کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



در خصوص تعریف جرم تجاوز، دولت‌های حاضر در اجلاس بازنگری موافقت کردند که مفاد قطعنامه ‌‌٣٣١۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوب ‌‌١۴ دسامبر ‌‌١٩٧۴ مبنا قرار گیرد. در خصوص اعمال صلاحیت دیوان، کنفرانس توافق کرد که وضعیت مربوط به ارتکاب تجاوز بتواند طبق فصل هفتم منشور ملل متحد از طریق شورای امنیت به دیوان بین‌الملل کیفری ارجاع شود بدون توجه به اینکه کشور مربوطه، دولت عضو یا غیر عضو باشد.
علاوه بر تاکید به نقش شورای امنیت در احراز وجود یا وقوع رکن مادی تجاوز، کنفرانس بازنگری اساسنامه دیوان به دادستان دیوان اجازه داد تا در غیاب احراز وضعیت از سوی شورای امنیت، تحقیق را به ابتکار و صلاحدید خود یا بر اساس ارجاع کشوری شروع نماید. البته برای انجام تحقیق طبق قطعنامه تصویبی کنفرانس بازنگری، دادستان می‌بایست اجازه قبلی بخش مقدماتی دیوان (نه شعبه مقدماتی) را کسب نماید. شایان ذکر است که طبق تصمیم کنفرانس بازنگری، دیوان در خصوص جرم تجاوز ارتکابی در قلمرو دولت‌های غیر عضو یا توسط اتباع دولت غیر عضو و همچنین در خصوص دولت‌های عضوی که اعلام داشته‌اند صلاحیت دیوان را در خصوص جرم تجاوز نمی‌پذیرند، صلاحیت نخواهد داشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفتار دوم: صلاحیت مکانی[۳۱۵]
.
به حکم ماده آ/۲/۱۲ اساسنامه رم، قلمرو اجرای مقررات دیوان و بالتبع حوزه ای که دادستان دیوان خواهد توانست به انجام تحقیق و تعقیب مرتکبان، با جمع شرایط دیگر و در چارچوب اعمال صلاحیت تکمیلی بپردازد، همانا قلمرو قضایی دولتی خواهد بود که به اساسنامه دیوان ملحق شده است و یا وفق مقررات ماده ۳/۱۲ صلاحیت موردی دیوان را با صدور اعلامیه پذیرفته باشد. قلمرو مذکور اعم از درون مرزی_ خاکی، هوایی، دریایی_ و برون مرزی بر روی عرشه کشتی یا هواپیمای ثبت شده در کشور عضو_ و در چارچوب مقررات بین المللی می باشد.
یکی از مباحث مهم از بدو تأسیس دیوان و پس از آن، یافتن این حقیقت بوده است که آیا نظام صلاحیتی حاکم بر اساسنامه، برای تحقق آرمان های مد نظر در تاسیس دیوان کافی است؟ و آیا صلاحیت این دیوان، صلاحیتی جهانی است یا با توجه به محدودیت‌های مقرر در اساسنامه،[۳۱۶] دیوان محدود به صلاحیت های مصرحه است؟
در جریان مذاکرات کنفرانس رم، بحث‌هایی در زمینه‌ ماهیت صلاحیت دیوان و در مورد ضرورت تدوین پیش شرطهای اعمال صلاحیت دیوان صورت گرفت.
در مورد ماهیت صلاحیت دیوان دیدگاه‌های مختلفی در پیش‌نویس اساسنامه مطرح شده بود. از یک سو برخی کشورها خواهان اعطای صلاحیت جهانی به دیوان بودند و در سوی دیگر کشورهایی قرار دشتند که رضایت دولتهای معینی را برای اعمال صلاحیت‌ دیوان لازم می‌دانستند.[۳۱۷]
در کنفرانس رم، در خصوص این نظر که جنایات مشمول صلاحیت دیوان یعنی جنایات علیه بشر، نسل زدایی و جنایات جنگی مطابق حقوق بین‌الملل عرفی موضوع اصل صلاحیت جهانی قرار دارند اجماع نظر وجود داشت؛ لذا محاکمه مرتکبان چنین جنایاتی مستلزم اعلام رضایت دولت سرزمینی یا دولت متبوع نیست.
با این وجود، برخی ملاحظات سیاسی و احترام به حاکمیت دولتها، نمایندگان را بر آن داشت که رژیم «رضایت» را به عنوان محدودیتی بر صلاحیت ذاتی دیوان اعمال نمایند. اگر دیوان را به عنوان یک دادگاه کیفری که وظیفه‌اش تعقیب و محاکمه مرتکبان جنایات بین‌المللی است بدانیم باید برای این دادگاه دارای صلاحیت اجباری ایجاد گردد تا احتمال فرار مرتکبین از اجرای عدالت به حداقل برسد. با چنین دیدگاهی اگر صلاحیت دیوان، به جنایات معین شناخته شده بین‌المللی محدود و فرایند رسیدگی در دیوان نیز منصفانه و عادلانه باشد، قاعدتاً دولتها اعتراض به اعمال صلاحیت دیوان بر اتباعشان نخواهند داشت. اما واقعیت آن است که دیوان یک دادگاه کیفری صرف نیست بلکه نهادی متاثر از مسائل متعدد و پیچیده و جنگ قدرت در عرصه بین الملل است.
در زیر اهم نقطه نظرات موافقان و مخالفان اعطای صلاحیت جهانی به دیوان را مورد بررسی و کنکاش قرار می دهیم:
۱)- طرفداری از اعطای صلاحیت جهانی به دیوان:
در نتیجه این باور که دیوان از اراده مشترک دولتها پدید می آید، برخی عقیده داشتند دیوان نیز باید بتواند خود به عنوان شخصیت حقوقی مستقل، تمامی اختیارات یک دولت از جمله اختیار اعمال صلاحیت جهانی را داشته باشد.[۳۱۸]
مدافع اصلی این دیدگاه دولت آلمان بود. نماینده آلمان اظهار داشت که هر دولت می‌تواند صلاحیت کیفری ملی خود را در مورد جنایات مذکور اعمال نماید صرفنظر از اینکه آیا دولت سرزمینی یا هر دولت دیگر رضایت به اعمال چنین صلاحیتی داشته اشد یا خیر.
همچنین صلاحیت جهانی در نظر گرفته شده برای دیوان باید صلاحیت جهانی مطلق باشد تا دیوان صرفنظر از محل ارتکاب جرم، تابعیت مجرم یا مجنی‌ علیه و حتی محل دستگیری، عضویت یا عدم عضویت دولت صالح، صلاحیت رسیدگی به تمام جنایات را داشته باشد.[۳۱۹] پیشنهاد آلمان در جریان اولین مذاکرات مربوط به صلاحیت مورد استقبال بعضی از دولتها واقع شد اما اقبال عمومی نیافت.
در مقابل پیشنهاد صلاحیت جهانی آلمان و ۱۲ کشور همفکر او از جمله، بلژیک، دانمارک، ایتالیا، هلند و یونان، پیشنهاد کردند که رضایت دولت غیر عضو، چنانچه محل وقوع جرم باشد و نیز رضایت دولت محل دستگیری برای اعمال صلاحیت دیوان لازم است. پیشنهاد دیگر این بود که رضایت یک یا چند دولت از دولتهای محل وقوع جرم، محل دستگیری متهم، دولت متبوع متهم یا قربانی و دولت متقاضی استرداد لازم است. [۳۲۰]
نماینده کره شمالی نیز پیشنهاد کرد که دیوان باید در مواردی که یک یا چند دولت از دولتهای صلاحیتدار که عضو اساسنامه هستند و یا به صورت موردی صلاحیت دیوان را می پذیرند دارای صلاحیت باشد. در این پیشنهاد صلاحیت جهانی دولتهای عضو و واگذار کردن آن به دیوان پذیرفته شده بود که البته علی‌رغم پشتیبانی وسیع، این پیشنهاد در کنفراس رم به تصویب نرسید.

