د- آیا مدیرانی وجود دارند که افکار کارآفرینانه کارکنان را درک کنند؟

۲-۱-۷-۲ پیاده کردن فضای کارآفرینانه:

عناصر اصلی که در پیاده کردن فضای کارآفرینانه ضروری هستند عبارت‌اند از:

    • وجود هدف‌های صریح و روشن؛

    • وجود سیستم باز خورد تقویت کننده مثبت؛

    • تأکید بر مسئولیت فردی؛

    • پاداش ‌بر اساس نتایج؛

  • آزمایش و تجدید نظر در ارزش‌ها و فلسفه مدیریت ارشد.

همچنین عواملی که متخصصان نوآوری مثل کوئین[۳۶] در سازمان‌های بزرگ توصیه می‌کنند و رعایت آن‌ ها را در پیاده کردن فضای کارآفرینانه ضروری می‌دانند عبارت است از:

    • وجود آرمان مشترک روشن، حامی نوآوری و بازارگرایی.

    • وجود ساختار سازمانی تخت و گروه‌های کاری کوچک

    • یادگیری تعاملی

  • مجاز بودن پژوهشات گروهی یا فردی مخفیانه[۳۷]. در سازمان‌های نوآور، گروه‌ها یا افرادی هستند که مخفیانه و خارج از ساعات اداری راجع به موضوعی پژوهش می‌کنند، اما سازمان مانع آن ها نمی‌شود.

۲-۱-۷-۳ کنترل و ارزیابی کارآفرینی سازمانی:

ویجی ساته[۳۸] حوزه هایی را که مدیریت باید جهت کنترل رفتار کارآفرینانه بر آن‌ ها تمرکز کند شناسایی و به شرح ذیل ارائه می‌دهد:

    • تشویق فعالیت‌های کارآفرینانه به جای تهدید، استفاده از پاداش‌های مالی و قدردانی سازمانی به جای قواعد و رویه‌های سختگیر اداری.

    • سیاست‌های مناسب منابع سازمانی؛ مدیران بیشتر ترجیح می‌دهند تا هنگامی که به اندازه کافی صنعت مربوط را به یاد نگرفته‌اند در موقعیت خود باقی بمانند تا اینکه در سازمان جابه جا شوند، ساته در این باره پیشنهاد می‌کند که از سیاست چرخش شغلی انتخابی استفاده شود.

  • تحمل شکست‌های اجتناب ناپذیر، به شرط یادگیری از آن‌ ها (صمد آقایی، ۱۳۸۸: ۸۴ -۸۶).

۲-۱-۸ ویژگی‌های سازمان‌های کارآفرین

سازمان‌های کارآفرین واجد ویژگی‌هایی هستند که آن ها را از سایر سازمان‌ها متمایز می‌کند، شناسایی و تقویت این ویژگی‌ها موجب هر چه نوآور شدن سازمان و اجرای بهینه کارآفرینی شرکتی می‌گردد که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می‌شود:

۲-۱-۸-۱ ابعاد ساختاری

بیان کننده ویژگی‌های یک سازمان هستند که می‌توان بدان وسیله سازمان‌ها را اندازه‌گیری و با هم مقایسه کرد (راسخ، ۱۳۸۶: ۷۳).

۱- غیر رسمی بودن: رسمی بودن به میزان یا حدی که مشاغل استاندارد شده‌اند، اشاره می‌کند؛ اگر شغلی از میزان رسمیت بالایی برخوردار باشد، متصدیان از حداقل آزادی عمل برخوردار می‌باشد؛ زیرا از کارکنان انتظار می‌رود همیشه نهادهای یکسانی را با روش معینی به کار برند که منجر به نتایج از پیش تعیین‌شده‌ای گردد، وقتی رسمیت کم است رفتار کارکنان از آزادی عمل بیشتری برخوردار است (رابینز، ۱۳۷۶). به عبارتی یکی از ویژگی‌های سازمان‌های کارآفرین، غیر رسمی بودن آن‌ ها است و چنینی سازمان‌هایی مخالف محدود کردن کارکنان از طریق دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌های رسمی هستند، چون معتقدند هر چه افراد آزادتر باشند، خلاقیت بیشتری خواهند داشت (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۹۶).

۲- تخصصی نبودن: تخصصی بودن یعنی این که سازمان تا چه اندازه یا تا چه درجه‌ای کارها و فعالیت‌های خود را به وظایف جداگانه و تخصصی تقسیم کرده باشد؛ سازمان‌های کارآفرین بسیار کم تخصصی هستند، بدین ترتیب که هر یک از کارکنان چندین وظیفه را به عهده دارند و دامنه وسیعی از کارها را انجام می‌دهند (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۹۷).

۳- نداشتن استاندارد: نداشتن ‌استاندارد به مواردی اطلاق می‌شود که بسیاری از کارهای مشابه روشی یکسان و همانند انجام شوند. در سازمان‌های کارآفرین، انجام امور و وظایف به شیوه مشخص و یکسان، بسیار کم است. این نوع سازمان ها اساساً نتیجه‌گرا هستند و به منظور شکوفایی خلاقیت افراد، قضاوت و ارزیابی عملکرد کارکنان را بر اساس نتایج به دست آمده در نظر می‌گیرند نه بر اساس روش انجام کارها؛ ادبیات کارآفرینی نشان می‌دهد که قواعد و قوانین سازمانی در شرکت‌های کارآفرین مانع خلاقیت، ریسک‌پذیری و اجرای سریع ایده های کارکنان نمی‌گردد، لذا افراد تا حدودی اجازه انحراف از قواعد را دارند (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۹۸).

۴ – کم رنگ بودن سلسله مراتب: در سازمان‌های کارآفرین رعایت سلسله مراتب کم رنگ است، یعنی افراد گزارش کار خود را به شکل مشخصی ارائه نمی‌دهند و برخی از اوقات کاری را آزادانه به کشف ایده های مورد علاقه خود می‌گذرانند، بدون آنکه به کسی گزارش دهند. در این نوع سازمان‌ها اعتقاد بر این است با کنترل سلسله مراتبی نمی‌توان بر محیط رقابتی، پیچیده و پویا و نامطمئن فائق آمد (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۹۸).

۵- نداشتن پیچیدگی: از نظر پیچیدگی عمودی یا تعداد سطوح سازمانی، سازمان‌های کارآفرین با داشتن حداقل لایه‌های مدیریتی، دارای ساختار سازمانی تخت هستند. از نظر پیچیدگی افقی و مکانی، سازمان‌های کارآفرین به دلیل کوچک بودن (یا توصیه برای کوچک شدن)علاقه‌ای به ایجاد دوایر متعدد و انجام امور در مناطق جغرافیایی مختلف ندارند (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۹۹).

۶- عدم تمرکز: متمرکز بودن به آن سطح از اختیارات گفته می‌شود که قدرت تصمیم‌گیری دارد؛ هنگامی که تصمیمات در سطوح بالای سازمان اتخاذ شود آن سازمان را متمرکز می‌نامند؛ یکی از مشخصات سازمان‌های کارآفرین داشتن کارکنان توانمند است و به همین منظور از طریق تفویض اختیار و مدیریت مشارکتی از ایجاد تمرکز در سازمان جلوگیری می‌کنند (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۹۹).

۷- حرفه‌ای بودن: حرفه‌ای بودن به سطح تحصیلات رسمی و آموزش کارکنان اطلاق می‌شود ‌در مورد سازمان‌های کارآفرین دقیقاً نمی‌توان گفت که حرفه‌ای هستند؛ زیرا اولاً، ویژگی اصلی سازمان‌های کارآفرین، نوآوری است و نوآوری با سطح تحصیلات رابطه معناداری ندارد؛ دوماً، سطح تحصیلات سازمان وابسته به سطح تکنولوژی سازمان است (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۱۰۲).

۸- حمایت مدیریت: خصوصیات زیر در مدیریت ارشد سازمان برای حمایت مدیریت از کارآفرینی است:

– قدرت تصمیم‌گیری مدیریت ارشد

– قبول مسئولیت فعالیت کارآفرینانه

– پذیرش ریسک به عنوان خصیصه مثبت

– تنوع در حمایت مالی

– قدردانی از افراد صاحب ایده

– تجربه نوآوری مدیریت ارشد

– استفاده از ایده های جدید کارکنان

– اعتقاد به مدیریت مشارکتی

– قدردانی از افراد ریسک پذیر (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۱۰۴ ).

۲-۱-۸-۲ ابعاد محتوایی

۱- اندازه : سازمان‌های کارآفرین اغلب سازمان‌های کوچکی هستند، اما این بدان معنا نیست که در آینده نیز این وضع باقی می‌ماند؛ امروزه سازمان‌های بزرگ نیز سعی می‌کنند که شرایط را طوری فراهم آورند که هم از مزایای سازمان‌های بزرگ بهره‌مند شوند و هم از مزایای کارآفرینی (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۱۰۸).

۲- تکنولوژی مناسب: سازمان‌های کارآفرین، جهت ارضای نیازهای مشتریان، انعطاف‌پذیری و سازگاری با محیط و بخصوص واکنش سریع در برابر تغیرات محیطی به تکنولوژی‌های پیشرفته و قابل انعطاف روی می‌آورند (صمدآقایی، ۱۳۸۸: ۱۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...