۱-بیشتر نمودن و یا ارضای مطلوبیت

۲-درگیرشدن در تحقیق همبسته

۳-انجام محاسبات

۴- ساده نمودن محدودیت های شهودی به وسیله تاثیرات چارچوب.

دو دسته از مدل‌های عقلایی و شناختی نمی توانند به تنهایی پدیده تصمیم را توضیح دهند. اگر با دقت نگاه کنیم متوجه می‌شویم که تصمیم گیران تلفیقی از استراتژی های متعدد را برای تصمیم گیری اتخاذ می نمایند. و در طول تصمیم گیری از یک روش به روش دیگر حرکت می نمایند.. در گذشته در مبحث تصمیم مشاهده شد که مدل‌های مختلفی برای تصمیم گیری وجود دارد که استفاده از آن ها بستگی به ماهیت مسئله دارد.

مواقعی است که به صورت ساده، انسان فکر می‌کند که به یک راه حل گرایش قلبی دارد. برخی از محققان عقیده دارند که این احساس، احساس هفتمی است که بر شش حواس دیگر انسان اضافه می شود. و برخی دیگر معتقدند که تنها افراد محدودی این توانایی را دارند. تصمیم گیری شهودی فرآیندی مربوط به ضمیر ناخود آگاه انسان است که بدون توجه به تجربیات گذشته فرد شکل می‌گیرد. این فرایند لزوماً مجزا از فرآیندهای عقلایی نیست و گاه ممکن است که هرکدام دیگری را تکمیل نماید. به صورت کلی، فعالیت بیشتر، تکرار و تجربه اندوزی همگی در تصمیم گیری شهودی نقش دارند، اما این نقش یگانه و ویژه نیست. اساس تصمیم گیری شهودی بر تجربه و قضاوت تأکید بیشتری داشته تا منطق ترتیبی و یا استنتاجات خاصی که در تصمیم گیری به کار می رود. تصمیم گیری شهودی، روشی بر اساس واسطه گری و یا غیر عقلایی نیست، زیرا بر اساس سالها تجربه و فعالیت مدیر که غالبا در ضمیر ناخودآگاه اوست شکل می‌گیرد. وقتی مدیران از الهاماتی که به آن ها شده است استفاده می‌کنند، خیلی زود مشکلات را شناسایی می‌کنند و به نوعی آلترناتیو حل مسئله را در می‌یابند. در شرایطی که شدت پیچیدگی و ابهام زیاد است، تجربیات قبلی و قضاوت از اجزای مورد نیاز برای شناسایی مشکل و حل مسئله است. امروزه تصمیم گیران می دانند که این پروسه یک مسیر سیاسی است که توازن مابین عوامل را باید در نظر داشت. همچنین نباید فراموش نمود که محدودیت اطلاعات و زمان نیز وجود دارد. همچنین یک تصمیم گیر می‌داند که در رهیافت خود باید انتخابگر باشد، یعنی برخی از مسیرها را آگاهانه کنار بگذارد و برخی دیگر را انتخاب نماید . همان‌ طور که در گذشته ذکر گردید، طرفداران مدل رفتاری معتقد بودند که انسان در حالت تصمیم گیری، دارای اطلاعات کامل و وقوف همه جانبه به کل مسائل نیست و ‌بنابرین‏ در یک حالت غیرشفاف، از طریق تجربه و خطا و کورمال کورمال تصمیم می‌گیرد. به نظر می‌رسد که که تصمیم گیری شهودی نوعی تصمیم گیری رفتاری است. چراکه، سایمون معتقد است که اکثر استراتژی های اقناع تصمیم گیر برای حل مسئله بر مبنای شهودی و ‌بر اساس مکاشفه بجای قواعد مشخص تصمیم یری هستند.(امیدیان ،۱۳۸۰، ۶- ۱۸).

۲ –۲۲ – تئوری پندار

تئوری پندار ، شرح کاملی است از اینکه چگونه مردم به وسیله روش شهودی تصمیم می گیرند . با توجه ‌به این که این تئوری پیچیده است ، در این جا عناصر اصلی آن و چگونگی استفاده از آن را تنها بر می شمریم. سه عنصر اصلی در تئوری پندار وجود دارد: تصاویر، آزمایش ها و چارچوب ها. تصمیم گیرندگان به وسیله سه نظر متفاوت راهنمایی می‌گردند که بدانها تصاویر گفته می شود. یک تصویر، معرف اصول و یا ارزش‌های تصمیم گیرندگان است. تصویر دوم اهداف و یا مقاصدی که تصمیم گیر امید دارد به آنجا برسد را معرفی نموده و تصویر سوم، معرف برنامه و یا ابزاری است که تصمیم گیر به وسیله آن ها می‌خواهد به مقصود برسد .

در این تئوری دو آزمایش در خلال تصمیم گیری وجود دارد.آزمایش تطبیق پذیری که مشخص می‌سازد که آیا راه حل مورد نظر با اصول و اهداف شما تطابق دارد یا خیر. هدف از این آزمایش آن است که راه حل های غیرقابل قبول حذف شوند. آزمایش دوم، آزمایش سودآوری است که پیامدهای بالقوه یک راه حل را با دیگر بدیل ها مقایسه می کند.منظور ازاین ازمایش، آن است که بهترین گزینه را انتخاب نمائیم . چارچوب، به مفهوم ومفاد تصمیم و همچنین چگونگی عرضه اطلاعات باز می‌گردد. ضرب المثل معروف “نیمه پر لیوان را می بینی یا نیمه خالی را؟”، یک موضوع در ارتباط با چارچوب است. چارچوب در تئوری پندار مهم است، زیرا این تئوری ‌در مورد زمینه ای که در آن تصمیمات حادث می شود، بحث کرده و به تصمیم معنا می‌دهد. همچنین توفیق و یا شکست در همان زمینه و یا زمینه‌های مشابه راهنمایی برای تصمیمات فعلی ما فراهم خواهد آورد. بدین ترتیب، چارچوب به تصمیم گیر امکان می‌دهد که از قوه الهام و شهود خود این بار استفاده نماید. آزمون اول مبنی بر تطبیق پذیری یک راه حل با اصول، اهداف و برنامه تصمیم گیر شباهت زیادی به همان عنصر رضایت در روش عقلایی محدود دارد. اگر دو یا چند راه حل بتوانند از این آزمون گذر کنند، آنگاه به آزمون سودآوری خواهیم پرداخت که شباهت به روش عقلایی دارد. اما همه این ها در چارچوب انتخابی ما قرار داشته و می‌تواند باعث استفاده از قوه تخیل و ادراک ما شود . . ( Hoy& Miskel, 2008, 21 )

۲ –۲۳ – شناسایی مسئله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...