۳- فواید آموزش برای مشتریان و افراد خارج از سازمان

۴- فواید آموزش برای سازمان

در اینجا تنها به فکر برخی از فواید آموزش برای هر یک از گروه ها می پردازیم.

الف) فواید آموزش برای کارکنان

– روحیه کارکنان را بهبود می بخشد.

– به افراد کمک می‌کند تا اهداف سازمانی را بشناسند.

– به ایجاد تصویر ذهنی بهتری از سازمان کمک می­ کند.

– رابطه میان فرادست و زیر دست را بهبود می بخشد.

– به کارکنان کمک می­ کند تا با دگرگونی ها سازگار شوند.

– جو مناسبی برای رشد و ارتقاء به وجود می آورد.

– احساس مسئولیت نسبت به سازمان را برای توانمند شدن و با معلومات بودن گسترش می‌دهد.

– تعارضات را برطرف می‌کند و بدین ترتیب فشار روانی و تنش را از میان می‌برد (باقری­زاده، ۱۳۷۸، ۵۴).

– کارکنان با به دست آوردن پاداش بالاتر و پیشرفت در داخل سازمان، رضایت شغلی بیشتری به دست می آورند.

– صلاحیت کارکنان را به وسیله تشویق و ترقیب آنان در شناخت و توصیف رسالت و اهداف سازمان بالا می‌برد.

– به افزایش سطح درک تغییرات اداری کمک نموده و دانش و مهارت‌های لازم برای کارکنان را به منظور تطبیق با شرایط جدید مهیا می کند (حاجی کریمی،رنگریز، ۱۳۷۹، ۲۷).

– کارکنان اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده، تمایل بیشتری به همکاری با سرپرست پیدا می کند (کوانگ.هو.تان، ۱۳۷۸، ۵۴).

علاوه بر مواردی که ذکر گردید، صاحب نظران اعلام نموده اند چنانچه کارکنان آموزش ببینند، در انجام کارهای زیر مهارت و انعطاف پذیری زیاد تری خواهند یافت.

– تصدی مشاغل جدید در سایه کسب مهارت‌های تازه

– انطباق با شرایط جدید و منحصر به فرد در محیط کار

– شناخت و قبول سیاست ها و مقررات سازمان

– آشنایی و استفاده از روش های متفاوت انجام کار در صورت لزوم

– استفاده از آموزش­های ارائه شده در جهت پیش­برد اهداف سازمانی

– برخورداری از امکان حفظ خود در سازمان و رقابت با نیروهای آموزش دیده تازه نفس

– بهره برداری از آموزش برای ترفیع و ارتقاء شغلی (دعائی، ۱۳۷۷، ۱۵۹).

ب) فواید آموزش برای مدیران

تعلیم و تربیت برای پرسنل تمام سطوح سازمان ضروری و واجب است. ولی به لحاظ اینکه قلمرو تصمیمات مدیران و سرپرستان وسیع و حیطه نظارت و نفوذشان فراگیرتر است و در ضمن وظیفه رهبری و هدایت کارکنان نیز به عهده آن ها‌ است، برنامه های آموزش و پرورش آن ها باید از محتوای متنوع تر و غنی تری برخوردار باشد (میرسپاسی، ۱۳۷۷، ۲۶۴).

برخی از فواید آموزش مدیران و سرپرستان عبارتند از:

– توجیه و آماده سازی کارکنان جدید و آنهایی را که از طریق انتقال به کار گمارده می‌شوند را ساده می‌کند.

– اطلاعاتی را برای اجرای قوانین استخدامی و ایجاد فرصث های استخدامی برابر فراهم می‌کند.

– اطلاعاتی را در زمینه سایر قوانین دولتی و سیاست های اداری فراهم می‌کند.

– اجرای سیاست ها و مقررات سازمانی را ساده می‌کند.

– جو مناسبی را برای یادگیری، رشد و هماهنگی به وجود می آورد. مدیریت مبتنی بر پیشگیری را پیش از آنکه فاجعه ای پدید آید، بر می انگیزد.

– به افزایش مهارت های رهبری، انگیزش، وفاداری، دیدگاه های بهتر و سایر ویژگی هایی که کارکنان و مدیران کامیاب به طور معمول ظاهر می‌کنند، کمک می‌کنند (باقری زاده، ۱۳۷۸، ۵۵).

– نیروی انسانی مورد نیاز را قادر به تأمین آن ها از طریق بازار کار نیستند، تأمین می نمایند (سعادت، ۱۳۸۴، ۱۷۵).

ج) فواید آموزش برای مشتریان و افراد خارج از سازمان

روشن است که تأثیرات آموزش تنها محدود به داخل سازمان نمی شود. و بازتاب آن را می توان هم در درون و در بیرون سازمان مشاهده نمود. حتی در مواقعی سازمان ها بایستی جهت جلب و حفظ مشتریان خود (در حال حاظر که مشتری محوری، رویکرد غالب مؤسسات و سازمان هاست) به عمد و آگاهانه، برنامه های کارآمدی را به مرحله اجرا گذارند. با آموزش مشتریان می توان به نتایج سودمندی از قبیل موارد ذیل دست یافت.

– ارائه و ارتقاء آگاهی ‌در مورد تولید و خدمات سازمان به مشتریان

– حفظ مشتریان به روش های علمی و مطلوب

– ایجاد حس وفاداری در مشتریان نسبت به سازمان

د) فواید آموزش برای سازمان

آموزش، هر تأثیر و فایده ای در هر سطحی که بگذارد نهایتاًً تمامی این تأثیرات و فواید به سازمان بر می­گردد. اصولاً از ابتدای کار نیز، هدف از طراحی کلیه برنامه ­های آموزشی و اجرای آن ها نیل به همین هدف ‌می‌باشد. در واقع می توان گفت فواید آموزش مدیران، کارکنان و مشتریان همگی واسطه و وسیله ای هستند تا سازمان به نحو بهتری اهداف و مقاصد خود را تحقق بخشد. پس تمامی فوایدی که برای سه گروه قبلی گفته شد فواید آموزش سازمان نیز محسوب می شود. با این حال، در ذیل به برخی دیگر از فواید آموزش برای سازمان به اختصار اشاره می­نماییم.

– افزایش بهره وری سازمان ها با بهبود عملکرد فردی، تیمی و مشارکتی بر حسب ستاده، کیفیت و سرعت

– توسعه فرهنگ مثبت عملگرایی در سازمان در جهت بهبود عملکرد (حاجی کریمی و رنگریز، ۱۳۷۹، ۲۷۰).

– میسر نمودن پیشرفت سازمانی از درون

– کاهش هزینه در بسیاری از زمینه ها مانند تولید، منابع انسانی، امور اداری و …

– بهبود ارتباطات سازمانی

– ایجاد جو مناسب برای رشد و ارتباط (باقری زاده، ۱۳۷۸، ۵۳).

– اعتلاء کمی و کیفی سطح اثربخشی کار

– ایجاد امکان رشد در زمینه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به ویژه از جهت پیشرفت تکنولوژی و اقدام برای خودکفایی (کاظمی، ۱۳۷۶، ۱۰۶).

ضرورت و اهمیت آموزش سازمانی

در دنیای کنونی، از طرفی مشخصه بارز محیط­های سازمانی تغییراتی است که به طور شگرف در زمینه تکنولوژی اطلاعات، روش انجام وظایف و … به وجود آمده است و از طرفی رقابت تنگاتنگ بین شرکت­ها و سازمان­ها برای حفظ و تداوم خود وجود دارد. در این میان کیفیت تعیین­کننده و محور اصلی این کشمکش ‌می‌باشد. پس شرکت­ها و سازمان­ها ناگزیر از اتخاذ شیوه هایی جهت انطباق خود با این تغییرات می‌باشند و از آنجا که نیروی انسانی کار آمد، با ارزش­ترین منبع هر سازمانی به حساب می‌آید قسمت اعظم سرمایه گذاری ها معطوف به نیروی انسانی گردیده است. مهمترین ابزاری که ‌به این منظور مورد استفاده قرار می‌گیرد آموزش است که با هدف ارتقاء کیفی سطح مهارت، دانش و نگرش افراد موجب توانمندی افراد در ایفای وظایف خود و کامیابی سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...