فعالیتها
اطلاعات بازتابی
سیستم اطلاعات بازتابی
اطلاعات بازتابی
مدیریت وکنترل
نیروی انسانی
بودجه
ماشین آلات
مواد و مصالح
برنامه ها
سیاستها
روشها
داده ها
اجرا
ستاده ها (اهداف)
شکل شماره ۲-۱: سازمان یک پروژه
دوره زمانی یک پروژه از آغاز تا پایان
به طور عام درهر پروژه، چهار مرحله (فاز) متفاوت و متمایز، قابل تعریف می باشد. این چهار مرحله عبارت­اند از:
مرحله ۱- مرحله نظری
مرحله ۲- مرحله طرح و برنامه ریزی
مرحله ۳- مرحله اجرا
مرحله ۴- مرحله پایانی(اختتام)
در ادامه هر یک از چهار مرحله(فاز) پروژه، توضیح داده می شوند:
مرحله نظری
نقطه آغازین یک پروژه، با هر طبیعت و خصوصیتی که باشد، عبارت از یک نظریه یا فکر و یا خواسته است که توسط یک شخص یا یک گروه از اشخاص، یا یک موسسه و سازمان ایجاد می شود. این نظرات به هر صورت که به وجود آمده باشند، باید قبل از برنامه ریزی برای اجرا، از نظر امکان پذیر بودن و اقتصادی بودن مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار گیرند. در صورتی که نتیجه چنین مطالعاتی نشانگر این امر باشد که اجرای پروژه با در نظر گرفتن همگی شرایط محلی، نظیر اوضاع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و… امکان پذیر بوده و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه می باشد، آنگاه انواع گزینه­ های ممکن برای اجرای پروژه، طراحی و تبیین شده، و هر یک از این گزینه ها مورد ارزیابی قرار می­گیرند (بدیهی است فعالیتهای اولیه طراحی در این فاز، برای نشان دادن چارچوب کلی گزینه ها بوده و شامل جزئیات نمی ­باشد).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مرحله طرح و برنامه ریزی
در این مرحله، امور مربوط به پروژه از نظر سازمان و تشکیلات با مرحله یکم تشابه زیادی دارد، ولی امور طراحی و برنامه ریزی با دقت بیشتری اجرا شده و دارای جزییات کاملتری می­باشند. در این مرحله، اطلاعات بین فعالیت های مختلف، رفت و برگشت نموده و با بهره گیری از این مبادله اطلاعات، سعی می­ شود جزئیات لازم، مد نظر قرار گرفته و در نقشه ها و گزارشات منعکس شوند. در حین اجرای فعالیتهای این مرحله، در مقاطعی دریافت موافقت صاحب کار ضروری می­ شود.
از نکات مهم در این مرحله، آن است که طراح، باید همراه و هماهنگ با طرح هسته اصلی سیستم، امکانات پشتیبانی لازم برای سیستم را نیز طراحی نماید. به عنوان مثال، در صورتی که پروژه مربوط به طراحی و ساخت یک مرکز صنعتی و تولیدی می­باشد، لازم است توام با طراحی کارخانه و ماشین آلات تولیدی، امکانات لازم برای طراحی و نگهداری و تعمیرات کارخانه نیز طرح شده و مثلا نقشه های کارگاه های تعمیرات و ماشین آلات لازم در این کارگاه نیز طراحی شوند (بدیهیست که چنین امری اختصاص به یک کارخانه نداشته و برای هر سیستمی، وجود امکانات پشتیبانی در همان لحظات اول شروع بهره برداری از سیستم، لازم خواهد بود).
مرحله اجرا
در انتهای فاز دوم پروژه، تقریبا همه فعالیتهایی که لازم است در اجرا عملی بشوند، مشخص شده و شیوه ­ها و برنامه ­های زمان­بندی برای اجرای فعالیت­ها تعریف شده اند. در فاز سوم، هدف این می­باشد که پیشرفت کارهای پروژه، مطابق با برنامه ها و اصول و کیفیت های تعیین شده در فاز دوم به مرحله عمل در­آیند. مسلم است که در این فاز، سازمان اجرایی به مراتب بزرگ­تر از سازمان­هایی است که در فازهای قبلی پروژه فعالیت داشتند خواهد بود. هزینه های صرف شده برای اجرای فعالیتهای نیز به مراتب بیش از هزینه­ های مراحل قبلی پروژه می­باشد. در این فاز عامل کنترل دارای نقش اساسی بوده و لازم است با برداشت اطلاعات و آمار مناسب از نحوه پیشرفت کارها، و مقایسه مشخصه های مختلف کارهای اجرا شده با آنچه که برنامه ریزی شده، روند پیشرفت کارها و صرف هزینه و سایر منابع را کنترل نمود. تهیه مواد و مصالح، تامین تجهیزات، استخدام نیروی کار متخصص در امور فنی، مالی، پرسنلی و…، از وظایف اولیه مورد لزوم در این مرحله می­باشند. دربسیاری از موارد ممکن است مجموعه کارهایی که پیمانکار اجرای آنها را بر عهده گرفته است‌، در حجمی بیشتر از، یا دارای طبیعتی متفاوت با کارهایی باشد که پیمانکار بتواند با کادری که دائم در اختیار دارد از عهده اجرای آنها برآید. در این صورت، پیمانکار اقدام به بستن پیمانهای دست دوم با سایر پیمانکاران خواهد نمود تا آنها با کاربرد تخصصها یا تجهیزات و امکانات بهتری که در اختیار دارند اجرای گروهی از فعالیت­ها را بر عهده گیرند. برای بستن پیمان های دست دوم، لازم است موافقت صاحب کار جلب شود.
مرحله پایانی(اختتام)
مرحله پایانی پروژه­ ها را می­توان به خودی خود یک پروژه نامید. در این مرحله، لازم است کارها به صورتی برنامه ریزی شوند که براحتی قابل قبول به وسیله دستگاه های نظارت و قابل تحویل به صاحب کار باشند. بدیهیست چنین شرایطی بستگی کامل به نحوه اجرای فعالیت­ها در طول فاز اجرایی دارد، ولی در اغلب موارد مشاهده شده است که در مرحله پایانی و تحویل پروژه، پیچیدگی مسائل بین پیمانکار، دستگاه نظارت و صاحب کار، به حد اعلای خود رسیده و کار تحویل موقت و آغاز بهره برداری از سیستم را به تعویق انداخته است. چنین شرایطی باعث خواهد شد که سرمایه به کار گرفته شده برای مدتی بدون استفاده مانده و از سوی دیگر، پیمانکار نیز به علت درگیری و وابستگی به پروژه نتواند از منابع و امکانات خود در سایر پروژه­ ها استفاده نماید. در مرحله پایانی پروژه، تهیه گزارشات و یادداشت­های دقیق از نحوه اجرای کارها، باعث خواهد شد که پیمانکار، برای شرکت در مناقصه­های جدید و برای اجرای پروژه­ های جدید، منابع اطلاعاتی دقیقی در اختیار داشته باشد. می­توان به طور خلاصه گفت که دقت در اجرای وظایف در مرحله چهارم، و برنامه ریزی صحیح برای تحویل هرچه سریع تر پروژه، علاوه بر آنکه از نظر اقتصادی به نفع صاحب کار و پیمانکار می­باشد، از نظر کسب اعتبار برای شرکت پیمانکاری و فراهم آوردن زمینه ­های مناسب در دریافت پروژه­ های جدید نیز دارای نقش و اهمیت قابل توجهی می­باشد(حاج شیر محمدی،۱۳۸۷).
۲-۲ پیمانکاران عمومی
پیمانکار عمومی شخصیتی حقوقی است که قابلیت و صلاحیت لازم در زمینه مهندسی، تامین منابع، تدارکات، اجرا و مدیریت، به منظور انجام کلیه فعالیتهای مربوط به مراحل طراحی و اجرای پروژه را دارا می­باشد. پیمانکار عمومی می تواند با تقسیم طرح به پروژه ها یا مراحل اجرایی، اجرای قسمتهای مختلف را پس از تایید کارفرما به مهندسین مشاور و یا پیمانکاران واجد صلاحیت دیگر واگذار نماید ولیکن در هر حال پیمانکار عمومی عهده دار مسئولیت، مدیریت، کنترل و هماهنگی کل پروژه می­باشد.
کلیاتی از اهداف و وظایف پیمانکاری عمومی
به عهده گرفتن مسئولیت انجام کل یک پروژه یا بخش اعظم مستقل و به ویژه اجرای آن از مطالعات مقدماتی و توجیه پذیری تا برنامه ریزی، مهندسی، تدارکات و تامین، احداث ابنیه و تاسیسات، ساخت و آزمون ماشین آلات و تجهیزات، تدارکات، حمل، نصب، راه ­اندازی و آزمونهای بهره ­برداری و تحویل به کارفرما توسط یک پیمانکار واحد جزو وظایف پیمانکاری عمومی است. بنابراین الزامی است پیمانکار عمومی توان پذیرش کامل کار مورد تعهد خود و انجام مدیریت فعالیتهای مختلف آن را به تنهایی و راساً بر عهده داشته باشد، مهم نیست که کار کوچک، متوسط و یا بزرگ باشد. آنچه مهم است آن است که پیمانکار عمومی قادر باشد کل کار را با مسئولیت مستقیم و بدون واسطه خود بر عهده گیرد. گسترش فعالیتهای شرکتهای پیمانکاری عمومی در رشته تخصصی شان موارد زیر را در بر می­گیرد:
شناسایی مقدماتی ارائه طرح و برنامه کلان در یک صنعت در یک قلمرو خاص
بررسی های توجیهی فنی- اقتصادی
مهندسی پایه و تفصیلی
خدمات مشاوره­ای
تامین تجهیزات و تدارکات
واگذاری دانش فنی و حق بهره برداری
خدمات ساخت، احداث- نصب و راه اندازی
خدمات دوران بهره برداری
اجرای پروژه به صورت کلید در دست
بنابراین در هدف گذاری موسسات پیمانکاری عمومی باید نکات زیر مراعات شوند:
هر موسسه پیمانکار عمومی باید تلاش کند در یک رشته تخصصی فعالیت کرده و نباید همزمان خود را درگیر رشته­ های متنوع نماید.
پیمانکار عمومی در رشته تخصصی خود باید قادر باشد تا کلیه فعالیتهای فراگیر از مطالعات تخصصی تا ارائه خدمات تدارکاتی و نصب و راه اندازی را چه رأساً و چه با بهره گیری از مشاوران و نصابان و سایر عوامل دست دوم، با مسئولیت مستقیم خود، انجام دهد. محدودیت در این توانمندی گسترده بازار کار پیمانکار عمومی را محدود و تاثیر منفی بر رشد و حتی ماندگاری آن خواهد داشت.
صرف نگرش تخصصی به تنوع فعالیتها، تضمین کننده موفقیت نخواهد بود. مهم ترین ضامن موفقیت توان دستیابی به اهداف و انجام وظایف یعنی اجرای کارهای تعهد شده در چارچوب های مورد نظر کارفرما(کیفیت، کمیت، بودجه و زمان) می­باشد. بنابراین یک موسسه پیمانکاری عمومی باید بتواند به عنوان بازوی اجرایی کارفرما، کار واگذار شده را در چارچوب مشخصات فنی (کیفیت وکمیت) در زمان و وقت مورد توافق انجام دهد. بدین منظور پیمانکار عمومی باید توانمندی­های زیر را در حد لازم و کافی برای انجام کار مورد تعهد داشته باشد:
الف) بررسی و شناخت دقیق بازار کار خود و کاریابی و انعقاد قراردادهای مناسب :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...