دانلود فایل پایان نامه با فرمت word : پژوهش های انجام شده در رابطه با ادراک دانشآموزان از تخطی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
رفتارهای صمیمیت پیامهای حاوی نزدیک شدن و دوست داشتن را از طریق نشانههایی مانند دسترسپذیری برای ارتباط، کاهش فاصله فیزیکی و روانی بین افراد، افزایش تحریک حسی و صمیمیت میان فردی انتقال میدهند. رفتارهای صمیمت جویی غیرکلامی رایج عبارتاند از تماس چشمی، لمس کردن و دست زدن، حالتهای بدنی خودمانی و راحت، حرکات و اشارات رسا و پرمعنی و صدای پرطنین و گرم (اندرسون، ۱۹۸۵).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
گینات[۷۵] (۲۰۱۴) بهطورکلی ارتباطات انسانی را به دو مقوله کلامی و غیرکلامی تقسیم میکنند. بیشتر متخصصان تعلیم و تربیت، ارتباط را نوعی رابطه دوطرفه میدانند، هرچند که رابطه یکطرفه نیز ممکن است وجود داشته باشد. ارتباطات معلم و شاگرد هر دو ویژگی را دارد. همکلامی و هم غیرکلامی است. هرگاه معلم مطرح کننده سؤال یا اظهارکننده پیام و مطلبی است باید درنهایت بداند واکنش شاگردان نسبت به آنچه بوده است (بازخورد). عمدهترین مسئله و مهمترین مهارت هنگام تدریس، برقراری ارتباط صحیح میان معلّم و شاگردان است. چنانچه این رابطه بهخوبی برقرار شود، هدفهای آموزشی باکیفیت و سهولت بیشتری تحقّق مییابند. برقراری ارتباط دارای اصول و فنون شناختهشدهای است که آشنایی با آنها برای معلّمان ضرورت دارد. برخلاف روابط جامد مکانیکی، رابطه معلم با شاگردان در کلاس درس از نوع روابط پیچیده انسانی است و در برقراری ارتباط انسانی عوامل متعدد و گوناگونی مؤثرند. معلم نقش مهمی در سلامت فکری و روانی دانش آموزان دارد. بهطوریکه مطالعات نشان داده است دانش آموزان معلمان متعادل، از تعادل روانی و آرامش بیشتری برخوردارند.
گلاورو راجر[۷۶] (۱۳۷۸) معلمان کارآمد دارای کلاس مطلوب، سازمانیافته و پربارند، برعکس، معلمان ناموفق برای فراهم کردن شرایطی که به رفتار هماهنگ پربار منتهی شود مشکلدارند شاید مهمترین تفاوت آنها، توانایی معلم کارآمد در احتراز از رفتارهای مشکلزا هست.
پژوهشگران در این حوزه اثرات مثبت صمیمیت معلمان در ایجاد انگیزه دانشآموزان، یادگیری عاطفی و شناختی را گزارش کردهاند، بهطورکلی نتایج نشان داده است استفاده معلمان از رفتارهای صمیمی کلامی و غیرکلامی در کلاس بهطور قابلتوجهی یادگیری، انگیزه امیدواری دانش آموزان را تحت تأثیر قرار داده است تمام مطالعات موجود یک رابطه مثبت بین انتظار دانش آموزان از معلمان در مورداستفاده ازرفتارصمیمی وعدم استفاده ازسوءرفتاردرکلاس درسراتایید کردهاند همچنین دانش آموزان انتظار دارند معلمان صمیمی باشند و بدرفتاری و سوء رفتار نداشته باشند. (امی دن سون،۲۰۰۱)
نتایج کال بریسی وهمکارانش (۱۹۹۰)نشان داد که صمیمیت و نزاکت در روابط شخصی یکی از جنبههای مهمی است که در جو مدرسه مطرح است، در چهارچوب روابط دانشآموز و معلم مطمئناً احساس توجه، نگرانی، حمایت و احترام به دانشآموز و تعامل مثبت میان این دو با پیامدهای انگیزشی مثبتی ارتباط دارد (کال بریسی، پو،۱۹۹۰؛ اکلز، میجلی، ویگفیلد، بیوکنن، ۱۹۹۳ میجلی، فلدلافر، اکلز،۱۹۹۸؛ ناتریلو ۱۹۸۶[۷۷])
از نتایج مطالعه گورهام (۱۹۸۸) چنین گزارششده است که هر دو رفتارهای صمیمیت کلامی و غیرکلامی معلمان بهطور قابلتوجهی یادگیری دانشآموزان را تحت تأثیر قرار داده است. اطلاعات دیگر نیز نشان داد که رفتارهای غیرکلامی معلم مانند لبخند زدن، وضعیت بدن آرام، حرکات، تماس چشمی و حرکت در اطراف کلاس درس به میزان قابلتوجهی به یادگیری مرتبط است و رفتارهای صمیمی کلامی و غیرکلامی به انگیزش و تمایل دانش آموزان کمک میکند.
متأسفانه برخلاف رسالت خطیری که معلمان در راستای تحقق هدف مهم تعلیم تربیت بر عهدهدارند رفتار و نحوه برخورد و روش تدریس و ارزشیابی بعضی از آنها، در موقعیتهای یادگیری سبب ایجاد واکنشهای روانی منفی در دانش آموزان میشود (اسکینر وبلمونت[۷۸]، ۱۹۹۳)
به زعم کِلی و گورهام (۱۹۸۸) معلمان میتوانند یادگیری دانشآموزان را با ترکیب رفتارهای صمیمی و برجستهسازی مؤثر مفاهیم کلیدی به حداکثر برسانند. آنها به این نتیجه رسیدند که اثر و تحریک صمیمیت معلم به دانشآموزان کمک میکند که توجه بیشتری داشته باشند و درنتیجه، بهره شناختی آنان افزایش مییابد.
شواهدی که از منابع گوناگون بهدستآمده است نقش معلمان را تغییر داده است تقریباً هر کاری که معلم انجام میدهد اثر انگیزشی بالقوهای روی دانش آموزان دارد (استیک[۷۹]، ۱۹۹۶)
اندرسن، نورتون ونوسباوم (۱۹۸۱)چنین نتیجه گرفتند که رابطه معنیداری بین ادراک دانش آموزان از رفتارهای صمیمی و اثربخشی معلم بر درس مشاهده شد. مطالعه فرای مایر (۱۹۹۳) یک رابطه بین صمیمیت بالای معلم و انگیزه بالاتر برای مطالعه بادانش آموزان نشان داد.
نوشتههای مربوط به دانش آموزان در معرض خطر نشان میدهند که غیبت، عدم توجه و ناراحتی معلم یک عامل عمده در ترک تحصیل دانش آموزان است. (بریک، لی همکاران، هالند،۱۹۹۳؛ کال بریسی وپو،۱۹۹۰؛ لی،۱۹۹۳؛ ناتریلو،۱۹۸۶).صمیمیت (گرمی)، ادب ابرازشده، در روابط میان افراد مدرسه بعد دوم جو مدرسه را منعکس میکنند( لی وهمکاران، ۱۹۹۳) .
آثار موجود درباره مدارس اثربخش نیز بر اهمیت رابطه دوستانه برای افزایش اثربخشی مدرسه تأکید ورزیدهاند (ژورکی، اسمیت[۸۰]، ۱۹۸۳) علاوه بر این محققان خاطرنشان کردهاند که رابطه دوستانه در میان معلمان به آنها در آسان کردن تدریس کمک میکند و با رضایتمندی بیشتر آنان ارتباط دارد.
مطالعات بریو نشان داد ،تعاملات معلم و دانشآموز معمولاً شامل تحسین دانش آموزان وانتقاد از آنهاست در مورد اثرات این متغیرها بر رفتار دانش آموزان تحقیقات زیادی انجامشده است. تحسین مورد انتظار دانش آموزان است بازخورد مثبتی است که نشاندهنده تائید یا دربردارنده ستایش است. تحسین فراتر از یک برخورد ساده است که مناسب بودن یا صحیح بودن پاسخ را نشان میدهد چراکه احساس مثبت معلم را منتقل کرده و اطلاعاتی را در مورد ارزشمندی رفتارهای دانشآموز به او میدهد (بریو[۸۱]، ۱۹۸۱).
وقتی معلم به دانشآموز میگوید درست است کارت را خیلی خوب انجام دادی، قسمت اول بازخوردی در مورد عملکرد دانشآموزاست درحالیکه قسمت دوم تحسین است و این تحسین تقویت مثبتی است که احتمال تکرار آن رفتار را افزایش میدهد (اسکینر،۱۹۵۳)
به زعم کلر(۱۹۸۶)، بسیاری بر این باورند معلمان میتوانند روی انگیزش دانشآموزان اثر بگذارند در تعیین نحوه تدریس و کار بادانش آموزان، معلمان میتوانند تعاملات کلاسی را طوری تنظیم کنند که روی انگیزش اثرات مختلفی داشته باشد باوجود اثر انکارناپذیر معلمان خیلی وقت نیست که محققان راههای فراوانی که معلمان میتوانند روی انگیزش شاگردان تأثیر بگذارد را شناسایی کردند، درگذشته نقش معلم در این زمینه بسیار محدود میپنداشتند. روش اصلی معلمان برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان دادن پاداشهایی از قبیل نمره، تشویق، جایزه، عکسبرگردان بود این دیدگاه از نظریه شرطیسازی عامل[۸۲] اخذشده بود امکان انگیزش[۸۳] را در محیط قرارمی داد هدف نهایی چنین نظامی این بود که دانش آموزان مستقلاند در فرایند یادگیری شرکت کنند، معلم مطالب درسی را تنظیم میکرد و دانش آموزان پاسخ میدادند و پاداش میگرفتند بهاینترتیب برای یادگیری نیازی به تعامل زیادی با معلم نبود.
نتایج تحقیقات دیوید آسپی و فلورا ربـیوک (۱۹۷۷) نشان داد بچهها از کسانی که آنها را دوست ندارند، چیزی نمیآموزند، مسلم است که چگونگی کیفیت رابطه معلم-شاگرد تا حد زیادی روی یادگیری او تأثیر میگذارد. بهعنوان شاگرد، وقتی معلمان خود را دوست میداشتیم یا به آنها عشق میورزیدیم، در خواندن درسهایشان سعی و تلاش بیشتری میکردیم ما نهتنها بیشتر یاد میگرفتیم، بلکه در کلاسی کـه معلمش را دوست داشتیم، بهتر فعالیت میکردیم. بچهها برای معلمانی که آنها را دوست دارند، کمتر دردسر و مزاحمت ایجاد میکنند و کمتر برخورد نادرست با آنها دارند. بچههایی که مشکل انضباطی دارند، معمولاً یا در ارتباط با معلم فعلی خود نوعی رفتار خصومتآمیز دارند و یـا احـساس آنها نوعی واکنش در برابر نحوه رفتار و گفتار معلمان قبلی است. دانشجویان تصور میکردند که بهترین معلمانشان بیشتر از بیانگری غیرکلامی، حرکات راحت و خودمانی، مکالمه و ارتباط برونکلاسی استفاده میکردند، درحالیکه بدترین معلمان اینگونه نبودند.
یافتههای مربوط کوپولوس [۸۴] (۲۰۱۰)نشان داد در مورد بیانگری غیرکلامی بسیار مستحکم بود و بین بهترین و بدترین معلمان تا ۶۰% تفاوت ایجاد کرد، از این حیث که آنها تا چه حد از بیانگری غیرکلامی استفاده میکردند. کوچکترین اندازه اثر به حرکات خودمانی و راحت مرتبط میشد؛ بااینحال حتی، تفاوت بین بهترین و بدترین معلم ۲۶% از تغییرات میزان استفاده معلمین از حرکات خودمانی و راحت را در کلاس نشان میداد. مهمتر اینکه فقط بهترین معلمان بهطور متوسط سطوح بالایی از ارتباط را از خود نشان داده بودند و تنها در یک بعد قوی نبودند. سطوح بسیار بالای این ارتباطات میتواند غیرمنطقی[۸۵] باشد. ازاینرو، معلمان خوب از سطوح متوسط به بالایی از صمیمت جویی غیرکلامی و رفتار تعاملی حین ارتباط با دانشجویان در سایر فرهنگها استفاده میکنند.
۲-۴-۱ تفاوتهای فرهنگی[۸۶] در صمیمت جویی غیرکلامی
اگرچه صمیمت جویی غیرکلامی در فرهنگهای مختلف با یادگیری عاطفی رابطهای مثبت داشته، اما لازم به ذکر است که بزرگی اثر این صمیمیت در هر فرهنگی متفاوت بوده و معمولاً در آمریکا بیشتر است (وایتت آل[۸۷]، ۲۰۰۴).
روچ و بایرن (۲۰۰۱) در یک بررسی نشان دادند که معلمان آمریکایی صمیمیت بیشتری نسبت به معلمین آلمانی داشتند و ادراک از صمیمت جویی غیرکلامی اثر مثبتتری روی درک فراگیران آمریکایی از یادگیری در مقایسه با همتایان آلمانی دارد. ارتباط بین صمیمت جویی غیرکلامی و ادراک مثبت از معلمان میتواند به این دلیل در آمریکا قویتر باشد که در ایالاتمتحده فاصله قدرت نسبتاً کم بوده و گرایش به تماس در حد متوسط است.
مطالعات اندرسن نشان داد ممکن است از معلمین در کشورهای دارای فاصله قدرت بالا انتظار رود سطوح کمتری از بیانگری غیرکلامی را بروز دهند تاشان خود را حفظ کنند. ازاینرو، اگرچه میتوان انتظار داشت دانش آموزان مکزیکی تلقی کنند معلمانشان از صمیمت جویی غیرکلامی تقریباً زیادی استفاده میکنند زیرا آنها در فرهنگی با تماس بالا زندگی میکنند، اما گرایش مکزیک به فاصله قدرت زیاد این مسئله را نفی کرده و دانش آموزان و معلمان بیشتر روی تکالیف تمرکز میکند تا روابط دوستانه، در مقابل، پژوهشهای دیگری نشان میدهد که معلمان در کشورهایی که گرایش متوسطی به تماس داشته و فاصله قدرت کمی دارند (مانند آمریکا و استرالیا) احتمالاً بادانش آموزان یا فراگیران خود راحتتر و صمیمیترند (اندرسون،۲۰۰۸).
آمریکا و استرالیا نیز کشورهایی فردگرا هستند؛ بنابراین، بیانگری غیرکلامی را احتمالاً ارزشمند تلقی میکنند (ماتسو موتو[۸۸]،۲۰۰۶).از سوی دیگر، یکی از ویژگیهای فرهنگهای آسیایی گرایش به تماس کم (مک دانیل، اندرسون[۸۹]،۱۹۹۸) و جمعگرایی (ماتسو موتو،۲۰۰۶) توسط معلمین بادانش آموزان هست.
تحقیقات زانگوهمکارانش نشان داد، بهاحتمالزیاد اینگونه تلقی میشود که معلمان ژاپنی و تایوانی سطوح بالاتری از بیانگری غیرکلامی را به کار میبرند. بااینحال همچنان این احتمال وجود دارد که آنها از حرکات خودمانی و راحت نیز استفاده کنند. به یاد داشته باشید که ژاپن و تایوان فرهنگهایی پر بافتاند. مردم متعلق به فرهنگهای پر بافت در مقابل مردم فرهنگهای کم بافت بیشتر تمایل دارند به رفتارهای جزئی استناد کنند؛ بنابراین، معلمین ژاپنی و تایوانی ممکن است ترجیح دهند رفتارهای صمیمیت جویانه خود را از طریق نشانههای ظریفتر که بیشتر به حرکت و خودمانی بودن مرتبطاند تا نشانگان غیرکلامی مستقیم که به بیانگری مربوط هستند را نشان دهند. درواقع، برخی از قالبهای رفتارهای صمیمیتجویانه غیرکلامی نظیر نزدیک هم ایستادن، یا استفاده از تماس چشمی بالا بیشتر در فرهنگهای غربی مناسب تلقی میشوند بنابراین، شواهد موجود نشان میدهند که معلمین آمریکایی و استرالیایی بهاحتمالزیاد، به تلقی دانشجویان خود، از بیانگری غیرکلامی بیشتر استفاده میکنند، درحالیکه اساتید ژاپنی و تایوانی اینگونه نیستند (زانگ، اوتزال، گائو، ویلکاس و تاکای[۹۰]،۱۹۹۸)
۲-۴-۲ – جو مدرسه[۹۱] و تاثیرآن بر ادراک دانش آموزان
جو مدرسه میتواند بر بازده معلم و دانش آموزموثر باشد. سازه جو مدرسه به روشهای مختلف و با بهره گرفتن از تیپشناسی و نظریههای مختلف تعریفشده است وجای تعجبی نیست که تحقیقات با بهره گرفتن از روششناسی هایمخـتلفی صـورت گرفتـهاند (انـدرسون۱۹۸۰، موس،۱۹۷۹)
(اندرسون، ۱۹۸۲) سه جنبه مزبور از جو مدرسه را این چنین بیان می کند:
الف: احساس تشریکمساعی و تعلق[۹۲]
ب صمیمیت و ادب نزاکت در روابط شخصی
ج احساس ایمنی و امنیت
حس اشتراک اجتماعی سازه نسبتاً مبهمی است، ولی میتواند شامل احساسات افراد نسبت به گروه یا سازمانی شود که به آن تعلق دارند بهگونهای که آنها به اهداف و ارزشها متعهد میشوند که در رابطهشان قدری تقابل وجود دارد که بیانگر این است که سازمان نگران اعضای گروه است و به آنان اهمیت میدهد.
لی وهمکاران (۱۹۹۳) اهمیت وجود چشمانداز اشتراک اجتماعی در سازمان مدرسه را مورد تأکید قرار میدهند این دیدگاه بر کیفیت روابط اجتماعی افراد در سازمان مدرسه را مورد تأکید قرار میدهند آنها خاطرنشان میکنند که پیامدهای مثبت[۹۳] برای معلم و دانشآموز در مدارسی اتفاق میافتند که در آن مدارس ناظران و کارکنان آموزشی و دانش آموزان احترام متقابل نسبت به یکدیگر دارند و به همدیگر اهمیت میدهند.
دانکین و بیدل (۱۹۷۴) در مورد جو کلاس این چنین بیان می کنند.جو کلاس : به فضای کلاس درس، یعنی خصوصیات اجتماعی، روانشناختی و هیجانی آن اشاره میکند اهمیت جو کلاس برای انگیزش ازآنجا ناشی میشود که تدریس نوعی رهبری است که هدف آن تحت تأثیر قرار دادن رفتار کلاس است. جو کلاس معمولاً با واژههایی همچون گرم و سرد، سهلانگار[۹۴]، عنانگسیخته[۹۵]، مردمسالارانه، استبدادی و دانشآموز مدار توصیف میشود. جو کلاس را تا حدودی زیادی تعاملات بین معلم و دانشآموز تعیین میکند.
در یک تحقیق کلاسیک که توسط لوین، لیپیت و وایت (۱۹۹۳) انجام گردید نشان داده شد که چگونه انواع مختلف رهبری کلاس، روی انگیزش و رفتار دانشآموز اثر میگذارد هرچند این تحقیق در مدرسه انجامنشده است ولی نتایج آن تلویحاتی[۹۶] برای کلاس درس دارد.
نودینگر [۹۷](۱۹۹۲) پیشنهاد کرده که اهمیت دادن به دیگران مؤلفه مهمی است که باید در همه روابط یک مدرسهدیده میشود و بهطور صریحی در برنامه درسی تدریس شود. امروزه تحقیقات مربوط به کلاس درس وتاثیر روابط متقابل معلم و دانشآموز همچنان بهسوی مطالعات پیچیدهتر در جریان است وتو جه به این تحقیقات به فرایندهای اجتماعی در کلاس درس حقایق جدیدی را آشکار میسازد شکی نیست که هیچ کلاسی محیط یکسانی را برای همه دانشآموزان فراهم نمیکند چراکه رابطه اجتماعی معلم با هریک از دانش آموزان رابطه اجتماعی متفاوت و در نوع خود منحصربهفرد است. شکی نیست این تحقیقات ادامه خواهد داشت ولی از هماکنون میتوان حدس زد این تحقیقات به دنبال آن نخواهد بود که آیا این تأثیر وجود دارد یا خیر؟ بلکه بیشتر دنبال جوابگویی به این سؤال است که این انتظار در چه شرایطی به ثمر مینشیند و دلیل یا دلایل آن کدام است؟یادگیری دانشآموزان به میزان بسیار زیاد به حضور واقعی آنها در کلاس درس بستگی دارد. به این مـعنی کـه در رویای روزانه نباشند و توجه و تمرکز آنها معطوف به معلم باشد. برای این کار معلم باید بتواند در آنها شور و اشتیاق یادگیری ایجاد کند. بدون وجود شورو اشتیاق در خود معلم، امکان انتقال آن به دانشآموزان وجود ندارد (پاتریک، هیزلی، کمپر[۹۸]،۲۰۰۲).
دسی و همکاران (۱۹۹۱) بیان کردند برای ایـنکه دانـشآموزان انگیزه درونی نسبت به درس داشته باشند باید از محتوای آن لذت ببرند. برای دستیابی برای هدف، معلم باید به صورتی دلپذیر محتوای درس را ارائه کند آنها نتیجه گرفتهاند که انگیزش درونی نسبت به یـک فـعالیت به دلیل ماهیت لذتبخش آن تکلیف است، حتی اگر پاداشهای بیرونی و تقویت برای فرد وجود نداشته باشد.
تایلر و نلرز[۹۹] (۲۰۰۶) دریافتند، برقراری ارتـباط با دوستان در مدرسه، داشتن معلمانی که احساس خوبی به آنها میدهند، لذت بردن از دروس و فعالیتهای مـدرسهای، باور ایـنکه مدرسه در زندگی آینده اهمیت دارد و هـمچنین گرفتن نـمرههای خوب، دلایلی مـهم بـرای درگـیری بیشتر در مدرسه محسوب میشوند
معمولاً در مدارسی که دانشآموزان از سطح بـالایی از درگـیری مدرسهای برخوردارند، انتظارات بالایی از موفقیت، جو انضباطی قوی و روابط خوب میان معلم- دانشآموز وجود دارد (ویلمز[۱۰۰]،۲۰۰۳)
تینتو[۱۰۱](۱۹۷۵) بیان می کند تأثیر تعاملهای درون مدرسهای از قبیل:تعامل دانشآموز-معلم، تعامل دانشآموز-دانشآموز و تـعامل دانـشآموز بـا سایر عوامل درون مدرسهای در میزان درگیری مدرسهای دانشآموزان کاملاً روشن است. همانطور که تینتو (۱۹۷۵) در مـدل نـظری خود در تبیین نقش میانجیگرانه درگیری در فرایند ترک تحصیل معتقد است که از زمانی که افراد وارد محیط آمـوزشی مـیشوند با سیستم تحصیلی و اجتماعی آن محیط در تعامل هستند دانشآموزان از سطح بـالایی از درگـیری مدرسهای برخوردارند، انتظارات بالایی از موفقیت، جو انضباطی قوی و روابط خوب میان معلم- دانشآموز وجود دارد.
گالوی و ادواردز[۱۰۲] (۱۹۹۲) بیان میکنند که مطابق نـتایج پژوهشهای مختلف، دانش آموزان زمانی در کلاس احـساس راحـتی خواهند کـرد کـه احـساس کنند، میتوانند در کلاس فعالانه درگـیر شوند و در تصمیمگیریها شرکت کنند
بال۱(به نقل از زارع، ۱۳۷۴) مـعتقد اسـت که «یکی از مسائل مهمی که درزمینهی ایـجاد مـحیط مناسب و منضبط آمـوزشی تـأثیر مستقیم دارد، جوّ عاطفی حـاکم بـر کلاس است که حاصل روابط متقابل شاگردان و معلم با یکدیگر هست. موس (۱۹۷۴) در بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت جو کلاس، به ماهیت ارتباط بین معلم و دانشآموز تأکید داشته است.
تحقیقات کیلن نشان داده است که زمانی که معلمان همدلی و توجه مثبت بیشتری را به دانشآموزان ابراز میکردند، دانشآموزان با مدرسه، معلمان وهم کلاسیهایشان بهتر سازگارمی شدند، همدلی بادانش آموزان و درک آنها به معنای ایجاد محیطی در کلاس است که در آن یادگیری صورت میپذیرد. (کیلن،۱۹۹۸).
۲-۴-۳ -روابط دانش آموز-معلم
الهام پور (۱۳۸۱)بیان کرد برقراری رابطه مثبت معلم بادانش آموزان در کلاس درس را با نوع روشهای تدریس معلمان در کلاس درس در ارتباط قرار دارد. سبک ارتباطی منفی شیوهای استکهدرآن معلمان نسبت به حرفه خود بیعلاقه، مردد وناراضی هستند و این نارضایتی و تردید به معلم اجازه نمیدهد تا بادانش آموزان ارتباط مناسبی برقرار نمایند بهعبارتدیگر تردید ونارضایتی باعث میشود که معلم با شیوه پرخاشگرانه بادانش آموزان برخورد کند وسعی بر تسلط بر دانش آموزان در کلاس درس با شیوهای پرخاشگرانه داشته باشند در این سبک معلمان حس همکاری تشریکمساعی پایین را در برخورد بادانش آموزان به کارمی بندندومقررات و قوانین خشک وبی روح در کلاس حاکم میکنند.
مهر محمدی (۱۳۸۳)، معلم ایده آل را فردی میداند کـه ضـمن بکـار گیـری هوشمندانهی دستاوردهای پژوهشی، با اتکا به درونفکنی، دریافتهای شهودی، بـصیرت آنـی و خلاقیـت، بـه خلق و تولید دانش حرفهای بپردازد. معلم ایده آل، یک معلم تجربی است و تلاش میکند، حتـی در جریان تدریس آگاهانه به رفع کمبودها و نارساییها همت گمـارد. همچنـین وی بـا توجـه بـه دیدگاه خودشکوفایی بیان میکند که معلم به هر یک از دانش آموزان بهعنوان یک انسان و نه بهعنوان عضوی از یک گروه یا کلاس، نگاه کند؛ یعنی باید به فرد آنان از زاویهی فردیت و وجوه متمایزی که ممکن است با دیگران داشته باشند، بنگرد.
افزون بر این، معلمان بایـد بتواننـد روابـط انسانی و عاطفی بسیار نزدیکی بین خود و دانش آموزان برقرار کننـد در غیـر ایـن صـورت از برداشتها، ادراکها، تجربهها و تلقیات دانش آموزان نسبت به محتوای آموزش باخبر نمیشو دو تا معلم در تجربهی یکایک دانش آموزان حضور نیابد، از درک چنین تجربهای عاجز خواهد ماند (نادری و سیف نراقی،۱۳۸۸).
در تلاش برای درک بهتر رابطه دانش آموز-معلم، برخی از مطالعات مستقیماً روی بعضی ویژگیهای رابطه دانش آموز-معلم متمرکزشدهاند. چندین دهه پیش (بار،۱۹۵۸) و بعدازآن (گود و بروفی،۱۹۹۵) ویژگیهای معلم را که به نظر دانشآموز دوستداشتنیترند شناسایی کردند ازجمله ملاحظه، شادابی و صبر و حوصله. (بولز و همکاران،۱۹۹۰) به اهمیت وضع انتظارات و توقعات بالا به هنگام کار بادانش آموزان مناطق فقیرنشین اشاره کردند.
یاکوبسون (۲۰۰۰) دریافت که در گام اول ایجاد یک نوع محیط خوب، شناسایی تکتک دانشآموزان بود تا بدینوسیله معلم شانس بیشتری برای برقراری یک رابطه مثبت با آنها داشته باشد. برگر (۱۹۸۹) معتقد است که بررسی نحوه تعامل معلم بادانش آموزان و میزان آن با پیشرفت تحصیلی از موضوعاتی است که همواره موردتوجه سیاستگذاران نظام آموزشی، معلمان، مدیران و متصدیان آموزشوپرورش و همینطور اولیای دانش آموزان بوده است.
هانتلی[۱۰۳] (۲۰۰۳) یادآور شد که سبک ارتباطی معلم بادانش آموزان در کلاس درس یکی از ۵ توانمندیهای حرفهای مورد نیازمعلمان در فرایند یاددهی –یادگیری است. تدارک محیطی مناسب برای فراگیران یعنی ایجاد محیط مملو از انصاف پذیرش، اعتماد، همکاری و صمیمیت را از صلاحیتهای موردنیاز معلمان در فرایند یاددهی – یادگیری است.
به زعم آوالوز[۱۰۴] (۲۰۰۵) ازاینرو معلم اثربخش صرفاً معلمی نیست که بهخوبی برنامهریزی کند بلکه فردی است که بهطور منطقی بادانش آموزان رابطه برقرار نماید.
تمبرلی، ویلسون، بارار، فانک (۲۰۰۷) سبکهای ارتباطی معلم را بادانش آموزان را به دودسته مثبت و منفی تقسیم نمودند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:06:00 ق.ظ ]
|