    1. مخالفت با اعطای صلاحیت جهانی به دیوان:

یکی از مباحث جنجالی که در اطراف بحث صلاحیت دیوان درگرفت و طرفداران اعطای صلاحیت جهانی به دیوان را در اقلیت قرار داد طرح این قضیه بود که «اگر کسی که در قلمرو یکی از دولتهای عضو یافت شود که در محل دیگری مرتکب جنایت بین المللی شده باشد، دیوان صالح به محاکمه او خواهد بود؛ ولو آنکه شخص تبعه دولت عضو هم نباشد»
دو ایراد به این شیوه وارد بود: یکی آنکه برخی دولتها این روش را بسیار بلند پروازانه می دانستند و وجود این شیوه در اساسنامه را مانع اقبال عمومی در تصویب اساسنامه می دانستند، زیرا در عمل، صلاحیت جهانی به ندرت توسط کشورها اعمال می‌گردد و بسیاری از کشورها ترجیح می‌دهند برای احتراز از تبعات سیاسی ناشی از اعمال صلاحیت جهانی، از این اقدام اجتناب کنند.
ایراد دوم آن بود که برخی کشورها مشروعیت دیوانی بین‌المللی که بتواند به اعمال صلاحیت جهانی بپردازد، تردید وارد داشتند.[۳۲۱]
ایالات متحده، مخالف اعطای صلاحیت جهانی به دیوان بود.[۳۲۲] این دولت با اعطای صلاحیت به دیوان برای تعقیب اتباع امریکایی بدون رضایت دولت امریکا مخالف بود.[۳۲۳]
نماینده دولت امریکا تهدید کرد که اگر در اساسنامه صلاحیت جهانی گنجانده شود، مجبور خواهد شد تا با چنین دیوانی فعالانه مخالفت کند[۳۲۴] دولتهای چین و هند در این موضع با آمریکا همسو بودند. روسیه نیز در مواجهه با دیوان مردد به نظر می‌رسد و البته در صورت امکان اعمال صلاحیت دیوان بدون رضایت آن، احتمالاً در مورد جنایات ارتکابی در چچن موضع مشابهی با امریکا پیدا می‌کرد.[۳۲۵] همچنین مکزیک، اندونزی، و ژاپن نیز با اعطای صلاحیت جهانی به دیوان مخالف بودند و در واقع دلیل مخالفت آنها این بود که به جای یک دیوان دارای صلاحیت جهانی، آنچه این دولتها می‌خواستند، یک دیوان با قابلیت صلاحیتی ضعیف و سمبلیک بود[۳۲۶] که فراتر از رضایت دولتها قادر به انجام اقدامی در آینده نباشد.
آنچه که در نهایت در ماده ۱۲ اساسنامه پذیرفته شد، مطابق با هیچ یک از پیشنهادهای فوق نبود. چه بر اساس پیش شرطهای اعمال صلاحیت در این ماده، دیوان در صورتی می‌تواند صلاحیت خود را اعمال نماید که حداقل یکی از دولتها زیر عضو اساسنامه باشد یا صلاحیت دیوان را مطابق بند ۳ پذیرفته باشد:
الف) دولتی که در قلمرو آن، رفتار ممنوعه روی داده یا در صورتی که آن جنایت در کشتی یا هواپیما ارتکاب یافته، دولت محل ثبت آن.
ب) دولتی که شخص مورد تحقیق یا تعقیب تبعه آن است.
نتیجه نشست رم در باب صلاحیت، بعداً مورد انتقاد بسیاری از صاحب نظران قرار گرفت تا آنجا که رد صلاحیت جهانی، به عنوان «ضعف دردناک» نظام صلاحیتی دیوان بیان شده است.[۳۲۷] زیرا چنانچه در کشوری جنگ داخلی‌ آغاز شود و دولت صاحب صلاحیت سرزمینی و یا دولت متبوع مرتکب یا یکی از دولتهای شرکت کننده در مخاصمات، عضو اساسنامه نباشد و یا به طور خاص صلاحیت دیوان را نپذیرند و در عین حال شورای امنیت نیز موضوع را به دیوان ارجاع ننماید؛ مرتکبان جنایات بین‌المللی هیچ‌ بیمی از اقدام دیوان نخواهند داشت بنابر این عدم اعطای صلاحیت جهانی به دیوان ممکن است محل ایراد باشد نه فقط بر این اساس که نظام صلاحیتی اساسنامه منجر به بی‌کیفری برخی جنایتکاران خواهد شد، بلکه در واقع تدوین گران اساسنامه در تقویت دیوان به ابزار کارآمد برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، کوتاهی کرده‌اند.[۳۲۸] به علاوه برخی دولتها از جمله آلمان ابراز کرده‌اند نظام مبتنی بر رضایت و اراده دولتها مندرج در ماده ۱۲ اساسنامه تهدیدی علیه مؤثر بودن دیوان به شمار می‌آید.[۳۲۹]
هرچند که اگر دیوان واجد صلاحیت جهانی بود، ایده «عدالت بین‌المللی» فرصت تعالی می‌یافت و همچنین اهداف تشکیل دیوان، قابل دسترس ‌تر می‌شد؛ به علاوه اعطای صلاحیت جهانی به دیوان می‌توانست به بهبود دادرسی ملی در جهان کمک کند.
اگر پیشنهاد آلمان و کره در باب صلاحیت دیوان پذیرفته می شد، به منزله آن بود که همه دولتها مکلفند در مورد جنایات ارتکابی در قلمرو و یا توسط اتباع خود به نحو قابل قبولی اقدام به رسیدگی نمایند؛ اصل صلاحیت تکمیلی دیوان، برای دولتها عضو این نتیجه را به همراه دارد اما با قبول صلاحیت جهانی دیوان، همه دولتها _و نه فقط دولتهای عضو_ نقش فعالتری در تعقیب جنایات مرتبط با خودشان ایفاء می‌نمودند.
برخی بر این باورند که تنها چیزی که می‌توانست دیوان را در رسیدن به اهداف خود کمک نماید این بود که بتواند به موجب صلاحیت جهانی عمل نماید.[۳۳۰] به نظر می‌رسد این عقیده چندان قابل اعتنا نباشد زیرا توفیق دیوان متوقف و تعامل و همکاری واقعی دولت های متعدد و جمعی از شروط است که صلاحیت جهانی در تحقق آن به تنهایی کارساز نیست. اما این واقعیت را نیز نباید از نظر دور داشت که، اگر صلاحیت جهانی با محدودیت ها و نواقص در اساسنامه گنجانده می شد نیز خود منشا مصائب و اختلافات متعدد می گردید.[۳۳۱]
بنابر این ماده ۱۲ اساسنامه رم، تصمیم صحیح و منطبق بر واقعیت های امروزی در عرصه بین المللی تلقی می شود.
با توجه به آنچه که گفته شد، دیوان نخواهد توانست صلاحیت خود را در خصوص جنایات بین المللی موضوع ماده ۵ اساسنامه در خارج از سرزمین دولت های عضو اعمال نماید مگر استثنائاً در دو مورد:
استثنای نخست: ارجاع موضوع از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد در اجرای وظیفه حفظ صلح و امنیت بین المللی موضوع فصل هفتم منشور ملل متحد، مذکور در ماده ب/۱۳ اساسنامه رم.
استثنای دوم: ارتکاب جنایت توسط تبعه دولت عضو در خارج از قلمرو قضایی یکی از اعضا.
که متعاقباً در مبحث مربوط به مکانیزم های شروع دعوی، به تشریح آن ها خواهیم پرداخت.
گفتار سوم: صلاحیت زمانی[۳۳۲]
محاکم بین المللی پیشین، صلاحیت قضایی خود را به لحاظ زمانی بر جنایاتی که قبل از تشکیل آن محاکم و واقع شده بودند و یا در زمان تشکیل آنها در حال وقوع بودند اعمال می نموند؛ موافقت نامه ۸ آگوست ۱۹۴۵ لندن که برای مجازات جنایت کاران جنگ دوم جهانی منعقد گردید، برای دادگاه نورمبرگ صلاحیت زمانی مقرر ننمود. هرچند از قرائن می توان استنباط نمود که این مرجع صرفاً برای پرداختن به جنایات ارتکابی در فاصله آغاز و انجام آن جنگ خانمانسوز تشکیل شده است. دادگاه توکیو نیز که به تاریخ ۱۹ ژانویه ۱۹۴۶ تشکیل شد واجد همین خصوصیت می باشد.
در اساسنامه دادگاه های ویژه یوگسلاوی سابق و رواندا محدوده زمانی صلاحیت دادگاه تعیین گردیده است. این بازه زمانی در خصوص دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایات ارتکابی در یوگسلاوی سابق به استناد ماده ۱ اساسنامه اش ناظر بر جنایاتی است که از ابتدای ۱۹۹۱ و بعد از آن در قلمرو یوگسلاوی سابق رخ داده است.[۳۳۳] هر چند به موجب این ماده، مبدا صلاحیت دادگاه مورد تصریح است لکن پایانی برای آن در نظر گرفته نشده است که این امر با ماهیت ویژه و موردی بودن دادگاه منافات داشت.
برای دادگاه بین المللی ویژه رواندا به لحاظ ماموریت زمانی، مبدا و منتهایی دقیق بیان شده است. به موجب ماده ۱ این اساسنامه، به تمامی جنایات ارتکابی در فاصله بین اول ژانویه تا ۳۱ دسامبر ۱۹۹۴ در قلمرو رواندا و یا توسط اتباع آن کشور در این دادگاه ویژه رسیدگی می شود.[۳۳۴] البته خود دولت رواندا معتقد بود که ابتدای صلاحیت این مرجع باید حداقل از اول اکتبر ۱۹۹۰ باشد و به همین دلیل به قطعنامه تشکیل دادگاه برای رواندا رای منفی داد.
اساسنامه دیوان بین المللی کیفری روشی متفاوت را پیش گرفته است. اساسنامه با پذیرش اصل قانونی بودن جرم و مجازات و دادرسی در مفهوم پذیرفته شده حقوق کیفری با ویژگیهای حقوق بین المللی کیفری، به لوازم آن هم در جنبه های ماهوی و هم شکلی ملتزم است. یکی از لوازم ضروری اصل قانونی بودن، حاکمیت قانون در بازه زمانی پس از تصویب و عدم تسری آن به گذشته است.
با اتکا بر اصل عطف بما سبق نشدن مقررات ماهوی کیفری که اثر ضروری اصل قانونی بودن جرم و مجازات می باشد و مستندا به ماده ۱/۱۱ اساسنامه، ناظر بر مواد ۱/۲۲ و ۱/۲۴ شرط ضروری دیگر برای اعمال صلاحیت دیوان به جنایات موضوع اساسنامه، تحقق جنایت در بازه زمانی پس از اجرایی شدن اساسنامه است.[۳۳۵] این تاریخ، برای شصت دولت اولی که به دیوان پیوسته اند، اول جولای ۲۰۰۲ ، و برای سایر دولتها، پس از الحاق آنان به اساسنامه می باشد.[۳۳۶] البته دولتهایی که پس از اول جولای ۲۰۰۲ به دیوان می پیوندند نیز می توانند با رضایت خود صلاحیت دیوان را برای رسیدگی به جنایات ارتکابی از اول جولای ۲۰۰۲ تا زمان الحاق دولت مزبور به دیوان، به موجب اعلامیه ای که به دبیرخانه دیوان تسلیم می نماید بپذیرند.[۳۳۷]
ماده ۳/۱۲ متاثر از مقرره ای که در پیش نویس اساسنامه دیوان که کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۴ تهیه نموده بود است. در آن پیش نویس اعلام رضایت دولت ها به اعمال صلاحیت به صورت موردی به دیوان تقدیم می گردید؛ روش مزبور در سند نهایی اساسنامه دیوان صرفاً در حدود ماده ۳/۱۲ در خصوص دولتهای غیر عضو درنظر گرفته شده است.
نکته قابل توجه اینکه، در مواردی که دولت غیر عضو، صلاحیت دیوان را در خصوص یکی از جنایات بین المللی می پذیرد، صرفاً در آن حدود به دیوان تفویض اختیار نموده و دیوان نخواهد توانست نسبت به سایر جنایات احتمالی ارتکاب یافته در سرزمین اقدامی صورت دهد؛
چراکه در ماده ۳/۱۲ از لفظ مفرد جنایت _ و نه جنایات_ استفاده شده است که با عنایت به استثنایی بودن صلاحیت دیوان تسری صلاحیت آن بر سایر جنایاتی که مورد تفویض دولتی که خود در حدود مشخص تسلیم به صلاحیت شده است نمی گردد.
قاعده ۴۴ از قواعد دادرسی و ادله دیوان در ارتباط با اعلامیه ای که به موجب ماده ۳/۱۲ توسط دولت غیر عضو به منظور پذیرش صلاحیت دیوان تسلیم دبیرخانه دیوان می شود، چنین مقرر داشته است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:45:00 ق.ظ ]




۲-۴-۱-۲- اعداد فازی
اعداد فازی، زیرمجموعه­ی فازی اعداد حقیقی می­باشند. تابع عضویت عدد فازی در یک مجموعه فازی، است. عدد فازی روی مجموعه­ مرجع R به‌عنوان یک مجموعه‌ی فازی نرمال و محدب تعریف می‌شود. عدد فازی مثلثی، از معمول‌ترین اعداد فازی است. تابع عضویت و ویژگی‌های عدد فازی مثلثی در فرمول(۲-۱) و شکل(۲-۱) نمایش داده شده است(چانگ و وانگ[۹۳]، ۲۰۰۹).
(۲-۱)

در غیر این صورت

شکل ۲-۱: تابع عضویت عدد فازی مثلثی منبع: (چانگ و وانگ، ۲۰۰۹)
بر طبق اصول و ویژگی‌های مطرح شده توسط “زاده”[۹۴]، عملیات جبری اعداد فازی مثلثی و به شرح فرمول‌های(۲-۲) تا(۲-۷) است(زاده، ۱۹۶۵)
جمع دو عدد فازی مثلثی (۲-۲)

تفریق دو عدد فازی مثلثی(۲-۳)
ضرب دو عدد فازی مثلثی(۲-۴)
تقسیم دو عدد فازی مثلثی(۲-۵)
ضرب هر عدد حقیقی در عدد فازی مثلثی(۲-۶)
معکوس عدد فازی مثلثی(۲-۷)
۲-۴-۲- روش­های تصمیم‌گیری چند معیاره­ی فازی
تصمیم‌گیری، فرایند یافتن بهترین موقعیت در میان گزینه­های[۹۵] موجود است. تقریباً در اکثر مسائل تصمیم‌گیری به علت کثرت معیارها، تصمیم‌گیرنده دچار مشکل می‌شود. از این رو برای اکثر مسائل، تصمیم‌گیرنده می‌خواهد به بیش از یک هدف، در راستای انتخاب نحوه‌ی اجرای فعالیت‌ها، دست یابد(زلنی[۹۶]، ۱۹۸۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در تصمیم‌گیری چندمعیاره­ی سنتی، وزن معیارها کاملاً شناخته شده است: اما به علت وجود ابهام و عدم قطعیت در اظهارات تصمیم‌گیرنده، بیان داده‌ها به‌صورت قطعی نامناسب است. ازآن‌جایی‌که قضاوت­های انسانی نمی‌توانند به‌وسیله­ مقادیر عددی دقیق برآورد شوند و معمولاً مبهم هستند، ازاین‌رو، نمی‌توان از روش‌های تصمیم‌گیری سنتی برای این‌گونه مسائل تصمیم‌گیری استفاده کرد(میرزایی، ۱۳۸۹). در سال­های اخیر، تلاش های بسیاری برای رفع این­گونه ابهامات و عدم قطعیت­ها صورت پذیرفته که نهایتاً به به­ کارگیری نظریه­ مجموعه­های فازی در روش­های ارزیابی چندمعیاره منجرگردیده است(چن و هوانگ[۹۷]، ۱۹۹۲).
نظریه­ فازی در سال ۱۹۶۵ توسط پروفسور لطفی­زاده نشر پیدا کرده است. این نظریه برای شرایط متغیر و شرایط غیرقابل مقایسه بودن مناسب است. قضاوت­های مردم عموماً به­ صورت مبهم، مانند عبارات زبانی: مساوی، نسبتاً قوی، خیلی قوی، بینهایت قوی و … با یک درجه اهمیت می‌باشد. نظریه­ فازی می‌تواند به ابهام موجود در عبارت‌های زبانی نظردهندگان کمک کند(سمیح[۹۸]، ۲۰۰۹). مطلوبیت گزینه‌ها در مقایسه با همه معیارها معمولاً به­ صورت اعداد فازی بیان می­گردند که آن را مطلوبیت فازی می­نامند و با روش­های ارزیابی تصمیم ­گیری فازی سنجیده می­شوند. رتبه‌بندی گزینه‌ها بر اساس مقایسه­ مطلوبیت‌های فازی مربوطه است(یه و دنگ[۹۹]، ۲۰۰۴).
۲-۴-۲-۱- TOPSIS فازی
TOPSIS (روش اولویت‌بندی با توجه به شباهت با راه‌حل ایده‌آل مثبت)، به­عنوان یکی از روش‌های سنتی تصمیم‌گیری­های چندمعیاره شناخته شده است که در سال ۱۹۸۱ توسط هوانگ و یون[۱۰۰]برای حل مسائل تصمیم‌گیری­های چندمعیاره توسعه داده شد و بر اساس تعیین ایده‌آل بود. گزینه­ی انتخاب شده، باید دارای کوتاه‌ترین فاصله از ایده­آل مثبت و از طرف دیگر، بیشترین فاصله از ایده‌آل منفی باشد(هوانگ و یون، ۱۹۸۱). با کاربرد منطق فازی در این تکنیک، روش TOPSIS فازی به¬دست می¬آید که به گونه ­ای متفاوت از تکنیک TOPSIS است. سابقه­ استفاده از مدل TOPSIS در ایران از آغاز دهه ۱۳۷۰ به شکل محدود آغاز شده است و موارد استفاده از وضعیت فازی به چند سال اخیر محدود می‌شود. مراحل تصمیم‌گیری به کمک تکنیک TOPSIS فازی به‌شرح زیر است(میرغفوری و همکاران، ۱۳۹۲):
گام اول: تشکیل ماتریس تصمیم ­گیری ارزیابی گزینه ها.
گام دوم: بی­مقیاس نمودن ماتریس تصمیم ­گیری: در این گام بایستی ماتریس تصمیم ­گیری فازی ارزیابی گزینه ها را به یک ماتریس بی­مقیاس فازی تبدیل نماییم. برای به­دست آوردن ماتریس، از رابطه­(۲-۸) استفاده می­ شود.
(۲-۸)
n : تعداد خبره ها m تعداد گزینه ها :
اگر اعداد فازی به صورت(a,b,c) باشند، که ماتریس بی­مقیاس(نرمالیزه شده) است به­ صورت رابطه­(۲-۹) به دست می ­آید:
(۲-۹)
در این رابطه ماکزیمم مقدار c در خبره j ام در بین تمام گزینه­ ها است. رابطه­(۲-۱۰) این موضوع را بیان می­ کند:
(۲-۱۰)
گام سوم: ایجاد ماتریس بی­مقیاس موزون فازی : برای تشکیل ماتریس بی­مقیاس موزون فازی از روابط(۲-۱۱) و (۲-۱۲) استفاده می­ شود.
(۲-۱۱)
(۲-۱۲)
در این رابطه ماتریس بی­مقیاس به­دست آمده از گام دوم است. توجه شود در این­جا منظور از وزن، وزن نظرات خبرگان می­باشد که یکسان در نظر گرفته شده است.
گام چهارم: مشخص نمودن ایده­آل مثبت فازی[۱۰۱] و ایده­آل منفی فازی[۱۰۲] :
برای این منظور از روابط(۲-۱۳) و (۲-۱۴) استفاده می­ شود.
(۲-۱۳)
(۲-۱۴)
که بهترین مقدار معیار i از بین تمام گزینه­ ها و بدترین مقدار معیار i از بین تمام گزینه­ ها می­باشد. این مقادیر از روابط(۲-۱۵) و (۲-۱۶) به­دست می­آیند.
(۲-۱۵)
(۲-۱۶)
گزینه ­هایی که در و قرار می­گیرند، به ترتیب نشان­دهنده گزینه­ های کاملاً بهتر و کاملاً بدتر هستند.
گام پنجم: محاسبه­ی مجموع فواصل هر یک از گزینه­ ها از ایده­آل مثبت فازی و ایده آل منفی فازی.
در صورتی که و دو عدد فازی به شرح زیر باشند، آن­گاه فاصله­ی بین این دو عدد فازی به­واسطه­ رابطه(۲-۱۷) به­دست می ­آید:
(۲-۱۷)
با توجه به توضیحات فوق در مورد نحوه­ محاسبه­ی فاصله بین دو عدد فازی، فاصله­ی هر یک از مؤلفه ها را از ایده­آل مثبت و ایده­آل منفی به کمک روابط(۲-۱۸) و (۲-۱۹) به­دست می ­آید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ق.ظ ]




  • G3: ژرانیوم (۱۰ سی سی در ۶۰۰ سی سی آب مقطر)

۳-۵- اندازه گیری صفات
۳-۵-۱- عمر گلجایی
طول عمر گلجایی به فاصله شروع تیمار تا زمان پیری گل که همراه با پژمردگی گلبرگ ها می باشد تعریف و به صورت روز بیان شد. میانگین عمر گل­های هر پلات به عنوان عمر گلجایی آن پلات در نظر گرفته شد (شکل ۳-۲ و ۳-۳).
شکل ۳-۲- روز اول عمر گلجایی شکل ۳-۳- پایان عمر گلجایی
۳-۵-۲- افزایش وزن تر
با توجه به میزان وزن نهایی گل، وزن باز برش­ها، وزن ریزش­ها و وزن نهایی، افزایش وزن تر برحسب گرم به ازای هر شاخه گل طبق رابطه زیر محاسبه شد:
وزن تر اولیه – (وزن ریزش ها+ وزن بازبرش ها+ وزن نهایی) = افزایش وزن تر
۳-۵-۳- درصد ماده خشک
پس از پایان عمر گلجایی هر گل، وزن تر آن اندازه گیری شد و در دمای ۷۰ درجه سانتی گراد به مدت ۲۴ ساعت قرار داده شد. پس از اطمینان از خشک شدن کامل گل ها، با ترازوی دیجیتال توزین شد. درصد ماده خشک از رابطه زیر محاسبه شد:
۱۰۰× (وزن تر گل ها در روز آخر÷ وزن خشک)= درصد ماده خشک
۳-۵-۴- جذب آب
با توجه به حجم اولیه محلول گلجایی (۶۰۰ سی سی) و میزان تبخیر اتاق و کاهش حجم محلول گلجایی، جذب آب از فرمول زیر محاسبه شد.
میانگین وزن تر گل ها ÷ (میانگین تبخیر اتاق + محلول باقیمانده در پایان عمر گلجایی)-۶۰۰ = (ml g-1FW) جذب آّب
۳-۵-۵- محتوای پروتئین گلبرگ
بدین منظور در روز پنجم عمر گلجایی یک شاخه گل از هر پلات خارج شد و توسط دستگاه آون به مدت ۲۴ ساعت خشک شد. سپس مقدار پروتئین موجود در گلبرگ ها به روش بردفورد (۱۹۷۶) اندازه گیری شد (شکل ۳-۴).

شکل ۳-۴- نحوه اندازه گیری پروتئین
۳-۵-۶- افزایش درجه بریکس (درصد ساکارز موجود در ساقه)
برای اندازه گیری این فاکتور از رفرکتومتر دستی استفاده شد. بدین صورت که بعد از باز برش های انتهای ساقه در ابتدا و انتهای عمر گلجایی، یک قطره از آب موجود در برش ها (ریکات ها) بر روی صفحه شیشه ای رفرکتومتر دستی (مدل N-1α ساخت شرکت ATAGO کشور ژاپن) ریخته و درجه بریکس آن هر ۲ روز یک بار خوانده شد. تفاضل بین اعداد به دست آمده از اندازه گیری میانگین بریکس روز دوم و میانگین بریکس روز آخر عمر گلجایی به عنوان درجه بریکس آن شاخه گل در نظر گرفته شد (شکل ۳-۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل ۳-۵- اندازه گیری درجه بریکس
۳-۵-۷- رنگیزه کاروتنویید گلبرگ
بدین منظور در روز پنجم عمر گلجایی یک شاخه از هر پلات خارج شد و رنگیزه کاروتنویید از روش مزمودهار و مجومدار (۲۰۰۳) اندازه گیری شد.

۳-۵-۸- کلروفیل a، b و کل برگ
به منظور اندازه گیری مقدار کلروفیل، در روز پنجم آزمایش یک شاخه گل از هر پلات جهت اندازه گیری کلروفیل خارج شد. مقدار کلروفیل a، b و کل به روش مزمودار و مجومدار (۲۰۰۳) اندازه گیری شد (شکل ۳-۶).

شکل ۳-۶- استخراج کلروفیل
۳-۵-۹- شاخص کاهش قطر گل
از بزرگترین قطر گل و قطر عمود بر آن به وسیله کولیس دیجیتال یک روز در میان تا آخرین روز عمر گلجایی، میانگین گرفته شد و از فرمول زیر شاخص کاهش قطر گل محاسبه شد:
FOI= (Dn+2/Dn+Dn+4/Dn+2+Dn+6/Dn+4)/3
۳-۵-۱۰- شمارش باکتری ساقه و محلول گلجا
نمونه گیری از انتهای ساقه و محلول گلجا ۲۴ ساعت پس از شروع آزمایش انجام و شمارش باکتری به روش لیو و همکاران (۲۰۰۹) انجام شد (شکل ۳-۷).

شکل ۳-۷- کشت باکتری
۳-۵-۱۱- پراکسیده شدن لیپیدها
برای اندازه ­گیری پراکسیده شدن لیپید­ها، مالون­دی­آلدئید (MDA) با بهره گرفتن از روش هیت و پاکر (۱۹۸۶) به عنوان محصول واکنش پراکسیده شدن اسید­های چرب غشاء اندازه ­گیری گردید. نمونه گیری در روز پنجم انجام گرفت.
۳-۵-۱۲- آنزیم پراکسیداز (POD)
بدین منظور در روز پنجم، یک شاخه گل خارج شد و از گلبرگ های آن برای سنجش فعالیت سینتیکی آنزیم POD از روش یین و همکاران (۲۰۰۷) استفاده گردید.
۳-۵-۱۳- آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز (SOD)
بدین منظور در روز پنجم، یک شاخه گل خارج شد و از گلبرگ های آن جهت ارزیابی فعالیت آنزیم SOD به روش اسپکتروفتومتری و با بهره گرفتن از روش ژیانوپلتیس و رایس (۱۹۹۷) استفاده شد.
۳-۶- تجزیه و تحلیل داده ها
داده ها ابتدا در نرم افزار Excel ثبت شدند، سپس تجزیه و تحلیل آن ها با بهره گرفتن از نرم افزار آماری SAS و مقایسه میانگین ها بر اساس آزمون LSD انجام شد. رسم نمودارها با نرم افزار Excel انجام گرفت.
۴-۱- عمر گلجایی
طبق جدول تجزیه واریانس داده ها اثر تیمارهای مختلف روی عمرگلجایی در سطح ۱ درصد آماری معنی دار بود (جدول ۴-۱).
نتایج حاصل از مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که تیمار اسانس ۲ سی سی مورد با ۷۳/۱۵ روز نسبت به شاهد (۷۴/۹ روز) عمر گلجایی را ۶ روز افزایش داد (جدول ۴-۲ و شکل ۴-۱). همچنین ترکیبات استفاده شده در کلیه تیمارها نسبت به شاهد (۷۴/۹ روز) برتر بودند. ضمنا در بین اسانس های مختلف تیمار ۲ سی سی اکالیپتوس با ۱۳/۱۵ روز و تیمار ۱۰ سی سی ژرانیوم با ۷۴/۱۴ روز بیشترین عمر گلجایی را به خود اختصاص داده اند (جدول ۴-۲ و شکل ۴-۱).
شکل ۴-۱- اثر اسانس های مختلف بر عمر گلجایی
شاهد= C
اکالیپتوس ۲ سی سی = O1 مورد ۲ سی سی =M1 ژرانیوم ۲ سی سی=G1
اکالیپتوس ۶ سی سی = O2 مورد ۶ سی سی = M2 ژرانیوم ۶ سی سی =G2

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ق.ظ ]




بنابراین عدم تبعیض جنسیتی و برخورداری زنان از حقوق برابر با مردان در هنگام اشتغال و استخدام، یکی از حقوق اساسی در راه مشارکت اقتصادی زنان می‌باشد. در این قسمت، به بررسی اصل برابری ورود به خدمت عمومی قانون استخدام کشوری می‌پردازیم و سپس ایجاد فرصت‌های یکسان برای اشتغال زنان مورد بررسی قرار می‌گیرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۲-۱- اصل برابری ورود به خدمت عمومی طبق قانون استخدام کشوری
ورود به خدمت وزارتخانه‌ها و موسسه‌های کشوری در قانون استخدام کشوری و آیین نامه‌های اجرایی آن مشخص شده است. بنابر چارچوب های اولیه و قواعدی که قانونگزار ترسیم کرده است، مقام‌های صلاحیتدار اداری، یک جانبه شرایط ویژه‌ای را برای متقاضیان استخدام اعلام می‌کنند وداوطلب استخدام ناچار است همه این شرایط را بدون چون وچرا بپذیرد. به این ترتیب میان سازمان اداری و داوطلب استخدام، تبادل اراده به عنوان یکی از شروط صحت قرارداد وجود ندارد. بنابراین سازمان‌های دولتی و یا نهادهای عمومی ملزم هستند شرایط کلی پذیرش مستخدم تازه به خدمت را رعایت کنند ولی در چارچوب این شرایط کلی، قدرت عمل تبعیضی اداره، به ویژه هنگام انتصاب بسیار است.( ابوالحمد، عبدالحمید، حقوق اداری ایران، انتشارات توس، ۱۳۷۹، صص ۱۷۵ و۱۷۴).
ماده ۱۴ قانون استخدام کشوری مصوب سال۱۳۴۵، مشکلی برای ورود زنان به خدمات عمومی ایجاد نکرده است این ماده مقرر می دارد:
«برای ورود به خدمت رسمی شرایط ذیل لازم است:
الف – داشتن حداقل ۱۸ سال تمام و نداشتن بیش از ۴۰ سال تمام.
ب – تابعیت ایران
پ – آن‌جام خدمت زیرپرچم یا معافیت قانونی در صورت مشمول بودن
ت – نداشتن سابقه محکومیت جزایی موثر
ث – عدم محکومیت به فساد عقیده و معتاد نبودن به استعمال افیون
ج – حداقل گواهینامه پایان دوره ابتدایی
چ- داشتن توانایی آن‌جام کاری که برای آن استخدام می‌شود…»
به نظر می‌رسد قاعده برابری افراد در ورود به خدمات عمومی، امروز درقوانین ایران اصل پذیرفته‌شده‌ای است.اما در واقعیت و عمل، و در واگذاری سمت‌های بالا به زنان به دیده تردید نگریسته می‌شود و زنان بیشتر در مشاغلی از قبیل دفتری، منشی‌گری و … مشغول به کار هستند و درصد بسیارکمی در پست‌های مدیریتی و سرپرستی فعالیت دارند(مفیدیان، امکان اشتغال زنان از لحاظ حقوقی در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، ۱۳۸۰،صص ۱۴۷-۱۲۷) که دلیل این امر را می‌توان مبنا قرار ندادن شایسته سالاری در انتصابات دانست.
۴-۲-۲- ایجاد فرصت‌های یکسان برای اشتغال زنان
در اصل بیست وهشتم قانون اساسی مقرر شده است:«.. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید».
همچنین براساس بند دوم اصل چهل وسوم قانون مذکور، دولت موظف است تا شرایط و امکانات کار را برای همه (اعم از زن و مرد) تا رسیدن به اشتغال کامل فراهم کند و وسایل کار را در اختیار همه کسانی که قادر به کارند، ولی وسایل کار ندارند، قرار دهد.
در جامعه ما زنان به سرمایه انسانی تبدیل شده‌اند و باید فرصت بازدهی و ثمردهی
برای این سرمایه انسانی فراهم گردد بنابراین فرصت‌های شغلی باید براساس شایستگی‌ها و توانایی‌ها به متقاضیان عرضه شود و هرکس براساس وجود تناسب بین توانایی‌های فرد و توانایی‌های مورد نیاز شغل به کار گرفته شود.
بررسی آماری و همچنین رقابت بسیار نزدیکی که از نظر کمی میان شرکت‌کنندگان زن و مرد در آزمون‌های استخدامی دوایر دولتی مشاهده می‌شود، مبین میل زنان به مشارکت در بازار کار است، ولی مشاهده می‌شود در آگهی‌های استخدام موسسات دولتی و نهادهای عمومی صراحتاً بر عدم استخدام زنان در برخی از حرفه‌ها تاکید می‌شود(مختاریان، “شیوه های افزایش مشارکت زنان در بازار کار” ، مجموعه مقالات دومین همایش توانمندسازی زنان ،تهران، مرکز امور مشارکت زنان، ۱۳۸۰،ص ۳۱۳) که منجر به نقض قانون اساسی شده است.
نکته‌ای که نمی‌توان از آن چشم پوشی نمود آن است که فرهنگ غالب در ایران، فرهنگ سنتی و مردسالار است و چنین فرهنگی نمی‌تواند به آسانی فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی را در اختیار زنان قرار دهد. هنگام گزینش و مصاحبه استخدامی معمولاً مردان مرجح هستند. برخی علت چنین ترجیحی را تکلیف قانونی مردان به پرداخت نفقه به همسر خود و در حقیقت نان آور بودن آنها می دانند. چنین استدلالی ممکن است صحیح باشد اما فقط قسمتی از حقیقت است نه تمام آن. امروزه در اکثر خانواده‌های ایرانی، تنظیم اقتصاد خانواده بر دوش زن وشوهر، هر دو می‌باشد و از سویی دیگر در استخدام و دست ‌یابی به مشاغل، تنها تخصص وکارآیی باید در نظر گرفته شود نه عوامل اجتماعی.
بنابراین با توجه به این که اکثردانش آموختگان دانشگاههای ایران، زن هستند و طبق آماری که در سال ۱۳۸۰ اعلام شد،حدود ۶۳ درصد از دانشجویان دانشگاه‌ها را دختران تشکیل می‌دهند به جاست سهمیه‌ای برای استخدام زنان در هر وزارت خانه یا موسسه دولتی وغیردولتی در نظر گرفته شود تا به تبعیض عملی در این زمینه خاتمه داده شود.( عبادی، حقوق زن، تهران، انتشارات گنج دانش،چاپ اول، ۱۳۸۱، صص ۶۹ و۶۸).
۴-۳- حق انتخاب آزادانه حرفه وشغل در قوانین موضوعه ایران
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل بیست وهشتم ضمن تاکید بر آزادی انتخاب شغل، دولت را موظف به فراهم کردن امکان اشتغال برای همگان کرده است. در بند دوم اصل چهل وسوم نیز حکمی نظیر اصل بیست و هشتم دیده می‌شود.
در بحث آزادی انتخاب شغل، بحث عدم اجبار و منع تبعیض پیش می ‌آید. بنابراین بند ۴ اصل چهل وسوم قانون اساسی تصریح بر رعایت آزادی انتخاب شغل وعدم اجبار افراد به کاری معین وجلوگیری از بهره کشی از کار دیگری ‌دارد.
ماده ۶ قانون کار (مصوب ۱۳۶۹) در این زمینه چنین بیان نموده است: «براساس بند چهار اصل چهل وسوم وبند شش اصل دوم و اصل نوزدهم، بیستم وبیست وهشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اجبار افراد به کار معین وبهره‌کشی از دیگران ممنوع و مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ،نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود و همه افراد از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و هرکس حق دارد شغلی را که به آن مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند».
همچنین منشور حقوق و مسئولیت‌های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۶/۸۳ در ماده «۱۰۱» خود ضمن تصریح بر آزادی انتخاب شغل، در ماده «۱۰۶» به حق معافیت زنان از کار اجباری، خطرناک،سخت و زیان آور در محیط کار اشاره دارد.
برای تحقق آزادی انتخاب شغل، در جامعه بایستی بیشتر زمینه‌های اشتغال با سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های صحیح برای همگان فراهم آید تا افراد قادر باشند به کاری مشغول و مایحتاج زندگی را از دست رنج خود تحصیل نمایند و دیگر اینکه برخی رسوم اجتماعی مانند کار اجباری و نظایر آن که ذاتاً با حیثیت، شان و مقام انسان مغایرت دارند منسوخ شوند.( طباطبایی موتمنی، آزادیهای عمومی وحقوق بشر،تهران، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ دوم، ۱۳۷۵،ص ۱۵۸).
۴-۴- محدودیت‌های موجود بر آزادی انتخاب شغل زنان
۴-۴-۱- محدودیت‌های عمومی
۱- عدم مخالفت با اسلام
اصل بیست وهشتم قانون اساسی دو محدودیت را در مورد حق اشتغال درنظر گرفته است: یکی اینکه شغل انتخابی نباید مخالف اسلام باشد، مانند اشتغال به معاملات مواد مضر و ناپاک نظیر خرید و فروش مشروبات الکلی، گوشت خوک، حیوانات مرده و … .
۲- عدم مخالفت با مصالح عمومی
محدودیت دیگری که در اصل بیست وهشتم قانون اساسی ذکر گردیده اینکه شغل انتخابی مخالف مصالح عمومی وحقوق دیگران نباشد. به عنوان مثال اشتغال به فروش اسلحه به دشمنان دین که با مسلمانان می‌جنگند و یا به دزدان و راهزنان و یا اشتغال به خرید و فروش مواد مخدر علاوه برآنکه خلاف اسلام است مضر به حال جامعه نیز بوده، و مخالف مصالح عمومی و حقوق دیگران است.( رئیسی ، کنوانسیون زنان ،قم،انتشارات نسیم قدس، چاپ اول، ۱۳۸۲،ص ۹۴).
۴-۴-۲- محدودیت های اختصاصی
– اشتغال به کارهای زیان آور، خطرناک،سخت وحمل باربیش ازحد
ماده ۷۵ قانون کار مقرر می‌دارد: « آن‌جام کارهای خطرناک، سخت و زیان آور ونیز حمل بار بیش از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگران زن ممنوع است…»
به موجب ماده یک آیین نامه کارهای سخت وزیان آور ( مصوب ۲۹/۹/۱۳۷۱) «کار سخت و زیان آور کارهایی است که درآنها عوامل فیزیکی،شیمیایی،مکانیکی و بیولوژیکی محیط کار غیراستاندارد بوده که در اثر اشتغال کارگر تنشی به مراتب بالاتر از ظرفیت‌های طبیعی(جسمی و روانی) در وی ایجاد می‌گردد که نتیجه آن بیماری شغلی وعوارض ناشی از آن می‌باشد».
طبق ماده ۷۵ قانون کار، حمل بار بیش از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگران زن ممنوع است. حداکثر وزن مجاز برای حمل بار متعارف با دست وبدون استفاده از ابزارمکانیکی برای کارگر زن حدود۲۰ کیلوگرم می‌باشد، حمل بار برای زنان درطول مدت بارداری و هم‌چنین ده هفته پس از زایمان ممنوع می‌باشد.
فلسفه این ممنوعیت را باید در حمایت از زنان و نیز کوشش برای بالا نگه داشتن بازده کار جستجو کرد نه محروم نمودن و ممنوع کردن زنان از برخی مشاغل. آن‌جام کارهای سخت وزیان آور که با قوای جسمانی کارگر ارتباط مستقیم دارد برای زنان، هر چند که از لحاظ نیروی دماغی در سطح مساوی با مردان هستند چون از نظر نیروی جسمانی به هر حال ضعیف تر از آنان می‌باشند، مناسب نیست و بسیار اتفاق افتاده که احتیاج مادی یک زن او را وادار به آن‌جام کاری نموده که جسماً برای وی نامناسب است و لذا ماده مذکور، با ممنوعیت ارجاع کارهای خطرناک،سخت، زیان آور به زنان درواقع سعی کرده سدی در راه بهره برداری کارفرما از موقعیت بد اقتصادی کارگر ایجاد کند.
ایرادی که بر ماده ۷۵ قانون کار گرفته می‌شود این است که آن‌جام کار شبانه را برای حمایت زنان با توجه به شرایط فرهنگی وخانوادگی حاکم درجامعه ایران ممنوع ندانسته است، در حالی که بیشتر توصیه نامه‌ها ومقاوله نامه های بین المللی هم با این ممنوعیت نظر موافق دارند.
– اشتغال به شغل منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات زن
به موجب ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی: «شوهر می‌تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.» براین اساس برای این که زن بتواند در خارج از خانه کار کند باید دوشرط وجود داشته باشد:
اولاً – کار زن مخالف با مصالح خانوادگی نباشد.
ثانیاً – با حیثیت خود او یا حیثیت شوهر منافاتی نداشته باشد.
البته باید توجه داشت مصلحت خانواده امری جدا از حیثیت زن وشوهر است، حیثیت را از مقایسه شغل زن با شئون اجتماعی و خانوادگی او یا شوهرش می سنجند، اما درمقابل ممکن است شغلی به خودی خود با حیثیت وشئون هیچ کدام مخالف نباشد اما به سبب آن که مثلاً غیبت طولانی مادر از محیط را به همراه دارد، با مصلحت فرزندان و در نتیجه مصلحت خانه منافات داشته باشد.( عراقی، آیا می دانید حقوق زن در دوران ازدواج چیست؟، تهران، انتشارات راهنما، چاپ دوم، ۱۳۶۲،ص ۱۰۰). تشخیص منافی بودن یا نبودن شغل با مصالح خانوادگی یا حیثیت زن و مرد با عرف است و طبق این ماده، اختیار شوهر در این زمینه مطلق می باشد وا گر زن با این نظر موافق نباشد، می‌تواند به دادگاه مراجعه کند و با ارائه دلایل لازم، خلاف نظر شوهر را ثابت کرده و به کار خود ادامه دهد.
از دیدگاه فقهی، خارج شدن زن از خانه به هر عنوان که باشد ( جز برای امور واجب شرعی مانند حج)،باید با موافقت شوهر آن‌جام گیرد. از این رو بدیهی است پرداختن زن به کار حتما باید با اجازه شوهر باشد.در این ارتباط گفته شده، چنانچه در هنگام ازدواج، زن شاغل نبوده و با شرط اشتغال، ازدواج آن‌جام نگرفته باشد از نظر شرعی شوهر می‌تواند مطلقا زن را از اشتغال به هر گونه حرفه در بیرون از منزل منع نماید. حتی اشتغال به حرفه هایی که منافی با استمتاعات زوج باشد، در داخل منزل نیز باید با جلب موافقت شوهر باشد ونسبت به اشتغالات غیر منافی نیز (‌اعم از داخل یا خارج از منزل) چنانچه با مصالح و حیثیت خانوادگی شوهر منافات داشته باشد می‌تواند مورد ممانعت قرار گیرد که در صورت عدم اطاعت، زوجه ناشزه محسوب می‌شود.( محقق داماد، بررسی حقوق خانواده،تهران، نشر علوم اسلامی، ۱۳۷۶،ص ۳۱۶).
اغلب فقهایی که این گونه قوانین را ناشی از ولایت شوهر بر زن تلقی می‌کنند،مستندشان آیه «الرجال قوامون علی النساء» می‌باشد. در تفسیر این آیه آیت الله موسوی بجنوردی گفته‌اند: «در این آیه مقصود این نیست که طبیعت مرد به طبیعت زن قوام است، ذیل آیه مشخص می‌کندکه شوهرها قوام بر زن‌های خود هستند «بما فضل الله بعضهم علی بعض» اینجا «فضل» به معنای امتیاز است؛ یعنی امتیاز به زن داده شده،«قوام» را به معنای قوامیت نه قیمومت می‌گیرند؛ یعنی مدیریت اقتصادی مخارج در خانه با مرد است. چون اینجا نفقه با مرد است،طبیعی است که مدیریت اقتصادی هم با خود اوست دیگر بیش از این چیز دیگری از این آیه به دست نمی آید و این آیه اصلاً به اینکه زن می‌تواند به مسایل اجرایی یا حکومتی وارد بشود یا نه ارتباطی ندارد»( کار، رفع تبعیض از زنان، ص ۳۳۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ق.ظ ]




این عبارت حضرت نیز اقتباس از آیه شریفه زیر است:
قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ[۸۷۹]
«فَاعْمَلُوا اِنَّا عامِلُونَ»
حضرت زهرا در این فراز کوتاه، می­فرمایند پس هر کاری می‏خواهید بکنید ما هم آن­چه وظیفه داریم انجام می‏دهیم. حضرت با آوردن لفظ «اِنّا» اشاره می‏کنند که همه ما اهل‏بیت به وظیفه الهی خود عمل می‏کنیم، نه فقط شخص ایشان.
این عبارت نیز اقتباسی با تغییر از آیه شریفه وَ قالُوا قُلُوبُنا فی‏ أَکِنَّهٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ وَ فی‏ آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ[۸۸۰] می­باشد.
هدف حضرت فاطمه در اقتباس از این آیه شریفه کنایه‏ به منافقان است و بیانگر این مطلب است که دل­هاى آن­ها وضعى به خود گرفته که به هیچ وجه دعوت و دادخواهی حضرت را نمى‏فهمند، مثل این­که با روپوش­هایى پوشیده شده باشند که هیچ منفذى براى راه یافتن و رخنه کردن چیزى از خارج در آن نمانده است. «کنان» به معناى روپوشى است که چیزى در زیر آن نهفته شود[۸۸۱].
«وَ انْتَظِرُوا اِنَّا مُنْتَظِرُونَ»
این فراز که در واقع دعوت به انتظار برای رسیدن روزی است که خداوند میان آن­ها و حضرت فاطمه قضاوت کند و حق غصب شده اهل بیت را از غاصبان بستاند، در واقع نقل آیه شریفهوَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ[۸۸۲] است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵٫۵٫ پاسخ به ادعای خلیفه اول درباره اصرار و درخواست مردم مبنی بر پذیرش خلافت از سوی او

حضرت زهرا در فراز های آخر خطبه مبارکه، گفت‌وگویی طولانی با، به اصطلاح خلیفه اول داشتند که در قسمت مربوط به مباحث ارث در فصل مبادی گذشت، حضرت در ضمن جواب‌های کوبنده خود به آیات قرآن استناد می‌کردند، و بدین ترتیب او را محکوم نمودند. ابوبکر با بهره گرفتن از شیوه دیپلماسی و نفاق، سخنانی در مدح و تعریف آن حضرت اظهار داشت و برای توجیه غصب فدک به حدیث جعلی نبوی – ما پیامبران طلا، نقره، خانه و زمین به ارث نمی­گذاریم…- استناد کرد.
حضرت فاطمه دوباره به ادعاهای او- با استناد به آیات قرآنی که به ارث بری فرزندان پیامبران اشاره دارند- پاسخ گفتند. ابوبکر سرانجام برای رفع اتهام از خود متوسل به اجماعی ساختگی شد و گفت: «… اکنون این مسلمانان میان من و تو گواهند. آن­چه را بر عهده گرفتم آنان بر دوشم گذاشتند و آن­چه را قبول کردم با اتفاق نظر آنان بود بی­ آن که لجاجت و خودرأیی کرده و خود را مقدم داشته باشم.»
و بدین وسیله جریان غصب فدک وخلافت آن­را به تصمیم مردم نسبت داد، و وانمود کرد که گویا این همه جنایت را مردم تأیید کرده ­اند.
حضرت فاطمه در پاسخ به ادعای او رو به مسلمانان کردند و فرمودند:
«فالتفت فاطمه الى الناس، و قالت:
مَعاشِرَ الْمُسْلِمینَ الْمُسْرِعَهِ اِلى قیلِ الْباطِلِ، الْمُغْضِیَهِ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبیحِ الْخاسِرِ، اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْ‏عَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها، کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِکُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِکُمْ وَ اَبْصارِکُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ، وَ ساءَ ما بِهِ اَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ ما مِنْهُ اِعْتَضْتُمْ، لَتَجِدَنَّ وَ اللَّهِ مَحْمِلَهُ ثَقیلاً، وَ غِبَّهُ وَ بیلاً، اِذا کُشِفَ لَکُمُ الْغِطاءُ، وَ بانَ ما وَرائَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدا لَکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَحْتَسِبُونَ، وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ.» « حضرت فاطمه توجه خود را به جانب مردم نمود و فرمود: ای مسلمانانی که با سرعت به قول باطل روی آوردید، و در مقابل عمل ناپسند زیان آور سکوت نمودید و راضی شدید! آیا در کلمات قرآن تدبر نمی­کنید یا آن­که بر قلب­هایتان قفلهایی زده شده است؟ بلکه اعمال بدتان قلب­های شما را پوشانده و گوش و چشمتان را بسته است. بد تأویلی کردید و چه بد مشورتی نمودید، و چه شرّی است آن­چه خیر را با آن عوض کردید. قسم به­خدا ­بارش را سنگین می­یابید و عاقبتش را عذاب می­بینید زمانی که پرده برای شما برداشته شود و پوشیده­ها آشکار گردد و عذاب­هایی که گمانش را نمی برید از سوی پروردگارتان بر شما ظاهر گردد، و در آن هنگام صاحبان باطل زیان می­ کنند.»
پس از این‌که خلیفه اول مسئولیت اعمال خود را متوجه مردم ساخت، مردم سکوت کردند و به درخواست یاری حضرت فاطمه از آن­ها جوابی ندادند و سکوت اختیار کردند.
لذا حضرت مردم را مخاطب قرار دادند و با اعتراض به رفتار آن­ها که در واقع چشم پوشی از رفتار غلط غاصبان و ضایع کردن حقوق اهل بیت بود، سرانجام و تبعات عمل آن­را تذکر دادند و فرمودند:
«قسم به­خدا ­بارش را سنگین می­یابید و عاقبتش را عذاب می­بینید زمانی که پرده برای شما برداشته شود و پوشیده­ها آشکار گردد و عذاب­هایی که گمانش را نمی برید از سوی پروردگارتان بر شما ظاهر گردد، و در آن هنگام صاحبان باطل زیان می­ کنند.»
«مَعاشِرَ الْمُسْلِمینَ الْمُسْرِعَهِ اِلى قیلِ الْباطِلِ، الْمُغْضِیَهِ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبیحِ الْخاسِرِ»
حضرت فاطمه در این فراز مردم را به جهت شتافتن به سوی گفته­های باطل و چشم پوشی از عمل زشت و زیانبار مدعیان خلافت، توبیخ و سرزنش می­فرمایند.
«قیل» و «قال»، هر دو به معنای «گفتن» است، اما «قیل» معمولاً در گفته­های باطل استعمال می­ شود[۸۸۳].
«اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ‏عَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها، کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِکُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِکُمْ وَ اَبْصارِکُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ، وَ ساءَ ما بِهِ اَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ ما مِنْهُ اِعْتَضْتُمْ»
حضرت زهرا در این فرازها با استشهاد از آیات قرآنی، ناآگاهی، و عدم تفکر و بی­توجهی به آموزه­های قرآنی را مورد نکوهش قرار داده، و اعمال ناپسند آن­ها را متذکر می­شوند.
منظور حضرت از اشاره مردم، همان سکوت آن­ها در مجلس است که در واقع سکوت آن­ها به مثابه تأیید رفتار غاصبان و همراهی با آن­ها بوده است.

۱٫۵٫۵٫ استنادهای قرآنی

عبارت «اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْ‏عَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها» که به بی­توجهی غاصبان و حامیان آن­ها به احکام و آیات قرآن کریم اشاره دارد، اقتباسی از آیه شریفه أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها[۸۸۴] می­باشد.
«کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِکُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ» این فراز از خطبه شریفه نیز که در توبیخ مردمان فرصت طلبی که به­خاطر مطامع دنیوی از یاری اهل بیت سرباز زده بودند می­باشد، اقتباس از آیه شریفه زیر است:
کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ[۸۸۵]
« ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِکُمْ وَ اَبْصارِکُمْ» : حضرت در این عبارت اشاره می­فرمایند که اعمال ناشایست و دنیا دوستی افراد مورد توبیخ ایشان، گوش و چشم­هایشان را بسته است. که این عبارت از نظر معنا و مفهوم تلمیح به این آیات شریفه دارد:
ذلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیاهَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَهِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین أُولئِکَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ[۸۸۶]
عبارت «اِذا کُشِفَ لَکُمُ الْغِطاءُ» از خطبه فدکیه که به روزی اشاره می­ کند که در آن پرده از جلوی چشمان مردمان برداشته می­ شود و حقایق امور به آن­ها نشان داده می­ شود، تلمیحی است به آیه شریفه:
لَقَدْ کُنْتَ فی‏ غَفْلَهٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ[۸۸۷]
«وَ بانَ ما وَرائَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدا لَکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَحْتَسِبُونَ» این عبارت نیز اقتباسی با تغییر از آیه شریفه زیر است:
وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذینَ ظَلَمُوا ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُون[۸۸۸]
حضرت در این قسمت «وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ » بخشی از آیه شریفه هفتاد وهشتم از سوره مبارکه غافر را اقتباس و نقل فرموده­اند:
فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ[۸۸۹]

۶٫۵٫ پایان خطبه و شکوه به پیامبر اکرم

وقتی سخن حضرت فاطمه با مسلمانان حاضر در مسجد تمام می­ شود، رو به مزار پیامبراکرم نموده و اشعاری را بر زبان جاری می­ کنند که بیانگر عمق حزن و اندوه و تألمات روحی آن حضرت می­باشد.
از حضرت زینب بنت علی روایت شده، زمانی که ابوبکر برای منع فدک اجتماع کرد و حضرت فاطمه از پس­گرفتن حق خود مأیوس شدند رو به قبر پدر بزرگوارشان کردند و خود را به روی قبر انداخته و از آن­چه قوم او با ایشان کرده بودند شکایت نموده و گریستند تا خاک آن­ حضرت از اشک­های حضرت فاطمه خیس شد. سپس در آخر ندبه خود این اشعار را خواندند[۸۹۰].
البته گفته می­ شود که سراینده قسمتی از این اشعار «هندبنت اثاثه» بوده است[۸۹۱] و حضرت به اشعار ایشان تمثل فرمودند. و در دلائل الإمامه این اشعار به «صفیه بنت عبدالمطلب» منسوب شده است[۸۹۲]. تعداد ابیاتی که حضرت فاطمه قرائت کرده ­اند بیشتر از این تعداد است، ولی طبرسی در «احتجاج» تنها این چند بیت را نقل کرده است.
«قَدْ کَانَ بَعْدَکَ أَنْبَاءٌ وَ هَنْبَثَه لَوْ کُنْتَ شَاهِدَهَا لَمْ تَکْثُرِ الْخَطْب
إِنَّا فَقَدْنَاکَ فَقْدَ الْأَرْضِ وَابِلَهَا وَ اخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لَا تَغِب‏
وَ کُلُّ أَهْلٍ لَهُ قُرْبَى وَ مَنْزِلَه عِنْدَ الْإِلَهِ عَلَى الْأَدْنَیْنَ مُقْتَرِب
أَبْدَتْ رِجَالٌ لَنَا نَجْوَى صُدُورِهِم‏ لَمَّا مَضَیْتَ وَ حَالَتْ دُونَکَ التُّرْب
تَجَهَّمَتْنَا رِجَالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنَا لَمَّا فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْأَرْضِ مُغْتَصَب‏
وَ کُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً یُسْتَضَاءُ بِهِ‏ عَلَیْکَ یَنْزِلُ مِنْ ذِی الْعِزَّهِ الْکُتُب‏
وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ بِالْآیَاتِ یُؤْنِسُنَا فَقَدْ فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجَب
فَلَیْتَ قَبْلَکَ کَانَ الْمَوْتُ صَادَفَنَا ‏ لَمَّا مَضَیْتَ وَ حَالَتْ دُونَکَ الْکُثُب‏»
پس از تو حوادث و گرفتاری­هایی پدید آمد، که اگر حضور می­داشتی مصیبت فراوان نمی­شد
ما تو را از دست دادیم بسان زمینی که باران را از دست دهد، و پس از رفتنت قوم تو دگرگون شدند گواهشان باش و از آنان غایب مشو.
هر خویشاوندی که در نزد بستگان و نزدیکان از مکان و منزلتی برخوردار است، نزد خدا آن منزلت پذیرفته است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم