کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



دستگاه­های مورد استفاده در این تحقیق به صورت زیر می­باشد:
انکوباتور شیکردار مدل INFORS FG, Eittergasse 27 , CH-4103 Bottmingen
دستگاه انکوباتور مدل Memmert
هود لامینار مدل BEASAT-BSC126
دستگاه اسپکتوفوتومتر مدل Varian cary 50 UV- visible
آون Binder
ترازوهای معمولی و دیجیتال مدل Mehlern Toledo
بن­ماری Memmert
ورتکس
اسپین
هیتر Heidolph, (Heater stirrer)
الکتروفورز
PCR ترموسایکلر مدل Hielscher
Gel doc مدل Cyngene
PH متر
سانتریفیوژ مدل NAPCO-2028R
وسایل دیگر آزمایشگاهی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند شامل موارد زیر می باشند:
میکروتیوپ، فالکون، سمپلر، سر سمپلر،پتری دیش، ارلن، بشر، استوانه مدرج، لوله آزمایش، شیشه­های درب آبی، قاشقک، لوپ،مگنت
استخراج کوتین
در اولین مرحله شناسایی گونه­ های تولید­کننده آنزیم کوتیناز، نیاز به تهیه سوبسترای کوتین می­باشد. با توجه به عدم در دسترس بودن کوتین در بازار لازم بود که آن را از میوه­ ها تهیه کنیم. به این منظور میوه­های سیب قرمز، سیب زرد، گوجه­ فرنگی و خیارسبز از سوپرمارکت خریداری شدند. میوه­ ها شست­و­شو داده و وزن گردیدند آنگاه پوست میوه­ ها را جدا کرده و بعد از وزن کردن پوست میوه­ ها، آنها را در بافر اگزالات (۲گرم اگزالیک اسید، ۸گرم آمونیوم اگزالات، ۵۰۰ میلی لیتر آب) به مدت ۴ ساعت جوشانده شد تا پالپ­ها کاملا جدا شوند پوست­ میوه­ ها را فیلترکرده و با آب مقطر شست­و­شو داده و وزن کرده و سپس پوست­ها را در آون ۴۰ درجه سانتیگراد خشک کرده و آسیاب می­کنیم. پودر بدست آمده را در محلول کلرفرم متانول به نسبت۲ به ۱ (۶۰ میلی­لیترکلروفرم، ۳۰ میلی­لیتر متانول) می­ریزیم و به مدت ۱۲ تا ۲۴ ساعت روی شیکر قرار می­دهیم و سپس به محلول بدست­آمده آب اضافه کرده و در دستگاه سانتریفیوژ با دور ۱۲۰۰۰ و به مدت ۱۵ دقیقه سانتریفیوژ شدند سه فاز در این حالت تشکیل می­ شود که فازهای رویی را دور ریخته سپس فاز زیری را جدا می­کنیم. فاز زیری را درون پتری ریخته و پتری را در آون ۸۰ درجه سانتیگراد خشک می­کنیم. پودر بدست آمده همان کوتین است [۵۶].
نمونه برداری
نمونه­های قارچی و باکتریایی از پوست میوه و خاک باغچه (مرطوب و از برگ­های در حال تجزیه) نمونه معمولی خاک سطح برگ یا میوه­های مشکوک به آلودگی توده­ی باکتری ، ورمی­کمپوست جمع­آوری شد.
غربالگری و جداسازی گونه­ های تولیدکننده آنزیم کوتیناز
به منظور غربالگری و جداسازی سریع نمونه­های تولید کننده آنزیم کوتیناز از محیط کشتی باید استفاده گردد که کوتین تنها منبع کربن آن برای استفاده میکروارگانیزم­ها باشد و تنها میکروارگانیزم­هایی در این محیط رشد کنند که قادر به تجزیه کوتین باشند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این محیط کشت حاوی ترکیبات زیر است:
۰۳/۰ گرم سدیم­کلرید، ۰۳/۰ گرم آهن­نیترات، ۰۳/۰گرم پتاسیم­کلرید، ۵/۰ گرم آمونیوم­کلرید، ۰۱/۰ گرم آهن­سولفات، ۰۶/۰ گرم پتاسیم­دی­هیدروژن فسفات، ۰۲/۰ گرم منیزیم­سولفات. این مواد را در ۱۰۰ میلی لیترآب حل کرده سپس pH محیط را به ۲/۷ رسانده و به آن ۴/۰ گرم کوتین اضافه کرده و اتوکلاو شد[۵۷].
بدین منظور در ۹ فالکون در هر کدام ۱۰ میلی لیتر از محیط کشت تهیه شده در مرحله قبل ریخته و به صورت زیر کشت می­دهیم. در یکی از محیط کشت­ها چیزی کشت ندادیم و به عنوان نمونه شاهد قرار دادیم، در محیط کشت شماره یک ۱/۰ گرم از خاک باغچه ریختیم، درمحیط کشت شماره دو ۱/۰گرم خاک کمپوست، در محیط کشت شماره سه ۱/۰ گرم خاک باغچه ( پای درخت توت)، در محیط کشت شماره چهار ۱۸/۰ گرم از ناحیه­ی آلوده پوست سیب قرمز، درمحیط کشت شماره پنج ۳۵/۰گرم از ناحیه­ی آلوده­ی پوست سیب­زرد، در محیط کشت شماره شش هم۶۴/۰گرم پوست گوجه آلوده، در محیط کشت هفت ۵۹/۰ گرم از پوست آلوده به میکروب سیب زرد و درمحیط کشت شماره هشت ۱۴/۰گرم از پوست آلوده­ی سیب زرد کشت دادیم. سپس نمونه­ها به مدت ۳ تا ۵ روز در شیکرانکوباتور با دمای ۳۰ درجه وrpm 150 قرار داده شد [۸۳].
بعد از رشد کردن اولیه نمونه­ها نیاز به غربالگری آنها در روی محیط کشت جامد می­باشد. محیط کشت جامد حاوی ترکیبات زیر است:
۰۳/۰ گرم سدیم­کلرید، ۰۳/۰ گرم آهن­نیترات، ۰۳/۰ گرم پتاسیم­کلرید، ۵/۰ گرم آمونیوم­کلرید، ۰۱/۰ گرم آهن­سولفات، ۰۶/۰ گرم پتاسیم­دی­هیدروژن­فسفات، ۰۲/۰گرم منیزیم­سولفات و ۵/۳ گرم آگار را در ۱۰۰ میلی لیترآب حل کردیم. سپس pH محیط به ۲/۷ رسانده شد، به آن ۴/۰ گرم کوتین اضافه کردیم و محیط حاصل اتوکلاو گردید و بین پلیت ها تقسیم گردید. ۲۰میکرولیتر از هر محیط کشت مایع را در زیر هود در هر پلیت تلقیح کرده و بعد به انکوباتور ۳۰ درجه منتقل گردیده شد.
به دلیل اینکه نمونه­های کشت داده شده و رشد کرده خالص نبودند، برای تخلیص نمونه­ها، کلنی­های رشد کرده به پتری­های دیگر حاوی محیط کشت انتقال دادیم. بعد از رشد مناسب سویه­ها، پلیت­های موردنظر تا زمان ساخت اسلنت در یخچال ۴ درجه نگهداری می شود. سپس هر سویه را به یک slant برای نگهداری به یک محیط کشت مایع برای سنجش فعالیت کوتیناز انتقال دادیم. بعد از رشد نمونه­ها یک تک کلنی را برداشته و در محیط کشت مایع درون فالکون تلقیح داده شد و به مدت ۳ تا ۴ روز درون انکوباتور شیکردار با دور ۱۵۰ دور در دقیقه و دمای ۳۰ درجه سانتیگراد تیمار گردید. ۴ گرم نوترینت اگار را در ۲۰۰ میلی لیتر اب حل می­کنیم اتوکلاو می­کنیم سپس بین پتری­ها تقسیم می­کنیم و سپس باکتری­ ها را انتقال می­دهیم. از این پتری­ها نمونه­ها را به اسلند انتقال می­دهیم.
تهیه slant از سویه­های جدا شده
یک کلنی خاص از سویه­های جداشده را بر روی محیط اسلنت انتقال داده و بعد از انکوباسیون اسلنت­ها به مدت ۴۸ ساعت، آنها در یخچال و دمای ۴ درجه نگهداری می­شوند. اسلنت­ها را هم به مدت ۴۸ ساعت (تا زمانی که رشد کنند) در انکوباتور قرار دادیم. ۱۵۰ میلی­لیتر آب را و ۳ گرم نوترینت اگار را در بشر با حرارت ملایم حل می­کنیم و در هر لوله ۱۵ میلی­لیتر می­ریزیم بعد پنبه می­گذاریم و اتوکلاو می­کنیم بعد به صورت کج می­گذاریم تا ببندد و بعد از بستن و سرد شدن و یک کلنی خاص از سویه­های جداشده را بر روی محیط اسلنت انتقال داده و بعد از انکوباسیون اسلنت­ها به مدت ۴۸ ساعت، آنها در یخچال و دمای ۴ درجه نگهداری می­شوند. Slant ها را هم به مدت ۴۸ ساعت (تا زمانی که رشد کنند) در انکوباتور قرار دادیم. (slant به مدت یک ماه قابل نگهداری است).
نگهداری طولانی مدت سویه­ها
به منظور نگهداری طولانی مدت سویه­ها، ابتدا محیط کشت مایع نوترینت براس یا LB تهیه نموده و سویه­ها را در آن تلقیح کرده و در شیکر انکوباتور به مدت ۲۴ ساعت به منظور رشد بهینه قرار داده می­ شود سپس ۷۶۰ میکرولیتر از محیط کشت حاوی باکتری و ۷۶۰ میکرولیتراز گلیسرول ۴۰% به میکروتیوب­های ۵/۱ میلی لیتری انتقال داده و به مدت چند دقیقه به آرامی تکان داده می­ شود و در فریزر۸۰- برای طولانی مدت نگهداری می­ شود.
تهیه گلیسرول
۲۰۰ میکرولیتر گلیسرول و ۸۰۰ میکرولیتر آب مقطر را بهم افزوده و گلیسرول ۲۰% تهیه می شود.
تهیه محیط کشتLB
۵ گرم y(مخمر)
۱۰ گرم T(تریپتون)
۵ گرم nacl
این سه ماده را به هم اضافه نموده و آب مقطر به حجم یک لیتر اضافه می­ شود و اتوکلاو می­ شود.
محیط کشت LB را بعد از اتوکلاو در هر فالکون ۵ میلی­لیتر می­ریزیم و نمونه را به آن انتقال می­دهیم. سپس به مدت ۱۲ تا ۲۴ ساعت در انکوباتور می­گذاریم. بعد فالکون­های حاوی محیط کشت LB و نمونه را با rpm 4000 و به مدت ۵ دقیقه سانتریفیوژ می­کنیم.
۲ میلی­لیتر از محلول رویی را بیرون می­ریزیم و ۳ میلی­لیتر باقی مانده را پیپتاژ می­کنیم. بعد درون هر ویال ۶۰۰ میکرولیتر از محلول پیپتاژ شده و ۴۰۰ میکرولیتر محلول گلیسرول ۵۰ درصد می­ریزیم و به مدت چند دقیقه به آرامی تکان داده می شود بعد در یخچال ۸۰- درجه نگهداری می­کنیم.
Assay آنزیمی
به منظور assay یا سنجش فعالیت آنزیمی از تکنیک طیف­سنجی یا روش اسپکتروفتومتری استفاده می­ شود. سیستم اسپکتروفتومتر نور ثابت با طول موج دلخواه به وجود می ­آورد. پس از عبور نور از محلول، نور باقیمانده به قسمت نورسنجی یا فوتومتر می­رود. فوتومتر از نوع فتومولتی پلایر تیوب، فوتو دیود و… نور را به سیگنال الکتریکی تبدیل می­ کند. سپس سیگنال­های دریافت شده اندازه ­گیری و پردازش می­شوند تا کمیت مورد نظر به دست آید. خروجی اسپکتروفوتومتر همیشه نموداری از شدت نور نسبت به طول موج است. داده­هایی که برای تولید نمودار گردآوری شده، در جدولی از شدت نور و طول موج ذخیره می­ شود. مقدار گراف بیان کننده مقدار عبور یا مقدار جذب است. اسپکتروفوتومترهای امروزی دیجیتالی بوده و به وسیله میکروپروسور کنترل می­شوند. از این دستگاه برای اندازه ­گیری غلظت ماده رنگی محلول­ها، به طور مثال اندازه ­گیری قند، اسید اوریک، کلسترول، آنزیم­ های مختلف و… استفاده می­ شود. این دستگاه قابلیت اندازه ­گیری نمونه­های فوق العاده کوچک را داشته لذا از آن برای تجزیه و تحلیل عناصر مولکول های RNA، استفاده می­ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:31:00 ق.ظ ]




جمع‌بندی سبک‌زندگی و مصادیق قربانی‌شدن

جسورانه: اکثر افرادی که قربانی مسائل فردی شده‌اند در این دسته سبک زندگی جای گرفته اند. نظیر ارتباط با جنس مخالف، عورت‌نمایی، پیشنهادات بی‌شرمانه، پیشنهاد قوادان، تجاوز، تعرض‌های کلامی و غیر‌کلامی، دزدیده شدن، نگاه‌های معنی‌دار، عدم‌اشتغال و درآمد، کیف‌قاپی، نداشتن مهارت‌های اجتماعی و شغلی. همان‌طور که ملاحظه می‌شود بیشتر این آسیب‌ها جنسی است.
محافظه‌کارانه: بیشترین تعداد مصادیق در دسته‌ای قرار می‌گیرند که عواملی نظیر سلطه مردانه و ساختارهای معیوب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی علت آن‌ها بود. به طور مثال تصمیم مردان خانواده برای فرد، سلطه مردانه، عدم توانایی در انجام نقش‌های زنانه مثل مادر شدن، تغییر قوانین و سیاست‌های کشور، تصادف جاده‌ای، عواطف مادرانه، مسائل خانوادگی و‌ غیره می‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مصلحت‌اندیشانه: آسیب‌های عمومی نظیر مشکلات وسایل نقلیه عمومی، عورت‌نمایی، نگاه‌های معنی‌دار، تصادف جاده‌ای، کیف‌قاپی و عدم‌اشتغال و درآمد.

مبحث سوم‌: ‌هراس‌ها و ‌ترس‌ها و راهکارهای مواجهه با آن

مقدمه

پژوهش کیفی معمولاً یافته‌های شگفت آوری دارد که گاه بیشتر از حد انتظار است. در این پژوهش در کنار مفهوم قربانی‌شدن به مفهوم دیگری در بین موارد برخوردیم که حکایت از این داشت که زنان مورد مصاحبه بیش از آنکه قربانی باشند از بسیاری مسائل در هراس هستند و این ‌ترس‌ها و ‌هراس‌ها انتخاب‌های زنان را در مورد مؤلفه‌های سبک‌زندگی تحت تأثیر قرار می‌دهد. لذا بر آن شدیم که مبحثی را به این موضوع اختصاص دهیم. شاید این مبحث ما را به سؤال اصلی تحقیق مبنی بر اینکه چه نوع سبک‌زندگی‌ای فرد را بیشتر به سمت قربانی‌شدن سوق می‌دهد، رهنمون نکند ولی قطعاً به این موضوع می پردازد که زنان با سبک‌های زندگی مختلف راهکارهای متفاوتی را برای قربانی نشدن بر‌می‌گزینند زیرا با مفهومی به نام ترس از قربانی‌شدن زندگی می‌کنند.
ترس از جرم و قربانی‌شدن، به طور نرمال و طبیعی در میان جمعیت توزیع نشده‌است، معمولاً زنان و سالمندان بیشتر از سایر افراد، ترس از فضاهای عمو‌‌می‌ را نشان می‌دهند. تحقیقات متعددی که در این زمینه انجام شده‌است، نشان ‌‌می‌دهد که بین ترس زنان و سالمندان با شرایط عینی تطابق وجود دارد(پوشپا ودیگران، ۲۰۱۲)
اینکه زنان و سالمندان در مقایسه با مردان و جوانان حساسیت بیشتری را نسبت به خطر نشان می‌دهند، معنایش این است که سطح یکسانی از خطر، سطوح متفاوتی از ترس را در میان زنان و مردان، پیران و جوانان تولید می‌کند.
برای مثال درک زنان و مردان پیرامون مسئله سرقت ‌‌می‌تواند کاملاً متفاوت باشد. در حالی که بسیاری از مردان سرقت را کم خطر تلقی ‌‌می‌کنند، برای بسیاری از زنان گاهی مسئله سرقت و مرگ به‌هم گره می‌خورد و در ارتباط ذهنی ممکن است اینگونه تصور شود که سرقت شاید به مرگ منجر شود. معمولاً این گونه بحث شود که ترس زنان، نتیجه منزلت نا مساوی آن‌هاست(پین ۱۹۹۷، ۲۰۰۰، کاسکلا۱۹۹۷، صادقی و میر حسینی۱۳۸۸). اما از طرفی ترس زنان می‌تواند زمینه محدودیت، انزوا، بی قدرتی و آسیب‌پذیری آن‌ها را فراهم سازد و در عدم تساوی جنسیتی و دائمی‌کردن آن مشارکت داشته باشد.
تحقیقهای متعددی که تا بحال در این حوزه انجام شده، بیانگر این موضوع است که در موضوع ترس، متغیر جنسیت از اهمیت خاصی برخوردار است و ‌‌می‌تواند به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای پیش‌بینی کننده، مطرح باشد. ولی به نظر می‌رسد که هنوز توضیح این مسئله به لحاظ نظری، خوب تبیین نشده‌است. ‌ترس‌ها و ‌هراس‌های زنان پیامدهای اجتماعی عدیده‌ای دارد و در این راستا می‌توان از تغییرات ظریف در عادت‌های شخصی تا رفتارهای بسیار اجتنابی و محدود کننده، نام برد. تحقیقات متعددی که تا بحال در حوزه ترس زنان از جرم انجام شده، (استانکو،۱۹۹۲: کاسکلا،۱۹۹۷:کروول و برگس،۱۹۹۶: پین، ۲۰۰۰: اسکات، ۲۰۰۳:فرارو،۱۹۹۶: صادقی و میر حسینی،۱۳۸۷و ۱۳۹۰، سراج زاده و گیلانی ۱۳۸۹،شاکری ۱۳۹۰) دلالت‌های خوبی برای فهم بیشتر موضوع فراهم نموده‌اند. اما پژوهش حاضر بیشتر به دنبال شناسایی راهکارهایی است که زنان برای مقابله با ترس اتخاذ می‌کنند. به‌سخن دیگر مبحث حاضر بر آن است تا نحوۀ مواجهه زنان با ‌ترس‌ها و ‌هراس‌ها را نشان دهد و در صورت امکان در قالب سنخ‌های متفاوت، آنرا بیان کند. نگاهی به تحقیقات انجام شده در این حوزه نشان می‌دهد که برای تبیین عوامل موثر بر ‌ترس‌ها و ‌هراس‌های زنان، رویکردهای مختلفی وجود دارد. از جمله می‌توان به رویکردهایی«آسیب‌پذیری جنسی و جنسیتی»، «رویکرد بازتاب رسانه‌های جرم» و «رویکرد تجربه بزه‌دیدگی» اشاره کرد. در رویکرد آسیب‌پذیری جنسی و جنسیتی‌، ترس زنان به وضعیت فیزیولوژیکی آن‌ها نسبت داده می‌شود و این باور وجود دارد که زنان از مردان آسیب‌پذیر‌ترند. در رویکرد بازتاب رسانه‌های، انعکاس غلو آمیز اخبار حوادث در رسانه‌های جمعی، عامل انتقال ‌ترس‌ها و ‌هراس‌ها به زنان می‌شوند. در رویکرد تجربه بزه‌دیدگی نیز نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که ترس از جرم در زنان بزه‌دیده به مراتب بیشتر از دیگر زنان در همان طیف سنی است(اسکوگان ۱۹۸۷، به نقل از صادقی فسایی و میرحسینی۱۳۸۸، فرجیها ۱۳۸۵، ۵۸ و معتمدی ۱۳۸۰، ۷۰ به نقل از صادقی و فسایی و میر حسینی ۱۳۸۸).
در ادبیات نظری موجود علاوه بر موارد ذکر شده به تأثیر فضا و مکان بر ترس نیز پرداخته‌ شده‌است. هرچند که تحقیقهای “پین” و “والتین” نشان داد که مکان به تنهایی عامل ترس از جرم در میان زنان نیست و زنان در محیط‌های یکسان به یک میزان واکنش نشان نمی‌دهند و برخی از فضای شلوغ می‌ترسند و برخی از مکان‌های خلوت هراس دارند و مکان فی‌نفسه عامل جرم و عدم امنیت نیست، بلکه آنچه در مکان های شلوغ و یا خلوت موجب ترس زنان می‌گردد، ترس از سلطه مذکر و آزارهای جنسی است. از همین روست که نظریه‌پردازان کنترل اجتماعی به این نتیجه رسیده‌اند که دستکاری محیط اگرچه نرخ جرم را کاهش می‌دهد اما الزاماً منجر به کاهش ترس از جرم نمی‌گردد(صادقی و میرحسینی ۱۳۸۸، ۱۲۸). آنچه در ادامه می‌خوانید شامل دسته‌بندی‌ای از انواع ‌ترس‌ها و ‌هراس‌های زنان است. سپس به راهکارهای مواجهه زنان با ‌ترس‌هایشان خواهیم پرداخت.
زنان بسته به سبک‌زندگیشان و تجربیات گذشته و اطلاعاتی که از میدآن‌های مختلف زندگی حضور در اجتماع دریافت می‌کنند راهکارهای مختلفی را جهت مواجهه با ‌ترس‌هایشان به کار می‌گیرند. راهکارهای زنان در مقابله با ترس‌ها و هراس‌ها در دو قالب کلی برخورد مبتکرانه-فعالانه و برخوردهای واکنشی- منفعلانه قابل دسته‌بندی است،که در ذیل به تفکیک ارائه ‌‌می‌شود.
اما پیش از آن ذکر این نکته ضروری است که ترس‌ها و هراس‌های زنان در ترس‌های موردی، ترس از آزارهای جنسی و ترس از استیلای مذکر[۵۱] نمود ‌‌می‌یابد. در نتیجه راهکارهای مواجهه با آن‌ها نیز با توجه به انواع ‌ترس‌ها ‌‌می‌تواند متفاوت باشد.
زنان از چه چیزهایی می‌ترسند:
ترس در بین زنان و مردان چهره متفاوتی دارد. “استانکو” معتقد است که در حالی که مردان بیشتر از زنان قربانی جرایم می‌شوند ولی زنان سه برابر مردان از قربانی‌شدن هراس دارند(استانکو به نقل از اسکات ۲۰۰۳؛۲) ‌ترس‌ها و ‌هراس‌ها دامنه وسیعی از احساسات افراد است و نوعی پاسخگویی علمی و عاطفی آن‌ها را نسبت به بی‌نظمی‌ها و جرایم تشکیل می‌دهد. این ترس یک مسئله کاملاً شخصی و فردی نیست بلکه یک وجهه انتقالی و واقعیتی دارد. به‌سخن دیگری همه ما در دوران زندگی، تحت تأثیر تجربیات و مناسبات اجتماعی ‌ترس‌هایی را در خود نهادینه می‌کنیم(پین ۲۰۰۰، ۳۶۶). زنان در بین سخنان خود به چند دسته از ‌ترس‌ها اشاره می‌کنند که به ‌ترس‌های موردی معروف هستند. منظور از ترس‌های موردی ترس از آسیب‌پذیری در موقعیت‌های مختلف منجمله آسیب دیدن از خشونت خانگی، آسیب دیدن از جرایم و غیره است. درک و تصور پاسخگویان از آسیب‌پذیری ‌‌می‌تواند کاملاً متفاوت باشد.
به طور مثال خانم ۱۹ ساله، دانشجوگفت: مادرم قربانی شده‌اند چون پدرم به خاطر مشکلی به زندان افتاده بود و مادرم خیلی حرف و حدیث شنید تحریکش می‌کردند که طلاق بگیرند و بچه‌هایش را به شوهرش بدهد مادرِپدرم خیلی اذیتش کردند کتک‌هایی خورد و اذیت‌هایی شد و تهمت‌هایی شنید که مادرم فقط به خاطر ما یعنی بچه‌هایش صبر کرد یعنی مادرم خود را به خاطر بچه‌هایش قربانی کرد.پدرم که آزاد شد مشکلات برطرف شد ولی کتک ها و حرف هایی که مادرم شنید هنوز از یادش نرفته است.پدرم به خاطر اعتیاد زندان بود…….
در بین جرایم مختلف از کدام جرم بیشتر هراس دارید؟ اعتیاد
به نظر شما بزرگترین اتفاقی که ممکن است زندگیم را ویران کند دوست ناباب و آینده بد است. حاضرم به قتل برسم ولی مورد تجاوز قرار نگیرم یا معتاد نشوم(مورد شماره ۱۱، سبک‌زندگی جسورانه).
اما در میان زنان یک ترس مشترک نیز وجود دارد که ربط چندانی به پایگاه و طبقه اقتصادی-‌اجتماعی آن‌ها ندارد و آن ترس از آزارهای جنسی است. تنها متغیری که در اینجا تأثیرگذار است سن است. زنان جوان در مقایسه با زنان میانسال و مسن بیشتر از این موضوع می‌ترسند. ترس زنان بیشتر ترس از آزارهای جنسی است و این ترس به ترس از سایر آسیب‌ها نیز کشیده می‌شود. در تحقیقات مختلف در دول اروپایی نشان داده شده‌است که احتمال آزار جنسی زنان نسبت به مردان ده برابر است(فرارو ۱۹۹۶ و کرول و بورگس ۱۹۹۶). تجربه شخصی یا همان شوک‌های‌زندگی[۵۲] خشونت‌های خانگی بازنمایی رسانه‌ها و تجربه بزه‌دیدگان در شکل دادن به این ترس می‌تواند مؤثر باشد. به طور مثال خانمی که در بیوگرافی خود عنوان می‌کند شوهرش اوایل ازدواج به او خیانت کرده. در سن چهارده سالگی مورد تعرض جنسی قرار گرفته است. دو مرتبه تهدید به تجاوز شده‌است. دو مرتبه هم خودکشی ناموفق داشته است در پاسخ به این سؤال که در زندگیت از چه چیز بیشترین واهمه را داری و می‌ترسی پاسخ می‌دهد:
خانم ۱۸ ساله متأهل: من کلا آدمی هستم که از چیزی نمی‏ترسم و به امید این زنده‏ام که فردا بمیرم و دیگر زنده نباشم. از قتل نمی ترسم از تجاوز می‌ترسم چون لطمه بزرگی به آدم می خورد…… خسته شدم از زندگی(مورد شماره ۱۲، سبک‌زندگی جسورانه).
زنان از ‌ترس‌های مختلفی یاد می‌کنند که برخی از آن‌ها را می‌توان ترس موردی دانست نظیر ترس از جرائم، ترس از خشونت‌، ترس از تنهایی و ترس از خیانت همسر. سایر ‌ترس‌های زنان شامل ترس از آزار جنسی است که می‌توان به دو دسته ترس از آزار جنسی اقوام و نزدیکان و ترس از تعرض در فضاهای عمومی تقسیم کرد. همچنین در بین نمونه‌ها ترس عده‌ای از افراد ناشی از استیلای مذکر بود که نمونه‌های آن را می‌شد در رفتارهای خشن در حوزه عمومی و سلطه مذکر در اشتغال مشاهده کرد.
جدول شماره ۳۹٫ ‌ترس‌های موردی:

نمونه‌ها

کدهای باز

احتمال دزدی بیشتر از بقیه است. خیلی هم ارزش می‌ترسم یکبار سرم آمده(مورد شماره ۱، ۳۵ ساله‌، پزشک، سبک‌زندگی مصلحت‌اندیش)

ترس جرم سرقت

حاضرم به قتل برسم ولی مورد تجاوز قرار نگیرم (مورد شماره ۱۱، ۱۹ ساله دانشجو، سبک‌زندگی جسورانه)

ترس از تجاوز

تا قبل از بچه‌دار شدن تجاوز برایم هراس آور بود ولی اﻻن هر اتفاقی مثل کشته شدن که موجب کوتاه شدن سایه ام از سر بچه ام باشد برایم سنگین است(مورد شماره ۳۵، ۲۵ ساله، خانه‌دار، سبک‌زندگی محافظه‌کار)

قتل

اعتیاد رو میترسم ازش و متنفرم. چون سر همسرم اومده بود و میترسم بچه‌ها برن سمتش(مورد شماره ۱۷، ۴۵ ساله‌، پرستار، سبک‌زندگی مصلحت‌اندیش).

ترس از اعتیاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ق.ظ ]




تحقیقات اپیدمولوژیکی نشان می دهد که به طور کلی اختلالات اضطرابی دارای بالاترین میزانی شیوع در میان اختلالات روانی با نرخ ۱/۱۸% در ۱۲ ماه و نرخ طول عمر ۸/۲۸% می باشد. علاوه بر این شیوع بالا و هزینه‌های بالای اختلالات اضطرابی، تأثیر منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی می‌گذارد. نلسون[۵۲] و ایزرائیل[۵۳] (۲۰۰۰؛ نقل از فورمارک[۵۴]، ۲۰۰۲) ۹ درصد کودکان را مبتلا به اضطراب برآورد کرده اند. هایوارد[۵۵] (۲۰۰۰؛ نقل از فورمارک، ۲۰۰۲) میزان شیوع اضطراب در کودکان دبستانی را ۹ تا ۱۵ درصد گزارش می‌کند.
در پژوهش آلبانو (۲۰۰۳)، میزان شیوع آن در بین کودکان از ۱۲ تا ۱۶ درصد در جمعیت عمومی گزارش شده است. همچنین گزارش شده است که از میان کودکانی که به دلیل اختلال های روانی برای درمان ارجاع می‌شوند بیش از ۳۰ درصد بر اساس تشخیص اولیه، اختلالات اضطرابی دارند. در کودکانی که به دلیل اختلالات اضطرابی ارجاع می شوند، اضطراب اجتماعی تشخیص ثانویه متداول در مرتبه اول و بعد از آن اضطراب جدایی است (آلبانو،۲۰۰۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

این تغییر پذیری در شیوع اختلالات اضطرابی احتمالا به نقش متغیرهای اجتماعی، محیطی و فرهنگی در این اختلالات بستگی دارد (فورمارک، ۲۰۰۲). فورمارک (۲۰۰۲) معتقد است عوامل چندگانه ‌ای در تفاوت گزارش شیوع این اختلالات نقش دارند: الف) ملاک های تشخیصی مختلف که در ویراست های مختلف DSM و یا در نظام های مختلف طبقه بندی به کار رفته اند و ب) مشکل در تعریف عملیاتی ملاک آسیب توسط محققان.
بررسی های همه گیرشناختی نشان داده که دختران بیشتر از پسرها به اضطراب مبتلایند، اما در نمونه های بالینی اغلب عکس آن صادق است. دلیل این تفاوت در مشاهدات معلوم نیست (سادوک و سادوک، ۱۳۹۱).
۲-۱-۴. نظریه‌های روانشناختی پیرامون اضطراب کودکی
۲-۱-۴-۱. دیدگاه روانکاوی
برای روشن شدن دیدگاه روانکاوی در مورد اضطراب در دوره کودکی، لازم است نخست رویکرد پایه‌گذار این مکتب در رابطه با اضطراب را از نظر بگذرانیم. فروید اضطراب را (درد روانی) نامیده است. یعنی به همان صورت که اگر بدن دچار زخم، التهاب و بیماری گردد، اولین نشانه آن به صورت تب ظاهر می شود . اگر فرد از نظر روانی دچار مساله و مشکل شود، اولین نشانه آن به صورت اضطراب جلوه گر می شود . اضطراب هم علت محسوب می شود هم معمول یعنی علت بسیاری از ناراحتیهای روانی اضطراب است. همچنین هر گاه شخصی با یک مساله و مشکل روانی مواجه گردد که موجب به هم خوردن تعادل روانی گردد، احساس اضطراب می کند (هلر،۱۳۸۹).
بر خلاف ترس که معمولاً پاسخی است به یک تهدید معلوم و شناخته شده، اضطراب احساسی است نا مشخص از تشویش و ناراحتی در پاسخ به خطر ناشناخته. اضطراب روانی درونی است و شخص را نسبت به تهدید های نامعلوم و مبهم گوش به زنگ و آگاه می سازد و او را وا می دارد تا بر علیه آن عملی دفاعی انجام دهد . مکانیزمهای دفاعی، تدبیر های نا خود آگاه «من» هستند که فرد برای مقابله با اضطراب و حفظ خویش از خطرات آن را به کار می گیرد (پروچاسکا و نورکراس،۱۳۹۱).
فروید معتقد است که غریزه همیشه در حال فشار آوردن برای ارضا شدن عمل می‌کند. در مقابل محرمات جامعه سعی در محدود کردن ارضا دارند، لذا فعالیت های دفاعی به وجود می آید و تمام رفتارها توسط غرایز بر انگیخته می شود، پس همه ی رفتارها از این نظر علیه اضطراب با شدتهای مختلف در افراد مختلف دفاع می کنند. وی چندین مکانیزم دفاعی را اصل مسلم می‌دانست و اعلام نمود که ما به ندرت فقط از یکی از آن ها استفاده می کنیم و در مقابل اضطراب ممکن است از چندین مکانیزم دفاعی به طور همزمان استفاده کنیم، لذا ممکن است تداخل بین مکانیزم‌ها به وجود آید. با اینکه مکانیزم‌ها از نظر خصوصیت فرق می کنند ولی دارای دو ویزگی مشترک هستند؛ اول اینکه آن ها انکار تحریفی واقعی دارند و دوم اینکه آن ها به صورت غیر هشیار عمل می کنند و ما از وجود آن ها آگاه نیستیم، بدان معنی که در سطح هشیار، تصاویر ذهنی تحریف می شود و یا به صورت غیر واقعی از خود و از محیط مان در ذهن ایجاد می شود (هلر،۱۳۸۹).
نظریه پردازان روانپویشی و بسیاری از متخصصان دیگر معتقدند تعیین کننده های عمده اختلالات اضطراب حوادث درون مرزی و انگیزه های نا خودآگاه هستند. آن‌ها بر این باورند که وقتی خود در معرض خواسته های محیطی افراطی قرار می گیرند یا وقتی بین نظام نهاد – خود – فراخود تنش وجود دارد، اضطراب تجربه می‌شود. آن ها این تفسیر را بر مشاهدات و استنباط‌های بالینی پایه می‌گذارند . اضطراب به عنوان واکنش هشدار دهنده ای تعبیر می شود که وقتی بروز می کند که شخص مورد تهدید قرار می گیرد . اینکه فرد چطور با هشدار اضطراب انطباق حاصل می کند، به شدن آن و جریانی که آن را ایجاد می کند و شخصیت فردی که به هشدار ها پاسخ می دهد، بستگی دارد . تجربه بعضی اضطراب های آشکار طبیعی است، میزان اضطراب و ماهیت تهدید، طبیعی بودن یا غیر طبیعی بودن حالت اضطراب را تعیین می کند (هاریهاران و راث،۲۰۰۸).
نظریه پردازان روانپویشی به طور مکرر از علل ایجاد کننده اضطراب که به صورت بالینی در دوره کودکی بروز می نماید، یاد می‌کنند. این عوامل مشتملند بر ادراک فرد از ناتوانی در مقابل فشارهای محیطی، جدایی یا انتظار مطرود شدن، فقدان یا از دست دادن حمایت‌های عاطفی به عنوان نتیجه ای از تغییرات محیطی ناگهانی، تکانه های غیر منتظره یا خطرناک که در شرف نفوذ به هشیاری هستند و تهدید یا انتظار عدم تایید و کناره گیری از عشق . بیشتر روان‌کاوان معتقدند که این گونه رفتارها وقتی رخ می دهند که کودک در مورد لگام گسیختن اضطراب و حذف آن مشغولیت ذهنی پیدا می کند. در نظر آن ها، کودک با کسب آگاهی نسبت به ریشه های ناهشیار اضطراب می تواند فعالیت خود را در جهت اصلاح یا حذف رفتار ناخواسته جهت بدهد (لیشنرینگ و همکاران،۲۰۰۴).
بر اساس نظریه روان تحلیل گری کلاسیک، کودک مبتلا به اضطراب به وسیله تثبیت در مرحله دهانی، مرحله اول رشد روانی جنسی مشخص می شود. به دلیل اینکه انواع شخصیت بعد از تثبیبت روانی- جنسی در مرحله مربوطه نامگذاری می‌شود، شخصیت کودک مبتلا به اضطراب، معمولاً در نظریه روان‌تحلیل‌گری کلاسیک شخصیت دهانی نامیده می‌شود. اگرچه ارتباط بین تثبیبت روانی جنسی و رگه های شخصیت بعدی برای بعضی انواع اختلالات اضطرابی نسبتاً نامفهوم به نظر می رسد، برای شخصیت‌های دهانی اعتقاد بر این است که که این رابطه‌ای نسبتاً سرراست است. به این خاطر که نقش دهان در زندگی انسانی همیشه مورد تایید شده و پذیرفته شده است (اگل،۲۰۰۹).
اعتقاد بر این است که ناکامی در مرحله دهانی منجر به تحمل دوسوگرایی بین گرسنگی و پرخاشگری نمی شود. در نتیجه در مراحل بعدی رشد همیشه به نظر می رسد که نیازمند چیزی بیشتری هستند و حتی وقتی که نیازهایشان برآورده می شود، متخاصم باقی می‌مانند. لذا این کودکان تحمل ناکامی و عدم حمایت را ندارند و زمانی که خود را در برابر دنیای متخاصمی که فرافکنی خصومت خودشان به دنیاست، قرار می گیرند، مضطرب می شوند. بنابراین عقاید روانتحلیلگری به ارتباط بین تثبیت دهانی و ابتلا به اضطراب اشاره دارد (کرنبرگ،۲۰۰۴).
۲-۱-۴-۲. دیدگاه رفتاری
روانشناسان یادگیری بجای صحبت از علائم ایجاد شده بوسیله رویدادهای زیر بنایی از پاسخ های کسب شده و گرایش پاسخ صحبت به بیان می آورند. آن‌ها معتقدند که اصول کلی یادگیری می توانند برای فهم کلیه رفتارها، از جمله اختلالات اضطرابی دوره کودکی به کار گرفته شوند . طبق نظر نظریه‌پردازان، یادگیری، اضطرابی که به حد بالینی می رسد پاسخی آموخته شده یا اکتسابی است، یا علامتی است که بوسیله شرایط محیطی و اغلب در خانه شکل می گیرد (دابکین و ژاو،۲۰۱۱).
اسکینر، طلایه دار رفتارگرایی به هر امر معطوف به رویداد های روانی (افکار یا احساسات) به عنوان توجیهات رفتار می‌نگرد. او ترجیح می دهد که تنها به متغیر های محرک و پاسخ تکیه کند . نظریه پردازان دیگری متغیرهای محرک و پاسخ را مورد تاکید قرار داده، اما خصوصا در برخورد با رویداد های درونی، گامی فراتر از اسکینر برداشته اند (ساراسون،۱۳۹۰).
از نظر ولپی رفتار اضطرابی هر نوع عادت پایدار از رفتار ناسازگار است که در ارگانیسمی که از نظر فیزیولوژیکی طبیعی است، از راه یادگیری حاصل می شود . اضطراب جزء سازنده معمولی و یا هسته ای رفتار نوروتیک به شمار می آید . اضطراب نا مطبوع است و فرد از انجام فعالیت های روزمره باز می دارد و یا او را به سوی رفتاری محدود تر و سازگارتر سوق می دهد (شفیع آبادی و ناصری،۱۳۸۷) .
رفتار درمانگران اضطراب های دوره کودکی را نیز واکنشی می‌دانند که بر اساس قوانین یادگیری قابل توجیه است. این دیدگاه به مشکلات رفتاری مرتبط با اضطراب کودکان به منزله الگوهایی از پاسخ های نامناسب نگریسته می‌شود که احتمالا در ارتباط با شرایط محرک های بیزار کننده آموخته می‌شوند و به علت آن که در زمینه کمک فرد برای اجتناب از پیامد هایی نامطلوب کارایی دارند، حفظ می شوند. بنابراین در صورتی که کودک از موقعیت اضطراب‌آور، اجتناب نکند و پاسخ های نا مناسبش را بازداری کند، می‌تواند با این شرایط مواجه شده و بفهمد که خطری او را تهدید نمی‌کند (ساراسون،۱۳۹۰).
۲-۱-۴-۳. دیدگاه شناختی
دالرد و میلر از پیشگامان یادگیری شناختی، مفاهیم شناختی را برای توصیف رفتار ناسازگار به عنوان نقطه اتصال تجارب ناخوشایند زندگی و اختلالات اضطرابی به کار می برند. آنان باور دارند که باید پاسخ های اکتسابی خود آگاه فرد را به عنوان زمینه‌های واکنش های اضطرابی فرد مورد توجه قرار داد. با وجودی که دالرد و میلر ترجیح می‌دهند که رفتار را بر حسب عادات و یادگیری توصیف کنند، اما بر حل تعارضات شناختی فرد نیز تاکید دارند (شولتس،۱۳۸۷).
روش بازسازی شناختی زائیده درمان عقلانی – عاطفی الیس است که توجه مراجع را به سوی افکار غیر واقعی فرا می خواند، افکاری که مایه های رفتار غیر انطباقی وی هستند . درمانگر مراجعان را یاری می دهند تا انتظار ها و باور های غیر منطقی خود را بررسی کرده و در نگرش به زندگی خود طرق منطقی تری را تشکیل دهند . به عنوان مثال اغلب مبتلایان به اضطراب، دنیای بیرون را به شدت آسیب‌رسان در ذهن دارند و وقتی قرار است به تنهایی با این دنیای متخاصم مواجه شوند، شدیدا هیجانی می شوند . طی جلسات درمان عقلانی، عاطفی، ضمن شناسایی افکار و باور های غلط مراجعین، باور های غیر منطقی و درست جایگزین آن ها می گردد (بارلو،۲۰۰۷).
۲-۱-۴-۴. دیدگاه بین فردی
سالیوان (۱۹۸۳) با اشاره به مبتلایان به اضطراب، شخصیت بی کفایت افرادی که درماندگی را از مدل‌های والدینی آموخته اند و نیاز به شخص قوی تری برای تصمیم گیری دارند را توصیف کرد. در ادامه لری (۱۹۹۱) چرخه بین فردی را رشد داد که رفتار بین فردی را از نرمال به سمت نابهنجار توصیف کرده است. وی توضیح داد که مبتلایان به اختلالات اضطرابی، بوسیله انطباق اعتماد در سطوح سازگارتر از عملکرد و بوسیله وابستگی درمانده در سطوح پاتولوژیک تر مشخص می شوند (میلون،۲۰۰۹).
فرمولاسیون بین فردی در توسعه شخصیت مبتلایان به اضطراب بر بیش حمایتگری، توجه بیش از حد، مراقبت بیش از حد والدین و یاس فعالانه از خودمختاری به عنوان شاهراه رشدی اصلی تاکید می‌کند. نوزادان درمانده هستند و کاملاً به مراقبینشان برای حمایت و تغذیه وابسته هستند. در طول اولین ماه های زندگی، کودکان به شخصی که برای آن‌ها تغذیه فراهم می آورد و منابع مضر تحریک را حذف می کنند، همچون گلی در باغ، وابسته می شوند. با پرورش به طورمناسب، بیشتر کودکان یک دلبستگی به مراقبینشان شکل می دهند، از جمله ظرفیت اصلی برای اعتماد و احساسی که دنیا جای امنی است که می‌تواند نیازهای اساسی زیستی و هیجانی را فراهم نماید. در نهایت به عنوان کودکان نوپا، آنها شروع به توسعه سازمان مستفل خود می کنند از جمله کنجکاوی درباره محیط پیرامون شان. همانطور که خزیدن را می آموزند شروع به گشت و گذار برای کشف محیط پیرامونشان می‌کنند و از مراقبین به عنوان پایه امنی که آنها می‌توانند برای حفاظت و اطمینان به وی رجوع کنند استفاده می‌کنند. همانطور که به طور طبیعی قدرت تقویتی کنجکاوی نگه داشته می شود، کودکان شروع به توسعه پتانسیل های بالقوه خودشان می‌کنند. در نهایت، کودکان با قدرت والدینشان چالش می‌کنند و بدترین کلمه در دنیا که والدین دوست ندارند بشنوند را می آموزند: “نه” (کیلن و شوک،۲۰۱۲).
با این حال برخی از والدین هرگز به کودکان خود اجازه رشد مستقل را نمی‌دهند و به جای اینکه کنجکاوی و ظهور استعدادها که به طور طبیعی رخ می‌دهند را تسهیل کنند، نیازها و عادت‌های کودکشان را فراهم می کنند، طبیعت ویژه ریتم های زیستی و خلق و خوی شان را حفظ می کنند و به طور مداوم آسایش آنها را به رخ می‌کشند. در حقیقت، آنها نیاز به کشف جهان را با آوردن جهان پیش کودک جایگزین می‌کنند. چنین کودکانی اغلب ناز پرورده هستند و هیچ دلیلی برای اینکه مهارتهایشان را فراتر از این دنیای کوچکی که برایشان ساخته شده ارتقا دهند وجود ندارد. در واقع افزایش پیچیدگی که با رسش روانشناختی مراحل رشدی بهنجار همراه است، شکست می‌خورد. حتی صحبت کردن ممکن است با تاخیر باشد. خوشبختانه برخی از کودکان سرانجام از این شیوه بی اعتمادی ضمنی در حمایت منزجر می شوند و به طور موفقیت آمیزی هویت خودشان را از طریق نوعی جدایی یا شورش رشد می دهند. اما دیگر کودکان ترجیح می‌دهند در این دنیای کوچک و امن باقی بمانند و از آسیب به دور باشند. در مراحل رشدی بعدی، زمانی که کودک باید این دنیای کوچک را ترک گوید و به تنهایی با دنیای واقعی مواجه شود، اضطراب شدیدی را تجربه می‌کند، چرا که ابزار مقابله با این دنیای بزرگ و آسیب‌رسان را ندارد. این گونه است که تظاهراتی از قبیل اضطراب جدایی رخ می کند (میلون،۲۰۰۹).
۲-۲. موضع‌گیری‌های نظری درخصوص افسردگی کودکان
افسردگی از زمان‌های بسیار دور در نوشته‌ها آمده و توصیف‌هایی از آن چه که ما امروزه تحت عنوان اختلالات خلقی می‌خوانیم در بسیاری از مدارک طبی قدیم وجود دارد. داستان عهد عتیق شاه سئول و داستان خودکشسی آژاکس در هومر هر دو سندرم افسردگی را توصیف کرده‌اند. حدود ۴۵۰ سال قبل از میلاد، بقراط صطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی به کار برد (ساپینگتون،۱۳۸۹).
از زمانی که بقراط نخستین نظریه علت شناختی افسردگی را با عنوان عارضه سودا ارائه کرد، فرضیه های متعددی درباره مبنای افسردگی مطرح شده اند و کوششهای فراوانی بر امر درمانگری آن انجام گرفته اند. معادل اصطلاح سودا در زبان یونانی اصطلاح مالیخولیا است که امروز نوع خاصی از افسردگی را مشخص می کند. به رغم پایدار ماندن مفهوم مالیخولیا در خلال قرون، همواره معادل مبهم و متفاوتی به آن نسبت داده شده است که با معنای کنونی مالیخولیا که عبارت است از اختلال عمیق خلقی و بر اساس غمگینی مرضی مشخص می شود متفاوت بوده است (اتکینسون و هیلگارد،۱۳۹۰).
در قرون نوزدهم مولنان در گروه هذیانهایی که «تک جنونی» نامیده میشوند «هذیان جزیی غمگینی» یا «مالیخولیای هذیانی» را متمایز کرد. در وهله بعد مفاهیم جنون ادواری «فالره» و جنون دو شکلی «باپارژ» به منظور متمایز کردن افسردگی‌ها که دو تناوب با حالات ناآرام بودند ظاهر شدند و بیماری اخیر توسط کریپیلن «روان گسستگی آشفتگی افسردگی» نامیده شد (ساراسون،۱۳۹۰).
کرپیلین بر اساس معلومات روانپزشکان فرانسوی و آلمانی مفهوم بیماری مانیک دپرسیو را شرح داد که شامل اکثر ملاک‌های تشخیصی ای است که امروزه اکثر روان پزشکان ازآن ملاک ها استفاده می کنند. او نوع خاصی از افسردگی را نیز شرح داد که پس از یائسگی در زن‌ها و اواخر بزرگسالی در مردان شروع می‌شود و بعداً به افسردگی رجعتی معروف شد و از آن به بعد یکی از معیارها اختلالات خلقی شمرده می‌شود (سادوک و سادوک،۱۳۹۱).
۲-۲-۱. تعریف افسردگی
تعریف راحتی از افسردگی از لحاظ پزشکی عبارت است از کاهش یافتن نیروی فعالیت جسمی و روانی به سبب آزردگی (ویتس،[۵۶] ۱۹۹۱، نقل از ساپینگتون،۱۳۸۹). در روانشناسی منظور از افسردگی حالتی هیجانی است که منجر به کاهش قابلیت‌ها می‌شود. در روانپزشکی افسردگی بر حسب موارد حالتی از یک علامت یا سندرم اطلاق می‌شود، منشأ بسیاری از این ابهامات لفظی توصیف‌های بالینی است که عناصر نشانه‌شناسی را با عوامل فرضی سبب شناختی مخلوط می‌کند. (کلایتون و بارت[۵۷]،۲۰۰۱؛ نقل از سادوک و سادوک،۱۳۹۱).
طبق تعریفی دیگر افسردگی عبارت است از حالتی که در آن حال و حالت‌های درونی ضعیف شده، بدون آن که اختلال کلی در فهم و درک مطالب و مسائل ظاهر شده باشد. افسردگی واکنشی است در مقابل استرس که فرد مبدل به افسرده شده و در هر کسی طبق خصوصیات رفتاری به نوعی تأثیر گذاشته و ایجاد عکس‌العمل می کند. در واکنش به افسردگی یکی ممکن است به شدت فعال و پر کار شود و دیگری بی‌حال و گوشه‌گیر گردد. شخصیت که چگونگی واکنش در مقابل استرس را معین می‌کند خود تأثیر عمیقی در نوع واکنش به تغییر خلق خواهد داشت. (فلش،[۵۸] ۲۰۰۳؛ به نقل از بانکی، امیری و اسعدی،۱۳۸۸).
بیماری افسردگی، بیماری است که خصوصیت اول و عمده آن تغییر خلق است و شامل یک احساس غمگینی است که از یک ناامیدی خفیف تا احساسات یأس شدید ممکن است نوسان داشته باشد. این تغییر خلق نسبتاً ثابت و برای روزها، هفته‌ها ماه‌ها و یا سال‌ها ادامه دارد و برای این تغییر خلق تغییرات مشخصی در رفتار، نگرش، تفکر، کارآیی، اعمال بدنی وجود دارد. افسردگی از توانایی‌های زیستی، جسمانی، فعالیت و اراده شخص می‌کاهد و با پیش آوردن اختلال‌های ذهنی اعتماد به نفس او را متزلزل می‌کند. در فرد بهنجار افسردگی شدید تنها در پی یک عام اندوه بار مانند از دست دادن یکی از عزیزان یا شکست در یکی از جنبه‌های زندگی و یا ناامیدی بروز می‌کند. زمانی می‌توان افسردگی را بیماری دانست که از نظر شدت و مدت با عامل اندوه بار پیش آمده در زندگی فرد تناسبی نداشته باشد (استافر،۲۰۰۰).
افسردگی یک وضعیت هیجانی اندوه مداوم با دامنه ای از دلسردی و غم نسبتا خفیف تا یاس و ناامیدی کاملا شدید است. این حالت ها معمولا همراه با فقدان انگیزه، اختلال در خواب، فقدان اشتها و مشکلاتی در تمرکز و تصمیم گیری می باشد(کرسینی،۲۰۰۵). بیمارانی که فقط دوره های افسردگی اساسی دارند، گفته می شود مبتلا به اختلال افسردگی اساسی یا افسردگی یک قطبی هستند. DSM-5 اختلال افسردگی را اختلالی با یک یا چند دوره افسردگی اساسی بدون سابقه دوره های مانی، مختلط یا هیپومانی تعریف کرده است. در ادامه ملاک‌های تشخیصی DSM-5 برای اختلال افسردگی اساسی ارائه شده است (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۱۳).
جدول ۲-۱: ملاک های تشخیصی DSM-5 برای اختلال افسردگی اساسی (انجمن روانپزشکی آمریکا،۲۰۱۳)
الف – پنج تا (یا بیشتر) از علائم زیر که در یک دوره دو هفته ای وجود داشته اند و نشانه تغییر از سطح عملکرد قبلی هستند؛ حداقل یکی از علائم یا به صورت (۱) خلق افسرده یا (۲) از دست دادن علاقه و احساس لذت است.
۱- خلق افسرده اکثر اوقات روز یا با گزارش ذهنی
۲- کاهش قابل ملاحظه علاقه یا احساس لذت نسبت به تمام یا تقریبا تمام فعالیت ها در قسمت عمده روز و تقریبا هرروز
۳- کاهش قابل ملاحظه وزن بدون پرهیز با رژیم غذایی با افزایش وزن
۴- بی خوابی یا پرخوابی تقریبا هر روز
۵- تحریک یا کندی روانی – حرکتی تقریبا هرروز
۶- خستگی یا فقدان انرژی تقریبا هرروز
۷- احساس بی ارزشی یا کناه بیجا تقریبا هرروز
۸- کاهش توانایی تفکر یا تمرکز، یا بلاتصمیمی تقریبا هرروز
۹- افکار تکرار شونده مرگ
ب- علائم شامل یک دوره مختلط نمی باشند.
ج- علائم ناراحتی قابل ملاحظه بالینی یا تخریب در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه های مهم بوجود می آورد.
د- علائم ناشی از تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده(داروی نسخه شده یا مورد سومصرف) یا یک اختلال طبی عمومی مثل کم کاری تیروئید) نمی باشد.
ه) داغدیدگی توضیح بهتری برای علائم ارائه نمی کند.
همان‌طور که از تعاریف فوق بر می‌آید نظریه‌پردازان مختلف در تعاریفشان از افسردگی هریک به جنبه خاصی از این پدیده توجه نموده‌اند. با این وجود از آن‌جا که تعاریف وسیعی در مورد این متغیر وجود دارد، همه جنبه‌های این بیماری مورد توجه قرار گرفته است.
۲-۲-۲. علائم و نشانه‌های بالینی افسردگی
در افسردگی غم تمام وجود فرد را فرا گرفته است. فرد قبلاً از ناامیدی به ستوه آمده، احساس بی‌ارزشی و بی‌کفایتی می‌کند. فعالیت‌ها و چیزهای مورد توجه‌اش که زمانی برای او خوشایند بوده است بی‌تفاوت می شوند. این افراد خود را از دوستان و فامیل جدا می‌کنند و به طور کلی وضعیت شغلی آن‌ها مختل می‌گردد. افرادی که سابقاً به خوبی کار می‌کرده‌اند اکنون زود خسته می‌شوند و افرادی که دفتری دارند دچار کندی فکر می‌شوند، اشکال در تمرکز فکر دارند و حافظه‌شان کند می‌شود. گرفتاری شناخت در افسردگی ممکن است آن قدر شدید باشد که به صورت زوال عقلی کاذب بروز کند (ساراسون،۱۳۹۰).
افسردگی دو قطبی (افسردگی مانیک) بر اساس وقوع دوره‌های مانیک شناسایی و تشخیص داده می‌شود. در افسردگی عمده فقط دوره‌های افسرده بودن و افسردگی دیده می‌شود، در حالی که در افسردگی مانیک، بیمار به طور متناوب بین افسردگی عمده و دوره‌های افسردگی مانیک، قرار دارد. اختلال افسردگی عمده را افسردگی یک قطبی هم می‌نامند که نباید در این نوع از افسردگی حالت شیدایی وجود داشته باشد. افراد مبتلا به بیماری کسانی هستند که حداقل پنج تا از علائم را در یک دوره‌ی دو هفته‌ای بیمار از خود نشان دهند تا به عنوان بیمار افسردگی عمده شناسایی و طبقه‌بندی شوند (سادوک و سادوک،۱۳۹۱).
۲-۲-۳. همه‌گیرشناسی و سیر افسردگی
اختلال افسردگی اساسی اختلالی است شایع با میزان شیوع حدود ۱۵ درصد برای طول عمر. در زن ها میزان این شیوع حدود ۱۰ تا ۲۵ درصد و در مردها ۵ تا ۱۲ درصد است. میزان بروز اختلال افسردگی در بین بیماران پزشکان عمومی به ۱۰ درصد و در بیماران داخلی بستری به ۱۵ درصد نزدیک می شود. اختلالات خلقی خصوصاً افسردگی یک قطبی، از شایع‌ترین اختلالات روانی بزرگسالان است. احتمال ابتلا به این اختلال در طول عمر برای زن‌ها تقریباً ۲۰% و برای مردها ۱۰% است. احتمال ابتلا به اختلال دوقطبی در طول عمر برای مردها و زن‌ها تقریباً ۱% است (سادوک و سادوک،۱۳۹۱). افسردگی یکی از رایج‌ترین مشکلات روانی بزرگسالان محسوب می‌شود. تحقیقات دقیق اجتماعی که درباره افسردگی انجام شده درصدد است تا میزان معنادار افسردگی بالینی را مشخص کند. این تحقیقات نشان می‌دهد که ۳ تا ۷ درصد جمعیت مردم به این افسردگی مبتلا هستند. به طور تقریبی ۳ درصد جمعیت مردم به این افسردگی مبتلا هستند. به طور تقریبی ۳ درصد جمعیت مردم با کمک پزشکان امراض عمومی به درمان افسردگی اقدام می‌کنند، اما روان‌شناسان این چنین تصور می‌کنند که از کل افرادی که به عنوان افراد افسرده به پزشک عمومی مراجعه می‌کنند، نیمی از آن‌ها به عنوان بیمار افسرده به رسمیت شناخته نمی‌شوند (کالات،۱۳۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ق.ظ ]




مقایسه مشخصات گذرا بین ترانزیستورهای تونلی،شاتکی و ماسفتی
در صورت نوشتن نرم افزار بند ۱ ، می توان از این نرم افزار برای بررسی مشخصات گذرای افزاره های دیگر نیز بهره برد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

منابع:
[۱] M. Lundstrom and J. Guo, Nanoscale Transistors: Device Physics, Modeling and Simulation, New York: Springer-Verlag, 2006.
[۲] Gengchiau Liang, Neophytos Neophytou, Dmitri E. Nikonov, and Mark S. Lundstrom, Theoretical study of Graphene Nanoribbon Field-Effect Transistors, Technical Proceedings of NSTI Nanotechnology Conference and Trade Show, vol.1, May 2007.
[۳] Gengchiau, Neophytos Neophytou, Dmitri E. Nikonov, and Mark S. Lundstrom, Performance Projections for Ballistic Graphene Nanoribbon Field-Effect Transistors,
IEEE Trans. Electr. Dev. vol. 54, pp. 677-682, 2007.
[۴] Fujita M., Wakabayashi K., Nakada K. and Kusakabe K., Peculiar Localized State at Zigzag Graphite Edge, J. Phys. Soc. Jpn. Vol.65, pp. 1920-1923 ,1996.
[۵] Nakada K., Fujita M., Dresselhaus G., and Dresselhaus M.S., Edge state in Graphene ribbons: Nanometer size effect and edge shape dependence, Physical Review B, vol. 54, pp. 17954–۱۷۹۶۱, ۱۹۹۶.
[۶] Zhixin Guo, Dier Zhang, and Xin-Gao Gong, Thermal conductivity of Graphene nanoribbons, Applied physics letters, vol.95, pp. 163103-163106, 2009.
[۷] Azad Naeemi and James D. Meindl, Conductance Modeling for Graphene Nanoribbon (GNR) Interconnects, IEEE Electron Device Letters, vol. 28,pp. 428-431, May 2007.
[۸] X. Li, H. Dai, Chemically Derived, Ultrasmooth Graphene Nanoribbon Semiconductors, Science, vol. 319, pp. 1229-1232, 2008.
[۹] Iang, Q.,et.al., Superconducting Switch Made of Graphene Nanoribbon Junctions, Nanotechnology ,vol.19 , pp.355706-355713, 2008.
[۱۰] Yijian Ouyang, Youngki Yoon, and Jing Guo, Scaling Behaviors of Graphene Nanoribbon FETs: A Three Dimensional Quantum Simulation Study IEEE Transactions on Electron Devices, Vol. 54, pp. 2223-2231, September 2007.
[۱۱] Dr. Lei Liao , Jingwei Bai, Yungchen Lin, Dr. Yongquan Qu, Prof. Yu Huang, and Prof. Xiangfeng Duan, High Performance Top-Gated Graphene Nanoribbon
Transistors Using Zirconium Oxide Nanowires as High-k Gate Dielectrics, Adv Mater.,vol.22, pp. 1941–۱۹۴۵, May 2010 .
[۱۲] S. Luryi, Quantum capacitance devices, Appl. Phys. Lett., vol. 52, pp. 501–۵۰۳, Feb.1988.
[۱۳] A. Rahman, J. Guo, S Datta, and M. Lundstrom, Theory of ballistic nanotransistors,IEEE Trans. Electron Devices, vol. 50, pp. 1853-1164, Sep. 2003.
[۱۴] M. R. Choudhury et al.., Technology exploration for Graphene nanoribbon FETs, in Proc. Design Automation Conference, pp. 272–۲۷۷, ۲۰۰۸.
[۱۵] Khairul Alam, Transport and performance of a zero-Schottky barrier and doped contacts graphene nanoribbon transistors, Semicond. Sci. Technol., vol.24, pp, 015007-015022, 2009.
[۱۶] Youngki Yoon, Gianluca Fiori, Seokmin Hong, Giuseppe Iannaccone, and Jing Guo,Performance Comparison of Graphene Nanoribbon FETs with Schottky Contacts and Doped Reservoirs, IEEE Trans. Electron Devices, vol. 55, pp. 2314–۲۳۲۳, Sep. 2008.
[۱۷] M. Y. Han et al., Energy band-gap engineering of graphene nanoribbons,Physical Review Letters, vol. 98, p. 206805-206808, 2007.
[۱۸] D. Basu et al., Effect of edge roughness on electronic transport in graphene nanoribbon channel metal-oxide-semiconductor field-effect transistors, Applied Physics Letters, vol. 92, p. 042114, 2008.
[۱۹] Y. Yoon and J. Guo, Effect of edge roughness in graphene nanoribbon transistors,Applied Physics Letters, vol. 91, p. 073103, 2007.
[۲۰] Yijian Ouyang, Youngki Yoon, and Jing Guo, Edge Chemistry Engineering of Graphene Nanoribbon Transistors: A Computational Study, IEEE Trans. Electr. Dev.,

    1. ۱-۴, ۲۰۰۸.

[۲۱] Yijian Ouyang, Hongjie Dai, and Jing Guo1 Projected Performance Advantage of Multilayer Graphene Nanoribbon as Transistor Channel Material, Nano Res, vol. 3, pp. 8–۱۵, ۲۰۱۰.
[۲۲] A. H. Castro Neto, F. Guinea, N. M. R. Peres, K. S. Novoselov and A. K. Geim, Rev., Modern Phys., 81 (2009).
[۲۳] K. Novoselov, A. Geim, S. Morozov, D. Jiang, Y. Zhang, S. Dubonos, I. Grigorieva and A. Firsov, Science, 306 (2004).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ق.ظ ]




سطح میانی

تأهل و مادری

وضعیت خانوادگی شامل خشونت خانوادگی، تجربه جنسی در خانواده، خانواده به سامان، خانواده نابسامان داشتن مثل طلاق، اعتیاد و اختلافات خانوادگی، خیانت و‌ غیره

پایگاه اقتصادی-‌اجتماعی

نوع شغل و محیط کار

۳

سطح کلان

حمایت یا عدم حمایت‌های فرهنگی و قانونی

سلطه مذکر و مردسالاری

میزان دسترسی به شبکه‌های حمایتی

ثبات یا عدم ثبات قوانین

انواع سبک‌زندگی زنان

پیشتر در خصوص مؤلفه‌های سبک‌زندگی توضیح‌های لازم داده شد. این مؤلفه‌ها هر کدام با دیگر مؤلفه‌ها ترکیب‌های متفاوتی از سبک‌زندگی را به وجود می‌آورند که کاملاً نسبی است و امکان خط‌کشی دقیق بین آن‌ها وجود ندارد و شبکه‌ای ‌از روابط و انتخاب‌ها و ترجیحات را در بین زنان شکل می‌دهند که منجر به بروز رفتارهای مختلفی از آن‌ها می‌شود. پس از ترکیب مؤلفه‌های مختلف سه نوع سبک‌زندگی نمایان شد که در جعبه‌هایی پس هر مؤلفه در این مبحث توضیحات لازم داده شد.«سبک‌زندگی ماجراجویانه یا جسورانه»[۴۴]،«سبک‌زندگی مصحلت اندیش»[۴۵] و«سبک‌زندگی محافظه‌کارانه»[۴۶].
سبک‌زندگی ماجراجویانه یا جسورانه: در ابتدا لازم است توضیح داده شود که افراد جسور پیشگامان تغییر درجامعه هستند و آگاهانه این نوع سبک زندگی را می‌‌پذیرند. این نوع جسارت در رفتار و گفتار در بسیاری موارد حسن محسوب می‌شود و نمی‌توان در این خصوص پیشداوری کرد ولی خارج از هر نوع سوگیری طبق آنچه در مباحث بعد آمده ریسک پذیری این افراد آن‌ها را برای قربانی برخی خطرات شدن مستعدتر از سایر سبک‌های زندگی می‌کند که این موضوع از ارزش محسنات آنها در تأثیرگذاری بر تغییرات جامعه نمی‌کاهد. در این نوع سبک‌زندگی فرد معمولاً در همه مکان‌ها حاضر می‌شود و ساعات خطر برایش معنی نداشته و از حضور دربیرون از منزل در ساعات مختلف شبانه روز ابائی ندارد. معمولاً برای این کار برنامه‌ریزی خاصی انجام نمی‌دهد. معمولاً در پوشش و آرایش به لذت خود بیشتر توجه دارند تا نظر دیگران به همین سبب انواع خاصی از پوشش را در آن‌ها می‌بینیم که گاه افراط کرده و گاه درحالی که اینکه حجاب درستی ندارند آرایش هم ندارند. نوع نگاه این دسته از زنان نسبت به جنسیت برابری طلبانه است. به‌طوری که مدافع برابری موقعیت‌های مختلف با مردان هستند. به شدت ریسک‌پذیر بوده و از کارهای هیجان انگیز لذت می‌برند. معمولاً در لحظه زندگی می‌کنند و به عواقب و پیامدهای کارهای‌شان فکر نمی‌کنند. نوعی نگاه ماده‌گرایی بر اعتقادات مذهبی‌شان سایه افکنده و نگاهشان آنی‌نگر است نه آتی‌نگر. این زنان معمولاً اعتقاد دارند که پای کارهایی که می‌کنند ایستاده‌اند و سطح تحمل‌شان برای پرداخت هزینه کارهایی که انجام می‌دهند بالاست. عنوان مفهوم اصلی این سبک از زندگی از گفتار یکی از نمونه‌ها استخراج شد که بیشترین قرابت را با این نوع سبک زندگی داشت[۴۷].

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نمونه‌این رفتار کاملاً جسورانه را می‌توان در رفتار خانم ۲۱ ساله‌ای مشاهده کرد که شغل کافه‌داری را برای خود برگزیده است. او مجرد است و روابط آزاد جنسی را تجربه می‌کند. شب‌ها ساعت‌های پایانی شب به خانه می‌رود و حتی روزهایی که سر کار هم نیست این رویه ادامه داشته با دوستانش بیرون می‌رود و تا دیروقت بیرون است. معتقد به برابری جنسی است و تحملش برای پرداخت هزینه‌های فردی بالاست. وقتی از او سؤال شد که از چه چیز می‌ترسد چنین جواب می‌دهد:
از هیچی نمی‌ترسم‌. ما داشتیم صحبت می‌کردیم اگر دنیا قرار است تمام شود چه‌کاری دوست داریم انجام دهیم و من خیلی دوست دارم قبل از اتمام دنیا کشتن یک انسان را تجربه کنم و دوست دارم یک نفر را بکشم و تکه تکه کنم و اینکار را دوست دارم و از این لذت می برم.
وحشت از این ندارم که کسی من را بگیرد و ببرد و کتکم بزند یا این چیزها شاید وحشت داشته باشم که خانواده‌ام برایشان چه پیشامدی داشته باشد مثلا اگر من را بگیرند به جرم سیاسی برایم مهم نیست و می گویم یک تجربه است ولی برایم مهم هست که خانواده‌ام برایشان چه اتفاقی بیافتد و چه آزاری ببینند چون خانواده‌ام را دوست دارم و برایم مهم هست که کسی که دوستش دارم چه اتفاقاتی برایش بیافتد…….
تا کنون شده برای انجام کاری از چیزی حذر کنی؟ خیر من ذاتا آدم جسوری هستم. اصلا از چیزی نمی ترسم. ترس ندارد که. آخرش مرگ است و این خود یک تجربه است. من پای هرچه می کنم ایستاده ام (مورد شماره ۳۷)
لازم است توضیح داده شود که این نمونه نمی‌تواند تمام خصایص مشاهده شده در زن‌های مختلف را در خود جای دهد ولی در بین نمونه‌ها می‌توانست بهترین نماینده از این نوع سبک‌زندگی باشد.
سبک‌زندگی محافظه‌کارانه یا محتاطانه‌: در این نوع سبک‌زندگی فرد معمولاً در حد ضرورت در فضاهای عمومی ظاهر می‌شود. در بعضی موارد خودشان را در محیط خانه محدود می‌کنند و به برتری مردان بر زنان باور دارند. در خصوص ارتباط با جنس مخالف معمولاً در حد مشروع و هم‌ترازی را می‌پسندند و حتی برای آشنایی و ازدواج هم قبول ندارند و این موضوع را فقط تحت نظارت والدین مورد وثوق قرار می‌دهد. به شدت از ریسک دوری می‌کنند. سطح تحملشان برای پرداخت هزینه بسیار پایین است، در پوشش و آرایش بسیار محتاط عمل کرده و معمولاً پوشش چادر را برای خود برگزیده‌اند. نگاهی آینده نگر داشته. حضور در منزل را بیشتر از بیرون دوست دارد.
به طور مثال می‌توان از خانمی ۳۰ ساله یاد کرد که دیپلمه است. خانه‌دار، محجبه، مادر دو فرزند است و همسرش شغل آزاد دارد. دائم از ریسکهای همسرش در کار ناله می‌کند و هراس دارد. زندگیش حول محور همسرش می‌گردد و باور دارد که مرد در زندگی اولویت اول است. فرزند شهید است و مادرش یکسال پس از شهادت پدر با عمویش ازدواج مجدد داشته. این تفکر در خانواده وجود داشته که اصلاً زن بدون مرد نمی‌تواند زندگی کند. اعتقادات مذهبی بسیار قوی دارد، حضور زن در بیرون از منزل را ضروری نمی‌بیند، اوقات فراغتش با خانواده می گذراند و معمولاً درون خانه است (مهمانی خانوادگی و رفت و آمد به منزل اقوام و در نهایت گذراندن اوقات خوشی در ویلا) برتری جنسی مردان را قبول دارد و در مورد مشکلاتی که برای زن‌ها پیش می‌آید زنان را مقصر قلمداد می‌کند و به هیچ عنوان در هیچ سطحی ارتباط با جنس مخالف را نمی‌پسندد. وقتی از او می‌پرسیم آیا از زندگیت و کاری که انجام می‌دهی راضی هستی جامعه را متهم می‌کند که تغییرنگاه‌ها باعث سلب آسایش او شده‌است:
من خانه و خانه‌دار بودن را دوست دارم. اصلاً لزومی نمی‌بینم مثل مردها کار کنم. مرد برای بیرون از خانه است و زن برای داخل خانه. همین که بچه‌هایم می آیند و من خانه هستم برایم خیلی خوب است اینکه تنها نمی مانند و اینکه شوهرم صبح ها تا ۹هست من خانه ام و اینها برایم خیلی مهم است که وقتی آن‌ها هستند من در خانه باشم احساس آرامش هم به من می دهد و هم به آن‌ها و یک روزهایی که من نباشم نظم زندگیشان بهم می خورد.
خانه‌دار فقط عیبش این است که جامعه ما نمی پسندد و حرف مردم آدم را افسرده می کند. من کارم را کار خوبی می دانم و می گویم اگر قرار بود در دین ما زن کار کند همان‌طور که در جنگ بدر زن‌ها رفتند کمک یک کاری زن‌ها برای خودشان بیرون از خانه جور می کردند فقط حرف مردم آدم را اذیت می‌کند همین…..(مورد شماره ۳۹).
یا مورد شماره ۴۳ زنی ۴۳ ساله که خانه‌دار است، چادری است، زمان رفت و آمد خود را با هماهنگی و دقت انتخاب کرده و ساعات تاریکی بیرون از منزل نمی‌ماند توضیحاتی می دهد که مفهوم سبک زندگی محتاطانه یا محافظه کارانه از گفتار ایشان استخراش شده است:
احتیاط شرط عقل است چه لزومی دارد من موقع تاریکی هوا بروم یک پارک خلوت و انتظار داشته باشم که برایم اتفاقی نی‌افتد…… معمولا با اتومبیل شخصی بیرون می ‌‌روم در غیر این صورت از آژانس می‌گیرم و به همسرم یا پسرم جلوی راننده زنگ می‌زنم و با صدای بلند طوری که طرف بشنود می‌گویم که دارم از کدام مسیر می‌روم و مثلا رنگ ماشین چه رنگی است…. . آدم باید خودش را حفظ کند و کمی محافظه کاری در زندگی لازم است. معمولا به خاطر عواقب مسائل اصلا در مورد مشکلات و اختلافات خانوادگی به خصوص مشکلاتی که با شوهرم دارم با مردهای خانواده حتی دامادم یا برادر شوهرم صحبت نمی‌کنم. از پیشداوریهای بعدیشان می‌ترسم. این جور مواقع سعی می‌کنم از یکی از دوستان قدیمی‌ام راهنمایی بخواهم. آدم با تجربه‌ای است و راهنمایی‌های خوبی هم می‌کند….(مورد شماره ۴۳).
سبک‌زندگی مصلحت‌اندیش[۴۸]: در این نوع سبک‌زندگی زنان معمولاً برای کارهای بسته به موقعیت مصلحت‌اندیشی می‌کند و رفتاری بر اساس مصلحت انجام می‌دهد. یک ارزیابی از زمان، مکان، افرادی که قرار است با آن‌ها ارتباط برقرار کنند، دارند. در زندگی تفکر خود نسبت به موضوع جنسیت به تفاوت میان زنان و مردان قائل هستند. ارتباط‌های دو جنس را بسیار مشروط می‌پسندند و معمولاً با ارتباط‌های همتراز مشکل ندارند. برخی معتقدند که ارتباط با جنس مخالف در حدی که آشنایی صورت گیرد و دو طرف اطلاعاتی از هم به دست آورند قبل از ازدواج باید باشد. برای حضور یا عدم حضور در بیرون از منزل و یا مکان‌های مختلف دست به محاسبه می‌زنند و الاهم و فالاهم می‌کند. همیشه در مورد کارهایشان نوعی داده- ستانده می‌کنند و میان هزینه و پاداش ارتباط معنی‌داری وجود دارد.
به طور مثال خانم ۳۶ ساله کارمند، مانتویی، متأهل دارای فرزند، نمادی از این دسته زنان مصلحت‌اندیش است. مانتویی است و بسته به زمان و مکان نحوۀ پوشش و آرایش خود را تغییر می‌دهد، در مورد اعتقادات مذهبی باید گفت که دین را به عنوان یک پکیج غیر قابل تجزیه نمی‌داند و قسمت‌هایی از آن را بسته به میل و شرایط انتخاب می‌کند و اجرا می‌کند، بسته به مصلحت و زمان و مکان اوقات فراغتش از هر چهار نوع نحوۀ گذران اوقات فراغت استفاده می‌کند، معمولاً برای کار بیرون می‌رود ولی اگر مصلحت اقتضاء کند و احساس امنیت داشته باشد ساعات ترددش ممکن است در شب‌ها هم باشد، رویکردی برابری طلبانه نسبت به جنسیت دارد و معتقد است که حضور زنان در بیرون از منزل ضروری است و در خصوص ارتباط با جنس مخالف معتقد به ارتباط در سطح هم‌ترازی و کنترل شده بدون روابط جنسی است. نظرات او در خصوص لزوم وجود اعتقادات مذهبی و پایبندی به شعائر مذهبی و نظرش راجع به حجاب تا حدی می‌تواند بیانگر افکار باشد:
اعتقادات مذهبی درحد متوسط مهم است فکر می کنم مهم است یک چیزهایی تحت عنوان قانون باشد اگر مناسک و شعائر را به عنوان قانون بگذارند و همه رعایت بکنند آدم زندگی‌اش قابل پیش بینی می شود همه چیز قابل دسترسی و برنامه‌ریزی می‌شود ولی اگر قانون نباشد همه چیز هرچی پرچی می شود حتی اگر غلط هم هست باید باشد به آدم اعتماد بدهد که هست و همه به همین مسیر می‌روند……
……۵۰% رعایت می‌کنم نماز نمی‌خوانم و لی روزه می گیرم چون رعایت کردنش به خودم آرامش می دهد ولی اینطور رعایت کردن به من این را می گوید که همه چیز اجباری نیست من خدا را ۱۰۰% قبول دارم و از او می ترسم فکر می‌کنم مهربان است و عاشقانه بنده‌هایش را دوست دارد نمی‌ترسم او را ناظر بر اعمالم می‌دانم فکر می‌کنم یکی دارد من را نگاه می‌کند وقتی به من پیشنهاد رشوه می‌شود او را احساس می‌کنم و می‌دانم او هست و یکجایی می‌دانم یک ضربه‌ای می‌خورم و شده که در این کارم یکسری ارزیابی‌ها انجام دهم و یکسری بودجه‌های کلان بستگی به ارزیابی من دارد باعث می‌شود پیشنهادهای خیلی کلانی می‌شود و‌….و من نمی‌پذیرم چون خدایی که آنجا نشسته به من می‌گوید دنیا پژواک اعمالمان است به من می‌گوید یک روزی پایش را می‌خورم و این قدرت خداست و از این می‌ترسم…….
این چیزی که در مملکت رواج دارد اسمش حجاب نیست من فکر می‌کنم باید حجاب آزاد باشد و هرکسی دوست دارد حجاب داشته باشد و هرکس اعتقاد ندارد نداشته باشد که مرز بین مسلمان و غیر مسلمان، با حجاب و بی‌حجاب مشخص شود با حجاب این شکلی جامعه راحت نیستم ولی باحجابی که خودم در جامعه می‌گردم راحتم من با مانتوو مقنعه هستم و راحتم. من فکر نمی‌کنم دودستگی که بین چادری و بی چادر هست از بین نمی‌رود حتی اگر حجاب آزاد شود چون در سیر تاریخی ما حجاب یک نماد اسلام است و اسلام نماد سیاست ما و چون با سیاست التقاط پیدا کرده و دین مذهب‌مان قاطی شده.
آرایش در حد غلیظ خوب نیست ولی درحد نرمال و کمرنگ خوب است درحدی که نوک مژه‌ها یک مقدار ریمل داشته باشد یک روژ کمرنگ هم باشد ولی اینطور نباشد که خانم هیچ چیزی استفاده نکند در عرض ۱۰سال پوستش خراب می‌شود درحد کمرنگ که صورت خانم یک مقدار ظرافت داشته‌باشد نه اینکه ساعت ۵صبح دختر خانم بیدار شوند و آرایش کند و شینیون کند و سایه هفت قلم و روژگونه و.. فیکساتور هم می زند که تا شب تکان نخورد و ۷صبح از خانه بیرون بیاید.
من آرایشم اصلاً غلیظ نیست تنها باشم اصلاً آرایش نمی‌کنم با شوهرم هم غلیظ نیست بلد هم هستم ولی اینکار را نمی‌کنم چون برای مردم تحریک کننده است آرایش لایت است درحد یک روژ و ریمل. (مورد شماره ۴۶).
یا مورد دیگری که در این خصوص از اصطلاح خاص حسابگر استفاده می‌کند و بر این باور است که زنها باید در زندگی خود در مواقع مختلف رفتار مناسب فضاو مکان را در نظر بگیرند. نمونه شماره ۲۷ زن ۳۲ ساله ای است که چادری است، آرایش هم می‌کند و در مورد خود چنین می‌گوید:
من الان از اداره می‌آیم و چادر سرم هست وگرنه مسافرت و یا منزل اقوام همیشه مانتویی هستم و آرایش هم می‌کنم. یا اگر تنهایی قرار باشد بروم جایی آرایش نمی‌کنم…… آدم باید زندگیش حساب و کتاب داشته باشد. باید ببیند کجا چه باید بکند…… اگر نمازم قضا شود کمتر ممکن است بخوانم ولی تلاش می‌کنم نمازم را بخوانم و روزه ام را بگیرم. اصلا حج رفتن را قبول ندارم. لزومی نمی‌بینم پولم را در جیب عربها بریزم. … ترکیه که رفته بودمی من ترسی نداشتم که نیمه شب هم بیرون بروم. ولی تو ایران بستگی دارد که کجا باشم….(مورد شماره ۲۷)
در مجموع می‌توان انواع سبک‌زندگی را به شکل زیر دسته‌بندی کرد و مصداق‌های آن‌ها را چنین نشان داد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم