جاهای مقدسه و جمیع متعلقات آنها در دایره‌ای که دویست ذرع شعاع آن باشد مجزی و مستنثی می‌شود.
فصل چهارم– چون معادن نفت شوشتر و قزوین و دالکی بندر بوشهر که بالفعل دایر و مبلغ دوهزار تومان جمع دیوانی دارند و متعلق به دیوان همایون اعلی می‌باشند شرط شد که آنها ر انیز دولت به موجب فصل اول به صاحب امتیاز واگذار نماید مشروط بر اینکه علاوه بر صدی شانزده مذکور در فصل دهم که باید به دولت برسد صاحب امتیاز همه ساله دوهزار تومان جمع حالیه معادن مذکور را نیز به دولت کارسازی دارد.
فصل پنجم– طرح‌ریزی و نقشۀ ‌کارگذاشتن لوله‌ها به توسط مهندسین صاحب امتیاز و یا خود او خواهد بود.
فصل ششم– قطع نظر از آنچه در فوق ذکر شد این امتیاز شامل ولایات آذربایجان و گیلان و مازندران و خراسان و استرآباد نخواهد بود. ولی به شرط اینکه دولت علیه به هیچ کس اجازه ندهد که لوله‌های نفت به طرف رودخانه و سواحل جنوبی ایران تأسیس نمایند.
فصل هفتم– تمام اراضی که به صاحب امتیاز واگذار شده و همچنین اراضی که صاحب امتیاز به موجب فصل سیّم استملاک خواهد کرد و همچنین تمام محصولات آنها که به خارجه حمل شود از هر نوع مالیات و عوارضی در مدت این امتیازنامه معاف خواهد بود و تمام اسباب و آلات لازمه برای تفتیش و استخراج معادن و بسط آنها و کذالک به جهت تأسیس لوله‌ها در وقت دخول به ایران به هیچ وجه من‌الوجوه حقوق گمرک را نخواهند پرداخت

فصل هشتم– صاحب امتیاز مکلف است که بدون تعلل و تأخیر به خرج خود یک یا چند نفر را از اهل خبره به ایران به جهت تفتیش صفحاتی که صاحب امتیاز احتمال وجود معادن مزبور را در آن‌ها می‌برد بفرستد و در صورتی که راپورتهای آن اشخاص خبره به عقیده صاحب امتیاز کافی باشد صاحب امتیاز مکلف است که بدون تأخیر و به خرج خود اجزای علمی لازمه با اسباب و آلات و ادوات استخراج به جهت تعمیق و کندن چاه‌ها و امتحانات لازمه بفرستد.
فصل نهم– دولت علیه ایران به صاحب امتیاز اجازه می‌دهد که یک یا چند شرکت به جهت انتفاع از آن امتیاز تأسیس نماید. اسامی و نظام‌نامۀ آن شرکتها بتوسط صاحب امتیاز معین خواهد شد مشروط بر اینکه در ایجاد هر شرکتی صاحب امتیاز آن ایجاد را رسماً به توسط کمیسر به دولت اطلاع بدهد و نظامنامه آن شرکت را با تعیین محلی که شرکت مزبور باید در آنجا کار کند بدولت اظهار دارد و مدیرهای شرکتها نیز بتوسط او انتخاب خواهند شد. این شرکت یا آن شرکتها تمام حقوق صاحب امتیاز را خواهد داشت ولی از طرف دیگر آنها باید تمام تعهدات و مسئولیت صاحب امتیاز را در عهدۀ خودگیرند.
فصل دهم– بین صاحب امتیاز از یک طرف و شرکتی که تشکیل کند ازطرف دیگر قرارداد خواهد شد که یکماه بعد از تاریخ تأسیس رسمی شرکت اول صاحب امتیاز مکلف است مبلغ بیست‌هزار لیره انگلیسی نقداً و بیست‌هزار لیره دیگر اسهام پرداخته شده به دولت علیه بدهد. علاوه بر آن شرکت و تمام شرکت‌هایی که تأسیس خواهد شد مکلف خواهند بود که از منافع خالص سالیانه خود صدی شانزده به دولت علیه سال به سال کارسازی نمایند.
فصل یازدهم– دولت علیه مختار است که یک نفر کمیسر معین نماید که آن کمیسر طرف شور صاحب امتیاز و مدیران شرکتها خواهد بود و محض خبر این تأسیس هرگونه اطلاعات مفیده داشته باشد به آنها داده همه نوع راهنمایی به آنها خواهد کرد و محض حقوق دولت متفقاً با صاحب امتیاز هرگونه تفتیشی که مفید بداند به عمل خواهد آورد.
حقوق و مشاغل کمیسر دولتی صریحاً در نظامنامه شرکتی که تشکیل شود معین خواهد گردید. صاحب امتیاز همه ساله ابتدا از تاریخ تشکیل شرکت اول مبلغ هزار لیره انگلیسی به کمیسر دولتی حق خواهد داد.
فصل دوازدهم– عمله و فعله که در تأسیسات فوق کار می‌کنند باید رعیت شاهنشاه باشد به استثنای اجزای علمی از قبیل مدیر و مهندس و عماق و مباشرین.
فصل سیزدهم– در تمام جاهایی که مدلل شود که اهالی محلیه حالاً از نفت آنها متمتع می‌شدند شرکت باید به آنها مجانی همین مقدار نفت را که سابقاً جمع می‌کردند حالا بدهد. این مقدار به اظهار خود آنها و به تصدیق حکومت محلیه معین خواهد شد.
فصل چهاردهم– دولت علیه متعهد می‌شود که اقدامات لازمه در حفظ امنیت و اجرای مقصد این امتیاز و اسباب و آلات و ادوات مذکوره در فوق بعمل آورد و کذالک نماینده‌ها و اجزای علمی و وکلای شرکت را در تحت حمایت مخصوصه خود گیرند و چون دولت علیه این تکالیف خود را اداء کرد، صاحب امتیاز و شرکتهای تشکیل شده دیگر به هیچ اسم و رسم حق مطالبه خسارت از دولت علیه ندارد.
بعد از انقضای مدت معینۀ این امتیاز تمام اسباب و ابنیه و ادوات موجوده شرکت به جهت استخراج و انتفاع معادن متعلق به دولت علیه خواهد بود. شرکت حق هیچگونه غرامت از این بابت نخواهد داشت.
فصل شانزدهم– اگر در مدت دو سال از تاریخ این امتیازنامه صاحب امتیاز نتواند شرکت اولی مذکوره در فصل هشتم را تأسیس نماید این امتیاز از درجه اعتبار به کلی ساقط است.
فصل هفدهم– درصورتی که مابین طرفین متعاهدین منازعه و اختلافی در تأویل و ترجمه این امتیازنامه و کذالک در باب حقوق و مسئولیت طرفین مشاجره‌ای اتفاق افتد حل مشکل و مسئله در تهران به دو حکم رجوع خواهد شد و آن دو حکم به توسط طرفین معین خواهند شد و نیز آن دو حکَم قبل از مبادرت به مرافعه حکم ثالث ر امعین خواهند کرد. حُکم آن دو حکم و یا درصورتی که حکمین مزبورین متفق نشوند حُکم حکم ثالث قطعی خواهد بود.
فصل هجدهم– این امتیازنامه در دو نسخه به فرانسه نوشته شده و به همان مضمون به فارسی ترجمه شده است. اگر اختلافی در مضمون این امتیازنامه مابین دو زبان حاصل شود متن فرانسۀ او اولویت دارد و به آن متن باید رجوع کرد. ملاحظه شد صحیح است فی شهر اودئیل در صاحبقرانیه ۱۳۱۹٫
ضمیمۀ ۲
متن قرارداد نفتی ۱۹۳۳
مقدمه
به قصد برقرارکردن امتیاز جدیدی بجای امتیازی که در تاریخ ۱۹۰۱ به ویلیام ناکس دارسی داده شده بود این امتیاز را دولت ایران اعطاء و کمپانی نفت انگلیس و ایران محدود، آن را قبول نماید. روابط طرفین مذکور در فوق در آتیه برطبق این قرارداد خواهد بود.
تعریفات
بعضی اصطلاحات مستعمله در این قرارداد قطع نظر از هر معنی دیگری که ممکن است درحال یا در آتیه در موارد دیگر داشته باشد در این قرارداد مطابق تعریفات ذیل معنی خواهد شد.
دولت
یعنی دولت شاهنشاهی ایران
کمپانی
یعنی شرکت نفت انگلیس و ایران محدود و تمام شرکتهای تابعۀ آن
شرکت نفت انگلیس و ایران محدود
یعنی شرکت نفت انگلیس و ایران محدود یا هر شخص حقوقی دیگری که با تصویب دولت ایران مطابق ماده ۲۶ این امتیاز به او منتقل شود.
شرکت تابعه
یعنی هر شرکتی که در آن کمپانی حق تعیین‌ بیش از نصف مدیران را مستقیماً یا غیرمستقیم داشته باشد و یا آنکه کمپانی در آن شرکت بطور مستقیم یا غیرمستقیم مالک یک مقداری سهام باشد که بیش از پنجاه درصد حق رأی در مجمع عمومی شرکت مزبور را برای کمپانی تضمین نماید.
نفت
یعنی روغن نفت خام و گازهای طبیعی و قیرها (اسفالت‌ها) و مومهای طبیعی و تمام مشتقات دیگری که یا از مواد مذکوره حاصل می‌شود و یا بوسیله اختلاط و امتزاج این مواد به مواد دیگری بدست می‌آید.
عملیات کمپانی در ایران
یعنی تمام عملیات صنعتی و تجاری و فنی که کمپانی منحصراً برای اجرای این امتیاز انجام می‌دهد.
ماده اول
دولت برطبق مقررات این امتیاز مانع‌للغیر تفحص و استخراج نفت را درحدود حوزه امتیاز به کمپانی اعطاء می‌کند و همچنین حق انحصاری تصفیه و هرنوع عملی را در نفتی که خود تحصیل کرده و تهیه آن برای تجارت، خواهد داشت و همچنین دولت در تمام وسعت خاک ایران به کمپانی حق غیرانحصاری حمل و نقل نفت وتصفیه و هرنوع عملی در آن و تهیه آن برای تجارت و همچنین فروش آن در ایران و صادرکردن آن را اعطاء می کند.
ماده دوم
الف- حدود حوزه امتیاز تا تاریخ ۳۱ دسامبر ۱۹۳۸ عبارت خواهد بود از حوزه ای که واقع است در جنوب خط بنفشی که در روی نقشه که طرفین امضاء کرده و منظم به قرارداد است، رسم شده است.
ب- کمپانی باید منتهی تا ۳۱ دسامبر ۱۹۳۸ در حوزۀ مذکور در فوق یک یا چندین قطعه زمین را بهر شکل و وسعتی و در هر نقطه که مقتضی می‌داند انتخاب نماید.
مجموع سطح یک یا چند قطعه که انتخاب شده باشد نباید از یکصدهزار میل مربع انگلیسی (۱۰۰۰۰۰میل مربع) تجاوز نماید. هر میل ساده مطابق است با یک هزاروششصدونه متر.
کمپانی در تاریخ ۳۱ دسامبر ۱۹۳۸ یا قبل از آن یک قطعه یا قطعاتی را که به طریق فوق انتخاب کرده کتباً به دولت اطلاع خواهد داد .
بهر اطلاع نامه نقشه‌ها و اطلاعات لازمه برای تشخیص و تجدید قطعه یا قطعات منتخبه ازطرف کمپانی ضمیمه خواهد شد.
ج- بعد از تاریخ ۳۱ دسامبر ۱۹۳۸ کمپانی دیگر حق تفحص و استخراج نفت را جز در قطعه یا قطعاتی که مطابق (paragraphe) (ب) فوق انتخاب کرده است نخواهد داشت و حوزه امتیاز بعد از این تاریخ عبارت خواهد بود از قطعه یا قطعاتی که بدین طریق انتخاب گردیده و انتخاب آن‌ها نیز بترتیب مذکور در فوق به دولت اطلاع داده شده باشد.
ماده سوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...