان تیزهوش همواره در جستجوی گزینه پنجم هستند! به این معنا که حتی در آزمون های درسی همواره ابعاد مختلفی از سؤال را بررسی می کنند و متفاوت از دیگران به سؤال پاسخ می دهند.۵- ناآرامی و بی قراری، صفتی دائمی؛ هوش و استعداد بالا، عاملی جهت ناآرامی کودک- در اغلب موارد و نه همیشه- است؛ چرا که این ویژگی کودک را تشنه کشف، دانستن و تلاش می کند. در واقع انرژی نهفته این کودکان به جای آن که دائماً شیطنت شود، باید در مسیر صحیح قرار گیرد تا حس کنجکاوی آنها را سیراب کند. تنوع سرگرمی یکی از نکاتی است که باید به خاطر سپرده شود. اغلب این کودکان حداکثر تا ۴۵ دقیقه می توانند از بازی یا سرگرمی خاصی لذت ببرند و پس از سپری شدن این مدت، در جستجوی سرگرمی دیگری هستند.۶- انتخاب و آزادی، دو حس ذاتی کودکان تیزهوش است.کودکان سرآمد نمی توانند مانند دیگران در قالب های رفتاری ویژه فرو رفته و از جمع و اجتماع اطاعت کنند. اگر انتخاب و آزادی عمل این افراد سلب شود، به افرادی افسرده، کلافه، عصبی و ناآرام تبدیل می شوند و گاه رفتار آنها به لجبازی و سرکشی تعبیر می شود.۷- توقع بیش از اندازه از خویشتن؛کودکان سرآمد بیش از آنچه باید، از خود انتظار دارند و دستیابی به یک یا دو موفقیت هر چند چشمگیر آنها را سیراب نمی کند. آنها به سرعت از هر موفقیتی می گذرند و دایماً در جستجوی موفقیتی دیگر هستند. آنها به سرعت دلزده می شوند- از همه چیز و همه کس- و اگر نتوانند چیزی یا کسی را جایگزین کنند، دچار افسردگی می شوند. این حالت به وضوح در جوانان و نوجوانان با هوش حتی بیش از کودکان سرآمد دیده می شود(میلانی فر،۱۳۸۶).
۲-۷-خودپنداره[۳۵]
گنجاندن مفهوم خودشناسی درمیان مهارت های زندگی، پیامدهای مهمی دارد.خود شناسی مقدمه ی ارتباط مؤثر با دیگران است.زیرا علی رغم تفاوت های فردی فراوان، انسان ها ویژگی های مشابه زیادی هم دارند(مولوی حاجی آقا،۱۳۸۷). خودپنداره کودک یا نوجوان ممکن است به دو گونه باشد. یکی خودپنداری مثبت یعنی کودک یا نوجوان خود را فردی ارزشمند و مؤثر بداند و به خویشتن اعتماد داشته باشد. دیگری خود پنداری منفی یعنی کودک یا نوجوان خود را شخص بی ارزش و به درد نخور تلقی کند و از اعتماد به نفس محروم باشد. خود پنداره ی دانش آموز تأثیر زیادی بر عملکرد او در مدرسه دارد. به خصوص اینکه دانش آموز خود را وجود مدار یا افزایشی ببیند تأثیرات ضمنی مستقیمی در انگیزش تحصیلی او دارد. خودپنداره ی کودک در خلاء پدید نمی آید.کودکان از طریق برخوردهای خود با دیگران خود را شاگردهای خوب، افراد مهربان،دوستان قابل اعتماد یا تنبل، ناشایسته و بی کفایت می یابند. تغییر دادن خود پنداره به دو دلیل دشوار است. اولا این کار نیاز به تلاش مستمر دارد. ازآنجا که مفهوم خود یک فرایند است،دریک چشم به هم زدن تشکیل نمی شود، درنتیجه با یک تصمیم آنی نیز نمی توان تغییرش داد.برای تغییر دادن آن باید تلاشی مستمر به خرج دهیم . ثانیا خود، در برابرتغییر مقاومت می کند (شعاری نژاد،۱۳۸۳) .
۲-۸- نظریه های خود پنداره
تقریبا تمام محققان و متخصصان بالینی که هویت انسان را بررسی کرده اند متفق القول هستند که انسان ها در بدو تولد مفهومی از خود ندارند و بتدریج این مفهوم را فرا می گیرند. جورج هربرت مید روان شناس اجتماعی نامدار از اولین کسانی بود که اظهار داشت انسان در بدو تولد درکی از خودش ندارد. نوزادان به راستی دارای مرزهای ایگو نیستند. مرزهای ایگو نشان می دهد که مرز افراد در کجا تمام می شود و بقیه ی دنیا ازکجا شروع می شود(چودوروف[۳۶]، به نقل از فیروزبخت،۱۳۸۴) .
کوپراسمیت خویشتن را عامل بسیار مهمی در ایجاد نوع رفتار می داند و عقیده دارد،افرادی که خویشتن پنداری مثبت دارند، رفتارشان اجتماع پسندتر از افرادی است که خویشتن پنداری آنان منفی است. خویشتن پنداری عبارت از عقیده و پنداری که فرد درباره ی خود دارد. این عقیده و پندار به تمام جوانب خود،یعنی جنبه های جسمانی، اجتماعی،عقلانی و روانی خود مربوط می شود.تصور انسان درباره ی هریک از عوامل فوق ،رفتار معین و مشخصی را به وجود می آورد(مقتدر،۱۳۸۸). از بین نظریه پردازان شخصیت کارل راجرز(۱۹۰۲-۱۹۸۲) بیش از دیگران در تحقیق و کار بالینی به مفهوم خویشتن توجه شایسته کرده است. مفهوم خویشتن، مهمترین مفهوم ساختاری در نظریه ی کارل راجرز[۳۷] از شخصیت است. به نظر راجرز،هر فرد رویدادها و تجربه های پیرامون خود را دریافت می کند و به آن معنا می بخشد. این مجموعه ی ادراکی و معنایی، میدان پدیداری فرد را به وجود می آورد.بندورا معتقداست که ایجاد خود باوری درشخص، یا تقویت پندارهای هر فرد درمورد خودش ویا برداشهای او درباره توانایی های خاص خودش در یک زمینه پس از عبور از یک سلسله فرایندهای روانشناختی باعث تغییر رفتارها و فعالیت های او می گردند. خود باوری بر نوع فعالیت های که شخص انتخاب می کند تلاشی که صرف آن می کند اشتیاقی که برای انجام آن دارد و در نتیجه ای که ارائه می دهد تأثیر می گذارد.
جورج مید[۳۸](۱۹۳۴) مفهوم خودرابه عنوان مهمترین قسمت در نوشته تئوریک خودش درموضوع فلسفه ی اجتماع مطرح کرده است واستدلال می کرد که شخصیت به جای وابستگی کامل به عوامل بیولوژیکی بیشتر به عوامل اجتماعی-روانی ارتباط دارد.
لوین[۳۹](۱۹۳۵) به خود بعنوان یک سازمان نسبتا مرکزی ودائمی که به شخصیت تداوم کامل می بخشد نگاه می کرد. به اعتقاد بعضی از محققین آگاهی از خود زمانی شکل می گیرد که شخص از دیدگاه دیگران آگاه می شود. جورج کلی[۴۰](۱۹۹۵) اعتقاد دارد که شکل گیری ساختارهای ذهنی ما نه تنها تحت تأثیر آگاهی فردی بلکه آگاهی اجتماعی است(رمضانی، ۱۳۸۴).
از نظر شاملو خودپنداره به معنای نگرش ادراک و برداشتی است که شخص از خود دارد محور اصلی این پندار عبارتست از نام شخص احساساتش نسبت به اندام و بدن خود تصور از کل بدن ، جنسیت وسن …هسته مرکزی خودپنداره اند شامل خصوصیات دیگری نیز هست که نمود دارند مانند طبقه ی اجتماعی، اقتصادی، مذهب، پیشرفت های فردی و یا هر عامل دیگری که او را از دیگران جدا می سازد(مولوی حاجی آقا،۱۳۸۷).
۲-۹-مفهوم خود پنداره
خودپنداره بازنمایی ذهن افراد از خودشان است.به همان صورتی که افراد از دیگران، مکان ها،رویدادها بازنمایی ذهنی دارند، ازخودشان نیز بازنمایی ذهنی دارند.خود پنداره از تجربیات و از اندیشیدن به این تجربیات ساخته می شود.افراد برای ساختن خود پنداره به بازخوردی که از کارهای روزمره می گیرند، توجه می کنند.این بازخورد، ویژگی ها و ترجیحات آن ها را نشان می دهد.افراد هنگام اندیشیدن به خود هزاران تجربیات زندگی مجزا را به خاطر نمی آورند، بلکه تجربیاتشان را در نتیجه گیری های کلی انباشته می کنند.آن ها به مرور زمان انواع تجربیات خاص را به بازنمایی کلی از خود تبدیل می کنند.افراد، همین نتیجه گیری های کلی، نه تجربیات خاص را به راحتی به یاد می آورند و از آنها به عنوان عناصری برای ساختن و توصیف کردن خود پنداره استفاده می کنند (ریو،۲۰۰۵؛ به نقل از سیدمحمدی، ۱۳۸۶).
در سال های اخیر روانشناسان اهمیت زیادی به مسائلی که مربوط به تشکیل خودپنداری است داده اند.این موضوع برای متخصصین بهداشت روانی اهمیت خاصی دارد زیرا پندار فرد از شخصیت خود،تا اندازه ی زیادی تصور او را راجع به محیطش تعیین می کند. این دو عامل،نوع رفتارهای او را طرح می ریزد:اگر تصور از خود مثبت و نسبتا متعادل است، شخص دارای سلامت روانی است و اگر به عکس، خود پنداری شخص، منفی ونامتعادل باشد، او از لحاظ روانی ناسالم شناخته می شود (شاملو، ۱۳۸۶).
کودکان در رشد و تکامل مفاهیم خویشتن دو مفهوم را مشخص می سازند :۱- خودپنداری که از تجارب خارجی او اصطکاک با دیگران سرچشمه می گیرد.کودک درباره ی بدن،ظواهر، توانایی هایش در مقایسه با دوستانش مفاهیمی دارد.اول این نوع مفهوم رشدوگسترش می یابد،زیرا نخستین تجربه های کودک عینی هستند.۲-خودپنداری که بعد از مدرسه رفتن ایجاد می شود و جنبه ی درونی دارد و بر افکار واحساسات، وتجارب عاطفی کودک استوار می باشد. غالبا برای کودک دشوار است که خود را با مفاهیم ذهنی و عینی هماهنگ سازد و در نتیجه خود را دارای شخصیت دوگانه ای می پندارد.ولی به تدریج که به بلوغ نزدیک می شود، مفاهیم عینی و ذهنی از خویشتن را باهم ترکیب می کند و یکی می سازد و خود را یک وجود واحد ادراک می کند(شعاری نژاد،۱۳۸۳).
خودپنداره مجموعه ای از طرحواره های خود در در زمینه ای خاص است.طرحواره ها خود به دو صورت انگیزش به وجود می آورند: خود هماهنگ و خود ممکن در رابطه با خود هماهنگ، طرحواره ها برای تأیید کردن خود انگاره، رفتار راهدایت می کنند و از وقایعی که بازخوردی می دهند که ممکن است خودانگاره را رد کند، جلوگیری می کنند. به عبارت دیگر، رفتار برای تأیید کردن خودپنداره ی فرد مورد استفاده قرار می گیرد.
۲-۹-۱-خود هماهنگ
هنگامی که فرد، طرحواره ی روشنی را در زمینه ای خاص تشکیل می دهد، به طور کلی سعی می کند از این خود انگاره محافظت کند. بعد از اینکه طرحواره ها تشکیل شدند، به طور فزاینده ای در برابر اطلاعات مغایر مقاوم می شوند(مارکوس،۱۹۸۳،۱۹۷۷). افراد با جستجو کردن اطلاعات هماهنگ با خودپنداره شان و بی توجهی به اطلاعتی که با خودانگاره ی آن ها درتناقض است، از خودهماهنگ محافظت می کنند(سوان،۱۹۹۹،۱۹۸۵،۱۹۸۳،تسار، ۱۹۸۸). ناهماهنگی و تضاد نوعی ناراحتی هیجانی به وجود می آورند که علامت می دهند هماهنگی باید برگردد. به علاوه به خاطر محافظت از طرحواره ی خود، عمدا رفت و آمد با کسانی را انتخاب می کنیم که به صورت هماهنگ با خودانگاره مان با ما برخورد کنند، و عمدا از کسانی که به صورتی با ما برخورد می کنندکه با خودانگاره مان هماهنگ نیست، دوری می جوییم، فرایندی که«تعامل گزینشی» نامیده می شود (رابینسون و اسمیت- لووین،۱۹۹۲،سوان،پلهام و کرول، ۱۹۸۹). با انتخاب کردن دوستانی که خودانگاره ی ما را تأیید می کنند و با فاصله گرفتن از کسانی که خود انگاره ی ما را نفی می کنند، احتمال بازخورد تاییدکننده ی خود را افزایش داده و احتمال بازخورد رد کننده ی خود را کاهش می دهیم. عامل گزینشی توضیح می دهد علت اینکه تعامل خود را با دوستان، هم اتاقی ها، آموزگاران، هم تیم ها، همسر و غیره انتخاب می کنیم این است که از تعامل های اجتماعی برای حفظ و تایید کردن خود انگاره مان استفاده کنیم (سوان، ۱۹۷۷). به رغم تلاش های پیشگیرانه، گاهی بازخورد ناهماهنگ با خود روی می دهد. اولین دفاع برای حفظ کردن خودهماهنگ، تحریف کردن اطلاعات است تا اینکه از حالت ناهماهنگ خارج شود. اطمینان فرد از اینکه طرحواره ی او معتبر واقعی است، «خاطرجمعی از خودپنداره» را تشکیل می دهد(هاریس و دیگران، ۱۹۸۴). درصورتی که خاطرجمعی از خودپنداره زیاد باشد، به ثبات طرحواره ی خود کمک می کند و بازخورد ناهماهنگ به ندرت آن را تغییر می دهد. اما اگر خاطرجمعی از خودپنداره کم باشد، بازخورد ناهماهنگ بالاخره طرحواره ی خود را تغییر خواهد داد. تعارض بین طرحواره ی نامطمئن و بازخورد ناهماهنگ، موجب«بحران تایید خود» می شود (ریو،۲۰۰۵؛ به نقل از سید محمدی،۱۳۸۶) .
۲-۹-۲-خودهای ممکن
خودهای ممکن عمدتا منشاء اجتماعی دارند، بطوریکه فرد خودهایی را مشاهده می کند که دیگران از آن ها الگو گرفته اند(مارکوس[۴۱] و نوریوس[۴۲]،۱۹۹۶). خودهای ممکن بیانگر خود آینده هستند. بنابراین، خود ممکن مانند هدف، وظیفه انگیزشی دارد. خودهای ممکن، قطعه ی مهمی را به معمای چگونه خود رشد می کند، اضافه می کنند. خودهای ممکن در واقع، بازنمایی های ذهنی ویژگی ها، صفات، و توانایی هایی هستند که خود هنوز از آن ها برخوردار نیست. درصورتی که خود، دلیل یا بازخوردی برای تأیید کردن خود ممکن نداشته باشد، یکی از این دو پیامد روی می دهد:
از یک سو فقدان دلیل حمایت کننده باعث خواهد شد که خود، خود ممکن را رد کند و آن را کنار بگذارد. از سوی دیگر، خود ممکن می تواند طوری عمل را نیرومند و هدایت کند که خصوصیات، صفات و توانایی های خود عملا تحقق یابند(کراس و مارکوس،۱۹۹۴، اویسرمن و مارکوس،۱۹۹۰). پژوهشگران معتقدند، در صورتی که افراد خودهای ممکن را طوری اصلاح کنند که بین اهداف به دست آمده و اهدافی که آرزویش را دارند همخوانی بیشتری ایجاد شود، به سلامت روانی خود کمک زیادی می کنند. بین خود واقعی و خود ایده آل می تواند هم به دلیل استانداردهای غیر واقعی و ایده آل که قابل دسترسی نیستند، باشد و هم به دلیل اینکه شخص عملکرد واقعی خود را کمتر از ارزش واقعی اش تخمین بزند(مادوکس[۴۳]،۱۹۸۹؛به نقل از کنعانی،۱۳۸۲) . تحقیقات زیادی نشان می دهند که عزت نفس میانسالان و سالخوردگان با عزت نفس جوانان برابر یا از آن برتر است، که علت آن شاید نقش حمایتی خودهای ممکن باشد (ریو،۲۰۰۵، به نقل از سید محمدی، ۱۳۸۶) .
«من»و «مرا»:
دیمن و هارت (۱۹۸۲) پیشنهاد کردند که برای درک خودپنداره، پذیرش یک تفکیک مهم مفید است .این تفکیک بین «من» و«مرا»است.
تکوین«مرا»:
هارت(۱۹۹۸) می گوید:«مرا» چهار جنبه از خود را شامل می شود.خود مادی، خود فعال، خود اجتماعی و خود روانی. خود مادی شامل مشخصات بدنی فرد، نام و متعلقات مادی اوست. خودفعال شامل رفتارها وتوانایی های فرد است. درحالیکه خود اجتماعی، عضویت گروهی، مشخصات اجتماعی و روابط اجتماعی فرد را در بر می گیرد.نهایتا خود روانی شامل عقاید، احساسات و رفتارهای روانی و افکار فرد است.گرچه همه ی ابعاد خود مهم است ولی میزان تاکید بر هر یک از آن ها در طول رشد تغییرمی کند.محور درک کودک پیش دبستانی از خودش، خود مادی اوست.درطول دبستان تاکید از مشخصات مادی به خود فعال منتقل می شود.در دوره ی راهنمایی، خود اجتماعی اهمیت بیشتری پیدا می کند. دانش آموزان دوره ی دبیرستان معمولا بر خود روانی تاکید دارند.خودپنداره ی ایشان بر محور فلسفه، عقاید وافکار شخصی ایشان استوار است .در این سنین،خصوصیات مادی، فعال و اجتماعی فقط در صورتی برای خودپنداره حیاتی است که دارای ابعاد روانی باشد. عضویت در گروه، نوع لباس، آرایش موی سر ویا فعالیت های سیاسی ممکن است برای خودپنداره مهم باشد، به شرط اینکه اعتقادات شخصی را عمیقا منعکس کند.
۲-۹-۳-تکوین «من»
«من» به خود فاعلی برمی گردد که سازمان دهنده و تفسیرکننده ی تجارب است. درک «من» هر فرد به ابعاد چندگانه ی پایندگی، تمایز، خواست و تعمق در خود او وابسته است. پایندگی اشاره به این احساس فرد دارد که در طول زمان همان فرد باقی می ماند. تمایز، اشاره به احساس فردیت افراد دارد.خواست، اشاره به این احساس افراد دارد که آنان عناصری فعال و صاحب اراده ی آزاد هستند. بالاخره تعمق در خود عبارت ازتوانایی فرد برای درنظر گرفتن پایندگی، تمایز و خواست خویش است.در آغاز حیات، تعمق در خود در آگاهی از خصوصیات مادی و فعالیت های معمولی خلاصه می شود، ولی با گذشت زمان، شامل توانایی های رفتاری می شود و در پایان جوانی تشخیص فرآیندهای آگاه و غیرآگاه رانیز دربر می گیرد. به طور خلاصه،«من» شامل جنبه های مادی، فعال، اجتماعی و روانی است. این چهار جنبه خود در همه ی سن ها اهمیت یکسان ندارد. خود مادی در بین کودکان پیش دبستانی وجه غالب را دارد. همانطور که رشد پدید می آید، تاکید خودپنداره از خود فعال به خود اجتماعی و نهایتا به خود روانی انتقال می یابد(گلاور، به نقل از خرازی، ۱۳۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:18:00 ق.ظ ]




بین عدالت سازمانی با عوامل فساد اداری در کارکنان آموزش و پرورش شهرستان خمین رابطه معناری وجود ندارد.
بین عدالت سازمانی با عوامل فساد اداری در کارکنان آموزش و پرورش شهرستان خمین رابطه معناری وجود دارد.
بر اساس نتایج به دست آمده در جدول (۴-۸) ضریب همبستگی پیرسون بین عدالت سازمانی و عوامل فساد اداری۷۲/۰ بدست آمده است. به دلیل اینکه مقدار بدست آمده مثبت است به این معنی است که تغییرات دو متغیر به طور هم جهت اتفاق می افتد یعنی با افزایش در هر متغیر، متغیر دیگر نیز افزایش می یابد.همچنین سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ می باشد. به عبارتی بین عدالت سازمانی و عدم وجود فساد اداری رابطه معناداری وجود دارد.بنابراین با توجه به ضریب همبستگی و سطح معناداری می توان فرضیه اصلی را تایید کرد بدین معنا بین عدالت سازمانی و عدم وجود فساد اداری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۳-۲- ۲- آزمون تاثیر ابعاد عدالت سازمانی و فساد اداری
فرضیه:
بین عدالت توزیعی سازمانی وعدم فساد اداری در سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد.
بین عدالت توزیعی سازمانی وعدم فساد اداری در سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بر اساس نتایج به دست آمده در جدول (۴-۸) ضریب همبستگی پیرسون بین عدالت توزیعی سازمانی و عدم وجود فساد اداری۶۵/۰ بدست آمده است. به دلیل اینکه مقدار بدست آمده مثبت است به این معنی است که تغییرات دو متغیر به طور هم جهت اتفاق می افتد یعنی با افزایش در هر متغیر، متغیر دیگر نیز افزایش می یابد.یعنی میتوان نتیجه گرفت که با افزایش عدالت توزیعی سازمان فساد اداری کم می شود.همچنین سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ می باشد. به عبارتی بین عدالت توزیعی سازمانی و عدم وجود فساد اداری رابطه معناداری وجود دارد.بنابراین با توجه به ضریب همبستگی و سطح معناداری می توان فرضیه را تایید کرد بدین معنا بین عدالت توزیعی سازمان و عدم وجود فساد اداری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه:
بین عدالت رویه ای سازمانی وعدم فساد اداری در سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد.
بین عدالت رویه ای سازمانی وعدم فساد اداری در سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بر اساس نتایج به دست آمده در جدول (۴-۸) ضریب همبستگی پیرسون بین عدالت رویه ای سازمانی و عدم وجود فساد اداری۶۳/۰بدست آمده است. به دلیل اینکه مقدار بدست آمده مثبت است به این معنی است که تغییرات دو متغیر به طور هم جهت اتفاق می افتد یعنی با افزایش در هر متغیر، متغیر دیگر نیز افزایش می یابد.یعنی میتوان نتیجه گرفت که با افزایش عدالت رویه ای سازمان، فساد اداری کم می شود.همچنین سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ می باشد. به عبارتی بین عدالت رویه ای سازمانی و عدم وجود فساد اداری رابطه معناداری وجود دارد.بنابراین با توجه به ضریب همبستگی و سطح معناداری می توان فرضیه را تایید کرد بدین معنا بین عدالت رویه ای سازمان و عدم وجود فساد اداری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه:
بین عدالت مراوده ای سازمانی وعدم فساد اداری در سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد.
بین عدالت مراوده ای سازمانی وعدم فساد اداری در سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بر اساس نتایج به دست آمده در جدول (۴-۸) ضریب همبستگی پیرسون بین عدالت مراوده ای سازمانی و عدم وجود فساد اداری۶۵/۰بدست آمده است. به دلیل اینکه مقدار بدست آمده مثبت است به این معنی است که تغییرات دو متغیر به طور هم جهت اتفاق می افتد یعنی با افزایش در هر متغیر، متغیر دیگر نیز افزایش می یابد.یعنی میتوان نتیجه گرفت که با افزایش عدالت مراوده ای سازمان، فساد اداری کم می شود.همچنین سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ می باشد. به عبارتی بین عدالت مراوده ای سازمانی و عدم وجود فساد اداری رابطه معناداری وجود دارد.بنابراین با توجه به ضریب همبستگی و سطح معناداری می توان فرضیه را تایید کرد بدین معنا بین عدالت مراوده ای سازمان و عدم وجود فساد اداری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
۴-۳-۲- ۳- آزمون فرضیات فرعی
جدول۴-۹ :نتایج آزمون همبستگی پیرسون(عدالت و ابعاد فساد اداری)

میزان کنترل و نظارت

شفافیت فرایندها و رویه‌های کاری وانحصار وظیفه

حقوق و مزایای پرداختی

سلامت نظام استخدامی

عدالت سازمانی

سطح معناداری

وضعیت فرضیه

میزان کنترل و نظارت

۱

۰۰/۰

تایید

شفافیت فرایندها و رویه‌های کاری وانحصار وظیفه

۶۹/۰

۱

۰۰/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:17:00 ق.ظ ]




ثبات در مقابل عدم ثبات
وضوح در مقابل نقش های مبهم یاتعارض نقش
وضوح در مقابل عدم وضوح، یا ادراکات تحریف شده
تبادل نقش در مقابل نقشهای مبهم تا تعارضی
وضوح در مقابل پراکندگی، یا حد و مرزهای از هم گسیخته بین نسلی (ذوالفقار، ۱۳۸۰).
۲-۲-۳-۲- بعضی از ویژگی های خانواده سالم
در این خانواده ها زن و شوهر یکدیگر را دوست دارند، برای یکدیگر ارزش قائل اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در این خانواده ها، بجای مردسالاری یا زن سالاری، حق سالاری حاکم است.
در این خانواده ها، روحیه زن توسط مرد و روحیه مرد توسط زن، از طریق همدلی، دلجویی و بهره گیری از کلمات گرم و اثربخش تقویت می گردد.
در چنین خانواده هایی، ارتباط حسنه بین والدین و سایر اعضای خانواده و احترام متقابل بین افراد و رعایت حدود و حقوق یکدیگر در سایه کاربرد روش آزاد منشانه، از عواملی است که فضای خانواده را آکنده از صمیمیت، صداقت و بالندگی ساخته و موجب شده است که رضایت خاطر افراد از زندگی را افزون بسازد (صافی، ۱۳۷۸).
۲-۲-۴- انتخاب همسر و عوامل مؤثر بر آن
ازدواج فرآیندی است که کنش دوسویه اش میان دو تن ( یک زن و یک مرد) را با تحقق شرایط قانونی پدید می آورد (سیتر، ۱۹۷۶). ازدواج نه تنها در سلامت جسمی ،روانی و اجتماعی فرد مؤثر است، بلکه در گذر به دوره ی بزرگسالی نقشی بنیادی دارد. برپایه ی رویکرد سامانه ای، ازدواج آغاز چرخه زندگی خانواده به شمار می رود (موسوی، ۱۳۸۲). ملاک های انتخاب همسر نادرست ازدواج را به سوی عدم موفقیت سوق می دهد برخی مواقع همسران به درستی با هم جور نشده اند (نیولان[۳۸]، ۲۰۰۰).
انتخاب همسر همچون حل معادله است در فرمول موفقیت برای حل این معادله ضریبی از عوامل متعدد مؤثر است (نعمتی نظام آباد، ۱۳۸۴). در بررسی های انجام شده در انتخاب همسر نظریه های متعددی به عنوان عوامل تعیین کننده در گزینش مطرح شده است. از جمله ی این نظریه ها می توان به نظریه ی همجواری تصویری از همسر آرمانی، تصویری از والدین و رابطه زناشویی، همسان همسری و نیازهای مکمل اشاره کرد.
الف) همتایابی[۳۹]: فرضیه داروین بر آن بود که جفت یابی تصادفی است. ولی به نظر می رسد که جفت یابی تصادفی یک استثنا باشد. درجه جذب و کشش اعضا یک نوع به یکدیگر متفاوت است و این مسأله در مورد انسان نیز صادق می باشد در اکثر فرهنگ های معاصر افراد جفتشان را خود برمی گزینند و عوامل متعددی بر تصمیم گیری آنها مؤثر است. این دیدگاه که افراد به گونه فعال جفت خود را انتخاب می کنند همتایابی نام دارد (کاویانی، ۱۳۸۳).
ب) نظریه همسانی ژنتیک[۴۰]: همتایابی با هدف بقاء ژن های اختصاصی فرد صورت می پذیرد. بنابراین افراد به سمت کسانی کشش دارند که از ساختار ژنتیکی مشابهی برخوردارند. اطلاعات در مورد چگونگی مشابهت یا همسانی ژنتیک کافی نیست ولییافته ها نشان می دهد که شباهت ژنتیکی زوج ها بیشتر از افراد غیر زوج در جمعیت عمومی است ( به نقل از رشتون، کاویانی، ۱۳۸۲).
ج) همسان همسری: لورتون و لورتون می گویند معمولاً افراد با کسانی که در همان سطح رشد یا سطحی همسان با آن ها باشند احساس راحتی بیشتری می کنند و این یکی از دلایل قطع روابط بین اشخاص ناهمسان است (گلاونیک، ترجمه ی بهاری و همکاران، ۱۳۸۲). تشابه و همسان همسری در مکان زندگی ، تولد، طبقه ی اجتماعی، صفات اخلاقی، و ویژگی های روان شناختی، مذهب، دین، سن و سال، ویژگی های فرهنگی و نژادی مورد تأکید بیشتر محققان قرار گرفته است و به عبارتی هرچه درجه همگونی همسران بیشتر باشد پیوند زناشویی آنان استوارتر و پایدارتر است (سارو خانی، ۱۳۷۹). در گذشته نیز چنین بود که افراد معمولاً با کسانی ازدواج می کردند که از نظر اجتماعی یا حرفه ای هم تراز آنان بودند. بهترین شیوه ی انتقال میراث آبایی، وحدت بین دو قوم، شباهت پیشینه ی اجتماعی همسر هر شخص بود و قاعده ازدواج همتایات در تمام سطوح اجتماعی رواج داشت (سگالن[۴۱]، ترجمه ی الیاسی، ۱۳۸۰).جانسون (۱۹۹۱) معتقد است که استحکام زناشویی به طور وسیعی به ادراک هر یک از زوجها بستگی دارد. همان طور که گفته شد ملاک های انتخاب نادرست همسر، ازدواج را به سوی عدم موفقیت سوق می دهد. شخصیت، نگرش، طبقه ی اجتماعی، اقتصادی، تحصیلات، عقاید مذهبیبسیار مؤثرند (هرتینگتون، ترجمه ی طهوریان و دیگران، ۱۳۷۳). پژوهشگران و متخصصین بر این نکته تأکید دارند که کیفیت ازدواج و وضعیت ازدواج، تلویحات بسیاری درباره ی نقش های والدینی، بهداشت روانی و جسمی و رضایت شغلی به همراه دارد. از سوی دیگر، یک ازدواج، رضایت مندانه زمینه ساز فضای مناسبی جهت تلاقی و تبادل احساسات و عواطف مثبت بین زوجین است(تیرگری و دیگران، ۱۳۸۳).
۲-۲-۵- مراحل انتخاب همسر
آدامز انتخاب زوج را یک فرآیندپیچیده می داند که چهار مرحله دارد:
مرحله اول: زوج از میان تعاملات موجود انتخاب شده. در این مرحله زوج برپایه ی جذابیت بدنی و شباهت علایق، هوش، شخصیت و ارزشها در رفتار انتخاب می گردد.
مرحله دوم: مقایسه ارزشی انجام می گیردکه به صورت خودافشایی هویت زوجین به یکدیگر در طی گفتگوها به وجود می آید که در این مرحله اگر جاذبه اولیه عمیق تر شود رابطه ادامه پیدا خواهد کرد.
مرحله سوم: در پی یافتن هماهنگی در نقشها رسیدن به درجه ای از هماهنگی و همدلی متقابل و تکوین آن در صورت افزایش جاذبه طرفین، موانع جدایی قوت یافته ، منجر به استحکام رابطه خواهد شد.
مرحله چهارم: مرحله تصمیم گیری و توافق درباره ی سازش و تعهد طولانی مدت با یکدیگر است و سپس ازدواج اتفاق می افتد. در این مرحله زوجین سنت های خانواده هایشان را با هم تلفیق کرده و وارد مرحله ی یکپارچگی در سنت( قواعد و قانون ها، نقش ها، نگرش ها، باورها، هنجارها و … ) و تبدیل آن به یک سنت جدید می شود (موسوی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۵- نظریه های روابط میان فردی مرتبط با ازدواج
۲-۲-۵-۱- نظریه­ یادگیری:
بایرن[۴۲] و کلر[۴۳] ، در تئوری اثر تقویت خود اظهار داشتند که شرطی سازی کلاسیک و شرطی سازی عاملی در شکل گیری دوستی ها و روابط عاشقانه تأثیر می گذارند. شرطی سازی کلاسیک از طریق تداعی موجب یادگیری می شود و در شرطی سازی عاملی، یادگیری از طریق پیامدهاست (دایر، ترجمه ی سپاه منصور، ۱۳۸۶)
۲-۲-۵-۲- اثر شرطی سازی کلاسیک بر دوست داشتن:
براساس شرطی سازی کلاسیک، ما به افرادی علاقه مند می شویم که خشنودی و رضایت را در ما تداعی می کنند. نتایج حاصل از پژوهش ها حاکی از آن است که موقعیتهای مثبت و منفی گوناگون مانند نوع فیلم یا میزان نور می تواند بر روابط ما تأثیرگذار باشند. کلر و بایرن ، اظهار داشتند هنگامی که ما فعالیت های مشترک لذت بخشی را با دیگران تجربه می کنیم، پاسخ هیجانی مثبتی در ما ایجاد می شود، که تمایل ما را به ادامه رابطه، با آنها افزایش می دهد، و چنانچه این تجربه در آن افراد نیز متقابلاً رضایت بخش بوده باشد، پاسخ هیجانی مثبت و تمایل به ادامه دوستی دوجانبه خواهد بود (دایر، ترجمه ی سپاه منصور، ۱۳۸۶).
اثر شرطی سازی عاملی بر دوست داشتن:
طبق این نظریه ما به افراد پاداش دهنده علاقه مند می شویم، و از افراد تنبیه کننده دوری می جوییم. پاداش ممکن است شامل یک همراهی و برخورد دوستانه یا خوشرویی، و تنبیه به شکل عدم تأیید ارزشها و یا یک رابطه کسل کننده باشد. و در زیر نیز به تفسیر سه عامل مجاورت، شباهت و جذابیت فیزیکی براساس شرطی سازی کلاسیک و شرطی سازی عاملی می پردازیم.
مجاورت: هنگامی که ما با افرادی به دلیل شرایط زندگی یا شغلی به طور مرتب تعامل داریم، فرصتهای بسیاری جهت تعاملات اجتماعی مثبت فراهم می شود. به عبارت دیگر تعاملات منفی موجب ایجاد نفرت شدید می گردد.
شباهت: شباهت افراد به ما موجب ارائه پاداش مؤثر می گردد. به عبارت دیگر تأیید نگرشها و ارزشها موجب افزایش اعتماد به نفس ما می شود و بالعکس ارتباط با اشخاصی که عقاید ما را مورد انتقاد یا مخالفت قرار می دهند موجب کاهش عزت نفس ما می شوند که بسیار ناخوشایند است.
جذابیت فیزیکی: جذابیت جسمانی موجب پاداش مستقیم زیبایی و پاداش غیر مستقیم تداعی خود با افراد خوش سیما می شود.
۲-۲-۵-۳- نظریه ی تبادل اجتماعی:
نظریه ی تبادل اجتماعی یک مدل اقتصادی از رفتار انسان ارائه می دهد و بر پایه یک فرض بنیادی بسیار ساده استوار است. بر اساس این نظریه روابط براساس تبادل پاداش ها، هزینه ها بین افراد شکل می گیرد و رضایت بخش ترین و طولانی ترین رابطه، مستلزم بیشترین پاداش و کمترین هزینه است. عوامل مهم در این نظریه عبارتند از:
منافع: قبل از شروع یک رابطه، هزینه ها و منافع گذشته، حال و احتمالاً آینده مورد ارزیابی قرار می گیرند و چنانچه قضاوت ما این باشد که چنین رابطه ای دارای منفعت است، آن را گسترش خواهیم داد. و برعکس اگر تشخیص دادیم رابطه به ضرر ما تمام خواهد شد، از ایجاد رابطه دوستی امتناع می ورزیم. پاداش می تواند شامل تعریف و تمجید، مصاحبت سرگرم کننده و یا هدایای مادی شود. هزینه ها می توانند به هر شکلی باشند و شامل چیزهایی شود که برای فرد ناخوشایند است، از قبیل جر و بحث، احساس اجبار در مهیا ساختن شام به طور دائم، یا یک عادت آزار دهنده. راس بالت، هزینه ها و پاداش ها را در روابط صمیمانه مورد تحلیل قرار داد و به این نتیجه دست یافت که در طول دورانی، مانند ماه عسل هزینه ها در نظر گرفته نمی شوند و تقریباً تا سه ماه اول زندگی مشترک هزینه ها نادیده گرفته می شوند و تأثیری بر رضایت مندی از رابطه ندارند، اما پس از گذشت زمان افزاتیش هزینه ها موجب کاهش رضایت مندی می شوند. براساس پیش بینی این نظریه در روابط زناشویی پاداش زیاد و هزینه کم با بیشترین رضایت از روابط همکراه است (دایر، ترجمه ی سپاه منصوری، ۱۳۸۶).
جایگزین ها: در یک رابطه نه تنها پاداش ها و هزینه های واقعی را مبنا قرار می دهیم، بلکه آن را با پاداش ها و هزینه ها در سایر روابط نیز مورد مقایسه قرار می دهیم.
سرمایه گذاری: تعهد به یک رابطه تنها به پیامدها و انتخابهای موجود بستگی ندارد، بلکه به میزان سرمایه گذاری انجام شده نیز مرتبط است. هنگامی که یک رابطه مستحکم تبدیل به یک رابطه کسل کننده و یکنواخت می شود، می توانیم آن را ترک کنیم اما این کار به آسانی امکان پذیر نیست، زیرا ما در روابطمان وقت و انرژی صرف کرده ایم، سرمایه و دوستان مشترک داشته و شاید بسیاری از فرصت ها و موقعیت های خود را وقف شریک زندگی مان کرده ایم و اکنون تمایلی به ایجاد رابطه با فرد دیگر نداریم.
۲-۲-۵-۴- نظریه ی برابری:
نظریه ی برابری والستر از نظریه تبادل اجتماعی هومانس نشأت گرفته است. اصل برابری بیان می کند، چنانچه پاداشی که افراد از یک رابطه بدست می آورند، انعکاسی از آن چیزی باشد که در آن رابطه صرف کرده اند، رابطه رضایت بخش و مطلوب است. برابری به معنای تساوی نیست. چنانچه یک طرف سهم بیشتری در یک رابطه بگذارد باید میزان بیشتری از آن رابطه بدست آورد. بنابراین نظریه تساوی پیش بینی می کند در روابطی که یکی از طرفین سود فراوان یا اندکی بدست می آورد، آن رابطه رضایت بخش نیست. فردی که در رابطه سود نمی برد به سمت عصبانیت، بی میلی و محرومیت سوق داده می شود و در افراد منفعت طلب نیز ممکن است احساس گناه و ناراحتی پدید آید. اگرچه هر دو حالت عدم توازن نامطلوب است، جای تعجب نیست که زیان و خسارت بیشتر از منفعت طلبی و سودجویی، نارضایتی به بار می آورد( دایر، ترجمه ی سپاه منصوری، ۱۳۸۶). مطالعات نشان میدهد که رضامندی زناشویی به سازگاری کلی فرد کمک می کند؛ یعنی همسرانی که از سازگاری زناشویی بالایی برخوردارند، عزت نفس بیشتری دارند و در روابط اجتماعی سازگارترند. سازگاری زناشویی نتیجه ی فرایند زناشویی و شامل عواملی مانند ابراز محبت و عشق همسران، احترام متقابل، روابط جنسی، تشابه نگرش، چگونگی ارتباط و حل مسئله است. عوامل متعددی رضامندی زناشویی زوجین را تحت تأثیر قرار می دهند که از آن جمله می توان به رضایت از خلق و خوی همسر، اعتماد، وفاداری و عشق و درآمد و اشتغال همسر اشاره کرد(شاکریان، ۱۳۸۵).
بایستی توجه داشت که رضامندی زناشویی می تواند دامنه ای از مطلوب تا نامطلوب را در برگیرد (مرادی، ۱۳۸۶). اینکه افراد در کدام قسمت این دامنه قرار می گیرند بایستی عواملی که در رضایت مندی زناشویی نقش دارند مورد بررسی قرار گیرد (اسچورمن و کروک[۴۴]، ۲۰۰۱). محققانی مانند کلارک، فیتنس و بریستی[۴۵] (۲۰۰۱) معتقدند که سازه هوش هیجانی، یا لااقل برخی از جنبه های آن ظرفیت غنی سازی یک ازدواج توأم با سازگاری و رضایت مطلوب و با ثبات را داراست. آنان بر این باورند که توانایی درک و پذیرش افکار، احساسات و عواطف یکدیگر در زندگی زناشویی، با احساس رضامندی بیشتری همراه است.یکی از عوامل مؤثر در رضامندی زناشویی اعتماد نسبت به محبت همسر و رضایت خاطر از توجه و محبت وی باید دانست( پاتریک[۴۶]، ۱۹۵۵).
۲-۲-۶- ازدواج و خانواده در دوران نوین
در دوران نوین و در جوامع صنعتی، ماهیت و اشکال ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در خانواده و جامعه، اشکال، ساختار و ارزش های خانواده و به طور کلی الگوهای همسرگزینی و نظام خانواده تحت تأثیر صنعتی شدن دچار تغییر و تحول شده و در جوامع رو به توسعه با آهنگی آرام در حال تغییر است از جمله:
امروزه، شبکه خویشاوندی مبتنی بر تبار و طایفه در اکثر جوامع تأثیر خود را از دست داده است؛
ترویج ازدواج های غیرخویشاوندی به جای ازدواج های مبتنی بر خویشاوندی، به ویژه در نقاط شهری، روابط اجتماعی، روابط بین گروهی، رشد شخصیتی و بهبود نسل را دستخوش تغییر نمود.
با تغییر الگوی خانواده از گسترده به هسته ای، نحوه انتخاب همسر نیز در بسیاری جوامع تغییر یافته است، زیرا در خانواده گسترده، ازدواج مبتنی بر تصمیمات و نظریات افراد و اعضای خانواده بود، ولی با هسته ای شدن خانواده ها، حق انتخاب آزاد همسر در جامعه هنجار شده است؛
آزادی عمل زنان در ازدواج، تصمیم گیری در خانواده، عادی شدن طلاق و موارد مشابه، از جمله تغییرات ازدواج و خانواده محسوب می شود؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:17:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم