کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



اما در بررسی دیدگاه‌های دو گروه دیگر باید گفت که چون مستند هر دو گروه روایات صحیحه‌ای است، از این رو نمی‌توان هیچ‌کدام از آن دو را مطرود دانست، چرا که به سند صحیح از پیامبر خدا یا امام معصوم صادر شده است. برخی از فقها شهرت بیشتر یکی از دو گروه روایات را مستند عمل به آن روایات دانسته‌اند، ولی اشهر بودن روایات یک گروه از مشهور بودن روایات گروه دیگر نمی‌کاهد و نمی‌توان ‌به این دلیل روایاتی با سند صحیح را طرد کرد. پس بهتر است بین دو نظر جمع عرفی صورت گیرد. به نظر می‌رسد که جمع بین این دو گروه روایات بدین صورت صحیح باشد که روایاتی که دیه‌ی کامل را گفته است (گروه دوم) به موردی حمل کنیم که فرد با حکومت اسلامی پیمان ذمه بسته و مالیات یا جزیه‌ی خود را به حکومت می‌دهد و حکومت نیز در قبال تعهد آنان، مصونیت جانی، مالی و … آنان را برعهده دارد و روایات گروه اول را بر موردی که اهل کتاب هیچ پیمانی با حکومت اسلامی نبسته‌اند حمل می‌کنیم. دلیل این جمع را می‌توان دو روایتی دانست که راجع به زمان پیامبر است، چرا که در روایت هشتصد درهم، خالدبن ولید –که از سرداران سپاه اسلام بوده و در مرزهای کشور اسلامی مشغول نبرد بوده است- از پیامبر (ص) سؤال می‌کند و منظور او این نیست که یهود و نصارایی را که پیمان ذمه بسته‌اند و در کشور اسلامی حضور دارند کشته است، بلکه او در نبرد با کفار تعدادی از یهود و نصارایی را که اجازه دارند به دین خود باقی باشند و خون آنان ریخته نمی‌شود اجازه نداده تا پیمان ذمه برقرار کنند و تعدادی از آنان را کشت- البته واضح است که یهود و نصارایی منظور است که کافر حربی نشده باشند، چون کافر حربی مهدورالدم است- و دیه آنان را هشتصد درهم داد، چرا که نباید آنان را می‌کشت چون می‌توانستند پیمان ذمه ببندند؛ از طرف دیگر، روایت منقول از امام صادق (ص) در گروه دوم که دیه‌ی کسانی که در ذمه رسول خدا قرار گرفتند را دیه‌ی کامل دانسته بخش دیگری از جمع عرفی ما را تشکیل می‌دهد و ظاهراًً منظور از رسول خدا فقط شخص پیامبر نیست، بلکه حاکم مشروع مسلمانان مدنظر است؛ پس می‌توان چنین گفت دیه‌ی افرادی که در پیمان ذمه به سر می‌برند برابر با دیه مسلمانان است و دیه‌ی دیگر افراد همان هشتصد درهم است. با توجه ‌به این جمع چنانچه یکی از اهل کتاب در کشور اسلامی کشته شد، چون به مقررات ذمه پای‌بند بوده دیه‌اش مثل دیه مسلمان است، ولی اگر در کشوری غیرمسلمان زندگی می‌کند دیه‌اش همان هشتصد درهم است، یعنی حکومت در صورت کافر حربی نبودن مقتول، قاتل را ملزم به پرداخت هشتصد درهم می‌کند.

بند هفتم : عاقله‌ی اهل کتاب

در قتل خطئی چنانچه قاتل مسلمان باشد عاقله‌ی وی دیه را باید پرداخت کنند و عاقله همان خویشاوندان پدری انسانند که وظیفه پرداخت دیه را برعهده دارند، اما فقها معتقدند اگر قاتل ذمی باشد، عاقله‌ی او وظیفه‌ای ندارند و خود فرد موظف به پرداخت دیه است.

این حکم به استناد روایتی است از امام صادق که فرموده‌اند:

لیس بین أهل الذمه معاقله فیما یجنون من قتل أو جراح إنّما یؤخذ ذلک من أموالهم، فإن لم یکن أموال رجعت الجنایه إلی إمام المسلمین لأنّهم یؤدّون الجزیِه إلیه؛[۲۳۹] بین اهل ذمه به دلیل جنایتی که مرتکب می‌شوند اعم از قتل یا مجروح ساختن معاقله‌ای نیست. همانا (دیه) از اموال خودشان (جانی) برداشته می‌شود؛ البته اگر اموالی نداشت برای (دیه) جنایت به امام مسلمانان رجوع داده می‌شود، زیرا اهل ذمه جزیه را به وی می‌دهند.

فقها مضمون این روایت را در فتاوای خود آورده‌اند، همان طور که محقق حلی می‌گوید:

جنایه الذمی فی ماله و إن کانت خطاءً دون عاقلته و مع عجزه عن الدیه فعاقلته.

الإمام لأنّه یؤدی إلیه ضریبته.[۲۴۰]

صاحب جواهر نیز ذیل عبارت محقق می‌گوید:

در هیچ یک از این موارد بین فقها اختلافی در این حکم نیافتم، بلکه ظاهر نظر برخی از فقها اجماع بر این مطلب است به دلیل صحیحه ابی ولاد.[۲۴۱]

‌بنابرین‏ بر اساس نظر بسیاری از فقیهان شیعه ذمی در قتل خطئی خود موظف به پرداخت دیه‌ی مقتول است؛ ولی اگر خود عاجز از پرداخت دیه باشد حاکم اسلامی دیه‌ی قتل خطئی او را از بیت‌المال می‌پردازد. چرا که او نیز خراج خود را به حاکم پرداخت می‌کند. محقق حلی این تعلیل را از روایت گرفته است و این به معنای حمایت اقتصادی و قضایی حکومت از اهل کتاب می‌باشد، چون حکومت با دریافت جزیه که مالیاتی سرانه و سالانه است، همه‌گونه حمایت و مصونیت را مانند شهروندان مسلمان برای اهل کتاب تأمین می‌کند؛ خلاصه می‌توان گفت که حاکم عاقله‌ی ذمی است و پرداخت دیه از سوی حکومت در صورت اعسار، را می‌توان یکی از حقوق ذمی بر حکومت دانست.

بند هشتم : وکالت اهل کتاب

اهل کتاب همچون مسلمانان می‌توانند در دعاوی و غیره وکیل شوند و حتی از افراد مسلمان نیز می‌توانند وکالت کنند؛ اما سؤالی که مطرح است این که آیا آنان می‌توانند در دادگاه علیه یک مسلمان وکیل گردند یا خیر؟ بسیاری از فقیهان به دلیل آیه نفی سبیل- که هر گونه سلطه غیرمسلمان بر مسلمان را نفی می‌کند- و دلایل دیگر وکالت غیرمسلمان علیه مسلمان را نپذیرفته‌اند. محقق حلی در شرایع می‌گوید:

ولا یتوکل الذمی علی المسلم للذمی ولا للمسلم علی القول المشهور.[۲۴۲]

ایشان این نظر را به مشهور نسبت می‌دهد، یعنی وکالت اهل کتاب حتی از طرف مسلمانی اگر علیه مسلمان دیگری باشد پذیرفته نیست؛ اما وجوه دیگر وکالت مثل وکالت علیه هم‌کیش خود یا غیرمسلمانی دیگر، چه از طرف مسلمان باشد یا غیرمسلمان، پذیرفته می‌شود. بحث دیگری که مطرح می‌شود این است که آیا مسلمان می‌تواند وکیل از طرف ذمی علیه مسلمان یا غیرمسلمان شود. در پاسخ می‌توان گفت که بسیاری از فقها حکم به جواز داده‌اند، چنانچه محقق حلی پس از تردید در مطالب، بهترین وجه را جواز می‌داند ولی همراه با کراهت؛ همچنین وکالت ذمی علیه ذمی را نیز جایز دانسته است.

نکته دیگر این که چنانچه وکیلی که مسلمان است مرتد شد، وکالت او باطل نمی‌شود، چون ارتداد مانع وکالت نیست. محقق حلی می‌گوید:

وکالت با ارتداد باطل نمی‌شود، چرا که ارتداد نه ابتداء و نه بعد از آن مانع وکالت نیست.[۲۴۳]

مبحث سوم : حقوق و آزادی‌های اقتصادی- اجتماعی اهل کتاب

گفتار اول : حقوق و آزادی‌های اقتصادی اهل کتاب

کار و کوشش و تلاش برای به دست آوردن معاش خود و خانواده از وظایف انسانی هر فردی است. اسلام به کار و کسب مشروع تأکید فراوان داشته و افراد را از کسب درآمدهای نامشروع برحذر داشته است و حتی ترک امور دنیا برای آخرت مورد مذمت قرار گرفته است. در توضیح این مطلب به چند حدیث مختصر اکتفا می‌کنیم: حضرت صادق (ع) می‌فرمایند:

الکار علی عیاله کالمجاهد فی سبیل‌الله.[۲۴۴]

و یا علی‌بن الحسین (ع) می‌فرمایند:

لیس منا من ترک دنیاه لآخره و لا آخر ته لدنیاه.[۲۴۵]

همچنین یکی از معصومین (ع) می‌فرمایند:

إعمل لدنیاک کأنک تعیش أبداً و إعمل لآخرتک کأنّک تموت غداً.[۲۴۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 12:03:00 ق.ظ ]




۲-۱۱-مدل های هوش معنوی:

۱- مدل زهر و مارشال)۲۰۰۰): مدل زهر و مارشال، مدل گل نیلوفر است، زیرا نیلوفر سمبل غایی از انسانی است که راه آشکاری جهت ترکیب سنن غربی و شرقی است. این مدل بر نوعی روانشناسی خویشتن مبتنی است و دیدگاه های روانشناسی غرب، فلسفه شرق و علم قرن بیستم را به هم پیوند می

زند. در این مدل به منابع پژوهشی گستردهای تکیه شده است، به گونه‌ای که فلسفه شرق و غرب و علم روز را به هم پیوند می زند. ۶ گلبرگ در مدل ارائه شده توسط زهر و مارشال عبارتند از: خدمت ، پرورش ، دانش، تغییر شخصی، برادری و اخوت، رهبری خدمتگذار(کریچتون، ۲۰۰۸).

۲-مدل هوش معنوی از دیدگاه سیندی ویگلسورث (۲۰۰۴/۲۰۰۸) :

ویگلسورث ۱۲ مهارت را برای هوش معنوی در نظر گرفت و بر اساس همین مهارت‌ها مدلی را نیز ارائه نمود.

جدول شماره ۳: مدل هوش معنوی از دیدگاه سیندی ویگلسورث (زارعی متین و همکاران، ۱۳۹۰)

خودآگاهی برتر

٭ آگاهی از مشاهده جهان خویشتن ٭ آگاهی از

هدف زندگی ٭ آگاهی از سلسله مراتب ارزش‌ها ٭

پیچیدگی تفکر درونی ٭ آگاهی از خود/فراخود

آگاهی فراگیر

٭ آگاهی از بهم پیوستن همه زندگی ٭ آگاهی از

جهان‌بینی دیگران ٭ وسعت نظر ادراک فضا/زمان ٭

آگاهی از محدودیت‌ها/نیروی ادراک بشر ٭ آگاهی از

قوانین معنوی ٭ تجارب یگانگی ماوراء

خود والاتر/رهبری فراخود

٭ تعهد نسبت به رشد معنوی ٭ حفظ خود والا در

مسئولیت ٭ زندگی هدفمند ٭ پایداری در اعتقادات

٭ راهنمایی خواستن از معنویت

پیشگاه معنوی/رهبری اجتماع

٭ یک عارف و معلم/مربی معنوی مؤثر ٭ یک عارف

و مامور تحولی مؤثر ٭ غمخواری کردن و داوری آگاه

٭ آرامش، حضور آرام و امن ٭ همتراز بودن با

گردش زندگی

۳- مدل آمرام (۲۰۰۷):

آمرام یک تئوری بنیادی جهانی، در خصوص هوش معنوی ارائه نمود. او با ۷۱ نفر از پیروان سنت های مختلف معنوی (بودیسم، مسیحیت، بت پرست، اسلام، صوفی، هندوئیسم، تائوئیسم، یوگا و…) که از نظر اطرافیانشان هوش معنوی داشتند، مصاحبه کرد. اکثریت آن ها از اساتید مذهبی بودند (شیخ، روحانی، کشیش و…) بعضی نیز متخصصین طب یا رهبران تجاری بودند، به طور یکه معنویت را با زندگی خود آمیخته بودند. او با هر یک از آن ها حداقل چهار مصاحبه انجام داد و از آن ها ‌در مورد سوالات زیر توضیح خواست؛ چگونه معنویت شان را بر اساس اعمال روزانه افزایش می‌دهند؟، معنویت چگونه کار و روابط آن ها را شکل می‌دهد؟، چگونه از معنویت برای انجام وظایف روزانه خود کمک می گیرند؟ و در پایان از شرکت کنندگان خواسته شد انتقادات خود را ‌در مورد موضوعات مطرح شده در مصاحبه های قبلی مطرح کنند. آمرام با بهره گرفتن از تئوری داده بنیاد و از طریق کدگذاری باز ۷ بعد از هوش معنوی و زیر شاخه های آن را استخراج کرد. این ۷ بعد شامل هوشیاری ، متانت ،معناداری ، تعالی، صداقت، تسلیم شدن (تن در دادن) صلح آمیز به خود و هدایت درونی است (آمرام، ۲۰۰۷/۲۰۰۹).

۴- مدل کینگ (۲۰۰۸):

کینگ نیز چهار بعد را برای هوش معنوی ارائه ‌کرده‌است:

تفکر وجودی انتقادی در خصوص مسائل مربوط به هستی، ایجاد معنای شخصی ، آگاهی متعالی، بسط حالت آگاهی(کینگ، ۲۰۰۸).

آمرام (۲۰۰۵) تفکر انتقادی وجودی را ” توانایی برای ایجاد معنا بر اساس درک عمیق از پرسش های وجودی و آگاهی و توانایی جهت استفاده از سطوح مختلف آگاهی در حل مسئله” توصیف می‌کند. مسائل وجودی موضوعاتی مانند مرگ و مسائل پس از آن و همچنین بررسی منشاء و هدف از زندگی را شامل می شود که گاردنر(۲۰۰۶) چنین پرسش های وجودی را «اساسی ترین پرسش های زندگی» می‌داند(هیلدبرانت، ۲۰۱۱).

ایجاد معنای شخصی به عنوان توانایی استفاده از تجارب فیزیکی و روحی جهت ایجاد معنا و هدف زندگی بیان گردیده است (ساغروانی، ۱۳۸۹). زمانی که با یک تنگنا مواجه می‌شویم، تولید معنی شخصی می‌تواند به حل معنی پایه کمک کند و ‌بنابرین‏ به عنوان یک روش حل مسئله هم عمل می‌کند (عبداله زاده، ۱۳۸۸). این نیز مورد بحث قرار گرفته که رویاها می‌تواند از معنی شخصی سرچشمه بگیرند (همان منبع).

آگاهی متعالی نیز ظرفیت تشخیص بعد متعالی خود، دیگران و جهان مادی از طریق هوشیاری است (کینگ، ۲۰۰۷). آمونز (۲۰۰۰) آن را توانایی پیش افتادن از جسم مادی و توسعه آگاهی عمیق تر از یک وجود الهی و یا نفس شخص تعریف می‌کند. در حقیقت آگاهی متعالی توانایی احساس بعد معنوی زندگی را بیان می‌کند (عبداله زاده و همکاران، ۱۳۸۸).

توسعه موقعیت هوشیاری که آخرین مؤلفه‌ از هوش معنوی است به توانایی ورود و خروج از حالت های بالاتر معنوی هوشیاری به صلاحدید خود فرد تعریف می شود (عبداله زاده و همکاران). افرادی که از هوش معنوی بالاتری برخوردارند، موقعیت های اوج هوشیاری را تجربه کرده و جهت حل مسائل از منابع معنوی بهره می‌برند و فضایل اخلاقی از قبیل تواضع، حق شناسی و گذشت را در آنان به وضوح می توان دید (اسمیت، ۲۰۰۵). به عقیده تارت (۱۹۷۵) آگاهی متعالی در حالات طبیعی بیداری پدیدار می شود در حالی که «توسعه موقعیت های هوشیاری» توانایی فراتر از حالات قبلی وورود به سطوح والاتر معنوی می‌باشد (کینگ و دکیکو، ۲۰۰۹).

شکل ۱ : مؤلفه‌ های هوش معنوی (اقتباس از: کینک و دکیکو، ۲۰۰۹)

توسعه موقعیت هوشیاری

تفکر انتقادی وجودی

ایجاد معنای شخصی

آگاهی متعالی

با توجه ‌به این که مدل کینگ (۲۰۰۸) از جامعیت بیشتری نسبت به سایر مدل های هوش معنوی برخوردار است، لذا در این پژوهش، برای معرفی و بررسی شاخص های هوش معنوی از مدل کینگ استفاده گرده است.

۲-۱۲-مفهوم کیفیت :

کیفیت، حاکی از درجه ای است که یک محصول با انتظارات مشتری و مشخصات ارائه شده تطبیق دارد. به هر حال کیفیت ارائه خدمات و تولیدات همواره مورد توجه انسان‌ها بوده است. شاید توسعه نوآوری و صنعت نیز، بر مبنای این اصل استوار باشد که انسان هیچ گاه نست به وضع موجود خود راضی نیست و همواره سعی در بهبود آن داشته است. در همین راستا کیفیت در بخش صنعت در دهه های ۱۹۵۰-۱۹۴۰ مورد توجه قرار گرفت و در علوم پزشکی از سال ۱۹۸۰ مطرح شد (رجبی پور میبدی، ۱۳۸۸).

سازمان بین‌المللی استاندارد (ISO)، کیفیت را مجموعه ای از مشخصات و ویژگی های یک خدمت یا کالا تعریف می‌کند تا بتواند نیازهای تضمین شده مشتری را برآورده سازد. هدف نظام کیفیت تامین اعتماد لازم برای مشتری و مدیریت ارشد سازمان هنگام ارائه خدمات است. در این میان بیمارستان ها جایگاه ویژه ای دارند، زیرا هر اشتباه حتی از نوع کوچک می‌تواند جبران ناپذیر باشد. ‌بنابرین‏ لازم است ارائه خدمات بدون نقص و مطابق با استانداردهای حرفه ای ارائه گردد (درگاهی، ۱۳۸۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]




نکته ی دیگر در این باب توجهی است ک باید نسبت تفاوت نقض بی طرفی و قصور در ارائه ی دلایل داشت؛ چرا که قصور یا عدم استدلال مناسب در رأی‌ داوری صرفا به معنای نقض دادرسی بی طرفانه نیست و نباید این دو با هم اشتباه شود. (Gaillard & Savage, 1999, 948)

ب- عنصر اساسی بی طرفی داور

بارز ترین مسئله ای که ممکن است در نقض بی طرفی داوران اتفاق افتد «افشا» است. برخی نویسندگان حقوقی موضوع را این گونه مطرح کرده‌اند: اگر در داوری تجاری بین‌المللی تمام عواملی را که ممکن است موجب گمان بر نقض بی طرفی شود داوران شود را پیش از شروع دادرسی داوری، داوران افشا کنند و هیچ گونه اعتراضی هم صورت نگیرد، به اعتراضات پس از آن روی خوش نشان داده نخواهد شد. البته باید توجه داشت که حتی در چنین شرایطی صرفا می توان قائل بر این بود که حق اعتراض طرفین به رأی‌ در این خصوص فقط از جهت فقدان شرایط لازم برای داور ساقط خواهد شد و در غیر این صورت اگر با انجام عملی دیگر داوران بی طرف بودن را زیر سئوال برند عملاً اقدام به نقض اصول دادرسی منصفانه نموده اند و بر طبق اصول حق اعتراض ‌به این دادرسی غیر منصفانه بر جای خود باقی خواهد بود.

با در نظر گرفتن این شرایط در یک رأی‌ صادره از داوری های فرانسه این طور بیان شد که: یک داور بایستی، هر گونه رابطه ای را که عرف و رایج برای عموم و طرفین اختلاف نیست و عقلاً قضاوت همگان را در خصوص بی طرفی داوران خدشه دار می‌کند را، موکدا به طرفین دعوی اطلاع دهد. تا از هر گونه شبهه ای دارسی داوری به دور باشد. (Somm, 2008, 21)

مبحث چهارم- نقض حدود صلاحیت از سوی دیوان داوری

با شکل گرفتن قرارداد داوری، طرفین ارجاع امر به نهاد داوری را پذیرفته و پذیرنده ی تصمیمات دیوان خواهند بود. بدین ترتیب پس از احراز سالم و معتبر بودن قرارداد داوری صلاحیت دیوان نیزمحقق می شود. اساسا فرض این است که داور در حدود اختیاراتش عمل می‌کند و از آن تجاوز نمی نماید. اما در جایی که قرارداد داوری معتبر شناخته شده است اما رأی‌ صادره از دیوان داوری موضوعی را مورد حل و فصل قرار داده که طرفین بر سر ارجاع آن موضوع به نهاد داوری توافق نکرده اند در این صورت رأی‌ صادره ابطال خواهد شد.

یکی از مفسرین حقوقی به تفاوت میان ابطال رأی‌، به موجب فقدان قرارداد داوری معتبر و ابطال رأی‌ به موجب نقض صلاحیت داوران این گونه اشاره می‌کند: ابطال رأی‌ در صورت اول (فقدان قرارداد داوری معتبر) محور آن بر اساس خود شرط و قرارداد داوری است در حالی که در صورت دوم(نقض صلاحیت داوران) محور و موجب آن بر اساس فرمان و مأموریت‌ داده شده به داور یا داوران به وسیله طرفین، است؛ (Van Den, 2005, 68) چرا که رسیدگی داور منوط به درخواست طرفین خواهد بود. پس ‌به این نتیجه می‌رسیم که باید قرارداد داوری معتبری شکل گرفته باشد تا بر مبنای آن درخواست رسیدگی داوری صورت بگیرد؛ اما پس از آن نیز درخواست رسیدگی باید بر اساس درخواست یکی از طرفین قرارداد داوری باشد. عدم وجود قرارداد معتبر داوری یا عدم درخواست طرفین قرارداد داوری به رسیدگی، اگر منتهی به صدور رأی‌ شود از موجبات ابطال رأی‌ خواهد بود. درخواست ابطال رأی‌ داوری توسط محکوم علیه به خاطر تجاوز از حدود صلاحیت داور تقریباً در همه نظام های حقوقی پذیرفته شده است. نهاد داوری هم مانند نهادهای قضاوتی دیگر دارای محدوده و حیطه ی اختیاراتی است که نباید از آن عدول شود و بلکه در حیطه ی اختیارات قانونی واگذار شده به امر قضاوت پرداخته شود. در هر حال به گفته ی مفسرین داوری تجاوز دیوان از صلاحیت خود اگر منجر به صدور رأی‌ هم شده باشد به طور کلی یا جزیی قابل ابطال است. چرا که داور در خصوص مسایلی تصمیم گرفته است که ‌در مورد آن توافقی بین طرفین نیست. به طور مثال داور در خصوص خسارت عدم النفع تصمیم گرفته در حالی که قرارداد داوری صراحتاً آن را منع کرده باشد. یا به طرز جبران خسارتی تصمیم گرفته، که در قرارداد به نحو دیگری توافق شده است.

گفتار اول- مبنای صلاحیت دیوان داوری

دیوان داوری مبنای صلاحیتش را از توافقی که طرفین برای امر داوری داشته اند می‌گیرد؛ چرا که اساساً دیوان داوری برای حل و فصل اختلافات میان طرفین قرارداد ،تشکیل می شود؛ پس می توان گفت، مبنای اصلی صلاحیت دیوان داوری « توافق طرفین» است.به همین جهت هم برخی مفسرین حقوق داوری این قاعده را نتیجه ی اجتناب ناپذیر اختیاری بودن داوری می دانند. (Redfern & Hunter, 1991, 260) بعد از این توافق اختیاری است که صلاحیت دیوان داوری شکل می‌گیرد و باز همین توافق به هر یک از طرفین این حق را می‌دهد که بتوانند یک جانبه از دیوان داوری، تقاضای داوری نمایند.

به عبارت دیگر این قرارداد داوری است که موضوعات مورد توافق برای ارجاع به دیوان داوری را مشخص می‌کند؛ به همین دلیل هم دیوان داوری فقط در محدوده ای که از وی خواسته شده و مورد توافق طرفین قرار گرفته است، صلاحیت دارد. می توان نتیجه گرفت که خروج از حیطه ی مورد توافق خدشه ای بزرگ بر ماهیت داوری است و همین موجب نیز ابطال رأی‌ دیوان داوری را پدید می آورد. به نظر می‌رسد مبنای این موضوع نیز همچون سایر موضوعات صلاحیت دیوان داوری حاصل قصد و اراده ی طرفین و یا همان اختیاری بودن داوری است.

در برخی دادرسی های داوری موضوع صلاحیت دیوان مطرح می‌گردد و یکی از طرفین به صلاحیت دیوان اعتراض می‌کند در این حال باید به خاستگاه و مبنای قانونی دیوان داوری مورد اعتراض رجوع شود. با بررسی هر یک از این منابع است که صلاحیت دیوان تأیید یا رد می شود. معمولاً مبنای صلاحیت داوری با چهار مورد بررسی می شود که در زیر به هر یک به اختصار اشاره می شود:

۱- شرط داوری

شر ط داوری بدون شک، یکی از مهم ترین منابع صلاحیت هر دیوان داوری است که تشکیل می شود. شرط داوری که در دو شکل ممکن است مطرح شود:

اول- شرط داوری در ضمن قرارداد اصلی مطرح شود؛

دوم- شرط داوری به موجب قرارداد جداگانه ای که خود یک قرارداد داوری نام می‌گیرد، مطرح می شود. (در قسمت بعدی،یعنی بند ب توضیح داده می شود) در صورت اول طرفین در خصوص موضوع اصلی قرارداد کاری تنظیم می‌کنند؛ که یکی از قسمت های آن نیز به بحث داوری اختصاص می‌یابد. به دیگر بیان یکی از شروط این قرارداد حق رجوع به دیوان داوری است؛ اما صرف وجود شرط داوری تنها، کافی نیست و حتماً باید همراه با تقاضای ارجاع به داوری باشد تا صلاحیت دیوان به طور کامل محقق گردد. همچنین برای تعیین محدوده ی صلاحیت دیوان حتما باید به شرط و قرارداد اصلی توجه شود. همچنین به اعتقاد برخی حقوق ‌دانان قلمرو شرط داوری ممکن است با توافق طرفین جرح و تعدیل هم گردد. (Steel, 2007, 144)

۲- قرارداد داوری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]




تکنیک های فعال سازی رفتاری شامل برنامه ریزی فعالیت ها،مسائله گشایی رفتار های مسئله ساز مربوط به افکار،تمرکز بر اجتناب،پیش گیری از عود می‌باشد.

درمانگران فعال سازی رفتاری همچون مربی فعال و خلاق عمل می کنندونقش تسهیل گری را در تمام جلسات درمان رعایت می کنندو درمانگران سبک وسیاق این رویکرد را که شامل موارد زیر می‌باشد در نظر می گیرند:

-حفظ ساختار هر جلسه درمان

-رویکرد کنش محور

-تأیید تجارب درمانجو

-همکاری با درمانجو برای اتخاذ تصمیمات مناسب

-غیر قضاوتی بودن

-ابراز صمیمیت و صادق بودن با درمانجو

-تقویت گزارش ها یا نمونه هایی از رفتار که درمانجو در جلسه درمان عرضه می‌دارد.

ساختار هر جلسه درمانی این رویکرد شامل:هدف؛مرور آنچه بعد از جلسه ی قبل رخ داده؛تنظیم دستور جلسه؛توجه به درک درمانجو از فرایند درمان؛باز خورد خواستن از درمانجو؛تعیین تکلیف خانگی وحفظ تمرکز بر فعال سازی است(دیمیدجیان،دون،۱۳۹۲).

مدل فعال سازی رفتاری، همچنین بر نقش نشخوار فکری در ایجاد وتداوم افسردگی تأکید می ورزد. درمان فعال سازی رفتاری آشکارا بر کاهش نشخوار فکری از دیدگاه کارکردی –تحلیلی تمرکز می‌کند(آدیس و مارتل،۲۰۰۶).

درمانگران فعال سازی رفتاری به جای محتوای نشخوار فکری، فرایند آن را مورد هدف قرارمی دهند.در مدل فعال سازی رفتاری نشخوار فکری به عنوان شکلی از اجتناب مفهوم سازی شده است که مراجع را از رو به رو شدن با موقعیت های دشوار باز می‌دارد.درمان گران فعال سازی رفتاری به مراجعان کمک می‌کنند چندین تکنیک را یاد بگیرند تا با افکارشان مقابله کرده و در فعالیت های مهم زندگی شان در گیر شوند(مارتل،دیمیدجیان و هرمن،۲۰۱۰).

درمانگران فعال سازی رفتاری برای مقابله با افکارنشخوار گون از ‌تکنیک‌هایی مانند:توجه برگردانی، برجسته سازی افکار نشخوارگون، مسئله گشایی، تمرکز مجدد به فعالیت در حال انجام،توجه موشکافانه به ادراک حسی،استفاده می‌کنند.(دیمیدجیان-دون،۱۳۹۲).

فعال سازی رفتاری ازیکسری فعالیت ها و مهارت‌ها برای پیشگیری از عودبیماری مثل:تشخیص عناصر رفتار ضدافسرده، تعمیم دان فعال سازی به بافتار زندگی،تشخیص و آماده شدن برای موقعیت های پر خطر،برگزاری جلسات تقویتی و نگهدارنده، می پردازد.

در رویکرد فعال سازی رفتاری اجتناب یکی از موانع اساسی مسئله گشایی است،مقابله با اجتناب درمانجو،بخش مهم گشایش مسائل در این درمان به شمار می رود.

درمان فعال سازی رفتاری جزء درمان های موج سومی است که تکنیک عینی و با قابلیت اجرای آسان را برای درمان افسردگی ارائه می‌دهد و در مطالعات و ‌گروه‌های تحقیقاتی متعدد اثر بخشی خود را به اثبات رسانده است.(وان استراتن[۴۵]، اندرسون[۴۶]، ۲۰۰۸و ریکاردز[۴۷]، گیلبد[۴۸]،۲۰۰۸و مازوک چلی[۴۹]، کن وریس[۵۰]،۲۰۰۹).

۲-۸-۱-اصول بنیادین فعال سازی رفتاری

رویکرد فعال سازی رفتاری بر اساس این ده اصل بنیادین انجام می شود:

اصل۱:راه حل تغییر احساس افراد، کمک به آنان برای تغییر فعالیتی است که انجام می‌دهند.

اصل۲:برخی از تغییرات زندگی ممکن است به افسردگی دامن بزند،و راهبرد های کوتاه مدتی که افراد برای مقابله با آن به کار می گیرند ممکن است برای همیشه در دام افسردگی گرفتارشان کند.

اصل۳:سر نخ های سردآوردن از رفتارهای که نقش رفتار ضد افسرده را برای درمانجو ایفا می‌کند در پیشایند ها و پسایندهای رفتارهای مهم وی نهفته است.

اصل۴:فعالیت هایی را ساخت بندی و برنامه ریزی کنید که از طرحی مشخص پیروی می‌کنند،نه از حالت خلقی.

اصل۵:تغییر هنگامی راحت تر صورت می پذیرد که درمان را با گام های کوچک آغاز کنید.

اصل۶:بر فعالیت هایی تأکید کنید که به طور طبیعی تقویت می‌شوند.

اصل۷:همچون مربی فعالیت کنید.

اصل۸:بر رویکرد تجربی مسئله گشایی تأکید،واز کار ساز واقع شدن تمام نتایج، اطمینان حاصل کنید.

اصل۹:فقط حرف نزنید،عمل کنید!

اصل۱۰:موانع واقعی و احتمالی فعال سازی را حل و فصل کنید (دیمیدجیان، دون،۱۳۹۲).

اصول اساسی که فعال سازی رفتاری از آن استفاده می‌کند به صورت زیر می‌باشد:

خاموشی[۵۱]:

هم در فعال سازی رفتاری(BA) و هم درفعال سازی رفتاری کوتاه مدت BATD)) از تحلیل عاملی راهکارها برای شناخت تقویت کننده های مثبت و منفی که باعث تثبیت و تقویت رفتار افسرده می‌شوند، استفاده می‌گردد.این تقویت کننده ها با هدف کاهش و حذف رفتارهای افسرده ارائه می‌گردند که بر اساس اصول خاموشی در رفتارگرایی مطرح شده اند( فرستر۱۹۷۳٫لوینسون ۱۹۷۴). روش‌هایی که بیشترین ارتباط را با این اصل در BA دارند، آنهایی هستند که تلاش می‌کنند رفتارهای اجتنابی را خاموش کنند. درمانگران BA با هدف خاموش کردن رفتار اجتناب، اقدام به بررسی اولیه نتایج و عملکرد رفتار افسرده می‌کنند ( بی علاقگی و انفعالی بودن نمونه هایی از رفتارهای افسرده هستند).بیماران برای تشخیص این رفتارهای افسرده هدایت می‌شوند.بروز این رفتارها موجب کاهش تماس با محیط می‌گردد و در دراز مدت باعث بدتر شدن افسردگی فرد می شود.بر این اساس کار درمانگران BA به خاموش کردن این رفتارها متمرکز می شود و این کار را با ارائه تقویت محیطی از طریق به کارگیری روش های رفتاری انجام می‌دهند و با گذشت زمان این فرایند ارزش تقویت کننده ها را افزایش می‌دهد و رفتار اجتنابی را خاموش می‌کند.

در درمان BATD از تکنیک خاموشی برای تغییر رفتار افراد خانواده و دوستان بیمار که ممکن است با تقویت مثبت و منفی باعث تثبیت رفتارهای افسرده او شوند، استفاده می‌گردد.

حذف کردن[۵۲]:

روشی در رفتارگرایی است که در آن محرکی تازه همراه محرکی قدیمی که پاسخ به آن پیشاپیش آموخته شده است، ارائه می شود.محرک قدیمی تدریجاً از نظر شدت و اندازه کوچکتر شده و وضوح خود را از دست می‌دهد و محرک تازه کنترل پاسخ را به عهده می‌گیرد(پورافکاری، ۱۳۸۲).

علاوه بر خاموشی، BA بر اصل حذف کردن نیز استوار است. البته فرض بر این نیست که بیمار دارای توانایی لازم برای شرکت در فعالیت های روزمره نمی باشد بلکه فرض بر این است که بیمار به کمک برنامه حمایتی فعال سازی، قادر به حذف پاسخهای نامناسب خواهد بود.

شکل دهی[۵۳]:

ایجاد تدریجی رفتار عامل از طریق تقویت تقریب های متوالی.شکل دهی با بهره گرفتن از تقویت انتخابی به منظور تبدیل رفتارهای ساده به الگوهای پیچیده پاسخدهی عمل می‌کند(پورافکاری۱۳۸۲).

شکل دهی به عنوان جزء مکمل BA نمی باشد، چون تمرکز شکل دهی بر تقریب های موفق رفتارهایی است که در حال حاضر در حیطه رفتاری فرد بیمار موجود نمی باشند. نکته مهم در BAو BATDاینست که رفتارهای طبیعی در حیطه رفتاری بیمار موجود می‌باشد ولی فراوانی آن کم است، یا تاکنون بروز نکرده است، خاموش شده است و یا تقویت کافی نشده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]




انسان آزاد و مستقل است و به دلیل اصل استقلال انسان‏ها در مقابل هم و نیز بی‏ولایتی هیچ‏ کس بر دیگری هیچ نیرویی جز اراده خود او نمی‏تواند بر او حاکم باشد یا او را متعهد سازد. اجتماع نیز محصول توافق و ارده‏های آزاد همین افراد مستقل و آزاد تشکیل‏دهنده جامعه‏ است که به حکم ضرورت همزیستی جمعی،از بخشی از آزادی‏های خویش به سود جامعه‏ گذشته‏اند و همین قرارداد اجتماعی است که مبنای حاکمیت دولت است. بدین ترتیب نظریه ی موسوم به حاکمیت اراده شکل گرفت که ریشه و مبنای هر تعهد و الزام‏ را که در روابط خصوصی افراد در جامعه بر انسان تحمیل می‏ شود در حکومت اراده و خواسته‏ او می‏جوید.(کاتوزیان، ۱۳۷۷، ص ۳۷،؛ قواعد عمومی قراردادها، ۱۳۸۵،ص ۱۵۱ و السنهوری، ۱۹۹۸، ص ۱۴۱)

۲-۴- نتایج حاکمیت اراده در قلمرو حقوق و تعهدات:

از اصل حاکمیت اراده نتایج زیر حاصل می‏ گردد: حقوق و تعهدات متقابل اشخاص ناشی از اراده خود آنان است: در قراردادها و اعمال حقوقی مستقیما اراده اشخاص اعمال می‏ شود و قانون نیز بدان به دیده‌ احترام می‏نگرد. در وقایع حقوقی و الزامات خارج از قرارداد نیز به‏طور غیر مستقیم، اراده‏ (دکارت، به نقل از فروغی، ۱۳۸۸، ص ۱۴۹)

اشخاص از طریق قانون حاکم است،زیرا قانون در حقیقت تصمیم جمع گروهی است که به‏ اراده مستقیم مردم جهت قانونگذاری انتخاب شده‏اند. نتیجه‌ دیگری که از این اصل حاصل می‏ شود، آن است که اراده حاکم بر ایجاد تعهد، نیازمند تشریفات و شکل خاصی نیست و قاضی در مواقع اختلاف باید تلاش کند اراده‏ مفروض طرفین را بیابد. از آنجا که شخص به اراده خود ملتزم می‏ شود، اثر اراده او فقط محدود به دو طرف تعهد است و قابل تسری به اشخاص ثالثی نیست که در ایجاد آن نقش نداشته‏اند(دکارت، به نقل از فروغی، ۱۳۸۸، ص ۱۴۹)

۲-۵- تقدم قرارداد بر قانون در روابط قراردادی:

نتیجه‌ دیگری که از حاکمیت اراده حاصل می‏ شود، تقدم قرارداد بر قانون در روابط قراردادی‏ است. بدین ترتیب قانون نقش جانشینی اراده طرفین را در موارد سکوت و تفسیر آن را در موارد اجمال و ابهام ایفاء می ‏کند. مقتضای ایفای چنین نقشی از ناحیه قانون آن است که اصل‏ ‌در مورد قوانین، تفسیری و تکمیلی بودن آن است و جز در موارد استثنایی خاص که نظم‏ عمومی جامعه با خطر جدی مواجه می‏ شود نمی‏توان قوانین را امری دانست. همچنین در روابط قراردادی،قرارداد به منزله‌ی قانون لازم الاتباع طرفین است و برای آن ها رعایت آن الزامی و نقض آن موجب مؤاخذه است.(دکارت، به نقل از فروغی، ۱۳۸۸، ص ۱۴۹)

۲-۶- تعهدات ارادی افراد:

از آنجا که تعهدات فرد مخلوق اراده ی خود اوست تعهد ارادی افراد عادلانه است و ادعای‏ ستمکارانه بودن چنین تعهدی از متعهدی مسموع نیست که خود آن را ایجاد ‌کرده‌است،زیرا به تعبیر کانت فیلسوف مشهور آلمانی:«هنگامی که شخص درباره‌ دیگری تصمیم می‏ گیرد همیشه احتمال دارد که عادلانه رفتار نکند، لیکن در موردی که برای خود تصمیم می‏ گیرد احتمال وقوع هیچ ظلمی نمی‏رود.»(ریپر و بولانژه، به نقل از کاتوزیان، ۱۳۷۷، ص ۸۵ به‏ بعد)

۲-۷- انتقاد از نظریه حاکمیت اراده:

از آنجا که انسان‏های آزاد و مستقل موضوع نظریه حاکمیت اراده، خود مبتنی بر واقعیت‏ خارجی نبوده و به گواهی تاریخ بشر، هیچ برهه‏ای از تاریخ را نمی‏توان یافت که در آن انسان‏ خارج از اجتماع و به‏طور آزاد و مستقل و بی‏نیاز از دیگران زیست کند،تصور اینکه اجتماع ارادی چنین انسان‏های آزاد و مستقلی ‌بر مبنای‌ یک قرارداد اجتماعی شکل گرفته باشد نیز با واقعیت فاصله بسیار داشته و سبب شده است که نظریات و نتایج ارائه‏شده از سوی این‏ مکتب به شدت مورد انتقاد قرار گیرد و به تدریج جای خود را به نظریه های دیگری که بیشتر بر اصالت اجتماع تکیه دارد.(کاتوزیان، ۱۳۷۷، ش ۱۷۰؛ کاتوزیان، ۱۳۸۵، ش ۸۵ به بعد)

۲-۸- نظریه ی ضرورت‏های اجتماعی:

طبق این نظر عمومی جامعه و طبع زندگی مشترک ایجاب می ‏کند که انسان‏هایی که در میان زنجیره‏ای از تعهدات ناخواسته به دنیا می ‏آیند و زندگی می‏ کنند در برابر یکدیگر و نیز در مقابل دولت تکالیف گوناگون داشته باشند.اراده شخص هرگز منشأ اصلی این تکالیف و دیون‏ او محسوب نمی‏ شود و فقط در حدی تأثیر دارد که وضع شخص را با موقعیت‏های خاص‏ اجتماعی منطبق سازد که ساخته قوانین و اجتماع است، آن هم تا جایی که نیازهای زندگی‏ اجتماعی ایجاب نماید. در قلمرو قراردادها و تعهدات نیز، التزام‏آور بودن عقد،خواست دو طرف نیست بلکه اثر اعلام اراده به عنوان رخدادی اجتماعی است که به حکم قانون برای طرفین ایجاد الزام می‏ نماید. (کاتوزیان، ۱۳۷۷، ش ۱۷۰؛ کاتوزیان، ۱۳۸۵، ش ۸۵ به بعد)

البته برای تعدیل تندروی‏های این نظریه‏پردازان برخی از معتقدان به عدالت و اصول‏ اخلاقی تصریح کرده ‏اند که دولت در این راه عمل آزادی مطلق ندارد، بلکه خود مقهور نیروهای اجتماعی است.به نظر ایشان حقوق هر قوم نماینده مدنیت و اخلاق ویژه ی حاکم بر آن‏ است و قانونگذاران ناگزیر به رعایت این مراحل به‏ویژه نقش اخلاق در هر جامعه هستند زیرا به حکم اخلاق وفای به عهد ممدوح و نقض آن عهدشکنی و ناپسند است؛(کاتوزیان، ۱۳۷۷، ش ۱۷۰؛ کاتوزیان، ۱۳۸۵، ش ۸۵ به بعد)

۲-۹- ارکان و اوصاف تعهد:

در این مبحث در دو گفتار جداگانه از ارکان و اوصاف تعهد سخن خواهیم گفت.

۲-۹-۱-ارکان تعهد:

هرچند بعضی از مولفان حقوق،(‌جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸، ص ۷ به بعد) بیش از یازده عنصر برای تعهد شمارش کرده ‏اند که عبارتند از:رابطه حقوقی، دین، طلب، حق مطالبه، ضمانت اجراء، متعلق موضوع تعهد، معین بودن متعلق تعهد، تعیین متعهد، تغایر متعهد و متعهد له، موضوع تعهد، عدم متعلق امر و نهی قانون به موضوع تعهد، ولی به نظر می‏رسد آنچه که بین عناصر مذکور در حقیقت ارکان تعهد را تشکیل می‏ دهد سه عنصر است:طرفین‏ تعهد، موضوع تعهد و رابطه‌ حقوقی.(کاتوزیان،۱۳۷۷، ص ۲۳۱ و درودیان، ۱۳۸۸، ص۴)

۲-۹-۲- طرفین تعهد:

رکن اول هر تعهد وجود طرفین تعهد است،زیرا برای تصور تعهد و حق دینی،وجود دو شخص ضرورت دارد:۱-شخص صاحب حق یا طلبکار که به عنوان متعهد له هم از او یاد می‏ شود.۲-شخصی که دین یا تعهد بر ذمه ی اوست و مدیون،متعهد یا بدهکار نام دارد.برای‏ تأکید بر همین جنبه و مشخصه‌ی تعهد است که گاهی از تعهد به حق شخصی تعبیر می‏ شود که‏ برخلاف حق عینی که مستقیما بر شیء و مال اعمال می‏ گردد بر عهده فردی معین که همان‏ متعهد است بار می‏ شود.(کاتوزیان،۱۳۷۷، ص ۲۳۱ و درودیان، ۱۳۸۸، ص۴) قابلیت تعیین طلبکار کفایت می ‏کند،اگر در مواردی از قبیل بیمه‌ عمر یا جعاله خطاب به‏ عموم، معمولا در زمان ایجاد تعهد، طلبکار معین نیست، ولی با این وصف به دلیل قابلیت‏ تعیین آن در زمانی که تعهد در خارج محقق می‏ شود تردیدی در صحت آن باقی نمی‏ماند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]