بند پنجم: مامور متخلف یا عنصر نامطلوب

ماموری که در کشور پذیرنده به فعالیت‌های نامشروع بپردازد یا در امور داخلی آن کشور مداخله کند و یا هر گونه عمل خلافی به تشخیص کشور مذکور انجام دهد، کشور پذیرنده می‌تواند به کشور فرستنده اطلاع دهد که آن مامور- حتی رئیس مأموریت‌- را عنصر نامطلوب تشخیص می‌دهد بدون آنکه الزامی به توجیه تصمیم خود داشته باشد. در این صورت، کشور فرستنده باید آن شخص را فرا خواند و یا به مأموریت‌ وی پایان دهد. کشورپذیرنده می تواندحتی شخص را قبل از ورود به قلمرو خود، عنصر نامطلوب اعلام نماید. چنانچه کشور فرستنده از انجام تعهدات مذکور خودداری نماید و یاآنها را ظرف مهلت مناسبی انجام ندهد، کشور پذیرنده می‌تواند از شناختن شخص مورد نظر به عنوان عضو مأموریت‌ خودداری کرده و حتی او را اخراج نماید[۱۰۸].

گفتار هشتم: خاتمه مأموریت‌ دیپلماتیک

مأموریت‌ دیپلماتیک گاه به علت قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور و زمانی به جهات دیگر که مربوط به شخص مامور است خاتمه می‌یابد. قطع روابط دیپلماتیک نیز ممکن است کلی باشد یا جزئی.

خاتمه مأموریت‌ سفیر یا عضو دیپلماتیک، در صورتی که مربوط به موارد فوق یعنی جنگ یا قطع کلی یا جزئی روابط دیپلماتیک نباشند، به علل زیر است. (ماده ۴۳ عهدنامه وین ۱۹۶۱)

۱- عللی که به دولت فرستنده ارتباط دارد. مانند خاتمه مدت مأموریت‌ درصورتیکه طبق مقررات کشور فرستنده برای مأموریت‌ دیپلماتیک مدت معینی مقرر باشد- انتقال مامور دیپلماتیک به کشور خود یا به کشور دیگر درصورتیکه برای تغییرپست باشد.- بازنشستگی مامور دیپلماتیک- احضار مامور دیپلماتیک به هر علت دیگر مربوط به دولت فرستنده (تغییر هیئت دولت حکومت درکشور فرستنده) یا تغییر وزیر امور خارجه یا بر سرکار آمدن حزب دیگر که مأموریت‌ دیپلماتیک به آن بستگی ندارد. در موارد اخیر معمولا تغییر سفیر به میان می‌آید نه اعضای دیگر سفارت. [۱۰۹]

۲- عللی که به دولت پذیرنده ارتباط دارد، مانند عدم رضایت دولت پذیرنده از مامور دیپلماتیک خارجی به علت خطا یا ارتکاب جرم و یا اعمالی که حضور او را در کشور پذیرنده نامطلوب نماید.

عدم رضایت کشور پذیرنده از یک دیپلمات خارجی در درجات مختلف شدت و ضعف ظاهر می شود. ممکن است خطای دیپلمات مثلا در عدم رعایت قوانین کشور پذیرنده یا دخالت غیرمجاز او در بعضی امور چندان مهم نباشد. مثل اینکه دیپلمات خارجی عمدا و یا غالبا مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نکند، یا با همسایه ها و یا صاحب منزلی که اجاره کرده رفتار نامطلوب داشته باشد، یا از مصونیت خود استفاده زیاده از حدکند یا در محلهای نامتناسب رفت و آمد نماید یا با اشخاصی که مورد سوءظن دولت پذیرنده هستند معاشرت بدون همکاری داشته باشد، یا در اجتماعات عمومی رفتار ناشایست داشته باشد یا در مذاکرات خود با اشخاص در ‌معاشرت‌های عمومی از سیاست و رویه دولت پذیرنده یا از رجال سیاسی آن انتقاد کند و صدها عمل دیگر[۱۱۰]. در این گونه موارد اگر عمل چندان اهمیت نداشته باشد وزارت امورخارجه به سفیر آن کشور فقط تذکر می‌دهد یا در صورت اهمیت بیشتر از سفیر آن کشور یا از سفارت کشور خود در کشور فرستنده می‌خواهد که وسیله احضار یا تغییر مامور دیپلمات نامطلوب را فراهم کند[۱۱۱].

هرگاه تقصیر دیپلمات خارجی از درجه بزرگتر مثل دخالت مؤثر در امور داخلی کشورپذیرنده یا ارتکاب جرم باشد ممکن است به اخراج دیپلمات خاطی یا متهم منتهی شود. اخراج دیپلمات ‌به این صورت است که دولت پذیرنده دیپلمات موردنظر را نامطلوب اعلام می‌کند و تکلیف دولت فرستنده است که مامورخود را احضار کند. دولت پذیرنده که مهلتی برای خروج مامور نامطلوب معین می‌کند مجبور نیست دلایل خود را نیز اعلام کند و هرگاه دولت فرستنده آن مامور را احضار نکند، یا مامور در رأس مهلت معین خارج نشود، معمولا با آن دیپلمات مهلت ‌کوتاه‌تری که ممکن است بیش از چندساعت هم نباشد داده می شود که خارج شود والا از حق مصونیت محروم می‌گردد، و اگر خارج نشد چون دیگر مصونیت ندارد بازداشت می شود و یا به وسیله مأموران انتظامی از مرز اخراج خواهد شد.

اخراج مأموران دیپلمات به اتهام جاسوسی سابقه طولانی دارد. چنان که درتاریخ روابط دیپلماتیک گفته شد، ظن به جاسوس بودن سفیر از قرن ۱۶ به بعد دائمی و مقیم شدن نمایندگی دیپلمات قوت گرفت و ‌دولت‌های‌ اروپایی همه از بیم جاسوسی سفیران خارجی سخت به مراقبت آنان می پرداختند و کشورهای ضعیف هر اتفاق نامطلوب بین‌المللی را نسبت به خود نتیجه جاسوسی سفرا کشورهای بزرگ می‌دانستند.

البته در این پندار نسبت به تعدادی ازموارد ذیحق بودند و درموارد دیگر به مبالغه می پرداختند و کم کم آنچنان صفت جاسوسی سفیران ‌دولت‌های‌ بزرگ در ذهن ‌دولت‌های‌ کوچک جا گرفت که هیچ اتفاقی را خارج از تاثیر آن نمی دانستند.

اما به جاسوسی آنچنان مفهوم وسیع داده شده که هر عملی را از طرف خارجی می توان به طریقی با آن منطبق کرد: از عمل عکسبرداری یک دیپلمات یا حتی یک تبعه خارجی عادی از محل ها و از مکاتباتی که ممنوع هم نشده تا سوال درباره وقایع منتشر نشده و یا رونوشت برداری از هر نوشته رسمی و امثال آن. حتی معنی لغوی «جاسوسی» می‌تواند مولد بسیاری ‌گمان‌های سوء شود.

جاسوسی عرفا ‌به این معنا است که کسی به طور محرمانه و مخفی مراقب رفتار ‌و گفتار دیگران شود و به همین معنی که عمل تجسس مذموم است و در قرآن کریم منع شده است.

در عمل تحقیق و اطلاع گرفتن ازناحیه افراد خارجی و دیپلمات که صرفا به خاطر کنجکاوی بدون نیت بهره برداری باشد به همین معنا تلقی می شود. اما کسب اطلاع از کدام امرجاسوسی است و محرمانه عمل کردن به چه کیفیت است و برای کدام مقصود باید ممنوع باشد؟ پاسخ ‌به این سوالها است که به طور صریح و روشن داده نشده و ‌به این جهت دست دولت‌ها برای وارد کردن اتهام جاسوسی به دیپلماتی که ممکن است فقط برای کسب دانش تفحص می کرده و یا حتی وظیفه خود را انجام می داده باز بوده است[۱۱۲]. و در عین حال بسیارند دیپلماتهایی که واقعا جاسوسی هم کرده یا می‌کنند. [۱۱۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...