کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



با بهره گرفتن از قوای هشت گانه هوش و تاثیری که بر هوش هیجانی می‌گذارند می‌توان آموزه‌های مناسبی برای خوب شنیدن، خوب حرف زدن یعنی دو مولفه مهم یک ارتباط موثر فراهم نمود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نظریه هوش چندگانه

فصل سوم
روش تحقیق
مقدمه
تحقیق به معنای رسیدن به حقیقت است و فرایند رسیدن به پاسخ سوال پژوهشی را شامل می‌شود. پژوهش‌های رفتاری نیز رویکردی سازمان یافته و حرفه‌ای به تحقیق فراهم می‌آورد و صرفاً امر ساده‌ای که مبتنی بر کشف واقعیت‌های مورد تعلیم و تربیت باشد، نیست. هدف پژوهش رفتاری تدوین نظریه‌هایی برای تبیین پدیده‌های مجهول است. پژوهشگران مختلف، ‌مواضع مختلفی را درمورد مسائل حل نشده، اتخاذ کرده‌اند و درنتیجه رویکردهای کاملاً متفاوتی نسبت به تحقیق رفتاری داشته‌اند، ولی بیشتر آنها معتقدند برای حل مسائل و پاسخ دادن به سئوالات مجهول پژوهشی باید از روش علمی استفاده شود. روش علمی فرایند جستجوی سازمان یافته برای بررسی روابط احتمالی میان پدیده‌هاست و توسط نظریات، ‌فرضیه‌ها و تجارب آزمایشی هدایت می‌شود و برای اجرا درحیطه عمل پیشنهاداتی فراهم می کند.
انتخاب روش پژوهش در علوم رفتاری به هدف و شرایط، ‌امکانات و محدودیت‌ها و نیز به خود موضوع یا مسئله بستگی دارد. بنابراین پژوهشگر همواره درپی یافتن بهترین روش برای پاسخ به سئوالات و فرضیه‌های پژوهشی خود می‌باشد. در این فصل در مورد طرح تحقیق به تفصیل توضیح داده شده است. نخست توضیحاتی در مورد نوع تحقیق داده شده و سپس ابزارهای تحقیق، طرز ساختن آنها، تعیین روایی و پایایی و کنترلهایی که در ابزار تحقیق و اجرای آن صورت گرفته است تا داده های مناسب و معتبری جمع آوری شود، تشریح شده اند. حجم نمونه‌ها، نحوه انتخاب آنها، منابع، روش های جمع آوری داده‌ها و روش های آماری که در تجزیه و تحلیل داده‌ها مورد استفاده قرار گرفتهاند، توصیف شدهاند.
۳-۱ – روش تحقیق
با در نظر گرفتن پژوهش حاضر که ارزیابی ضرورت و خلاء‌های موجود در مهارت‌های زندگی دانش آموزان مقطع متوسطه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی – پیمایشی است. این تحقیق از آنجایی که به بررسی وضع موجود می‌پردازد، در قلمرو تحقیقات توصیفی قرار دارد و از آن جایی که به بررسی نظرات دانش آموزان در مورد آموزش مهارت‌های زندگی می‌پردازد، از نوع پیمایشی می‌باشد. تحقیق توصیفی به منظور توضیح سیستماتیک، عینی و دقیق وقایع و خصوصیات یا موضوعات مورد نظر یا موضوعات مورد علاقه صورت می‌گیرد (هومن،۱۳۸۵،ص ۷۷).
۳-۲- جامعه آماری
“جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند”(سرمد و همکاران،۱۳۹۰،ص ۱۷۸). جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اصفهان به تعداد ۲۷۸۷۸ در سال تحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۱ است که تعدادی از آنها به عنوان نمونه انتخاب گردید.
جدول۳-۱: توزیع فروانی جامعه آماری بر حسب ناحیه

ناحیه

جامعه

۱

۲۷۱۲

۲

۵۷۳۵

۳

۷۸۰۷

۴

۵۹۵۲

۵

۵۶۷۱

جمع

۲۷۸۷۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:42:00 ق.ظ ]




(۶-۴۵)
که در آن J تعداد تکرار را نشان می دهد. و مقدارهای مشتقات جزئی ، هنگامی که نسبت به (S/F) و (V/F) مشتق گیری شده باشد، است، در حالی که سایر متغیرها ثابت نگه داشته شده باشند، آن مشتقات جزئی عبارتند از
(۶-۴۶)
(۶-۴۷)
به طور مشابه، و مقدار مشتقات جزئی ، هنگامی که نسبت به (S/F) و (V/F) مشتق گیری شده باشدو در حالی که سایر متغیرها ثابت نگه داشته شده اند ،و با جایگزین کردن مقادیر (S/F) و (V/F) در تکرار jth ارزیابی شده است. مشتقات جزئی به این صورت بیان می شوند
(۶-۴۸)
(۶-۴۹)
بنابراین، روش حل معادله رچفورد-رایس برای مسئله ی جداسازی آنی سه فازی را می توان به شرح زیر خلاصه کرد :

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. ترکیب خوراک (zi)، مقدارحدس اولیه برای و ، فشار (P) و دما (T)، شناخته شده است.
    1. بکار بردن حدس اولیه (S/F) و (V/F) در محدوده ای که قبلا ذکر شد.
    1. محاسبه مقادیر fsl و fvl ازمعادلات (۶-۴۲) و (۶-۴۳).
    1. اگر│fSLو │fVL، سپس مقدار (S/F) و (V/F) درست هستند، و ترکیب بخار جامد، و جریان مایع از معادلات (۶-۳۴) و(۶-۳۶) مشخص می شود.
    1. اگر│fSLو │fVL، سپس مقدار و را محاسبه کرده، از معادلات (۶-۴۹) و(۶- ۴۸)، و همچنین مقادیر و را از معادلات (۶-۴۶) و (۶-۴۷) محاسبه نمایید.
    1. مقادیر جدید (V/F) و (S/F) را از معادلات (۶-۴۴) و (۶-۴۵) با بهره گرفتن از مقادیر به دست آمده در مرحله ۳ و ۵ بدست آورید.
    1. مقادیر جدید (V/F) و (S/F) به دست آمده از مرحله ی ۶ را درون معادلات (۶-۴۳) و (۶-۴۴) جایگزین کنید.
    1. تکرار گام ۴-۷ تا (│fSLو │fVL) آنگاه معیار ارضاء است.
    1. از مقادیر درست (V/F) و (S/F)، جریان بخار، مایع و جامد را محاسبه کنید.

لازم به ذکر است که مقادیر صحیح (V/F) و (S/F) از مقادیر فرض شده و ، به دست آمده، در نتیجه، آنها ممکن است متناظر با مقادیر نسبت تعادل واقعی نباشند. این مقادیر نسبت تعادل باید از مدل وون برای محاسبات جداسازی آنی سه فازی به دست آمده باشند. مقادیر در نظر گرفته شده برای ε می تواند متفاوت باشد که در کار حاضر e-4 در نظر گرفته شده است.
۶-۵-۵- محاسبات تعادل سه فازی
مدل وون روشی را برای محاسبه و ،مبتنی بر ترمودینامیک ارائه می دهد. الگوریتم برای برآورد میزان رسوب واکس و ترکیب بخار، مایع و فاز جامد بر اساس مدل سه فازی وون توسعه یافته و در زیر توضیح داده شده است.

    1. ترکیب خوراک (Zi)، فشار (P) ، و دما (T) ، مشخص شده است.
    1. مقادیر حدس اولیه و از معادلات (۶-۴۲) (۶-۴۳) بدست آورده. حل معادله رچفورد –رایس با بهره گرفتن از روش توضیح داده شده در بخش ۵-.۵ جهت به دست آوردن (S/F) و (V/F) و yi ، si ، وxi ، که ترکیب بخار جامد و جریان مایع از معادلات (۶-۳۴ ) و (۶-۳۶) انجام می پذیرد.
    1. برای محاسبه

الف) محاسبه δiL و δiS با بهره گرفتن از معادلات (۶-۱۵) و (۶-۱۶)برای تمام اجزاء.
ب) برآورد حجم مولار از هر جزء به صورت جامد (vis) و فاز مایع(viL) از معادلات (۶-۱۷)و (۶-۱۹).
ج) یافتن جزء حجمی هر جزء به صورت جامد (φis) و فاز مایع (φiL) از معادله(۶-۱۲).
د) محاسبه ی ، پارامتر حلالیت به طور متوسط از مخلوط، برای هر دو فاز مایع و جامد با قرار دادن کسر حجمی مناسب و پارامترهای حلالیت فاز جزء با بهره گرفتن از معادله (۶- ۱۲).
ه) محاسبه ی درجه حرارت ذوب و گرمای ذوب، از معادلات (۶-۸) و (۶-۹) برای هر جزء.
ف) با بهره گرفتن از شرایط به دست آمده در مراحل فوق، برای هر جزء با بهره گرفتن از معادله (۶-۲۱) را بدست آورید.

    1. برای محاسبه ی

الف) ضریب فوگاسیته ی هرجزء در فاز مایع را محاسبه کنید، Ф iL، با بهره گرفتن از معادله حالت مورد نظر.
ب) ضریب فوگاسیته ی هرجزء در فاز بخار را محاسبه کنید، Ф iV، با بهره گرفتن از معادله حالت مورد نظر(به ضمیمه یک نگاه کنید).
ج) با بهره گرفتن از شرایط به دست آمده در مراحل فوق، برای هر جزء با بهره گرفتن از معادله ، را برآورد کنید.

    1. . حل معادله رچفورد-رایس با بهره گرفتن از روش توضیح داده شده در بخش۵-۵، ومقادیر جدید و را به دست آورده تا مقادیر کسر مول جامد (S/F)، کسر مول بخار (V/F)، وترکیب بخار (yi )، واکس (si)، و فاز مایع (xi) از معادلات (۶-۳۴) و (۶-۳۶) محاسبه شود.
    1. تکرار مراحل ۳-۵ تا مقادیر ثابت جامد (S/F) و کسر مول بخار (V/F) به دست آمده.

این الگوریتم به ما اجازه ی پیش بینی میزان رسوب واکس و مقدار فاز بخار در فشار و درجه حرارت داده شده را می دهد.
۶-۶- اصلاح مدل وون
شواهد روزافزونی در دست است که نشان می دهد ترکیباتی فقط با زنجیره های نرمال-آلکیل طولانی تشکیل واکس می دهند. این اجزاء با زنجیره های نرمال-آلکیل طولانی نیز به عنوان نرمال-پارافین (کوتینیو و همکاران، ۲۰۰۱) شناخته شده است. دیگر اجزای موجود در نفت ، مانند پارافین های شاخه دار ونفتن ها به طور کلی به مرحله تشکیل واکس وارد نمی شود. همانطور که پیشتر گفته شد، ،تشخیص تفاوت بین نرمال-پارافین ها و سایر اجزاء به صورت تجربی بسیار دشوار است، زیرا نیاز به مقدار زیادی کار در بخش آزمایشگاهی دارد و، بنابراین، به طور کلی انجام نشدنی است. پدرسن (۱۹۹۵)، همانطور که پیشتر گفته شد، مدل ساده را ابداع کرد که بین اجزای تشکیل دهنده واکس و غیر واکسی تمایز قائل شود. در اصلاح پیشنهادی مدل وون، از این مفهوم تقسیم برش کربن به اجزای تشکیل دهنده واکس و غیر واکسی استفاده می شود.
همچنین ، بسیاری از مخلوط ها رفتار غیر ایده آل در محلول (پرازنیتز ۱۹۶۹) از خود نشان می دهند. بنابراین، این فرض که فاز جامد ایده آل رفتار می کند در واقع سناریوی واقعی را به تصویر نمی کشد. به همین دلیل، فرض فاز جامد غیر ایده آل، که در مدل وون استفاده شده بود، در این مدل اصلاح شده باقی می ماند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ق.ظ ]




که تابعی است که ریسک را اندازه ­گیری می­ کند. امکان­ پذیر بودن متغیر و را مشخص می­ کند و پارامتر یک فاکتور وزنی برای نشان دادن مصالحه بین سود مورد انتظار و ریسک­گریزی است. اگر باشد، از عبارت ریسک در تابع هدف صرفنطر می­ شود و مسئله­ نهایی معادل یک مسئله­ بدون ریسک است. اگر ، عبارت سود مورد انتظار با توجه به عبارت ریسک دارای اهمیت کمتری می­باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

می­توان ریسک پیش­روی تصمیم­گیرنده را در فرمول­نویسی مسئله به این صورت محدود کرد:

(۲-۱۹)

Subject to:

حداکثر ریسکی را نشان می­دهد که تصمیم­گیرنده با آن مواجه می­ شود.
جواب­های بهینه­ به دست آمده از حل مسائل (۲-۱۸) و (۲-۱۹) به مقدار پارامترهای وابسته است. بنابراین، می­توان با حل این مسائل به ازاء مقادیر مختلف به حدود مؤثری دست یافت. شکل (۲-۹) مثالی از حد مؤثر برای مسئله­ (۲-۱۸) را نشان می­دهد. حدود مؤثر ابزارهایی هستند که تصمیم­گیرندگان از آن­ها برای تحقق مصالحه بین سود مورد انتظار و ریسک استفاده می­ کند.

اندازه ­گیری ریسک

ریسک به روش­های مختلفی انداره­گیری می­ شود:

  • احتمال کمبود[۳۴]:

احتمال کمبود، ، برابر است با احتمال اینکه سود کمتر از یک مقدار ثابت باشد. از لحاظ ریاضی احتمال کمبود به این صورت مشخص می­ شود:

(۲-۲۰)

توزیع سود را نشان می­دهد. به منظور کاهش ریسک پیش­روی تصمیم­گیرنده، احتمال کمبود سود باید تا حد ممکن کم باشد.
شکل (۲-۹): مثالی از حد مؤثر]۱۲[
احتمال کمبود را می­توان به صورت زیر در مسئله­ بدون ریسک (۲-۱۷) گنجاند:

(۲-۲۱)

Subject to:

متغیر باینری است که اگر سود در سناریوی بزرگتر از باشد برابر ۱ و در غیر این صورت برابر ۰ است. پارامتر M ثابتی با مقدار بزرگ است. عیب احتمال کمبود این است که توضیحی در مورد توزیع سود خارج از محدوده­ نمی­دهد.

  • کمبود مورد انتظار[۳۵]:

کمبود مورد انتظار، ، سود مورد انتظار در سناریوهایی است که سود آن­ها از یک مقدار ثابت کمتر باشد. کمبود مورد انتظار به این صورت تعریف می­ شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ق.ظ ]




. انفال/۴۶ : « و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سُست شوید و مهابت شما از بین برود، و صبر کنید که خدا با شکیبایان است.» ↑
. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، پیشین، ص۵۶۱ ↑
. حسینی زنجانی، سید عزالدین، پیشین، ص۳۷۶ ↑
. تهرانی، مجتبی، پیشین، ص۷۶ ↑
. آل عمران/۱۰۴: « و باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند.» ↑
. آل عمران/۱۱۰: « شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شده‏اید: به کار پسندیده فرمان مى‏دهید، و از کار ناپسند بازمى‏دارید، و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب ایمان آورده بودند قطعاً برایشان بهتر بود برخى از آنان مؤمنند و [لى‏] بیشترشان نافرمانند.» ↑

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

. آل عمران/۱۱۴: « به خدا و روز قیامت ایمان دارند و به کار پسندیده فرمان مى‏دهند و از کار ناپسند بازمى‏دارند و در کارهاى نیک شتاب مى‏کنند، و آنان از شایستگانند.» ↑
. بقره/۸۳: «و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که: جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر… احسان کنید» ↑
. نساء/۳۶ ؛ همچنین: انعام/۱۵۱، اسراء/۲۳ : «و خدا را بپرستید، و چیزى را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید» ↑
. مریم/۱۴: «و با پدر و مادر خود نیک رفتار بود و زورگویى نافرمان نبود». ↑
. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، پیشین، ج۲، ص۱۶۲: «پدرم به غایت سن پیری رسیده و ضعف پیدا کرده و در وقت قضای حاجت او را کمک می کنم. امام فرمودند: اگر توانستی خودت با مباشرت این عمل را انجام بده و خود به تنهایی به کارهای او رسیدگی نما و با دست خود به دهانش لقمه بگذار. زیرا به راستی این کار برای فردای تو سپری است.» ↑
. صحیفه کامله سجادیه، ترجمه خلجی، محمد تقی ، دعای۲۴، ص۱۹۰: «خدایا! چنان کن که هیبت و شکوه پدر ومادرم، همچون شکوه پادشاهان مستبد و خودکامه، در دلم جای گیرد و حال آن­که چون پدری مهربان باشم. و فرمانبرداری و خدمت­گزاری­ام را درباره ایشان در نظرم از خواب نوشین ، گواراتر گردان و رنج و زحمتی را که در خدمتگزاری به آنان می­برم، در نظرم از لذت خوابی که در چشم خواب­آلودگان می­ریزد شیرینت، و بر کام جانم از شهد شیرینی که بر جان تشنه کامان می­ریزند دلپذیرتر فرماف تا خواست و آرزوی اسان را بر خواست و آرزوی خود مقدم بدارم و همواره رضایت آن دو را بر رضایت خویش برگزینم و احسان و نیکویی ایشان را درباره خویش هرچند که اندک باشد، بسیار ببینم، و احسان و خدمت خود را درباره آنان، هرچند که بسیار باشد، اندک یابم.» ↑
. نساء/۱: « از خدایى که به [نامِ‏] او از همدیگر درخواست مى‏کنید پروا نمایید و زنهار از خویشاوندان مَبُرید، که خدا همواره بر شما نگهبان است.» ↑
. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، پیشین، ج‏۲، ص۱۵۰: « جمیل بن دراج گوید: از امام صادق درباره این قول خدای –جل ذکره- پرسیدم: بترسید از خدایی که به نام او از یکدیگر تقاضا می­کنید و از بریدن خویشاوندی­ها پروا کنید که خداوند مراقب شماست، حضرت فرمودند: آن ارحام مردم است که خدای عزوجل به صله آن امر فرموده و بزرگش داشته، مگر نمی­بینی که آن­را در ردیف خود قرار داده است؟» ↑
. بقره/۸۳: « و به پدر و مادر، و خویشان … احسان کنید» ↑
. نساء/۳۶: « به پدر و مادر احسان کنید و درباره خویشاوندان.» ↑
. نساء/۱: « و زنهار از خویشاوندان مَبُرید، که خدا همواره بر شما نگهبان است.» ↑
. بقره/۱۷۹: « و اى خردمندان، شما را در قصاص زندگانى است، باشد که به تقوا گرایید.» ↑
. منتظری، حسینعلی، پیشین، ص۱۲۹ ↑
. بقره/۱۷۹ ↑
. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، پیشین، ص ۷۹۷ ↑
. انسان/ ۷: « [همان بندگانى که‏] به نذر خود وفا مى‏کردند، و از روزى که گزندِ آن فراگیرنده است مى‏ترسیدند.» ↑
. انسان/۱۱: « پس خدا [هم‏] آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت» ↑
. منتظری، حسینعلی، پیشین، ص۱۲۹ ↑
. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، پیشین، ص ۱۱۰ ↑
. مصطفوی، حسن، پیشین، ج‏۱، ص ۲۲۱ ↑
. انسان/۷: «[همان بندگانى که‏] به نذر خود وفا مى‏کردند، و از روزى که گزندِ آن فراگیرنده است مى‏ترسیدند.» ↑
. اعراف/ ۸۵ : « پس پیمانه و ترازو را تمام نهید، و اموال مردم را کم مدهید». ↑
. مائده/۹۱- ۹۰ : « اى کسانى که ایمان آورده‏اید، شراب و قمار و بت­ها و تیرهاى قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند. پس، از آن­ها دورى گزینید، باشد که رستگار شوید همانا شیطان مى‏خواهد با شراب و قمار، میانِ شما دشمنى و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. پس آیا شما دست برمى‏دارید؟.» ↑
. مصباح یزدی، محمدتقی، شرح خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا، ص ۱۳۷ ↑
. ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، پیشین، ج‏۴، ص ۲۹ ؛ فیومى، احمد بن محمد، پیشین، ج‏۲، ص ۴۹۴ ؛ طریحى، فخر الدین، پیشین، ج‏۵، ص ۱۰۷ ↑
. نور/۳۲: « بى‏گمان، کسانى که به زنان پاکدامنِ بى‏خبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا مى‏دهند، در دنیا و آخرت لعنت شده‏اند، و براى آن­ها عذابى سخت خواهد بود.» ↑
. مائده/۳۸: « و مرد و زن دزد را به [سزاى‏] آن­چه کرده‏اند، دستشان را به عنوان کیفرى از جانب خدا ببُرید، و خداوند توانا و حکیم است.» ↑
. مائده/۹۰: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید، شراب و قمار و بت­ها و تیرهاى قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند. پس، از آن­ها دورى گزینید، باشد که رستگار شوید.» ↑
. نور/ ۲۳: «بى‏گمان، کسانى که به زنان پاکدامنِ بى‏خبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا مى‏دهند، در دنیا و آخرت لعنت شده‏اند، و براى آن­ها عذابى سخت خواهد بود» ↑
. مطهرى، ‏مرتضی، فلسفه تاریخ(مجموعه آثار)، صدرا، ششم، تهران‏، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۱۲۶- ۱۱۹ ↑
. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، پیشین، ج۲، ص۱۶: « سفیان بن عیینه گوید: از امام صادق درباره سخن خدای عزوجل که می­فرماید: «جز کسی که با دل سالم نزد خدا آید» سؤال کردم؛ امام فرمودند: کسی با دل سالم پروردگارش را ملاقات می­ کند که جز خدا احدی در قلبش نباشد و هر دلی که در آن شرک یا شکی باشد تباه است و(انبیا و اولیای خدا) زهد دنیا را برگزیدند تادلشان برای آخرت فارغ باشد.» ↑
. یوسف/ ۱۰۶: « و بیشترشان به خدا ایمان نمى‏آورند جز این­که [با او چیزى را] شریک مى‏گیرند.» ↑
. فاطر/۲۴: «و هیچ امّتى نبوده مگر این­که در آن هشدار دهنده‏اى گذشته است.» ↑
. آل عمران/۱۰۲: « اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از خدا آن­گونه که حقّ پرواکردن از اوست، پروا کنید و زینهار، جز مسلمان نمیرید.» ↑
. آل عمران / ۱۰۲: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از خدا آن­گونه که حقّ پرواکردن از اوست، پروا کنید و زینهار، جز مسلمان نمیرید.» ↑
. آل عمران/ ۱۳۲: « وخدا … را فرمان برید» (در حدود ۱۲ مورد دیگر نیز در قرآن کریم تکرار شده است.) ↑
. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، پیشین، ص۲۸۳ ↑
. فاطر/۲۸: « از بندگان خدا تنها دانایانند که از او مى‏ترسند.» ↑
. ر.ک: حسینی زنجانی، سید عزالدین، پیشین، ص۴۱۴ ↑
. آل عمران/۱۵۳ ↑
. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، پنجم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه، قم،۱۴۱۷ق، ج‏۴، ص ۵و۶ ؛ جوادی آملی، عبدالله، تفسیرتسنیم، ج۱۶، ص۶۵ ؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج‏۲، ص ۸۶۱
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج‏۲، ص ۸۶۱ ↑
. مصباح یزدی، محمد تقی، شرح خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا، ص۱۴۵ ↑
. قراچه داغی تبریزی انصاری، محمد علی بن احمد، پیشین، ص۵۸۹ ↑
. ر.ک: تهرانی، مجتبی، پیشین، ص۸۰ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ق.ظ ]




بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم
قبلاً باید از آقایانی که در اینجا حاضر هستند، از نیروی دریایی و از وزارت ارشاد و از مهمانان عزیزی که از خارج آمده‏اند تشکر کنم. من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی بر این ملتهای ضعیف عنایت کند و دست ستمکاران را قطع کند ان‏شاءاللّه‏.
ابتلای اسلام، امروز این است که گوشهایی که باید به مسائل، به مشکلات مسلمین گوش بدهند کر شده‏اند و زبانهایی که باید برای مصالح مسلمین به کار بیفتند لال شده‏اند. و چشمهایی که باید مصیبتهایی که بر مسلمین وارد می‏شود ملاحظه کنند کور شده‏اند ما با این لالها و کرها و کورها چه بگوییم؟ آیا این دولتهای منطقه مسئله لبنان را یک فاجعه نمی‏دانند؟ یک فاجعه برای اسلام نمی‏دانند؟ یک فاجعه برای مسلمین جهان نمی‏دانند؟ آیا حملۀ اسرائیل به لبنان و کشتار بی‏حد فاجعه نیست؟ برای اسلام فاجعه نیست؟ برای مسلمانها فاجعه نیست؟ آیا تصریح به اینکه این عمل با صوابدید امریکا واقع شده است، در گوش اینها وارد نمی‏شود؟ اگر کر نیستند، چرا این فریاد و نالۀ عزیزان ما را در لبنان نمی‏شنوند؟ و اگر کور نیستند، چرا این کشته‏هایی که هر روز دارد در لبنان و ایران روی هم می‏ریزد و جوانهای عزیزی راکه در جبهه‏ها و زنها و بچه‏ها و مردهای پیر را که در خارج جبهه‏ها و در شهرها به هلاکت می‏رسند، نمی‏بینند؟ اگر می‏بینند و فاجعه می‏دانند، چرا صحبتی در کار نیست؟ اگر علاقه به کیان اسلام،

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

علاقۀ به قرآن کریم، علاقۀ به حرمین شریفین دارند، چرا امروز که دارد این معالم دینی زیر پا گذاشته می‏شود و تهدید می‏کند اسلام و قرآن و حرمین شریفین را، صحبتی نمی‏کنند؟ چرا باز کمک می‏کنند؟ چه شده است اینها را که در حضور آنها این مصایب واقع می‏شود و در محضر همه اینطور جنایتها واقع می‏شود و علاوه بر اینکه سکوت کرده‏اند تأیید می‏کنند، باز هم قرارداد کمپ دیوید را می‏خواهند تأیید کنند، باز هم طرح فهد را می‏خواهند تأیید کنند، باز هم اسرائیل را می‏خواهند بشناسند؟ این فاجعه‏ها را باید ما با کی در میان بگذاریم؟ با دولتهایی که چشم و گوششان را بسته‏اند و بدون اراده تسلیم امریکا شده‏اند؟ با ملتهای مظلومی که تحت فشار این دولتها دارند جان می‏دهند؟
باید با ملتها در میان گذاشت؛ همان طوری که در ایران، ملت ایران بود که فاجعه‏ای که برای اسلام به دست امریکا و سرسپردگان او که رژیم منحوس پهلوی است پیش می‏آمد، همین جوانهای ایران بودند و همین ملت ایران بود و همین ارتش ایران بود و همین نیروهای دریایی و هوایی و زمینی ایران بود و همین سپاه پاسداران ایران بود و همین جوانهای بسیج و عشایر ایران بودند که با هم وظیفه فهمیدند، بیدار شدند و با هم مشتها را گره کردند و با مشت، تانکها را از صحنه بیرون کردند. تا ملتها یک همچو بیداری پیدا نکنند و تا ملتها یک همچو انسجامی پیدا نکنند، باید بدانند که محکوم به حکومتهای فاسد و محکوم به امریکای جنایتکار و سایر ابرقدرتها هستند. با داشتن آنهمه ذخایر، آنهمه امکانات، که اگر یک
ببندند تمام مسائل حل خواهد شد، مع‏ذلک، می‏گویند که ما این کار را نمی‏کنیم. این مصیبتها را ما به کجا باید عرض کنیم، جز به ساحت مقدس خدای تبارک و تعالی؟ شکایت از این حکومتها را به کجا ببریم جز به ساحت مقدس خدای تبارک و تعالی؟ ما چطور شکایت کنیم از آنهایی که ایران را که ایستاده است و می‏خواهد در مقابل همۀ قدرتها بایستد و اسلام را محقق کند در دنیا، در مقابل این، طرح جهاد می‏دهند و[در مقابل]اسرائیل، که به جنگ با اسلام برخاسته است و با صراحت می‏گوید که از نیل تا فرات مال من است و حرمین شریفین را از خود می‏داند، سکوت کرده‏اند؟ ما این دردها را کجا ببریم؟ این مصیبتها را پیش کی طرح کنیم؟ این سکوتهای مرگبار را، این سکوتهایی که تأیید می‏کند جنایتکاران را، این سکوتهایی که تشویق می‏کند ستمکاران را، باید به کی عرضه کنیم، و از کی بخواهیم که عنایت کند و این سکوتها را بشکند؟ جمعیتتان کم است؟ ثروتتان کم است؟ نفتتان ناچیز است؟ زمینهایتان کم است؟ مراکز مهمی که در[مراکز]سوق‏الجیشی بسیار معتبر است، شما دستتان نیست؟ همۀ امکانات هست، لکن یک چیز نیست و آن ایمان است. ایمان نیست.
ملت ایران هیچ نداشت و ایمان داشت، و ایمان او را بر همۀ قدرتها غلبه داد. و مسلمانهای همۀ کشورها، دولتهاشان همه چیز دارند، لکن ایمان ندارند. آنچه که کشور ما را، ملت ما را پیروز کرد، ایمان به خدا و عشق به شهادت بود. عشق به شهادت در مقابل کفر، در مقابل نفاق، برای حفظ اسلام، برای حفظ قرآن کریم. این مهمانهای عزیز ما که آمده‏اند، اینها حامل پیام ایران باشند به ملتها که خودتان باید به فکر باشید؛ ننشینید تا برای شما دست نشاندگان امریکا کار کنند. آنها در این گرفتاری که ایران دارد، برای باغ‏وحش خودشان شتر می‏خرند! این مصیبت را ما کجا ببریم؟ چهارده تا شتر برای باغ‏وحش فلان سلطان منطقه از خارج می‏خرند و با طیاره‏ها می‏خواهند ببرند به آن محل. اینها دارند همه چیز ما را می‏برند و آنها شتر می‏خرند! من نمی‏دانم که این گوشها کی باز می‏شود. با نفخ صور باید باز بشود؟ و این چشمها کی بینا می‏شود و این زبانها کی گویا می‏شود؟صُمٌّ بُکْمٌ عمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلوُنَ. همه‏اش سرلا یعقلوناست.صُمٌّ بُکُمٌ عُمْیٌهم دنباللا یعقلوناست. ما بحمداللّه‏، در جبهۀ داخل پیروز هستیم و رزمندگان ما از همه طبقاتی که بودند، چه نیروی دریایی که امروز بعضی از آنها در اینجا تشریف دارند و خدا حفظشان کند و چه نیروی زمینی و چه نیروی هوایی و چه سایر قوای مسلح مثل سپاه پاسداران و دیگران، در صحنه‏اند و ایستاده‏اند در مقابل هر پیشامدی. کشور ما که سرمایه‏های بزرگ خود که عبارت از جوانهاشان باشد، در طبق اخلاص گذاشته‏اند و برای اسلام، برای دین خدای تبارک و تعالی جهاد می‏کنند. برای هر پیشامدی که برای مسلمین می‏شود، اینها در صحنه‏اند. مضحک این است که دولت ما پیشنهاد می‏کند که راه بدهید ما برویم با دشمنهای شما جنگ بکنیم و این را یکی از شرایط قرار می‏دهد، برای اینکه مأیوس از شماست و شما باید شرط قرار بدهید و آنها می‏گویند که باید از هر چیزی که ما کردیم بگذرید تا راهتان بدهیم، آن هم چه راه دادنی. اینها مصیبت نیست که بر اسلام وارد است که یک جمعیت فداکار می‏خواهند بروند با دشمن عرب، با دشمن اسلام، با دشمن حرمین شریفین، با دشمن همۀ منطقه جنگ بکنند؟ خودشان که نشستند و بی‏تفاوت هستند، بلکه موافق هستند با آنها از ما رشوه می‏خواهند که راه به آنها بدهید که اینها بروند آنجا، برای آنها جنگ بکنند؟! مثل یک نفر غریق که دارد در دریا غرق می‏شود و یکی می‏رود نجاتش بدهد، می‏گوید: چه به من می‏دهی تا اجازه بدهم مرا نجات بدهی؟!
اینها، دولت عراق قضیۀ اسرائیل را بهانه قرار داده اند ابرای اینکه از چنگال انتقام و عدالت الهی فرار کنند. بهانه قرار داده ‏اند که بگوید شما اگر بخواهید ما اجازه بدهیم بروید و ما غریقها را نجات بدهید، باید از جنایاتی که به شما کردیم صرف‏نظر کنید یک دولت، دو تا دولت، صلح باشند و متصالح باشند که وارد بشوند و از آنجا بروند سراغ نجات ما. این غیر از این است کهصُمٌّ بُکْمٌ عمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلوُنَ؟ مگر دولت ایران آن وقتی که شما به خیال خودتان قدرت داشتید، غیر از این حرفی می‏زند که حالا می‏گوید؟ این همان را می‏گوید. دو تا مطلب دیگری که بزرگان این کشور عنوان کردند و شرط قرار دادند، این از باب این است که از شما مأیوس هستند. می‏گویند: شرط صلح، شرط صلح این باشد که راه بدهید تا برویم. آن شرطی را که شما باید با ما بکنید، بگویید ما به شرطی صلح می‏کنیم که شما بیایید از اینجا بروید. این، غیر از این است که تعقل ندارند و چشم و گوش آنها را هواهای نفسانی بسته است؟ دولتمردان ما که می‏گویند این بیچاره‏هایی که از عراق بیرون کردید و فرستادید به اینجا و ما با آغوش باز آنها را پذیرایی می‏کنیم، اینها وطنشان آنجاست، یکی از شرایط ما این است که آنها را راه بدهید،این یک شرط غیر معقول است؟! یک شرطی است زاید بر آن که ما از اول گفتیم؟ راه دادن اهالی یک کشور در محل خودشان و اجازه دادن اینکه آوارگان از آنجا که به زور بیرونشان کردید، برگردند به جای خودشان، این یک چیزی است که ما یک شرط زیادی کردیم؟! نه، این امری است طبیعی، دنبال آن شرایط ماست، مااضافه‏ای.آتش‏بسی که صدام می‏گوید، آتش‏بسی است که دنبالش آتش می‏گشاید. راهی که صدام می‏خواهد به ما بدهد، راهی است که نجات خودش را در آن راه می‏یابد، نه راه می‏خواهد برای اسرائیل بدهد. این، طرفین قضیه را ملاحظه کرده است. اگر ما قبول کنیم، پس مصالحه واقع شده است و صدامیها نجات پیدا کرده‏اند. و اگر قبول نکنیم، پس معلوم می‏شود که ما نمی‏خواهیم جهاد کنیم، نمی‏خواهیم با اسرائیل جنگ کنیم. ما به آنها می‏گوییم که ما قبول داریم، شما کنار بروید و کارشناسها بیایند ببینند که شما چه کردید در این کشور، چه جرمهایی را مرتکب شدید. و کارشناسها بیایند ببینند که کی این جنایت رامرتکب شده است. لکن ما جنایات را غمض عین کنیم؛ برای اینکه، می‏خواهیم برای شما کار کنیم. اینها از عجایبی است که در تاریخ باز می‏ماند. از عجایبی است که تاریخ ضبط می‏کنداین است که ایران می‏خواست برای نجات عرب ـ که اسرائیل بخصوص با عرب مخالف است و برای نجات حرمین شریفین و برای نجات کشورهای اسلامی که همه در تهدید اسرائیل هستند و برای مقابله با این سرطان فاسد، می‏خواست برود و دولتها از او رشوه می‏خواستند. اینها مسائلی است که در تاریخ ثبت می‏شود و ننگهایی است که بر پیشانی این اشخاص ثبت خواهد شد. تا کشورهای اسلامی، ملتهای اسلامی، آن معنایی که در ایران پیدا شد، الگوی خودشان قرار ندهند و تا خودشان به خیابانها نریزند و بخواهند از دولتهای خودشان که با اسرائیل باید روبرو بشوید، گمان نکنید که این کر و کورها به تعقل برسند. ملتها باید بایستند و بخواهند از ارتشهای منطقۀ خودشان و از دولتهای منطقۀ خودشان که بیایند و با این فلسطینی‏ها و با این سوری‏ها که مورد ظلم واقع شده‏اند کمک کنند تا این غدۀ سرطانی از بین برود. و اگر آنها هم تماشاگر باشند که ببینند چه می‏شود، آنها هم بی‏تفاوت باشند و عذر این باشد که دولتها باید این کار را بکنند، اگر اینطور باشد، آنها هم در محضر خدا جواب صحیح ندارند. ایران حجت است بر همۀ کشورها. خدای تبارک و تعالی ممکن است که در آخرت ایران را حجت قرار بدهد بر آنهایی که به ظلم ساخته‏اند و تسلیم ظالم شده‏اند و قیام نکرده‏اند. اگر اعتقاد به خدا و معاد دارند، جواب باید تهیه کنند برای خدای تبارک و تعالی. آن روز دیگر امریکا و اسرائیل نمی‏توانند به دادتان برسند. و اگر به این معانی اعتقاد ندارند، جواب برای ملتهای مظلوم دنیا باید تهیه کنند. جواب برای نسلهای آتیه که خدای نخواسته ـ با این روشی که اینها دارند، آنها در دام خواهند افتاد، جواب باید تهیه کنند. اگر ارزشهای ایمانی را هیچ حساب می‏کنند، ارزشهای نظامی خودشان را، ارزشهای ملی خودشان را، ارزشهای انسانی را در نظر
بگیرند و برای چهار روز حکومت کردن، زیر بار ذلت نروند، آن هم ذلت در تحت چکمۀ اسرائیل. مسلمانها باید از جا برخیزند، باید قیام کنند. خدا فرموده است:إنَّما اَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ اَن تَقُومُوا للّه‏َ مَثْنی وَ فُرادی نگویید: تنها هستیم. تنهایی هم باید قیام بکنیم. اجتماعی هم باید قیام کنیم. با هم باید قیام کنیم. همه موظفیم به اینکه برای خدا قیام کنیم و برای حفظ کشورهای اسلامی قیام کنیم در مقابل این دو غدۀ سرطانی که یکی حزب فاسد بعث عراق است و یکی اسرائیل و هر دو سر منشأش امریکاست . عذر نیست پیش خدای تبارک و تعالی، نه ما معذوریم و نه شما. عذر نیست که ما نداشتیم چیزی، همه چیز دارید. عذر نیست که ما قدرت نداریم، از همه قدرتمندتر هستید. وقتی روی هم بایستید، روی هم دست برادری با هم بدهید، یک قدرت بزرگ جهانی را شما می‏توانید تحقق بدهید. عذر نیست که ما اسلحه نداریم، سلاحی که شما دارید دنیا ندارد و او سلاح نفت است. دنیا به سلاح شما احتیاج دارد، رگ حیات دنیاست. این سلاحی که خدای تبارک و تعالی به اختیار شما گذاشته است، برای خدای تبارک و تعالی از او استفاده کنید. این قدرتی که خدای تبارک و تعالی در بازوان شما گذاشته است، برای خدای تبارک و تعالی به کار بگیرید. خداوند ان‏شاءاللّه‏، بیدار کند این دولتها را.و خداوند ان‏شاءاللّه‏، هوشیار کند این جمعیتهای فراوانی[را]که در عین حالی که همه چیز دارند، تحت فشار ظلم هستند. من امیدوارم که همان طوری که ایران تاکنون آمده است و دست ستمکارها را کوتاه کرده است و خود رو به یک تمدن خواهد رفت و ایران را یک ایران آزاد و مستقل قرار داده است، این آزادی و استقلال و این حضور جمعی، تا آخر باقی بماند. من امیدوارم که ملتهای این کشورهای اسلامی به این مسائل توجه کنند و ننشینند تا اینکه وقت بگذرد. امروز، روزی است که اگر با هم قیام کنند، اسرائیل بکلی از بین خواهد رفت. من امیدوارم که این دولتهایی که در عین حالی که اسرائیل با صراحت می‏گوید که «من باید همۀ اینجاها را بگیرم» و اینجاها را ملک خودش می‏داند و شاهدیم که قدم قدم دارد پیش می‏رود، این دولتها بیدار بشوند و با این مادۀ سرطانی که خطرش برای همۀ منطقه و برای اسلام است، قیام کنند و با حرف و صحبت و شوخی و مزاح مسائل را نگذرانن.د.
من امیدوارم که این دولتها آنقدری که به باغ‏وحش خودشان اهمیت می‏دهند، به اسلام اهمیت بدهند. خداوند ان‏شاءاللّه‏، این قدرتهایی راکه برای اسلام کار می‏کنند، پیروز کند. و خداوند ان‏شاءاللّه‏، شما جوانهای عزیزی که از اول انقلاب تا حالا و از حالا به بعد هم در صحنه حاضرید و برای اسلام کار می‏کنید، شما را تأیید کند. امیدوارم که خداوند تمام مسلمین جهان را تأیید کند و از زیر بار ستم قدرتهای بزرگ خارج شوند.
۲- متن کامل نامه مهندس بازرگان به امام خمینی (ره):
نامه محرمانه مستقیم- ۳/۱۲/۱۳۶۲
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور محترم رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
آیت الله العظمی امام خمینی مدظله العالی
با حمد خدای یکتا و تقدیم سلام و دعا، از طرف نهضت آزادی و شخص خودم، برای عافیت جنابعالی و توفیق در رستگاری انقلاب اسلامی، شرمنده‌ام که بار دیگر مشاور ناخوانده گردیده می‌خواهم خواستار چند دقیقه تا نیم ساعت تحمل و تأملتان نسبت به مطالبی بشوم. چه می‌دانم که رسول اکرم، صلی الله علیه و آله وسلم، با وجود دریافت وحی از جانب خدا و دارا بودن عقل کل، بنا به دستور «فاعف عنهم واستغفرلهم و شاورهم فی الامر» به شنیدن نظریات دیگران می‌پرداخت و قاعدتاً رهبر جامعه نیز بی ‌نیاز و معاف از این معنی نبوده نمی‌بایستی روابطش با مردم و مسئولین یکطرفه و کارش تنها امر و ابلاغ باشد. اینک که رهبر، ما را به مشورت نمی‌طلبد، ما بنا به وظیفه‌ای که مولی الموالی و مرد لایتناهی، برای رعیت در حق والی تعیین کرده است عمل نموده در آنچه به عقل قاصرمان حق و ضروری می‌آید، دستور الهی «و ذکر فان الذکری تنفع المومنین» را اجرا می‌نماییم. احتمالا حدس زده‌اید عرایضم از چه مقوله است. امیدوارم در آنچه می‌نویسم رضای خدا، خیر شما و خدمت به مردم شرافتمند مملکتمان باشد و به دور از مسائل و منافع خصوصی و گروهی وظیفه عنداللهی انجام گردد. شرایط بسیار حاد و وحشتناکی که مبارزطلبی و مسابقه اخیر عراق و ایران در کشتار و ویرانی به وجود آورده و دارد جنگ تحمیلی چهارساله را در منطقه به مراحل هلاکت بارتر و وحشیانه ‌تر از جنگ جهانی می‌رساند، چنان بار سنگین و سوزان بر دوش و جان ما انداخته است که چون طاقت آنرا نداشتیم، رو به رهبری انقلاب و به مقام فرماندهی کل قوا آوردیم که گرداننده همه امور و تصمیم گیرنده جنگ و صلح است. شاید که با بینش خاص و ظرفیتی که دارید، یک گوشه از اطلاع و از توکل و اطمینان خود را به ما و به مردم مضطرب و مستأصل زیر آتش و سنگ بدهید. ما از یک طرف نمی‌توانیم تحمل این اوضاع و آینده محتملاً خانمانسوز‌تر و خدای نکرده خفت‌ بار آنرا بنماییم و از طرف دیگر قادر نیستیم واقعیات عینی و سنن الهی را نادیده گرفته سلب مسئولیت از خود بکنیم و بگوییم چون ولی فقیه چنین دیده و خواسته‌اند و موفقیت نزدیک و نهایی مسلم است، ما مبرای از تکلیف و تفکر و از تذکر لازم می‌باشیم. شک نیست که جنابعالی با ایمان و توکل مخصوص و قدرت و نبوغ رهبری، در بکار گرفتن سرمایه‌های سرشار اسلام و تشیع، مملکت ایران را درعظیم ترین آزمایش یا ابتلای تاریخ ۲۵۰۰ ساله‌اش وارد ساخته شهرت و وحشتی از ایران و اسلام در جهان به وجود آورده به نسل حاضر ما، هم ارزش و افتخار داده‌اید و هم مسئولیت فوق‌العاده دشوار در برابر دنیا و خدا. و درعین حال، ما را به یک دوراهی فاجعه یا فتح کشانده‌اید. هم وظیفه سنگین اندیشیدن و توصیه به حق کردن را به دوش ما نهاده‌اید و هم سکوت و بی‌اعتنایی در برابر آن بسیار سهمناک است. ما که حکم «و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا» را پیش رو داریم، بنا به وظیفه ملی و اسلامی می‌خواهیم نه خودمان و نه هموطنمان، چشم و گوش بسته و به دور از عقل و عاطفه، تبعیت از احساسات و تبلیغات ننماییم. البته علاوه بر حال خودمان و حال مردمی که تصریحاً یا تلویحاً نمایندگی و سنخگوئیشان را داریم و مملکتی که از پدران و مادران چند هزار ساله میراث برده و مفتخر و مسئول حفظ آن می‌باشیم، دلسوز خود جنابعالی و نگران کسی نیزهستیم که ملت او را به رهبری برگزیده است. از خود می‌پرسیم جواب این همه کشته و شکسته ـ چه داوطلب فعال و چه منفعل برکنار ـ و ویرانیها و از دست رفته‌ها و محرومیت‌ها را چگونه می‌توان داد؟ مرگ و محرومیتها و ویرانیهایی که پایان آن معلوم نبوده هردم بر وسعت و شدتش افزوده می‌شود. بدیهی است آن زمان که صدام دیکتاتور عراق در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۵۹ تجاوز آشکار به مرز و بوم و به جان و مال ما کرد، وظیفه انقلابی و قانونی همگی و بالاتر از آن حکم خدا این بود که با تمام نیرو تا آخرین نفر و نفس بجنگیم و دشمن غاصب غدار را از خاکمان بیرون کنیم، که خوشبختانه به همت جوانان و پیران غیور و ایثارگر و پیروی ملت شهید پرور از رهبر متوکل و با تلاش مسئولین مصمم، موفق شدیم. آن کارزار، قتال فی سبیل الله بود، برای دفاع از آدمها از آب و خاکمان، و خداوند رحمان علیم قدیر، علیرغم قلت عدد و نابرابری نیروها، نصرتمان داد تا آنجا که دشمن با خواری و پشیمانی راه فرار اتخاذ کرد و زبان به تسلیم و تمنا گشود. اما مجوز ادامه جنگ و تجاوز به داخل عراق (که درابتدا خود جنابعالی، آنطور که درایام تخلیه خرمشهر از آقای هاشمی رفسنجانی شنیدم، آن را مصلحت و حق نمی‌دانستید) با شعار سقوط صدام و حزب بعث و تعرضهای دیگر، برای ما روشن نیست. نمی دانیم اگر در روز قیامت از خون و خرابیها و از دربدری‌های تا به حال و خدای نخواسته از فساد و تباهیهای خیلی گسترده ‌تر و آینده هلاک حرث و نسل‌های دو طرف، پرسش کنند چه جواب می‌شود داد؟ اگر بگویند چرا علیرغم نص روشن و صریح «فان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله»، حاضر نشدید پیشنهادهای آتش بس و صلح، ولو مشروط و تضمین شده، را بپذیرید و دست رد به سینه همه شفیع و میانجی‌ها، که از کشورهای مسلمان و از غیر متعهدها آمده بودند، زده هرگونه مذاکراه و بحث روی شرایط را هم رد کردید، آیا جواب ما سخت‌ تر نخواهد بود؟ آیا استدلال عدم اعتماد به صداقت صدام و به حسن نیت میانجی‌ها، با پیش کشیدن آیه بعدی قرآن شدیداً مردود نخواهد شد؟ آنجا که با اطمینان و استحکام می‌فرماید، «وان یریدوا ان یخدعوک فان حسبک الله هوالذی ایدک بنصره و بالمومنین». آیا جواب خواهیم داد که مخاطب این فرمان پیغمبر رحمت و حکمت بوده ما مشمول آن نیستیم و مستثنی می‌باشیم؟ ممکن است نمونه آورده یا ادعا شود که ما خود را موظف می‌دانستیم استکبار و الحاد و استثمار و استضعاف را دردنیا ریشه کن سازیم. به ما خواهند گفت که طبق قرآن و تاریخ، نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم‌النبیین علیهم السلام و الصلوه، مأمور و مأذون آن نبودند، شما چطور به خود حق دادید با قبول خونریزی‌ها و خرابیها درصدد صدور و حاکمیت اسلام برآئید؟ وقتی خدا در قرآن مکرر به پیغمبر خود گوشزد می‌کند که «ماجعلناک علیهم حفیظا» و «ماانت علیهم بوکیل»، «لست علیهم بمصیطر»، «ان انت الا نذیر»، یا «و ما علی الرسول الا البلاغ»، شما که داعیه اجرا و ادامه رسالت انبیاء را داشتید، چگونه می‌خواستید مانند موکل مراقب و مأمور مسئول مستکبرها، و مستضعف‌ها عمل نمایید، درحالیکه خود خدا با مشیت لایزال و قدرت بینهایتش نخواسته است دین خود و عدالت و حق را با تعجیل و تحمیل در میان آدمها پیاده کند؟ خدای بزرگ از شما عمل به اسلام را خواسته است نه احیای اسلام از طریق الزام دیگران به اجرای آن. خدا عمل به دین و تبلیغ و اجرای دین را پاداش می‌دهد اما به شرط رعایت لااکراه فی‌الدین. درست است که درانقلاب اسلامی ما جوانان، پیران و داوطلبان قابل تقدیری لبیک اجابت، روی اعتماد و اعتقاد و ارادت به امام گفته‌اند و با اشک و عشق و اصل به چنان جانبازیها و پیروزیها می‌شوند، اما همین امر اگر خدای نخواسته خلل و خلافی دراصل برنامه و هدف انتخابی آن ظاهر گردد، هم شکایت آنها را که روز قیامت بگویند «انا اطعنا سادتنا و کبرائنا»، بسیار سنگین خواهد کرد و هم مسئولیت رهبری و کسانی را که لب فرو بسته حق والی را در دریافت نصیحت ادا نمی‌کنند، دو صد چندان می کند. روزی که هواپیماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد بمب‌هایی انداختند، فرمودید : مطلب مهمی نیست، دزدی یا دیوانه‌ای آمده سنگی انداخته و در رفته است و دیگر نخواهد انداخت. ولی آن دیوانه یا دزد، علیرغم تودهنیهایی که خورده است، بارها آمد و سنگها و بمب‌ها و موشک‌ها انداخته، دیوانگیهای خطرناک کرد، خانه‌ها خراب نمود و بسیاری از فرزندان عزیز این مملکت را به شهادت رساند. ملت خوب ایستاد، خوب جان و مال داد، فحش‌ها و مشتها و تلافیگری‌ها نثار صدام و پشتیبانانش کرد و دلاوران جان بر کفمان پیروزیهای معجزه‌ آسا به دست آوردند… همه اینها درست است و ایجاب می کند که سپاس خدا و تشکر از ملت شهید پرور بجا آوریم. اما وقتی ترازنامه چهارساله را جمع‌ بندی می‌کنیم، می‌بینیم علیرغم دفاعها و موفقیت‌ها و پذیرش انقلاب اسلامی در بعضی جاها، آنچه هم که محصول مسلم این مدت است و اختلاف در آن وجود ندارد نتایج ذیل است. گسترش دائم دامنه جنگ و خصومت در منطقه و تقلیل امنیت، افزایش تلفات و ضایعات دو طرف، کاهش طاقتها و توانها، ازدیاد انزوا و اتهام ایران و اسلام و به طور کلی هلاک مستمر حرث و نسل در ایران و عراق و بعضی نقاط دیگر از دیدگاه ابرقدرتها نیز این جنگ دست آوردهای مثبت داشته است و آنها مسلماً از ادامه و توسعه و خاتمه نیافتن آن با حفظ بقای هر دو طرف متخاصم، راضی می‌باشند. از آن جمله است. فروش بی‌ حد و حساب و پرمداخل اسلحه و مهمات به طرفین دعوی و به وحشت‌ افتاده‌هایی از انقلاب و عملیات ما و حتی به کشورهای فعلاً برکنار که چنین بازار گرم در تاریخ گذشته‌شان بی‌سابقه بوده است. خرید بی ‌منت و به بهای اندک نفت برای تأمین رفاه و صنایع خودشان، صدور مستقیم و غیرمستقیم خواربار و کالاهای صنعتی و خدمات فنی به ایران و عراق و کشورهای دیگر خاورمیانه، بی ‌پول و محتاج نگه داشتن ما و محروم ساختن انقلابمان از سازندگی و خود کفایی و تولید (و بنابراین انقیاد بالقوه) یعنی عدم ایفای وعده استقلال ابتدایی همراه با آزادی، و بالاخره، دردناکتر از همه، چهره سیاه و خونین دادن به اسلام و زدوده شدن نشانه‌ها و وعده‌های سلامت، نعمت، رحمت، سعادت و بطور کلی حقانیت و حیات، در داخل و خارج ایران، حالا هم مخلصین به انقلاب و بهره‌ مندان، دسته دسته با نوحه و سرود عازم قربانگاههای جبهه به قصد کربلا و آزاد کردن قدس می‌شوند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اطلاعیه‌ها و موزیکهای فتح و فجر پخش می‌کند، توپها و هواپیماهای ما شهرها و تأسیسات نظامی و صنعتی و اخیراً مسکونی عراق را متقابلاً می‌کوبند و بسیاری از مسئولین و مردم به خود مژده سقوط یا انتحار قریب الوقوع صدام و ذلت دشمنان انقلاب را می‌دهند، یا می‌شنوند. شاید هم شاهد پیروزیهای درخشان جدید بشویم و خدا کند که بشویم… اما با سرنگون شدن صدام و انحلال حزب بعث، آیا غائله و نائره جنگ خاتمه خواهد یافت؟ فاتحه شیطان بزرگ و شیطان اصلی ازلی که مهلت یافته از جانب خدا تا روز رستاخیز است، در دنیا خوانده خواهد شد؟ آیا دفاع در جبهه‌های جنگ و مقابله با شیطان نیازمند خودسازی درونی و برونی نیست؟ با آنکه آزادی قدس از دست صهیونیسم امید و آرزوی ماست، اما معتقد هستیم که دشمنان ما و حاکمان و همدردهایشان ساکت نخواهند نشست تا ما متلاشی و مضمحلشان بکنیم و دراولین حملات ما تسلیم نگردیده مواضع جدید خواهند گرفت، عکس‌العملها نشان خواهند داد و آیا با عدّه و عُّده‌هایی که فراوان دارند، دفاعی از خود و تجاوزات مجدد و تلافی از ما نخواهند کرد؟ تابحال که چنین نبوده است. اگر شکستهایی داشته یا ضرباتی خورده‌اند، نه دست از مقاومت و تجدید قوا کشیده‌اند و نه هنوز تمام توان و تجهیزاتشان را به میدان آورده‌اند، بر اساس واقعیتهای اجتماعی موجود در عراق، با مردن صدام و پس رفتن حزب انحصارگرش، به فرض که شورش یا کودتایی صورت بگیرد، هیچ معلوم نیست که فرماندهان و گردانندگان بعدی فرمانبر یا هم آهنگ با ما باشند. همچنین اسرائیل مکار کهنه کار اگر تا به حال دست به عمل عمده‌ای در ایران و عراق نزده است، آیا خواهد گذاشت که سپاه و بسیج ما به راحتی راهی قدس شود؟ غیر از اسرائیل آیا آمریکا و ابرقدرتها و خود شوروی ممکن است تماشاچی صحنه‌ها و پیشرفتهای ما، یا فتنه‌های علیه خودشان شوند و موذیانه‌ تر، مهلک تر و قاطع تر از گذشته اقدام نکنند؟ هرچه باشد اسرائیل و امریکا و شوروی در شیطنت و ترور و جنگ، صد درجه استادتر و از ما داناتر و داراتر دراین کارها هستند. به فرض پیروزی و پیشروی، این قافله تا به حشر لنگ است، و خلاصه آنکه صدور انقلابی انقلاب ما، سقوط صدام، نابودی اسرائیل و سرنگونی امریکا و سایر ابرقدرتها زمانی میسر و قابل طرح خواهد بود که مسلمانان با حربه آگاهی، ایمان، تقوی، خودسازی درونی و برونی و اتحاد مسلح گشته با به کار بستن کتاب و سنت، هم دفاع قوی از خود بنمایند و هم با شاهد و الگو شدن و تسخیر قلوب و الباب، حماسه پیروزی انقلاب را بدست خود آنها تکرار کنند. ملتهایی هم که انقلابمان را تعلیمشان می‌دهیم، تا در داخله ‌شان شرایط اجتماعی، ایمانی، اخلاقی، نظامی و الهی لازم فراهم نشده باشد، مسلماً به پیروزیهایی مانند انقلاب ما نخواهند رسید. نه در تاریخ انقلابهای دنیا چنین توسعه و تحولهای سریع و وسیع انقلاب و واژگونی سهل و ساده قدرتهای قوی حاکم سابقه دارد، و نه در سرگذشت انبیاء و دست آوردهای مشیت خدا چنین امدادها و دگرگونیها سراغ داده شده یا در قرآن کریم آمده است. آیا خدا خارج از دفاع نفس یا بازیابی خانه و خانواده و از دست رفته‌ها، که «قتال فی سبیل الله» است، برای تعرض و تخریب، چیزی بیشتر از «فاعتدوا علیه بمثل مااعتدی علیکم»، وعده نصرت و به میدان آوردن «جنوداً لم تروها» را به امتی یا به مجاهدینی داده است؟ بلی، به حکم قرآن جلوی مهاجم را باید گرفت و بی ‌خیال و بیکار نباید نشست، سهل است که امر اکید به تجمع نیرو و تدارک اسلحه، حتی قویتر و بیشتر از دشمنان شده است. اما نه برای حمله و نابود کردن آنها، بلکه برای ترساندن دشمنان خدا و دشمنان خودمان و برحذر داشتنشان از حمله کردن به ما. یعنی در نگرفتن جنگ به حکم ((واعدوا لهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم.)) ما در این ماجرای پرمخاطره خواسته‌ایم پیش دستی بر دستور قرآن کرده، قبل از آنکه تدارک قشون و ترتیب تجهیزات لازم و کافی را بدهیم و با سلاحهایی که از خود آنها گرفته‌ایم و می‌گیریم (و معلوم است که تا نفع خودشان و زیان ما را دراین کار نبینند در اختیارمان نمی‌گذارند) بجنگشان برویم. غافل از اینکه سیاست همیشگی آنها جنگ افروزی در میان اقوام و ممالک دنیا و بجان یکدیگر انداختن آنها بوده است تا هم تجارت و منفعت بکنند و هم رقیبان و دشمنان احتمالی را مشغول و مفلوک نمایند. البته که دردسر ایجاد کردن و عصبانی ساختن صدامها و اسرائیل یا امریکا و فرانسه و وحشت انداختن دولتهای ارتجاعی عرب، امکان ‌پذیر بوده و هست و باعث تشفی قلب مومنین می‌شود، اما بهره‌ برداری مطلوب و رسیدن نهایی به مقصود، مسئله دیگری است. به شهادت تاریخ غالباً نتیجه‌های معکوس به بار آورده است. حتی انقلابهای بزرگ دنیا که از پدیده‌های استثنایی طبیعت محسوب شده‌اند، عکس‌العملها و بازگشتهای فراوان داشته است. اقدام برای افراشتن پرچم حق و عدالت در عالم و امحاء قطعی ظلم و ظالم و کافر از جهان بشریت، با خشونت و سرعتهای انقلابی، یا برانگیختن فتنه و قتل و خرابی در بلاد کفر و ستمگری، اگر موثر و مجاز می‌بود، خدای دانای توانا، به یقین آنرا رأساً یا بدست پیغمبرانش انجام می‌داد. چنین راهی که خدا ترسیم و تشریع نکرده است، می‌تو‌اند با همه خوش‌آیندها و امیدواریها و با تلألؤهایش، سرابی و گردابی بیش نباشد و بیم آن می‌رود که منتهی به نقض غرض و به آثار ناخواسته و هلاک کننده غیرقابل جبران گردد. در قرآن مجید هم سفارش شده است که به خود مغرور نشویم و هم آیه «ولا تغرنکم بالله الغرور» آمده است. ما حق نداریم روی حسابهای خودمان روی خدا حساب کنیم.عرض این تذکر نیز لازم است که نهضت آزادی ایران به هیچ وجه نمی‌گوید دست تضرع و تمنا و توبه تسلیم پیش عراق دراز کنیم یا سازشکار با ظالمها و همکار جهانخوارها و از خدا بیخبرها بشویم، یا به صلح تحمیلی خفت‌ باری تن در دهیم، و حتی انقلاب خودمان و صدور صحیح اسلام را انکار کنیم. نظر ما تغییر کلی سیاست جنگی و برنامه، از نفی به اثبات و از تخریب و تجاوز به امنیت و دفاع است و استقبال از صلح شرافتمندانه و از سازندگی و استقلال و آزادی آنچه توصیه می‌نماییم عنایت به آیات شریفه ذیل است:
فان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله فان انتهوا فلاعدوان الا علی الظالمین و لا یجرمنکم شنان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی تعاونوا علی البر والتقوی و لاتعاونوا علی الاثم والعدوان. ضمنا فکر می‌کنیم که آیه «و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین‌الله» (که به دنبالش در هر دو سوره بقره و انفال جمله توقف و تخفیف «فان انتهوا…» آمده است) به منظور تحدید و تعطیل جنگ در داخل امتی است که مورد حمله و تجاوز کفار قرار گرفته مانع اقامه دینشان شده‌اند، نه برای تعرض و توسعه قتال به سراسر جهان، به قصد مسلمان کردن یا کوتاه کردن دست همگی آنان، آنطور که بعضی‌ها تصور و توجیه می‌نمایند. درعین حال باید بگوییم که اختلاف نظر ما دراین مسائل موجب آن نیست که علم مخالفت در مقابل جنگ اسلامی برافراشته و آب به آسیای دشمنان بریزیم. هدف نصیحت ائمه مسلمین است و توصیه به حق و انجام وظیفه الهی با دعای توفیق. بدیهی است چنانچه نظریات ما اصولاً مورد توجه قرار گیرد، آماده بحث و بیان بیشتر در زمینه مسائل و پیشنهادها و تفصیل‌های اجرایی هستیم. در خاتمه با تجدید عهد و عذرخواهی و با امکان اینکه اقدام ما را ناشی از ترس یا ضعف در ایمان و توکل تلقی فرمایید، آنچه وظیفه خودمان در پیشگاه آفریدگار بزرگ، در برابر ملت و در قبال رهبری انقلاب می‌دانستیم، انجام دادیم. ما نه غیبگویی می‌کنیم، نه بدبین و بدخواه هستیم و نه نسبت به فجایع و مفاسدی که هشدار دادیم قسم حضرت عباس می‌خوریم. آنچه هم که از جنابعالی توقع داریم، بیش از این نیست که در خلوت با خدای معبود، تأمل و تحقق بیشتر و سپس مشورت آزاد دراین امر فوق‌العاده خطیر نموده، اگر به حق و حقیقتی در گفتارمان برخورده باشید تجدید نظری در سیاست جنگ با عراق و با دنیا و شیوه صدور اسلام بفرمایید.
خدایا شاهد باش که ما اتمام حجت و ادای تکلیف کردیم
خدایا ما را ببخش
خدایا انقلاب اسلامی ایران را درطریق اسلام، رضای خودت و رستگاری ایران و مصلحت جهان راهنمایی فرما
والله خیرالمستعان و هو العزیز الرحمن
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
دبیرکل نهضت آزادی ایران
مهدی بازرگان
آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۱ را بر عهده داشتند. ایشان همزمان نیز نماینده امام خمینی ( ره ) در شورای عالی دفاع بودند. خاطرات روزانه ایشان برگ مهمی در اسناد انقلاب اسلامی به شمار میرود. به نظر میرسد ایشان طرح نحوه چگونه پایان دادن به جنگ را در ذهن داشته اند و دو عملیات قبل از عملیات رمضان طرح خود را با امام خمینی ( ره ) در میان گذاشتند. چنانکه در فروردین ماه سال ۱۳۶۱ همزمان با عملیات فتح المبین نظر خود برای عبور از مرز و رسیدن نیروهای به خاک عراق را به اطلاع رهبر وقت جمهوری اسلامی میرسانند. مواردی که به نظر پژوهشگر ابهام برانگیز بود و پاسخی برای آن یافت نشده بود از ایشان پرسیده شد.
پژوهشگر: جناب آقای هاشمی، به نظر میرسد از زمان خروج ابولحسن بنی صدر به بعد و حتی قبل از فتح الفتوح های نیروهای ایرانی، تنها کسی که اندیشه ای برای پایان رساندن جنگ داشته است شما بودید. گواه این موضوع خاطرات شما در فروردین ماه سال ۱۳۶۱ و صحبت های شما در دو جلسه شورای عالی دفاع را با امام خمینی است. البته این موضوع بعدها پس از پیروزی در عملیات والفجر هشت و تصرف فاو بیشتر نمایان میشود که جنابعالی همچین طرحی را در ذهن میپروراندید. با قبول این موضوع، اولا چرا شما نتوانستید اندیشه خود را به دیگران هم تعمیم بدهید تا همگی در کشور به این موضوع پی ببرند که جنگ باید روزی به پایان برسد؟ در حقیقت چرا شما تنها بودید؟
سران نظام با جمعی از عقلای مجلس و فرماندهان موافق بودند.
پژوهشگر: آیا با فرض اینکه نیروهای ایرانی میتوانستند بخشی از خاک عراق را هم اشغال کنند، آیا مسئولین راضی به پایان جنگ میشدند؟
فکر میکردم بر اساس اظهاراتی که قبل از شروع فرماندهی در جلسات متعدد داشتیم، میتوانستیم با ذکر دلایل و منطق نظامی، امام را راضی کنیم. چون بعد از حکم ایشان و قبل از سفر به جبهه که برای خداحافظی خدمت امام رسیده بودم و نظر و هدفم را گفته بودم، امام لبخندی زدند و از سر ملاطفت نگاهی به من کردند و جوایی ندادند. وقتی به جبهه رفتم همان حرف را در جمع فرماندهان جبهه گفتم که بعضی ها استقبال و بعضی ها مخالفت کردند.
پژوهشگر: در مقدمه کتاب پس از بحران ( خاطرات سال ۱۳۶۱ ) فرمودید فشار افکار عمومی برای ادامه جنگ و نپذیرفتن صلح بسیار زیاد بود. سوال بنده آن است که اگر تصمیمی غیر از ادامه جنگ در کشور گرفته میشد، با توجه به افکار عمومی چه اتفاق خاصی در کشور رخ میداد؟
فقط امام میتوانستند افکار عمومی را اطلاح کنند و مطمئنا هر چه امام ( ره ) میگفتند، چون مردم به رهبری اش اعتماد داشتند، قبول میکردند.
پژوهشگر: آیا با تجربه سال ۱۳۹۳، باز هم نظر آیت الله هاشمی در سال ۱۳۶۱ ادامه دادن جنگ پس از فتح خرمشهر بود؟
نظر من در آن مقطع این بود که گروگانی از عراق داشته باشیم تا با اتکای به آن بتوانیم حقوق ایران را بگیریم.
سردار حسین علایی استاد دانشگاه و از محققین جنگ میباشند. پس از تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۴ ایشان فرمانده این نیرو شدند. همچنین ایشان بعد از جنگ با عراق، ریاست ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، قائم مقامی وزارت دفاع و ریاست سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع را نیز در کارنامه خود میبینند. کتاب دو جلدی روند جنگ ایران و عراق از جمله آثاری است که به قلم ایشان به رشته تحریر در آمده است.
پژوهشگر: جناب آقای علایی، من میخواهم صحبت را از مقطعی جلوتر از فتح خرمشهر و عملیات بیت المقدس آغاز کنم. در سال ۶۴، ۶۵ عملکرد نیروهای ایرانی نشان میدهد که دیگر ایران توان تصرف مناطق بزرگ و استراتژیک را ندارد. حتی بعد از عملیات کربلای پنج از آقای رشید نقل شده که ما دیگر توان انجام عملیات در جبهه های جنوبی را نداریم. در واقع به بن بست رسیدیم. این پازل را در کنار پازل بزرگی یعنی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر قرار میدهیم. اگر تصور نیروهای ایرانی این بود که ما نمیتوانیم مناطق مهم از خاک عراق را فتح کنیم، استراتژی ما برای ادامه نبرد چه بوده است؟
ببینید امروز میتوانیم تحلیل هایی ارائه بدهیم که آن روز به راحتی امکانش نبود. اوایلی که جنگ آغاز شد در ذهن امام و تمام مسئولین این بود که دشمن را پس بزنند. موضوع به پایان رساندن جنگ در ذهن هیچ کس مطرح نبوده است. بنده هر چقدر مطالعه کردم نتوانستم مطلبی در این مورد پیدا کنم. در ذهن امام اینگونه میگذشت که اگر ما دشمن را از کشور بیرون کنیم جنگ تمام خواهد شد. به همین دلیل است که شما مشاهده میکنید تا بیت المقدس هر چقدر از امام سوال میشود که آیا ما میتوانیم از مرز عبور کنیم با پاسخ منفی امام مواجه میشوید. حتی قبل از فتح المبین آقا محسن خدمت امام میرسند و میپرسند اگر در این عملیات امکانش فراهم بود از مرز عبور کنیم؟ پاسخ امام باز هم منفی است. هر دفعه دیگر که از ایشان سوال میشود امام میگویند از مرز عبور نکنید. نیت ما فقط بیرون کردن دشمن است. در صحبت های امام نیز این موضوع کاملا مشهود است. موافقت ایشان تا رسیدن به مرز و بیرون کردن نیروهای عراقی بود و بعد از آن خواهان پایان دادن به جنگ بودند. بعد از اینکه عملیات بیت المقدس انجام و ما موفق به فتح خرمشهر میشویم، یک تصور کلی در بعضی از مسئولین امر از جمله خود امام خمینی شکل میگیرد که دیگر جنگ تمام شد. در بحث هایی هم که در جریان شورای عالی دفاع انجام میشود موضوع آن است که ما اگر جنگ را تمام کردیم اما عراق به جنگ پایان نداد، کجا بهتر است نیروهای خود را مستقر کنیم، که این بحث ما را به سمت ادامه جنگ سوق میدهد. شما اگر با دقت مذاکرات دو جلسه شورای عالی دفاع را مرور کنید مشاهده میکنید که یکی از کسانی که بیشتر صحبت میکند مرحوم ظهیر نژاد است. ایشان فردی نظامی است که اعتقاد دارد ما باید در مجاورت اروند قرار بگیریم. اما یک نفر هم از افراد غیر نظامی اندیشه ای در ذهن داشت که ما جنگ را در یک نقطه با برتری در یک نقطه مناسب به پایان برسانیم. آن فرد آقای هاشمی بودند. ایشان میگویند اگر ما به ارودند برسیم یک نقطه ای از عراق را گرفتیم و میتوانیم از موضع بالا جنگ را تمام کنیم.
پژوهشگر: آیا به صرف رسیدن به اروند ایران میتواسنت جای خاصی را بگیرد؟ به نظر میرسد با عبور از اروند نیروهای ایرانی میتوانستند نقطه ای مناسب را تصرف کنند.
اقای هاشمی احساس میکردند که همین مقدار پیشروی برای نیروهای ایرانی کافی است. ما اگر به کنار اروند برسیم میتوانیم در شرایط برتر جنگ را به پایان برسانیم. بخشی از خاک عراق در دست نیروهای ایرانی باشد و جنگ به پایان برسد. بحث تصرف نقاط استراتژیک در میان نبوده است. به نظر میرسد تا عملیات رمضان این استراتژی دنبال میشده است. نظر امام ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم