۳- در صورت اندازه‌گیری هزینه های نمایندگی به روش سوم، افزایش درصد اعضای غیرموظف به کاهش هزینه های نمایندگی کمک می‌کند.

هارفورد و همکاران (۲۰۰۸) در تحقیقی با عنوان “حاکمیت شرکتی و جریان نقد آزاد در شرکت‌های امریکایی” به بررسی رابطه حاکمیت شرکتی و میزان نگهداشت جریان نقد پرداختند. آنان دریافتند شرکت‌های با حاکمیت ضعیف ذخایر نقدی کمتری دارند و ‌در شرکت‌های بزرگی که مکانیسم نظارتی خوبی حاکم است کار آیی مکانیسم نظارتی در کاهش مشکلات نمایندگی جریان نقدآزاد و بهبود پیش‌بینی پذیری سود در شرکت‌های بزرگ نسبت به شرکت‌های کوچک بیشتر خواهد بود.

هاشم و دوی[۶۵] (۲۰۰۸) در پژوهشی با عنوان “حاکمیت شرکتی، ساختار مالکیت و کیفیت سود” رابطه بین حاکمیت شرکتی، ساختار مالکیت و کیفییت سود را در مالزی بررسی کردند آن‌ ها ‌به این نتیجه رسیدند که بین درصد مالکیت اعضای فامیلی و مالکیت نهادی باکیفیت سود رابطه مثبت ومعنی‌داری وجود دارد ولی بین استقلال اعضای هیئت مدیره و کیفیت سود ارتباط معنی‌داری وجود ندارد.

الدهماری و اسماعیل (۲۰۱۳)، در تحقیقی با عنوان «بررسی تاثیرجریان نقدی آزاد، حاکمیت شرکتی و حجم شرکت بر پیش‌بینی پذیری سود» به بررسی تأثیر جریان‌های نقدی آزاد بر قابلیت پیش‌بینی سود و تأثیر حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بر آن با بهره گرفتن از مدل مجذور رگرسیون ناهمگن بر نمونه های مختلف از شرکت‌های مالزی پرداختند که نتایج تحقیق آن‌ ها نشان داد شرکت‌هایی که حجم جریان نقدی آزاد در آن‌ ها بیشتر است پیش‌بینی پذیری درآمدها در آن‌ ها پایین‌تر است. همچنین معلوم شد شرکت‌هایی که حجم جریان نقدی در آن‌ ها بیشتر است زمانی که سرمایه‌گذاران سازمانی سهام عمده‌ای در شرکت دارند و زمانی که رئیس شرکت مستقل و خودمختار عمل می‌کند میزان پیش‌بینی پذیری درآمدهادر آن‌ ها هم بیشتر است؛ و درنهایت در این تحقیق معلوم شد نقش مالکیت سازمانی و مدیریتی در کاهش حجم جریان نقدی آزاد و افزایش پیش‌بینی پذیری درآمدها در شرکت‌های بزرگ بسیار برجسته است.

۲-۳-۲- داخل کشور تحقیقات

مدرس احمد، عباس زاده محمد رضا، (۱۳۸۷) درتحقیقی با عنوان «بررسی تحلیلی تأثیر توانایی پیش‌بینی اجزای تعهدی و جریان‌های نقدی بر کیفیت سود پیش‌بینی شده» ‌به این موضوع که آیا دقت اجزای سود در پیش‌بینی خودشان، به بهبود پیش‌بینی سود می‌ انجامد و می‌تواند پایداری سود و رابطه سود و جریان‌های نقدی را توضیح دهد پرداختند. تئوری این تحقیق می‌گوید توانایی قوی تر اقلام تعهدی و جریان‌های نقدی فعلی در پیش‌بینی اقلام تعهدی و جریان‌های نقدی آتی با پیش‌بینی سودهای آتی، پایداری (تداوم) سودها و رابطه سودها و رابطه سودها – جریان‌های نقدی ارتباط مثبت دارد. نتایج تحقیق نشان داد: سودهای گذشته می‌تواند سود آتی را با حداقل خطای ممکن پیش‌بینی کند. همچنین ورود یکی از اجزای سود (نقدی یا تعهدی) به مدل‌ها، پیش‌بینی را بهبود می بخشد. این تحقیق نشان داد عملکرد سودها با قابلیت پیش‌بینی اجزای سود و استمرار آن‌ ها رابطه مثبت دارد. به بیان دیگر آن اجزای سود که از استمرار بیشتری برخوردارند. یا به تعبیر دیگر از کیفیت بالاتری برخوردارند، می‌توانند سودها را به نحو مناسب‌تری پیش‌بینی کنند. همچنین مشخص گردید تأثیر جزء نقدی در مدل‌های پیش‌بینی از اقلام تعهدی بیشتر است. این امر همسو با مطالعات اسلوان (۱۹۹۶) است که می‌گوید برگشت پذیری سود که قابل انتساب به جز تعهدی سودهاست. در مقابل بخش قابل انتساب به جزء جریان‌های نقدی سود، از ماندگاری کمتری برخوردار است. به تعبیر دیگر اجزای جریان نقدی سودهای فعلی نسبت به اجزای تعهدی ماندگارترند. تحقیق نشان داد جریان‌های نقدی توانایی بیشتری در پیش‌بینی سودها دارد و متقابلا ” می‌توان از روی سودها، جریان نقدی و از روی جریان نقدی، سودها را پیش‌بینی نمود.

نو روش و همکاران (۱۳۸۸، ۴-۵) به بررسی رابطه سازوکارهای نظام راهبری شرکت و هزینه­ های نمایندگی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. برای انجام این تحقیق از داده ­های ۸۸ شرکت طی دوره زمانی ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ استفاده شد. برای هزینه نمایندگی نیز از تعامل شاخص Q توبین (نماینده فرصت‌های رشد) و جریان‌های نقد آزاد استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نشان داد که بین درصد اعضای غیرموظف هیئت‌مدیره و همچنین درصد مالکیت سرمایه‌گذاران نهادی با هزینه­ های نمایندگی رابطه منفی و معناداری وجود دارد ولی بین نسبت بدهی شرکت‌ها با هزینه­ های نمایندگی رابطه معنادار آماری وجود ندارد.

نیکومرام و محمد زاده (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان «ارائه الگویی برای تبیین ارتباط بین حاکمیت شرکتی و کیفیت سود» ارتباط بین شاخصه‌ای کیفیت سود (کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود و توان پیش‌بینی سود) و ابعاد حاکمیت شرکتی (توانایی و کفایت) در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کردند چون معمول شرکتهایی که در گذشته عملکرد بهتری داشته اند، هزینه نمایندگی باقیمانده در آن‌ ها نیز کمتر است، آن‌ ها در از نرخ بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان معیار اندازه‌گیری کفایت حاکمیت شرکتی استفاده کرده‌اند و برای اندازه‌گیری توانایی حاکمیت شرکتی نیز، از یک شاخص ترکیبی استفاده کردند که متشکل از شش عامل می‌باشد. در بررسی ارتباط تک به تک هر یک از عوامل ششگانه حاکمیت شرکتی با شاخصه‌ای کیفیت سود مشخص گردید که هیچگونه رابطه خطی معنادار بین عوامل توانایی حاکمیت شرکتی(درصد مالکیت اعضای هیات مدیره، درصد مالکیت سرمایه‌گذاران نهادی، نوع حسابرس، نوع مالکیت شرکت، اصلی بودن شرکت و درصد سهام شناور آزاد) و شاخصه‌ای کیفیت سود وجود ندارد. از طرفی نتایج تحقیق بیانگر این است که شرکت‌های با حاکمیت شرکتی کافی در مقایسه با شرکت‌های با حاکمیت شرکتی ناکافی، علی‌رغم در نظر گرفتن یا بدون در نظر گرفتن توانایی حاکمیت شرکتی، دارای کیفیت سود بیشتری هستند. علاوه بر این، شرکت‌های با حاکمیت شرکتی ضعیف نسبت به شرکت‌های با حاکمیت شرکتی قوی، لزوماًً کیفیت سود کمتری ندارند. به طور کلی، نتایج بیانگر این مطلب است که کفایت حاکمیت شرکتی نسبت به توانایی حاکمیت شرکتی، رابطه معناداری با کیفیت سود دارد.

ایزدی نیا و رسائیان (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان “سازوکار نظام راهبری شرکتی و کیفیت سود ” رابطه بین سازوکار نظام راهبری شرکتی و کیفیت سود را بررسی کردند نتایج تحقیق آن‌ ها نشان داد که حدود ۶۱ درصد تغییرات در کیفیت سود، بر مبنای تغییر در اعضای غیرموظف هیئت مدیره و در سرمایه‌گذاران نهادی تشریح می‌رود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...