کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



جدول۶-۷: مشخصات بال طراحی شده ۱۲۰
جدول۶-۸: سرعت و فرکانس فلاتر بال دارای شکستگی ۱۲۲
جدول۶-۹: سرعت و فرکانس فلاتر نسبت به تغییرات λدر ارتفاع ۵۱۸۲ متر ۱۲۵
جدول۶-۱۰: سرعت و فرکانس فلاتر نسبت به تغییرات λدر ارتفاع ۱۰۰۵۸ متر ۱۲۵
فصل اول
مقدمه
۱-۱- پیشگفتار
مدل­سازی و تحلیل سازه­های مختلف هواپیماهای امروزی، از مهمترین مسائل صنعت هواپیمایی می­باشد. در اصول طراحی کلاسیک و مدرن، طراحی بال از اولین اقدامات در طراحی یک هواپیما به شمار می ­آید و این قسمت از هواپیما را معمولا قبل از بدنه، دم و دیگر اجزای هواپیما طراحی می­ کنند. با توجه به نقش اساسی بال در تولید نیروی برآ طراحی و تحلیل بال یکی از اساسی­ترین موضوعاتی است که یک طراح هواپیما با آن درگیر است. با توجه به اینکه سازه بال تحت مانورهای مختلف پروازی در معرض بارهای مختلف قرار می­گیرد، در اجزای مختلف این سازه تنش­های مختلفی ایجاد می­ شود. برای این تحلیل، نرم افزارهای مختلفی که عملکرد آن­ها بر مبنای روش اجزاء محدود است، موجود می­باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

روش اجزای محدود، یک روش حل عددی است که برای بسیاری از مسایل مهندسی قابل استفاده است. مسایل پایدار، گذرا، خطی و غیرخطی در تحلیل تنش، انتقال حرارت، الکترومغناطیس و غیره می­توانند با بهره گرفتن از روش اجزای محدود استفاده شوند. بدون شک افتخار داشتن عنوان اولین کسی که این روش را برای حل مسایل مهندسی ابداع نمود، به کورانت[۱]می­رسد. او در مقاله­ای که در سال ۱۹۴۳ منتشر شد، از درون­یابی تکه­ای چندجمله­ای­ها، در مدلی که به نواحی مثلثی تقسیم شده بود برای حل مساله پیچش استفاده کرد. گام بعدی در ایجاد روش اجزای محدود را می­توان فعالیت­های شرکت بوئینگ در نظر گرفت. در سال ۱۹۵۰ شرکت بوئینگ برای مدل­سازی بال­های هواپیما از المان­های مثلثی استفاده کرد. با این همه، هنگامی که در سال ۱۹۶۰ شخصی به نام کلاگ[۲]در مقاله­ای اصطلاح اجزای محدود را به کار برد، این روش عمومیت یافت. این مقاله کاربرد اجزای محدود ساده (میله­های مفصل شده و ورق مثلثی) برای تحلیل سازه هواپیما را نشان می­دهد]۱و۲[. همراه با توسعه کامپیوترهای دیجیتالی با سرعت­های بالا، کاربرد روش اجزای محدود هم با نرخ فزاینده­ای پیشرفت نمود.
پدیده ­های آیروالاستیسیته استاتیکی و دینامیکی، مربوط به اندرکنش بین نیروهای سازه­ای و آیرودینامیکی است که منجر به ایجاد تغییر در توزیع بارهای آیرودینامیکی به عنوان تابعی از سرعت جریان می­ شود. پدیده ­های ناپایداری استاتیکی و دینامیکی، واگرایی و فلاتر، می­توانند باعث از هم گسیختگی سازه­های هوایی شوند. بر اساس آنالیز پایداری خطی، نوسانات بالای آنچه که سرعت فلاتر نامیده می­ شود، میرا نمی­شوند و دامنه آنها به صورت نامحدود افزایش می­یابد و به فروپاشی دم یا بال منتهی می­ شود.
۱-۲- تاریخچه
از ابتدای ابداع هواپیما باتوجه به نقش اساسی بال در ساختمان هواپیما و تولید نیروی برا مطالعات و تحقیقات فراوانی بر روی بال انجام گرفته است. عموما این تحقیقات را می­توان در زمینه ­های آیروالاستیسیته و بررسی پدیده فلاتر و واگرایی بال، بهینه سازی، تحلیل تنش استاتیکی و دینامیکی بال و تاثیر مواد مواد مرکب بر سایر پارامترهای طراحی بال نام برد.
تا کنون در ارتباط با تحلیل بال هواپیما با توجه به بارگذاری­های دینامیکی مختلف کارهای گوناگونی انجام شده و کتاب­های بسیاری نیز در این زمینه منتشر گردیده است[۳-۵]. ناسا تحقیقات گسترده­ای در این زمینه انجام داده است که می­توان به[۶] اشاره کرد. در آغاز دهه ۹۰ تحقیق بر روی اثرات بارگذاری­های دینامیکی مختلف بر روی بال به صورت گسترده­تری پیگیری شد. در سال ۱۹۶۸ تحلیل تنش سازه­های هوایی تحت نیروهای ضربه­ای بررسی شد و تاثیر این نیروها بر روی تغییر شکل سازه مشخص گردید[۷]. در سال ۱۹۹۰ لیبرسکیو و نثیر[۳] تحقیقی بر روی پاسخ پانل­های مواد مرکبی به انفجارهای صوتی انجام دادند[۸]. پاسخ دینامیکی سطوح هوایی با ساختار غیر خطی در سال ۱۹۹۲ بررسی شد[۹]. نحوه­ توزیع تنش بر روی بال مثلثی و رابطه بین زاویه عقب­گرد و تنش در لبه­های بال با روش فتوالاستیک توسط سوزوکی[۴] به انجام رسید[۱۰]. طراحی بال­های فلزی و مواد مرکب هواپیما جهت دستیابی به چگونگی تاثیر مواد مرکب در وزن سازه و میزان تنش توسط کندی[۵] و مارتین[۶] مورد بررسی قرار گرفته است[۱۱]. موچٌاندی[۷] و همکارانش با در نظر گرفتن آلیاژ آلومینیوم به عنوان جنس سازنده، تاثیر انواع سطح مقطع تیرک طولی و مخروطی شدن تیرک را با بهره گرفتن از روش اجزای محدود بر توزیع تنش، مورد بررسی قرار دادند[۱۲]. گائو[۸] و همکارانش عملکرد دو نوع متفاوت سوراخ­ها و تقویت کننده­ های گوناگون در یک تیرک با سطح مقطع C شکل تحت بار برشی استاتیکی را بررسی کردند[۱۳]. چیت[۹] و همکارانش تحلیل استاتیکی و دینامیکی بال بدون شکستگی دارای تیرک­های طولی و تیغه­های عرضی را با نرم افزار اجزای محدود انجام دادند. در این مطالعه، از المان پوسته برای پوسته و المان تیر برای تیرک­های طولی و تقویت کننده­ها استفاده شده است. آن­ها با تغییر ضخامت پوسته و همچنین تغیر در سطح مقطع تیرک­های طولی، تغییرات تنش و تغییر مکان را در طول بال مشاهده کردند[۱۴]. هاراکار[۱۰] و همکارانش با قرار دادن بار­های مختلف روی بال معمولی، با بهره گرفتن از روش اجزای محدود تحلیل کمانشی و تنشی را انجام دادند. با بدست آوردن فاکتور کمانش کمتر از ۱ در پوسته بالایی نشان دادند که در این بال کمانش اتفاق نمی­افتد[۱۵]. اوزوزترک[۱۱] تحلیل آیرودینامیکی، سازه­ای و آیروالاستیک یک هواپیمای بدون سرنشین را بررسی کرد. تحلیل سازه­ای بال تحت بارهای آیرودینامیکی حدی در دیاگرام V-n، با بهره گرفتن از مدل اجزای محدود انجام شده است. توزیع تنش فون مایسز برای بال و دم ساخته شده از مواد مرکب خاص را انجام داده و نتایج برای چند ماده از قبیل کربن اپوکسی و فایبرگلاس را ارائه دادند[۱۶]. همچنین تحقیقات زیادی در زمینه اصول بهینه­سازی ساختارهای مواد مرکب بال انجام گرفته است که می­توان به[۱۷و۱۸] اشاره کرد. در سال ۲۰۱۱ ژانگ[۱۲] شبیه سازی عددی و طراحی بهینه یک بال به منظور یافتن بهترین مواد مرکب بال انجام داد[۱۹]. سازه­های بال با در نظر گرفتن مواد ایزوتروپیک و مواد مرکب توسط نرم افزار ANSYS تحلیل شده و بهترین جهت­گیری فیبرها در سازه مورد مطالعه قرار گرفته است[۲۰]. مطالعات قابل توجهی در زمینه بهینه­سازی سازه­های هوایی با محدودیت­های فلاتر، فرکانس طبیعی و تنش­های حالت دائمی انجام شده است[۲۱و۲۲]. سیوالد[۱۳] یک روش مدل­سازی عددی برای پیکربندی بال دلخواه توسعه داد و یک ابزار شبیه سازی برای ارزیابی و پیش بینی جرم آن­ها به کار گرفت و جعبه بال با المان تیر غیرخطی مدل شده است[۲۳]. آنتیلا[۱۴] عمر خستگی یک هواپیمای DHC-6 را با یک روش تحلیلی مناسب با تمرکز روی بال که به عنوان جزیی از هواپیما که بیشتر تحت خستگی بحرانی قرار دارد تخمین زد[۲۴]. کمار[۱۵] و همکارانش، پیش بینی عمر خستگی برای رشد ترک در محل بیشینه تنش انجام دادند[۲۵].
در زمینه آیروالاستیسیته سازه­های هوایی نیز تحقیقات زیادی انجام شده است. فلاتر سازه‌های هوایی مساله‌ای بسیار قدیمی است و کتاب‌های بسیاری در این زمینه چاپ شده است[۳-۵، ۲۶ و ۲۷]. اولین مطالعات بر روی مساله فلاتر در سال ۱۹۱۶ توسط لانچستر[۱۶] و همکارانش در جریان جنگ جهانی اول در مورد مسائل فلاتر بمب افکن هندی پاگ[۱۷] انجام گرفته است[۴]. یکی از اولین مطالعات انجام گرفته در مورد آیروالاستیسیته بال هواپیما مقاله­ای از گلند[۱۸] بود که سرعت فلاتر یک بال یک سر درگیر و یکنواخت را بدست آورد[۲۸]. در بسیاری از مقالات مطالعه رفتار آیروالاستیک یک بال یکنواخت و مستقیم تحت بارگذاری ناپایا ارائه شده است[۲۹]. هاسنر[۱۹] و استین[۲۰] فلاتر یک بال با زاویه عقب­گرد را در رژیم جریانی مادون صوت بررسی کردند[۳۰]. پاتیل[۲۱] و هاجز[۲۲] رفتار غیرخطی یک تیر یک سر درگیر را مورد بررسی قرار دادند[۳۱]. گرن[۲۳] و لیبرسکیو فلاتر و واگرایی یک بال پیشرفته بازاویه عقب­گرد را که جرم­های متمرکز در طول و نوک خود حمل می­ کند، تحت بارگذاری ناپایا بدست آورده و مورد بررسی قرار دادند[۳۲]. کوین[۲۴] و لیبرسکیو ناپایداری آیروالاستیک یک بال هواپیما را در جریان تراکم ناپذیر مورد بررسی قرار داده­اند. آن­ها بال را مانند تیر جدار نازک مواد مرکبی ناهمسانگرد مدل کرده و سرعت فلاتر را تعیین کردند[۳۳]. حدادپور و فیروزآبادی ناپایداری فلاتر بال هواپیما بدون اثر زاویه عقب­گرد را در یک جریان مادون صوت تحت اثر نیروهای ناپایا و شبه پایا بررسی کرده ­اند[۳۴]. معادلات خطی دینامیکی برای بال انعطاف پذیر تحت مانور صعود با زاویه عقب­گرد با اثر تغییر فرم برشی بال توسط فاضل­زاده و همکارانش استخراج شده و سرعت فلاتر تحت بارگذاری ناپایا بررسی شده است[۳۵]. رشیدی و فاضل­زاده تاثیر مدل بارگذاری شبه پایا و ناپایا و زاویه عقب­گرد بر سرعت فلاتر بال هواپیما را مورد بررسی قرار دادند[۳۶]. فاضل­زاده و همکارانش تاثیر مانور غلتشی بر ناپایداری استاتیکی و دینامیکی یک بال یک سر درگیر را بررسی کردند[۳۷]. مزیدی و همکارانش تاثیر موتور بر فلاتر بال هواپیما تحت مانور غلتشی را بررسی کردند[۳۸]. مزیدی و همکارانش تاثیر موتور با نیروی پیشران زمانمند بر پاسخ آیروالاستیک یک بال را بررسی کردند[۳۹]. پنگ[۲۵] و همکارش در سال ۲۰۱۲ با درنظر گرفتن بالک در انتهای بال هواپیمای مسافربری، تاثیر این بالک بر روی سرعت و فرکانس فلاتر را مورد مطالعه قرار دادند[۴۰]. بیبین[۲۶] و همکارانش در سال ۲۰۱۲ با مدل­سازی بال بدون شکستگی متشکل از تیرک­های طولی و تیغه­های عرضی، تحلیل تنش و فلاتر را برای این نوع بال در نرم­افزار اجزای محدود انجام دادند[۴۱].
۱-۳- هدف پایان نامه
در طراحی هواپیما، تحلیل استاتیکی و دینامیکی و پیدا کردن نقاط بحرانی حاصل از بارهای مختلف استاتیکی و دینامیکی و تاثیر پارامتر­های مختلف بر طراحی حایز اهمیت است. طی پروژه حاضر بال یک هواپیمای مسافربری با بهره گرفتن از نرم افزار CATIA مدل­سازی شده و تحلیل استاتیکی و دینامیکی این مجموعه مورد بحث قرار می­گیرد. تحلیل استاتیکی و دینامیکی در نرم افزار ABAQUS انجام خواهد شد. اثر پارامترهای طراحی نظیر پارامترهای فیزیکی و هندسی بال، بارگذاری­های مختلف، تاثیر مواد گوناگون بر استحکام و کاهش وزن سازه و در پایان مقادیر تنش و دیگر پارامتر­ها شبیه سازی عددی خواهند شد و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت. در پایان تحلیل پدیده فلاتر بال صورت می­گیرد. همچنین تاثیر پارامترهایی مانند زاویه عقب­گرد و ارتفاع پروازی روی سرعت و فرکانس فلاتر مورد بحث قرار می­گیرد.
۱-۴- محتویات پایان نامه
پایان نامه حاضر در هفت فصل تنظیم شده است، مقدمه و تاریخچه تحقیقات انجام شده در این فصل آورده شده است.
در فصل دوم ساختمان و اجزای سازنده بال هواپیمای مسافربری معرفی شده است.
در فصل سوم بارگذاری و همچنین بارهای وارد بر بال مطابق با استاندارد FAR 25 ارائه شده است.
در فصل چهارم روند تحلیل استاتیکی و دینامیکی در نرم افزار المان محدود و همچنین تحلیل عددی آیروالاستیک بال بیان شده است.
در فصل پنجم مدل­سازی کامپیوتری بال تشریح شده است.
در فصل ششم به تحلیل و بررسی نتایج پرداخته می­ شود.
در فصل پایانی نیز به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادهایی برای انجام فعالیت­های آتی، پرداخته شده است.
فصل دوم
ساختمان بال و مواد سازنده
۲-۱- مقدمه
بال­ها اجزای اصلی تامین کننده نیروی برآ هستند. بال­های هواپیما از لحاظ آیرودینامیکی طوری طراحی شده ­اند تا نیروی برآ مورد نیاز پرواز را تامین نمایند. از بال علاوه بر تولید نیروی برآ، برای حمل سوخت و نصب موتورها استفاده می­ شود. بال­ها باید نیروی برآی کافی به منظور حمل تمام وزن هواپیما را تولید کنند. هدف اصلی یک بال بهینه تولید نیروی برآ و کاهش نیروی پسا در حد امکان است. با عبور جریان هوا از یک بال با زاویه حمله مناسب، گرادیان فشار بوجود می ­آید. ناحیه کم فشار در سطح بالایی بال، در حالیکه ناحیه پر فشار در سطح زیرین بال ایجاد می­ شود. تفاوت در فشار دو سطح، نیروی برآی رو به بالا را تولید می­ کند. در هواپیماهای تجاری، جنگنده­ها و جت­ها، بال تنها به منظور تولید نیروی برآ در طی فازهای مختلف پروازی طراحی نمی­شوند بلکه نقش­ها و وظایف دیگری نیز دارا می­باشند. در هواپیما­های تجاری بال­ها به عنوان مخزن اصلی برای سوخت مورد نیاز پرواز استفاده می­شوند. سوخت معمولا درون مخزنی که داخل جعبه بال[۲۷] قرار دارد، حمل می­ شود. مخازن تعبیه شده در بال مستقیما سوخت را به موتورها می­رسانند. نصب این موتورها بر روی بال بارهای سازه­ای ایجاد می­ کند. در طول پرواز، بال در معرض نیروهای آیرودینامیکی، تندباد، نیروهای آیروالاستیک و سازه­ای قرار دارد. بنابراین بال باید از لحاظ آیرودینامیکی و سازه­ای به خوبی برای فراهم کردن کارایی بهینه در همه فازهای پروازی طراحی شود.

شکل۲-۱: اجزای سازنده بال]۴۲[

۲-۲- پیکربندی بال
بر اساس نوع ماموریت و رژیم­های پروازی متفاوت مادون صوت، در حد صوت، مافوق صوت و ماوراء صوت بال دارای پیکربندی و پلن فرم­های[۲۸] متفاوتی است.
۲-۲-۱- انواع بال
شکل­های گوناگونی از بال با توجه به ماموریت هواپیما بر روی هواپیماها به کار می­روند. انواع بال­ها را می­توان از نظر شکل و محل نصب در دو دسته کلی تقسیم بندی کرد.
بال­ها غالبا از نظر شکل شامل پیکربندی­های زیر هستند:
۱- بال­های مستطیل شکل: به بال­هایی که اندازه طول وتر بال در تمام قسمت­ های بال یکسان است و شکل آن­ها به صورت مستطیل می­باشد، گفته می­ شود. این نوع بال مخصوص هواپیماهای سبک و کم سرعت است و از نظر ساختمانی بسیار ساده و هزینه ساخت آن کمتر از بال­های دیگر است.
۲-بال­های مثلثی: در شرایطی که لبه حمله بال­ها عمود بر بدنه نباشد زاویه­ای با آن تشکیل می­دهد که به آن زاویه عقب­گرد[۲۹] بال می­گویند. اگر زاویه عقب­گرد بال حدود ۴۵ درجه و یا بیشتر باشد، آن را بال مثلثی می­نامند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:28:00 ق.ظ ]




عکس سمت راست فوکر DV-III [www.militaryfactory.com]
… من طی تست های بررسی سختی بال متوجه شدم که با افزایش بار بر روی بال زاویه حمله در نوک بال به صورت غیرطبیعی افزایش می یابد. من بخاطر نمی آورم که این پدیده را طی آزمایش ها با بال اصلی دیده باشم. کاملا مشخص است که این افزایش زاویه حمله در نوک بال باعث شکستن بال شده است، بطور منطقی بار اعمال شده به بال به واسطه فشار هوا در شیرجه هایی با زاویه زیاد در نوک بال به نسبت قسمت میانی بال افزایش بیشتری داشته، و خود باعث افزایش زاویه حمله در نوک بال می شود. این پدیده به علت وجود اسپار عقبی اضافه شده به بال است، و وجود این اسپار باعث تغییر شکل ناخواسته بر روی بال تحت بار می شود….
پیچش منتج شده از این فرایند باعث شکستن بال تحت مانورهای مداوم جنگی می شود.[۸]
بعد از جنگ جهانی اول و در سال ۱۹۲۳ بومر و کونینگ فلاتر ایلران هواپیمای دریایی ون برهل را بررسی نمودند. آن­ها یافتند که مجزا نمودن مودهای متقابل به وسیله روش تعادل جرم می تواند این مشکل را حذف نماید. از آن زمان استفاده از تعادل جرم به عنوان روشی برای جلوگیری از فلاتر پذیرفته شده است.[۹]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در سال ۱۹۲۷ ژان و بیر بررسی های خود را بر روی فلاتر دم عمودی هواپیمای MO-1 در ایالات متحده معطوف نمودند. این دم یک سیستم با دو اسپار بود که باعث جفت شدن مودهای پیچش و خمش می­شد. به عنوان یک راه حل، افزایش سختی پیچشی و جلوبردن مرکز جرم پیشنهاد شد. بعلاوه نوئل،یانگر و گرین مطالعاتی را بر روی پدیده فلاتر انجام داده و مقالات خود را در مورد فلاتر در سال ۱۹۲۷ و ۱۹۲۸ چاپ نمودند.
همچنین در سال ۱۹۲۷ در دانشگاه MIT مطالعات اولیه بر روی پدیده فلاتر آغاز شد و اولین استفاده از مدل­ها در تونل باد صورت پذیرفت. بعدها به رهبری راشر، مدل متشابه دینامیکی بسیاری از هواپیماهای نظامی در لابراتوار تحقیقات سازه و آیروالاستیسیته دانشگاه MIT ساخته و تست شد.
در سال ۱۹۲۸، پرینگ کار خود را در مورد استفاده از یک مدل کوچکتر جهت مشخص نمودن سرعت فلاتر یک هواپیما ارائه نمود. او تحقیقات خود را بر روی یک هواپیما که سرعت و فرکانس فلاتر بال و ایلران آن توسط تست های پروازی مشخص شده بود متمرکز نمود.
پس از او، قوانین ساخت مدل های متشابه با ابعادی کوچکتر توسط مک کین و وود هراس توسعه یافت. بر اساس این قوانین برای اینکه به تشابه دینامیکی بین مدل کوچکتر و هواپیمایی با ابعاد کامل رسید، ابتدا باید تشابه هندسی جرم و توزیع ویژگی های الاستیک را ایجاد نمود. پرینگ از یک مدل با ابعاد یک سوم هواپیما استفاده نمود و سرعت و فرکانس فلاتر مشاهده شده به خوبی با مقادیر بدست آمده طی تست های پروازی مطابقت داشت. این تحقیق بررسی سودمندی جهت مشخص نمودن استفاده از مدل های کوچکتر در تونل باد برای پیش بینی سرعت فلاتر بحرانی یک هواپیماست.
در سال ۱۹۲۹ دونکن و فریزر گزارشی را با موضوع فلاتر بال های هواپیما ارائه نمودند. در این گزارش فرمول های تئوریک فلاتر به همراه مشتقات آیرودینامیکی محاسبه شده در تونل باد ارائه شد.گزارش علمی آن­ها تا سال ها به عنوان یکی از اصلی ترین مراجع فلاتر شناخته می شد به صورتی که این گزارش نام انجیل فلاتر را به خود اختصاص داد.
در این گزارش مفهوم مودهای طبیعی سازه تعریف شده بود و با بهره گرفتن از این تعریف مسائل به وسیله معادلات دیفرانسیل معمولی بجای معادلات دیفرانسیل جزئی حل می­شد. فریزر و دونکن اثر دنباله­های جداشده از سطح بال را در محاسبات خود در نظر نگرفتند و از اینرو نتایج حاصل از اصول آیرودینامیکی کار آن ها به اندازه کافی رضایتبخش نبود.
بعد از جنگ جهانی اول، هوانوردان توجه خود را به شکستن رکوردهای سرعت معطوف نمودند. بین سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۴ تعداد زیادی مسابقه هوایی برگزار شد. بعضی از شرکت کننده ها مانند ورویل اسپرگ R-3، سوپر مرین S-4، ژئو-بی، لونینگ P-4 و کانیس R-6 با مسئله فلاتر روبرو شدند. طراحان هواپیماهای خود را با بهره گرفتن از اسپارهای چوبی تقویت شده در انتهای بال و تقویت بال توسط اتصالات خارجی یا کوچک نمودن پهنای بال بهبود دادند.
در سال ۱۹۳۰، مطالعات آیروالاستیسیته با پیشرفت بسیار بزرگی به خصوص در زمینه تئوری مواجه شد. در این سال هواپیماهای یک باله نسبت به هواپیماهای دوباله به علت کارایی بسیار بهتر خود ترجیح داده شده و بال هایی با روکش فلزی به همراه اسپارهای فلزی و تقویت کننده های داخلی به جای بال هایی با اسپارهای چوبی که توسط پارچه پوشانده شده بود استفاده شدند.
در اوایل سال ۱۹۳۰ کلمه آیروالاستیسیته برای اولین بار توسط کاکس و پاگسلی در انگلستان استفاده شد. در سال ۱۹۳۰، کاکس،پاگسلی،دونکن و مک میلان بر روی اثر معکوس ایلران متمرکز شدند. اثر معکوس ایلران در مرجع [۱۰] به صورت زیر تعریف می شود:
اثر معکوس ایلران زمانی روی می دهد که با افزایش سرعت، تغییر زاویه ایلران باعث ایجاد پیچش در بال در خلاف جهت ایلران شود و در نتیجه، اثر ایلران برای ایجاد ممان جهت غلتش کاهش می یابد. این فرایند تا زمانی که ایلران دیگر اثری نداشته و عکس العملی معکوس با عملکرد خود ایجاد نماید ادامه می یابد.
در سال ۱۹۳۲، هواپیمای دی هاویلند با حادثه ای جدی به علت فلاتر بال، دم و رادر خود مواجه شد. مشخص شد استرات های V شکل عامل اصلی این حادثه بودند. طی سال های ۱۹۳۲تا ۱۹۳۴ موارد فلاتر زیادی در ایالات متحده نیز روی داد. هواپیمای YC-14،YO-27، داگلاس C-26A،Xo-43 و F-24 فلاتر دم را هم تجربه نمود.
هواپیمای YA-8 با فلاتر رادر نازک خود روبرو شد و بوئینگ YB-9A با فلاتر رادر-بدنه، داگلاس XV-7 با فلاتر بدنه-الویتور و کورتیس Yo-40B با فلاتر الویتور-تب روبرو شد. در همان سال تئودرسون شروع به فعالیت در زمینه مسائل فلاتر در ایالات متحده نمود او تنها در عرض چند ماه یک گزارش علمی ناسا به شماره ۴۹۶ و در سال ۱۹۳۵ چاپ نمود. کار او تاثیر بزرگی بر روش های بررسی فلاتر در صنعت هوانوردی آمریکا نهاد. تئوری تئودرسون روش دقیق و آسانی را برای صفحاتی با سطح مقطع ایرفویل شکل ارائه می نمود. روش او مبنای اصلی روش استریپ است که هم اکنون جهت محاسبه فلاتر بال بکار گرفته می شود. توسعه روش های بررسی فلاتر در آمریکا به شدت از کارهای او تاثیر پذیرفته است می توان به عنوان برجسته­ترین آن­ها روش استریپ و روش های تقریب فلاتر را نام برد.
تئودرسون و گریک بین سال های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۶ با یکدیگر به بررسی اثرات مشخص هر پارامتر سازه مانند مرکز جرم، محور الاستیک، ممان اینرسی، نسبت وزن، مکان قرارگیری لولای ایلران و پارامترهای متشابه آن پرداختند.
در سال ۱۹۳۵، فارن نتایج تجربی خود را در مورد افزایش ضریب برآی بالی که زاویه حمله آن به سرعت تغییر می نماید ارائه نمود. او نشان داد که ضریب برآ تا مقدار ماکزیمم برآی بال افزایش می یابد و این به علت فلاتر تا مرز واماندگی بال، ملخ یا پره بکار رفته بود.
در اواسط دهه ۱۹۳۰، اولین تست های پروازی فلاتر، آغاز شد و ون شیپ در آلمان اولین کسی بود که این تست ها را انجام داد. روشی که او استفاده می نمود خیلی ساده بود: شیرجه زدن با هواپیما تا حداکثر سرعت آن و مشاهده رفتارهای بوجود آمده.
بسیاری از آزمایش های پروازی فلاتر موفق بر روی هواپیماهای مختلف انجام شد تا اینکه این آزمایش منجر به سقوط هواپیمای جونکر JU-90در سال ۱۹۳۸ شد. بعد از سال ۱۹۴۵، صنعت لزوم تست های فلاتر را پذیرفت و این منجر به بهبود روش­های آزمایش و همچنین تولید هواپیما با حداکثر امکان جلوگیری از وقوع این پدیده بود.
پراندتل مقاله ای را در مورد آیرودینامیک جریان پایدار در سال ۱۹۳۶ ارائه نمود. تئوری ارائه شده در این مقاله برای آیرودینامیک جریان ناپایا نیز تعمیم یافت. او شتاب پتانسیل را تعریف نمود. تئوری او نتایج صحیحی در مورد جریان های زیر صوت و مافوق صوت با اغتشاشات کوچک ارائه نمود. اما در جریان گذر صوتی تئوری خطی او، پیش ­بینی­های صحیحی ارائه نمی­نمود.
تنها طی دو سال در ایتالیا، کایله پوزیو دو مقاله با بهره گرفتن از روش پرانتل ارائه نمود. او پتانسیل سرعت را برای مسائل دو بعدی و غیر ایستا بکار برد. در سال ۱۹۳۷، سیکالو تئوری خط برآزای پرنتل را توسعه داد و روش چند خط برآزا را برای یک بال با پهنای محدود و در حال نوسان ارائه نمود. بعدها و در سال ۱۹۴۰ فریزر به همراه دونکن و کلار کتابی را در مورد ماتریس ها و کاربرد های آن ها به همراه مسائل فلاتر چاپ نمودند. در سال ۱۹۴۱ لرینگ روش خود را برای حل مسائل آیروالاستیسیته با بهره گرفتن از ماتریس های متقارن ارائه نمود.
طی جنگ جهانی دوم، کاسنر مقاله ای را ارائه نمود که در آن تئوری کلی سطوح برآزا برای بال های سه بعدی بکار برده شد. او از شتاب پتانسیل پرانتل و اثر حرکت دابلت های یکنواخت استفاده نمود.
طی جنگ جهانی دوم و بعد از آن با پیشرفت هواپیما ها شکل آن ها نیز تغییر نمود. هواپیماهای فلزی بجای هواپیماهای چوبی استفاده شد بعلاوه سرعت هواپیماها افزایش چشمگیری داشت. فلاتر به علت های دیگری از جمله حمل سلاح، تانکر های سوخت خارجی یا عدم تعادل وزن و کاهش سختی سازه به علت خسارات بوجود آمده طی درگیری ها نمود یافت.
در سال ۱۹۴۲، اسمیلگ و واسرمن در مقاله ای جداول جامعی را از ضرایب آیرودینامیکی ناپایدار که در محاسبات و تحلیل فلاتر استفاده می شوند ارائه نمود.آن ها از تئوری تئودرسون و تعادل آیرودینامیک سطوح کنترل برای محاسبه این ضرایب استفاده نمودند. این جداول و روش های محاسبه آن ها تا سال ها در ایالات متحده مورد استفاده قرار می­گرفت.روش های ارائه شده در این مقالات شامل مفاهیم میرایی سازه بود. با بهره گرفتن از این مفاهیم یک روش کاربردی از حل گرافیکی با نام نمودار V-g برای محاسبه فلاتر به دست آمد.
این روش به نسبت رایج، نموداری را ارائه می نماید که سرعت در محور افقی و میرایی سازه در محور عمودی آن قرار دارد. سرعت فلاتر به سادگی و با برخورد نمودارهای محاسبه شده از تقابل نیروهای آیرودینامیک و الاستیک با محور افقی محاسبه می شود.
با ادامه تحقیقات تئوریک محققان، برخی دیگر از آن ها توجه خود را معطوف به اطلاعات تجربی نمودند و اندازه گیری نوسان حاصل از نیروهای آیرودینامیکی تا آزمایشات پیشرفته فلاتر را با بهره گرفتن از مدل های اولیه تولید شده هواپیما انجام دادند. بعلاوه از این اطلاعات تجربی بعنوان وسیله ای کارا جهت اعتبارسنجی تئوری ها نیز استفاده می­شد و نقشی اصلی در پیشرفت آن ها در آینده داشت.
در سال ۱۹۶۲، هال در مقاله ای که به بررسی اندازه گیری مشتقات آیرودینامیک جسم در حال نوسان پرداخت ۵۳ عدد از مطالعات انجام شده بین سال های ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۶ را ارائه نمود. بر اساس این مقاله، دانشمندان انگلیسی توجه خود را در زمان جنگ معطوف به سرعت های مادون صوت نموده بودند. هر چند بعد از جنگ مطالعات در آمریکا به سمت بدست آوردن نتایج برای سرعت های گذرصوت و مافوق صوت هدایت شد. اندازه گیری نیروهای آیرودینامیک صفحات در حال نوسان کاری بسیار سخت و غیر دقیق بود تا اینکه برت، وایت و تایلی دستگاه واتمتر را در سال ۱۹۴۲ ارائه نمودند.
زمانی که استفاده از سازه هایی تمام فلزی عمومیت یافت، درخواست ها جهت تست های فلاتر مدل های هواپیما با ابعاد کوچکتر افزایش یافت. طی جنگ پلی ونیل کلرید ماده اصلی جهت ساخت مدل ها بود. واسرمن و میکیوتو تجارب خود را در مورد این نوع مدل ها را در سال ۱۹۵۱ ارائه نمودند. اما این روش به علت محدودیت ها در دقت ساخت، تغییر خواص مواد به واسطه دما و رطوبت و همچنین هزینه های ساخت بالا به صرفه نبود. بلافاصله، روشی که در بالا ارائه شد با یک روش ساده تر جایگزین شد. در این روش جدید تنها مودهای ارتعاشی در مدل شبیه سازی می شد و این مودهای ارتعاشی جهت تحلیل فلاتر بسیار مهم بودند. به وسیله این روش یک بال شبیه به تیر را می توان به وسیله تنها یک اسپار فلزی با توزیع سختی مناسب مدل نمود و جهت تشابه هندسی نیز از چوب بالسا جهت ساخت شکل بال استفاده نمود. مقالات و گزارش های علمی بسیار زیادی توسط کانینگهام، برون، تمپلتون، وایت، مکارتی و هافمن ارائه شده است.
در سال ۱۹۴۶، یک تونل باد برای تحقیقات فلاتر در لابراتوار لانگلی عملیاتی گردید. این تونل، یک تونل باد ویژه بود که توانایی استفاده از هوا و گاز فرئون را برای محیط تست داشت. این تونل باعث ایجاد یک دانشکده برای بررسی های تجربی در زمینه آیروالاستیسیته در آمریکا شد. با افزایش سرعت هواپیما­ها و ورود آن ها به جریان گذر صوتی، دانشمندان با مسائل آیروالاستیسیته جدید و بسیار زیادی روبرو شدند. یکی از اولین مسائل بوجود آمده نوسان ایلران (که به آن clean buzz گفته می شد) در هواپیمای P-80 در هنگام آزمایش های پروازی با سرعت بالا و طی سال ۱۹۴۴ بود.
روش شناخته شده تعادل جرم، جهت برطرف نمودن این مشکل بکار رفت اما مشاهده شد که تعادل جرم هیچگونه اثری بر شدت نوسانات ایجاد شده نگذاشت. راه حلی که برای این مشکل در نظر گرفته شد، افزایش سختی سطوح کنترل، تغییر شکل پروفیل و دمپر های سطوح کنترل بود. برای بررسی صحت روش های ارائه شده آزمایش های تونل باد و تست های پروازی استفاده شد چراکه هیچگونه روشی برای جریان گذرصوتی تا آن زمان ارائه نشده بود. آرتور ریجر معیارهای اصلی جهت جلوگیری از فلاتر سطوح کنترل در جریان گذرصوتی را در یک مقاله کامل در جلد پنجم کتابچه آموزشی آگارد[۱۰] ارائه نمود.
در سال ۱۹۴۵، آرتی جونز سوئیپ را به عنوان شکل جدیدی از طراحی ارائه نمود. این طرح در بمب افکن بوئینگ B-47 استفاده شد و در آن زمان یکی از موفقترین طراحی های هواپیما را به نام خود ثبت نمود. سوئیپ مفهومی جدید بود و اثرات آن بر روی فلاتر تحقیقات گسترده­ای را هم در زمینه سازه و هم در زمینه آیرودینامیک شکل داد.
با نازک شدن بال ها به واسطه پرواز در سرعت های بالا، مشکلات بوجود آمده برای ایجاد سختی مورد نیاز جهت جلوگیری از فلاتر به صورت محسوسی افزایش یافت. در آن زمان تئوری جریان غیرخطی توسعه نیافته بود و تونل های باد جریان گذرصوتی نیز وجود نداشت. به علت این مشکلات محققان روش­های آزمایش مختلفی را از سال ۱۹۴۶ آغاز نمودند. شکل ۱-۴ به صورت شماتیک این روش را نشان می دهد.
دو مدل اول ، مدل­های پرواز آزاد بودند، که از هواپیما و از ارتفاع بالا رها می شدند یا به وسیله راکت از زمین شلیک می شدند. روش دیگر روش استفاده از جریان روی بال بود در این روش مدل بر روی سطح بالایی بال و جایی که جریان به جریان گذرصوتی نزدیک می شد نصب شده و بررسی ها انجام می شد. در آخرین روش مدلی با ابعاد کامل به راکت قرارگرفته بر روی ریل قطار نصب شده و بررسی ها انجام می­شد. تونل های باد گذرصوتی در اوایل دهه پنجاه ساخته شد. برای اولین بار در لانگلی آزمایش ها انجام شد و اولین نتیجه دریافت شده این بود که این تست ها خیلی دقیق تر و ارزانتر از روش های بیان شده در پاراگراف بالا بودند.
با پیشرفت طراحی و عملکرد بهتر هواپیماها در دهه ۱۹۴۰، پرواز در جریان سوپرسونیک ممکن شد، هواپیماها به خصوص در شیرجه های سریع خود وارد این رژیم جریان می شدند. در پرواز مستقیم الخط چارلز یگر در هواپیمای تحقیقاتی X-1 خود، در سال ۱۹۴۷ به سرعت سوپرسونیک رسید. اما مطالعات تحلیلی از چند سال قبل آغاز شده بود. در انگلستان، کلار، تمپل، جان و در آلمان ون بربلی و در آمریکا گریک و ربینوه بر روی فلاتر جریان­های سوپرسونیک تحقیق می­نمودند.
شکل۱-۴٫ روش های تجربی تست فلاتر قبل از پیدایش تونل های باد گذر صوتی
همچنین نوع جدیدی از فلاتر با نام فلاتر صفحه نیز بوجود آمد. فلاتر صفحه در نتیجه آسیب های خستگی است لذا بسیار مهم است که از این پدیده جلوگیری نمود. بیش از ۷۰ عدد از نقص­های بوجود آمده طی جنگ جهانی دوم و در مراحل تست و طراحی موشک V-2 به علت فلاتر صفحه­ای اتفاق افتاد. حادثه فلاتر صفحه­ای دیگری در دهه ۱۹۵۰ روی داد و طی آن یک هواپیمای جنگنده طی پروازهای آزمایشی سقوط نموده و از بین رفت.
در سال ۱۹۵۶ زیرگروه فلاتر و ارتعاشات ناسا، مقاله ای از حوادث فلاتر اتفاق افتاده بین سال­های ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۶ چاپ نمود. با آغاز دهه ۱۹۵۰، هواپیماهای حمل و نقل عمومی افزایش یافت و در نتیجه آن مشکلات فلاتر نیز بیشتر اتفاق افتاد.
سازمان هوانوردی عمومی (که هم اکنون با نام سازمان هوانوردی فدرال[۱۱] شناخته می شود.) موارد فلاتر زیادی را بررسی نمود و علت های این پدیده و همچنین روش­های حل این مشکل را نیز بررسی نمود. بعدها، سازمان هوانوردی کتابچه قوانین هوایی فدرال را ارائه نمود، نیروی هوایی نیز کتابچه استانداردهای نظامی خود را چاپ نمود. ناسا نیز معیارهای طراحی وسایل فضایی را جهت راهنمایی طراحان و استفاده کنندگان از این قبیل وسائل ارائه نمود.
با پیشرفت رایانه ­ها و قابلیت محاسبات آن­ها بعد از جنگ جهانی دوم، بررسی فلاتر بسیار آسانتر انجام می­شد. پیشرفت رایانه ­ها به دو طریق آنالوگ و دیجیتال صورت پذیرفت یکی از وسایل آنالوگ پیشرفته آنالیزر دیفرانسیل واتربوش بود که معادلات دیفرانسیل خطی را با ضرایب متغیر حل می نمود.
در همان زمان هر چند این ماشین های آنالوگ از لحاظ شکل ظاهری متفاوت بودند اما از روش های مشابهی استفاده می نمودند. مکنیل، مکان و ویلتز در دانشگاه کالیفرنیا در سال ۱۹۵۱ حلگر آنالوگ خود را به صورت الکتریکی طراحی نمودند. همچنین یک شبیه ساز فلاتر با ۶ درجه آزادی توسط اسمیت طراحی گردید که برای حل جریان این شبیه ساز، از حلگر آنالوگ مالاوارد در فرانسه استفاده شد.
ماشین های محاسبه گر دیجیتال از اواخر دهه ۱۹۴۰ ظهور یافتند. یکی از آن ها کامپیوتر بل بود که از رله­های تلفن استفاده می­نمود و در لانگلی مورد استفاده قرار گرفت. با بهره گرفتن از ماشین­های محاسبه­گر دیجیتال معادلاتی که برای حل دستی بسیار زمانبر بودند به راحتی حل می­شدند. در این روش کلاسیک، مدل نمودن فیزیکی پدیده به وسیله معادلات دیفرانسیلی انجام شده و حل آن با سیستم­های پردازشگر بود. بعد ها تحلیل های المان محدود به روشی مشخص در طراحی تبدیل شد.
پیشرفت ها در مطالعات تئوری و دستگاه­های پردازشگر به تنهایی کافی نبود و آزمایش­های تجربی همچنان لازم بود و به خصوص در رژیم­های جریان گذرصوت و مافوق­صوت این آزمایش ها الزامی بود. ریگر در سال ۱۹۵۱ کمبود موجود در بخش آزمایش های تجربی را تشخیص داد و پیشنهاد ساخت یک تونل باد گذرصوتی را به ناسا ارائه نمود.
تونل باد پیشنهاد شده باید همانگونه که در مرجع [۱۰] نیز بیان شد، ویژگی های زیر را می داشت:
باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا توانایی شبیه سازی دقیق اجزاء مدل مانند سطوح کنترل را داشته باشد.
توانایی عملکرد در بازه گسترده­ای از چگالی­های مختلف را داشته باشد تا بتواند شرایط بوجود آمده در ارتفاع های مختلف را شبیه سازی نماید زیرا مشخصات فلاتر غالبا با ارتفاع تغییر می نماید.
از گاز فرئون به عنوان سیال تونل باد استفاده شود زیرا بر اساس تجربیات قبلی، استفاده از این سیال کاربر را قادر می سازد تا از مدل های سنگین تر و ارزانتر استفاده نموده و امکان رسیدن به اعداد رینولدز بالاتر را مهیا می نماید، بعلاوه توان کمتری نیز برای استفاده از تونل باد لازم است.
توانایی عملکرد تا ماخ بیش از ۱٫۲ را داشته باشد.
پیشنهاد ریگر پذیرفته شد و ساخت تونل باد در لانگلی در سال ۱۹۵۵ آغاز شد. در سال ۱۹۶۰ این تونل باد شروع به کار نمود. این تونل باد ۱۶ فوتی از گاز فرئون ۱۲ به عنوان سیال آزمایش استفاده می­نمود و تونل دینامیک گذرصوتی[۱۲] نام گرفت.
تونل باد گذرصوتی در بسیاری از تست های سرعت بالا مانند مشخص نمودن ایمن بودن هواپیما نسبت به فلاتر، مشخصات آیروالاستیک هواپیماهای نظامی و تجاری طراحی شده، تاثیر پیکربندی جدید یا بهینه سازی شکل سازه بر مشخصات فلاتر و … در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت.
این تونل باد هنوز در حال استفاده است و مشخص شده است که نتایج آزمایش مدل­های آیروالاستیک انجام شده در تونل باد گذرصوتی به خوبی با نتایج تست های پروازی مطابقت دارد. از اولین روزهای بررسی آیروالاستیسیته، بغیر از اشخاص، سازمان­هایی نیز بر روی این موضوع مطالعه می نمودند. در اروپا نیروی هوایی سلطنتی(RAE) و لابراتوار فیزیک ملی(NLR) در انگلستان، لابراتوار هوافضایی ملی(NRL) در هلند، لابراتوار هوافضای فرانسه(ONERA) و مرکز تحقیقات و توسعه مسافرت های فضایی و هوایی آلمان بر روی مسائل فلاتر کار می کردند.
در آمریکا لابراتوار دینامیک پرواز نیروی هوایی، مرکز هوانوردی نیروی دریایی، ناسا و زیرگروه ارتعاشات و فلاتر آن، کمیته فلاتر سازه های هوافضایی(متشکل از صنایع بخصوص)، لابراتوار آیروالاستیسیته MIT و لابراتوار هوانوردی کرنل در زمینه آیروالاستیسیته فعالیت های خود را انجام می دادند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ق.ظ ]




«یک تناقض کامل وجود دارد و همین خودش خوشایند است… این خودش باب کردن ایده­ تناقض است، حس تناقض چیزی است که هرگز به قدر کافی از آن بهره ­برداری نشده است. البته این بهره ­برداری به راه دوری هم نمی­رود»!(کولن،۱۳۸۱،ص۱۲)
هاپکینز می­گوید :« … شاید اینگونه به نظر برسد که علی­رغم میل دوشان برای قرارگرفتن در موقعیتی نامعلوم میان جدال «ضد» و «طرفدار» تاریخ اینگونه مقرر کرده بود که وی سرانجام هنر را با نیروی نفی تایید کند.(Hopkins,2002,P255)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همانگونه که گفته شد در میان آثار حاضرآماده، چشمه از موقعیتی خاص برخوردار است. اکثر مباحث فلسفی در مورد رویکرد دوشان حول محور چشمه می­چرخد و بسیاری از نظریات متاخر این اثر را بعنوان نقطه­ی آغاز یا تایید مدعای خود انتخاب نموده ­اند.
چشمه در هنگام ارائه دیده نشد ولی شاید همانگونه که خود دوشان درپی آن بود شنیده شد، به عبارت دیگر چنین اقدامی واکنش جامعه­ هنری آن­زمان نیویورک را برانگیخت، از سوی دیگر یک شماره­ مخصوص از نشریه­ی مرد کور ، نشریه­ی دادا که تنها در دو شماره در همان سال ۱۹۱۷ در نیویورک به چاپ رسید، نیز باعث شد تا این اثر به صورت کنشی جنجالی و شاید اعتراض­آمیز دیده شود. به هر حال تلاش برای کشف آنچه واقعیت حضور این اثر بود طیف وسیعی از آثار فلسفی و همچنین نقادی­های هنری را ایجاد نمود.
«در آثار موسیقی و ادبیات کیفیات غیرمنتظره بودن، شگفت­انگیز بودن، و ابتکاری بودن وجود دارد که تاثیرات آنها را بارها و بارها حس می­کنیم. چنین کیفیاتی ذاتی خود اثرند و با آن نوآوری که صرفاً از لحاظ تاریخی مطرح باشد و قبل از آن به فکر کسی خطور نکرده باشد، تفاوت دارد. نوع اخیر نوآوری که در آثاری مانند لگن [چشمه] برجستگی دارد، چیزی نیست که هربار که درباره­اش تامل کنیم نو بودنش را احساس کنیم. اهمیت چنین آثاری بیشتر به بحث­های نظری درباره هنر مربوط می­ شود تا به نقش و موجودیت خود آنها به عنوان هنر».( هنفلینگ، ۱۳۸۶، ص۵۸)
فصل دوم
(مروری بر نظریات فلسفی در مورد حاضرآماده­ها)
۱-۲ آثارحاضرآماده­ به مثابه­ی مفهوم
همانگونه که بحث اهمیت هنری نیز گفته شد چرخش از فرم به مفهوم یکی از مولفه­های اصلی ورود به عرصه­ هنر پست­مدرن است. این چرخش که تقریبا در دهه­ شصت اتفاق می­افتد، نخستین بار به صورت تجربه­ها و تحلیل­های فلسفی و هستی­شناسانه­، در خصوص آثار دوشان و دادائیست­ها مطرح شد و پس از آن در بحث در باب هنرپاپ در نیمه­ی دوم قرن به کمال رسید.(تابعی، ۱۳۸۴)
در باب اهمیت آثار حاضرآماده در چرخش از فرم به مفهوم در زمینه­ جریانات هنری صحبت شد، اما این مبحث محدود به جریان­های هنری نمی­ شود و واکنش­های بسیاری را نیز در مباحث نظری باعث می­ شود. خلق یک اثر هنری برمبنای یک ایده­ خاص و در جهت انتقال معنا را برخی از منتقدین همچون هنری تعریف کرده ­اند که هنرمند می­خواهد به وسیله­ آن مفهومی را برساند نه آنکه یک اثر هنری بیافریند. این نظر که باعث تفکیک اثر هنری از اثر معنادار می­ شود به عنوان یک نقد مهم به موازات شکل­ گیری هنر مفهومی و قبل از آن در تفسیر آثار حاضرآماده وجود داشته است و رویکرد مفهومی همواره در پی برداشتن فاصله­ی مذکور بوده است.
این نقد که بازتاب باور هنر برای هنر است به نوعی امتداد همان تقسیم ­بندی کانت و ناکارآمدی هنر در کمک به شناخت دیگر مقولات است. بر این اساس هنر به عنوان تجربه­ لذتی بی­غرض و در جهت احکام زیبایی­شناسانه قرار می­گیرد و هیچ ارتباطی میان هنر و مقولات مفهومی وجود ندارد. در واقع این مان موردی است که دوشان با ارائه­ آثار حاضرآماده سعی در به چالش کشیدن آن دارد. اما این مفهوم­گرایی و تقدم ایده بر فرم خود ضامن ایجاد چالش­ها و تناقضاتی در بررسی نظری آثار حاضرآماده است که در طی این مبحث به آن پرداخته می­ شود.
۱-۱-۲ چالش­های تقدم مفهوم
در مورد آثار حاضرآماده و تفسیرهای فرمالیستی یا معناگرایانه­ی آنها نظرات و استدلال­های فراوانی وجود دارد. همچون دیگر مفاهیم مربوط به این آثار در این مورد نیز با تناقض­های فراوان روبرویم. بعضی ارزش آنها را در معنای مسلط به فرمشان دانسته ­اند و برخی بر این باورند که این آثار حتی اگر حامل معنای خاصی باشند و مفهومی یگانه و بدیع را عرضه کنند، بواسطه­ی فرم معمولی و روزمره­شان، قابلیت زیبایی­شناسانه ندارند و باعث اغتشاش در آن چیزی می­شوند که آن را هنر می­نامیم.
مورس پکهام حضور این آثار در عرصه­ هنر را ملازم خطر برای هنر می­داند؛ «کشف اینکه هر چیزی می ­تواند یک اثر هنری باشد اگر آن را به عنوان اثر هنری دریافت کنید و اینکه می ­تواند بیانیه­ای عمومی ارائه دهد اگر در جایگاهی هنرمندانه قرارش دهید، ملازم خطر برای هنر است».(Pechham,1965,P69) استیون گلداسمیت در مقاله­ خود با توجه به این نظر پکهام یک راه برای گذر کردن از خطر ایجاد شده توسط آثار حاضرآماده را نادیده گرفتن یا محدود کردن پتانسیل فرمال و توجه به پتانسیل نمادین و ذهنی[۹] آنها می­داند.
وی می­گوید: «اهمیت چشمه به عنوان یک شی قائم به ذات نیست، بلکه به عنوان یک وضعیت یا ایده مورد توجه است که از جذابیت­های زیبایی­شناسی افسون­زدایی می­ کند و بیش از آنکه در پی تخریب هنر آکادمیک باشد به وجود آورنده­ی طیف وسیعی از آثار مفهومی است که در پرسشی فلسفی، از طبیعت خود به عنوان وجودی هنری سئوال می­ کنند». (Goldsmith, 1983,P200)
البته در اظهار نظر پکهام نیز ما با چیزی ورای اعتراض به مفهوم­گرایی صرف روبرو نیستیم، یعنی آنچه که پکهام به آن اعتراض دارد و آن را برای هنر خطرناک می­شمارد با راه­حلی که از سوی گلداسمیت برای غلبه بر آن ارائه می­ شود، حل شدنی نیست. وی در واقع ارزش­گذاری به واسطه­ مفهوم و بی توجه به اهمیت فرمال یک اثر را نقد می­ کند. این توجه مفرط به مفهوم و یا آنگونه که گلداسمیت می­گوید کمرنگ کردن پتانسیل فرمال در ارزیابی آثار، خود به نوعی خطر یادشده را تقویت می­ کند. گلد اسمیت در جایی دیگر بدون آنکه این فرایند را به عنوان خطر تلقی نماید آن را متذکر می­ شود.
«تمام چیزها [اشیا] تبدیل به آثار هنری شدند همانگونه که آثار هنری تبدیل به اشیا غیرخاص و معمولی شدند. اگر یک آبریزگاه را در موزه مشاهده کنید و متوجه فرم و توانایی­های فرمال آن به عنوان هنر شوید، پتانسیل­های فرم آن تفاوتی با اثر برانکوزی یا مور ندارد. چیزی برای متوقف کردن شما از تلقی یک آبریزگاه مشخص در کتابخانه­ی فون پلنت به عنوان هنر وجود ندارد».(Ibid,P199)
خود دوشان بر این تسلط ایده بر فرم تاکید می­ کند و همانگونه که گفته شد توجیه وی در مورد چشمه، بخشی به این واقعیت که آر موت (هنرمندی که شیء به وی نسبت داده می­شد) بیش از آنکه شی را با «انتخاب» آن ساخته باشد، با فرایند «یک ایده­ جدید برای آن شیء» آن را خلق کرده است، بازمی­گشت.
مطابق نظر مفهوم­گرای آمریکایی جوزف کاسوت[۱۰]، حاضرآماده­های دوشان ماهیت هنر را از سئوال در مورد ساختار [چگونگی] به سئوال در مورد کارکرد [چیستی] تغییر داد. این تغییر – ابتدا از «ظاهر» به «مفهوم»- آغاز هنر «مدرن» و آغاز هنر «مفهومی» بود . کاسوت در مناظره­ای با کلمنت گرینبرگ در مورد اصالت زیبایی­شناسی مدرنیستی مورد سئوال قرار گرفت. به هر حال احتمالاً وی برای به­سادگی جایگزین کردن قواعد فرمالیستی با نمونه­های مفهومی متهم می­ شود. دیوید هاپکینز اعتقاد دارد که:
«نمونه­ ساده شده قاعده­ی وی، (که در اصل توسط کاسوت به دونالد جاد نسبت داده شده است) عقیده­ی اگر کسی “این را هنر نامید، این هنر است” نهایتاً سست شدن معیارهای ارزیابی را که، در بدترین حالت، به سوی نوعی از هرج و مرج رهنمون می­ شود درپی دارد».(Hopkins,2002,P255)
۲-۱-۲ فهم آثار حاضرآماده به واسطه­ معنا
این توجه به معنا از سوی خود دوشان نیز تقویت می­ شود، اما اینکه در راه توجه به مفهوم به کلی فرم اثر را نادیده بگیریم، حتی اگر خود دوشان اینگونه خواسته و از این نظر دفاع کرده باشد، به نوعی بی­توجهی به تمامیت این آثار در آنچه واقعا هستند به نظر می­رسد. برای مثال روشی که پاز برای دفاع از این آثار اتخاذ نموده بود در عین حال که رهیافتی موثر به سوی فهم چیستی حاضرآماده­ها را مطرح می­نماید اما با نادیده انگاشتن پتانسیل فرمال آنها کلیت خود را از دست داده است. وی می­گوید:
«احمقانه است که درباره زیبایی یا زشتی­شان بحث شود، در واقع آنها فراتر از زیبایی و زشتی­اند، آنها دیگر اثر نیستند، بلکه علامتهای سئوال یا نفی­اند در برابر آثار. حاضرآماده یک ارزش تازه را باب کرد: سئوالی شد در مقابله با چیزی که ما آن را معتبر می­دانیم. یک نقد فعال.»(کابان،۱۳۸۰،ص۱۲)
یا کارستن هریس که در این باره می­گوید:« اهمیت چشمه در جایی بیرون از حضور فیزیکی اشیاء قرار دارد».(Harries,1982,P24) ناگفته نماند که حتی در تندروترین بیانیه­های موجود در مورد حاضرآماده­ها نیز فرم بطور کلی حذف نشده است بلکه توجه به آن کمتر از چیزی است که بتواند راهگشا باشد، در واقع فرم تنها به عنوان حاملی برای معنا در نظر گرفته می­ شود، و با توجه به نقدهایی که در آنزمان بر آثار دوشان و بی­ارزشی آنها بواسطه­ی فرم روزمره­شان وارد می­شد اینگونه تفسیر­ها در جانبداری از رویکرد دوشان قابل فهم است. اما در حال حاضر با سپری شدن این وقایع و تجربه­ هنرهای مفهومی و شاخه­ های دیگر منشعب از آن، دیگر بیش از مروری برآنها به عنوان گونه ­هایی از تفسیرهای موجود در مورد آثار حاضرآماده ارزش راهگشای دیگری ندارند. نکته­ی قابل تأمل این است که توجه به زیبایی یا زشتی حاضرآماده­ها دقیقاً همان کاری است که در رهیافت کانتی و نظریه­ نهادی درباره آن صحبت می­ شود و درواقع فهمی تازه از این آثار را باعث می­ شود.
۳-۱-۲ اعتراض به استیلای فرم
مولفه­ی بسیار مهمی که در این زمینه باید به آن توجه شود این است که آنچه دوشان به شخصه با آن سر جنگ داشت «فرم محض» بود، همان چیزی که در هنر مدرن حرف اول را می­زد و با تمام قدرت از آن دفاع می­شد. وی به صراحت اعلام می­ کند که هنر آبستره را به دلیل آنکه تنها در پی تأثیر بصری است دوست ندارد. از نظر دوشان تا قبل از هنر مدرن، در هر دوره­ای هنر مبیّن موضوعی بوده است. آثار مذهبی، تاریخی، و یا حتی صحنه­های جنگ و مناظر طبیعت، هرکدام به­هرحال نشان دهنده و انتقال دهنده معنای خاصی در مورد موضوع خود بوده ­اند، حال­آنکه تابلوی آبستره هیچ­چیز جز فرم محض نیست و تنها در پی خوشامد «شبکیه»­ی مخاطب است.(کولن،۱۳۸۱،ص۸) از سوی دیگر دوشان از اعطای یک معنای قاطعانه­ی رضایت­بخش به اثر هنری نیز خودداری کرده، به زعم وی معنا هرگز مقرر و معین نیست، به خودی خود وجود ندارد و نمی­ توان آن را بازنمود.
در واقع آنچه که به صورت خاص در بخش اهمیت مولف و مخاطب پیگیری می­ شود، یعنی همان ایده­ «اثر دست» معروف دوشان که آن را به عنوان یکی از معضلات هنر معرفی می­ کند، و از سوی دیگر مسئله­ «هنر شبکی» به عنوان یکی دیگر از نقدهای دوشان به هنر مدرن را می­توان دلائل اصلی دوشان برای روی آوردن به انتخاب تصادفی یک شی روزمره و همچنین دخالت نداشتن در تولید چیزی به عنوان اثر هنری و کمرنگ کردن اهمیت فرمال آثار برشمرد، وی با بی­اهمیت جلوه دادن فرم یک اثر هنری سعی در نقد کردن اهمیت بیش از اندازه­ هنرمند به عنوان خالق یکتای اثر هنری و یگانگی فرم این مخلوق دارد. با نقد کردن ایده­ ساخت، دوشان بر آن نیست که فرم را از محتوا جدا کند.
«در هنر، تنها چیزی که به حساب می ­آید فرم است، یا درست­تر بگوییم: فرم­ها بیانگر معانی­اند. فرم معنا را به نمایش می­ گذارد و وسیله­ای است برای معنی کردن. اما معانی نقاشی شبکی بی­معنایند: تاثرها، حس­ها، تراوشها، انزالها. حاضرآماده، با بی­طرف بودن و بی­معنا بودنش، در تقابل با این بی­ارزشی است. به همین دلیل است که نباید یک شی خوش­آمدنی، زیبا، زننده، یا حتی جالب باشد»(کابان،۱۳۸۰،ص۱۴)
۴-۱-۲ حضور متناقض معنا
به هر حال این توجه به معنا در زمان خود بسیار بدیع می­نمود، و تا سالها بعد به درستی به آن پرداخته نشد یا به عبارتی به واسطه­ ذهنیت حاکم بر دوران دیده نشد. توجه به معنا یا مفهوم­گرایی در مورد آثار حاضرآماده همچون بسیاری موارد دیگر حامل نوعی تناقض در خود است، این تناقض را چه برآمده از آنچه دوشان قصد داشته است و تناقض­گویی­های خود وی بدانیم، چه به دلیل خوانش­های متفاوت، چیزی است که اگر با دقت به تفسیرهای موجود، حتی در یک رهیافت مشخص و در نزد تنها یک مفسر نگاه کنیم، حضور دارد. برای مثال از نظر گلداسمیت هنگامی که برای بررسی حاضرآماده­ها به مفهوم آنها توجه کنیم یعنی درواقع به ایده­ای که باعث شده است این یک اثر هنری باشد، به دنیای زیبایی­شناسی سنتی روی آورده­ایم. مورد مبهمی که می­بایست در رویکرد گلداسمیت به آن پرداخت منظور او از زیبایی­شناسی سنتی است. مفهوم زیبایی­شناسی سنتی می ­تواند به دو پارادایم متفاوت ارجاع داده شود؛ ۱٫ پارادایم پیش از مطرح شدن زیبایی­شناسی سوبژکتیو یا به عبارتی دوران تلقی هنرمند به مثابه­ی یک صنعت­گر. ۲٫ دوران خود آیینی هنر که محوریت هنرمند به عنوان خالق یکتای اثر یکی از مولفه­های اصلی آن است.

