کلیات

۱-۱ مقدمه

بورس اوراق بهادار یکی از نهادهای جالب جامعه انسانی متمدن است. مهم ترین وظیفه بورس اوراق بهادار ایجاد بازاری کارا و دائمی برای اوراق بهادار است، به گونه ای که هر لحظه بتوان اوراق بهادار را به قیمت رایج و جاری معامله کرد. وظیفه مهم دیگر بورس ایجاد ساز وکار منظم و شفاف در تقابل عرضه و تقاضا برای تعیین قیمت دارایی های مالی است. (عالیشوندی،۱۳۸۸)

یکی از مسائل اثرگذار که در این زمینه مطرح می شود قدرت رقابت در بازار می‌باشد. ساختار رقابت بازار در شرکت‌ها باعث تاثیرات عمده در عواملی مانند سیاست های تقسیم سود شرکت‌ها می شود. استفاده کنندگان از اطلاعات مالی،تمایل دارند از توان شرکت در ایجاد منابع نقدی آگاهی یابند تا از یک سو تصویری روشن از وضعیت کنونی شرکت به دست آورند و از سوی دیگر، بتوانند وضعیت آینده شرکت را مورد ارزیابی قرار دهند. در این میان، سود سهام نقدی به دلیل عینیت و ملموس بودن، نزد ذینفعان شرکت، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این مسئله نزد مدیران شرکت‌ها نیز دارای اهمیت است، از این رو، بخشی از توان و توجه مدیران شرکت‌ها معطوف به مقوله ای است که از آن با عنوان سیاست تقسیم سود یاد می شود. اما مسئله اصلی، ریشه یابی دلایل اتخاذ یک سیاست تقسیم سود از سوی شرکت‌ها است.

۱-۲ بیان مسئله پژوهش

هدف اصلی شرکت‌های سهامی به حداکثر رساندن ثروت سهام‌داران است . یکی از عوامل مؤثر بر این امر، سیاست تقسیم سود شرکت است. به همین دلیل، بحث سیاست تقسیم سود همواره به عنوان یکی از مهمترین مباحث مالی مطرح بوده است.زیرا سود تقسیمی بیانگر پرداخت‌های نقدی عمده شرکت‌ها و یکی از مهمترین گزینه ها و تصمیمات فراروی مدیران به شمار می رود. مدیر باید تصمیم بگیرد که چه میزان از سود شرکت تقسیم، و چه میزان در قالب سود انباشته مجدداً در شرکت سرمایه گذاری شود. به رغم اینکه پرداخت سود تقسیمی مستقیماً سهام‌داران را بهره مند می‌سازد، توانایی شرکت در انباشت سود به منظور بهره گیری از فرصت‌های رشد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. (بیکر و پاول؛۲۰۰۵ )

طبق نظریه سلسله مراتبی؛ شرکت‌ها هنگام مواجهه با عدم تقارن اطلاعاتی ؛ سود پرداختی به سهام‌داران خود را کاهش می‌دهند . چون عدم تقارن اطلاعاتی ، نشانه های منفی در ارتباط با ارزش شرکت به بازار سرمایه منتقل می‌کند. اگر شرکت‌ها به منابع مالی خارجی نیاز داشته باشند ترجیح می‌دهند تا سود پرداختی به سهام‌داران خود را کاهش دهند تا اینکه این منابع را از بازار سرمایه تامین کنند.

اگر مدیریت بتواند ‌در مورد سیاست تقسیم سود تضامینی بدهد و خود را به رعایت سیاست تقسیم سود ملزم بداند، هزینه های نمایندگی کاهش و قیمت سهام شرکت افزایش می‌یابد. به فرض تعهد معتبری از مدیریت به سهام داران برای توزیع سود در فواصل معین و به میزان معین، کاهش آتی هزینه های نمایندگی در قیمت های جاری سهام خود را نشان خواهد داد. اما از مدیران کمتر می توان انتظار داشت که بتوانند خود را نسبت به سیاست پرداخت سود معینی کاملا” متعهد کنند و از این رو تاثیر سود سهام روی هزینه های نمایندگی، صرفا به تاثیر سود سهامی که واقعا در گذشته پرداخت شده است، محدود می شود. البته در ایران در صورتی که مجمع سیاست پرداخت سود سهام را از قبل تعیین کند، طبعا” هزینه های نمایندگی می‌تواند کاهش یابد چون مدیران ملزم به رعایت مصوبات مجمع در این زمینه اند.

علاوه بر این اعلام سود سهام برای بازار، حاوی اطلاعاتی جدید است و مدیران می‌توانند از سود سهام برای علامت دادن و رساندن اخبار خوب به سهام‌داران استفاده کنند. به عبارت دیگر سود سهام دارای محتوای اطلاعاتی است و اطلاعات مهم مالی را مخابره می‌کند. مطابق این مفهوم، شرکت ها زمانی که انتظار افزایش را در سودهای آتی داشته باشند، سود سهام نقدی خود را افزایش می‌دهند. ‌بنابرین‏ افزایش سود سهام نقدی حامل پیامی مبنی بر انتظار بهبود عملکرد شرکت است. (اهرونی و سواری،۱۹۸۰و کرمی و همکاران۱۳۹۱).

سودآور، از سود تقسیم نشده به عنوان منبع تامین مالی استفاده کنند.

سیاست های مختلفی ‌در مورد نحوه تقسیم سود مطرح است. تفاوت این سیاست ها در ثبات یا متغیر بودن سود پرداختی به سهام‌داران طی سال های مختلف است و هر یک از آن ها ریسک معینی را به همراه خواهد داشت.

انواع سیاست های تقسیم را میتوان به شرح زیر برشمرد:

۱-سیاست تقسیم سود منظم

۲-روش درصد ثابتی از درآمد هر سهم

۳-روش مبلغی ثابت

۴-روش پرداخت درصدی از ارزش بازار

۵-روش درصدی از قیمت اسمی

با توجه به مطالبی که اشاره گردید می توان بیان داشت که سیاست تقسیم سود برای سهام‌داران و مدیران از اولویت اول برخوردار می‌باشد. لذا عوامل مؤثر بر این سیاست می‌تواند برای استفاده کنندگاه اطلاعات نیز مفید باشد. یکی از عوامل تاثیر گذار بر نوع سیاست تقسیم سود ساختار رقابت محصول می‌باشد.

شرکت ها تصمیم های عملیاتی مختلفی را اتخاذ می‌کنند. برای نمونه٬ آن ها تحقیقات بازاریابی اولیه را انجام می‌دهند٬ محصول های جذابی را ارائه می‌کنند٬ درباره مقدار تولید و قیمت فروش تصمیم می‌گیرند٬ محصولاتشان را تبلیغ می‌کنند٬ تامین مالی را انجام می‌دهند٬ سپس شروع به تولید می‌کنند و سرانجام، محصول ها را به مصرف کنندگان می فروشند. ماهیت رقابت در بازارهای محصول تقریبا بر رفتار شرکت ها در تمامی این مراحل تاثیر می‌گذارد. سیاست های بازار محصول شرکت ها، بر سود، جریان نقد آزاد و ارزشیابی سرمایه گذاران از این جریان های نقدی نیز تاثیر گذار است (لایندرز و واتاناب،۲۰۱۱ ؛ نمازی و ابراهیمی ۱۳۹۱)

در ساختار انحصار چند جانبه ی بازار محصول و در موقعیت مطلوب سودآوری٬ شرکت ها به منظور از بین بردن انحصار و همچنین افزایش سودآوری خود، استراتژی حداکثر سازی تولید را پیاده کرده و بدین‌منظور، بدهی های خود را افزایش می‌دهند (برندر و لویس٬ ۱۹۸۶ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...