نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این سؤال، بیانگر آن است که بین دانشجویان مجرد و متأهل در آزمون دینداری و نگرش دینی و شناخت دینی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در عین حال بین دانشجویان مجرد و متأهل در آزمون رفتار دینی و تفکر انتقادی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوریکه در متغیرهای رفتار دینی و تفکر انتقادی میانگین گروه مجردها از متأهل ها بالاتر است.
نتایج تحقیقاتی که خدایاری فرد و همکارانش( ۱۳۸۸) انجام داده ند نشان داد که متأهلها نسبت به مجردها دیندارترند که با یافته حاضر ناهمسو و با تحقیق گنجی”(۱۳۸۳ )همسو می باشد . در تبیین این یافته می توان گفت که از آنجا که جامعه آماری ما را بیشتر مجردها تشکیل داده اند. و به این خاطر مجرها در متغییر رفتار دینی که عینی ترین مؤلفه دینی می باشد. دیندارتر از متأهلها می باشند.
سؤال ۳ :بین میزان دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این سؤال، بیانگر آن است بین نگرش دینی، و تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر نمره ی کل دانشجویان در متغییرهای ذکر شده باهم تفاوت بارزی ندارند. اما در عین حال بین دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد در آزمون دینداری، رفتار دینی و شناخت دینی تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد اینکه میزان دینداری دانشکده های کشاورزی و فنی نسبت به دانشکده های دیگر کمتر است. این یافته با نتایج رضادوست ، دولت آبادی و حسین زاده(۱۳۸۹) و کشاورز(۱۳۷۹) همسو و کاویانی( ۱۳۷۸) ناهمسو می باشد. در تبیین این یافته می توان گفت که رشته های انسانی و علوم پایه مفاهیم مربوط به دین را بیشتر یادآوری می کنند تا رشته های کشاورزی و فنی. در مورد تفکر انتقادی بین دانشکده های مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد با تحقیق عسگری و ملکی( ۱۳۷۹) همسو بود که در میانگین نمرات آزمون در گروه های تحصیلی و جنسیت تفاوت معناداری مشاهده نشد.
سؤال ۴ : بین میزان دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این سؤال، بیانگر آن است که بین متغییرهای دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد به عبارت دیگر نمره ی کل مقاطع مختلف تحصیلی دانشجویان دانشگاه شاهد باهم تفاوت بارزی ندارند. و در تحقیقی که خدایاری فرد و همکاران(۱۳۸۸) به سنجش دینداری پرداخته بودندناهمسو و کیانی و همکاران (۱۳۹۱) همسو بود.۰نتایج این پژوهش نشان داده بود که مقطع کارشناسی نسبت به دکتری باور دینی بالاتری داشت و در تفاوت اندک میان نمرات مقاطع مختلف می توان گفت که جامعه آماری تحقیق حاضر را بیشتر مقطع لیسانس تشکیل داده اند. و همچنین این پدیده احتمالاً، به این صورت نیز قابل بیان است که افراد، در سن کارشناسی، هنوز به طور عمیق، تحت تأثیر رشته ی تحصیلی خود قرار نگرفته اند؛ بلکه هنوز آنچه را از خانواده به همراه خود آورده اند، ارائه می کنند.
همچنین نمره کل تفکر انتقادی مقاطع مختلف تحصیلی دانشجویان دانشگاه شاهد باهم تفاوت معناداری وجود ندارد. و ناهمسو با نتایج تحقیقی که نوشادی(۱۳۸۶) نشان داده بود : که دوره تحصیلی بر میزان گرایش به تفکر انتقادی دارای تأثیر معناداری می باشد؛ به طوری که دانشجویان دوره دکتری گرایش بیشتری به مؤلفه های تفکر انتقادی شامل نوآوری‌، بلوغ فکری و اشتغال ذهنی ، نمره کل و ذهن باز آن داشته اند. که تفاوت معنادار بین دو گروه دوره دکتری و کارشناسی می‌باشد؛ به عبارت دیگر دانشجویان دوره دکتری گرایش بیشتری به تفکر انتقادی داشته و نیز ذهن باز تری به نسبت دانشجویان دوره کارشناسی داشته اند . همچنین یافته ها بیانگر تاثیر معنادار رشته بر میزان گرایش به تفکر انتقادی است. این مطلب را شاید تا حدودی بتوان ناشی از جوّ حاکم بر کلاسهای درس و نیز کتب این رشته دانست که نقد و نقادی جامعه و نظام های اجتماعی اساس کتب و نیز بحثهای کلاسی است
سؤال ۵ : بین دینداری و تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد ارتباط وجود دارد.
نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این یافته، بیانگر آن است که با افزایش اعتقادات مذهبی دانشجویان میزان تفکر انتقادی آنها نیز افزایش می یابد.به بیان دیگر هرچه فرد از درجه ی ایمان بالاتری برخوردار باشد و مقید به اعمال مذهبی همچون خواندن نماز، دعا، روزه گرفتن، قرآن خواندن، شرکت در نماز جمعه و جماعت و سایر مراسم دینی مبادرت ورزد و در این مسیر از تفکر انتقادی رشد یافته تری برخوردار خواهد بود. بنابراین نتایج نشان دهنده ی وجود رابطه مثبت و معناداری بین دینداری و تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد می باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سؤال۶ : بین میزان دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی مختلف تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این سؤال، بیانگر آن است که بین میزان دینداری، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد. . به عبارت دیگر نمره ی کل دانشجویان در متغییرهای ذکر شده باهم تفاوت بارزی ندارند و نمره ها تقریباً حالت نزدیک به هم است. اما در عین حال در مورد متغییر نگرش دینی با وضعیت اقتصادی – اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. یافته حاضر با نتایج به دست آمده تحقیقاتی که رابطه دین با پایگاه اقتصادی – اجتماعی را انجام دادند. از جمله یافته امیری، ( ۱۳۸۳) ؛ سراج زاده، (۱۳۸۳ )؛ زندی) ۱۳۸۷( ، ناهمسو بود .و با نتایج مرشدی (۱۳۸۵) همسو بود. در تبیین ناهمسو بودن این یافته با تحقیقات پیشین می توان گفت نتایج تحقیقات نشان داده است هر چه وضعیت اقتصادی – اجتماعی بالاتر باشد، میزان دینداری پایینتر است.در همسو بودن یافته حاضر با نتایج نشان داده شده مرشدی (۱۳۸۵) بیان شده که وضعیت اقتصادی – اجتماعی تأثیری بر سطح دینداری و گرایش دینی ندارد. و همچنین جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی متوسط به اندازه ی جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی پایین دین دارند. لذا فقط جوانان با پایگاه اقتصادی – اجتماعی بالا تدین ضعیف تری دارند. از طرف دیگر در تحقیق مذکور بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی با نگرش دینی تفاوت معناداری وجود دارد.
بحث
در تحقیق حاضر این نتیجه حاصل گردید که بین مؤلفه های شناخت دینی، نگرش دینی و رفتار دینی با تفکر انتقادی دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بدین صورت که با افزایش میزان باورهای دینی، تفکر انتقادی نیز افزایش می یابد. شناخت ها، باورها و رفتارهای دینی، افراد را به سوی ارزیابی اندیشه صحیح و انتقادی هدایت می کند . هر کدام از مفاهیم ذکر شده پیش نیاز بعدی است، لذا اصلاح و بهبود در شناخت دینی، باید رهبری شود به سوی اصلاح و بهبود در نگرش دینی و اصلاح و بهبود در نگرش دینی ، باید سوق پیدا کند به سوی اصلاح و بهبود در رفتار دینی. به عبارتی دیگر دیانتی می تواند منجر به تفکر انتقادی شود که بر پایه شناخت ها، نگرش ها و رفتارهای اصیل دینی استوار گردد . مسائل دینی باید به نحوی آموخته شود که سبب شناخت عمیق گردد و فرد ارتباط آنها را با مسائل زندگی خود دریابد. افزایش دینداری باعث افزایش و اصلاح دانش و نگرش و رفتارهای دینی در افراد شده و موجبات افزایش تفکر انتقادی می شود.
همچنین در این تحقیق نتایج ذیل گرفته شد.
– بین شناخت دینی با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به این ترتیب می توان انتظار داشت با افزایش شناخت دینی دانشجویان تفکر انتقادی نیز افزایش می یابد. بدین ترتیب دانشجوی که تفکر انتقادی که نوعی تفکر انتزاعی است، داشته باشد، بدون چون و چرا و استدلال کافی مطلبی را نمی پذیرد و آنچه را به عنوان باور و شیوه ی زندگی خود قرار می دهد، با بصیرت و آگاهی انتخاب می کند. چنین کسی از کنار مسایل دینی مطرح شده در جامعه و نیز سؤالاتی که در این زمینه مطرح می شود، با بی توجهی عبور نمی کند و برای پذیرش باورهای دینی به دنبال استدلال می گردد.
– بین نگرش دینی با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. که این یافته به نوعی با نتایج صادقی (۱۳۸۸) که به بررسی رابطه بین نگرش دینی مثبت و منفی با تفکر انتقادی پرداخته بود همخوانی دارد. مهمترین یافته پژوهش وی آن بود که هرچه قدر فرد در سطح بالاتری از نگرشهای دینی قرار داشته باشد به همان میزان از تفکر انتقادی بالاتری برخوردار خواهد بود. همچنین نگرش دینی مثبت و نگرش دینی منفی و شناخت و آگاهی و بسیاری عوامل دیگر که تحت تأثیر دین می باشد بر تفکر انتقادی اثر می گذارد یعنی کسانی که از مهارت تفکر انتقادی ، به خوبی استفاده کرده یا می کنند، از نگرش دینی مثبتی ( شکل یافته تری ) و یا اینکه مراحل جستجو برای دستیابی به نگرش دینی مثبت ( شکل یافته ) را طی می کنند. در تبیین این یافته می توان گفت هر چقدر اعتقاد به خداوند و دستورات او محکم‌تر باشد، به همان اندازه در پذیرش باور خاصى از توانایى استدلال خود بیشتر کمک می گیرد و بدون چون و چرا مطلبى را نمی پذیرد و از تفکر رشد یافته‌ترى برخوردار خواهد بود. با این نوع تفکر مى تواند خود را مورد ارزیابى قرار دهد و بدون پیش داورى به بررسى دلایل و احتمالات مختلف یک موضوع بپردازد. از این جهت، مى توان آن را یکى از عوامل مؤثر در پذیرش نگرش هاى دینى دانست.
– بین رفتار دینی با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بدین ترتیب با افزایش میزان رفتار دینی دانشجویان میزان تفکر انتقادی آنها نیز افزایش می یابد. در تبیین این یافته می توان گفت افزایش و ارتقاء یافتن بینش و باورهای دینی در گرو عمل به دستورات و فرامین الهی است. و به عبارت بهتر با فعالیّت عملی یا رفتار دینی، میزان تفکر انتقادی نیز افزایش می یابد در حقیقت اعمال و رفتار دینی، عینی ترین و ملمو س ترین بخش دین است و ناظر بر اعمال و فعالیتهای مشهود دینی و به عبارتی مناسک دینی در آنان نمایان تر و بهتر می باشد. چنین توقع و انتظاری نیز معقول و منطقی جلوه می نماید، زیرا دانشجویی که حقیقتاّ عواطف و احساسات پاک نسبت به مسایل معنوی دینی خود را افزایش بدهد. مثلاّ( در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی احساس حزن و اندوه کردن، هر که با خدا و اولیاء خدا دشمن است نسبت به او احساس دشمنی می کنم ، در دعاهایی که مستجاب نمی شود حکمتی نهفته است) و مواردی مشابه این گویه ها که به نگرش دینی مربوط می شود. انتظار می رود که با موانع جدی تبدیل نگرش به رفتار مواجه نگردد، تا حدی بهتر ازآنان که واجد خصایص مذکور نیستند چنین اعتقادات و احساسی را در رفتار خود به نمایش بگذارد، مثلاً اعتقادات خود را به خدا در قالب نماز خواندن و روزه گرفتن از وجوب شرعی برخوردار نبوده اند، نمایان تر است و مجموعه مواردی از این قبیل بوده اند که سبب کاهش امتیاز یا نمره رفتار دینی دانشجویان نسبت به نگرش دینی در آنان گردیده است.از نتایج یافته های جانبی این بود که بین متغیرهای دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان پسر و دختر دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته حاضر با نتایج به دست آمده از تحقیقات علوی(۱۳۸۵)، خدایاری فرد و همکاران (۱۳۷۸)، ناهمسو بود. با نتایج مولوی(۱۳۸۵) و سراج زاده(۱۳۷۸ ) همسو بود. در مورد ناهمسو بودن مسأله تفاوت جنسی در عامل نگرش مذهبی باید گفت که تفاوت بین زنان و مردان در میزان مذهبی بودن توسط محققین متعددی مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج برخی از آنها به مذهبی تر بودن زنان اشاره داشته است. .آلستون، مک اینتوش،( ۱۹۷۹)،به نقل از اسماعیلی( ۱۳۸۰). مولوی(۱۳۸۵) در بررسی میزان و ابعاد دینداری دانشجویان زن و مرد بدین نتیجه رسید که تفاوت معناداری در دینداری زنان و مردان وجود ندارد.
علت ناهمسو بودن یافته حاضرطبیعی به نظر می رسد بعلت جو مذهبی دانشگاه شاهد که با برگزاری نمازهای جماعت، برنامه های منظم ادعیه خوانی و اردوهای زیارتی و جلسات دینی در پرورش عواطف و تقویت جاذبه های دینی و ارتقاء باورهای مذهبی دانشجویان اعم از دختر و پسر مؤثر بوده است. و حضور در این برنامه ها پیوند قلبی آنها را با دین و معنویات افزایش می دهد و زمینه را برای شکوفایی ایمان فراهم می سازد و به این دلیل دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد اعم از دختر و پسر از اعتقادات و باورهای مذهبی مطلوبی برخوردار می باشند و همچنین در مورد متغیر تفکر انتقادی میانگین گروه پسران با دختران باهم تفاوت بارزی ندارد و یافته حاضر با تحقیقات کشاورز و همکاران(۲۰۰۹) ناهمسو با زینالی و همکاران (۱۳۸۹ ) همسو می باشد. در ناهمسو بودن این یافته نتایج نشان داده است عوامل فرهنگی شرایط مساعدتری برای مردان در رویاروری به تفکر نقادانه فراهم کرده است . و همسو بودن نتایج نشان داده که جنسیت نقشی در مهارت تفکر انتقادی ندارد . تامسون (۲۰۰۱) نشان داد که جنسیت یک متغیر پیش بینی کننده برای تفکر انتقادی به حساب نمی‌آید. پاینار (۲۰۰۰) در مطالعه خود در آفریقای جنوبی نشان داد که تفکر انتقادی بیشتر زمینه سیاسی دارد و بنابراین جنسیت نقشی بر آن ندارد. بنابراین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد اعم از دختر و پسر با بهره گرفتن از تفکر انتقادی به ارزیابی و جستجوی اعتقادات و باورهای دینی بر می آیند. و از نتایج دیگر یافته جانبی تحقیق حاضر این است که بین دانشجویان مجرد و متأهل در آزمون دینداری و نگرش دینی و شناخت دینی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در عین حال بین دانشجویان مجرد و متأهل در آزمون رفتار دینی و تفکر انتقادی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوریکه در متغیرهای رفتار دینی و تفکر انتقادی میانگین گروه مجردها از متأهل ها بالاتر است.
در مورد رابطه دین با وضعیت تأهل تحقیقاتی که خدایاری فرد و همکارانش( ۱۳۸۸) انجام داده ند نشان داد که متأهلها نسبت به مجردها دیندارترند که با یافته حاضر ناهمسو می باشد . در تبیین این یافته می توان گفت که از آنجا که جامعه آماری ما را بیشتر مجردها تشکیل داده اند. و به این خاطر مجردها در مؤلفه رفتار دینی که عینی ترین و ملمو س ترین بخش دین می باشد. دیندارتر از متأهلها می باشند.
بین متغییرهای دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد به عبارت دیگر نمره ی کل مقاطع مختلف تحصیلی دانشجویان دانشگاه شاهد باهم تفاوت بارزی ندارند. در تبیین این یافته می توان گفت این موضوع در متغیر دینداری، نگرش دینی و رفتار دینی مصداق داشت و در تحقیقی که خدایاری فرد و همکاران(۱۳۸۸) به سنجش دینداری پرداخته بودند نا همسو بود.۰نتایج این پژوهش نشان داده بود که مقطع کارشناسی نسبت به دکتری باور دینی بالاتری داشت در تبیین این یافته می توان گفت. که جو مذهبی بر دانشگاه شاهد حاکم است و در آن تقویت باورهای دینی بیشتر انجام می شود . دلیل دوم اینکه جامعه آماری تحقیق حاضر را بیشتر مقطع لیسانس تشکیل داده اند . همچنین نمره کل تفکر انتقادی مقاطع مختلف تحصیلی دانشجویان دانشگاه شاهد باهم تفاوت معناداری وجود ندارد. و ناهمسو با نتایج تحقیقی که نوشادی(۱۳۸۶) نشان داده بود که دوره تحصیلی بر میزان گرایش به تفکر انتقادی دارای تأثیر معناداری می باشد؛ به طوری که دانشجویان دوره دکتری گرایش بیشتری به مؤلفه های تفکر انتقادی شامل نوآوری‌، بلوغ فکری و اشتغال ذهنی ، نمره کل و ذهن باز آن داشته اند. که تفاوت معنادار بین دو گروه دوره دکتری و کارشناسی می‌باشد؛ به عبارت دیگر دانشجویان دوره دکتری گرایش بیشتری به تفکر انتقادی داشته و نیز ذهن بازتری به نسبت دانشجویان دوره کارشناسی داشته اند . همچنین یافته ها بیانگر تاثیر معنادار رشته بر میزان گرایش به تفکر انتقادی است. این مطلب را شاید تا حدودی بتوان ناشی از جو حاکم بر کلاسهای درس و نیز کتب این رشته دانست که نقد و نقادی جامعه و نظام های اجتماعی اساس کتب و نیز بحثهای کلاسی است .
و از جمله نتایج دیگر این تحقیق این بود که بین نگرش دینی، و تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود ندارد. عبارت دیگر نمره ی کل دانشجویان در متغییرهای ذکر شده باهم تفاوت بارزی ندارند. اما در عین حال بین دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد در آزمون دینداری، رفتار دینی و شناخت دینی تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد اینکه میزان دینداری دانشکده های کشاورزی و فنی نسبت به دانشکده های دیگر کمتر است. این یافته با نتایج رضادوست ، دولت آبادی و حسین زاده(۱۳۸۹) همسو می باشد. در تبیین این یافته می توان گفت که رشته های انسانی و علوم پایه مفاهیم مربوط به دین را بیشتر یادآوری می کنند تا رشته های کشاورزی و فنی. در مورد تفکر انتقادی بین دانشکده های مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد به عبارت دیگر دانشجویان این دانشکده ها از مهارت تفکر انتقادی خوبی برخوردار می باشند.
و در نهایت از یافته های دیگر تحقیق حاضر این بود که بین میزان دینداری، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد. . به عبارت دیگر نمره ی کل دانشجویان در متغییرهای ذکر شده باهم تفاوت بارزی ندارند و نمره ها تقریباً حالت نزدیک به هم است. اما در عین حال در مورد متغییر نگرش دینی با وضعیت اقتصادی – اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. یافته حاضر با نتایج به دست آمده تحقیقاتی که رابطه دین با پایگاه اقتصادی – اجتماعی را انجام دادند. از جمله یافته امیری، ( ۱۳۸۳) ؛ سراج زاده، (۱۳۸۳ )؛ زندی(۱۳۸۷)، ناهمسو بود .و با نتایج مرشدی (۱۳۸۵) همسو بود. در تبیین ناهمسو بودن این یافته با تحقیقات پیشین می توان گفت نتایج تحقیقات نشان داده است هر چه وضعیت اقتصادی – اجتماعی بالاتر باشد، میزان دینداری پایینتر است.در همسو بودن یافته حاضر با نتایج نشان داده شده مرشدی (۱۳۸۵) بیان شده که وضعیت اقتصادی – اجتماعی تأثیری بر سطح دینداری و گرایش دینی ندارد. و همچنین جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی متوسط به اندازه ی جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی پایین دین دارند. لذا فقط جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی بالا تدین ضعیف تری دارند. از طرف دیگردر تحقیق مذکور بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی با نگرش دینی تفاوت معناداری مشاهده شد. که با تحقیق خدایاری فرد و همکاران(۱۳۸۸) همسو بود.
علاوه بر نتایج بالا تحلیل رگرسیون چندگانه نشان دادند که مؤلفه های شناخت دینی، نگرش دینی و رفتار دینی نقش مؤثری در افزایش تفکر انتقادی ایفاء می کنند.
دقت و بررسی در یافته ها و نتایج تحقیق مبین آن است که مؤلفه نگرش دینی به مراتب بالاتر از دو بعد شناخت دینی و رفتار دینی می باشد. با توجه به موارد توضیح داده شده فوق میزان نگرش دینی آنان نسبت به مواردی نظیر رفتن به حرم پیامبر و امامان احساس معنوی در من ایجاد می کند و سایر موارد مشابه ،از میزان رفتارها و فعالیت مشهود دینی آنان نظیر مقید هستم قصد روزه هاییکه نگرفته ام، به جا آورم ، سعی می کنم نمازم قضا نشود، در معاشرت با جنس دیگر، رعایت حدود اسلامی را لازم می دانم، در مراسم مذهبی شرکت کردن و یا میزان مناسب بودن طرز تلقی آنان نسبت به سرایت دیانت در پدیده ها و مسایل اجتماعی جامعه بیشتر و بهتر می باشد. موانع فردی و اجتماعی وجود دارند که از تبدیل اعتقادات دینی به رفتار های دینی جلوگیری به عمل می آورند و یا آنکه نمی گذارند اعتقادات دینی، به مسایل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی تسری یابند. اگرچه در مورد تحقیق حاضر مطالعه ای انجام نگرفته است ولی در تحقیقی که توسط سراج زاده که در مورد دانش آموزان سال سوم دبیرستان های تهران انجام گرفت مؤلفه ی نگرش دینی که در آن تحقیق به عنوان عواطف دینی شخصی بیان شده بود . (مثل احساس نوعی ارتباط با موجودات مقدس و متعالی) است، نوجوانان مورد مطالعه دیندار تر بودند و در مؤلفه ی دیگر یعنی رفتار دینی، که متمرکز بر به کار بردن دین در زندگی فردی و اجتماعی فردی و شرکت در مراسم عبادی جمعی است، نمره ی دینداری پاسخگویان کمتر بوده است
خلاصه اینکه انسان برای این که بتواند به اعتقاداتش پایبند باشد و به ارتقاء آنها بپردازد لازم است که ایمان و دین خود را در ابعاد شناختی، رفتاری، عاطفی و انگیزشی تقویت نماید. البته این ابعاد به نحوی با یکدیگر مرتبط بوده و با هم تعامل دارند. مثلاً هر چه شناخت انسان به خدا و به دین قوی باشد، انگیزه انسان تقویت شده و رفتار های مثبت بیشتری از او سر می زند و از طرف دیگر هر چه رفتارهای مثبت بیشتری انجام دهد. زمینه رشد شناختی و انگیزشی او نیز بالا می‌رود. از سوی دیگر عواطف مثبت انسان نیز می تواند در افزایش انگیزه و در نتیجه استمرار رفتارهای دینی تأثیر گذاشته و باعث گردد. انسان ، سرعت بیشتری در طی مسیر معنوی و ارتقاء باورهای دینی داشته باشد . هر گاه فردی در شناخت های مذهبی رشد یابد ، در نگرش و رفتارهای مذهبی نیز رشد خواهد یافت و بالعکس . به طور کلی، این سه حیطه بر یکدیگر اثر مستقیم دارند . با کاهش یکی بقیه کاهش و با افزایش یکی بقیه افزایش می یابند؛ به عبارت دیگر نمی شود تنها یکی از مؤلفه ها را بالا برد و در عین حال، اسلامی بودن آن نگرش محفوظ باشد . ماهیت اسلامی بودن نگرش های افراد به این است که این سه مؤلفه در هم تنیده باشند . بعضی مبلغین ممکن است ناخواسته بر یک بعد تأکید کنند؛ اما مخاطبان یا آن را درونی نمی سازند، تا زمانی که مؤلفه های دیگر و از کانال های دیگر تأمین شوند، یا اگر درونی سازند و در عمق وجود آنها جای بگیرد، ارزش دینی ندارد ؛ بلکه ضد دینی است ؛ مثل متحجرهای خشکه مقدس که رفتار دینی دارند؛ اما شناخت و عوطف دینی ندارند یا کسانی مثل خوارج که عواطف سخت و خشک دارند؛ اما معرفت دینی ندارند(کاویانی،۱۳۷۸ : ۱۲۵ ).
از این رو نقش متولیان و دستگاه های فرهنگی در برنامه ریزی صحیح و اصولی و تقویت مبانی دینی و عقیدتی جوانان و تربیت آنان بر اساس الگوها و معیار های صحیح اسلامی نقش بسیار حیاتی در مقابله با دین گریزی جوانان دارد . اهمیت این مسئله در دانشگاه ها بسیار جدی است ، لذا باید مسئولان تأثیرگذار در این مراکز ، در گزینش اساتید و مدیران دانشگاه دقت و نظارت کافی داشته باشند و در غنی سازی متون آزمایشی متناسب با نیاز های جامعه و ارزش های اسلامی همت گمارند از طرف دیگر به شدت باید مواظب خطر دگرگونی در هویت فرهنگی و گرایش های نسل جوان بود میل واندیشه انتقادی، به بعنوان یک مؤلفه ی ضروری وحتمی برای رویارو شدن با واقعیتهای دنیای مدرن است . چرا که تفکر انتقادی درجامعه افراد را از حالت انفعالی بیرون می آورد و به آنها مهارتها و تواناییهایی می بخشد تا بجای تقلید کورکورانه از الگوها و پذیرش بی چون وچرای والدین، معلمان، سیاستمداران و رسانه ها بتوانند با تمسک به تفکر واندیشه انتقادی در جستجوی حقیقت و دانایی باشند و هرگز از جستجوی حقیقت و کوشش برای درک پدیده های اجتماعی غفلت نورزند. در این میان آموزش و پرورش مهمترین و کلیدی ترین نقش را بر عهده دارد، زیرا که پرورش نسل آینده را در برنامه کار دارد از نقش مهم پژوهش های دانشگاه نیزنباید غافل شد و باید زمینه های لازم را برای گسترش این
تفکرات را در دانشگاهها پی ریزی نمودو از توانایی بالای استادان در این زمینه حداکثر بهره را گرفت دارد. تمام تلاشها و برنامه های آموزشی و پرورشی متولیان و سرپرستان نظام تعلیم و تربیت برای این است که نسل جوان امروز کشور را به سوی آموخته ها و اندیشه هایی هدایت نماید که بروز و ظهور رفتاری منطبق با ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده در اجتماع منجر گردد و در نهایت وصول به کمال مطلوب وسعادت و رستگاری را برای افراد محقق سازد.
پیشنهادها
الف ) کاربردی
مسئولان و برنامه ریزان دانشگاه باید به ارائه راهکارها و اقدامات موارد زیر بر آیند.این اقدامات عبارتنداز:
– بررسی هایی به عمل آید که مشخص شود چه عوامل و موانعی سبب می گردد که برخی دانشجویان اعتقادات دینی نسبتاّ خوب را نتوانند به همان خوبی در رفتار های دینی خود متجلی سازند.
– همانطور که در این تحقیق ضعف نسبی نگرش مذهبی دانشجویان پسران نسبت به دختران مشاهده گردید، لازم است دست اندرکاران فرهنگی دانشگاه جهت ارتقای سطح نگرش مذهبی دانشجویان پسر توجه جدی نشان دهند.
– همانطور که در این تحقیق ضعف نسبی تفکر انتقادی دختران نسبت به پسران مشاهده گردید، اقداماتی در مورد تقویت و راهکارهای بهبود مهارت تفکر انتقادی انجام شود.
ب) پژوهشی

    1. با توجه به گستردگی جامعه آماری، در این تحقیق فقط دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد مورد مطالعه قرار گرفت. پیشنهاد می شود محققین آتی تحقیقات مشابهی را در جامعه آماری مربوط به مدرسین، دانشجویان و دانش آموختگان دانشکده های مختلف نیز انجام دهند.
    1. در این تحقیق ما از ابزار پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری یافته ها استفاده نمودیم .محققین آتی می توانند این تحقیق رادر قالب ابزار تحقیقی همچون مصاحبه نیز انجام دهند.

۳٫از آنجا که در این تحقیق سه مورد از مؤلفه های دینی باهم با تفکر انتقادی بررسی شده محققین آتی می توانند جداگانه این مؤلفه ها را با تفکر انتقادی بررسی کنند.
محدودیت­های پژوهشی
در جوامع امروزی شروع هر کاری خواه یا ناخواه با مشکلاتی مواجه می شود .چرا که هر فرد شروع کننده ای تا حدودی ناشی است و منابعی که افراد به آنها ارجاع می کنند نیز همکاری لازم را ندارند. بنابراین هرکاری دارای محدودیتهایی می شود.از جمله این محدودیتها عبارتنداز:
۱- دانشجویان دانشگاه همکاری لازم را در پر کردن پرسشنامه ها نداشته اند.
۲- تقسیم بندی سؤالات به سه مؤلفه ی شناخت دینی ، نگرش دینی و رفتار دینی بطور قطعی و صد در صدی نیست .
فهرست منابع
الف) فارسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...