در سی سال گذشته، اسپانسرشیپ از یک فعالیت در مقیاس کوچک که تنها در تعداد معدودی از کشورهای توسعه یافته انجام می‏­شده است به یک صنعت جهانی عظیم رشد و گسترش پیدا ‌کرده‌است (میناگان[۶۸] ۱۹۹۸). اسپانسرشیپ امروزه به خوبی جایگاه خویش به عنوان ابزاری ارتباطی و ‌بنابرین‏ به عنوان شکلی از یک سرمایه‏گذاری تجاری پیدا ‌کرده‌است به شکلی که،‌ در سال ۲۰۰۱ سرمایه‏گذاری جهانی در بخش اسپانسرشیپ چیزی در حدود ۲۴ میلیارد دلار آمریکا تخمین زده شده است.[۶۹]

در بخش تحقیقات، رشد اسپانسرشیپ با شمار زیادی مطالعه در این ارتباط همراه شده است که به بررسی جنبه­ های مختلف اجرایی و تئوریک آن پرداخته­اند. از حیث بررسی و دسته­بندی این نوع تحقیقات نیز تاکنون چندین مطالعه و بررسی صورت گرفته است.

نخستین محققی که اقدام به خلاصه کردن و طبقه‏ بندی این مقالات نموده است آقای فرنچ[۷۰] بوده که در رساله دکتری خویش به بررسی این مهم پرداخته است هرچند در این ارتباط فعالیت‏های دیگری نیز توسط سایر محققین صورت گرفته است به گفته والیزر[۷۱] شاید جامع­ترین بررسی در ارتباط با پیشینه تحقیقاتی اسپانسرشیپ توسط کورنون و میناگان[۷۲] صورت گرفته باشد.

در نتیجه یکی از مهم­ترین وظایف بازاریابان ورزشی شناخت مشتریان مختلف لیگ­‏های ورزشی به عنوان خریداران محصول می‏­باشد. این مطالعه چهار گروه از مشتریان را به شرح ذیل معرفی می‏­نماید:

    1. تماشاگران

    1. تلویزیون و رسانه­‏های دیگر

    1. انجمن­‏های مرتبط با ارائه تسهیلات و پشتیبانی کننده از باشگاه­‏های محلی

  1. سازمان­‏ها و شرکت‏‏هایی که با تیم­‏ها و لیگ­‏های مختلف تعامل و همکاری دارند

بر این اساس و بر طبق نظر این محقق لیگ­‏های ورزشی حرفه­ای محیط منحصربه­فردی را برای تصمیم‏ گیری و فرایندهای مختلف بازاریابی در بازارها و سطوح مختلف ایجاد می‏­نمایند

*”تأثیرات فرهنگ و موارد اخلاقی بر جهت­گیری مشتریان” عنوان مطالعه‌ای است که، پونز[۷۳] ، لورش [۷۴] ، نایک [۷۵] و پرالت[۷۶] در سال ۲۰۰۱ انجام داده‌اند.. در این مطالعه، فرهنگ و هویت­‏های اخلاقی به عنوان ساختارهای چند بعدی تشریح ‌شده‌اند که، تأثیرات آن ها بر جهت­گیری­‏های مشتریان و گرایشات آن ها به رویدادهای ورزشی مورد اندازه ‏گیری قرار گرفته و قدرت آن ها در جهت تأثیرگذاری در شکل­دهی گرایشات مشتریان به رویدادهای ورزشی از طریق تجزیه و تحلیل رگرسیون محاسبه شده است. به علاوه این مطالعه صحت ماهیت فرهنگی رخدادهای ورزشی و توسعه بخش­‏های بازار خاص در میان ‌گروه‌های فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است.

” نقش جنسیت در انتقال مفاهیم تبلیغاتی توسط ورزشکاران حرفه­ای در ارتباط با محصولات مختلف” عنوان مطالعه‌ای است که، پیتز[۷۷] ، پارکز[۷۸] و اسپنسر[۷۹] در سال ۲۰۰۴ به انجام رسانیده‌اند. در این مطالعه، نمونه آماری که ۹۶ درصد از بین ۱۸ تا ۲۲ ساله برخوردار بوده ­اند، اکثراً از سفیدپوستان اروپایی، آمریکایی (۳/۹۱%) تشکیل شده بودند، متغیرها و عوامل تأثیرگذار مورد بررسی قرار گرفته است، بدین شکل که از مشارکت کنندگان درخواست گردیده که چهره چند تن از ورزشکاران مطرح را ملاحظه نمایند و بر این اساس سؤالات مختلف از آن ها پرسیده شده است. سؤالاتی در ارتباط هر ورزشکار و اینکه نظر آن ها در ارتباط با محصولات ورزشی مرتبط با رشته آن ها چیست؟ و آیا این ورزشکاران می‏­توانند بر نیات خرید آنان تأثیرگذار باشند؟ نتایج نشان داد که

ورزشکاران مرد با احتمال بیشتری به درستی شناسایی می‏­شوند و آن ها توانسته بودند تأثیرات بیشتری بر نیات خرید مشتریان خویش ایجاد نمایند.

“تعیین قیمت بلیط در لیگ ملی فوتبال آمریکا (NFL ): رویکردی کمی” عنوان تحقیقی است که، ریشه[۸۰] و ماندلو[۸۱] با هدف بررسی چگونگی تصمیم ­گیری در ارتباط با تعیین قیمت بلیط مسابقات NFL در کشور آمریکا در سال ۲۰۰۳ ارائه داده‌اند. بر اساس داده­‏های جمع‏ آوری شده در خلال سال­‏های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ توسط این محققین، عوامل مختلفی می‏­توانند در تعیین قیمت بلیط مربوط به تیم­‏های مختلف حاضر در این لیگ مؤثر و تأثیرگذار باشند که از آن جمله می‏­توان به تجهیزات و سن استادیوم­‏ها و تسهیلات موجود در آن، وضعیت موفقیت و شکست‏های تیم در سال­‏های قبل، سطح درآمدی تماشاگران و تعداد تماشاگران تیم­‏ها به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار و تعیین کننده قیمت بلیط اشاره نمود. بر اساس این یافته­‏ها از جمله عواملی که نتوانسته بعد تأثیرات چندانی بر قیمت بلیط مسابقات مربوط به تیم­‏های معینی بگذارد، دستمزدهای پرداختی در این تیم­‏ها بوده است که تأثیرات قابل توجهی بر قیمت بلیط از خود بر جای نگذاشته بود.

“انگیزش­‏ها و اهداف اسپانسرهای المپیک ۲۰۰۴ “عنوان پژوهشی است که آپوستولوپولو [۸۲] و پاپادیمیتریو [۸۳] در سال ۲۰۰۴ به بهانه برگزاری المپیک در این سال در کشور یونان به انجام رسانیده‌اند.. هدف از این مطالعه به گفته این محققان، بررسی افزایش وابستگی­های سازمان­‏ها و رویدادهای ورزشی به حامیان مالی و اندازه ‏گیری انگیزش­‏ها و اهدافی که این حامیان به دنبال آن می‏­باشند در المپیک ۲۰۰۴ میلادی در کشور یونان می‏­باشد. بر این اساس یک سری از مصاحبه­‏های نیمه ساختار یافته با هفت حامی از ده حامی اصلی المپیک صورت گرفته است. در ارتباط با انگیزش آنان نتایج بررسی­‏ها نشان داد که انگیزه­‏های ورود آنان به حمایت از این رویداد تنها بر اساس مربوط به کسب و کار نمی‏­باشد بلکه احساس حمایت از رویدادهای ملی و بین ‏المللی و احساس تعهد در این ارتباط عوامل مهمی می‏­باشند. در ارتباط با اهداف این مؤسسات نیز می‏­توان به افزایش فروش و سهم بازار و تصویرسازی برای شرکت و آگاهی و اطلاع بیشتر افراد از برند شرکت اشاره نمود.

) شاید جامع­ترین بررسی در ارتباط با پیشینه تحقیقاتی اسپانسرشیپ توسط کورنون و میناگان[۸۴] صورت گرفته باشد. در این بررسی ۸۰ مقاله منتشر شده در زمینه اسپانسرشیپ جمع‏ آوری و تحت ۵ طبقه اصلی به شرح ذیل دسته­بندی ‌شده‌اند:

ماهیت اسپانسرشیپ

جنبه­‏های مدیریتی اسپانسرشیپ

اندازه ‏گیری تأثیرات اسپانسرشیپ

استفاده استراتژیک از اسپانسرشیپ

ملاحظات اخلاقی و قانونی در اسپانسرشیپ

بعدها در سال ۲۰۰۳ این تحقیقات توسط والیزر کامل­تر شد. به نحوی که بر اساس همین دسته­بندی­ها مقالات مختلف دیگری اضافه گردید و تحلیل­‏ها و بررسی­‏های جدیدتری بر مبنای مطالعات صورت گرفته گذشته در این زمینه انجام شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...