    1. هنرمند به مثابه­ی صنعتگر: اگر این معنامند بودن و بازگشت به سنت را به قبل از دوران خودآیینی هنر که همه چیز در قدرت دست هنرمند خلاصه می­شد، مربوط بدانیم، معنامند بودن را به دورانی ارجاع داده­ایم که اثر هنری صرفا برای انتقال پیام، مذهبی، درباری، یا حماسی، ساخته می­شد و به عنوان پدیده­ای زیبایی­شناسانه با آن برخورد نمی­شد، همچنین هنرمند نیز جایگاهی برتر از دیگر صنعتگران نداشت، که البته این رویکرد در مورد آثار حاضرآماده مصداق ندارد چرا که نه با مفهومی سفارشی روبرو هستیم نه با یک صنعتگر صرف که سفارشات را اجرا می­نماید.
    1. هنرمند به عنوان خالق اثر: این ادعا به این معنا است ­که نقش مولف به عنوان کسی که با حس تشخیص خاص خود اثری را برای انتقال پیام انتخاب کرده است پررنگ می­ شود. در واقع اثر هنری حامل معنا می­ شود اگر هنرمند بخواهد. و این همان چیزی است که دوشان از آن پرهیز می­نمود؛ نقش پررنگ هنرمند. اما به هرحال موقعیت دوشان با این رویکرد دوم نزدیکی بیشتری دارد و می­توان این تفسیر را با رویکرد مفهوم­گرایی در مورد آثار او منطبق کرد.

به این معنا، دوشان برخلاف میل خود در جایگاه هنرمند ایستاده است که به اعتبار مرتبه­ی اجتماعی آنگونه که دانتو می­گوید با انتخاب خود رأی بر اثرهنری بودن یک شی می­دهد و معنایی را هرچند بی­معنا بر آن بار می­ کند.
۲-۲ اهمیت مولف و مخاطب
۱-۲-۲ مولف
اهمیت نقش هنرمند به عنوان پدیدآورنده­ی اثر چالشی بحث برانگیز است که مدافعان و مخالفان آن هرکدام با دلایلی قابل تعمق به رد یا قبول آن می­پردازند. البته شایان ذکر است که منظور از اهمیت مولف دیگر به هیچ روی آن رویکرد رمانتیستی نیست که جست وجو در زندگی و احوالات هنرمند را تنها راهگشای فهم اثر تلقی می­کرد. در جریانات متاخر مدافعان اهمیت مولف، تمامیت معنا را در اختیار هنرمند نمی­دانند بلکه وی را به عنوان یکی از مولفه­های دریافت معنا لحاظ می­ کنند. دو جریان عمده در این زمینه با نظریات میشل فوکو و آرتور دانتو قابل پیگیری است.
دانتو که در فصل بعد به طور مفصل در مورد رویکردش بحث خواهد شد، با ارائه­ نظریه­ عالم هنر، جایگاهی خاص برای هنرمند به عنوان آفریننده­ی اثر در نظر گرفت. وی یکی از عوامل تلقی چیزی به عنوان اثر هنری را اعلام هنرمند مبنی بر اثر هنری بودن شی مذکور می­داند و بر این باور است که شأن هنری یک اثر در وهله­ی اول معطوف به انتخاب آن توسط هنرمند است، به عبارت دیگر مصنوع بودن که شرط اول یک اثر هنری است ناشی از حضور یک خالق به عنوان هنرمند است. البته این شرط، ضمائم دیگری هم دارد که برای پیوستگی بحث در بخش نظریه­ نهادی بررسی می­ شود.
۲-۲-۲ فوکو؛ اهمیت مولف
اندیشمند دیگر یعنی فوکو نام مولف را بر روی اثر تنها یک برچسب تزیینی نمی­داند که بتوان گفت با حذف آن هیچ اتفاقی برای متن نخواهد افتاد. در نظر وی نام مولف پل رابطی است بین بسیاری از عوامل حاشیه­ای که در تعیّن معنایی آن دخیل بوده و آن را تحت تاثیر قرار می­ دهند. نام مولف کارکرد ویژه­ای را برعهده می­گیرد، به واسطه­ نام مولف این امکان بوجود می ­آید که تعداد معینی از متون در یک گستره­ی خاص از ارتباطات و مناسبات، با هم دسته­بندی شوند و حدود و مرز آنها از متن­های دیگر تفکیک شود. این دسته­بندی افزون بر مناسبات درونی در حد و مرز خود، کارکرد عمده و مهمی در نگرش­های تاریخی، گفتمانی، و بین متنی برعهده می­گیرد. یک مولف تنها مولف اثر خود نیست، هنجارگریزی­های یک مولف گاه به وجودآورنده­ی نوعی گفتمان است که گروهی از آثار را به خود وابسته و پیوسته می­سازد، همانطور که در مورد دوشان و آثار حاضرآماده شاهد آن هستیم. به طور کلی آثار در زنجیره­ای از تاثیرگذاری­ها و تاثیرپذیری­ها نسبت به آثار دیگر به سر می­برند که نام مولف تعیّن و نظم این تاثرات را برعهده می­گیرد. به نظر فوکو «مولف اصل صرفه­جویی در تکثر معناست».(بودریار،۱۳۷۴،ص۲۱۲) تکثیر سرطانی و خطرناک دلالت­ها. نظر اکتاویو پاز در مورد آثار حاضرآماده به نوعی تایید مدعای فوکو است: «حاضرآماده یک اثر نیست، حرکتی است که فقط یک هنرمند می ­تواند آن را انجام دهد، و نه حتی هر هنرمندی، بلکه به طور مشخص مارسل دوشان».(کابان،۱۳۸۰،ص۱۲) یا همانگونه که گلداسمیت نیز می­گوید:« هر شخص غیر حرفه­ای می ­تواند یک آبریزگاه را بر روی پایه به نمایش بگذارد ولی هنرمندی که این کار را می­ کند با دلیل آن را انجام می­دهد و این دلایل تبدیل به مولفه­ی اصلی تمایز آن می­ شود».(Goldsmith,1983,P200)
۳-۲-۲ دوشان در نقش مولف
اما نکته اینجا است که خود دوشان به عنوان خالق آثار حاضرآماده با مهم قلمداد نمودن هنرمند به عنوان خالق اثر موافق نیست و همانگونه که قبلاً هم اشاره شد با انتخاب اشیا حاضری و روزمره به عنوان اثر سعی در کمرنگ نمودن نقش هنرمند دارد؛ «در واقع من به عملکرد خلاقه­ی هنرمند باور ندارم. او آدمی است مثل باقی آدمها، همین».(کابان،۱۳۸۰،ص۲۸) در ۱۹۵۷ وی بیانیه­ی معروف “این بیننده است که تصویر را می­سازد” را اعلام کرد. پس از آن این موضوع را در سخنرانی مهم خویش «کنش خلاق» در ۱۹۵۷ در چهارچوب ناتوانی هنرمند برای وساطت میان «قصد بیان نشده و بیان شده بدون قصد» به دقت توضیح داد. مورخ هنر رزالیند کراوس چنین استدلال می­ کند که حاضرآماده­ها، فرضیاتی درباره مقاصد بیانگرانه­ی یک هنرمند که اغلب رای زیبایی­شناسانه­ی ما را تنظیم می­ کنند نادیده می­گیرند. (Hopkins,2002,P258)
به هر حال دوشان چه بخواهد و چه نخواهد، آثارش یک موضوع مهم و فلسفی را پیش می­کشیدند و آن این بود که هنری بودن و ادراک هنری واقعیتی سوبژکتیو است.
این آثار افزون بر آنکه به نگرش­های مقدس­مابانه و ارزش­گذاریهای کاذب در عرصه­ هنر اعتراض می­کردند، از سویی نیز این دیدگاه هستی­شناسانه را به بحث می­گذاشتند که هنری بودن نه در ذات اشیا که در نگاه سوبژکتیو هنرمند نهفته است. پیام آنها این بود که شی به خودی خود حامل کیفیتی هنرمندانه نیست، بلکه این نگاه هنرمند است که می ­تواند یک پدیده را به هنر تبدیل کند یا آن را فاقد این ارزش جلوه دهد.(تابعی،۱۳۸۴،ص۲۱۴)
۴-۲-۲ مخاطب
توجه به مخاطب در مقام تفسیر کننده­ متن و در برخی رویکردها تولید کننده­ معنا به طور جدی با رویکرد ساختارگرایی آغاز شد و سپس در رهیافتهای پساساختارگرایانه و هرمنوتیکی به قوام رسید. اگرچه می­توان تاریخ توجه به مخاطب را تا سوبژکتیویته­ی کانت یا همان فاعل شناساگر عقل­ورز پی­گیری نمود، اما توجه به نقش پررنگ مخاطب در زایش معنا برای نخستین بار در شمای ارتباطی یاکوبسن مورد توجه واقع شد. در این نگرش مخاطب به عنوان گیرنده­ی پیام فرستاده شده از طریق اثر و از سوی خالق آن در نظر گرفته می­ شود، که البته این آغاز حرکت به سوی نقش پررنگ مخاطب در اندیشه­ های کسانی چون رولان بارت است.
۵-۲-۲ جایگاه مخاطب در نظر بارت
بارت معتقد است که هیچ بستر یکه و نابی در نظام ارتباطی وجود ندارد که با بسترهای دیگر تداخل نداشته باشد و بطور مستقل فرایند ارتباط را کامل سازد. فرایند ارتباط همیشه دارای ویژگی­های چندبعدی است و همزمان در چند بستر مختلف جریان دارد. بنابراین مساله رمزگشایی و استخراج معنا نیز نمی­تواند در یک بستر ویژه خلاصه شده و به زمینه ­های دیگر ارتباط پیدا نکند. معنا در گرو آن چیزی است که خواننده یا مخاطب به عنوان بستر رمزگشایی خویش گزینش می­ کند. به زبان ساده دلالت­هایی که در زبان گنجانیده می­ شود یا آن­ها که بطور ناخودآگاه و فراتر از اراده­ی مولف در متن حاضر می­شوند و به عبارتی گزارش می­شوند، الزاماً منطبق با همان­هایی نیست که خواننده یا مخاطب به شیوه­ خود آنها را رمزگشایی می­ کند. عامل گیرنده یا مخاطب در اندیشه­ی بارت بیش از فرستنده یا مولف در تعیّن معنای متن نقش دارد. در واقع معنا حاصل دیالکتیک مخاطب و متن است، نه همه چیز متعلق به متن است و نه متعلق به مخاطب، بلکه معنا آن چیزی است که در این میان خلق می­ شود.
هر مخاطب به ­شیوه­ خود متن را رمزگشایی می­ کند و در بسترهای تأکیدی خود به دنبال دلالت­های معنایی آن می­گردد. بنابراین، هر مخاطب معنای خاص خود را در متن می­یابد یا خلق می­ کند. به این اعتبار متن نه واجد یک معنا که دارای ارزش­های چندبعدی و معناهای متعدد است. چیزی که در اینجا حائز اهمیت است این است که هرچند بارت تولید معنا را در گرو حضور مخاطب می­داند اما این مخاطب در مقام تولید کننده­ معنا جایگاهی چندان پراهمیت را در تصرف خود ندارد چرا که معنایی که توسط وی تولید می­ شود نه تنها یگانه نیست بلکه حتی معتبر نیز نمی ­باشد، از آنجایی که هرمخاطب با توجه به زمینه­ تاریخی و اجتماعی خود به تولید معنا می ­پردازد معنای ساخته شده از سوی وی برای دیگر مخاطبان قابل استناد نیست، و تنها راه همانگونه که فوکو می­گوید گفتگو در افق معنایی است. در واقع مخاطب به عنوان سوژه­ی عقلانی جایگاهی فراتر از ساختارها ندارد، بلکه خود جزء و تابعی از این ساختارها و گفتمان­ها است.
۶-۲-۲ آثار حاضرآماده: جایگاه مخاطب
در مورد آثار حاضرآماه برخلاف آنچه دوشان اصرار دارد، مخاطب نقش چندانی ندارد. گرچه در نهایت این مخاطب است که معنا را به آثر الصاق می­ کند اما در مورد اصل بنیادین اثر هنری بودن حاضرآماده­ها، حق انتخاب چندانی ندارد. در واقع مخاطب با این آثار روبرو می­ شود و « خود را از آن خرسندی معمول که از هر اثر هنری توقع دارد، محروم احساس می­ کند. مخاطب به جای آنکه از بازی مالوف پذیرفتن یا رد کردن اثر محظوظ گردد، جبراً رضایت می­دهد که از خود سئوال کند که آیا شی به نمایش درآمده واقعاً یک اثر هنری است یا نه، و اگر هست، چه نوع اثر هنری».(لینتن،۱۳۸۲،ص۱۵۸) کراوس اظهار می­ کند که هیچ زمانی میان دیدن یک شیء مانند چشمه و دریافت معنای آن سپری نمی شود، بیننده تقریباً احساس می­ کند که حاضرآماده­ها “از ناکجا درون جریان زیبایی­شناسی افتاده­اند”.(کراوس، ۱۹۸۱، صفحه۸۱) و این در حالی است که خود دوشان بر نقش تعیین کننده­ بیننده تاکید می­ کند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ق.ظ ]




عبودیت، از آن رو راه‌کاری در رسیدن به ولایت تکوینی از سوی خدای سبحان است که به محبوب و معشوق شدن بنده برای خدا می‌ انجامد. صادر کننده­ ولایت در کریمه­ای که در فرهنگ فقهی ما سجده واجب دارد به پیغامبر خود هشدار می‌دهد که: «نه! از او فرمان مپذیر و سجده [و نیایش‏] کن

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و [به خداوند] تقرب بجوى.»[۵۲۴] گرچه در این آیه از سجده سخن رفته است اما منظور، همان نماز وعبادت است. عبادت را معنای فراگیری است که شامل امتثال همه دستورات الهی می‌شود و می‌فهماندکه به راستی راه رسیدن به ولایت الهی سرنهادن همه سویه به فرمان‌های مولا و کرنش در برابر
اوست.
حتی در مقابل، غائله­ی کفر و شرک نیز برای تقرب جستن به خداوندگان خود، عبودیت را اصلی‌ترین راه‌کار می‌دانستند و می‌دانند. «بدان که پرستش ناب از آن خداست. و کسانى که به جاى او دوستانى گرفتند [گویند:] آنان را نمى‏پرستیم جز براى آنکه ما را گامى به خدا نزدیک سازند. بى گمان خداوند بین آنان در [باره‏] آنچه آنان در آن اختلاف مى‏ورزند، داورى مى‏کند. خداوند کسى را که او دروغ‌گویی ناسپاس است، هدایت نمى‏کند.»[۵۲۵]
اما قرآن کریم این­گونه عبودیت را صحّه نمی‌گذارد و خلوص در بندگی برای خدای سبحان را مطرح می‌کند و شرط می‌داند و هشدار می دهد که «خدا را در حالى که پرستش [خویش‏] را براى او خالص مى‏دارى، بندگى کن»[۵۲۶] چرا که هر گونه چشم‌داشت از ناحیه عبودیتش همان و از چشم خدای سبحان افتادن همان. این گفته، در ادبیات اهل بیت رسول خدا(علیهم السلام) که همتای قرآن کریم‌اند نیز آمده است.

۱-۳٫ فراگیر بودن معنای عبودیت در قرآن

هنر قرآن حکیم نه تنها این است که قداست ارتباط عبد با مولا را در میدان عبادت ترسیم می‏کند، بلکه می‏خواهد تمامی روابط انسانی را عبادی کرده و عبودیت محض را بر سراسر وجود انسانی حاکم گرداند.[۵۲۷] پس بندگی دارای معنای فراگیری است که همه شئون زندگی بنده را می‌توان در آن جا داد. از همین روست که در توصیه‌خواهی ابوذر از وجود مبارک پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) وی را برای رسیدن به ولایت که کرامتی است الهی، به زهد و ورع می‌خوانند.[۵۲۸] البته زهد و ورع یک نشانه­ی ولایت الهی است. هر آنکه ولی‏ّ خدا شد، اهل ورع و زهد است، نه اینکه هر که اهل ورع و زهد شد، ولی خدا باشد.[۵۲۹]
دگر رهنمونِ نیل به تقرب و ولایت الهی، خواستن از خدای سبحان و نومیدی از آن چیزی که در دست مردم است که خداوند به پیامبر خود می­فرماید: «و چون بندگانم درباره من از تو بپرسند، [بگو:] به راستى که من نزدیکم. دعاى دعا کننده را هنگامى که مرا [به دعا] بخواند، روا مى‏دارم. پس باید که از من فرمان پذیرند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند.»[۵۳۰] که از زبان بنده محض خداوند، علی(علیه السلام) چنین معنا می­ شود که: «نزدیک شدن به خداوند با خواستن از اوست و جای گرفتن در دل مردمان با نخواستن از آنها.»[۵۳۱] قرآن کریم نیز ما را به بخشایش خداوند رهنمون است آنجا که می‌فرماید: «و از خداوند از بخشایش او بخواهید. خداوند به همه چیز داناست.»[۵۳۲] خواندن و خواستن خدای سبحان که البته هر کدام معنای ویژه خود را می‌دهد به راستی به این معنایند که: تو مولا هستی و من بنده تو‌ام، تو مطلقی و من نیازمند به تو، و این عین عبودیت است. گذشته از اینکه دعا، یعنی خواندن یا خواستن از خدا، حقیقت عبادت است[۵۳۳].
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود[۵۳۴]
پس بندگی محض، یکی از پله‌ها یا نخستین پله­ای است که قرآن کریم برای تقرب عبد به معبود و محب به محبوب فرا روی بنده نهاده تا به آسمان ولایت بار یابد و کارکردهای شگفت قرب به حق نمایان شود.

۱-۴٫ ظهور آثار قرب به حق(نوافل و فرائض) از نگاه قرآن

گر چه در قرآن کریم با این واژه­ های خاص از آن دو قرب سخنی نرفته است اما بر اساس سنجه­ای که روایات این باب دست می‌دهد می‌توان آیات پر‌شماری از قرآن کریم را نشان کرد که گویای دست یافتن صالحانی به این دو جایگاه بلند است. چرا که اگر قرب نوافل را جایگاهی بدانیم که خدای سبحان به بنده این اجازه را بدهد که به نام خود و به گونه ­ای بسته به توانایی انسانیِ خویش، امر خارق عادتی را آشکار کند و گوش و دست و دیده او و همه هستی او، علم و قدرت و خواست و صفات خداوندی شود از این رو می‌توان همه معجزات پیامبران و کرامات اولیای الهی را نشانی از دست یازی آنان به قرب نوافل دانست.[۵۳۵] برای نمونه، معجزات عیسای مسیح(علیه السلام) را می‌توان ظهور قرب نوافل در یک پیامبر به شمار آورد.
هنگامی که خود می‌فرماید: من براى شما از گل، چون شکل پرنده مى‏سازم، آنگاه در آن مى‏دمم و به حکم الهى پرنده مى‏شود. وی افزون بر آفرینش پرنده، به درمان دردهای بی­درمانی چون کوری مادرزادی، پیسی و زنده کردن مردگان می‌پرداخت. و نیز از آنچه دیگران در خلوت می‌خورند و ذخیره می‌کنند آگاهی می‌داد.[۵۳۶]
همچنین فرستادن پیراهن توسط یوسف پیامبر(علیه السلام) و بینا شدن دیده نابینای پدر و نیز آگاهی دادن یعقوب پیامبر(علیه السلام) در سرزمین فلسطین از به مشام رسیدن بوی جامه فرزند از مصر[۵۳۷]، هر دو از این نمونه‌اند. چنان­که روان شدن و لنگر انداختن کشتی نوح با گفتن «بسم الله»[۵۳۸] و به در آمدن ماده شتر از دل کوه به دعای صالح(علیه السلام)[۵۳۹] و فراخوانی ریزه‌ریزه­های مرغان در هم آمیخته، به زنده شدن با ندای ابراهیم خلیل(علیه السلام)[۵۴۰] و هم‌نوایی کوه و مرغان هوا در تسبیح با داوود و نرم شدن آهن برای او[۵۴۱] و رام شدن تندباد برای سلیمان و هم‌زبانی و سخن کردن وی با مرغان و جنبندگان و تسخیر جنّیان و به‌کارگیری آنان و فراهم شدن قلعه‌ها و تمثال‌ها و کاسه‌ها و دیگ‌ها و کالاهای شگفت آور و دربند بودن همه برای او[۵۴۲] و بر بلندای همه آن حیرت‌آورها دو نیم شدن ماه به دست پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و کشته‌شدن و شکست‌خوردن لشکر دشمنان اسلام با پاشیدن مشتی خاک به سوی آن‌ها درجنگ بدر[۵۴۳] و…، همه، نمونه‌هایی ازآشکار شدن صفات فعل خداوندی و به بارنشتن جایگاه قرب نوافل دربندگان خداست.
داستان آصف برخیا و آوردن تخت پادشاهی ملکه سبأ به کمتر از یک چشم به هم زدن، به نزد سلیمان نبی(علیه السلام)[۵۴۴] نمونه ­ای از کرامت یک ولیّ خداست چنان­که فرو ریختن رطب تازه از درخت خشک به تکان دادن مریم[۵۴۵]، مصداقی از ظهور آثار قرب نوافل در یک زن به عنوان ولیّ خداست.
نکته­ی قابل یاد‌کرد در اینجا این است که البته خدای عادل و لطیف هرگز کوشش هیچ تلاش را بی‌پاسخ وانمی‌نهد و بر همین اساس بر کارهای سخت‌گیرانه و ریاضت‌های بیرون از چارچوب شریعت نیز اثر وضعی‌ای بار نموده است و برای اینان شدنی است که در جهان مادی تصرفاتی داشته باشند و به انجام کارهای خارق عادت ـ و البته نه معنای کرامت ـ بپردازند و قدرت نمایی کنند اما این را هم باید در نظر داشت که کارهای آنان هیچ‌گاه همراه با ادعای نبوت و یا رسیدن به جایگاه ولایت الهی نیست و از این دو قرب، طرفی نبسته‌اند و نیز اینکه توان هم‌آوردی با معجزه پیامبران و کرامات اولیای الهی را نخواهد داشت، مرتاضان و هر که از دایره ولایت الهی به در است اوج کارش تصرف در عالم ملکوت است اما به جبروت و بالاتر دسترسی ندارند چرا که آنان شیاطین انسانی هستند و اجازه ورود به معرکه آسمانِ اولیا را ندارند[۵۴۶].
«توحید ذاتی و شهود ذات میوه قرب فرائض و تقرب به اسما و صفات الهی و بار یافتن به توحید افعالی ثمره قرب نوافل است.»[۵۴۷]
این بود پله­ی نخست نردبان صعود به جایگاه ولایت از دید قرآن کریم، و پس از آن، سکوی معرفت است که آدمی را برترین مخلوق هستی و جانشین خداوند می‌کند.

۲٫ معرفت شهودی

واژه­ی علم از پایه­ای­ترین و پرکاربردترین واژه­ های وحیانی قرآنی است، چرا که مقدمه­ی ایمان و عمل به خواسته­ های پروردگار جهانیان است. البته پیش­درآمد بودن دانش بر ایمان، به گونه­ حصولی علم برمی‌گردد، که به گاهش به مراتب داشتن علم و گونه‌هایش خواهیم پرداخت. ۸۵۴ نوبت در ۷۲۶ آیه در گستره ۸۵ سوره قرآن آمده است. دانش و شناخت، امری است که سنجه­ی ارزش­گزاری آدمیان است به‌ویژه آنگاه که معرفت حضوری و شهودی بوده باشد که در فرهنگ قرآن کریم این­گونه شناخت باارزش، پس از بندگی و کرنش در برابر آفریننده­ی هستی و عالم به آن، دست می‌دهد و به راستی عبودیت پله­ای است در رسیدن به دانش شهودی چرا که این گونه علم، الهی است و ناپاک را بدان راه نخواهد بود. پوشیده نیست که معرفت دارای مراتب است و هر کس به اندازه ظرف وجودی خویش از آن برمی­گیرد و بی­گمان برترین کس در این زمینه، آن است که ظرفی بزرگ‌تر داشته باشد.[۵۴۸] برخی بیشتر و شماری کمتر پیاله خویش را به زیر آب می‌زند اما به هر روی هر آنکه، اندکی از این علم ویژه را دارا باشد توانایی کارهای شگفت می‌یابد. و البته همه از فضل پروردگار است[۵۴۹] چرا که همه گنجینه‏های همه چیز به نزد اوست.[۵۵۰]
دومین ایستگاه و محوری که قرآن کریم برای رسیدن به جایگاه ولایت الهی ترسیم نموده است علم است و معرفت، آن هم به معنایی که خواهیم گفت. اما بن­مایه­ی­ ارزش­داری دانش را خداوند متعال در قرآن کریم اینگونه یاد می­ کند که: «اَللهُ الَّذی خَلَقَ سَبعَ سَماواتٍ و منَ الاَ‏رضِ مِثلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الاَ‏مرُ بَینَهُنَّ لِتَعلَموا اَنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شی‏ءٍ قَدیر واَنَّ اللهَ قَد اَحاطَ بِکُلِّ شی‏ءٍ عِلما : خداوند کسى است که هفت آسمان را آفریده و از زمین [نیز] مانند آنها را [آفریده است‏]. فرمان [خداوند] بین آنها (آسمانها و زمین) فرود مى‏آید تا بدانید که خداوند بر هر کارى تواناست. و آنکه خداوند در دانش بر همه چیز احاطه دارد.»[۵۵۱] در این آیه هدف آفرینش مجموع نظام کیهانی که انسان نیز جزئی از آن است، معرفت بشر به قدرت نامتناهی و علم نامحدود خداست؛ این دو یعنی انسان و نظام کیهانی در ذات عین هم‏اند، اگرچه به دید مفهومی با هم متفاوت‏اند، زیرا نامحدود تعدّدپذیر نیست.

۲-۱٫ بخشی از دانش کتاب «علم من الکتاب»

در کریمه‌ای از قرآن کریم آمده است که یکی از دست‌یاران سلیمان پیامبر(علیه السلام) به نام «آصف بن برخیا»[۵۵۲] کاری شگفت از خود نشان داده است البته در اینکه این شخص، که بوده است گفتارهای گوناگونی است از جمله اینکه:. آن شخص خضر، جبرئیل، فرشته­ای تایید شده از سوی خداوند است و حتی خود حضرت سلیمان نیز احتمال داده شده است چرا که ایشان سبب انجام این کار شگرف بوده است.[۵۵۳] در تفسیری دیگر آمده که برخى گفته‏اند: کسى که اسم اعظم را می‌دانست انسانى بود بنام «بلخیا» و شماری گفته‏اند: اسطوم و عده­ای گفته‏اند: خضر است. بعضی گفته‏اند: جبرئیل است که به اذن خداوند در فرمان سلیمان بود. برخى می­گویند: خود سلیمان است که می‌خواست نعمت‏هاى خدا را بر خود نشان دهد. ولى این، سخنی دور از واقع است و مفسران چنین قولى را نپذیرفته‏اند.[۵۵۴] اینها وجوهى هستند که بر هیچ­یک از آنها دلیلى نیست. آن چه در میان تفاسیر و کتاب­های داستان­های پیامبران خدا در قرآن به چشم می­خورد همان «آصف بن برخیا» است، مردی از صالحانِ گروه بنی­اسراییل، که خداوند از نزد خویش به او علمی- علم لدنّی – را ارزانی داشت.[۵۵۵] در احادیث پرشماری از اهل بیت(علیهم السلام) آمده است که آن کس، آصف بن برخیا بوده چنان­که در کتاب «منهج الدعوات»[۵۵۶] روایت شده و در دعاى «علوى مصرى» آمده که‏ «الهى و اسئلک باسمک الذى دعاک به آصف بن برخیا على عرش ملکه­ی سبأ» و در «عیون اخبار الرضا»[۵۵۷] از حضرت امام موسى کاظم(علیه السلام) در لابه­لای حدیث بلندی روایت کرده است که‏ «انى ادعو اللَّه عز و جل باسمه العظیم الذى دعا به آصف».[۵۵۸] افزون بر این، گفتارهای فراوان مفسران بر یافتن مصداق دارنده آن کرامت، سخن چندان ضروری نمی­نماید. به هر روی، هر چه باشد و آن شخص، هر که بوده باشد، از اینکه آیه­ی مورد بحث را بی­عطف بر پیش از خود آورد و آن را از ما قبل جدا ساخت، براى این بود که درباره این عالِم که تخت ملکه سبأ را به پیشگاه پیامبر خدا حاضر نمود، آن هم در زمانى کمتر از زمان فاصله­ی میان نگاه کردن، اعتناى بیشترى دارد و همچنین به علم او اعتنا ورزید.[۵۵۹]
در جمله­ «کسى که به نزدش علمى از کتاب [الهى‏] داشت، گفت» مقابله‏اى با جمله پیشینش به کار رفته و این مقابله، رهنمون است بر اینکه دارنده­ی بخشی از علم کتاب، از گروه جن نبوده، بلکه از جنس آدمی بوده است، روایاتى هم که از پیشوایان از اهل بیت(علیهم السلام) در این باره رسیده آن را تأیید مى‏کند[۵۶۰] یعنی آیه­ی پیش از این کریمه، سخنی را می‌گوید که می‌رساند توانایی جنیان در قدرت نمایی، به پای نیروی شگفت اولیای الهی که برگرفته از ولایت خداست نمی‌رسد افزون بر این، واژه­شناسان و در پی آن، مفسران[۵۶۱] نیز عفریت را در آیه پیشین خبیث و مارد وشریر دانسته‌اند و بر این­اند که او نیرومندی از گروه شیاطین بود که خداوند او را برای خدمت به سلیمان(علیه السلام) مسخر نموده[۵۶۲] البته او سرکش و دیوی پلید و ناخوش[۵۶۳] در میان جنیان بود و این، سخنی بیش از این را می‌فهماند و آن اینکه نیروی او شیطانی بوده و با بندگی خدا به ولایت تکوینی ربانی بار نیافته است تا از این ره­گذر کراماتی از وی سر زند.
قرآن کریم علت توانایی این ولیّ خدا، آصف، بر این کار را، دانایی و دارایی بخشی از دانش کتاب می‌داند: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ َ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی: کسى که به نزدش علمى از کتاب [الهى‏] داشت، گفت: من پیش از [یک‏] چشم به هم زدنت آن را نزد تو مى‏آورم. و چون آن را در نزد خود مستقر یافت، گفت: این از فضل پروردگار من است.»[۵۶۴]سخن در این است که منظور از «الکتاب» در این کریمه چیست که دانایی و دارایی آن، مایه­ی توانایی بر انجام امور خارق عادت و کرامات می‌شود و جناب آصف، خود می‌گوید: من تخت بلقیس را پیش از چشم به‌هم‌زدنی به نزد شما خواهم آورد.نکته­ی دیگری که در آیه، خودنمایی می‌کند این است که: گویا کننده­ کار شگفت، خود، آگاه به توانایی بر انجام چنین کاری است.
آنچه در این‌جا دارای اهمیت است مضاف­الیه واژه­ی علم است یعنی دانش به چه چیز تعلق گرفته است. به عبارت دیگر،در این ترکیب خاص، واژه «الکتاب» به چه معناست؟ «کتاب» و ریشه آن «ک ت ب» نیز از واژه­ های پرشمار کتاب خداست.
در پاره­ای از روایات، «علم الکتاب»، به «لا رطب و لا یابس»[۵۶۵] معنا شده[۵۶۶] و در برخی از روایات علم الکتاب را «دانش هزار کتاب از کتاب‌های پیامبران پیشین و قرآن» دانسته[۵۶۷] و به گفته برخی گفتارهای مفسرانی چون ابن عباس و قتاده، منظور از علم کتاب «دانش اسم اعظم خداوند» است که با دانستن و خواستن از خداوند با این نام هر خواسته­ای به اجابت خواهد رسید[۵۶۸] و در برخی تفاسیر عرفانی «علم من الکتاب» که اندکی از دانش قرآن است را به «دانش تنزل یافته قرآن یعنی فرقان» معنا کرده‌اند که به صورت کتاب‌های آسمانى یا به صورت شرایع الهى در مى‏آید.[۵۶۹] و پاره ای از مفسران، کتاب را «معارف الهی و اسرار و حقایق» گرفته‌اند که از اطلاق «علم الکتاب» در جستار پس از این، می‌توان دانست که در این جا آصف از «پاره­ای از حقایق به­گونه مبهم» بهره‌مند بوده است نه بر همه آنها.[۵۷۰] پس مفسران در اینکه این علم، چه بوده، اختلاف کرده‏اند، و گذشت که شماری گفته‏اند: آن علم، دانستن اسم اعظم بوده است. سخنانى دیگر از این قبیل نیز هست که البته در گفتاری با عنوان «اسم اعظم» اندکی بدان می‌پردازیم.
البته به یقین حضرت سلیمان(علیه السلام) از دانستن و انجام این­گونه کارها ناتوان نبوده، که خود به اذن خدا این علم و نیرو را بدانها عطا نموده است و در روایات نیز این سخن بازگو شده است.[۵۷۱] در کریمه­ی مورد بحث واژه «علم» را به­گونه نکره آورده و فرموده: «علم من الکتاب» یعنى علمى که با الفاظ نمى‏توان معرفی‌اش نمود. و مراد از کتابى که این قدرت خارق‌العاده، پاره‏اى از آن بود، یا «جنس کتاب‌های آسمانى» است و یا «لوح محفوظ» و علمى که این عالم از آن کتاب گرفته، علمى بوده که راه رسیدن او را به این هدف آسان مى‏ساخته است.[۵۷۲]
آنچه در اینجا سخن کردیم درباره­ ولیّ‌ای بود که پاره­ای از دانش کتاب را داشت و خداوند در قرآن علم او به کتاب را مایه­ی انجام کرامت و امور شگفت‌آور دانست. اینک به آیه و مسئله‌ای در کتاب آسمانی اسلام خواهیم پرداخت که در آن، توانایی «دارنده­ی دانش همه کتاب» بررسی می­ شود.

۲-۲٫ همه‌ی دانش کتاب «علم الکتاب»

با آشکار شدن فضای کلی بحث در این عنوان، به وسیله جستار گذشته، سخن قابل یاد‌کرد این است که بیشتر یا همه مفسران سنی و شیعه و گرایش‌های گوناگون آنها، همانند جستار «علم من الکتاب» بی‌درنگ در پی یافتن مصداق کسی‌اند که «همه علم کتاب» و یا همان «علم همه کتاب» به نزد وی است. از گفتارهای فراوان در نگاشته­های تفسیری و نیز روایی دست می‌دهد که چهار گزینه از گفته­های دیگر پررنگ‌تر می کند و صاحب آن احتمال، دارنده همه علم کتاب است که اینان‌اند: «مؤمنان یهود و نصارا»، «عبدالله بن سلام»، «همه مؤمنان به یکسره» و «علی بن ابی طالب(علیه السلام)». گوینده­ی همان احتمالات یعنی مجاهد، قول دیگری را نیز مطرح نموده که مصداق آیه، خداوند باشد ولی این سخن غفلت بزرگی است چرا که اگر مصداق «من عنده علم الکتاب» در این جا خداوند باشد تنها، تکرار است و از درستی لفظ و معنای جمله بیرون می‌شود.[۵۷۳] البته این سخنان و هر کدام از احتمالات چهارگانه را در جایی می‌شود به عنوان یک گزینه به حساب آورد که با خوانش حرکت بالای واژه «من» و نیز نشان زبر «عنده» خوانده شود یعنی تلاوت کنیم: « مَنْ عِنْدَهُ». و اگر جز این قرائت باشد یعنی «من» را با کسره و «عنده» را نیز با حرکت زیرین بخوانیم و بگوییم: «مِنْ عِنْدِهِ» گزینه­ های جز خداوند نادرست خواهد بود.
اما اینکه آن شخص عبدالله بن سلام باشد نیز ناروا است زیرا که وی پس از مکه اسلام آورده و این سوره­ی مبارکه و آیه­ی کریمه، در مکه فرود آمده است[۵۷۴] پس چگونه می‌تواند آیه­ای این چنین، در مورد کافری مسلمان نگشته، فرود آید.[۵۷۵] این پاسخ را در روایات پیشوایان معصوم(علیهم السلام) نیز یافت می‌شود.[۵۷۶]
در مورد اینکه مصداق آیه­ی شریفه، «مؤمنان یهود و نصارا» باشد نیز در تفاسیر به جز یادکرد نامشان دلیل و یا مستندی استوار آورده نشده است. احتمالات دیگری نیز در مصداق­یابی برای آیه شریفه یاد کرده‌اند مانند: «سلمان فارسی» (رحمه الله)، «الجارود»، «تمیم الداری»[۵۷۷] و دیگران، که نیازی به یادکرد آنان دیده نمی‌شود، چه اینکه نه این گفتار کوتاه جای بیان نام آنان است و نه جایگاه آنان در اندازه مقام «همه علم الهی». نگارنده نیز در مقام جستجوی صغروی در این گفتار نیست و این باب را نیز به خاطر پرداختن فراوان مفسران بدین مطلب، گشود. اما به گواهی بسیاری از مفسران سنی و شیعی و بازگویی سخنان رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت ایشان مصداق «من عنده علم الکتاب» علی بن ابی­طالب(علیه السلام) است چنان­که مصداق دارنده­ی «علمٌ من الکتاب» نیز در روایات، «آصف بن برخیا» شناسانده شده است. سرآمد همه روایات حدیثی است که هر دو گروه مسلمانان بازگو کرده‌اند. شیخ صدوق با اسناد دادن این روایت به ابی­سعید خدری آن را این­گونه آورده است که وی می‌گوید: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پرسیدم که در مورد مصداق آیه­ی شریفه چه می‌فرمایید؟ یعنی کسی که علم کتاب نزد اوست کیست؟ ایشان در پاسخ فرمودند: آن شخص، برادرم علی بن ابی­طالب(علیه السلام) است.[۵۷۸] از آنجا که خاندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) همه، نور واحد و حقیقتی یگانه هستند دارا بودن همه علم کتاب را می‌توان به همه پیشوایان و چهارده نور معصوم(علیهم السلام) نسبت داد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز در حدیثی این سخن را تأیید می‌فرمایند: «دانشی که آدم(علیه السلام) با آن از آسمان به زمین فرود آمد و نیز همه آن چه پیامبران تا خاتم آنان بدان از دیگران برتری داده شده‌اند در خاندان خاتم پیامبران است.»[۵۷۹]
جناب آلوسی از مفسرین برجسته­ی سنی مذهب نیز در تفسیر «روح المعانی» با طریقی دیگر همین سخن را با زیاده­ای از ابی سعید خدری بازگو می‌کند که وی گفته است که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در مورد کیستی مصداق آیه­ی «علم من الکتاب» پرسیدم فرمودند: آن شخص، وصی برادرم سلیمان پسر داوود بود و به دنبال آن باز ابی‌سعید می‌گوید: پرسیدم که در مورد گفته خداوند که فرمود «و مَن عنده علمُ الکتاب» چه می‌فرمایید، ایشان فرمودند: او برادر من علی بن ابی­طالب(علیه السلام) است.[۵۸۰] این حدیث را گروهى از مفسران و علماى اهل سنت به همین عبارت یا شبیه آن را در نگاشته‌های تفسیری خویش آورده‏اند.[۵۸۱] با صرف نظر از داشتن ارزش معرفتی و نداشتن آن، این سخن که به راستی مصداق این جمله از آیه­ی کریمه کیست یا کیان اند و نیز با اینکه قرار بر این است که تأویل گرایی نکرده باشیم، این سخن تاب گفتن در این مجال را دارد که روایات در نوشته های حدیثی و مفسران هر دو فرقه سنی و شیعه، به بیش از حد تواتر می رسد در اینکه کسی که «همه علم کتاب» به نزد اوست علیّ بن ابی طالب(علیه السلام) است و به زبانی می­توان گفت: انکار این سخن از اثباتش بسیار دشوارتر است.
در گفتار پیشین کسی که دارای بخشی از علم کتاب بود را توانای بر انجام امور خارق عادت شناختیم اینک سخن درباره آنی است که دانای همه علم کتاب و دارای همه حقایق هستی است. «وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی‏ وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ: و کافران مى‏گویند: تو رسول [خدا] نیستى. بگو: خداوند [به عنوان‏] گواه میان من و شما کافى است. و کسى که علم الکتاب به نزد اوست [بس است‏].» [۵۸۲]
سخنی که در اینجا مناسبت و تاب گفتن را دارد تفاوت و مقایسه بخشی از علم کتاب با همه علم کتاب است در روایات نیز در جاهای گوناگون، به گونه مستقیم و غیر مستقیم به روشن­گری در این مسئله پرداخته شده است. در روایات بسیاری آمده است که اسم اعظم خداوند ۷۳ حرف است و آصف بن برخیا که آن کار خارق عادت و کرامت بر دستش جاری شد تنها یک حرف از آن را دارا بود اما نزد ما اهل­بیت(علیهم السلام) ۷۲ حرف از اسم اعظم الهی وجود دارد و یک حرف از آن نیز ویژه ذات حق تعالی و در علم نهانی اوست یعنی کسی بدان راه و دسترسی ندارد.[۵۸۳] روایتی نیز وجود دارد که مقام علم لدنی پیامبر گرامی اسلام(علیهم السلام) و فرزندان ایشان را با تمامی پیامبران به سنجه می‌گذارد و می‌گوید: خداوند به همه پیام­آورانش، بخشی از علم را ارزانی داشت جز پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) که همه علم را به ایشان بخشید پس در مورد آن پیامبران فرمود: «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ء: و بر تو کتاب [آسمانى‏] براى روشن ساختن هر چیزى و راه نمودن و رحمت و مژده دادن مسلمانان نازل کردیم»[۵۸۴] و «وَ کَتَبْنا لَهُ [ لموسى ‏] فِی الْأَلْواحِ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ: و در لوحها از هر چیزى براى پند و بیان همه چیز، براى او نوشتیم»[۵۸۵]، «و قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ: کسى که به نزدش علمى از کتاب [الهى‏] داشت گفت…»[۵۸۶] ولی نفرمود «علم الکتاب: دانش همه کتاب»[۵۸۷] به نزد اوست و چیزی از همه علم کتاب به زبان نیاورد و این نعمت بزرگ خدا، به همه پیامبران عطا نشد، آنگاه در مورد محمد(صلی الله علیه و آله) فرمود: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا: آن­گاه کتاب [آسمانى‏] را به آنان به ارث دادیم که از [میان‏] بندگانمان برگزیدیم»[۵۸۸] در اینجا امام باقر(علیه السلام) آگاهی می‌دهند که این، همه علم است و ماییم که «برگزیدگان» هستیم و اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «پروردگارا، به من دانشى بیفزاى.»[۵۸۹] نیز مقصود، همین فزونی­ای از دانش است که در نزد ماست و کسی از از اوصیا و پیامبران و فرزندان­شان، جز ما، آن را ندارد و بدین علم است که رخ­دادهای مصیبت­وار و خواب­ها و فصل­الخطاب[۵۹۰] در کارها را می­دانیم سپس حضرت امام باقر(علیه السلام) کریمه­ی «و هنگامى که پروردگارت از پشتهاى بنى آدم، فرزندانشان را بر گرفت و آنان را بر خودشان گواه ساخت [و فرمود:] آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا [هستى.] گواهى دادیم. که [مبادا] روز قیامت بگویید، ما از این [حقیقت‏] بى خبر بودیم.»[۵۹۱] را تلاوت فرمودند.[۵۹۲]
کوتاه­سخن اینکه: ولایت تکوینی – از عبودیت و در طول آن، معرفت – دارای مراتب گوناگونی است که کامل‌ترین و بالاترین و برترین آن مراتب، برای پیامبر ما، بزرگ­ترین فرستاده خداوند(صلی الله علیه و آله) و نیز برای پیشوایان از اهل­بیت(علیهم السلام) است پس به حکم خدا توانِ دست­کاری در همه عالم تکوین را به یکسره دارند.[۵۹۳]
چنان­که قیاس منطقی نیز گویای این است که هستی به یکسره باید در ید قدرت چنین آدمی باشد، کتاب تدوین و تکوین عالم را در مشت خود داشته باشد و نماینده­ی آنکه «أُمُّ الْکِتابِ»[۵۹۴] نزد اوست باشد و آنکه دارنده این ولایت شد نیز کارهای دارنده­ی ام الکتاب را بتواند انجام دهد.
گفته شد که معرفت، دارای مراتب است و شیوه ­های دست­یازی به آنها نیز گونه‌های متفاوتی دارد. یکی از راه­های معرفت­زای شهودی، آموزش حقایق هستی به وسیله خود خداست که هر دارنده­ی دانش شهودی بدین مرتبه شکوه نمی­یابد.

۲-۳٫ تعلیم اسمای الهی به دست خدا

جز خداوند و آن کس که خدا او را آگاه به علوم الهی کرده است هیچ­کس توانا بر پرورش و تدبیر امور عالم و آدم نخواهد بود چرا که جز او کسی بر اسرار عالم و آدم و انجام نهایت آن دو آگاه نیست. از دلایلی که بر ربوبیت خدای سبحان و شایستگی او برای ارائه برنامه جهت تدبیر و تربیت انسان اقامه شده است استفاده می­ شود که تنها خدای سبحان، توانا و پرورنده هستی است چنان­که عیسای مسیح(علیه السلام) فرمود: «بى گمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید. این است راه راست.»[۵۹۵]
در این مدرسه افزون بر اینکه تعلیم یادشده، آموزشی مینایی و از آموزگاری مطلق است دانش اندوز، جنس آموزش و چگونگی و حجم داده ­های آن نیز با تعالیم عادی دنیایی همانند و نیز هم­سان نیست سخن برتر اینکه مورد آموزش نیز چیز دیگری ورایِ از سلسله گفتارها و مفاهیم عقلی و نقلی است. «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَهِ فَقالَ أَنْبِئُونی‏ بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ: و [خداوند] همه نامها [ى آفریدگان‏] را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه داشت، آن گاه فرمود: اگر راستگویید، مرا به نامهاى اینها خبر دهید.»[۵۹۶]
سخن راندن و تحلیل محورهای نُه‌گانه در گفتار بالا می‌نمایاند که چه گونه‌ای از آموزش است که به ولایت تکوینی و تصرف دانش­آموخته، در عالم می‌ انجامد.

۲-۳-۱٫ تحلیل فضای گفت‌وشنود خدا و فرشته‌ها

بررسی فضای گفت­وگوی خدا و فرشته‌ها نشان‌گر این است که مطلب در یک فضای مقایسه­ ای بین آدمی و فرشتگان درگاه حضرت حق، آن هم توسط خدای سبحان انشا شده است و برون از قیل و قال دنیایی است چرا که در پی این کریمه، عبارتی است «اگر راستگویید.[۵۹۷]» که به ادعای نادرست فرشتگان اشارت دارد زیرا که فراخوانده­ی آنها به همراه لازمه­ی آن، که علم است نمی‌باشد،[۵۹۸] «گفتند: آیا کسى را در آن‌جا مى‏گمارى که در آنجا فساد کند و خونها بریزد، حال آنکه ما با ستایش تو تسبیح مى‏گوییم و تو را پاک مى‏شماریم؟ فرمود: به یقین من چیزى را مى‏دانم که شما نمى‏دانید.»[۵۹۹] و حتی این داستان، پیش از آفرینش انسان و لوازم و متعلقات دنیایی اوست بنابراین فضای آموزشی، یک محیطِ یکسره فراحسی است.

۲-۳-۲٫ بررسی کیستی آموزگار اسمای الهی و دانش‌اندوز ره‌یافته به ساحت حق

آموزگار در این نوع آموزش کسی است که دانایی او عین همان دارایی اوست، که همه صفات او عین ذات اوست. در این راه مسافران سفرهای چهارگانه[۶۰۰] همان انسان­های کامل ره‌یافتگان این کویند و در این قافله، انبیا چون ساربانان و نگاران به مکتب نرفته و خط ننوشته‌ای هستند که به غمزه‌ای مسئله آموز صد مدرس شدند. آدمی را او به خود اسما نمود دیگران را از آدم اسما می‌گشود[۶۰۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ق.ظ ]




سیاست های ایجابی مصوبه
ماده ۳ مصوبه مورد بحث، به تبیین سیاست های ایجابی، حدود و ضوابط نشر کتاب درکشور اختصاص یافته است که البته نگارش درستی نیست؛ زیرا حدود و ضوابط در مواد بعدی و به طور مستقل مطرح شده و ربطی به ماده سوم ندارد. به هرحال این ماده سیاست های ایجابی خود را درسه بند به شرح زیر اعلام کرده است: ۱- دولت و همه ارکان حکومت موظفند در چارچوب قانون از حریم آزادی انتشار کتاب حمایت کنند.۲- حق انتشار کتاب به منظور افزایش آگاهی‌های دینی، علمی، سیاسی، اقتصادی، هنری، تاریخی، اجتماعی و نظایر آن از حقوق آحاد ملت است و این حق بدون مجوز قانونی، قابل سلب نیست.۳- تدوین و اجرای سیاست های هدایتی و حمایتی جمهوری اسلامی ایران از کتاب باید به نحوی باشد که اهل قلم را به تألیف، ترجمه و انتشار کتاب‌های متناسب با نیازهای جامعه امروز برای نیل به موارد ذیل تشویق و ترغیب نماید:الف ـ تقویت و ترویج امر پژوهش. ب ـ تبیین و ترویج اصول و ارزش های انقلاب اسلامی و نگاهبانی از دستاوردهای آن ج ـ احیای میراث مکتوب و توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی. د ـ مقابله موثر و مفید با تهاجم سیاسی و فرهنگی علیه عقاید و ارزش های اسلامی، ملی و انقلابی.هـ ـ بهره‌گیری مفید از دانش و اندیشه بشری از طریق ترجمه سنجیده و متناسب با زبان معیار.ز ـ حمایت از ترجمه و نشر آثار ارزشمند به زبان های دیگر. ل ـ کمک به توسعه آموزش غیررسمی افراد جامعه از طریق ارتقاء سطح داشن و مهارت همگانی.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حدود قانونی نشر کتاب
چنانکه گفته شد پس از بیان سیاست های ایجابی اکنون نوبت آن است که درماده چهارم، حدود قانونی آزادی نشر کتاب شرح داده شود. به این منظور ماده فوق ابتدا به این واقعیت اشاره می کندکه نشر کتاب همانگونه که ممکن است مظهر و نمودی از آزادی‌های اجتماعی و انسانی تلقی شود، چه بسا مورد سوء‌استفاده و اشاعه لاابالیگری‌ فکری و اخلال در حقوق عمومی قرار گیرد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری دستگاه‌های ذیصلاح موظف است برای مقابله با جوانب منفی، حدود و ضوابط نشر کتاب را که ذیلاً آمده است، مورد توجه قرار دهد و فضای سالم و سازنده چاپ و نشر کتاب را حفظ و حراست نماید.این مصوبه سپس حدود قانونی نشر کتاب را تحت سه عنوان کلی«دین و اخلاق»، «سیاست و اجتماع» وسرانجام «حقوق و فرهنگ عمومی» تفصیل می دهد؛ شیوه ای که بازهم ازنظر حقوقی مناسب ارزیابی نمی شود؛ چرا که عناوین کلی محدودیت ها در اصل بیست وچهارم قانون اساسی تعیین ومنحصر شده است وبرمبنای آن همه محدودیت ها باید ذیل یکی از دوعنوان کلی « اخلال به مبانی اسلام» و « اخلال به حقوق عمومی» قرارگیرد. درهرحال محدودیت های مذکور درمصوبه جدید به تفصیل زیر است:
محدودیت های ناشی از موازین دینی و اخلاقی
قسمت “الف” ماده ۴ محدودیت های ناشی از موازین« دین و اخلاق » را طی ۹بند چنین مقرر کرده است:۱- تبلیغ و ترویج الحاد و اباحه‌گری، انکار یا تحریف مبانی و احکام اسلام و مخدوش کردن چهره شخصیت‌هایی که از نظر دین اسلام محترم شمرده می‌شوند و تحریف وقایع تاریخی دینی که مآلاً به انکار مبانی دین منجر شود.۲- توهین به مقدسات دین مبین اسلام و تبلیغ علیه تعالیم اصول و مبانی آن.۳- ترویج و تبلیغ ادیان، مذاهب و فرقه‌های منحرف و منسوخ، تحریف شده و بدعت گذار.تبصره ـ معرفی ادیان و مذاهب و بیان احکام یا تحقیق درباره آنها با رویکرد علمی و غیر تبلیغی مستثنی است. ۴- ترویج خرافات و مخدوش کردن چهره اسلام.۵-بیان جزئیات مراودات جنسی، گناهان، کلمات رکیک و مستهجن، به نحوی که موجب اشاعه فحشا شود. تبصره ـ بیان مراودات جنسی یا مفاسد با زبانی عفیف و غیرمحرک به منظور آموزش، انتقال پیامی مثبت یا نشان دادن چهره شخصیت‌های منفی، از حکم این بند مستثنی است.۶- استفاده از جاذبه جنسی و تصاویر برهنه زنان یامردان با عنوان آثار هنری یا هر عنوان دیگر.تبصره ـ استفاده از تصاویر و طرح‌های علمی در کتاب‌های تخصصی و علمی، بلامانع است .۷- انتشار تصاویر به نحوی که موجب اشاعه فحشا شود؛ نظیر رقص، مشروب‌خواری و مجالس فسق و فجور.تبصره ـ چاپ تصاویر مجالس فسق و فجور عناصر حکومت پهلوی یا ضد انقلاب برای استناد تاریخی با رعایت عفت عمومی، مستنثی است.۸- ترویج مادی‌گرایی فلسفی و اخلاقی و سبک‌های زندگی مخالف ارزش‌های اسلامی و اخلاقی.
۹- خشن جلوه‌‌دادن چهره اسلام و مسلمانان واقعی.
خاطر نشان باید کرد که بند های۵ تا۷ در مصوبه قبلی وجود نداشته و در این مصوبه اضافه شده است. در نقطه مقابل نکته ای در تبصره اول ماده ۳ سابق وجود داشته که حذف گردیده است. آن تبصره می گفت:ملاک منع درحکم به اخلال به مبانی اسلام و حقوق عمومی و اضلال در مورد کتب مضله، تاثیر وفعلیت است. نتیجه این ملاک آن می شد که اگر فرضاً کتابی با هدف گمراه سازی مردم نوشته شده وچنین شانیتی هم می داشت، اما به هر دلیل در عمل این اتفاق نمی افتاد، آن کتاب و انتشارش ممنوع نمی شد.این سخن مستلزم آن است که هر کتابی ابتدا منتشر شود تا اگر نتیجه شوم آن به فعلیت رسید، آنگاه ممنوع گردد. گذشته از مصلحت سنجی ها و ایراد های عملی، ظاهراً چنین سخنی بر اساس موازین فقهی هم پذیرفتنی نیست.
محدودیت های ناشی از ملاحظات سیاسی و اجتماعی
قسمت “ب” ماده ۴ نیز تحت عنوان «سیاست و اجتماع» طی ۱۱بند محدودیت های نشر کتاب به دلایل سیاسی و اجتماعی را به شرح زیر احصاء نموده است:۱- توهین، تخریب‌ یا افترا به امام خمینی (ره) و رهبری، رئیس‌جمهور، مراجع تقلید و تمام افرادی که حفظ حرمت آنها شرعاً یا قانوناً لازم است.۲- تبلیغ علیه قانون اساسی و انقلاب اسلامی و معارضه با آنها.۳-برانگیختن جامعه به قیام علیه نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی. ۴-ترویج گروه‌های محارب و عناصر ضد انقلاب و تروریست و نظام لائیک و سلطنتی و خاندان پهلوی و تطهیر چهره‌های منفی آنان.تبصره ـ طرح و نقل افکار و گفتار و مواضع فکری و علمی مخالفان انقلاب و نظام برای بررسی محققانه و عالمانه آرا و اندیشه‌های آنها منعی ندارد.۵- تبلیغ و ترویج وابستگی به قدرت‌های سلطه‌جو و ضدیت با استقلال کشور.۶- تبلیغ علیه منافع و امنیت ملی و ناکارآمد جلوه‌دادن نظام جمهوری اسلامی.تبصره ـ بیان نارسایی ها و اشکالات در جمهوری اسلامی برای نقد و بررسی و شناخت دقیق‌تر مسائل و دستیابی به راه‌ حل ‌های مناسب و بیان مستدل و اصلاح طلبانه مشکلات و دور از توهین و افترا بلامانع است.۷- اخلال و تشکیک در وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور و ایجاد آشوب، درگیری و اختلاف میان اقوام و مذاهب.تبصره ـ چاپ کتاب‌های علمی و استدلالی عقیدتی که محرک احساسات منفی و برهم زننده اساس وحدت در میان اقوام و فرق مختلف کشور نباشد، اشکالی ندارد.۸- تضعیف و تمسخر افتخارات ملی، حس وطن‌‌دوستی و توانایی‌های علمی و عملی مردم ایران، فرهنگ خودی و اقوام ایرانی.تبصره‌ ـ نقد و نفی آداب و سنن غلط و انحرافی به قصد اصلاح و بدون شائبه‌های سیاسی، فرهنگی،‌ اقتصادی و استعماری منعی ندارد.۹- ترویج و تبلیغ روحیه خودباختگی در برابر فرهنگ و تمدن بیگانه و القای حس عقب‌ماندگی.۱۰- تبلیغ صهیونیزم و انواع دیگر نژادپرستی.۱۱-تحریف وقایع مهم و مسلم تاریخی ایران و اسلام»
محدودیت های ناشی از حقوق و فرهنگ عمومی
در ادامه قسمت های یادشده، قسمت “ج” ماده ۴، به تبیین محدودیت هایی می پردازد که از نگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای رعایت «حقوق و فرهنگ عمومی» نمی توان نادیده گرفت. این محدودیت های هشتگانه به شرح زیر است:۱- توهین و تمسخر زبان، فرهنگ و هویت اقوام و اقلیت‌های دینی و قومی.۲- ترویج و تبلیغ قانون گریزی، بی‌بند و باری و لاابالی‌گری.۳- تبلیغ علیه خانواده و تضعیف و تخریب ارزش و جایگاه آن.۴- ترویج ناامیدی، سرخوردگی، پوچی و بیهودگی و نگرش‌های منفی در جامعه و افزایش بی‌اعتمادی عمومی.۵- تحقیر و تمسخر اقشار مختلف جامعه.۶- ترویج و تبلیغ جریان‌ها و اشخاص فاسد و منحرف فرهنگی و هنری داخلی و خارجی.۷-افشای قانونی اسناد طبقه‌بندی شده کشوری و لشکری.
۸- تخریب هویت و زبان ملی.[۱۸۱]
بند ششم : تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور
۱- تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور و روزآمد نمودن آنها.
۲- زمینه‌سازی برای اجرای نقشه مهندسی فرهنگی کشور و نقشه جامع علمی کشور.
موضوع مهندسی فرهنگی که از سال‌ها قبل مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است، در دور جدید فعالیت شورای عالی درتاریخ ۲۱/۱۰/۸۵ بابرگزاری اولین همایش ملی مهندسی فرهنگی با هدف: تولید ادبیات مهندسی فرهنگی،جلب مشارک اندیشه‌ورزی نخبگان ،تبدیل مقوله مهندسی فرهنگی به گفتمان رایج در سطح جامعه؛ در کانون اهتمام دبیرخانه شورای عالی قرار گرفت. ره‌آورد این همایش تولید بیش از ۳۰۰۰ صفحه ادبیات مربوط به ابعاد مختلف مهندسی فرهنگی بود که برای اولین بار صورت پذیرفته و نتایج آن در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
در ادامه؛ پس از صدور احکام جدید اعضای شورای عالی، برای عملیاتی کردن این امر و تهیه نقشه مهندسی فرهنگی کشور،‌ موضوع در صحن شورای عالی مطرح و براساس مصوبه مورخ ۲۵/۲/۸۶ شورای عالی، شورای مهندسی فرهنگی،تشکیل شد.شورای مهندسی فرهنگی پس از تعیین اعضا، نسبت به تعیین سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های اصلی و تصویب تعاریف و مفاهیم کلیدی درخصوص مهندسی فرهنگی به ریاست دبیر شورای عالی، همت خود را بر نحوه طراحی و ترسیم نقشه مهندسی فرهنگی کشور،متمرکز نمود و در این راستا نظامنامه تدوین نقشه مهندسی فرهنگی را به تصویب رساند.
هم اکنون در کنار رصد مداوم موضوعات و مسائل فرهنگی و همچنین اعمال مهندسی فرهنگی در خصوص برخی از موضوعات و مسائل، نسخه کامل نقشه جامع مهندسی فرهنگی کشور،تهیه شده است که بخش‌های اصلی آن در شورای مذکور به تصویب رسیده است که به‌زودی در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی،قرار خواهد گرفت.[۱۸۲]
گفتار سوم : وظایف شورا در حوزه نظارت و اجرا
۱- طراحی سازوکارهای مناسب برای اجرایی شدن مصوبات شورا در دستگاه‌های مختلف کشور و نظارت مؤثر بر اجرای مصوبات.
شورای عالی انقلاب فرهنگی از همان ابتدای شکل‌گیری خود، سازوکار نظارت بر اجرای مصوبات و بازرسی از دستگاه‌های مجری را،طراحی و در قالب «هیأت نظارت و بازرسی» تصویب نمود. این هیأت، براساس مصوبه جلسه‌ی ۲۸ مورخ ۱۱/۴/۶۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی و به‌منظور مراقبت از جریان صحیح و سالم انقلاب فرهنگی و رسیدگی به مسائل و مشکلاتی که در طی بسط و پیشرفت آن پیش می‌آید، تشکیل شد.
برخی از مهم ترین وظایف این هیات عبارت است از:«نظارت بر حسن اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و پی‌گیری اجرای آن.بررسی سالانه مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و ارائه‌ پیشنهادهای اصلاحی و تکمیلی به‌منظور بهبود فرایند اجرا و ارتقای میزان تأثیرگذاری آنها.تهیه‌ اطلاعات لازم درباره‌ی افرادی که صلاحیت آنها باید به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی برسد (به استثنای رؤسای دانشگاه‌ها).حل اختلافات ناشی از اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در دستگاه‌های فرهنگی کشور با درخواست آنها.رسیدگی به شکایاتی که از دستگاه‌های فرهنگی کشور و یا درخصوص مسائل فرهنگی جامعه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا رئیس آن ارجاع می‌شود؛ با در نظر گرفتن شأن و جایگاه شورای عالی.[۱۸۳]»
۲- ارزیابی برنامه‌های توسعه فرهنگی، علمی و اجتماعی کشور.
هیأت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی در سال ۱۳۷۹ ،بر اساس وظایف شورای عالی انقلاب تشکیل شد. هدف‌های ارزیابی وضع فرهنگی و علمی کشور در ماده‌ی(۱) آیین‌نامه‌ی این هیأت، بدین شرح تعیین شده است:« نیل به تصویر واقعی از وضعیت فرهنگی و علمی کشور در قالب گزارش‌های سالانه به‌منظور اطلاع مردم و مسئولان از موقعیت و روند فرهنگی و علمی کشور در عرصه‌ داخلی و بین المللی.تشویق و ترغیب دست‌اندرکاران امور فرهنگی و علمی جمهوری اسلامی ایران و ایجاد رقابت مثبت و سازنده در انجام وظایف.پیشنهاد راهکارهای مناسب به شورای عالی انقلاب فرهنگی برای رفع مشکلات و ارتقای معیارهای فرهنگی و علمی.ایجاد نظام هماهنگ ارزیابی فرهنگی و علمی با بهره گرفتن از همه تجارب و امکانات موجود کشور.
گستره‌ی ارزیابی شامل فعالیت‌های دولتی و غیردولتی در عرصه فرهنگی و علمی و در بخش‌های زیر صورت می‌پذیرد: تعلیم و تربیت، علم و فناوری، فرهنگ و هنر و ارتباطات.سطوح ارزیابی، به دو سطح کلان و خرد به شرح ذیل تفکیک شده است:ارزیابی کلان: در این سطح، وضع فرهنگی، علمی، آموزشی و پژوهشی کشور در مقیاس ملی ارزیابی می‌شود و وضعیت هر یک از بخش‌ها (تعلیم و تربیت، علم و فناوری، فرهنگ و ارتباطات) به صورت کلی و فراتر از دستگاه‌ها و سازمان‌های مربوط به آن بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد. این ارزیابی باید روند بخش‌های مذکور و موقعیت نسبی هر یک را در عرصه بین‌المللی معین کند.ارزیابی خرد: در این سطح،وضعیت دستگاه‌ها و سازمان‌های مربوط به هر بخش و در مقایسه با هم؛ ارزیابی می‌شود. این ارزیابی باید در نهایت به رتبه‏بندی دستگاه‌ها و سازمان‌های مشابه منجر گردد.[۱۸۴]»
به‌منظور هماهنگی و مدیریت کلان دستگاه‌های فرهنگی، کارگروهی تحت عنوان «مدیریت کلان دستگاه‌های فرهنگی کشور»، زیر نظر شورای عالی با عضویت جمعی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و صاحب نظران تشکیل گردید.این کارگروه،فعالیت خود را از تیر ماه سال ۱۳۸۶ آغاز و تاکنون با برگزاری جلسات و نشست‌‌های متعدد به بحث و بررسی پیرامون وظایف دستگاه‌های فرهنگی کشور و مسائل مختلف آن پرداخته است.فلسفه وجودی این کارگروه ، نظم‌دهی و انسجام‌بخشی به مجموعه فعالیت‌های فرهنگی دستگاه‌های مختلف فرهنگی اعم از دولتی، نیمه‌دولتی و غیردولتی می‌باشد.
وظایف مصوب کارگروه مذکور عبارتند از:بررسی و ارزیابی جامعیت وظایف تعیین شده برای دستگاه‌های فرهنگی کشور در تحقق اهداف چشم‌‌انداز. بررسی آسیب‌شناسی عملکرد مجموعه دستگاه‌های فرهنگی کشور، به عنوان یک نظام واحد و تعیین تعارض، تداخل، موازی‌کاری و پراکنده‌کاری در انجام فعالیت‌های فرهنگی.تعیین کارکردهای اصلی هر یک از دستگاه‌های فرهنگی کشور.تعیین راه‌های ارتقاء مدیریت فرهنگی و دستگاه‌های فرهنگی کشور. اتخاذ تدابیر لازم برای تدقیق وظایف هر دستگاه و جلوگیری از کارهای موازی و ایجاد تعامل سازنده بین دستگاه‌ها.ساماندهی روابط دولت با دستگاه‌های فرهنگی دولتی و غیردولتی و توسعه فعالیت‌های فرهنگی و دینی دستگاه‌های غیردولتی .بررسی و تعیین چگونگی مدیریت کلان امور فرهنگی کشور.بررسی، ارزیابی و اصلاح میزان تأثیرگذاری هر یک از دستگاه‌های فرهنگی کشور در تحقق اهداف چشم‌انداز کشور.آسیب‌شناسی اجرای مصوبات موجود شورای عالی انقلاب فرهنگی.آسیب‌شناسی نظام موجود پیگیری و نظارت بر اجرای مصوبات.بازنگری و اصلاح نظام پیگیری و نظارت بر اجرای مصوبات و تهیه سازوکار برای پیگیری نظارت کارآمد.تعیین نقش و وظیفه هر یک از دستگاه‌های نظارتی کشور در نظارت راهبردی مصوبات و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر و با شورای عالی انقلاب فرهنگی در انجام این وظیفه.
مبحث دوم : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از وزارتخانه‌های جمهوری اسلامی ایران است که مجری قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه ی فرهنگ و هنر و رسانه می‌باشد. مسؤول اصلی و کلان در زمینه رشد اخلاقی، اعتلای فرهنگی، هنری و از طرفی مصونیت فرهنگی جامعه و اعتلای آگاهی‌های عمومی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌باشد. این وظیفه در دو بخش سیاست‌گذاری و اجرا خلاصه می‌شود که در این مبحث به آنها اشاره می شود.
گفتار اول: اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و راهبردهای محتوایی آن
بند اول : راهبردهای محتوایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
تعمیق و نشر ارزش­های انقلاب اسلامی برپایه مکتب فکری و سیاسی امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی.
ترویج و اقامه احکام الهی، نشر و تقویت اخلاق اسلامی و فضائل انسانی برپایه دین ­مداری و فرهنگ دینی.
نقد مکاتب الحادی و انحرافی در عرصه ­های فرهنگی، هنری، اجتماعی و مبارزه جدی با خرافات و موهومات.
تبیین و تقویت فرهنگ مهدویت و نهضت انتظار و ترویج روح بیداری اسلامی.
تبیین و تاکید بر مولفه­های هویت ایرانی – اسلامی برپایه میراث تاریخ تمدنی، مشاهیر و مفاخر ایرانی و اسلامی.
تقویت روحیه عزت، افتخار، خودباوری ملی، امیدواری و نشاط فردی و اجتماعی.
تولی و تبری، تعمیق روحیه دشمن­شناسی، ترویج فرهنگ ظلم­ستیزی و استکبارستیزی.
تبیین و ارائه الگوهای مطلوب حیات طیبه فردی – اجتماعی برپایه معارف و آموزه­های قرآن، پیامبر اعظم و اهل بیت (سلام­ا… علیهم) .
توجه و تاکید بر نقش بنیان خانواده و خانواده­محوری در حیات فرهنگی جامعه و ممانعت از گسست نسل­ها.
ترویج روحیه سلحشوری، فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت­طلبی و ذلت­ناپذیری.
مبارزه با فساد و تبعیض و اصلاح فرهنگ نظام مدیریتی،برپایه عدالت­خواهی و اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر.
افزایش و ارتقاء آگاهی­ های عمومی و فرهنگ عمومی براساس تمدن فرهنگ ایرانی – اسلامی و اهتمام جدی به زبان فارسی.
بازشناسی و بازتولید میراث، سنن و آداب و رسوم ایرانی در مناطق مختلف کشور ایران اسلامی.
ترویج و اشاعه روحیه کار و خلاقیت[۱۸۵]
بند دوم : اهداف اساسی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی
بر اساس ماده یک قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،مصوب۲۳/۲/۶۶ اهداف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این ترتیب است:
رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی.
استقلال فرهنگی و مصونیت جامعه از نفوذ فرهنگ اجانب .
اعتلای آگاهی های عمومی در زمینه های مختلف و شکوفایی استعدادها و روحیه تحقیق ، تتبع و ابتکار در جامعه.
رواج فرهنگ و هنر اسلامی .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم