کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



با نزول سوره انفال در مدینه ـ که به باور بیشتر مفسران، پس از پایان نبرد بدر بود.(طبرسی و قرطبی، ۱۴۰۵: ۳۶۱) مناسبت‌های مالکیت شخصی و عمومی به میان آمد و ملاک‌های دوران جاهلیت ـ که بر اساس تصرف و اقتدار بود ـ کنار گذاشته شد(ابنعبد ربه، ۱۳۶۷ق : ۲۴۴)[۲۱] و بهرهگیری از غنایم را پیرو قانون‌های معینی قرار داد تا هم مالکیت فرد رسمیت داشته باشد و هم نیازهای مالی دولت اسلامی برطرف شود.
همچنین قانون‌های مالکیت شخصی، همسو با هدفهای اقتصادی – اجتماعی جامعه مسلمانان تعریف شد و همچون سایر قوانین اسلامی، پس از فراهمشدنِ زمینه های عینی آن در جامعه(غنایم جنگ بدر) و به‌تدریج[۲۲] (برای کاهش مخالفتها) در جامعه اجرا شد. همسویی مالکیت شخصی با هدفهای اقتصادی – اجتماعی به‌معنای اولویتِ نیازهای کلی اجتماع مسلمانان و ترجیح آن بر منافع شخصی افراد بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بر اساس سوره انفال، غنایم جنگی از مصادیق انفال و از ثروتهای عمومی است. این اموال باید در اختیار حکومت اسلامی قرار گیرد تا عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه آن در میان مسلمانان امکان‌پذیر شود.
به همین دلیل، پیامبر(ص) پس از هر جنگ، غنایم را در جایی گرد میآورد (واقدی، بیتا: ۲۹۵) و مأمورانی برای شمارش و پخش آن تعیین، و استفاده‌ کنندگان از آن را مشخص می‌کرد(واقدی، بیتا: ۲۶۴) و افراد را از گرفتن غنایم قبل از تقسیم باز میداشت و بر متخلفان سخت میگرفت. (بخاری، ۱۳۲۷ق)
معیارهای کلی تقسیم غنایم چنین بود که تمامی آن پنج قسمت(شافعی، ۱۳۸۸ق: ۶۴) و بدینگونه توزیع میشد که سهم نخست به نیازمندیهای کلی؛ همچون خرید ابزار جنگی اعم از توشه، سلاح، ساز و برگ، لباس و نیز به یتیمان،‌ مسکینان و در راه ماندگان اختصاص مییافت. چهار سهم باقیمانده نیز میان جنگجویان تقسیم میشد. آنان مسلمانانی بودند که در جنگ شرکت جسته و به قصد جنگ، وارد نبرد شده بودند. این افراد، چه میجنگیدند و چه نمیجنگیدند، سهم میبردند؛ اما میزان سهم افراد به نسبت شایستگی آنان متفاوت بود؛ مثلا جنگجوی سواره، سه سهم (دو سهم برای اسب و یک سهم برای خودش) می‌برد و جنگجوی پیاده، یک سهم داشت؛(ابن هشام، بیتا: ۲۵۶) زیرا نگهداری اسب (تغذیه آن و آمادهسازی برای جنگ) هزینه ها و زحمت‌های ویژهای داشت.
زنان و کودکان ممیز نیز در صورت حضور در جنگ، مقداری کمتر از یک سهم کامل و بر اساس میزان فعالیت و تلاششان – که فرمانده کل، آن را تعیین می‌کرد – بهره دریافت میکردند. (ابن هشام، بیتا: ۶۵) برخی براین باورند که این روش، نخست در «غزوه مُرَیسیع» یا «بنیالمصطلق» به کار گرفته شد.(واقدی، بی تا: ۵۲۰) پیامبر(ص) اولین ثروت عمومی به ‌دست آمده از جنگ بدر را با وجودِ خرده‌گیری برخی از صحابهبه طور یکسان، میان مسلمانان تقسیم کردند. (واقدی، بی تا:۹۹)
بررسی شیوه تقسیم، بیانگر وجود «اصل تقسیم غنایم بر اساس نیازهای اقتصادی جامعه اسلامی» است؛ برای نمونه، پس از پیروزی مسلمانان بر یهودیان بنینضیر که بدون جنگ انجام یافت، مسلمانان به غنایم بسیاری دست یافتند؛(واقدی، بی تا: ۳۷۹) اما برخلاف شیوه رسول اکرم(ص) ـ که غنایم را یکسان میان مسلمانان تقسیم میکرد ـ این‌بار، تنها میان مهاجران و چند تن از انصار قسمت شد، (واقدی، بی تا:۳۷۹) که بیانگر نیازهای فراوان اقتصادی مهاجران بود که درپی هجرت، اموال و کاشانه خود را از دست داده و بیشترشان با انصار در یک خانه زندگی میکردند و پیامبر(ص) نیز برای برپایی عدالت اقتصادی و از میان برداشتن فاصله های مالی، میان انصار و مهاجران به چنین کاری دست زد؛ اما پس از برطرفشدن نیازمندیهای اقتصادی آنان، غنایم به روش کلّی مطرح‌شده تقسیم می‌شد.(شافعی، ۱۳۸۸ق:۶۴)

۲-۴-۱-۱ شیوه های استفاده از غنایم
خوراکیها، اعم از آشامیدنیها و غذا، در همان میدان جنگ استفاده میشد؛ زیرا استفاده‌کننده از آن، چه فقیر و چه بی‌نیاز، ناچار به همراه بردن آن از سرزمین اسلام (مدینه) به سرزمین جنگی بود و برای آن سختی بسیاری متحمل میشد.(زحیلی، ۱۴۰۱ق:۴۵۸)
ابزار جنگی، لباس‌ها، اسب،‌ شتر، گوسفند و. .. که بر اساس معیار کلی تقسیم غنایم، قسمت میشد.
اسیران جنگی،.(زحیلی، ۱۴۰۱ق:۴۲۹) یا بخشوده و آزاد میشدند،(ابن هشام، بیتا: ۳۰۷) (واقدی، بی تا:۴۱۲) یا با مسلمانانِ اسیر مبادله میشدند،(ابن هشام، بیتا: ۶۰۴)[۲۳] یا با پول پرداخت فدیه آزاد میشدند[۲۴] و یا بسیار بهندرت کشته می‌شدند. (ابن هشام، بیتا: ۱۴۲)[۲۵]
۲-۴-۲- فى‏ء
دررابطه با موضوع بحث در فقه اهل سنت سه عنوان مرتبط با یکدیگر مطرح است:
الف) عنوان غنیمت که عبارت است از اموالی که از کافران با قهر و غلبه و جنگ به دست می آید.
ب)انفال و آن عبارت است از بخشی از غنائم جنگی که امام و امیر جنگ جهت تحریص و تشویق به برخی از جنگجویان می دهد که در بسیاری از کتابها از آن با اصطلاح«تنفیل» یاد می شود.
ج) فیء و آن عبارت است از اموالی که بدون جنگ و خونریزی، از کافران در اختیار مسلمانان قرار می گیرد.[۲۶]
هریک از این عناوین مباحث فراوانی را در پی دارد. آنچه قابل توجه است اینکه برخی از مباحث و مصادیق انفال در فقه شیعه در فقه اهل سنت به عنوان فیء مورد بحث قرار می گیرد. بنابراین، فیء در فقه اهل سنت جایگزین عنوان انفال در فقه شیعه است. از این رو برخی از مطالب مربوط به انفال را در فقه شیعه باید از مبحث فیء جست و جو کرد.
همان گونه که پیش از این گذشت، نظر فقهای اهل سنت با فقهای شیعه در محبث انفال از جهات گوناگون، از جمله مصادیق، تفاوت دارد. در این بخش برخی ازمصادیق فیء از نگاه فقهای اهل سنت مورد برسی قرار میگیرد.
فیء از نظر فقهای شیعه عبارت است از اموالی که از کفار بدون جنگ در دست مسلمانان قرار می گیرد و یکی از موارد انفال است. شاهد بر این مدعا افزون بر اصطلاح فقهی فقها، روایات است. این روایت از آن جمله است:
عن ابی جعفر(ع) قال سمعته یقول: الفیء والانفال ما کان فی ارض لم یکن فیها مراقه الدماء و قوم صولحوا و اعطوا بایدیهم؛ امام باقر(ع)فرموده است فیء و انفال عبارت است از زمینی که بدون جنگ و خونریزی و با صلح از دست کافران به مسلمانان واگذار شود.[۲۷]
اما فقهای اهل سنت فیء را به معنای عام و فراگیر دانسته اند تا جایی که شامل جزیه خراج مال صلح و آنچه از کافران در اختیار مسلمانان قرار می گیرد دانسته اند. صاحب نظران ثروت هایی را مصداق فیء دانسته اند:
الف)آنچه به اسم جزیه (مالیات سرانه)و خراج(مالیات زمینها)گرفته می شود.
ب) آنچه به عنوان ده یک از تاجران کافر حربی دریافت می شود.
ج) زمینهاو اموال غیر منقول که با صلح در اختیار مسلمانان قرار می گیرد.
د) تمام اموالی که بدون جنگ از کافران در اختیار مسلمانان قرار می گیرد.
هـ) اموالی که پس از جنگ به اقرار کافران در اختیار مسلمانان قرار می گیرد.
و) اموال ذمی بدون وارث- اموال مرتد بلا وارث.( محمد رواس قلعه جی، ۱۵۳۶)
یکی از صاحب نظران معاصر اهل سنت در تعریف و موارد فیء نوشته است: «فیء…. ما اخذ من اموال الکفار بغیر حرب[۲۸] فیء عبارت است از اموالی که از کافران بدون جنگ در اختیار مسلمانان قرار می گیرد.»
هر چند فقهای اهل سنت در مورد تعریف فیء اختلاف اساسی ندارند، ولی در مورد مصادیق و مورد هزینه نیز نظر یکسانی ندارند. از این رو شایسته است نظریات فقهای مکاتب فقهی آنان بررسی شود.
صاحب الکافی فی فقه اهل المدینه درباره تعریف و مصادیق فیء آورده است:
فیء هر گونه مالی است که از کافران بدون جنگ و تاخت تاز در اختیار مسلمانان قرار می گیرد، مانند جزیه، خراج، اموال مورد مصالحه، و تمامی اموالی که بدون جنگ از کافران در اختیار مسلمانان قرار گرفته است.
همو درباره چگونگی هزینه فیء می نویسد:
نحوه تقسیم فیء مانند تقسیم خمس است و امام مالک بر این باور است که فیء در اختیار امام است؛ اگر مصلحت بداند آن را مانند خمس برای رفع مشکلاتی که برای مسلمانانها پیش می آید حبس می کند و اگر بخواهد هردو و یا یکی از آن دو را میان مسلمانان تقسیم می کند. او باید میان تمامی افراد مسلمان مساوات را باید رعایت کند و باید از فقرا آغاز کند و سهم خویشاوندان رسول خدا بر اساس آنچه امام تشخیص دهد داده می شود. مالک بر این باور است که از فیء تنها به فقرای خویشاوند رسول خدا داده می شود و باید در همان مکانی که تحصیل شده تقسیم شود، و به مکان دیگر برده نشود مگر اینکه بی نیاز باشند.( القرطبی المالکی، ۲۳۴)
ابن رشد در تعریف فیء می نویسد:
اما فیء در نظر مشهور فقها عبارت است از هر گونه مالی که از کافران، پیش از رعب و ترس و بدون اینکه جنگی صورت گیرد، در اختیار مسلمانان قرار می گیرد.
فقهاء در مورد هزینه فیء اختلاف کرده اند. برخی گفته اند فیء برای تمامی مسلمانان است: فقیر، غنی، جنگجو، حکام، ولات. و از فیء در رفع نیازمندیهایی که برای مسلمانان پیش می آید هزینه می شود، مانتد پل سازی و تعمیر مساجد.[۲۹]
کلبی، از فقهای مالکی در باره موارد هزینه فیء می نویسد:
روش امامان عدل در مورد فیء و خمس این بوده که در آغاز نیازمندیها و خلأها را بر طرف و سپس ابراز جنگی را آماده می کردند و بعد از آن به جنگجوها می دادند و اگر باقی می ماند به قضات، عمال داده می شد و سپس در مورد مساجد و پلها و فقرا هزینه می شد. و اگر اضافه آید امام اختیار دارد آن را برای روز مبادا نگاه دارد و یا میان فقرا تقسیم کند.[۳۰]
ابو اسحاق شیرازی، از فقهای شافعی، در تعریف فیء آورده است:
فیء مالی است که از کافران بدون جنگ به دست می آید و این دو قسم است: الف) اموالی که کافران از روی ترس رها کرده اند و یا اینکه جهت حفظ جانشان به مسلمانان داده اند. این قسم متعلق خمس است. ب) اموالی که بدون ترس به مسلمانان داده اند مانند جزیه، ده یک مال التجاره و ارث کافری که در دارالاسلام بمیرد و وارث نداشته باشد. در مورد خمس این قسم دو قول وجود دارد. علمای گذشته به عدم خمس معتقدند و علمای جدید قائل به تعلق خمس اند.
به دلیل آیه«ما افاء الله»، چهار پنجم فیء در عصر حیات رسول خدا ملک اوست. و اما فیء بعد از حیات رسول خدا طبق یک قول شافعی در مصالح مسلمانان بر اساس اهم فالاهم هزینه می شود و طبق قول دیگر او به جنگجویان داده می شود. [۳۱]
ابن قدامه، از فقهای حنبلی، در تعریف فیء هزینه آن می گوید:
فیء اموالی است که از مشرکان بدون جنگ گرفته می شود، مانند جزیه، خراج، ده یک از مال التجاره، اموالی که کافران از روی ترس ترک کرده اند، و اموالی که به هنگام صلح بخشیده اند.
در هزینه فیء اهم و مهم رعایت می شود مهم ترین موارد آن تأمین زندگی سربازان، پرکردن خلأهای اجتماعی، ایجاد ساختمانهای مورد نیاز، حفر خندق، خریدن سلاحهای لازم، پل سازی، جاده کشی، بنای مسجد، لایروبی نهرهای آب، حقوق قضات، امامان جماعت، مؤذن ها و هرموردی که مسلمانان به آن نیاز دارند و سودش به آنان بر می گردد. قاضی بر این باور است که فیء ویژه جنگجویان است.
۲-۵- ضابطه تشخیص انفال
۲-۵-۱ مفهوم حقوقی اموال عمومی
اموال جمع مال است و در لغت به معنی مال‌ها، املاک و اسباب و امتعه و کالا و ثروت و هرچیزی که در تملک کسی باشد، یا در تصرف و ید کسی باشد، گفته می‌شود(دهخدا، ۱۳۷۷: ۱۹۹۴).
مال مشترک در اصطلاحات حقوق مدنی ما و فقه به معنی مال مشاع است و همانطور که از نام آن معلوم می‌شود اموالی است که متعلق به عموم می‌باشد. اجتماع حقوق چند نفر بر مال معین، خواه مال موجود در خارج باشد، خواه در ذمه باشد. خواه به طور ارادی باشد، مانند شرکت‌های اختیاری و یا قهری، مانند اجتماع حقوق چند وارث بر ترکه را اشاعه می‌گویند. مال مورد اشاعه را مال مشاع می‌گویند. اشاعه در مقابل افراز به کار می‌رود و مشاع در مقابل مفروز(لنگرودی، ۱۳۸۷ :۴۵).
مال مشاع و یا ملک مشاع هم مالی را گویند که دو یا چند نفر مالک داشته و سهم هر یک مشخص و ممتاز نباشد(لنگرودی، ۱۳۸۷ :۵۹۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:04:00 ق.ظ ]




جمع‌بندی انواع سبک‌زندگی زنان:

در این قسمت لازم شد تا یک جمع‌بندی از سبک‌زندگی نمونه‌های مورد مطالعه ارائه گردد و انواع سبک‌زندگی زنان را در سطوح مختلف به تصویر کشیده شود. لذا در ادامه ابتدا مؤلفه‌های سطوح مختلف سبک‌های زندگی زنان مورد مطالعه به لحاظ فردی، میانی و کلان آورده شده‌است و پس از آن اقدام به جمع‌بندی و نتیجه گیری در خصوص انواع سبک‌زندگی مشاهده شده زنان با توجه به مسأله تحقیق انجام شد. با عنایت به اینکه در مبحث بعدی به پدیده قربانی‌شدن پرداخته شده لذا در فصول بعد به تدریج برای خواننده علت این دسته‌بندی سه تایی(جسورانه، محافظه‌کارانه، مصلحت‌اندیشانه) بیشتر روشن می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مؤلفه‌های سطوح مختلف سبک‌های زندگی زنان

سبک‌زندگی را می‌توان شیوه زندگی طبقات و گروه های اجتماعی مختلف جامعه تعبیر کرد که در آن، افراد جامعه با پیروی از الگوهای رفتاری، باورها، هنجارها و ارزش‌های اجتماعی با انتخاب نمادهای فرهنگی و منزلتی خاص، تعلقات خود را نسبت به آن هویدا می‌کنند.(رسولی،۵۵:۱۳۸۲). بوردیو معتقد است که منش و میدان در نهایت منجر به عمل می‌شوند. وضعیت رفتار افراد برگرفته از مجموعه منش و میدان است. در واقع کنش پیامد رابطه دیالکتیکی منش و میدان است(بوردیو‌،۲۰۰۲؛ ۱۹). استانکو (۱۹۹۹) معتقد است در زنان گرایش فزاینده برای به یاد آوردن تجارب اولیه زندگی و تسری ترس‌شان به سایر موقعیت‌های زندگی وجود دارد. لذا زنان ممکن است در موقعیت‌های مختلف و نقش‌های مختلف بسته به موقعیت رفتارهای مختلفی از خود بروز دهند. از نظر زنان مشارکت کننده، نوع رفتار زن خود می‌تواند یکی از عواملی باشد که مسیر آسیب دیدن را مهیا می‌کند. از طرفی برخی مشارکت کنندگان نیز معتقدند که قربانی برخی مسائل شدن باعث شده که رفتار آن‌ها تغییر کند. عوامل متعددی سبک‌زندگی یک زن را می‌سازند. مؤلفه‌های زندگی انواع سبک‌زندگی را رقم می‌زنند. زنان در بستری از مؤلفه‌هایی که در ادامه از آن‌ها یاد خواهیم کرد سبک‌زندگی خود را بر‌می‌گزینند و رفتار می‌کنند.

سطوح سبک‌زندگی زنان:

مؤلفه‌های که می‌توان در سه سطح فردی، میانی و کلان آن‌ها را دسته‌بندی کرد.
الف- سطح فردی: در سطح فردی عواملی نظیر سن،منطقه محل سکونت، تحصیلات، پوشش و آرایش، اعتقادات مذهبی و میزان پایبندی به آن، نگرش به حضور در بیرون از منزل و نحوۀ حضور و میزان حضور در بیرون از منزل، نوع شخصیت فرد به لحاظ اعتقادات دینی، تجربه‌های گذشته نظیر تعرض جنسی[۴۳] استفاده از مواد مخدر و الکل توسط فرد و یا خانواده زنان و نوع نگرش و پوشش افراد(در این مورد در مباحث بعدی شرح و بسط بیشتری داده خواهد شد)، اعتقادات رفتاری قالبی، رویکرد زنان نسبت به جنسیت و ارتباط با جنس مخالف همگی در سطح فرد مؤلفه‌های سبک‌زندگی زنان را می‌سازد.
ب- سطح میانی: در سطح میانی می‌توان به خانواده اشاره کرد. خانواده یکی از عوامل تعیین کننده سبک‌زندگی فرد هستند. وضعیت خانواده اگر به سامان باشد فرد احساس امنیت بیشتری‌ می‌کند و امکانات بیشتری در اختیار دارد(در این خصوص در مبحث‌های بعدی توضیح بیشتری داده شده‌است). و در واقع از یک نوع سرمایه اجتماعی نسبتا بهتری برخوردار است. افرادی که در خانواده‌های نابسامان زندگی کرده‌اند مشکل‌های خاص خودشان را دارند و جنس ‌هراس‌هایشان با دیگران متفاوت است(برای مطالعه بیشتر به قسمت ‌ترس‌ها و ‌هراس‌ها مراجعه شود) و ترجیحاتشان در زندگی بیشتر به سمتی می‌رود که این آسیب‌هارا پوشش دهد. همان‌طور که پیشتر توضیح داده شد نوع شغل افراد نیز بر سبک‌زندگی افراد تأثیرگذار است به‌طوری که بر نحوۀ گذران اوقات فراغت فرد، نگرش فرد نسبت به مسائل مختلف از جمله جنسیت و حتی ‌هراس‌ها و ‌ترس‌های فرد (در مبحث ‌ترس‌ها و ‌هراس‌ها توضیح داده شده‌است) تأثیرگذاراست. استراتژی‌هایی که این افراد جهت مقابله با ترس خود و در موقعیت‌های مختلف به کار می‌برند نیز متفاوت است(به مبحث ‌ترس‌ها و ‌هراس‌ها مراجعه شود)
ج- سطح کلان: عواملی که در سطح کلان بر سبک‌زندگی زنان اثر گذار است شامل مواردی نظیر عدم حمایت‌های فرهنگی و قانونی، سلطه مذکر و عدم دسترسی به شبکه‌های حمایتی را نام برد. به‌طوری که زنان گاه خود را قربانی تغییر قوانین می‌دانند و گاه بحث عدم حمایت‌های قانونی را مطرح می‌کنند که توضیح‌های مبسوطی در بخش‌های بعدی این فصل داده شده‌است(برای مطالعه بیشتر به مبحث ‌ترس‌ها و ‌هراس‌ها و بخش قربانی‌شدن مراجعه شود).
در مجموع می‌توان مؤلفه‌های سبک‌زندگی زنان را به شکل زیر دسته‌بندی‌کرد:
جدول شماره ۳۲٫ مؤلفه‌های سطوح سبک‌زندگی

ردیف

سطوح

مؤلفه‌ها

۱

سطح فردی

سن

منطقه محل سکونت

تحصیلات

پوشش و آرایش

اعتقادات مذهبی

نگرش به حضور در بیرون از منزل و نحوۀ و میزان حضور در بیرون از منزل

رویکرد زنان نسبت به جنسیت

نحوۀ ارتباط با جنس مخالف

اعتقادهای رفتاری

تجربه‌های شخصی گذشته مثل تعرض جنسی، مصرف الکل، تجربه مصرف مواد مخدر

۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ق.ظ ]




اراده ، توانایی انتخاب یا تصمیم گیری است که به موجب آن، ما تصمیم می گیریم که چه کارهایی انجام دهیم. اراده در مقام قدرت تصمیم گیری، به طور طبیعی، به عنوان موضوعی تلقی می شود که، آزادی عملکردمان را اعمال می کنیم.
نحوه­ عملکرد، تحت نظر ما می باشد. صلاحیت تصمیم گیری در این خصوص که به چه کاری صورت دهیم نیز به ما بستگی دارد ( موسوی ، ۱۳۸۱، ص۹).
در فلسفه ی اسلامی، اراده در غیر خداوند، به عنوان یکی از شئونات نفس مطرح است و برخی از فلاسفه آن را به طور صریح در زمره­ی کیفیات نفسانی آورده اند که از اجتماع مقدمات متعدد و گرایش های متنوع در نفس پدید می آید( موسوی خمینی، ۱۳۶۲،ص۱۹).
طبق تعریف بعضی فلاسفه، « قوه­ی تمایلی که زمینه ی تعیین کننده ی درونی آن در عقل فاعل قرار دارد اراده نامیده می شود. پس اراده قوی تمایل است؛ اما نه از لحاظ ارتباطش با عمل، بلکه بیشتر نسبت به زمینه ی تعیین کننده ی گزینش برای عمل.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اراده درواقع خود هیچ زمینه­ تعیین کننده ای ندارد؛ بلکه تا آنجا که می تواند تعیین کننده­ گزینش باشد. همان عقل عملی است( کانت، ترجمه صانعی، ۱۳۸۳،ص ۴۴).
« اراده از منظر کلام و فلسفه اسلامی نیز، تعاریف منطقی بیان گردیده است. دو نحله ی مشهور کلامی، یعنی اشاعره و معتزله، در مقام تبیین معنای اراده تعاریفی داده اند.
اشاعره، اراده را صفتی تخصیصی می دانند؛ به این معنا که هرگاه دو مقدور در عرض هم بر نفس عرضه می شوند و شخص قادر به انجام هر دو باشد. در اینجا اراده، مختص یکی از آن دو برای انجام است.
اشاعره معتقدند اراده صفتی مغایر صفت، علم و قدرت است. این صفت، باعث تخصیص یکی از دو طرف فعل و ترک می شود. پس اشاعره، حقیقت اراده را مشخص نمی سازد؛ بلکه فقط آن را امری متمایز از علم و قدرت معرفی می کنند، که مختص یکی از مقدور ین است.
اما از نظر معتزله اراده و کراهت را از جنس ادراک می دانند؛ به این معنا که اراده عبارت است از اعتقاد به نفع، و کراهت، اعتقاد به ضرر، بعضی از معتزله اراده را از نسخ اداراک نمی دانند؛ بلکه آن را عبارت از میلی می دانند که به دنبال اعتقاد به نفع حاصل می شود و این همان میلی است که به اشتیاق نفس برای ایجاد فعل تفسیر می شود.
نظر معتزله را در مورد وجود اراده در انسان را به طور خلاصه، اینگونه می توان بیان داشت که هرچه از بنده صادر شود، بر مبنای اراده­ی آزاد اوست. آن ها می گویند افعال، مخلوق آدمی است و خدای تعالی را هیچ دخالتی در افعال انسان نیست و نقش خداوند متعال در افعال آدمیان به همین مقدار است که قدرت و توانایی انجام هر کاری را در وجود آنان به ودیعه نهاده است.
اعتقاد فقهای امامیه نیز بر آن است که هر دو گروه اشاعره و معتزله از راه صواب به خطا رفته اند، نه مانند اشاعره ، جانب افراط را بگیریم و قدرت اختیار را از بشر به طور کلی سلب کنیم و نه جانب تفریط را مانند معتزله، که حق تعالی را از کار خلائق بر کنار دانسته و بشر را فعال ما یشاء بدانیم بلکه به تعبیر امام صادق «ع» :
موضوع شیعه در این خصوص، بر مبنای چنین قولی استوار است و تکلیف را جز در پرتو اختیار، قابل توجیه نمی دانند( مطهری، ۱۳۶۵، ص ۱۱).

۱-۳-۶-۳- تمایز مفهوم اراده از مفاهیم مشابه

اندراج معانی لغویی بظاهر متشابه در ذیل معنای واژه ی اراده در فرهنگهای لغت، سبب استعمال ناصواب واژه های در ظاهر معنی به جای اراده گردیده است. این استعمال به شکل فراوان در عرصه علوم جنایی، به چشم می خورد و باعث تداخل و تناظر حوزه ی مفهومی هر یک از واژه های مورد نظر گردیده و ترتیب احکام خاص بر آن ها را از نظر اصولی و منطقی کاملاً دشوار ساخته است.
بر این اساس، در ادبیات و گفتمان حقوق کیفری، به سادگی به جای واژه ی اراده، از واژه‌های بظاهر شبیه استفاده می شود؛ بی آنکه کمترین توجهی به لزوم تفکیک پذیری واژه ی اراده از واژه های یاد شده شود.
مثلاً برای نمونه قانونگذار، در ماده ی ۲۴ ق.م.ا چنین استعمال ناروایی داشته است و اصطلاح ناصواب مسلوب الاختیار را به جای اصطلاح صحیح « مسلوب الاراده » به کار برده است.بنابراین پیش شرط اساسی ترتیب احکام خاص بر اراده و همچنین بر مراتب و مؤلفه های اصلی آن، بازشناسی و تفکیک معنای « اصطلاحی » اراده از معنای اصطلاحی برخی واژه هاست. حال، از آنجا که در عرصه ی علوم جنایی، برخی واژه ها همچون « اختیار»، « قصد»، «طلب» و «عمد» به نسبت کثرت استعمال بیشتر از واژه های دیگر به جای واژه اراده استعمال می شوند.
۱-اختیار :
از جمله واژه هایی که در جنب واژه ی اراده به عنوان واژه ی مترادف و هم معنا یا اساساً واژه جایگزین آن استعمال می شود، واژه اختیار است. حقیقت این است که اراده، اعم از اختیار است، چون اختیار میل همراه با برتری بخشی است. بعضی برتری دادن یکی از طرفین یا طرفها بر دیگری یا به تعبیر دیگر اختیار آن است که شخص، یکی از دو طرف را که برای فعل ثابت است (وجود یا عدم) ترجیح دهد.
وجوه افتراق اراده و اختیار را می توان در چند مورد، خلاصه کرد:
الف) اراده، صفت نفس و از کیفیات نفسانی است، عرضی است مجرد که با علم حضوری و تجربه­ درونی شناخته می شود، حال آنکه اختیار، فقط وصف فعل انسانی است.
ب) متعلق اراده می تواند امر ممکن و غیر ممکن باشد؛ اما اختیار پیوسته به امور ممکن متعلق می گیرد و آن را عینیت می بخشد.
ج) اراده، از جنبه های مختلف، دارای مراتب است که از جمله اراده­ی جدی، اراده استعمالی، یا غیر جدی، اراده تام. اراده نسبی را در عرصه ی حقوق کیفری، اگر چه مراتب و مؤلفه های اراده با تعابیر دیگر معمولاً بیان گردیده است، اما در هر شکل، اراده به عنوان خاستگاه اساسی مسئولیت کیفریف امری مقدم بر اختیار دانسته شده است و تحدید نسبی یا کلی دامنه­ مسئولیت کیفری به اعتبار آن انجام می پذیرد.
۲-قصد :
از دیگر واژه هایی که گاه به جای یا همراه آن استعمال می شود، واژه­ی قصد است. جوهره‌ی تمام اعمال حقوقی ازمنظر فقهی و اصولیریال قصد است. از منظر حقوق کیفری نیز قصد که همچون اراده به عنوان صفت نفسانی شناخته می شود. ملاک تعین وصف عمدی یا غیر عمدی بودن رفتار مجرمانه است. با وجود این معنای قصد از نظر اصطلاحی و نیز ترتیب آثارحقیقی، از معنای اراده متمایز است. در لغت، قصد در معنای توجه هدف یا جهت مندی و جهت دار نبودن خواست آمده است. بنابران، مفهوم اراده و افعال اداری از مفهوم قصد در معنای جهت گیری اراده به غرض مورد نظر است متمایز می شود و حقودانان از گذشته بر این مطلب تأکید داشته اند. در تشریح این موضوع باید گفت، اراده گاه در افرادی که قصد نداشته اند، یافت می­ شود؛ برای نمونه، گاه گفته می شود فردی، دیگری را با پرتاپ سنگ مجروح نمود یا کشت.
در حالی که آنچه را وی انجام داده، بدون قصد بوده است. بدیهی است اقدام فرد مذکور، فعلی است که به واسطه ی اراده ی او انجام یافته است. در مجموع، اراده در ارتباط با متعلق آن، به شکل معیّن ، قصد نامیده می شود.
البته تفاوتهایی بین اراده و قصد دیده می شود. از جمله :
الف) در موارد بسیاری، بی آنکه تصمیمی در خود احساس کنیم، اراده را در درون خود می یابیم؛ یعنی رسیدن به هدف را خواستاریم و کاری را که باید به آن هدف برسد اراده می کنیم.
ب) گاه اراده­ی ارتکاب گناه و جرم وجود دارد، اما قصد ارتکاب رفتارهای یاد شده موجود نیست.
ج) به اعتقاد برخی حقوقدانان، قصد ارتکاب جرم- از منظر حقوق کیفری- از مباحث رکن مادی است؛ در حالی که اراده و تحلیل عناصر آثار آن، از مباحث و مبانی رکن روانی است (صانعی، ۱۳۸۲، ص ۲۰۹ ).
بر این اساس، قصد و اراده دو مفهوم متمایز، و در عین حال مرتبط با یکدیگرند و در حقوق کیفری، جهت گیری اراده به سوی رفتار و نتیجه مجرمانه، قصد مجرمانه­ی عام یا خاص را در شخص شکل می بخشد.
۳– طلب
در اصطلاح فقهی و اصولی و نیز در قلمرو حقوق کیفری، گاه واژه های طلب و اراده به جای یکدیگر به کار می روند. این در حالی است که واژه ی طلب، به اعتبار مفهوم و مدلول، از واژه‌ی اراده کاملاً متمایز است.
در لغت، طلب که واژه­ای عربی و مصدر متعددی است، در معنای خواستن و جستن آمده است( معین، ۱۳۸۲، ۶۲۸).
اما در اصطلاح فقهی و در حوزه ی حقوق خصوصی، منظور از طلب، تعهدی است که بر ذمه ی شخص به نفع کسی وجود دارد(کاتوزیان، ۱۳۶۹، ص ۱۷۰).
اراده به عنوان یک صفت حقیقی، که قائم به نفس است و ما به ازای خارجی دارد- از امورحقیقی است، نمی تواند دارای «وجود انشایی» باشد، به خلاف « طلب» که دارای معنایی است که قابلیت داشتن وجود انشایی به وسیله ی انشاء را دارد و معنای آن « بحث و تحریک» است( موسوی، ۱۳۸۱، ص ۲۳).

۱-۳-۶-۴-جایگاه اراده در عرصه ی مسئولیت کیفری

مسئولیت کیفری ، رکن اساسی در نظام حقوق کیفری است . مسئولیت کیفری، رکنی از ارکان جرم نیست : زیرا فقط در حالتی که بیشترهمه­ی ارکان جرم تحقق یافته باشند، مطرح می شود .
در حقوق کیفری ، مسئولیت کیفری از موضوعاتی است که بررسی و تحلیل آن دشوار است: زیرا پیش شرط ضروری آن ، یعنی اهلیت جنایی مقوله ای پیچیده است .
اگر چه لازمه ی هر جرمی ، تجمع ارکان سه گانه­ی قانونی مادی و روانی است ، ولی در بسیاری از موارد ، با وجود تجمع ارکان یاد شده ، عمل ارتکابی قابل تعقیب و مجازات نیست : زیرا به دلیل اختلال تام قوه­ی تمییز و اراده در حین ارتکاب جرم ، موانعی در مسیر تحقق مسئولیت کیفری حادث می شود ، که در مورد مسئولیت کیفری و علل رافع آن به طور مفصل در پیش بحث می شود .

۱-۳-۶-۵- قلمرو اراده در حقوق کیفری

بحث راجع به اراده، اگرچه به طور کلی در عرصه علوم مختلف انسانی- همواره و از گذشته‌های دور مطرح بوده و دیدگاه های بسیاری در ارتباط با آن بیان شده است، اما در قلمرو حقوق کیفری و بویژه در سده های اخیر، جایگاه مهمتر و شناخته شده تری یافته است؛ به گونه ای که طرح مباحث راجع به اهلیت جنایی، اصولاً با تکیه بر نقش محوری اراده و با توجه به آن صورت پذیرفته است.
همچنین مکاتب حقوق کیفری در حوزه مسئولیت کیفری با دیدگاه های متفاوت و متمایزی در ارتباط با اراده مطرح ساخته اند؛ به گونه ای که به طور مشخص، رویکرد برخی از آنها جبرگرایانه ، بوده و برخی نیز موضوع خویش را در ارتباط با مسئولیت کیفری، بر مبنای اراده‌ی آزاد توجیه کرده اند.
امروزه، حقوق کیفری به عنوان یک علم دستوری و هنجاری، به دنبال تنظیم و وضع قواعدی است که به وسیله ی آن، دولت و جامعه را در جهت مقابله با رفتارهای زیانبار توانمند سازد.
به منظور رسیدن به این هدف، قواعدی را در مقام ممنوعیت یا محدودیت ارتکاب برخی رفتارها وضع می کند و ضمانت اجراهای مختلفی را با وصف سزادهندگی و یا بازپروانه بودن مقرر می دارد.
البته، اصولاً قانونگذاران، قواعد مربوط به مسئولیت کیفری را بر پایه ی اراده ی آزاد و تصدیق مؤلفه های اساسی آن استوار می سازد.
در ادوار اخیر، از منظر قانونی و در ادبیات حقوق کیفری اغلب کشورها از اراده به عنوان عصاره ی تقصیر جزایی و محور کلیه ی جرایم، اعم از عمدی و غیر عمدی یاد می شود و مسئولیت کیفری، متناسب با ایراد خلل به اراده با مانع روبرو می شود.
حقوق کیفری، از شرط ارادی بودن رفتار ارتکابی، به عنوان شیوه ای برای خارج کردن موارد متعدد و متنوعی از رفتارها از محدوده ی قلمرو خود استفاده کرده است. بر همین اساس قانونگذارف احراز و اثبات وجود اراده را پیش شرط توجه و تحمیل کیفر دانسته است.
قانونگذار در نظام های مختلف عدالت کیفری، به طور صریح، برخی رفتارها را به عنوان مصادیق رفتارهای غیر ارادی، در نتیجه ی عارض شدن حالاتی همچون اجبار مادی، آسیب مغزی و ناهوشیاری بر شمرده است؛ به همین منظور ، مسئولیت کیفری افراد را متناسب با خلل وارد شده بر اراده به طور تام یا نسبی محدود کرده است.
در مواردی نیز، قانونگذار این امکان را فراهم کرده است تا دادگاهها بتوانند با تشخیص حالات و عوارض مخل اراده، بر حسب مؤلفه ها و ویژگی های اساسی مربوط به آنف دامنه ی مسئولیت افراد را تعیین کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ق.ظ ]




رانده می­شوند. سپس سیمان از ته چاه به پشت لوله­های جداری(فضای بین لوله­های جداری و دهانه چاه)پمپ می­ شود و تا سطح زمین بالا می ­آید. نهایتاً زمان لازم برای خشک شدن سیمان در نظر گرفته می­ شود تا لوله­های جداری به دیواره چاه متصل شوند. از لحظه تزریق سیمان تا خشک شدن کامل آن، لوله­های جداری توسط کابل به دکل متصلند. سیمان­های مورد استفاده می‌بایستی خواص بندش، پمپ شوندگی، ویسکوزیته و سختی نهایی قابل کنترل وخصوصیات ویسکوزیته، استحکام و زمان گیرش مناسبی داشته باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با بهره گرفتن از نانوافزودنی‌ها می‌توان این خصوصیات را برآورده ساخت. نانوذرات با اضافه شدن به این سیمان به خاطر خواص میان خواص کوانتومی و خواص توده مواد، باعث به وجود آمدن خواص مناسب گردند. یکی از خصوصیات بارز این ذرات پس ازاضافه شدن هموژنیته یکسان تمام مخلوط می­باشد که باعث هموژن شدن خواص سیمان می شود. شرکت NanoProduct Corp. از نانو ذرات سیلیکات کلسیم در سیمان استفاده نموده است و سیمان حاصل قابلیت کاربری در دماهای بالا را دارد، لذا می‌تواند گزینه مناسبی برای چاه‌های عمیق نفتی و چاه‌های ژئوترمال باشد]۲[.
۱-۳- نانو فناوری و سیمان چاه های نفتی
یکی از مشکلات سیمان مورد استفاده در چاه­های نفتی که برای اتصال لوله­های جداری و دیواره چاه مورد استفاده قرار می گیرند، این است که این سیمان­ها مقاومت مورد نظر را در مقابل دما و فشار بالا ندارند. لذا در دما و فشار بالای چاه، سیمان ترک می خورد. یکی از راه­های مقاوم کردن آن افزودن برخی افزودنی­های خاص در سایز میکرومتری یا نانومتری به سیمان و بهبود مقاومت فشاری و خمشی و مقاومت سیمان در مقابل دما می باشد.
در سال­های اخیر تحقیقات زیادی در خصوص افزودن نانو ذرات به سیمان انجام گرفته است. نانو ذرات افزودنی به سیمان هم می ­تواند از نوع ترکیبات تشکیل دهنده خود سیمان (اکسید سیلیس، اکسیدآهن و آلومینا) باشند و هم از ترکیباتی دیگر، که در جهت ایجاد خواصی مشخص و معینی در سیمان، کاربرد دارند. به عنوان مثال، برای حصول به سیمانی با خواص مناسب جهت استفاده در چاه­های نفت افزودن نانو ذرات مناسب می­باشد. هدف اصلی استفاده از نانو افزودنی ها در سیمان جداره چاه­های نفتی مقابله با وجود مشکلاتی از لحاظ پایین بودن فشار مخزن و ضرورت ایجاد فشار لازم توسط سیمان استفاده شده می­باشد.
علاوه بر موارد فوق افزایش مقاومت تراکمی و کاهش تخلخل و تراوایی و نهایتاً کنترل و مهار مهاجرت گاز و سیال از درون ستون سیمان از مزایای دیگر استفاده از نانو ذرات در طراحی دوغاب سیمان می­باشد.
به طور کلی مهمترین عامل درکنترل خواص نانو سیمان­ها، علاوه بر خواص نانو ذرات، اختلاط مناسب نانو ذرات و سیمان می­باشد. نانو سیمان­ها به دلیل مقاومت بالا و خواص ساختاری بهبود یافته، کاربرد­های زیادی دارند. برای مثال از این نوع سیمان­ها، برای ساخت آسمان خراش­ها، ساختمان­های ریاست جمهوری و نظامی(ضد گلوله) و در مناطقی که خورندگی زیاد است، استفاده می­ شود. در ادامه انواع نانو سیمان­ها، خواص آن­ها درمقایسه با خواص سایر سیمان­ها و مزایای تولید هر کدام از آن­ها، مورد بررسی قرار می­گیرد]۳[.
۱-۴- معرفی برخی از نانو افزودنی های مورد استفاده در سیمان
– نانو ذرات سیلیکات کلسیم
شرکت Nano Product Corp. از نانو ذرات سیلیکات کلسیم در سیمان استفاده نموده است و سیمان حاصل قابلیت کاربری در دماهای بالا را دارد، لذا می‌تواند گزینه مناسبی برای چاه‌های عمیق نفتی و چاه‌های ژئوترمال، باشد[۲].
– محصول نانوافزودنی Combiner W
از سیلیکای آمورف در ساختن آن استفاده شده است. بواسطه ‌دانه ریز بودن ذرات تشکیل ‌دهنده‌اش، خواص ویژه‌ای از لحا ظ پایداری، کیفیت و قابلیت استفاده شدن، به سیمان چاه‌ها می‌دهد. همچنین دوغاب سیمان حاصل، کاملاً پایدار می‌شود و آب اضافی حذف می‌شود.
باتوجه به داشتن وزن مخصوص مناسب،Combiner W ، در دوغاب‌های سبک، بسیار عالی عمل می‌کند. در حفاری آب‌های عمیق و بسیار عمیق که دمای سطح زمین پائین است Combiner W خواص مطلوبی ازجمله تراکم‌ پذیری اولیه و زمان ‌بند‌ش مناسب به سیمان می‌دهد. با توجه به اینکه زمان ‌بندش سیمان حاصل کاهش می‌یابد، Weight on Cement کمتر شده و حفاری با سرعت بیشتری ادامه پیدا می‌کند]۴[.
– کربن نانوتیوب
این ماده پتانسیل فوق­العاده قوی(سیمان سخت ) ایجاد می­ کند چون هم یک ماده تقویت کننده ایده­آل می­باشد و هم قطر آن شبیه اندازه کلسیم-سیلیکات-هیدرات است. از دیگر کاربردهای کربن نانوتیوب در صنعت ساختمان استفاده از آن به عنوان اجز اء ساختاری و عامل انتقال حرارت می­باشد به نحوی که یکی از کاربردهای آن، بکارگیری برای گرم کردن ساختمان­ها می باشد.
– سیلیکافیوم
سیلیکافیوم محصول جانبی کارخانه­های سیلیکا­متال است. این ماده شامل ۸۵ تا ۹۵ درصد اکسید سیلیس بی شکل با وزن مخصوص ۲/۲ است. هر ذره مجزا سیلیکافیوم به شکل کره­ای با قطر ۳/۰ تا ۵/۱ میکرومتر(۱۰۰برابر ریزتر از ذرات سیمان) است. ریزی بیش از حد سیلیکافیوم به آن اجازه می­دهد که فضاهای میکروسکوپی بین ذرات سیمان را پر کند. سیلیکافیوم با هیدروکسید کلسیم حاصل از واکنش سیمان پرتلند ترکیب شده و خواص سیمان را بهبود می­دهد. بعضی از این خواص عبارتند از: افزایش مقاومت تراکمی حدود ۳۵ درصد، کاهش نفوذپذیزی سنگ سیمان، افزایش دوام سیمان، اثرات ضد مهاجرت گاز، کاهش رسانایی الکتریکی بدون آب آزاد، مبارزه با حمله یون­های کلراید و سولفات و جلوگیری از پسرفت مقاومت سیمان سفت شده در دماهای بالاتر از ۲۳۰ درجه فارنهایت(۱۱۰ درجه سانتیگراد) و داشتن خواص مناسب در محیط­های حاوی دی­اکسید کربن. این ماده می ­تواند برای سیمان­کاری چاه­های نفت و گازی که سیمان­های با وزن متوسط و سبک نیاز دارند، بکار رود.
دردوغاب سیمان فوق سبک با بهره گرفتن از فناوری نانو ضمن بهسازی خواص رئولوژیکی در سیمان­کاری پشت لوله­های جداری چاه، افزایش قابل توجه مقاومت تراکمی سنگ سیمان نیز حاصل می­ شود و با تنظیم اندازه ذرات جامد، ضمن افزایش سطح ویژه دانه­ها، چگالی مخلوط کمتر شده و برای طراحی سیمان­های فوق سبک و با نرخ فشار پایین بسیار ایده­آل خواهد بود.
– نانو لوله­های چند جداره
موجب افزایش مقاومت فشاری( ۲۵نیوتن بر متر مربع) و مقاومت خمشی( ۸ نیوتن بر متر مربع ) بتن می­شوند.
– سیلیس ((SiO2
با بهره گرفتن از نانو ذرات سیلیس می توان میزان تراکم ذرات در بتن را افزایش داد که این به افزایش چگالی میکرو و نانو ساختارهای تشکیل دهنده بتن و در نتیجه بهبود ویژگی­های مکانیکی آن می­انجامد. افزودن نانو ذرات سیلیس به مواد مبتنی بر سیمان هم موجب کنترل تجزیه ناشی از واکنش بنیادی C-S-H (کلسیم- سیلیکات- هیدرات)، که در اثر نشت کلسیم در آب رخ می­دهد، و نیز جلوگیری از نفوذ آب به درون بتن می­ شود که هر دوی این موارد دوام بتن را افزایش می­دهد. متناسب با میزان افزایش تراکم ذرات، آسیاب کردن کلینکر سیمان پرتلند معمولی(OPC) به همراه ماسه استاندارد، منجر به تولید ذرات ریزتری درمقایسه با ذرات حاصل از آسیاب نمودن سیمان پرتلند معمولی به تنهایی می­ شود، و نکته مهم اینکه با افزایش میزان ریزی و در نتیجه تراکم ذرات، مقاومت فشاری بتن تا حد سه تا شش برابر افزایش می­یابد.
یکی دیگر از مواد مورد استفاده این ماده در ساخت بتن است. استفاده از این ماده علاوه بر افزایش دوام و استحکام بتن، میزان مصرف سیمان را نیز کاهش می دهد، ولی افزودن خاکستر فرار به بتن موجب کند شدن فرایند عمل ­آوری بتن و کمتر شدن مقاومت کوتاه مدت آن در مقایسه با بتن معمولی می­ شود. در صورت افزودن نانو ذرات سیلیس به بتن ساخته شده با خاکستر فرار، با وجود اینکه قسمتی از سیمان مصرفی با سیلیس جایگزین می­ شود، چگالی و استحکام بتن و مخصوصاَ مقاومت کوتاه مدت بتن افزایش چشمگیری می­یابد.
– دی اکسید تیتانیوم (TiO2)
دی اکسید تیتانیوم یک رنگدانه سفید است که می­توان آن را به عنوان یک روکش بازتاب کننده مطلوب استفاده نمود.
دی اکسید تیتانیوم از طریق واکنش­های فوتو­کاتالیستی قوی قادر به شکستن و تجزیه آلاینده­های آلی، ترکیبات آلی فرار[۲] و غشاهای باکتریایی است و به همین دلیل برای ایجاد خاصیت ضد عفونی کنندگی به رنگ ها، سیمان­ها و شیشه­ها اضافه می­گردد.
چنانچه از دی اکسید تیتانیوم در سطوح بیرونی سازه­ها استفاده شود، قادر است غلظت آلاینده­های موجود در هوا را کاهش دهد. دی اکسید تیتانیوم ماده­ای آب دوست است و با اضافه شدن به سطحی، موجب ایجاد خاصیت خود تمیز کنندگی در سطح می­گردد.
بتن تولید شده با این ذرات هم­اکنون در پروژه ­هایی در سر تا سر دنیا در حال استفاده است، این بتن دارای رنگ سفید و درخشندگی خاصی است که سفیدی و درخشندگی خود را به طور موثری حفظ می کند، این در حالی است که سازه­های ساخته شده با بتن معمولی فاقد چنین ویژگی هستند.
– نانو لوله­های کربنی[۳]
از جمله نانو ذرات دیگری با ویژگی­های قابل توجهی هستند که تحقیقات برای بررسی مزایای حاصل از اضافه نمودن آنها به بتن در حال انجام است. در صورت افزودن مقادیر کوچکی (در حدود یک در صد وزنی) از نانو لوله­های کربنی به نمونه­های متشکل از آب و بخش عمده­ای سیمان پرتلند، خواص مکانیکی نمونه­ها بطور قابل توجهی بهبود می­یابد. هزینه بالای افزودن نانو لوله­های کربنی به بتن، توجه به مزایای آن را تحت­الشعاع قرار داده است، لذا فعالیت­هایی در جهت کاهش قیمت نانو لوله­ها در حال انجام است که در این صورت مزایای حاصل از افزودن آنها به مواد سیمان بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت.
– نانو لوله­های تک جداره
بالاترین میزان افزایش را هم در مقاومت فشاری(۲۵ نیوتن بر متر مربع) و هم در مقاومت خمشی( ۸ نیوتن بر متر مربع) نمونه­ها نشان دادند. به طور تئوری اثبات شده است که وجود مقدار زیادی نقایص ساختاری بر روی سطح نانو لوله­های چند جداره اکسید شده می ­تواند به ایجاد اتصال بهتر میان نانو ساختارها و ملات بینجامد، لذا می­توان نتیجه گرفت که از طریق ایجاد نقایصی بر روی سطح میلگردهای تقویت کننده بتن، خواص مکانیکی کامپوزیت بهبود می­یابد.
در مورد افزودن نانو لوله­ها به هر ماده­ای دو مشکل عمده وجود دارد: یکی ایجاد اتصال میان نانو لوله­ها با همدیگر و دیگری فقدان چسبندگی مناسب میان نانو لوله و شبکه ماده توده، که از دلایل این مشکل، بر هم کنش­های میان صفحات گرافیتی نانو لوله­هاست. این خاصیت، آنها را به سمت جمع شدن کنار یکدیگر به صورت دسته­ها یا طناب­هایی سوق می­دهد و گاهی اوقات امکان دارد این طناب­ها به یکدیگر گیر کرده باشند.
برای دستیابی به پراکندگی یکنواخت نانو لوله­ها درون شبکه ماده توده، باید نانو لوله­ها را از یکدیگر جدا نمود، علاوه بر این به دلیل طبیعت گرافیتی نانو لوله­ها و وجود خاصیت لغزندگی در آن­ها، امکان ایجاد چسبندگی مناسب میان نانو لوله و شبکه وجود ندارد.
در صورت استفاده از صمغ عربی به منظور از پیش پراکنده سازی نانو لوله­ها، مخصوصاَ در صورت کاربرد نانو لوله­های تک جداره، ویژگی­های مکانیکی بتن به طور قابل ملاحظه­ای افزایش می­یابد. برای تعیین مقادیر بهینه نانو لوله­های مورد مصرف و نیز شاخص­ های مؤثر در پراکنده سازی نانو لوله­ها در مخلوط، به تحقیقات بیشتری نیاز است.
– نانو ذرات هماتیت (Fe2O3)
علاوه بر افزایش استحکام بتن، پایش سطوح تنش را نیز امکان پذیر می­سازد. همچنین تحقیق در مورد اضافه نمودن نانو ذرات اکسید آهن یا هماتیت به بتن نشان داده است که این ذرات علاوه بر افزایش مقاومت بتن، پایش سطوح تنش(خستگی) بتن را از طریق اندازه ­گیری مقاومت الکتریکی برشی(مقطعی) امکان پذیر می­سازد]۵[.
۱-۵- تعریف سیال فوق بحرانی
بنا به تعریف، سیالی که فشار و دمای آن در بالاتر از نقاط بحرانی قرار گیرد، سیال فوق بحرانی نامیده می‌شود. در دمای بالاتر از دمای بحرانی، سیال نه تبخیر می­ شود و نه مایع می­گردد بلکه با افزایش فشار ویژگی­های مشابه با گاز به ویژگی­های مشابه با مایع تغییر می­ کند. در شکل(۱-۱) نمودار فازی یک ترکیب در اثر تغییرات فشار و دما نشان داده شده است. در حالت کلی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی یک سیال فوق بحرانی بین خواص مایع و گاز قرار دارد که می­توان آنها را از جهاتی گاز و از جهاتی دیگر مایع به حساب آورد. یک سیال فوق بحرانی از نظر خواص فیزیکی مانند چگالی، مشابه مایعات و از حیث خواص انتقالی مثل نفوذ­پذیری و ویسکوزیته و قابل اغماض بودن کشش سطحی، شبیه به گازها رفتار می کند.
شکل (۱-۱). مقایسه خواص فیزیکی­ـ شیمیایی مایعات، گازها و سیالات فوق بحرانی[۱۰۳]
در سیال فوق بحرانی دانسیته شبه مایع موجب افزایش قدرت حل کنندگی می­ شود. قدرت حل کنندگی سیال فوق بحرانی به شدت به دما و فشار بستگی دارد، به عنوان مثال، در فشارهای پایین قدرت حل کنندگی دی اکسیدکربن فوق بحرانی با افزایش دما به شدت کاهش می­یابد ولی در فشارهای بالا با افزایش دما افزایش می­یابد.
با توجه به برخی خواص گاز گونه و مایع گونه سیالات فوق بحرانی نظیر نفوذ­پذیری و دانسیته امکان کاربرد فرآیندهای سیالات فوق بحرانی در تولید مواد مختلف در مقیاس میکرو- نانو در صنایع مختلف فراهم شده است. یکی از سیالات فوق بحرانی دی اکسیدکربن می­باشد. دی اکسیدکربن فوق بحرانی دارای فشار بحرانی حدود ۸/۷۳ بار و دمای ۱/۳۱ درجه سانتیگراد است. به علاوه سیالی غیرسمی، غیرقابل احتراق و ارزان می­باشد. همچنین خنثی و غیر خورنده بودن، انتخاب پذیری بالا، خصوصیات خوب فیزیکی آن نظیر پایین بودن دما و فشار بحرانی، قابل دسترس بودن به مقدار زیاد با درجه خلوص بالا از جمله عواملی است که این ماده را یکی از پرکابردترین سیالات در فرایند­های فوق بحرانی کرده است.
علاوه بر این، با تغییر مناسب فشار و دما می‌توان قدرت حلالیتی آن را در دامنه وسیعی تغییر داد. به عنوان نمونه، در جدول(۱-۱) دما و فشار بحرانی بعضی از حلال­ها آورده شده است. برای کار در مقیاس صنعتی، گازهای دی اکسیدکربن، اتان و پروپان به دلیل ارزانی، سهولت دسترسی و غیر­سمی بودن مناسب­ترین حلال­ها به شمار می‌آیند. اتان و پروپان برای حل‌شونده­‌های غیرقطبی، حلال­های بهتری بوده و در صورت کاهش خطرات ناشی از انفجار، بکارگیری آنها می‌تواند به ساخت دستگاه­های ارزانتر و با هزینه عملیاتی پایین­تر منتهی گردد ولی دی ‌اکسید­کربن بدلیل مزیت­های فراوان، بیشتر مورد استفاده قرار می­گیرد.
جدول (۱-۱). دما و فشار بحرانی برای بعضی از حلال­های فوق بحرانی[۱۰۳]

حلال

دمای بحرانی(سانتیگراد)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ق.ظ ]




که با مسائل، مشکلات و شادی ها حیات اجتماعی آنان آن طور که هست، بیامیزد و مدتها با انان حیات بگذراند.(ساروخانی، باقر، ۱۳۸۴: ۱۸۸). در واقع مشاهده مشارکتی شکل مشخصی از تحقیق میدانی است که در آن محقق به منزله کنشگر در رویدادهای مورد مطالعه شرکت می کند.
در این نوع مشاهده محقق چون خود عضوی از جامعه است. گذشته از اینکه فرصت زیادی برای تعمق و دقیق شدن در رفتارهای گروهی مردم خود را دارد , از این امتیاز نیز برخوردار است که افراد جامعه مورد مطالعه وی در مقابل او و رفتار طبیعی خود را از دست نداده و بنابراین مستقیماً با واقعیت های موجود آنچنان که وجود دارند روبرو می‌گرد. در چنین روشی زمان جمع آوری اطلاعات زمان معینی نیست بلکه محقق در تمام مدتی که در جامعه مورد نظر بسر می‌برد, می‌تواند به مشاهده بپردازد( همان: ۱۸۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱-۶-۱. مشاهده بدون مشارکت
در نوع دوم مشاهده، محقق عضو جامعه مورد نظر نبوده بلکه از خارج بدان جامعه وارد می‌شود, در چنین مواردی مشکلات تحقیق بسیار زیادتر از نوع پیشین است زیرا ورود محقق به جامعه مورد مطالعه، عکس‌العمل‌هایی در بین افراد جامعه بوجود می‌آورد که موجب تغییر در رفتار طبیعی آنها می‌شود. مشاهده نوع اول را می‌توان به نوعی فیلمبرداری یا عکسبرداری تشبیه نمود که بدون مقدمه و ناگهانی از فرد یا افرادی صورت می‌گیرد بنابراین رفتار مردمی که جلوی دوربین عکسبرداری قرار گرفته‌اند کاملاً طبیعی است ولی در حالت دوم عکس العمل‌های ناشی از ترس، تردید، سوظن و ابهام موجب می گردد که نتایج تحقیق اعتبار و اطمینان خود را تا اندازه‌ای از دست بدهد . برای برطرف نمودن این مشکل ، محقق در بدو ورود خود به جامعه‌ای که قصد مطالعه آنرا دارد بایستی سعی در جلب اعتماد مردم آن جامعه نموده و تردید و سو ظنی را که احتمالاً از آمدن وی در آنها ایجاد گردیده است از ذهن آنها بزداید، بعبارت دیگر محقق یابد هنگامی کار خود را آغاز کند که افراد جامعه به منظور و مقصود علمی وی پی‌برده و بدون واهمه به سئوالاتش جواب دهند. در حقیقت چون تکنیک مشاهده بیشتر بوسیله مردم شناسان و در مطالعه ایلات و جوامع ابتدایی و محدود بکار برده می‌شود . بنابراین لازم است دانش پژوهانی که از این تکنیک استفاده می کند. شرایط و خصوصیات جامعه مورد مطالعه و مردم آن را بدقت در مد نظر داشته و قبل از هر نوع تماسی با مردم جو دوستانه و قبل اعتمادی برای ادامه کار خود ایجاد نمایند( همان، ۱۳۸۴: ۱۹۰).
۲-۶-۱. مصاحبه
یکی دیگر از روش های جمع آوری اطلاعات در این تحقیق که مورد استفاده قرار گرفته، روش مصاحبه است. از آنجا که مصاحبه، عام ترین روش گرد آوری اطلاعات در تحقیق کیفی است . لذا اغلب، این نوع تحقیقات را اصطلاحا روش های تحقیق مصاحبه ای نیز نامیده اند . مصاحبه را گفتگو یا گفت و شنود هدفمند نیز نامیده‌اند، بدین معنی که محقق با هدف کسب اطلاعات درباره موضوعی خاص با مصاحبه شنونده صحبت می کند( صفری شالی، رضا، ۱۳۸۷: ۶۸).
۷-۱. روش های جمع آوری اطلاعات
پدیده های اجتماعی بسیار پیچیده هستند و شناخت کامل این ابهام روش‌های متعددی را طلب می کند ، عوامل مختلف در پدیده های اجتماعی نقش دارند که پیدا کردن این عوامل با یک تکنیک و روش به دست نمی‌آید و چون ما با پدیده ای مواجه هستیم که در نوع خود بی همتاست بنابراین لازم است از تمامی روش‌های موجود که در این زمینه می تواند موثر واقع شوند، استفاده کنیم.
۸-۱.ابزارهای تحقیق
با توجه به روش های تحقیق موجود و از آنجا که در تحقیق حاضر رفتار مردم را زیر ذره بین گذاشته می شود، وسایل و ابزارهایی که در این تحقیق استفاده خواهد شد با توجه به کیفی بودن و اصول تحقیقات مردم شناسی ابزارهایی مانند دوربین عکاسی، )در موارد متعدد از جمله رسومات و آیینها ، شناسایی گونه های گیاهی و …(، اسلاید ، دوربین فیلم برداری و Mp3 برای ضبط وقایعی که بایست در طول تحقیق به آنها توجه شود. همچنین فیش های ثبت وقایع به بررسی جامعه مورد مطالعه پرداخته می شود.
۹-۱.جامعه آماریجامعه آماری که می توان جمعیت یا حیطه نیز نام نهاد منظور جمعیتی می باشد که می خواهیم تحقیقی را روی آنها انجام دهیم ،در تحقیق حاضر نیز جامعه آماری کل مردمان ایل کاکاوند شهر قزوین می باشد که از بین این جمعیت باتوجه به رعایت اصول نمونه گیری یک سری افراد را به صورت انتخابی ،انتخاب کرده و با آنها مصاحبه خواهیم کرد،از طرفی با توجه به اینکه ابزار اصلی تحقیق حاضر مشاهده مشارکتی
می باشد لذا محقق بر خود می داند که با دیدی عمیق کل این ایل و مردمانش را مورد مطالعه قرار دهد. و روش تحقیق مسلط در تحقیق حاضر ، میدانی می باشد. به طور خلاصه بایست گفت که در این پژوهش جامعه مورد بررسی ما ایل کاکاوند شهر قزوین می باشد که با توجه به ویژگی های تاریخی و جغرافیایی به بررسی تاریخ و فرهنگ عامیانه آن پرداخته خواهد شد.
۱۰-۱.قلمرو زمانی و مکانی تحقیق
جامعه مورد مطالعه در این تحقیق ایل کاکاوند شهر قزوین می باشد. و مردمان این ایل در شهر قزوین با توجه به رعایت اصول مردم شناسی مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.از نظر زمانی نیز تحقیق حاضر در سال ۱۳۹۲ انجام می گیرد.
۱۱-۱. مفاهیم و اصطلاحاتدر این قسمت از تحقیق در ابتدا مهم ترین واژه ها و مفاهیمی که ممکن است در روند تحقیق حاضر به آنها بر خورد کنیم را تعریف می نماییم تا با روشن تر شدن فضای مفهومی به بینش درست تری دست یافت.
مردم شناسی: به معنی مطالعه هر یک از نهاد های انسانی در محدوده معینی است. (روح الامینی، محمود ۱۳۷۷: ۹). در این رشته به تحلیل حیات مادی، اجتماعی و فرهنگی و هم چنین هنرها، فنون و آداب و رسوم مردم جوامع یا گروهی پرداخته می شود. مردم شناسی شیوه ای مقایسه ای است که در صدد آن است که تبیینی نیز باشد و فرهنگ ها و شیوه های مختلف زندگی را مورد فهم و درک قرار دهد.(بیرو، ۱۳۷۵ : ۱۲).
فرهنگ: این واژه در لغت فارسی مرکب از دو جز “فر” و “هنگ” است که در معانی مختلفی به کار رفته است. مانند دانش، دانایی، خرد، نعرفت، حرفه، ادب و غیره. در اصطلاح روشن فکران با فرهنگ مترادف با مبادی آداب اهل مطالعه و خوش مشرب است. که متضاد آن یعنی بی فرهنگ مترادف با بی تمدن فرانسوی ها به کار می رود. (طبیعی ، ۱۳۷۴: ۳۲).
سنت: بنابر تعریف وبر سنت عبارت است از احساسات و باورهایی است که از نسلی به نسل دیگرمنتقل می‌شود. ازاین رو راهنمای جوامع سنتی گذشته ان‌هاست. اعضای این جوامع درست یا معقول بودن اعمال و رفتارشان را براساس طولانی بودن زمانی ارزیابی می کنند که آن اعمال مورد قبول جامعه بوده است. (عضدانلو، ۱۳۸۴: ۳۶۹).اما از نظر گیدنز برای درک مفهوم سنت، باید عناصر مهم آن را شناخت، از مهمترین عناصر سنت که هسته مرکزی آن را تشکیل می دهد، مراسم، آیین ها و رفتار های تشریفاتی است. آیین ها تا جایی که به صورت مراسمی خاص انجام گیرد، محور هر چیز سنتی است. و رفتار سنتی به رفتاری اشاره دارد که « در حوزه ای معین تکرار و باز انجام می شود »( گیدنز، آنتونی، ۱۳۷۹: ۷۴) ، بدون آن که این سوال پرسیده شود؛ آیا آن چه که انجام می دهیم، صحیح و معتبر است یا خیر. گذشته به کمک آیین های مذهبی تکرار می شود و سنت نیز قدرت خود را از آیین های مذهبی می گیرد.دومین ویژگی سنت، جمعی بودن آن است. جمعی بودن سنت به این موضوع اشاره دارد که الگوهای رفتاریِ کاملاً فردی در جوامع سنتی وجود ندارد. البته ممکن است کسی دارای آیین‌های شخصی باشد، اما نمی‌توان آن‌ها را سنت دانست. «سنت اساساً جمعی و اجتماعی است، و با ارتباط بین آیین‌های تکراری و باز انجام تشریفات و انجام دادن جمعی آن‌ها کاری صورت می‌گیرد، که بدین نحو آن را سنت تعریف می‌کنند».(همان:۷۵).
سومین ویژگی سنت این است که هم نگهبان هستند و هم در درون خود نگهبان هایی دارند که کارشان تفسیر و توضیح دادن سنت ها است. در نظر عامه تعدادی از افراد هستند که می توانند سنت ها را تفسیر کنند و نه همه. مثلاً کاهن ها و کشیش ها که معنای محرمانه آیین ها و مراسم ها را توضیح می دهند و ارتباط معونی با خدا را برای مذاهب تعریف می کنند.
آیین و آداب اجتماعی: این اصطلاح برای نشان دادن رفتارهایی است که بر طبق عرف و عادت صورت می‌گیرد و به کار می رود. آیین ها و آداب اجتماعی به کاربرد و رعایت عادات و عرف در بعد مادی آنان نظر دارند. (بیرو، آلن ، ۱۳۷۵ : ۷۸).
باور: نوعی از شناخت است نسبت به چیزی. آنگاه که شماخت و معرفت همراه با نوعی تایید قلبی و درونی باشد، به مرحله باور رسیده ایم. به عبارت دیگر مجموعه دانشی که در فرهنگی وجود دارد و مردم بدون شک و تردید به آن ایمان می آورند و به آن معتقد می شوند باور است. به بیان دیگر آن گاه که شناخت و معرفت به نقطه اطمینان قلبی رسید خواه صحیح باشد خواه نا صحیح باشد به آن باور گویند.باور نوعی از شناخت و معرفت و درجه ای از شناخت محسوب می شود و بدان ایمان آورده می شود (معرفت جریانی است برای رسیدن به باورها) باورها جنبه دینی و علمی ندارند و تنها فرهنگی هستند. باورها از زمان و مکان متاثر می شوند و به تبع این کلیه معارف و شناخت های انسان ها مربوط به مقتضیات زمانی و مکانی اوست. باورها جنبه قومی و فرهنگی دارند و نه فردی. باورها می توانند از عقیده ای مشترک که همگان آن را به عنوان امری مسلم تلقی می کنند تا باورهایی که اساس پذیرش آن بر مبنای مقام و اهمیت امری عینی اتوار است را دربر گیرند.(بیرو ، آلن، ۱۳۷۵: ۳۲).باورها یا اعتقادات مجموعه‌ای از افکارند که به زندگی معنا می‌بخشند. باورها ادراک ما از هستی را می‌سازند. چنین اندیشه می‌شود که باورها نقش فرماندهی در مغز دارند و زمانی که فکر می‌کنید که امری درست است، باور شما به مغز فرمان می‌دهد تا به دنبال چیزی باشد که از اعتقادات شما حمایت کند.در بین اقوام و ملت های گوناگون، باورهای زیادی وجود دارند که با زندگی مردم عجین شده و تمام کارها و برخوردهای روزمره شان، بر اساس همین باورها صورت می گیرد. باورها ( خرافی یا غیرخرافی ) جزیی از فرهنگ هر قوم و منشا حرکت و نشان دهنده نحوه ی زندگی افراد هستند. با بهره گرفتن از باورها می توان بر افراد تسلط یافته و آنها را به هر جهت دلخواه حرکت داد، متوقف کرد یا به عقب برگرداند. باورها از نسلی به نسل بعدی منتقل می گردند و در این انتقال تحت تاثیر محیط قرارگرفته، تغییر کرده و حتی ممکن است فراموش شوند. ورود تکنولوژی به زندگی مردم، سبب فراموشی باورها است و بسیاری از آنها اکنون فقط در یادها مانده‌اند. بسیاری از باورهای گذشته اکنون کمرنگ شده و برخی نیز به علت تغییرات اجتماعی، مهاجرت به شهرها، ارتباط با مردم دیگر شهرها و مناطق، سست شدن روابط اجتماعی بین افراد فراموش شده اند.قزوین: درباره وجه تسمیه قزوین و چگونگی این نام نظرات مختلفی مطرح شده است . کهن ترین سند درباره نام قزوین ،نوشته قدامه بن جعفر است که در نیمه دوم سده سوم هجری می زیسته است ، نوشته او چنین است: دژقزوین به فارسی کشوین خوانده می شود و معنی آن مرز دیداری است.مورخین ایرانی و عرب قزوین را از جمله «این کش وین» یعنی بدان کنج بنگر گرفته اند و معتقدند که اعراب کش وین را معرب کرده و قزوین گفته اند.اما به زعم مورخین یونانی پیش از دوران هخامنشی مردمی در کرانه باختری دریای قزوین می زیسته اند که آنها را کاسی یا کاسیت نام برده اند و کاسپین که نام دریای قزوین است از نام آنها گرفته شده است. بنابر آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت نام قزوین برگرفته از واژه کاسپین است و به احتمال زیاد واژه کش وین را باید تغییر یافته کس پین به شمار آورد.چگونگی این تغییر شکل از نظر زبان شناسی می تواند به این صورت انجام گرفته باشد.تبدیل (س به ش) و (پ به و) که در نتیجه واژه کسپین به صورت کشوین درآمده است. تعبیر دیگر اینکه بنیانگذران شهر قزوین به یک چهره اساطیری نسبت داده شده این چهره دختر افراسیاب است که نام او «تاز» یاد شده است. اصل کلمه قزوین قاز اینی است. یعنی بازیگاه قاز که تعبیری عامیانه است.گذشته از تحلیل هایی که درباره نام قزونی به اعتبار منابع کهن بدان اشاره رفت از نظر لغوی نیز می توان این نام را به این صورت مورد بررسی قرار داد این نام از ترکیب دو جزء تشکیل یافته است.جزء (وین) بر وزن (سین) در فرهنگ لغت ها به معنی درخت و باغ آمده است. در زبان فارسی وازه ای وجود دارد به صورت کزون معرب آن کزوان به معنی درخت بند به کار رفته است. بنه به معنی پستهمی باشد. پژوشگر محتر آقای دکتر دبیر سیاقی در رابطه با نام قزوین معتقدند: قزوین به معنی باغ پستهمی باشد. (ورجاوند ، پرویز، ۱۳۷۵ :ص ۱۰۳).
قزوین را در نوشته های قدیم اروپا شهر باستانی (ارساس)خوانده اند و در تواریخ یونانی همان شهر قدیمی (راژیا)و در زمان اشکانیان به نام موسس آن (اردپا)خوانده اند. سامانیان آن را کشوین یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد. و برخی هم آن را (مستوفین)یا شهری که مردمی پرصلابت و استوار دارد نامیده اند. در کتاب هایی بعداز اسلام اغلب از قزوین به نام باب الجنه یاد شده است.(آقا محمدی ، عباس، ۱۳۷۷ : ص۱۵).
۱۲-۱. پیشینه تحقیقمقدمهدر زمینه باورها و اعتقادات ایرانیان افراد بسیاری هستند که تحقیقات وسیعی در حوزه های انسان شناسانی، مردم شناسی و جامعه شناسی انجام داده اند که بیان همه آنها قطعا در اینجا امکان پذیر نمی باشد. از این بابت جهت آشنایی با مهم ترین نوشتارهایی که در زمینه باورها و اعتقادات در ادبیات ما قرار دارد به چند نمونه از آنها به صورت اجمالی و گذرا اشاره می شود.به‌نظر مى‌رسد مردمان کهن، اعتقادات و باورهاى به اصطلاح خرافه‌اى بیشترى نسبت به روزگاران جدید داشته‌اند. در ایران، از زمان ساسانیان چند کتاب باقى مانده که وجود بعضى از این اعتقادات را در آن دوره آشکار مى‌سازد. مانند “ورداویرافتامه” ، “شایست و نه‌شایست” ، “دین کرت” ، “بندهستن” و “نیرنگستان” پهلوی. بخشى از این باورها نیز از ملل بیگانه به ایران وارد شده که این تأثیرات از دوران هخامنشیان و نفوذ مغ‌ها در دین زرتشتى آغاز مى‌گردد. دین زرتشتى در ابتدا مخالف خرافات بود. یکی از کتاب هایی که در دوران معاصر در زمینه باورها و اعتقادات ایرانیان به تفضیل صحبت نموده است کتاب “نیرنگستان” اثر صادق هدایت می باشد( اصفهانیان، داوود، ۱۳۸۹: ۲۱).هیربدستان یا نیرنگستان یکی از کتاب‌های دینی زرتشتیان است که به خط و زبان پهلوی نوشته شده‌ است. قدیم ترین نسخه‌ای که از این دو متن در دست است حدود ۹۰۰ سال یزدگردی برابر با سده هفدهم رونوشت برداری شده‌ است. در عنوان زند هیربدستان و نیرنگستان آمده‌ است که متن، برپایه آموزه‌ های پیشگ سر نوشته شده‌ است و در بخش دوم نیرنگستان آمده‌ است که فرگرد دوم بر پایه آموزه‌ های سوشیانس است که هر دو تن از مفسران اوستا بوده‌ اند. در این اثر قوانین آیینی دین زرتشت و دیدگاه تفسیرگران گوناگون در مورد این قوانین آمده‌ است. صادق هدایت، افکار، نظریات و آثارش شناخته شده‌تر از آن است که دوباره از آنها یاد شود. درمورد این کتاب ذکر چند نکته لازم باشد. نخست نام نیرنگستان است، همان‌طور که به آن اشاره شده در ادبیات پهلوی و پازند مجموعه‌ای هست به نام «نیرنگستان» که پاره‌ای از نوشته‌های اوستایی با گزارش و توضیح پهلوی آن گردآمده است. «نیرنگ واژه پهلوی است به معنی آیین دینی و نیایش و دعا. پارسیان به جای این واژه، کلمه گجراتی «کیریا» (در سنسکریت «کِریا») را بکار می‌بردند. در عربی «نیرنج» (جمع آن «نیرنجیات») معرب همین واژه پهلوی است. بسیاری از نیایش‌های کوتاه دین مزداپرستی نیرنگ نامیده می‌شود؛ چنان که نیرنگ آتش، نیرنگ کشتی بستن، نیرنگ دست شو و جز آن. این نیایش‌ها را دارای تأثیر فوق عادتی تصور می‌کرده و برای رفع پیشامدهای ناخوشایند و زشت و گزند رویدادها در هر مورد، نیرنگ ویژه‌ای داشته‌اند که بسیاری از آنها در کتابهای روایت (روایات داراب هرمزدیار و جز آن) گردآوری شده است. از آن جمله است نیرنگ حاجت خواستن، نیرنگ بیماری، نیرنگ ناخوشیِ گوسفند، نیرنگ سر درد، نیرنگ تب بستن، نیرنگ برای دفع شرّ دزد و نیرنگ برای آسان کردن زایمان زن دشوار زای. در سنت ایرانیان، نیرنگ از نیایش‌های مشکل‌گشای بسیار کهن بوده است. نیرنگ از جمله واژه‌های دینی زرتشتی است که پس از اسلام تغییر معنی داده و از آن سحر و جادو و طلسم و شعبده و افسون و حیله اراده کرده‌اند و بطور عام این واژه و ترکیب‌های آن ماننده نیرنگ‌باز، نیرنگ‌بازی و نیرنگ بکار بردن به معنی حیله، حیله‌گر، حیله‌گری و حیله در کار آوردن است.» آنچه پیداست نزدیک به هشتاد سال از نشر نخست این کتاب می‌گذرد، احمد کسروی نیز در دفتر پندارها به این گونه افکار و خرافات تاخته و با آنها به مبارزه پرداخته است.نیرنگستان نام کتابی از صادق هدایت است. هدایت نام این کتاب را از نسخه ای به همین نام که در دوره ساسانی نگاشته شده گرفته است. نیرنگستان در اینجا به معنی فرهنگستان است. نیرنگستان هدایت یک فرهنگ نامه فولکلور است. در دیباچه نسک هدایت به نام یک متخصص فرهنگ توده و فلکلر، زمینه‌ها و ریشه‌های پیدایش این باورها را می کاود. منابع اصلی هدایت برای نگاشتن این هنگ بی نظیر به پیش از اسلام بر می گردد و از جمله نسکهایی چون : «اردا ویراژنامه» ، «شایست نشایست» ، «دینکرت» ، «بند هشن» و «نیرنگستان» پهلوی. هدایت باورمند است که بیشتر این باورها و آیین‌ها از آن جا وارد فرهنگ ایرانی شده که جادوگران در دوره نگارش اوستا نفوذ زیادی داشته اند و اوستا بر علیه آنها این احکام را صادر کرده که پسها بروی عادات و پندارها و باورها و آیین‌های رایج درآمده . چراکه کهن‌ترین بخش اوستا همان گاتها می‌باشد و بخشهای مورد بحث پسا به اوستا ملحق شده است. در مورد نیرنگستان به خطا نرویم و بپنداریم که نسک تماما اوهام و خرافات و افکار سخیفه را در بر می گیرد . چرا که هدایت در دیباچه آن برخی از این آیین‌ها را می ستاید و از آنها به نام یادگارهای نیک ایرانی یاد می‌کند . این باورها و پندارها را نشانه سالگذشت مردمی میداند که زیاد پیر شده، زیاد فکر کرده و زیاد افکار شاعرانه داشته است. از جمله جشن نوروز، آداب عقد و عروسی و تمامی افکار بی زیان خنده آور و افسانه‌های قشنگ ادبی و غیره. این کتاب چون فرهنگی کامل در چندین فصل طبقه بندی شده است: آداب و تشریفات زناشویی- تاریخچه- زن آبستن- اعتقادات و تشریفات گوناگون- آداب ناخوشیها- برای برآمدن حاجت ها- خواب- مرگ- تفال ناشی از اعضای بدن- تفال، نفوس، مروا، مرغوا- ساعات، وقت، روز- احکام عمومی- دستورها و احکام عملی- چند اصطلاح و مثل- چیزها و خاصیت آن- گیاه‌ها و دانه ها- خزندگان و گزندگان- پرندگان و ماکیان- داو ودد- بعضی از جشن‌های باستان- جاها و چیزهای معروف- افسانه‌های عامیانه- گوناگون( هدایت، صادق، ۱۳۵۶: ۲۴).
اما در ذیل به برخی از مواردی که در باب تاریخ ایران و ایل های ایرانی به نگارش درآمده اند، می پردازیم:
جمال زاده، “خلقیات ایرانیان”با بهره گرفتن از یک روش اسنادی در سال ۱۳۴۵ کتابی را به نگارش درآورده است که در ذیل به بخشی از آن اشاره می شود:در آغاز کتاب جمال زاده این نکته را متذکر می شود که یک نفر ایرانی امروز از بسیاری جهات و به خصوص از لحاظ اخلاقی تفاوتی با ایرانی دیرو زندارد او با بیان این نکته هم قصد انتقاد از ایرانی را داشته که اخلاق او حتی با زمان هرودت تفاوت نکرده و این نشانه سکون و شاید تحجر در روحیه ی یک ملت است و هم می‌خواسته این نکته را بگوید که اگر در این کتاب از قول هرودت وکتزیاس و گزنفون تا شرق شناسان امروز سخن می گوید باز به همین دلیل است.سپس جمال زاده پا را فراتر نهاده و علت عقب ماندگی ایرانی را همین معایب و نقایص اخلاقی می داند و معتقد است تا زمانی که ما به وجود این معایب اخلاقی در خودمان باور نداشته باشیم نخواهم توانست به علاج و درمان آن بپردازیم.بعد از آن نویسنده به ذکر صفات پسندیده ایرانیان می پردازد و به ذکر دو نمونه از قول پروفسور براون وهرودت اکتفا کرده واین بخش حجم بسیار اندکی در مقابل بخشی که به ذکر صفات ناپسند ایرانیان می‌پردازد دارد. در اینجا ذکر می‌کند که تمام بیگانگانی که با ما ارتباط داشتند ایرانیان را متفق‌القول تیزهوش، سریع الانتقال، حاضرجواب، خوش مشرب، خوشمزه ، خوش سلیقه، خوش صحبت و خوش معاشرت ، بلند نظر، مبادی آداب، مهمان نواز، دست و دل باز و آبرومند می‌دانند. استقبال ایرانیان و به خصوص روستاییان از سپاه دانش را نشانه عشق و علاقه مردم ایران به علم می‌داند .طبع شاعرانه ایرانیان و اینکه با شکم گرسنه و جیب خالی تکیه بر اریکه قدرت زده اند را از قول بیگانگان مورد تجلیل قرار می‌دهد. نویسنده در فصلی به نام تغییر احوال ما ایرانیان ذکر می کند صفات پسندیده ای که به ایرانیان نسبت می‌دهند عمدتا به خصایص ظاهری مربوط می شوند نه آنچه بتوان آن را اخلاق نام نهاد و بیشتر ایراد هایی که به خصایص ایرانیان گرفته اند در باب اخلاق درونی آن‌هاست.در ادامه بخشی به نام تفاوتهای اخلاقی ما با دیگران آغاز می گردد و به کثرت اخلاق های بد ما نسبت به اخلاق های خوب ما در کتاب‌هایی که بیگانگان درباره ی ما نوشته اند اشاره می کند و اینکه ممکن است بعضی اخلاق ها و اطوارها در نزد ملتی مقبول و پسندیده باشند در حالی که همان ها در میان اقوام دیگر نکوهیده و مکروه به حساب می آیند و گاهی بعضی بدفهمی ها و کژاندیشی ها باعث شده که بعضی صفات پسندیده ما ، مانند فروتنی و تعارضات ما را به چابلوسی و دروغگویی تعبیر کنند و این عیبی بر ملتی به حساب نمی آید اگر تفاوت‌هایی در بین آنها با دیگران وجود دارد. پس از این نویسنده چهار نوع واکنش برای مقابله با آنچه بیگانگان درباره ما گفته اند ذکر می کند ۱-تجاهل و تغافل، ۲-انکار، ۳-تلافی، ۴-تعقل و پس از آنکه سه راه اول را رد می کند راه چهارم را مناسب می داند.نویسنده عقاید و آراء بیگانگان را درباره ایرانیان ذکر کند و آنها را به چهار دسته تقسیم می کند، ۱- یونیان و رومیان، ۲- غیر فرنگی ها (ترک،عرب و تاتار)، ۳- فرنگیان هم روزگار ما، ۴- ایرانیان.در دسته نخست به هرودت (پدر تاریخ) و پلوت ( شاعررومی قرن۲پیش ازمیلاد) که در ستایش ایرانیان سخن رانده‌اند و آمی‌ین مارسلین که ایرانیان را متکبر، جنگجو، خودستا و مستبد می‌داند اشاره دارد. دردسته دوم از متنبی شاعر عرب که در نکوهش ایرانیان سخن بسیار رانده و از غازی غرای خان تاتاراز دودمان چنگیز و روشنی بیک از صاحب منصبان ترکیه مطالبی را ذکر کرده که ایشان نیز از ایرانیان بسیار بد گفته اند. دسته سوم به نوشته‌های سفرا، سیاحان، سفرنامه نویسان، شرق شناسان، مورخان، مشاوران نظامی و نویسندگان زیادی استناد کرده که در اکثر موارد افرادی که در باب ایرانیان سخن گفته اند ایرانیا ن را مردمی می شناسند با صفات ناپسندی مانند دروغ، بی وجدانی، مبالغه کردن، دورویی، نفاق، شرک، بی وفایی، خرافه پرستی، چابلوسی، عدم اعتماد و غیره. جمال زاده در این مقاله به شیوه ای هنر مندانه سعی در جمع آوری نوشته های کسانی کرده که در باب خلقیات ایرانیان سخن رانده اند داشته است. (جمال زاده، ۱۳۴۵).صادق همایونی نیز در تحقیقی با عنوان” فرهنگ مردم سروستان” که در سال ۱۳۷۱طی تحقیقی میدانی به نگارش در آورده است به آداب و رسوم مردم فارس اشاره می کند که خلاصه ای از آن در ذیل آورده می شود:
این کتاب یکی از مفصل‏ترین و جامع‏ترین اثار تحقیقی است که تاکنون در این زمینه منتشر شده است. نگارنده اثر که خود زاده سروستان فارس بود در این اثر به تمام جنبه های فرهنگ عامه مردم سروستان پرداخته است. برای نمونه در این کتاب در زمینه آداب زوار آمده است در سروستان به زوار “فَتِ راه” می دهند، “فت راه” یا فتح راه معمولاً مقداری پول است. البته، مسافران بعد از آمدن از مشهد مقدس برای کسانی که “فَتِ راه” دادن، دستمالی ابریشمی، جانماز، نبات طواف شده و تُربت معروف به گل تربت تقدیم می کنند.
رضا بهرامی در تحقیقی با عنوان”خواستگاری در میان ایلات کرد شمال خراسان” که در سال ۱۳۸۵ به نگارش در آورده است به تاریخچه کردها و اعتقادات و آداب و رسون آنها به خصوص در مورد خواستگاری پرداخته است که خلاصه ای از آن به این صورت است که:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم