کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



در این باب مادّه ۱۱۲۵ قانون مدنی: « جنون و عنن در مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود، موجب حقّ فسخ برای زن خواهد بود».
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جنون در مرد سه فرض دارد:
۱-موجود قبل از عقد؛ که بی تردید موجب خیار است.
۲-حادث پس از عقد و قبل از وطی.
۳-حادث بعد از وطی؛ در فرض دوّم و سوّم نیز چندان مخالفی درپیدایش خیار وجود ندارد.[۱۱۰]
برای عنن نیز همانند جنون سه فرض فوق الذکر متصوّر است. امّا در خصوص عنن حادث بعد از وطی (فرض سوّم) با اینکه مشهور قائل به عدم خیار هستند، ولی ابن زهره و شیخ مفید نظر به حقّ خیار داده اند.[۱۱۱]
قانون مدنی جنون و عنن را به یکدیگر عطف نموده، و در هر دو مورد بطور مطلق پس از عقد حقّ خیار برای زن قائل شده است. اگر از اطلاق متن مادّه استنتاج نمائیم که قانون مدنی عنن بعد از وطی را هم موجب خیار می داند،باید بگوئیم که قانونگزار از نظریّه ابن زهره و شیخ مفید متابعت نموده است؛ ولی با توجّه به اینکه روش قانون مدنی همواره پیروی از مشهور فقها می باشد، چنین استنباطی کار آسانی نیست.[۱۱۲]

۲-۶-سقوط خیار با علم به عیب
در این باب مادّه ۱۱۲۶ قانون مدنی اینگونه اشعار میدارد که :«هریک از زوجین که قبل از عقد عالم به امراض مذکوره در طرف دیگر بوده، بعد از عقد حقّ فسخ نخواهد داشت».
همانطور که مکرراً اشاره شد، حقّ خیار برای زوجین (درفرض وجود عیوب مذکوره) بر مبنای نفی ضرر است، بنابراین چنانچه طرف مقابل با علم به وجود عیب اقدام به ازدواج نماید، ضرری است که خود برآن اقدام نموده و لذا حقّی برای او بوجود نخواهد آمد. این موضوع مسلّمات فقه امامیّه است. ولی بعضی از فقهای اهل سنّت تنها در خصوص عنن مرد حتّی در فرض آگاهی و علم زن، اجازه فسخ داده اند. مستند فتوای آنان استحسان است. بدین شرح که چنانچه در این گونه موارد اجازه فسخ نکاح به زن داده نشود و از طرفی طلاق هم در اختیار زوج می باشد، بیم آن می رود که زنان به فساد اخلاق مبتلا گردند. امّا این گونه دلائل از نظر فقه شیعه اعتبار ندارد.[۱۱۳]
۲-۷-ابتلاء مرد به امراض مقاربتی
مادّه ۱۱۲۷ قانون مدنی:«هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به یکی از امراض مقاربتی گردد، زن حقّ خواهد داشت که از نزدیکی با او امتناع نماید و امتناع بعلّت مزبور مانع حقّ نفقه نخواهد بود.» حکم فوق مبتنی بر قاعده لاضرر است به این شرح که اطلاعت از شوهر و تمکین مطلق نسبت به او بر زن فرض و لازم است، و عدم اطلاعت موجب سلب حقّ نفقه خواهد بود،ولی چنانچه بعلّت امراض مقاربتی و یا علل دیگر موجب ورود خسارات به زوجه شود، قاعده لاضرر عموم وجوب اطاعت را تخصیص زده و وجوب اطاعترا برمی دارد، بدون آنکه عدم اطاعت زوجه در این گونه موارد حقّ نفقه را سلب نماید.[۱۱۴]
۲-۸-استنکاف شوهر از ادای نفقه یا عجز او
مادّه ۱۱۲۹ قانون مدتی در اینلاره اشعار می دارد که : «در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه، وعدم امکان اجراء حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن می‌تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می نماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه».
در مادّه فوق حکم دو مسئله مطرح گردیده است:
۱-استنکاف شوهر از دادن نفقه.
۲-عجز شوهر از ادای نفقه.
با توجّه به اختلاف حکم هریک از نظر تحلیل فقهی، به ترتیب و بطور جداگانه هرکدام را مورد بحث قرار می دهیم:
الف – استنکاف شوهر از ادای نفقه:از نظر فقهی این حالت از مصادیق نشوز زوج می باشد. فقها مسلّم دانسته اند که در این صورت زوجه فقط می‌تواند به دادگاه مراجعه نموده و درخواست حقوق خویش را بنماید[۱۱۵] و به هیچ وجه نمی‌تواند از ادای وظائف زوجیّت امتناع ورزد و در واقع نباید چنین پنداشت که چون در صورت امتناع زوجه از ادای وظائف زوجیّت مرد می‌تواند از ادای نفقه خودداری کند، پس بالعکس نیز چنانچه مرد از ادای نفقه خودداری کند؛ زوجه هم بتواند از انجام وظائف زناشویی امتناع ورزد. بنابراین تنها راه مراجعه به دادگاه می باشد. دادگاه پس از رسیدگی در صورت اثبات استنکاف، مقدار نفقه زوجه را توسط کارشناس معین ، و زوج را ملزم به پرداخت آن می نماید. چنانچه برای دادگاه ثابت گردد که زوج با داشتن امکانات مالی (یسار) از انجام وظیفه شرعی سرباز می زند، او را تعزیرمی نماید.[۱۱۶]
صدور حکم تعزیر هرجند جزء مجازات های عمومی است[۱۱۷]، و بالاصاله در صلاحیّت محاکم کیفری است، ولی با توجّه به مادّه واحده مصوّب سال ۶۱ حکم تعزیر توسط همان دادگاه حقوقی (مدنی خاص) که پرونده حقوقی در آن مطرح است، صادر خواهد شد.
دادگاه علاوه بر مجازات می تواند (چنانچه زوج به امتناع ادامه دهد) از محل اموال او که توسط زوجه و یا کسان او معرفی می‌گردد، برداشت نموده و در اختیار زوجه قرار دهد. و چنانچه لازم باشد به فروش اموال زوج نیز می تواند اقدام نماید. هرگاه اجرای حکم دادگاه ممکن نباشد، دادگاه زوج را مجبور به طلاق می نماید. چنانچه از اجرای طلاق خودداری کرد، دادگاه به ولایت بر ممتنع طلاق را جاری خواهد ساخت[۱۱۸]. در این جهت فر قی میان زوج حاضر و غایب نیست. البته در غایب مفقودالاثر احکام و مقرّرات دیگری است که باید رعایت گردد.
ب-عجز شوهر از ادای نفقه: باید توجّه داشت که در هنگام ازدواج، تمّکن زوج نسبت به ادای نفقه شرط صحّت ازدواج نمی باشد. کما اینکه بنظر مشهور فقها چنین تمّکنی دخالتی در صدق کفو شرعی نیز ندارد. بلکه منظور از کفو که در فقه مطرح گردیده دارا بودن شرایط مذهبی و اخلاقی است، نه مسائل مادّی و مالی[۱۱۹]. بنابراین چنانچه زوجه با توجّه به عدم تمّکن مالی شوهر مبادرت به نکاح نماید، بی تردید حقّ هیچگونه شکایت و اعتراض نخواهد داشت، زیرا ضروری است که خود بدان اقدام نموده است. ولی چنانچه زوج در هنگام ازدواج خود را به تمّکن و یسار وانمود سازد، و پس از آن معلوم گردد که از ادای نفقه از همان اوّل عاجز بوده است، بنظر می رسد داخل در احکام مادّ، ۱۱۲۸ ق.م . می باشد. بعبارت دیگر از موارد تدلیس و تخلّف وصف است، و زوجه حقّ خیار فسخ خواهد داشت. بنابراین می‌تواند به دادگاه مراجعه نموده و دادگاه نکاح آنان را فسخ نماید[۱۲۰].
۲-۹-طلاق به علت عسرو حرج
مادّه ۱۱۳۰ قانون مدنی بیان میدارد که :«در موارد زیر زن می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای ظلاق نماید:
در صورتی که برای محکمه ثابت شود که دوام زوجیّت موجب عسرو حرج است، می تواند برای جلوگیری از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق نماید. و در صورت میسّر نشدن به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود».
این مادّه قبلاً به شرح ذیل بوده است:
«حکم مادّه قبل در موارد ذیل نیز جاری است:
۱-در مواردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را وفا نکند، و اجبار او هم بر ایفاء ممکن نباشد.
۲-سوء معاشرت شوهر به حدّی که ادامه زندگانی زن را با او غیر قابل تحمّل سازد.
۳-در صورتیکه بواسطه امراض مسریه صعب العلاج دوام زناشوئی برای زن موجب مخاطره باشد». عسرو حرج به معنای مشقّت و ضیق شدید است. بموجب این مادّههرگاه دوام زندگی برای زوجه موجب مشقّت و ناراحتی شدید و غیرقابل تحمّل باشد، می‌تواند، می تواند به دادگاه مراجعه نموده و درخواست طلاق کند، دادگاه پس از رسیدگی و مذاکره با طرفین چنانچه موفق به اصلاح نگردد زوج را الزام به طلاق می‌کند و در صورت استنکاف زوج دادگاه خود راساً طلاق می‌دهد.[۱۲۱]
این حکم مستند به قاعده لاحرج است، مدلول این قاعده که مستند اصلی آن آیه ۷۸ ، سوره حج [۱۲۲] می باشد، آن است که هرگاه حکمی از احکام اوّلیّه شرع مقدّس برای فردی ایجاد مشقّت شدید و سخت و غیرقابل تحمّل نماید، آن حکم رفع می‌گردد. در مانحن فیه نیز حکم اوّلیّه آن است که اختیار طلاق بدست زوج باشد، و هیچکس نمی‌تواند او را مجبور سازد. ولی در هر مورد که چنین اختیاری موجب حرج بر زوجه گردد، اختیار مزبور سلب گشته و زوج ملزم به طلاق می‌شود.[۱۲۳]
با امعان نظر در عبارت مادّه ، چه متن قبل از اصلاحیّه اخیر و چه تغییرات انجام شده اصلاحی آن ، مطالب زیر به نظر می رسد:
۱-عبارت متن مادّه بصورت فعلی از نظر ادبی ناقص است. زیرا صدر مادّه گفته است که «در مورد زیر زن می‌تواند به حاکم….»، معلوم نیست منظور از صورت «زیر» کدام است؟ بدیهی است صورتی که برای محکمه ثابت شود، منظور نیست، زیرا هیچگاه جواز رجوع معلّق بر اثبات در محکمه نمی‌گردد. ظاهراً صدر مادّه کماکان به همان صورت قبلی باقی مانده ، بدون آنکه قابل انطباق با ذیل مادًه به صورت فعلی باشد.[۱۲۴]
۲-باید توجّه داشت که در فقه چند مسئله که کاملاً از یکدیگر مجزّا است، مطرح گردیده است. لازم است در اینجا برای روشن شدن مفهوم مادّه و تحلیل مبانی فقهی آن ، به شرح ذیل ذکر شود:
استنکاف زوج و یا عجز او از ادای نفقه یکی از مواردی است که خصوصاً در فقه مطرح شده و زوجه می تواند در این مورد به دادگاه مراجعه و درخواست الزام و در نهایت طلاق نماید. این موضوع همان است که در مادّه ۱۱۲۹ و نیز ۱۱۱۱ و ۱۱۱۲ قانونی مدنی ذکر گردیده است، که ما قبلاً در جای خود راجع به آن بحث کرده ایم. از ظاهر متونی که در فقه متعرض این مسئله گردیده اند، چنین استنباط می گردد که الزام دادگاه نسبت به طلاق متفرع به عسر و حرج زوجه نمی باشد؛ در واقع طلاقی که نهایتاً توسط خود دادگاه انجام می‌شود، بخاطر آن است که حاکم ولی ممتنع می باشد(اَلْحاکِمٌ وَلیّ الْمٌمْتَنِع) نه بخاطر عسر و حرج زوجه ؛ بنابراین می‌توان گفت چنانچه زوجه در صورت عدم انفاق زوج از محل درآمد خویش و یا کسان او تأمین گردد، باز هم می تواند درخواست طلاق نماید؛ در حالیکه اگر معلّق بر وجود عسر و حرج باشد چنین درخواستی صحیح نخواهد بود.
از سوی دیگر در صورت نشوز زوج که منظور تخلّف و خودداری از انجام مطلق وظائف زوجیّت است، بنظر فقها زوجه می تواند به دادگاه مراجعه و دادخواهی نماید. دادگاه پس از رسیدگی زوج را به انجام وظائف الزام می نماید، و اگر بازهم از ادای وظیفه همسری سر باز زند او را تعزیر می نماید[۱۲۵].
در مسئله نشوز زوج بعضی از فقها اضافه می‌کنند که چنانچه زوج به حکم الزام دادگاه، مبنی بر انجام وظائف زوجیّت، اعتنا نکند و به نشوز خویش ادامه دهد، دادگاه او را به طلاق الزام می نماید؛ و در صورت استنکاف از طلاق رأساً طلاق می دهد[۱۲۶].از متون این دسته فقها،همانند مسئله پیش چنین استنباط می‌گردد که در این مسئله نیز درخواست طلاق توسط زوجه، حکم الزام دادگاه ، و نهایتاً اقدام دادگاه برای انجام طلاق، هیچکدام به هیچ وجه بر وجود عسر و حرج متوقّف نیست، بلکه وجود نشوز زوج و عدم اطاعت از اوامر حاکم نسبت به انجام وظائف زناشوئی، مجوّز درخواست طلاق و اقدامات بعدی دادگاه می باشد؛ اعم از آنکه زوجه از جهت نشوز زوج در عسر و مشقّت شدید باشد یا خیر.[۱۲۷]
از مواد موارد مندرج در مادّه ۱۱۳۰ بصورت سابق به استثنای بند ۳، همگی از مواردی است که در فقه آن را نشوز زوج می نامند؛ که حکم آن از نظر فقها همانست که تنظیم کنندگان قانون مدنی ملحوظ داشته اند. یعنی درخواست زوجه و الزام دادگاه به طلاق و چنین حکمی مدلول عناوین اوّلیّه است نه عناوین ثانویّه نظیر قواعد لاحرج و امثال آن ، و در این بین معلوم نیست که چرا اصلاح کنندگان قانون مدنی آن را از حالت سابق به صورت فعلی تغییر داده اند. البتّه ناگفته نماند که بند ۳ (وجود امراض ساریه صعب العلاج) از موارد نشوز نبوده و مجوّز طلاق تنها موضوع عسر و حرج می باشد.[۱۲۸]
۲-۱۰-خیار تدلیس
برطبق ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی « هرگاه دریکی ازطرفین صفت خاصی شرط شده وبعد از عقدمعلوم شودکه طرف مذکورفاقد وصف مقصود بوه برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکوردرعقد تصریح شده یا عقد متبایناً بر آن واقع شده باشد »[۱۲۹]
«از این جهت فرقی بین نکاح دائم ونکاح منقطع موجود نیست ودرهرموردی که یکی از زوجین بتواند با استنادماده ی بالا نکاح دائم رافسخ نماید، نیزهر یک از زوجین درنکاح منقطع می تواند بهمان سبب نکاح را فسخ کندماده مذبور اگرچه درمورد خیار تخلف ازوصف است ولی چنانکه درنکانح دائم گذشت هرگاه دریکی از زوجین دراثرعملیاتی وصفی نمایانده شده باشدکه هرگاه آن وصف نبود طرف دیگراقدام به آن عقد نمی نمود وباعتبار وجود آن، نکاح منعقد گردیده است ویا نکاح متبایناً بر آن واقع شده باشد ، پس ازکشف آن که چنین وصفی موجود نیست کسی که اغواشده می تواند نکاح منقطع رافسخ کند . »[۱۳۰]
« شیخ مرتضی انصاری درشرح ارشاد ( ضمیمه ی مکاسب ) درتعریف تدلیس می نویسد «هوا ظهار صفه کمال فی امراه مع انتفائها عنها اواخفاء صفه نقض». [۱۳۱]
برطبق ماده ۴۳۸ قانون مدنی تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود » . [۱۳۲]
« تدلیس درنکاح آن است که با اعمال متقلبانه نقض یاعیبی را که در یکی از زوجین هست پنهان دارند، یا او را دارای صفت کمالی معرفی کنند که فاقد آن است، چنانکه مرد خودرا برخلاف واقع دارای ثروت ومقام معرفی کند ، یا با ارائه گواهی نامه مجعول: خود را لیسانسه یا دکتر قلمداد نماید و ازاین راه طرف دیگررا وادار به قبول نکاح کند، یا زن برخلاف حقیقت خودرا دختر فلان شخص معروف یا دارای هنر خیاطی یا آشپزی یاموسیقی جلوه دهد یا خویشتن را با کره معرفی کند یا کچلی خود را با کلاه گیس بپوشاند و بدین طریق موافقت مرد را با ازدواج جلب نماید وبعداز عقد معلوم شودکه طرف فاقد وصف مقصود بوده یاعیبی داشته که با عملیات فریبنده خود، آن رامخفی کرده است.
دراینگونه موارد شخص فریب خورده میتواند نکاح را فسخ کند . »[۱۳۳]
« البته تدلیس هنگامی صدق می کندکه سوء نیت وقصد فریب وجود داشته باشد یعنی یک طرف عمداً با اعمال متقلبانه خود طرف دیگررا فریب داده وترغیب به عقد ازدواج نموه باشد .»[۱۳۴]
دراینجا می توان این سوال راطرح کرد که، اگر چنانچه تدلیس وفریب به وسیله ثالثی ایجادشده باشد به طورمثال مادر یا خواهر صفاتی رابرخلاف حقیقت برای زن یامرد بیان کند، آیا فریب خورده در اینجا نیز از حق فسخ برخوردار است ؟
مواد قانونی در این مورد صراحت نداشته اند به همین علت حقوقدانان ۲ دسته اند : دسته اول کسانی که تدلیس به وسیله شخص ثالث راموجب حق فسخ دانسته اند وگروهی دیگر که فریب خورده رامستحق حق فسخ نمی دانند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:27:00 ق.ظ ]




در روز نهم بعد از تولد، موش ها با دی اتیل اتر بیهوش می­شدند. سپس حیوان در تشتک جراحی قرار می­گرفت و دست و پای حیوان ثابت می­شد. بعد ناحیه قفسه سینه باز شده و به وسیله ست سرم و از طریق آئورت با محلول سالین 9/0 درصد و متعاقباً با محلول سرد پارافرمالدئید 4% در بافر فسفات 1/0 مولار پرفیوژ می­شد. پس از اتمام پرفیوژن جمجمه به مدت 1 شب در پارافرمالدئید 4% در بافر فسفات 1/0 مولار نگهداری شد. روز بعد مغز از جمجمه خارج می­شد.

شکل 3-5- پرفیوژن

3-7-2- برش گیری

پس از بیرون آوردن مغز از جمجمه، مغز به مدت 24 ساعت در محلول پارافرمالدئید 4% در بافر فسفات 1/0 مولار قرار داده می­شد تا کاملاً بافت آن فیکس شود. سپس بلوکی شامل ساقه مغز برای تهیه برش­هایی کرونال به ضخامت 80 میکرومتر در دستگاه ویبرواسلایس قرار داده شد. تیغه­های استفاده شده در این دستگاه از جنس استیل ضد زنگ بود. سرعت حرکت تیغه و فرکانس لرزش آن قابل تنظیم است. از هر 4-3 برش تهیه شده یکی برای واکنش ایمونوهیستوشیمی انتخاب شده و 3 بار با محلول بافر فسفات 1/0 مولار شتستشو می­شدند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

3-7-3- ایمونوهیستوشیمی

برای حذف فعالیت پرکسیدازی اندوژن، برش­های شسته شده به مدت 35 دقیقه در محلول هیدروژن پراکسید 3 درصد در بافر فسفات 1/0 مولار قرار گرفتند و پس از 2 بار شستشو با بافر فسفات (پنج دقیقه) 1/0 مولار به مدت یک ساعت در محلول blocking که شامل بافر فسفات 1/0 مولار، Triton X-100 3/0 درصد و سرم آلبومین گاوی[37] 1/0 درصد بود، منتقل شدند. سپس برشها به مدت 72 ساعت در محلول حاوی آنتی­بادی کاسپاز 3 در بافر فسفات 1/0 مولار حاوی سرم آلبومین گاوی 1/0 درصد و Triton X-100 3/0 درصد قرار می­گرفتند. پس از 2 بار شستشو با بافر فسفات (دو دقیقه) برش­ها به مدت 12 ساعت در محلول حاوی آنتی­بادی ثانویه در بافر فسفات 1/0 مولار حاوی سرم آلبومین گاوی 1/0 درصد و Triton X-100 3/0 درصد قرار داده شدند. برش­ها بعد از خروج از محلول حاوی آنتی بادی ثانویه یکبار با بافر فسفات 1/0 مولار به مدت دو دقیقه شستشو داده می­شدند. در آخرین مرحله محصول واکنش در حضور دی آمینوبنزیدین[38] با غلظت 1 میلی­گرم بر میلی­لیتر و هیدروژن پراکسید 02/0 درصد در بافر Tris-Hcl 05/0 مولار با 2/7PH= قابل مشاهده گردید و برش­ها پس از 2 بار شستشو با بافر فسفات 1/0 مولار (دو دقیقه) به لام ژلاتینی منتقل شدند. بعد از انتقال برش­ها روی لام ژلاتینی شده، آن­ها را در رک چیده و پس از خشک شدن به مدت 10 ثانیه در جار حاوی الکل 70 درصد در اسید استیک، 10 ثانیه در الکل 97 درصد، 10 ثانیه در الکل مطلق، 5 دقیقه در زایلول 1 و 5 دقیقه در زایلول 2 قرار داده شدند. سپس روی لام چند قطره چسب انتلان ریخته و لامل به آهستگی روی لام قرار داده شد.

3-7-4- مطالعه میکروسکوپی

در این مرحله به کمک میکروسکوپ، نورون­های نشاندار شده در پلان­های مختص آن­ها از اطلس پاکسینوس- واتسون مورد مطالعه قرار گرفت. در پایان به منظور نشان دادن تغییرات ایجاد شده در تعداد نورون­ها در گروه ­های مختلف از هسته سجافی پشتی عکس میکروسکوپی تهیه شد.

3-8- آنالیز آماری

به منظور تعیین برابری واریانس­ها بین سه گروه از تست Leven استفاده شد. از تست Shapiro wilk به منظور ارزیابی نرمال بودن داده ­ها استفاده شد. در صورت برابر بودن واریانس­ها و نرمال بودن داده ­ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه ANOVA و تست Tukey و یا T-test جفت نشده استفاده شد. در صورت برابر نبودن واریانس­ها و نرمال بودن داده ­ها از تستTamhane برای مقایسه میانگین­ها استفاده شد. در صورت نرمال نبودن داده ­ها از تست غیر پارامتریک Mann-whitney برای مقایسه میانگین­ها استفاده شد. اختلاف­های با 05 /0 > P معنی­دار در نظر گرفته شدند.

فصل چهارم

نتایج

4- نتایج

4-1 مقایسه فعالیت حرکتی

به منظور بررسی فعالیت حرکتی موش­ها، تست Open field انجام گرفت. آنالیز داده ­های بدست آمده نشان می­دهد تعداد دفعات عبور موش­های نر گروه دریافت کننده ساخارین از خطوط نسبت به گروه کنترل، افزایش معنی­داری را از نظر آماری نشان داد (P<0.01). (نمودار 4-1).
ethosuximide
نمودار 4-1- مقایسه میانگین تعداد دفعات عبور از خطوط موش­های نر در گروه ­های کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در آزمون .Open field
**P<0.01در مقایسه با گروه کنترل
تعداد دفعات عبور از خطوط موش­های ماده در گروه ­های دریافت کننده ساخارین نسبت به گروه کنترل، افزایش معنی­داری را از نظر آماری نشان داد (P<0.001). تعداد دفعات عبور از خطوط موش­های ماده گروه دریافت کننده اتوسوکسیماید نیز نسبت به گروه کنترل، افزایش معنی­داری را از نظر آماری نشان داد (P<0.01) (نمودار 4-2).
ethosuximide

نمودار 4-2- مقایسه میانگین تعداد دفعات عبور از خطوط موش­های ماده در گروه ­های کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در آزمون .OPEN FIELD

***P<0.001در مقایسه با گروه کنترل

**P<0.01 در مقایسه با گروه کنترل

4-2- تأثیر دریافت ساخارین و اتوسوکسیماید بر میزان اضطراب در آزمون ماز بعلاوه مرتفع

آنالیز داده ­های بدست آمده نشان داد مدت زمان حضوردر بازوی باز در موش­های نر سه گروه تفاوت معنی­داری را از نظر آماری نشان نداد (نمودار 4-3).
ethosuximide

نمودار 4-3- مقایسه میانگین مدت زمان حضور در بازوی باز در موش­های نر گروه ­های کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در ماز بعلاوه مرتفع.

بین سه گروه تفاوت معنی­داری مشاهده نشد.

مدت زمان حضوردر بازوی باز در موش­های ماده گروه دریافت کننده اتوسوکسیماید نسبت به گروه کنترل کاهش معنی­داری را از نظر آماری نشان داد (P<0.05). مدت زمان حضوردر بازوی باز در موش های ماده گروه دریافت کننده اتوسوکسیماید نسبت به گروه ساخارین کاهش معنی­داری را از نظر آماری نشان داد (P<0.01) (نمودار 4-4).
ethosuximide

نمودار 4-4- مقایسه میانگین مدت زمان حضور در بازوی باز در موش­های ماده گروه ­های کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در ماز بعلاوه مرتفع.

P<0.05* در مقایسه با گروه کنترل

P<0.01## در مقایسه با گروه ساخارین

4-3- تأثیر دریافت ساخارین و اتوسوکسیماید در آزمون شنای اجباری

مدت زمان بی­حرکت ماندن در روز اول آزمون شنای اجباری در نرهای گروه دریافت کننده اتوسوکسیماید نسبت به گروه کنترل از نظر آماری کاهش معنی­داری نشان داد (P<0.01). مدت زمان بی­حرکت ماندن در روز اول آزمون شنای اجباری در نرهای گروه دریافت کننده اتوسوکسیماید نسبت به گروه دریافت کننده ساخارین از نظر آماری کاهش معنی­داری نشان داد (P<0.05) (نمودار 4-5).
ethosuximide

نمودار 4-5- مقایسه میانگین مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در روز اول بین موش­های نر گروه ­های کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید.

**P<0.01 در مقایسه با گروه کنترل

P<0.05# در مقایسه با گروه ساخارین

مدت زمان بی­حرکت ماندن در روز اول آزمون شنای اجباری در ماده­های سه گروه از نظر آماری تفاوت معنی­داری نشان نداد (نمودار 4-6).
ethosuximide

نمودار 4-6- مقایسه میانگین مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در روز اول بین
موش­های ماده گروه های کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید.

بین سه گروه تفاوت معنی­داری مشاهده نشد.

مدت زمان بی­حرکت ماندن در روز دوم آزمون شنای اجباری در نرهای سه گروه از نظر آماری تفاوت معنی­داری نشان نداد (نمودار 4-7).
ethosuximide

نمودار 4-7- مقایسه میانگین مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در روز دوم بین موش­های نر گروه کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید.

بین سه گروه تفاوت معنی­داری مشاهده نشد.

مدت زمان بی­حرکت ماندن در روز دوم آزمون شنای اجباری در ماده­های گروه دریافت کننده ساخارین نسبت به گروه کنترل از نظر آماری کاهش معنی­داری نشان داد (P<0.05). مدت زمان بی­حرکت ماندن در روز دوم آزمون شنای اجباری در ماده­های گروه دریافت کننده اتوسوکسیماید نسبت به گروه دریافت کننده ساخارین از نظر آماری افزایش معنی­داری نشان داد (P<0.05). (نمودار 4-8).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:27:00 ق.ظ ]




توافق متعاملین در هنگام معامله درباره نحوه قبض نیز به منزله قبض قلمداد می گردد .مثل اینکه شخص کالایی را خریداری و سفارش کند که محموله را برای او ارسال کند.ارسال محموله به منزله قبض خریدار محسوب می شود هرچند که هنوز به تجارتخانه و انبار او واصل نشده باشد.[۹۴]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حال این سوال به ذهن خطور می کند که آیا قبض شخص ثالث به قائم مقامی مشتری از مصادیق تسلیم حکمی است یا از زمره افراد تسلیم عملی و فعلی است؟در پاسخ باید گفت که تسلیم مبیع به ثالث به عنوان قائم مقام مشتری به علت اینکه همراه با انتقال تصرف مادی است،بنابراین این تسلیم از مصادیق تسلیم واقعی و عملی است نه از مصادیق تسلیم حکمی.با این تفاوت که به جای اینکه مبیع به تصرف و قبض خود مشتری درآید به تصرف و قبض دیگری به قائم مقامی او در می آید.[۹۵]
۳- اتلاف مبیع به وسیله مشتری قبل از قبض
هرگاه مشتری مبیع را قبل از قبض تلف کند یا سبب تلف آن را فراهم آورد،این امر در حکم قبض می باشد که در مبحث تلف مبیع به تفصیل متعرض آن خواهیم شد.
تهاتر
هرگاه مشتری مبیع کلی فی الذمه خریداری نموده باشد که مشتری به همان مقدار یا بیشتر به بایع بدهکار باشد ،در صورت جمع بودن شرایط تهاتر از حیث شرط زمان و مکان بین دو دین تا اندازه ای که با هم مبادله نمایند با توجه به ماده ۲۹۵ قانون مدنی تهاترحاصل می شود و دیگر احتیاج به تملیک که تسلیم مبیع است پیدا نمی شود. به عبارت دیگر ،تعهد بایع بر تسلیم مبیع انجام شده تلقی می گردد. و بدون اینکه عمل مادی یا حتی اراده او و یا مشتری در تسلیم همراه باشد ،بری الذمه خواهد شد.
البته اگر مقدار دین مشتری از مقدار مبیع کمتر باشد تهاتر به میزان دین حاصل خواهد شد و مابقی را بایع باید به مشتری تسلیم کند. مانند آنکه مشتری ۱۰۰کیلو برنج به بایع خود بدهکار است و ۲۰۰ کیلو برنج از وی بخرد،به میزان ۱۰۰کیلو بین دو دین تهاتر ایجاد می شود.

مبحث سوم:موضوع تسلیم

ممکن است مبیع به شرط داشتن مقدار،جنس و وصف معین فروخته شود.بایع اگر مبیع را از جهت مقدار یا جنس و یا وصف ،که مطابق قرارداد بیع است تسلیم کند در این هنگام است که به تعهد خویش که همان تسلیم مبیع می باشد عمل نموده است.با توجه به مواد قانون مدنی [۹۶] ، یکی از شرایط صحت عقد بیع این است که مبیع باید معلوم باشد و معلوم بودن مبیع مشروط به این است که از لحاظ مقدار و جنس و وصف نزد طرفین معلوم باشد به نحوی که گفته شود عرفاً از آن رفع جهالت شده است.این امر ایجاب می کند که درهنگام تسلیم ،مبیع مطابق قرارداد مذکور بین طرفین باشد و چنانچه مبیع تسلیمی، مطابق قرارداد نباشد آثار و ضمانت اجرای متفاوتی در پی خواهد داشت که جداگانه به بررسی آنها می پردازیم.

گفتار اول:تسلیم مبیع مطابق قرارداد از حیث مقدار و ضمانت اجرای آن

اگر عقد بیع ،به شرط داشتن مقدار معینی از مبیع منعقد شود ،مبیعی که تسلیم می شود باید از حیث مقدار مطابق مقدار مقرر در قرارداد باشد.با توجه به مواد۳۴۲و۳۵۱قانون مدنی که در آن مقرر شده است که مقدار مبیع در هنگام انعقاد عقد باید نزد طرفین معلوم و معین باشد .
سوالی که ممکن است به ذهن خطور کند آن است که چگونه ممکن است که مبیعی که تسلیم می شود از حیث مقدار با مقدار مذکور در قرارداد مطابقت نداشته باشد؟
در پاسخ می توان گفت که بایع باید در هنگام تسلیم همان عین معینی که مقدارآن میان طرفین معلوم بوده است را تسلیم کند.اما گاهی متبایعین در تعیین مقدار مبیع دچار اشتباه می شود. که گاهی منشاء این اشتباه ناشی از اشتباه در محاسبه است مانند آنکه در محاسبه مساحت یک زمین دچار اشتباه شوند یا ناشی از وضعیت خود مبیع می باشد که دچار تغییراتی شده است در حالی که طرفین از آن مطلع نیستند.مانند آنکه شخصی ده تن محصول پرتقال خود را در انبار ذخیره می کند و بعد از مدت سه ماه بر همان مبنا به شخص دیگری بفروشد .غافل از آنکه پرتقال ها در مدت سه ماه از وزنشان کاسته شده است و به هنگام تسلیم مشخص می شود که مقدار مبیع کمتر از مقدار مذکور در عقد می باشد.
به همین دلیل است که ممکن است بیع به شرط مقدار معین فروخته شود و قانون گذار نیز آن را با توجه به ماده ۳۴۲قانون مدنی تجویز نموده است.ولی از آنجایی که آنچه به عنوان مبیع به مشتری تسلیم می شود ممکن است از لحاظ مقدار کمتر یا بیشتر از مقدار مقرر در قرارداد باشد بر حسب اینکه مبیع عین معین،کلی در معین یا کلی فی الذمه باشد آثار متفاوتی در پی خواهد داشت به همین علت هریک از این موارد به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد.

بند اول:مبیع عین معین

هرگاه مبیع عین معین باشد ،بایع باید مبیع را به همان حالتی که هنگام تسلیم دارد ،به قبض خریدار در آورد زیرا در مبیع عین معین به مجرد عقد مشتری مالک مبیع می شود و هر گونه تغییری در کمیت آن ،سبب ساقط شدن التزام بایع نسبت به تسلیم نمی گردد.قانون مدنی در مبحث بیع نص خاصی نسبت به این موضوع ندارد .
اما در قسمت وفای به عهد در ماده ۲۷۸ مقرر می دارد :«که اگر موضوع تعهد عین معین باشد تسلیم آن به صاحبش در وضعیتی که حین تسلیم دارد موجب برائت متعهد می شود اگر چه کسر و نقصان داشته باشد.»منظور از کسر در این ماده عبارت است از کاهش کمیت مبیع و غرض از نقصان که مسامحتاً در قانون به کار رفته ،به معنی از دست رفتن کیفیت مبیع (عیب) است .[۹۷]وجود کسر و نقص در مبیع ،سبب سقوط تعهد بایع ،مبنی بر تسلیم مبیع نمی شود .
پس مبیع عین معین در هر صورتی باید تسلیم شود ولی آنچه که تسلیم می شود ممکن است برابر مقدار مقرر در قرارداد باشد و یا کمتر یابیشتر از مقدار مذکور در قرارداد که هریک از این حالات را جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم.
الف) مقدار تسلیم شده برابر مقدار مقرر
اگر مبیعی که تسلیم شده است برابر با مقدار مقرر در عقد باشد ،بایع با تسلیم آن به تعهد خویش عمل کرده و بری الذمه تلقی می گردد. و از آن پس آثار ناشی از تسلیم مبیع از جمله انتقال ضمان معاوضی بر آن بار می شود.
ب)مقدار تسلیم شده کمتر از مقدارمقرر
گاهی به هنگام تسلیم مبیع عین خارجی معلوم می شود که کمتر از مقدار مقرر در قرارداد می باشد .در حالی که بایع همان عینی را که مورد توافق طرفین بوده را تسلیم کرده است. ولی از آنجایی که مبیع عین خارجی به محض انعقاد عقد به خریدار منتقل می شود،مبیع باید به همان وضعیت به وی منتقل شود.
ولی برحسب اینکه :
– مبیع به عنوان مقدار معین فروخته شود،یا
– مبیع به شرط مقدار معین فروخته شود
آثار متفاوتی در بر دارد به همین علت هریک از این دو وضعیت را جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم.
۱- مبیع به عنوان مقدار معین
اگر شخصی عین خارجی را به عنوان مقدار معین به دیگری بفروشد و مشتری هم بر همین اساس آن را بخرد و بعد معلوم شود که بایع به دلیلی درتعیین مقدار مبیع اشتباه کرده است و مبیع کمتر از میزان مقرر در قرارداد باشد .مانند اینکه شخصی بر طبق قرارداد یک تن برنج از تاجری بخرد ،که در موعد مقرر به او تسلیم گردد درحالی که پسر تاجر به نمایندگی از او صد کیلو از آن برنج ها را می فروشد و تاجر بدون اطلاع از این امر مقدار باقی مانده را به عنوان یک تن به خریدار تسلیم می نماید.دراین صورت طبق ماده ۳۸۴ قانون مدنی که مقرر می دارد :
«هرگاه در حال معامله مبیع از حیث مقدار معین بوده و دروقت تسلیم کمتر از آن مقداردر آید مشتری حق دارد که بیع را فسخ کند یا قیمت موجود را با تأدیه حصه ای از ثمن به نسبت موجود قبول نماید…»عمل می شود.
آنچه که قابل ذکر است آن است که ماده مذکور در خصوص مبیع قابل تجزیه می باشد.مبنای حکم قانون گذار در این قسمت همان خیار تبعض صفقه است .[۹۸] زیرا وقتی مبیع به عنوان مقدار معین مورد خرید و فروش قرار می گیرد و هنگام تسلیم مشخص شود که کمتر از آن مقدار مقرر است ،این امر نشان دهنده ی آن است که در هنگام انعقاد عقد،بعضی از مبیع موجود و بعضی دیگر معدوم بوده اند.و به اعتبار همین امر،عقد منحل به دو عقد می گردد. به این صورت که نسبت به بعض موجود صحیح و نسبت به بعض معدوم باطل می شود . و به همین لحاظ بر اساس ماده ۴۴۱ قانون مدنی مشتری مخیر است بین دو امر،اول آنکه مشتری بیع را فسخ کند و تمام ثمن را مسترد دارد واگر پرداخت نکرده است از پرداخت آن امتناع ورزد .
و دوم آنکه مبیع را نسبت به بعض موجود بپذیرد و نسبت به بعض معدوم از ثمن کسر بگذارد و اگر پرداخت کرده است مسترد دارد.
نحوه تقسیط ثمن در ماده ۴۴۲ قانون مدنی آمده است که مقرر می دارد :« در مورد تبعض صفقه،قسمتی از ثمن که باید به مشتری برگردد به طریق ذیل حساب می شود:آن قسمت از مبیع که به ملکیت مشتری قرار گرفته منفرداً قیمت می شود و هر نسبتی که بین قیمت مزبور و قسمتی که مجموع مبیع در حال اجتماع دارد پیدا شود به همان نسبت از ثمن را بایع نگاه داشته و بقیه را باید به مشتری رد نماید.»
ماده۳۸۴ قانون مدنی نیز این اختیار رابرای خریدار در نظر گرفته است. و حتی اگر این اشتباه در تعیین مقدار معین مبیع از طرف خریدار باشد ،در این صورت اشتباه مشتری در مقدار مبیع،سبب از بین رفتن حقی که ماده ۳۸۴ برایش قائل شده نخواهد شد. [۹۹]اگر مبیع زمینی باشد و به صورت مقدار معین فروخته شود و سپس معلوم شود که کمتر از مساحت مقرر در قرارداد است مشتری بیش از دو اختیاری که یکی فسخ بیع و دیگری تقسیط ثمن است ،برخوردار نمی باشدو نمی تواند بایع را مجبور کند که کسری مساحت را از زمین مجاور جبران نماید.[۱۰۰] زیرا آنچه که مورد معامله بوده تسلیم شده است و بایع نسبت به مازاد بر مورد معامله تعهدی ندارد.
۲- مبیع به شرط مقدار معین
هنگامی که عقد بیع منعقد می شود ،طرفین باید از مقدار مبیع علم کافی داشته باشند،که در غیر این صورت به دلیل عدم تحقق یکی از شرایط اساسی صحت معاملات،بیع باطل است.ولی گاهی به دلیل وجود تردید در مقدار مبیع در نزد یکی از متبایعین ،مبیع به شرط مقدار معین فروخته می شود. مثلاً اگر مورد بیع زمینی است که مساحت آن برای طرفین معامله یا یکی از آنها روشن نیست ،به شرط داشتن مساحت معین مورد بیع قرار دهند.در این فرض کمیت جنبه وصفی به خود می گیرد.به عبارت دیگر شرط مقدار به عنوان وصف مبیع مورد تراضی قرار می گیرد.اگر مبیع کمتر از مقدار مشروط باشد،مشتری به جهت خیار تخلف از شرط وصف ،حق فسخ معامله را خواهد داشت.
سوالی که مطرح می شود این است که آیا مشتری می تواند با امضاء بیع، ثمن را به نسبت مقدار موجود تقسیط نماید؟
همانطور که قبلاً گفته شد هنگامی که مبیع به شرط مقدار معین فروخته می شود مقدار،یکی از اوصاف بیع است که در مقابل آن بخشی از ثمن قرار نمی گیرد بلکه ثمن برای کل مبیع داده می شود.حال که مبیع کمتر از مقدار شرط شده می باشد مشتری می تواند از باب خیار تخلف از شرط وصف بیع را فسخ نماید ولی نمی تواند ثمن را تقسیط کند.
بنابراین در صورتی که مبیع به میزان مقدار مشروط در عقد نباشد،مشروط له حق فسخ معامله را خواهد داشت زیرا منظور از مقدار در این جا وصف مبیع است و چون مبیع آن وصف را ندارد مشمول ماده ۲۳۵قانون مدنی می گردد که این ماده مقرر می دارد:«هرگاه شرطی که در ضمن عقد شده است شرط صفت باشد و معلوم شود که آن صفت موجود نیست کسی که شرط به نفع او شده است خیار فسخ خواهد داشت.»
ونیز ماده ۳۵۵و ماده ۳۸۵ قانون مدنی که این مبنا از آن قابل استنباط می باشد. اختیار فسخ معامله حقی است که به مشروط له داده می شود ولی او می تواند از این حق صرف نظر کند و به جای فسخ معامله با توافق طرف دیگر نقیصه یا زیاده را مطالبه کند. به عبارت دیگر حکم ماده ۳۵۵و اختیار فسخ معامله مانع از این نمی شود که متبایعین به ترتیب دیگر با یکدیگر صلح کنند.[۱۰۱] که جمله پایان ماده ۳۵۵ تأیید کننده این نظر است که مقرر می دارد که:
«…مگر اینکه در هردو صورت طرفین ،به محاسبه زیاده یا نقیصه تراضی نمایند».
ج) مقدار تسلیم شده بیشتر از مقدار مقرر
گاهی به هنگام تسلیم مشخص می شود که مبیع بیشتر از مقدار مقرر در قرارداد است که در این صورت ،همان دو حالت قسمت گذشته ممکن است پیش آید و بر حسب اینکه :
مبیع به عنوان مقدار معین فروخته شود یا
مبیع به شرط مقدار معین فروخته شود
آثار متفاوتی بر آن مترتب است که هر کدام را جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم.
۱- مبیع به عنوان مقدار معین مورد بیع باشد.
هرگاه مبیع به عنوان مقدار معین فروخته شود و بیش از مقدار مقرر در عقد درآید قانون مدنی در این زمینه بیان می دارد :«…اگر مبیع زیاده از مقدار معین باشد زیاده مال بایع است » باتوجه به اینکه قانون مدنی این ماده را به صورت مطلق بیان کرده است . بنابراین بین موردی که تجزیه مبیع بدون ضررمیسر است و بین موردی که تجزیه مبیع بدون ضرر ممکن نیست تفاوت قائل نشده است و علت اینکه بایع را مالک بر مقدار زیاده می دانند این است که مقدار زیاده مورد قصد واقع نشده است و داخل در بیع نیست.
حال این سوال به ذهن می آید که در این مورد مشتری یا بایع حق خیار فسخ را دارا می باشد یا خیر ؟ ممکن است به دلیل سکوت قانون گذار در این مورد و با توجه به اصل لزوم و اصل عدم خیار قائل به عدم چنین حقی برای بایع یا مشتری شویم.اما برای پاسخ به این سوال بهتر است که بین موردی که تجزیه مبیع بدون ضرر ممکن است و موردی که تجزیه آن بدون ضرر ممکن نیست تفکیک قائل شویم:
– در موردی که تجزیه مبیع بدون ضررممکن است با توجه به اینکه مقدار زیادی داخل در بیع نیست و متعلق به بایع می باشد و جدا ساختن مقدار زیادی ضرری متوجه هیچ یک از طرفین نمی سازد. بنابراین هیچ یک از متبایعین دارای حق فسخ نیستند .مانند آنکه ۵۰۰ کیلو برنج فروخته شود و هنگام تسلیم معلوم گردد که بیشتر از آن مقدار مقرر مثلاً ۷۰۰ کیلو است که این مقدار زیاده متعلق به بایع می باشد. و دارای حق فسخ نیستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:26:00 ق.ظ ]




B -> G

فرضیه فرعی هشتم

۰.۳۱

۳.۴۳

معنی دار

C -> D

فرضیه فرعی نهم

۰.۵۷

۴.۵۶

معنی دار

C -> E

فرضیه فرعی دهم

۰.۲۸

۲.۰۷

معنی دار

C -> F

فرضیه فرعی یازدهم

۰.۰۶

۱.۵۹

بی معنی

C -> G

فرضیه فرعی دوازدهم

۰.۳۲

۲.۳۹

معنی دار

همانگونه که از نتایج آزمون فرضیه ها قابل استنباط است، در این تحقیق فرضیات فرعی هفتم و یازدهم مورد تایید قرار نگرفته اند. به این معنا که ارتباط معناداری میان تولید و اشتراک دانش و تمرکز بر مشتریان از یک سو و میان نگهداری و بکارگیری دانش و تمرکز بر مشتریان از سوی دیگر وجود ندارد. شاید علت این امر را بتوان اینگونه در نظر داشت که تصمیماتی که در ارتباط با مشتریان اخذ میگردند، در اکثر مواقع در رده های بالای سازمان اخذ شده و به سایر واحدهای سازمانی جریان می یابند. بنابراین تلاش ها و فعالیت های مدیریت دانش در هر سه سطح مورد بررسی در این تحقیق، زمانی که در ارتباط با کارکنان مطرح میشوند نمیتوانند منجر به تغییر رویکرد سازمان در ارتباط با مشتریان سازمانگردد. می توان گفت تغییر استراتژی های برخورد با مشتریان از جمله تصمیمات مدیریتی است. همچنین نتایج گویای آن است که فرضیه نهم بیشترین ضریب معناداری را به خود اختصاص داده است. در نتیجه معناداری رابطه میان نگهداری و بکارگیری دانش از یک سو و بهبود مستمر از سوی دیگر به عنوان اولین فرضیه مورد تایید قرار میگیرد. در ادامه با در نظر گرفتن نتایج آزمون سایر فرضیات میتوان بیان نمود که معناداری روابط تمامی ابعاد مدیریت دانش (شناسایی و کسب دانش، تولید و اشتراک دانش و نگهداری و بکارگیری دانش ) و آموزش، یادگیری و مشارکت کارکنان بیش از سایر روابط تایید شده بوده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که نگهداری و بکارگیری دانش در سازمانها می تواند به بهبود مستمر آنها بینجامد، همچنین اجرای فنون مدیریت دانش در تمامی ابعاد قابلیت ارتقای سطح آموزشی، یادگیری و مشارکت کارکنان را دارد

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۱-۵ مدل مبتنی بر نتایج تحقیق
با توجه به نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق در این بخش به ترسیم مدل مبتنی بر نتایج تحقیق پرداخته و به ذکر تفاوت ها و شباهت های مدل مذکور با مدل مفهومی تحقیق و پیشینه تحقیق می پردازیم.
۱-۳-۱-۵ مدل مفهومی تحقیق

شکل شماره ۱-۵ . مدل مفهومی تحقیق با اقتباس از (Naser A. Aboyassin, Marwan Alnsour, Moayyad Alkloub, (2011.
۲-۱-۳-۵ مدل مبتنی بر نتایج تحقیق
شکل شماره ۲-۵. مدل مبتنی بر یافته های تحقیق
در قیاس مدل مبتنی بر یافته های تحقیق با مدل مفهومی تحقیق میتوان مشاهده نمود که جز دو فرضیه ۷ و ۱۱ که مورد تایید قرار نگرفته اند، سایر روابط مورد تایید قرار گرفته است.
همانگونه که در پیشینه تحقیق نیز مورد بررسی قرار گرفت، مدل تحقیق حاضر اقتباسی است از مدل ابویاسین و همکاران. در تحقیقی که توسط ابویاسین و همکارانش با عنوان “رابطه مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش در صنعت بیمه اردن” صورت گرفته بود، رابطه ابعاد مدیریت دانش (شناسایی، کسب، خلق، اشتراک، ذخیره سازی و بکارگیری دانش) و مدیریت کیفیت جامع در قالب ۶ فرضیه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در پایان کلیه فرضیات مورد تایید قرار میگیرند. در تحقیق مذکور کلیه روابط قویا مورد تایید قرار گرفته اند. نکته ای که در این بخش قابل توجه است آن است که تحقیق ابویاسین در جامعه ای متشکل از مدیران (میانی و ارشد) شرکتهای بیمه صورت پذیرفته است. بنابراین اگر تحقیق فعلی نیز به جای کارکنان، مدیران سازمانها را مورد هدف قرار می داد چه بسا کلیه روابط مورد تایید قرار میگرفت. بنابراین این موضوع را می توان به معنای تاییدیه ای بر نظریه محقق مبنی بر اهمیت جامعه تحقیق در نتایج حاصله درنظر گرفت. از آنجا که سایر تحقیقات مشابه تنها به بررسی یکی از ابعاد مدیریت دانش و یا مدیریت کیفیت جامع پرداخته است، امکان بررسی تحقیقات مذکور با مدل مبتنی از نتایج تحقیق وجود ندارد.
۲-۵ موانع ومحدودیت های تحقیق
بهترین و قطعی ترین نتایج از تحقیقی به دست می آید که دارای مشکلات و محدودیت‌های کمی باشد و چنانچه این مشکلات زیاد باشد در نتیجه تحقیق تاثیر گذاشته و نتایج کاملاً بدست نخواهد آمد.
موانع این تحقیق عبارتند از:
مطالعات کم انجام شده، بطور خاص در حوزه رابطه مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع
محدودیت از سوی مدیران شرکت در اجرای عملیات میدانی تحقیق
محدویت مربوط به پرسشنامه و نداشتن فرهنگ پژوهشی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:26:00 ق.ظ ]




اوایل کار مک دونالد وومرسلی[۴۵] و همکاران [۳۳] در سال ۱۹۵۰ ، برای تکمیل دانش، شکل موج فشار، کارهایی را انجام دادند و شواهدی از برگشت جریان در گردش خون خرگوش و سگ مشاهده کردند. وومرسلی در مقاله ۱۹۵۵ خودش [۳۳] ،یک حل تحلیلی برای پروفیل سرعت جریان توسعه یافته در اطراف یک لوله، وقتی که گرادیان فشار نوسانی است، ارائه کرد. که امروزه به عنوان پروفیل وومرسلی شناخته می شود و برای بدست آوردن شرایط مرزی مناسب در محاسبات شبیه سازی، بسیار استفاده می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کارو و همکاران [۱۳] فرض کردند که آترواسکلروسیس در مناطق تنش برشی کم(WSS) ، به وجود می آید، فرضی که از آزمایشات تجربی پلاک دو شاخگی کاروتید (CAB)[46] در داخل بدن مشخص شده بود.
مطالعات تجربی در مدل شیشه ورم کرده[۴۷] (حبابی) از CAB در سال ۱۹۸۰ به وسیله کوو، گیدن و زرین انجام شد [۱۸,۱۹,۸] در این مطالعات از هندسه متوسط به دست آمده از آنژیوگرافی، استفاده شد.شرط ورودی پایا و نوسانی استفاده شده بود و تنش برشی استاتیک ایجاد شده در ضخامت دیواره اینتیما با هم مقایسه شد. جریان کلی در CAB به صورت جریان دائم جدا از هم در منطقه سینوسی (حبابی )کاروتید با نقاط جدایش در حال حرکت، در چرخه گردش خون، و جریان های ثانویه به دلیل انشعابات، توصیف شد.
جریان های ثانویه می توانند به علت انحنا در هندسه شریان به وجود آیند. WSS بالا در راس زاویه انشعابات، جریان از CCA[48] و محل اتصال ICA[49] و ECA[50] مشاهده شد. WSS نوسانی و کم در ناحیه سینوسی کاروتید، که توسط چرخش ایجاد می شوند، مشاهده شد.
مشاهده شد که ضخامت اینتیما رابطه مثبتی با مناطق برش کم و نوسانی دارد و این، فرضیه ی کارو را بیشتر تقویت کرد.
کوو[۱۹] شاخص برش نوسانی (OSI) [۵۱]را معرفی کرد. یک میزان از اندازه تغییرات تنش برشی در نقاط مختلف را می دهد، که امروزه نیز عموما استفاده می شود. مقدار بالای OSI در ارتباط با مقدار کم WSS مشاهده شد.
با رشد منابع محاسباتی و بهبود تکنیک های تصویر برداری پزشکی، استفاده از CFD [۵۲]در شبیه سازی گردش خون به سرعت افزایش یافت.
هندسه های خاص بیماری و شکل موج فشار واقعی توسط میلنر و استینمن [۳۱] با بهره گرفتن از هندسه بازسازی شده توسط تصویربرداری MRI [۵۳]، مورد بررسی قرار گرفت.
تغییرات زیاد هندسه CAB و شاخصه های جریان توسط لی و همکاران [۶۱] مطالعه شد، و تغییرات زیادی در مناطق با WSS کم و OSI بالا یافت شد. عوامل هندسی مختلفی برای ارتباط WSS کم وOSI، مورد بررسی قرار گرفت.
در مطالعات هندسه متوسط اخیر، روی زاویه انشعاب و نسبت مساحت مقطع عرضی، تمرکز شده است. در تحقیق لی، او پیشنهاد کرد از نسبت مساحت مبدایی[۵۴] ( نسبت بین سینوس کاروتید و قطر CCA ) استفاده شود. یک ارتباط زیاد بین WSS کم و OSI بالا از عوامل هندسی استفاده شده در مطالعات اخیر انشعاب، بدست آمد.
در مطالعات انتقال جرم اخیر، روی هندسه ایده آل تمرکز شده است.[۲,۵۵,۵۶,۵۸] مدل های دو بعدی در ابتدا برای به حداقل رساندن محاسبات، مورد استفاده قرار گرفت.[۹] این مدل ها فقط می توانند جدایش در قسمت سینوسی کاروتید را نشان دهند و نه جریان های ثانویه که به علت انشعابات ایجاد می شوند. مدل های ۳D شرایط متقارن، فقط برای حل نیمی از هندسه و برای شرایط ورودی پایا استفاده می شوند.
ام ای و همکاران در مطالعات خود [۴۲] یک لایه مرزی جرم ضخیم در قسمت سینوسی کاروتید، به علت جدایش در این ناحیه، مشاهده کردند. محل حداقل انتقال جرم با حداقل تنش برشی مطابقت ندارند، اگر چه هر دو با ضخامت اینتیما ارتباط زیادی دارند.
۲-۵ پاسخ سلولی
پاسخ سلول های اندوتلیال به نیروهای همودینامیک، نقش مهمی در فهم آترواسکلروسیس ایفا می کند. اندوتلیال محدود کننده نرخ انتقال کلسترول است.[۳۸,۲۰,۲۱] اثر تنش برشی در عملکرد سلول های اندو- تلیال هنوز به طور کامل شناخته نشده است.
مطالعات لوسکیو و نرم [۴۱] نشان داد که سلول های اندوتلیال، وقتی در معرض تنش برشی قرار دارند، به شدت ردیف، هم تراز و دراز و کشیده هستند. نشان داده شده است که در مناطق چرخش، یا تنش برشی کم و نوسانی، سلول های اندوتلیال تراز و سازمان خود را از دست می دهند. [۵۴] که این منجر به آپوپتوسیس[۵۵] بالای سلولی می شود. سلول های اندوتلیال در مناطق جریان آشفته، مانند: مناطق انشعاب شریان کاروتید (CAB)، اسکلت سلولی و اتصالات بین سلولی خود را از دست می دهند که منجر به افزایش نفوذپذیری ماکرو مولکولی می شود.[۵۴,۲۹] که این می تواند منجر به افزایش انتقال جرم LDL به دیواره رگ شود.
گونه های اکسیژن فعال (ROS)[56] یکی دیگر از عوامل کلیدی در آترواسکلروسیس می باشند.[۱] اکسید NO [۵۷]به LDL اجازه می دهد به اینتیما وارد شود. NO در بخشی از سلول های اندوتلیال تولید می شود [۷۰]
دو مکانیزم برای NO تولید شده توسط سلول های اندوتلیال معرفی می شوند. تولید پشت سر هم در شیب افزایش تنش برشی و تولید پایدار کم برای تنش برشی ثابت وجود دارد. این نشان می دهد که در مناطقی از جریان خون در طول چرخه قلبی، از قبیل جریان در ناحیه ی حبابی کاروتید، که کمبود NO دارند، جدایش جریان وجود دارد.
نقش NO و دیگر گونه های اکسیژن فعال (ROS) هنوز به طور کامل شناخته نشده است. واضح است که انتقال گونه هایی نظیر ROS ، LDL و WBC [۵۸]نقش کلیدی در آترواسکلروسیس بازی می کنند.
۲-۶ انتقال جرم لیپوپروتئین ها با دانسیته پایین در شریان
گونه ایی که در ناحیه ی لومن به دیواره رگ منتقل می شود با مقاومت های مختلفی روبه رو می شود. اکسیژن ، ATP و دیگر گازها در تمام سطح ادوتلیوم به وسیله آنزیم کاتالیز واکنش شیمیایی مصرف می شوند. در مقابل بسیاری از املاح پروتئین های محلول در خون از قبیل آلبومین[۵۹] و LDL به واسطه اتصالات محکم قادر نیستند.
دنگ ایکس و همکاران[۲۷] اثر جریان فیلتراسیون در انتقال جرم LDL در شریان کاروتید سگ را با بهره گرفتن از مدل های محاسباتی و آزمایشگاهی و تجربی بررسی کردند. با افزایش سرعت فیلتراسیون ، غلظت LDL روی سطح اندوتلیوم بالاتر بود. که این نتایج با آزمایشی که در آن فشار های مختلف به عروق به کار گرفته شد و تغییرات غلظت LDL اندازه گیری شده، تایید شد. غلظت بالاتر ذرات وقتی که جریان فیلتراسیون به علت گرادیان فشار بالاتر افزایش یافته بود، مشاهده شد.
انتقال ذرات LDL با سه مدل تشریح شد وابسته به اینکه دیواره شریان چطور تعریف شود: مدل مستقل از دیوار- مدل تک لایه – مدل چند لایه
در مدل مستقل از دیواره
در مدل مستقل از دیواره غلظت LDL روی سطح ناحیه لومن به سادگی در جریان خون و مدل جابجایی – دیفیوژن تعیین می شود.[۲۹,۹۵,۹۶]
در مدل تک لایه ایی
دیواره به عنوان یک تک لایه متخلخل با پارامتر های هموژن برای انتقال ذره بیان می شود با فرض اینکه دیواره شریان یک ساختار شبکه فیبری است، و در بعضی موارد نفوذپذیری و تغییرات LDL با WSS و جریان فیلتراسیون با بهره گرفتن از مدل دارسی یا برینکمن محاسبه می شود[۸۶]
مدل چند لایه
در این مدل به جای یک شبکه متخلخل تک لایه ایی، دیواره به عنوان یک ساختار پیچیده متشکل از اینتیما و IEL ( لومینا آلستیک داخلی ) و مدیا [۶۸,۷۸] است.
مدل چند لایه ایی می تواند جزئیات بیشتری از توزیع LDL در دیواره بدهد، اما مدل چند لایه ایی به پارامتر های انتقال بیشتری نیاز دارد که به سختی در متد های تجربی دقیق به دست می آید. چون هر ناحیه به پارامتر های خودش نیاز دارد. به عنوان مثال پارامتر های نفوذپذیری، نرخ مصرف LDL و مقاومت جریان پلاسما، که به نظر می رسد با روش فعلی تصویر برداری پزشکی، جدا سازی جزئیات ساختار ها در هندسه داخل بدن غیر ممکن است. به این دلیل اگر هدف اصلی از این پژوهش توزیع LDL در دیواره رگ نیست، پس مدل تک لایه ایی ممکن است برای تشریح انتقال جرم LDL در یک شریان داخل بدن کافی باشد. در تحقیق ها ماهیت شار ذره LDL روی سطح شریان به عنوان یک عامل مهم در ارزیابی و پیشرفت پلاک در نظر گرفته شده است.
در نتیجه مهمترین مساله، اجرای یک مدل مناسب روی سطح اندوتلیال در داخل دیواره شریان است. در این پایان نامه براساس هندسه شریان کاروتید در داخل بدن ، جریان خون برای استخراج WSS محاسبه می شود و نیروی همرفتی پیشبرنده ذرات LDL در لومن را نتیجه می دهد. همراه با این در حد فاصل بین مجرای لومن و دیواره شریان، اثر ثابت نفوذپذیری و جریان فیلتراسیون به غلظت LDL در نظر گرفته شده است.
هم چنین تفاوت کار در این پایان نامه با اکثر کارهای قبلی تاثیر جریان نوسانی خون و ناپایدار گرفتن جریان خون می باشد.
فصل سوم
معادلات حاکم
فصل ۳: معادلات حاکم
۳-۱ انتقال جرم در دیواره رگ
انتقال جرم در رگ با بهره گرفتن از روش های تجربی، تحلیلی و محاسباتی مورد مطالعه قرار گرفته است. در قسمت های تحلیلی و محاسباتی پروسی [۵۰] مدل های مختلف را به سه دسته تقسیم کرده است: مدل مستقل از دیواره، مدل دیواره تک لایه یا همگن و مدل چند لایه.
۳-۱-۱ مدل مستقل از دیواره
این مدل ساده ترین مدل می باشد. چنین مدل هایی انتقال جرم از لومن را در نظر نمی گیرد. [۲۶]برای چنین مدلسازی ، تنها سه پارامتر فیزیکی مورد نیاز است:
ضریب دیفیوژن ذرات مورد بررسی در پلاسما
ضریب کلی انتقال جرم ذره ی مورد نظر به دیوار
سرعت فیلتراسیون دیواره شریان
وادا و کارینو [۶۷] این مدل ساده را برای انتقال ذرات LDL به دیوار رگ استفاده کردند. آن ها دیواره ی رگ را به صورت نیمه تراوا برای عبور آب در نظر گرفتند و سرعت فیلتراسیون را قرار دادند و از شرایط مرزی زیر بر روی دیوار استفاده کردند.
(۳-۱)
که ضریب انتقال کلی غلظت می باشد.
۳-۱-۲ دیوار همگن(تک لایه ایی)
در این مدل دیوار نیز در نظر گرفته می شود اگرچه ساختار پیچیده و ناهمگن آن را با یک ساختار همگن و ساده تقریب می زنیم. ویژگی های دیوار اغلب با فرض دیوار به عنوان محیط متخلخل همگن تقریب زده می شود.[۱۵,۱۶,۳۲] این روش مصالحه ای بین اطلاعات پیچیده ورودی و نتایج خروجی ایجاد می کند و در مواقعی کاربرد دارد که جزئیات پخش غلظت در دیواره به عنوان اولین موضوع با اهمیت برای ما نمی باشد. به علاوه برای مطالعه همو دینامیک و نقش موضعی آن، این مدل می تواند ابزاری برای ارتباط دادن همو دینامیک و دیواره شریان باشد. به عنوان مثال در نظر گرفتن تراوایی وابسته به تنش برشی در این مدل قرار می گیرد.
استنگ بی و اتیر [۱۵,۱۶] جریان سیال را در لومن و دیواره در یک مجرا با گلوگاه بررسی کرده اند و از آن به منظور انتقال ذرات چربی استفاده کرده اند. آن ها جریان خون و جریان ترنسمورال[۶۰] را با بهره گرفتن از مدل برینکمن[۶۱] به هم مرتبط کرده اند. به علاوه آن ها تغییرات در تراوایی را به علت وجود پلاک در مدل خود در نظر گرفته اند. آن ها از معادلات ناویر استوکس به شکل زیر بهره گرفته اند.
(۳-۲)
که عدد وومرسلی و است. آن ها از رابطه زیر که رابطه محدود شده از معادله ای کلی است نیز بهره گرفته اند.
(۳-۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:26:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم