کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



  • اسلام گرایی

بعد از فروپاشی شوروی شرایط دوباره برای ظهور مذهب در جامعۀ کشورهای پسا شوروی مهیا شد و این بازگشت به مذهب در کشورهای آسیای مرکزی بازگشت به اسلام بود؛ زیرا اسلام بخشی از هویت منطقه را تشکیل میدهد. در عینحال رهبران بازمانده از دوران کمونیسم، اسلام سیاسی را مهمترین رقیب خود یافتند.[۴۲۹]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در خصوص گروه های اسلامی در منطقه و اهداف آنها شیرین هانتر میگوید: بدون شک گروه های اسلامی امیدهایی برای تأسیس دولتهایی اسلامی داشتند. ولی هیچ درک و دورنمایی از این اهداف نداشتند. در حالیکه سیاستهای سرکوبگرانه و جلوگیری از ورود حتی نیروهای اسلامی میانهرو در روند سیاسی کشورهای آسیای مرکزی، خطر افراطی شدن این جنبشها را افزایش داد. وی همچنین این موضوع را مطرح میکند که نخبگان محلی منطقه و نیز دولت روسیه تا چه حد ماهرانه «عامل اسلامی» را برای دستیابی به اهداف خود و حفظ نفوذ روسیه در منطقه بکار بردند.[۴۳۰]
در حالی که هنوز مرزبندی دقیقی میان اسلام سنتی و بنیادگرایی اسلامی در جمهوریهای آسیای مرکزی بیان نگردیده است، تندروی اسلامی ـ که با نام “وهابیت” شناخته میشود ـ به عنوان یکی از تهدیدهای عمده به ویژه از جانب مقامهای دولتی طرح شده است. این اصطلاح بیشتر از آنکه دارای معنایی دینی باشد، اشاره به افراد و گروههایی دارد که از واگرایی نسبت به دولتهای مرکزی و اداره های دولتی دینی برخوردارند و حاضر به انجام اقدام خشونت آمیز برای رسیدن به اهداف خود هستند. شاید بتوان وجه مشترک همۀ گروه های تندرو در منطقه را مشروع ندانستن دولتهای موجود یا دعوی مشارکت در حوزۀ قدرت و مخالفت با اسلام دولتی و درخواست بازگشت به بنیادها و ارزشهای اصیل اسلام در جامعه دانست.[۴۳۱]
از همان ابتدا ترس آمریکا و روسیه از توسعۀ نفوذ معنوی ایران در منطقه سبب بزرگنمایی خطر و «تهدید اسلامی» در منطقه گردید و برخی تحلیلگران ایران را عامل ترویج اسلام افراطی در منطقه دانستند: “نکاتی که در آسیای مرکزی مدّ نظر روسیه میباشند، شامل ذخایر زیرزمینی، حصار افراطگرایی اسلامی که از جانب افغانستان و ایران صادر شده است و حفظ ۱۱ میلیون روس ساکن آنجاست”.[۴۳۲] درحالیکه برای مردم منطقه، باورهای اسلامی بیش از آنکه جنبۀ سیاسی داشته باشد، به عنوان مجموعهای از هنجارهای فردی و جمعی غیرسیاسی برآورده شده است.[۴۳۳] همچنین حنفی مذهب بودن این کشورها در مقابل شیعه بودن ایران، ظرفیت اقدام ایران در این حوزه را کاهش میداد و از طرفی چنانکه پیش از این اشاره شد، ایران با دنبال کردن یک سیاست عملگرایانه در منطقه نشان داد که تمایلی به ایفای چنین نقشی ندارد.
با پیروزی بنیادگرایان طالبانی، بنیادگرایان آسیای مرکزی امیدهای تازهای پیدا کردند. دشواریهای اقتصادی، ناهنجاریهای اجتماعی و فساد سیاسی حاکم بر این جمهوریها نیز زمینه را برای فعالیت این گروه ها به عنوان رقبای جدی سیاسی نخبگان منطقه فراهم آورده بود.[۴۳۴] شیرین هانتر خطر طالبان را برای منطقه به این ترتیب بیان میکند: “حوادثی چون سقوط مزارشریف و کشتن ۱۳ دیپلمات ایرانی توسط طالبان نشان داد که رشد طالبان میتواند برای آسیای مرکزی ایجاد خطر کند. بهعلاوه بین سالهای ۱۹۹۸ و۱۹۹۶ فعالیتهای گروه های اسلامی در ازبکستان و قرقیزستان رشد یافته بود. سرکوب شدید این گروه ها توسط دولت ازبکستان بویژه آنهایی که توسط طاهر یولداش و جمعه نمنگانی هدایت میشدند، آنها را مجبور به فرار از کشور و پیداکردن پناهگاه در تاجیکستان و افغانستان کرد. این دو نفر در تبعید، برای ایجاد جنبش اسلامی ازبکستان[۴۳۵] با یکدیگر متحد شدند”.[۴۳۶]
تثبیت حاکمیت طالبان در افغانستان شرایط مناسبی را برای ایجاد واحدهای آموزشی برای نیروهای شبه نظامی اسلامی در آسیای مرکزی، بویژه جنبش اسلامی ازبکستان فراهم آورد. ناتوانی دولتهای منطقه در حل و فصل بحرانها و توسعۀ نقش قومیتها در ادارۀ کشورهای منطقه موجب میگردید که تلاشها برای برهم زدن این ساختهای سنتی قدرت در منطقه افزایش یابد. به این ترتیب بعد از تجربۀ جنگ داخلی تاجیکستان و مبارزۀ نیروهای اسلامی ـ ملی، رهبران جمهوریهای آسیای مرکزی که این خطر را احساس میکردند، آزادیهای سیاسی اجتماعی را در جوامع خود کاهش دادند که این اقدام خود موجب گسترش گرایشهای بنیادگرایانه گردید.
حملات تروریستی القاعده در آمریکا در سپتامبر ۲۰۰۱ زمینه را برای سرکوب بنیادگرایان در آسیای مرکزی مهیا نمود. رهبران ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان که درۀ فرغانه در کشورهای آنها گسترده شده است، صدها تن از فعالان مسلمان را دستگیر کردند.[۴۳۷] این کشورها همچنین برای مبارزه با تروریسم به ائتلاف آمریکا پیوستند. از این پس به بررسی مواضع دو کشور ایران و روسیه در قبال اسلامگرایی و جنبه های مختلف آن در آسیای مرکزی خواهیم پرداخت.

      1. موضع روسیه نسبت به اسلامگرایی

اسلام از لحاظ تعداد پیروان آن، دومین مذهب در روسیه است.[۴۳۸] سرشماری سال ۲۰۰۲ تعداد مسلمانان روسیه را ۵/۱۴ میلیون نفر برآورد کرده است. در اوت ۲۰۰۵ نیز راویل عینالدین؛ رئیس شورای مفتیهای روسیه اعلام کرد که در روسیه ۲۳ میلیون مسلمان وجود دارد.[۴۳۹] در هر صورت تعداد زیاد مسلمانان این کشور و تأثیر جنبشهای اسلامی در آسیای مرکزی بر روسیه حداقل به دلیل نزدیکی مرزها، حساسیت روسیه را نسبت به اسلام و گرایشهای اسلامی در آسیای مرکزی در پی دارد. مورد تاجیکستان همانگونه که اشاره شد، نمونهای از حساسیت روسیه به افزایش نقش اسلام در آسیای مرکزی است. گوندن پکر دخالت روسیه را در این بحران نشانگر این میداند که “روسیه نسبت به عامل اسلامی در همسایگی نزدیک خود تا چه حد جدی است”.[۴۴۰] وی دو دیدگاه را در سیاست خارجی روسیه مشخص کرده است که دیدگاه های مختلفی در زمینۀ افزایش قدرت اسلام در آسیای مرکزی ارائه میدهند: آتلانتیکیها و اوراسیاییها.
“آتلانتیکیها: آنها چنین میاندیشند که کشمکشهای قومی ـ مذهبی ممکن است امنیت روسهای ساکن در آسیای مرکزی و در نزدیک مرزهای آنان را به خطر اندازد و لذا دخالت روسیه را ضروری نماید. اروپائیان و ساکنان آتلانتیک نگرش واحدی در برابر تهدید اسلام دارند و بنابراین این امکان وجود دارد که روسها جبههای در مقابل تهدید اسلام تشکیل بدهند.
اوراسیاییها: طرفداران نظریۀ اوراسیایی معتقدند که اسلام به طور کلی نباید مورد مخالفت قرار گیرد و نباید به یک مخالفت و دشمنی گسترده منجر شود. نزدیکی به دنیای اسلام تعیین کنندۀ موقعیت ژئوپولیتیکی روسیه بوده و روابط بین المللی این کشور را دگرگون میسازد. دوم اینکه روسیه نباید با غرب در جهت محدود ساختن اسلام همکاری نماید. فدراسیون روسیه جمعیت اقلیت مسلمان دارد؛ در مرزهای داخلی و در تداوم ژئوپولیتیکیاش با دنیای اسلام. اروآسیاییها معتقدند که تبلیغات شدید ضد اسلامی، نتیجۀ عکس خواهد داد”.[۴۴۱] به این ترتیب حامیان مکتب ژئوپولیتیکی اوراسیایی در روسیه همکاری با اسلام در داخل و خارج روسیه را بخش مهمی از ایدئولوژی اوراسیایی میبینند.[۴۴۲]
به هر حال توسعۀ نفوذ طالبان فرصتی برای روسیه بود تا حضور نظامی خود را در آسیای مرکزی تقویت نماید. سقوط کابل توسط طالبان در ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۶، نگرانی روسیه و سایر کشورهای آسیای مرکزی را نسبت به تأثیر این پیروزی بر روی جنبشهای اسلامی آنها و به دنبال آن امنیتشان، تقویت کرد. روسیه از این فرصت، هم برای تجدید حیات سیستم امنیت جمعی کشورهای مشترکالمنافع و هم برای تقویت پیوندهایش با دولتهای آسیای مرکزی بویژه در حوزۀ نظامی و در مبارزه با شبه نظامیان مسلمان استفاده کرد.[۴۴۳] روابط روسیه با افغانستان بعد از قدرت گرفتن طالبان به صورت حضور فعال در مسئلۀ افغانستان درآمد؛ زیرا:
ـ بسیاری از جنگجویان چچنی در افغانستان آموزش و دوره دیده بودند و به این ترتیب به امنیت داخلی روسیه صدمه میزدند؛
ـ تسرّی بحران به تاجیکستان و کشورهای آسیای مرکزی با توجه به مرزهای مشترک این منطقه با افغانستان؛
ـ قاچاق مواد مخدر و گسترش جنایتها.
روی آلیسون معتقد است که در اواخر دهۀ ۹۰ رهبران روسیه تصمیم گرفتند که همکاری دفاعی با ازبکستان را بوسیلۀ گروه مشورتی «تروئیکا»[۴۴۴] و براساس مبارزۀ مشترک علیه تروریسم و اسلام گرایی افراطی برقرار کنند. وی ورود شورشیان اسلامی به قرقیزستان در تابستان ۱۹۹۹ را موجب آشتی مجدد نظامی روسیه و ازبکستان میداند و معتقد است این مسأله با آمادگی پوتین برای افزایش مبارزه علیه «تروریسم» و «اسلام گرایی افراطی» و قرار دادن آن به عنوان اولویت درجۀ اول روسیه تقویت گردید.[۴۴۵]
آلکسی مالاشنکو نیز معتقد است که در نیمۀ دوم دهۀ ۱۹۹۰ «عامل اسلامی» بین روسیه و کشورهای آسیای مرکزی دوستی ایجاد کرد. در ماه مه ۲۰۰۰ در جلسۀ شورای امنیت جمعی «سی آی اس» شراکتنامۀ ویژهای برای بهبود کارآیی پیمان امنیت جمعی و تطبیق آن با وضعیت ژئوپلیتیکی حاضر تصویب شد. وی این امر را نشانگر تصمیم روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و برخی دیگر از کشورهای مشترکالمنافع برای استفاده از روش های جمعی در صورت ضرورت دفاع در برابر تهدید خارجی از سوی افراطگرایان اسلامی میداند.[۴۴۶] همچنین در دسامبر ۲۰۰۰ در جریان اجلاس سران کشورهای مشترکالمنافع در مسکو تشکیل یک مرکز ضد تروریستی برای هماهنگی علیه تندروی مذهبی و قاچاق مواد مخدر تصویب شد.
البته بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تحلیلگران غربی جدی بودن تهدید افراطگرایی اسلامی در آسیای مرکزی را مورد تردید قرار دادند و معتقدند مسکو از این ترس برای تسلط بر آسیای مرکزی و جلوگیری از توسعۀ نفوذ غرب و رقبای منطقهای خود مثل ایران و پاکستان استفاده میکند. هانتر حتی این ترس را در سیاست خارجی روسیه طولانیتر ارزیابی میکند و میگوید: “سیاست خارجی روسیه نسبت به آسیای مرکزی از ۱۹۹۲ به همان اندازه که تحت تأثیر منافع اقتصادی و سیاسی بوده، تحت تأثیر ترس از رشد افراطگرایی اسلامی و آثار آن بر امنیت روسیه نیز بوده است. در واقع روسیه برای دستیابی به اهداف توسعهطلبانۀ خود به چنین ترسهایی دامن زده است.[۴۴۷] در نتیجه «عامل اسلامی» در شکل تهدید مشترک افراطگرایی اسلامی، به روسیه در تحکیم جایگاهش در آسیای مرکزی و توسعۀ شبکهای از همکاریهای امنیتی با دولتهای آسیای مرکزی کمک کرده است و همچنین ادامۀ حضور نیروهای نظامی روسیه در منطقه را (بویژه در تاجیکستان) تسهیل کرده است”.[۴۴۸]
درعین حال مارک اسمیت معتقد است که فدراسیون روسیه نسبت به شناخته شدن به عنوان قدرتی ضد اسلام حساس است. این به علت تمایل به دوری از خصومت با جامعۀ مسلمانان در روسیه و در نتیجه بوجود آمدن چالش روسی اسلامی است. وی به نقل از مطلبی از پیتر کریمسکی[۴۴۹] که در ژوئن ۲۰۰۵ در «راسیسکیه وستی»[۴۵۰] منتشر شد، نسبت به تلاش رسانه های جمعی در معرفی روسیه به عنوان دولتی اسلام ستیز به خاطر سیاستهایش در چچن ابراز نگرانی میکند و در ضمن به نظر راویل عین الدین[۴۵۱] استناد میکند که غرب را به تهاجم فرهنگی به جهان اسلام متهم کرده است. از دید عین الدین این اتهام میتواند تلاشی باشد تا مسلمانان را قانع کند که غرب تهدیدی بزرگتر از روسیه برای اسلام است.[۴۵۲]

      1. موضع ایران نسبت به اسلامگرایی

ایران از آنجا که تندروی اسلامی مرزهای آن را نیز تهدید میکند، هیچ گاه با آن موافق نبوده و از آن حمایت نکرده است. اگرچه برخی مواقع اقدامهایی در سطوح پائین صورت گرفته است که به چنین تصوری دامن میزند،[۴۵۳] ولی سیاست رسمی و دائمی جمهوری اسلامی ایران هرگز در این راستا نبوده است. رابرت فریدمن در این رابطه مینویسد: “در مورد اسلام تندرو در آسیای مرکزی موضعگیری ایران دوگانه بوده است. تهران سیاستهای سرکوبگرانۀ ضد اسلامی برخی کشورها، بویژه ازبکستان را مورد حمله قرار داده است و تروئیکای روسیه، ازبکستان و تاجیکستان را که در سال ۱۹۹۸ برای مبارزه با اسلامگرایی افراطی تاسیس شد، مورد انتقاد قرار داده است. ولی تهران از اهداف افراطی اسلامگرایان مبنی بر سرنگونی رژیمهای موجود حمایت نکرده است”. ادموند هرزیگ نیز معتقد است که “تهران خطر سرایت وضعیت موجود در افغانستان را از طریق تاجیکستان به دیگر قسمتهای آسیای مرکزی درک کرده است”.[۴۵۴] البته به نظر میرسد آنچه که فریدمن به عنوان دوگانگی مطرح میکند بیشتر مخالفت با اقدام گروهی این کشورهاست که گمان ضدیت و مبارزه با اسلام در منطقه را تقویت میکند.

  • امنیت ملی و منطقهای

در کل دو دیدگاه را میتوان در خصوص امنیت ملی از هم تفکیک کرد. دیدگاه واقعگرایان که در این دیدگاه امنیت یعنی نبود تهدید نظامی و این امر ممکن نیست مگر با برقراری موازنۀ تسلیحاتی با دشمنان بالفعل و بالقوه. این گروه هدف اولیۀ سیاست خارجی را تأمین امنیت میدانند و معتقدند تأمین امنیت جز از راه کسب، حفظ و افزایش قدرت امکان پذیر نیست و قدرت در ابتداییترین مراحل خود به معنای توان کشور در حفظ امنیت تعریف میشود. دستۀ دوم به طور صریح یا ضمنی بر این اصل تأکید دارند که امنیت ملی متکی به پیشبرد همکاری بین المللی و حتی همپیوندی[۴۵۵] بین المللی است. در دنیای کنونی هر روز این نکته بیشتر آشکار میشود که افزایش امنیت یک کشور به افزایش میزان امنیت دیگر کشورها وابستگی دارد و این امر کمتر از امنیت ملی حائز اهمیت نیست.[۴۵۶]

      1. بررسی اوضاع امنیتی منطقه آسیای مرکزی

امنیت در آسیای مرکزی همواره یکی از موضوعهای مهم بوده است که توجه بسیاری از تحلیلگران این منطقه را بخود جلب کرده است. علت این امر نیز آن است که آسیای مرکزی منطقهای همراه با چالشهای مهم امنیتی است و ناگزیر برای ایجاد توسعه در آن میبایست این چالشها را شناخت و به نحوی مدیریت نمود که در روند توسعه این منطقه تأثیر نامطلوب نگذارند. امنیت ملی کشورهای منطقه با مجموعهای از تهدیدهای اجتماعی و اقتصادی و چالشهای سیاسی و نظامی مواجه است که هم از درون منطقه و هم از بیرون منطقه آن را تهدید میکنند. مهمترین این تهدیدها، کاهش سطح زندگی مردم است که تهدیدهایی چون تروریسم بینالملل و افراطگرایی دینی مورد حمایت از خارج و نیز تجارت غیرقانونی مواد مخدر و اسلحه نیز با آن همراه میشود.
مهدی امیری تصویر کلی امنیت در آسیای مرکزی را با بهره گرفتن از مدل باری بوزان[۴۵۷] چنین ارائه کرده است: “به نظر بوزان امنیت در مجموعه های انسانی تحت تأثیر عوامل پنجگانه نظامی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست ـ بوم شناختی میباشد. تصوراتی که دو کشور برتر منطقه آسیای مرکزی یعنی قزاقستان و ازبکستان از قابلیت‌های نظامی یکدیگر دارند، افراطگرایی و تروریسم و نیز وجود رژیمهای اقتدارگرا[۴۵۸] و سرکوبگر در آسیای مرکزی، فقدان زیرساختهای لازم اقتصادی، ناتوانی در تولید و محدودیت منابع و ظرفیتهای مالی و مادی و به دنبال آن رشد جرائم سازمانیافته نظیر تولید، استفاده و قاچاق مواد مخدر، بحران هویت که خود برگرفته از چالشهای قومی میباشد و در نهایت بحران آب و خشک شدن دریاچه آرال بخشی از موارد ناامن کننده منطقه برطبق مدل یادشده میباشند”.[۴۵۹]
آثار و پیامدهای حوادث ۱۱ سپتامبر بر محیط امنیتی آسیای مرکزی
استیلای دیدگاه ها و روندهای امنیت مدار؛
افزایش و تعمیق نقش و نفوذ بازیگران غربی از طریق حضور در پایگاه های نظامی در منطقه همچون قرقیزستان و ازبکستان؛
تحدید نقش و کارکرد بازیگران سنتی بخصوص روسیه و چین؛
برهم خوردن توازن استراتژیک منطقه بین قزاقستان و ازبکستان به نفع ازبکستان به دلیل همکاری با آمریکا؛
افزایش خودمختاری و اقتدارگرایی دولتهای منطقه به بهانه مبارزه با تروریسم؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:31:00 ق.ظ ]




چنین گفت کین پادشاهی مراست
چنین هم بماناد سالی هزار
پسر بر پسر هم چنین ارجمند

بدین بر شما پاک یزدان گواست
که از تخمه من بود شهریار بماناد با تاج و تخت بلند[۲۵۱]

۱-۷-۲ توطئه بر ضد بهرام چوبین و فرار بندوی در روایت شاهنامه و تئوفیلاکت
طبق روایت شاهنامه­ی فردوسی بندوی هفتاد روز در زندان بود. او نگهبان خود، بهرام سیاوشان، را از آمدن خسروپرویز با سپاه روم ترساند، و وی را فریفت. بهرام سیاوشان دفتر زند خواست، و بندوی به اوستا و زند سوگند خورد که هنگام بازگشت خسروپرویز به او اصرار کند، تا مقام و منصب والایی به بهرام سیاوشان دهد. بهرام چوبین که سوگند او را شنید گفت که در بزم­گاه دامی برای بهرام چوبین بر پا خواهد کرد، و با شمشیر او را خواهد کشت. سپس بندوی از وی خواست تا خود او را نیز آزاد کند و بعدها با گفتن این موضوع به خسروپرویز او را تحت تأثیر قرار دهد. بهرام سیاوشان بند او را باز کرد، و گفت امروز که بهرام چوبین چوگان بازی کند، با پنج یار، او را خواهد کشت. بهرام سیاوشان بر زیر قبای خود زره پوشید. زن بهرام سیاوشان که پنهانی با بهرام چوبین دوست بود،[۲۵۲] او را از این ماجرا آگاه کرد. بهرام چوبین که پیام را دریافت کرد، هر کس را که به میدان او می­رفت با دست زدن بر پشتش، و گرم سخن گفتن، امتحان می­کرد. این کار را ادامه داد تا این که بهرام سیاوشان رسید و زره را در بدنش دید؛ او را سرزنش کرد و با شمشیر کشت. بندوی با آگاه شدن از این خبر لباس رزم پوشید و از ترس بهرام چوبین با چند نفر گریخت، و به سمت اردبیل رفت. بهرام چوبین، مهروی را فرمود تا نگهبان بندوی باشد، اما به وی خبر دادند که بندوی گریخته است. بهرام چوبین با شنیدن این خبر از کشتن بهرام سیاوشان پشیمان شد، و این حوادث را نشانه­ی از رونق افتادن بخت خود دانست. سپس از اینکه بندوی را همان ابتدا نکشته بود ابراز پشیمانی نمود. بندوی به راه موشیل ارمنی رفت و به وی رسید. موشیل از او خواست تا همانجا بماند و اخبار خسروپرویز را از روم تازه به تازه دریافت کند.[۲۵۳]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تئوفیلاکت نیز جریان سوء­قصد بندوی بر علیه بهرام چوبین و فرار بندوی را گزارش می­ کند، و این حادثه را مربوط به زمانی می­داند که امپراتور فرمان کتبی مبنی بر کمک به خسروپرویز را صادر کرده و تقاضای بهرام چوبین را برای مسترد کردن او رد نموده بود. او علت آن­ را وحشی­گری حکومتش و فریب دادن متحدانش می­داند،[۲۵۴] که البته به نظر می­رسد که در این­جا دیدگاه رومی­ها را نسبت به بهرام چوبین منعکس می­ کند. رومیان اینک برای کمک به خسروپرویز بر علیه بهرام چوبین مشغول تدارکات بودند، و در نتیجه برای توجیه اقدامشان چهره­ای منفور از بهرام چوبین ارائه می­دادند.
تئوفیلاکت چنین گزارش می­ کند:
«برجسته­ترین ساتراپ­های او ]بهرام چوبین[ مخفیانه متحد شدند تا بهرام را بکشند، و کارهای این مادی ]ایرانی[ را به آرامش بازگردانند. رهبران توطئه بر علیه بهرام ، زامردس و زوانامبس[۲۵۵] پارسی ]ایرانی[ بودند ]در روایت شاهنامه بهرام سیاوشان یار او[. این مردان همچنین هر چه می­توانستند همکارانی از ارتش بابل ]ایران[ انتخاب کردند، و توطئه­شان را برانگیختند. آن­ها حدس زدند که به سودشان است بندوی را نیز که به دستور بهرام چوبین به حبس افتاده بود، به عنوان همکار داشته باشند ]در روایت فردوسی خود بندوی، بهرام سیاوشان را فریب داد[، و این خواسته را به مرحله­ عمل درآوردند. آن­ها ناگهان به زندان ریختند، بندوی را از بند آزاد کردند؛ وی را به عنوان رهبر توطئه برگزیدند، و در طول شب در قصر به بهرام چوبین حمله کردند ]در روایت فردوسی جنگی در نمی­گیرد[. در دومین پاس از شب بهرام از این توطئه آگاه شد ]در روایت فردوسی زن بهرام سیاوشان به بهرام چوبین خبر می­دهد[، نگهبانانش را مرتب کرد و به آن­ها دستور داد تا مسلح شوند. نیروهایی را که اخیراً از ملت­های بیگانه به او رسیده بودند آماده کرد و نیرومندانه در برابر مهاجمان مقاومت کرد ]مشابه با روایت فردوسی و سبئوس مبنی بر وجود مردم شرق در سپاه او[. جنگی سخت در شب در گرفت. بهرام پیروز شد و مسببان این کار را دستگیر نمود. قسمت های اصلی اعضای بدنشان را برید، و باقی مانده­ی بدن­هایشان را زیر پای فیل­ها انداخت. اینک بندوی و همراهانشان به طرز شگفت­آوری از این خطر مصیبت­آمیز گریختند، و به سریع­ترین شکل ممکن به آذربایجان آمدند. بنابراین در آن­جا اردو زد، و تعداد زیادی از ایرانیان را جمع آوری کرد و گویی آن شورشیان را برای حمایت از هدف خسروپرویز رام نمود. در روز دهم او پیکی به جان فرستاد که رومیان عادت داشتند وی را میستاکن بنامند؛ او را از رویدادهای اخیر آگاه کرد و خواست بداند که چگونه تلاش خسرو برای ایجاد رابطه­ دوستی با رومیان موفق شده بود».[۲۵۶]
در مورد انگیزه­ های شورش بر علیه بهرام چوبین عقیده­ی نگارنده بر این است که احتمالاٌ برخی از اشراف با شنیدن خبر کمک ماوریکیوس به خسروپرویز و دیدن دو دستگی که در حمایت یا عدم حمایت از بهرام چوبین در ایران به وجود آمده بود، احتمال پیروزی خسروپرویز را زیاد دیدند؛ در نتیجه به منظور تبرئه کردن خود از نزدیک­ترین یار خسروپرویز، بندوی، نیز استفاده نمودند، و وی نیز وعده­هایی بزرگ به آن­ها داد. البته انگیزه­ های شخصی هم می ­تواند انگیزه­ این شورش باشد، اما استدلال نخست مستحکم­تر است.
۱-۸ پناهنده شدن خسروپرویز به بیزانس
خسروپرویز پس از شکست از بهرام چوبین مجبور به فرار به بیزانس و تقاضای کمک از آن شد؛ اتفاقی که در منابع مختلف، بازتاب پیدا کرده است.
۱-۸-۱ مسیر حرکت خسروپرویز
فردوسی، پس از آن، دوباره به فرار خسروپرویز باز می­گردد. خسروپرویز پیش رفت تا به باهله رسید. در آن­جا بزرگان شهر، وی را پذیرفتند. در همان زمان نامه­ای از بهرام چوبین به فرمانروای شهر رسید، که اگر لشکری به آن­جا رسید مگذارد از آن­جا برود؛ زیرا سپاه او به زودی به آ­­ن­جا می رسد. او نامه را نزد خسروپرویز برد و خسروپرویز با خواندن آن نامه از ترس رسیدن لشکر بهرام چوبین به سرعت از آن شهر رفت، و به بیشه­ای نزدیک رود فرات رسید. در آن­جا با کاروانی از مصر روبرو شدند، که ساروان آن قیس بن حارث بود. از او تقاضای غذا کردند (در برخی دیگر از منابع ایرانی نام او ایاس بن قبیصه است).[۲۵۷] او نیز یک ماده سهر[۲۵۸] را آورد؛ آن را کشتند و کباب کردند. سپس آن تازی راهنمای آن­ها گشت. پس از آن مردی بازرگان به نام مهران ستاد را در راه دیدند، که به آن­ها غذا و آب داد. یکی از رسوم ایرانیان آن زمان در گرامی داشتن مقام شاه در اینجا به چشم می­خورد. هنگامی که مهران ستاد خواست آب گرم برای خسروپرویز ببرد، خراد برزین دوید و آب را از وی گرفت، تا شاه با گرفتن آب از یک بازرگان شرم­زده نگردد. آن مرد سپس شراب آورد و باز خراد برزین آن را گرفت و خود شراب را به شاه داد. پس از آن خسروپرویز به سمت مرز روم حرکت کرد. او به شارستانی رسید که قیصر آن را کارستان می­خواند. ابتدا اسقف آنجا، در را بر سپاه خسروپرویز بست، اما حوادثی غیرطبیعی رخ داد که آن­ها فهمیدند این خشم خداوند است، و در را گشودند.[۲۵۹] در اینجا بر مشروعیت حکومت خسروپرویز تأکید می­گردد:

همانگه برآمد یکی تیره ابر
وز ابر اندر آن شارستان باد خاست
چو نیمی ز تیره شب اندر کشید
همه شارستان ماند اندر شگفت

بفرید برسان جنگی هزبر
به هر برزنی بانگ و فریاد خواست
ز باره یکی بهره شد ناپدید
به یزدان سقف پوزش اندر گرفت[۲۶۰]

خسروپرویز در آنجا مدتی درنگ کرد، و نامه­ای نیز درباره آن طوفان به قیصر نوشت. خسروپرویز از آنجا به مانوی رفت. پس از گذشت سه روز از آنجا به راه اوریغ رفت (برخی آن را معادل انطاکیه می­دانند)[۲۶۱]. در بیراهه دیری بود که خسروپرویز با راهب آن ملاقات کرد. راهب خسروپرویز را شناخت و به وی مژده داد که یزدان تاج و تختش را به او پس خواهد داد؛ قیصر روم به او سپاهی خواهد داد و دخترش را به ازدواج او درخواهد آورد؛ بهرام چوبین نیز به جایی دور فرار خواهد کرد، و خونش را به فرمان خسروپرویز خواهند ریخت. خسروپرویز از وی درباره مدت زمان پس گرفتن تاج و تختش پرسید و راهب آن را یک سال و پانزده روز دانست. خسروپرویز درباره همراهانش نیز پرسید. راهب به او گفت که از بسطام دوری کند که درد و رنج از او خواهد رسید. خسروپرویز خشمگین شد و گفت: «نام تو را مادرت بسطام گذاشت و تو در جنگ خود را گستهم می­نامی؟» راهب به خسروپرویز اطمینان داد که شورش او نیز سرکوب خواهد شد. گستهم نیز قسم خورد، که صبحت­های ترسا درباره وی اشتباه است. از آن دیر، آن­ها به سمت شارستان وریغ رفتند.[۲۶۲]
به نظر می­رسد که این پیش ­بینی­ها و حوادث غیرطبیعی را بعداً خسروپرویز، به خاطر نشان دادن مشروعیت پادشاهیش، از خود ساخته باشد و بدین شکل در خدای­نامه راه پیدا کرده باشند.
در روایت شاهنامه­ی فردوسی بزرگان شهر خسروپرویز را پذیرفتند، و پیکی نیز از جانب قیصر رسید با این وعده که به خسروپرویز کمک خواهد کرد. خسروپرویز با شنیدن آن خوشحال شد و به گستهم، بالوی، اندیان، خرادبرزین و شاپور دستور داد که به نزد قیصر بروند، و با او صحبت کنند و در بازی چوگان شکست نخورند. از خراد برزین خواست تا وسایل را برای نوشتن نامه به قیصر آماده کند، و تاکید کرد که این نامه باید نامه­ای پر معنی باشد تا اطرافیان قیصر نتوانند بر آن عیب بگیرند. او از خراد برزین خواست تا پس از خوانده شدن نامه به صحبت بپردازد.[۲۶۳]
روایت تئوفیلاکت فاقد این جزئیات از حوادث بین راه است. بر طبق روایت او، هنگامی که خسروپرویز به کرکسیوم رسید، پربوس[۲۶۴] از او پذیرایی نمود. او بیشترین لطف را در حق همسران خسروپرویز که در آغوششان نوزادانی داشتند نمود، و با نزاکت بسیار از همراهان و محافظان خسروپرویز که در حقیقت ۳۰ نفر بودند مراقبت کرد.[۲۶۵] منابع دیگر اشاره به تعداد دقیق همراهان خسروپرویز نمی­کنند، اما اواگریوس گزارش می­ کند که خسروپرویز به همراه همسران و ۲ بچه­ی تازه متولد شده و اشراف زادگان ایرانی که داوطلبانه همراهش شده بودند به آن­جا رسید.[۲۶۶]
روایت سبئوس با گزارش فردوسی هم­خوانی زیادی دارد. بر طبق روایت او، خسروپرویز مردانی برجسته را (که فردوسی از آن­ها نام می برد) با هدایایی نزد ماوریکیوس فرستاد و نامه­ای نوشت[۲۶۷] (روایت فردوسی و تئوفیلاکت هم اشاره به این نامه دارند).
روایت تئوفیلاکت نیز اشاره به این نامه و سفرای ایران می­ کند:
«در دومین روز، خسرو شاه ایران از پربوس خواست تا سفارتی را به همراه نامه نزد قیصر بفرستد، و پس از نوشتن پیام سلطنتی آن را از طریق پربوس به امپراتور فرستاد. روز بعد پربوس حضور خسرو را به اطلاع فرمانده کومنتیولوس[۲۶۸] رساند، که در هیراپولیس[۲۶۹] اقامت داشت. همچنین درخواست کتبی خسرو را نزد وی فرستاد. کومنتیولوس به پیک­ها گزارش داد تا اخبار رویدادهایی که پربوس از هیراپولیس رسانده بود، به امپراتور برسد. با شنیدن این اخبار امپراتور ماوریکیوس از این چشم­انداز جدید خشنود و خوشحال گردید. او با جدا کردن مهرهای ایرانی خواست دقیقاً تشخیص دهد که در نامه چه نوشته شده است».[۲۷۰]
اوگریوس تنها گزارش می­ کند که خسروپرویز سفیری را نزد امپراتور ماوریکیوس فرستاد.[۲۷۱]
۱-۸-۲ فرستادن نامه و سفیران نزد ماوریکیوس
بر طبق گزارش شاهنامه سفیران خسروپرویز نزد قیصر رسیدند؛ قیصر از احوال آن­ها پرسید و خراد برزین به سرعت با نامه­ی شاه جلو رفت. به فرمان قیصر چهار کرسی زرین نهادند. آن سه نفر نشستند، اما خراد برزین ننشست (در اینجا تناقضی به وجود می آید. در بیت های ۱۱۲۱_۱۱۲۰ و ۱۱۴۹_۱۱۴۸ از پنج فرستاده نام برده می شود، اما این­جا به چهار نفر اشاره می­گردد).[۲۷۲] قیصر از وی نیز خواست تا به خاطر خستگی راه بنشیند. خراد­ برزین گفت شاه ایران به او اجازه نداده است در حالی­که نامه­ی او را به دست دارد در حضور قیصر بنشیند. قیصر نیز از وی خواست تا پیغام شاه را عرضه کند.[۲۷۳]
بر طبق روایت تئوفانس پس از اینکه خسروپرویز به کرکسیوم رسید، نفراتی را فرستاد تا ورودش را به رومیان اطلاع دهد. پربوس نجیب زاده که در آنجا بود، او را پذیرفت و با نامه­ای امپراتور را از این حوادث آگاه کرد. بهرام چوبین سفیرانی را نزد ماوریکیوس فرستاد با این درخواست که با خسروپرویز متحد نشود. امپراتور به فرمانده کومنتولیوس دستور داد تا خسروپرویز را در هیرایولیس بپذیرد، و با احترامی شاهانه با او رفتار کند.[۲۷۴]
فردوسی، تئوفیلاکت سیموکاتا و سبئوس متن پیام خسروپرویز به امپراتور ماوریکیوس را آورده­اند. فردوسی آن را از زبان خراد برزین بیان می­ کند. بر طبق روایت فردوسی خراد برزین که گفتار خسروپرویز را به یاد داشت ابتدا خداوند را ستود. سپس به کیومرث، فریدون و کیقباد اشاره کرد، و بهرام چوبین را کسی دانست که با بیدادگری بر تخت کیان تکیه زده است؛ سپس تاج و تخت را حق خسروپرویز دانست و از امپراتور تقاضای کمک کرد. این نامه در روایت فردوسی کوتاه و در حدود شانزده بیت آمده است.[۲۷۵]
در روایت تئوفیلاکت سیموکاتا این نامه به طور مفصل آمده است. خود او چنین ادعا می­ کند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:31:00 ق.ظ ]




کد ۶۱۹: ماهیت افشاگر رفتارهای تبدیل­خواه در دوران مدرسه: انگشت­نما بودن
مشارکت­کننده­ شماره­ ۵:
«من توی مدرسه مثل گاو پیشونی سفید بودم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۴:
«وقتی (معلم­ها) تنبیهم می­کردند من که گریه می­کردم، چون همیشه ریمل می­زدم و به مدرسه می­رفتم، این ریمل­ها می­ریخت روی صورتم و زیر چشم­هام­رو سیاه می­کردند. معلم­ها می­گفتند اه اه این چیه به چشات زدی؟ مگه تو دختری آخه؟ من هم برای این­که همکلاسی­هام نفهمند و بعدن سوژه نشم می­گفتم که من دارم ادا درمیارم. ولی کلا تو مدرسه خیلی سوژه شده بودم».

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مشارکت­کننده­ شماره­ ۴:
«من در کلاس و مدرسه خیلی انگشت­نما بودم. دوست داشتم که باهاشون دوست باشم ولی ازشون دوری می­کردم چون خیلی ازشون می­ترسیدم. اونها متوجه تفاوت من شده بودند».
کد ۶۲۹: ماهیت افشاگر رفتارهای تبدیل­خواه در دوران مدرسه: انگشت­نما بودن
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱۰:
«یه معلم ادبیات داشتیم که یه خاطره از دوران دانشگاش تعریف می­کرد که یه هم­اتاقی داشتند که مرد بوده عمل کرده و زن شده.، می­گفت که پول عملش­رو نداشته ما با هم جمع شدیم. پول عملش­رو جور کردیم. همونجا یکی از همکلاسی­هام برگشت گفت فلانی می­خوای ما هم پول جمع کنیم بری عمل کنی. انقدر موضوع من علنی بود. منم اینو گفت دیگه گفتم تمومه پس منم می­تونم عمل کنم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۷:
«سال دوم راهنمایی بودم. یه روز معلم ادبیاتمون از من یه تقلب گرفت بعد مادرم­رو خواست که بیاد مدرسه. مامانم بهش گفت که بابا این بچه ساده­س. چرا انقدر تو مدرسه اذیتش می­کنین. این که درسش خوبه. معلمه برگشت گفت این یه آدمیه،‌ فکر می­کنین که ساده­س. من همش باید مواظبش باشم که ازش یه خلافی سر نزنه. اصلا یه نگاهی بهش بندازین این کجاش دختره».

    • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۶۱۹ و ۶۲۹)

تجربه­ زیسته­­ی تبدیل­خواهان جنسی در دوران مدرسه به گونه ­ای رقم می­خورد که راز نارضایتی از جنسیت بر همگان افشا می­گردد. به بیان دیگر ماهیت این تجربه آن چنان است که فرد تبدیل­خواه را در محیطی همچون مدرسه، «رسوا» و «انگشت­نما»­ی خاص و عام می­ کند.
۴-۸ تم اصلی هفتم: تجربه­ روابط جنسی تبدیل­خواهان: برساخت عادات و رفتارهای جنسی در «جریان کنش متقابل»
یکی از دغدغه­ های پر رنگ تبدیل­خواهان،‌ روابط جنسی است. این مساله در آنان از این جهت اهمیت دارد که پیش و پس از عمل تغییر جنسیت اندام­های کاملی نداشته و نخواهند داشت (FtM). مطالعه­ این بخش از تجربه­ آنان چگونگی معنایابی آنان نسبت به بدن خود را نشان می دهد. به بیان دیگر«ادراک بدن­مند» تبدیل­خواهان ار رفتارهای جنسی و اندام­های جنسی خود موضوعی است که در این تم بدان پرداخته شده است
شایان ذکر است در تحلیل این تم رویکرد پساساختارگرایه برساخت­گرایی نقشی پر رنگ دارد؛ شکل­ گیری آن­چه لذت یا محرومیت از لذت جنسی تلقی می­گردد مبتنی بر این رهیافت است که صورت می­گیرد. به بیان دیگر تبدیل­خواهان جنسی،‌ سازه­ی میل جنسی و لذت خود را در هر تجربه،‌ آجر به آجر می­چینند تا آن­که تصویر آنان از لذت جنسی کامل می­ شود (برساخته می­ شود).
جدول شماره­ ۴-۷ تم اصلی هفتم: تجربه­ روابط جنسی تبدیل­خواهان: برساخت عادات و رفتارهای جنسی در «جریان کنش متقابل»

تم­های فرعی FtM
تم­های فرعی MtF

۷۲۰

نداشتن رابطه­ جنسی در دوران تحصیل با وجود تحریک جنسی، به دلیل کنترل تمایلات جنسی

۷۱۰

نداشتن رابطه­ جنسی کامل در دوران مدرسه با وجود قرارگیری در معرض پیشنهادات متعدد

۷۲۱

بازکشف امیال جنسی طی لمس بدن زنانه در روابط جنسی: فضای حریم زنانه به مثابه­ی «میدان کنش جنسی»

۷۱۱

وجود حس جنسی و تجربه­ روابط جنسی در دوران تحصیل: برساخت میل جنسی مبتنی بر زنانگی تجسم­یافته

۷۲۲

عدم احساس کمبود در روابط جنسی

۷۱۲

احساس کمبود در روابط عاطفی- جنسی به دلیل تهیدگیِ روابط جنسی از احساسات عاطفی

۷۲۳

نداشتن رابطه­ جنسی ناشی از احساس نفرت نسبت به اندام­های زنانه­ی خود

۷۱۳

حسرت داشتن اندام زنانه در رابطه­ جنسی با یک مرد: تحمیل جسم مردانه در فرایند برساخت میل جنسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:30:00 ق.ظ ]




۱-۲۰-۲ اثر منبع نیتروژن بر تولید بیوسورفکتانت
اثر منبع نیتروژن بر تولید بیوسورفکتانت در میان نمک های معدنی تست شده، نمک های آمونیوم و اوره منبع نیتروژنی ترجیح داده شده تولید بیوسورفکتانت در سویه های آرتروباکتر بوده در حالیکه نیترات سبب
تولید بیشترین میزان بیوسورفکتا نت در سودوموناس ها شده است. محدودیت نیتروژن باعث افزایش تولید و به همان اندازه نیز سبب تغییر در ترکیب تولید شده می شود (۱۹).
۱-۲۰-۳ اثر فاکتور های محیطی بر تولید بیوسورفکتانت
فاکتورهای محیطی و شرایط رشد مانند دما، pH، دور شیکر و میزان دسترسی به اکسیژن نیز بر تولید بیوسورفکتانت از طریق اثر بر رشد و فعالیت سلولی اثر می گذارند. تولید رامنولیپید در سویه های سودوموناس در pH=6 به حداکثر می رسد و در pHبالاتر از ۷ به شدت کاهش می یابد. سویه های باسیلوسی گرما دوست در دمای بالاتر از چهل درجه سانتی گراد رشد و بیوسورفکتانت تولید می کنند. مهار حرارتی این بیوسورفکتانت ها سبب تغییر محسوسی در خصوصیات آنها مانند کاهش کشش کشش سطحی، بین سطحی و کارایی امولسیفیکاسیون نمی شود و همه این ویژگیها پس از اتوکلاو در دمای ۱۲۰ درجه به مدت ۱۵ دقیقه ثابت می ماند (۱۹).
۱-۲۱ تقسیم بندی بیوسورفکتانت ها
بر خلاف بیوسورفکتانت های شیمیایی که بر اساس گروه قطبی تقسیم بندی میشوند، دسته بندی بیوسورفکتانت ها عمدتا توسط ترکیب شیمیایی و منشا میکروبی آنها انجام می شود. بخش هیدروفیلی بیوسورفکتانت ها دارای آمینو اسیدها یا کاتیون ها، آنیون های پپتیدی، مونو، دی و یا پلی ساکاریدها و. . . می باشد، در حالیکه بخش هیدروفوبیکی دارای اسیدهای چرب اشباع یا غیراشباع است. به طور کلی بیوسورفکتانت ها بر اساس ترکیب شیمیایی به چند گروه اصلی شامل گلیکولیپید، لیپوپپتیدها و لیپوپروتئین ها، اسید های چرب، فسفولیپیدها، سورفکتانت های پلیمری و سورفکتانت های ذره ای تقسیم می شوند (۱۸).
۱-۲۲ انواع بیوسورفکتانت
Glycolipids : بیوسورفکتانت با وزن مولکولی پایین و کربوئیدراتی متصل به یک زنجیره اسید چرب بلند یا اسید چرب هیدروکسیل است و مشهور ترین انواع بیوسورفکتانت محسوب می شود.
Sophorolipids, Trehalolipids, Rhamnolipids از معروف ترین گلیکولیپید ها هستند.
Rhamnolipids : این نوع گلیکوپپتید از یک یا دو مولکول رامنوز تشکیل شده است. باکتری Pseudomonas aeroginosaاین بیوسورفکتانت را تولید می کند. Rhamnolipids نقش مهمی را در پاکسازی آلودگی خاک ایفا می کنند.
Trehalolipids: چندین نوع از ساختمان گلیکولیپید Trehalolipids گزارش شده است. جنس های Mycobacterium، Nocardia، acteriumbenCory از مهم ترین تولید کنندگان این بیوسورفکتنانت محسوب می شوند. Trehalolipid های تولیدی از میکروارگانیسم های مختلف در اندازه، ساختار مایکولیک اسید و تعداد اتم های کربن با هم متفاوتند.
Sophorolipids : این گلیکولیپید توسط مخمرهایی مثل bombicolaTorulopsisتولید می شود.
Sophorolipid ها شامل قند Sophorose و اسید چرب هیدروکسیل هستند که توسط پیوند بتاگلیکوزیدی به هم متصل می شوند. دو نوع Sophorolipid یافت شده است. نوع اسیدیک که در آرایشگری، ماسک صورت کاربرد داشته و خاصیت ضد شوره باکتری کشی دارد. نوع لاکتونیک خاصیت آفت کشی داشته و نسبت به نوع اسیدیک کاربرد تجاری بیشتری دارد.
teinsLipopeptids and lipopro : لیپیدهای متصل به اسید چرب هستند. معروفترین لیپوپپتید های حلقوی، سورفکتین نامیده می شوند و توسط گونه های باسیلوس تولید می شوند. شامل ۷ آمینو اسید متصل به گروه های کربوکسیل و هیدروکسیل یک اسید ۱۴ کربنه هستند. لیپوپپتید حلقوی سورفکتین به وسیله گونه باسیلوس سوبتلیس تولید می شود و از قوی ترین بیوسورفکتانت ها محسوب می شود. یکی از مهم ترین ویژگی های سورفکتین توانایی آن در لیز اریتروسیت پستانداران است.
Lichenysin : از نظر ساختاری و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی شبیه به سورفکتین است و توسط گونه cheniformisBacillus Li تولید می شود.
اسید های چرب، فسفولیپید و بیوسورفکتانت های پلیمریک نمونه های معروفی هستند که توسط باکتری ها و مخمرها تولید می شوند.
هر کدام از این گروه ها دارای خصوصیات و کاربردهای مشخصی هستند. بیوسورفکتانت ها، علاوه برکاهش دادن کشش سطحی نفت، لایه یکپارچه نفتی را به ذرات کوچک تر می شکنند و به این ترتیب باعث امولسیونه شدن و نهایتاً حل شدن لایه نفتی در آب می شوند. همچنین نسبت سطح به حجم لکه نفتی را نیز افزایش داده وموجب میشوند تا باکتریهای نفت خواربراحتی اطراف ذرات نفتی جمع شده و آن را تجزیه نماید (۱۸).
۱-۲۳ مزیت های استفاده از بیوسور فکتانت ها
۱) تولید حجم انبوه با کاهش قیمت
۲)از آنجا که بیوسورفکتانت منشا زیستی دارد و از نفت نیست می تواند به صورت پایدار تولید شود.
۳) با محیط سازگار است.
۴)فعالیت های خاص در دماهای شدید، pHوشوری، امکان تولید انها از طریق تخمیر
۵) عملکرد انتخابی
از دیگر مزایای باکتری های مولد بیوسورفکتانت جلوگیری از آلودگی نفتی می باشد. به این طریق که باکتری های نفت خوار تولید بیوسورفکتانت می کنند که این ماده کشش سطحی نفت را کاهش داده و آن را امولسیونه می کنند (۲۰).
نفت امولسیون شده توسط باکتری که تجزیه می شود و به این ترتیب به دی اکسید کربن و مواد ساده تری تبدیل می شود که جذب میکروب های موجود در طبیعت شوند. در مواردی نظیر ترک خوردگی لوله های نفت و یا غرق شدن یک نفت کش که مقدار زیادی نفت وارد دریا می شود، با انتقال این باکتری ها به محل می توانیم آلودگی ناشی از وجود نفت از بین ببریم (۷).
۱-۲۴ مزیت بیوسورفکتانت ها به سورفکتانت های شیمیایی
تجزیه پذیری زیستی :
بر خلاف سورفکتانت های شیمیایی ترکیبات میکروبی به آسانی تجزیه می شوند در نتیجه در کاربردهای محیطی همچون حذف آلودگی های نفتی بسیار مناسب هستند، زیرا طی سازگاری که با محیط دارند به خوبی در حفظ محیط زیست نقش خود را ایفا می کنند.
تنوع شیمیایی :
به خاطر جمعیت دوگانه دوستی این عوامل فعال در سطح، کاربردهای اختصاصی در زمینه های گوناگون یافته اند. بسته به ساختار شیمیایی متنوعی که دارند، علاوه بر سوبستراهای متنوعی که از آن سنتز
می شوند، کاربردهای بسیار زیادی را برای آنها فراهم کرده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سمیت بسیار کم :
بیوسورفکتانت ها بر خلاف سورفکتانت های شیمیایی معمولا غیر سمی و یا با سمیت بسیار کم در نظر گرفته می شوند.
تحمل دامنه های مختلف دمایی، pH و یونی :
بسیاری از بیوسورفکتانت ها و فعالیت ها سطحی آنان به وسیله شرایط محیطی مانند دما، pH و. . . تحت تاثیر قرار نمیگیرند. به طور مثال لیکنسین حاصل از B. Lichniformis در دماهای بالاتر از ۵۰ درجه سانتی گراد، دامنه pH 9-1؛ و غلظت های Nacl و Ca به ترتیب بیشتر از ۵۰ گرم بر لیتر و ۲۵ گرم بر لیتر پایداری بسیار خوبی دارد. ویژگی های لیپو پپتید سنتز شده به وسیله B. Subtilis پس از ۲۰ دقیقه اتوکلاو در دمای ۱۲۰ درجه سانتی گراد و شش ماه قرار دادن در دمای -۱۸ سانتی گراد هیچ تغییری نکرد (۲۰).
۱-۲۵ کاربردهای بیوسورفکتانت ها
همه بیوسورفکتانت ها به صورت شیمیایی سنتز شده اند، با این وجود در سال های اخیر همه توجهات به بیوسورفکتانت ها به خاطر دامنه وسیع ویژگی های عملکردی و توانایی سنتز میکروبی معطوف شده است.
۱-۲۵-۱ کاربرد بیوسورفکتانت ها در صنعت نفت
بیوسورفکتانت ها به خوبی جایگاه خود را در بخش های مختلف صنعت نفت پیدا کرده اند. این امر به خصوص در ازدیاد برداشت میکروبی نفت بسیار به چشم می آید. کاهش کشش سطحی نفت، کاهش کشش بین سنگ مخزن و نفت، کاهش ویسکوزیته نفت و دیگر کاربردهای ارزشمند بیوسورفکتانت ها خود نمایانگر اهمیت آنها در این صنعت است. البته تجزیه آلودگیهای نفتی در مناطق نفت خیز و حذف این آلودگی ها از پتانسیل های ارزشمند این مولکول ها به شمار می روند. بیوسورفکتانت های رامنولیپیدی قادر به حذف فلزات سنگینی مانند کادمیم، روی، اورانیوم از خاک می باشد. میکروب از طریق رامنولیپید سطح سلولی به کادمیم متصل شده وآن را به درون خود جذب می کند. امولسان تولید شده به وسیله A. Calcoaceticus می تواند به اورانیوم متصل شود. شرکت Multi-Biotech یکی از زیر مجموعه های شرکت Geodyne Technology است که بیوسورفکتانت ها به منظور کاربرد در ازدیاد برداشت نفت به صورت تجاری درآورده است (۱).
۱-۲۵-۲ کاربرد بیوسورفکتانت ها در صنایع غذایی
بیوسورفکتانت ها علاوه بر ویژگی های ذکر شده در صنایع غذایی نیز کاربردهای فراوانی دارند. آنان در کنترل تراکم گلبول های چربی، بهبود بافت و عمر مفید محصولات نشاسته ای، اصلاح ویژگیهای رئولوژیکی خمیر گندم و بهبود سازگاری و بافت محصولات بر پایه چربی به خوبی عمل می کنند. استفاده از سورفکتانت های رامنولیپیدی سبب پایداری خمیر و نیز حجم و بافت محصولات آشپزی می شود. لسیتین و مشتقات آن، استرهای اسید چرب شامل گلیسرول، سوربیتان و مشتقات اتیوگزیلاته مونوگلیسریدها در حال حاضر بیشترین امولسیفایر های مورد استفاده در صنایع غذایی هستند (۱).
۱-۲۶ نقش های طبیعی و فیزیولوژیکی بیوسورفکتانت ها
با افزایش تعداد بیوسورفکتانت های میکروبی شناسایی شده، مشخص شده که بیوسورفکتانت هایی که ساختارهای بسیار متفاوتی نسبت به هم دارند به وسیله میکروارگانیسم های متفاوتی تولید می شوند. عمومی سازی نقش های فیزیولوژیکی بیوسورفکتانت ها بسیار مشکل است و عمده مطالعات صورت گرفته بر ویژگیهای سطحی آنها استوار است (۳).
۱-۲۷ افزایش سطح تماس ناحیه هیدروفوبی سوبستراها
در رشد باکتری روی هیدروکربن ها، سرعت رشد می تواند به وسیله سطح ناحیه تداخلی ما بین آب و هیدروکربن (نفت) محدود شود. زمانی که سطح این ناحیه محدود می شود افزایش بیوماس بصورت حسابی بیشتر از حالت لگاریتمی است. در حقیقت سورفکتانت میکروبی با افزایش ناحیه سطح تماس، سبب افزایش بیوماس سلولی (در نتیجه استفاده از هیدروکربن بیشتر ) به صورت لگاریتمی می شود (۸).
۱-۲۸ هالوفیل ها
هالوفیل ها باکتری های شیمیوتروف هستند که در محلول های آب شور اشباع شده اند، مانند دریاچه نمک و حوضچه هایی که آب دریا در آنها تبخیر می شود، مانند حوضچه های نمک نزدیک خلیج سان فرانسیسکو زندگی می کنند. نمک دوست های افراطی از ATP برای تنفس هوازی استفاده می کنند و توسط رنگ دانه بنفش خود، شکلی از فتوسنتز را با کسب انرژی نور خورشید، انجام میدهند. این باکتری بی خطر بوده و حوضچه های مذکور برای تولید نمک به صورت تجاری مورد استفاده قرار میگیرند.
اسم این نوع باکتری ها از معادل یونانی آن یعنی نمک دوست گرفته شده است. هالوفیل ها را می توان در هر جایی که غلظت نمکش ۵ برابر آب اقیانوس ها باشد به عنوان مثال در دریاچه نمک یوتا (یکی از ایالت های آمریکا) یافت.
هالوفیل ها از این جهت منحصر به فرد تلقی می شوند که قادرند در آب هایی با شوری ۱۵ تا ۲۰ درصد به زندگی خود ادامه دهند. هالوفیل ها نیز خود به دو گروه میانه رو و افراطی تقسیم می شوند. هالوفیل های میانه رو می توانند در آب های ۱۵ تا ۲۰ درصد شوری زندگی می کنند ولی این در حالیکه است که نوع افراطی آنها در آب هایی با شوری حدود ۳۶ درصد هم یافت می شوند (۲۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:30:00 ق.ظ ]




۲

۲

۱۰۱

۲۰۲

۳

۳

۹۹

۲۹۷

۴

۴

۹۷

۳۸۸

۵

۵

۱۰۰

۵۰۰

جمع

۱۵

۹۹

۱۴۸۷

وزن براساس تعداد روزهای میانگین متحرک می باشد. در مثال فوق وزن اولین روز، یک و وزن آخرین روز،پنج است. این کار پنج برابر وزن بیشتری به قیمت امروز نسبت به قیمت روز اول می دهد.
۳-۱-۲-۳-۲میانگین متحرک نمایی
یکی از انتقادهای وارد بر میانگین های متحرک ساده و موزون این است که آنها اطلاعات را فقط برای تعداد دوره های میانگین متحرک در نظر می گیرند. به عنوان مثال، میانگین متحرک ساده یا موزون ۵روزه، فقط ارزش اطلاعات ۵روز را دربر می گیرد. اطلاعات قبل از این ۵روز در محاسبه میانگین دخالتی داده نمی شود. برخی از تحلیل گران تکنیکی معتقدند که اطلاعات قبلی تأثیر مهمی دارند و باید در محاسبات وارد شوند(با این توضیح که اطلاعات قدیمی تر وزن عملکرد و اطلاعات جدیدتر، وزن بیشتری می گیرند). این تحلیل گران غالبا برای کامل کردن تحلیل، از میانگین متحرک نمایی استفاده می کنند. میانگین متحرک نمایی با اختصاص درصدی از قیمت پایانی امروز به میانگین متحرک دیروز محاسبه می شود. میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به قیمت های اخیر می دهد و وزن کمتری برای اطلاعات گذشته در نظر می گیرد. مثلا برای محاسبه میانگین متحرک نمایی ۹درصدی هر سهم، ابتدا قیمت پایانی امروز اخذ و در ۹درصد ضرب می شود. سپس این حاصل با حاصلضرب متحرک دیروز در ۹۱درصد(۱۰۰-۹) جمع می گردد.

(۹۱%*میانگین متحرک دیروز)/(۹%*قیمت پایانی امروز)
با توجه به اینکه بیشتر سرمایه گذاران با دوره های زمانی اخیر راحتتر از درصد کار می کنند، درصد نمایی را می توان به تعداد روزهای تقریبی تبدیل کرد. مثلا، متحرک ۹درصدی برابر با میانگین متحرک نمایی با دوره زمانی ۲۱است. فرمول تبدیل درصد نمایی به دوره های زمانی بدین ترتیب است:
( )=دوره زمانی
با بهره گرفتن از فرمول فوق، میانگین متحرک ۹درصدی برابر با میانگین متحرک نمایی ۲۱روزه است.
۱-( )=۲۱.۲روزه
فرمول تبدیل دوره های زمانی به درصد های نمایی به شرح ذیل است:
a
با بهره گرفتن از فرمول فوق، میانگین متحرک نمایی۲۱روز برابر با میانگین متحرک ۹درصد است.
۴-۱-۲-۳-۲میانگین متحرک مثلثی
میانگین متحرک مثلثی بیشترین وزن را به قیمت های میانی دوره اختصاص می دهند. آنها در حقیقت میانگین های متحرک ساده ی دوباره هموار[۱۵] شده می باشند .مراحل زیر نشان می دهد که چگونه میانگین متحرک مثلثی با دوره ۱۲روزه محاسبه می شود.
مرحله اول: عدد یک به تعداد دوره ها در میانگین متحرک اضافه می شود(یعنی۱۳=۱+۱۲)
مرحله دوم: مجموع حاصل از مرحله اول بر ۲ تقسیم می شود(یعنی۶.۵=۲/۱۳)
مرحله سوم: اگر نتیجه مرحله دوم حاوی قسمت اعشاری باشد به نزدیک ترین رقم گرد می شود(یعنی گرد عدد ۶.۵ بعد از گرد شدن برابر با ۷است).
مرحله چهارم: با بهره گرفتن از مرحله سوم(عدد۷)، میانگین متحرک ساده قیمت های پایانی محاسبه می شود(یعنی میانگین ساده دوره ۷)
مرحله پنجم: دوباره با بهره گرفتن از نتیجه مرحله سوم(یعنی عدد۷)، میانگین متحرک ساده ی میانگین متحرک در مرحله چهارم محاسبه می شود(یعنی میانگین متحرکی از میانگین متحرک اولی).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:30:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم