آنچه که از جمع بندی سخن غالب مفسران و سیاق آیه می توان فهمید، آن است که زن و شوهر در همه ی امور خانوادگی و روابط بین خویش، از حقوق همسان و برابری برخوردارند؛ جز این که: مرد در مدیریت و سرپرستی خانواده و سر و سامان بخشیدن به امر همسر خویش، دارای حقی افزون تر است. در نتیجه، مرد به سبب پرداخت مهر، تحمل هزینه زندگی، دفاع از خانواده و مسئولیت سنگین زندگی مشترک، از حق سرپرستی همسر بهره مند است و برای آنکه بتواند از عهده ی این مسئولیت برآید، ارث او افزون تر از زن مقرّر گشته؛ طلاق و رجوع به دست او قرار گرفته. و بر همسرش مقرّر شده است در امور شایسته و معروف، از وی اطاعت کند.

‌بنابرین‏، مراد از «درجه»ی افزون تر، برتری در حقوقی نظیر حق سرپرستی خانواده و مدیریت امور همسرش می‌باشد. و البته همچنان که پیش از این گفته شد: این سرپرستی نشانه ی تقرّب بیشتر مرد، نزد خداوند نیست؛ زن و مرد از ریشه ی واحدی آفریده شده اند و هر یک می‌تواند با تقوا و ایمان، به خدا نزدیک شود؛ ولی در ارتباط خانوادگی، سرپرستی بر عهده ی مرد است.

یک ابهام و پاسخ به آن

اکنون پرسش دیگری مطرح است که آیا از این آیه می توان فهمید، همه ی مردان، به عنوان یک صنف، بر تمامی زنان به عنوان صنف دیگر، برتری دارند؟

پاسخ ‌به این پرسش، با توجه به بحث های گذشته روشن می شود که سیاق آیات در ارتباط با زندگی زناشویی و در محدوده ی برخورد زن با مرد در امر ازدواج و طلاق است. ‌بنابرین‏، تعمیم این حکم در حقّ همه زنان و مردان، نیازمند قرینه ای است که در آیه یافت نمی شود. ‌به این معنا که از آیه و از جمله ی: «وَلِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهً» نمی توان فهمید که مردان به عنوان یک صنف، بر زنان برتری و ولایت دارند.

آنچه در آیه مورد بحث آمده است، محدود به ارتباط متقابل زن و مرد از این جهت که همسر یکدیگرند، می‌باشد. یعنی مردان بر زنان خویش به «درجه» ای برتری دارند. لیکن وقتی زن در برابر دیگران جز همسر خویش ـ در چارچوب خانواده یا فراتر از آن ـ قرار می‌گیرد، هرگز مشمول حکم این ایه نیست و باید حکم آن را از دلیل های دیگری به دست آورد.[۹۶] برای تبیین بیشتر، به برخی از صور ارتباط زن با دیگران، جز شوهر ـ به طور اعمّ ـ و بیان جایگاه متفاوت زن اشاره می‌کنیم:

    1. ریاست و برتری زن به عنوان مادر، نسبت به فرزندان خود اعم از پسر و دختر؛ که به پسر نیز لازم است از مادر خویش اطاعت کند (و یا لااقل عدم اطاعت او، موجب آزار و اذیت مادر نشود). به ویژه آنجا که فرزندان از وجود پدر محروم باشند.

    1. گاهی زن و مرد از جایگاه یکسانی نسبت به همدیگر برخوردارند و هیچ یک بر دیگری امتیازی ندارد؛ مانند موقعیت یکسان خواهران و برادران (زنان و مردان) در خانواده.

    1. زنان و مردان بیگانه هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند و تنها به ملاک تقوای بیشتر، از امتیاز برتر معنوی برخوردارند؛ همچون نسبت مردان با مردان و زنان با زنان.

    1. زنان در موقعیت های شغلی با مردان همکار، مساوی و چه بسا در پاره ای موارد، از حقوق و امتیازات بیشتری برخوردار باشند.

  1. تساوی زن و مرد (دختر و پسر) در نزد پدر و مادر؛ بلکه در برخی روایات، دختران به گونه ای برتر از پسران ـ در جایگاه فرزندی ـ شمرده شده اند[۹۷].

تنها در حوزه ی ارتباط زناشویی، چون پرداخت مهر و نفقه و امور دیگر، به عهده مرد است؛ مردان بر همسران خویش به «درجه»ای که همان ریاست، مدیریت و سرپرستی باشد، برتری و امتیاز دارند. ولی از این آیه استفاده نمی شود که هر مردی در جامعه، بر هر زنی ـ اگرچه بیگانه ـ به درجه و رتبه ای برتر باشد و اثبات آن نیاز به دلیل های دیگری دارد. زیرا لازمه ی ریاست در خانه، سرپرستی در کلّ جامعه نیست. (نوری، یحیی، ۱۳۶۹)

همان گونه که پدر در قلمرو و موقعیت پدرانه خویش، بر پسر یا دختر خود ولایت و ریاست دارد. ولی اگر همان پسر، پیامبر یا حکمران جامعه ی اسلامی باشد، در دایره ی امر حکومتی بر همه ی افراد جامعه که پدرش نیز، یکی از آنان است، ولایت و ریاست دارد و باید از وی در امور شایسته و معروف فرمان ببرند.

بخش دوم

۳-۲- روایات

علاوه بر آیات مذکور، روایاتی وجود دارد که از سرپرستی زنان در جامعه و خانواده نهی می‌کنند.این روایات گرچه نیاز به شرح و تفصیل بیشتری دارند اما اجمالا می توان دریافت که در خوشبینانه ترین حالت، واسپاری امور به زنان را توصیه نمی کنند این روایات به شرح ذیل اند:

۳-۲-۱- عدم واسپاری امورکلان به زنان

عن النبی (ص): «لَن یَفلِحَ قَؤمَ وَلَّوا اَمرَهُم اِمرَأَه ». (کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۳٫)

مردمی که اداره ی امور کلی خود را به زنان واگذار کنند، هرگز سعادتمند و خوشبخت نخواهند بود.

۳-۲-۲- عدم پیروی از زنان

قال رسول الله (ص): «طاعَهً أَلَمرئَهِ نَدامَهُ». (روضه المتقین، ج ۸، ص ۵۱۴)

رسول اکرم (ص) می فرمایند: پیروی کردن از زنان و اطاعت از آنان، موجب ندامت و پشیمانی است.

۳-۲-۳- ریاست زنان برمردان

قال علی (ع): «کَلُّ امرِءِ تُدَبِّرُهُ اِمرَأَهُ فَهُوَ مَلعونُ». (اصول کافی، ج ۵، ص ۵۸)

مولا امیر المؤمنین علی (ع)، ‌در مورد امارت و حکومت و ریاست زنان می فرمایند: هر مردی که مدبّر و حاکم او زن باشد، ملعون است.

۳-۲-۴- عدم تصدی حکومت زنان :

عن النبی (ص): «اِذا کانَ اُمَرأئکُم شِرارُکُم وَ اَغنِیائکُم یُخَلائُکُم وَ اُمُورُکُم اِلی نِسائِکُم فَبَطنُ الارضِ خَیرُ لَکُم مِن ظَهرِها». (سفینه البحار، ج ۲، ص ۵۸۷)

پیامبر خدا هشدار می‌دهند که: اگر پیشوایان و امراء شما فاسد بودند و ثروتمندان شما، بخیل گردیدند و زنانتان سرپرستی امور را به دست گرفتند، در این هنگام، مرگ برای شما از زندگی سزاوارتر است.

۳-۲-۵- عدم مشاوره با زنان:

قال علی (ع): «اِیّاکَ وَمشاوَرَهَ النِّساءِ، فَاِنَّ رَأیَهُنَّ اِلی اَفَنٍ، وَعَزمَهُنَّ اِلی وَهنٍ». (رشتی، محمد، نهج البلاغه، ن ۳۱، ص ۹۳۸)

در این فراز مولا علی (ع) فرزند ارجمندش را حتی از مشورت کردن با زنان نهی می‌کند و می فرمایند: مبادا با آن ها مشورت نمائی، زیرا آنان از نظر دوراندیشی ضعیف و ناتوانند و تصمیم و راهنمائی شان سست و بی ارزش است.

۳-۲-۶- عدم تصدی مشاغل قضایی:

قال الباقر (ع): «لَیسَ عَلَی النِّساءِ… وَلاتُوَلَّی ألمرأهُ القَضاءَ، وَلاتلَی الامارَهَ وَلاتُستَشارُ». (حرعاملی، محمد بن حسن، بی تا)

امام باقر(ع) نیز مشاغلی مانند قضاوت و حکومت و مشاوره را برای زنان توصیه نمی کنند.

همان گونه که ملاحظه می شودروایات فراوانی مؤید این نکته است که مسئولیت های کلان جامعه را می بایست به مردان سپرد و برای حفظ مصالح خانوادگی زنان ترجیحاً به امور منزل و تربیت فرزندان اهتمام ورزند. در اسلام به نقش همسری و مادری توجه فراوانی شده که ذیلاً به آن می پردازیم.

۳-۲-۷- اهمیت مادری و خانه داری در روایات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...