معنی و مفهوم: هنگام صبح که شب سیاه رنگ مانند بازی سیاه به شتاب آماده‌ی رفتن شد، صبحدم، روز را مانند بازی سپید به عنوان دیده‌بان جهان قرار داد.
آرایه‌های ادبی: قراسنقر استعاره از شب و آق سنقر استعاره از روز است. این دو به دیده‌بانانی برای جهان تشبیه شده‌اند که با رفتن یکی، دیگری جایگزین آن می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۸ – چـون بــه دسـت چپ، طـراز چـرخ دیــد
نقـش والفجــرش نشـان بــرکــرد صبــح
واژگان: طراز: نگار جامه. (منتهی الارب)
معنی و مفهوم: هنگامی که صبحدم دید، خورشید که به منزله‌ی زینت آسمان است، از سمت چپ (خاور) طلوع کرده است، به آن نشان و نام «والفجر» (سپیده دم) داد.
آرایه‌های ادبی: طراز آسمان استعاره از خورشید است. دست چپ کنایه از سمت مشرق و خاور است. در بیت آیه‌ی نخستین سوره‌ی «فجر» (۸۹) « وَالفَجر» تضمین شده است.
۹ – کشــتی زر هـــم کنـون آیـــد پــدیــد
کــآنـک آنـک بـادبـان بــرکــرد صبـــح
معنی و مفهوم: صبحدم، آرام آرام نخستین پرتوهای خورشید را که به بادبان کشتی می‌ماند، از دور آشکار کرده است. کم کم خورشید نیز همانند کشتی طلایی از افق آشکار خواهد شد.
آرایه‌های ادبی: کشتی زر استعاره از خورشید و بادبان استعاره از نخستین پرتوهای آن است.
۱۰ – جـام را گنـج فـریـدون خــون بهـاســت
چـون درفـش کــاویــان بــرکــرد صبــح
واژگان: درفش کاویان: چرم پاره‌ای، مربعی بود که بر نیزه‌ای نصب شده و نوک نیزه در بالا از پشت آن پیدا بود. (معین)
معنی و مفهوم: هنگام صبح، که پرتوهای خورشید همانند درفش کاوه آشکار می‌شود، ارزش و بهای یک جام شراب، برابر با تمام گنج‌های فریدون است.
آرایه‌های ادبی: درفش کاویان استعاره از خورشید و با فریدون تناسب دارد.
۱۱ – از پــی نـــوروز تـــا در جُـــل کشــند
زیـن بــه گلگـونِ جهـان بــرکــرد صبــح
واژگان: جل: مطلق پوشش از هر چیز. (معین) گلگون: سرخ رنگ. (برهان)توضیحات. جهان: جهنده. (برهان)
معنی و مفهوم: صبحدم خورشید را که همچون اسبی سرخ رنگ و جهنده است، برای نوروز که مانند پادشاهی بزرگ، قصد سوار شدن بر اسب دارد، زین کرد و آماده ساخت.
آرایه‌های ادبی: گلگون جهان استعاره از خورشید است. صبحدم به میرآخور، نوروز به پادشاهی با شکوه و خورشید به اسبی زیبا و جهنده تشبیه شده است.
توضیحات:
گلگون: اسب معروف شیرین که مطابق روایات قصّه سازان، با شبدیز اسب سیاه خسرو پرویز، از مادیان بدون جفت دشت دبگله (رم گله) زاده شد؛ گویند هر وقت آن مادیان را ذوقی به هم می‌رسید، خود را بر اسبی که در آن دشت از سنگ ساخته شده بود، می‌مالید و به قدرت خدای تعالی، بار می‌گرفت. نامش در شمار اسب‌های معروف در شعر فارسی ماندگار شده است. (یاحقی، ۱۳۷۵: ۳۶۷)
۱۲ – گــویـــی آنــک بـــر دژ زرّیــن روس
رایــت شــاه اخسـتان بــرکــرد صبــح
معنی و مفهوم: گویی اینک صبحدم بر در روس، که به قلعه‌ای طلایی مانند است، علم شاه اخستان را به اهتزاز در آورده و شاه فاتح روس شده است.
آرایه‌های ادبی: دژ زرّین روس اضافه‌ی تشبیهی است. روس به قلعه‌ای زرّین مانند شده است.
روس: توضیحات (۳ / ۱۱۵)
۱۳ – عنــصر اقـــبال و جـــان ممــلکت
گـوهــر تـأییــد و کـــان ممــلکت
واژگان: عنصر: بیخ، اصل و بن. (معین)
معنی و مفهوم: شاه اخستان، مایه‌ی سعادت و روح مملکت است و همچون گوهری است که موجودیّت کشور را تأیید می‌کند، او مانند معدنی، پشتوانه و سرمایه‌ی مملکت می‌باشد.
بند دوم:
کلمات قافیه: عاشقان، جان، فشان و …
حروف اصلی قافیه: ان
حرف روی: ن
حروف الحاقی: ندارد
ردیف: آمیخته
۱۴ – جـام چــون گــل، عطـر جــان آمیــخته
لعــــل بــــا زر، در دهـــان آمیــــخته
معنی و مفهوم: جام شراب همانند گلی است که عطر و بوی خوش و جان‌فزایی در آن آمیخته شده است و سرخی شراب در جام زرّین، مانند آمیخته شدن گلبرگ‌های زرد گل با پرچم‌های سرخ رنگ درون آن است.
آرایه‌های ادبی: جام به گل تشبیه شده است. لعل استعاره از شراب سرخ و زر استعاره از جام زرّین است. جام و جان با هم جناس مطرّف دارند.
۱۵ – دسـت صـبح از عنـبر و کــافـور و مشـک
صـــد مثلــــث رایــــگان آمیـــــخته
واژگان: کافور گیاهی است خوشبو که گلش مانند گل اقحوان باشد. (منتهی الارب) مثلث: عطری است که از سه مادّه‌ی خوشبو ترکیب کرده باشند. (معین)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...