کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



مثلاً حق انتفاع به نفع جنین برقرار شود که به مدت عمر مالک یا شخص ثالث یا خود جنین پس از تولد بتواند به مدت عمرش در محل تعیین شده سکونت گزیند، که این حق سکنی به صورت عمری میباشد و ممکن هم هست مدت زمانی برای سکونت تعیین شود؛ مثلاً به مدت ۱۰ سال که این حق سکنی به صورت رقبی میباشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ممکن است «سکنى» به طور مطلق و یا مؤبّد قرار داده شود؛ چون سکونت خانه بیشتر مورد حق انتفاع قرار مى‌گیرد، در قانون و فقه نام «سکنى» بر آن نهاده شده است، وگرنه «سکنى» یا به صورت «عمرى» است و یا به صورت «رقبى» یا صورتهاى دیگر.[۴۹]
قانون مدنی مصر در ماده ۹۹۸ اشعار می دارد قواعد راجع به حق انتفاع نسبت به حق استفاده و حق سکنی در صورتی که تعارضی با طبیعت این دو حق نداشته باشد اعمال خواهد شد.[۵۰]
۴- حبس مطلق
طبق ماده ۴۴ قانون مدنی: «در صورتی که مالک برای حق انتفاع مدتی معین نکرده باشد، حبس مطلق بوده و حق مزبور تا فوت مالک خواهد بود، مگر اینکه مالک قبل از فوت خود رجوع کند.»
بنابراین مشاهده میشود که حتی میشود برای حق انتفاع مدتی معین نکرد. در این صورت برخلاف اجاره که در صورت عدم تعیین مدت اجاره باطل میشود، حق انتفاع صحیح و قابل اجرا میباشد و طبق قانون مدنی در صورت عدم تعیین مدت، در آن به مدت عمر مالک برقرار خواهد شد؛ اما قانونگذار در این فرض حق رجوع برای مالک قرار داده است و مالک را مجاز به برهم زدن حق انتفاع دانسته است. طبق نظر برخی از حقوقدانان در این مورد (حبس مطلق) عقد جایز است و با مرگ و حجر مالک و منتفع منحل میشود؛ یعنی مرگ و حجر هر یک از طرفین باعث به هم خوردن عقد
میگردد. اما به نظر برخی دیگر حبس مطلق عقدی لازم میباشد؛ اما قابلیت رجوع از طرف مالک وجود دارد. بنابراین در صورت حجر هر یک از طرفین و فوت منتفع حق انتفاع برقرار خواهد بود؛ اما در صورت فوت مالک این حق مرتفع میگردد.[۵۱]
البته اگر مدت معین کرده باشند، عقد حق انتفاع لازم خواهد بود. بعضى از فقهاى امامیّه بر آنند که عقد در حق انتفاع در حبس مطلق مادام که مالک زنده است لازم است و تنها با فوت او منحل مى‌شود و حق رجوع ندارد.[۵۲]
برخلاف حقوق ایران قانون مدنی مصر اذعان می دارد چنانچه مدت تعیین نشده باشد مدت برای عمر منتفع محسوب می شود و حق انتفاع با مرگ منتفع حتی پیش از انقضای موعد زائل است.قانون مدنی مصر در دیدگاه خود از نظر ایجاد حق به نفع منتفع استفاده می کند در حالی که قانون ایران از نظر ایجاد حق توسط مالک استفاده می کند. [۵۳]
ب : وقف به جنین
وقف به معنای حبس و منع میباشد.
«وقف از نظر فقهی عقدی است که به موجب آن مالک، مال معینی از اموال خود را از نقل و انتقال مصون کرده(حبس میکند) و منافع آن را در اختیار شخص یا اشخاص یا مصرف معین میگذارد.»[۵۴]
طبق ماده ۵۵ قانون مدنی: «وقف عبارت است از این که عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.»
«و منظور از حبس عین جدا ساختن ملک(فک ملک) از دارایی مالک و مصون داشتن آن از نقل و انتقال است.»[۵۵] بنابراین وقتی مالی وقف میگردد، از دارایی مالک خارج میشود و به موقوف علیهم نیز تعلق نمیگیرد و آنها فقط حق استفاده از منافع مالی موقوفه را دارند و به هیچ وجه مالک مال
نمیگردند.
طبق ماده ۵۶ ق.م : «وقف واقع میشود به ایجاب از طرف واقف، به هر لفظی که صراحتاً دلالت بر معنی آن کند و قبول طبقه اول از موقوف علیهم یا قائم مقام قانونی آنها در صورتی که محصور باشند؛ مثل وقف بر اولاد؛ و اگر موقوف علیهم غیر محصور یا وقف بر مصالح عامه باشد، در این صورت قبول حاکم شرط است.»
طبق این ماده قبول طبقه اول از موقوف علیهم یا قائم مقام قانونی آنها در صورتی که محصور باشند، کفایت میکند. بنابراین وقف به شخصی که هنور به وجود نیامده است، صحیح است و میتوان مالی را بر شخص و اولادهای به وجود نیامده او وقف کرد. طبق ماده ۵۹ ق.م : «اگر واقف عین موقوفه را به تصرف وقف ندهد، وقف محقق نمیشود و هر وقت به قبض داد، وقف تحقق پیدا میکند؛ بنابراین قبض مال موقوفه جزء شروط صحت عقد است و در صورتی که واقع نشود، وقف صحیح نیست. حال آیا میتوان مالی را بر جنین به دنیا نیامده وقف کرد؟ در پاسخ باید گفت: از آنجایی که جنین نیز موجودیت دارد و طبق قانون در صورت زنده به دنیا آمدن از حقوق مدنی متمتع میگردد، وقف بر جنین نیز صحیح میباشد و طبق ماده ۶۳ ق.م ولی و وصی محجورین از جانب آنها موقوفه را قبض میکنند و اگر خود واقف تولیت را برای خود قرار داده باشد، قبض خود او کفایت میکند. بنابراین در صورت وقف بر جنین، قبض ولی او شرط صحت وقف میباشد؛ ولی اگر وقف بر اولاد و اولاد آنها گردد، قبض اولین طبقهای که وقف برای آنها شده است، کفایت میکند و قبض طبقه بعدی شرط
نمیباشد.
طبق ماده ۶۹ قانون مدنی: «وقف بر معدوم صحیح نیست، مگر به تبع موجود.» پس نمیتوان بر جنینی که هنوز به وجود نیامده وقف کرد، مگر این که بر شخص و اولاد او وقف گردد. در اینجا هر چند هنوز اولادی به وجود نیامده است، اما وقف بر آنها به تبع موجود صحیح است. بنابراین هرگاه مشخص شود موقوف علیهم در حال حاضر موجود نیستند، مانند این که کسی ملکی را برای فرزندان خود وقف کند، در حالی که هنوز اولادی ندارد، وقف باطل است.
در صورتی که وقف بر موجود و معدوم شود، مثلاً مالی را کسی وقف بر برادر خود و اولاد خود که
هنوز به وجود نیامده بکند، وقف نسبت به سهم برادر صحیح و نسبت به سهم اولاد باطل است.
ماده ۷۰ ق.م «اگر وقف بر موجود و معدوم معاً واقع شود، نسبت به سهم موجود صحیح و نسبت به سهم معدوم باطل است.»
منظور از کلمۀ معاً در ماده آن است که وقف بر موجود و معدوم در عرض یکدیگر واقع گردد. بطلان وقف نسبت به سهم برخی سرایت به برخی دیگر نمیکند؛ زیرا عقد واحد به اعتبار مورد منحل به عقود متعدد میشود و هر یک دارای حکم مختص به خود میباشند.
حال اگر وقف بر جنین شده باشد، اما در زمان تولد جنین زنده به دنیا نیاید، وقف به چه صورت درمیآید؟
طبق قانون مدنی گفتیم که جنین از حقوق مدنی متمتع میگردد، در صورتی که زنده متولد شود بنابراین اگر وقف بر جنین صورت گیرد، اما زنده به دنیا نیاید، عقد وقف باطل و باید مال موضوع عقد وقف در صورت قبض ولی جنین به مالک قبلی آن تسلیم شود.
البته نوع دیگرى از وقف وجود دارد که احتمال صحت در آن مى‌رود، به این صورت که وقف بر موجود و معدوم توأماً واقع شود. این نوع از وقف بنابر بیان‌آقاى قبله‌اى از نظر فقهاى امامیه صحیح است. وى مى‌گوید: «براى اثبات صحت چنین وقفى مى‌توان به اطلاقاتى که وقف را جایز مى‌دانند و اجماعى که وقف بر معدوم را باطل مى‌داند، استفاده کرد؛ چون دلیل لبّى است به قدر متیقن از آن اکتفا مى‌شود و آن وقف بر معدوم و یا حمل ابتدایى است و مورد ما را شامل نمى‌شود. اما نگارنده چنین قولى را به طور صریح در کلام آن دسته از فقها که مورد مطالعه قرار داده است، مشاهده نکرده است».[۵۶]
گفتار سوم: ارث جنین و موانع آن
«دارایی متوفی پس از کسر واجبات مالی و دیون و ثلث را ارث گویند و مالیات بر ارث به آن تعلق
میگیرد؛ یعنی مبلغ حاصل از جمع واجبات مالی و دیون و ثلث باید از دارای مثبت میت خارج شود. باقی مانده متعلق مالیات بر ارث است؛ زیرا عنوان ارث فقط بر همان باقی مانده صدق میکند.»[۵۷]
در قانون مدنی تعریف از ارث به عمل نیامده است. «طبق ماده ۸۶۱ ق.م موجبات ارث دو امر است: نسب و سبب. اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند. سه طبقه میباشند:
پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد
اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها
اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها.
در مورد ارث، نسب را به دو دسته: خط مستقیم عمودی که به وسیله ولادت یکی از دیگری، و خط اطراف به معنی خویشاوندی بین دو نفر که از یک نفر متولد شدهاند، تقسیم کردهاند.
نسبت به خط مستقیم به اقربای صعودی (پدر، مادر، جد و جده و هر چه بالاتر رود) و به اقربای نزولی (فرزند، اولاد فرزند و هر چه پایینتر رود)، تقسیم شده است. اولاد و فرزندان او از اقربای نزولی فرد هستند. جنین نیز در زمرۀ اقربا و منسوبین متوفی است و در صورت وجود شرایط لازم قانونی از او ارث میبرد.
حال با تعریف ارث میخواهیم به نحوه وراثت جنین بپردازیم.
طبق ماده ۸۷۵ ق.م : شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد در صورتی ارث میبرد، که نطفه او حین الموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود؛ اگر چه فوراً پس از تولد بمیرد.
اولین شرطی که در این ماده ذکر شده زنده بودن و موجود بودن وراث حین فوت مورث است.
دومین شرط، انعقاد نطفه، قبل از زمان فوت مورث است. در چنین حالتی انتساب جنین به مورث و در نتیجه ارث بردن او محقق میگردد.
چنانچه در مورد زمان انعقاد نطفه جنین، اختلاف شود؛ مثلاً زوجه متوفی حامله باشد و تنها وارث طبقه اول او حمل باشد و خواهر و برادر متوفی، انعقاد نطفه قبل از فوت متوفی را قبول نکنند، یا ادعا کنند که حمل قبل از ازدواج با متوفی موجود بوده است، برای چنین مواردی ماده ۸۷۷ ق.م موضوع را روشن کرده است. و در اینجا نیز همان اماراتی را که برای اثبات نسب و الحاق طفل برشمرده است را معتبر میداند.[۵۸]
بنابراین برای رفع اختلاف درباره زمان انعقاد نطفه از امارات موضوع ماده ۱۱۵۸ ، ۱۱۵۹ و ۱۱۶۰ ق.م (اماره فراش و احتساب اقل و اکثر) استفاده خواهد شد.
ماده ۱۱۵۸ ق.م: «طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است، مشروط بر این که از تاریخ نزدیکی تا زمان تولد کمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد.
ماده ۱۱۵۹ ق.م : «هر طفلی که بعد از انحلال نکاح متولد شود، ملحق به شوهر است. مشروط بر اینکه مادر هنوز شوهر نکرده و از تاریخ انحلال نکاح تا روز ولادت طفل بیش از ده ماه نگذشته باشد؛ مگر آنکه ثابت شود که از تاریخ نزدیکی تا زمان ولادت کمتر از شش ماه و یا بیش از ده ماه گذشته باشد.»
ماده ۱۱۶۰ ق.م :«در صورتی که عقد نکاح پس از نزدیکی منحل شود و زن مجدداً شوهر کند و طفلی از او متولد گردد، طفل به شوهری ملحق میشود که مطابق مواد قبل الحاق او به آن شوهر ممکن است. در صورتی که مطابق مواد قبل، الحاق طفل به هر دو شوهر ممکن باشد، طفل ملحق به شوهر دوم است؛ مگر آن که امارات قطعیه برخلاف آن دلالت کند.
مثال تزاحم دو اماره” مثلاً زنی که طلاق داده شده است پس از گذشتن عده(سه ماه) شوهر می کند و شش ماه و نیم بعد کودکی بدنیا می آورد که پایه ماده فوق در جهت حمایت از کودک با توجه به اصل تاخر حادث می باشدو طفل را ملحق به شوهر دوم دانسته است.
بنابراین نطفهای منعقد شده محسوب است که حمل ناشی از آن ظرف ده ماه از تاریخ فوت به دنیا آید؛ مگر این که ثابت شود از تاریخ آخرین نزدیکی بیش از ده ماه گذشته است.
سومین شرط ارث زنده به دنیا آمدن حمل است؛ هر چند که بلافاصله پس از تولد بمیرد بنابراین سبب ارث بردن حمل، وجود او حین الموت مورث است. (انعقاد نطفه دلیل وجود حمل است) و زنده متولد شدن او شرط متأخر و کاشف از آن است که ترکه از زمان فوت متوفی به او منتقل گردیده است.
علامتی که معمولاً برای زنده به دنیا آمدن طفل مورد نظر قرار میگیرد، گریه و حرکت بعضی از اعضای نوزاد است و اگر علائم دیگری دال بر این امر باشد، یا از طریق روش های دیگر مانند معاینات پزشکی حیات نوزاد مشخص شود، برای اثبات وراثت کافی است. چون ماده ۸۷۵ ق.م به طور مطلق زنده متولد شدن جنین را مطرح کرده است.
زنده متولد شدن حمل باید مسلم باشد. چنانچه در حیات جنین شک شود، اصل عدم تحقق آن است و در صورت عدم اطمینان به حیات حمل، حکم به حیات وی موجب اضرار به حقوق مسلم سایر ورثه خواهد بود و این امر از نظر حقوقی مردود است.
مطابق ماده ۸۷۶ ق.م با شک در حیات حین ولادت، حکم وراثت نمیشود. در مطالعه تطبیقی با نظرات فقهای اسلامی زنده متولد شدن جنین در حقوق اسلام با شهادت چهارزن یا دو مرد یا یک مرد و دو زن ثابت میشود و اگر شهود کمتر باشند، به نظر برخی از فقها نوزاد ارث میبرد؛ ولی آثاری که بر شهادت مزبور مترتب است، فرق دارد؛ یعنی در ازای شهادت یک زن ربع حصه نوزاد به طفل میرسد و در مقابل شهادت یک مرد نصف حصه به وی میرسد و اگر سه زن(یا یک زن و یک مرد) شهادت دهند سه ربع سهم به طفل میرسد.[۵۹]
بعضی از فقهای امامیه زنده متولد شدن حمل را به تنهایی کافی برای وراثت نمیدانند؛ بلکه استقرار
حیات را در او شرط وراثت دانستهاند؛ یعنی چنانچه طفل متولد شود، ولی قابلیت بقاء را نداشته باشد،
نمیتواند از مورث خود ارث ببرد.[۶۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:04:00 ق.ظ ]




گفتار دوم- قبول عملی: ۱۰۲
گفتار سوم- سکوت قبول کننده ۱۰۳
گفتار چهارم- انعقاد قرارداد تحت شروط استاندارد ۱۰۵
مبحث پنجم- آثار قبول ۱۰۶
گفتار اول- زمان تأثیر قبول ۱۰۷
گفتار دوم- مکان تأثیر قبول ۱۱۳
مبحث ششم- زوال قبول ۱۱۵
گفتار اول- عدول از قبول ۱۱۶
گفتار دوم- مرگ و زوال اهلیت قبول کننده ۱۱۶
گفتار سوم- قبول پس از سقوط ایجاب ۱۱۷
نتیجه گیری ۱۱۹
منابع و مآخذ ۱۲۳
مقدمه
الف- بیان مساله
از نظر لغوی ایجاب به معنی واجب کردن، لازم گردانیدن و قبول به معنای پذیرفتن و گرفتن چیزی، گفتار کسی را براستی و درستی پذیرفتن می باشد و در اصطلاح حقوقی هم ایجاب عبارت از اعلام اراده کسی است که دیگری را بر مبنای معینی به عقد بستن می خواند که به این شخص موجب اطلاق می شود. و قبول به معنی رضای بدون بدون قید و شرط به مفاد ایجاب است.مطابق بند ۱ ماده ۱۹۰ قانون مدنی یکی از شرایط اساسی صحت معامله داشتن قصد و رضایت طرفین معامله است، آنچه مسلم است اینکه هر دوی آنها امری معنوی و درونی است و در اینجا به معنای اشتیاق به ایجاد، قصد ایجاد و انشا عقد است . بدون شک و تردید آنچه به عقود حیات و جان می بخشد قصد طرفین است و عقود خارج از قصد متعاملین محقق نمی شود.منتها برای تحقق عقد صرف اراده ی حقیقی یعنی قصد انشا کافی نمی باشد و لاجرم امر دیگری هم باید دخیل باشد که دلالت بر قصد انشا کند و آن ر ا اراده انشایی یا خارجی می گویند. به همین جهت ماده ۱۹۱ قانون مدنی مقرر می دارد« عقد محقق می شود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند ». اصولاً در هر کشوری قوانین حاکم متناسب با نیازهای موجود جامعه به تصویب می رسند که امکان اصلاح و یا تکمیل آن به طور کامل به موازای پیشرفت و توسعه تکنولوژی و گسترش روابط حقوقی و اجتماعی و اقتصادی و ماٌلاً ضرورتهای جامعه، وجود ندارد و در مقاطع تجدید نظر هم مرجع قانونگذاری آنگونه که اقتضا می کند اهتمام و ابتکاری به خرج نمی دهد و تنها با وضع قوانینی به پاره ای از مشکلات و نیازها پاسخ می دهد. بدین سبب است که در نظام های حقوقی کشورها به دنبال بروز کمبود و نیاز های اجتماعی ناشی از همان گسترش روابط ، علمای حقوق با احساس تکلیف در مقابل عامه مردم با رعایت اصول مورد احترام قانونگذار و یاری جستن از نظریات ارائه شده در صدد گشایش مشکل و یافتن راه حلها برمی آیند و از طرفی به منظور نیل به اهداف عالیه با تحقق نظام قانونگذاری پیشرفته ، به مطالعه تطبیقی با نظام های حقوقی برتر دیگر کشورها می پردازد.وضع قانون مدنی ماهم مستثنی از این امر نیست زیرا همانطوریکه اشاره شد ایجاب و قبول یکی از مسائل بسیار مهم در حوزه قراردادهاست و از ارکان اصلی و اساسی آنها به شمار می آید و مع الوصف به این موضوع به صورت خیلی محدود پرداخته شده است. از اینروست که محققان عرصه حقوق تلاش کرده اند در تمامی زمینه ها از جمله موضوع حاضر که قانون مدنی حکمی را بیان نکرده و یا مجمل است مطالعاتی را با نظر به حقوق کشورهای مطرح جهان از جمله فرانسه ، آمریکا ، آلمان ، مصر و سوئیس به عمل آورده و نتیجه را در قالب کتاب ، پایان نامه و یا مقاله به جامعه ارائه نمایند. در تحقیق حاضر حقوقی که مد نظر بوده و به عنوان اساس تطبیق قرار گرفته است حقوق مدنی کشور جمهوری اسلامی افغانستان می باشد. انتخاب این گزینه به عنوان اساس تحقیق شاید چندان جالب و با اهمیت به نظر نرسد که این امر هم به نظر متاثر از عدم اشتهار جهانی نظام حقوقی افغانستان می باشد ، لیکن نتیجه مطالعات معمول با لحاظ برجستگیهایی که در حقوق موصوف شاهد خواهیم بود ، مطمئناٌ میزان اهمیت بالای آن را هویدا خواهد کرد. قانون مدنی این کشور مبتنی بر دین اسلام و منطبق با فقه حنفی بوده و در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی مشتمل بر ۲۴۱۶ ماده به تصویب رسیده است و از ماده ۵۰۶ الی ۵۲۶ و هکذا مواد ۵۲۸، ۵۲۹ و ۱۰۳۷ یعنی مجموع بیست و سه ماده موضوع مورد نظر اختصاص یافته است. برای مثال به چند نمونه مهم از مقررات حاکم بر ایجاب و قبول در قانون مدنی افغانستان اشاره میشود:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱- تعیین موعد برای قبول :
ماده ۵۱۶ قانون مدنی افغانستان مقرر می دارد « (۱) هرگاه برای قبول ، معیاد تعیین شده باشد ، ایجاب کننده نمی تواند تا ختم میعاد معینه از ایجاب خود منصرف گردد. (۲) در صورت عدم تصریح میعاد ، قبول احیاناٌ از قرائن ظاهری و یا طبیعت معامله شده می تواند.» بند ۱ مبین اینست که مثلا ً کسی پس از توفقات لازم با مشتری راجع به یکباب خانه ای ، بگوید فروختم یا می فروشم و برای قبول ان مهلتی تعیین کنند ، تا انقضای مهلت معین، موجب نمی تواند از ایجاب خود صرفنظر کند. و بند ۲ ماده هم شامل است که برای قبول مدتب تعیین نشده باشد که در این صورت قرائن ظاهری و یا ماهیت معامله تعیین کننده خواهد بود.
۲- قبول پنداشته شدن سکوت در عقود تحت شرایط خاص:
ماده ۵۲۶ قانون مدنی افغانستان مقرر می دارد« سکوت وقتی قبول پنداشته می شود که بین عاقدین سابقه وجود داشته و ایجاب نیز بر اساس این تعامل صورت گرفته باشد و یا ایجاب به منفعت خالص طرف مقابل باشد»به موجب این ماده سکوت در معاملات وقتی قبول پنداشته می شود که طرفین ، قبل از انعقاد عقد پیرامون موضوع ان به گفتگو نشسته و توافقاتی را به عمل آورده باشند و ایجاب نیز بر این اساس صورت گرفته باشد و یا اینکه ایجاب قطعاً به نفع طرف مقابل باشد.
۳- ملاک تعیین زمان و مکان عقد بین طرفین غایب:
در این خصوص ماده ۵۲۳ قانون مدنی افغانستان مقرر می دارد« عقد بین طرفین غایب در زمان و مکانی کامل پنداشته می شود که ایجاب کننده از قبول طرف مقابل علم حاصل کرده باشد (۲) قبول به مجرد وصول به ایجاب کننده چنان فرض می شود که به ان علم حاصل شده است.» همانطوریکه معلوم است مقنن کشور یاد شده زمان و مکان وقوع عقد را جا و زمانی دانسته است که ایجاب کننده ودر آن محل زمان از قبول طرف مقابل علم حاصل کرده باشد. لازم به ذکر است قانون مدنی جمهوری اسلامی در تمامی موارد ساکت است.
ب- اهمیت تحقیق
بررسی تطبیقی ایجاب و قبول در حقوق ایران و افغانستان به منظور تبیین مبانی نظری ایجاب و قبول و بررسی نقش انشاء و اراده در تحقیق عقد از اهداف مهم این پایان نامه می باشد،تا شاید بتوان با بیان نقاط قوت و ضعف و بررسی آنها در جهت انتخاب مکانیسم های برتر برای تبین هر چه بهتر مقررات مرتبط به انعقاد قرار داد در حقوق ایران گامی مفید برداشته باشیم.
ج- پیشینه تحقیق
همانطوریکه معروض گردید در رابطه با ایجاب و قبول به طور مستقل و یا به شکل تطبیقی با حقوق سایر کشور های مطرح از جمله حقوق فرانسه ، آلمان ، آمریکا ، مصر و سوئیس تحقیاتی صورت گرفته لیکن راجع به موضوع حاضر تا به حال گامی برداشته نشده است که به لحاظ اهمیت قضیه و برجستگی و ویژگی های که حقوق مدنی افغانستان از آن برخوردار است و از طرفی حقوق هر دو کشور برخاسته از حقوق اسلامی است ضرورت بررسی و مطالعه تطبیقی مقررات حاکم بر ایجاب و قبول در حقوق ایران و افغانستان در قالب یک تحقیق احساس می شود. در خصوص موضوع پایان نامه با توجه به اینکه در هیچ یک از آثار حقوقی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی بطور مستقل، سابقه طرح ندارد و موضوع پیشنهادی بدیع و تازه می باشد، لذا طرح بررسی تطبیقی ایجاب و قبول در حقوق ایران و حقوق افغانستان به عنوان موضوعی مستقل علاوه بر فوائد نظری می تواند از نظر کاربردی نیز در نظام حقوقی ایران مفید واقع شود.
د- سوالات تحقیق
اول- سوالات اصلی
۱- تعریف ایجاب و قبول در حقوق ایران و افغانستان چیست؟
۲- وسایل ابراز اراده در حقوق ایران و افغانستان کدام ها هستند؟
۳- مبانی تمیز مرحله مقدماتی گفتگوها از ایجاب و قبول در حقوق ایران و افغانستان چیست؟
۴- آثار ایجاب در حقوق ایران و افغانستان چیست؟
۵- در معاملات غیر حضوری مبنای تشخیص زمان و مکان در حقوق ایران و افغانستان چیست؟
۶- متیازات احکام ایجاب و قبول در قانون مدنی افغانستان نسبت به قانون مدنی ایران کدام است؟
دوم- سوالات فرعی
۱- از نظر حقوق ایران و افغانستان آیا اختیار قبول پیشنهادی حقی برای طرف آن بوجود می آورد یا اثر ایجاب تنها اباحه و اذن است؟
۲- فاصله زمانی ایجاب و قبول در حقوق ایران و افغانستان چقدر است؟
۳- سکوت طرف ایجاب در حقوق ایران و افغانستان چه حکمی دارد؟
هـ- روش تحقیق
روش انجام این تحقیق مثل دیگر آثار حقوقی غالباً بر اساس روش کتابخانه ای و استنادی و تحلیل حقوقی می باشد که در این راستا کتب و مقالات حقوقدانان ایرانی و افغانی و همچنین کتب و نظریات فقهای بزرگ امامیه و حنیفیه مورد بررسی قرار گرفته و استفاده لازم به عمل آمده است.
و- نتایج مورد انتظار
با بررسی حقوق افغانستان در رابطه با احکام و قواعد حاکم بر ایجاب و قبول و مقایسه آن با مقررات حاکم بر همان موضوع درحقوق ایران به نظر می رسد فوایدی حاصل شود که زحمات معمول در این مسیر را توجیه بنماید به عنوان نمونه :
۱- محاسن اختصاص مواد قابل توجهی از قانون مدنی به بحث ایجاب و قبول آشکار خواهد شد.
۲-با مطالعه تطبیقی حقوق ایران و افغانستان در زمینه ایجاب و قبول قوت و ضعف هر دو نظام از حیث مقررات حاکم بر موضوع تحقیق به خوبی روشن خواهد شد.
۳-نتیجه تحقیق می تواند مورد توجه مرجع قانونگذاری قرار گیرد تا در راستای تکمیل قوانین مورد نیاز و احیاناً شفافیت قوانین حاکم اهتمام بیشتری به عمل آورد.
فصل اول
کلیات
مبحث اول- اراده و اجزای آن
اراده در لغت تازی از ماده (رود)[۱] به معنی طلب، قصد، برگزیدن و مشیت است و در اصطلاح دانشمندان علم کلام صفتی است که رجحان یکی از دو امر مقدور را بر دیگری اقتضا میکند.[۲]
اراده عبارت از یک نوع تحریک عصبی و عمل دماغی میباشد که بوسیله آن انسان میتواند اموری را انجام دهد.
اموریکه بوسیله اراده انجام میگیرد بر دو نوع است.
۱- امور مادی مانند: حرکت دست، پا، زبان و امثال آن.
۲- امور معنوی و تصوری مانند: صرف نظر کردن از کسی یا چیزی و امثال آن.[۳]
اراده از نظر حقوقدانان حرکت نفس بطرف کار معین پس از تصور و تصدیق منفعت و اشتیاق به آن است.
در قدیم این لغت را در علم کلام درباره خدا و مشیت او بکار می بردند، قصد را در فقه بکار می بردند مانند قصد فعل و قصد انشاء. اکنون تدریجاً به جای قصد، اراده شایع شده است. اراده بخش ذهن است با گزینش ضمیر در رابطه با فعل یا ترک آن.
قصد آدمی که مایه وجود اثر حقوقی گردد (قصد انشاء) این قسم اراده، مختص به عقود و ایقاعات است. در اراده انشائی قصد نتیجه وجود دارد این قصد را اراده انشائی گویند.
و اراده باطنی عبارت از رضا که در ضمیر خلجان کند و هنوز به مرحله اظهار برای تحقق اثر حقوقی نرسیده باشد. این نوع اراده گاهی مخالف و مغایر با اظهار صاحب اراده ، از کار در می آید. پس اختلاف کرده اند که ملاک کار اراده ظاهری است یا اراده باطنی؟[۴]
و اراده باطنی را ازینرو اراده حقیقی گفته اند که پایه و اساس کار مرید است و آثار حقوقی از آن نشأت می گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ق.ظ ]




هر چند حاصل این نظریه به ظاهر سادگی کار دادرسی را در پی دارد اما گاهی اوقات سبب بعید می تواند موثرتر از قریب ترین سبب باشد. در این حالت این نظریه نتایج غیر عادلانه ای را در پی دارد. مثل زمانی که شخصی سیستم ترمز اتوبوسی را دستکاری می کند ولی خسارات حاصل از تصادف را طبق این نظریه راننده باید متحمل شود.
نشانه های این نظریه در حقوق مل تقدم مباشر بر سبب و رود ضرر است که ماده ۵۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی آمده است. طبق این ماد: «در صورتی دادگاه حکم به خسارت می دهد که مدعی خسارت ثابت کند که ضرر به او وارد شده و این ضرر بلا واسطه ناشی از عدم انجام تعهد و تاخیر آن یا عدم تسلیم محکوم به بوده است.»
بند ۲- نظریه تساوی اسباب
بر اساس این نظریه هر عانلی که در جریان ورود یک خسارت به نحوی در تحقق آن نقشی هر چند کوچک، داشته باشد سبب خسارت به شمار می رود و در مسئولیت با اسباب دیگر برابر است. درجه تاثیر اسباب مختلف تاثیری در مسئولیت نداشته و همه به صورت برابر مسئول جبران خسارت می باشند. مطابق این نظریه هیچ یک از اسباب به تنهایی سبب ورود خسارت نبوده و در نتیجه همه اسباب به صورت برابر مسئول اند. نتیجه ی نامعقولی که از این نظریه حاصل می شود این است که منشاء هر خسارتی را که پیگیر شویم، دخالت افراد بسیاری در قبال تحقق این مسئولیت آشکار می گردد و نمی توان رشته این اسباب را قطع کرد، به ویژه در مواردی که مبنای مسئولیت، نظریه ای غیر از نظریه تقصیر باشد و تقصیر شرط وجود مسئولیت نباشد. علاوه بر این مشکل، دادرس پرونده نیز در احراز دخالت قطعی یک سبب منجر به وقوع خسارت به تردید می افتد و قضاوت دشوار می گردد. اینها جدی ترین انتقادات وارده بر این نظریه است؛ نظریه ای که اتفاقاً قانون مجازات اسلامی در مواد ۳۳۶ و ۳۶۵ آن را پذیرفته و مبنای این دو ماده قانونی قرار داده است.
بند ۳- نظریه سبب مقدمه در تاثیرمطابق این نظریه هر گاه چند سبب، در مقاطع زمانی متفاوت، و در وقوع یک ضرر نقش داشته باشند، سبب مقدم، مسئول است. مثلاً اگر کسی در ماشینی مواد منفجره کار بگذارد و شخص دیگر قبل از انفجار آن بمب ماشین را با اسلحه منفجر کند، شخص دوم مسئول است چرا که اقدام او باعث انفجار و انهدام ماشین شده است. در واقع در بعضی موارد سبب مقدم در تاثیر، با سبب نزدیک و بلا واسطه یکی می شود.در توجیه این نظریه آورده اند که در این قبیل موارد عرف ضرر را منتسب به سببی می داند که زودتر تاثیر نموده است. مخالفان در پاسخ می گویند که همیشه اینگونه نیست به ویژه زمانی که هر دو شخص قصد ورود ضرر به دیگری را دارند. حال چگونه می توان در چنین مواردی یک سبب را مسئول و سبب دیگر را معاف از مسئولیت دانست.
این نظریه درفقه امامیه نیزمطرح گردیده است ولی فقها درمورد آن وحدت نظرو اجماع عقیده ندارند. با این حال در حقوق موضوعه ایران، در ماده ۳۶۴ قانون مجازات اسلامی این نظریه پذیرفته شده است.
بند ۴- نظریه سبب متعارف و اصلیبه موجب این نظریه هر شخص فقط مسئول ضرر و زیان هایی است که به طور متعارف از اقدامات او به بار می آید و عرف می تواند آن ضررها را پیشگیری و شناسایی کند. به عبارت دیگر، در بین اسباب مختلفی که باعث ورود ضرر می شوند، سببی مسئول است که طبق ارزیابی عرف احتمال اینکه خسارت وارده نتیجه متعارف آن سبب باشئ بیشتر است این نظریه به «علت متناسب» مشهور است. در این نظریه مقدمات و شرایط ورود ضرر، در زمره اسباب قرار نمی گیرد بلکه فقط عاملی سبب تلقی می شود که نتیجه متعارف آن، منجر به ورود ضرر شده باشد. پس مطابق این نظریه اشخاص مسئول پیامدهای غیر قابل پیش بینی اقدامات خود نیستند.این نظریه به دادرس این امکان را می دهد که در موارد مقتضی علاوه بر استناد به دیگر نظریه های مطرح شده و موجود، به این نظریه نیز استناد نموده و با استنتاجی منطقی و بر پایه داوری عرف- که پایه بسیاری از قواعد حقوقی است و در بیشتر موارد عادلانه ترین مسیر می باشد- حکم را صادر کند.
مخالفان این نظریه معتقدند که عوامل به وجود آورنده ضرر بعضاً چنان در هم تنیده می شوند که پیدا نمودن سبب متعارف بسیار مشکل شده و همین امر باعث می شود که یک رویه واحد قضایی حاصل نشود. ویژه آن که گاهی ارتکاب یک اقدام زیان بار، چنان خسارت جبران ناپ ذیری به بار می آورد که کمتر انسان متعارف آن را پیش بینی می کند چنان که ممکن است یک سهل انگاری ساده در برق کشی کارخانه رسیندگی، موجب آتش سوزی شده و میلیاردها ریال خسارت به بار آورد. در هر صورت این نظریه نیز در حقوق موضوعه ما، در برخی مواد قانونی از جمله ماده ۳۶۵ قانون مجازات اسلامی پذیرفته شده است.
گفتار چهارم: اسباب خارجیاسباب خارجی ای که می توانند در وقوع خسارت داشته باشند سه دسته اند:
۱- قوه قاهره: عاملی است که خوانده دعوی قابلیت پیش بینی، منع و دفع آن را نداشته و به صورت غیر مترقبه و ناخواسته باعث ایجاد ضرر شده است مانند وقوع سیل، زلزله و آتش سوزی ناشی از رعد و برق. در این صورت خوانده دعوی هیچ مسئولیتی برای جبران خسارت وارده ندارد. قابل تذکر است که معیار شناسایی، غیر قابل پیش بینی بودن و غیر قابل دفع بودن، عرفی است و ضابطه مدونی در این خصوص وجود ندارد.
پایان نامه - مقاله۲- فعل شخص ثالث: اگر فعل شخص ثالثی منشا ورود خسارت گردد و این فعل تنها عامل ورود خسارت باشد خوانده مسئول شناخته نمی شود مشروط بر این که تاثیر فعل شخص ثالث در ورود خسارت برای دادرس محرز باشد.۳- مشارکت زیان دیده در ایجاد خسارت: هر گاه زیان دیده، در جهت تحقق ضرر مرتکب فعل زیان باری شود خود او نیز به همراه دیگر اسباب ورود زیان مسئولیت دارد. نکته ی مهم این که این امر نباید موجب عدم تلاش زیان دیده جهت جلوگیری ازگسترش خسارت گردد چرا که در این صورت اقدام زیان دیده به عنوان سبب زیانی استکه درآینده محقق می شود و نه کاهلی در منع گسترش زیان بعد از وقوع آن.
تمام فروض مطروحه، همانگونه که دیدیم، تحت شرایطی می تواند موجب تحقق مسئولیت گردند. هدف از طرح مختصر این اسباب، آشنایی با اسباب تحقق مسئولیت مدنی در حقوق ایران است تا با این پیش زمینه ارائه شده، در بخش دوم این تحقیق که به تفصیل به مسئولیت مدنی کارفرما در حوادث ناشی از کار می پردازیم، اسباب و شروط تحقق مسئولیت مدنی کارفرما را با اقتدا به این نظریات شناسایی نموده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
فصل چهارم:
منابع مسئولیت مدنی در حقوق ایران
در قانون مدنی ایران ذیل عنوان ضمان قهری از چهار عامل به عنوان منابع مسئولیت مدنی نامبرده شده است: ۱- غصب و آنچه در حکم غصب است ۲- اتلاف ۳- تسبیت ۴- استیفاء[۶۰]
استیفاء را نمی توان در زمره ی منابع مسئولیت مدنی بر شمرد چرا که «مبناء دین در این مورد، ورود ضرر به دیگری نیست. قانونگذار خواسته است کسی را که از مال یا کار دیگری، با اذن او سود برده است موظف سازد تا عوض آن چرا که استیفاء کرده بپردازد، هر چند به عامل یا مالک هیچ زیانی نرسیده باشد» [۶۱]ملاحظه می شود که با این توصیف، استیفاء را نمی توان در زمره منابع مسئولیت مدنی قلمداد نمود.
اما در مورد غصب نیز اکثر نویسندگان حقوق مدنی در کتب و نظریات خود غصب را تحت عنوانی مستقل مورد بحث قرار داده اند چرا که هر چند غصب مشترکاتی با مسئولیت مدنی دارد اما به لحاظ گستردگی و اهمیت موضوع هم در فقه و هم در حقوق تحت عنوانی مستقل مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه آنکه در این فصل ما منابع مسئولیت مدنی را منحصر به «اتلاف» و «تسبیت» دانسته و در دو مبحث به بررسی آن می پردازیم.
مبحث اول: اتلافاتلاف به معنی نابود کردن، تلف کردن و از بین بردن منافع یا مال دیگریست اعم از اینکه جزئی باشد یا کلی به نحوی که دیگر امکان استفاده از آن مال وجود نداشته باشد که در این صورت شخص تلف کننده در مقابل صاحب مال مسئول خواهد بود.
در اتلاف شخص باید مستقیم و بدون واسطه مرتکب فعل زیان بار و تلف مال غیر شود نه اینکه سبب آن باشد. برای احراز اتلاف کافی است رابطه سببیت بین فعل شخص و زیان وارده ثابت شود و فرض تقصیر ضرورتی ندارد. ماده ۳۲۸ قانون مدنی در خصوص اتلاف مقرر می دارد: «هر کس مال غیر را تلف کند ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد، اعم از این که از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از این که عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص یا معیوب کند ضامن نقص قیمت آن مال است»
در اتلاف بلوغ، عقل و قصد جایگاهی ندارد. به این معنا که هر کس باعث تلف مالی بشود مسئول است چه این شخص بالغ باشد یا صغیر، عاقل باشد یا مجنون، قصد تلف داشته باشد یا خیر و همچنین سهل انگاری کرده باشد یا خیر؛ در هر صورت باید خسارت وارده را جبران نماید.[۶۲] از حیث مبانی نظری تحقق مسئولیت مدنی، اتلاف با نظریه تضمین حق هماهنگ است. مبنای فقهی قاعده اتلاف که قانون مدنی به تاسی از آن وضع گردیده است، در فصل دوم مورد بحث قرار گرفت و فقط نظر به اشتراک موضوع، در اینجا به صورت خیلی مختصر قلمرو قاعده اتلاف را بررسی می نمائیم.اختلاف شده است که آیا قاعده ی اتلاف فقط شامل تلف حقیقی مال می شود یا اگر شکل ظاهری مال حفظ شده ولی عرف ارزشی برای آن مال قائل نباشد، به جهت اینکه دیگر نمی توان از آن مال استفاده نمود، باز هم قاعده ی اتلاف جاری می شود؟تلف حقیقی مثل اینکه شخص برنج طبخ شده مجلس عروسی دیگری را از سر عداوت در چاه بریزد ولی در حالت دوم آشپز برنجی را که برای طبخ به او سپرده شده آن قدر شور نماید که عملاً قابل خوردن نباشد البته منطق حکم می کند. حالت دوم را نیز در حکم تلف حقیقی بدانیم و قاعده اتلاف را در مورد آن نیز جاری نمائیم. چنانچه عرف، عملاً همین گونه عمل می کند.چنانکه می دانیم حقوق دانان مال را اعم از عین، منفعت و حق می دانند. حال سوال اینست که آیا قاعده اتلاف شامل تلف هر سه مصداق مال می شود؟
قطعاً جواب مثبت خواهد بود. حتی پاره ای از حقوق دانان پا را فراتر نهاده و عمل انسان را، اعم از اینکه شخص شاغل باشد یا بیکار مال تلقی نموده اند و بر این اساس هر کس با حبس غیر قانونی شخصی امکان کسب وکار رااز وی سلب نماید، براساس این قاعدهمسئول شناختهشده وملزم بهجبران خسارت است.
مبحث دوم: تسبیب
تسبیب تلف مال دیگری به واسطه دخالت یک سبب دیگر است. تسبیب مقدمه تلف مال را فراهم می آورد. ولی در تلف مال مباشر نیست. به عبارتی اقدامی انجام می دهد به واسطه جمع آن اقدام و عوامل دیگر مال شخصی تلف می شود.[۶۳] مثل اینکه شخصی سیم حاوی جریان برق را از پوشش عایق خود خارج می کند و شخص دیگری بدون اطلاع از این وضعیت و به طور غیر عمدی، با هل دادن دیگری روی آن سیم موجب برق گرفتگی وی می شود. در این مثال شخص اول به صورت مستقیم باعث برق گرفتگی نشده ولی عرف وی را سبب این حادثه می داند و در نتیجه مسئول و ملزم به جبران خسارت می شود. تفاوت عمده دیگر تسبیب با اتلاف این است که در تسبیب حتماً باید تقصیر مسبب احراز شود تا وی ملزم به جبران خسارت شناخته شود و حال آنکه در اتلاف فرض اثبات تقصیر ضرورتی ندارد. فرض وجود تقصیر در هیچ ماده ای به صراحت نیامده ولی در مواد ۳۳۳ و ۳۳۴ قانون مدنی احراز مسئولیت منوط به اثبات تقصیر شده است.سبب در اصطلاح حقوقی را با سبب در اصطلاح فلسفی نباید اشتباه گرفت سبب در فلسفه امری است که از وجودش وجود و از عدمش عدم حاصل آید ولی در اصطلاح حقوقی سبب فقط مهیا کننده مقدمه ی ورود خسارت است؛ مقدمه ای که الزاماً منجر به ایراد خسارت نمی گردد. نکته ای قابل تذکر اینکه برای اینکه سبب مسئول شناخته شود، اولاً حتماً باید زیانی وارد آید و صرف فراهم شدن مقدمه زیان، نمی تواند موجد مسئولیت گردد. ثانیاً نقش سبب در ورئد خسارت باید آن قدر زیاد باشد که عرف اقدام مسبب را مقتضای ورود خسارت بداند. بر خلاف اتلاف، در تسبیب حتماً باید فعلی صورت پذیرد، فعلی که نتیجه آن ورود خسارت به دیگری باشد.از نقاط تشابه اتلاف و تسبیب می توان به موارد ذیل اشاره کرد، نه در اتلاف و نه در تسبیب، قصد فعل و قصد نتیجه ضرورتی ندارد بلکه به صرف اینکه متلف در تلف مالی مباشرت نماید و مسبب مقدمات تلف مال را فراهم آورد، مسئولیت محرز است. پس تفاوتی ندارد که متلف یا مسبب بداند که عمل آن ها موجب ضرر است یا خیر همچنین علم به حکم هم لازم نیست.لازم به ذکر است که قاعده تسبیب از نظر مبنا با نظریه تقصیر هماهنگ است. همچنان که متذکر شدیم، در اتلاف تقصیر شرط نیست ولی در تسبیب وجود تقصیر ضرورت دارد و اثبات آن هم بر عهده زیان دیده است، به جز موارد استثنایی که تقصیر مسبب مفروض است.بخش دوم
ازدواج و ازدواج های تحمیلی
فصل اول: کلیات
مبحث اول: تعاریفبرای درک صحیح یک موضوع، آشنایی با «کلید واژه های» مرتبط با آن موضوع، واجد اهمیت فراوانی است، خصوصاً اینکه یک واژه ممکن است در مواضع مختلف معانی متفاوت و بعضاً تعارض را به ذهن متبادر نماید. برای پرهیز از این امر و احاطه بر مفهوم مورد نظر از واژگان کلیدی مندرج در این تحقیق، در این فصل ابتدا به تعریف مورد نظر خود از «کلید واژه های» اساسی تحقیق می پردازیم تا خواننده ضمن آشنایی با مفهوم مورد نظر، پیوستگی مفهومی را حفظ نموده و در رسیدن به هدف، مواجه با سراب فریبنده تکثر معانی مندرج در یک مفهوم و در نتیجه خطای در شناخت نگردد.
با عنایت به نقش محوری «والدین» «ازدواج» «اجبار و تحمیل» «ازدواج تحمیلی» (مسئولیت مدنی نیز در زمره کلید واژگان است که در بخش اول به تعریف مورد نظر اشار ه نمودیم) ابتدا در چهار گفتار به تعریف این کلید واژه ها پرداخته و سپس دیگر مباحث مطروحه را مورد بررسی قرار می دهیم.
گفتار اول: تعریف والدینشاید در بدو امر تصور شود که با توجه به روشن بودن مفهوم مادر، و پدر چه نیازی به این تعریف وجود دارد. اما چون مطلب از نظر حقوقی مورد بحث قرار می گیرد، تعیین و تبیین دقیق واژه ها از نظر شناخت مسئولیت و شخص مسئول بسیار مهم است.
در سیستم حقوقی ایران، زن و مردی که به وسیله عقد نکاح به یکدیگر مربوط شوند فرزندان ایشان که قانوناً و شرعاً از این رابطه به وجود آمده اند، اعضای خانواده را تشکیل می دهند، در این مجموعه، مرد رئیس خانواده بوده و به موجب ماده قانون مدنی، بر طفل ولایت دارد. وظیفه مادر در کنار پدر حضانت از طفل و تربیت و نگهداری اوست (مواد ۱۱۶۸-۱۱۶۹، ۱۱۷۲، ۱۱۷۸ قانون مدنی) بنابراین در حقوق ایران، والدین قانونی به زن و مردی اطلاق می شود که بر اثر نکاح صحیح با یکدیگر مربوط شده و از این رابطه دارای فرزند هستند.
گفتار دوم: تعریف اجبار و تحمیل
در فرهنگ علوم اجتماعی، در مورد تعریف واژه اجبار بیان شده است: اجبار از ریشه لاتین CONSRIGERE به معنی فشار دادن است و از نظر مفهومی، به معنای تحمل آزار جسمانی یا روانی است، خواه به جهت آنکه فرد علیرغم میل خود به انجام کاری مجبور شده است و خواه بدان جهت که از انجام آنچه می خواسته باز داشته شده است. فعل اجباری یعنی کاری که از روی قهر و ستم انجام گیرد.[۶۴] و منظور از تحمیل، واداشتن کسی به انجام کاری یا پذیرش چیزی بر خلاف میل او است.[۶۵]
گفتار سوم: تعریف ازدواج
مقصود از ازدواج، پیوند زناشویی رسمی میان دو جنس مخالف است؛ در صورتی که آن ها شرایط شرعی و قانونی لازم را داشته باشند.
ازدواج یک سنت دیرینه اجتماعی است که از زمان های بسیار قدیم، بلکه از آغاز زندگی بشر مرسوم بوده است، پیمانی است مقدس که در بین تمام اقوام و ملل، مذهبی و غیر مذهبی و در تمام اعصار وجود داشته و دارد و ازدواج یک خواسته طبیعی و مشروع است که هر انسانی در سن خاصی به آن احتیاج دارد و تمام ادیان آسمانی برآن صحه نهاده ومخصوصاً دین اسلام آن را بسیار مبارک و ارزشمند تلقی کرده است.[۶۶]
گفتار چهارم: تعریف ازدواج تحمیلی
ازدواج اجباری، پیوند زناشویی رسمی است که در این پیوند، رضایت و اراده زوجین یا یکی از آن نادیده انگاشته می شود و برای برقراری این پیوند، از انواع فشارهای جسمی و روانی استفاده می گردد.
مبحث دوم: اصول ازدواج موفق
بدترین نوع ازدواج، ازدواجتحمیلی است، زیراکلیه عقود ازجمله عقد ازدواجدارای اصولی می باشدکه مهمترین اصول آن آزادی اراده، سمت و سو وهدف ازدواج، مشروعیت ورضایت و اهلیت طرفین است.
گفتار اول: بررسی آزادی اراده
این اصل در ازدواج تحمیلی وجود ندارد و اگر اراده معیوب باشد، عقد صحیح نیست البته حتی اگر اراده وجود داشته باشد و ظاهری باشد قانون گذار آن را نمی پذیرد زیرا قصد و اراده باید باطنی باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ق.ظ ]




دربنددوازماده هفت آن اعلامیه صراحتااشاره به پذیرشاصلقانونیبودن جرائم ومجازاتها شده است.
گفتارسوم: دراسنادحقوق بشری خاص
الف: اعلامیه تهران
از ۲۳ آوریل‌ تا ۱۳ مه‌ ۱۹۶۸، در تهران‌ اجلاسیه‌ای‌ به‌ منظور بررسی‌ پیشرفت‌های‌ حاصله‌ طی‌ بیست‌ سال‌ گذشته‌ از تاریخ‌ تصویب‌ اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر و تنظیم‌ برنامه‌ای‌ برای‌ آینده‌ برگزار شد. این‌ همایش‌ به‌ بررسی‌ مسائل‌ مربوط‌ به‌ فعالیت‌های‌ سازمان‌ ملل‌ متحد در زمینه‌ بسط‌ و تشویق‌ احترام‌ به‌ حقوق‌ و آزادی‌های‌ اساسی‌ بشر، اختصاص‌ داشت‌ و در پایان‌ اعلام‌ داشت‌ که‌: با در نظر داشتن‌ قطعنامه‌های‌ مصوب‌ کنفرانس‌ و با توجه‌ به‌ اینکه‌ برگزاری‌ سال‌ بین‌المللی‌ حقوق‌ بشر در زمانی‌ انجام‌ می‌گیرد که‌ جهان‌ دستخوش‌ یک‌ رشته‌ تحولات‌ بی‌سابقه‌ است‌ …

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه‌ به‌ امکانات‌ جدیدی‌ که‌ در اثر پیشرفت‌ سریع‌ علوم‌ و تکنولوژی‌ به‌ وجود آمده‌ است‌ …
با اعتقاد به‌ اینکه‌ در دولتی‌ که‌ مناقشه‌ و توسل‌ به‌ خشونت‌ در بسیاری‌ از نقاط‌ جهان‌ برقرار است‌ و حقیقت‌ همبستگی‌ متقابل‌ نوع‌ بشر و ضرورت‌ یکپارچگی‌ آنان‌ بیش‌ از پیش‌ مشهود است‌ …
با اذعان‌ به‌ اینکه‌ صلح‌ جهانی‌ آرمان‌ بشر است‌ و اینکه‌ صلح‌ و عدالت‌ لازمه‌ حتمی‌ تحقق‌ کامل‌ حقوق‌ و آزادیهای‌ اساسی‌ انسان‌، رسماً اعلام‌ می‌دارد که‌:

    1. لازم‌ است‌ اعضای‌ جامعه‌ بین‌المللی‌ تعهدات‌ خطیر خود را در زمینه‌ بسط‌ و تشویق‌ احترام‌ به‌ حقوق‌ و آزادی‌های‌ اساسی‌ عموم‌ افراد بشر، بدون‌ توجه‌ به‌ وجوه‌ امتیاز از هر نوع‌ از جمله‌ نژاد، رنگ‌، جنس‌، زبان‌، مذهب‌، عقاید سیاسی‌ و غیره‌ ایفا کنند.
    1. اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر مبین‌ تفاهم‌ مشترک‌ ملل‌ جهان‌ در زمینه‌ حقوق‌ غیرقابل‌ سلب‌ و نقض‌ عموم‌ اعضای‌ خانواده‌ بشری‌ بوده‌ متضمن‌ تعهدی‌ برای‌ اعضای‌ جامعه‌ بین‌المللی‌ است‌.
    1. میثاق‌ بین‌المللی‌ حقوق‌ مدنی‌ و سیاسی‌، میثاق‌ بین‌المللی‌ حقوق‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌، اعلامیه‌ راجع‌ به‌ اعطای‌ استقلال‌ به‌ سرزمینها و ملل‌ مستعمره‌، عهدنامه‌ بین‌الملل‌ راجع‌ به‌ محو کلیه‌ اشکال‌ تبعیض‌نژادی‌ و نیز عهدنامه‌ها و اعلامیه‌های‌ دیگری‌ که‌ در زمینه‌ حقوق‌ بشر به‌ ابتکار سازمان‌ ملل‌ متحد، کارگزاری‌های‌ تخصصی‌ و سازمان‌های‌ منطقه‌ای‌ بین‌الدولی‌ به‌ تصویب‌ رسیده‌ است‌، معیارها و تعهدات‌ جدیدی‌ به‌ وجود آورده‌ که‌ برای‌ کشورها لازم‌الرعایه‌ است‌.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ق.ظ ]




۳-۴-۱۹ . مصاحبه…………………………………………………………………………………………….۹۵۳- ۵ . برچسب‌گذاری…………………………………………………………………………………………………..۹۸۳-۶ . تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها………………………………………………………………………….۱۰۰۳-۶-۱ . توصیف……………………………………………………………………………………………۱۰۱۳-۶-۲٫ تحلیل………………………………………………………………………………………………..۱۰۱۳-۶-۳٫ تفسیر…………………………………………………………………………………………………۱۰۲۳-۶-۴ .یادآوری عاطفی…………………………………………………………………………………..۱۰۲۳-۷٫کیفیت (روایی و پایایی )……………………………………………………………………………………….۱۰۴۳-۸ . پایایی………………………………………………………………………………………………………………۱۰۶۳-۹٫ تعمیم پذیری…………………………………………………………………………………………………… ۱۰۶
۳-۱۰٫ آسیب پذیری……………………………………………………………………………………………………۱۰۷
فصل چهارم: یافته‌های پژوهش…………………………………………………………………………………..۱۰۹۴-۱٫ اولین تصویر……………………………………………………………………………………………………..۱۱۰۴-۲٫ تصویری دیگر…………………………………………………………………………………………………..۱۱۱۴-۳٫ مقدمه………………………………………………………………………………………………………………۱۱۱۴-۴٫انقلاب اسلامی ……………………………………………………………………………………………………۱۱۲۴-۴-۱٫گفتمان اسلامی سازی………………………………………………………………۱۱۷۴-۴-۲٫ترویج فرهنگ حجاب و عفاف………………………………………………….۱۲۱۴-۵٫جنگ و تاثیر آن بر شکل گیری هویت……………………………………………………………………۱۲۲۴-۵-۱٫نسل سوخته…………………………………………………………………………….۱۲۳۴-۵-۲٫همکاری،تعاون،تربیت سیاسی،وطن دوستی………………………………… ۱۲۵۴-۵-۳٫پیوند مدرسه با اجتماع،مسئولیت پذیری دانش آموزان………………….۱۲۵۴-۵-۴٫آموزش و پرورش ،تحرک اجتماعی،نقش والدین و دانش آموزان……۱۲۶۴-۵-۵٫جابه جایی در نظام ارزش ها……………………………………………………..۱۲۸۴-۶٫گفتمان پاسخگویی و کارآیی……………………………………………………………………..۱۳۱۴-۶-۱٫ گفتمان پاسخگویی و کارآیی و تاثیر آن بر بعد آموزشی………………..۱۳۱۴-۶-۲٫گفتمان پاسخگویی و کارآیی و تاثیر آن بر بعد پرورشی:گسست ایدئولوژیک………………………………………………………………………………………..۱۳۸۴-۶-۳٫پیامد گفتمان پاسخگویی و کارآیی بر شکل گیری هویت معلم……….۱۴۰۴-۶-۳-۱٫گفتمان مدرنیته:آغاز شکل گیری هویت معلم به مثابه ماشین آموزش…………………………………………………………………………………..۱۴۱۴-۶-۳-۲٫پیامد گفتمان معلم به مثابه ماشین آموزش:انجماد معناشناختی،هویت منزوی و در حاشیه معلم ………………………………………………………۱۴۴۴-۶-۳-۳٫گفتمان امنیتی……………………………………………………………………….۱۴۸۴-۷٫تاثیر روابط بر شکل گیری هویت…………………………………………………۱۴۹۴-۷-۱٫خانواده :اولین نهاد تاثیرگذار بر شکل گیری هویت حرفه ای…………۱۵۰۴-۷-۲٫علاقه به معلمی………………………………………………………………………..۱۵۳۴-۸٫فرهنگ و تاثیر آن بر شکل گیری هویت………………………………………………………………….۱۶۰۴-۸-۱٫نمای کلی از فرهنگ…………………………………………………………………۱۶۰۴-۸-۲٫برخی محصولات فرهنگی شناسنده(معرف ) فرهنگ……………………۱۶۲۴-۸-۳٫سبک زندگی……………………………………………………………………………۱۶۶۴-۸-۳-۱٫تقسیم ساعات شبانه روز……………………………………………۱۶۷۴-۸-۳-۲٫چادر و پوشش بسیار ساده معلمی………………………………۱۶۸۴-۸-۳-۳٫الگوی تغذیه و مدیریت بدن………………………………………۱۷۰۴-۸-۴٫جنسیت:جایگاه زنان در فرهنگ و تاثیر آن بر شکل گیری هویت……۱۷۱۴-۸-۴-۱٫ازدواج تحمیلی………………………………………………………..۱۷۹۴-۹٫تحصیل در دانشگاه……………………………………………………………………………………….۱۸۱
۴-۹-۱٫ تاثیر برنامه درسی صریح برآماده شدن برای معلمی………………………۱۸۱
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۹-۲٫ تاثیر برنامه درسی پنهان دانشگاه بر شکل گیری هویت…………………۱۸۴
۴-۱۰٫پایان تحصیل در دانشگاه و اضطراب از ورود به مدرسه به عنوان معلم………………………۱۸۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم