کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



۲- معاوضی بودن:

عقد مرابحه عقدی معوض می‌باشد. درتعریف بیع، حسب ماده ۳۳۸ قانون مدنی معاوضی بودن بیع را افاده می شود ‌به این معنا که عین مالی که فروخته می شود با مال دیگر (اصطلاحاً: عوض) که امـروزه به طور معمول پول است، مبادله می شود. این وصف، بیع و شقوق آن را از انواع عقود رایگان متمایز می‌سازد زیرا در اینگونه قراردادها یا مالی بدون هیچگونه عوض به دیگری واگذار می شود یا اگر تعهدی نیز بر انتقال گیرنده شرط شود، بین این تعهد و موضوع اصلی همبستگی به وجود نمی آید. درخصوص عوض (ثمن) قانون مدنی هیچ قیدی ندارد ‌بنابرین‏ هرچه مال باشد، اعم از عین، منفعت و حق می‌تواند عوض مبیع قرار گیرد ولی اصولاً ازدید عرف، در صورتی مبادله دو مال بیع نامیده می شود که ثمن پول باشد نه کالا؛ البته مبادله کالا با انجام دادن خدمت یا عمل انسان نیز صحیح می‌باشد. [۹۴]

معاوضی بودن بیع، آثار مهمی دارد که این آثار در عقد مرابحه نیز وجود دارد؛ از جمله: در صورتی که تملیک یکی از عوضین به علتی باطل باشد، تعهد به دادن عوض دیگر خودبخود از بین می رود. از طرفی در مواردی که ارزش ثمن و مبیع چندان نامتناسب باشد که در عرف داد و ستد قابل تحمل نباشد، طرفی که از این عدم تناسب زیان می بیند، مغبون نامیده می شود و می‌تواند معامله را فسخ نماید. این حق را در حقوق ما خیار غبن گویند. در حقوق ایران خیار غبن از قواعد عمومی معاملات است و به همین جهت آثار و شرایط اعمال آن را باید در قواعد عمومی معاملات مطالعه نمود.[۹۵] از طرف دیگر خریـدار یا فروشنده می توانـد اجـرای تعهد خـود را در صورت وجـود شـرایط لازم حسب ماده ۳۷۷ قانون مدنی (حق حبس) به اجرای تعهد دیگری موکول سازد. همچنین اگر مبیع پیش از تسلیم به خریدار تلف شود، حسب ماده ۳۸۷ قانون مدنی بیع منفسخ می شود و خریدار تعهدی به پرداخت ثمن ندارد.

۳- عین بودن مبیع:

حسب ماده ۳۳۸ قانون مدنی می توان بخوبی دریافت که مبیع لازم است از اموال عینی باشد و این امر در خصوص عقد مرابحه نیز صادق است. عین، عبارت از مالی است که وجود مادی و محسوس دارد و به طور مستقل مورد داد و ستد قرار می‌گیرد،[۹۶] ‌بنابرین‏ هیچگاه منفعت یا عمل یا حق نظیر حق ارتفاق را نمی توان مبیع قرارداد.[۹۷]

البته امروزه گونه های اموال جدیدی در روابط مالی انسان ها وارد گردیده است که در گذشته وجود نداشتند مانند: نرم افزارهای رایانه ای که با اموال عینی معمولی از جهات مختلف متفاوت می‌باشند؛ به طور مثال: وزن ندارند، لمس نمی شوند و یا خود به طور مستقل دیده نمی شوند، هرچند که اثر آن ها به صورت ذرات الکترونیکی در صفحه مانیتور رایانه به نمایش در می‌آید و از نظر اقتصادی دارای ارزش است؛ همچنین مانند: یک فیلم سینمایی که محتوای آن در پرده سینما یا تلویزیون مورداستفاده قرار می‌گیرد. در مالیت اینگونه کالاهای نوظهور عصر ما نمی توان تردید داشت زیرا در هر حال، دارای ارزش اقتصادی در جامعه می‌باشند و این امر مطابق تعریف روشن و شناخته شده از کلمه مال می‌باشد که گفته می شود: مال عبارت از چیزی است که دارای ارزش اقتصادی باشد.[۹۸] «در پاسخ ‌به این سوال که آیا این اموال را از مصادیق اموال عینی نظیر خانه و خودرو می توان دانست و احکام قانونی مربوط به اعیان را نسبت به آن ها جاری نمود یاخیر؟ به نظر می‌رسد که اینگونه اموال را باید در ردیف اموال عینی به شمارآورد و احکام قانونی مربوط به اعیان را نسبت به آن ها ثابت دانست زیرا هرچند از جهات خصوصیات مادی و فیزیکی با اموال عینی معمولی متفاوت می‌باشند، لیکن در مقام تحلیل مقایسه ای با دیگر گونه های اموال، ذهن در می‌یابد که اینگونه اموال هرگز نمی توانند در ردیف منفعت یا حق یا عمل جای گیرند. زیرا منفعت مالی است که از مال دیگر تولد می‌یابد و خود استقلال ندارد. در خصوص حق نیز به لحاظ وابسته بودن به مال عینی دیگر یا وابسته بودن به ذمه شخص که به طور غیر مستقیم با اموال او مرتبط می شود، فاقد استقلال است؛ همچنین روشن است که اینگونه اموال را نمی توان عمل به حساب آورد؛ در حالی که یک نرم افزار دارای وجود استقلالی است و نه از مال دیگر تولید می شود و نه از وابسته بودن به مال معین تحقق می‌یابد. ‌بنابرین‏ به نظر می‌رسد که اینگونه اموال نیز همانند سایر اعیان می‌توانند مبیع قرار گیرند. در خصوص منافع برخی از اموال که خود به صورت عین در می‌آیند، مانند: میوه درخت که از اموال عینی است، لیکن باید دانست که این منافع پس از تجسم خارجی، داخل در اعیان است و دیگر منفعت صرف محسوب نمی شوند.» [۹۹]

۴- لازم بودن:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 12:59:00 ق.ظ ]




جهت بارز تر و روشن تر شدن تعریف فوق به تشریح ابعاد مختلف این تعریف می پردازیم؛

واژه ی رفع اختلاف در این تعریف اساسا با ماهیت داوری در تضاد است چرا که در واقع وقتی طرفین اختلاف خود را به داوری ارجاع می‌دهند در کنار این توافق ضمنا پذیرفته اند که رأی‌ داور دارای اثر جزمی و قاطع دعوا باشد به عبارت دیگر طرفین توافق کرده‌اند که داور پس از بررسی ماهیت اختلاف و صدور رأی‌ نظرش دارای اعتبار امر مختومه باشد چرا که اگر خلاف این باشد با فلسفه ی داوری در تضاد است و داوری را امری عبث و بیهوده انگاشته ایم . عنصر قاطع بودن و لازم الاجرا بودن در واقع وجه تمیز داوری از مفاهیم مشابه نظیر میانجی گری و کارشناسی و…. است که در جای خود مورد بحث قرار می‌گیرد .

به عبارت دیگر ما قائل به معنای فصل خصومت در رابطه با داوری هستیم ، فصل خصومت به معنای صدور حکم در دعاوی آمده است (جعفری لنگرودی ، ۱۳۸۹ ،۵۳۸)

در واقع از انجا که فصل خصومت قاطع دعواست دیگر قابل طرح مجدد نخواهد بود. جهت توجیه صدر ماده فوق، برای اختلاف معنای عام وکلی را در نظر گرفته و معنای فصل خصومت را قایل می‌شویم.اساسا یکی از رسالت های این پایان نامه این بوده که برای داوری معنای فصل خصومت را اثبات کند چراکه در صورتی که ما معنایی خارج از قاطع بودن را مد نظر داشته باشیم دیگر طواری رسیدگی در جریان داوری معنا نخواهد داشت به عبارت دیگر ایراد وسیله ای است که خوانده معمولا در جهت ایجاد مانع موقت یا دائم در جریان رسیدگی به دعوای مطروحه و یا بر شکل گیری مبارزه در اصل و ماهیت دعوا به منظور باز داشتن خواهان از پیروزی به کار می‌گیرد.وقتی رسالت داوری غیر از فصل خصومت باشد و برای داوری نقش قاطعیت و لازم الاجرا بودن در نظر گرفته نشود دیگر بحث کردن از ایرادات و طواری نظیر ورود ثالث و جلب ثالث بی معنا خواهد بود.

با درج شروط داوری در ذیل قراردادها در واقع دادگاه ها از صلاحیت خارج می‌شوند و در مقابل اگر در کنار داوری صلاحیت دادگاه ها هم انگاشته شود دیگر داوری به معنای فصل خصومت نیست و به معنای صلح و میانجیگری خواهد بود.لذا در اینجا ابتدا باید شرایط و اثار داوری مورد نظر واقع شود و بعد از ان معنای فصل خصومت برداشت شود .

واژه بعد که جای تأمل بیشتری دارد و عنصر اساسی داوری محسوب می شود خارج از دستگاه قضایی است، مرجع عمومی جهت رسیدگی به اختلافات دادگستری است و مرجع استثنا داوری است جایی که تردید داشته باشیم اصل صلاحیت محاکم است ، اما سیاست دستگاه قضایی و قانون گذار این است که این دو نهاد از یکیدیگر مستقل بمانند این استقلال به معنای عدم همکاری و عدم استفاده نهاد داوری از بازوهای اجرایی دستگاه قضایی نیست بلکه ‌به این معنا است که ازهم دور بمانند و از دخالت یکدیگر جلوگیری شود از جمله مثال هایی جهت استقلال این دو نهاد از هم می توان به عدم امکان داور شدن قضات اشاره کرد این ممنوعیت در ماده ی ۴۷۰ قانون آیین دادرسی نمایان است که بیان می‌دارد (کلیه ی قضات و کارمندان اداری نمی توانند داوری نمایند هر چند به تراضی طرفین ) قسمت انتهایی این ماده بیان می‌دارد هر چند تراضی و اراده طرفین در انتخاب داوران اساسی ترین رکن است اما نمی توان قضات را ‌به این امر گماشت . همچنین در ماده ۴۰ قانون وکالت ۱۳۱۵ آمده که(وکلا نمی توانند نسبت به موضوعی که قبلا به واسطه ی سمت قضایی یا حکمیت در آن اظهار عقیده کتبی نموده اند قبول وکالت نمایند).

پس به طور خلاصه استقلال نهاد داوری از دستگاه قضایی ،استقلال نسبی است استقلالی که در عین حال که از خلط ‌و مداخله ی دستگاه قضایی در نهاد داوری جلوگیری می‌کند و به عبارت دیگر از اعمال قدرت و نفوذ دستگاه قضایی در داوری جلوگیری می‌کند در بسیاری از موارد همچون در اجرای آرای داوری ،داوران از قدرت اجرایی دستگاه قضایی یاری می طلبند . ماده۲۷ قانون نمونه انسیترال موردی را پیش‌بینی کرده که در مقررات داوری ایران لحاظ نشده است در این قانون امکان مساعدت دادگاه در دستیابی به ادله فراهم شده است در واقع این هم یکی از مواردی است که همکاری دستگاه قضایی با نهاد داوری را می رساند ، جا دارد قانون گذار جهت کارآمد کردن نهاد داوری با قانون گذاری ضعف نبود این مقرره را در مقررات داخلی و بین‌المللی جبران کند ، نکته دیگر در این مبحث اینکه وقتی صحبت از خروج از دستگاه قضایی می شود می توان پرونده را با توجه به نوع موضوع به داوری فرد یا افراد متخصص واگذار کند که این علاوه بر دقت موجبات تسریع در فرایند رسیدگی را فراهم می آورد .

واژه بعد اینکه داوران مرضی الطرفین و یا انتصابی اند همان‌ طور که قبلا هم اشاره شد اصل اولیه ارادی بودن انتخاب داوران است و به عبارت دیگر داوران منتخب طرفین داوری اند اما گاهی داوران به صورت انتصابی خواهند بود که موارد آن در مواد۴۵۹ و ۴۶۰ نمایان است .

۱-۱-۴- بند چهارم: مقایسه داوری از نهاد های مشابه

تمییز داوری از قضاوت :

وجه شبه هر دو این است شخصی اقدام به صدور رأی‌ و اظهار نظر قضایی می کند منظور از اظهار نظر قضایی نظری است که دارای مشخصات زیر باشد ۱- دارای اعتبار امر مختوم است ۲-به صورت جزیی و خاص است ۳- مفاد انشایی است ۴- مستند به بخشنامه نیست ۵-تعلیق به شرط در اظهار نظر قضایی ممنوع است ۶-سپردن ونیابت اظهار نظر قضایی به دیگری ممنوع است ( کریمی ،۱۳۹۲ ، ۲۶)

برای روشن تر شدن موضوع به بررسی موارد فوق می پردازیم :

مقصود از دارای اعتبار مختومه بودن این است که رأی‌ داور پس از صدور جهت حل و فصل اختلاف صادر گردیده است وبه همین جهت دارای اعتبار امر مختومه است در قانون آیین دادرسی فرانسه هم رأی‌ داور دارای اعتبار امر مختومه است .

‌در مورد اعتبار امر مختومه بودن بین دکترین حقوقی نظریات مختلفی وجود دارد ؛ دکتر شمس در مسئله ۴۷۷ با یک سوال به بررسی موضوع پرداخته که آیا رأی‌ داور از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار است ؟

مقنن در هیچ یک از مواد قانون رأی‌ داور را دارای اعتبار امر قضاوت شده ندانسته است حتی اگر به نص بند ماده ۸۴ که شرایط اعتبار امر قضاوت شده را پیش‌بینی نموده است تمسک شود تنها حکم دادگاه دارای این اعتبار است ورای داور فاقد این اعتبار است ،در عین حال پذیرش این امر که رأی‌ داور اعتبار مذبور را ندارد این نتیجه را خواهد داشت که پس از صدور رأی‌ داور محکوم علیه بتواند دعوا را در دادگاه اقامه ودادگاه علی‌رغم ایراد امر قضاوت شده ی خوانده، مکلف به ورود به ماهیت دعوا شده و بتواند حتی حکم به نفع محکوم علیه صادر کند پذیرش چنین ترتیبی موجب بی فایده و لغو شدن رجوع به داور و مقررات داوری می شود ، افزون بر آن با توجه به مواد ۴۹۰ و۴۹۱ حتی در مواردی که ارجاع داوری از سوی دادگاه بوده در صورت اعتراض به رأی‌ داور رسیدگی به اصل دعوا تا قطعی شدن حکم به بطلان رأی‌ داور ، متوقف می ماند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:59:00 ق.ظ ]




۴-۲ آمار توصیفی پاسخ دهندگان

همان گونه که توضیح داده شد در این تحقیق برای تعیین نمونه آماری از میان عمده‏فروش­ها و خرده‏فروش‏های محصولات لبنی ‌ما نیز آن از نمونه‏گیری طبقه­ای استفاده گردید، بدین صورت که پس از انتخاب منطقه، به نسبت تعداد مراجعه‏کنندگان احتمالی به هر منطقه پرسشنامه­هایی اختصاص داده شد و در مجموع تعداد ۱۸۰ پرسشنامه بین عمده‏فروش­ها و خرده‏فروش­های مناطق چهارگانه کرمانشاه توزیع گردید.

ویژگی­های پاسخ دهندگان این پرسشنامه به شرح ذیل است:

الف – جنسیت

ب – سن

ج – تحصیلات

۴-۲-۱ جنسیت پاسخ­گویان

جدول (۴-۱) توزیع فراوانی عمده فروش­ها و خرده فروش­ها برحسب جنسیت

فراوانی

درصد فراوانی

درصد فراوانی تجمعی

پاسخ

زن

۹

۵%

۵%

مرد

۱۷۱

۹۵%

۱۰۰%

جمع

۱۸۰

۱۰۰%

با توجه به جدول فوق ۵% درصد از پاسخ‏گویان زن و حدود ۹۵% درصد پاسخ‏گویان مرد بوده ­اند؛ به گونه ­ای که تعداد پاسخ‏گویان مرد از زنان بیشتر بوده ­اند.

نمودار (۴-۱) توزیع فراوانی عمده فروش­ها و خرده فروش­ها برحسب جنسیت

۴-۲-۲ سن پاسخ­گویان

جدول (۴ – ۲) توزیع فراوانی عمده فروش­ها و خرده فروش­ها برحسب سن

درصد فراوانی تجمعی
درصد
فراوانی

۱۷٫۲%

۱۷٫۲%

۳۱

کمتر از ۲۰ سال
پاسخ

۵۷٫۲%

۴۰%

۷۲

۲۱ تا ۴۰ سال

۹۳٫۹%

۳۶٫۷%

۶۶

۴۱ تا ۶۰ سال

۱۰۰%

۶٫۱%

۱۱

بالاتر از ۶۰ سال

۱۸۰

جمع

با توجه به جدول فوق ۱۷٫۲% درصد از پاسخگویان کمتر از ۲۰ سال، حدود ۴۰% درصد پاسخگویان بین ۲۱ تا ۴۰ سال، ۳۶٫۷% درصد بین ۴۱ تا ۶۰ سال و ۶٫۱% درصد نیز بالاتر از ۶۰ سال سن داشته اند، به گونه ­ای که بیشترین تعداد پاسخگویان بین سن ۲۱ تا ۴۰ سال بودند.

نمودار (۴ – ۲) توزیع فراوانی عمده فروش­ها و خرده فروش­ها بر حسب سن

۴-۲-۳ تحصیلات پاسخ­گویان

جدول (۴ – ۳) توزیع فراوانی عمده فروش­ها و خرده فروش­ها برحسب تحصیلات

درصد فراوانی تجمعی
درصد
فراوانی

۲۱٫۱%

۲۱٫۱%

۳۸

کمتر از دیپلم
پاسخ

۷۱٫۱%

۵۰%

۹۰

دیپلم

۹۲٫۲%

۲۱٫۱%

۳۸

فوق دیپلم

۹۸٫۹%

۶٫۷%

۱۲

لیسانس

۱۰۰%

۱٫۱%

۲

فوق لیسانس و بالاتر

۱۰۰%

۱۸۰

جمع

با توجه به جدول فوق تحصیلات ۲۱٫۱% درصد از پاسخ‏گویان کمتر از دیپلم، ۵۰% درصد پاسخ‏گویان دیپلم، ۲۱٫۱% درصد پاسخ‏گویان فوق دیپلم، ۶٫۷% درصد پاسخ‏گویان لیسانس و ۱٫۱% درصد پاسخ‏گویان دارای تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر بوده ­اند.

نمودار (۴ – ۳) توزیع فراوانی عمده فروش­ها و خرده فروش­ها بر حسب سن

۴-۳ بررسی نتایج آزمون کلموگرف- اسمیرنف

با توجه ‌به این که مقیاس و ابزار اندازه ­گیری این تحقیق کیفی است، به ­منظور بررسی قابلیت استفاده از روش­های آماری پارامتریک از آزمون کلموگرف- اسمیرنف با هدف بررسی نرمال بودن متغیرهای تحقیق استفاده شده است.

۴-۳-۱ قاعده تصمیم‏ گیری

در سطح اطمینان ۹۵ درصد در صورتی ­که سطح معناداری بزرگ‏تر از میزان خطا (۰,۰۵) باشد Ho پذیرفته می‏ شود. ولی در صورتی­ که سطح معناداری کوچک‏تر از میزان خطا (۰,۰۵) باشد Ho رد و H1 پذیرفته می‏ شود.

جدول (۴-۴) بررسی نتایج آزمون کلموگرف- اسمیرنف

ردیف

فرضیه Ho

آماره کلموگرف- اسمیرنف

سطح معناداری

میزان خطا

توزیع نرمال

۱

متغیر ارائه کوپن به مشتریان دارای توزیع نرمال است (بین تابع توزیع تجمعی مشاهده شده و توزیع نرمال تفاوت معنادار وجود ندارد).

۸۶۶/۲

۰۰۰/۰

۰۵/۰

ندارد

۲

متغیر ارائه پاداش به مشریان دارای توزیع نرمال است (بین تابع توزیع تجمعی مشاهده شده و توزیع نرمال تفاوت معنادار وجود ندارد).

۸۰۵/۲

۰۰۰/۰

۰۵/۰

ندارد

۳

متغیر ارائه بن کارت به مشتریان دارای توزیع نرمال است (بین تابع توزیع تجمعی مشاهده شده و توزیع نرمال تفاوت معنادار وجود ندارد).

۶۱۵/۲

۰۱۰/۰

۰۵/۰

ندارد

۴

متغیر ارائه نمونه رایگان به مشتریان دارای توزیع نرمال است (بین تابع توزیع تجمعی مشاهده شده و توزیع نرمال تفاوت معنادار وجود ندارد)

۴۹۲/۲

۰۲۱/۰

۰۵/۰

ندارد

۵

متغیر ترفیع قیمت به مشتریان دارای توزیع نرمال است (بین تابع توزیع تجمعی مشاهده شده و توزیع نرمال تفاوت معنادار وجود ندارد)

۱۱۳/۲

۰۲۶/۰

۰۵/۰

ندارد

با توجه به جدول (۴-۱)، در سطح اطمینان ۹۵% می‏توان گفت:

۱) متغیر ارائه کوپن به مشتریان، دارای توزیع نرمال نیست.

۲) متغیر ارائه پاداش به مشتریان، دارای توزیع نرمال نیست.

۳) متغیر ارائه بن کارت به مشتریان، دارای توزیع نرمال نیست.

۴) متغیر ارائه نمونه رایگان به مشتریان، دارای توزیع نرمال نیست.

۵) متغیر ترفیع قیمت به مشتریان، دارای توزیع نرمال نیست.

۴-۳-۲نتیجه‏گیری

با توجه ‌به این که تمام متغیرها دارای توزیع نرمال نیستند، روش­های آماری مورد استفاده برای همه متغیرها، روش­های ناپارامتریک به کار رفته است.

۴-۴ نتایج آماری فرضیه ­های تحقیق

۴-۴-۱ فرضیه اول

فرضیه اول بدین صورت مطرح گردید که: ارائه کوپن به مشتریان تأثیر مثبت و معناداری بر میزان خرید دارد.

شاخص های آماری برای فرضیه فوق در جدول زیر آورده شده است.

فرضیات آماری آزمون فوق عبارت است از:

ارائه کوپن به مشتریان تأثیر مثبت و معناداری بر میزان خرید ندارد. H0s > 3

ارائه کوپن به مشتریان تأثیر مثبت و معناداری بر میزان خرید دارد. H1: μs ≤ ۳

نتایج حاصل از تحلیل داده ­های پرسشنامه در جدول (۴-۵) نشان داده شده است.

جدول (۴-۵) نتایج آزمون t استیودنت ‌در مورد فرضیه اول

T محاسبه شده

درجه آزادی

سطح معنی‏داری

سطح خطا

نتیجه آزمون

۴۵/۶

۱۷۹

۰۱/۰

۰۵/۰

رد H0

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:59:00 ق.ظ ]




معلمان مرد

معلمان زن

۵
۴
۳
۲
۱
ضرایب
همیشه
اغلب
گاهی
بندرت
هرگز
طیفها
۳
۳
۱۰
۱۶
۱۸
۰
۲
۱۱
۱۷
۲۰

میانگین نظرات معلمان مرد

میانگین نظرات معلمان زن

۲۴-ترس از شکست مانع من از ابتکار در تدریس می شود.

معلمان مرد

معلمان زن

۵
۴
۳
۲
۱
ضرایب
معلمان مرد

معلمان زن

۵
۴
۳
۲
۱
ضرایب
همیشه
اغلب
گاهی
بندرت
هرگز
طیفها
۵
۵
۱۵
۱۳
۱۲
۱۰
۱۲
۱۳
۸
۷

میانگین نظرات معلمان مرد

میانگین نظرات معلمان زن

سئوالات مربوط به فرضیه پنجم:

۲۵-از عدم روابط انسانی صحیح در سطح جامعه آزرده ام.

معلمان مرد

معلمان زن

۵
۴
۳
۲
۱
ضرایب
همیشه
اغلب
گاهی
بندرت
هرگز
طیفها
۵
۷
۱۰
۱۸
۱۰
۱۰
۸
۱۲
۱۰
۱۰

میانگین نظرات معلمان مرد

میانگین نظرات معلمان زن

۲۶-عدم توجه به ارزش‌های انسانی در محیط کار آزارم می‌دهد.

معلمان مرد

معلمان زن

۵
۴
۳
۲
۱
ضرایب
همیشه
اغلب
گاهی
بندرت
هرگز
طیفها
۴
۵
۲۰
۱۲
۹
۸
۹
۲۲
۶۰
۵

میانگین نظرات معلمان مرد

میانگین نظرات معلمان زن

۲۷-شاهد برخورد نامناسب اولیاء دانش آموزان با خود در محیط کار هستم.

معلمان مرد

معلمان زن

۵
۴
۳
۲
۱
ضرایب
همیشه
اغلب
گاهی
بندرت
هرگز
طیفها
۰
۵
۱۰
۱۷
۱۸
۰
۷
۱۲
۱۵
۱۶

میانگین نظرات معلمان مرد

میانگین نظرات معلمان زن

۲۸-مشکلات محیط کار در روابط خانوادگی ام اختلال ایجاد ‌کرده‌است.

معلمان مرد

معلمان زن

۵
۴
۳
۲
۱
ضرایب
همیشه
اغلب
گاهی
بندرت
هرگز
طیفها
۰
۰
۰
۳۰
۲۰
۰
۰
۵
۲۵
۲۰

میانگین نظرات معلمان مرد

میانگین نظرات معلمان زن

۲۹-در محیط کار آرامش لازم برای انجام کار مفید وجود ندارد.

معلمان مرد

معلمان زن

۵
۴
۳
۲
۱
ضرایب
همیشه
اغلب
گاهی
بندرت
هرگز
طیفها
۰
۰
۱۵
۱۸
۱۷
۵
۱۵
۱۴
۱۶

میانگین نظرات معلمان مرد

میانگین نظرات معلمان زن

۳۰-احساس می کنم در محیط کار کمتر از چیزی که واقعیت دارد برایم ارزش قائلند.

معلمان مرد

معلمان زن

۵
۴
۳
۲
۱
ضرایب
همیشه
اغلب
گاهی
بندرت
هرگز
طیفها
۰
۵
۱۵
۱۲
۱۸
۴
۶
۱۸
۱۲
۱۰

میانگین نظرات معلمان مرد

میانگین نظرات معلمان زن

جدول ضریب همبستگی پیرسون فرضیۀ اوّل:

جدول ضریب همبستگی پیرسون فرضیۀ دوم

جدول ضریب همبستگی پیرسون فرضیۀ سوم

جدول ضریب همبستگی فرضیۀ چهارم

جدول ضریب همبستگی پیرسون فرضیۀ پنجم

جدول میانگین فرضیۀ اول

y
x
ردیف
۵/۲
۶/۲
۱
۷/۳
۹/۱
۲
۹/۱
۱/ ۲
۳
۷/۱
۴/۱
۴
۳/۳
۱/۳
۵
۶/۳
۲/۳
۶

جدول میانگین فرضیۀ دوم

y
x
ردیف
۵/۱
۱/۱
۱
۲/۲
۵/۲
۲
۹/۲
۷/۲
۳
۷/۲
۵/۲
۴
۲/۳
۶/۳
۵
۶/۲
۷/۲
۶

جدول میانگین فرضیۀ سوم

y
x
ردیف
۳/۳
۲/۳
۱
۳/۳
۳
۲
۲/۳
۹/۲
۳
۴/۴
۴/۴
۴
۲/۴
۲/۴
۵
۶/۳
۸/۳
۶

جدول میانگین فرضیۀ چهارم

y
x
ردیف
۶/۲
۸/۲
۱
۴/۳
۵/۳
۲
۷/۳
۸/۳
۳
۳/۳
۸/۲
۴
۹/۱
۱/۲
۵
۱/۳
۵/۲
۶

جدول میانگین فرضیۀ پنجم

y
x
ردیف
۹/۲
۵/۲
۱
۱/۳
۷/۲
۲
۲/۲
۲
۳
۷/۱
۶/۱
۴
½
۹/۱
۵
۶/۲
۱/۲
۶

نمودار فرضیۀ اول

۱

۸/۲

۴/۲

معلمان مرد

معلمان زن

۶

۵

۴

۳

۲

نمودار فرضیۀ دوم

۵/۲

معلمان زن

معلمان مرد

۶

۵

۴

۳

۲

۱

۵/۲

نمودار فرضیه سوم

معلمان زن

معلمان مرد

۶

۵

۴

۳

۲

۱

۶/۳

۶/۳

نمودار فرضیۀ چهارم

۳

۹/۲

معلمان زن

معلمان مرد

۶

۵

۴

۳

۲

۱

نمودار فرضیۀ پنجم

۶

۵

۴

۳

۲

۱

معلمان زن

معلمان مرد

فصل پنجم

    1. نتیجه گیری بر اساس اعداد به دست آمده در جداول میانگین و اثبات و ردّ فرضیه‌ها بر اساس این جداول.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:58:00 ق.ظ ]




معامله ای که با دختران خردسال می کرده‌اند حیثیت و موقعیت زن را به خوبی معلوم می‌کند. زیرا اگر مادران تسلط و نفوذی را که زنان اقوام متمدن بایستی در محیط خانه داشته باشند واجد می بودند عاطفه و مهر مادری آن ها به هیچ روی به پدران اجازه نمی داد دختران معصوم خود را زنده مدفون کنند. در بعضی از قبائل عرب دختران تازه متولد شده را سر می بریدند. بعضی ها کودک را از بالای قله کوه به پایین پرتاب می‌کردند. بعضی دیگر دختر را در آب غرق می نمودند(صدر،حسن ،۱۳۴۸).

۲-۳-۲- جوامع متمدن

۲-۳-۲-۱-زن در یونان: در یونان زن شخصیت حقوقی و اجتماعی نداشته و شوهر می توانسته زن خود را به هر که بخواهد قرض دهد یا به دوستان هبه کند. پدر «دموستن» خطیب مادر دموستن را به یکی از دوستان خود هبه کرد. «لیکورگ» قرض دادن زن را تجویز کرده، لیکن فقط به اشخاص صالح و لایق که بتواند اولاد صالح به عمل آورند. شوهر مسن می بایست برای زن جوان خود مرد جوانی پیدا کند ولی به شرطی که متقی باشد نتیجه ای که از مطالعه وضع و موقع زن در تمدن های قدیم یونان و رم گرفته می شود به طور اجمال این است که در ابتدا زن شیئی قابل تملک و بعداً عنصر توالد و ارضاء شهوت بوده و به هیچ وجه او را شریک زندگی مرد و واجد قوای کامل بشری نمی دانسته اند. اغلب متفکرین معتقد بوده اند که زن دارای روح خالد انسانی نیست و به همین مناسبت حق ندارد بعد از وفات شوهر زندگی کند (صدر،حسن ،۱۳۴۸).

۲-۳-۲-۲- زن در ایران باستان: در ایران باستان، زن در حقوق ساسانی دارای شخصیت حقوقی نبوده و به جای آن که از اشخاص محسوب شود در شمار اشیاء محسوب می شد. وی از هر لحاظ تحت قیومت رئیس خانوار که کدخدا نامیده می شد قرار داشت. زنان به هیچ وجه حق مالکیتی نداشتند حتی اگر هدایایی نصیب آن ها می شد آن هدایا هم متعلق به رئیس خانوار بود. همچنین هر مردی می‌توانست هر تعداد که بخواهد زن بگیرد (صدر،حسن ،۱۳۴۸).

در جامعه ایرانی به دلیل نژاد پرستی ازدواج با بیگانه ممنوع بوده است. و اصرار در این مسئله کار را به جایی کشانده بود که برای رهایی از این بن بست ازدواج با محارم مشروع تلقی می شد. از سوی دیگر طلاق بدون هیچ مصلحت شرعی، عقلی و رعایت طرفین امکان پذیر بوده است.

مرد می‌تواند زن خود را بفروشد، قرض دهد، هدیه کند یا بکشد. زن حق ندارد با شوهر خود یک جا ساکن شده و غذا بخورد. مشکل ترین مشاغل زندگی و سنگین ترین تکالیف به عهده اوست (صدر،حسن ،۱۳۴۸).

۲-۳-۲-۳- زن در آیین یهود: قوم یهود زن را هیچ و پوچ می شمرد. یهودیان همیشه در دعاهای روزمره خود می‌گویند: تبارک الله خالق و سلطان که مرا زن نیافریدی، و از جمله مثل های رایجشان نسبت به زن این بود که: اگر دیدی الاغ از نردبان بالا رفت زن هم عقل پیدا می‌کند.

در یهود مثل اعراب جاهلیت تولد دختر برای ابوین امری ننگین و شرم آور بود. مادری که دختر زائیده پانزده روز نجس بود و تا هفتاد روز بعد هم بایستی تطهیر می کرد (کاظم زاده، علی،۱۳۸۱).

۲-۳-۲-۴- زن در آئین مسیح: تعلیمات تحریف شده مسیح نیز مشکلی را حل نکرده، وضع زن را بهبود نبخشید. مجمع دینی فرانسه در سال ۵۸۶ میلادی پس از بحث زیادی درباره ی ماهیت زن، چنین نظر داد، زن انسان است اما برای خدمت مردان آفریده شده است. از لنگدون دویس مرجع بزرگ مسیحیت، نظراتی درباره زنان خواسته شده که چنین می‌گوید زنان را که بالفطره سبک مغز و شهوت ران و شیفته لباس و زینت ظاهرند، جز اینکه مرد در خانه محفوظ و متضل نگاه دارد راهی دیگر ندارد(کاظم زاده، علی،۱۳۸۱).

با مطالب ذکر شده، جایگاه زن در جوامع تاریخی مشخص گردید. به راستی پیغمبر اسلام (ص) منت عظیمی بر بشر خاصه بر زن و مخصوصاً بر زنان عربستان گذاشت، نه فقط زن را از این مرگ رقت آور و فجیع نجات بخشید، بلکه به او حق حیات اجتماعی و اخلاقی داد تا در اغلب حقوق با مرد مساوی شود. دختری را که چون چهارپایان معامله و با حیوانات مبادله می شد حق تملک و خرید و فروش بخشید (صدر، حسن، ۱۳۴۸)

فصل سوم:

مبانی و مصادیق فقهی قیمومیت مرد بر همسر

پس از بیان مقدمات بحث در این فصل از تحقیق نگارنده به مبانی فقهی ریاست مرد بر همسر می پردازد.

بخش اول

۳-۱-آیات

در قرآن کریم به موضوع قیمومیت و ریاست مرد بر همسر اشاره شده است ؛آیاتی که مدیریت خانواده را بر عهده مردان گذاشته و سرپرستی و مراقبت از همسر را، با مردان می‌داند، دارای آهنگ‌ها و بیان های گوناگونی است.

در این بخش، نخست آیاتی که تفصیل کمتری دارند، مورد بررسی قرار می گیرند، سپس سراغ آیاتی می رویم که نیاز به بحث و بررسی بیشتری دارند.

۳-۱-۱-آیه ۶ سوره تحریم

این آیه مراقبت از امور معنوی خانواده را بر عهده مرد گذاشته است.

در سوره تحریم آیه ۶ آمده است: یا أیُّها الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفَُسَکُم وَ أهلِیکُم ناراًوَ قُودُها النَّاسُ وَ الحِجارَهُ. ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست، نگه دارید.

همان گونه که ایمان، شخص مومن را به خودسازی موظف می‌کند، تربیت زن و فرزند را نیز بر عهده او می‌گذارد. ‌بنابرین‏، هرکسی در برابر خویش و خانواده خود مسئولیت معنوی و سازندگی دارد. به تعبیر دیگر: زن و فرزند هرکس ـ همانند خود او ـ حق سازندگی به گردن او دارند.

آیه اشاره دارد که: فرمان الهی بر پاسداری مرد از اهل (زن و فرزندان) در برابر خطرات، ‌به این معنا است که خداوند متعال، مرد را در این زمینه، مسئول می‌داند. ‌بنابرین‏، مسئولیت مرد نسبت به خانواده تنها به تأمین نفقه مادی خلاصه نمی شود؛ بلکه هدایت معنوی زن و فرزندان و پاسداری از آنان در برابر آلودگی های گوناگون معنوی نیز، بر عهده مرد و از وظایف او به شمار می‌آید.

محول کردن مسئولیت سرنوشت معنوی خانواده بر مرد، ملازم با اعطای مدیریت و ریاست خانواده با اوست.

تعبیر قُوا که فعل امر و خطاب به مردان است، این نکته را نشان می‌دهد. به یقین، امر و نهی خانواده و زن و فرزندان، ملازم با مدیریت بر آنان است.

در روایاتی که در ذیل آیه نقل شده است چنین آمده: مرد، باید زن و فرزندان خود را نسبت به عمل به وظایف الهی، امر، و از ارتکاب گناه نهی کند[۴۷].

این نوع روایات نیز جایگاه ریاست و مدیریت مرد را در خانواده نشان می‌دهد.

از جمله در روایتی آمده است: وقتی که آیه ی فوق نازل شد، کسی از یاران پیامبر (ص) سؤال کرد: چگونه خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟ پیامبر فرمودند: تامرهم بما امر الله و تنهاهم عما نهاهم الله، ان اطاعون کنت قد وقیتهم، وان عصوک کنت قد قضیت ما علیک؛ آن ها را امر به معروف و نهی از منکر می کنی، اگر از تو پذیرفتند، آن ها را از آتش دوزخ حفظ کرده ای، و اگر نپذیرفتند وظیفه ی خود را انجام داده ای[۴۸].

۳-۱-۲- آیه ی ۱۳۲ سوره طه:

شبیه ‌به این آیه، آیه ی ۱۳۲ سوره ی طه است که خطاب به پیامبر است و می فرماید: وَأمُر أَهلَکَ بِالصَّلاهِ وَاصطَبِر عَلَیها…؛ خانواده خود را به نماز فرمان ده، و بر انجام آن شکیبا باش.

همچنین آیات ۱۵ سوره ی زمر، ۴۵ شوری، ۲۶ طور نیز، محتوای آیات فوق را تأیید می‌کنند.

۳-۱-۳- آیه ۳۴ سوره ی نساء

برخی از آیات، سرپرستی همسر را به عهده ی مرد قرار داده است و ریاست و مدیریت زنان (همسران) را به آن ها سپرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:58:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم