مقالات و پایان نامه ها | ۲-۲-۱-۸٫ عوارض و تبعات خشونت خانوادگی علیه زنان – 1 |
۲-۲-۱-۷-۲٫ خشونت نسبت به کودکان(کودک آزاری):
وقتی صحبت از خشونت خانوادگی می شود نمی توان این پدیده را منحصر به زن و شوهر دانست و تأثیر آن را در مورد کودکان نادیده انگاشت، این موضوع امری است که توجه محققان در مورد مسایل خانواده را طی دهه های اخیر به خود معطوف ساخته است. موضوع کودک آزاری از قدمت و پیشینه ی بسیار طولانی برخوردار است، در واقع تاریخچه ی اعمال خشونت نسبت به کودکان به دوران مسیحیت و روم بر میگردد. کشتن کودکان ناقص و بیمار و یا کودکانی که باعث تحلیل رفتن وضعیت اقتصادی خانواده گشته اند بسیار متداول و از دید اجتماعی قابل قبول بوده است(جزایری،۱۳۸۴). با این حال موضوع کودک آزاری طی چند دهه ی اخیر، یعنی از زمانی که اصطلاح”نشانگان کودک آزاردیده[۳۸]” توسط کمپ و همکاران[۳۹] در سال(۱۹۶۲)، ابداع گردید به شکل جدی مطرح شده است. آن ها به توصیف و تشریح جراحات و صدمات وارده بر کودکان بستری در بیمارستان، که از جانب والدین آن ها اعمال شده بود پرداختند، و در اوایل دهه ی ۷۰ به تدریج محققان دیگری در این زمینه بررسی هایی انجام دادند(آلن، ۱۹۹۷). سازمان بهداشت جهانی تعریفی از کودک آزاری ارائه داده است:” کودک آزاری عبارت است از آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان و یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افرادی که نسبت به او مسوول هستند(بیگلویی و همکاران،۱۳۸۰).
در ایران نیز مطالعات محدودی در مورد کودک آزاری و افراد آزاررسان صورت گرفته، از جمله آمار نشان می دهدکه در ۷۰ درصد موارد اعمال خشونت و آزارگری در محیط خانه رخ داده است. بیشترین گروه سنی در معرض آزار، کودکان ۵ تا ۹ ساله و سپس ۱۰ تا ۱۴ ساله بوده اند، و نیز دختران به میزان بیشتری از پسران مورد آزار واقع شده اند. مطالعه ی فوق نشان داد که بیشترین آزارگری و اعمال خشونت از سوی مردان رخ داده است(اخضری،۱۳۸۰). در مورد علل و ریشههای کودک آزاری نظرات گوناگونی مطرح شده و دلایل متعددی برای آن بر شمرده اند. از جمله: فقر والدین، نزاع های بین والدین، اعتیاد والدین، مؤنث بودن کودک آزار دیده، و بسیاری عوامل دیگر که زمینه ی آزار رساندن به کودکان را فراهم می کند(یاریگرروش،۱۳۷۸). کودک آزاری اثرات مخرب جسمانی و روانی برای کودک به همراه دارد، نتایج مطالعات نشان میدهد که داشتن سابقه ی تنبیه و آزار در کودکی به انواع اختلالات روانی از جمله اختلال چند شخصیتی، اختلال تنش پس از ضربه(ptsd) و … در آینده منجر می شود.
۲-۲-۱-۷-۳٫خشونت بین فرزندان:
صاحب نظران مدام بر اهمیت روابط خوب بین فرزندان، به جهت تأثیری که بر رشد و تکامل آن ها میتواند داشته باشد تأکید میکنند، خواهران و برادران(همشیرها) با داشتن تجارب یکسان در کنار هم میتوانند نقش بسیار مثبت و ارزنده ای را در بهداشت خود و خانواده داشته باشند. با این وجود در بعضی خانواده ها بنا به دلایلی روابط فرزندان تیره شده و حتی منجر به خشونت علیه یکدیگر می شود. البته لازم به ذکر است که خشونت ممکن است بین فرزندان، یا بین فرزندان علیه والدین نیز به وقوع بپیوندد. در بین همشیرها نیز انواع خشونت ها از قبیل خشونت روان شناختی و آزار جنسی وجود دارد که اغلب بدون آگاهی والدین انجام میگیرد.
تحقیقات متعددی نشان دادهاند که خشونت بین همشیرها میتواند نقش بسیار مهمی در رشد رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشد. در موارد نادری خشونت بین فرزندان میتواند منجر به قتل شود. بسیاری از صاحب نظران معتقدند که خشونت کودکان نسبت به یکدیگر در اثر ارتباط غلط و پاتولوژی والدین با فرزندانشان میباشد. نتایج تحقیقات نشان میدهد که والدین یکی از فرزندان خود را بر علیه دیگری تشویق به اعمال رفتارهای خشونت آمیز میکنند(جزایری،۱۳۸۴). از جمله عوامل دیگری که در این ارتباط از نظر متخصصین مورد تأیید قرار گرفته است تبعیض های خانوادگی و شرایط طاقت فرسای اجتماعی و اضطراب زیاد حاصل از آن در کودک است.
۲-۲-۱-۷-۴٫خشونت نسبت به سالمندان:
امروزه خیلی از افراد مطلع هستند که حتی سالمندان نیز در خانواده از خشونت های خانوادگی در امان نیستند، در واقع علاوه بر کودک آزاری، خشونت زناشویی و خشونت بین فرزندان، گروه دیگری که در معرض خشونت های خانوادگی قرار می گیرند سالمندان هستند. با وجود این دانش کافی در این زمینه از خشونت بسیار محدود میباشد و تقریبا از دهه ۷۰ به بعد حقیقت خشونت نسبت به سالمندان در اذهان عمومی آشکار شد.
هودسون[۴۰](۱۹۸۶)، خشونت علیه سالمندان را این گونه تعریف میکند:” هر گونه آزار یا قصور(غفلت)، عمدی یا غیر عمدی، با یک یا انواع خشونت: فیزیکی، روان شناختی یا مالی که موجب رنج، آسیب، درد، خسارت یا نقض حقوق بشر و کاهش کیفیت زندگی شود”. آمرمان و هرسن(۱۹۹۹)، چهار نوع خشونت نسبت به سالمندان را عنوان کردهاند: خشونت روان شناختی که شامل ایجاد استرس های هیجانی و روانی در قربانیان از جمله تهدید های آشکار، دستورهای سخت و کودکانه به آن ها، و جدایی از دیگران، خشونت فیزیکی که شامل آسیب بدنی به قربانی، خشونت مالی یعنی سوء استفاده یا سرقت اموال و دارایی و ثروت یا عدم توجه به دارایی های شخصی سالمند و خشونت جنسی. هم چنین فرگوسون و بک[۴۱](۱۹۸۱)، نیز چهار نوع خشونت علیه سالمندان را عنوان کردهاند: خشونت کامل مانند فراهم نکردن غذای مناسب برای سالمند یا عدم توجه در زمینه مراقبت های پزشکی، خشونت مالی، خشونت فیزیکی و خشونت روان شناختی. علل و ریشههای خشونت علیه سالمندان را بر اساس تئوری هایی از جمله تئوری تبادل اجتماعی، تئوری انتقال میان نسلی، مسایل شخصیتی و… مورد بررسی قرار دادهاند(مافی، ۱۳۸۱).
۲-۲-۱-۸٫ عوارض و تبعات خشونت خانوادگی علیه زنان
در بحث خشونت علیه زنان، موضوع اصلی پیامدها و تبعات ناشی از آن است که متأسفانه به دلیل نامرئی بودن موارد آن و در دسترس نبودن آگاهی ها و آمارهای دقیق، نمی توان نتایج این جنایت بزرگ را تحلیل کرد. با این حال بحث عوارض خشونت را می توان به دو دسته ی کلی عوارض جسمانی و عوارض روانی تقسیم کرد:
۲-۲-۱-۸-۱٫ عوارض جسمانی خشونت:
این عوارض که نسبت به عوارض روانی بارزتر و عینی تر هستند، از طیف وسیعی برخوردارند که در زیر به برخی از این موارد اشاره می شود:
۲-۲-۱-۸-۱-۱٫ قتل:
مطالعات متعددی گزارش کردهاند که در بسیاری از موارد قتل زنان توسط شریک زندگی کنونی و یا قبلی شان صورت گرفته است. در یک مطالعه که در زیمباوه روی گزارش های ۲۴۹ دادگاه صورت گرفته، مشخص شده است که ۵۹ درصد از موارد قتل زنان توسط شرکای زندگی قربانی ها انجام گرفته است.
۲-۲-۱-۸-۱-۲٫ صدمات جدی:
صدمات حاصل از سوء استفاده جنسی و فیزیکی در زنان ممکن است بسیار جدی باشند. طیف این ضایعات از کوفتگی و کبود شدگی و شکستگی تا ناتوانی های مزمن متغیر است و درصد بالایی از این موارد احتیاج به درمان طبی دارند.
۲-۲-۱-۸-۱-۳٫ صدمات دوران بارداری:
تحقیقات اخیر مشخص ساخته اند که خشونت در طی دوران بارداری به عنوان یک خطر برای سلامتی مادر و جنین او محسوب می شود.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 12:41:00 ق.ظ ]
|