الف)تعیین هدف های دانش: هدف­های مدیریت دانش، باید از هدف­های اصلی سازمان نشأت گرفته و در دو سطح استراتژیک و عملیاتی مشخص شوند.

    • سطح استراتژیک : تبدیل و نگهداری سازمان بر مبنای مدیریت دانش و همچنین ایجاد فرهنگ و سیاست­های لازم در این زمینه انجام می­ شود.
      • سطح عملیاتی : که در این سطح، با توجه به هدف ها باید نحوۀ شناسایی، استفاده، توزیع، کاربرد و نگهداری دانش، مشخص و برنامه های لازم برای دستیابی به آنها در زمان معین، طراحی شود و به مرحلۀ اجرا درآید.
      • ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب) شناسایی دانش: با طرح این پرسش که ” آیا می­دانیم که چه می­دانیم ؟ ” باید انجام این وظیفه مدیریت دانش؛ یعنی مرحله کشف دانش را آغاز کرد. بسیاری از سازمان­ها به خاطر ناآشنا بودن با دانش خود، در تصمیم گیری­ها و هدف­گذاری­های شان دچار مشکل می­شوند، البته ناگفته نماند که شناسایی منابع دانش درون و بیرون سازمان، به همراه هم انجام می­ شود.
پ)کسب دانش: در این مرحله، دانش­ها باید از بازار داخلی و خارجی نظیر دانش­های مربوط به مشتری، به تولید، همکاران رقبا و … از منابع شناسایی شده در مرحله کشف، کسب گردد و نیز مشخص نمودن آنکه چه قابلیت­هایی را می توان از خارج خریداری / تهیه کرد و مورد استفاده قرار داد، مورد توجه قرار می­گیرد.
ت) توسعه دانش: با توجه به پایه­ های موجود، باید دانش سازمان را گسترش داد، البته این امر، شامل توسعه قابلیت، محصول، ایده­های جدید، فرایندها و … و مسائلی از این دست می­ شود.
ث)تسهیم دانش: مسائلی همچون چگونگی به اشتراک گذاری دانش موجود و انتقال آن به محل مناسب و مورد نیاز و چگونگی انتقال دانش، به گونه ­ای که در سازمان قابل دسترسی و استفاده باشد و نیز چگونگی انتقال دانش از سطح فردی به سطح دانش گروهی و سرانجام سطح دانش سازمانی، از جمله مواردی است که در دستور کار این بخش از مدیریت دانش قرار می­گیرد.
ج)استفاده از دانش: اطمینان به استفاده مفید از دانش در سازمان، مربوط به این قسمت است. در این بخش، موانعی بر سر راه استفاده مفید از دانش جدید است که باید شناسایی و رفع شوند تا از آن بتوان، به طور عملی در ارائه خدمات و محصولات (دانش) استفاده کرد.
چ)نگهداری دانش: ذخیره و نگهداری و روزآمد کردن دانش به این بخش مربوط می شود. این روش، از نابودی دانش جلوگیری کرده به آن اجازه اینکه مورد استفاده قرار گیرد را می­دهد که البته در این راستا باید ساز و کارهای مناسبی برای به روز کردن سیستم ایجاد شود.
ح)ارزیابی دانش: نحوه رسیدن به هدف­های معین و استفاده از نتایج آن به عنوان بازخور، برای تعیین یا اصلاح هدف، به این بخش مربوط است. با نگاه به نتایج بعضاً کیفی این فرایند، ضروری است، آنها را با توجه به نتایج کمی و هزینه­ های انجام شده در این زمینه، مورد ارزیابی قرار داد.(افرازه،۱۳۸۶)
در جدول شماره ۲-۴ فهرست ابزارهایی که در مراحل گوناگون مدل مذکور استفاده می­شوند ، آمده است.
جدول (۲-۴) ابزار استفاده از فرایند دانش(افرازه،۱۳۸۶)
از مطالب ارائه شده راجع به مدل­های مدیریت دانش، ابعاد گونا گونی از موضوع مشخص شدند. حال می توان به کمک این شناخت، فرایند مدیریت دانش را از مرحله هدف تا مرحله ارزیابی، پیگیری کرد. به عنوان جمع بندی مطالب این بخش، موضوعات مرتبط به فرایند مدیریت دانش، در چهارچوب انسان، ساختار و فناوری، در قالب جدول شماره۲-۴ ارائه می­ شود:
جدول (۲-۵) حوزه های کار و سطوح گوناگون مدیریت دانش(افرازه،۱۳۸۴)
در مجموع با توجه به مطالعات مشابه انجام شده در حوزۀ استراتژی­ های مدیریت دانش و تجربیات شرکت­های پیشرو در دنیا، به نظر می­رسد بهترین حالت برای انتخاب استراتژی مدیریت دانش بر اساس نظریۀ نوناکا و تاکائوچی، سرمایه گذاری بر روی یک یا دو استراتژی مدیریت دانش به عنوان استراتژی­ های اصلی و به کارگیری بقیۀ استراتژی­ها به عنوان استراتژی­ های پشتیبان می­باشد.
۲-۳-۴) اصول مدیریت دانش
ازدیدگاه داونپورت وپروساک، اصول مدیریت دانش عبارتند از: (داونپورت و پروساک، ۱۳۷۹، ص۵۴):
دانش، نشأت گرفته از افراد است و در افکار افراد جای دارد.
تسهیم دانش مستلزم اعتماد است.
فناوری، رفتارهای دانشی جدید را امکان پذیر می­سازد (منظور از رفتارهای دانشی، رفتارهایی است به منظور خلق، توسعه ، توزیع و غنی­سازی دانش).
تسهیم دانش باید با تشویق و پاداش همراه باشد.
حمایت مدیریت و تخصیص منابع (برای مدیریت دانش) ضروری است.
دانش، ماهیتی خلق شونده دارد و تشویق افراد موجب می­ شود که دانش به شیوه­ای غیرمنتظره گسترش یابد.
برنامه های مدیریت دانش باید با برنامه­ای آزمایشی آغاز شود.
۲-۳-۵) مزایای مدیریت دانش
دست اندرکاران مدیریت دانش، مزایای بسیاری را برای مدیریت دانش بیان کرده ­اند. از جمله تسریع فرایندهای تجارت و کار، کسب مزیت رقابتی پایدار از طریق نوآوری، شناسایی و سازگاری با تغییرات، تداوم (در اختیارگرفتن دانش، بخصوص دانش ضمنی کارکنان و در دسترس قراردادن آن برای کارکنان)، حفظ و رشد دارایی های فکری. (احمدی وصالحی، ۱۳۹۱، ص۹۲) جدول زیر، برخی از مزایای مدیریت دانش را نشان می­دهد.

مزایا

فرایندهای دانش

کارایی هاوصرفه جویی ها

-بهترین طرزکارها
-پایگاه های دانش حل وقطعیت بخشی به مشکل
-مستندسازی فرایند

فرصت های جدید

-داده کاوی
-پایگاه های دانش مشتری
-دانش رقابتی وبازار

تغییرونوآوری

-تسهیل بخشی به یادگیری
-همکاری
-پایگاه های دانش مشتری
-دانش رقابتی وبازار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...