مقدمه، تصحیح و تعلیقات دیوان میرشمسالدین فقیر دهلوی- فایل … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
این نسخـه بیربط که دیوان فقیر است
فهرستنویسی نسخ خطی کاری حساس و دقیق و نیازمند دانش و اطلاعات وسیع در این حوزه است. پژوهشگرانی که در این عرصه فعالیت میکنند، بیش و کم به مواردی از اشکالات و اشتباهات فهرستهای نسخی برخوردهاند. اما خطاهایی همچون مورد مذکور، بهراستی عیار و اعتبار فهرستهای نسخ خطی را زیر سؤال میبرد.
روش تصحیح
برای تصحیح متن دیوان فقیر دهلوی، نسخه دانشگاه علیگر به شماره ۳۱۷ به دلیل اینکه در زمان حیات شاعر کتابت شده و از این نظر بسیار ارزشمند است، به عنوان نسخه اساس انتخاب شد و نسخههای ایندیاآفیس با عنوان اختصار «آ» و کتابخانه گنجبخش با عنوان «گ»، نسخه بدل کار قرار گرفتند. در تصحیح متن، ابتدا ابیات نسخه اساس به دقت استنساخ شد و سپس موارد اختلاف نسخه بدلها در پانویس متن قید شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مصحّح در پارهای از مواقع برای به دست دادن ضبط درست کلمات با توجه به سبک فقیر دهلوی، از تصحیح قیاسی متن استفاده کرده است که در این موارد، ضبط نسخه اساس در پانویس آمده است. همچنین برگهایی از نسخه اساس نیز مخدوش بود که با توجه به نسخه بدلها ـ به ویژه نسخه «آ» به دلیل قدمت و صحت آن ـ تصحیح شد.
مواردی از اصلاحات و تغییراتی نیز که در متن نسخه اساس وجود داشت و گویا توسط کاتب یا بعدها توسط فرد دیگری افزوده شده است، در پانویس ذکر شده است.
از میان نسخ موجود دیوان فقیر، تنها نسخه ایندیاآفیس لندن مشتمل بر قصاید، ترجیعبند، ترکیببندها بود که این موارد از نسخه مذکور استنساخ شده است.
نسخه دانشگاه علیگر
نسخه دانشگاه علیگر
انجامه نسخه دانشگاه علیگر
صفحه نخست نسخه ایندیاآفیس لندن
ترقیمه نسخه ایندیاآفیس لندن
صفحه آغازین نسخه گنجبخش
صفحه پایانی نسخه گنجبخش
تصویر صفحه نخست نسخه کتابخانه آیتالله مرعشی (مضبوط به نام فقیر)
نتیجهگیری
کثرت شعرا و گستره جغرافیایی سبک هندی و نیز داوریهای مطلق درباره کلیت شعر این دوره باعث شده تا تحقیق و پژوهش جامعی درباره آثار ادبی و دواوین شعرای این دوره صورت نگیرد و بسیاری از شخصیتهای ادبیاین سبک، بهویژه شعرای هندیتبار، در گمنامی به سر برند. نسخههای خطی بسیاری در مراکز و کتابخانههای مختلف شبه قاره وجود دارد که بعضاً در شرایط نامناسبی نگهداری میشود و لاجرم در حال نابودی است. دشواری دسترسی به این منابع برای پژوهشگران ایرانی و نیز گسیخته شدن پیوند ساکنان شبه قاره با آثار کهن پارسیگویان این سرزمین در ۲۰۰ سال اخیر باعث شده تا غبار فراموشی بر این بخش از میراث ادب فارسی بنشیند.
مطالعه سبک هندی و میراث ادبی بر جای مانده از این دوران به عنوان بخشی از سیر تکامل شعر فارسی حائز اهمیت بسیار است و لازمه آن تصحیح و احیای متون قدیمی به مثابه گفتوگو با فرهنگ و تمدن گذشته است. یکی از ادبا و شعرای برجسته اواخر قرن دوازدهم میرشمسالدین فقیر دهلوی است که علاوه بر اینکه در سرودن غزل و مثنویهای دینی و حکمی جایگاه قابل اعتنایی دارد، آثار بلاغی متعددی نیز از خود بر جای گذاشته است. او به دلیل تحصیل علوم مختلف ادبی و بلاغی و غور و تتبع در دواوین شعرای بزرگ ادب فارسی استادی مسلم در زمان خود بود.
شعر فقیر ساده و روشن و عاری از واژههای مهجور و کهن است و حتی لغات هندی نیز در دیوان او مشاهده نمیشود. کاربرد کلمات و اصطلاحات عامیانه از ویژگیهای سبکی عام این دوره است که در شعر فقیر نیز به شکل معتدل وجود دارد. او از فغانی شیرازی بسیار تأثیر پذیرفته و وی را استاد خود در غزلسرایی معرفی میکند. استقبال از شعر شاعران قدیم در این دوره بسیار رایج بوده و فقیر نیز در دیوانش غزلهای بسیاری به اقتفای غزلیات فغانی دارد. تأثیرپذیری فقیر از فغانی بیشتر در حوزه زبان شعر و ترکیبسازی است. پس از فغانی، به نظیری، حزین، حافظ و عرفی نظر دارد و چند غزل به اقتفای اشعار آنان سروده است. در قصیده نیز متأثر از انوری و خاقانی و ظهیر بوده و چند قصیده به استقبال قصاید آنان سروده است.
در دیوان او از ترکیبات پیچیده و انتزاعی شعرای هندی این دوره نیز خبری نیست و بیشتر از ترکیبهای ساده بهره برده است که متناسب با زبان روان و ساده شعر اوست. همچنین آشنایی خوب فقیر با زبان فارسی باعث شده تا شعر او از لغزشهای نحوی و زبانی مرسوم این دوره مصون بماند.
فقیر در غزلیاتش از ۲۶ وزن استفاده کرده که بیشتر آنها اوزان جویباری و بلند هستند که پیوند تام با روحیات و عواطف او دارد. همچنین ۷۰ درصد غزلهایش مردّف هستند و توجه به ردیفهای دشوار غیرفعلی در دیوانش مشهود است. بسامد تکرار قافیه نیز در شعر او، در مقایسه با هنجار این دوره اندک است که یکی از دلایلش، استحکام ساختار عمودی غزل اوست.
او در قالبهای غزل، مثنوی بلند و کوتاه، قصیده، ترکیببند، ترجیعبند، قطعه، رباعی و تکبیتی شعر سروده است. مضمون غالب غزلهای او، بیان احولات عاشقانه و عارفانه و تألمات و تأثرات روحی خویش است. که بهویژه پس از ترک تعلقات و در دوران انزوا رنگ و بوی عارفانه آنها غالب است. بیشتر مضامین عارفانه شعر او ـ همانند شاعران دیگر این عصر ـ تکراری است و تجربه جدیدی به حوزه شعر عرفانی نیفزوده است. در قصاید، ترکیببند و ترجیعبند به مدح و منقبت و مراثی اهل بیت(ع)پرداخته است. منظومههای مهم او نیز دینی یا عاشقانه است. مثنویهای «درّ مکنون»، «واله سلطان»، «تصویر محبت» و «شمسالضحی» نشانگر توانایی او در سرودن منظومههای دینی و عاشقانه است.
بینشان بودن معشوق، وسعت مشرب و تکثرگرایی، مذمت عقل و ستایش جنون، مذمت زاهد و… از موتیفهای فکری شعر فقیر است. او در کنار وسعت مشرب نسبت به ادیان دیگر، شیعهای بسیار معتقد و متعصب بود که دیدگاه مذهبیاش را به وضوح در آثار مختلفش میتوان دید. برخی از اشعار او یادآور قصاید ناصرخسرو است.
شعر او با وجود اینکه در سالهای پایانی سبک هندی قرار دارد، در مقایسه با شعرای همعصرش ساده و روشن است و استعارههای غامض و خیالبندیهای دور و دراز در آن به ندرت مشاهده میشود. بیشتر تشبیهات او از نوع حسی است و بسامد تشبیهات مرکب و نیز تشبیهات مضمر تفضیلی در شعر او قابل اعتناست. اغراق و پارادوکس نیز کاربرد زیادی در دیوان او دارد.
غزلیات
ره عشق است اى دل چند باشى ناامید اینجا که دارد در بغل چون غنچه هر قفلى کلید اینجا
شود چون عشق کامل خاکسارى بار مىآرد به خاک افتاد[۱] مانند ثمر هر کس رسید اینجا
قلم مىخواست بنویسد حدیثى از سراپایش چو آمد در میان حرف قدش آهى کشید اینجا
بنازم عالم یکرنگى معشوق و عاشق را تو در گلشن خرامیدى و دل در خون طپید اینجا
فقیر آن[۲] بىمروت مىکشد ما را به استغنا نگیرد تیغ قاتل رنگ از خون شهید اینجا
زلف دلاویز بر[۳] مه رویت تیرهشب است و آتش موسى جامه صبرم در کف عشقت دامن یوسف دست زلیخا
دوش که در بزم[۴] ساقى مستان پرده برانداخت ز آن گل رخسار[۵] مهر رخش را صبح و شفق شد جام بلورین باده صحرا
لاله رخ من تا سفرى شد داغ جگرسوز اشک شرربار این به دو چشمم ساخته منزل آن ز دل من یافته مأوا
شام فراقش چون به سر آید شاهد مقصود کى به بر آید یار ندارد میل وصالم نیست مرا هم جان شکیبا
اى رخ خوبت جنت رضوان با تو نگوید کس ز گلستان غنچه ندارد این لب خندان سرو ندارد این قد رعنا
پرتو رویت در دل تنگم مهر منیر و قطره شبنم جلوه سروت بر سر خاکم عظم رمیم و باد مسیحا
در سر کویت خلق دو عالم از پى سودا ریخته برهم اى بت سرکش پستى قدرم کرده بدینسان نرخ تو بالا
طبع بلندم هست تو گویى ملک سخن را چرخ برینى فقره نثرم غیرت نسرین مصرع نظمم رشک ثریا
من که فقیرم عالم فانى در نظر من قدر ندارد نقش بر آب است عشرت گیتى موج سراب است دولت دنیا
از کوى دوست کرد مرا بخت من جدا یارب مباد هیچ[۶] غریب از وطن جدا
زینسان اگر خیال جدایى است در دلت ظالم به تیغ کن سر ما را ز تن جدا
تا رفتهاى ز بزم ندیدیم روز خوش در گریه است شمع جدا انجمن جدا
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 01:57:00 ق.ظ ]
|