۱-۵-۵- درمان PCOS
از آنجایی که هیچ درمانی برای PCOS وجود ندارد باید آن را مدیریت کرد تا از بروز مشکلات بیشتر جلوگیری به عمل آید. اهداف درمانی بر مبنای علائم مشاهده شده و عوامل دیگری همچون تمایل به بارداری و یا جلوگیری از ابتلا به حمله های قلبی و دیابت تعیین می شوند. بسیاری از زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک به ترکیبی از درمان های متفاوت نیاز دارند. برخی از روش های درمانی سندرم تخمدان پلی کیستیک به شرح ذیل است:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱- تغییر سبک زندگی: بسیاری از زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک اضافه وزن دارند و یا این که بسیار چاق هستند، که به نوبه خود می تواند موجب بروز مشکلات سلامتی دیگری شود. چاقی در بیماران مبتلا به PCOS با پیامد ضعیف درمان ناباروری همراه است، اما اثر آن بر میزان سقط چندان مشخص نیست. با توجه به اینکه حتی کاهشی در حد ۵ درصد وزن بدن می تواند سبب افزایش میزان حاملگی شود باید در تمام بیماران نابارور مبتلا به اضافه وزن و چاقی، کاهش وزن تشویق شود ] ۸ و ۲۵[.
۲- قرص های ضد بارداری: برای زنانی که تمایلی به بارداری ندارند، قرص های ضد بارداری می تواند چرخه های قاعدگی را منظم کند، سطح هورمون های مردانه را کاهش دهد، به برطرف نمودن آکنه ها کمک نماید. باید این نکته را دانست که با قطع مصرف قرص های ضد بارداری، چرخه قاعدگی مجدداً نامنظم خواهد شد]۲۵[.
۳- داروهای دیابتی: متفورمین دارویی است که برای بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم به کار می رود، به نظر می رسد این دارو در کاهش علائم PCOS نیز مفید است، گرچه این مطلب هنوز به اثبات نرسیده است. متفورمین بر نحوه کنترل قند خون توسط انسولین تأثیرگذار است و تولید تستوسترون را کاهش می دهد. این دارو رشد بی رویه مو را کند می کند و پس از چند ماه مصرف به شروع تخمک گذاری کمک می نماید. تحقیقات اخیر فواید دیگری برای مصرف متفورمین نشان داده است؛ از جمله آن که به کاهش توده های چربی و تعدیل سطح کلسترول کمک می کند. باید دانست مصرف متفورمین موجب ابتلا به دیابت نخواهد شد ]۲۵ و ۵۱[.
۴- درمان ناباروری: عدم وجود تخمک گذاری معمولاً در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک باعث ناباروری می شود. داروهای متعددی که به تحریک تخمک گذاری کمک می کنند می توانند به باروری زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک کمک نمایند. ” I.V.F ” نیز می تواند گزینه خوبی برای بارداری این نوع زنان باشد، چون هم به پزشک معالج این امکان را می دهد که بر تعداد جنین ها تسلط داشته باشد و هم شانس بارداری را افزایش می دهد ]۲۵[.
۵- عمل جراحی: سوراخ نمودن تخمدان نوعی جراحی است، که می تواند شانس تخمک گذاری را افزایش دهد. از این جراحی در زمانی که فرد به داروهای بارداری پاسخ نمی دهد استفاده می شود. این جراحی می تواند باعث کاهش هورمون های مردانه شده و احتمال تخمک گذاری را افزایش دهد. البته این تأثیر تنها برای چند ماه باقی خواهد ماند. باید دانست این درمان کمکی به تاسی و یا رشد بیش از حد موهای بدن نمی کند ]۲۵[.
۶- داروهایی که برای درمان موهای زائد و کاهش هورمون های مردانه تجویز می شوند، مانند داروهایی که آنتی آندروژن نامیده می شوند می توانند رشد موهای زائد را کند و به رفع آکنه کمک کنند. پزشکان دریافته اند اسپیرونولاکتون که در ابتدا برای درمان فشار خون بالا به کار می رفته می تواند بر تأثیر هورمون های مردانه بر رشد مو در زنان اثر کاهشی داشته باشد ]۲۵[.
۱-۶-پلی مورفیسم های نوکلئوتیدی منفرد (SNPs)
پلی مورفیسم ژنتیکی عبارت است از: یک تغییر در دنباله DNA که در یک نوکلئوتید (G,A,C,T) در ژنوم بین افراد یک گونه بیولوژیکی رخ می دهد، یا به عبارتی تفاوت در ردیف اسید آمینه های دی نوکلئیک اسید که عامل تنوع در افراد، گروه ها و یا جمعیت ها است. حال اگر در این ردیف اسید آمینه های دی نوکلئیک اسید افراد تفاوت یا اختلافی حادث شود به آن موتاسیون یا جهش ژنتیکی اطلاق می شود ]۵۰[.
پلی مورفیسم های نوکلئوتیدی منفرد (SNPs)، ساده ترین فرم و منبع اصلی پلی مورفیسم ژنتیک در ژنوم انسانی اند. تنوع ژنومیکی و بنابراین SNPsپاسخگوی تنوع گونه های انسانی می باشد. نقشه SNPبه طور موفقیت آمیزی در تشخیص ژن های افراد در بیماری های تک ژنی مثل هانتینگتون شناسایی شده است، اگرچه قابل ذکر است که اکثریت صفات از ژن های چندگانه و همچنین فاکتورهای محیطی تاثیرپذیری دارند ]۴[.
شکل ۱-۹- تغییر نوکلئوتیدی در رشته ی DNA
پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی (SNPs) را می توان موتاسیون هایی که با جایگزینی تک نوکلئوتیدی در DNA ایجاد می شوند و فراوانی حداقل ۱% در جمعیت دارند، تعریف کرد (شکل ۱-۹). این نوع از پلی مورفیسم ها، رایج ترین فرم تنوع ژنتیکی در انسان ها هستند و به طور کلی دلیل ۹۰% از تفاوت بین افراد می باشند. پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی به طور یکسانی در سراسر ژنوم پراکنده نشده اند، حدود یک سوم از آن ها در نواحی کد کننده قرار دارند و همچنین میزان آن ها در کروموزوم های جنسی نسبت به کروموزوم های دیگر بسیار کم است ]۴[. پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی در نواحی کد کننده ژن می توانند دو اثر برروی پروتئین داشته باشند:
۱- اثر هم معنی (Synonymous effect) : در این اثر، جایگزینی باز باعث تغییر در اسیدآمینه نمی شود. این نوع جایگزینی، جهش خاموش (Silent mutation) نیز نامیده می شود.
۲- اثر غیر هم معنی (Non Synonymous effect) : که خود شامل اثر “بد معنی” (Missense effect) (تغییر یک اسیدآمینه به نوع دیگر) و اثر “بی معنی” (Nonsense effect) (ایجاد کدون پایان) می باشد. پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی همچنین می توانند در نواحی تنظیمی وجود داشته باشند و می توانند میزان و زمان تولید پروتئین ها را تغییر دهند ]۴[.
۱-۷- بررسی مولکولی گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک
گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک عضوی از خانواده ی بزرگ گیرنده های متصل شونده به گوانوزین تری فسفات (G-پروتئین ها) است. در شکل ۱-۱۰، تصویری از گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک به همراه G-پروتئین متصل به آن نشان داده شده است. مکان قرارگیری کدون مورد بررسی در این طرح یعنی کدون ۱۶۴ نیز روی دومن ۴ در ناحیه ترانس ممبران گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک نشان داده شده است.
کدون ۱۶۴
شکل ۱-۱۰- Gپروتئین و گیرنده بتا با ۷ دومن
۱-۷-۱- G-پروتئین ها
G- پروتئین ها، هتروتریمرهایی هستند که از زیرگروه های آلفا، بتا وگاما ساخته شده اند (شکل ۱-۱۰). G- پروتئین ها، مولکول های تنظیمی هستند که به صورت داخل سلولی یا گذرنده از غشاء سلولی موجب انتقال سیگنال به صورت آبشاری (Casecade) می شوند. G- پروتئین ها هنگامی که به GDP متصل هستند، غیر فعال می باشند. ولی هنگامی که GDP با GTP جایگزین شود، شکل فعال به خود می گیرند. پس به این دلیل که این پروتئین ها به گوانین (G) متصل می باشند، نام G- پروتئین را دارا هستند ]۴۳[.
G- پروتئین ، به طور کلی در داخل غشاء است، در حالی که عضو سوم (مثلا آدنیلیل سیکلاز) اگرچه در داخل غشاء بوده ولی برآمدگی آن به داخل سلول می باشد. نحوه قرارگیری آدنیلیل سیکلاز و گیرنده بتا و هم چنین G- پروتئین همراه با آن در شکل ۱-۱۱ نشان داده شده است. به خاطر این که G- پروتئین های موجود، آنزیم های مختلفی (آدنیلیل سیکلاز ، فسفولیپاز C) را فعال می کنند و یا مستقیم یا غیرمستقیم کانال های یونی را تحت تأثیر قرار می دهند، نوع پاسخ ها متنوع هستند و ممکن است پاسخ های تحریکی یا مهاری را باعث شوند ]۴۳[.
شکل۱-۱۱- نحوه قرارگیری آدنیلیل سیکلاز در غشا در کنار G-پروتئین
با اتصال ماده ی شیمیایی یا لیگاند به گیرنده های بتا و تغییر شکل سه بعدی شان، آن ها روی پروتئین موجود در سطح سیتوزولی غشا (پروتئین G متحرک یاGS ) اثر می گذارند و در نتیجه فعال شدن G-پروتئین تحریکی (GS) و تغییر شکل گیرنده توسط هورمون، GDP متصل به پروتئین را به GTP تبدیل می کند. درنتیجه، زیر واحدα از دوتای دیگر جدا شده و به سمت یک پروتئین غشایی دیگر حرکت می کند ]۴۳[.
پروتئین غشایی جدید، آدنیلیل سیکلاز است که بعد از اتصال به زیر واحد آلفا فعال شده و فعال شدن آن باعث کاتالیز تبدیل آدنوزین تری فسفات (ATP) به ‘۳-‘۵- سایکلیک آدنوزین منوفسفات (cAMP) می گردد، که به عنوان پیام بر ثانویه عمل می کند و به نوبه خود تعدادی از آنزیم های دیگر موسوم به کینازها را فعال می کند. هر کیناز، پروتئین های ویژه ای را فسفریله می کند. این واکنش های فسفریلاسیون برای باز شدن بعضی از کانال های کلسیم و نیز فعال شدن آنزیم های دیگر لازم است. سیستم کلسیم- کالمودلین موجب فعال شدن یا مهار پروتئین کینازها و در نتیجه انتقال پیام می شود. که اثر اصلی این سیستم روی میوزین عضله صاف و انقباض آن می شود. در سیستم “گیرنده متصل به G- پروتئین” ، گیرنده در غشاء قرار داشته و جایگاه های اتصالش در سطح خارجی قرار داند ]۴۳[.
برای انتقال سیگنال ، باید پیام های شیمیایی و فیزیکی توسط گیرنده هایی دریافت و تفسیر شود. یکسری از گیرنده هایی که در اتصال با G-پروتئین های مذکور می باشند، گیرند های بتا-۲ آدرنرژیک هستند که نام آدرنرژیک خود را از هورمون آدرنالین گرفته اند. این گیرنده ها عضوی از خانواده بزرگ گیرنده های متصل به G-پروتئین (GPCR) می باشند ]۴۹[. امروزه بیش از ۸۰۰ GPCR با تنوع عملکردی زیاد شناسایی شده است که در تعامل با پروتئین ها می باشند ]۲۷[.
۱-۷-۲- گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک
ارگان های مختلف اصلی بدن به طور عمده گیرنده های آدرنرژیک آلفا، بتا و یا هر دو را دارند. انواع گیرنده های اصلی به شرح زیراند:
گیرنده های آلفا : به طور عمده در انقباض عضلات صاف عروق و استراحت عضلات روده ها نقش دارند.
گیرنده های بتا : در گشاد شدن عروق (vasodilation)، استراحت عضلات صاف غیر روده ای و تحریک عضله قلبی دخالت دارند. گیرنده های بتا، سه دسته اند: بتا یک ، بتا دو ، بتا سه.
گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک (ADRβ۲)، یک گیرنده گذرنده از غشا است و دارای ۷ دومن می باشد، ]۳۸[ و در سطح غشاء سلول قرار دارد (شکل۱-۹) و به طور مستقیم با کلاس C کانال کلسیم در ارتباط است. به طوری که واسطه ی فعالیت کاتکول آمین در بافت های مختلف می باشد. ADRβ۲از طریق اتصال به کاتکول آمین، نقش مهمی را در تنظیم فعالیت های متابولیکی ، قلبی، تنفسی و … را به عهده دارد ]۵۴[.
“کاتکول آمین ها” ترکیبات آمینی حاوی حلقه کاتکول (دی هیدروکسی بنزن) هستند که شامل دوپامین، نوراپی نفرین و اپی نفرین و متابولیت های مربوطه می باشند. منبع بافتی کاتکول آمین ها عمدتاً وابسته به وجود تیروزین هیدروکسیلاز است که به میزان زیادی در نورون های دوپامینرژیک و نوروآدرنرژیک سیستم عصبی مرکزی و محدود به سیستم های سمپاتیک و مدولاری آدرنالین در بافت های محیطی است.
کارکرد و اثر کاتکول آمین، تغییرات عمومی درخلق و خو داده و بدن را برای شرایط جنگ و گریز آماده می کند. این آمادگی شامل افزایش در ریتم نرمال قلب، فشار خون، سطح گلوکز خون و واکنش های عمومی در سیستم سمپاتیک می گردد ]۲[.
گیرنده بتا-۲، اغلب در ریه، دستگاه گوارش، کبد، رحم، عضلات صاف جدار عروق و عضلات اسکلتی وجود دارند که باعث انبساط برونش ها، عروق خونی (به صورت عمده در عضلات اسکلتی و قلبی) می شوند. تجزیه گلیکوژن در کبد هم از اعمال این گیرنده است. گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک در بیماری های مختلفی نقش دارد، ازقبیل : آسم، نارسایی قلبی مادرزادی، چاقی، دیابت، فشار خون و… ]۵۲ و ۵۴[.
گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک در اتصال با G-پروتئین ها است، در نتیجه ی اتصال ماده ی شیمیایی (لیگاند) به این گیرنده و تغییر شکل سه بعدی، فعال شده و باعث انتقال پیام از طریق مسیر آبشاری که G-پروتئین ها ایجاد می نمایند و در بالا شرح داده شد، می شود ]۴۳[.
۱-۷-۳- ژن ADRβ۲
ژن گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک بسیار کوچک و فاقد اینترون است. حاوی ۱۲۴۲ نوکلئوتید می باشد که روی بازوی بلند کروموزوم ۵ (۵q31-32) قرار دارد. این ژن کوچک، ۴۱۳ اسیدآمینه را رمز می نماید ]۳۴[. توالی ژن ADRβ۲ روی کروموزوم ۵ و روی ناحیه NC_000005.10 (148826593..148828634) می باشد.

شکل ۱-۱۲- توالی گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک
در جمعیت انسانی، جهش های جایگزینی نامترداف (NonSynonymous) از نوع تک نوکلئوتیدی در ژن مذکور موجب ایجاد پلی مورفیسم می شود. تا کنون سیزده پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی (SNP) مختلف در ژن این گیرنده ارائه شده است ]۳۸[.
چندین نمونه از این پلی مورفیسم ها که در منطقه رمزگذار ژن گیرنده مذکور مشاهده گردیده است، شامل: کدون های ۱۶، ۲۷ و ۱۶۴ (Arg16Gly, Gln27Gln, Thr164Ile) می باشد که در شکل ۱-۱۲ نشان داده شده است. پلی مورفیسم کدون های ۱۶ و ۲۷ شایع تر، و پلی مورفیسم کدون ۱۶۴ نادر می باشند ]۱۷[.
یکی از این پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی که در این پژوهش مورد مطالعه می باشد، پلی مورفیسم کدون ۱۶۴ (ACC) است که در موقعیت نوکلئوتید ۴۹۱ که باز آلی سیتوزین می باشد، رخ داده است و موجب تبدیل سیتوزین به تیمین می گردد. در نتیجه این تغییر نوکلئوتیدی، اسید آمینه کدون ۱۶۴ که ترئونین می باشد، تبدیل به ایزولوسین می شود ]۵۲ و ۵۴[.
کدون ۱۶۴ در چهارمین دومن گذرنده از غشاء (Transmembrane) گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک قرار دارد. پلی مورفیسم این کدون (ADRB2rs1800888(Thr164Ile)) باعث کاهش اتصال G-پروتئین تحریکی به گیرنده می شود، که در نتیجه فعالیت گیرنده کاهش می یابد. به عبارتی تغییر در کدون ۱۶۴، موجب کاهش عملکرد یا فقدان عملکرد (loss of the function) گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک می گردد. نتایج حاصل از این تغییر می تواند موجب کاهش تمایل اتصال گیرنده به کاتکول آمین شده و همچنین می تواند باعث کاهش فعالیت آدنیلیل سیکلاز نیز گردد که در نتیجه این ها، اتصال گیرنده به G- پروتئین کاهش می یابد ]۳۸[. اطلاعات کامل کدون ۱۶۴ گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک در بخش ضمائم در صفحه قرارداده شده است.
۱-۸- فرضیه های تحقیق
۱- ژن ۱۶۴ گیرنده بتا-۲ آدرنرژیک در روند بیماری زایی سندرم تخمدان پلی کیستیک نقش عمده ای را ایفا می نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...