کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



۰٫۰۰

حجم نمونه

۱۷۴

جدول بالا نشان می‌دهد که همبستگی بین خودشناسی انسجامی و رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار برابر با ۰٫۵۵۸ می‌باشد و با توجه به سطح معناداری برآورد شده که برابر ۰٫۰۰ می‌باشد و در سطح اطمینان ۰٫۹۵ درصد می‌توان ادعا کرد که فرض صفر رد و نقیض آن تأیید می‌گردد، یعنی فرض پذیرفته می‌شود. درنتیجه بین خودشناسی انسجامی و رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار رابطه معناداری وجود دارد.
۴-۵ – ۵ آزمون فرضیه فرعی پنجم
فرضیه فرعی پنجم به بررسی رابطه بین ارضا نیازهای بنیادین روان‌شناختی و رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار می‌پردازد که به منظور آزمون، این فرضیه به صورت فرضیه‌های آماری، (نشان دهنده ادعا) و (نشان دهنده نقیض ادعا) تبدیل می‌شود.
: بین ارضا نیازهای بنیادین روان‌شناختی و رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار رابطه معناداری وجود ندارد.
: بین ارضا نیازهای بنیادین روان‌شناختی و رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار معناداری وجود دارد.
نقیض ادعا ۰=
ادعا
این فرضیه با بهره گرفتن از آزمون همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از این بررسی در جدول ۴-۹ نشان داده شده است.
جدول ۴-۹: نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون برای فرضیه‌ی فرعی پنجم

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

متغیر

ارضانیازهای بنیادین روان‌شناختی

فرضیه‌ی فرعی پنجم

رضایت زناشویی

همبستگی

***۰٫۳۹۰

سطح معناداری

۰٫۰۰

حجم نمونه

۱۷۴

جدول بالا نشان می‌دهد که همبستگی بین ارضا نیازهای بنیادین روان‌شناختی و رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار برابر با ۰٫۳۹۰ می‌باشد و با توجه به سطح معناداری برآورد شده که برابر ۰٫۰۰ می‌باشد و در سطح اطمینان ۰٫۹۵ درصد می‌توان ادعا کرد که فرض صفر رد و نقیض آن تأیید می‌گردد، یعنی فرض پذیرفته می‌شود. درنتیجه بین ارضا نیازهای بنیادین روان‌شناختی و رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار رابطه معناداری وجود دارد.
۴-۳-۶ آزمون فرضیه اصلی پژوهش
فرضیه اصلی پژوهش به این موضوع می‌پردازد که ابعاد ارضاء نیازهای بنیادین روان‌شناختی و خودشناسی انسجامی می‌تواند رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار را پیش بینی نماید که به منظور آزمون، این فرضیه به صورت فرضیه های آماری، (نشان دهنده ادعا) و (نشان دهنده نقیض ادعا) تبدیل میشود.
: ابعاد ارضاء نیازهای بنیادین روان‌شناختی و خودشناسی انسجامی نمی‌تواند رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار را پیشبینی نماید.
: ابعاد ارضاء نیازهای بنیادین روان‌شناختی و خودشناسی انسجامی می‌تواند رضایت زناشویی در فرهنگیان سبزوار را پیشبینی نماید.

ادعا دست کم یکی از ها صفرنیست
این فرضیه با بهره گرفتن از آزمون رگرسیون چندگانه، و آزمون دوربین واتسون و فیشر مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از این بررسی در جدول ۴-۱۰ نشان داده شده است.
جدول ۴-۱۰: نتایج حاصل از آزمون دوربین واتسون برای فرضیهی اصلی پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:55:00 ق.ظ ]




برنامه های شرکت )که در بلند مدت عبارت است از حداکثر کردن ثروت سهامداران) و نیز مسؤول ارزیابی خط مشی های اتخاذ شده از سوی مدیریت در راستای رسیدن به این اهداف است. هیات مدیره برای این که از اجرای مناسب برنامه های بلند مدت شرکت اطمینان حاصل نماید، عملکرد مدیریت اجرایی را از نزدیک مشاهده و نظارت و درباره اعطای پاداش به مدیران یا اعمال تنبیه در مورد آنها تصمیم گیری می کنند. موفقیت هیات مزبور در انجام وظایف خویش، شامل جلب اعتماد سهامداران از یک سو و تعامل مناسب با مدیریت اجرایی شرکت از دیگر سو، در بلند مدت به افزایش ارزش شرکت منجر خواهد شد (مشایخی و محدآبادی، ۱۳۹۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از میان ویژگیهای متعددی که در مورد هیات مدیره مطلوب در ساختار حاکمیت شرکتی مطرح است ویژگی های زیر در تحقیق حاضر مورد بررسی قرار می گیرد:

    1. وجود مدیران غیر موظف در ترکیب هیات مدیره (استقلال هیات مدیره)
    1. اندازه هئیت مدیره
    1. تفکیک وظایف مدیر عامل از رئیس و نایب رئیس هیات مدیره

۱-۲-۱-۱) حضور مدیران غیر موظف در هیات مدیره
هیات مدیره یکی از سازوکارهای مهم حاکمیت شرکتی تلقی میشود و نقش مهمی در بهبود کیفیت گزارشگری مالی و افزایش پاسخگویی ایفا میکند. مدیران مستقل می توانند با درک درست نقش نظارتی و راهبری خود، سلامت مالی بنگاه را به ارمغان آورده و مانع تضاد منافع بین بازیگران نظام حاکمیت شرکتی شوند. بر همین اساس در بیشتر تحقیقات انجام شده در حوزه حاکمیت شرکتی بر اهمیت نقش مدیران غیر اجرایی در بهبود فرایند گزارشگری تاکید شده و جایگاه هیات مدیره شرکت به عنوان نهاد هدایت کننده ای که نقش مراقبت و نظارت بر کار مدیران اجرایی را بر عهده دارد، بیش از پیش اهمیت مییابد. از دیدگاه نظریه نمایندگی میتوان چنین فرض کرد که مدیران غیرموظف (غیراجرایی) وظیفه نظارت بر سایر اعضای هیات مدیره را بر عهده دارند. برخی از پژوهشهای علمی نشان داده است که وظیفه نظارت مدیران غیرموظف (غیراجرایی) بر مدیریت به نحو موثر اعمال شده است(اسماعیل زاده و همکاران، ۱۳۸۹). سی وار ماکر یشنان و یو (۲۰۰۸)، سیتا آماجا و همکاران (۲۰۰۵)، کلین (۲۰۰۲) رامیسی و مدر (۲۰۰۵) به این نتیجه رسیدند که هنگامی که تعداد مدیران غیر موظف در ترکیب هیات مدیره افزایش می یابد، بایستی فرایندهای حاکمیت شرکتی به گونه ای مناسب اجرا گردد و بر همین اساس تمایل به همکاری با حسابرسان مستقل تر افزایش می یابد.
۱-۲-۱-۲) اندازه هئیت مدیره
اندازه هئیت مدیره عبارت است از تعداد اعضای موظف و غیر موظف هئیت مدیره می باشد. بر اساس تئوری نمایندگی، بزرگی هئیت مدیره نقش مهمی را در ایجاد تصمیمات ساختاری برای حفظ منافع ذینفعان بعهده دارد. وجود هئیت مدیره بزرگ به احتمال کمتری توسط مدیران کنترل می گردد لذا استقلال بیشتری دارند(حوسینی و وانگ، ۲۰۱۰). وجود یک هئیت مدیره بزرگ منجر به ارائه گزاشات با کیفیت تر می شود و افشای اطلاعات به گونه کاملتری برای استفاده کنندگان صورت می پذیرد (خالید و همکاران، ۲۰۱۲).
۱-۲-۱-۳) تفکیک وظایف مدیر عامل از رئیس و نایب رئیس هیات مدیره
اگر مدیر عامل رئیس و نایب رئیس هیات مدیره نیز باشد، به این وضعییت دوگانگی وظیفه مدیر عامل گفته می شود و در این حالت مدیر عامل اختیارات بیشتری دارد. عدم تفکیک وظایف مدیر عامل و رئیس هیات مدیره می تواند منجر به کاهش اثربخشی نقش نظارتی هیات مدیره شده و زمینه سازی تضییع حقوق ذینفعان را در پی داشته باشد. بر اساس تحقیقات انجام شده، تفکیک وظایف مدیر عامل و رئیس هیات مدیر موجب استقلال بیشتر هیات مدیره و در نتیجه کاهش مشکلات نمایندگی و افزایش کیفیت گزارشگری مالی می شود(اسماعیل زاده و همکاران، ۱۳۸۹ ).
۱-۲-۲) ساختار مالکیت
۱-۲-۲-۱) سهام مدیریتی
مدیرانی که دارای درصدی از سهام مدیریتی هستند، با توجه به اینکه منافع مستقیمی را در بنگاه دارند اقدامات مدیریتی خود را جهت حذف تصمیمات مخرب و افزایش ارزش بکار می گیرند، لذا هزینه های نمایندگی بوسیله سهام مدیریتی کاهش می یابد(جنسن و مکلینگ، ۱۹۷۶). عدم وجود سهام مدیریتی یا مدیرانی با سهام مدیریتی پائین هزینه های نمایندگی را بالا می برد زیرا این گونه مدیران همواره به دنبال دریافت پاداش های مندرج در قراردادهایشان هستند و انگیزه کمتری برای افزایش عملکرد خود دارند. لذا هنگامی که سهام مدیریتی پائین است فرایندهای نظارتی برای جبران هزینه های نمایندگی دست به کار می شوند و افشای اطلاعات افزایش پیدا می کند در حالی که در بنگاه هایی با سهام مدیریتی بالا الزام برای چنین افشاء هایی وجود ندارد.
۱-۲-۲-۲) مالکان عمده
مالکان عمده سهامدارانی هستند که دارای بخش عمده ای از سهام بنگاه هستند. سهامداران جزء که دارای درصد کمی از سهام بنگاه می باشند، دارای قدرت برای دسترسی به منابع اطلاعاتی داخلی بنگاه نیستند لذا آنان همواره به دنبال کسب اطلاعات از گزارشات و ارائه اطلاعات از شرکت هستند ولی سهامداران عمده با توجه به اختیار و قدرت نفوذ در شرکت توانایی دسترسی به منابع اطلاعاتی بنگاه را دارند و بر همین اساس انگیزه بالایی برای افشای تمامی اطلاعات مربوط به حاکمیت شرکتی را ندارند.
۱-۲-۲-۳) تعداد سهامداران
بر اساس اصول تئوری نمایندگی افزایش تعداد سهامداران و گستردگی آنان منجر به بروز عدم تقارن اطلاعاتی می گردد. لذا افزایش تعداد سهامداران بنگاه ها منجر به افزایش هزینه های نمایندگی می گردد. برای جبران این هزینه های نمایندگی، بنگاه ها اقدام افزایش افشای اطلاعات در گزارشات مالی و سالانه خود می کنند.
۱-۲-۳) حاکمیت شرکتی و فرایند حسابرسی
حسابرسی به عنوان حرفه ای مستقل، وظیفه خطیری در جهت اعتباردهی گزارش های مالی برای جامعه استفاده کنندگان اطلاعات مالی، بر عهده دارد. اطلاعات مالی حسابرسی شده ابزاری برای کاهش مخاطره سرمایه گذاری ها، بهبود کیفیت تصمیم گیری درون سازمانی و برون سازمانی، افزایش سطح بازده ناشی از دادوستد اوراق بهادار و بهبود ساختار سبد سرمایه گذاری افراد و گروه های مختلف است. فرض اولیه مکانیزم حاکمیت شرکتی و فرایند حسابرسی که یکی از اجزای بسیار مهم آن تلقی میگردد، این است که هدف واحد تجاری، حفظ منافع سهامداران میباشد. اما نکته اساسی برای حسابرسان آن است که آن ها بعنوان نمایندگان بازار، چگونه میتوانند از وجود حاکمیت شرکتی در جهت اجرای اثربخش تر وظایف خود از قبیل اعتباردهی سود ببرند. همان طوری که قوت حاکمیت شرکتی بر کیفیت گزارشگری مالی موثر است، به نظر می رسد که این امر به طور بالقوه بر تصمیمات و قضاوت های حسابرسان در مراحل مختلف کار حسابرسی نیز اثرگذار است. فرایند های حاکمیت شرکتی در دو مرحله باعث بهبود اطمینان بخشی حسابرسان مستقل می گردد. اولا در مرحله اول هنگام انتخاب حسابرسان است که مکانیزم های حاکمیت شرکتی مانند، هئیت مدیره، کمیته حسابرسی و سایر ارکان کنترلی شرکت، با معرفی حسابرسان مستقل و یا تعویض حسابرسان کنونی با حسابرسانی با کیفیت تر می توانند در بهبود فرایند حسابرسی نقش آفرین باشند. در مرحله دوم در اجرای حسابرسی صورت های مالی است که اجزایش حاکمیت شرکتی با ایجاد هماهنگی در فرایند حسابرسی و ایجاد تسهیلات لازم برای حسابرسان باعث بهبود کیفیت گزارشات مالی می گردد.
۱-۲-۴) تعویض موسسات حسابرسی و دلایل آن
علت اصلی تعویض موسسات حسابرسی تلاش صاحبکاران برای پرهیز از داشتن گزارش مشروط عنوان شده است که این مسئله ناشی از خواست صاحبکاران برای دریافت گزارش مقبول است(آندرو جکسون و همکاران، ۲۰۰۸). دلیل اول تمایل فوق بدیهی است زیرا گزارش مشروط ممکن است این پیام را به سرمایه گذاران بدهد که مدیران مباشران ضعیفی بوده اند و یا تلاش کرده اند که عملکرد را بگونه ای جانبدارانه و منحرف نشان دهند. در نهایت گزارش مشروط منجر به کاهش قیمت سهام می گردد در صورتی که مدیران مالکیت سهام شرکت را دارا باشند و یا مزیای آنها مستقیما تابعی از ارزش بازار سهام شرکت باشد، مزایای مدیران کاهش می یابد(فلیک و ویلسون، ۱۹۹۴؛ چن و چورچ، ۱۹۹۴؛ جونز، ۱۹۹۶). دلیل دوم تاحدودی قابل بحث است. حسابرسان توسط سهامداران انتخاب می گردد. اما در واقع مدیران بیشترین تاثیر را در نگرش حسابرسان دارند. زیرا اولا حسابرسان متصدی با دخالت مدیریت از پاسخگویی و توضیح مستقیم اصلاحات به سهامداران صرف نظر از اینکه حسابرس جدید باشند یا دوباره منتصب گردند، معاف می شوند. ثانیا نظرات مدیران در انتصاب حسابرسان جدید و یا بکارگیری دوباره حسابرسان کاملا تاثیر گذارند. هنگامی که حسابرس بایستی انتخاب گردد، مدیران ملاقات های اصلی را برگزار می کنند و آنها معمولا جهت دهنده رای های بیشتر سهامداران برای انتخاب حسابرسان هستند. لذا مدیران نقش بسزایی در استخدام و اخراج حسابرسان دارند هنگامی که مدیران از گزارش مشروط می پرهیزند و بر انتخاب حسابرسان نیز تاثیر می گذارند، شاید مدیران تلاش می کنند از گزینه تغییر حسابرس برای جلوگیری از گزارش مشروط استفاده کنند (آندرو جکسون و همکاران، ۲۰۰۸).
علاوه بر عواملی که از طرف مدیریت ناشی می شود، دلایل متفاوتی دیگری برای تغییر حسابرس وجود دارد که شامل تمایل به کاهش حق الزحمه حسابرسی، ارتقاء اعتبار گزارشات سالیانه، ارتقاء کیفیت حسابرسی، کاهش هزینه های نمایندگی، دستیابی به اظهارنظر دلخواه و غیره است (فیرس، ۱۹۹۹). از بین این موارد، خرید اظهار نظر حسابرس، که به موجب آن مدیریت تصمیم به جایگزینی حسابرسی که ارقام حسابداری و گزارشات مالی با تخطی زیاد را خواهد پذیرفت، بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است. تحقیقات نیز نشان دادهاند که تغییر حسابرس با توجه به عدم رضایت از گزارش وی و به نوعی خرید اظهار نظر حسابرس دغدغه اصلی و قابل توجه سرمایهگذاران، قانون گذاران و محققان است (تو، ۲۰۱۲).
از سوی دیگر در برخی موارد با وجود دریافت اظهار نظر مطلوب، شرکتها اقدام به تغییر حسابرس نمودهاند (تو، ۲۰۱۲) که علت آن را بایستی در عواملی ورای عملکرد حسابرس جستجو نمود. علت این تغییرات میتواند مربوط به تغییر شرایط شرکت نظیر تغییر ارکان کنترل کننده شرکت باشد. بیتی و فیرنلیز (۱۹۹۵) نشان دادند که ادغام شرکت ها با یکدیگر یا واگذاری مالکیت آنها به دیگر شرکتها باعث تغییر حسابرس می شود. از آنجایی که شرکتهای دریافت کننده اظهار نظر غیرمطلوب، به دلیل آن که عموماً عملکرد ضعیفی را تجربه نموده اند، تمایل بیشتری به تغییر ارکان اداره کننده خود دارند، بنابراین امکان دارد تغییر در حسابرس به دلیل تغییر در ارکان اداره کننده شرکت صورت پذیرد و نه نوع اظهارنظر حسابرس.
۱-۲-۵) حاکمیت شرکتی و تغییر حسابرسان
در پژوهش حاضر ارتباط بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و تغییر حسابرسان سنجیده می شود. ساختار مالکیت از عوامل کنترلی بنگاه ها بوده این ساختار بر حاکمیت شرکتی و همچنین ارزش بنگاه ها تاثیر گذار است. تمرکز بیش از اندازه بر مالکیت، توسط مالکان عمده باعث افزایش فشار آنها برای دستیابی به منافع شخصی بیشتر می شود. این تمرکز با بی اثر گذاشتن مکانیزمهای حاکمیت شرکتی باعث می گردد که فقط بدنبال منافع مالکان عمده می باشند(لین و همکاران، ۲۰۰۷). لذا تمرکز مالکیت باعث می گردد که در هنگام نیاز مالکان خواستار مدیریت سود و یا کاهش کیفیت گزارشات شوند. این تمایل باعث می گردد که آنها بدنبال حسابرسانی منعطف و نه چندان مستقل بگردند که در مواقع ضروری خواسته های آنها را بپذیرند(هاو و همکاران، ۲۰۰۴). لذا مالکان گروه فشار که بر بنگاه متمرکز هستند، نسبت به تعویض حسابرسان بزگتر به کوچکتر و یا از حسابرسان با کیفیت تر به حسابرسانی با کیفیت کمتر اقدام می کنند(لین و لیو، ۲۰۱۰).
علاوه بر تمرکز مالکیت کیفیت هئیت مدیره یا در واقع استقلال هئیت مدیره یکی دیگر از موارد داخلی حاکمیت شرکتی می باشد که بر انتخاب حسابرسان مستقل یا تعویض آنان تاثیر گذار است. هئیت مدیره و اعضای غیر موظف آنان با توجه به استقلالی که در مدیریت واحد انتفاعی دارند، همواره تمامی تلاش خود را برای کاهش مدیریت سود بنگاه اعمال می دارند لذا آنها خواستار بالاترین کیفیت حسابرسان مستقل در جریان رسیدگی به صورتهای مالی هستند. بی کیفیتی حسابرسان و یا نزدیکی مدیران اجرایی با حسابرسان که استقلال حسابرسان را به خطر می اندازد، باعث می شود که هئیت مدیره اقداماتی را در جهت تغییر حسابرسان موجود با حسابرسان با کیفیت تر انجام دهند تا آنها بتوانند حاکمیت شرکتی را به گونه ای بهتر به انجام برسانند.
از مکانیزم دیگر حاکمیت شرکتی جدایی پست ریاست هئیت مدیره از مدیرعاملی شرکت های می باشد. با توجه به اینکه هئیت مدیره به دنبال نظارت بر مدیران و حفظ حقوق ذینفعان است لذا حفظ ویژگی نظارتی داخلی هئیت مدیره که هم زمان مستقل و بی طرف نیز باشد لازم و ضروری است. یکسان بودن وظایف هئیت مدیره و مدیر اجرایی یا هئیت مدیره و مدیر عاملی مانع نقش مستقل هئیت مدیره در نظارت بر اعمال داخلی مدیران می گردد(جیراپورن و همکاران، ۲۰۰۵). یکسان بودن این وظایف باعث نقسان در هدایت و راهبری و نظارت شرکت می گردد در نتیجه همواره بایستی بین ریاست هئیت مدیره و مدیر عاملی شرکت تفکیک وجود داشته باشد تا وظایف حاکمیتی شرکتی اعضای هئیت مدیره بگونه ای که برایشان تعریف شده انجام پذیرد(لین و لیو، ۲۰۱۰).
با توجه به ارتباط بین مکانیزمهای حاکمیت شرکتی و احتمال انجام تغییرات حسابران مستقل در پژوهش حاضر پژوهشگر بدنبال بررسی و سنجش نقش تمرکز مالکیت، استقلال هئیت مدیره و تفکیک وظایف ریاست هئیت مدیره و مدیر عاملی بر تغییر و تعویض حسابرسان مستقل می باشد.
۱-۳) اهمیت و ضرورت پژوهش
گسترش روز افزون فعالیتهای اقتصادی و مالی در دهه های اخیر موجب شده است که اداره و هدایت شرکتهای تجاری بیش از پیش پیچیده شود. به طور کلی، شرکتهای سهامی با سه منشأ اصلی بروز مشکل و ناهماهنگی روبه رو هستند که عبارتند از: تعارض میان مدیران و سهامداران، تعارض منافع سهامداران اصلی و سهامداران جزء و تعارض منافع سهامداران قدیمی و جدید. راه حل تمام این تعارض ها مشارکت و همکاری تمام عوامل، تأثیرگذار بر عملکرد شرکت یا همان راهبری شرکتی است. بازارهای پرتلاطم و رو به رشد اوراق بهادار در دنیا نیز متکی بر سیستمهای پیچیده حمایت کننده ای هستند که نظام راهبری را در شرکتهای سهامی عام بهبود میبخشند. ویژگیهای اصلی این نظام راهبری عبارتند از: ۱) به سهامداران اقلیت این اطمینان را میدهند که اطلاعاتی قابل اتکا در رابطه با ارزش شرکت دریافت کرده اند و از جانب مدیران شرکت و سهامداران بزرگ دیگر مورد خیانت و سوءاستفاده قرار نگرفته اند و ۲) مدیران را اینگونه تشویق میکنند که به جای پرداختن به اهداف شخصی خود، به دنبال حداکثر کردن ارزش و منافع شرکت باشند (مشایخی، ۱۳۸۷).
حقوق اولیه هر سرمایه گذار در یک نظام اقتصادی برخورداری از حق اطلاع، حق دریافت سود و بهره، حق خرید و فروش داراییها و حق مدیریت است. واقعیت این است که هر فردی در نقش خریدار یا فروشنده به طور مثال با عنوان سرمایه گذار، دو حق اساسی از بازار مطالبه میکند؛ اول اینکه فعالیت او توسط الزامات اخلاقی و وجدانی پوشش داده شود. به بیان دیگر، وی در مقابل فساد در بازار مورد حمایت قرار گیرد. حق دیگر وی برخورداری از یک چارچوب فعالیتی هدفمند است. این چارچوب باعث میشود فعالیتها با توجه به هدف بقا و پویایی بازار تنظیم شود. برای دستیابی به این حقوق میتوان دومی را ادای حق سرمایه گذار بر بازار نیز تلقی نمود (فرهانیان، ۱۳۸۶). راهبری شرکتی تعیین کننده ساختاری است که توسط آن اهداف سازمان، تدوین و ابزار دستیابی به این اهداف و نظارت بر عملکرد مشخص میشود. به بیان دیگر، راهبری شرکتی قوانین، مقررات، ساختارها، فرایندها، فرهنگها و سیستمهایی است که موجب دستیابی به هدفهای پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذی نفعان میشود (حساس یگانه و باغومیان، ۱۳۸۴).
در متون نظری دو مدل از راهبری شرکتی ارائه شده است؛ نوع اول، مدل Anglo-Americanاست که هدف آن به طور انحصاری حداکثرسازی منافع سهامداران است و براساس این مدل، اگر هدف حداکثرسازی ارزش منافع سهامداران با منافع ذینفعان دیگر در تعارض باشد، منافع ذینفعان دیگر شرکت نادیده انگاشته میشود. مدل دوم Franco-German است که برخلاف مدل اول، تأکید آن، بر حفاظت از منافع ذینفعان دیگر است. تحلیلگران معتقدند در مدل نخست، منافع ذینفعان به این دلیل به خوبی مدل دوم رعایت نشده که منافع تمام تخصیص دهندگان منابع (سهامداران و اعتباردهنگان) براساس نرخ از پیش تعیین شده بازده سرمایه گذاری تعیین میشود(عباسی و احمدی، ۱۳۹۰). در هر دو مدل حاکمیت شرکتی که در واقع حراست از حقوق ذینفعان رسالت اصلی را تشکیل می دهد، نظارت بر فرایند حسابرسی مستقل و کنترل حسابرسان مستقل از ابزارهایی است که می تواند دستیابی به رسالت تعیین شده را تسریع بخشد. حاکمیت شرکتی از طریق نظارت و تعدیل فعالیت های حسابرسی منجر به بهبود کیفیت حسابرسان مستقل گردیده همچنین ابزارهای حاکمیت شرکتی می تواند با تغییر و حفظ حسابرسان مستقل، اهداف نظارتی مربوط به حسابرسی مستقل را دنبال نماید. فعالیت های فوق از طریق کمیته حسابرسی صورت می پذیرد.
لذا با توجه به رسالتی که حاکمیت شرکتی دنبال می کند، یعنی حفظ حقوق ذینفعان و حداکثر سازی منافع، ارزش و ثروت این ذینفعان، در پژوهش حاضر پژوهشگر به دنبال میزانی است که حاکمیت شرکتی توانسته اند از طریق حفظ و تغییر حسابرس و تاثیر گذاری بر کیفیت حسابرسی، حقوق ذینفعان را حراست می نماید. اهمیت این مسئله به اندازه ای است که عدم وجود حاکمیت شرکتی در بنگاه باعث می شود که تغییر حسابرس تحت کنترل مدیران و سایر عواملی باشد که که الزاما منافع آنها هم راستا با منافع سایر ذینفعان نمی باشد. لذا اعمال حاکمیت شرکتی از طریق هدایت مناسب نظارت مستقل حسابرسان مستقل، بر کیفیت و کمیت اطلاعات افشا شده و گزارشات مالی مدیریت می کنند. این مدیریت از طریق تعویض حسابرسانی که رابطه نزدیکی با مدیریت دارند و یا حفظ حسابرسانی که استقلال بالایی دارند و کیفیت حسابرسیشان ناظر بر همه فعالیت های مدیران است، اتفاق می افتد.
۱-۴) هدف پژوهش
هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش تاثیر ارکان نظارتی برخواسته از حاکمیت شرکتی در تغییر حسابرسان می باشد. تضعیف مکانیزم های حاکمیت شرکتی باعث می گردد که مدیران بدنبال دستیابی به منافع خود اقدام به تعویض حسابرسان موجود با حسابرسان کم سابقه تر، کوچکتر و بی کیفیت تر نمایند. این اقدام جهت پنهان کاری در شرکت، نشان داده واهی وضعیت عملیات بنگاه جلوگیری از گزارشهای نامطلوب حسابرسی صورت می پذیرد. لذا پژوهشگر بدنبال توانایی مکانیزمهای حاکمیت شرکتی برای انتخاب حسابرس بزرگتر بوده تا از این طریق یکی از مستقل ترین فرآیندهای نظارتی(حسابرس مستقل) بصورت پرکاربردتری وارد عمل شود.
۱-۴-۱) هدف کاربردی:
اهداف کابردی این تحقیق برای سه دسته از استفاده کنندگان قابل کاربرد است:

    1. بهره برداران پژوهش حاضر در وهله اول، مالکان و اعتباردهندگان بنگاه می باشند. این دسته از استفاده کنندگان صورتهای مالی بایستی نسبت به قابلیت اطمینان اطلاعات ارائه شده از طرف شرکت تصمیم بگیرند لذا وجودحسابرسی با کیفیت در بنگاه و یا شناسایی انگیزه هایی که در پشت تغییر حسابرس وجود دارد، ممکن است دلایل مدیریتی آن را آشکار و مالکان و اعتباردهنگان را نسبت به تصمیم گیری در خصوص کیفیت گزارشات هدایت نماید.
    1. علاوه بر این مسئله سرمایه گذاران و تحلیلکران بازار سرمایه که اقدام به ارزیابی بنگاه می کنند بایستی نسبت به علت تعویض حسابرس تحلیل ارائه دهند. در حالی که مکانیزمهای داخلی حاکمیت شرکتی خوب عمل نمی کنند شاید تعویض حسابرس مستقل ناشی از خواست مدیران و در خدمت اهداف آنان باشد.
    1. در نهایت نتایج حاصل از پژوهش حاضر قادر است الگویی را برای سازمانهای تامین کننده حاکمیت شرکتی فراهم بیاورد تا نسبت به تعویض حسابرسان کنترلهای بیشتر اعمال گردد تا مدیران نتوانند این بازوی مستقل خارج از سازمان را هر زمان که مغایر با اهداف آنها بود تعویض و با آوردن حسابرسان کوچکتر راحتتر با حسابرسان کنار بیایند

۱-۵) سئوالات تحقیق
پژوهش حاضر بدنبال بررسی ارتباط بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و چگونگی تغییر حسابرسان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. لذا سوال اصلی پژوهش بصورت زیر می باشد:
آیا مکانیزم های حاکمیت شرکتی که برای حفظ حقوق ذینفعان وارد عمل می شوند می توانند در انتخاب حسابرسان سهمی داشته باشند یا خیر؟
آیا مکانیزم های حاکمیت شرکتی باعث تغییر حسابرسان مستقل به حسابرسان بزرگتر می شوند یا حسابرسان کوچکتر وارد بنگاه می گردند؟
۱-۶) تبیین فرضیه‌های پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ق.ظ ]




  • وعده نصرت الهی و کمک به پیروزی انسان در برابر دشمن: «و خوف‌ خود را پیش‌ روی‌ تو خواهم‌ فرستاد و هر قومی‌ را که‌ بدیشان‌ برسی‌ متحیر خواهم‌ ساخت‌ و جمیع‌ دشمنانت‌ را پیش‌ تو روگردان‌ خواهم‌ ساخت‌. » (خروج۲۳: ۲۷؛ اعداد۱۰: ۹؛ یوشع۸: ۱ و … ).
    • برخورداری از رحمت خداوند: «زهی عظمت احسان تو که برای ترسندگانت ذخیره کرده‌ای و برای متوکّلانت پیش بنی‌آدم ظاهر ساخته‌ای. » (مزامیر۳۱: ۱۹؛ امثال۱: ۷؛ ملاکی۴: ۲ و … ).
    • ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • وعده بازگشت به سرزمین موعود و پیروزی بر دشمنان: «زیرا خداوند می‌گوید: اکنون ایامی‌ می‌آید که‌ اسیران‌ قوم‌ خود اسرائیل‌ و یهودا را باز خواهم‌ آورد و خداوند می‌گوید: ایشان‌ را به‌ زمینی‌ که‌ به‌ پدران‌ ایشان‌ داده‌ام‌، باز خواهم‌ رسانید تا آن‌ را به‌ تصرّف‌ آورند. » و این‌ است‌ کلامی‌ که‌ خداوند درباره‌ اسرائیل‌ و یهودا گفته‌ است‌. زیرا خداوند چنین‌ می‌گوید: «صدای‌ ارتعاش‌ شنیدیم‌. خوف‌ است‌ و سلامتی‌ نی‌. » (ارمیا۳۰: ۳-۵؛ ۳۰: ۱۰؛ ۳۲: ۲۱ و … ).
  • داشتن عمر طولانی: «و تا از یهُوَه‌ خدای‌ خود ترسان‌ شده‌، جمیع‌ فرایض‌ و اوامر او را که‌ من‌ به‌ شما امر می‌فرمایم‌ نگاه‌ داری‌، تو و پسرت‌ و پسر پسرت‌، در تمامی‌ ایام‌ عمرت‌ و تا عمر تو دراز شود. » (تثنیه۶: ۲ و ۲۴؛ امثال۱۰: ۲۷ و … ) و همچنین ترس از خداوند از دید عهد عتیق چشمه حیات است و باعث دور شدن مرگ از انسان شده و زندگی سالم و بدون دردسر خواهد داشت: «ترس‌ خداوند چشمه‌ حیات‌ است‌، تا از دامهای‌ موت‌ اجتناب‌ نمایند. » (امثال۱۴: ۲۷؛ ۱۹: ۲۳؛ ملاکی۴: ۲ و … ).
  • سلطنت و پادشاهی بر مردم: «خدای‌ اسرائیل‌ متکلم‌ شد و صخره ی اسرائیل‌ مرا گفت‌: آنکه‌ بر مردمان‌ حکمرانی‌ کند، عادل‌ باشد و با خدا ترسی‌ سلطنت‌ نماید. » (دوم سموئیل۲۳: ۳).
  • برخورداری از رزق و روزی نیک: «ترسندگان خود را رزقی نیکوداده است. عهد خویش را به یاد خواهد داشت تا ابدالآباد. » (مزامیر۱۱۱: ۵).
  • ماندگاری نسل انسان خداترس بر روی زمین: «کیست آن آدمی که از خداوند می‌ترسد؟ او را بطریقی که اختیار کرده است خواهد آموخت. جان او در نیکویی شب را بسر خواهد برد و ذریت او وارث زمین خواهند شد. سرّ خداوند با ترسندگان او است و عهد او تا ایشان را تعلیم دهد. » (مزامیر۲۵: ۱۲-۱۴).
  • افراد خداترس هرگز محتاج و درمانده نخواهند شد، زیرا خداوند آن را برای آنها فراهم خواهد کرد: «ای مقدّسانِ خداوند از او بترسید زیرا که ترسندگان او را هیچ کمی نیست. شیربچگان بینوا شده، گرسنگی می‌کشند و امّا طالبان خداوند را به هیچ چیز نیکو کمی نخواهد شد. » (مزامیر۳۴: ۹-۱۰؛ ۸۴: ۱۱).

۱۰- آنها دارایی کم و بی­ارزشی خواهند داشت که بهتر از ثروت زیادی است که می ­تواند زندگی را با وجود شرایط ناملایم شیرین نماید: «اموال‌ اندک‌ با ترس‌ خداوند بهتر است‌ از گنج‌ عظیم‌ با اضطراب‌. » (امثال۱۵: ۱۶).
۱۱-آنها ثروت و احترام و زندگی بابرکتی را خواهند یافت: «جزای‌ تواضع‌ و خداترسی‌، دولت‌ و جلال‌ و حیات‌ است‌. » (امثال۲۲: ۴).
۱۲-حاصل دسترنج خود را خواهند خورد و همیشه شادمان خواهند بود و زندگی خوبی و عمر طولانی خواهند داشت: «خوشابحال هر که از خداوند می‌ترسد و بر طریق‌های او سالک می‌باشد. عمل دستهای خود را خواهی خورد. خوشابحال تو و سعادت با تو خواهد بود. زن تو مثل مو بارآور به اطراف خانه تو خواهد بود و پسرانت مثل نهالهای زیتون، گرداگرد سفره تو. اینک، همچنین مبارک خواهد بود کسی که از خداوند می‌ترسد. خداوند تو را از صهیون برکت خواهد داد، و در تمام ایّام عمرت سعادت اورشلیم را خواهی دید. پسرانِ پسران خود را خواهی دید. سلامتی بر اسرائیل باد. » (مزامیر۱۲۸: ۱-۶).
۱۳-در سایه ترس از خداوند ایمنی و اطمینان کامل خواهند داشت: «در ترس‌ خداوند اعتماد قوی است‌، و فرزندان‌ او را ملجأ خواهد بود. » (امثال۱۴: ۲۶).
۱۴-آرزوهایشان به واسطه رحمت خداوند آسمانها برآورده خواهد شد: «آرزوی ترسندگان خود را بجا می‌آورد و تضّرع ایشان را شنیده، ایشان را نجات می‌دهد. » (مزامیر۱۴۵: ۱۹).
۱۵-بزرگترین و صحیح­ترین ملاک برای تعیین همسر آینده می­باشد: «جمال‌، فریبنده‌ و زیبایی‌، باطل‌ است‌، اما زنی‌ که‌ از خداوند می‌ترسد ممدوح‌ خواهد شد. » (امثال۳۱: ۳۰).
ب- نتایج معنوی خوف از خداوند

  • دور ماندن از بلا که این بلا می ­تواند هر نوع بلایی باشد، هم از طرف خداوند و هم از طرف غیر او: «ترس‌ خداوند مودّی‌ به‌ حیات‌ است‌، و هر که‌ آن‌ را دارد در سیری‌ ساکن‌ می‌ماند، و به‌ هیچ‌ بلا گرفتار نخواهد شد. » (امثال۱۹: ۲۳؛ ۱: ۳۳؛ ارمیا۲۶: ۱۹ و … ).
  • برخورداری از نجات الهی: «یقیناً نجات او به ترسندگان او نزدیک است تا جلال در زمین ما ساکن شود. » (مزامیر۸۵: ۹؛ اشعیا۳۵: ۴؛ حزقیال۳۴: ۱۸ و … ).
  • برخورداری از برکات خداوندی: «زیرا تو ای خدا نذرهای مرا شنیده‌ای و میراث ترسندگان نام خود را به من عطا کرده‌ای. » (مزامیر۶۱: ۵؛ اشعیا۴۱: ۱۰؛ ارمیا۵: ۲۴).
  • برخورداری از هدایت الهی: «کیست آن آدمی که از خداوند می‌ترسد؟ او را بطریقی که اختیار کرده است خواهد آموخت. » (مزامیر۲۵: ۱۲؛ ۷۸: ۵۳؛ اشعیا۶۳: ۱۷).
  • برخورداری از تکیه­گاه و مأمن قوی: «مترس‌ زیرا که‌ من‌ با تو هستم‌ و مشوّش‌ مشو زیرا من‌ خدای‌ تو هستم‌! تو را تقویت‌ خواهم‌ نمود و البتّه‌ تو را معاونت‌ خواهم‌ داد و تو را به‌ دست‌ راست‌ عدالت‌ خود دستگیری‌ خواهم‌ کرد. » (اشعیا۴۱: ۱۰؛ مزامیر۲۳: ۴؛ دوم پادشاهان۱: ۱۵ و … ).
  • عمل به شریعت: «و آن‌ نزد او باشد و همه ی روزهای‌ عمرش‌ آن‌ را بخواند، تا بیاموزد که‌ از یهُوَه‌ خدای‌ خود بترسد، و همه ی کلمات‌ این‌ شریعت‌ و این‌ فرایض‌ را نگاه‌ داشته‌، به‌ عمل‌ آورد. » (تثنیه۱۷: ۱۹؛ ارمیا۴۴: ۱۰؛ مزامیر۱۳۵: ۲۰ و … ).
  • دوری از گناه و ترک معاصی: «موسی‌ به‌ قوم‌ گفت‌: «مترسید زیرا خدا برای‌ امتحان‌ شما آمده‌ است‌، تا ترس‌ او پیش‌ روی‌ شما باشد و گناه‌ نکنید. » (خروج۲۰: ۲۰؛ ایوب۱: ۸؛ ۳۱: ۲۳).
  • بخشش الهی: «لیکن مغفرت نزد توست تا از تو بترسند. » (مزامیر۱۳۰: ۴).
  • رضایت الهی: «رضامندی خداوند از ترسندگان وی است و از آنانیکه به رحمت وی امیدوارند. » (مزامیر۱۴۷: ۱۱؛ اشعیا۶۶: ۲؛ جامعه۸: ۱۲).

۱۰-کسب علم و حکمت وبرخورداری از اسرار الهی و تعلیم انسان توسط خداوند: «ترس خداوند ابتدای حکمت است. همه عاملین آنها را خردمندی نیکو است. حمد او پایدار است تا ابدالآباد. » (مزامیر۱۱۱: ۱۰؛ امثال۹: ۱۰؛ ایوب۲۸: ۲۸ و … ). با دقت به این آیات می­توان فهمید که ترس از خدا در فرایند نجات و حیات آدمی نقش حیاتی دارد؛ انسانی که از خدا نمی­ترسد به او معتقد نبوده و ایمان ندارد، بنابراین نجات نخواهد یافت. کسی که از خداوند نترسد حیات خداگونه­ای نخواهد داشت. ایمان به گرایش انسان یعنی به حالت ذهنی او اشاره دارد. تمایل شخص نسبت به چیزی چگونگی و کیفیت رفتار او را مشخص خواهد کرد. و متناسب با تمایلات خود، گزینش­های خود را صورت خواهد داد. تمایل طبیعی آنها به زندگی­ای خواهد بود که گرایششان به آن سمت است. گرایش آدمی مبتنی بر چیزی است که به آن معتقد است یا به عنوان حقیقت قبول دارد. اگر کسی معتقد باشد که چیزی برایش خوب و مفید است آن غذا را خواهد خورد. و اگر فکر کند که آن غذا او را مسموم خواهد کرد، نمی­خورد. عمل و کار شخص را اعتقاداتش هدایت می­ کند و عملش نیز مبتنی بر اعتقاداتش است. ترسی که در خور خداوند باشد آغاز حکمت را توضیح می­دهد. همچنان که در کتاب مزامیر (۱۱۱: ۱۰). بیان می­ کند که ترس از خداوند آغاز حکمت است. و در جای دیگر آمده است: «ما را تعلیم ده تا ایام خود را بشماریم تا دل خردمندی را حاصل نماییم. » (مزامیر۹۰: ۱۲). انسان عاقل ناپایداری و زودگذر بودن زندگی را خواهد پذیرفت. او قبول خواهد کرد که مخلوق خداوند است و خداوند به زندگی او هدف داده است و اینکه هر انسانی نسبت به خداوند مسئول است. او کلام خداوند را به عنوان امری واقعی و الگوی زندگی خود خواهد پذیرفت و تعالیم خداوند را در زندگی کوتاه دنیوی تحقق خواهد بخشید و به این امر پی خواهد برد که زندگی جاودانی او در پیش است . انسان خردمند و عاقل زمانی را که خداوند به او داده است بیهوده به هدر نمی­دهد. ایمان انسان خردمند بیش از هر کسی کامل است و به واسطه ایمانش فیض خداوند شامل حال او می­ شود. او کلام خداوند و عهد او برای نجات انسان را خواهد پذیرفت و ادیان دروغین جهان را رد خواهد کرد «عَلَمی به ترسندگان خود داده‌ای تا آن را برای راستی برافرازند» (مزامیر۶۰: ۴؛ امثال۱: ۷؛ دانیال۱۰: ۱۲).
۱۱- دور شدن از بدی: «و جمیع‌ اسرائیلیان‌ چون‌ بشنوند، خواهند ترسید و بار دیگر چنین‌ امر زشت‌ را در میان‌ شما مرتکب‌ نخواهند شد. » (تثنیه۱۳: ۱۱؛ امثال۱۶: ۶).
۱۲-مکروه داشتن بدی: ترس خداوند علاوه بر این که باعث می­ شود آدمی از امور بد دوری کند بلکه همچنین باعث می­ شود تا آن را مکروه و زشت نیز بداند: «ترس‌ خداوند، مکروه‌ داشتنِ بدی‌ است‌. غرور و تکبّر و راه‌ بد و دهان‌ دروغگو را مکروه‌ می‌دارم‌. » (امثال۸: ۱۳).
۱۳-برخورد درست و عادلانه با مردم: هنگامی که یهوشافاط برای ولایات مختلف داورانی را انتخاب می­ کند و توصیه­هایی برای آنها می­ کند. از جمله می­گوید که حواستان باشد که چطور داوری می­کنید زیرا برای انسان داوری نمی­کنید بلکه برای خداوند داوری می­کنید و او با شماست و مراقب رفتارتان: «و حال‌ خوف‌ خداوند بر شما باشد و این‌ را با احتیاط‌ به‌ عمل‌ آورید زیرا که‌ با یهُوَه‌ خدای‌ ما بی‌انصافی‌ و طرفداری‌ و رشوه‌خواری‌ نیست‌. » (دوم تواریخ۱۹: ۷).
۱۴-مراقبت و حفاظت خداوند از کسانی که از او می­ترسند و خوف او را در دل دارند: «فرشته خداوند گرداگرد ترسندگان او است؛ اردو زده، ایشان را می‌رهاند. » (مزامیر۳۴: ۷؛ ۳۳: ۱۸ و… ).
۱۵- بهره­مندی از دولت و جلال و حیات: «جزای‌ تواضع‌ و خداترسی‌، دولت‌ و جلال‌ و حیات‌ است‌. » (امثال۲۲: ۴؛ ۱۹: ۲۳).
۱۶-نزدیکی و تقرب به خداوند: «جزیره‌ها دیدند و ترسیدند و اقصای‌ زمین‌ بلرزیدند و تقرّب‌ جسته‌، آمدند. » (اشعیا۴۱: ۵؛ ارمیا۳۲: ۴۰ و … ).
۱۷-برخورداری از نیکی ابدی: «کاش‌ که‌ دلی‌ را مثل‌ این‌ داشتند تا از من‌ می‌ترسیدند، و تمامی‌ اوامر مرا در هر وقت‌ بجا می‌آوردند، تا ایشان‌ را و فرزندان‌ ایشان‌ را تا به‌ ابد نیکو باشد. » (تثنیه۵: ۲۹؛ ۶: ۲۴).
۱۸-استجابت دعای بندگان: «ای‌ خداوند، گوش‌ تو بسوی‌ دعای‌ بنده‌ات‌ و دعای‌ بندگانت‌ که‌ به‌ رغبت‌ تمام‌ از اسم‌ تو ترسان‌ می‌باشند، متوجّه‌ بشود و بنده‌ خود را امروز کامیاب‌ فرمایی‌ و او را به‌ حضور این‌ مرد مرحمت‌ عطا کنی‌. » (نحمیا۱: ۱۱؛ مزامیر۱۴۵: ۱۹).
۱۹-روی آوردن به اطاعت خداوند: «و امّا من از کثرت رحمت تو به خانه‌ات داخل خواهم شد، و از ترس تو بسوی هیکل قدس تو عبادت خواهم نمود. » (مزامیر۵: ۷؛ ۴۰: ۳).
۲۰- حفظ و پایبندی به عهدی که با انسان بسته است: «ترسندگان خود را رزقی نیکوداده است. عهد خویش را به یاد خواهد داشت تا ابدالآباد. » (مزامیر۱۱۱: ۵؛ ملاکی۲: ۵). اما این عهد را خداوند در کتاب دوم پادشاهان این چنین بیان می­ کند که: «با آنکه‌ خداوند با ایشان‌ عهد بسته‌ بود و ایشان‌ را امر فرموده‌، گفته‌ بود: «از خدایان‌ غیر مترسید و آنها را سجده‌ منمایید و عبادت‌ مکنید و برای‌ آنها قربانی‌ مگذرانید. » (دوم پادشاهان۱۷: ۳۵).
۲۱-استواری بر کلام خداوند: «کلام خود را بر بنده خویش استوار کن، که به ترس تو سپرده شده است. » (مزامیر۱۱۹: ۳۸).
۲۲-رهایی از ترس رسوایی: «ننگ مرا که از آن می‌ترسم از من دور کن زیرا که داوریهای تو نیکو است. » (مزامیر۱۱۹: ۳۹؛ اشعیا۳۷: ۶).
۲۳- امیدواری به خداوند: «ترسندگان تو چون مرا بینند شادمان گردند زیرا به کلام تو امیدوار هستم. » (مزامیر۱۱۹: ۷۴).
۲۴-محبوبیت در بین مومنین: «ترسندگان تو به من رجوع کنند و آنانی که شهادات تو را می‌دانند. » (مزامیر۱۱۹: ۷۹).
۲۵- برخورداری از سلامتی: «خویشتن‌ را حکیم‌ مپندار، از خداوند بترس‌ و از بدی‌ اجتناب‌ نما. این‌ برای‌ ناف‌ تو شفا، و برای‌ استخوانهایت‌ مغز خواهد بود. » (امثال۳: ۷-۸؛ ارمیا۴۶: ۲۷).
۲۶- انداختن ترس در دل دشمنان: خداوند در دل دشمنان قومش خوف و هراس می­ اندازد تا از پیروانش که از او می­ترسند، بترسند و نتوانند در مقابل آنها مقاومت کنند یعنی ترس از خداوند به مومنین یک نیروی معنوی و پشتیبانی عاطفی و دلگرمی می­دهد تا احساس کنند خداوند در بین آنهاست و همیشه چشمش به آنها بوده و از آنها محافظت می­ کند: «موآب‌ از قوم‌ بسیار ترسید، زیرا که‌ کثیر بودند. و موآب‌ از بنی‌اسرائیل‌ مضطرب‌ گردیدند. » (اعداد۲۲: ۳؛ تثنیه۲: ۲۵؛ زکریا۹: ۵ و … ).
۲۷- خداوند کسانی را که از او می­ترسند به خاطر خواهد سپرد و در روز داوری با آنها به صورت متفاوتی برخورد کرده و آنها را مشمول رحمت و بخشش خود قرار خواهد داد: «آنگاه‌ ترسندگان‌ خداوند با یکدیگر مکالمه‌ کردند و خداوند گوش‌ گرفته‌، ایشان‌ را استماع‌ نمود و کتاب‌ یادگاری‌ به‌ جهت‌ ترسندگان‌ خداوند و به‌ جهت‌ آنانی‌ که‌ اسم‌ او را عزیز داشتند مکتوب‌ شد. و یهوه‌ صبایوت‌ می‌گوید که‌ ایشان‌ در آن‌ روزی‌ که‌ من‌ تعیین‌ نموده‌ام‌، مِلْک‌ خاصّ من‌ خواهند بود و بر ایشان‌ ترحّم‌ خواهم‌ نمود، چنانکه‌ کسی‌ بر پسرش‌ که‌ او را خدمت‌ می‌کند ترحّم‌ می کند. و شما برگشته‌، در میان‌ عادلان‌ و شریران‌ و در میان‌ کسانی‌ که‌ خدا را خدمت‌ می‌نمایند و کسانی‌ که‌ او را خدمت‌ نمی‌نمایند، تشخیص‌ خواهید نمود. » (ملاکی۳: ۱۶-۱۸).
۲۸- خداوند نسبت به کسانی که از او می­ترسند دلسوز و مهربان است و این چیزی است که هر انسان عاقلی به آن نیاز دارد (مزامیر۱۰۳: ۱۳).
۲۹- مورد تکریم واقع شدن: «گناهماران را حقیر و خوار می­شمارد و آنانی را که از خداوند می‌ترسند مکرم می‌دارد؛ و قسم به ضرر خود می‌خورد و تغییر نمی‌دهد. » (مزامیر۱۵: ۴).
۳۰- برخورداری از نعمت عدالت و شفای خداوند: «امّا برای‌ شما که‌ از اسم‌ من‌ می‌ترسید، آفتاب‌ عدالت‌ طلوع‌ خواهد کرد و بر بالهای‌ وی‌ شفا خواهد بود و شما بیرون‌ آمده‌، مانند گوساله‌های‌ پرواری‌ جست‌ و خیز خواهید کرد. » (ملاکی۴: ۲).
۳۱- خداوند آسایش واقعی را به انسان خداترس خواهد داد: «کیست آن آدمی که از خداوند می‌ترسد؟ او را بطریقی که اختیار کرده است خواهد آموخت. جان او در نیکویی شب را بسر خواهد برد و ذریت او وارث زمین خواهند شد. » (مزامیر۲۵: ۱۲-۱۳).
۳۲- انسان خداترس همیشه خوشحال خواهد بود: «خوشابحال‌ کسی‌ که‌ دائماً می‌ترسد، اما هر که‌ دل‌ خود را سخت‌ سازد به‌ بلا گرفتار خواهد شد. » (امثال۲۸: ۱۴).
۳۳-ترس شایسته از خداوند کاملاً سازگار با عشق به خداوند است: «پس‌ الان‌ ای‌ اسرائیل‌، یهُوَه‌ خدایت‌ از تو چه‌ می‌خواهد، جز اینکه‌ از یهُوَه‌ خدایت‌ بترسی‌ و در همه‌ طریقهایش‌ سلوک‌ نمایی‌، و او را دوست‌ بداری‌ و یهُوَه‌ خدای‌ خود را به‌ تمامی‌ دل‌ و به‌ تمامی‌ جان‌ خود عبادت‌ نمایی‌. » (تثنیه۱۰: ۱۲ و ۶: ۱۳).
۳۴-ترس الهی منتهی به توبه می­ شود زیرا در آن امید به رحمت و بخشش الهی وجود دارد: «اکنون چشم خداوند بر آنانی است که از او می‌ترسند، بر آنانی که انتظار رحمت او را می‌کشند. » (مزامیر۳۳: ۱۸، ۱۳۰: ۴؛ ۱۴۷: ۱۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ق.ظ ]




بطور مثال در ذیل آیات ۳۴ ـ۲۶ سوره مبارکۀ اعراف بعد از تفسیر آنها، این دسته‌از آیات را به ‌آیات ۱۵۱ ـ۱۴۴ سورۀ انعام تشبیه کرده‌است و بسیار زیبا و دلنشین به ‌ارتباط این دو بخش از دو سوره می‌پردازد.
با توجّه به‌اینکه در سورۀ اعراف، به ‌آداب ورسوم و اعتقاد عرب جاهلی دربارۀ لباس و خوراک اشاره شده واینکه گمان می‌کردند این آداب ورسومی‌که غالباً نیز از نیاکانشان به ‌ارث رسیده واقعیت دارد وناشی از شریعت خداست؛ در سوره ‌انعام نیز به یکسری دیگر از آداب و رسوم موروثی آنها دربارۀ ذبیحه‌ها ونذرها وتحلیل وتحریم آنها پرداخته‌است وآنها نیز گمان می‌کردند که‌انها ناشی از دستورات وشریعت یزدان است.
سید قطب این تشابه را چنین توضیح می‌دهد:
« روند قرآنی در اینجا (اعراف ) نیز به‌همان روال وبرهمان منوال وبا همان گامها حرکت کرده‌است، گناه برهنگی ایشان را تذکر داده‌است وشرک آنان را با به دست گرفتن حاکمیت در تحریم وتحلیل لباس وخوراک یاد آور شده وآنهارا از آن بر حذر داشته وتراژدی غم انگیز برهنگی پدر ومادشان آدم وحوا در بهشت را نیز یاد آورده‌است…. وآنگاه‌ادعای آنها دربارهء تحریم وتحلیل آنها وربط دادن آن را به شریعت یزدانی زشت شمرده‌است.» [۲۷۲]
سید قطب هم چنین در ذیل آیات ۴۸ ـ ۲۶ سورهء مبارکۀ حجر که به عبارتی اشاره به داستان بزرگ بشریت دارد، داستان هدایت وضلالت ایشان ومنشاء خلقت او وعواملی که بدنبال خلقت او آمده‌است پرداخته و آورده‌است که‌این داستان در دو جای دیگر قرآن نیز آمده‌است، با این تفاوت که‌هر بار به خاطر هدف ویژه‌ای و در فضای ویژه‌ای بوده‌است. در هر سه سوره به ‌استقرار انسان در زمین وخلیفه‌گری او اشاره داشته‌ اما در بقره خلیفه گری آدم در زمین را مطرح کرده‌است و در سورۀ اعراف کوچ طولانی از بهشت وبرگشت به‌ آن ونیز از دشمنی ابلیس با انسان از آغاز این کوچ تا پایان آن سخن رفته ‌است واما در سورۀ حجر بیشتر از راز آفرینش آدم وحوا وراز هدایت وضلالت وعوامل وانگیزه‌های اصلی آن دو در وجود انسان بررسی شده‌است.[۲۷۳]
مفسر فی ظلال همچنین در ذیل آیات ۶۴ ـ ۳۳ سورۀ مبارکۀ آل عمران به نحوۀ ارتباط این سوره با سوره مبارکۀ مریم در قالب داستان حضرت عیسی × وحضرت مریم ÷پرداخته‌است. البته درعین حال به‌اختلافات این دو داستان نیز اشاره نموده‌است.
داستان عیسی در سورۀ مریم عرضه شده‌است و در اینجا نیز آمده‌است. ولی با مراجعه به آیـات اینجا و
آنجا روشن میشود که در اینجا به زنجیرۀ داسـتان بندهای تازهای افزوده شده‌است، و برخی از بندها به ‌اختصار آمده ‌است…. در سورۀ مریم دربارۀ تولّد عیسی سخن به درازکشیده ‌است، ولی از تولّد مـریم سخنی به میان نیامده‌است. در اینجا دربارۀ رسالت عیسی وکار حواریون به تفصیل سخن رفته ‌است و داستان تولّد او بطور خلاصه‌آمده‌است همچنین پیرو اینجا طولانی‌تر است، زیـرا در صدد مناظراتی است که پیرامون قضیۀ شاملتری دور میزند و آن قضیۀ توحید، دین، وحی و رسالت است. این چیزها در سورۀ مـریم وجود نـداشت. چیزهائی که سرشت روش قرآنی را در چگونگی بیان داستان تبیین کند و هماهنگ با فضای سورهای بوده که در آن عرضه می‌گردند و با خود سوره مناسبت داشته باشند.[۲۷۴]
گاهی نیز یک آیه را با آیات متعددی در سوره‌های دیگر که‌از نظر مضمون ومحتوی شبیه ‌هستند، مرتبط میداند. از جمله در ذیل آیۀ:
{ وَ یوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ وَ نُزِّلَ الْمَلائِکَهُ تَنْزِیلاً الْمُلْکُ یوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمنِ. وَ کانَ یوْماً عَلَى الْکافِرِینَ عَسِیراً}.[۲۷۵]
به آیات مختلفی از سور دیگر اشاره نموده، ومعتقد است که:
این آیه و آیات بسیار دیگری در قرآن‌، بیان می‌دارنـد که رخدادهای نجومی ‌بزرگی در آن روز روی می‌دهد. همه‌این آیات بیشمار اشاره دارند به‌این که‌اختلال و از هم‌ گسیختگی کاملی در نظم و نطام جهان صورت می‌پذیرد، نظم و نظامی‌که‌این جهان دیدنی و سیّارگان و ستارگان و افلاک و کواکب را به یکدیگر ربط می‌دهد این آیه‌های بسیار اشاره دارند به‌انقلاب و دگرگونی در اوضاع و اشکال و ارتباطات جهان‌، و این انقلاب و دگرگونی پایان این جهان خواهد بود. سپس در ادامه تأکید می‌کند که: هیچ مانعی نداردکه ما نماها و نمادهای این ا‌نقلاب و دگرگونی بدانگونه که در سوره‌های متعدد و فراوانی آمده‌است‌ را عرضه بداریم‌،
{ إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ*وَ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ*وَ إِذَا الجِْبَالُ سُیرَِّتْ*وَ إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ*وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ*وَ إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَت}.[۲۷۶]
{إِذَا السَّمَاءُ انفَطَرَتْ*وَ إِذَا الْکَوَاکِبُ انتَثرََتْ*وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ*وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثرَِت}[۲۷۷]
{ فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکاَنَتْ وَرْدَهً کاَلدِّهَان}[۲۷۸]
{إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ * وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ * وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ * وَ أَلْقَتْ ما فِیها وَ تَخَلَّتْ *وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّت }‏[۲۷۹]
ارتباط بین سوره‌هایی که در موضوع و هدف شبیه‌هم هستند
گاهی ارتباط وهماهنگی بین دو سوره به علت هدف مشابهی است که در آنها وجود دارد. والبته ‌این مسأله نیز از دید مفسران و پژوهشگران علوم قرآنی پنهان نمانده و غالب آنها با توجه به ‌این موضوع به تفسیر سوره‌ها پرداخته‌اند. این تشابه و تناسب، نشانه‌های است تا مفسر بتواند ارتباط سور را به راحتی پیدا نموده و به تبیین دقیقتر آیات بپردازد و هم چنین به لطافتها و دقائق تفسیری خود بیفزاید
مرحوم سید قطب در مقدمۀ سوره یونس می‌نویسد، این دو سوره ( انعام و اعراف ) حتی میان موضوعی که در بر دارند و شیوۀ عرضۀ آن مشابهت زیادی دارند.چه سوره ‌انعام خود حقیقت عقیده را توضیح و بیان می‌دارد، و با حقیقت عقیده به مبارزه جاهلیت می‌نشیند، و با باور واحساس وپرستش و رفتار جاهلیت می‌رزمد و آنها را از میان بر می‌دارد؛ در عین حال سوره‌اعراف حرکت این عقیده در زمین را پیگیری می‌کند. سپس تأکید می‌کند که این مطالب در سوره‌های یونس و هود نیز مشابهت دارد. [۲۸۰]
وی همچنین در مقدمۀ سورۀ حجر ابتدا می‌گوید: این سوره در دورۀ سخت و دشوار در فاصلۀ زمانی عام الحزن وسال هجرت نازل شده‌است که شرایط ومقتضیات این دوره را به سوره‌های قبل ارجاع داده؛ ودر ادامه می‌نویسد:
« این سوره در رویکرد و در موضوع و در سیماها و نشانه‌های خود با سائر سوره‌هائی همگام می‌شود که در این دوره نازل گردیده‌اند و هم چون سائر سوره‌های مکی با
مقتضیات و نیازمندی های جنبش این دوره‌ هم خوانی دارد.»[۲۸۱]
به ‌اعتقاد مفسّر فی ظلال، سورۀ نساء نیز با دو سورۀ بقره و آل عمران، در موضوع و هدف شبیه ‌هستند، بطوری که سوره نساء نقشی از تلاشی را که ‌اسلام در راه فراهم آوردن‌ گروه مسلمانان و تشکیل جامعه‌اسلامی ‌و حمایت از مسلمانان و حفظ این جامعه‌، مبذول داشته‌است‌، بیان می‌دارد، و نمونه‌ای از تاثیر قرآن در جامعه جدید را عرضه می کند.
وی معتقد است که در سوره‌های بقره وآل عمران نیز چگونگی رودرو شدن قرآن با همۀ این شرایط، یعنی شرائطی‌ که پیدایش و بالش‌ گروه مسلمانان را در مدینه میپائید؛ بیان نموده‌است و چگونه به بیان سـرشت برنامه یزدانی می‌پردازد که‌گروه مسلمانان‌، بر ‌اساس آن پا می‌گرفتند.
این سوره‌، همچون سوره‌های بقره و آل‌عمران توجه خاصی دارد به سخن‌گفتن از توطئه‌هائی که پیوسته یهودیان با همدستی منافقان و مشرکان بر ضدگروه مسلمانان به راه می‌اندازند. وتأکید می‌کند که؛ چنین نصوصی به ‌هنگام بررسی آنها در جای خود در روند کلام به تفصیل خواهد آمد. از جمله در آیات ۵۵- ۵۴ ونیز آیات ۱۵۱ ـ۱۵۰٫[۲۸۲]
گاهی نیز اگر چه موضوع سوره‌ها را برای خوانندۀ خود معرفی می‌کند اما تأکید می‌کند که سوره ممکن است در پرداختن به موضوع با همدیگر تفاوت داشته باشند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بطور مثال در مقدمۀ سورۀ مبارکۀ اعراف ضمن اشاره به یکی بودن موضوع هر دو سوره ( عقیده) که موضوع قرآن مکی نیز هست. به تفاوت این دو سوره در نحوه تبیین آن می‌پردازد، بدین سوره که‌از نظر ایشان سورۀ انعام به عقیده به خاطر خود عقیده می‌پردازد، و موضوع عقیده و حقیقت عقیده را عرضه می‌دارد، و با جاهلیّت عربی در زمـان خودرویاروی می‌شود، اما سـورۀ اعـراف موضوع را درجولانگاه تاریخ بشری عرضه میکند، یعنی در سراسر جولانگاه کوچ بشریّت که‌از بهشت و دنیای فرشتگان می‌آغازد، و به نقطهای برمی‏گرددکه‌این کوچ از آن شروع به حرکت کرده‌است و به راه فتاده‌است….این سوره «کاروان ایـمان» را در طـول تاریخ نشان میدهد.کاروان ایمانی که‌از آدم ×آغازیده‌است و به محمّد|ختم گردیده‌است.[۲۸۳]
ایشان همچنین در آغاز سورۀ مبارکۀ سجده ‌ابتدا به موضوع آن که‌همان موضوع سوره‌های مکی (عقیدۀ پـرستش یـزدان یگانه و یکتا، پشتیبان، آفریدگارجـهان و مردمان) است اشاره نموده؛ ولی درادامه به‌این مسأله تصریح می‌کند که‌هر یک از آن سوره‌ها هم با شیوۀ ویژه‌‌ای، و با انگیزه‌های ویژه‌ای بدین عقیده می‌پردازد
سورۀ سجده به‌این مسأله با شیوه و روشی می‌پردازد که جدای از شیوه و روش سورۀ لقمان است که پیش از این سوره قرار گرفته‌است. این سوره‌این مسأله را در آیه‌های نخستین بیان میدارد، سـپس آیـه‌های بـعدی انگیزههائی را ذکر میکنند که دل را بـیدار، و روح را روشن میکنند، و تفکّر و تدبّر را برمی‌انگیزند.[۲۸۴]
مفسّر فی ظلال علاوه بر اینکه در آغاز سوره‌ها به ‌این مسأله ‌اشاره نموده گاهی در آغاز یک جزء نیز آنرا مطرح کرده و خواننده را برای ورود به یک جزء بیشتر آماده می‌کند.
مثلاً در آغاز جزء ۳۰ ضمن تأکید بر کوتاه بودن همۀ سوره‌ها ی این جزء یاد آور می‌شود که مهمترین نکته دربارۀ این جزء قالب ویژه‌ای است که به ‌این جزء تقریباً در موضوع، رویکرد، آهنگ، تصویرها وسایه روشنهای و شیوه ‌همگانی، وحدت می‌بخشد. و بعد از شمردن آیاتی که به رخدادها وحوادث جهان هستی پرداخته، در آغاز سورۀ نباء می‌گوید: این سوره به طور کلی نمونۀ کاملی از تکیه کردن برای حقایق و صحنه‌هاست. وسپس می‌نویسد سورۀ نازعات نیز همین گونه‌است و البته ‌از دیباچۀ سورۀ عبس که بگذریم بقیۀ این سوره نیز به ‌این دو سوره شباهت دارد.
در ادامه می‌افزاید که تعداد کمی ‌از سوره‌ها در این جزء هست که ‌از حقایق عقیده و برنامۀ ایمان صحبت می‌کنند مثل سورۀ اخلاص، کافرون، ماعون، عصر، قدر، ونصر یا سوره‌های اندکی از رسولخدا|غمزدایی می‌کنند و همدردی و همدلی می‌نمایند و او را رهنمود و رهنمون می‌کنند به ‌این که‌از هر بلا و بدی خویشتن را در پناه خود دارد، همچون سوره‌های ضحی، انشراح، کوثر، فلق وناس.[۲۸۵]
علامه طباطبائی نیز اگر چه به ‌ارتباط بین سور اعتقاد ندارد؛ در سورۀ هود به ‌این مسأله تأکید کرده، وی بعد از تفسیر کوتاهی از سوره و ارتباط برقرار کردن بین آیات آغازین با آیات بعدی نظر بعضی از مفسرین را در باره غرض وهدف سوره‌ آورده و این گونه ردّ می‌کند:
«این دو سوره در مقام بیان دو غرض متفاوتند دو غرضی که‌اصلاً ربطی به‌ هم ندارند و برگشت هیچ یک از آن دو به دیگری نیست.»[۲۸۶]
مفسّر المیزان با توجه به‌اینکه در ابتدای هر سوره به مکی یا به مدنی بودن اشاره می‌کند و سپس غرض و موضوع آن را هم مشخص نموده، می‌توان گفت که‌از نظر ایشان سورۀ مکی حول یک یا چند موضوع خاص که شامل اصول عقاید باشد می‌چرخد و سوره‌های مدنی نیز حول مسائل فرعی.
بطور مثال درباره غرض و موضوع سورۀ فاطر که مکی است این گونه می‌آورد
« غرض سوره بیان اصول سه گانۀ توحید، رسالت پیامبر، بازگشت به سوی خدا و نیز استدلال و ارائۀ برهان برای هریک است ».[۲۸۷]
اما در آغاز سورۀ مبارکۀ حدید که آنرا مدنی معرفی کرده‌است می‌نویسد:
« غرض سوره‌ انگیختن و ترغیب مومنان به ‌انفاق در راه خداست همانسان که تأکیدهای پی در پی چنین موضوعی را گواهی می‌کند. پس انفاق که یک موضوع فرعی دینی است در سوره‌های مدنی بیشتر به چشم می‌خورد.»[۲۸۸]
وی همچنین در ذیل آیات ۵۲- ۵۱ سورۀ مبارکۀ حاقه ضمن اشاره به ‌اینکه ‌این آیات شبیه آیات پایانی سورۀ واقعه می‌باشد براین مسأله تأکید می‌کند که:
این دو سوره یعنى واقعه و حاقه ‌هر دو یک غرض را دنبال مى‏کنند و آن بیان اوصاف روز قیامت است، سیاق هر دو و آخر آنها نیز یکى است و آیه مورد بحث سوگندى است بر حقانیت قرآن، که‌ از روز قیامت خبر مى‏دهد، و این دو سوره‌هر دو با این نکته ختم مى‏شوند که قرآن و آنچه خبر داده که در قیامت واقع مى‏شود حق الیقین است و آن گاه رسول گرامى خود را دستور مى‏دهد به ‌اینکه ‌اسم پروردگار عظیم خود را تسبیح گوید، یعنى منزه بدارد از اینکه عالم را به باطل بیافریند، و براى آن هدفى به نام معاد قرار ندهد، و از اینکه معارف حقى را که قرآن در امر مبدأ و معاد بیان مى‏کند باطل سازد.[۲۸۹]
برخی معتقدند یکی از نشانه‌های این ارتباط تشابه در فواتح سوره‌هاست، بطوری که سوره‌های قرآن به ده نوع از کلام آغاز شده که ‌هیچ یک از سوره‌ها از آن خارج نیستند [۲۹۰]
یکی دیگر از این علامتها حروف مقطعه در آغاز سوره‌هاست؛ به ‌همین دلیل سوره‌های هفتگانه را «حم» نامیده‌اند چون هر یک از آنها با عنوان کتاب یا توصیف آن آغاز شده‌ است به ‌اضافۀ این که در کوتاهی و
بلندی و هم شکلی کلام به‌ هم نزدیک می‌باشند.[۲۹۱]
گروهی از دانشمندان علوم قرآنی نیز تسمیۀ دو یا چند سوره را به یک اسم مشترک (زهراوین) نشانه و دلیلی برتقارن اغراض سوره‌ها می‌دانند؛ مثلاً سوره‌های بقره وآل عمران را که ‌هر دو دارای حرف مقطعۀ مشترک هم هستند؛ دارای یک غرض وهدف دانسته و معتقدند سورۀ بقره به تاریخ بنی اسرائیل در دو دورۀ حضرت موسی و یهودیان اشاره دارد و دومی‌مسیحیت را از آل عمران که ریشۀ اصلی این قوم بوده‌اند معرفی می کند. [۲۹۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ق.ظ ]




همانگونه که استبداد عبدالحمید سرمشق بسیار ظالمانۀ محمدعلی شاه قاجار در قلع و قمع مشروطهطلبان و مجلس بود. از اوائل سلطنت ناصری بویژه دههی سوم نارضایتی مردم از ظلم حکومت شروع شد، در پرتو اصلاحات اداری، نظامی، آموزشی و اقتصادی توسط امرکبیر و نیز ارتباط و آشنایی با مدنیت غربی از طریق تاسیس مدارس و مراکز آموزشی بویژه مدرسه دارالفنون، گسترش صنعت چاپ وتالیف کتب درسی و غیر درسی، چاپ روزنامه و نشریات در داخل یا خارج کشور (توسط ایرانیان مقیم خارج)، تشکیل انجمنها، محافل و تجمعات، ترجمه و ورود علوم جدید از غرب به ایران و… باعث شد تا دگرگونی فرهنگی زیادی بوجود بیاید. همچنین شکست روس از ژاپن در سال ۱۹۰۴م، دو سفر سید جمال الدین اسدآبادی(١٢٧۶-١٢١٨ه.ش) به ایران، رهآوردهای تحصیلکردگان در غرب از عوامل دیگر دخیل در مشروطه و اصول ایدهی ” آزادی ” بود. به چوب بستن هفده نفر از بازرگانان و دونفر از سادات به جرم گران کردن قند که توسط علاءالدوله حاکم تهران موجب شورشی شد که مستقیما سبب صدور فرمان مشروطه گردید. عمل وی باعث اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران شد و این اعتراضات، تحصنها و ناآرامیها به شهرهای دیگر کشید و بالاخره مظفرالدین شاه مجبور به امضای فرمان مشروطیت در ١۴مرداد ١۲۸۵ه.ش (=۱۴جمادی الاخر۱۳۲۴ه.ق) شده و مجلس اول تشکیل گردید. نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدین‌شاه این قانون نیز به امضای او رسید.(آدمیت،۱۳۸۷ :۱۵۴تا۱۵۷)
پس از مرگ مظفرالدین‌شاه، محمدعلی میرزا به سلطنت رسید. وی همچون سلطان عبدالحمید رابطۀ خوبی با مشروطه نداشت و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت. پس از اعتراضات مردم به ویژه در تبریز، ناچار با صدور دستخطی قول همراهی با مشروطه را داد، ولی همچنان مخالف مشروطیت بود. «گفتنی است که نظر شایع در محافل سیاسی آن زمان این بوده است که تجاوز نیروهای عثمانی به مرزهای ایران براساس توافق پنهانی محمدعلی شاه و سلطان عبدالحمید و به منظور درهم کوبیدن آذربایجان، دژ جنبش مشروطۀ ایران صورت گرفته است.» (رئیس نیا،۱۳۸۲،ج اول: ۸۶۳) بعد از اینکه متمم قانون اساسی در مجلس تصویب شد، محمدعلی‌شاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. اما پس از چند روز در پی سوءقصدی که به وی شد، با اتهام این سوءقصد به مشروطهخواهان به مقابله جدی با مجلس پرداخت و ساختمان مجلس را درسال۱۲۸۷ه.ش (=۱۳۲۶ه.ق) به توپ بست و با دستگیری، تبعید یا اعدام آزادی‌خواهان، جنبش مشروطه‌خواهی با شکست روبرو گردید و در اصطلاح “استبداد صغیر” شروع شد. بسیاری از مشروطه‌خواهان مخفی شده و برخی به خارج از ایران رفتند، اما در شهرهای بسیاری از جمله تبریز و گیلان و اصفهان و… شورش‌هائی برخاست.
در پی درخواست کمک ‌شاه از تزار روسیه، تبریز توسط نیروهای روس و نیروهای دولتی محاصره گردید. اما نیروهای انقلابی از شمال و جنوب به سمت تهران آمدند و با همراهی تهرانیهای معترض، علیه حکومت شورش به پا کردند، که باعث پناهندگی شاه و اطرافیانش به سفارت روس شد. انقلابیون مجلس عالی تشکیل داده و محمدعلی‌شاه را از سلطنت خلع کردند و ولیعهد او احمدمیرزا را به تخت نشاندند. بار دیگر مجلس تشکیل شد و ظاهراً دوره استبداد به پایان آمد و مشروطهخواهان پیروز شدند. اما بعد از مدتی به علت ناکارآمدی بسیاری از نمایندگان مجلس دوم، دخالت دولتهای انگلیس و روسیه در ایران شدت گرفت و کشور تحت استبداد ناصرالملک(نایب احمد شاه) درآمد و در سال۱۲۹۱ه.ش (۱۳۳۰ه.ق) مجلس را منحل کرد. «در زمان مشروطه سیاست «ظاهر را بگیر و باطن را رها کن» به کار افتاد و منویات مشروطه که حکومت قانون و عدالت و آزادی به روزی افتاد که دیدیم.» ( اسلامیندوشن،۱۳۸۳،ج۲: ۳۰۱) در سال ۱۲۹۳ احمدشاه ناصرالملک را کنار گذاشته و دستور تشکیل مجلس را داد. مجلس سوم با سوگند وی آغاز کار کرد. این مجلس « به نحو قابل ملاحظهای از اقتداری محسوس به عنوان نقطه ثقل اصلاحات آزادیخواهی و تجددگرایی و همچنین هسته مرکزی مقاومت در برابر تجاوز اجنبی، برخوردار بود.» (گروه نویسندگان، ۱۳۸۳: ۱۱۸) اما یک سال بعد با شروع جنگجهانی اول با آشوبهای روسها و انگلیسیها در کشور، مجلس منحل شد.
۲٫۳٫۳٫ حکومت پهلوی
درپی جنگ جهانی اول و فروپاشی شوروی، با خروج روسیه از ایران و تسلط بیچون و چرای انگلیس زمینه برای تغییر سلطنت آماده میشد. احمدشاه رضاخان میرپنچ را با اجبار انگلیس سردارسپه قرارداد. با کنار رفتن روسیه قدرت احمدشاه که به پشتیبانی روسیه بود، کمتر شد. رضاخان که در واقع دومین شخص مملکت به حساب میآمد، با کمک انگلیسیها و سیدضیاء توانست طی کودتایی در سال ١٢٩٩ ه.ش قدرت احمدشاه را بسیار کم کند و خود صاحب اختیار کشور شود. رضاخان برای اینکه زمینه انتقال قدرت فراهم شود، ابتدا پیشنهاد نظام جمهوری را به جای حکومت سلطنتی کرد که با مخالفت کسانی چون آیت الله مدرس و بهار روبرو شد و نتوانست کاری از پیش ببرد. اما زمانی که شاه در اروپا به سر میبرد، با توسل به تبلیغات، جایگاه او را تضعیف نموده و بر قدرت خود میافزود که سرانجام مجلس را راضی به انتقال حکومت نمود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نمایندگان در سال۱۳۰۴ه.ش رضاخان را به پادشاهی انتخاب و سلطنت را در خانواده او موروثی اعلام کردند. بنابراین دورهی “فترت” یعنی پس از کودتای رضاخان تا بعد از جنگ جهانی دوم آغاز گردید. رضاخان بعد از رسیدن به قدرت اقداماتی انجام داد؛ از جمله حکومت را به شیوه خودرأی درآورد و دیگر به مجلس و قوانین مصوبه اهمیتی نمیداد. همچنین تنپوشها را یک شکل کرده و به شیوه ترکیه به منع حجاب پرداخت. اما در جنگ جهانی دوم با گرایش به آلمان باعث نارضایتی جبهه متفقین از جمله حامی خود یعنی انگلیس شد، که در پی آن سرنگونی خود را در سال۱۳۲۰ه.ش رقم زد. بعد از او ولیعهدش محمدرضا -که بسیار بیشتر از پدر سرسپرده استعمار بود- به سلطنت رسید.(مکی،۱۳۶۱،ج اول: ۱۴ تا پایان)
بعد از به روی کار آمدن محمدرضا پهلوی اوضاع کشور بیش از پیش تحت سلطه بیگانگان قرار گرفت. درخواست انگلیس جهت امضای قرار داد نفتی دیگر با ایران باعث شورش ملی و همراهی مردم با اقلیت نماینگان مجلس که مخالف این قرار داد بودند و درخواست ملی شدن نفت را داشتند، شد. بالاخره تلاشهای دکتر مصدق و آیتالله کاشانی در همراهی نمایندگان و مردم به نتیجه رسید و در سال ۱۳۲۹ه.ش نفت ملی شد.
۴٫۳٫ اوضاع اجتماعی ایران
در آستانه مشروطه، وضعیت فرهنگی و اقتصادی مردم ایران بویژه در شهرهای کوچک و روستاها بسیار اسفبار بود؛ عمدهترین مشکلات این دوره شامل مسائل مالی و اقتصادی میشد؛ اخذ بیشتر مالیات از مردم و اجارۀ پستها و مناصب حکومتی، به مزایده گذاشتن درآمدهای ولایات، اجارۀ زمینهای دولتی، وضع تعرفه و اخذ گمرک از صادرات و واردات کالا، اخذ وام و قرض از منابع خارجی و تجار داخلی، واگذاری امتیاز به اروپاییان، در کنار مالکیت خصوصی و پیدایش ملکدارانی که املاکشان نه تنها خصوصی، بلکه بسیار پهناور بود. (آشوری و رئیسنیا، بیتا: ۸تا۲۰) بخش صنعت و معدن نیز توسعه نیافته بود. بخش خدمات بسیار محدود و ضعیف بود، حتی بسیاری از صنایع به دست کارگران خارجی اداره میشد. (فارن، ۱۳۷۷: ۱۹۹)
علاوه بر آن، فساد اقتصادی دربار و ادارات، رشد بیش از حد جمعیت، مهاجرت و رشد شهرنشینی، افزایش بیکاری، کمی درآمد مردم که اغلب از طریق زراعت و دامداری و تا حد کمی صنایع دستی بوجود میآمد، تغییر کاربری زراعت به کشت پنبه و تریاک در نتیجۀ نفوذ استعمار، کاهش صادرات وافزایش واردات و در نتیجه محدودتر شدن ظرفیت تولیدی و بازار داخلی، عدم وجود راه های مناسب ارتباطی، گسترش فقر، قحطی«بویژه قحطی بزرگ سالهای ۱۲۴۸-۱۲۵۱»(همان: ۱۸۴)، مرگومیر و انواع بیماریهای خطرناک، از مهمترین شاخصه های اقتصاد بسیار نابسامان این دوران بشمار میآمد که اولین نتیجۀ آن، وابستگی اقتصادی به کشورهای اروپایی و از میان رفتن استقلال سیاسی و مالی مملکت بود.
شرایط فرهنگی هم دستکمی از وضعیت بحرانی اقتصاد نداشت؛ پایین بودن سواد و آگاهیها، قومی و عشایری بودن بافت فرهنگ، چالش دو قدرت دینی و سیاسی، فهم نادرست از تعالیم دینی، گسترش خرافات، رفتار نامناسب با زنان، انحصاری بودن آموزش بین مردان، نبود و یا محدودیت مکانهای تعلیم و تربیت، از مهمترین شرایط فرهنگی آستانۀ مشروطه بود. همچنین درگیریهای فکری تجددطلبان و سلطنتخواهان (نوگرایان و سنتگرایان) و انتقاد روحانیت از دولت، مشروعیت پادشاهی را روز به روز ضعیف میکرد.
بنابراین استعمار با چپاول سرمایه های ایران، استقلال سیاسی و اقتصادی را به یغما میبرد و با وارد کردن فرهنگ خود باعث وابستگی فرهنگی آن میشد. ولی از دیگر سو با وارد کردن فرهنگ خود ناخواسته باعث میشد نهضتهای ضداستعماری و ضداستبدادی در پرتو هوشیاری ملی- مذهبی بوجود بیاید. این عوامل باعث پیروزی مشروطه بر استبداد شد و تغییراتی هرچند اندک در نظام فرهنگی و اقتصادی کشور بوجود آمد. اما باید ذکر شود که دولتهای پس از مشروطه به دلیل وابستگی و وخامت اوضاع اقتصادی، با شرایطی بحرانی روبرو شدند. در این شرایط، تصمیمات دولتمردان و مصوبات مجلس هم نتوانست از وخامت اقتصادی بکاهد و در نتیجه بحران اقتصادی، مانعی اساسی در راه استقرار نظام مشروطه به‌وجود آورد. این انقلاب به‌خاطر انحراف از مسیر اصلی، تحولی اساسی در ماهیت حکومت ایران و وضع اجتماعی و اقتصادی مردم پدید نیاورد و سرانجام دست طرفداران نظام استبدادی افتاد. ایرانیان در رویارویی با تکنولوژی جدید، به‌جای ‌اینکه به فراگیری و انطباق آن با شرایط خاص کشور بپردازند، صرفا به مصرف‌کننده محصولات تکنولوژی نوین تبدیل شدند. البته میتوان مهمترین دستآورد مشروطه را دست کم در مقام نظریه و نه عمل، به رسمیتشناختن حق حاکمیت ملی و ملتها دانست که مبنایی اساسی برای انقلاب اسلامی بود.(آدمیت، ۱۳۸۷: ۱۴۳ تا۱۷۷)
۵٫۳٫ گذری بر زندگی و اندیشه های دو شاعر
۱٫۵٫۳٫ زهاوی
جمیل صدقی زهاوی[۲۸] شاعر، فیلسوف، اندیشمند عراقی به سال ۱۸۶۳م(=۱۲۷۹ه.ق) در بغداد متولد شد. خانواده وی از تبار کردها بودند و از سوی مادر منتسب به کردهای منطقه زهاب، یکی از شهرهای استان کرمانشاه ایران بودند که به دلیل جنگ به بغداد مهاجرت کرده بودند.(بصیر،۱۹۴۶: ۴۷). شهرت زهاوی تلفظ دیگری از نام این شهر است. پدر او “محمد فیضی” مدت ۳۸ سال مدرس ومفتی شهر بغداد بود و چه بسا به همین دلیل، وی در فضای علمی رشد یافت.( بطیء،۱۹۲۳،ج۱: ۶) علوم اولیه همچون مبادی صرف ونحو، منطق، بلاغت و تفسیر را در نزد پدرش آموخت و در این اثنا به شعر هم رویآورد و راه ادب و شاعری در پیش گرفت.
از آنجا که پدرش فارسی را خوب میدانست و به‌ عربی، کردی و فارسی شعر میسرود، فرزند علاوه بر کردی و عربی و ترکی، فارسی را هم آموخت. انس و علاقهاش به زبان فارسی به حدی بود که «نخستین اشعار دوران نوجوانی خود را به زبان فارسی سروده است.» (شفیعی کدکنی،۱۳۸۰: ۷۳) پدرش وی را به شاگردی شیخ عبدالرحمن قرهداغی فرستاد. جمیل در محضر وی به فراگیری علوم عقلی و نقلی مشغول شد. این ماجرا تا آنجا ادامه یافت که میان جمیل و استادش مباحثات علمی درگرفت، چرا که زهاوی دربارۀ یوم الحساب و اصل انسان دچار شک و تردید شده بود.(الجیوسی،۲۰۰۷ :۲۴۵)
زهاوی درس خود را در مدارس بغداد و ترکیه ادامه داد و به فراگیری علوم جدید چون فلسفه، هیأت، علوم طبیعی و فلک روی آورد و با تمام تلاش برای یادگیری فلسفه غرب و انتشار نظرات خود در قالب شعر و نثر گام برداشت؛ طوری که علاوه بر شاعر، ملقب به فیلسوف هم گردید. وی دراینباره میگوید:« در تمام زندگیام جز به فلسفه و ادبیات امید نداشتم.» ( ناجی، ۱۹۶۳: ۲۶) بخاطر شعرهایی که میسرود در سنین نوجوانی نامش بلند آوازه گشت و در بیست سالگی، مدرس مدرسۀ دینی سلیمانیه بغداد شد و همزمان «به عنوان سردبیر و نویسنده مجله وزین«الزوراء» [که توسط مدحت پاشا تاسیس شده بود] برگزیده شد.» (الفاخوری، ۱۳۸۵ :۴۱۱) در سال ۱۸۹۶ با دعوت سلطان به آستانه رفت و در آنجا با حزب «الاتحاد و الترقی» آشنا شد. این عمل وی سلطان عبدالحمید را نگران کرد که مبادا از مخالفین دولت گردد، به همین علت او را با هیئتهای اعزامی به یمن فرستاد. یکسال بعد قصیدهای در مدح سپاهیان عثمانی و سلطان که در مقابل ارتش یونان پیروز شده بودند، سرود. عبدالحمید هم وی را تمجید کرده و نشان افتخار به وی داد.
اما بعد از مدتی با تغییر شرایط زهاوی با مخالفان سلطان همداستان شده و در حرکت مخفیانه آنها شرکت کرد. این ماجرا فاش گردید و لذا جمیل به بغداد [یعنی زادگاهش!] تبعید شد.
خود وی در این باره میگوید:
إنَّنی الیومَ فی بِلادِی أسیرٌ لَیتَ شِعری مَتی یَکُون فِکاکی
(الزهاوی،۱۹۷۲، ج۱: ۲۱۰)
(من اینروزها در شهر خودم اسیرم، ای کاش میدانستم که چه وقت آزاد خواهم شد.)
سلطان برای رهایی از شر او و زبانش، مقرری مختصری برای او در نظر گرفت.(شریف پور و باقری،۱۳۹۰: ۶۶) از سال ۱۹۰۰م زهاوی در تبعیدگاه خود، بغداد زندگی میکرد و سعی مینمود تا در این سالها کاری که موجبات خشم مجدد سلطان را فراهم آورد، انجام ندهد. او برای جلب رضایت سلطان عثمانی در سال ۱۹۰۵کتابی با عنوان «الفجر الصادق فی الرد علی منکری التوسل و الکرامات و الخوارق» در رد وهابیت [مخالفان سرسخت سلطان] تالیف کرد. البته اگرچه در این کتاب سلطان را مدح کرده است ولی « درکنارمدح سلطان، او را به گونهای خوار وذلیل کرده است.» (ناجی،۱۹۶۳: ۳۳)
در سال ۱۹۰۸ در کنار مردم علیه سلطان بار دیگر به استانبول بازگشت، اما بعد از امضای حکم مشروطیت توسط عبدالحمید در همان سال در تایید وی، با مردم سخن میگفت.(الهلالی،۱۹۶۴: ۱۵). در سال ۱۹۱۰ به آستانه برگشت و استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عربی گردید و سپس به تدریس در مدرسه حقوق مشغول شد . او نخستین بار موضوع حجاب و آزدی زنان را در مقالۀ جنجالی خود با عنوان «المرأه وحقوقها فی الاسلام» انتشار داد که اعتراضات فراوانی را علیه وی به دنبال داشت و منجر به عزل او از شغلش گردید. (بطیء،۱۹۲۳،ج۱: ۹) وی مایل بود که در آستانه بماند، اما بیماری مانع از اقامتش در این شهر شد و به بغداد رفت و در آنجا به مناصبی چند گمارده شد.
بعد از خروج عثمانیها از عراق و آمدن انگلیسیها زهاوی جان تازهای گرفت و تاحدودی با آنها همکاری کرد و حتی قصیدهای در مدح آنها با عنوان «ولاء الانجلیز» سرود.(محسنی نیا،۱۳۸۹: ۲۶) بعد از ورود ملک فیصل به بغداد، زهاوی به خاطر سرودن «ثوره فی الجحیم» مورد سوءظن قرار گرفت و ناچار عراق را ترک گفت و به قاهره رفت. «در آنجا قصیدهای با عنوان «الدمع ینطق» را سرود که مشایخ الازهر به مطالب مندرج در آن اعتراض نموده و او را کافر دانستند. زهاوی بار دیگر به عراق بازگشت و با استقبال روبهرو گردید و مناصبی دولتی از جمله عضویت در مجلس اعیان در سال۱۹۲۵ به او واگذار گردید و تا چهار سال در این منصب بود.» (الهلالی،۱۹۸۲: ۶۴) این بار دیگر نمایندگی مجلس را کنار گذاشت.
وی در سال۱۹۳۴م(=۱۳۱۳ه.ش) در جشن “هزاره فردوسی” که در ایران برگزار شد، شرکت داشت. دکتر عبد الوهاب عزام و دکتر عبد الحمید عبادی از مصر، جمیل صدقی زهاوی و حامد صراف از عراق، از برجسته‌ترین نویسندگان و تاریخ نگاران جهان عرب بودند که به این کنگره دعوت شدند. این برنامه بر ادبیات عربی بسیار موثر بود، همانگونه که ترجمه شاهنامه بر آن تاثیرگذاشت. (جمال الدین،۱۸۲: ۱۴۰و۱۴۱) زهاوی در این جشن دو شعر سرود، یکی به زبان فارسی با عنوان «پس از هزار سال» و دیگری به زبان عربی با عنوان «أتینا محتفلین». وی تقریبا در تمامی عمر خود از بیماریهای متعددی رنج میبرد. در اواخر عمر خود دچار فلج شد و دیگر نتوانست به مناصب حکومتی بازگردد، ولی سرودن شعر را تا لحظات آخر ادامه داد وبه خاطر همین بیماری در سال ۱۹۳۶م(=۱۳۵۴ه.ق) دار فانی را وداع گفت.
۱٫۱٫۵٫۳٫ اندیشه های زهاوی
اصلیترین مبانی افکار زهاوی در حوزۀ فلسفه، سیاست و اجتماع میگنجد. اندیشه های فلسفی زهاوی تحت تاثیر معری و خیام بود. «طه حسین دراینباره میگوید: زهاوی تنها یک شاعر عربی، عراقی، مصری یا غیر آن نبود. او شاعر عقل و خردورزی و ابوالعلای عصر ما بود. اما آن ابوالعلایی که با فرهنگ اروپا آشنا و مسلح به سلاح علم بود.» (ناجی،۱۹۶۳: ۲۸۳) به همین دلیل وی را «معری دوران معاصر» (همان: ۱۳) نام میبرند. همچنین ترجمه رباعیات خیام (۱۹۲۸) به نظم و نثر و سرودن رباعیاتی به سبک خیام نشانگر تاثیرپذیری وی از این شاعر ایرانی است. شک و تردید در مسائل وجود و بدبینی و تاکید بر آزادی نسبت به زندگی بشریت از مهمترین مسائلی است که از این دو متفکر برگرفته است؛ «او همچون خیام افکاری الحادی دارد و همچون معری به همه چیز مشکوک است، تا بتواند با آن شیطان شعرش را رام خود کند.» (الریحانی،۱۹۵۷: ۴۱) البته «در بعضی موارد تفاوت دیدگاههایی ملاحظه میشود که زهاوی در بیان بسیاری از مسائل نسبت به ابوالعلا و خیام متعادل تر است.»( شریف پور و باقری،۱۳۹۰: ۷۴) «چرا که دوران وی با دوران آنها متفاوت است، پس جای شگفتی نیست که ابوالعلاء و خیام در بیان اندیشه از وی برتر باشند.» (الریحانی،۱۹۵۷: ۲۵۳) علاوه بر این، زهاوی تحت تاثیر نظریهپردازان غربی همچون نیچه (نظریۀ سوپرمن) و داروین( نظریۀ تکامل) بود. وی در اینباره با زبانی طنز چنین میگوید:

لا یَغضِبُ الناسُ مِن کَلامی

أن قُلتُ أصلُ الإنسانِ حیوان

فإنَّ إنسـاناً ابنُ قِــردٍ

أفضَلُ مِن قِـردٍ ابنُ إنسـان

(الزهاوی، ۱۹۵۵: ۳۲۹)
( مردم از اینکه بگویم انسان فرزند حیوانی است ناراحت نمیشوند، چرا که انسانی که فرزند میمون باشد بهتر از میمونی است که فرزند انسان باشد.)
همچنین زهاوی تحت تاثیر تفکرات ماتریالیستها بود و زندگی را فقط از بعد مادی آن مینگریست و اعتقاد داشت که جهان خود به خود بوجود آمده است. (ادهم،۱۹۳۷: ۷۱تا۷۳) این اندیشه فلسفی باعث شد در کهولت متهم به زندقه و کفر گردد. (بدیع یعقوب،۱۴۲۵: ۲۷۵)
شورش برعلیه ظلم و استبداد و جنگیدن برای آزادی و وطن از ویژگیهای بارز زهاویست. به طوری که میتوان« بارزترین ویژگی پسندیده دوران زندگی وی را میتوان در مبارزه با استبداد حمیدی و دفاع از حقوق عراقیها دانست.» (ناجی،۱۹۶۳: ۳۰و۳۱) « زهاوی در مقابله با فساد اجتماعی و آداب و رسومی که به دین مبین اسلام داخل شده بود، بسیار کوبنده و سختگیر است و به مشکلات اجتماعی پردازد و سعی دارد به اصلاح اجتماعی دست بزند؛ این کاری بود که تقریباً اکثر نویسندگان و تجددطلبان آن دوره، به دنبال آن بودند، ولی زهاوی در برابر حوادث سیاسی و استعماری که در بطن کشور بوجود آمده بود، ضعیف و آرام است و بیشتر با مداراو احتیاط با آنها برخورد میکند، طوری که، بعد از حادثۀ “دنشوای” که در مصر رخ داد، بدون توجه به این رخداد، انگلیسیها را مدح میکند.»(نظام تهرانی،۲۰۰۵: ۱۳۷) البته، اگرچه وی در این مقولات همچون بهار پرتلاش نیست ولی تا جایی که بتواند در راه احقاق حقوق وطنش و وهموطنانش مبارزه میکند. «زهاوی متفکر، با شعر چیزهایی را بیان میکرد، بسیار با ارزشتر از مطالبی که شاعران آنها را با فکر بیان میکردند. قیام و شورش اصلیترین کار او است و در نگاه او علم، تنها راه بیداری امت عرب به حساب میآمد.»(شریف پور و باقری،۱۳۹۰: ۶۴) «او شاعری است که به خاطر ملتش زیست و از آنها الهام گرفت و به آنها الهام بخشید. قلبش فقط به خاطر آنها میتپید و فقط برای سختیها و رنجهای آنها ناراحت میشد، تا آنها را بیدار کند.»( محمدعلی،بی تا: ۳۷۳) تا جایی که وطن جای معشوقه او را میگیرد، وی در این باره میگوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم