کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



  • حقوق نظامی است اجتماعی، یعنی هدف آن تنظیم روابط اجتماعی است، نه پاکی روح و وجدان انسان.[۱۰۵]

۵-۱٫ الزامی بودن حقوق

برای اینکه حقوق بتواند به هدف نهایی خود، یعنی استقرار نظم و عدالت، برسد باید رعایت قواعد آن اجباری باشد. وظیفه حقوق اعلام وقایع یا اِخبار از حقایق نیست. برای تنظیم روابط مردم، باید آن‌ها را به انجام دادن پاره‌ای امور ناگزیر ساخت و از پاره‌ای دیگر منع کرد. اعلامهایی که گاه در قوانین دیده می‌شود و همراه با هیچ امر و نهی و تکلیفی نیست، جنبه حقوقی ندارد و دسته بزرگی از آن‌ها، مانند تعریف عقد و تقسیم اموال به منقول و غیرمنقول و دسته‌بندی قراردادها، در واقع از توابع اوامر و نواهی قانون‌گذار و به منظور فراهم ساختن مقدمات و تعیین مفهوم درست آن‌هاست و وجود مستقل ندارد[۱۰۶]. بی‌گمان در این خصوصیت نیز درجه‌های گوناگون وجود دارد و همه قواعد از این حیث یکسان نیستند: رعایت پاره‌ای از اصول به طور مطلق الزامی است و در هیچ صورت گریزی از اجرای آن‌ها نیست و پاره‌ای فقط در صورتی اعمال می‌شود که اشخاص در پیمان‌های خود راه حل دیگری را انتخاب نکرده باشند. به این دلیل است که گروه نخست را امری و دسته اخیر را تکمیلی یا تفسیری نامیده‌اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ولی این تفاوت فقط در شرایط اجرای قواعد حقوق است و هرگاه شرط اجرای قواعد تکمیلی (نبودن پیمان مخالف) نیز محقق شود، در اجباری بودن چیزی از قواعد امری کم ندارد و بر اشخاص تحمیل می‌شود؛ زیرا وظیفه حقوق اندرزگویی و راهنمایی کردن نیست و قواعد آن همیشه با نوعی اجبار همراه است.
با وجود این، الزامی بودن را نمی‌توان از ویژگی‌های قاعده حقوقی شمرد؛ زیرا هر قاعده در حدود موضوع خود اجباری است. اخلاق نیز مانند حقوق، ایجاد تکلیف می‌کند و پیروان مذهب در انجام وظایف خود ناگزیرند؛ بنابراین، هرچند که «الزام آور بودن» از اوصاف مسلم حقوق است، در تمیز قواعد آن از اخلاق و مذهب معیار داوری قرار نمی‌گیرد.[۱۰۷]

۵-۲٫ حقوق و ضمانت اجرا:

قاعده‌ای را که اجرای آن از طرف دولت تضمین نشده است نباید در شمار قواعد حقوقی آورد؛ زیرا اگر اشخاص در اجرای آن آزاد باشند و در برابر تخلف خود هیچ مکافاتی نبینند، نمی‌توان ادعا کرد که نظمی در جامعه وجود دارد.
برای استقرار عدالت و تنظیم روابط اجتماعی، ناچار بایستی مردم در برابر هم حقوق و تکالیفی داشته باشند تا هرگاه حقی مورد تجاوز یا انکار واقع شود، دولت آن را اجرا کند: یعنی، در پناه قدرت خویش، نظمی را که لازمه حفظ اجتماع می‌داند تأمین سازد. پس داشتن ضمانت اجرا یکی از لوازم و خصوصیات حقوق است و همین صفت، قاعده حقوقی را از سایر قواعد اجتماعی، مانند اخلاق و مذهب، جدا و ممتاز می‌سازد[۱۰۸].
منتها، باید متوجه بود که ضمانت اجرای پاره‌ای از قواعد حقوقی هنوز هم ناقص است و به ویژه این مسئله در حقوق عمومی و روابط بین‌المللی بیشتر محسوس است تا جایی که پاره‌ای از نویسندگان ناچار شده‌اند که داشتن ضمانت اجرا را از اوصاف قواعد حقوقی حذف کنند.[۱۰۹]

۵-۳٫ کلی بودن حقوق

مقصود از کلیت داشتن قاعده حقوقی این نیست که همه مردم موضوع حکم آن قرار گیرند. حقوق حاکم بر زندگی اجتماعی است و قواعد آن باید مجرد از خصوصیت‌های فردی باشد؛ و همین خاصیت است که قواعد حقوقی را از نظام فردی ممتاز می‌سازد. به عبارتی دیگر حقوق باید هنگام وضع مقید به فرد یا اشخاص معین نباشد و مفاد آن با یک بار انجام شدن از بین نرود، هرچند که تنها یک یا چند تن مشمول مقررات آن باشند؛ بنابراین، قوانین مربوط به مسئولیت وزیران و اختیارات رئیس‌جمهور با کلی بودن قواعد آن منافات ندارد، زیرا نسبت به تمام کسانی که در آن وضع قرار دارند قابل‌اجراست. مهم این است که قاعده حقوقی، هنگام وضع مقید به فرد یا اشخاص معین نباشد و مفاد آن با یک بار انجام شدن از بین نرود.
قانون مدنی نمونه بارزی از قواعد کلی است، زیرا در آن، تمیز بین وضع اشخاص تنها به وسیله سن و جنس و سلامت قوای دماغی آن‌ها انجام می‌گیرد.
«کلی بودن» قواعد حقوقی از صفات اساسی آن است؛ زیرا برای این که حقوق بتواند به هدف نهایی خود برسد، نباید مقید به شخص معین باشد. قانون‌گذار نمی‌تواند برای هر یک از اعضای اجتماع حکم خاصی مقرر دارد و نتیجه هر کار را از پیش معین سازد. پس ناچار بایستی نوع روابط را بدون توجه به خصوصیت‌های فردی، در نظر بگیرد و برای آن قاعده وضع کند و تنها همین قواعد نوعی است که موضوع علم حقوق قرار می‌گیرد[۱۱۰].
قانون‌گذار ما نیز وضع طبیعی حقوق را در نظر داشته و چون فرض می‌کند که قانون جنبه عمومی دارد، اجرای آن را موکول به انتشار در روزنامه رسمی کرده است (ماده ۱ قانون مدنی). از لزوم تساوی مردم در مقابل قوانین (اصل بیستم قانون اساسی) و اصل حکومت قانون (اصل ۵۸ همان قانون) نیز اساسی بودن این صفت استنباط می‌شود؛ زیرا اگر قانون ناظر به فرد معین باشد، یا حکمرانان ناگزیر از رعایت قواعد کلی در رفتار خود نباشند، چگونه می‌توان ادعا کرد که همه مردم در برابر قوانین حقوق مساوی دارند یا بر آن‌ها قانون حکومت می‌کند نه اراده افراد؟
با این ترتیب، تصمیم‌هایی که به حکم قانون اساسی باید از طرف مجلس گرفته شود و ناظر به موضوع خاص است، مانند گرفتن وام و استخدام کارشناسان خارجی (اصول ۸۰ و ۸۲)، اگرچه به ظاهر صورت قانون را دارد، از نظر ماهوی قاعده حقوقی ایجاد نمی‌کند و سهمی در ایجاد نظام عمومی ندارد.
با این همه کلی بودن را نباید وسیله تمیز حقوق از سایر قواعد پنداشت؛ زیرا هر قاعده، خواه طبیعی باشد یا اجتماعی، کلی و مجرد است و این صفت اختصاص به حقوق ندارد[۱۱۱].

۵-۴٫ حقوق نظام اجتماعی است

هدف حقوق تنظیم روابط اجتماعی است. زندگی دو چهره گوناگون دارد: فردی و اجتماعی. از نظر فردی، انسان نیازمندی‌های خاص و تکالیف مختلفی دارد که به طور معمول در قلمرو حقوق نیست. پاکی وجدان و تأمین سلامت روح و جسم و رفع نقیصه‌های بشری بااخلاق است، ولی اداره زندگی اجتماعی انسان را حقوق به عهده دارد.
اگر در حقوق نیز گاهی به اعمال انسان و حسن نیت او توجه می‌شود. به خاطر اثری است که این امور در اجتماع دارد[۱۱۲]. به همین جهت، در تعریف حقوق گفته شد که «… بر اشخاص، از این جهت که عضو جامعه هستند، حکومت می‌کند». اگر انسانی تنها و دور از اجتماع فرض شود، برای او از نظر حقوقی نه حقی متصور است و نه تکلیفی. ساده‌ترین مفاهیم حق تنها در اجتماع جلوه گر است: به عنوان مثال، قواعد مربوط به اسم و حقی که اشخاص بر نام خانوادگی خوددارند، در صورتی مورد پیدا می‌کند که دو شخص یا دو خانواده وجود داشته باشند و هر کدام به اسم خاصی نامیده شود تا برای ممتاز ساختن آن‌ها نام خاص به کار آید[۱۱۳].

۶٫ درجه‌های اجبار ناشی از قانون

یکی از اوصاف قانون امری و اجباری بودن آن است. تمام قوانین کم و بیش با منافع عمومی ارتباط دارد و اجرای آن‌ها از طرف قوای دولت تضمین شده است؛ بنابراین، مقصود از تقسیم قوانین به «امری و تکمیلی» این نیست که اشخاص در اجرای قوانین دسته دوم آزادند. مبنای این تقسیم را بایستی در درجه اجبار ناشی از قانون جستجو کرد.[۱۱۴]
با این ترتیب، تفاوت قوانین امری و تکمیلی در این است که قوانین دسته نخست به طور مطلق ایجاد الزام می‌کند. ولی اجبار ناشی از دسته دوم مشروط بر این است که از پیش برخلاف آن تراضی نشده باشد.بنابراین در قاعده تکمیلی همیشه منظور قانون گذار وضع قواعد تخلف ناپذیر نیست و گاه نیز می خواهد، یااراده ضمنی طرفین عقد را بیان کند، یا ترتیبی را که به نظر او مفیدتر می رسد یادآور شود. در این موارد نیز قانون الزام آور است، منتها این الزام به صورتی است که دو طرف عقد برخلاف آن تراضی نکرده باشند.
برای مثال، ماده ۵۷۸ ق.م می گوید: «شرکاء همه وقت می توانند از اذن خود رجوع کنند…» بنابراین ماده اگر شریکی به شریگ دیگر، اذن ادارۀ مال الشرکه را بدهد می تواند از این اذن بازگردد. او الزام ندارد که همیشه پای بند آن اذن باشد.
مثال دیگر اینکه بخش مهمی از قواعد عمومی قراردادها اختصاص به خیارات دارد، با وجود این، متعاملین می‌توانند سقوط تمام یا بعضی از خیارات را در آن شرط کنند (ماده ۴۴۸ قانون مدنی). ولی اگر ضمن قرارداد برای سقوط خیار یا موعد پرداختن اجاره شرطی نشود، طرفی که اجرای قانون به زیان اوست حق ندارد، به بهانه امری نبودن قانون، از اجرای آن امتناع کند؛ زیرا در این حالت، دیگر هیچ تفاوتی بین قوانین امری و تکمیلی وجود ندارد و اطاعت از دسته اخیر نیز واجب می‌شود.

۷٫ تمیز قوانین امری و تکمیلی؛ مفهوم نظم عمومی

تمیز قوانین امری و تکمیلی از جهت تشخیص درستی و فساد معاملات اهمیت فراوان دارد؛ زیرا همین که قراردادی با مفاد یکی از قوانین مخالف باشد، این پرسش به میان می‌آید که آیا این قانون امری است یا تکمیلی؟ اگر قانون امری باشد قرارداد باطل، وگرنه درست است.
تمیز این دو دسته از قوانین کار ساده‌ای نیست و دادرس باید، با ملاحظه وضع سیاسی و اقتصادی و اخلاق عمومی جامعه، اراده قانون‌گذار را دراین‌باره احراز کند و چون این عوامل همیشه در تغییر و تحول است، نمی‌توان ضابطه ثابت و روشنی برای این تحقیق به دست داد.
در زمانی که قانون مدنی نوشته می‌شود، قانون‌گذار ما به حاکمیت اراده و آزادی قراردادی اهمیت بیشتری می‌گذارد، درحالی‌که امروز، به سبب دخالت روزافزون دولت در امور اقتصادی و تجارتی، غالب قوانین امری است و در پاره‌ای از آن‌ها به این نکته تصریح شده است.
ضابطه‌ای که برای تعیین قوانین امری مرسوم شده این است که هرگاه قانون مربوط به نظم عمومی‌باشد، امری است و در صورتی که هدف از وضع قانون تنها حفظ منافع خصوصی افراد باشد، تکمیلی است.
نظم عمومی در امور اداری و سیاسی و اقتصادی و خانوادگی چهره‌های گوناگون می‌یابد. به همین جهت، گاه گفته می‌شود: «نظم عمومی اقتصادی» یا «نظم عمومی خانوادگی».
بی‌گمان در همه قوانین کم و بیش منافع عمومی مورد نظر است، ولی باید دید ارتباط قاعده‌ای با منافع عموم به اندازه‌ای هست که اصل حاکمیت اراده در برابر آن بی‌ارزش باشد؟ این مشکلی است که در هر زمان راه حل آن تغییر می‌کند و دادرس باید، باملاحظه تمام سازمان‌های اداری و اقتصادی و اخلاق و مذهب زمان خود، حدود قواعد مربوط به نظم عمومی را تعیین کند[۱۱۵].

۷-۱٫ اماره‌های امری بودن قانون

۷-۱-۱٫ لحن قانونگذار
«یکی» از این نشانه‌ها لحنی است که قانون‌گذار در بیان احکام خود به‌کاربرده است. برای مثال، آوردن واژه‌هایی مانند «باید» و «مکلف است» یا «ممنوع است»، ظهور طبل نوازی بودن حکم دارد، درحالی‌که کلمه «می‌تواند» یا «اختیاردارد» به طور معمول برای بیان قواعد تکمیلی به کار می‌رود.
۷-۱-۲٫ وضع احکام استثنایی
احکام استثنایی که بر خلاف قواعد کلی قراردادها وضع می‌شود و نتیجه تراضی دو طرف به شمار نمی‌رود از قواعد امری است.
۷-۱-۳٫ جنبه آمرانه داشتن قوانین
قواعدی که هدف آن‌ها حمایت از حقوق اشخاص ثالث در برابر دو طرف عقد است جنبه امری دارد.[۱۱۶]
۷-۱-۴٫ جملات خبریه
یکی دیگر از اماره‌های امری بودن قانون، به کار بردن جملات خبریه بدون به کار بردن کلماتی است که دلالت بر وجوب می‌کنند؛ مانند ماده ۲۲۴ ق.م که مقرر می‌دارد: «الفاظ عقود، محمول است بر معانی عرفیه» یعنی باید بر معانی عرفی حمل شود.

۷-۲٫ ضابطه برای تشخیص قوانین امری و تکمیلی

برای تشخیص قوانین امری و تمایز آن‌ها از قوانین تکمیلی، ضوابط مختلفی پیشنهادشده ولی هیچ‌کدام از آن‌ها نتوانسته این مشکل را حل کرده و مورد قبول سایرین واقع شود و بالأخره برای تمایز این دو نوع قانون از هم به نهاد نظم عمومی ارجاع داده شده است و تشخیص آن را به دست قاضی سپرده‌اند تا با توجه به اوضاع و احوال و عوامل مختلف اجتماعی مفهوم نظم عمومی را تشخیص و آن را معیار قوانین امری قرار دهد.[۱۱۷]

۷-۳٫ بررسی مسئله امری و تکمیلی بودن قوانین در حقوق

برخی از حقوقدانان مانند واری سومیر[۱۱۸] و باتیفول[۱۱۹] همه قوانین را مربوط به نظم عمومی می‌دانند چرا که هر کدام از این قوانین در حدود خویش بر اساس مصلحتی وضع‌شده و رعایت آن‌ها موجب حفظ مصلحت و دفع مفسدت مورد نظر قانون هست، پس تمام آن‌ها مربوط به نظم عمومی هست. این حقوقدانان تقسیم قوانین به امری و تکمیلی را رد می‌کنند زیرا در مورد این قوانین تکمیلی نیز در صورت اختلاف افراد، دادگاه‌ها مکلف به رعایت آن‌ها می‌باشند.[۱۲۰]
برخی دیگر قوانین را به دو دسته تقسیم کرده‌اند که دسته‌ای برای حمایت منافع عمومی و دسته دیگر برای حمایت منافع خصوصی افراد است که فقط دسته اول راجع به نظم عمومی است. معیار درون‌مرزی و برون‌مرزی بودن قوانین نیز معیار دیگری برای تمیز نظم عمومی است که فقط قوانین درون‌مرزی مربوط به نظم عمومی می‌باشند. قوانین اعلامی و قوانین آمره و ناهیه نیز تقسیم‌بندی دیگری است که فقط قوانین آمره و ناهیه را مربوط به نظم عمومی می‌دانند. عده‌ای دیگر نیز قوانین غیرقابل نقض را مربوط به نظم عمومی می‌دانند. [۱۲۱]

۷-۴٫ بررسی مسئله امری و تکمیلی بودن قوانین در فقه

این مسئله در فقه تحت عنوان مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. تمیز «حق و حکم» یکی از این عناوین است.
برخی، واژه «حق» را در برابر «تکلیف» قرار داده و حکم را اعم از آن دو دانسته است. چرا که حکم به اوامر و نواهیی اطلاق می‌گردد که به افعال مکلفین و یا به وقایع خارجی تعلق می‌یابد؛ بنابراین احکام از دو منظر مورد توجه قرار می‌گیرد؛ یکی از جهت صدور از مبدأ که نام حکم می‌گیرد و دیگر از جهت تعلق آن‌ها به مکلفین که گاه «تکلیف» و گاه «حق» نامیده می‌شود[۱۲۲].
حکم در ارتباط با اشخاص «تکلیف» نامیده می‌شود اگر برای آن‌ها الزام به فعل یا ترک فعل ایجاد کند که از آن‌ها به وجوب یا حرمت تعبیر می‌شود و در ارتباط با اشخاص، «حق» نامیده می‌شود اگر برای آن‌ها اموری ثابت شود که در تسلط آن‌ها باشد[۱۲۳].
ولی باید گفت که این ضابطه برای تمیز حق که در تسلط افراد است از حکم که خارج از تسلط افراد است، کارساز نیست. به دلیل اینکه بسیاری از موارد وجود دارد که هیچ نوع وجوب و حرمتی برای افراد ایجاد نمی‌کند اما تحت تسلط آن‌ها نیز نیست. از جمله احکام وضعی که جنبه حق ندارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:23:00 ق.ظ ]




قابلیت‌های چابکی
– پاسخ‌گویی – شایستگی
– انعطاف‌پذیری – سرعت
ارکان و توانمندسازهای چابکی
– روابط مبتنی بر همکاری(استراتژی )
– یکپارچگی فرایندی ( پایه )
– یکپارچگی اطلاعات (زیرساخت )
– حساسیت به مشتری و حساسیت به بازار یابی (سازوکار)
اهداف زنجیره ی تأمین چابک :
غنی سازی و راضی ساختن مشتریان
– هزینه
– زمان
– عملکرد
– قدرت
شکل ۲-۱۱ مدل لین و همکارانش
ویژگی های توانمند سازهای (ارکان) چابکی، جنبه های محتوایی چابکی فرض شده اند و برای تعیین رفتار زنجیره تامین کل معین گردیده اند.بر پایه تحقیقات قبلی و یافته های این مطالعات، توانمند سازهای (ارکان) چابکی زنجیره تامین به چهار طبقه دسته بندی شده اند که عبارتند از :

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

روابط مشارکتی : این استراتژی زنجیره تامین جهت جذب خریداران و تامین کنندگان برای کار به صورت مشارکتی، توسعه محصول به طور مشارکتی و تسهیم اطلاعات است.
یکپارچگی اطلاعات : به عنوان زیر ساختی از زنجیره تامین، شامل توانایی جهت استفاده تکنولوژی اطلاعاتی در تسهیم داده ها بین خریداران و تامین کنندگان است.بنابراین به طور موثر یک زنجیره تامین مجازی ایجاد می کند.
یکپارچگی فرایند : به عنوان مبنای زنجیره تامین، یکپارچگی فرایند به معنای آن است که زنجیره تامین اتحادی از اعضای بهم مرتبط در یک شبکه است.
حساسیت به مشتری و بازاریابی : به عنوان مکانیزم زنجیره تامین، شامل توانایی جهت شناسایی و پاسخگویی به نیازمندیهای واقعی مشتری می باشد.هم چنین جهت ماهر شدن در تغییر و عدم اطمینان است.
مدل ۸ : مدل اگراویل[۴۲] و همکارانش
اگراویل و همکارانش در سال ۲۰۰۶ با بهره گرفتن از طوفان مغزی در کارخانه اتومبیل سازی اقدام به تعیین متغیرهای زنجیره تامین نموده اند.هدف از جلسات طوفان مغزی آنان، تعیین روابط بین متغیرهای زنجیره تامین بوده است. در این تحقیق ۱۵ متغیر مرتبط با چابکی زنجیره تامین شناسایی شده اند که عبارتند از :
حساسیت به بازار : زنجیره تامین قادر به پیش بینی و پاسخگویی به پاسخگویی به تقاضای واقعی باشد.
سرعت تحویل : توانایی تحویل کالا یا خدمات با سرعتی بیشتر از رقبا باز می گردد.
صحت داده ای : صحت داده ای یکی از عوامل مهمی است که بر عملکرد زنجیره تامین اثر می گذارد و به صحت داده ای بر می گردد که توسط شرکای تجاری مختلف در تصمیم گیری هایشان مورد استفاده قرار می گیرد.
معرفی محصول جدید : توانایی معرفی محصول جدید برای زنجیره های تامینی که خواهان برتری رقابتی هستند بسیار مهم شده است.
برنامه ریزی متمرکز مشارکتی : یکپارچه سازی و هماهنگی اثربخش زنجیره تامین از میزان موجودی اضافی می کاهد، فواصل زمانی تحویل را کاهش می دهد، فروش و خدمات به مشتریان را افزایش می دهد.
یکپارچه سازی فرایند : اطلاعات مشترک موجود بین اعضا زنجیره با بهره گرفتن از یکپارچگی فرایند حاصل می شود.
استفاده از ابزارهای تکنولوژی اطلاعات : استفاده از تکنولوژی اطلاعات برای تسهیم داده ها در بین خریداران و تامین کنندگان در واقع یک زنجیره تامین مجازی را به وجود می آورد.
کاهش فواصل زمانی تحویل : کاهش فواصل زمانی تحویل، زمانی که از صدور سفارش تا تحویل سپری می شود، در زنجیره تامین مکانیزمی برای رقابت مبتنی بر زمان است.
ارتقای سطح خدمت : ارتقا در سطح خدماتی که به مشتری ارائه می شود منجر به ارتقای عملکرد زنجیره تامین می شود.
حداقل کردن هزینه : حداقل کردن هزینه با شناسایی راههایی که تبادلات بنگاهها را کاراتر می سازد و با کمک به بنگاهها و شرکایشان در پیدا کردن راه های دیگری برای کاهش هزینه های تولید محصولات، در کاهش هزینه ها به بنگاهها کمک می نماید.
رضایت مشتری : رضایت مشتری تحت تاثیر میزان درک ارزش دریافت شده و نیز درک ارزش محصولات ارائه شده توسط رقباست.
ارتقاء کیفیت : ارتقاء کیفیت به عنوان الزامی برای موفقیت در بازار بین المللی رقابت توسط مدیریت بنگاههای کسب و کار در تمام دنیا شناخته شده است.
کمینه سازی عدم قطعیت : عدم قطعیت در طول زنجیره تامین گسترش می یابد و منجر به پردازش ناکارا و انجام فعالیتهای بدون ارزش افزوده می شود.
افزایش اعتماد : اعتماد بین اعضای تجاری در رابطه با روابط درون سازمانی، ارتباطات و گفتمان را ارتقا می بخشد و چشم اندازهای استراتژیک مشترکی را خلق می کند.
حداقل کردن مقاومت در برابر تغییر : مقاومت همواره به عنوان دلیل اصلی تعارض شناخته می شود که خود عامل نامطلوب است و برای سلامت هر سازمان مهم می باشد.
مدل ۹ : مدل گاناسکاران[۴۳] و همکارانش
عوامل کلیدی موفقیت زنجیره تامین پاسخگو نیز از نظر گاناسکاران و همکارانش عبارتند از :
تسهیم به موقع اطلاعات
کاهش کل چرخه عمر
هماهنگی نیروی کار در بخش های مختلف زنجیره تامین
سیستم پشتیبانی تصمیم مطلوب
کاهش زمان تاخیر در جریان اطلاعات مواد
یکپارچه سازی اطلاعات در حوزه عملیات و ظرفیت انعطا
مدل ۱۰ : مدل سوافورد[۴۴] و همکارانش
این مدل زنجیره تامین چابک را در انعطاف پذیری پنج بعد تعریف کرده است که در شکل ۲-۱۲ نشان داده شده است.سوافورد و همکارانش در مدل خود در سال ۲۰۰۶ زنجیره تامین چابک را به عنوان معیاری برای سنجش توانایی زنجیره تامین جهت انطباق پذیری کارا با تغییرات محیط رقابتی جهت ارائه محصولات و خدمات تعریف نموده اند.بر پایه این تحقیقات، ساختارهای انعطاف پذیری شناسایی شده که بر چابکی زنجیره تامین اثر گذار است عبارتند از:
انعطاف پذیری توسعه محصول

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:23:00 ق.ظ ]




۵-۳-۱- ترتیب اولویت بندی گزینه ها نسبت به هر یک از معیارها در بانکهای دولتی ۱۲۴
۵-۳-۲- اولویت بندی گزینه ها با در نظر گرفتن کلیه معیارها در بانکهای دولتی ۱۲۵
۵-۳-۳- ترتیب اولویت بندی گزینه ها نسبت به هر یک از معیارها در بانکهای غیردولتی ۱۲۶
۵-۳-۴- اولویت بندی گزینه ها با در نظر گرفتن کلیه معیارها در بانکهای غیردولتی ۱۲۷
۵-۴- پیشنهادات ۱۲۹
۵-۵- محدودیتهای تحقیق ۱۳۲
منابع فارسی ۱۳۳
منابع انگلیسی ۱۳۴
چکیده انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………………………۱۳۸
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول شماره ۲-۱- جدول زمانی مهمترین رویدادها و وقایع حساس سرمایه فکری…………….. ۱۴
جدول شماره ۲-۲ طبقه بندی پتی و گوتریه………………………………………………………………. ۲۵
جدول شماره ۲-۳- جمع بندی تحقیقات…………………………………………………………………. ۶۷
جدول شماره ۳- ۱ مختصری از گویه‌های پرسشنامه و نحوه کد‌گذاری آن……………………………. ۷۳
جدول ۳- ۲- گزینه‌های پرسشنامه…………………………………………………………………………………… ۷۴
جدول ۳- ۳- تعیین اولویتها……………………………………………………………………………………………. ۷۷
جدول۳-۴- مقیاسهای اساسی فرایند تحلیلی سلسله مراتب برای مقایسه دو به دو (مؤمنی ، ۱۳۸۷) ۷۷

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول ۳-۵- جدول نرخ سازگاری………………………………………………………………………………….. ۷۹
جدول شماره ۴-۱- توزیع فراوانی مربوط به جنسیت پاسخ دهندگان…………………………………… ۸۲
جدول شماره ۴-۲- توزیع فراوانی مربوط به سطوح تحصیلات پاسخ دهندگان…………………….. ۸۳
جدول شماره ۴-۳- توزیع فراوانی مربوط به سن پاسخ دهندگان………………………………………… ۸۴
جدول شماره ۴-۴- توزیع فراوانی مربوط به سابقه کار پاسخ دهندگان………………………………… ۸۵
جدول ۴-۵- ماتریس مقایسه شاخصهای سرمایه انسانی…………………………………………………… ۹۰
جدول ۴-۶- ماتریس نرمال شده و مقادیر اولویت نسبت به شاخصهای سرمایه انسانی……….. ۹۱
جدول ۴-۷- ماتریس مقایسه شاخصهای سرمایه ساختاری………………………………………………. ۹۲
جدول ۴-۸- ماتریس نرمال شده ومقادیر اولویت نسبت به شاخصهای سرمایه ساختاری…….. ۹۳
جدول ۴-۹- ماتریس مقایسه شاخصهای سرمایه مشتری…………………………………………………. ۹۴
جدول ۴-۱۰- ماتریس نرمال شده و مقادیر اولویت نسبت به شاخصهای سرمایه مشتری…….. ۹۵
جدول ۴-۱۱- ماتریس مقایسه معیارهای ارزیابی نسبت به یکدیگر…………………………………….. ۹۶
جدول ۴-۱۲- مقادیر نرمال شده و مقادیر اولویت معیارهای ارزیابی نسبت به یکدیگر…………. ۹۶
جدول ۴-۱۳- محاسبه کل امتیاز گزینه‌ها براساس معیارهای سه گانه…………………………………. ۹۷
جدول ۴-۱۴- محاسبه امتیاز گزینه ها براساس شاخصهای سرمایه انسانی…………………………. ۹۸
جدول ۴-۱۵- محاسبه امتیاز گزینه ها براساس شاخصهای سرمایه ساختاری……………………… ۹۸
جدول ۴-۱۶- محاسبه امتیاز گزینه ها براساس شاخصهای سرمایه مشتری…………………………. ۹۸
جدول ۴-۱۷- محاسبه نرخ سازگاری ماتریس مقایسهای گزینه ها نسبت به شاخصهای سرمایه انسانی ۱۰۰
جدول ۴-۱۸- مقادیر مختلف RI……………………………………………………………………………………. 101
جدول ۴-۱۹- محاسبه نرخ سازگاری ماتریس مقایسهای گزینه ها نسبت به شاخصها سرمایه ساختاری ۱۰۱
جدول ۴-۲۰- محاسبه نرخ سازگاری ماتریس مقایسهای گزینه ها نسبت به شاخصهای سرمایه مشتری ۱۰۲
جدول ۴-۲۱- محاسبه نرخ سازگاری ماتریس مقایسه‌ای شاخص‌های سرمایه فکری………………. ۱۰۳
جدول ۴-۲۲- ماتریس مقایسه شاخصهای سرمایه انسانی………………………………………………….. ۱۰۴
جدول ۴-۲۳- ماتریس نرمال شده و مقادیر اولویت نسبت به شاخصهای سرمایه انسانی……….. ۱۰۵
جدول ۴-۲۴- ماتریس مقایسه شاخصهای سرمایه ساختاری………………………………………………. ۱۰۶
جدول ۴-۲۵- ماتریس نرمال شده ومقادیر اولویت نسبت به شاخصهای سرمایه ساختاری……… ۱۰۷
جدول ۴-۲۶- ماتریس مقایسه شاخصهای سرمایه مشتری………………………………………………….. ۱۰۸
جدول ۴-۲۷- ماتریس نرمال شده و مقادیر اولویت نسبت به شاخصهای سرمایه مشتری……….. ۱۰۹
جدول ۴-۲۸- ماتریس مقایسه معیارهای ارزیابی نسبت به یکدیگر………………………………………. ۱۱۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:23:00 ق.ظ ]




ب: عمداً شرایطی را بر گروه تحمیل کردن به منظور آن که موجب نابودی کلی یا جزیی آن شود.
ج: تحمیل اقداماتی به قصد جلو‌گیری از تولید مثل در بین اعضای گروه.
د: انتقال اجباری اطفال از گروهی به گروه دیگر.»[۲۶۶]
همانطوری که ماده یک کنوانسیون اعلام می‌دارد، ژنوساید به منزله یک نوع خاص از جنایات علیه بشریت و بدون تردید از مهمترین آنها می‌باشد. در واقع، هر دو نوع جرم ارتکابی یعنی کشتار جمعی و جنایت علیه بشریت از اهمّیّت فوق‌العاده‌ای در بین جنایات برخوردارند. آسیب به حیات و جان افراد، یکی از انواع مختلف صدماتی است که علیه انسانها ارتکاب می‌یابد. در این جنایت، مرتکب سیاست نابود کردن جسم و روان افراد را در اعمال تبعیض نژادی می‌داند. اتخاذ چنین سیاستی در تعداد زیادی جنایات علیه بشریت که به این هدف و انگیزه نزدیک می‌باشد (اعمال تبعیض ملی، قومی، نژادی یا مذهبی) مشاهده شده است. ماده ۳ کنوانسیون تنها این اعمال جنایت‌آمیز را بالمباشره ممنوع ننموده است، بلکه هر نوع واسطه ارتکاب عمل را به منزله معاونت و همکاری در جنایات و همچنین تبانی و توافق به منظور ژنوسید با تحریک مستقیم و مسلم جنایتکار، منع نموده است.[۲۶۷]
ماده ۲ کنوانسیون ۱۹۷۶ شش نوع رفتار را آپارتاید می داند:
۱ ) منع اعضای یک گروه نژادی از حق حیات آزادی ؛
۲ ) تحمیل شرایطی به گروه های نژادی به قصد نابود کردن فیزیکی آنها؛
۳ ) تصویب قوانینی به قصد ممانعت از مشارکت گروه های نژادی در امور سیاسی , اقتصادی , اجتماعی و فرهنگی ؛
۴ ) اقداماتی جهت جداسازی جمعیت از لحاظ نژادی (جدایی محلهای زندگی کار, تفریح…)
۵ ) سو استفاده از نیروی کار گروه های نژادی (به بیگاری گرفتن , مزد کم دادن و…)
۶ ) اذیت و آزار گروه های نژادی (از طریق پلیس , مقامات و…
متاسفانه گروه های تکفیری سلفی در شاخه نظامی با ایراد اتهاماتی علیه شیعه این افراد را مهدور الدم اعلام کرده و با قهر و جبر به استغفار و طهارت ملزم می نماید. در این مبحث نسل کشی تکفیریان را در دو گفتار پی می گیریم در گفتار اول به بررسی فتاوی تکفیریان علیه شیعه به عنوان یک تبعیض نژادی و تحریک تکفیریان به قتال آنان، پرداخته شده است و در گفتار دوم به اقدامات عملی تکفیریان علیه شیعه پیرو تحریک مفتی های وهابی خواهیم پرداخت.
گفتار اول: فتاوی تکفیریان علیه شیعیان
ابن‏تیمیه حرانى که در حقیقت، تئوریسین اصلى فکر وهابیت به شمار مى‏رود، درباره شیعیان و پیروان اهل بیت سخنان بسیار زشتى گفته است. از جمله مى‏گوید:
درمیان مردم مصر، زندیق‏هایى وجود دارند که نه به آخرت ایمان دارند و نه به بهشت و جهنم، نه نماز را واجب مى‏دانند و نه زکات و حج را بهترین گروه در میان آن‏ها طایفه رافضه است، که رافضه شرورترین طایفه‏اى است که به قبله نسبت داده مى‏شود.[۲۶۸] و در جایى دیگر مى‏نویسد: اما آن‏ها (روافض) شراب کفر و الحاد را در ظرف انبیاى خدا و اولیاى او به خورد مردم مى‏دهند، لباس مجاهدان در راه خدا را مى‏پوشند، اما در باطن از جنگ‏کنندگان با خدا و پیامبرش هستند.
محمد بن عبدالوهاب در یکى از نامه‏هاى خود، پس از بحث تفصیلى درباره استغاثه و توسل، مسلمانانى را که به عبدالقادر گیلانى استغاثه مى‏کنند، تکفیر کرده است: «هر کس عبدالقادر را بخواند، کافر است.»[۲۶۹]

    • عبدالرحمن بن حسن در باب «من حجد شیئا من الأسماء والصفات‏» دو آیه: وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ‏؛ و وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَاب‏، را آورده و شأن نزول آن‏ها را نیز بیان کرده و مى‏گوید: «رحمن» اسم و از صفات کمال خداوند است که مشرکان قریش آن را انکار کردند. پس از این سخنان مى‏گوید: اشاعره و معتزله چون صفات خدا را انکار مى‏کنند و آن‏ها را به تأویل مى‏برند کافر هستند:«زمانى‏که مشرکان اسمى از اسماى خداوند را انکار (و آن اسمى است که بر کمال خداوند دلالت دارد) کردند، انکار معناى این اسم و مانند آن نیز هم‏چنین است؛ زیرا جهم بن صفوان و پیروان او گمان کرده‏اند که این اسم بر صفتى که قائم به‏ذات خداوند باشد، دلالت ندارد. گروه‏هایى از معتزله و اشاعره و غیر آن‏ها او را در این عقیده پیروى نمودند؛ از این رو، بسیارى از اهل سنت آن‏ها را تکفیر کردند».[۲۷۰] وی در کتاب مسائل بن‏باز آمده است که از او درباره شیعیان قطیف و ایران سؤال شد، او در پاسخ گفت: «روافضى که در حق على غلو مى‏کنند و به صحابه فحش مى‏دهند، کافرند؛ همانند رافضى‏هاى ایران و قطیف.»[۲۷۱]
    • عمر بن خطاب از سیزده قرن جلوتر از شرکى که امروز مسلمانان گرفتار آن شده‏اند، اعلام خطر کرد و گفت: به زودى دستگیره‏هاى محکم اسلام دانه‏دانه پاره مى‏شوند. گفته شد: اى امیر مؤمنان این مسئله چگونه روى مى‏دهد؟ گفت: زمانى در اسلام کسانى بیایند که از دوره جاهلیت اطلاعى ندارند. پس کسانى‏که امروز مردگان را مى‏خوانند و براى آن‏ها قربانى و نذر مى‏کنند، به اطراف قبورشان طواف مى‏کنند، آن‏ها را مقدس و بزرگ مى‏دانند و به قصد توسل نزد آن‏ها تضرع و توسل مى‏کنند، اگر بدانند که این عمل‏شان عین کردارى است که عرب‏ در زمان جاهلیت انجام مى‏دادند، و آن را شرک و کفر مى‏دانستند، اقدام به این کار نمى‏کردند.[۲۷۲]
    • ابن تیمیه وى مى‏گوید: «اگر اعتقاد داشته باشد که بر مردم واجب است که از یکى از امامان چهارگانه‏ به طور خاص تبعیت کنند، نه عالم دیگر، باید توبه‏اش داد، اگر توبه کرد خوب است وگرنه باید کشته شود».[۲۷۳]
    • سیف الرحمان احمد، یکى دیگر از پیروان این مکتب، در زمان معاصر، معتقد است: «کسى که شیعیان را یهود این امت مى‏داند، راست گفته است و یهود اهل‏سنت همان کسانى هستند که تقلید مى‏کنند و بر تقلید خود اصرار مى‏ورزند؛ خصوصاً بعضى از حنفى‏ها، مانند جماعت تبلیغ که یاور نادانى و جمود بر تقلیدند.[۲۷۴]
    • شیخ عبدالله بن جبرین، از مفتى‏هاى افراطى عربستان سعودى، تصریح مى‏کند که شیعیان به چهار دلیل بدون‏شک کافر هستند: «علما در کتاب‏هاى‏شان در باب مستحقین زکات گفته‏اند که، زکات به کافر و بدعت‏گذار داده نمى‏شود. پس رافضه بدون تردید کافرند؛ به چهار دلیل: دلیل اول: طعن آن‏ها به قرآن و ادعاى‏شان که بیش از دو سوم قرآن حذف شده است. و هر کس بر قرآن طعنى وارد کند، کافر است و این سخن خداوند را تکذیب کرده است که «ما قرآن را حفظ مى‏کنیم.» دلیل دوم: طعن آن‏ها به سنت و احادیث بخارى و مسلم. آن‏ها به روایات این دو کتاب عمل نمى‏کنند؛ زیرا از صحابه نقل شده است که آنان از دیدگاه شیعیان کافرند. دلیل سوم: آن‏ها اهل سنت را کافر مى‏دانند، بلکه اعتقاد به نجاست تک‏تک آن‏ها دارند، هر وقت با شیعیان دست مى‏دهیم، دست‏شان را بعد از آن مى‏شویند، و کسى که مسلمانان را کافر بداند، خودش براى‏ کافر بودن شایسته‏تر است؛ پس آن‏ها را تکفیر مى‏کنیم؛ همان‏طورى که آنان، ما را تکفیر مى‏کنند. دلیل چهارم: شرک صریح، به سبب غلو درباره على و فرزندانش او و خواندن آنان به همراه خداوند. این مطلب به صورت آشکار در کتاب‏هاى آن‏ها آمده است. هم‏چنین غلو آن‏ها و توصیف اهل بیت که این ویژگى‏ها تنها شایسته خداوند است. من این مطلب را از نوارهاى ایشان شنیده‏ام.[۲۷۵]
    • لجنه دائمى افتاى عربستان سعودى به سرپرستى عبدالله بن باز، مفتى اعظم سابق عربستان سعودى، فتوا داده ‏اند که شیعیان جعفرى، چون اهل بیت را مى‏خوانند مشرک هستند و خوردن ذبیحه آنان نیز جایز نیست: «پیروان مذهب جعفرى که على، حسن، حسین و بزرگان‏شان را مى‏خوانند، مشرک و مرتد از اسلام هستند. به خدا پناه مى‏بریم. خوردن ذبیحه آنان حلال نیست؛ زیرا مردار است؛ حتى اگر اسم خدا را بر آن بخوانند».[۲۷۶]
    • دکتر حسام عقاد، وهابى افراطى معاصر در کتاب حلقات ممنوع که علیه صوفیه نوشته است، درباره جلساتى که براى ذکر «لا اله الا الله» و یا صلوات بر پیامبر گرفته مى‏شود، مى‏نویسد: «یکى از بدعت‏هایى که در این حلقات وجود دارد این است که شیخ، ارقامى را تعیین مى‏کند که ذاکر بگوید؛ مثلا هزار مرتبه «لا اله الا الله» و یا ده هزار مرتبه صلوات بر پیامبر و یا بیشتر از این. این ذکرها در شرع ما وارد نشده است، بلکه از بدعت‏هاى جاهلان است. این افراد از ذکر شرعى به سوى شرک به خداوند خارج شده‏اند».[۲۷۷]
    • ابن‏تیمیه به عنوان بارزترین شخصیتى است که آشکارا فتوا به کشتن مسلمانان داده است؛ هر چند که نخستین فرد نمى‏تواند باشد؛ چون پیش از او بنى‏امیه و بنى‏العباس با فتوا و بدون فتوا، صدها هزار نفر از مسلمانان را به بهانه‏هاى واهى کشته‏اند. از ابن‏تیمیه درباره کسى که اعتقاد داشته باشد، صحابه، حق امیرمؤمنان را غصب کرده‏اند، سؤال شد، وى در پاسخ فتوا داد که جهاد با چنین طایفه‏اى واجب است: از شیخ الإسلام تقى الدین سؤال شد از کسى که ادعا دارد به خدا، ملائکه، کتاب‏ها، پیامبران و روز قیامت ایمان دارد، اما در عین حال اعتقاد دارد که امامِ برحق پس از رسول خدا، على بن ابى‏طالب است و پیامبر، به امامت ایشان تصریح کرده است، صحابه با ظلم، او را از حقش بازداشتند و آن‏ها با این کار کافر شدند. آیا کشتن آن‏ها جایز است؟ آیا با این اعتقاد کافرند یا خیر؟ او جواب داد: سپاس پروردگار جهانیان را، علماى مسلمان اجماع دارند که هر کس از پذیرفتن شریعتى از شریعت‏هاى اسلامى که آشکار و متواتر است، امتناع کرد، کشتن او واجب است تا تنها دین خدا روى زمین باقى باشد. پس اگر بگویند که نماز مى‏خوانیم و زکات نمى‏دهیم، یا نماز پنج‏گانه را مى‏خوانیم و نماز جمعه و جماعت نمى‏خوانیم و … یا بگویند که همراه با مسلمانان با کفار نمى‏جنگیم و … از امورى که مخالف با شریعت و سنت رسول خداست و مسلمانان بر آن اجماع دارند؛ به درستى که جهاد با همه این گروه‏ها واجب است؛ همان‏طورى‏که مسلمانان با مانعین زکات، خوارج، خرمیه، قرامطه، باطنیه و دیگر طوایفى که از هواى نفس و بدعت‏ها پیروى مى‏کنند و از شریعت اسلام خارج هستند، جهاد کردند.[۲۷۸] در جاى دیگرى با زدنِ تهمت‏هاى فراوان به شیعیان، تصریح مى‏کند که کشتن شیعیان، از کشتن خوارج ثواب بیشترى دارد: رافضى‏ها، با این حال مساجد را تعطیل کرده‏اند، همان مساجدى که خداوند دستور داده دیوارهاى آن بلند و نام خداوند در آن برده شود. رافضى‏ها، نه نماز جمعه را برپا مى‏کنند و نه نماز جماعت در مساجد مى‏خوانند. بر قبرهاى دروغین و غیردروغین مسجد مى‏سازند و آن‏ها را براى خود حرم قرار داده ‏اند؛ در حالى‏که رسول خدا لعنت کرده است کسانى را که روى قبور، مسجد بسازند و امتش را از آن نهى کرده است. شیعیان، اعتقاد دارند که به‏جا آوردن حج در این حرم‏ها از بزرگ‏ترین عبادات محسوب مى‏شود، تا جایى‏که بزرگان رافضه، حجِ این حرم‏ها را از حج خانه‏اى که خدا و رسولش به آن دستور داده، برتر مى‏دانند. با این توضیح روشن مى‏شود که رافضى‏ها از تمام گروه‏هایى که از هواى نفس پیروى مى‏کنند، شرورتر و حتى از خوارج نیز سزاوارتر به‏ کشتن هستند، و به همین دلیل در عرف عام شایع شده است که مقصود از اهل بدعت، رافضه هستند. عوام بر این باورند که ضدّ سنى همان رافضى‏ها هستند؛ زیرا آن‏ها آشکارترین دشمنان سنت رسول خدا و شرایع دین ایشان نسبت به سایر فرقه‏هاى اهل هوا هستند. هم‏چنین هیچ‏یک از خوارج، زندیق و غالى نبودند، در حالى‏که در میان روافض، زندیق و غالى به حدى است که جز خداوند، دیگران از شمارش آن عاجز است. هم‏چنین بیشتر ائمه آن‏ها از زنادقه هستند و اظهار رفض مى‏کنند تا دین اسلام را از بین ببرند. خوارج از راستگوترین مردم و باوفاترین آن‏ها به عهدشان هستند، اما رافضى‏ها از دروغگوترین و پیمان‏شکن‏ترین مردم‏اند.[۲۷۹]
      • شیخ عبدالله بن جبرین که فتاواى تکفیرى او را در فصل پیشین ملاحظه کردید، در فتواى دیگر مى‏گوید که چون شیعیان معتقد به توسل و استغاثه هستند، کشتن آنان جایز است:وى در پاسخ به این سؤال که: در شهر ما مرد رافضى هست که شغلش قصابى است، اهل سنت او را مى‏آورند تا حیوانات آن‏ها را ذبح کند. هم‏چنین اهل سنت با این شخص رافضى و رافضى‏هاى دیگرى که در همین شغل هستند، تعامل مى‏کنند. بنابراین، حکم معامله با این رافضى و امثال او چیست؟ حکم ذبیحه آن‏ها چیست؟ حرام است یا حلال؟ پاسخ: ذبح کردن به وسیله رافضى و هم‏چنین خوردن ذبیحه او حلال نیست؛ زیرا رافضى‏ها غالبا مشرک هستند و على بن أبى طالب را در سختى‏ها و مشکلات مى‏خوانند؛ حتى در عرفات، طواف و سعى. هم‏چنین فرزندان آن حضرت را مى‏خوانند؛ همان‏طورى که بارها از ایشان شنیده‏ایم. این شرک بزرگ و ارتداد از اسلام است که به سبب آن شایسته کشتن هستند.[۲۸۰]
      • ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    • القاعده، یکى از مشهورترین گروه‏هاى تکفیرى است که در سراسر عالم، مسلمانان و به ویژه شیعیان را قتل عام کرده‏اند. احمد فاضل یا همان أبومصعب الزرقاوى (کشته شده در ژوئن ۲۰۰۶)، پس از خروج از افغانستان به عراق آمد و رهبرى این گروه را در این کشور به عهده گرفت. وى در تاریخ ۱۵ سبتامبر سال ۲۰۰۵ میلادى در یک نوار ضبط شده، اطلاعیه‏اى را تحت عنوان‏ «الحرب الشامله على الشیعه الروافض أینما وجدوا؛ جنگ تمام عیار علیه شیعیان هر جا که باشند» را در اینترنت پخش و جنگ علنى علیه شیعیان را اعلام کرد. این مطلب به وسیله خبرگزارى‏هاى مجازى و نوشتارى به سرعت پخش و سبب شد که در همان روزاول در یک بمب‏گذارى انتحارى در شهر کاظمین، ۱۵۰ عراقى به شهادت برسند. نمونه آن را مى‏توانید در آرشیو روزنامه الدستور ببینید.[۲۸۱]
    • عبدالله عزّام فلسطینى‏تبار،[۲۸۲] تئوریسین اصلى سلفیه جهادى و القاعده به شمار مى‏آید و مهم‏ترین فردى بود که با قلم روان و بیان شیواى خود، خط و مشى فکرى نیروهاى جهادى را تعیین مى‏کرد. عزّام به جریان‏ «اخوان‏المسلمین مصر» وابسته بود و معتقد بود کشتن شیعیان واجب تر از جدال با یهودیان صهیونیستی اشغالگر قدس هستند.[۲۸۳]
    • بن جبرین یکی از مفتیان بزرگ وهابی سعودی در جواب این سوال که آیا به فقرای شیعه میشود زکات داد؟» شیعیان را کافر دانسته و پرداخت زکات به آنان را جایز ندانسته است.وی شیعیان را با اتهاماتی همچون: اعتقاد داشتن به تحریف قرآن، عمل نکردن به سنت پیامبر اکرم و روایات صحیح بخاری و صحیح مسلم، تکفیر صحابه، تکفیر اهل سنت و نجس دانستن آنان، حاضر نشدن در نماز هایجمعه و جماعت اهل سنت، اقتدا نکردن به اهل سنت در نماز های جماع، غلو در حق حضرت علی و فرزندان آن حضرت و ندادن صدقات به نیازمندان اهل نست تکفیر کرده و می گوید: کسای که به شیعیان زکات بدهند بری الذمه نیستند و باید دوباره زکات بدهند زیرا با دادن صداقت به شیعیان ، کسی را کمک کرده که کفر را تقویت می کند.[۲۸۴]
    • ابومصعب زرقاوی فرمانده پیشین شاخص نظامی وهابیان در عراق ، تشیع را مذهبی جدا از اسلام دانسته و شیعیان را با عناوینی همچون افعی، عقرب های حلیه گر، کافر ، دشمن حیله گر وشرور معرفی کرده و به اتهام پرستش قبر و طواف در اطراف قبور ائمه و تکفیر صحابه سب عایشه و جعل قرآن کریم، مشرک دانسه و دستور قتل آنان را صادر کرد.[۲۸۵]
    • «یاسین العجلونی، مفتی وهابی، اسارت زنان شیعه سوری از سوی تروریست‌های وهابی در این کشور را مجاز دانست! العجلونی؛ در فتوایی که اعتراضات بسیاری را به دنبال داشت اعلام کرد: تروریست‌ها بدون پرداخت مهریه و یا خواندن خطبه شرعی، مالک زنان شیعه سوری هستند. وی از طریق “فیس بوک” تروریست‌ها را به تملک زنان علوی و حامیان اسد توصیه کرد».[۲۸۶]
    • «از شیخ عبدالرحمان براک مفتی سعودی استفتا شده:«هل یمکن ان یکون هناک جهاد بین فئتین من المسلمین »(ای :السنه مقابل الشیعه؟ ) آیا امکان جهاد میان اهل سنت وشیعه وجود دارد؟ وی پاسخ داده :..اگر اهل سنت دارای دولت مقتدری باشند و شیعه برنامه شرک آمیز خود را اظهار نمایند(مانند اعتقاد به وصایت علی بعد از پیامبر و مراسم عزاداری برای حسین و توسل به علی )در این صورت بر اهل سنت واجب است که علیه شیعه اعلام جهاد کرده و آنان را به قتل برسانند.». شیخ عبدالرحمن بن البراک: شماره فتوا: ۱۸۰۸۰ تاریخ فتوا: ۲۶/۱۱/۱۴۲۷ هـ.ق ۲۰۰۶-۱۲-۱۷ میلادی

سوال:
حضرت! شیخ (عبد الرحمن بن البرّاک) ، سلام علیکم. یکی از برادران، تکفیر رافضی هایی را که به اعمال شرک آمیز چون استعانت و استغاثه از حسین و زیارت و حج ضریح ها می پردازند، صحیح ندانسته است. این برادر (با اینکه از من در طلب علم پیشقدم بوده) گفته تکفیر عقیده شیعیان به معنی تکفیر عامّه جاهلانشان که به سبب امامانشان گمراه شده اند، نیست، بلکه اگر نصیحت شوند و برایشان حجت آورده شود و باز از عقیده فاسدشان برنگردند، آنگاه تکفیر آنان واجب است، نظر حضرت شیخ چیست؟ آیا افراد جاهل آنان معذور از شرک می باشند؟ جواب: رافضیان خود را شیعه می نامند و ادّعای دوستی آل بیت رسول الله (ص) را دارند، آنها بدترین طوایف امّت اسلامی هستند، مؤسس این مذهب نامش عبد الله بن سبأ است که اصحاب سبئیه یاران افراطی او بودند که ادّعای خدایی علی را کردند و اکنون می بینید که به امامانشان از ذریه علی مقام خدایی می دهند، «اینان به اجماع تمام مسلمین کافرند».[۲۸۷]

    • «ناصر العمر» یکى از مفتیان کینه‏توز وهابى در پاسخ به این سؤال که (خطر شیعیان براى اسلام‏ بیشتر از یهود و نصارى است، براى نجات امت اسلام چگونه این طایفه را ریشه‏کن کنیم؟) این چنین پاسخ مى‏دهد: در ابتدا باید بدانیم که شیعیان جز با یک حکومت اسلامى جهادى ریشه‏کن نمى‏شوند، شیعیان بعد از برپایى حکومت اسلامى مذکور دو راه دارند: یا این که اسلام را بپذیرند! یا این که سر بریده شوند، اگر اصرار کردند بر مذهب خود باقى بمانند با آن‏ها باید چنین برخورد کنید: اول) شیعیان را چون سر بریدن گوسفند، سر ببرید تا خون سر تا پاى آن‏ها را فرا بگیرد، و چه منظره بدیعى است زمانى که تو مى‏بینى اجساد شیعیان در دریایى از خون شناورند و صداى امواج خون رافضى گوش‏هایت را نوازش مى‏دهد و جنازه‏هایشان، چشم‏هایت را به وجد مى‏آورد.

دوم) زنان آن‏ها را به اسارت ببرید و در میان رزمندگان به صورت عادلانه تقسیم کنید.
سوم) کودکان شیعه را به فراگیرى تعلیمات اسلامى صحیح وا دارید و توحید و عقیده را به آن‏ها آموزش دهید، آموزش‏هاى نظامى دهید تا در فتوحات اسلامى از آنان استفاده شود.
چهارم) معابد و ضریح‏هاى شرک آلود شیعه را ویران کنید.
پنجم) خانه‏هاى آن‏ها را تفتیش کنید و کتاب‏هاى شرک آلودشان از بین ببرید.
ششم) آن‏ها را مجبور کنید کودکان خود را با اسمائى مانند معاویه، یزید و … نامگذارى کنند.
هفتم) روز عاشورا را جشن بگیرید و شیعیان را مجبور کنید در آن شرکت کنند.[۲۸۸]
گفتار دوم: اقدامات تکفیریان علیه شیعیان
نظر به این که در مباحث قبل جنایات تکفیریان در سوریه و عراق و تخریب میراث فرهنگی و کشتار غیرنظامیان (عمدتاً شیعه) قبلاً توضیح داه شد جهت جلوگیری از اطاله نوشته صرفاً به گوشه ای از جنایات تکفیریان علیه شیعیان در پاکستان اشاره می نمایم.
۱٫ در تاریخ ۲۰۰۳ ۷ ۴ میلادى، در شهر کوئته و در مسجد جامع شیعه، نخستین حمله انتحارى، که در آن ۶۰ نفر از نماز گزاران شهید و صدها نفر زخمى شدند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:23:00 ق.ظ ]





دانشکده حقوق و علوم سیاسی
پایان نامه‌ی کارشناسی ارشد در رشته‌ حقوق- جزا و جرمشناسی
انعکاس سیاست جنایی در
نظام حقوق خانواده
به کوشش
مهوش رضایی
استاد راهنما
دکتر محمد هادی صادقی
شهریور ۱۳۹۱

به نام خدا
اظـهارنامه
اینجانب مهوش رضایی(۸۸۸۰۶۴) دانشجوی رشته حقوق گرایش جزا و جرم شناسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی اظهار می‌کنم که این پایان نامه حاصل پژوهش خودم بوده و در صورت استفاده از منابع دیگران، نشانی دقیق و مشخصات کامل آن را نوشتهام. همچنین اظهار میدارم که پژوهش و موضوع پایاننامهام تکراری نمیباشد و تعهد میکنم که بدون مجوز دانشگاه، نتایج آن را منتشر نکرده و یا در اختیار سایرین قرار ندهم. کلیه حقوق این اثر با آییننامه مالکیت فکری و معنوی، مربوط به دانشگاه شیراز میباشد.
نام و نام خانوادگی: مهوش رضایی
تاریخ و امضا: ۲۰/۶/۱۳۹۱
تقدیم به
کودکانی که فرششان زمین است و سقفشان آسمان
زنانی که فقر لطافت نوازش مادرانه شان را به یغما برده است
وارستگان؛ آنان که نام و نان را در خطر حفظ ایمان می افکنند
آزادگان آزاداندیش آزاده پرور؛ حج الله علی خلقه
پیشگاه مقدس حضرت احمدبن موسی الرضا و علی بن حمزه(ع)
سپاسگزاری
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لاَ أَنْ هَدَانَا اللَّهُ‏
ستایش خداى را که ما را به این (دین توحید) هدایت کرد و اگر ما را خدا راهنمایى نمى‏کرد ما خود به آن هدایت نمى‏یافتیم.
سپاس پدرم را که پارسایی سلیم است و نیکمردی حلیم و مادرم ، که لطیف الطبع است و نیک محضر…
و
جناب آقای دکتر صادقی سپاس نگاه پرمهرت را ، گفتار پدرانه ات را ، شکیبایی پیامبر گونه ات را
جناب آقای دکتر حاتمی سپاس تو را که زمزمه های محبتت طفل گریزپای وجودم را به مکتب کشاند
جناب آقای دکتر فروغی سپاس تو را که » فکرت بلیغ است و رایت بلند در این شیوه تحقیق و «…
جناب آقای دکتر ابراهیمی سپاس تو را» ای تجلی عبادت به جز خدمت خلق نیست. … «
جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین هادیان سپاس تو را که طرحی نو در انداختی و خشونت فقه را به لطافت مهر آمیختی…
چکیده
انعکاس سیاست جنایی در نظام حقوق خانواده
به کوشش
مهوش رضایی
لزوم راهبردی کردن برنامه های پیشگیری از جرم، حسب مورد ضرورت طراحی و بعضا کشف نظام سیاست جنایی را ، برای کشورها آشکار کرد. سیاست جنایی در یکی از مفاهیم خود مجموعه ای ست با بافتی نظام مند از سیاست های جنایی که هر سیاست دارای سه عنصر ضروری کشف و تبیین مسئله، ارائه راه حل مسئله به عبارت بهتر کشف قابلیت پدیده ها در حل مسئله و عنصر سوم کیفیت اجرایی کردن راه حل مسئله است. از آن جایی که خانواده اولین و بادوام ترین نهاد غیر دولتی اعمال سیاست جنایی است بدین لحاظ چنان چه یک نظام سیاست جنایی به دنبال کارآمدی حداکثری باشد تدوین برنامه ها و سیاست هایی که خانواده بایستی در راستای اهداف نظام سیاست جنایی آن را دنبال کند، در اولویت خواهد بود. پژوهش پیش رو با روشی استقرائی سعی در کشف سیاست های کلی دارد که سیاست های جزئی در راستای آن نظم یافته و تدوین شده اند چرا که در فرایند جهانی شدن از یک سو و داعیه ی قابلیت مدیریت جامعه جهانی توسط آموزه مهدویت از سویی دیگر، کشف سیاست های کلی که سیاست های خرد در راستای آن نظم یافته اند ضروری است تا از تغییرات ساختار شکنانه در برخورد با سایر مکاتب فکری جلوگیری شود. نظام سیاست جنایی دارای اصولی است از قبیل سیستماتیک، استراتژیک و ایدئولوژیک بودن که در نظام حقوق خانواده که عمدتا همان نظام حق و تکلیف زن و شوهر است نیز بازتاب یافته است ضمن این که خانواده به علت ماهیتی خاص در مقایسه با سایر نهاد های اعمال سیاست جنایی، دارای اصولی منحصر بفرد نیز هست نظیر مدیریت اخلاق مدار که لازم است درضمن هر سیاستی حفظ شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

واژگان کلیدی: سیاست جنایی، نظام سیاست جنایی، نظام حقوق خانواده، نگرش سیستمی،عنصر فرهنگی خانواده، عنصر اقتصادی خانواده
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: مقدمه
الف. بیان مسئله ی پژوهش ۱
ب. ضرورت ۴
ج. اهداف پژوهش ۵
د. پیشینه پژوهش ۶
ه. دشواری های پژوهش ۹
و. روش پژوهش ۱۱
ز. سامانه پژوهش ۱۱
مبحث اول: تاریخچه و تبیین سیاست جنایی ۱۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:23:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم