جدول ۱۰- توزیع فراوانی مطالب دارای موضع مثبت نسبت به « خودکفایی علمی و توجه به علم» ۶۹
جدول ۱۱- جدول توافقی روزنامه ـ ارزش ۷۱
جدول ۱۲- توزیع فراوانی مطالب مرتبط با ارزش‌ها به تفکیک روزنامه ۷۳
جدول ۱۳- جدول توافقی سال انتشار ـ ارزش………………………………………………………………………………………………………۷۹
فهرست نمودارها
نمودار ۱- درصد فراوانی کل مطالب بررسی شده و مطالب مرتبط ۵۹
نمودار ۲- درصد فراوانی مطالب دارای موضع مثبت نسبت به ارزش های پنج­گانه تحقیق ۶۱
نمودار ۳- درصد فراوانی مطالب مرتبط با ارزش «ایثارگری و شهادت طلبی» ۶۲
نمودار ۴- درصد فراوانی زیرمقوله های ارزش « ایثارگری و شهادت طلبی » ۶۳
نمودار ۵- درصد فراوانی مطالب مرتبط با ارزش «ساده زیستی و نفی تجمل گرایی » ۶۴
نمودار ۶- درصد فراوانی مطالب مرتبط با ارزش «حفظ کیان خانواده» ۶۵
نمودار ۷- درصد فراوانی مطالب مرتبط با ارزش « خودکفایی علمی و توجه به علم» ۶۶
نمودار ۸- درصد فراوانی زیرمقوله های ارزش «ایثارگری و شهادت طلبی» ۶۷
نمودار ۹- درصد فراوانی زیرمقوله های ارزش « استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی » ۶۸
نمودار ۱۰- درصد فراوانی زیرمقوله های ارزش « ساده زیستی و نفی تجمل گرایی » ۶۸
نمودار ۱۱- درصد فراوانی زیرمقوله های ارزش «حفظ کیان خانواده» ۷۰
نمودار ۱۲- درصد فراوانی زیرمقوله های ارزش « خودکفایی علمی و توجه به علم» ۷۰

فصل اول؛ طرح تحقیق

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

در جهان امروز، وسایل ارتباط جمعی نظیر اینترنت، ماهواره، روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی، در راه پیشرفت یا زوال فرهنگ و تمدن بشر، نقش بزرگی به عهده گرفته اند؛ به طوری که بسیاری از دانشمندان، عصر کنونی را «عصر ارتباطات» نام گذاشته اند.
روزنامه­ها در مقایسه با سایر رسانه­های ارتباطی، عمر بیشتری دارند و با اینکه در نیم قرن گذشته انحصار خود را به عنوان تنها وسیله خبررسانی از دست داده­اند و با رقیبان قدرتمندی مواجه هستند ولی برخی ویژگی های مهم آن ها نظیر وسعت، دوام، و تنوع اخبار و دارا بودن قابلیت های ویژه برای تشریح و تفسیر داده ها باعث شده است که با وجود ظهور و فراگیر شدن رسانه های ارتباطی چون رادیو، تلویزیون و شبکه های اطلاع رسانی، در توسعه روزنامه­ها خللی ایجاد نشود و آن­ها همچنان تاثیر زیادی در دادن آگاهی به مردم و شکل­ گیری واقعیت­های اجتماعی، برجسته­سازی پیام­های خبری و تقویت یا تضعیف ارزشهای جامعه دارند. با توجه به توانایی رسانه ها در شکل گیری یا تقویت و تضعیف ارزش های اجتماعی، به نظر میرسد که میتوان با بررسی علمی محتوای انتشار یافته در رسانه ها، تا حدود زیادی پی به ارزش هایی برد که توسط رسانه در جامعه گسترش پیدا می کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

انقلاب اسلامی و به تبع آن نظام جمهوری اسلامی ایران، غایت نهایی خود را نه در حوزه اقتصاد یا سیاست بلکه در حوزه فرهنگ دانسته و گسترش و استقرار فرهنگ اسلامی و ارزش های متعالی انسانی را هدف نهایی خودش میداند. یکی از رسالت های مهم نظام جمهوری اسلام ایران، رسالت فرهنگی است که مقام معظم رهبری نیز در دیداری که با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ـ که از این پس به اختصار “شورا” نامیده میشود ـ در ۲۳ خرداد ۱۳۹۰ داشتند؛ بر آن تاکید نموده و فرمودند: «روشنفکران جامعه، نخبگان جامعه، علماى دینى، فعالان سیاسى، و در رأس همه، حکومت و دولت – دولت به معناى عام، به معناى حکومت – اینها آن اقطاب تأثیرگذار هستند؛ اینها میتوانند فرهنگ را منحط کنند، یا تضعیف کنند، یا تقویت کنند، یا ترمیم کنند، یا بعکس مجروح کنند و در آن خلل وارد کنند» (خامنه ای: ۱۳۹۰). در این راستا، شورا به عنوان مغز متفکر و نهاد بالادستی مدیریت فرهنگی کشور؛ در یکی از مصوبات خود، ارزش های اساسی نظام جمهوری اسلامی را در ۲۱ سرفصل مشخص نموده است که از میان آنها میتوان به ارزش های «استقلال طلبی، ظلم ستیزی و استکبارستیزی»، «ایثارگری و شهادت طلبی»،«ساده زیستی و نفی تجمل گرایی»، «حفظ کیان خانواده» و « خودکفایی علمی و توجه به علم» اشاره نمود.

طرح مساله تحقیق

اهمیت رسانه ها در دنیای امروز، عمدتا از آنجا ناشی میشود که رسانه ها ضمن آنکه می­توانند تعیین کنند چه موضوعاتی برجسته شده و مورد توجه قرار بگیرند؛ در مرتبه ای بالاتر می‌توانند با برجسته سازی و تکرار رویدادهای خاص از نگاه خودشان، ارزش های مورد نظرشان را تقویت یا تضعیف کنند. این فرایند تقویت یا تضعیف ارزش ها، یکی از محل­های ورود رسانه به حوزه فرهنگ می باشد. به عبارت دیگر، از آنجایی که ارزش­های هر جامعه بخشی از فرهنگ آن جامعه هستند؛ رسانه ­ها می­توانند از طریق تاثیرگذاری بر ارزش ها، فرهنگ جامعه را تحت تاثیر قرار دهند.
در کتاب «روزنامه­نگاری نوین» نوشته نعیم بدیعی و حسین قندی، اساتید ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تهران، درباره وظایف و عملکرد رسانه­های خبری آمده است: «در سال­های اخیر، تاکید تازه­ای بر مفهوم شکل­ گیری واقعیت­های اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین آثار اجتماعی پیام­های ارتباطی مورد بررسی پژوهشگران قرار گرفته است. امروزه سوال این نیست که وسایل ارتباط جمعی چگونه بر نگرش­ها، اعتقادات، باورها و رفتارهای مخاطبان تاثیر می­گذارند، بلکه سوال اینست که رسانه ها چه کمکی به تبیین مخاطبان از محیط اطراف خود می­ کنند و چگونه می­توانند مشارکت آنان را در برنامه ­های توسعه جلب کنند. چگونه می­توانند با تاکید و برجسته کردن ارزش­ها، هنجارها و رویدادهای گوناگون، به شکل­ گیری ادراکات و ایجاد انگیزه برای مشارکت همگانی کمک کنند»(بدیعی و قندی، ۱۳۸۵: ۴۱۸).
آنها سپس ضمن مقایسه­ ای که بین سه رسانه تلویزیون، رادیو و روزنامه می­ کنند؛ درباره روزنامه و کارکردهای آن می­نویسند: «مقایسه سه رسانه ـ روزنامه، رادیو و تلویزیون ـ و اهداف پیام دهندگان و پیام­گیران نشان می­دهد که وظائف رسانه ­ها در تامین نیازهای مخاطبان یکسان نیست. روزنامه با ارائه اطلاعات درست می ­تواند آگاهی های لازم را برای شناخت مخاطبان از محیط اطراف خود فراهم کند تا آنان بتوانند تصمیم­های درستی در موارد مختلفی که به زندگیشان مرتبط است؛ اتخاذ کنند. روزنامه می ­تواند با مطرح کردن دیدگاه ­ها، نگرش­ها و دانش­های گوناگون که دایم در حال تغییر هستند؛ وسیله انتطباق مخاطبان را با ارزش­ها و نگرش­های نو فراهم سازد و ضمن پیوند دادن آنان با یکدیگر، علاقه و مشارکت آن­ها را در پیشبرد اهداف ملی برانگیزد»(همان: ۴۱۹)

ضرورت و اهمیت تحقیق

مطالعه در مورد تغییرات و تحولات فرهنگی، یکی از مهم­ترین اولویت­ها در پژوهش و برنامه­ ریزی کشورهاست که به توسعه، تعمیق و هدفمند ساختن نظام­های برنامه­ ریزی فرهنگی و شناخت اولویت­های کاری آن­ها و سرانجام ارتقاء کارآیی و اثربخشی نظام، نهادها و برنامه ­های فرهنگی کشور کمک می­ کند.
در این بین، مطالعه وضعیت و نقش رسانه ­ها در تصویرسازی و بازنمایی فرهنگی جامعه از اهمیت و اولویت ویژه­ای برخوردار است. رسانه ­ها و وسایل ارتباط­جمعی، بخشی از زندگی ما شده ­اند. آن­ها به ما می­گویند که در مورد چه چیزهایی فکر کنیم. اخبار را به ما منتقل می­ کنند؛ ما را سرگرم می­ کنند؛ و تصویر و تفسیر ما را از زندگی، جهان و محیط پیرامون، شکل می­ دهند. کتاب­ها، مجلات، روزنامه­ها، رادیو، تلویزیون و سینما و دیگر اشکال وسایل ارتباط­جمعی، نقش مهمی را در زندگی ما ایفا می­ کنند و به طور خلاصه، جریان مستمری از اطلاعات و سرگرمی را به ما ارائه می­ کنند. به طور کلی، آن­ها این توانایی را دارند که بگویند تصویر چه کسی باید نشان داده شود و تصویر چه کسی نشان داده نشود. چه سخنی منعکس شود و چه سخنی مسکوت بماند. چه رویدادی اطلاع­رسانی شود و چه رویدادی پنهان بماند. چه کسانی برای مردم چهره شوند و چه کسانی نباید برای مردم الگو شوند. چه چیزهایی را مردم باید خوب بدانند و چیزهایی را بد و ناپسند بدانند. چه ارزش هایی بازنمود شوند و چه ارزش­هایی پنهان بمانند.
این توانایی رسانه ­ها، که در دهه­های اخیر و از جمله در کشور ما، در طی سال­های اخیر از سرعت، پیچیدگی و عمق بیشتری نیز برخوردار شده ­اند؛ نشان می­دهد که مطالعه در مورد وضعیت تغییرات فرهنگی جامعه و آینده­نگری تحولات آن، علاوه بر مطالعات پیمایشی که یکی از گرایش­های مورد علاقه در طرح­های ملی کشورمان در زمینه سنجش تغییرات فرهنگی جامعه است؛ به مطالعات رسانه­ای و مردم­شناختی نیازمند است و لازم است این موضوع در دستور کار نهادهای کلان پژوهشی و سیاست­گذاری کشورمان قرار گیرد. هر چند در این زمینه، به جز پژوهش­هایی که با روش­های پیمایشی صورت گرفته است؛ تاکنون پژوهش درخور توجهی برای مطالعه در مورد سیر گرایش حاکم بر تحولات و بازنمایی­های فرهنگی رسانه­ای که از زمینه ­های مهم برای مطالعه فرهنگ عمومی جامعه است؛ صورت نگرفته است؛ اما به هر حال امید این وجود دارد که در آینده به تدریج این موضوع هم به دستور کار رصد فرهنگی نهادهایی چون شورای فرهنگ عمومی اضافه شود.
در مجموع باید گفت که متون رسانه­ای در کشور ما به تازگی به عنوان زمینه­ای مطالعاتی برای بازشناسی دلالت­ها و کارکردهای فرهنگی، مورد اقبال بیشتری قرار گرفته­اند و پیش از آن، اغلب زمینه­ای برای مطالعات سیاسی بوده ­اند. با وجود این، باید این نکته را در نظر داشت که در مقایسه با ظرفیت قابل ملاحظه رسانه ها برای دلالت فرهنگی، پژوهش­های موجود چندان رضایت بخش نیستند و لازم است در این زمینه کوشش­های بیشتری صورت گیرد.
فرهنگ، به عنوان یکی از عوامل و بازیگران کلیدی پدیده ­های اجتماعی و شاید مهمترین بازیگر این عرصه، نقش کاملا تاثیرگذار در تحولات اجتماعی، پیشرفت­ها و احیانا شکست­ها و عقب­ماندگی­های یک جامعه دارد. این عامل اساسی، دارای زیرمجموعه­هایی متنوع، متعدد و در هم تنیده­ای­ است که باعث می­ شود ارزیابی آن کاری بس مشکل باشد. چرا که از افکار و عقاید و ارزش­ها گرفته تا هنرهای مختلف و آداب و رسوم و … همه را می­توان موضوعاتی فرهنگی دانست. برای بررسی تاثیرات فرهنگی مطبوعات، نباید فقط به بررسی صفحات فرهنگی آنها پرداخت چرا که تک تک مطالب یک روزنامه می تواند بار ارزشی داشته باشد و از آنجایی که ارزش های یک جامعه، بخش مهمی از فرهنگ آن جامعه هستند؛ همه مطالب روزنامه می­توانند تاثیر فرهنگی داشته باشند. بنابراین برای آنکه متوجه شویم رسانه ها و از آن جمله، مطبوعات، در حال تقویت یا تضعیف چه ارزش­هایی هستند و در نتیجه چه تاثیری بر فرهنگ جامعه دارند؛ لازم است که محتوای منتشر شده در این رسانه ها را به روشی علمی مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم.
با مروری بر پیشینه تحقیق متوجه می شویم در بیشتر تحقیقات انجام شده با موضوع فرهنگ در مطبوعات، مطالب فرهنگی، به مطالبی که در صفحات فرهنگی چاپ شده اند، محدود بوده در حالی که اگر تعریف و نگاه جامعی به مقوله فرهنگ داشته باشیم؛ هر محتوایی می تواند کارکرد و پیام فرهنگی داشته باشد. اساسا به نظر می­رسد یکی از مشکلات مهم و بسیار تاثیرگذار در برنامه ریزی و مدیریت فرهنگی کشور، همین مساله، یعنی نداشتن نگاه جامع و فرابخشی به فرهنگ است که باعث شده است فرهنگ را صرفا در ابزارهای فرهنگی مانند فیلم، کتاب، آثار هنری، همایش ها و برنامه ­های مرتبط با این مقولات و مواردی از این دست ببینیم در حالی که فرهنگ و دایره وجود و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن بسیار فراتر از این موارد است. فرهنگ اعم از سیاست، اقتصاد، علم و سایر مقولات اینچنینی است. فرهنگ در عرض سیاست و اقتصاد نیست بلکه سیاست و اقتصاد زیرمجموعه فرهنگ بوده و رنگ و بوی آن را داشته و در ذات خود با آن قرابت و اشتراک ماهیتی دارند. هر امر سیاسی یا اقتصادی یا ورزشی یا … دارای بار و کارکرد فرهنگی است؛ بنابراین برای تحلیل صحیح و جامع فرهنگ نباید توجه خود را صرفا به آداب و رسوم و هنرها یا گزاره­های دینی و مذهبی محدود کنیم بلکه باید همه متن ها را دارای بار و کارکرد فرهنگی دانسته تا بتوانیم از خلال تحلیل آنها، به شناختی صحیح و جامع از وضعیت موجود یا تغیرات فرهنگ دست پیدا کنیم.
به لحاظ عملی و کاربردی نیز این تحقیق و تحقیقاتی از این دست می‌توانند دیدگاه های مسئولین رسانه ای کشور و نیز مدیران نشریات و رسانه های کشور را درباره میزان و چگونگی پرداختن نشریه یا روزنامه تحت امرشان به ارزش های نظام جمهوری اسلامی بوده اصلاح یا تکمیل نموده و موجبات اصلاح رویه ها یا سیاست ها را فراهم نماید.

هدف تحقیق

این تحقیق به دنبال بررسی میزان و چگونگی پرداختن مطبوعات کشور به ارزش های اساسی نظام جمهوری اسلامی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در نیمه اول سال های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ و همچنین بررسی میزان تغییر توجه مطبوعات به این ارزش ها در فاصله این دو سال میباشد. علت اصلی انتخاب دو سال ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ به عنوان سال­های مورد بررسی، اتفاقات رخ داده پیرامون انتخابات سال ۱۳۸۸ است. هدف این است که ببینیم اولا هر کدام از این سه روزنامه، به چه میزان به ارزش­های اساسی مورد نظر تحقیق پرداخته اند و ثانیا گذشت زمان و به ویژه، اتفاقات پیرامون انتخابات سال ۱۳۸۸، چه تاثیر معناداری بر میزان پرداختن روزنامه­ها به این ارزش­ها داشته است.
از میان ارزش­های مصوب شورا، پنج ارزش «ایثارگری و شهادت‌طلبی»، «استقلال‌طلبی، ظلم‌ستیزی و استکبار ستیزی»، «نفی تجمل‌گرایی»، «حفظ کیان خانواده» و «خودکفایی علمی و توجه به علم» را مورد بررسی قرار خواهیم داد. لازم به ذکر است که در پژوهشی که در سال ۱۳۹۰ انجام شده است؛ خانم ملک زاده، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه سوره به بررسی بازنمایی این پنج ارزش در فیلم­های برگزیده جشنواره فیلم فجر پرداخته اند و ما هم در این تحقیق، به بررسی همان پنج ارزش مورد بررسی در پژوهش خانم ملک زاده پرداخته­ایم. ضمنا از میان روزنامه های کشور و با توجه به محدودیت های تحقیق، سه روزنامه کیهان، ایران و آفتاب یزد را که تقریبا نماینده جریانات مختلف سیاسی کشور هستند؛ انتخاب کرده­ و قصد داریم با بهره گرفتن از روش تحلیل محتوا، به بررسی میزان و چگونگی توجه این سه روزنامه به ارزش های مذکور در سال های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ پرداخته و تفاوت های احتمالی در توجه به این ارزش­ها را بین سال های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ بررسی کنیم.

فصل دوم؛ بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق

مقدمه

در این فصل، ابتدا نگاهی به ادبیات تحقیق خواهیم انداخت و مقولاتی همچون چیستی فرهنگ و جایگاه آن، نسبت رسانه ­ها و فرهنگ، نسبت ارزش­ها و فرهنگ، جایگاه فرهنگ در انقلاب اسلامی و ارزش­های اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران را به صورت اجمالی مورد بررسی قرار خواهیم داد. پس از آن، به مرور پیشینه تحقیق پرداخته، سپس چارچوب نظری تحقیق را که مشتمل بر دو نظریه «برجسته­سازی» و «بازنمایی» است، بررسی کرده و در انتها پرسش­ها و فرضیه ­های این پژوهش را مطرح می­کنیم.

فرهنگ

در این بخش، پس از اشاره به برخی تعاریف فرهنگ، به تاریخچه مطالعات فرهنگی و مباحث مطرح در این حوزه پرداخته و سپس به بررسی نسبت ارزش ها و فرهنگ، جایگاه فرهنگ در انقلاب اسلامی و نگاه رهبران آن و کارکردها و تاثیرات رسانه ها بر فرهنگ خواهیم پرداخت. همچنین در انتهای این مبحث، توضیحاتی درباره پنج ارزش اساسی که موضوع این پژوهش هستند؛ ارائه شده است.

تعریف فرهنگ

فرهنگ را می­توان رفتار ویژه نوع بشر نامید که با ابزار مادی جزء لاینفک رفتار شناخته می­ شود. فرهنگ به طور مشخص از زبان، افکار، اعتقادات، سنن، قراردادها، سازمان­ها، ابزارها، روش­های کاری، آثار هنری، مذهبی، مراسم اجتماعی و غیره تشکیل می­ شود و بقا و کارکرد آن بستگی به قابلیتی دارد که انحصارا در اختیار انسان است. این قابلیت با تعابیری مانند استعداد و تفکر منطقی یا ذهنی شناخته می­ شود.
«ریموند ویلیامز»[۱] ، نظریه پرداز فرهنگی اهل ولز، تعاریف فرهنگ را به سه دسته تقسیم ­بندی کرده است:
دسته اول تعاریف ایده­آل و مطلوب از فرهنگ است که در آن­ها فرهنگ به معنای حالت یا فرایند کمال انسانی با هدف محقق ساختن ارزش­های مطلق و جهان­شمول می­باشد. دسته دوم تعاریف اسنادی از فرهنگ است که در آن فرهنگ به عنوان مجموعه آثار فکری و خلاقانه در نظر گرفته می­ شود و دسته سوم تعاریف اجتماعی از فرهنگ (یا همان تعاریف مردم­شناختی فرهنگ) است که در آن فرهنگ به عنوان توصیف شیوه خاصی از زندگی در نظر گرفته می­ شود که نه تنها بیان­کننده­ ارزش­ها و معانی معینی در هنر و علوم انسانی است؛ بلکه نهادهای اجتماعی و رفتارهای متعارف را نیز در بر می­گیرد. (صالحی، ۱۳۸۶: ۱۶)
در خصوص معنی لغوی فرهنگ که در زبان انگلیسی «کولتور» و در عربی«الثقافه» نامیده شده است؛ در کتاب معتبر«فرهنگ حمید» چنین آمده است: «فرهنگ، فرهنج، علم، دانش، ادب، معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت.»(حمید، ۱۳۶۳: ۹۱۰). شمس الدین فرهیخته نویسنده کتاب «فرهنگ فرهیخته»، فرهنگ را مجموعه داده ها و رفتار عمومی یک جامعه می داند و می نویسد: « فرهنگ به زبان ساده مجموعه داده ها و رفتار عمومی یک جامعه است که وقتی تقسیم شود یا جزء جزء مورد بررسی قرار گیرد گویای منش خاصی برای گروه بخصوص است که در این حالت گفته می شود مثلاًً فرهنگ اقتصادی یا فرهنگ ادبی و یا فرهنگ سیاسی این جامعه در مقام مقایسه با جامعه دیگر برتر است یا پست تر و غیره »(فرهیخته، ۱۳۷۷: ۵۷۵). داریوش آشوری فرهنگ نویس ایرانی نیز از فرهنگ و مفهوم آن در ادبیات غنی فارسی چنین تعبیر میکند: « فرهنگ مرکب از پیشوند «فر» به معنی پیش و ریشه باستانی تنگ به معنی کشیدن است. کلمات فرهیختن و فریختن در ادبیات فارسی از همین ریشه است که به معنی تربیت کردن، ادب آموختن و تأدیب کردن است. اصطلاح فرهنگ در فرهنگ نامه های مختلف به معنی ادب، عقل، دانش، بزرگی، حکمت، هنر و معرفت آمده است.»(آشوری، ۱۳۷۴: ۱۶). فرهنگ سیاسی «آرش»، فرهنگ را با میراث فرهنگی یا میراث اجتماعی معادل دانسته است و می­نویسد: « مجموعه عناصر عینی و ذهنی که در سازمان های اجتماعی جریان می یابند و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند میراث اجتماعی یا میراث فرهنگی و یا فرهنگ نام دارد.»(علی بابایی، ۱۳۷۴: ۴۰۷). دکتر محمد دادگران استاد ارتباطات و ژورنالیسم دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، از نظر مردم شناسی به تعریف فرهنگ پرداخته است. به باور او «فرهنگ تمامی فعالیت های است که در زندگی می کنیم، از مسواک زدن گرفته تا خانه سازی و از تماشای مسابقات المپیک در تلویزیون گرفته تا شرکت در مراسم ازدواج»(دادگران، ۱۳۸۴: ۱۹۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...